1

تعریض آتیلا پسیانی به فقدان آینده‌ای روشن در ایران⇐ اگر امید به زندگی در این کشور بیشتر بود، بچه‌های بیشتری داشتم!!+ذکر خاطره‌ای از نومیدی جمیله شیخی به کار هنری در ایران

سینماروزان: نبود آینده‌ای روشن برای جوانان و نوجوانان ایرانی بسیاری از خانواده‌ها را واداشته که به‌دنبال مجالی برای فرستادن فرزندان به آن سوی آبها باشند تا لااقل اگر فرزندان‌شان درس‌خوان و اهل تحصیل هستند، در کشوری تحصیل کنند که آینده‌ای روشن حداقل برای افراد تحصیلکرده وجود دارد.

آتیلا پسیانی بازیگر توانای ایرانی که دو فرزند با نامهای ستاره و خسرو دارد با تعریض به فقدان امید به آینده در ایران به ایسنا گفت: نمی‌توانید عشق و لذتی را که به واسطه داشتن فرزند دارید، از دیگران کسب کنید. هر کسی باید خود این لذت را تجربه کند مگر این‌که اصولا علاقه‌ای به این تجربه نداشته باشد.

پسیانی ادامه داد: من تمایل داشتم و دو بار پدر شدم؛ شاید اگر در کشوری زندگی می‌کردیم که امید به زندگی بیشتر و شرایط برای جوانان آسان‌تر بود، حتی بچه‌های بیشتری داشتم.

آتیلا پسیانی با ذکر خاطره‌ای از مادر هنرمندش جمیله شیخی که معتقد بوده آینده‌ای برای هنرمندان موجود نیست، بیان داشت: مادرم نه تنها هیچ اشتیاقی برای حضور من در فضای هنری نداشت، بلکه به دلایلی نامعلوم با این موضوع کاملا مخالف بود و نمی‌دانم چرا دلش می‌خواست من حقوق سیاسی بخوانم؛ رشته‌ای که خیلی از آن بدم می‌آمد!

پسیانی افزود: مادرم تمام تلاشش را به کار گرفت که من به این سمت نیایم، ولی هر چه بیشتر مرا منع می‌کرد، حریص‌تر می‌شدم و در نهایت در نوجوانی وارد فضای تئاتر شدم، هرچند زمینه کارهای من با فعالیت‌های مادرم کاملا متفاوت و گاه متضاد بود.




معضل آلودگی هوا و پدیده ریزگردها⇐ مضمون دو فیلم از آثار جشنواره فجر+عکس

سینماژورنال: آلودگی هوا امسال هم به مانند سالهای گذشته نفس شهروندان تهرانی را گرفته است.

به گزارش سینماژورنال این تنگی نفس آن قدر شدید شده است که مدیران مملکتی مرتب به تعطیلی مدارس حکم می‌دهند.

در بروز آلودگی هوا در کنار آلاینده‌های شیمیایی این ریزگردها هم هستند که نقش داشته‌اند. ریزگردها که از جنوب غرب وارد ایران شد ابتدا در خوزستان شیوع یافت، کم‌کم غرب ایران را درنوردید و تابستان امسال حتی به تهران هم رسید.

جشنواره سی و چهارم فیلم فجر هم از بروز آلودگی هوا و معضل ریزگردها در امان نیست چراکه دو فیلم از آثار جشنواره امسال، این دو پدیده را دستمایه خلق درام قرار داده اند.

 رویارویی یک دختر و پسر در بحبوحه آلودگی هوا

“وارونگی” تازه ترین فیلم بهنام بهزادی کارگردانی که پیشتر با “قاعده تصادف” در جشنواره سی و یکم مورد توجه قرار گرفته بود هرچند درباره رویارویی یک دختر و پسر بعد از مدتهاست اما مسأله آلودگی هوا در فیلم مورد توجه قرار گرفته است.

وارونگی هوا یا وارونگی گرمایی به پدیده‌ای گفته می‌شود که در آن برخلاف حالت طبیعی، دما، با افزایش ارتفاع نیز زیاد می‌شود و در این شرایط درجه حرارت پایین جو کمتر از طبقه فوقانی است. در شهرهای بزرگ وارونگی هوا معمولا باعث آلودگی هوا می‌شود.

سحر دولتشاهی و ستاره پسیانی در نمایی از "وارونگی"
سحر دولتشاهی و ستاره پسیانی در نمایی از “وارونگی”

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارد که در “وارونگی” داستان پیرزنی روایت می‌شود که بر اثر آلودگی هوا وضعیت جسمی نامساعدی پیدا می‌کند و در این شرایط دخترش تصمیم می‌گیرد او را از تهران خارج کند و در این بین رویارویی دختر با پسری سابقا آشنا است که گره درام را شکل می‌دهد.

سحر دولتشاهی و علی مصفا نقشهای اصلی فیلم را بازی کرده اند و در کنار آنها شیرین یزدان بخش، ستاره پسیانی، رویا جاویدنیا و علیرضا آقاخانی هم حضور داشته اند. علی مصفا نقش اصلی مرد فیلم یعنی کاراکتری را ایفا کرده که انگار به بیماری ریوی دچار است.

پدیده ریزگردها به آشکار شدن تعارضات نسلهای مختلف منجر می‌شود

“دختر” تازه ترین محصول رضا میرکریمی مدیرعامل خانه سینما هرچند در ظاهر داستانی اجتماعی درباره تعارضات نسلهای مختلف را روایت می کند اما در بخشی از فیلم به صراحت به پدیده ریزگردها اشاره شده است.

شنیده‌های سینماژورنال حکایت از آن دارد که داستان “دختر” که با حمایت سازمان منطقه آزاد اروند تولید شده است درباره دختر نوجوانی است که برای شرکت در یک مهمانی از آبادان به تهران می‌آید بدون اینکه پدرش از ماجرا خبر داشته باشد. برنامه دختر این است که بعد از شرکت در مهمانی با اولین پرواز به آبادان بازگردد اما پدیده ریزگرد(!) باعث لغو تمامی پروازها شده است…

دختر نوجوان چاره‌ای نمی‌یابد جز اینکه نزد عمه‌اش که سالهاست در تهران ساکن است رفته و یک شب را کنار وی سپری کند اما گذشته عمه و البته پدری که به جستجوی وی به تهران آمده است اتفاقات متفاوتی را برای این دخترک شکل می‌دهد.

ماهور الوند فرزند سیروس الوند کارگردان سینمای بدنه نقش اصلی فیلم را ایفا کرده است آن هم با عینکی که همواره بر چشمانش است. فرهاد اصلانی، مریلا زارعی، شاهرخ فروتنیان، هدایت هاشمی و قربان نجفی از دیگر بازیگران فیلم هستند.

ماهور الوند در نمایی از "دختر"
ماهور الوند در نمایی از “دختر”




برخورد تند بازیگر زن پیشکسوت با باران کوثری!+فیلم

سینماژورنال: تازه‌ترین محصول سینمایی آماده اکران باران کوثری “کوچه بی‌نام” است.

به گزارش سینماژورنال “کوچه بی‌نام” ساخته هاتف علیمردانی داستان زندگی دو خانواده جنوب شهری را روایت می کند که بروز یک اتفاق زندگی هر دو خانواده را دستخوش تغییر می کند.

باران کوثری در “کوچه بی نام” در نقش دختر جوانی بازی کرده که بازیگوشیهای جوانی باعث می شود برخوردهایی تند میان وی و مادرش که نقش اش را فرشته صدرعرفایی رخ می دهد.

در اولین تیزر منتشر شده از “کوچه بی نام” نیز فرشته صدرعرفایی را در حالی می بینیم که گویا خطاب به باران کوثری می گوید: خجالت بکش بدبخت! من واسه خودت میگم…

برای دیدن تیزر “کوچه بی نام” اینجا را کلیک کنید.

“کوچه بی نام” به جز فرشته صدرعرفایی و باران کوثری از حضور بازیگرانی چون فرهاد اصلانی، پانته آ بهرام،  امیر آقایی، محمدرضا غفاری، ستاره پسیانی، ملیسا ذاکری، علیرضا استادی، فرخنده منافی زاده، حمیدرضا محمدی، پروین ملکی، نیوشا جهانی، حسام رحیمی‌منش و علیرضا علویان بهره برده است.

برنامه های متفاوت برای اکران

“کوچه بی نام” از اواخر آذرماه و بعد از “شیفت شب” در گروه آزادی روی پرده خواهد رفت. پخش فیلم را موسسه فیلمیران برعهده خواهد داشت.

منصور لشکری قوچانی تهیه کننده “کوچه بی نام” برنامه های جالب و متفاوتی را برای اکران فیلم طراحی کرده که به مرور زمان درباره آنها اطلاع رسانی صورت خواهد گرفت.

برای تماشای پوسترهای “کوچه بی نام” اینجا و اینجا را کلیک کنید.




رونمایی از نخستین پوستر آخرین همکاری مشترک فرهاد اصلانی و باران کوثری+عکس

سینماژورنال: باران کوثری و فرهاد اصلانی از اواخر آذرماه با درامی با عنوان “کوچه بی نام” به سینماها می آیند.

به گزارش سینماژورنال باران کوثری نخستین بار شش سال قبل و در درام ملتهب و جنجالی “من مادر هستم” فریدون جیرانی با فرهاد اصلانی همبازی شد؛ فیلمی که البته با سه سال تأخیر روی پرده رفت.

این دو بازیگر در “قصه ها”ی رخشان بنی‌اعتماد هم ایفای نقش کردند اما در دو اپیزود مختلف از فیلم.

“مستانه” حسین فرحبخش سومین همکاری مشترک این دو بود که البته در این جا حجم بازی روبروی اصلانی و کوثری زیاد نبود.

فیلم پرمخاطب جشنواره سی و سوم و برنده سیمرغ بهترین بازیگری زن

آخرین همکاری مشترک این دو بازیگر تا اینجا “کوچه بی نام” است؛ فیلمی که با نام ابتدایی “مشرف به کوچه بی نام” پروانه ساخت گرفت و حین حضور در جشنواره سی و سوم فیلم فجر هم از جمله آثار پرمخاطب جشنواره بود و سومین فیلم پرمخاطب جشنواره شد.

باران کوثری به خاطر “کوچه بی نام” که به کارگردانی هاتف علیمردانی و تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی ساخته شده است سیمرغ بلورین بهترین بازیگری زن جشنواره سی و سوم را از آن خود کرد.

این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بهترین بازیگری نقش مکمل زن برای فرشته صدرعرفایی و بهترین چهره پردازی برای پیمان امیدواری هم بود.

داستان زندگی دو خانواده و رازی در دل پدر خانواده

“کوچه بی نام” به جز فرهاد اصلانی و باران کوثری از حضور بازیگرانی چون پانته آ بهرام، فرشته صدرعرفایی، امیر آقایی، محمدرضا غفاری، ستاره پسیانی، ملیسا ذاکری، علیرضا استادی، فرخنده منافی زاده، حمیدرضا محمدی، پروین ملکی، نیوشا جهانی، حسام رحیمی‌منش و علیرضا علویان بهره برده است.

این فیلم داستان زندگی دو خانواده در محله‌ای در جنوب شهر را روایت می کند. بروز رخدادی غیرمنتظره آرامش هر دو خانواده را به هم می ریزد و در این بین این پدر یکی از خانواده هاست که علاوه بر این رخداد باید با رازی که در دل دارد هم تقابل کند…

 پخش از اواخر آذرماه در گروه آزادی

“کوچه بی نام” بناست از اواخر آذرماه و بعد از “شیفت شب” در گروه سینمایی آزادی اکران شود. موسسه فیلمیران پخش فیلم را برعهده خواهد داشت.

به زودی تبلیغات رسمی فیلم آغاز می شود و تهیه کننده فیلم منصور لشکری قوچانی نیز برنامه‌های ویژه‌ای را برای اکران درست و سراسری فیلم طراحی کرده است.

در نخستین پوستر “کوچه بی نام” فضای سرخوشانه ای را می بینم که با لبخندهای فرهاد اصلانی، باران کوثری و پانته آ بهرام خلق شده است.

امین شفیعی طراحی پوستر را برعهده داشته است.

کوچه بی نام
نخستین پوستر “کوچه بی نام”




اسیدپاشی و قتل در تماشاخانه ایرانشهر!!!+عکس

سینماژورنال: مقوله اسیدپاشی که سال قبل اجتماع ایران اخبار دردآوری را درباره آن شنید این قابلیت را دارد که در ساختار هنرهای نمایشی به تحلیل گذاشته شود.

به گزارش سینماژورنال حسین فرحبخش در سومین فیلم خود “مستانه” اشاراتی به این مقوله داشت و امسال نیز یکی دو تهیه کننده مشهور سینمایی فیلمنامه هایی با محوریت معضل اسیدپاشی را در دستور کار قرار داده اند.

سهم هنر تئاتر ایران نیز از این معضل کم نبوده است و به تازگی نمایشی در تماشاخانه ایرانشهر روی پرده رفته است که با صراحت در این باره تصویرسازی می کند.

این نمایش “کامنت” نام دارد که کارگردانی آن را یوسف باپیری برعهده دارد. نوید محمدزاده که بعد از بازی در “عصبانی نیستم” شهرتی فراوان یافت از جمله بازیگران ای کار است و در کنار وی نیز  بهرام افشاری، ستاره پسیانی، هوتن شکیبا و بهار کاتوزی ایفای نقش می کنند.

این نمایش در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر روی صحنه رفته است.

فرمهای مختلف در خدمت مفاهیم مختلف

“کامنت” که نگارش متن آن را  بهار کاتوزی و محمد منعم برعهده داشته اند ساختار قصه گوی کلاسیک ندارد و سعی می کند در فرمهایی مرتبط با موضوعات مختلفی که در نمایش ارائه میشود به مخاطب اطلاعات ارائه کند.

این اثر هرچند بلحاظ روایت، گنگ و مبهم به نظر می رسد و درک روابط آدمها و ماهیت کاراکترهایش نیاز به دقت فراوان دارد اما در طرح معضلات اجتماعی کاملا صریح و آشکار عمل می کند. از جمله این طرح معضلات درباره دو مقوله اسیدپاشی و قتل است.

کامنت
کامنت

شوخی دردناک با اسیدپاشی

به گزارش سینماژورنال در یکی از صحنه های این نمایش ماجرای شوخی زشتی به نام اسیدپاشی که سال قبل با آن روبرو بودیم روایت میشود؛ در این صحنه دو پسر به ناگاه به سمت دختری که در حال حرکت در خیابان است آمده و شیشه ای که به نظر می رسد حاوی اسید است روی او می پاشند.

البته که اسیدی در کار نیست و آب است که به صورت دختر پاشیده میشود اما رعب و وحشتی که به این واسطه هم بر دختر و هم بر مخاطب وارد میشود کم از رعب و وحشت قرارگیری در موقعیت اسیدپاشی نیست.

ساتور در شکم دختربچه

به گزارش سینماژورنال یکی دیگر از معضلات اشاره شده در نمایش قتل است که در روزگار ما شیوع فراوان یافته است.

اما در اینجا نه قتل آدمهای بزرگ به دست هم که قتل کودکان را می بینیم. دختربچه ای به خانه پسربچه ای می رود و پسرک که روحی ناآرام دارد و بنظر میرسد بیمار روانی است چاقویی را در شکم دختربچه فرو کرده و سپس با سیم او را خفه می کند و با ساتور به جان دخترک می افتد!

فاصله گذاریهایی که به فراموشی این دو اتفاق منجر نمی شود

“کامنت” نمایشی است با فاصله گذاریهایی که مرتب مخاطب را از یک وضعیت به وضعیت دیگر می برد اما بعد از سیر کلی نمایش و عبور از وضعیتهای مختلف بیش از هر چیز همین روایت دردناک اسیدپاشی و قتل است که به یاد مخاطب می ماند.