1

آمار تکان‌دهنده کارگروه مدیریت کرونایی سینما و تلویزیون در رد شایعات مرتبط با تعطیلی کرونایی تمام پروژه‌های تصویری⇐۲۴پروژه سینمایی و تلویزیونی بی‌توجه به هشدارهای کرونایی، مشغول ادامه فیلمبرداری هستند!!/پراکندگی این ۲۴پروژه در نقاط مختلف ایران، دردسرها را مضاعف ساخته!/ارتباط فعالان این پروژه‌ها با خانواده و محیط بیرونی، اوضاع را به‌شدت خطرناک کرده!/دو پروژه به لحاظ امنیت بهداشتی، وضعیت به‌شدت نگران‌کننده‌ای دارند!!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: علیرغم همه شایعات مرتبط با تعطیلی پروژه های سینمایی و تلویزیونی بخاطر کرونا ولی همچنان چندین و چند پروژه سینمایی و تلویزیون حتی با ابتلای برخی عوامل به کرونا، کار خود را ادامه می‌دهند و جالب که مقامات تلویزیون هم از برخی پروژه‌ها حمایت کرده‌اند!!!

به تازگی کارگروهی برای مدیریت کرونا در پروژه‌های تصویری راه افتاده و این کارگروه نیز با رد شایعات تعطیلی، آمار تکان‌دهنده‌ای هم از بی‌توجهی پروژه‌ها به هشدارهای کرونایی ارائه داده.

دانش اقباشاوی رییس صنف دستیاران کارگردان که سخنگویی کارگروه مدیریت بحران کرونا را برعهده گرفته گفت: روز اول اسفند که درباره ویروس کرونا اعلام عمومی انجام شد، انجمن برنامه‌ریزان و دستیاران کارگردان سینما اولین اطلاعیه خود را همراه با توصیه‌های وزارت بهداشت به تمام اصناف سینمایی ابلاغ کرد. در ادامه با همکاری هیات‌مدیره خانه سینما و همراهی همایون اسعدیان به عنوان رییس هیات‌مدیره این تشکل، اطلاعیه اول منتشر شد که طی آن پیشنهاد تعطیلی پروژه‌های تصویری برای رعایت نکات ایمنی و حفظ سلامت افراد حاضر در آن پروژه‌ها مطرح شد. سپس ۲۳ صنف سینمای ایران در نامه‌ای از هیات‌مدیره خانه سینما خواستار توقف پروژه‌های سینمایی و تلویزیونی با همکاری وزارتخانه‌های بهداشت، کار و ارشاد (سازمان سینمایی) و صدا و سیما شدند.

او در ادامه گفت: در این اثنا ما به عنوان چند صنف خانه سینما به شکل خودجوش پروژه‌های مختلف را که در حال فیلمبرداری هستند، رصد کردیم و به جمع‌آوری اطلاعات آن‌ها پرداختیم و متوجه شدیم در حال حاضر ۲۷ پروژه در اقصی نقاط ایران در حال فیلم‌برداری هستند که سه پروژه به شکل داوطلبانه، فیلم‌برداری خود را لغو کردند ولی ۲۴ پروژه به شکل قطعی در حال کار هستند. پیگیری‌های ما نشان می‌دهد برخی از پروژه‌ها نکات بهداشتی را رعایت می‌کنند که جای خوشحالی دارد، ولی در این میان متاسفانه دو پروژه به لحاظ امنیت بهداشتی، به شدت وضعیت نگران‌کننده‌ای دارند و ما در هفته گذشته از طرف غلامرضا موسوی، رییس شورای‌عالی تهیه‌کنندگان سینما و همچنین از طریق هیات‌مدیره خانه سینما به این پروژه‌ها تذکر جدی دادیم.

او با ابراز نگرانی از وضعیت این دو پروژه تاکید کرد: این پروژه‌ها شرایط خطرناکی دارند و این وضعیت خطرناک تنها به اعضای خانه سینما که درگیر آن‌ها هستند، محدود نمی‌شود، چراکه در این پروژه‌ها افراد دیگری نیز حضور دارند و علاوه بر این‌ها هر یک از این افراد با خانواده خود نیز در ارتباط هستند و رفت و آمدهای دیگری هم دارند و می‌بیینم که به‌راحتی می‌توانند ناقل ویروس باشند.

سخنگوی کارگروه مدیریت بحران کرونا در سینما از پراکندگی پروژه‌های تصویری در سراسر کشور به عنوان دیگر عامل نگران‌کننده یاد کرد و افزود: اگر تمام این پروژه‌ها در تهران مستقر بودند، راحت‌تر می‌شد کنترل کرد، ولی این پراکندگی هم به‌شدت نگران‌کننده و خطرناک است.




پیشنهاد سینماروزان به رییس سینما⇐هزینه پشتیبانی میلیاردی نهادهای زیرمجموعه را صرف جبران خسارت کرونایی سینماها کنید

سینماروزان: از همان اولین روزهای تعطیلی سینماها به‌خاطر جلوگیری از شیوع کرونا بر ضرر و زیان وارده به سینماها و صاحبان آثار درنتیجه این تعطیلی اشاره کردیم و وقتی این تعطیلی امتداد یافت، افزایش ضرر و زیان را گوشزد کردیم.

به‌دنبال هشدارهای سینماروزان هم رییس انجمن سینماداران و هم سخنگوی شورایعالی اکران بر از دست رفتن اقتصاد سینما در نتیجه این تعطیلی تاکید کردند و از مدیران بالادستی خواستار تصمیم‌گیری برای جبران ضرر و زیان وارده شدند.

واقعیت هم همین است که به‌هرحال بخشی از سالنهای سینمای ایران دراختیار بخش خصوصی است و تعطیلی سینماها، مشکلات بخش خصوصی لاغر سینما را بیشتر و بیشتر خواهد کرد. یعنی برخلاف بخش دولتی چاق سینمای ایران که این تعطیلی‌ها کمترین تاثیری به‌حالش ندارد، بخش خصوصی سینما و سینماداران درنتیجه این تعطیلی به سمت لهیدگی کامل می‌روند.

این هشدارها به گوش حسین انتظامی رییس سینما هم رسیده که در توییتی از ضرر تعطیلی سینماهای خصوصی درنتیجه کرونا گفته و خواستار طرح پیشنهاد برای جبران این ضرر شده.

پیشنهاد سینماروزان به رییس سینما این نیست که برای جبران ضرر و زیان کرونایی سینماداران، باری تازه بر دوش دولت گذاشته و به‌دنبال دریافت ردیف بودجه‌ای تازه باشد بلکه انتظامی باید بانی یک جراحی بر پیکر ساختار دولتی زیرمجموعه‌ها برای جبران ضرر وارده به بخش خصوصی باشد.

حسین انتظامی همان رییسی است که در دوران حضورش در سینما، شفاف‌سازی مالی در ارگانهای زیرمجموعه از فارابی گرفته تا مرکز گسترش و موزه سینما، هنروتجربه، سینماشهر، انجمن سینمای جوان و خانه سینما را در دستور کار قرار داده و از این حیث، موجب نوعی شفاف‌سازی درباره بریز و بپاش‌های این زیرمجموعه‌ها شده.

ساختار دولتی زیرمجموعه‌های سینما، چهار دهه است که بودجه‌هایی ویژه را به‌بهانه پشتیبانی از دولت دریافت می‌کنند؛ بودجه‌هایی که شفاف‌سازی انتظامی موجبات افشای ارقام هنگفت آنها شده.
در نتیجه آخرین شفاف‌سازی مشخص شده که فقط در سه زیرمجموعه دولتی سینمایی یعنی فارابی، انجمن سینمای جوان و مرکز گسترش به‌ترتیب بودجه‌‌های ۸.۵میلیاردی، ۹میلیاردی و ۴میلیاردی به‌نام پشتیبانی صرف شده!!

بودجه پشتیبانی همین سه زیرمجموعه رویهم بیش از ۲۰میلیارد میشود که فقط با نیمی از آن میتوان لااقل بخشی از ضرر کرونایی سینماداران را جبران کرد؛ این همان جراحی است که باید انتظامی عهده‌دارش شود. البته که این جراحی یک جراحی نرم است چون می‌توان کاملا منطبق بر چشم‌اندازهای دولت الکترونیک آن را پیش برد.

مگر نه اینکه در سایه دولت الکترونیک باید دیوان‌سالاری هزینه‌زا و گاه مفسده‌زا را ریشه‌کن کرد پس چه بهتر حالا که تنفس اصلی‌ترین پل ارتباطی سینما و مخاطبان که همان سینماداران باشند دچار خلل شده، از دیوان‌سالاری دولتی کاست و مابه‌التفاوتش را صرف کمک به جبران زیان کرونایی سینماداران کرد.

اصلی‌ترین فعالیت ارگانهای زیرمجموعه سینما جز توزیع پول برای تولید فیلم یا برگزاری محفل است؟؟ چرا باید برای توزیع بودجه‌ای چندمیلیاردی، چندمیلیارد صرف پشتیبانی کرد؟؟ میتوان بخش عمده این روند را به‌صورت الکترونیک درآورده و جلوی بریز و بپاش‌ها را گرفت.

پیشنهاد سینماروزان به حسین انتظامی آن است که بی‌تعارف از زیردستانی که مدعی خدمت به سینما هستند بخواهد در سال کرونایی سینمای ایران قید دریافت تمام یا لااقل نیمی از هزینه هنگفت پشتیبانی را بزنند تا این بودجه صرف جبران ضرر کرونایی سینماداران شود. در این صورت یقینا هم بخشی از مشکلات بخش خصوصی حل خواهد شد و هم بخش خصوصی کم‌توان سینمای ایران بعد از مدتها درک خواهد کرد که مدیرانی حامی آنها در ساختار حاکمه بر سر کارند.




صدور مجوز “درخت گردو” و یک فیلم دیگر

 

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای دو فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی در جلسه اخیر که با حضور اکثریت اعضا برگزار شد، مجوز نمایش “درخت گردو” که داستانی تراژیک درباره بمباران شیمیایی سردشت دارد را صادر کرد.

“مردن در آب مطهر” ساخته برادران محمودی افغان دیگر فیلم پروانه‌گرفته است.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

— “درخت گردو” به تهیه کنندگی سید مصطفی حاجی‌احمدی، کارگردانی محمد حسین مهدویان و نویسندگی مشترک ابراهیم امینی و حسین حسنی

— “مردن در آب مطهر” به تهیه کنندگی جمشید  محمودی، کارگردانی و نویسندگی نوید محمودی




خروجی تازه‌ترین گفتگوی بهمن فرمان‌آرا⇐”گنج قارون” شرافت داشت به بسیاری از فيلم‌هايي که امروز به اسم فيلم کمدي مي‌بينيم!/متأسفم که در “هزارپا” به همه چيزهايي که برايمان ارزشمند است و {ازجمله جانبازان جنگ} دهن‌کجي کردیم!!/سانسور آزاردهنده‌اي که از آن حرف مي‌زنيم، قبل از انقلاب هم وجود داشت!/قرار شد فيلم‌ خارجي اکران نشود تا سينمايمان قوت بگيرد اما اتفاقاتي در سينماي ما رخ مي‌دهد که مي‌گوييم صد رحمت به فيلمفارسي‌ها!/چهل سال به ناصر ملک‌مطيعي اجازه کارکردن داده نشد فقط به جرم اینکه تيپ جاهلی بازي مي‌كرد و حالا فیلمهایی روی پرده می‌رود که حرف‌هاي دوپهلو و سه‌پهلو درباره مسائل جنسي مي‌زنند!!/من تهيه‌کننده “در امتداد شب” هستم که هنوز هم پرفروش‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران است ولی درعین حال تهیه‌کننده اولین فیلم کیارستمی هم هستم/سریال‌های ترک جای تلویزیون را گرفته‌اند چون تلویزیون به رادیو تبدیل شده و مدام دونفر را در تلویزیون می‌بینیم که نشسته‌اند و حرف می‌زنند

سینماروزان: انتقاد از سینمای کمدی ایران و پسرفتی که در سالهای اخیر داشته و در عین حال اقبال مخاطبان به این نوع سینما ادامه دارد. برای مخاطب مهم نیست فلان به‌اصطلاح کارشناس در بهمان برنامه تلویزیون چگونه سینمای کمدی را می‌نوازد؛ او همچنان علاقه دارد به تماشای محصولات پاپ‌کورنی چه در سینما چه در شبکه خانگی و چه در سامانه‌های ویدیوی درخواستی.

بهمن فرمان‌آرا کارگردان باسابقه سینما که در این سالها همچنان با عطشی بالا به فیلمسازی ادامه داده جزو تازه‌ترین منتقدان سینمای کمدی است.

بهمن فرمان‌آرا با انتقاد از رواج نوعی ابتذال در سینمای کمدی به شرق اظهار داشت: وقتی درباره کمدی‌های رایج حرف می‌زنیم از فيلم‌هايي صحبت مي‌كنيم که به‌مراتب بدتر از «گنج قارون» هستند. به نظرم در مقايسه با فيلم‌هايي که امروز به اسم فيلم کمدي مي‌بينيم، «گنج قارون» شرافت داشت، چراکه به هر صورت قصه‌اي تعريف مي‌كرد. امروز مي‌بينيم که جواد عزتي و رضا عطاران با هم مي‌رقصند! در واقع بار ديگر به زمان فيلمفارسي برگشته‌ايم! براي من عجيب است. چطور در کشوري که استعدادهاي فراواني وجود دارد و بخشي از آنها را در جريان فيلم‌سازي مي‌بينيم، استعدادها اين‌قدر راحت از دست مي‌روند! قطعا سينما، هنري است که به نيروي تازه‌نفس نياز دارد و مي‌بينيم که بسياري از نيروهاي تازه‌نفس مسير درستي نمي‌روند.

فرمان‌آرا درباره قدمت سانسور در سینمای ایران گفت: وقتي از سانسور حرف مي‌زنيم، اين نکته را هم بايد در نظر داشته باشيم که پيش از انقلاب نيز با چنين مواردي روبه‌رو بوده‌ايم. پيش از انقلاب براي نمايش فيلم «شازده احتجاب» با ماجراي سانسور مواجه شديم. زماني که قرار بود فيلم نمايش داده شود، به‌صراحت به من گفته شد شانس آوردي که در جشنواره فيلم تهران جايزه بهترين فيلم را گرفتي؛ در غير اين صورت هرگز فيلم نمايش داده نمي‌شد. مقصودم اين است که سانسور آزاردهنده‌اي که از آن حرف مي‌زنيم، در دوره قبل نيز وجود داشت. غم‌انگيز است که بسياري از استعدادهاي خوب فيلم‌سازي آماده ورود به اين عرصه هستند، اما موانعي مانع از ورود آنها به جريان فيلم‌سازي حرفه‌اي مي‌شود. من، مهرجويي يا کيميايي اگر يک يا دو فيلم ديگر بسازيم، تأثيري در جايگاهمان در سينما ندارد؛ صحبت‌هاي من درباره کارگردانان جوان سينماست، کساني که قرار است سينما را سر پا نگه دارند. سينماي ما تا پيش از انقلاب در کنار فيلم‌هاي خارجي نمايش داده مي‌شد، بعد از انقلاب نمايش فيلم‌هاي خارجي را هم حذف کرديم؛ بنابراين رقابتي که در گذشته با اکران فيلم‌هاي خارجي داشتيم، الان وجود ندارد؛ يعني بار ديگر در همان چاله گير افتاده‌ايم. امروز فيلم‌ها براي فروش بيشتر بايد مبتذل باشند! درجه ابتذالي که باورکردني نيست. در فيلم «هزارپا» آدم‌هايي که در جنگ آسيب ديده‌اند، با پاي مصنوعي بولينگ بازي مي‌كنند! متأسفم که به همه چيزهايي که برايمان ارزشمند است، اين‌طور دهن‌کجي مي‌كنيم.

بهمن فرمان‌آرا با گلایه از کیفیت پایین فیلمهای کمدی اظهار داشت: قرار شد فيلم‌هاي خارجي اکران نشود تا سينمايمان قوت بگيرد؛ اما مي‌بينيم اتفاقاتي در سينماي ما رخ مي‌دهد که مي‌گوييم صد رحمت به فيلمفارسي‌ها. 40 سال به ناصر ملک‌مطيعي اجازه کارکردن داده نشد، جرم او فقط اين بود که تيپ جاهل را بازي مي‌كرد که در آن سال‌ها مخاطب، چنين شمايلي را مي‌پسنديد. الان در سينما چه مي‌بينيم؟ برخي فيلم‌هاي کمدي حال حاضر را نمي‌توان با خانواده ديد. شخصيت‌هايي که حرکات زشت انجام مي‌دهند و حرف‌هاي دوپهلو، سه‌پهلو درباره مسائل جنسي مي‌زنند و دوستاني که در شوراي پروانه ساخت و نمايش حضور دارند و برخي نيز با داشتن سالن سينما و دفتر پخش که توان تهيه‌کنندگي هم دارند، اين جريان را کنترل مي‌كنند.

این کارگردان با اشاره به سوابقش در تهیه‌کنندگی آثاری در گونه‌های مختلف گفت: هيچ‌کس از پول بدش نمي‌آيد، من هم از اين قاعده مستثنا نيستم و هيچ مخالفتي هم با پول‌ساز‌بودن فيلم ندارم، اما نبايد همه‌چيز را فداي درآمدزايي بيشتر کرد. من تهيه‌کننده فيلم «در امتداد شب» هستم که با وجود همه صحبت‌هايي که درباره آن مي‌شود، هنوز هم پرفروش‌ترين فيلم تاريخ سينماي ايران است. بليت اين فيلم دو تا تک توماني و سه توماني بود که فقط در اکران تهران 15 ميليون فروش کرد. حالا اين ميزان فروش را  ضرب ‌در مقدار بليت اين روزهاي سينما بکنيد و ببينيد چه رقمي خواهد شد. مقصودم اين است که اين حرفه را بلدم. از آن طرف فيلم‌هايي مثل «گزارش»، اولين فيلم بلند عباس کيارستمي را هم تهيه کرده‌ام.

فرمان‌آرا با نقد رسانه ملی گفت: تماشاچي رسانه ملي به 10، 15 درصد رسيده و جاي رسانه ملي را سريال‌هاي ترکي و رسانه‌هاي خارجي گرفته، به اين دليل است که از روز اول اشتباه کرديم و هر وقت تلويزيون را تماشا کرديم، فقط دو تا آدم نشسته‌اند و با هم حرف می‌زنند؛ اينکه به تلويزيون نياز ندارد، اين راديو است. درنظرنگرفتن سليقه ميليون‌ها تماشاگر نتيجه‌اش مي‌شود ريزش هرروزه اين رسانه و جذب‌شدن آنها به شبکه‌ها و رسانه‌هاي بيگانه. تلويزيون در تمام اين سال‌ها نشان داده است که رقيب نمي‌خواهد و هميشه به‌دنبال حفظ انحصارش است. مدتي قبل از همين رسانه ملي آقايي شروع به فحاشي به هنرمندان اين کشور کرد. مشخص است که با اين فرايند هر‌روز از تعداد مخاطبان رسانه ملي کم خواهد شد!




آقای وزیر! عیدی سینماگران را مستقیم و بی‌واسطه در اختیار خودشان بگذارید!

سینماروزان/محمد شاکری: به سال ۹۹ نزدیک میشویم ولی هنوز لیست اهالی سینمای برخوردار از عیدی میلیاردی۹۸ ارشاد، منتشر نشده و همچنان این پرسش پیش‌روی بدنه سینما باقیست که عیدی میلیاردی۹۸ ارشاد دقیقا به چه کسانی رسیده؟

در اغلب سازمان‌های دولتی یا غیردولتی وقتی می‌خواهند به زیردستان، عیدی یا پاداش دهند مستقیم به حساب شخص واریز می‌کنند نه آن که عیدی را دراختیار یک حلقه چندنفره قرار دهند که درباره توزیع آن تصمیم‌گیری کند.

عیدی۹۸ ارشاد به‌جای آن که مستقیم به حساب تک‌تک اعضای خانه سینما برود دراختیار حلقه بالادستی خانه سینما واگذار شد و این حلقه هم بنا به مصلحت خود، عیدی را میان روسای صنوف توزیع کرد که خود برای تقسیم آن تصمیم‌گیری کنند. همین واسطه‌تراشی بود که باعث شد دقیقا از فروردین۹۸ تا همین امروز کلی پرسش و سوءتفاهم درباره برخورداران از این عیدی شکل گیرد و کلی از سینماگران معترض باشند که چرا هیچ سهمی از عیدی نداشته‌اند؟

تعطیلی سینماها و پروژه‌های سینمایی به‌خاطر کرونا موجب شده پیش‌بینی شود به‌لحاظ اقتصادی، نوروز۹۹، نوروزی پرفشار برای بدنه سینما باشد و این وظیفه مدیران فرهنگی است که از بار این فشار بکاهند.

در این شرایط وزیر ارشاد اگر بناست به اعضای نزدیک به ۵هزارنفره خانه سینما، عیدی دهد بهترین و منطقی‌ترین روش آن است که با دریافت بانک اطلاعاتی سینماگران، این عیدی را به‌طور مستقیم به حسای تک‌تک اعضا واریز کند.

در سال ۹۸ حدود ۱میلیارد و ۴۰۰میلیون تومان عیدی از سوی ارشاد به سینماگران اختصاص داده شد ولی واسطه‌تراشی بر سر توزیع عیدی موجب شد بسیاری از اعضای خانه سینما، حتی یک ریال عیدی بهشان نرسد درصورتی که اگر همان ۱.۴میلیارد به‌طور مساوی و مستقیم میان ۵هزارعضو خانه توزیع می‌شد باید به هر نفر حداقل ۲۸۰هزار تومان عیدی برسد.

آزموده را آزمودن خطاست پس وزیر ارشاد اگر می‌خواهد با اعطای عیدی، نوروز۹۹ را برای تمامی سینماگران، شیرین کند، مبلغ‌ درنظرگرفته برای عیدی را به‌طور مستقیم و بی‌واسطه میان تمام اعضا تقسیم‌ کند.




این است خلق و خوی یکی از معدود بازماندگان سینمای قبل از انقلاب⇐برای جوانترها مجوز گرفت و حتی یک ریال هم نخواست

سینماروزان: کم نیستند تهیه‌کنندگانی محصول سینمای بعد از انقلاب که اولین پرسش‌شان از هر علاقمند به کارگردانی آن است که آیا سرمایه تولید را دارند یا نه و اگر پاسخ، مثبت باشد آن گاه درباره هزینه دریافت پروانه ساخت حرف می‌زنند.

اشتباه نشود! به لحاظ قانونی دریافت پروانه ساخت هزینه چندانی ندارد ولی چون تنها تهیه‌کنندگانی مورد تایید شورای‌عالی هستند که می‌توانند درخواست پروانه دهند در این اوضاع، کم تهیه‌کننده‌ای پیدا می‌شود که به‌طور رایگان و بی‌دریافت حق‌الزحمه، برای یک جوان، پروانه گیرد.

نادر طریقت کارگردان سینما روایتی ارائه داده از یکی از معدود بازماندگان سینمای قبل از انقلاب که بی هر گونه چشمداشت برای وی پروانه “اینجا هم باران می‌بارد” را گرفته؛ این بازمانده کسی نیست جز محمد متوسلانی بازیگر و کارگردان باسابقه.

نادر طریقت کارگردان سینما با نگارش نامه‌ای به شورای‌عالی تهیه‌کنندگان با ذکر خیر محمد متوسلانی، خواستار تقدیر از او شده است.

متن نامه نادر طریقت را بخوانید:

در زمانه‌ای که زمام تمام امور زندگی وابسته به مادیات شده، گذشت و جوانمردی، گوهر نایابی است که باید در این زمانه به آن ارج نهاد.
من به  عنوان یک کارگردان سینما برای ساخت فیلم جدید سینمایی خود سراغ یکی از قدیمی‌ترین تهیه‌کنندگان که لااقل شصت سال در این عرصه به عناوین مختلف، کارگردان، تهیه کننده و بازیگر حضور داشتند، رفته و از ایشان تقاضای کمک کردم تا برای من پروانه سینمایی بگیرند.
او با روی باز و انسانی همه جوره در کنار پروژه ایستاد و من پروانه ساخت و سپس نمایش خود را دریافت کردم.
این جوانمرد با وجودی که می‌توانستند دست کم یکصد میلیون تومان از بودجه فیلم و یا حتی ده درصدی از فیلم را صاحب شوند، گفتند حتی یک ریال هم از تو نمیخواهم. این جوانمرد با معرفت کسی نیز جز استاد محمد متوسلانی.




علی سرتیپی در گفتگویی صریح بیان کرد⇐تعطیلی‌های کرونایی، اکوسیستم سینما را به هم ریخته؛ این تعطیلی ممکن است دو تا سه ماه آینده ادامه داشته باشد!/ فیلم‌های زیادی پشت خط اکران مانده و ادامه تعطیلی سینماها، فشردگی زیادی ایجاد می‌کند!/آن‌قدر شرایط پیچیده است که هیچ افقی پیش‌روی سینما نیست!/وزارت ارشاد از همین حالا باید برنامه‌ای داشته باشد برای جبران ضرر و زیان ادامه تعطیلی سینماها!

سینماروزان: تا اینجا و به‌دلیل شیوع کرونا، سه هفته‌ای سینماها تعطیل شده‌اند و آن طور که علی سرتیپی مدیرعامل فیلمیران گفته هیچ بعید نیست این تعطیلی دو الی سه ماه دیگر ادامه داشته باشد و در این صورت جبران ضرر و زیان وارده به شدت دشوار خواهد شد.

علی سرتیپی با اشاره به نامعلوم بودن وضعیت پیش‌رو به ایسنا بیان کرد: واقعا خود ما هم نمی‌دانیم که این وضعیت تا کی ادامه دارد و آیا اول فروردین سینماها امکان باز شدن دارند یا تا آخر فروردین شرایط ادامه دارد، فقط امیدوار هستیم که به زودی فضا برای بازگشایی سینماها مناسب باشد اما فعلا چیزی در اختیار ما نیست و فکر می کنم کمتر کسی اطلاع دقیق داشته باشد که چه چیزی پیش خواهد آمد. اما با این حال با قطعیت می‌توان که تا پایان اردیبهشت ماه تبعات این اتفاق (شیوع ویروس کرونا) را خواهیم داشت و اکوسیستم اکران سینماها قطعاً به هم می‌ریزد.

وی ادامه داد: یکی از مشکلات عمده‌ای که الآن وجود دارد این است که فروش خوب و در واقع تامین ذخیره بسیاری از ماه‌های سال در سینما در همین فروردین رخ می‌داد چون معمولا در این مدت دو تا سه برابر ماه‌های عادی فروش داشتیم و به همین دلیل می‌گویم الان اکوسیستم سینما به هم ریخته است. ضمن اینکه فیلم‌های زیادی هم پشت صف اکران می‌مانند که فشردگی زیادی ایجاد می‌شود.

سرتیپی گفت: دوستان در سازمان سینمایی و خانه سینما باید از همین الان راهکارهای مختلف را در ارتباط با هر پدیده‌ای که فکر می‌کنند اتفاق بیفتد پیش‌بینی کنند، یعنی سناریوهای مختلفی را از حالا در نظر بگیرند که اگر مثلا تا سه ماه یا دو ماه آینده وضعیت ادامه داشت سینما چگونه با شرایط برخورد کند، به ویژه برای سالن‌هایی که با تعطیلی مواجه شده‌اند مشخص نیست چه اتفاقی در انتظارشان است.

سرتیپی تاکید کرد: این‌ها مسائل مهمی است که انتظار داریم وزارت ارشاد برای آن‌ها برنامه‌ریزی کند چون حداقل الان می‌توانند سناریوهای مختلف را بررسی کنند تا در مقابل عمل انجام شده قرار نگیریم.

او خاطرنشان کرد: البته خوشبختانه رئیس سازمان سینمایی اهل برنامه ریزی است و امیدواریم برای این کار سریع‌تر برنامه‌ریزی و راهکاری صورت گیرد.

این تهیه‌کننده سینما درباره برای افزایش احتمالی قیمت بلیت سینماها نیز توضیح داد: معمولا پخش‌کنندگان و سینماداران نظری جمع بندی شده را به سازمان سینمایی اعلام می‌کنند و در نهایت وزارت ارشاد است که در این باره تصمیم گیری می‌کند. تا به حال هر سال افزایش قیمتی را داشتیم ولی امسال واقعا نمی‌دانم چطور پیش می‌رود و شاید دور از انتظار نباشد که مثلا با توجه به افزایش دستمزدها قیمت بلیت هم کمی افزایش پیدا کند اما فعلاً شرایط آنقدر پیچیده است که هیچ افقی پیش روی ما نیست تا بدانیم چه اتفاقی می‌افتد. باید این مرحله پشت سر گذاشته شود تا بعد درباره آن تصمیم گیری کنیم.




ادعای رسانه دانشگاه آزاد ⇐ مجری زن “من و تو” مسئول آرای مردمی جشنواره فجر بوده!

سینماروزان: هک شدن صفحه اجتماعی سالومه سیدنیا مجری زن یک شبکه ماهواره‌ای و انتشار مراوداتی که وی با برخی سلبریتی‌های داخل و ازجمله ب.الف ، پ.پ ، الف.ژ ، ح.پ ، ت.م ، م.الف ، ش.ش ، ع.الف، ر.ص ، ع.الف ، ش.ص و… داشته درعین شگفتی مخاطبان، واکنش‌های تندی را هم از سوی رسانه‌های دست راستی موجب شده.

از جمله این رسانه‌ها، روزنامه فرهیختگان متعلق به دانشگاه آزاد است که در گزارشی مرتبط با این ماجرا مدعی شده سالومه سیدنیا، مسئول برگزاری بخش آراء مردمی در جشنواره فیلم فجر از طرف خانه سینما بوده است!

“فرهیختگان” نوشت: در روزهای اخیر برگه اینستاگرام یکی از مجریان زن شبکه فارسی زبان «من‌وتو» با بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار دنبال‌کننده هک شده است که صاحب این برگه سالومه سیدنیا بود.

این روزنامه ادامه داد: سیدنیا پیش از این در ایران به عنوان خبرنگار روزنامه‌های «ایران» و «زن» فعالیت داشت و پنج سال مسئول برگزاری بخش آراء مردمی در جشنواره فیلم فجر از طرف خانه سینما بود. او در آن دوره بازی در یکی از سریال‌های تلویزیون ایران را هم تجربه کرده بود. آنچه به این رویداد اهمیت ویژه‌ای داد و باعث تولید اخباری پیرامون آن شد، انتشار چت‌های خصوصی سیدنیا با بسیاری از هنرپیشه‌ها و خواننده‌های فعال در داخل کشور بود.

باید منتظر ماند و دید واکنش دست‌اندرکاران جشنواره فجر و همچنین هیات مدیره خانه سینما به این ادعاها چیست؟ اساسا اگر این ادعا، صحت داشته باشد مجری زن “من و تو” با کدام عقبه درگیر شمارش آرای مردمی فجر شده؟؟




بدون اعلام برنامه برای جبران ضرر و زیان وارده⇐امتداد تعطیلی سینماها تا یک هفته دیگر

سینماروزان: حتی بعد از گلایه‌های رییس انجمن سینماداران مبنی بر ضرر و زیان وارده به سینماها به‌خاطر تعطیلی درنتیجه شیوع کرونا، باز ارشاد حکم به امتداد تعطیلی سینماها تا یک هفته‌ دیگر داده بدون اعلام برنامه‌ای برای جبران ضرر و زیان وارده به سینماداران.

وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدور اطلاعیه‌ای تازه، از ادامه تعطیلی تمام مراکز فرهنگی، هنری و سینمایی به مدت یک هفته دیگر خبر داد و بدین ترتیب تعطیلی سینماها یک هفته دیگر ادامه خواهد داشت.

این امتداد تعطیلی اگر با جبران ضرر و زیان وارده به سینماگران و صاحبان آثار همراه نباشد یقینا صنف سینماداران را با مشکلات جدی روبرو خواهد کرد.




از جمشید آریا و ثریا قاسمی تا نیکی کریمی و مهدی سلطانی و امین حیایی و…⇐قدردانی چهره‌های سریال ضدفساد از جامعه پزشکی-درمانی

سینماروزان: در روزهایی که مردم با ویروس کرونا دست و پنجه نرم میکنند و این بیماری نه فقط زندگی مردم بلکه حتی فعالیتهای فرهنگی و هنری را تحت الشعاع قرار داده است و همه نگاهها به سمت پزشکها و پرستارهاست، شماری از فعالان سینما و تلویزیون که درگیر سریال “آقازاده” با مضمونی ضدفساد اقتصادی برخی آقازادگان هستند به بزرگان سینما و تلویزیون خداقوت گفتند.

مجموعه عوامل سریال “آقازاده” به نویسندگی و تهیه کنندگی حامد عنقا و کارگردانی بهرنگ توفیقی با انتشار یک متن در صفحه اجتماعی سریال به پرستاران و کادر پزشکی و درمانی خداقوت گفتند.

در این متن آمده است: دل تک تک ما به شما گرم است. دل تک تک ما پیش شماست. قدردان ایثار و زحمات بی وقفه پرستاران، پزشکان و همه کادر بهداشت و درمان کشور هستیم. خداوند حافظتان باشد که حافظ مردمید.

پای این متن، نام چهره‌هایی مختلف به چشم میخورد از جمله : امین تارخ، جمشید هاشم پور، امین حیایی، امیر آقایی، نیکی کریمی، سینا مهراد، کامبیز دیرباز، ثریا قاسمی، لعیا زنگنه، سامیه لک، سعید داخ و …




مرضیه برومند: ای کاش می‌توانستم در این روزهای کرونایی هم برای بچه‌ها، برنامه تلویزیونی بسازم

سینماروزان: این روزها به‌خاطر شیوع کرونا، کودکان و نوجوانان مجبور شده‌اند که بیشتر در خانه بمانند و کمتر از خانه خارج شوند و در این خانه‌نشینی هم بیش از هرچیز این رسانه‌های تصویری هستند که به کمک می‌آیند ولی صدحیف که بزرگان گونه کودک مدتهاست از تلویزیون فاصله گرفته‌اند.

مرضیه برومند کارگردان آثاری همچون “مدرسه موشها”، “تا به تا” و “خونه مادربزرگه” با اشاره به شباهت این روزها با دوران جنگ به نرگس عاشوری در “ایران” گفت: دهه شصتی‌ها در مواجهه‌شان با من از فضای پر از وحشت موشک‌باران دهه شصت می‌گویند و اینکه چگونه در آن ایام به برنامه‌های تلویزیونی پناه برده‌اند. ابراز آرامش کودکان دهه شصت از تماشای آن برنامه‌ها حکایت از آن دارد در این روزهای کرونایی هم می‌توان با تولید برنامه‌های مناسب از خشونت فضا کم کنیم.

مرضیه برومند ادامه داد: درست است که باید به کودکان‌مان درباره کرونا اطلاعات دهیم ولی باید در خانه فضایی را برای بچه‌ها فراهم‌ کنیم که از خانه ماندن خسته نشوند یعنی به غیر از تماشای برنامه‌های کودک، والدین باید با کودکان بازی کنند، مسابقه دهند و کاردستی درست کنند تا کودکی بچه‌ها گم نشود.

این نویسنده و کارگردان تاکید کرد: حالا که ترس از کرونا اپیدمیک شده مشخص می‌شود قرار دادن گربه‌های وحشتناک در “شهر موشها”ی یک و دو چقدر برای آشنا کردن کودکان با مقوله ترس و حس مراقبت از خود لازم و ضروری بوده. ای کاش می‌توانستم در این روزهای کرونایی هم برای بچه‌ها، برنامه تلویزیونی بسازم.




ورود مشاور یک بانک به شورای پروانه نمایش!!+ورود دو نفر دیگر به شورای پروانه ساخت

سینماروزان: در روزهایی که بیش از هر چیز دیگر اخبار کرونا در کانون توجهات است معاون نظارت اعضای تازه شوراهای پروانه ساخت و نمایش را معرفی کرد.

اکبر نبوی منش و مجید رضابالا دو نفری هستند که به عنوان اعضای جدید شورای پروانه ساخت معرفی شده اند که البته رضابالا همچنان در شورای پروانه نمایش هم حضور دارد.

حسن بلخاری که سابقه مشاورت هنری مدیرعامل بانک‌پاسارگاد و دبیری جشنواره فیلم 180ثانیه‌ای پاسارگاد را برعهده داشته نیز به شورای پروانه نمایش راه یافته است.

آثاری همچون “من دیه گو مارادونا هستم”، “بهمن” و “مرگ ماهی” ازجمله آثاری هستند که در دوران حضور بلخاری به عنوان مشاور هنری بانک پاسارگاد با حمایت این بانک تولید شده اند و البته جملگی آثاری کم رونق در گیشه بودند ولی جالب اینجاست که در هیات داوران جشنواره امسال پاسارگاد که همچنان بلخاری دبیرش است نام بهرام توکلی و روح الله حجازی کارگردانان “دیه گو…” و “مرگ ماهی” دیده میشود!!

حسن بلخاری پیشتر در شورای پروانه ساخت حضور داشته و با حکم جدید از شورای ساخت به نمایش رفته است.




واکنش یک صنف کلیدی سینمای ایران به درجه‌بندی پرشبهه سینماگران توسط سازمان⇐آقای وزیر! این، سومین رویارویی است!/در انتظار عواقب جبران‌ناپذیر این درجه‌بندی باشید

سینماروزان: درجه‌بندی پرشبهه سینماگران توسط سازمان سینمایی، اعطای درجه یک به اغلب سینماگران ارگانی و آنها که سابقه مدیریت داشته‌اند درکنار صدور درجه دو و سه برای برخی چهره‌های مجرب و به‌خصوص صدور درجه مدیریت تولید برای برخی کارمندان فعلی و قبلی سازمان سینمایی(اینجا را بخوانید ) به‌جز گلایه‌های بعضی سینماگران با واکنش یک صنف کلیدی سینمای ایران مواجه شده.

انجمن مدیران تولید سینمای ایران به ریاست محمدرضا منصوری با انتشار نامه‌ای سرگشاده خطاب به وزیر ارشاد هشدار داده که عواقب این درجه‌بندی پرشبهه دامن سینمای ایران خواهد گرفت.

متن بیانیه انجمن مدیران تولید سینمای ایران را بخوانید:

وزیر محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی!

باسلام و احترام

شفاف‌سازی اخیر سازمان سینمایی در اعلام نام برخی از افراد در خصوص اعطای درجه هنری، با عنوان شغلی «مدیریت تولید سینما» که هیچ سابقه‌ای در این حرفه ندارند، منجر به حیرت و اعتراض شدید جمعی از مدیران تولید باسابقه سینما شده است.

بعد از حذف انجمن مدیران تولید سینما از بخش تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر و جلوگیری از حضور مدیران تولید فیلم‌ها در مصاحبه مطبوعاتی سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، این سومین مورد رویارویی سازمان سینمایی با مدیران تولید سینما است.

آقایان تصمیم‌گیر!
نسل درخشان تهیه‌کننده‌های کنونی، زمانی خود از مدیران تولید حرفه‌ای و خلاق بودند، حرفه تهیه‌کنندگی در آینده نیاز به پشتوانه نیروی انسانی کاربلد دارد.
برادرانه هشدار می‌دهیم این تصمیمات اشتباه و ندادن پاسخی مناسب، عواقب جبران‌ناپذیری در سینمای ایران دارد.




رییس انجمن سینماداران متذکر شد⇐ضرر تعطیلی سینما به‌خاطر کرونا، فاجعه‌بار و در چهل سال اخیر بی‌سابقه بوده!/پرداخت‌های سینماداران در ماه آخر سال ۴برابر است ولی دریافتی به نزدیکی صفر رسیده!/به‌اندازه سینماداران، صاحبان آثار هم متضرر شده‌اند/وزارت ارشاد به‌دنبال تدابیری برای جبران ضرر و زیان وارده باشد

سینماروزان: امتداد تعطیلی سینماها به‌خاطر شیوع ویروس کرونا رفته‌رفته ضرر و زیانش بر بدنه سینما را آشکار می‌کند؛ به‌خصوص که به‌نظر می‌رسد حالا حالاها درگیری با کرونا ادامه داشته باشد و هیچ بعید نیست که تعطیلی سینماها نیز طولانی‌تر از این شود.
در این شرایط اولین انتظاری که از مدیران سینمایی ارشاد می‌رود تصمیم‌گیری عاجل درباره جبران ضرر و زیان وارده به سینماست.

محمدقاصد اشرفی رییس انجمن سینماداران با اشاره به آسیبهای وارده به سینما به جام‌جم گفت: ضرر تعطیلی دوهفته‌ای سینماها بخاطر کرونا برای سینماداران و مجموعه سینما، فاجعه‌بار بوده و در چهل سال اخیر بی‌سابقه بوده است!

اشرفی ادامه داد: برآورد کامل خسارات مالی وارده نیاز به کارشناسی دارد به‌خصوص که در ماه اسفند به سر می‌بریم و پرداخت‌های سینماداران ۴برابر شده چون هم باید حقوق دهند و هم عیدی و پاداش و سنوات ولی دریافتی به نزدیکی صفر رسیده و اینها همه مشکلات زیادی را برای مجموعه سینما فراهم کرده.

رییس انجمن سینماداران با اشاره به لزوم ورود ارشاد به ماجرا تاکید کرد: همان طور که سینماداران خسارت دیده‌اند، صاحبان آثار روی پرده هم خسارت دیده‌اند و ما نیز راضی به زیان تهیه‌کنندگان و پخش‌کنندگان نیستیم و باید با هماهنگی ارشاد، تدابیری برای رفع ضرر و زیان وارده اندیشیده شود.




ادعای رسانه اصلاح‌طلب⇐ بخش عمده آثار جشنواره سی و هشتم تاکید داشتند بر اینکه قانون تنها دراختیار صاحبان قدرت و ثروت قرار دارد!!

سینماروزان: هرچه بیشتر از جشنواره پربحث سی و هشتم فجر دور می‌شویم، حجم اخبار حول جشنواره کمتر شده و حجم تحلیل‌های مرتبط با جشنواره، بیشتر و بیشتر می‌شود.

روزنامه اصلاح‌طلب “اعتماد” ازجمله تازه‌ترین تحلیلهای پیرامون آثار جشنواره را با این ادعا طرح کرده که بخش عمده آثار جشنواره، تاکید داشتند بر اینکه قانون تنها دراختیار صاحبان قدرت و ثروت قرار دارد!!

متن تحلیل “اعتماد” را بخوانید:

سي‌وهشتمين جشنواره فيلم فجر بيش از چهل فيلم سينمايي، مستند و كوتاه به نمايش درآمد. فيلم‌ها به لحاظ مضموني و ساختاري متنوع بود و از هر ژانري نمونه‌اي در فهرست فيلم‌هاي جشنواره يافت مي‌شد. فيلمسازان با دستمايه قراردادن سوژه‌هاي مختلف و در ژانر‌هاي گوناگون پيام و رويكردشان را نسبت به جامعه و آينده پيش رو مطرح ساختند. در ميان اغلب آثار جشنواره جايگاه و اعتبار قانون و قانونمداري در فيلم‌ها بسيار برجسته و پررنگ بود و نشان داد كاراكترها و قهرمانان اصلي و فرعي فيلم‌ها قادر نيستند از قوانين و مقرراتي كه در جامعه وضع شده براي رسيدن به حق و حقوق طبيعي و اوليه‌شان بهره‌مند شوند. در فضاي فيلم‌ها قانون تنها در اختيار صاحبان قدرت و ثروت قرار دارد و آن را تفسير به راي مي‌كنند و جامعه و مردم مجبورند براي نجات خودشان و تنگناهايي كه گرفتار شده‌اند از قانون عبور كنند يا اصطلاحا قانون را دور بزنند.

در فيلم «بي‌صدا حلزون» به كارگرداني بهرنگ دزفولي‌زاده نشان داده مي‌شود طبق قانون بيمه تنها كودكان ناشنوايي مي‌توانند از عمل جراحي رايگان كاشت حلزون براي شنواشدن بهره‌مند شوند كه زير چهار سال سن داشته باشند. اگر كودك ناشنوايي بيش از چهار سال سن داشته باشد نمي‌تواند از خدمات رايگان كاشت حلزون بهره‌مند شود و اگر خانواده نتواند هزينه جراحي سنگين آن را تامين كند اين كودك تا آخر عمر ناشنوا باقي مي‌ماند. هزينه ناشنوايي به مراتب براي جامعه سنگين‌تر است و بيمه حاضر نيست قانون خود را تغيير دهد تا افراد ناشنوا درمان شوند و بتوانند به جامعه بهتر خدمت كنند. در اين موقعيت مادر فداكار فيلم ناچار مي‌شود دست به انتخابي سخت بزند. در فيلم «پدران» در خلال داستان فيلم دو جوان در خودرويي هنگام رانندگي تصادف مي‌كنند. قانون پس از بررسي صحنه تصادف حكم مي‌دهد جواني كه مجروح شده و مواد مخدر مصرف كرده راننده خودرو بوده و جواني كه كشته شده سرنشين خودرو بوده است و بنابراين جوان مجروح عامل قتل تشخيص داده مي‌شود. پدر مقتول به استناد اين راي قانون شكايت مي‌كند و اتفاقاتي رخ مي‌دهد و در نهايت مشخص مي‌شود نماينده قانون غلط تشخيص داده است و پدر براي اثبات بي‌گناهي فرزندش مجبور مي‌شود به راه‌هاي خلاف قانون روي بياورد. در فيلم «شناي پروانه» فيلمي از شناي زني در استخر زنانه در فضاي مجازي پخش مي‌شود و شوهر زن ابتدا تلاش مي‌كند از طريق متصدي استخر عامل پخش فيلم همسرش را پيدا كند كه نمي‌تواند و دست به هنجارشكني و جنايت مي‌زند. در اين فيلم قانون قادر نيست باندهاي فساد و تبهكاري را شناسايي و دستگير كند اما هرگاه خلافكاران و باندهاي مافيايي مي‌خواهند رقيب‌شان را مجازات كنند به سهولت از قانون استفاده مي‌كنند و قانون در اين شرايط آماده و حاضر است. در فيلم «درخت‌گردو» مجروحان و بازماندگان حمله شيميايي عراق سال‌هاست با مشقت و رنج روزگار مي‌گذرانند و فرزندان آنها نيز معلول به دنيا مي‌آيند و اين وضعيت نسل اندر نسل در حال تكرار است و قانون براي اين قشر مظلوم كاري انجام نمي‌دهد و بسياري از فرزندان آنها مجبورند براي امرار معاش كولبري كنند. در فيلم «مغز استخوان» مرد بي‌گناهي براي تامين معاش خانواده و آينده بهتر آنان جرم قتلي را به گردن مي‌گيرد كه هيچ نقشي در آن نداشته و قانون نمي‌تواند اين حقيقت آشكار را كشف كند و حكم به اعدام مردم بي‌گناه مي‌دهد. برادر اين مرد با تحقيقات ابتداي حقيقت ماجرا را كشف مي‌كند و نشان مي‌دهد چشمان قانون به روي حقيقت بسته است. در فيلم «دوزيست» جواني فرصت‌طلب پنهاني محتويات قيمتي گاوصندوق همسايه را تخليه مي‌كند و به دنبال زندگي جديدش مي‌رود اما قانون دختر جواني كه روحش هم از اين سرقت خبر ندارد را طبق نظر صاحب متمول گاوصندوق بازداشت مي‌كند و نشان مي‌دهد قانون تنها به دنبال مختومه‌كردن پرونده‌هاست و هوشمندانه و با عدالت رفتار نمي‌كند. در فيلم «قصيده گاو سفيد» قانون به اشتباه مردي را مجرم تشخيص مي‌دهد و مرد به ناحق اعدام مي‌شود. يك سال بعد به همسر مرد خبر مي‌دهند براساس اطلاعات جديد شوهرش اشتباهي اعدام شده و طبق قانون براي گرفتن ديه به دادگاه مراجعه كند. زن از قانون پاسخ مي‌خواهد چرا چنين حكم فاجعه‌آميز و ناعادلانه‌اي صادر كرده‌ايد اما پاسخ قانع‌كننده‌اي دريافت نمي‌كند و مجبور مي‌شود با كودك معلولش تا آخر عمر اين درد جانكاه را تحمل كند. در فيلم «كشتار‌گاه» بحران اقتصادي كشور باعث شده برخي خانواده‌ها از روي ناچاري به قاچاق ارز روي بياورند. در اين كار عزيزان‌شان را از دست مي‌دهند و نمي‌توانند به قانون مراجعه كنند. بنابراين خودشان دست به كار مي‌شوند و جنايت‌هاي پي در پي در خفا اتفاق مي‌افتد و از قانون و عدالت خبري نيست. در فيلم «مردن در آب مطهر» موضوع هميشگي قاچاق انسان مطرح مي‌شود و نشان مي‌دهد قانون چشمش را روي اين معضل بسته و هنگامي كه جنازه‌اي در اين رابطه كشف مي‌كند تحقيقات رايج اداري انجام مي‌دهد و براي برطرف كردن معضل قاچاق انسان اقدام موثري انجام نمي‌دهد. د رفيلم «خون شد» به كارگرداني استاد مسعود كيميايي، مرد مصلحي كه از زندان رهايي يافته با مشاهده وضعيت اسفناك خانه و خانواده‌اش اميدي به قانون و اجراي عدالت ندارد لذا دست به چاقو مي‌شود و يك‌تنه براي اصلاح امور به پا مي‌خيزد. در فيلم «خروج» كه برگرفته از رويدادي واقعي در دهه هشتاد است، فرامرز قريبيان در نقش رحمت بخشي جانباز كشاورزي است كه از بي‌عدالتي و ناكارآمدي نمايندگان قانون به ستوه آمده و براي پايان دادن به اين وضعيت به همراه چند كشاورز زجر كشيده با تراكتور به سمت تهران حركت مي‌كند و سرانجام نيز قانون براي او كاري انجام نمي‌دهد. جايگاه قانون و عدالت در فيلم‌هاي مستند و كوتاه جشنواره نيز به همين منوال بود و شخصيت‌ها براي دستيابي به حق و حقوق‌شان مجبور بودند دست به اقداماتي بزنند كه غيرقانوني محسوب مي‌شود. با نگاهي عميق و تحليلي به آنچه در ساختار و حوزه‌هاي مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي كشور مي‌گذرد و نيز با نگاهي به آمار رو به تزايد فساد و جرايم در جامعه مي‌توان به جايگاه و اعتبار قانون در كشور پي برد و ما به ازاي واقعي داستان فيلم‌ها را در سطح كشور يافت.

فيلمسازان با اين‌گونه فيلم‌ها زنگ‌هاي خطر را به صدا درآوردند و به متوليان امور و حكمرانان هشدار مي‌دهند قانون و عدالت در كشور درست اجرا نمي‌شود و بسياري از قوانين جوابگوي نيازها و مطالبات امروز مردم نيست و نياز به بازنگري و اصلاح دارد و اگر تحولي اورژانسي ايجاد نشود ادامه اين روند كشور را به بن‌بست مي‌كشاند.




دو پرسش کلیدی رسانه اصولگرا⇐وزارت ارشاد برای جبران ضرر و زیان سینماهای تعطیل شده به‌خاطر کرونا، چه برنامه‌ای دارد؟؟/وزارت ارشاد برای جلوگیری از شیوع کرونا، جشنواره‌هایی مثل جهانی(؟) فجر را تعطیل خواهد کرد یا دستور به برگزاری آنلاین(!) آنها خواهد داد؟

سینماروزان: ادامه شیوع کرونا که منجر به ادامه تعطیلی سینماها و محل اجتماعات شده است، پرسشهایی کلیدی را شکل داده هم درباره چگونگی جبران ضرر و زیان سینماها و هم درباره احتمال تعطیلی جشنواره‌های پیش‌روی دولتی.

روزنامه اصولگرای “جوان” در گزارشی به طرح هر دو پرسش پرداخته.

متن گزارش “جوان” را بخوانید:

تعطیلی سینماها به‌خاطر جلوگیری از شیوع کرونا یک‌ تصمیم کاملا منطقی است که از سوی وزارت ارشاد اتخاذ شده و به‌ نظر می‌رسد تا پایان مهار کرونا هم ادامه داشته باشد.

با این حال دو نکته سینمایی درباره کرونا وجود دارد؛ اول درباره ضرر و زیانی است که به خاطر تعطیلی سینماها بر سینماداران و صاحبان آثار سینمایی وارد می‌شود.

واقعیت آن است که بخشی از سینماهای ایران بدون وابستگی دولتی و در بخش خصوصی اداره می‌شوند و یقینا تعطیلی سینماها آنها را از رونق می‌اندازد.

تعطیلی سینماها بخاطر کرونا اگر ادامه‌دار شود یقینا مشکلاتی جدی سرراه پرداخت دستمزد کارمندان سینماها ایجاد خواهد کرد. وقتی سینمادار درآمدی ندارد نمی‌تواند دستمزد عوامل را پرداخت کند و این عدم پرداخت دستمزد، اقتصاد سینما را دچار بحران خواهد کرد.

از آن سو صاحبان آثاری که فیلمهایشان روی پرده است یا در برنامه اکران قرار داشت هم بلاشک از این تعطیلی سینما متضرر خواهند شد؛ به هر حال همه فیلمهای روی پرده که با منابع دولتی تولید نشده بودند و چشمشان به اکران به‌عنوان منبعی برای بازگشت سرمایه بود و حالا این منبع را از دست داده‌اند. وزارت ارشاد برای جبران ضرر سینماداران و صاحبان آثار، چه برنامه‌ای دارد؟؟

دومین نکته تعطیلی محافل سینمایی به‌خاطر کرونا به سرنوشت جشنواره‌هایی بازمی‌گردد که بناست در آینده نزدیک برگزار شوند و نزدیکترین جشنواره نیز جشنواره جهانی فجر است. وزارت ارشاد برای جلوگیری از شیوع کرونا این جشنواره‌ها را تعطیل خواهد کرد یا شکل برگزاری آنها را تغییر خواهد داد؟

زیربنای هر جشنواره جهانی و بخصوص جشنواره جهانی فجر حضور محصولات و مهمانان خارجی است. با توجه به شیوع کرونا در داخل و خارج، امکان حضور مهمانان خارجی چقدر وجود دارد؟؟ و آیا مهمانان در بدو ورود قرنطینه خواهند شد؟؟

از آن گذشته با توجه به بالا رفتن خطر شیوع کرونا در مناطق عمومی، اصلا امکان برگزاری جشنواره جهانی به صورت عمومی وجود دارد یا آن که به مانند برنامه‌های آموزشی دانشگاهها، جشنواره شکل آنلاین به خود خواهد گرفت؟




پیام اهدای خرس طلای برلین به “شیطان وجود ندارد” پیش‌چشم اتوبوسی از مدیران متبوع نظام⇐محکومیت قضایی داشته باش و بی‌مجوز نظام، فیلم بساز!!

سینماروزان: اهدای خرس طلای برلین۲۰۲۰ به فیلم “شیطان وجود ندارد” ساخته محمد رسول‌اف بیش از هر چیز یک پیام را به ذهن متبادر می‌کند.

جشنواره برلین به محصولات رسمی سینمای نظام که از کانال ممیزی ارشاد گذشته‌اند، روی خوش نشان نداده و هرچقدر هم که درباطن وابسته به نظام باشی ولی درظاهر نباید ساختار نظام را به‌رسمیت بشناسی و بخصوص ممنوع‌الخروج باشی تا خرس طلا بگیری.

پنج سال پیش جعفر پناهی که به‌خاطر ممنوع‌الخروجی نتوانسته بود ایران را ترک کند خرس طلای برلین را برای فیلم “تاکسی” گرفت و حالا محمد رسول‌اف که به‌خاطر محکومیت قضایی، ممنوع‌الخروج بوده، خرس طلا را برای فیلم “شیطان وجود ندارد” گرفته است.

در این فاصله پنج ساله نه‌تنها هیچ فیلمی از ایران برنده خرس طلا نشده بلکه تقریبا هیچ فیلمی از جریان رسمی سینمای نظام نتوانسته جایگاهی درخور در این جشنواره داشته باشد.

این، یک نقشه‌راه است از سوی برلین پیش‌روی فیلمسازان ایرانی؟؟ حتی اگر عمویتان، یکی از مدیران اقتصادی متبوع نظام هم باشد(!) باز برای دلبری از برلین اول باید اقدام به تولید فیلم بدون مجوز کنید و از آن سو یک ممنوع‌الخروجی هم بزنید تنگش تا خرس طلا برایتان رزرو شود؟؟

این نقشه‌راهی است که کمابیش مدتهاست جریان داشته ولی در سالهای اخیر قوت یافته! یادمان نرفته که حتی اصغر فرهادی نیز در دورانی به خرس طلای برلین دست یافت که شائبه توقیف “درباره الی” به‌خاطر بازی پررنگ گلشیفته، در اذهان پیچیده بود.

بدیهی است که این الگو به‌زودی از سوی شماری دیگر از فیلمسازان ایرانی به‌کار گرفته خواهد شد و در سال ۲۰۲۱ ده‌ها فیلم بدون مجوز برای حضور در برلین درخواست خواهند داد!

ولی آیا این الگو کافیست یا آن که برلین، سال به سال، دوز مخالفت با نظام را بالاتر می‌برد یعنی اگر حالا با زدن سازمان زندانها و ارائه تصویری اگزجره از ماموران اعدام، برلین، راضی شده به اهدای خرس طلا، دو سال دیگر زدنی به‌مراتب فراتر و دندان‌گیرتر می‌خواهد؟؟

این، ساده‌ترین نتیحه‌گیری روندی است که برلین درپیش گرفته آن هم پیش چشم اتوبوسی از مدیران سینمایی متبوع نظام که راهی برلین شده‌اند.
رویکرد این مدیران دربرابر روند برلین چیست؟؟ با بودجه نظام به برلین می‌روند، چتری می‌زنند، عکسهایی می‌اندازند و منفعلانه نظاره‌گر بی‌ارزش شدن سال به سال مجوزهایشان خواهند شد یا آن که طرحی نو درمی‌اندازند برای عوض کردن بازی برلین؟؟




رسانه اصولگرا: فرخ‌نژاد و تنابنده از جکی چان درس بگیرند

سینماروزان: واکنش‌های چهره‌های مشهور به ماجرای شیوع کرونا چنان که باید مشهود نبوده است و یک دلیل این امر را باید واهمه این جماعت از افتادن مجدد در “دام تکرار میکنم”ی دانست که عواقبش همچنان بدنه جامعه را درگیر کرده.

روزنامه اصولگرای “جوان” با نقد انفعال اخیر سلبریتی‌ها، در گزارشی با تیتر “فرخ‌نژاد و تنابنده از چینی‌ها درس بگیرند” از این گونه چهره‌ها خواسته در مبارزه با کرونا ، واکنشی فعالانه داشته باشند.

متن گزارش “جوان” را بخوانید:

رفتار سلبریتی‌های چینی و کره‌ای برای همتایان ایرانی دست‌کم در مورد ماجرای شیوع ویروس کرونا می‌تواند الگوی مناسبی برای برخی همتایان ایرانی‌شان باشد. این روز‌ها و پس از شیوع ویروس کرونا در برخی کشور‌های جهان، سلبریتی‌ها در دو کشور چین و کره‌جنوبی بدون اینکه اقدام به نق‌زنی کنند به یاری دستگاه‌هایی رفته‌اند که در خط مقدم مقابله و مبارزه با این معضل هستند.

رفتار این قشر در مقایسه با برخی سلبریتی‌ها در ایران می‌تواند درس‌آموز باشد. همین سال گذشته بود که حمید فرخ‌نژاد بازیگر ایرانی عنوان کرده بود ۸۰ میلیون ایرانی فدای یک تار موی پسرم و این را بگذارید کنار واکنش هنرمندانی مانند جکی چاون یا کارگردان کره‌ای فیلم اسکاری «انگل» که بدون اظهارنظر‌های طلبکارانه و عوام‌فریبانه آنچه از دستشان برمی‌آید را برای ادای دین به جامعه و هموطنانشان انجام می‌دهند.

هیچ کدام از چهره‌های مشهور در این کشور‌ها در این وانفسا درصدد خودنمایی برنیامدند، هیچ کس فرصت را برای کاسبی و دلالی از طریق تبلیغ کالا یا دارویی مثلاً شفابخش مهیا ندید. چهره‌ها در این کشور‌ها نشان دادند که آرامش و مصلحت جامعه برایشان بر هر چیزی رجحان دارد. آن‌ها هم می‌توانستند بازار طعنه و کنایه و مچ‌گیری راه بیندازند و از این طریق با روان جامعه بازی کنند، اما چنین نکردند.

رفتار‌های غیرمسئولانه قاعدتاً در میان همه سلبریتی‌های ایرانی رواج ندارد و صرفاً شلوغ‌بازی تعدادی از این افراد که اتفاقاً از سواد و دانش کمتری برخوردارند، فضای جامعه را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ افرادی که درباره هر چیز نظر می‌دهند و در این اظهارنظر‌های اغلب غیرکارشناسانه بعضاً تحقیرملی و بی‌ثبات کردن روانی جامعه موج می‌زند.

به یاد بیاوریم که در جریان زلزله دو سال پیش و تنها چند ساعت پس از آن فاجعه دردناکی که روحیه همه ایرانی‌ها را جریحه‌دار کرد، یکی از سلبریتی‌های وطنی از خانه‌هایی که صرفاً دیوارشان تخریب شده بود به عنوان طویله یاد کرد و بعد‌ها و پس از کشته شدن یک روحانی به دست یکی از اراذل همدان معلوم شد که قاتل تحت تاثیر توئیت یکی از همین سلبریتی‌ها که اساساً ماهیتی دروغ داشت، دست به جنایت زده بود و بعدتر معلوم شد آن سلبریتی نیز تحت تاثیر یک سلبریتی دیگر دست به انتشار آن توئیت ساختگی زده بود. حالا که خبر می‌رسد در کشور‌های دیگر سلبریتی‌ها به شدت در مقابله با یک معضل ملی مسئولانه عمل می‌کنند خوب است که همتایان ایرانی ایشان هم کمی از این مسئولیت‌شناسی درس بگیرند.




خاطرات تهیه‌کننده “مارمولک” از نمایش “رمبو” برای رزمندگان عملیات بیت‌المقدس+توقیف “بازمانده” به‌خاطر بی‌حجابی زنان ارتش اسراییل

سینماروزان: اغلب تصاویر رسمی که رسانه‌های حاکمیت همچون صداوسیما از دوران جنگ و تاریخ هنر در ادوار مختلف ارائه می‌دهند، گاهی خیلی متفاوت است از آنچه در واقع روی داده است؛ فی‌المثل رسانه‌های رسمی مدام می‌خواهند رزمندگان را افرادی معناگرا معرفی کنند که هیچ گونه علقه هالیوودی هم نداشته‌اند ولی واقع امر چنین نیست.

منوچهر محمدی که سابقه تولید آثاری ماندگار همچون “مارمولک” و “میم مثل مادر” را در کارنامه دارد، با اشاره به خاطراتش از روزگار جنگ به “دنیای تصویر” گفت: با خانواده‌ام زمان جنگ در آبادان بودم و جالب اینجا که در جریان عملیات بیت‌المقدس و در فواصلی که عملیات نیست و رزمندگان کار خاصی نداشتند، گروهی بودند که برای تزریق روحیه به رزمندگان برایشان فیلم نشان میدادند و از جمله این فیلمها “اولین خون” با بازی سیلوستر استالونه در نقش جان رمبو بود!!

محمدی درباره انسان‌گرایی شرقی نضج‌یافته در سینمای ابتدای انقلاب ادامه داد: در آن دوران بصورت غریزی یا فکرشده فهمیدند اگر بخواهند پایه‌های تمدن اسلامی را وارد سینما کنند یک نمونه‌اش انسان‌گرایی شرقی-اسلامی است و برای همین بود که آن فیلمها به دنیا دعوت شد. مثلا در “مهاجر” یک ارتباط عارفانه با شیء پرنده روایت میشود یا در آثار عباس کیارستمی همین انسان‌گرایی به‌گونه‌ای دیگر ارائه شد ولی این انسان‌گرایی شرقی سرکوب شد و دریچه‌ها بسته شد.

منوچهر محمدی با ذکر مثال از تجربه‌ای که خودش در تولید “بازمانده” از سر گذرانده، بیان داشت: “بازمانده” یکی از فیلمهای شاخص سینمای ایران در رابطه با اشغالگری اسرائیل است که سال۷۴ تولید شد ولی توقیف شد! چرا؟ دلیلش این بود که فیلم، بی‌حجابی دارد! بی‌حجاب‌ها در این فیلم چه کسانی هستند؟ زن‌های ارتش اسرائیل یعنی من باید سر زن اسرائیلی که با اسلحه آمده دارد فلسطینی‌ها را می‌کشد، حجاب می‌کردم؟؟؟! درنهایت “بازمانده” سال ۷۴ توقیف شد و سال ۷۵ بعد از اینکه تعدادی از آقایان فیلم را دیدند، مجوز گرفت.




صدور پروانه نمایش “زنها فرشته‌اند۲”آرش معیریان و “چند میگیری گریه کنی۲”علی توکل‌نیا+صدور یک پروانه دیگر

سینماروزان: شورای پروانه نمایش فیلم های سینمایی برای سه فیلم مجوز نمایش صادر کرد.

پروانه نمایش قسمت دوم کمدی “زنها فرشته‌اند” که با عنوان “کافه عشق” پروانه ساخت گرفته بود به کارگردانی آرش معیریان صادر شده است.

قسمت دوم کمدی “چند میگیری گریه کنی؟” هم پروانه نمایش گرفته ولی بجای شاهد احمدلو کارگردان قسمت اول، این علی توکل‌نیا تهیه‌کننده کار است که کارگردانی را برعهده داشته.

فهرست کامل پروانه‌های صادره به شرح ذیل است:

— “زنها فرشته اند 2″ به تهیه کنندگی محمدحسین فرحبخش ، کارگردانی آرش معیریان و نویسندگی مجتبی جعفری

— ” تبسم تلخ” به تهیه کنندگی داریوش بابائیان و کارگردانی سید محمدرضا ممتاز و نویسندگی مهناز پورعطارو

— “چند میگیری گریه کنی 2” به تهیه کنندگی وکارگردانی علی توکل نیا و نویسندگی رحیم بهبودی‌فر