1

اعلام فیلم اولی‌های جشنواره با حضور اوج، فارابی، سرمایه‌گذاران نورس، فیلمی تولیدنشده و یک ژن خوب+حضور افرادی با فیلمهای دوم و سوم در بخش فیلم اولیها!!

سینماروزان/مسعود احمدی: اسامی فیلم‌های بخش «نگاه نو/فیلم اولیها» سی و هشتمین جشنواره فیلم  فجر اعلام شد.

در میان فیلم اولیها هم با فیلم “لباس شخصی” از محصولات سازمان هنری-رسانه‌ای اوج مواجهیم و هم با “کشتارگاه” که با حمایت سرمایه‌گذاری به نام علی طلوعی تولید شده!!

محمدصادق رنجکشان سرمایه‌گذار پرکار دو سال اخیر هم با “شنای پروانه” به بخش فیلم اولیها راه یافته است.
“پدران” از محصولات مورد حمایت فارابی از دیگر فیلمهای این بخش است.

علی درخشنده برادرزاده پوران‌درخشنده با فیلم “دشمنان” در این بخش حاضر است.

فیلم “روز صفر”سعید ملکان گریمور باسابقه هم در فهرست فیلم اولیهاست درحالی که هنوز تولید فیلم به پایان نرسیده!!!

جالب است که عباس امینی کارگردان “کشتارگاه” پیشتر دو فیلم “هندی و هرمز” و “والده راما” را هم ساخته و در هنروتجربه اکران کرده ولی باز به نام فیلم اولی(!) به جشنواره راه یافته؛ عین همین وضعیت درباره سالم صلواتی و محمد لطفی هم وجود دارد که پیشتر فیلمهایی همچون “زمستان آخر” و “روایت ناپدید شدن مریم” را در هنروتجربه داشته اند ولی باز به بخش فیلم اولیها راه یافته‌اند؛ لابد توجیه هیات انتخاب فجر صدور پروانه ویدیویی برای آثار قبلی اینها است!!

فهرست فیلم اولیهای جشنواره سی و هشتم به شرح ذیل است:

1-آن شب (کارگردان: کورش آهاری، تهیه‌کننده: محمد درمنش)

2- بی‌صدا حلزون (کارگردان: بهرنگ دزفولی‌زاده، تهیه‌کننده: مرتضی شایسته)

3- پدران (کارگردان: سالم صلواتی، تهیه‌کننده: شهرام مسلخی)

4- پوست (کارگردان: بهمن ارک و بهرام ارک، تهیه‌کننده: محمدرضا مصباح)

5- دشمنان (کارگردان: علی درخشنده، تهیه‌کننده: مجید برزگر)

6- روز صفر (کارگردان: سعید ملکان، تهیه‌کننده: سعید ملکان)

7- ریست (کارگردان: محمدرضا لطفی، تهیه‌کننده: سیدامیر سیدزاده)

8- شنای پروانه (کارگردان: محمد کارت، تهیه‌کننده: رسول صدرعاملی)

9- کشتارگاه (کارگردان: عباس امینی، تهیه‌کننده: جواد نوروزبیگی)

10-لباس شخصی (امیرعباس ربیعی، تهیه‌کننده: حبیب والی‌نژاد)




حل مشکلات اکران با حذف سرگروه‌های سینمایی و چینش برنامه اکران با قرعه‌کشی دستی!!!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: در آخرین فصل سال به سر می‌بریم و شلوغی اکران به بالاترین حد خود رسیده و فریاد سینماگران مستقل را به آسمان برده و در عین حال شائبه‌های حذف سرگروه‌های سینمایی برای حل مشکلات اکران ییشتر و بیشتر شده است و حتی ادعاهایی درباره قرعه‌کشی دستی برای چینش اکران، مطرح است!

“باشگاه خبرنگاران” مدعی شده در آخرین جلسه‌ای که برای حل مشکلات اکران برگزار شده، سینمادار‌ها به این نتیجه رسیدند که سرگروه‌ها حذف شوند و سازمان سینمایی به زودی آئین نامه جدید اکران را برای نظرسنجی به صنوف ارائه می‌کند.

به احتمال فراوان و طبق این آئین نامه با توجه به درخواست سینمادار‌ها، انجمن پخش کنندگان، سازمان سینمایی و شورای صنفی، برنامه تازه اکران به این صورت است که تاریخ و نوبت اکران فیلم‌ها مانند فوتبال و از طریق قرعه‌کشی دستی و با بیرون کشیدن گوی(!) تعیین می‌شود.

اگر پیش از چرخاندن سبد گوی‌ها، برخی گوی‌ها را نشان‌دار نکرده باشند، میتوان امید داشت به اندکی بهبود اکران در سایه چینش اکران با قرعه‌کشی دستی!!




تهیه‌کننده متبوع حوزه پروانه “پدری” را گرفت و تهیه‌کننده متبوع اوج، پروانه “ترانه‌های پدری”!!+صدور پروانه برای یک پدر و دختر!!+صدور چهار پروانه دیگر

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت با تولید شش فیلمنامه موافقت کرد.

جلیل شعبانی تهیه‌کننده‌ای که در سالهای اخیر تجربه همکاری‌های مختلف با سازمان هنری-رسانه‌ای اوج را داشته و همین حالا هم دو فیلم “کیک زرد” و “اوج ۱۱۰” را در راه جشنواره دارد پروانه ساخت فیلمی تازه به‌نام “ترانه‌های پدری” را گرفته است.

سازندگان فیلم توقیفی “دیدن این فیلم جرم است” از محصولات هم پروانه ساخت “پدری” را گرفته‌اند.

جالب است که تهیه‌کننده متبوع حوزه، پروانه “پدری” را گرفته و تهیه‌کننده اوج پروانه “ترانه‌های پدری”!

حبیب اللهیاری تهیه‌کننده قدیمی سینما هم برای اقازاده‌اش شادی‌آفرین پروانه گرفته است.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–“لعنتی” به تهیه‌کنندگی سید محسن وزیری ، کارگردانی قدرت الله صلح میرزایی و نویسندگی امیر جهانی

— “جان جانان” به تهیه‌کنندگی حبیب اللهیاری ، کارگردانی و نویسندگی شادی‌آفرین اللهیاری

–“آهنگ دو نفره” به تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی ، کارگردانی آرزو ارزانش و نویسندگی مصطفی زندی

–“پدری” به تهیه‌کنندگی محمدرضا شفاه ، کارگردانی حسین دارابی و نویسندگی رضا زهتابچیان

–“بی‌وقتی” به تهیه‌کنندگی محمد حسین قاسمی ، کارگردانی و نویسندگی نرگس آبیار

— “ترانه‌های پدری” به تهیه‌کنندگی جلیل شعبانی ، کارگردانی و نویسندگی محمد مهدی رسولی




تعطیلی کارخانه قند شازند مستند شد/روایت خدمت و خیانت به یک شهر در «سال‌های خاموشی»

سینماروزان: تولید تازه‌ترین اثر خانه مستند با عنوان “سال‌های خاموشی” به کارگردانی محمد طالبی و تهیه‌کنندگی احمد شفیعی به پایان رسید.

این مستند چالشی که روایتگر سال‌های خاموشی اولین کارخانه استان مرکزی -با نام کارخانه قند شازند- است، به بررسی دلایل مختلف تعطیلی کارخانه می پردازد. در این مستند، به بهانه روایت دلایل تعطیلی این کارخانه قدیمی -که نزدیک به یک قرن هویت شهر شازند بوده- به تاریخ پر فراز و نشیب اقتصادی و سیاسی قند و شکر هم پرداخته می‌شود.

این مستند اقتصادی اجتماعی، ساخته محمد طالبی است که پیش از این با مستند “چوب بستنی” با موضوع واردات چوب بستنی به ایران، موفقیت های زیادی در جشنواره فیلم های صنعتی، جشنواره فیلم رشد، جشنواره سیمای استان های صدا و سیما، جشنواره عمار و … به دست آورده است.

سایر عوامل مستند “سال های خاموشی” عبارتند از:
تدوین و صداگذاری: محمد طالبی
تصویربردار: حمید کاظمی، میثم صفدری
صدابردار: رضا سبحانی فر
نریتور: جواد فراهانی
صدابردار نریشن: سلیمان عباسی نیا
گرافیک کامپیوتری: فرزاد هوشمندی نیا
مدیر تولید: محمود خانی
تصویربرداری هوایی: مصطفی کریمی
عکاس: سعیدرضا مقصودی

 

 

 




ادعاهای نویسنده سریال⇐هزینه تولید “حکایت‌های کمال” نسبت به آورده‌اش، صفر است!/این سریال، «هزاردستان کودکان» است!!/برای ساخت سریال یک شهرک جدید در دل شهرک غزالی ساختیم بدون اینکه یک ریال هزینه به سازمان تحمیل کنیم!

سینماروزان: سریال “حکایت‌های کمال” از جمله سریالهای ماه‌های اخیر تلویزیون بوده که به‌خاطر تلاش برای تصویرسازی بخش‌هایی از زندگی نوجوانان در دهه چهل مورد توجه قرار گرفت.

محمد میرکیانی نویسنده مجموعه داستان “حکایت‌های کمال” که منبع ساخت سریال شد به هنگام تولید سریال هم به عنوان ناظر در پروژه حضور داشت.

میرکیانی با تاکید بر تولید با حداقل‌‌ها به “کیهان” گفت: سریال «حکایت‌های کمال» در کمال صرفه‌جویی ساخته شد. تیر سال 95 جلسه‌ای با حضور جمعی از فیلمنامه‌نویسان و کارگردان‌ها با مدیران رسانه ملی برگزار شد که در آن جمع برای اولین بار طرح سریال «حکایت‌های کمال» در حد چند سطر بیان شد. در آن جمع گفتم که این سریال «هزار دستان کودکان» خواهد بود.

میرکیانی ادامه داد: شاید خیلی‌ها باور نمی‌کردند که با کمترین هزینه توانستیم یک شهرک جدید در دل شهرک سینمایی غزالی با عنوان شهرک سینمایی حکایت‌های کمال بسازیم، بدون اینکه یک ریال هزینه به سازمان صداوسیما تحمیل کنیم. در این شهرک حدود چهار هزار متر مربع ساخت و ساز شد، آن هم در اوج تحریم‌ها. ما در آنجا سه خانه، امامزاده، آب انبار و … ساختیم که سال‌های سال می‌توانند لوکیشن ساخت فیلم و سریال در دهه 40 باشند.

نویسنده “حکایت‌های کمال” افزود: ساخت این سریال، مصداق اقتصاد مقاومتی بود که با کمترین هزینه، بیشترین دستاورد را داشت. یعنی هزینه تولید این سریال نسبت به آورده‌اش، «صفر» است و می‌تواند سرمشق ساخت دیگر سریال‌ها باشد. این هم از ویژگی‌های منحصر به فرد «حکایت‌های کمال» بود که برای اولین بار اتفاق افتاد.




شورای صنفی نمایش بالاخره حکم به اکران “جهان با من برقص” داد

سینماروزان: شورای صنفی نمایش در تازه ترین جلسه خود دستور داد کمدی «جهان با من برقص» به کارگردانی سروش صحت از چهارشنبه 11 دی‌ماه در گروه استقلال اکران شود.

کمدی “جهان…” مدتها در صف اکران بود ولی تمدید یک هفته یک هفته اکران فیلم عماری سرگروه استقلال باعث عقب افتادن اکران این فیلم شده بود تا حالا که بالاخره حکم به اکران “جهان..‌.” داده شد.

شورای صنفی نمایش همچنین دستور داد اکران بقیه فیلمها با توجه به حفظ کف فروش همچنان ادامه یاید.




فوتبال در التهاب جنگ/«یک فراموشی بی حس کننده» آماده نمایش شد

سینماروزان: فیلم مستند «یک فراموشی بی حس کننده» با روایتی دیده نشده در خصوص کودکان جنگ زده سوری، پس از پشت سر گذاشتن مراحل پژوهش و تولید، آماده نمایش شد.

فیلم مستند «یک فراموشی بی حس کننده» به کارگردانی عادل انیسی و تهیه کنندگی مهدی مطهر آماده نمایش شد.

این مستند داستانی درباره فوتبال و جنگ بوده که در شهر حلب سوریه جلوی دوربین رفته است.
ساخت مستند «یک فراموشی بی حس کننده» از سال 96 آغاز شد بوده که پس از چند مرحله فیلمبرداری تکمیلی، به تازگی نسخه نهایی آن آماده نمایش شده است.
در خلاصه داستان این مستند آماده است: “زيباى خفته حلب… استاديوم حمدانيه… بزرگ ترين استاديوم جهان عرب… با جادوى سياه جنگ، به خواب رفت و پس از هفت سال، با بوسه كفش هاى پسركان فقير و جنگ زده، چشم گشود تا شكوه از دست رفته اش را ببيند.… .
هيچ چيز خالى تر از استاديوم خالى نيست، در سرزمين ويرانه اى كه فوتبال، ميان مردن و جان به در بردن، تنها يك فراموشى بى حس كننده است!”

این مستند برای حضور در چند جشنواره خارجی درخواست داده است که در صورت پذیرش در این جشنواره ها نمایش داده می‌شود.




رونمایی قائم‌مقام فارابی از ۱۳ پروژه مشمول حمایت این ارگان!/این ۱۳پروژه ورای آن سه پروژه موسوم به فاخری هستند که بودجه هنگفت نصیبشان شده!

سینماروزان: در فاصله‌ای کمی بیش از یک ماه مانده تا جشنواره فیلم فجر قرار داریم و شائبه‌های حضور پررنگ سازمان هنری-رسانه‌ای اوج(۷فیلم) و محمدصادق رنجکشان(۳فیلم) در این جشنواره بیش از همیشه مطرح است.(اینجا را بخوانید)

به‌مانند همیشه بنیاد سینمایی فارابی هم با حمایت از شماری از آثار تولیدی سال اخیر خود را محق حضور در بخشهای اصلی فجر میداند‌.

شفاف سازی اخیر سازمان سینمایی، پروژه‌های زیر را به عنوان مهمترین پروژه‌های فارابی اعلام کرد:

— “بی‌تار”(جمیل رستمی) با حمایتی بیش از ۱.۵میلیارد

— “سلفی با دموکراسی”(علی عطشانی) با حمایت ۹۰۰ میلیونی

–“رمانتیسیسم عماد و طوبی”(کاوه صباغ‌زاده) با حمایت ۵۷۵میلیونی

به جز اینها حبیب ایل‌ییگی قائم مقام فارابی هم در گفتگو با “جوان” از پروژه‌های ذیل به‌عنوان پروژه‌های تحت حمایت فارابی نام برده است:

–فیلم «مهران» به کارگردانی رقیه توکلی که در حوزه دفاع مقدس و مرتبط با نوجوانان است و درباره یک خانواده از شهر مهران است که در جنگ به یزد می‌روند در حال تولید است.

–قرار است از فیلم «لیپار» به کارگردانی حسین ریگی که در سیستان و بلوچستان ساخته می‌شود، حمایت شود.

— از فیلمنامه «کتیبه» سهیل موفق حمایت خواهد شد.

–از فیلم جدید فرزاد اژدری که درباره پیشرفت علوم است(!)حمایت خواهد شد.

–فیلم جدید مرضیه برومند با نام «سرزمین بود و نبود»

–فیلم بیژن میرباقری به نام «هفت قانون خردمندی»

— فیلم نادره ترکمانی به نام «حسن کچل»

— فیلمی از علی ژکان با موضوع دفاع مقدس

— «شاه ماهی»، «اقیانوس پشت پنجره» و «۹ سالگی» از دیگر فیلمهای تحت حمایت فارابی‌اند.

–فیلم جدید مهدی جعفری سازنده ۲۳ نفر با نام «یدو» که این فیلم نیز در حوزه دفاع مقدس و نوجوانان است.

–فیلم محمدحسین لطیفی به نام «سبز و سفید قرمز» که مذاکراتی برای حمایت صورت گرفته.




واکنش محمد متوسلانی به واسپاری اقتباس “سووشون” به یک جوان گمنام⇐سیمین دانشور شخصا امتیاز اقتباس از “سووشون” را به من واگذار کرده بود…

سینماروزان: سالها پیش و در زمان حیات سیمین دانشور، این محمد متوسلانی بود که طی تعاملاتی با دانشور، امتیاز اقتباس از رمان “سووشون” را دریافت کرد.

انتشار خبر اقتباس تلویزیونی از رمان دانشور توسط یک جوان گمنام با واکنش محمد متوسلانی مواجه شد.

متوسلانی با بیان اینکه مدتها قبل حقوق اقتباس “سووشون” را از سیمین دانشور دریافت کرده بود به سینماروزان گفت: من رضایت دانشور را گرفته بودم و با ایشان تعاملاتی مفید بر سر اقتباس انجام دادم و رضایت نامبرده هم در تمام مراحل اقتباس جلب شده بود ولی در نهایت حمایت مالی از تولید صورت نگرفت و تولید به نتیجه نرسید.

متوسلانی در پاسخ به اینکه واسپاری تولید چنین اقتباس‌هایی به افراد کم‌تجربه، خطرناک نیست اظهار داشت: فرد بی‌تجربه با کم‌تجربه تفاوت دارد و مهم، رعایت استانداردهای مکفی در چنین اقتباس‌هایی است. گاهی از یک جوان، محصولی را می‌بینید که فردی بعد از سالها تجربه نمی‌تواند بدان برسد. مساله اصلی، داشتن درکی متعالی از منبع اقتباس و آگاهی از اصول اقتباس است.

این کارگردان با بیان اینکه “بهتر انجام دادن کار باید ملاک واگذاری چنین پروژه‌هایی باشد” خاطرنشان ساخت: من چون از نزدیک با دانشور کار می‌کردم خیلی راحت می‌توانستم عناصر مطلوب طرفین را در اقتباس ایجاد کنم و هدف نهایی‌ام که ایجاد محصول استاندارد و مخاطب‌پسند است را در فیلمنامه لحاظ کنم و علیرغم رضایت دانشور متاسفانه تامین سرمایه انجام نشد و کار به سرانجام نرسید و من هم امتیاز اقتباس را به خود دانشور پس دادم.




واسپاری اقتباس تلویزیونی از “سووشون” به نویسنده‌ای گمنام!!

سینماروزان: اینکه رسانه ملی به دنبال اقتباس تلویزیونی از رمان “سو وشون”سیمین دانشور است فی‌نفسه امری حسنه به شمار می‌رود که در صورت انجام درست می‌تواند راهی باشد برای گریز از تکرارمکررات سریال‌سازی.

با این حال اینکه خبر برسد نویسنده‌ای گمنام به نام نوشا عبدالله‌زاده در حال نگارش فیلمنامه اقتباسی سریال “سو و شون” است پرسش‌برانگیز است.

هرچند ذیل خبر این اقتباس، بر جایزه‌بگیری عبدالله‌زاده از جشنواره کودک تاکید شده ولی واقعیت این است که نه جشنواره کودک این سالها جشنواره مطرحی است و نه بخشی که عبدالله‌زاده از آن جایزه گرفته یعنی بخش اقتباسی، بخشی است که بتوان به‌واسطه آن عاقبت اقتباس از رمان سیمین دانشور را حدس زد.

اینکه این فیلمنامه‌نویس گفته حق اقتباس «سووشون» را از لیلی ریاحی، خواهرزاده و فرزندخوانده مرحوم دانشور دریافت کرده هم چندان نمی‌تواند خیال مخاطبان را از بابت محصول نهایی جمع کند. خیال وقتی راحت بود که در زمان حیات دانشور، حق اقتباس از شخص خودش گرفته می‌شد.

رفتن به سراغ مفاخر ادبی، آدابی دارد که اصلی‌ترین آنها سابقه غنی اقتباس‌کنندگان در حیطه هنرهای تصویری است و اگر این سابقه نباشد ممکن است ذهنیت مثبت مخاطب نسبت به منبع را تحت‌الشعاع قرار دهد‌. آیا درباره اقتباس از “سووشون” این حساسیت‌ها لحاظ شده است؟




ادعای رسانه اصلاح‌طلب درباره رشد پدیده “خودسانسوری” در سایه تولید کمدی‌هایی مثل “چشم و گوش بسته”!

سینماروزان: “چشم و گوش بسته” از جمله کمدی‌های روی پرده است که فروش خوبی هم داشته و در مرز ده میلیاردی شدن قرار گرفته است ولی تلاش کارگردان برای گرته‌برداری از یک کمدی هالیوودی به نام “شر نبین شر نشنو”(۱۹۸۹) از همان ابتدای اکران با انتقاد مواجه شده.

روزنامه اصلاح‌طلب “شرق” در تحلیلی بر “چشم و گوش بسته” بی اشاره به این گرته برداری از نقشی که فیلم در تقویت خودسانسوری دارد، حرف زده است.

متن تحلیل “شرق” را بخوانید:

خودسانسوري پديده‌اي است که معلول يک «دستگاه نظارتي فعال» است و در يک روند سلبي رشد مي‌کند. هرچند اين پديده در معدود آثار هنري سينما و تئاتر ايران کاربردي خلاقانه يافته است، اما در سال‌هاي اخير به ابزاري تبديل شده که هنرمندان ما در تنگناهاي فکري، همواره در تلاشند با استفاده از اين ابزار، لحني انتقادي براي آثارشان برگزينند. اما نکته اينجاست که وقتي اين ابزار به يک اپيدمي دست‌وپاگير تبديل مي‌شود، تنها کاربردش، حرکت در مسيري است که اساسا آن دستگاه نظارتي را به وجود آورده. تلاش نويسنده و کارگردان فيلم «چشم‌وگوش‌بسته» براي طرح «موضوع انتقادي» در يک لفاف مطايبه‌آميز، درواقع دامن‌زدن به اين اپيدمي خطرناک است؛ چيزي که بيشتر باعث ايجاد نوعي سوءتفاهم فرهنگي براي «متفکران سينمايي» مي‌شود و نه يک کنش انتقادي در برابر وضع موجود. اين تلاش نافرجام نويسنده و کارگردان، در کنايه‌هاي به ظاهر ابهام‌آميز فيلم قابل مشاهده است.

تصوير اسلوموشني از گام‌هاي پليس و آميختن اين تصوير به سرود شناخته‌شده «از صلابت ملت و…» و تطبيق به ظاهر هوشمندانه اين صحنه با تکرار زاويه ديد مشابه در نشان‌دادن پاهاي زني که دست‌نشانده رئيس دزدهاست؛ واداشتن آدم‌هاي بازي به گفتن ديالوگ‌هايي مثل: «… با مأمور پليس بايد صادق بود!»، «… من چه بويي مي‌دم؟ رايحه خوش خدمت»، «زندان جاي خوبيه! از بيرون بهتره. غذا ميدن و…»؛ اشاره به ساعت جنگ جهاني در صحنه رانندگي مأمور، طراحي يک موتيف موسيقايي ناکارآمد که بيشتر يادآور علاقه‌مندي کارگردان به تاريخ سينماست و به‌هيچ‌وجه تبديل به روبنايي واحد، زيباشناسانه و سازمند نمي‌شود، اشاره به عنصر زمان از طريق نشان‌دادن ثانيه‌شمار ميان صحنه‌هاي فيلم، از جمله کنايه‌هاي رمزگذاري‌شده موجود در فيلم هستند. ظاهرا اين رويکرد، سعي دارد ابهامي تفکر‌برانگيز را در بافت معنايي فيلم جا دهد و يک نيروي برتر را به چالش بکشد. اما فيلم «چشم‌وگوش‌بسته» برخلاف تلاش سازندگانش، در مسيري متفاوت گام برمي‌دارد.

انتخاب پيرنگي که مبتني‌بر يک جابه‌جايي کميک است، ساختار اصلي روايت فيلم را شکل مي‌دهد. کسي که نمي‌شنود و کسي که نمي‌بيند، به‌عنوان مجرم شناخته مي‌شوند و پليس در پي دستگيري آنهاست (ممکن است صحنه‌هايي از فيلم سانسور شده باشد، اما تأثير چنداني بر نوع شکل‌گيري اين موقعيت نمي‌گذارد). اگر ضعف انتخاب‌هاي نويسنده در طراحي پيرنگ براي قراردادن موقعيت‌هاي کميک در يک شکل منسجم و عدم تناسب زيباشناسي عناصر بصري فيلم را در نظر نگيريم، مي‌شود طرح ساخت اوليه پيرنگ را به نمونه‌هاي شناخته‌شده نمايشي که با مفاهيمي مانند «فانتزي» يا «کمدي موقعيت» پيوند دارد، بازخواني کرد.

اما نتيجه اين بازخواني به علت عدم تناسب زيباشناسانه در طراحي هنري فيلم و ارجاعات ناقص پيرنگ به موضوعاتي بيروني و ارائه اين ارجاعات در لفاف خودسانسوري به مخاطب، پيوند فرم و محتواي فيلم «چشم‌وگوش‌بسته» را با نمونه‌هاي شناخته‌شده خنثي و اين بازخواني را با شکست مواجه مي‌کند (البته برخي از منتقدان سرشناس سينماي ايران اين معايب را ناديده گرفته و کمدي موجود در فيلم را با کمدي موجود در آثار مشابه متفاوت ديده و «چشم‌وگوش‌بسته» را از جمله «کمدي‌هاي کمياب در محدوده سينماي ايران» خوانده‌اند!).

بنابراين با درنظرگرفتن نافرجامي و ناهم‌خواني موقعيت اصلي فيلم با موقعيت‌هاي نمايشي شناخته‌شده و همين‌طور عدم تناسب در ايجاد يک اتمسفر خاص و منحصربه‌فرد سينمايي، تنها مي‌ماند کليشه رايج «خنداندن به هر طريقي» که در روابط ميان تيپ‌هاي کميک به خوبي ديده مي‌شود. نويسنده و کارگردان در طراحي اين لحظه‌ها که درواقع روبناي ظاهري فيلم را مي‌سازند، با واداشتن آدم‌هاي بازي به شوخي‌هاي جنسي و حرف‌هاي رکيک، تماشاگر را به خنديدن و تحريک‌شدن وامي‌دارند. طراحي اين چارچوب اصلي (شايد مبتني‌بر خواسته سرمايه‌گذار)، ضرورت فراخواني مخاطب براي تماشاي فيلم را مشخص مي‌کند.

اگر بپذيريم که ضرورت اين دعوت مبتني‌بر «بهره‌کشي از مخاطب» است و بهره‌کشي از مخاطب کاري است که سازنده اثر را برخلاف خواسته‌اش، در جايگاه يک نيروي مديريتي قرار مي‌دهد، پس پذيرفتن ادعايي مبني‌بر صدور کنايه‌هاي انتقادي از سوي فيلم و به‌چالش‌کشيدن يک نيروي برتر، عملا منتفي است.

بنابراين فرايند طرح موضوعي انتقادي در فيلم «چشم‌وگوش بسته» به سه کاربرد کلي منتهي مي‌شود: جذب تماشاگر، تهيه سرمايه براي سرمايه‌گذار و رشد پديده خودسانسوري؛ جرياني که سال‌هاست هنرمندان ما را دچار سرگرداني براي انتقاد از وضع موجود کرده و بايد پذيرفت که دامن‌زدن به خودسانسوري و تکثير آن به اين شکل، به راحتي مي‌تواند جايگاه «سينماگر دانا» و همچنين «منتقد سينمايي متفکر» را تقليل دهد و برخلاف تصورشان، لباس «دستگاه نظارتي» را به قامت ايشان نيز بپوشاند.




معرفی (?+15) سینما به‌عنوان سینماهای مردمی جشنواره

سینماروزان: جشنواره فیلم فجر تنها جشنواره وطنی است که ارتباطی مستقیم با بدنه مخاطب دارد و در نتیجه آن درآمدی قابل توجه از بلیت فروشی هم عاید جشنواره میشود.

امسال  15 سینمای فعال به همراه تعدادی از سینماهای در آستانه بهره‌برداری به عنوان سینماهای نمایش دهنده آثار جشنواره انتخاب شده اند؛ پردیس سینمایی آزادی، سینما استقلال، پردیس سینمایی ایران‌مال، پردیس سینمایی باغ کتاب، پردیس سینمایی تماشا، سینما جوان، پردیس سینمایی راگا، پردیس سینمایی زندگی، فرهنگ، سینما فجر اسلامشهر (سالن اصلی)، پردیس سینمایی کوروش، پردیس سینمایی کیان، سینما ماندانا، پردیس سینمایی مگامال و موزه سینما در مناطق مختلف شهر تهران، میزبان مخاطبان سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر خواهند بود.

همچنین مقرر شده تا پردیس‌هایی که در تهران، در حال آماده‌شدن نهایی و افتتاح تا پایان دی ماه هستند، در صورت تأیید نهایی به این لیست اضافه شوند.




انتشار سکانسی بنیادی از تازه‌ترین اثر بهرام بیضایی⇒ متعاقب مخالفت اکید این کارگردان با برگزاری مراسم تولدش توسط ارگان‌های بودجه‌خوار

سینماروزان: در آستانه تولد ۸۱سالگی بهرام بیضایی، کم نبودند ارگانها و نهادهایی متصل به منابع عمومی که قصد کرده بودند برای بریز و بپاش به‌بهانه تولد وی و در عین حال اعتباربخشی برای ساختار فشل خود؛ با این حال بیضایی که ده سال است در آمریکا به سر می‌برد، دو روز قبل از تولدش با ارسال پیامی صریح خواستار جمع کردن بساط این جشن‌های بی‌فایده شد.

بهرام بیضایی در پیام خود به نهادهای بودجه‌خوار نوشت: تولد اتفاقى من در پنجم دى سالها پيش با مرگ اكبر رادى نمايشنامه نويس سياه شد و سپس با فاجعه ى قربانيان زلزله ى بم سياه تر، و در همزمانى با چهلم قربانيان وقايع خونبار و باورنكردنى اخير جايى براى سياه تر شدن در آن نمانده است. آن را با هيچ مراسمى به نام من سرپوشى بر واقعيت پيش چشم هايمان نكنيد – من اين روزها هيچ شركتى در هيچ جشن و آيينى ندارم!

متعاقب این پیام، بهرام بیضایی سکانسی از تازه‌ترین نمایشنامه خود “داش آکل به گفته مرجان”-که روایتی تازه است از اثر مشهور صادق هدایت-را منتشر کرده؛ سکانسی بنیادی و کاملا زنانه در توصیف داشاک یا همان داش آکل.

متن این سکانس را بخوانید:

مرجان: مادرجانم مرا صدا زد اتاق نشیمن صحبت یومیه!
مهبانو: گفتم مرجان سیاه نپوش؛ پدرت اگر تو را به خواب ببیند دلش میگیرد! مجبور نیستی بیش از چهلش!

مرجان: گفتم به این زودی؟ شما خودتان چی؟
مهبانو: گفتم من منم-زنش-یادت نیست؟ و چرا این همه پرهیز میکنی از داشاک که برای زندگی ما میدود؟

مرجان: نپرسید-سختم است مادرجان-بهم سنگین می‌آید جای پدر!
مهبانو: دیدم مرجان-دیدم؛ همان روز اول که به این خانه پا گذاشت! و راستی چه سکوتی شد میان حرف وقتی پرده پس زدی!

مرجان: دلم ریخت-بد کردم؟
مهبانو: گفتم حق داری مرجان-بی‌خبر نباید باشی! اما کاش ندیم آقا ندیده باشد-یا خاله دلخوش یا عمه‌ها-آنچه را که من دیدم!

مرجان: دلم تپید و گفتم مگر شما چی دیدید مادرجان؟
مهبانو: انگار صاعقه زد! چشم‌تان به هم افتاد و جوری به نظرم رسید که هر دو تکان خوردید!

مرجان: ترسیدم-هیچوقت این طایفه قداره‌بند را از نزدیک ندیده بودم! صورتش مادرجان-چه بریدگی‌هایی!
مهبانو: جای قداره-بدجور جوش خورده؛ جاهایی زیاده و کم-چه زشتش کرده مگر با نگاه دیگری!

مرجان: خواستم ببینم کیست این لوتی که اسمش همه جا هست! هیچ شباهتی نداشت به کسی که قرار است جای پدرم باشد!
مهبانو: به قدر یک دقیقه چشم از هم برنداشتید؛ مرجان! برقی در چشم‌هایتان دیدم که تازگی داشت!

مرجان: یکباره دیدن، چندش‌آور بود!
مهبانو: قسم می‌خورم که صدای قلب‌ات را شنیدم!

مرجان: چرا مادرجان امتحانم می‌کنی؟
مهبانو: نه مرجان! چرا از او بترسی؟؟ هرچه باشد این لوتی به دستبرد که نیامده و هدفش پاک است.

مرجان: گونه‌هایم از آن نگاه غریبه آتش گرفت-[یکهو میگوید] مادرجان! من بدگل‌ام؟؟
مهبانو: بیخود نگو-دست‌کم چشمهای تو گیراست!
از این به بعد او را در این خانه زیاد می‌بینی و بالاخره روزی را می‌بینی که وقتی پرده پس بزنی سکوتی نمی‌افتد میان حرف!

مرجان: [برمیخیزد] مادرجانم چه میخواست بگوید که نگفت؟؟

[صحنه یاران به چوب کوفتن آوای بدبده بیرون می‌آورند]
صحنه‌یاران: بدبده! بدبده!بدبده!بدبده!




ورود “مجبوریم”درمیشیان به برلین۲۰۲۰!!؟

سینماروزان: در حالی که تازه ترین ساخته رضا درمیشیان با نام “مجبوریم” متقاضی حضور در جشنواره فجر است، شنیده‌ها حاکیست از راهیابی فیلم به جشنواره برلین.

درمیشیان پیش از این با “عصبانی نیستم” در برلین۲۰۱۴ حضور داشت ضمن اینکه با “لانتوری” هم به برلین۲۰۱۶ راه یافت و حالا با “مجبوریم” در برلین۲۰۲۰ حضور خواهد داشت.

“مجبوریم” فیلمی پربازیگر است و به‌مانند دیگر فیلمهای درمیشیان اثریست درباره طبقه آسیب‌پذیر اجتماع ایران که در سالهای اخیر و به‌دلیل التهابات اقتصادی، متحمل گرفتاری‌های فراوانی شده‌اند.

پردیس احمدیه نقش اصلی “مجبوریم” است و کنار وی چهره‌هایی متعدد و ازجمله فاطمه معتمدآریا و همسرش احمد حامد، بهمن فرمان آرا، نگار جواهریان، پارسا پیروزفر، مجتبی پیرزاده، بابک کریمی، همایون ارشادی، پریوش نظریه، رضا بهبودی، مریم بوبانی، راموناه شاه، هوشنگ قوانلو و ژاله علو ایفای نقش داشته‌اند.

“مجبوریم” متقاضی حضور در جشنواره فجر هم هست و یحتمل به بخش مسابقه جشنواره هم راه خواهد یافت و با توجه به ملی شدن این جشنواره در سالهای اخیر، بعید است مشکلی برای نمایش همزمان در برلین و فجر داشته باشد؛ کمااینکه دو فیلم قبلی درمیشیان همزمان با برلین در فجر هم رونمایی شدند.

باید منتظر ماند و دید حضور “مجبوریم” در برلین، درمیشیان را به خرس طلا یا نقره خواهد رساند یا آن که این سیمرغهای فجر است که در آخرین سالهای دولت اعتدال نثار درمیشیان می‌شود؟




صدور پروانه برای مهرجویی+صدور دو پروانه دیگر

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای سه فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

داریوش مهرجویی پروانه “لامینور” را گرفته و محمدرضا مصباح تهیه‌کننده‌ای که دو فیلم شکست‌خورده در گیشه “برمودا” و “پیلوت” و چندین فیلم اکران‌نشده را در کارنامه دارد پروانه نمایش فیلمی تازه با نام “پروا” را گرفته.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

–” لامینور” به تهیه کنندگی رضا درمیشیان ، کارگردانی داریوش مهرجویی و نویسندگی مشترک داریوش مهرجویی و وحیده محمدی فر

— “تورنادو 2 ” به تهیه کنندگی ، کارگردانی و نویسندگی سید جواد هاشمی

–“پروا” به تهیه کنندگی محمدرضا مصباح، کارگردانی و نویسندگی مهران مهدویان




این دو جوان دهه هفتادی، ۳ ماه تمام شب و روز به‌دنبال‌معتمدآریا بودند!+فیلم

سینماروزان: فاطمه معتمدآریا در سالهای اخیر به غیر از درگیری در فعالیتهای صنفی در انجمن بازیگران و حضور در هیات مدیره خانه سینما، تلاش داشته در دامنه‌ای متنوع از فیلمهای مختلف ایفای نقش کند.

معتمدآریا در تجربه‌های اخیر خود از کار با فیلمسازان جوان هم استقبال کرده و این روزها فیلم “جاندار” با بازی او روی پرده است.

حسین امیری و پدرام پورامیری دو جوان متولد ۱۳۷۳ نویسندگی و کارگردانی “جاندار” را برعهده داشته‌اند که اقبال مخاطبان به آن هم خوب بوده است.

این دو کارگردان جوان درباره سختیهای تولید “جاندار” گفته‌اند: تقریبا نصف آدمهایی که ما را می‌شناختند می‌گفتند این فیلم در تولید می‌خوابد و ناتمام می‌ماند و اغلب میخواستند ترمز ما را بکشند ولی از هر که میگفت نمیشود، بیشتر و بیشتر انرژی می‌گرفتیم.

این فیلمسازان ادامه دادند: سه سال دغدغه فکری داشتیم تا کار به نتیجه برسد و کلی دردسر کشیدیم تا فیلم به سرانجام برسد. شاید باورش سخت باشد ولی سه ماه تمام شب و روز به دنبال فاطمه معتمدآریا بودیم تا بازیگر فیلم شود.

این دو جوان افزودند: آن قدر شرایط تولید سخت بود که روزی از روزها حسین(امیری) پشت مانیتور غش کرد و این غش‌کردگی دقیقا مقارن سکانسی از بازی معتمدآریا به هنگام خروج از بیمارستان بود! “جاندار” دریچه‌ایست برای تماشای زندگی بحرانی خانواده‌ای که هیچ کدام از ما جرات قرارگیری به‌جایشان را نداریم.

برای تماشای گفته‌های این دو کارگردان اینجا را ببینید.




قول رئیس رسانه ملی برای افزایش 50 درصدی بودجه شبکه مستند

سینماروزان: مراسم اختتامیه سومین جشنواره ملی فیلم، عکس و مستندنگاری مستند تلویزیونی شامگاه سه شنبه 3 دی ماه با حضور جمع کثیری از مسولان و اهالی سینما در مرکز همایش‌های صدا و سیما برگزار شد.

در این مراسم دکتر عبدالعلی علی‌عسگری رئیس رسانه ملی ضمن برشمردن ویژگی‌های حوزه مستندسازی ایران، این حوزه را در سطح منطقه به عنوان یک نقطه عطف معرفی کرد و در ادامه بیان داشت:جشنواره مستند تلویزیونی در نوع خود یک نقطه عطف نه تنها در منطقه بلکه در جهان است و تاکنن برگزاری چنین رویدادی سابقه نداشته است و این رویداد در سال‌های بعدی می‌تواند بصورت بین‌المللی برگزار شود.
رئیس رسانه ملی در ادامه با اشاره به اضافه شدن بخش جدید مستندنگاری به جشنواره مستند تلویزیونی خاطرنشان کرد: بخش مستندنگاری یک بخش جدید بود که خوشبختانه به جشنواره اضافه شد که کاری هوشمندانه و عالمانه و محققانه بود و به شخصه از این اقدام برگزار کنندگان تقدیر می‌کنم چرا که هرچند یک اثر مستند برپایه تصویر و صدا شکل می‌گیرد اما درونمایه و جان آن نگارش و تحقیق است که در این دوره مورد توجه ویژه قرار گرفت.
وی در ادامه با اشاره به جایگاه بالای شکله مستند در میان نخبگان و مردم ادامه داد: شبکه مستند شبکه فوق‌العاده‌ای است و تک تک شما در این افتخار سهیم هستید و نخبگان جامعه از این شبکه استفاده می‌کنند؛ البته مردم عادی هم بیننده شبکه مستند هستند، اما این مهم است که شبکه مستند مورد توجه نخبگان و اساتید و محققان و دانشمندان کشور هم قرار می‌گیرد.

دکتر علی‌عسگری همچنین با اشاره به اینکه مستندسازان سرمای‌های رسانه ملی هستند افزود: حدود ۲۸۰ مستندنگار و مستندساز در زمینه‌های مختلف مشغول به کار هستند. این عزیزان ستاره‌های درخشان رسانه در این دوره زمانی خواهد بود و به نظر بنده یک نقطه عطفی برای آینده تاریخ رسانه ملی در تاریخ رسانه کشور عزیزمان محسوب می‌شوند.

رئیس رسانه ملی گفت: حوزه مستند در حال رشد و توسعه است، بودجه و امکانات زیادی را هر سال براساس لیاقت و شایستگی به بخش مستند دادیم، بودجه اجرایی و تولیدی شبکه مستند را با همه سختی‌هایی که ما داریم ۵۰ درصد دیگر اضافه خواهیم کرد.

وی ادامه داد: تراز ما در منطقه غرب آسیا و خاورمیانه در برترین تراز قرار دارد و این هنوز محرز است و کشور‌های اطراف ما هیچ کدام از توانایی و تراز جمهوری اسلامی در مستند ندارند و این افتخارات بزرگ باید ادامه داشته باشد. من معتقدم به دلیل نیروی توانا هنرمند، کوشا، جهادی، انقلابی و متعهد به نظام و کشور که ما زیاد داریم، در آینده ما در تراز جهانی خواهیم بود.

رئیس رسانه ملی گفت: مستند به دلیل اینکه با واقعیات و مستندات سر و کار دارد متعهد‌ترین گونه تولیدی در قبال واقعیات و حقیقت هاست، امروز با فناوری‌هایی که ایجاد شده مردم جهان با نگاه زیبایی شناسانه و هنرمندانه مستندسازان به جهان نگاه می‌کنند.
علی عسگری بیان کرد: مستندسازان شجاعانه با قبول خطرات برای شکار لحظه‌ها و واقعیت‌ها مخاطرات را می‌پذیرند و لحظات را در می‌یابند و زیباترین صحنه‌ها را برای انسان‌ها تهیه می‌کنند که اعجاب انگیز و بسیار زیباست و با هنر در آمیخته می‌کنند با یک دیدگاه و عقبه تحقیقاتی و پژوهشی و ایمانی و اعتقادی و حس زیبای خودشان را ترکیب می‌کند بسته زیبا را به انسان‌ها تحویل می‌دهند.
رئیس رسانه ملی در خاتمه صحبت‌های خود با اشاره به بیانیه گام دوم رهبر انقلاب اسلامی و تشویق مستندسازان برای کار بر روی این بیانیه مهم اظهار داشت: بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی رهبر انقلاب سرشار از نکات مهم و قابل توجه است که تک تک بندهای آن قابلیت ساخت مستند را دارد و از مستندسازان دعوت می‌کنم با مطالعه دقیق این بیانیه آنرا به تصویر بکشند و به اهالی مستند این قول را می‌دهیم که بودجه شبکه مستند برای سال آینده و سال‌های بعد با افزایش 50 درصدی مواجه شود.

* شبکه مستند پربیننده ترین شبکه تخصصی تلویزیون است

در بخشی دیگری از این مراسم دکتر مرتضی میرباقری معاون سیما با اشاره به جایگاه مطلوب شبکه مستند در میان اقشار مختلف مردم اظهار داشت: امروز و بعد از چهار دهه در تمامی ساختار‌ها در رسانه ملی در طراز بسیار خوبی قرار گرفته‌ایم، در صنعت سریال سازی، انیمیشن، مستند و برنامه‌های ترکیبی و مسابقات از رشد قابل اعتنایی برخوردار هستیم و فاصله خودمان را با کسانی که در جهان سابقه طولانی‌تر داشته اند، خیلی سریعتر طی کرده ایم و از ظرفیت انسانی فوق العاده‌ای برخوردار هستیم و نه تنها در کشور بلکه در منطقه هم چشم اساسی به این دوخته‌اند.
میرباقری افزود: ساختار و قالب مستند از جمله قالب‌هایی است که به دلیل هزینه، تاثیر و چابکی که در وجود دارد از کاندید‌های مهم برای جاری بودن پیام‌ها و معارف مصادیق دین و انقلاب ما است.
وی عنوان کرد: در رسانه ملی در زمینه مستند سرمایه‌گذاری قابل اعتنایی شد و شبکه مستند ایجاد شد که علاوه بر کار‌هایی که مرکز مستند انجام می‌داد بتواند آنتن هم در اختیار داشته باشد و تمامی شبکه‌های دیگر ما به عنوان اقمار منظومه شبکه مستند در حوزه مستند عملیات انجام می‌دهند و در کنار همدیگر برنامه سازی می‌کنند و در حوزه تامین و پخش برنامه را انجام می‌دهند.
معاون سیما اظهار کرد: خیلی خوش حال هستم که این نکته را عرض کنم که در بین شبکه‌های تخصصی ملی موفق‌ترین و پربیننده‌ترین شبکه، شبکه مستند است و شبکه مستند در عین حال که در زمینه ساختار فیلم و سریال برنامه‌ای ندارد در حوزه ورزش برنامه ندارد که همه این برنامه می‌تواند مخاطب را جذب کند، اما در شبکه مستند چنین ساختاری ندارد و توانسته موفق‌ترین شبکه در جذب مخاطب باشد.
وی افزود: در نظرسنجی اخیر در بین برنامه‌های غیر نمایشی یکی پربیننده‌ترین برنامه شبکه مستند بودو دیگری چهارمین برنامه پربیننده در بین ۲۰ برنامه پربیننده شبکه مستند بود.
میرباقری بیان کرد: خوشبختانه اقبال عمومی مردم فرهیختگان نسبت به این شبکه فراوان است و در نظرسنجی ملی و مرکز تحقیقات انجام داده است در سراسر کشور اولین شبکه‌ای که مردم برای انتخاب برنامه علمی آموزشی تحقیقی انتخاب می‌کنند شبکه مستند است. ما در فیلم و سریال گاهی می بینیم که شبکه سه و گاهی شبکه یک یا شبکه آی فیلم اول هستند، اما در حوزه مستند شبکه مستند شبکه اول است.
وی تصریح کرد: خوشبختانه با حمایت‌هایی رییس رسانه ملی داشتند. عنایت ویژه‌ای به شبکه مستند وجود داشت وما علارغم تمامی مشکلات هر سال۵۰ درصد بودجه شبکه مستند اضافه کردیم و امیدواریم امسال هم محقق شود.
معاون سیما عنوان کرد: در جشنواره مستند برای اینکه کسانی که علاقه داشتند و تلاش‌هایی داشته باشند آنتن در اختیارآن‌ها قرار بگیرد.
وی گفت:علیرغم همه مشکلات در دو جشنواره پیشین با حمایت دوستان در سازمان هنری رسانه‌ای اوج و خانه مستند این مسیر طی شد و رشد پیدا کرد و هنوز هم حامی است. ما مسیر را جدی‌تر ادامه خواهیم داد. خوشبختانه امروز در مناسبت‌های مختلف علاوه بر مطالبات برنامه‌های فرهنگی و مناسبتی الان در تمامی مناسبت‌ها یکی از جدی‌ترین مطالبات مردم ساختار و غالب مستند است که این مستند‌ها از عهده پیام‌های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و… برمی آید.

* تلویزیون بهترین قاب برای نمایش مستند است

براساس این گزارش، در بخش دیگری از مراسم سیدسلیم غفوری مدیر شبکه مستند سیما و دبیر سمین جشنواره مستند تلویزیونی در سخنانی کوتاه ضمن اشاره به اینکه جشنواره تلویزیونی مستند برگزار می‌شود تا ارتباط دو سویه بین مخاطبان و هنرمندان مستند شکل بگیرد و بستری باشد برای دیده شدن بهتر آثار مستند در قاب تلویزیون؛ مهمترین و اصلی‌ترین جایگاه برای دیدن شدن آثار مستند را تلویزیون عنوان کرد.
وی ادامه داد: در همه دنیا تلویزیون خانه مستند و مستند سازان است و مهمترین فضایی که مستند سازان تلاش می‌کنند پیام آثار را مخاطبان برساند، تلویزیون است. برای ارتباط مستند سازانی که شاید از فضای تلویزیون دورتر بودند و این بستر برای نشان دادن آثارشان وجود نداشت، این جشنواره را برگزار کردیم.
مدیر شبکه مستند عنوان کرد: امسال در سومین دوره جشنواره مستند۷۲۰ اثر به دبیر خانه ارسال شد و از بین این آثار ۶۷ اثر انتخاب شد و در قالب ۵۰ برنامه تلویزیونی در شبکه مستند به نمایش در آمد و مخاطبان آثار را دیدند و داوری کردند و علاوه بر این، ما در جشنواره عکس مستند چهار هزار عکس دریافت کردیم که در بین آن‌ها ۱۱ مجموعه وارد بخش رقابتی شد.

تجلیل از یار شهید آوینی و جهادگر شهید
در ادامه این مراسم از محمدعلی فارسی مستند ساز پیشکسوت با حضور سلیم غفوری، سیدمرتضی میرباقری و سیدرضی و خانواده جهادگر شهید حسین علیمرادی با حضور رئیس رسانه ملی تجلیل شد و علی‌عسگری این وعده را به حاضران داد که با حمایت رسانه ملی طرح‌های جهادی نیمه تمام این شهید جهادگر در سیستان و بلوچستان به تکمیل خواهد شد.

برگزیدگان سومین جشنواره مستند تلویزیونی به شرح ذیل هستند:

*** مجموعه عکس

نفر اول: پلاک برگ زرین جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۵ میلیون تومان جایزه نقدیِ نفر اولِ بخش مجموعه عکس مستند به محسن کابلی برای مجموعه عکس «آت اوغلان»

نفر دوم: دیپلم افتخار و مبلغ ۳ میلیون تومان جایزه نقدیِ نفر دومِ بخش مجموعه عکس مستند به محمد حسین مهیمنی برای مجموعه عکس «غرق در زباله»

نفر سوم: دیپلم افتخار و مبلغ ۲ میلیون تومان جایزه نقدیِ نفر سومِ بخش مجموعه عکس مستند به عرفان سامان فر برای مجموعه عکس «رد پای انسان در طبیعت»

*** برگزیدگان تک عکس

هیئت داوران جشنواره ضمن تقدیر از سه عکاس، در بخش تک عکس هیچ کدام از آثار را شایسته احراز رتبه اول تا سوم ندانست: نسیم همتی ـ علی اسدالهی سوته و مهدی حسین خانلو.

*** مستند نگاری

نفر اول: تندیس برگ زرین جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ ۳ میلیون تومان جایزه نقدی به سامان رحمتیان برای گزارش مستند «بازار گرم اسلحه»

نفر دوم: دیپلم افتخار و مبلغ ۲ میلیون تومان جایزه نقدی به زهرا روزبروزی برای گزارش مستند «اینجا مرادآباد، هفت کیلومتر تا بهشت»

نفر سوم: دیپلم افتخار و مبلغ ۱ میلیون تومان جایزه نقدی نفرِ سوم بخش مستند نگاری به راضیه عباسی برای گزارش مستند «سونامی ترسناک زباله»

*** ویژه داوری

جایزه ویژه ۱: هیئت داوران جشنواره به پاس پژوهش بصری و استفاده درست و به جای تصاویر آرشیوی جایزه ویژه‌ای شامل دیپلم افتخار و مبلغ ۵ میلیون تومان به جعفر صادقی برای مستند «فرشاد آقای گل»

جایزه ویژه ۲: دیپلم افتخار و مبلغ ۵ میلیون تومان جایزه ویژه تحقیق و پژوهش به میلاد محمدی برای مستند «عشق شمعدانی‌ها»

*** داوری فیلم

برنده بلند داوری: تندیس برگ زرین جشنواره، دیپلم افتخار، مبلغ ۱۲ میلیون تومان جایزه نقدی و ۴۰ میلیون تومان حمایت از تولید فیلم به امیر باشتی برای مستند «مهرآباد ـ ناریتا»

برنده کوتاه داوری: تندیس برگ زرین جشنواره، دیپلم افتخار؛ مبلغ ۵ میلیون تومان جایزه نقدی و ۱۵ میلیون تومان حمایت از تولید فیلم به آقای آرمان قلی پور دَشتَکی برای مستند «استشهادی برای خانعلی»

برنده نیمه بلند داوری: تندیس برگ زرین جشنواره، دیپلم افتخار، مبلغ ۷ میلیون تومان جایزه نقدی و ۲۵ میلیون تومان حمایت از تولید فیلم به محمدرضا خوش فرمان برای مستند «توتیا»

*** مردمی فیلم

برنده بلند مردمی: تندیس برگ زرین جشنواره، دیپلم افتخار، مبلغ ۱۲ میلیون تومان جایزه نقدی و ۴۰ میلیون تومان حمایت از تولید فیلم به مهدی زمان پور کیاسری برای مستند «پاپِلی»

برنده کوتاه مردمی: تندیس برگ زرین جشنواره؛ دیپلم افتخار، مبلغ ۵ میلیون تومان جایزه نقدی و ۱۵ میلیون تومان حمایت از تولید فیلم به اسماعیل اکسیری فرد برای مستند «چشم به راه»

برنده نیمه بلند مردمی: تندیس برگ زرین جشنواره، دیپلم افتخار، مبلغ ۷ میلیون تومان جایزه نقدی و ۲۵ میلیون تومان حمایت از تولید فیلم به بهناز رَفائیل زاده و مالک شیخی برای مستند «خارجی»

دکتر معصومه ابتکار، سردار احمد نوریان، مهندس محمدرضا جعفری جلوه،دکتر رضا پورحسین، احسان محمدحسنی، حسین افشار، محمد حمیدی مقدم، مرتضی رزاق‌کریمی، پژمان لشگری‌پور، حسین تراب‌نژاد، دکتر احمد ضابطی جهرمی،محمد سلوکی، محمدرضا شفیعی از جمله مسولان و هنرمندان حاضر در این مراسم بودند.

سومین جشنواره فیلم،عکس و مستندنگاری تلویزیونی تابستان 98 با نمایش 67 اثر برگزیده از میان 700 اثر ارسالی با حمایت سازمان هنری رسانه‌ای اوج و خانه مستند انقلاب اسلامی توسط شبکه مستند سیما برگزار شد.




حوزه و تلویزیون همزمان با هم “زیرنظر” عطاران را تحریم کردند!+روایت تهیه‌کننده از مشابهت این تحریم با تحریم ظالمانه آمریکا علیه مردم ایران!!

سینماروزان: کمدی تازه رضا عطاران با عنوان “زیرنظر” درحالی از چهارم دی ماه روی پرده رفته که هیچ کدام از سالن‌های حوزه فیلم را اکران نکرده‌اند.

نه سینماهای تهران حوزه و نه سینماهای شهرستان این نهاد این کمدی را در برنامه نمایش خود قرار نداده‌اند و این معنایی ندارد جز تحریم.

از آن سو تاکنون هیچ تیزر تلویزیونی از این کمدی هم روی آنتن تلویزیون نرفته است.

اینکه چرا حوزه هنری که خود زخم‌خورده توقیف فیلم ضدملکه “دیدن این فیلم جرم است” می‌باشد به‌دنبال توقیف یک کمدی رفته جای سوال است؟؟

محمد شایسته تهیه‌کننده “زیرنظر” که برای روی پرده فرستادن این فیلم مدتها انتظار کشید درباره تحریم حوزه به سینماروزان گفت: وقتی حوزه فیلم را حتی در سینماهای دورافتاده‌اش اکران نمی‌کند یعنی تحریم شده‌ایم.

شایسته در چرایی مشکل حوزه با “زیرنظر” گفت: هرچند با رایرنی به دنبال حل مشکل بوده‌ایم ولی گویا اساسا با کل فیلم مشکل دارند و نه سکانسهای خاص چون حتی یک سالن هم به “زیرنظر” نداده‌اند!

شایسته تاکید کرد: همان طور که به مدیران حوزه هم گفته‌ام حالا هم می‌گویم تحریم کار ظالمانه‌ایست که از آمریکا بر مردمان مظلوم اعمال می‌شود و از حوزه بر سینماگران مستقل و غیرمتصل!!

تهیه‌کننده “زیرنظر” درباره ممنوعیت پخش تیزر تلویزیونی فیلمش به سینماروزان اظهار داشت: تلویزیون تاکنون که به ما تیزر نداده و نمیدانم در روزهای آینده چه خواهد شد ولی تجربه می‌گوید وقتی در ابتدا تیزر نمی‌دهند اینکه در آینده نزدیک تیزر بدهند هم چندان ممکن نیست!!




خانه سینما در کما؛ رسانه دولت در حسرت خانه سینما!

سینماروزان: خانه سینما به‌لحاظ اصلی‌ترین زیربنای تاسیس‌اش که رسیدگی به امور رفاهی صنوف باشد، روزهای خوبی را نمی‌گذارد.

کیفیت پایین بیمه تکمیلی درمان سینماگران و اعتراضات چندماهه به این بیمه، عدم توزیع منصفانه عیدی میلیاردی ارشاد میان تمامی اعضای خانه و فقدان تلاش برای ارائه تسهیلاتی ابتدایی همچون سبدکالا یا بن ارزاق به اعضا سبب‌ساز شده کمتر کسی از اهالی سینما باشد که از صنفش به نیکی یاد کند.

در همین اوضاع، روزنامه رسمی دولت که انگار حتی اخبار روز خانه سینما را پیگیری نکرده از حسرتش برای نبودن صنوف مختلف روزنامه‌نگاری سخن گفته و نوشته است: چرا مثل انجمن‌های متعدد خانه سینما در دنیای رسانه و روزنامه‌نگاری انجمن‌های متعدد نداریم؟؟؟

اینکه تعدد صنف چه کمکی به حل مشکلات صنفی خانه سینما کرده که حالا بشود این الگو را برای جامعه رسانه پذیرفت، بر ما معلوم نیست؛ یک فقره‌اش تعدد صنوف تهیه‌کنندگی که به اذعان خود تهیه‌کنندگان با نوعی به‌هم‌ریختگی در این صنف مواجه شده!

از آن گذشته مگر قدرت عمل صنوفی مانند پزشکان که در مواقع حساس به‌شدت پشت هم هستند و حتی کوچکترین شوخی ولونقادانه‌ای را برنمی‌تابند، به تعدد صنوف است؟؟ یک سازمان نظام پزشکی دارند و بس. درست مثل جامعه مهندسان که یک سازمان نظام مهندسی دارند یا جامعه کارگران که فقط یک خانه کارگر دارند و بس.

خانه سینما زمانی می‌توانست الگوی صنوف دیگر شود که جلسه سرانش با رییس سینما در آخرین ساعات قبل از برگزاری به‌دلیل بی‌رغبتی صنوف، لغو نشود. خانه سینما زمانی می‌توانست الگو باشد که بعد از نزدیک به سه دهه هنوز در برطرف کردن اصلی‌ترین نیازهای اولیه صنف که یک بیمه درمانی جامع باشد تا این حد فشل نبود؟

بله، خانه سینما سه ساختمان و کلی صنف دارد ولی هنوز یک بیمارستان که هیچ، یک درمانگاه که هیچ، حتی یک یونیت دندانپزشکی برای خدمت‌رسانی به اعضایش ندارد!!

بله، خانه سینما در صنوف متعددش اعضای مشهوری دارد که زینت‌المجالس انتخاباتی سران راست و چپ‌اند ولی خانه سینما بعد از سی سال هنوز نتوانسته بسان خانه کارگر، نمایندگانی در مجلس داشته باشد که پیگیر حقوق اعضایش باشند.

لطف کنید و حتی اگر به‌دنبال الگوسازی برای بهبود کارکرد انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران به ریاست عباس عبدی هستید به سراغ الگوهای موفق‌تر بروید.




بازیگر “آژانس شیشه‌ای” خطاب به دولتمردان⇐ “زنده باد زاپاتا” را حتما ببینید!!

سینماروزان: مشکلات اقتصادی جامعه برای همه اقشار است و هنرمندان را هم درگیر کرده ولی کو گوش شنوا و کدام مدیری را دیده‌اید که برای همدلی هم که شده خانه‌ و زندگیش را به مناطق حاشیه‌ای ببرد؟

قاسم زارع بازیگر سینما با بیان مطلب فوق به “جوان” گفت: سینما و تلویزیون روزهای خوبی را نمی‌گذراند چون سرمایه‌های پاک کم شده و صاحبان سرمایه‌های مشکوک هم اغلب به سمت تولید محصولاتی می‌روند که کارکرد فرهنگی‌شان پایین است.

بازیگر کاراکتر “احمد کوهی” در درام ماندگار “آژانس شیشه‌ای” ادامه داد: این حجم از گرانی و مشکلات اقتصادی پیرامون جامعه را ببینید؛ چرا این مشکلات نمود چندانی در سینما و تلویزیون و شبکه خانگی ما ندارد؟؟ جز این است که تولیدکنندگان ما خودشان لاکچری شده‌اند و عطش بالایی نشان می‌دهند برای نمایش طبقه لاکچری؟؟؟

قاسم زارع افزود: متاسفانه در نبود رسانه‌های قدرتمند سراسری، ثبات اقتصادی جامعه هم روزبروز کمتر می‌شود و جز تعدادی معدودی که به تعداد انگشت های یک دست هم نمی رسند، بقیه هنرمندان هم به شدت مشکل دارند.

بازیگر “آواز قو” و “اخراجیها” خاطرنشان ساخت: این وظیفه سینما و تلویزیون است که تولیداتشان را با نقد اختلاسها و رانتها، پیش ببرند. اگر سالی پنج فیلم مستند-داستانی قوی درباره اختلاسگران و رانتخواران‌ تولید شود یقین بدانید که هم دستگاه قضا در برخورد با رانتخواران دلگرمتر خواهد شد و هم مردم انگیزه بیشتری در برخورد با فسادهای قابل مشاهده پیدا خواهند کرد.

این بازیگر ۶۲ ساله تاکید کرد: ضربه ای که مفسدان اقتصادی به ملت و دولت و نظام می زنند از ضربات تحریم خارجی ها بدتر است. اینها دشمنان واقعی هستند و کاری کرده‌اند که داشتن یک شغل مناسب برای جوانان ، یک رویای دست نیافتنی شده است.

بازیگر “فرزند خاک” و “مزرعه پدری” خاطرنشان ساخت: من فقط یک خواهش از مسئولان دارم و آن هم اینکه فقط به مدت چهارسال قیمت ارزاق عمومی را ثابت نگه دارند و اگر قادر به چنین کاری نیستند خیلی سریع جایشان را به مدیران جهادی باانگیزه دهند.

قاسم زارع با اشاره به تاثیرپذیری سینمای مطرح دنیا از اتفاقات اجتماعی گفت: من به عنوان یک هنرمند یک توصیه به مسئولین دارم و آن هم اینکه حتما فیلم “زنده باد زاپاتا” را نه یک بار بلکه چند بار ببینند.

زارع افزود: فیلمهایی که اتفاقات اجتماع را بی سانسور بازتاب دهند نیاز تمام جوامع سالم و از جمله ایران است. سینماگران ایرانی فقط به دنبال کلیشه ها نروند و دوربین‌های خود را به دل اجتماع امروز ببرند و داستان جوانانی را بگویند که التهابات اقتصادی، زمین‌گیرشان کرده! فقط در این صورت است که سینما کارکرد فرهنگیش را حفظ خواهد کرد.