1

#دوزیست ( #برزو_نیک_نژاد)؛ باور کنید که بانوان این روزگار، روش‌های جلوگیری را فوت آبند؛ آن هم زمانی که یک #دکتر ، سرمایه‌گذار است!/تلگرامت را چک کن برزوجان!/محال است فکر کنیم از #مارال کپی کرده‌اید

 

سینماروزان/مسعود احمدی:

➕آغازی پرهیجان با چیدمان پازل‌ سرقتی ناتمام و در ادامه…

➖تکرار و تکرار و تکرار بدون پرداخت حتی یک شخصیت

➖هرجا که کم می‌آورند یا درگیری و جر و بحث یا بداهه و ژانگولر و مقادیری هم تخته‌نرد با موتیف مستعمل دختر فراری خیانت‌دیده حامله و درنهایت هم ترکاندن کارگاه و باز درگیری و زدوخورد و…

➖چرا برزو فکر کرده در آستانه ۱۴۰۰ همچنان دختران و زنان ایرانی نمی‌دانند چطور هندل کنند که دچار بارداری ناخواسته نشوند؟؟ و بعدش چرا برای سقط فقط باید متوسل شد به آشنای پری‌خانم؟؟ تلگرامت را چک کن برزوجان!

➖پیرنگ فیلمنامه-اگر فیلمنامه‌ای داشته-کاملا یادآور #مارال است که بیست سال قبل مهدی صباغ‌زاده آن را ساخته بود! البته محال است فکر کنیم از #مارال کپی کرده؛ فیلم منسجم صباغ‌زاده کجا و این کجا؟؟ حتی بازسازی پلان به پلان #مارال بدون تغییر دیالوگ نتیجه‌ای بهتر از این عایدمان می‌کرد

➖از جواد عزتی و پژمان جمشیدی تا هادی حجازی‌فر و ستاره پسیانی را دارد ولی حتی نتوانسته برای یکی دیالوگی مختص خودش بنویسد و همه مثل هم حرف می‌زنند

➕بازی گرم سعید پورصمیمی در نقش پیرمردی هفت‌خط

➖صدها کلوزآپ بی‌دلیل از دخترک خیانت‌دیده که حتی رنگ چشمانش هم یادآور بازیگر #مارال است

?دیالوگ
–زیادم که نجیب باشی با اسب اشتباهت میگیرن

–خار اون پله داره؛ خار ما نداره!

?جوک

–کلاه گیس هادی حجازی‌فر

–حتی نکرده یک بیلبورد خوب برای عرشه‌پل #عطا طراحی کند!

–گرفتن نمای بسته از پیکر بازیگرانی با کلی اضافه وزن زیر دوش!!

–قحطی دختر و زن؛ همه جامعه نران دنبال زنی هستند که اصول اولیه پیشگیری را هم بلد نیست

— #دکتر علیرضا تیموری سرمایه‌گذار است و همه مشکلات از بارداری ناخواسته است!!




#درخت_گردو ( #محمدحسین_مهدویان)؛ سوختیم!!!/چرا صدایشان هرگز شنیده نشد!؟

 

سینماروزان/روح‌الله حسینی:

➕استفاده به‌جا از زوم‌های رفت و برگشت برای ورود به سکانس‌های فاجعه‌آمیز و بالعکس خروج از فاجعه؛ اگر خروجی از این مصیبت در کار باشد

➕خلق تصاویر دیدنی و تکان‌دهنده از عمق فاجعه به‌جای آویزان شدن به دیالوگ برای توصیف فاجعه! تصاویر مستندگونه بحران بیشتر از ده‌ها سخنرانی، گرفتاریهای جنگ برای مردمان محروم دورافتاده را تشریح کرده

➖غم سراسر فیلم را گرفته و کورسویی هم اگر هست از یک دالان تاریک است که باز مشخص نیست انتهایش به کجاست؟

➕هزینه سنگینی برای برگردان تصویری اتفاقات سردشت صرف شده! در بریز و بپاش‌های تلف‌شده ارگان‌های ارزشی اینکه #اول_مارکت به کمک این برگردان پر سوز آمده جای خرسندی است

➖ای کاش مدیری به‌جای بازیگری به‌عنوان تهیه‌کننده دوم یا شریک تولید، نامش روی فیلم بود؛ هم برندش را ارتقا می‌داد و هم سازی ناکوک نبود بر این سمفونی مصیبت!

➕ذوب پیمان معادی در شخصیت #قادر ؛ معادی خودش را رها کرده در دنیای مصیبت‌زده کردها تا جزیی از کل باشد و این رهاشدگی بیشتر از تمام بازی‌های اغراق‌زده قبلیش به چشم می‌آید! پروتزی که وارد دهان معادی کرده‌اند تا گویش ناز کافه‌ایش اصلاح شود خیلی کمک کرده به افزایش باورپذیری کاراکتر.

➕واسپاری نقش‌های فرعی مختلف به نابازیگرانی که دوربین را می‌شناسند، کمک بزرگی بوده به روایت تراژدی؛ فی‌المثل استفاده از دستیار کارگردانی نظیر حسین فلاح به‌عنوان ایفاگر یک مدیر بیمارستان.

➖افسوس به حال اوج و فارابی که در تولید چنین تراژدی هیچ نقشی نداشته‌اند!

?دیالوگ
–صدایمان هرگز شنیده نشد!

–هر روز بلا…

?سکانس

–کولبری کودکان کفن‌پیچ شده توسط پدر برای دفن در خاکی که به‌خاطر آلودگی هیچ احدی جرات ورود بدان را ندارد؛ چه دردناک است که کولبری کفن‌پیچ‌شدگان آن روزگار به کولبری اجناس قاچاق توسط کردها در این روزگار ارتقا یافته!!!؟؟




#آن_شب ( #کوروش_آهاری)؛ خوابم گرفت!!/یه‌کاری کن ترس‌مون بیاد!!/ فرسنگها عقب‌تر از #اوهام

 

سینماروزان/محمد شاکری:

➕اینکه خواسته هارور بسازد خیلی هم خوب است و کمک‌حال ایجاد تنوع در سینمای ایران ولی…

➖ولی مشکل آنجاست که خبر نداشته هارورسازی در هر نقطه از جهان، فارغ از الزامات تکنیکی نیازمند پای‌بندی به رگه‌های بومی ایجاد ترس است و بدبختانه که همین عدم پای‌بندی به ریشه‌های شرقی به کل فیلم ضربه زده

➕کارگردان هرچه فیلم هارور غربی دیده از #۱۴۰۸ تا #متل و #درخشش و #دیگران کنار هم گذاشته و خواسته با ترکیب آنها هارور ایرانی بسازد که برای تازه‌کاران ژانر خوب است ولی

➖ولی باز مشکل آنجاست که کلید گره‌گشایی که اهریمنی بودن روح کودک سقط‌شده است کمترین همپوشانی با اعتقادات ایرانی ندارد؛ در سنت ترساندن ایرانی با روح، هرچند ریشه اتفاقات شکل‌گرفته توسط ارواح می‌تواند ترساننده باشد ولی ماهیت روح آن هم روح یک کودک، کاملا پاک و اهورایی است. چه خوب می‌شد که روح کودک سقط‌شده به‌عنوان نیرویی ناشناس به کمک مادر می‌آمد و عنصر ترس منتج می‌شد از ارتباط مادر-روح بر روابط با اطرافیان!

➖سالها پیش شهاب حسینی در تله‌فیلم #اوهام کاظم معصومی بازی کرده بود که به‌لحاظ فضای رعب‌آور شبیه همین فیلم بود؛ البته آنجا روانگردان عامل توهمات بود و اینجا الکل ولی تفاوت کلیدی، همان پای‌بندی به ریشه‌های شرقی ترس بود که #اوهام وامدارش بود و فیلم فعلی شهاب بویی از آن نبرده!

➖عجبا شهاب که در #اوهام ایفای نقش کرده، تن داده به بازی در فیلمی فرسنگها عقب‌تر از آن فیلم!؟ فیلمی که به‌جای ترساندن همچون لالایی، مخاطب را به خواب می‌برد

?جوک
–کپی کردن سکانسی بنیادی از فیلم #درخشش استنلی کوبریک

–شهاب جز اخم کردن، ترفندی دیگر برای حس گرفتن بلد نیست؟؟

 




روسای صنوف خبر دارند؟⇐پخش‌کننده منتفع از اکران، مدیریت آرای مردمی فجر را برعهده گرفته!!

سینماروزان: اولین فهرست برگزیدگان آرای مردمی جشنواره سی و هشتم فجر در شرایطی رونمایی شده که آثار ارگانی بعضا ضعیف وارد فهرست شده‌اند.

با این حال مشکل اصلی نه فقط این فهرست مملو از آثار ارگانی بلکه واسپاری مجدد مدیریت آرای مردمی از سوی خانه سینما به علی آشتیانی‌پور است.

علی آشتیانی‌پور در ماههای اخیر دفتر پخش آفرین‌فیلم را راه انداخته و تقریبا در تمام فصول اکران، سهمی از فیلمهای روی پرده داشته است. در این شرایط اینکه مدیریت آرای مردمی به پخش‌کننده‌ای منتفع از اکران سالانه برسد جای پرسش ندارد؟

تعارف که نداریم؛ بخشی از اقبال مخاطبان به آثار در اکران سراسری مرهون نتایج آرای مردمی فجر است و چه بسیار فیلمهایی که به‌خاطر ورود به فهرست آرای مردمی، پتانسیل اولیه بالاتری برای گیشه خواهند داشت.

آیا انتخاب علی آشتیانی‌پور با هماهنگی روسای صنوف خانه سینما انجام شده یا در این تصمیم‌گیری فقط پای یکی دو نفر از بالادست خانه در میان است؟؟ آیا روسای صنوف راضیند از اینکه پخش‌کننده‌ای منتفع از اکران، مدیریت آرای مردمی را برعهده گیرد؟؟

اصلا بهتر نبود مدیر پخش آفرین‌فیلم شخصا از پذیرش مسئولیت آرای مردمی استعفا می‌داد و جا را باز می‌کرد برای افراد بی‌طرف؟؟

سینماروزان آماده است توضیحات مدیران خانه سینما در این باره را منعکس کتد.




#آبادان_یازده_شصت ( #مهرداد_خوشبخت)؛ تله‌فیلم‌سازی با بودجه سینمایی!/پس کنار حاتمی‌کیا چه یاد گرفته‌اید؟؟/ والله که نادر سلیمانی گزینه بهتری برای کارگردانی بود

سینماروزان/روح‌الله حسینی:

➕بعد از مدتها فیلمسازی درباره خرمشهر بالاخره یکی هم پیدا شده به جنگ از دریچه آبادان نگریسته

➖اینکه چرا حمایت یک ارگان ارزشی به محصولی سینمایی بدل نشده و یک تله‌فیلم به دامنه صدها هزار تله‌فیلم تاریخ هنرهای نمایشی افزوده شده معلوم نیست! شاید بگویند حمایت، اندک بوده! اگر این طور بوده چه به پروانه سینمایی گرفتن؟؟ پروانه ویدیویی می‌گرفتند و فیلم را به تلویزیون یا شبکه خانگی می‌دادند

➖دوربین از رادیو بیرون نمی‌رود! حتی نکرده به بهانه افزودن بر دامنه تصاویر جنگ، ورود دو خبرنگار و گزارشگر به منطقه جنگ‌زده را مجالی کند برای تصویرسازی از خود جنگ

➖ضعف فیلمنامه باعث شده بداهه‌پردازی نادر سلیمانی و مثلا قابلمه گرفتن و تنبک زدن یا خاطره‌گویی‌های بی‌ربط به و استفاده گاه و بیگاه از مستندهای آرشیوی، عاملی شود برای پر کردن زمان‌بندی

➖حتی یک پلان نگذاشته که خانواده‌ای آبادانی را ببینیم که درحال گوش دادن به رادیویی هستند که مرکز اتفاقات است و بابت تولید فیلمش، هزینه شده!

➖شاید اگر نام مهرداد خوشبخت که سابقه همکاری با حاتمی‌کیا را دارد، روی فیلم نبود، کیفیت پایین فیلم قابل‌هضم بود ولی منتهای توانایی یک همکار حاتمی‌کیا همین است؟؟؟

➕بازی طنازانه و چنددقیقه‌ای جهان میرشکاری درقامت پدر یک نیروی رادیو

➖بازی بد حسن معجونی که حتی نتوانسته لهجه موسیو ادیک( ارمنی تکنیسین رادیو) را تقلید کند

?سکانس

–استفاده از الکل‌های ادیک به‌عنوان سوخت ژنراتور

–خرد شدن شیشه‌های اتاق فرمان رادیو و شهادت گوینده عرب

?دیالوگ

–برو هر غلطی میخوای بکن؛ دست خدا به همرات!

–ویگن هم آبادانی ه

�جوک?
–پیرمرد و پیرزن در دل بمباران با رادیو به دفتر رادیو میایند که چرا برنامه ندارید؟

–در تمام فیلم، سکانسی از مردم مقاوم آبادان نشان نمی‌دهد و به‌ناگاه در تیتراژ و در سه خط از مقاومت جانانه مردم آبادان می‌گوید؛ چه کاریست آخر که فیلم بسازی و بعد مقاومتی که سرنوشت آبادان را تغییر می‌دهد بشود سه خط نوشته در تیتراژ؟

?پیشنهاد
–پروژه ارگانی بعدی را به نادر سلیمانی دهید بلکه به‌جای کمدی‌ناخواسته یک کمدی اصل تولید شود

☑️نتیجه فنی
–شاید نزدیکی با حاتمی‌گیا کارتان را در اخذ حمایت ارگانی راحت کتد ولی اگر فیلمسازی بلد نباشید با میلیاردها دلار حمایت هم به جایی نمی‌رسید




#ابر_بارانش_گرفته ( #مجید_برزگر) ؛ عقیم، حوصله سربر و بلاتکلیف

 

سینماروزان/مسعود احمدی:

➖کند، حوصله سربر و بلاتکلیف

➖مدام حرف می‌زنند، در ماشین حرف می‌زنند، در خانه حرف می‌زنند، در رستوران چینی، حرف می‌زنند، هنگام صرف تن ماهی حرف می‌زنند، حین پیاده‌روی حرف میزنند، در تهران حرف می‌زنند، در شمال حرف می‌زنند…

➖خدا آتش ‌نشانی را از این جماعت نگیرد که هرجا قافیه، تنگ می‌آید، ابر عقیم‌شان آبستن می‌شود

➕سوژه اتانازی می‌توانست دستمایه یک درام پرکشش باشد اگر پای اداهای شبه‌انتلکت در میان نبود ولی…

➖ولی وقتی نزدیک به دو دهه قبل #رحمان_رضایی درام پرکشش #اتاتازی را با همین مضمون ساخته، چه کاریست ساخت فیلمی فرسنگها عقبتر از فیلم رحمان رضایی؟؟

?دیالوگ

–مگه فرهنگ مملکتا مثل ادویه س که بریزی تو غذا تا باهاش آشنا بشی؟

–شما از اونایی که اول اطلاعات می‌گیرن و بعد، عذاب وجدان؟؟




#روز_صفر( #سعید_ملکان) ؛ جیسون استاتهام به‌دنبال ریگی!/جلوتر از فیلم لرزان خانم داور به‌اشتراک یک مامور کاملا سکولار!

سینماروزان/محمد شاکری:

➕آغاز طوفانی و گیرا از مرز ایران-پاکستان برای رونمایی از ریگی و دارودسته!

➕داستان‌پردازی کم و بیش رسا برای برگردان بخش عمده پرونده ریگی؛

➕ارائه تصاویری استاندارد و حرفه‌ای از درگیری‌ نیروهای امنیتی با قوای ریگی

➕ فیلمبرداری در خدمت ژانر جاسوسی و کاملا متاثر از اسپای‌های هالیوودی

➕باورپذیری نماهای پاکستان

➖باسمه‌ای بودن نماهای آلمان

➖گنگی ماجراهای ابتدایی که در آلمان می‌گذرد؛ شاید به‌خاطر همان شبهه پناهندگی فیلمبرداران به آلمان و از کف رفتن راش‌های آلمان؟؟؟

➖کشت و کشتار نیروی امنیتی در کراچی یادآور بکش‌بکش‌های ۰۰۷ شده!

➖مامور امنیتی با بازی امیر جدیدی شمایل جیسون استاتهام در آثاری مثل #مکانیک را پیدا کرده! ماموری کاملا سکولار که هیچ نشانه‌ای از اسلامیت در او نیست! منتج از سکولاریسم کارگردان یا مشاور؟؟

➕اجرای دقیق و البته پرهزینه کمین زدن بر نیروهای ریگی؛ بسیار جلوتر از نمونه‌اش در فیلم لرزان داور جشنواره!

➕زدن پنبه ریش و پشم‌داران رخنه کرده در همه جا حتی حراست فرودگاه

➖نریشن شعاری انتهای فیلم در خدمت وزارت!

?جوک
–همان طور که کودکی تختی را در گل و لای نشان داده بود حالا سکانسهای آموزش کودکان تحت حمایت ریگی را در گل و لای گرفته

?سکانس
–آماده کردن نوجوان برای انتحاری

–به هم رسیدن مامور و ریگی در انتهای هواپیمای خالی

–مواجهه نوجوان انتحاری با مامور امنیتی

?دیالوگ
–تا حالا شده کتف‌تو گاز بگیری، خون بیاد که اگه تیر بهت خورد، آخ نگی؟؟!!

–اگه عاشق ایران بودی، وضعیت الان این طور نبود!




علیرغم ادعاهای قبلی، فیلم “خورشید” مجیدی به جشنواره نرسید و تریلر”پسرکشی” وارد شد!/پرسش: “خورشید” که آماده نبوده چگونه توسط هیات انتخاب دیده و وارد بخش مسابقه شده بود؟؟

سینماروزان: همان طور که پیش‌بینی می‌شد و علیرغم ادعاهای دبیرخانه فجر، فیلم “خورشید”مجید مجیدی به جشنواره نرسید تا دبیرخانه جشنواره در اطلاعیه‌ای از ورود یک فیلم تازه به جشنواره بگوید.

دبیرخانه از طولانی شدن مراحل فنی فیلم “خورشید” به‌عنوان دلیل نرسیدن آن گفته ولی نگفته فیلمی که آماده نبوده چگونه توسط هیات انتخاب دیده شده و وارد بخش مسابقه شده؟؟ و اساسا بهتر نبود فیلمی که آماده نیست رزرو شود و نه فیلمهای آماده؟؟

دبیرخانه جشنواره فیلم فجر درباره نرسیدن “خورشید” و ورود فیلم “پسرکشی” به جشنواره اعلام کرد: نظر به اینکه فیلم سینمایی «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی و تهیه کنندگی آقایان بنان و مجیدی به دلیل طولانی شدن مراحل فنی فیلم، تا زمان مقرر آماده نمایش نشد، با توجه به مقررات اعلامی، فیلم سینمایی «پسرکشی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمدهادی کریمی وارد بخش مسابقه جشنواره می‌شود و از تاریخ 14 بهمن ماه جایگزین فیلم «خورشید» در جدول نمایش می‌شود. در عین حال به منظور احترام به خواست مخاطبان و تماشاگران عزیزی که بلیت های این فیلم را پیش خرید کرده‌اند و همچنین ارج‌گذاری به تلاش سازندگان که با اهتمام فراوان و به احترام تماشاگران همچنان در حال آماده سازی فیلم هستند، از زمانی که فیلم «خورشید» آماده نمایش شود در زمان‌های پیش بینی در جدول نمایش فیلم «خورشید» نمایش داده خواهد شد و برای فیلم «پسر کشی» با اعلام قبلی از طریق سایت فروش جشنواره (فجر تیکت) نمایش‌های اختصاصی به تعداد مشابه سایر فیلم‌های سینمایی پیش بینی خواهد شد.




#خوب_بد_جلف۲ ( #پیمان_قاسم_خانی) ؛ درس پژمان به مهران!!/شیلنگ آب به سرتاپای سینمای ایران!/کمدی-امنیتی معیار نظام؟؟

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر:

➕بیخیال داستان قسمت اول شده و داستانی تازه با ناخنک به اتفاقات سیاسی این سالها را محور قرار داده و هرچه جلوتر می‌رود بیشتر با حس تولید یک کمدی-امنیتی روبروییم؛ کمدی-امنیتی معیار نظام همین است و رفتن به سمت مایه‌های امنیتی، ثمره سرنوشت تهیه‌کننده قسمت اول است؟؟

➕ژانر فیلم باعث شده شوخی با ارشاد و نظارت و فجر و کلیت سینمای ایران بی‌واهمه انجام شود و عجبا که همه گوشه و کنایه‌های طنازانه به ساختار سینما در عالم واقع کاملا ملموس است

➕بامزه بودن نماهای فیلم در فیلمی که یادآور #حرامزاده‌های_گمنام تارانتینوست

➕طعنه به ماجرای انتخاب فیلمهای تولیدنشده برای جشنواره؛ انتخاب می‌شوید حتی اگر در پیش‌تولید باشید منتها باید مقاومتی(!) باشید!!

➕بازی خوب و به‌اندازه پژمان جمشیدی که حدش را می‌شناسد و تیپی را بازی می‌کند که بلد است؛ درست مثل #پیمان_قاسم‌_خانی که راه خودش را ادامه می‌دهد ولو با مشاوره برادر اصفهانی؟! نه آن که مثل مدیری خودش را درگیر #درخت_گردو یی کند که به تنش زار بزند

➖ول‌شدگی #علی_اوجی که بعد از سالها هنروری این طرف و آن طرف هنوز بازیگر نشده و پیمان هم لابد در تعارف با او مانده و نقشی بهش داده!

➖احمق جلوه دادن ترامپ!

➕تعریض به هماهنگی طالبان با مقامات؛ علیه ترامپ!

?دیالوگ
–سختترین کار دنیا بعد از کار معدن، بازیگریه!!

–هیتلر میخواست در ایران بمب اتم درست کنه

–سینمای ایران اولین چیزی که دوست داره شماله! فیلمای هنری هم که میرن جنوب

–تگزاس۱ چرا فروخت؟ بخاطر زن بی‌حجاب

–چرا به شیر میگن سلطان جنگل؟؟ بخاطر پشماش

–تو جنگ جهانی دوم به هم میگن حاجی!

–میکنم که میکنم؛ من رییس جمهورم!

–خدایا! بیسکویت هیچ مردیو شل نکن

?سکانس
–رمش دومینووار دکور فیلم در فیلم

–حرکت گلوله از بیخ کلاه خود تا لای پا!

?جوک

–سرمایه‌گذاری به نام #مدنی که دخترش #آنا را بازیگر کرده!! طعنه به ولی‌الله مدنی و دنیا مدنی؟؟؟

–گریم #آنا یی که علی‌الظاهر، پدرش(؟) تحمیلش می‌کند به سینما خیلی شبیه شده به گریم نشمه اشتهاریان در #وقتی_همه_خوابیم!




#تومان ( #مرتضی_فرشباف) ؛ sandy در ترکمن‌صحرا!!؟؟ عکاس سابق پویافیلم محو تکرر ادرار؟؟؟

 

سینماروزان/مسعود احمدی:

➖نیم ساعت می‌گذرد داستان شروع نمی‌شود! یک ساعت می‌گذرد داستان شروع نمی‌شود! فیلم تمام می‌شود و داستان شروع نمی‌شود

➕دلخورید؟؟ نباشید! پول دارد و دلش می‌خواهد همین طوری فیلم بسازد

➕چگونه از بخش مسابقه سربرآورده؟ به‌خاطر تکرر ادرار گاه و بیگاه کاراکتر اصلی؟؟ از عکاس سابق #پویافیلم بپرسید

➕شرط‌بندی و قمار فی‌نفسه آن قدر هیجان‌زاست که روزانه میلیون‌ها نفر را درگیر خود می‌کند ولی

➖ولی مشکل از اوست که بدون پردازش داستانی متکی بر قمار، فیلم می‌سازد

➖چه جراتی دارند که بدون شناخت جغرافیا، لوکیشن می‌تراشند!

➖مرکز اتفاقات گنبد کاووس است که بخش عمده ساکنانش ترکمن هستند ولی آدمهای داستان با لهجه بچه‌های لب‌خط تهران حرف می‌زنند و مدام هم آهنگ #سندی گوش می‌دهند!

?سکانس
–رقاصی عربی جماعت قمارباز بعد از برد میلیاردی

?جوک

–بدن‌نمایی کاراکتر زن بی‌بدن

–تحقیر خودروی ملی با خرد کردن شیشه‌های پراید؛ حق پیگیری برای سایپا محفوظ است؟؟!!

–بدن‌نمایی پسر سفیدروی سوارکار برای دلبری از آن طرف؟؟

?نتیجه سرخوشانه

–حق اعتراض ندارید چون نصف طالقان واس ماس!




#بیصدا_حلزون ( #بهرنگ_دزفولی_زاده) ؛ لال‌بازی در روز روشن!/مناسب برای پخش در ایام سوگواری رسانه ملی

 

سینماروزان/محمد شاکری:

➕داستان‌پردازی با محوریت کم یا ناشنوایان قابل احترام است منوط بر آن که استانداردهای سینمایی لازم برای چنین داستان‌پردازی رعایت شود نه اینکه…

➖نه اینکه کارگردانی با سابقه سالها عکاسی حتی از بستن دو قاب خاطره‌انگیز عاجز باشد

➕بازی روان #مهران_احمدی که تجربیاتش باعث شده خودسرانه کاراکتر یک صاحب آتلیه گرفتار در مشکلات را خوب درآورد

➖ هانیه توسلی و محسن کیایی دست و پا می‌زنند برای ایفای نقش دو کاراکتر ناشنوا ولی بیشتر از شناخت سبک رفتاری ناشنوایان، گرفتار نوعی لال‌بازی خنده‌دار می‌شوند

➕رپورتاژ برای بهزیستی و انجمن‌های حمایت از ناشنوایان اگر بهزیستی و این انجمن‌ها از فیلم حمایت کرده باشد بد نیست ولی…

➖ولی مشکل آنجاست که حمایت موجب تولید تله‌فیلم شده و نه فیلمی سینمایی که به‌درد جشنواره‌ بخورد..

➖هرجا که لنگ می‌ماند یا گوشی تلفن زنگ می‌خورد یا آیفون به صدا درمی‌آید یا موزیک پخش می‌کند

➕نجات کودک ناشنوا از تصادم با مترو توسط مامور شریف(!) مترو، ایده خوبی بود اگر در اجرا هم با قدرت گرفته می‌شد ولی…

➖ولی حیف که اجرای همین سکانس دلهره‌زا نیز به‌شدت باسمه‌ای شده

➖سروصداهای تنش‌زا و عصبی‌کننده‌ای که مثلا منگنه شده تا لحن الکن درام را بپوشند

?جوک
–کم آوردن در روایت و قرار دادن قتل اتفاقی در پایان و سپس شنوا کردن کودک ناشنوا با جراحی برای هپی‌اندینگ!




#شنای_پروانه ( #محمد_کارت) ؛ رونمایی مهیج از عاملان اغتشاشات بنزینی بدون گوشه‌چشم به اتصالات!/همچنان نجات در داستان‌گویی پررکب است

سینماروزان/حامد مظفری:

➕افتتاحیه با نماهایی پراعوجاج از بانویی گرفتار در ماجرای لورفتگی فیلمهای موبایلی و به‌دنبالش نمای انهدام استخر زنانه توسط هاشم لاته و دار و دسته!

➕جاگذاری دوربین در نماهای پراغتشاش بدجوری یادآور فیلمهای تکه‌پاره‌ایست که از اغتشاشات بنزینی دیده‌ایم

➕ رونمایی رسمی از شبکه قدرتمند لمپن‌های حاشیه‌نشین که موتور محرکه بسیاری از اتفاقات اجتماعی هم شده‌اند ولی…

➖ولی حیف که درباره اتصالات سابق و فعلی این شبکه قدرتمند چیزی نمی‌گوید یا شاید نباید بگوید!

➕تلاش برای روایت داستانی معمایی و تنیده در بیغوله‌های حاشیه‌ای با غافلگیری‌های پیاپی

➕بازیهای تصویری متنوع به‌مدد حضور #سامان_لطفیان به‌عنوان فیلمبردار که پیشتر هم #آتلان و هم #دایان را ازش دیده بودیم و ضرباهنگ سریع برای به دنبال کشاندن مخاطب

➕استفاده از نابازیگران نچرال‌فیس به‌جای سلبریتی‌های دماغ سربالا برای نقشهای مکمل

➖بازی تیپیکال امیر آقائی در قالب هاشم لاته! آقایی به‌جای نقش، کاریکاتورش را درآورده و طبیعی هم هست چون مدتها بوده نقشی چنین آس به تورش نخورده بود

➖پدر و مادر هاشم لاته کمترین لهجه آذری ندارند ولی هاشم با ته‌لهجه آذری حرف می‌زند

➕واسپاری نقش همسر حجت(جواد عزتی) به مه‌لقا باقری همسر واقعی خودش برای راحت بودن دستمالی طرفین!!

➕رکب‌های پیاپی به مخاطب بدون آن که داستان حتی در دقایق پایانی لو برود

➕یک افغانی بامزه که فی‌البداهه برای ثانیه‌هایی هم که شده از بار خشونت می‌کاهد

➕بستن کامل پایان‌بندی داستان به گونه‌ای منطقی و البته بر مدار ممیزی‌های معمول

کاراکتر

–حجت برادر قاتل با بازی جواد عزتی

–احمدآقا پدر مقتول با بازی علیرضا داوودنژاد

?سکانس

–عرق‌خوری اراذل حاشیه‌ای توام با آواز خوانی

–شنای کودکان حاشیه‌ای در کامیون خاور پر شده از آب

–جمع کردن اراذل عملی و فرو کردن در صندوق عقب کریسیدا و بازداشت در سگدونی

?دیالوگ
–منو نده بالا درخت! همین جا شقه ت میکنم
—-من خودم یه عمره خونه‌م بالا درخته

–کارتن خواب چجوری می‌میره؟ یا کم میزنه یا بد میزنه یا یخ میزنه




ادعای روزنامه کیهان⇐ تمام اتفاقات جشنواره فجر در دفتری بیرون از ارشاد و توسط مثلث “ر.ح.ت” طراحی شده!

سینماروزان: حتی با وجود آن که تقریبا تمام فیلمهای ارگانی معیار روزنامه “کیهان” وارد جشنواره شده باز این روزنامه دست از نقد جشنواره برنمی‌دارد و در تازه‌ترین گزارش خود از فجر، مدعی مهندسی اتفاقات جشنواره در دفتری بیرون از ارشاد و توسط مثلث “ر.ح.ت” شده است!!

امیرحسین جوانشیر در گفت‌وگو با کیهان گفت: سازمان سینمایی و جشنواره فیلم فجر، توسط «ع،ر»، «م.م. ح» و «ع. ت» در دفتری بیرون از مجموعه وزارت ارشاد «باغ فردوس» طرح‌ریزی و مهندسی می‌شود و حسین انتظامی ‌معاون وزیر و رئیس سازمان سینمایی و ابراهیم داروغه‌زاده دبیر جشنواره فیلم فجر و حتی دیگر مدیران سینمایی در عمل هیچ‌کاره‌اند و تنها مجری تصمیمات و دستورات این عناصر در سایه و کلیدی سینما هستند!

این منتقد افزود:‌ اشخاص هدف نظر، در همه امور و انتصابات و جشنواره‌ها و حتی صدور مجوز فیلم‌ها دخالت مستقیم دارند و تمام مهره‌چینی‌ها در سینما دولتی و تدوین برنامه‌های سینمای دولت به اصطلاح تدبیر و امید از طرف اتاق فکر اصلاح‌طلبان به این عوامل‌شان محول شده است!!

وی همچنین گفت: یکی از مأموریت‌های مهم این‌ اشخاص میدان دادن بیش از حد به تشکیلات مافیایی و کاملاً سیاسی خانه سینما و تقویت همه‌جانبه آنها و دخالت دادن‌شان در کل امور سینمای دولتی و کمرنگ کردن نقش نیروهای ارزشی و انقلابی است که نتیجه آن پر و بال دادن به عده‌ای سلبریتی بی‌شناسنامه و بی‌هویت برای میدانداری و جهت‌دهی در انتخابات‌ها و بزنگاه‌های مختلف سیاسی به نفع جریانی خاص شده است.

جوانشیر ادامه داد: این روزها هم شاهد مانور دستوری این عده قلیل در نمایش‌هایی مثل تحریم جشنواره‌های فجر و یا شرکت هدفمند در تجمع ضدانقلاب رو‌به‌روی در دانشگاه امیرکبیر و دوشادوش اربابشان «سفیر انگلیس» بودیم که نمونه‌های این‌گونه اقدامات به شکل فزاینده‌ای این روزها در حال افزایش است و البته همگی هم به علت عدم همراهی مردم با شکست مواجه شده است!




#درخت_گردو ( #محمدحسین_مهدویان) ؛ محترم در انتخاب سوژه ولی چند پله پایین‌تر از #بازی_بزرگان !/خوش به‌حال پیمان معادی که بالاخره نقشی انگ فیزیکش پیدا کرد!/حیف که مهران مدیری، سردشت را با برره اشتباه گرفته؟؟/برگ برنده‌ای که #حکایت_عاشقی داشت و اینجا نیست

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر:

➕افتتاحیه با نماهایی دل‌انگیز از ارتفاعات آذربایجان غربی

➕ارائه تصاویری معقول از بی‌پناهی قربانیان بمباران شیمیایی سردشت؛ قبل، حین و سالها بعد از فاجعه

➕ وفاداری به مستندنمایی #آخرین_روزهای زمستان با این مزیت که اینجا کمتر می‌لرزاند و هرچند با فیلترگذاری، قاب را تنگ کرده تا تداعی ۱۶ شود ولی از آن تکانه‌های عصبی #ماجرای_نیمروز خبری نیست و انگار مهدویان بالاخره فهمیده برای ایجاد حس فاجعه باید بر صحنه‌آرایی تمرکز کند و نه رعشه‌های دوربین

➕شلوار کردی چه برازنده پیمان معادی است؛ به‌خصوص وقتی کردی می‌رقصد!! بالاخره گریمی متناسب با فیزیک، نصیب پیمان شد و همین بهترین نقش کارنامه این بازیگر را موجب شده

➕بازی خوب مینا ساداتی که بی ادعا و ادابازی یک معلم گرفتار در بمباران شیمیایی را ایفا کرده

➖بازی تصنعی و خنده‌دار #مهران_مدیری که با همان نگاههای داخل دوربین #برره و صدای لرزان و اشتباهی #مرد_هزارچهره درون فیلمی آمده که می‌خواهد بگریاند؛ مدیری آن قدر تیپ ثابت کمیکش را این ور و آن ور تکرار کرده که حتی با مکث جلوی دوربین هم نمی‌تواند تیپ و نه حتی شخصیتی دیگر را خلق کند! ای کاش همان مهدی زمین‌پرداز #آخرین_روزهای_زمستان را به‌جای مدیری می‌آورد یا حداقل مدیری را در اکستریم لانگ شات قرار می‌داد و نه کلوزآپ‌های متوالی!

➖بالا بردن دامنه سانتی‌مانتالیزم با اسلو کردن نماهای تراژیک؛ به سبک #ایستاده_در_غبار که در این دومی اسلو کردن تصاویر در خدمت اوج حماسی فیلم بود و اینجا متظاهرانه و برای استحصال چندی آب چشم

➖صحنه‌آرایی دهه شصت با کانادا و کوکای شیشه‌ای!

➕بدبیاری پشت بدبیاری دربرابر جنگ‌زدگان و قربانیان فاجعه‌ای که حالا حالاها سینما و تلویزیون بهشان بدهکار است!

➖کش دادن داستان تا دادگاه لاهه و سفر به اروپا و نمایش بلوندهای اروپایی با سرفه‌های ممتدی که یادآور #از_کرخه_تا_راین است! کش دادن تا آواز خوانی دخترکان جوان ادامه می‌یابد تا تداعی #حکایت_عاشقی احمد رمضان‌زاده شود منتها برگ برنده #حکایت_عاشقی دختر جوان کردی بود که بی‌ادا سکانس‌های موزیکال انتهایی را پیش می‌برد؛ چنین بازیگری در سرتاسر #درخت_گردو یافت می‌نشود

➕رفتن به سراغ گرفتاران شیمیایی سردشت آن قدر به‌ندرت صورت می‌گیرد که همین خودش بهترین عامل برای تشویق کارگردان است ولی همچنان و با اختلاف #بازی_بزرگان کامبوزیا پرتوی است که در این مجموعه در بالاترین نقطه می‌ایستد؛ تازه پرتوی بیش از دو دهه قبل و با دست خالی و بدون حمایت هنگفت مالی فیلمش را ساخته بود و مهدویان با حمایت هنگفت اول مارکت همراه اول مخابرات

➖صد حیف که حمایت اول مارکت و کوشش برای وارد کردن بازیگران سرشناس به فیلم نه به جنس سینمای مهدویان می‌خورد و نه به جنس فیلمی که می‌خواهد بخشی غبارآلود از تاریخ را پیش‌رو بگذارد

➕آغاز و پایان داستان با نمایش بی‌توجهی به مردمان کرد از کمبودهای مادی تا تحصیلی؛ ای کاش اسپانسر متمول فیلم درکنار تولید فیلم، قدری هزینه‌ای کند برای کم کردن از آلام کولبران کرد.

?کاراکتر
قادر با بازی پیمان معادی

?سکانس
–ضجه‌های کودکان شیمیایی و فریادهای “سوختم سوختم” زیر دوش آب سرد

–دف نوازی به‌هنگام دفن طفلان شیمیایی و به خواب رفتن پدر کودکان بر سر قبر تا خود صبح

☑️نتیجه فنی
مهدویان خودش هم فهمیده بهترین راه برای ادامه حیاتش در فیلمسازی رجعت به مستندنمایی است که محمد آوینی در روایت فتح بهش آموخت؛ پس بیخود و بی‌جهت نباید به سراغ منگنه چهره‌های گران به اثرش برود حتی اگر برای چنین الصاق‌هایی، درآمدی چندبرابری داشته باشد! چون با این منگنه کردن‌ها، تیشه به ریشه مستندنمایی می‌خورد و…




#عامه_پسند ( #سهیل_بیرقی) ؛ تشبث به بازی‌های مونتاژی برای فرار از ضعف روایت/لزبازی جواب نداد، روی آوردند به گی‌بازی؟!/ربط #مادرزن_سلام با شراکت #خانه_فیلم در این پروژه؟!/اگر تریلوژی این است باید دعا کنیم که به همان دستیاری برگردند مباد چشم‌مان به تترالوژی‌شان روشن شود

سینماروزان/حامد مظفری:

➕تاکید بر اکت به‌جای حرف در سکانسهای ابتدایی و درجهت معرفی روحیات کاراکترهای مختلف ولی

➖ولی از دقیقه پنج به بعد باز حرف و حرافی است که فیلم را پیش می‌برد…

➖بازی‌های مونتاژی و عقب و جلو بردن‌ها برای گریز از ضعف درام است؟

➖بازی باران که یادآور #کوچه‌_بی‌نام است؛ منتها لهجه‌دار!

➖گم کردن مدام لهجه شهرضایی توسط باران ! یک نابازیگر شهرضایی می‌آوردید ارژینال‌تر نمی‌شد؟

➖فیلمبرداری شلخته و طراحی صحنه آشفته یادآور تله‌فیلمهای شبکه شما!

➖مدام ساختار پیش‌رو، زن داستان را می‌ترساند از ورود به بیزنس؛ در اجتماع بیرونی عکس این رویه را شاهد نیستیم؟ در هر اداره و آفیسی که می‌روید بیشتر از مردان، زنان را سرکار نمی‌بینیم و مردان بخت‌برگشته خیلی که هنر کنند نمی‌شوند راننده اسنپ! ؟

➖در فیلم قبل به لزبازی پناه برد ولی دریغ از ورود به یک جشنواره مطرح خارجی و حالا به سراغ گی‌بازی رفته؛ باز لابد برای پرزنت در آن ور ولی دریغ که حتی یک تیپ دگرباش منطقی را هم در نیاورده!!

➖#هوتن_شکیبا واقعا نومیدکننده است و عاجز از ایفای یک ترنس تیپیکال! بهتر نبود یک ترنس را برای بازی در این تیپ، از پارک دانشجو می‌آوردند؟

➕استفاده از #بیخودی_خانه به‌جای …خانه !!

➕نمایش قومیت‌گرایی مخالف با رشد مهاجرین در شهرستان‌ها ولی…

➖ولی این قومیت‌گرایی، مرد و زن نمی‌شناسد و قومیت‌گرایان اتفاقا به‌خاطر ترحم بدوی با زن بیشتر کنار می‌آیند تا مرد!

➖با این حجم خامدستی و بی‌مایگی که از فرم گرفته تا محتوا را دربردارد، ادعای تریلوژی شان هم می‌آید! امید که به همان دستیاری کارگردان برگردند که چشم‌مان به تترالوژی‌شان روشن نشود!

➖ نوری پیکچرز(کتی شهابی) و خانه فیلم و لوگوهای سایپا+سردر دانشگاه آزاد(؟) همراهی کرده‌اند برای ساخت فیلمی با یک خرده‌پیرنگ مستعمل، حقیقتا که هنر می‌خواهد داشتن همه اینها کنار هم و ناتوان از روایت یک داستان ساده!

➖ مگر #عرق_سرد از همین کارگردان گیشه گرمی داشت که خانه‌فیلم باز شریک شده؟؟ پروسه #مادرزن_سلام که نقشی ندارد در این شراکت؟

?دیالوگ
–اینستا هم شریه؛ همه زندگیا رو به هم میریزه

–حواست به دختر مخترا باش؛ همه تو کار مرد مسن ان
—-چی میگن بهش؟ شوگر ددی یا ددی شوگر؟

–تخفیف میدی؟
—-نه
–چرا؟
—-مدلمه!

?جوک
–پیژامه‌هایی که مدام در سکانس‌های داخلی در پای معتمدآریا به چشم می‌خورد

☑️نتیجه اخلاقی
–با فامیل لهجه‌دار شراکت کن و سفره‌خانه پرقلیان راه بنداز؛ شراکت با دگرباش برای راه‌اندازی کافه نتیجه‌ای ندارد جز پلمب کافه!




#قصیده_گاو_سفید ( #بهتاش_صناعیها) ؛ تدارکات #شکوفافیلم چه ربطی دارد به انتلکت‌بازی؟!/آموزش سینمارفتن با قضات خطاکار در سه‌شنبه‌های نیم‌بها؟!/سمپات بازیگر معترض با دستگاه قضا!؟؟

 

سینماروزان/محمد شاکری:

➕خط داستانی که اعدام به‌خاطر اشتباه قضایی است می‌تواند نوآوری محسوب شود؛ منوط به اینکه حس نشود که این اشتباه مربوط به قبل از تغییر و تحول در دستگاه قضاست

➖اجرای ضعیف و دم‌دستی سوژه‌‌ای بکر! تلاش برای روشنفکرنمایی سوژه‌ای رئال آن هم توسط یک تدارکاتچی سابق #شکوفافیلم ! #شکوفافیلم را چه به ژست انتلکت؟؟

➖اغراق بر نمایش استیصال یک قاضی با حکم اشتباه؛ لابد برای ایجاد همذات‌پنداری با قاضی ولی مشکل آنجاست که این قاضی هیچ شباهتی ندارد با قضاتی که در دنیای واقعی دیده‌ایم!

➖ایستا بودن تصاویر و تمرکز بیش از حد بر تثبیت دوربین هیچ ربطی ندارد به موقعیت متشنجی که برای قاضی مرکزی فیلم ایجاد شده

➖بارش مداوم باران برای جلوگیری از کسالت!؟؟ چه کاریست آخر؟؟ هیچ مفری جز باراندن باران برای کمک به صحنه‌آرایی نیست؟

➖فقدان منطق در رفتار زن مرکزی فیلم که بلافاصله جلب ناشناسی می‌شود که مدعیست رفیق همسر اعدامیش بوده و بلافاصله هم با مرد ناشناس که یک قاضی خطاکار است به سینما میرود؛ آن هم در سه‌شنبه‌های نیم‌بها !!

➕نمایش دار مکافاتی که همه در آن اسیریم؛ قاضی خطاکاری که عامل اعدام اشتباهی شده، فرزندش را بخاطر اوردوز از دست می‌دهد!

➖پایان‌بندی کمیک؛ قتل قاضی خطاکار با شیر مسموم!

➖حضور #مریم_مقدم بازیگری که سابقه نامه‌نگاریش به ارکان هنری دولت در ذهن‌مان است در فیلمی که بوی سمپاتی با قضات از جای‌جای آن به مشام می‌رسد حقیقتا که جلوه‌ای دگرباشانه به بخش مسابقه فجر داده!

?دیالوگ

–یکی مواد میزنه، یکی عرق میخوره، یکی هم مثل من ماهواره می‌بینه!

–وقتی همه قضات با هم اشتباه کردن لابد حکمتی توشه!

?سکانس
–تماشای قاضی خطاکار به خواب‌رفته توسط سگی پشمالو به نام #پنبه !

?جوک
–طرف در انتهای گرفتاری‌های اقتصادی، شماره کارت بانکی‌اش را ندارد و دنبال دفترچه حساب است!

–گرفتن طرف به‌خاطر نگه داشتن تعدادی فیلم کلاسیک در خانه؟؟!!

–همچنان افاغنه هستند که مدام برای ایرانیان کارگری می‌کنند بی‌توجه به بازگشت به وطن صدها افغان بعد از پایین آمدن دفعتی ارزش پول ایران و واسپاری پروژه‌های میلیاردی به برادرون افغان!

–رنگ کردن موی زن همزمان با کلاه به سر بودن!

–بچه ۷ساله با لذت به تماشای #بیتا ی #هژیر_داریوش نشسته؛ انگار که دارد باب اسفنجی تماشا می‌کند!

–تین‌ایجر دهه هشتادی عشق بیس، آهنگ موردعلاقه‌اش #آینه فرهاد مهراد است!

☑️نتیجه اخلاقی
–خطر مرگ؛ هیچ قاضی حتی مستفعی با کیس پرونده‌هایش روی هم نریزد!




#سه_کام_حبس (برادران #سالور) ؛ افتتاحیه #جشنواره با سوژه‌ای دمده و پر از رکاکت کلامی به‌اشتراک عیال پوستیژ به سر

 

سینماروزان/مسعود احمدی:

➕گزارش بدبختی طبقه پایین که هرچه فلاکت است نصیبشان می‌شود و همه هم گرفتاری اقتصادی ولی…

➖ولی باز مشکل آنجاست که به ریشه‌های این فلاکت اشاره نمی‌شود و در آستانه چهل سالگی انقلاب فقط حجمی بالای رکاکت کلامی-بصری است که بر پرده نقش می‌بندد.

➕فساد تنیده در ساختار بوروکراتیک از بیمارستان تا نیروی انتظامی را خوب نشان می‌دهد ولی…

➖ولی مشکل آنجاست که سرهنگ را خوب و سرباز را نابکار و سرپرستار را خوب و پرستار را نابکار نشان می‌دهد و البته خیلی زود هم توجیهاتی برای نابکاری این نیروهای دون پایه ارائه می‌دهد

➕شاید هم می‌خواسته بگوید بدی از ماست و نه از مافوق! پلیدی از کف است و نه از سقف!

➖ایفای نقش اوردوزکرده توسط #تنابنده که همان نقی است که نیمه‌فلج شدنش بعد از اوردوز به‌جای تراژیک شدن، کمیک می‌شود.

➖داستان تکراری اعتیاد مگر چقدر کشش دارد که بعد از چهل سال، باز کلی خرج می‌کنند برای فیلمسازی درباره‌اش!؟؟

➖پناه بردن به کلیشه زن سرطانی پوستیژ به سر ناراضی از دوست‌پسر برای پیشبرد روایت؛ پناه به تکرار برای گریز از تکرار؟؟ تفاوت فقط بازیگر نقش است که به عیال کارگردان سپرده شده

➕نمایش لهیدگی خودرویی وطنی(؟) که قیمت صفرش ۶۰تا را رد کرده

?سکانس
گرفتگی چاه آشپزخانه همزمان با ورود پلیس به خانه!

?دیالوگ
–یارو میلیاردی میدزده کاری باهاش ندارن؛ سر موتوربگیری ما که میشه اینجا میشه سوییس

–ترشی میخوای؟ …اش داری؟ شارژر میاری؟

–نمیدونم اون خالکوبیتو باور کنم یا جلسه قرآنتو؟!

–میدونی چرا این جوونا سکته میکنن؟؟ چون آت و آشغالها رو میزنن به بدنشون و بعد میرن دکتر که فنر بزنه و رگا باز بشه

–اعصابت خرابه؟ شیرت خشک شده؟ من، جفت سینه‌هامو بریدن!

–گفتم بری درآری که پلیس درنیاره!

?جوک
تلاش برای شیشه‌کشی در بیمارستان و با خالی کردن لامپ صد؛ لابد برای احیای خاطرات دلاویز دربند؟




این است عاقبت “تحریم” را تحریم کردن؟؟⇐یک عضو هیات انتخاب جشنواره، دولت را مفلوک خواند و یک عضو هیات داوران، مدعی نشناختن شورای سیاستگذاری جشنواره شد!

سینماروزان/حامد مظفری: سیکل اتفاقات عجیب و غریب حول جشنواره سی و هشتم فجر همچنان ادامه دارد و اگر تا قبل همه حواشی را به تحریم کنندگان نسبت میدادند حالا این افرادی از هسته مرکزی جشنواره اند که برایش حاشیه سازی میکنند.

محمود رضوی عضو هیات انتخاب فجر از جمله افرادی است که اظهاراتش در زیر سوال بردن مستقیم دولت حاشیه ساز شده است. رضوی نوشته است: بزرگترین خطر هشت سال یکبار حاکمیت ملی، دولتهایی بودند که در دو سال آخر خود، کار نمی‌کنند و با چانه می‌خواهند ادامه دهند، دولت تشریفات هم که مفلوک‌ترین دولت جمهوری اسلامی است و یک سال می‌شود مرده و صرفا حیات نباتی دارد. تقابل دولت بی‌کارنامه با حاکمیت فرار به جلو برای عدم پاسخگویی به مردم است!

فرشته طائرپور عضو هیات داوران دیگر فرد حاضر در هسته برگزاری فجر است که با انتشار نامه ای مطول به سیاستگذاران فجر حاشیه ساخته است.

طائرپور در نامه خود به سیاست‌گذاران فجر نوشته است: اعضای محترم شورای سیاست‌گذاری جشنواره فیلم فجر شما را به نام نمی‌شناسم؛ زیرا تاکنون نام‌تان در جایی اعلام نشده؛ یا شده و من نخوانده‌ام. حدس می‌زنم که تعدادی از شما مدیران موظف سینمایی باشید و تعدادی دیگر از سینماگران مورد وثوق همان مدیران سینمایی. امیدوارم انتخاب شما که از میان جمع سینماگران کشور برای این مسئولیت صورت گرفته، به استناد موفقیت‌های حرفه‌ای‌تان در ادوار مختلف این جشنواره و سایر جشنواره‌های ملی و جهانی، سوابق داوری‌تان در مجامع سینمایی و هنری، و شناخت‌تان نسبت به موقعیت سینما در نسبت با مسائل روز و حاد جامعه باشد؛ چون روی صحبتم بیشتر با شماست. من به عنوان یک تهیه‌کننده، یک فعال صنفی و یک عضو از تشکل‌ها و داوری‌های مختلف سینمایی، هنوز نمی‌دانم که شورای شما چه آیین‌نامه و ضوابطی برای انتخاب داوران، انتخاب چهره‌هایی برای بزرگداشت، اتخاذ روش‌های سنجیده برای مدیریت تبلیغات و حواشی هر دوره از جشنواره فیلم فجر (این تنها رویداد سینمایی که قرار است با بودجه دولت اما مدیریتی سینمایی و صنفی برگزار شود) دارد؛ و بعید می‌دانم تعداد قابل اعتنایی از همکاران من نیز چنین سوال بی‌جوابی به ذهنشان نرسیده باشد. هر که هستید امیدوارم صاحب تشخیص حساسیت‌های مرسوم و مقطعی جامعه نسبت به هر دوره از جشنواره‌ای که برگزار می‌شود، باشید. برایتان مهم باشد که این جشنواره در کدام حال و احوال جامعه برگزار می‌شود. سینماگران همدل با حال عمومی جامعه، چه توقعی از شما و کارهایتان دارند. آیا اینکه در سالی به سر می‌بریم که جماعتی از ترور سردار سلیمانی، جماعتی از سانحه سقوط هواپیما و جماعت بزرگ‌تری از هر دوی این حوادث خشمگین و غمگین هستند، در تصمیمات شما و اتخاذ روشی متناسب جهت رعایت این وضعیت، تاثیری داشته است؟! آیا اینکه سیمرغ شما امسال باید با بال‌های سوخته، یا در آسمانی آتش‌گرفته، اوج بگیرد از ذهن‌تان عبور کرده است؟! آیا حواستان بوده که پوستر امسال جشنواره شما، نباید تفاوتی با دوره‌های قبل نداشته باشد و نمادی از این احوالات در آن دیده نشود؟ آیا حواس‌تان بوده برای انتخاب داوری که قرار است فضیلتِ سعه صدر را در شما بیان کند- نه به سوابق قدیم او- بلکه به اظهارنظرهای اخیرش درباره سینمای ایران و بازیگران سینمای ایران مراجعه کنید و از وی بخواهید که ابتدا به خاطر سخنان ناروایی که در رادیوی رسمی ایران گفته و جریانی را برای تحریک جامعه به تحقیر تولیدات و چهره‌های محبوب سینمای ایران به راه انداخته، عذرخواهی کند؟ (بحث مقایسه او با سایر هنرمندانی که سال‌هاست در انتظار چنین سعه صدری هستند بماند برای مجالی دیگر). آیا برای توجیه این واقعیت که جشنواره فیلم فجر، صرفاً یک مسابقه سینمایی جهت معرفی تولیدات صنعت سینماست و برخلاف نامش، عمدتاً معنایی از جشن نداشته و ندارد (به خصوص امسال)، مطلبی را منتشر کرده‌اید؟‌امثال من، با اعتقاد و تعهد به حراست از جام بلورین «سینما» و عبور دادن آن از میدان مین‌های آماده انفجار با فیلم‌هایمان، حیثیت‌های فردی‌مان، تعارض‌های منطقی‌مان، زلف به زلف بقای این جشنواره گره می‌زنیم و از خودی و بیگانه سخنان روا و ناروا می‌شنویم، تا «سینما» بماند و تولید و نمایش و جشنواره‌اش بمانند و چهره‌هایش محترم شمرده شوند… امثال من به احترام همان مردمان نجیبی که یک‌شبه بلیت‌های این جشنواره را پیش‌خرید می‌کنند، در برگزاری این آیین حرفه‌مان که سیاست‌گذاری‌اش دست شماست مشارکت می کنیم…امثال من به احترام همان فیلمسازانی که امیدوارانه به میدان این مسابقه سینمایی قدم می‌گذارند و مانند ورزشکارانی که با انجام مسابقات، نقش اجتماعی خود را در پاسخ به دلخوشی‌های کوچک هم‌وطنان‌شان خلاصه می‌کنند، داوری جشنواره‌ای را که شما در اتاق فکرش نشسته‌اید می پذیریم.و خدا کند که شما از دانایان سینمای ایران باشید و بلد باشید که چگونه بر دل‌های زخمی آنانی که جشنواره را تحریم کرده‌اند مرهم بگذارید. خدا کند شما به معنای واقعی سیاست‌گذار فرهنگی باشید و مهارت هویت بخشی به این دوره از جشنواره فیلم فجر را داشته باشید.هر که هستید کار امسال‌تان سخت است؛ خدا کند مردانِ کار سخت باشید.

محمود رضوی که عملکردش به عنوان عضو هیات انتخاب فجر به شدت محل مناقشه است از فلاکت دولت می‌گوید ولی نمی‌گوید چرا به‌عنوان متصدی انتخاب فیلم در جشنواره این دولت به کار مشغول شد؟ اگر این دولت مفلوک است چرا رضوی در شورای صنفی نمایش این دولت مشغول به کار بوده؟؟اگر این دولت مفلوک است چرا از بنیاد فارابی سازمان سینمایی این دولت حمایتهای هنگفت میلیاردی گرفته است؟؟؟ چه کسی مفلوک‌تر است؟ دولت یا او که در یک دولت به‌زعم خودش مفلوک، تصدی‌گری هیات انتخاب جشنواره‌ای کاملا دولتی را می‌پذیرد؟؟

فرشته طائرپور عضو هیات داوران فجر مدعی نشناختن سیاستگذاران فجر شده؟؟ طائرپور چطور سیاستگذاران فجر را نمیشناسد؟ مگر حسن خجسته از اعضای سیاستگذار فجر امسال، دو سال پیش با ایشان در هیات داوران فجر نبود؟ اصلا اگر طائرپور واقعا سیاستگذاران فجر را بلحاظ فکری نمی‌شناسد چرا داوری را می‌پذیرد؟

از آن طرف طائرپور با طعنه به سعید راد حمله میکند که چرا داور فجرش کرده‌اند؟ این حمله از چه بابت است؟ به خاطر ایفای نقش سعید راد در فیلم “گیرنده” از محصولات دولت دوم احمدی‌نژاد؟ یا به‌خاطر ممنوعیت فعالیت سعید راد در دوران مدیریت سینمایی محمد بهشتی شوهرخواهر ایشان؟؟ یا شاید هم به‌خاطر عدم تعلق راد به دارودسته بالایی خانه سینما؟؟

جالب است که طائرپور حتی در نقد جشنواره از این نمی‌گوید که این چه جشنواره‌ایست که جریان اصلی سینمای کنشگر را بیرون می‌گذارد و جشنواره را پر می‌کند از دوقطبی ارگانی-هنروتجربه ؟؟  طائرپور نمی‌گوید چرا داوران این جشنواره، افراد تکراری یک حلقه‌ منسوب به بالادست خانه سینمایند که بعضا از اتاق پایین دفتر جشنواره(!!) به اتاق بالا آمده‌اند و بجایش به سعید راد بخاطر زیر سوال بردن سینمای تجاری طعنه میزند؟ چرا طائرپور درکنار سعید راد بر فریدون جیرانی(دیگر داور امسال) خرده نمی‌گیرد که زمانی مسعود فراستی را وارد “هفت” کرد که همچنان آرایش درباره بخش اعظم تولیدات سینما، اسباب ناراحتی اصحاب سینماست؟

یعنی طائرپور نمی‌داند که چرا امسال به‌جای هفت نفر، نه نفر را به هیات داوران آورده‌اند؟؟ و جز این است که خواسته‌اند نزول کیفیت را با افزایش کمیت پوشش دهند؟؟ پس چرا طائرپور در این باره چیزی نمی‌گوید؟

هم این عضو هیات داوران و هم آن عضو هیات انتخاب، آگاه تر از آن هستند که نادانسته مدعی نشناختن هیات داوران و مفلوک بودن دولت برگزارکننده فجر شوند پس چرا گرفتار پارادوکس رفتار و گفتار شده اند؟

به خاطر آن که بتوانند نپیوستن به تحریم کنندگان شاخصی همچون تهمینه میلانی یا علی مصفا و مصطفی خرقه پوش و رضا درمیشیان و محمدعلی سجادی و فریدون شهبازیان و بسیاری دیگر را توجیه کنند؟؟؟ و لابد بعدها به خاطر همکاری در برگزاری جشنواره تحریم شده، نواخته نشوند؟؟




در نشست خبری دبیر جشنواره فجر مطرح شد⇐از ماجرای بدهی محسن امیریوسفی به فارابی تا چرایی رد “عنکبوت”/از ادعای حضور کیمیایی در جشنواره علیرغم تحریم تا تایید ۸میلیاردی بودن بودجه جشنواره!!/از تکذیب تحریم جشنواره توسط پیمان معادی تا بی‌ایرادی گرین‌کارت داشتن داوران فجر و…

سینماروزان: نشست جشنواره سی و هشتم فیلم فجر درحالی برگزار شد که در اقدامی بدیع(!) نمایندگان شهردار و میراث فرهنگی از جمله سخنرانان نشست خبری جشنواره سی و هشتم فجر بودند؛ یکی به بهانه حمایت شهرداری از جشنواره فجر و دیگری به‌خاطر رونمایی از نخستین سیمرغ تولید داخل!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر در این نشست مدعی شد: در انتخاب فیلمها هیچ نهادی جز هیات انتخاب دخیل نبود!! مگر آن که فیلمی مرتبط با قوه قضاییه باشد{ “عنکبوت” ؟} که باید برود با قوه هماهنگ کند که همین { عنکبوت ؟} را هم هیات انتخاب رد کرد و رد شدنش ربطی به قوه نداشت!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر گفت: درباره بدهی محسن امیریوسفی به فارابی خودش باید جواب دهد ولی فیلمش طبق آیین نامه نمی‌تواند در جشنواره باشد.

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر مدعی شد: تحریم ناشی از فضاسازی خارج از کشور بود و فقط تعدادی از هنرمندان به‌دلیل غلیان احساسات(!!) نخواستند در #جشن شرکت کنند و البته ما هم به دنبال جشن نیستیم.

ابراهیم داروغه‌زاده مدعی شد: کیمیایی همان طور که تهیه‌کننده فیلمش گفته در جشنواره حضور خواهد یافت!! کیمیایی چون گفته همیشه با مردم بوده حتما همراهی خواهد کرد و با مردم(!!) در جشنواره فجر خواهد بود.

ابراهیم داروغه‌زاده مدعی شد: برخلاف تصورات نه تنها کسی پیشنهاد داوری را رد نکرد که اتفاقا تعداد بیشتری(۹نفر) داوری را پذیرفتند!!

داروغه‌زاده دبیر فجر گفت: بودجه جشنواره با توجه به قرارداد با شهرداری(!) ۸میلیارد است ولی سعی می‌کنیم کمتر هزینه کنیم!!

ابراهیم داروغه‌زاده درباره ادعای فرشته طائرپور داور فجر درباره نشناختن شورای سیاستگزاری فجر گفت: طائرپور ممکن است شورای سیاستگزاری را نشناسد!!

داروغه‌زاده درباره تحریم فجر توسط پیمان معادی بازیگر فیلم ارزشی “درخت گردو” گفت: معادی نگفته(!) جشنواره را تحریم می‌کند و احتمالا در نمایش فیلمش در جشنواره حضور خواهد داشت!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر درباره حضور ۴ داور دوتابعیتی در جشنواره با بیانی شبیه اینکه انگار گرین‌کارت داشتن داوران مورد ندارد(؟) مدعی شد: ما از دوتابعیتی بودن داوران خبر نداریم و بعید است که فردی در هیات داوران باشد که شهروند آمریکا باشد!!

ابراهیم داروغه‌زاده درباره تقاضای برخی از کارمندان و مدیران صداوسیما برای دریافت کارت خبرنگاری جشنواره گفت: افرادی که حائز شرایطند یعنی برنامه مرتبط با جشنواره دارند، کارت دریافت می‌کنند و لاغیر!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر گفت: وقتی کانون کارگردانان خانه سینما افرادی که فیلم ویدیویی ساخته‌اند را عضو نمی‌کند چه انتظاری است که جشنواره سینمایی فجر، فیلمهای ویدیویی را احتساب کند!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر از پاسخ به سوالی درباره چرایی حضور یک مدیر درسایه در جشنواره این سالها سرباز زد!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر درباره شاخص انتخاب مجریان نشست‌های فجر مدعی شد: اینها بهترین‌ها هستند و ما بهترین‌ها را انتخاب کردیم!

ابراهیم داروغه‌زاده دبیر فجر درباره حضور عسکرپور دبیر بین‌الملل فجر در هیات داوران جشنواره ملی فجر گفت: حضور عسکرپور در هیات داوران ، حسن است و چرا نباید باشد و این داوری از ارزشهای ایشان کم نمی‌کند!




رفتن به سراغ ریشه‌های عبری “خروج” از کجا نشات گرفته؟؟ فرعون فیلم حاتمی‌کیا کیست؟؟

سینماروزان/محمد شاکری: ابراهیم حاتمی‌کیا که در کنار مجید مجیدی ازجمله مدعیان جشنواره‌ای است که حتی یک نفر هم‌سنگ این دو در هیات داورانش وجود ندارد به تازگی از پوستر “خروج” رونمایی کرده.

در میان آثار متعلق به اوج که سرمایه‌گذار فیلمهای اخیر حاتمی‌کیا باشد، پوستر “خروج” سروشکلی استانداردتر دارد که بلاشک ناشی از حساسیت‌های خود کارگردان است با این حال آنچه بر پوستر جلب نظر می‌کند برگردان انگلیسی عنوان فیلم است.

حاتمی‌کیا واژه exodus را به‌عنوان معادل خروج انتخاب کرده بی آن که چرایی این انتخاب مشخص باشد.

داستان خروج”حاتمی‌کیا درباره دهاقینی است که گرفتار سیل شده و کارد به استخوانشان رسیده و برای تظلم‌خواهی روانه مرکز می‌شوند؛ با شباهت‌های این خط داستانی با درام‌های روستایی متعدد و از آثار تبلیغی برای انقلاب سفید شاه مخلوع گرفته تا نمونه‌هایی به‌یادماندنی مثل”بلوچ” و “خاک” کیمیایی کاری نداریم و فعلا به‌دنبال کشف دلیل استفاده از exodus به‌عنوان معادل “خروج” هستیم؟

متبادرترین تلقی از exodus ، خروج بنی‌اسرائیل از مصر و رفتن به سمت فلسطین است! آیا “خروج”حاتمی‌کیا هم خروج از زیر یوغ فرعون و رسیدن به ارض موعود است!؟؟ اگر این طور باشد و دهاقین حاتمی‌کیا معادل بنی‌اسرائیل قرار داده شوند در آن صورت فرعون “خروج” کیست؟ دولت روحانی یا…؟

اساسا اینکه در ترجمه “خروج” به سراغ ریشه‌های عبری رفته‌اند از کجا نشات گرفته؟ از ترس ورود به ریشه‌های خروج در فقه اسلامی؟ در فقه اسلام، “خارجی” کسی یا جریانی است که از حکومت خروج کرده و از این منظر، “خارجی” یا “خروج‌کننده” بار معنایی کاملا منفی دارد.

آنچه از “خروج”حاتمی‌کیا پیداست نگاهی همدلانه با خروج‌کنندگان است. همین تفاوت شگرف معنای خروج‌کنندگان حاتمی‌کیا با خروج‌کنندگان در فقه است که موجب شده از exodus به‌عنوان معادل فیلم حاتمی‌کیا استفاده شود؟؟

یعنی از ترس مقایسه شدن خروج‌کنندگان فیلم با خوارج صدراسلام؟؟ یا از واهمه قیاس‌سازی با آنها که امام سوم(ع) را خروج‌کرده و خارجی قلمداد کردند، از ریشه‌های عبری خروج برای معادل‌سازی استفاده شده؟؟

اگر این فرض، درست باشد آن گاه حاتمی‌کیا چه پاسخی خواهد داشت بر معادل‌سازی فرعون؟؟

به‌مانند “آژانس شیشه‌ای” فرعون و فرعونیان همان دولت و دولتیان ناکارآمد هستند و باز آتش به اختیاران هستند که بناست با حکم حکومتی به داد دهاقین برسند؟؟

 

پوستر “خروج” و برگردان exodus بر پوستر