1

تایید خبر یک ماه قبل سینماروزان⇐انجمن سینماداران از خانه سینما انشعاب کرد

سینماروزان: یک ماه قبل بود که خبر انشعاب انجمن سینماداران از خانه سینما را منتشر کردیم و از تصمیم جدی این صنف برای مستقل بودن از خانه سینما خبر دادیم.(اینجا را بخوانید)

حالا به طور رسمی مشخص شده که انجمن سینماداران از خانه سینما انشعاب کرده تا به‌جای حلقه منفعل بالادست خانه سینما، این خودش باشد که برای خودش تصمیم‌گیری کند و در جهت حفظ حقوق اعضا گام بردارد.

متن نامه انجمن سینماداران به مدیرعامل خانه درجهت انشعاب را بخوانید:

جناب آقای منوچهر شاهسواری

مدیرعامل محترم خانه سینما

سلام علیکم

احتراماً در ابتدا فرا رسیدن عید سعید فطر را محضر حضرت عالی تبریک و تهنیت عرض نموده، ان شاءالله طاعات و عبادات در این ماه عزیز مورد پذیرش حضرت حق (جل و علا) قرار گیرد.

با عنایت به ضرورت بررسی عملکرد نهادهای صنفی و جایگاه واقعی صنوف فرهنگی و هنری، در چارچوب فعالیت خانه سینما و لزوم تحلیل و رویکردهای خانه سینما در دهه‌های گذشته و عدم تفکیک جایگاه‌های واقعی اصناف مهم و اساسی در طی این سال‌ها در پیشبرد سیاستگذاری‌ها و سیاست‌های سینمایی جامعه صنفی، به درستی همسو با اهداف عالیه و سیاست‌های تعیین شده برای انجمن سینماداران ایران در راستای حفظ منافع و صیانت از حقوق اعضا، تکوین و فعالیت و اقدامات مؤثری صورت نگرفته است و ایضاً با توجه به نوع ساختار جامعه صنفی و اصناف ۳۱ گانه عضو در آن در حوزه اقتصادی و سرمایه‌گذاری و آفرینش‌های هنری و تجاری فیمابین اصناف مهم و اساسی از جمله این انجمن که جنبه کارفرمایی دارد، با بقیه صنوف در آن دارای نوعی تضاد در منافع در حوزه‌های اقتصادی و سینمایی است که در کلیه تصمیمات و اتفاقات موجود در خانه سینما مشهود و ملموس است و تأثیرات بسیاری در معادلات صنفی فیمابین این انجمن با دیگر صنوف در ارتباط با خانه سینما گذاشته است.

جنس مطالبات و خواسته‌های به‌حق صنفی این انجمن با جنس مطالبات و صنوف دیگر از جایگاه خانه سینما فرق داشته و دست‌یافتنی نیست و اصولاً به جهت کارفرمایی بودن این انجمن و انجمن‌های مشابه آن قابل وصول نیستند و به همین جهت در همایش‌ها و انتخابات متعدد انجام شده و جلسات متشکله در امور صنفی، اغلب از سوی نمایندگان خانه سینما به ضرر منافع و حقوق صنفی بخش نمایش، موضع‌گیری خاصی تاکنون به عمل آمده و کمترین توجهی به اعضای این انجمن شده است.

به نظر این انجمن دو رکن مهم و اساسی در اساسنامه خانه سینما، یکی انجمن سینماداران و دیگری اتحادیه تهیه‌کنندگان هستند که می‌بایست به دنبال مطالبات صنفی خود، در جایگاه کارآفرینی دیگری به غیر از خانه سینما باشند، لذا بر همین اساس، انجمن سینماداران ایران به عنوان یکی از پرسابقه‌ترین صنوف سینمایی کشور که بالغ بر شش دهه فعالیت مستمر عالیه در بخش حوزه نمایش فیلم‌های سینمایی را بر عهده داشته و دارد و جزو بدنه اصلی سینما محسوب می‌شوند و اعضای فرهیخته و نجیبی در این صنف حضور دارند که اهل بلوا و غوغاسالاری نیستند که در این ارتباط ضمن تأکید بر اهمیت حفظ و استقلال خانه سینما و سپاس فراوان از کلیه متولیان این جامعه صنفی سینمایی طی این سه دهه اخیر، بر خود لازم می‌دانیم که با رعایت مصالح عالی سینمای ایران و تقویت و حمایت همه‌جانبه از اکران فیلم و بخش نمایش و اتخاذ تصمیمات مؤثر در راستای تحقق اهداف و مطالبات صنفی خود و نیز ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی و جلب حمایت‌های مستقل از طرق دیگر و حفظ صیانت از حقوق اعضای خود از تاریخ صدور این نامه به استناد مصوبه انجمن سینماداران ایران، به دلیل تأکید مجدد بر جایگاه واقعی انجمن سینماداران ایران در شاکله کل سینمای ایران، با عنایت به رویکردها و عملکرد سه دهه اخیر خانه سینما به عنوان یکی از انجمن‌های مهم باسابقه دیرینه، از خانه سینما جدا و خارج می‌شویم.

امید است انجمن سینماداران ایران خود را ملزم و موظف به اجرای سیاست‌های کلان سینمای ایران در راستای رشد و توسعه آن بداند.




دستور به بازگشایی سینماها از اول تیرماه و با خالی نگه داشتن نصف ظرفیت سالن‌ها

سینماروزان: بالاخره و بعد از مدتها ستاد مقابله با کرونا با بازگشایی سینماها از یکشنبه اول تیرماه موافقت کرد؛ البته بازگشایی فقط با بلیت‌فروشی برای ۵۰درصد ظرفیت!

به گزارش سینماروزان ستاد ملی مقابله با کرونا با بازگشایی آموزشگاه‌های قرآنی، هنری، ادبی و سینمایی از ۲۴ خرداد و بازگشایی سینماها و سالن‌های هنری( برای فعالیت‌های نمایشی و موسیقی) از اول تیر ماه موافقت کرد.

در پی درخواست سیدعباس صالحی، ستاد ملی مقابله با کرونا در جلسه اخیر خود با بازگشایی سالن‌های سینما، تئاتر و موسیقی مشروط به رعایت دستورالعمل‌های بهداشتی، استفاده از حداکثر ۵۰ درصد ظرفیت در اختیار از اول تیرماه موافقت کرد.

همچنین آموزشگاه‌های قرآنی، هنری، ادبی و سینمایی نیز با رعایت دستورالعمل های بهداشتی از ۲۴ خرداد مجاز به فعالیت شدند.

گفتنی است پیش از این وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در نامه هایی جداگانه خطاب به وزرای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و کشور بر تسریع لزوم بازگشایی مراکز فرهنگی و هنری با هدف توجه به معیشت اصحاب فرهنگ و هنر و جلوگیری از ضرر و زیان صاحبان کسب و کارهای فرهنگی و هنری تاکید کرده بود.

برخی از اهم دستورالعمل های بهداشتی به شرح زیر است:

1-در مقطع بازگشایی و تا اعلام وضعیت سفید قطعی، ظرفیت فروش بلیت برای هر سالن تا سقف ۵۰ درصد مجاز است.

2-لازم است هنگام ورود و خروج تماشاچیان و حضور در سالن انتظار، فاصله گذاری ایمن رعایت شود.

3-در دسترس بودن مایع ضدعفونی کننده برای مراجعه کنندگان الزامی است.

4-ضد عفونی کامل سینما و سالن ها طبق دستورالعمل اعلامی وزارت بهداشت هر روز یک بار الزامی است.

5-بوفه های سینما و سالن های هنری  و آموزشگاه‌ها موظف به رعایت حداکثر موازین بهداشتی بوده و مجاز به عرضه مواد غذایی، تنقلات و نوشیدنی به صورت فله نیستند.

6-تمامی هنرجویان آموزشگاه‌ها از وسایل آموزشی اختصاصی استفاده کنند.

7-استفاده از دستکش و ماسک در محیط سالن‌های سینمایی ،هنری و آموزشگاه ها برای کارکنان، هنرجویان و مراجعان الزامی است.

8-با سینماها، سالن‌های هنری و آموزشگاه‌هایی که رعایت دستورالعمل ها را نداشته باشند، نسبت به تعطیلی آن‌ها اقدام خواهد شد.

9-ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان‌ها مکلف به نظارت دقیق بر اجرای دستورالعمل‌ها خواهند بود.

 




مرجان خواننده معروف درگذشت+عکس

سینماروزان: شهلا صافی‌ضمیر با نام هنری مرجان درگذشت.

شهلا صافی‌ضمیر متولد ۱۳۲۷ در سن ۲۱ سالگی برای نخستین بار در فیلم “دنیای پرامید” به کارگردانی احمد شیرازی بر پرده سینما ظاهر شد و پس از جدایی از همسر اول خود(مهدی علیمحمدی گوینده رادیو) با فریدون ژورک(نویسنده و کارگردان) ازدواج کرد.

در آن زمان چون شهلا ریاحی با نام شهلا معروف شده بود، این بازیگر نام هنری مرجان را برای خود برگزید.

او در طول فعالیت سینمایی خود با بازیگران معروف و سرشناسی چون محمدعلی فردین، ناصر ملک‌مطیعی، رضا بیک ایمانوردی، سعید راد، رضا فاضلی و ایرج قادری به همکاری پرداخت.

در آن زمان که خواننده‌هایی چون عهدیه در فیلم‌ها، ترانه می‌خواندند، مرجان متوجه صدای خوب خود می‌شود و با خواندن ترانه «کویر دل» که پیش‌تر خواننده ترکیه‌ای آژدا پکان آن را به زبان فرانسه و به نام Viens dans Ma Vie اجرا کرده بود، بسیار معروف شد.

مرجان با شرکت در برنامه‌های تلویزیونی محبوبیت و معروفیت دوچندان یافت ولی پس از خواننده شدن همچنان بازیگری را ادامه داد.

پس از انقلاب اسلامی درگیری با مسائل سیاسی و ارتباط با سازمان مجاهدین، اسباب بازداشت این خواننده-بازیگر را رقم زد و در نهایت از ایران مهاجرت کرد، به ایالات متحده رفت و در همان جا ادامه حیات داد تا فوت شد.

مرجان
مرجان




ادعاهای رسانه اصولگرا درباره ردپای پررنگ اومانیسم و ارجاعات همجنس‌بازانه در برنامه عموپورنگ!!؟؟+عکس

سینماروزان: داریوش فرضیایی مشهور به عموپورنگ اخیرا برنامه‌ای با عنوان “بچه محل” را روی آنتن شبکه دو داشته است؛ برنامه‌ای پربزن و بکوب که همه‌جور قطعه‌ای از قطعات لس‌آنجلسی تا قطعات ترکی-استانبولی را کاور کرده و زمینه‌ای نموده برای آوازخوانی.

روزنامه اصولگرای جوان در تحلیلی بر این برنامه، ادعاهایی را طرح کرده درباره ردپای پررنگ اومانیسم و ارجاعات همجنس‌بازانه در آن که باید از سوی سازندگان پاسخی درخور یابد.

متن تحلیل جوان را بخوانید:

داریوش فرضیایی در رویکردی عجیب پس از آنکه سال‌ها با بلند کردن دو دست پایان برنامه‌اش را اختصاص به دعای دسته جمعی با کودکان می‌داد و رکن اصلی دعاخوانی‌اش دعای «اللهم عجل لولیک الفرج» بود، مدت‌هاست این بخش را از برنامه‌اش حذف کرده و رنگ و بوی برنامه را به سمتی برده که خدا و معنویت به طور کلی حذف شده‌اند، اما‌ای کاش این عقب‌نشینی معنوی به همین جا ختم می‌شد.

ظاهراً برنامه عموپورنگ هر قدر جلوتر می‌رود به شکلی ناگزیر بیش از پیش تن به سکولاریسم و اومانیسم پنهان و پیدا می‌دهد و این تن دادن را باید مانند بسیاری از برنامه‌های پربیننده سیما به انفعال در برابر اسپانسر‌ها مربوط دانست.

تقریباً هیچ برنامه پربیننده‌ای در سیما نیست که پس از مدتی به طور خودخواسته همه جنبه‌های دینی و معنوی در آن مفقود شوند. اگر همین دو ماه پیش درباره کمرنگ شدن نقاط مثبت سریال «پایتخت» مرثیه‌خوانی می‌کردیم که در آن موضوعاتی، چون تکریم پدر (عموپنجعلی) نماز خواندن و مسجد رفتن و گلدسته مسجد (نماد معنویت) و انتقال آن پشت کامیون جای خود را به نماد‌ها و رفتارهایی، چون خوشگذرانی در ترکیه و بی‌احترامی به پدرو مادر و مصرف گرایی و بی‌بندوباری می‌داد و گرایشاتی از این دست به شکلی عجیب و تدریجی و در مقابل چشم مدیران غافل سیما پررنگ می‌شد.

نام مجموعه جدید عموپورنگ «بچه محل» است و جالب است که در یکی از قسمت‌های اخیر ساکنان محل دور هم جمع می‌شوند تا برای تاسیس مکان یا بنایی تازه در محله نیازسنجی و هم‌اندیشی کنند و هر یک از اعضا پیشنهادی می‌دهد؛ یکی عنوان می‌کند که مرکز فرهنگی تاسیس شود، یکی دیگر جایی برای تفریح، اما دریغ از یک پیشنهاد برای ساخت مسجد، البته بی‌مسجدی محله تقریباً در همه مجموعه‌های پیشین نیز بروز و ظهور داشت و موضوع تازه‌ای نیست؛ معلوم نیست چرا عوامل برنامه و مدیران شبکه ۲ سیما اینقدر روی تهی بودن برنامه‌های کودک از معنویت دست‌کم به شکل غیرمستقیم اصرار دارند، اما موضوع وقتی نگران کننده می‌شود که این غفلت به جایی می‌رسد که به تدریج شاهدیم سکولاریسم تنها آسیب برنامه‌هایی از این دست نیست و ردپای پررنگ اومانیسم و ارجاعات همجنس‌بازانه نیز به برنامه‌های پربیننده کودکانه‌ای، چون مجموعه بچه‌محل باز شده است.

در برنامه بچه محل کاراکتر‌های جدیدی اضافه شده‌اند که حضور آن‌ها عجیب به نظر می‌رسد. یک عروسک‌ساز در فضایی که قطعه‌های مختلف بدن انسان روی طبقه‌های کارگاهش به چشم می‌خورد با عروسکی که خود او را ساخته به نام «سربالا» حضور دارد؛ دلقکی که زیرشکمش برجستگی بی‌حیاگونه‌ای دارد.

«سربالا» در رفتار و گفتار و صورت‌بندی ظاهری تداعی‌کننده فردی دوجنسیتی است که برخی مواقع با عقب زدن موهایش نقشی زنانه ایفا می‌کند و برخی مواقع برای ایفاکردن نقش پدر رفتار‌های مردانه بروز می‌دهد؛ عروسکی که به خالقش می‌گوید بامان (پدر و مادر).

چگونه ممکن است این درهم تنیدگی جنسیتی که بی‌تردید با رنگ‌آمیزی دلقک‌وار یادآور نمادگرایی همجنس‌بازان است از چشم ناظران پخش و مدیران سیما دور مانده باشد؟؟؟

در خوشبینانه‌ترین نگاه می‌توان گفت که باز هم به دلیل پربیننده بودن، دست‌های پنهانی که ریشه در تجارت و سرمایه دارند، کنترل محتوای بچه‌محل را به دست گرفته‌اند. اگر رده سنی بزرگسال سریال پایتخت برای بداخلاقی‌های زائدالوصف آن بهانه و توجیه به دست مدیران می‌داد، اما اینجا با حساس‌ترین سن طرفیم. طبق یافته‌های محرز علمی شخصیت کودک از طریق دریافت داده‌هایی که بیش از همه بر ناخودآگاه کودک تاثیر می‌گذارد، شکل می‌گیرد.

وقتی سیمای جمهوری اسلامی یا همان رسانه ملی به بهانه بی‌پولی مهم‌ترین، حساس‌ترین، پربیننده‌ترین و راهبردی‌ترین برنامه‌هایش را به دست پنهان سرمایه و تجارت واگذار می‌کند، نتیجه‌اش می‌شود جایی که هم اکنون ایستاده‌ایم.

حال و هوای غیردینی یا ضددینی برنامه بچه‌محل حتی خود را در نورپردازی و رنگ‌آمیزی صحنه و دکور هم نشان می‌دهد.

اگر در سری اول «محله گل و بلبل» از مسجد خبری نبود، دست کم در طراحی صحنه و نورپردازی از رنگ‌های شاد و رگه‌هایی که نسبت بیشتری با هنر اسلامی دارند، استفاده می‌شد و به وضوح می‌شد رد رنگ‌های آبی روشن، سبز روشن و فیروزه‌ای را حس کرد که در روانشناسی رنگ‌ها و فلسفه هنر به عنوان رنگ‌هایی که نسبتی معین با معنویت دارند شناخته می‌شوند، اما هر چه جلوتر می‌رویم، رنگ‌ها و نورپردازی‌ها در آثار عموپورنگ به سمت تیرگی می‌روند و هویت اشیا و طراحی صحنه نسبت کمتری با سبک زندگی ایرانی- اسلامی پیدا می‌کند.

وقتی یادمان می‌آید که کمتر از یک دهه پیش همین برنامه عموپورنگ با صدای امیرمحمد ترانه‌ای ماندگار با موضوع امام زمان (ع) تولید کرده بود و آنقدر این ترانه خوب تنظیم شده بود که بر دل و جان همه سنین می‌نشست و چشم مخاطبان را‌تر می‌کرد و حالا مشاهده می‌کنیم که همه آن معنویت‌ها جای خود را به مسائلی دیگر داده، دلمان به درد می‌آید و با خود می‌گوییم آیا زمانش نرسیده که مدیران سیما ترمز‌های اومانیسم و سکولاریسم پنهان در رسانه ملی را بکشند و بهانه‌ها را برای ادامه این روند خسران‌آفرین کنار بگذارند.

کاراکتر سربالا(وسط) با بازی ایمان صفا
کاراکتر سربالا(وسط) با بازی ایمان صفا




عباس رافعی که فیلم تازه‌اش “بهت” را روانه اکران آنلاین کرده خطاب به مدیران ارشاد⇐چرا در فضای ویدیوی درخواستی هیچ رقابت محسوسی وجود ندارد؟/چرا فیلیمو هم مثل صداوسیما عمل می‌کند؟/چرا فیلیمو هر قیمتی را که برای خرید آثار پیشنهاد می‌کند، فیلمسازان باید بپذیرند؟؟/چرا امنیت سامانه‌های اکران آنلاین، آن قدر پایین است که فیلمها بلافاصله بعد از اکران آنلاین، قاچاق می‌شوند؟؟

سینماروزان: عباس رافعی کارگردان سینما تازه‌ ترین فیلم خود با عنوان “بهت” را روانه اکران آنلاین کرده بلکه بتواند بخشی از سرمایه تولید را بازگرداند با این حال قاچاق فیلم در آغازین ساعات عرضه آنلاین به شدت به صاحبان آثار ضربه زده.

عباس رافعی با گلایه از عدم فعالیت جدی وزارت ارشاد برای حل مشکل قاچاق به مهر گفت: من وقتی موضوع قاچاق سریع “بهت” را متوجه شدم، بهت‌زده شدم. خیلی عجیب است. یعنی نمی‌شود امنیت این رسانه به گونه‌ای بالا برود که فیلم به این سرعت قاچاق نشود؟

وی افزود: به نظرم باید زیرساخت‌های این پلت فرم‌ها تقویت شود و امکان دانلود به این سرعت نباشد چون این موضوع به ضرر تهیه‌کننده و کارگردان است. واقعاً شوکه شدم و فکر نمی‌کردم فیلم به این سرعت قاچاق شود. فکر می‌کنم وزارت ارشاد باید به پلت‌فرم‌ها رسیدگی دقیق کند و دستور بدهد تا امنیتشان را بالا ببرند چون در غیر این صورت کسی دیگر رغبت به انجام این کار پیدا نمی‌کند. همین تجربه باعث می‌شود دیگران هم بترسند و تجربه ناموفقی در سینمای ایران شود. وقتی فیلم اکران آنلاین می‌شود، به سرعت به صورت غیرمجاز دانلود می‌شود و سپس شبکه‌های ماهواره اقدام به پخش آن می‌کنند دیگر تمام فرصت‌ها از دست می‌رود و اکرانهایی مانند سینماماشین بی‌معناست.

رافعی خطاب به مدیران ارشاد گفت: اگر این پلتفرم‌های ویدیوی درخواستی قابلیت‌هایشان را افزایش دهند ممکن است تماشاگران بیشتری را هم بتوانند جذب کنند و تبلیغات بیشتری را برای آثار رقم بزنند.

رافعی تاکید کرد: البته متأسفانه در کشور ما همه چیز رانتی است برای مثال فقط یک سامانه قوی برخط به نام فیلیمو وجود دارد و علیرغم ثبت ده‌ها سامانه دیگر، هیچ رقیب و آلترناتیو جدی برایش وجود ندارد به همین دلیل مثل صدا و سیمای خودمان عمل می‌کنند و تک محور هستند یعنی هر تصمیمی که بگیرند، هر رقمی که پیشنهاد بدهند و هر قیمتی را برای فیلم‌ها در نظر بگیرند به دلیل اینکه سامانه دیگری چنین خدمتی را ارائه نمی‌دهد، فیلمسازان باید بپذیرند. چرا در فضای ویدیوی درخواستی هیچ رقابت محسوسی وجود ندارد؟؟




تولید کمدی ایرانی-آمریکایی “کووید-۲۰” توسط کارگردان “سلام بمبئی”

 

سینماروزان: کارگردان “سلام بمبئ” به‌دنبال تولید یک کمدی دوملیتی با محوریت “کووید۲۰” است!

به گزارش سینماروزان این کمدی “دنیای سکوت” نام دارد با داستانی از تهران تا نیویورک و با حضور بازیگرانی از ایران و برخی هنرپیشه‌های ایرانی مقیم آمریکا.

قربان محمدپور راجع به “دنیای سکوت” بیان کرد: داستان در روزهایی می‌گذرد که ویروس کرونای جدید با نام کووید ۲۰ در دنیا ظاهر می‌شود؛ این ویروس که از مار به انسان منتقل شده کسی را نمی‌کشد اما هرکس بگیرد شنوایی اش را از دست می‌دهد و کر می‌شود!!! انتشار این ویروس از نیویورک بوده و در اجلاس سالیانه سازمان ملل تمام رئیس جمهورهای کشورها به آن مبتلا شده و کر می‌شوند. هیئت سیاسی ایران نیز که در این اجلاس حضور داشتند به این ویروس دچار شده و ویروس را به ایران می آورند.

محمدپور ادامه داد: بسیاری از مسئولان و مقامات بلند پایه ایران این ویروس را میگیرند و کر می‌شوند و حرف مردم را حتی بطور ظاهری هم نمی‌شنوند!!! پرفسور احمد اصلانی میکروب‌شناس ایرانی مامور می‌شود تا واکسن این ویروس را کشف کند درحالیکه روزانه صدها هزار نفر توسط این ویروس کر می‌شوند، او از مردم و مسئولان می‌خواهد روزانه هفده مرتبه دستهای خود را بشویند و انگشت در دماغ خود نکنند زیرا این ویروس تنها از راه بینی وارد بدن می‌شود!!!

قربان محمدپور دو فیلم آخر خود “دختر شیطان” و “سلام‌ بمبئی” را در بالیوود ساخته و قرار است شهریور امسال فیلم “عاشقی در هانوی” را در ویتنام بسازد.

 




ناگفته‌های دهه هشتادی‌ها عیان شد

سینماروزان: سعید الهی از فعالان رسانه با دو مستند بلند با موضوعات اجتماعی و دفاع مقدس، تهیه کنندگی را در عرصه سینمای مستند تجربه می کند.

وی که از چندی پیش تهیه و تولید دو مستند بلند سینمایی را در تهران و استان گلستان آغاز نموده است، با تایید این خبر گفت: مستند “هشتادی ها” که با مشارکت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی و توسط امیرحسین خلیل زاده از مستندسازان جوان و درخشان کشورمان کارگردانی خواهد شد، در حال حاضر پژوهش خود را به اتمام رسانده و در مرحله نگارش است.

وی افزود: نویسندگی این مستند را منوچهر اکبرلو مدرس دانشگاه و کارشناس شناخته شده حوزه آموزش و پرورش بر عهده گرفته اند و انشالله ظرف روزهای آتی تصویربرداری آن آغاز خواهد شد.

وی که خود دارای تحصیلات تکمیلی در حوزه علوم ارتباطات اجتماعی است، محوریت کلی این مستند را بررسی روحیات و ناگفته های متولدین دهه هشتاد و تمایزات آنان با نسل های پیشین در عصر دیجیتال عنوان کرد.

الهی در خصوص دیگر مستند خود اظهار داشت: از نیمه دوم سال گذشته با حمایت بنیاد فرهنگی روایت فتح، تولید مستند سینمایی دیگری به کارگردانی فرود عوض‌پور از فیلمسازان تحصیلکرده و باسابقه کشور را آغاز کرده‌ایم که در حال حاضر تدوین نهایی آن در حال انجام است.

وی خاطرنشان ساخت: با توجه به موضوع بسیار خاصی که در طول روایت فیلم برای مخاطب رمزگشایی خواهد شد نام اولیه “پرنده ها درخت را فراموش نمی‌کنند” برای این مستند در نظر گرفته شده که احتمال تغییر آن وجود دارد.

این کارشناس سینما و رسانه در خصوص محتوای مستند مذکور تنها به این جمله اکتفا کرد و گفت: نگاه جستجوگرانه دوربین در این فیلم، فعالیتهای 40 ساله یک گروه 22 نفره انقلابی و بسیجی در شهرستان بندرگز را در قالبی متفاوت و البته غافلگیر کننده به مخاطب معرفی می کند.

شایان ذکر است سعید الهی متولد 1351، دانشجوی دکترای مدیریت رسانه و مدیر عامل موسسه فرهنگی هنری اندیشه ورزان تصویر گستر است که طی دهه‌های گذشته در بخش های مدیریتی و مشورتی حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر از جمله سینما حضور مستمر داشته است.




مدیر شبکه دوم تلویزیون از “جدول پخش بسیار رنگین و متنوع و محترم” و “درخشش” و “اوج توفیق” سریالهایش گفت!!

سینماروزان: قدیم‌ها می‌گفتند “مشک آن است که ببوید و نه آن که عطار بگوید” ولی محمدرضا جعفری‌جلوه مدیر شبکه دوم تلویزیون بی توجه به این مثل، خودش به تعریف و تمجید از عملکرد خویش پرداخته است.

محمدرضا جعفری‌جلوه در گفتگویی که هیچ چالشی ندارد و یادآور رپورتاژهایی است که زمانی بیزنسمن‌های خودستا جهت ارائه بیلان کاری با صرف هزینه به نشریات کاغذی می‌دادند(؟) به خبرآنلاین گفت: در این دو سه ماه گذشته در زمستان ۹۸ و در بهار ۹۹. ما هم به عنوان شبکه دو و هم به عنوان جزء و عضو و بخشی از کلیت صدا و سیما و کلیت رسانه در تکاپو بودیم برای تولیدات بهتر و توفیقات قابل اعتنایی هم داشتیم، در زمستان ۹۸ درخشش(!!) سریال «از سرنوشت» که یکی از آثار خوب و ارزشمند سال‌های اخیر تلویزیون بود و اخیراً هم که در سال ۹۹ این تجربه تداوم پیدا کرده با «بچه مهندس ۳» که توانسته در اوج توفیق(!!) با مخاطب خودش پیوند بسیار خوبی برقرار کند.

جعفری‌جلوه در جایی دیگر به خبرآنلاین گفت: رمضان امسال شبکه دو بسیار متفاوت از سال‌های گذشته خودش بود. “جدول پخش بسیار رنگین و متنوع و محترمی مشحون از برنامه‌های متناسب و ارزشمند از گروه‌های مختلف”، داشت. “یک جدول پخش وزین و متوازن و متنوع” از آغازین ساعات سحر تا نیمه شب، گواه تلاش بسیار و گسترده و کیفی همکاران برنامه‌ساز ما در ارائه “برنامه‌های تازه، متین و متفاوت با طعم‌های خاص خود “که عناوین آن هم قابل ملاحظه  و ملموس بود.

اگر یک مدیر نورس و تازه از راه رسیده این طور به تعریف و تمجید عملکرد خویش می‌پرداخت می‌گذاشتیم به حساب ذوق‌زدگی مدیریتی ولی جعفری‌جلوه چرا؟؟
جلوه که سالهاست مشغول مدیریت خدمت‌رسانه(!) از سینما تا تلویزیون بوده چرا این چنین یکطرفه به تعریف و تمجید خویش و شبکه تحت امرش پرداخته؟؟؟ و لااقل در بخشی از گفتگویش پاره‌ای از نقدهای وارده به مدیریت شبکه و فی‌المثل شبهه‌های حضور خویشاوندان در حلقه مدیریتی را پاسخگو نبوده؟؟




حمایت همزمان مرکز گسترش و فارابی از این عضو هیات مدیره خانه سینما چه معنایی دارد؟؟

 

سینماروزان: حتی اگر باسابقه‌ترین و خوش‌نام‌ترین سینماگران هم در هیات مدیره خانه سینما حضور داشتند باز نیک آن بود که تا زمان حضور در هیات مدیره از هیچ حمایت مستقیم یا غیرمستقیم ارگان‌های دولتی بهره نبرند مبادا شائبه سوءاستفاده از موقعیت صنفی پیش آید.

اعضای هیات مدیره خانه سینما باید تا زمانی که در هیات مدیره هستند جز برای منافع بدنه صنف فعالیتی نکنند و البته که مختارند از حضور در هیات مدیره استعفا دهند و سپس به سمت جلب حمایت‌های دولتی بروند.

روانبخش صادقی از جمله اعضای هیات مدیره خانه سینماست که بی‌توجه به جایگاهش در هیات مدیره، اذعان کرده به بهره‌مندی از حمایت مرکز گسترش و فارابی برای ساخت انیمیشنی با عنوان “دزد رویاها”!!

روانبخش صادقی با اشاره به حمایت فارابی به مهر گفت: فیلمنامه “دزد رویاها” پس از چند بار بازنویسی آماده و حدود ۲ سال پیش در شورای کودک بنیاد سینمایی فارابی تصویب شد.

روانبخش صادقی با سنگ‌تمام گذاشتن برای مدیران مرکز گسترش ادامه داد: مرکز گسترش سینمای تجربی در تولید انیمیشن “دزد رویاها” مشارکت دارد، که در همین جا از نظر مثبت و حمایت‌های مرکز چه در دوره مدیریت پیشین و چه در مدیریت حال حاضر بسیار سپاسگزارم که با درک اینکه تولیدات انیمیشن سینمایی و همچنین حمایت از آن‌ها حوصله زیادی می‌خواهد و معمولاً بیش از دوران مدیریت مدیران فرهنگی و هنری در کشور به طول می‌انجامد، وارد این حوزه شده و حمایت می‌کنند و این نشان از شعور مدیریتی بالا و درایت مناسب است.

حمایت فارابی و مرکز از یک عضو هیات مدیره خانه سینما که در عرصه سینمای بلند تاکنون هیچ محصول مستقل قابل اعتنایی از وی به اکران عمومی نرسیده ده‌ها علامت سوال را پیش رو قرار نمی‌دهد؟
این را هم درنظر بگیرید که روانبخش علاوه بر عضویت، دبیری هیات مدیره را هم برعهده دارد و اینها همه کلی سوءتفاهم را برای سینماگرانی شکل می‌دهد که علیرغم سابقه فراوان، هیچ گاه از حمایت‌های مرکز یا فارابی برخوردار نشده‌اند.

آیا انتظار بدنه صنف آن است که حضور قائم‌مقام مرکز گسترش در هیات مدیره خانه سینما به توزیع تسهیلات مرکز میان اعضای هیات مدیره منجر شود؟؟؟

چرا دیگر اعضای هیات مدیره خانه سینما جلوی چنین سوءتفاهماتی را نمی‌گیرند؟؟

روانبخش صادقی درکنار مرتضی رزاق کریمی
روانبخش صادقی درکنار مرتضی رزاق کریمی( قائم مقام مرکز گسترش)

 




کرونا ثابت کرد سینماهای ایران به‌اندازه قلیان‌سراها آلودگی دارند!/چنین سینمای آلوده‌ای را چه نیاز به ده‌ها ارگان بودجه‌خوار و صدها مدیر و معاون و مشاور هزینه‌زا؟؟

سینماروزان/حامد مظفری: اینکه به‌دلیل شیوع کرونا، سینماها را زودتر از بسیاری صنوف تعطیل کردند و اینکه همزمان با دستور بازگشایی بسیاری از صنوف و حتی قهوه‌خانه‌ها همچنان سینماها را بسته نگه داشته‌اند چه معنایی دارد؟؟

اینکه در تمام دوران شیوع کرونا، فروشگاههای زنجیره‌ای و هایپرمارکت‌ها با انبوه مشتری و اغلب بدون فاصله‌گذاری باز بودند و بعد از عیدفطر تقریبا تمامی صنوف به جز سینماها و قلیان‌سراها و استخرها باز شدند چه معنایی دارد؟

آیا درصد آلودگی سینما رفتن به‌اندازه کشیدن قلیان است؟؟ آیا مردم همان قدر که در یک محیط تنگ و مملو از دود قلیان، در معرض آلودگی هستند در یک پردیس سینمایی مدرن و به هنگام تماشای فیلمی تولیدشده در ساختار ارشاد جمهوری اسلامی هم در معرض آلودگی هستند؟؟؟

اگر این نگاه به سینما در ابتدای انقلاب اسلامی وجود داشت می‌شد با توجیه تداعی خاطرات از سینمای‌فارسی توجیهی برایش تراشید ولی حالا چه؟؟ حالا که چهار دهه و اندی از انقلاب پشت سر گذاشته شده و کلی سازمان و ارگان و نهاد حاکمیتی مرتبط با سینما داریم که میلیاردها تومان از بیت‌المال را می‌بلعند این نگاه به سینما چه معنایی دارد؟

کاری نداریم به اینکه سینمای ایران هم به‌اندازه تمام صنوف دیگر همه جور محصولی از خوب تا متوسط و ضعیف درون خود دارد ولی اینکه در گذرگاه عبور از کرونا به سینما هم‌ارز قلیان‌سراها نگریسته شده واقعا توهینی است نه فقط برای اهالی سینما بلکه برای مدیرانی که اگر سینما نبود از دستمزدها و پاداش‌ها و حق ماموریت‌های کلان آنها خبری نبود.

قلیان‌سراها یک تفاوت با سینما دارند و آن هم اینکه عاملی نشده‌اند برای کاسبی مدیران مدعی فرهنگ‌سازی ولی سینما محملی است برای ارتزاق هنگفت ده‌ها مدیر و معاون و مشاور با این حال در بزنگاه بحران، سالنهای سینما تعطیل می‌شوند و بعد از بازگشایی اغلب صنوف باز تعطیل می‌مانند تا صدها نفر از نان خوردن بیفتند ولی مدیران سینمایی که در دوران تعطیلی سینماها همچنان حقوق‌های پر و پیمان خود را می‌گیرند خاموش نظاره‌گر تحقیر سینما و تنزلش در حد قلیان‌سراها هستند.




ممانعت از تولید پروژه موشکی حوزه به‌خاطر تحریف تاریخ؟؟؟ یا به‌خاطر رعایت حال مدیر شورای فیلمنامه‌نویسی حوزه؟؟

سینماروزان: سال گذشته باشگاه فیلم سوره متعلق به حوزه هنری پروانه ساخت فیلمی با درونمایه موشکی به نام “به هدی” را گرفت و قصد داشت با حمایت هوافضای سپاه آن را تولید کند ولی درنهایت فیلم تولید نشد.

احسان ثقفی نویسنده “به هدی” چرایی عدم تولید این فیلم را به دو عامل نسبت داده؛ یکی تلقی هوافضای سپاه از تحریف تاریخ در فیلمنامه و دیگری تولید فیلمی مشابه به نام “آفتاب نیمه شب” توسط شهریار بحرانی کارگردان “ملک سلیمان”.

نویسنده “آفتاب نیمه شب” فردی است با نام سیدمحمد حسینی همنام مدیر شورای فیلمنامه‌نویسی حوزه!!!

بر این اساس میتوان حدس زد پروژه مستقیم حوزه به تولید نرسیده تا پروژه‌ای دیگر با حضور مدیری از حوزه به تولید برسد؟؟؟

احسان ثقفی نویسنده پروژه موشکی حوزه در شرح اختلاف با معاونت فرهنگی هوافضای سپاه به مهر گفت: علت اصلی این موضوع، اتفاقاتی از فیلمنامه “به هدی” بود که با واقعیت زاویه داشت و مورد پسند هوافضای سپاه نیز قرار نگرفت. یک جورهایی میزان دراماتیک شدن ماجراها و میزان وفاداری به واقعیت چیزی بود که باعث اختلاف سلیقه شد. البته همان زمان هم در چند جلسه سعی کردیم نظرات را با هم جمع کنیم و پروژه را ادامه بدهیم ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاد و نهایتاً منجر به توقف پروژه در آن زمان شد.

ثقفی ادامه داد: فضای ذهنی آن‌ها با این قضیه هم‌خوانی نداشت و منجر به مخالفت آن‌ها شد. بحث اصلی در میزان دراماتیزه کردن داستان و از آن طرف میزان وفاداری به اصل ماجرا بود که مورد قبول دو طرف واقع نشد. البته نکته دیگری هم به وجود آمد و آن ارائه فیلمنامه‌ای از گروه دیگر (آفتاب نیمه شب به کارگردانی شهریار بحرانی و نویسندگی محمد حسینی) به هوافضای سپاه بود. آن‌ها توانسته بودند فیلمنامه‌ای با نشان دادن شخصیت‌های حقیقی به نگارش درآورند و نیروی هوافضا تصمیم گرفت که با آن پروژه همراهی کند و عملاً پروژه «به هدی» کنار گذاشته شد.

ثقفی افزود: به هر حال سلیقه‌ها به هم نزدیک نشد و فرآیند تولید آن فیلم عملاً متوقف شد. سپاه هم پروژه «آفتاب نیمه شب» را جایگزین فیلم «به هدی» و آن را تولید کرد. آن کار، آماده اکران است و حالا باید ببینیم نتیجه کار چطور از آب درآمده است.




تولید سریال سردار سلیمانی توسط یک آقازاده!/ساخت سریال روح‌الله زم توسط تهیه‌کننده “هفت”+جزییاتی درباره ساخت سریالهای بنی‌صدر، مسعود رجوی و…

سینماروزان: مرکز سیما فیلم که وظیفه تولید و ساخت سریالهای تلویزیونی را بر عهده دارد، تولید مجموعه‌هایی با محوریت برخی شخصیت‌های تاریخ معاصر را در دستور کار قرار داده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “فارس”، مرکز سیمافیلم قصد دارد با تهیه مینی‌سریالی زندگی روح‌الله زم -موسس و مدیر کانال آمدنیوز- را به تصویر بکشد.

این سریال ضمن اشاره به زندگی و شخصیت روح‌الله زم، بیشتر به مقطع دستگیری و اعترافات این شخص اشاره دارد و تهیه‌کنندگی آن را مجتبی امینی تهیه‌کننده فصل اخیر “هفت” برعهده داشته است.

 

مرکز سیمافیلم قصد دارد در قالب یک مینی‌سریال رشادت‌های سردار قاسم سلیمانی را به تصویر بکشد. محور اصلی این سریال عملیات آزادسازی کرکوک و ماجرای حضور شبانه حاج قاسم سلیمانی در اربیل کردستان عراق برای نجات این شهر از چنگال داعش و جلوگیری از سقوط آن خواهد بود. از مرتضی فاطمی آقازاده عباس فاطمی از مدیران سالیان سازمان به عنوان تهیه کننده سریال سردار نام برده می شود.

 

همچنین سریال دیگری که ساخت آن در مرکز امور نمایشی سیما (سیمافیلم) تصویب شده، زندگی ابوالحسن بنی‌صدر -اولین‌رئیس‌جمهور ایران پس از انقلاب اسلامی- است. این اثر نیز که در قالب مینی‌سریال تولید خواهد شد، علاوه بر بررسی شخصیت و زوایای زندگی ابوالحسن بنی‌صدر و خیانت وی به کشور، به جریان افتادن انقلاب پس از برکناری بنی‌صدر را روایت می‌کند.

 

یکی دیگر از پروژه‌های جدید سیمافیلم ساخت مینی‌سریالی درباره عملکرد گروهک منافقین و مسعود رجوی در اوایل انقلاب است. این سریال بر اساس کتاب «عملیات مهندسی» ساخته می‌شود. در این کتاب کارنامه تروریستی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و مسعود رجوی از سال 1357 تا 1361 مورد واکاوای قرار گرفته است.

 

همچنین سیمافیلم قصد دارد مینی‌سریال دیگری با محوریت زندگی شهید مهدی باکری بسازد.

 

در کنار مرکز سیمافیلم معاونت امور استانهای سازمان صداوسیما نیز تولید چند اثر را در دستور کار خود قرار داده که یکی از آنها سریالی با موضوع زندگی شهید مجید شهریاری است. تا به حال نگارش سریال شهید شهریاری با نام موقت «میراث مجید» توسط فاطمه حیدری و حسن عطار‌ها به پایان رسیده است. این فیلمنامه محصول کارگاه فیلمنامه خورشید بوده و برای نگارش آن کار تحقیقاتی وسیعی در دستور کار قرار گرفت به طوریکه تاکنون حدود ۳۰۰ ساعت مصاحبه و تصویربرداری با مسئولان، همرزمان، خانواده و دوستان این شهید انجام شده است.

تصویربرداری این سریال با حضور بازیگران متعدد در تهران و زنجان صورت خواهد گرفت و از محمدرضا آهنج به عنوان اصلی ترین کاندیدای کارگردانی سریال شهید مجید شهریاری نام برده میشود.




کارگردان “او یک فرشته بود” مدعی شد⇐مشکل سریال “سرباز”، مالی نبود!/”سرباز” اسپانسر خوبی داشت ولی…

سینماروزان: هیچ کدام از سریالهای رمضان۹۹ تلویزیون نتوانستند مورد توجه گسترده مخاطبان قرار گیرند و در این میان سریال “سرباز” که با حمایت ارتش و قرارگاه مهارت‌آموزی نیروهای مسلح تولید شده بود بیش از بقیه سریالها آماج نقد قرار گرفت.

علیرضا افخمی کارگردان سریالهایی نظیر “او یک فرشته بود” و “زیرزمین” در پاسخ به این سؤال که چرا با وجود حمایت مالی یک اسپانسر قدرتمند از سریال «سرباز» و نداشتن مشکل مالی، این سریال با مخاطب پایین و انتقادات بالا مواجه شد به محمدصادق عابدینی در جوان پاسخ می‌دهد: درباره سریال سرباز مسئله نداشتن پول نبود و اتفاقا این سریال اسپانسر خوبی داشت ولی اینکه اسپانسر برای تولید سریال پول می‌دهد، قاعدتاً انتظاراتی برای ساخت و محتوا دارد که تلویزیون ملزم به رعایت آنهاست، این الزامات باعث می‌شود که از جذابیت کار کاسته شود!!!

افخمی می‌افزاید: من هم در زمان ساخت سریال «پرستاران» که اسپانسرش وزارت بهداشت بود با چنین مشکلی روبه‌رو بودم، به هر حال انتظارات حامی مالی سریال که به عنوان سرمایه‌گذار ورود پیدا کرده باعث تغییراتی در اثر می‌شود که از میزان مخاطب آن می‌کاهد.

افخمی تأکید می‌کند: تلویزیون باید سعی کند برای ساخت سریال سراغ اسپانسر از بیرون سازمان نرود، به خصوص برای سریال‌های ماه رمضان که مردم آن را دنبال می‌کنند. وقتی سرمایه‌گذار بیرونی بیاید، نتیجه کار شاید برای اهداف سرمایه‌گذار مثل دیده شدن و مطرح کردن خود، مطلوب باشد، ولی قطعاً مردم از آن استقبال نمی‌کنند.

کارگردان “پنج کیلومتر تا بهشت” معتقد است: یکی از اشتباه‌های تلویزیون این است که می‌خواهد آنتن پر کند و کار را با پول سرمایه‌گذار بیرونی یا با کمترین هزینه بسازد، در حالی که باید به باکس سریال‌های ماه رمضان به عنوان یک باکس ارزشمند نگاه کند. این زمان ویژه‌ای است که مردم پای تلویزیون نشسته‌اند و انتظار آغاز سریال‌ها را می‌کشند.




خروجی تازه‌ترین گفتگوی بهروز افخمی⇐اینکه “عروس”، خط‌شکن بوده، مبالغه است!/خط‌شکنی برای “هامون” بود که یک سال زودتر ساخته شد؛ آن هم توسط مهرجویی که پشتیبانی حکومت را نداشت!/مهرجویی توانست “هامون” را بسازد چون محمد بهشتی موافق باز کردن فضا بود!/به‌محض اینکه مهدی نصیری و “کیهان” به حمایت از “عروس” پرداختند، تمام شبه‌روشنفکران موافق فیلم به مخالفش بدل شدند!/با بازگشایی سینماها “فرزند صبح” را به‌صورت محدود در دو یا سه سینمای فول‌سانس نمایش می‌دهیم و اواخر تابستان هم روانه اکران آنلاین خواهد شد/سینمای این روزگار آن قدر تاثیرگذار نیست که بتواند جلوی رفتاری خاص{مثل رفتار پدر رومینا اشرفی} را بگیرد

سینماروزان: بهروز افخمی این سالها را بیشتر از آن که به‌عنوان فیلمساز بشناسیم به‌عنوان مجری برنامه‌های سینمایی مختلف تلویزیون از “هفت” تا “نقدسینما” دیده‌ایم؛ برنامه‌هایی که اغلب به‌واسطه حمایت‌های مالی هنگفت تولید شده‌اند ولی در بیشتر موارد جز بازنشر مباحث مطروحه در رسانه‌های مستقل، دستاوردی نداشته‌اند.

اینکه چرا سازنده “عروس” که در زمان خود فیلم تاثیرگذاری بود به تاثیرپذیری رسیده را خود افخمی در گفتگویی تازه پاسخ داده.

بهروز افخمی با تردید در خط‌شکنی “عروس” به تینا جلالی در اعتماد گفت: صحبت‌هايي مبني بر اينكه فيلم «عروس» خط‌شكن بوده از آن حرف‌هايي است كه همان موقع يك عده مي‌گفتند ولي هر چه از آن مقطع دور شديم، مشخص شد بيشتر در اين حرف‌ها مبالغه كردند چون فكر مي‌كردند كه ديگر مردم آن زمان را به ياد نمي‌آورند. كافي است به شما يادآوري كنم فيلم «هامون» مهرجويي يك سال قبل از فيلم «عروس» با تمام جذابيت‌ها و به اصطلاح نكات ممنوعه فيلم ما ساخته شده است، اتفاقا در جشنواره هم نمايش داده شده بود و جايزه هم گرفته بود و خط‌شکنی برای آن فیلم بود.

افخمی ادامه داد: در آن فيلم بيتا فرهي بازي مي‌كرد و همه‌ چيز در «هامون» از ديالوگ تا نماي نزديك تا آرايش غليظ بازيگر زن و هر چيز ديگر كه قرار بود در فيلم «عروس» براي اولين ‌بار ديده شود يك سال قبلش ديده شده بود. تازه داريوش مهرجويي كه آن فيلم را ساخته بود، فيلمساز صاحب كارت سبز و آزادي يا صاحب اختيار در مقابل سانسور نبود و به پشتيباني و حمايت حكومت پشتش گرم نبود. وقتي هامون را ببينيد متوجه مي‌شويد وزارت ارشاد آن زمان – در دوران آقاي بهشتي – نه به خاطر اينكه رفاقت با كسي يا حمايت حكومتي از ديگري بلكه به طور كلي موافق باز كردن فضا بود. منظورم اين است كه آن زمان سانسوري به شکل امروز وجود نداشت. اين حرف‌هايي را كه بعد درباره «عروس» مي‌گفتند بيشتر محصول كار ژورناليست‌ها مي‌دانم؛ كساني كه مي‌خواهند الكي فضا درست كنند يا روايت جعلي جا بيندازند و یک فیلم را نادیده بگیرند تا فیلمی دیگر را مطرح کنند.

افخمی افزود: افسانه ديگري كه درباره فيلم «عروس» درست كرده بودند اين بود كه كيهان مخالف فيلم بوده و اين كاملا دروغ بود. واقعيت اين است كه كيهان و سردبير آن زمانش آقاي مهدي نصيري فيلم را خيلي پسنديدند و نقد موافق درباره اين فيلم نوشتند و اين باعث شد «عروس» هنگام نمايش عمومي مورد حمله سراسري منتقدان آن زمان قرار بگيرد. يعني در زمان جشنواره كه هنوز كيهان اظهارنظر نكرده بود ما يك نقد منفي هم نداشتيم، درست همان طور كه در زمان نمايش عمومي يك نقد مثبت نداشتيم، به اين دليل كه كيهان از فيلم تعريف كرده بود. اگر نقدهاي دوران جشنواره فيلم فجر سال 69 را كه درباره فيلم «عروس» نوشته شده بخوانيد، برايتان جالب خواهد بود. آن نقدها را يك طرف بگذاريد و نقدهايي كه در تابستان 70 هنگام نمايش فيلم منتشر شد يك طرف ديگر. بعد آنها را ورق بزنيد. انگار با دو فيلم مختلف مواجه هستيم. در نقدهاي اوليه هنگام جشنواره يك نظر مخالف درباره فيلم موجود نيست و همه دارند ازش تعريف مي‌كنند اما چهار ماه بعد فقط به اين دليل كه كيهان از فيلم «عروس» تعريف كرده لابه‌لاي نوشته‌ها يك نقد موافق هم پيدا نمي‌شود و همه دارند به فيلم بد وبيراه مي‌گفتند. با يك مورد باليني مواجه هستيم كه براي بررسي وضعيت شبه‌روشنفكران در سينماي ايران يا منتقدان در سينماي ايران بسيار خوب است. يعني اينكه اصلا بلد نيستند فيلم تماشا كنند. آنها فقط موضع سياسي خود را اعلام مي‌كنند. نكته جالب اينكه بعد از سال‌ها وارونه هم حرف مي‌زنند و مي‌گويند كيهان به فيلم «عروس» حمله كرد و خواستار سانسور آن بود ولی واقعیت این بود که به‌محض اینکه مهدی نصیری و “کیهان” به حمایت از “عروس” پرداختند، تمام شبه‌روشنفکران موافق فیلم به مخالفش بدل شدند!

بهروز افخمی با رد شایعات مرتبط بر تاثیرپذیری پدر رومینا اشرفی از “خانه پدری” و رد اینکه سینما می‌تواند جلوی رفتارهای متعصبانه را بگیرد اظهار داشت: به نظر من سينما ديگر آن سينماي 30 سال پيش نيست که بتواند باعث رفتاری خاص شود يعني اگر الان فيلم جسورانه ساخته شود هم آنقدر‌ها تاثير نمي‌گذارد كه 30 سال پيش مي‌توانست بگذارد. براي اينكه فيلم سينمايي را بايد روي پرده بزرگ ديد و در سالن تاريك و با حضور جمعيت. الان فيلم‌ها تماشاچي اصلي خود را گاهي در فضاي اينترنت پيدا مي‌كنند و گاهي وقت‌ها هم مخاطبان در صفحه‌هاي موبايل فيلم را تماشا مي‌كنند. من اگر جوان بودم و مي‌دانستم وقتي شصت و پنج سالم مي‌شود و تماشاگران قرار است از روي موبايل فيلم‌هايم را نگاه كنند اصلا دنبال فيلمسازي نمي‌رفتم (مي‌خندد) يعني آن تاثيراتي كه از آن صحبت مي‌كنيد و آن ابهت و امكان تاثير‌گذاري فيلم بستگي به شرايطي دارد كه فيلم با آن به مخاطب عرضه مي‌شود. پرده بزرگ جزو لوازم سينما و عرضه به مخاطب است. تاريك بودن سالن سينما جزو لوازم سينما است، حضور جمعيت جزو لوازم سينما است. اينكه مخاطب در سالن سينما موبايل نداشته باشد هم جزو لوازم سينما است. اگر همه اين نكات حاضر باشد ولي 10‌درصد تماشاگران در وسط فيلم، موبايل خود را روشن كنند و يواشكي با هم حرف بزنند اين ديگر اسمش سينما نيست و آن فيلم هم فيلم نيست. بنابراين معتقدم اين صحبت‌ها درباره سينماي امروز گزافه‌گويي است و به عقيده من آن سينما به معنايي كه مي‌شناختيم ناپديد شده است.

بهروز افخمی پیرامون وضعیت نمایش “فرزند صبح” گفت: با بازگشايي سالن‌هاي سينما نمايش «فرزند صبح» را آغاز مي‌كنيم، آن هم به صورت محدود.‌ “فرزند صبح” را به هنروتجربه نمی‌دهیم بلکه به‌صورت آزاد اکران خواهد شد با دو يا سه سينمای فول. سانس در تهران و يك سينما در مشهد و يك سينما هم در اصفهان « فرزند صبح» را اكران مي‌كنيم. اواخر تابستان هم آنلاين نمايش داده مي‌شود.




صدور پروانه ساختی تازه برای تهیه‌کننده‌ای با چندین فیلم اکران نشده+صدور پروانه برای سازندگان “سرخپوست”+صدور پروانه برای آقازاده ساموئل خاچکیان

سینماروزان: اولین جلسه شورای صدور پروانه ساخت سینمایی در سال جدید با سه فیلم نامه موافقت شد.

محمدرضا مصباح که چندین فیلم اکران نشده و ازجمله “پوست”، “گیلدا”، “پروا” و “سینما شهرقصه” را در کارنامه دارد باز هم پروانه ساخت گرفته برای همکاری با مهدی جعفری کارگردان فیلم ارگانی “۲۳نفر”.

مجید مطلبی-نیما جاویدی سازندگان فیلم “سرخپوست”، پروانه ساخت “قلعه” را گرفته‌اند و ادوین آقازاده ساموئل خاچکیان هم پروانه ساخت “بابا سبیلو” را گرفته.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–“یدو” به تهیه‌کنندگی محمدرضا مصباح و کارگردانی مهدی جعفری

–“قلعه” به تهیه‌کنندگی مجید مطلبی و کارگردانی نیما جاویدی

–” بابا سیبیلو” به تهیه کنندگی احمد احمدی و کارگردانی ادوین خاچیکیان




یک رسانه مستقل مطرح کرد⇐ وقتی سازندگان “متهم گریخت” و “دایی جان ناپلئون” هم مدعی کسب رضایت ۹۸درصدی مخاطب نبوده‌اند چگونه سازندگان “هم‌گناه” جرات کرده‌اند از رضایت ۹۸درصدی مخاطب بگویند؟؟؟

سینماروزان: فصل‌بندی ناگهانی سریال “همگناه” و خبررسانی درباره پایان فصل اول سریال در قسمت دوزادهم و درکنارش، آماری که سامانه ویدیوی درخواستی فیلیمو از رضایت ۹۸درصدی مخاطبان نسبت به سریال “هم‌گناه” ارائه داده با انتقادات گسترده روبرو شده است.

این روال موجب شده رسانه‌های مختلف به انتقاد از این روش ارائه سریال و آماردهی بپردازند.

رسانه مستقل سینمای‌حرفه‌ای در تحلیلی بر آمار ارائه‌شده از میزان رضایت ۹۸درصدی مخاطبان از “هم‌گناه” به طرح این پرسش پرداخته که حتی سازندگان “متهم گریخت” و “دایی جان ناپلئون” هم مدعی کسب رضایت ۹۸درصدی نبوده‌اند ولی سازندگان “هم‌گناه” به چنین آماری می‌نازند!!

متن تحلیل این رسانه را بخوانید:

اینکه به ناگاه در قسمت دوازدهم سریال “همگناه” و درحالی که داستان هنوز شروعی محرک هم نداشته فیلیمو خبر میدهد از پایان فصل اول، توهین به مخاطب نیست؟

مخاطب روزگار ما سیب‌زمینی است؟ مخاطب روزگار ما هویج است؟ مخاطب، شنبلیله است؟؟ که این طور باهاش برخورد می‌شود؟

مخاطبان برای تماشای سریالهای خانگی یا باید اشتراک فیلیمو بخرند یا پول دی‌وی‌دی دهند و دربرابر تلویزیون نیستند که هرچه نشان داد، بیخیال باشند. وقتی مخاطب هزینه می‌کند انتظار دارد سریال‌سازان هم برای داستان پردازی و شخصیت پردازی هزینه کنند.

سریال “همگناه” نه داستان‌پردازی معلقی دارد و نه شخصیت‌پردازی ویژه‌ای و پر شده از تیپ‌های تکراری و موقعیت‌های فاقد استدلالی که همچون تیزرهای تبلیغاتی رسانه ملی روی اعصاب رژه می‌روند.

فصل‌بندی سریال در همه جای دنیا و حتی همین ایران اصول و قواعدی دارد. نمیشود که بدون پیشروی داستان یا باز کردن گره‌ها یا پرداخت درست شخصیت و به‌صرف رهایی از انتقادات، از پایان فصل اول گفت.

بدتر اینکه با نشان دادن سکانسی تختخوابی از مهدی پاکدل و یک نابازیگر زن با تصویری های‌انگل یادآور فیلمهای نرم(!) بناست برون‌رفتی ایجاد شود از تکرار مکررات!

داستانی که به‌مانند جنینی کورتاژشده شکل نمی‌گیرد و دکوپاژی شلخته و بی‌حوصله با مدعای رضایت ۹۸درصدی مخاطب جمع نمیشود!

بعید است حتی پرطرفدارترین سریالهای ایرانی مثل “دایی جان ناپلئون” و “متهم گریخت” هم ۹۸درصد کسب رضایت کرده باشد ولی فیلیمو و نماوا که خود تولیدکننده بودند، خودشان هم آمارهای تخیلی درباره کسب رضایت ساطع میکنند ولی…

سازندگان “همگناه” حتی اگر سریالهای خارجی را ندیده باشند “ستایش” را که دیده‌اند! “نون خ” را که دیده‌اند. در چنین سریالهایی فصل اول هم افتتاحیه درستی دارد و هم اوج و پایان‌بندی معقولی ولی “همگناه” به انتهای فصل اول می‌رسد بدون آن که جنبشی نسبی در ذهن مخاطب پدید آورد.

لطف کنید و در فصل دوم‌ اندکی به احترام مخاطب بیندیشید و این طور نباشد که تنگ آمدن قافیه، مجبورتان کند مجددا پایان فصل دوم را اعلام کنید بی ایجاد ضرباهنگی دراماتیک در سریال.

 

متهم گریخت، هم‌گناه و دایی جان ناپلئون
متهم گریخت، هم‌گناه و دایی جان ناپلئون




رییس هیات مدیره خانه سینما تاکید کرد⇐ انتخابات شورای صنفی نمایش کاملا قانونی بود

سینماروزان: نزدیک به سه هفته بعد از برگزاری انتخابات دوره جدید شورای صنفی نمایش و انتخاب مرتضی شایسته به دبیری شورا و حمایت بدنه سینماگران از این دبیری، بالاخره رییس هیات مدیره خانه سینما هم بر این انتخابات صحه گذاشت.

همایون اسعدیان رییس هیات مدیره خانه سینما در گفتگویی اینستاگرامی گفت: انتخابات شورای صنفی نمایش کاملا قانونی بوده است و کار معاون نظارت هم در جریان برگزاری انتخابات، قانونی بوده است و از منظر آیین‌نامه‌ای دبیری مرتضی شایسته بر شورا کاملا قانونی است.

پیشتر بخش عمده پخش‌کنندگان سینمای ایران و بالاخص پخش‌کنندگان مستقل که در سالهای اخیر از بی‌انضباطی‌های اکران صدمه دیده‌اند بعد از انتخاب شایسته به دبیری شورای صنفی نمایش از انتخاب او حمایت کرده و خواستار برخورد با رانت‌خواران اکران در دوره جدید شورا شده بودند.(اینجا را بخوانید)




سیروس الوند که دو سال بعد از تولید، تن داده به اکران آنلاین فیلمش بیان داشت⇐ با ادامه وضعیت فعلی باید عقد و عروسی‌ها را هم آنلاین برگزار کنیم!

سینماروزان: آخرین ساخته سیروس الوند با نام “آنجا همان ساعت” دو سالی هست که پشت خط اکران مانده و درنهایت تعطیلی کرونایی سینماها باعث شده گریزگاه اکران آنلاین پیش‌روی این فیلم قرار گیرد تا از ماندن در صف انتظار اکران رهایی یابد.

سیروس الوند با اشاره به تن دادن به اکران آنلاین فیلمش به ایسنا گفت: کلا با این وضعیت فکر می‌کنم در آینده شاهد باشیم که عقد و عروسی هم آنلاین برگزار شود و مهمان‌ها از خانه خود، عروس و داماد همراهی کنند. این اواخر کلی مراسم ختم به صورت آنلاین برگزار  شد که یکی از آن‌ها مربوط به مرحوم سیامک شایقی بود و من هم از منزل در آن صحبت کردم. پس چرا عقد و اکران فیلم و … آنلاین نشود؟

این فیلمساز افزود: اگر یک سری فیلم‌ها به شکل آنلاین اکران شوند، شانس بیشتری برای بقیه فیلم‌ها و روی پرده ماندن‌شان به وجود می‌آید. همه جای دنیا فیلم و موسیقی و اپرا را به همین شکل پخش می‌کنند و این دیگر سرنوشت محتوم امسال دنیاست.

الوند با تاکید بر شدت برخورد با قاچاقچیان فرهنگی گفت: در کنار برخورد با قاچاقچیان امیدوارم فرهنگ سازی برای مردم شود تا آن‌ها بدانند این فیلم‌هایی که آنلاین اکران می‌شوند، نتیجه تلاش حداقل یک سال گروه سازنده‌ای است که سرمایه و وقت خود را برای آن صرف کرده‌ است. با این حال فکر می‌کنم این شکل نمایش به تدریج جای خود را پیدا می‌کند و ما هم به زودی برای «آنجا همان ساعت» قرارداد می‌بندیم تا ماه آینده آن را در سامانه‌های vod اکران کنیم و امیدوارم که قاچاقچیان جلوی ادامه مسیر اکران آنلاین را نگیرند.




ادعای یک رسانه اصولگرا⇐چقدر باید مردم ما بیچاره باشند که از دوران سریال‌های رضا عطاران به عنوان دورانی طلایی رمضان یاد شود؟؟

سینماروزان: نزول تدریجی سطح کیفی سریالهایی که در ماه رمضان سالهای اخیر روی آنتن رفته کار را به جایی رسانده که در سال جاری بازپخش سریال رمضانی پانزده سال قبل رضا عطاران با عنوان “متهم گریخت” در شمار پربیننده‌ترین محصولات رسانه ملی جای گرفت.

این روند با انتقاد روزنامه اصولگرای جوان مواجه شده که این نزول کیفی را زیر سوال برده است.

متن تحلیل جوان را بخوانید:

سردرگمی شاید بهترین واژه برای توصیف وضعیت سریال‌سازی در رسانه ملی و نیز سینمای خانگی باشد. اوضاع چند سال اخیر و خروجی آثاری که در این سال‌ها ساخته شده نشان از همین گزاره دارد. این وضعیت در حالی رقم می‌خورد که امریکایی‌ها با موقع‌شناسی و زمان‌سنجی و درک رو به رشد عرصه هنر و رسانه طی چند سال اخیر و همراه با رشد فضای مجازی و دسترسی آسان‌تر به این فضا و با وارد شدن به عصر واقعی ارتباطات و انفجار اطلاعات در عرصه سریال‌سازی طرحی نو درانداخته‌اند و یکی پس از دیگری آثاری دست‌کم به لحاظ محتوا همسو با فرهنگ خود، خوش‌ساخت و تماشاگرپسند تولید می‌کنند و بازار‌های صداو تصویر را همچنان در سیطره دارند و در این سو، اما بی‌تدبیری فرهنگی- هنری و سردرگمی مدیران حرف اول را می‌زند. تردید نباید کرد که اگر اوضاع همینطور پیش برود به تدریج به طور کامل قافیه را خواهیم باخت. امریکایی‌ها با جادوی تصویر بیش از یک قرن است که برای خود تاریخ می‌سازند و سرگرم می‌کنند و پیام می‌دهند و مفاهیم و ارزش‌های خود را ترویج می‌کنند و در این سو ما از درک بدیهی‌ترین باید‌ها برای خروج از رکود فرهنگی عاجز مانده‌ایم. بسی مایه تأسف است که حتی برای دوره‌ای زمانی، چون ماه مبارک رمضان که به طور سنتی در سال‌های پیش قادر به جذب مخاطبانی بودیم که بین ماهواره و آنتن خودی، رسانه ملی را انتخاب می‌کردند نیز در حال باختن قافیه به دیگران هستیم. آش آنقدر شور شده که برخی برای جای خالی رضا عطارانی که صراحتاً عنوان کرده بود برای خنداندن تماشاگر حاضر است حتی شلوارش را پایین بکشد مرثیه‌سرایی می‌کنند. گویی این کمدین حالا دیگر در این مزرعه به نماد ماه رمضان تبدیل شده است چراکه برخی از آثار کمدی او در سال‌های پیش در ضعف آثار درخور این ماه جزو پربیننده‌ها بوده و او حالا به قله‌ای تبدیل شده که برخی مدیران حسرت سریال‌های او را می‌کشند. چقدر باید مردم ما به ویژه قشر متدین بیچاره باشند که از دوران سریال‌های رضا عطاران تلویحاً به عنوان دورانی طلایی یاد شود؟؟ همین وادادگی‌ها سبب می‌شود تا محسن تنابنده‌ها و رضا عطاران‌هایی که صرفاً پول و بیزنس را می‌شناسند، به جای اینکه مدیریت شوند هر چه پیش می‌رویم به طوری ملموس و البته غیررسمی دست به مدیریت محتوای آثارشان می‌زنند.

واقعاً چگونه می‌توان از این شرایط یأس‌آور گذر کرد و از ظرفیت‌های بسیار و مغفولی که وجود دارد برای رونق سریال‌سازی بهره برد. چه زمانی قرار است به جای آدم‌ها و اشخاص و باند‌ها اصالت به متن داده شود. کی قرار است نقش محوری فیلمنامه در سریال‌سازی نصب‌العین قرار بگیرد و بخش قابل اعتنایی از بودجه‌ها به سمت نویسنده‌هایی برود که قابلیت‌ها و نبوغ و نوآوری از خود بروز می‌دهند؟ چه زمانی قرار است مدیران و برنامه‌ریزان به این بلوغ برسند که صرفاً پربیننده بودن کافی نیست و اگر پیام و مفهوم آثار در جهت ارتقای فرهنگ نباشد، موفقیتی حاصل نشده است. چه زمانی باید به این درک نائل شویم که در رقابت با ماهواره همه چیز را فدای جذب مخاطب به هر قیمت نکنیم.

حال، اما به نظر می‌رسد اگر تکانی به خود ندهیم قافیه را از دو سمت باخته‌ایم چراکه آمار‌های خود سازمان صداوسیما نشان می‌دهد سریال‌های ماه رمضان در بهترین حالت ۴۰ درصد توان جذب مخاطب را داشته‌اند. آیا وقتش نرسیده تا بزرگان و دلسوزان فرهنگی فکری به حال این رکود دامنگیر کنند و کلاه خود را قاضی کنند که کجای راه را اشتباه رفته‌اند؟ آیا قرار است با همین دست‌فرمان ادامه بدهیم؟ با همان تهیه‌کننده‌ها و برنامه‌ریز‌ها و همان افکار و همان ایده‌ها، اگر آن رویه‌ها جواب می‌داد، امروز در نقطه‌ای بهتر از جایی که هم اکنون هستیم نایستاده بودیم؟




در موزه سینما چه می‌گذرد؟؟/چرا با برگزاری یک مزایده، این موزه ضررده را به بخش خصوصی واگذار نمی‌کنند؟ ⇐بیش از ۲.۵میلیارد از بیت‌المال هزینه شده برای موزه‌ای که اگر یک مدیر مجرب بالای سرش بود یقینا تاکنون به خودکفایی رسیده بود!/اعجاب‌آور آن که هزینه میلیاردی صرف شده برای پرسنل موزه در ساعات غیرکاری!!!/موزه بابت مشارکت در جشنواره‌های بودجه‌دار هم به‌جای آن که آورده مالی داشته باشد باز از سازمان بودجه گرفته!/موزه بابت رونمایی فیلم شهردار هم دست نیاز دراز کرده به سمت سازمان!

سینماروزان: شفاف‌سازی حسین انتظامی درباره زیرمجموعه‌ها ادامه دارد و حالا لیست هزینه‌کرد سازمان برای موزه سینمایی منتشر شده که مشخص نیست چرا علیرغم قرارگیری در بهترین نقطه پایتخت هنوز نتوانسته به خودکفایی برسد؟

بیش از ۲.۵میلیارد بودجه موزه سینما در سال قبل بوده؛ رقمی هنگفت برای مجموعه‌ای که به‌خاطر ارتباط نزدیک با مخاطب(اعم از موزه داری یا سینماداری) باید سالها پیش خودکفا می‌شد ولی همچنان هزینه‌زاست چون مدیرانی در راس موزه قرار گرفته‌اند بی هرگونه تجربه مشهود در سودآوری ساختارهای بخش خصوصی.

فقط درنظر بگیرید موزه سینما به‌جای آن که به سودآوری برسد ، ۱۰۹۴۰میلیون ریال(بیش از یک میلیارد تومان) از بیت‌المال هزینه کرده برای نیروی انسانی موزه آن هم نه در ساعات کاری که در ساعات غیرموظف!!

۱۱۰میلیون تومان باز از بیت‌المال در موزه هزینه شده برای امور نگهداری و..!

اینکه موزه سینما بابت مشارکت در جشنواره حقیقت یا پنجاه سالگی جشنواره رشد یا جشن کوتاه یا جشنواره فجر هم از سازمان بودجه گرفته، ته اعجاب است؛ مشارکت موزه در رویدادهای بودجه‌دار به‌جای آن که آورده مالی داشته باشد هزینه‌زا بوده.

موزه سینما حتی برای رونمایی مستند “زمستان است” به تهیه‌کنندگی پیروز حناچی شهردار تهران هم آورده مالی نداشته و باز دست دراز کرده به طرف بیت‌المال! آخر وقتی حتی برای رونمایی از فیلمی که شهردار پشتش است هم نمی‌توانید جذب اسپانسر کنید چرا به مدیریت ادامه می‌دهید؟؟

واقعا در موزه سینما چه می‌گذرد؟ و تا چه زمان بناست از بیت‌المال خرج شود برای ساختاری که فقط اگر سینماهایش دراختیار یک سینمادار حرفه‌ای بود، سالها پیش به سودآوری رسیده بود؟
 چرا با برگزاری یک مزایده، این موزه ضررده را به بخش خصوصی واگذار نمی‌کنند؟؟

سیاهه کامل شفاف‌سازی سازمان سینمایی درباره موزه سینما را اینجا ببینید.