1

سبقت حوزه از فارابی!؟؟

سینماروزان/روح‌الله حسینی : جشنواره چهلم فیلم فجر با درخشش آثاری ارگانی همچون “موقعیت مهدی”، “هناس” و”دسته دختران” روبرو بود و درعین حال آثاری همچون “خائن کشی” و “علفزار” را هم داشت که ظاهرا غیرارگانی بودند ولی از منظر کیفی، قابل قبول بودند.

هرچند از سیمافیلم تا بنیاد روایت و تصویرشهر در جشنواره ولو به صورت اشتراکی، نماینده داشتند ولی در میان ارگان‌های حاضر در فجر چهلم ردپای دو ارگان پررنگتر بود؛ یکی فارابی و دیگری حوزه هنری.

فارابی با پنج فیلم “بیرو”، “لایه های دروغ”، “بدون قرار قبلی”، “نگهبان شب”، “شادروان” و “دسته دختران” در جشنواره بود که دو فیلم آخر با شراکت حوزه تولید شده بود.

حوزه هنری چهار فیلم “هناس”، “شادروان”، “ضد” و “دسته دختران” را در فجر چهلم داشت که دو فیلم از این میان یعنی “شادروان” و “دسته دختران” به صورت شراکتی با فارابی تولید شده بود.

اگر بخواهیم کارنامه فارابی را در فجر چهلم ارزیابی کنیم باید بگوییم تنها آثار قابل تحمل این ارگان که سوت وکف در کاخ جشنواره را به دنبال نداشتند همین دو فیلمی بودند که حوزه هنری یک پای آنها بود‌.

درست است که داوری‌های فجر چهلم به سمت فارابی غش کرد ولی واقعیت آن است که آثار حوزه با همه نواقص، یک سر و گردن بالاتر از آثار فارابی بودند.

نه فقط “دسته دختران” و “شادروان” که اولی یک بیگ‌پروداکشن جنگی و حتی در جلوه‌های سینمایی جلوتر از آثار افرادی مثل درویش و حاتمی‌کیا بود و دومی یک کمدی لوباجت نشاط‌آور، بسیار استانداردتر از آثاری مثل “بیرو” و “لایه های دروغ” و “بدون قرار قبلی”، بلکه دو فیلم دیگر حوزه نیز آثاری خوش‌فرم‌تر از لااقل نیمی از آثار بخش مسابقه بودند.

چه “ضد” که حتی با همان نگاه تلویزیونی، بسیار تکلیف‌روشن‌تر از “بیرو” یا “لایه‌های دروغ” مضمونی مرتبط با کشمیری داشت چه “هناس” که از منظر متن و اجرا یکی از روان‌ترین آثار استراتژیک این سالهاست، کیفیت کاری که حوزه کرده به مراتب موجه‌تر از تولیدات فارابی است.

یک ویژگی کار حوزه در کارهای غیرشراکتی این بود که بر روی افرادی مثل حسین دارابی سرمایه گذاری کرد که بی علاقمندی به قرارگیری در وسط لحاف، کاری را که بدان اعتقاد دارند، انجام می‌دهند.

همین “هناس” را که با زبان تصویر و بی حداقل سیاسی‌کاری، داستان زندگی داریوش رضایی نژاد را روایت می‌کرد بگذارید کنار “بدون قرار قبلی” که سازندگانش علاقه زیادی داشتند که با داستانی دمده، هم نگاه به چپ داشته باشند و هم از راست دلبری کنند.

آنچه “هناس” را- که اتفاقا بازیگرش، کارگردان “بدون قرار قبلی” بود- قابل تامل کرد اینکه اولا وقایع تاریخی را درست و بی دخالت اله‌مان‌های مطلوب سیاست‌بازان، روایت کرد و دوم اینکه بدون حرافی موسوم در آثار تلویزیونی و با زبان سینما، تصویری ارائه داد از آنچه بر داریوش رضایی‌نژاد تا قبل از ترور رفت.

تفاوت در همین جاست؛ حوزه تکلیفش را با پروژه‌ها مشخص کرد و سراغ افرادی رفت که به غیر از رزومه تکنیکی شفاف، یکدل و یکرنگند در پرداختن به مضامین مدنظر ولی فارابی بر پروژه‌هایی انرژی گذاشت که سازندگان آنها فارغ از کیفیت مخدوش آثار قبلی،  کمتر یکرنگند یعنی قلبا معتقد به سفارش نیستند ولی هم سفارش را روی هوا میزنند و هم در موقعیتی ابزورد، در نشست فیلم، مدعی استقلال!! و غیرارگانی بودن می‌شوند.

فارابی در دوره جدید فعالیت خود چاره ای ندارد که بر متخصصانی یکدل سرمایه گذاری کند؛ افرادی که هم از نظر تکنیکی، کارنامه روشن دارند و از آن مهمتر دنبال راهنمای چپ و گردش به راست نیستند. این، کاریست که حوزه کرد و نتیجه اش را هم گرفت.

سبقت حوزه از فارابی!؟
سبقت حوزه از فارابی!؟




اظهارات رئیس سینمای حوزه هنری⇐حوزه هنری به‌جز اصلاحات وزارت ارشاد اصلاح دیگری به فیلمها وارد نمی‌کند!/درباره تخصیص سانس‌ها، از جایی به بعد، اختیار با سینمادار است و آنها خودشان تصمیم میگیرند!/حوزه هنری فیلمی نمی‌سازد که توقیف شود!/در دهه پنجم فعالیت، حوزه هنری صرفا بانک یا قلک برای تامین سرمایه نخواهد بود!/به‌جای یک فیلم ده میلیاردی ترجیح می‌دهیم به شراکت با تهیه‌کنندگان پنج کار دیگر بپردازیم!/ادعا نداریم که بهترین فیلم‌های جهان را ساخته ایم ولی سعی می‌کنیم کارهایمان قابل دفاع باشد!/به‌دنبال بازسازی یا ساخت سینما در استان‌های بدون سینما هستیم!

سینماروزان: خود را موظف و ملزم می‌دانیم که مجوز ارشاد و نسخه نهایی که آنها تایید کنند را تایید کنیم. درباره تخصیص سانس‌ها نیز طبق مصوبات شورای صنفی هستیم ولی از یک جایی اختیاردار با سینمادار است و آنها خودشان تصمیم میگیرند.

به گزارش سینماروزان حمیدرضا جعفریان رییس سینمای حوزه هنری در نشست خبری تفصیلی خود با بیان مطلب فوق گفت: ما نمی‌خواهیم اسیر جنجال رسانه‌ای شویم ولی حوزه هنری بجز اصلاحات وزارت ارشاد اصلاح دیگری وارد نمی‌کند.

او در پاسخ به سوالی درباره حضور حجت‌الاسلام قمی – رییس سازمان تبلیغات اسلامی – در شورای پروانه نمایش افزود: در این مورد کلا مغلطه‌ای وجود دارد و به همین دلیل فعلا نمیخواهم وارد جزییات شوم اما درباره حضور آقای قمی اگرچه می‌تواند جنبه مثبت خود را داشته باشد ولی مسئله اینجاست که همان مجوز شورای پروانه نمایش به تنهایی برای ما مورد تایید است.

جعفریان بیان کرد: ما یکسری هدف‌گذاری‌ کلان در دوره جدید مدیریت سازمان سینمایی حوزه هنری داشتیم که برمبنای جریان پایدار در تولید آثار تصویری است. برای این کار دنبال تقویت اقتباس هستیم و با استفاده از سرمایه‌های انسانی و سرمایه‌گذاری مالی تلاش می‌کنیم تنوع ژانر ایجاد کنیم.  ضمن اینکه در کنار توجه به کمیت به دنبال ارتقای کیفیت آثار نیز هستیم و در این مسیر از فیلمسازان جوان بیشتر بهره می‌بریم.

او گفت: در جشنواره فجر امسال چهار فیلم ضد -یک درام سیاسی با پرداخت به مقطعی از زندگی شهید بهشتی -، دسته دختران با مشارکت فارابی، هناس ساخته حسین دارابی و شادروان به کارگردانی حسین نمازی نمایش داده می‌شوند و تولیداتی برای جشنواره چهل و یکم فجر هم در دست تهیه داریم که بعد از جشنواره امسال جدی‌تر دنبال می‌شوند.

وی درباره تاکید بر ساخت فیلم‌های دهه شصتی و نپرداختن به موضوعی همچون کرونا گفت: برای کرونا هنوز به روایت مناسبی نرسیدیم ولی قطعا موضوع مهمی است که حتی در سطح جهانی میتوان به آن پرداخت.

جعفریان در پاسخ به سوالی درباره برخی فیلمهای تولیدی حوزه که با توقیف مواجه شده‌اند، بیان کرد: فیلم‌های حوزه هنری هیچ وقت توقیف نشدند و اصلا حوزه هنری فیلمی نمی‌سازد که توقیف شود. البته درباره بعضی فیلم‌ها مثل دیدن این فیلم جرم است، نهاد نظارتی مواردی را برای اصلاح مدنظر داشت که رعایت شد، هرچند در زمان اکران دولت قبل بنا به دلایلی تاخیرهایی داشت و نمیخواهم بحث سیاسی داشته باشم ولی در نهایت در آخرین زمانی که اعلام شد فیلم روی پرده آمد. ما در دوره جدید سازمان سینمایی حوزه هنری و مدیریت جدید این نهاد، چند هدف‌گذاری کلان را مدنظر قرار داده‌ایم و دوره‌های قبل را آسیب‌شناسی کرده‌ایم. ما تلاش کردیم میراث حوزه را احیا و تقویت کنیم.

وی تأکید کرد: ما در حوزه پخش، استعدادیابی و تولیدات تصویری سیاست‌هایی داشتیم. در حوزه تولید هدف اصلی این بود که جریانی پایدار از تولید آثار تصویری در گونه‌های مختلف داشته باشیم. برای همین سه پیشران اصلی را در نظر گرفتیم؛ اولینش قوت خلق و قصه‌گویی است که برای این هدف به دنبال تقویت جریان اقتباس بودیم. عامل اصلی دیگری که شناسایی کردیم سرمایه انسانی و هنرمندان بود که در این زمینه هم تمرکز کردیم و نکته سوم هم بحث سرمایه گذاری و مشارکت و هدایت سرمایه به سمت تولید بود. با این اهداف در این یک سال چند دستاورد داشتیم.

جعفریان افزود: ما تلاش کردیم گوناگونی در ژانر ایجاد کنیم، آثاری در حوزه دفاع مقدس، درام سیاسی و اجتماعی و بیوگرافی داریم. ضمن اینکه سرمایه‌گذاری روی فیلمسازان حرفه‌ای و جوان داشتیم که هر ۴ فیلم ما برای جشنواره فجر امسال حاصل کار کارگردانان فیلم دومی است. در حوزه محتوایی هم تلاش کردیم محتوای خوبی ارایه بدهیم؛ این آثار هم تمرکز بر خانواده و هم امیدبخشی و حال خوب برای مخاطبان دارند. ضمن رشد کمی تلاش کردیم به بحث کیفی هم توجه داشته باشیم و کارهای خوب تولید کنیم. به نظرم آثار ما قابل دفاع هستند.

رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری در تشریح موضوع فیلم‌های حوزه هنری در جشنواره فیلم فجر گفت: ما چهار فیلم سینمایی در جشنواره امسال داریم که طی یک سال اخیر فرایند آن‌ها طی شده و در موعد مقرر به دبیرخانه جشنواره تحویل داده شد؛ «ضد» به کارگردانی امیرعباس ربیعی فیلمی درام و سیاسی است که در بستر یک روایت عاشقانه به شخصیت شهید بهشتی می‌پردازد و ماجرای آن از ۱۴ اسفند ۵۹ تا ۷ تیر روایت می‌شود. امسال که چهلمین سالگرد شهید بهشتی است انگیزه ما این بود که به این موضوع بپردازیم و التهابات دهه ۶۰ را نشان بدهیم.

وی افزود: «هناس» به کارگردانی حسین دارابی هم در ژانر بیوگرافی یک روایت زنانه است و به وقایع ملتهب ابتدای دهه ۹۰ می‌پردازد.

جعفریان ادامه داد: برای این دو اثر هم در فضای فیلمنامه و هم برای تولید رفت و برگشت‌هایی داشتیم. در دو اثر دیگر هم مشارکت در تولید داشتیم که امسال تنها توانستیم با بنیاد فارابی مشارکت داشته باشیم اما در تلاش هستیم در سال‌های آینده بیشتر مشارکت کنیم. فیلم «دسته دختران» ساخته منیر قیدی یک پروژه بزرگ دفاع مقدسی است که تنها کارگردان زن جشنواره آن را کارگردانی کرده است. ویژگی اصلی این فیلم این است که اقتباس از وقایع و چند کتاب ادبیات پایداری است و از این جهت برای ما اثر ارزشمندی است. فیلم «شادروان» به کارگردانی حسین نمازی هم درامی اجتماعی است که ویژگی ممتاز آنکه باعث شد از این فیلم حمایت کنیم، این است که یک فیلم خانوادگی شیرین، دغدغه‌مند و سالم است. یک سری کارها را هم برای تولید در سال آینده خواهیم داشت که تعدادی تصویب شده و ادامه روند ماست. یکی از این آثار به کارگردانی مقدم دوست است که در مراحل نهایی فیلمنامه هستیم.

این مدیر سینمایی حوزه هنری درباره استمرار رویکرد این مرکز در زمینه ساخت فیلم‌هایی مرتبط با التهابات دهه شصت بیان کرد: سه فیلم امسال ما دهه شصتی نیست، یکی از فیلم‌ها برای دهه نود است، یکی از فیلم‌ها یک فیلم شیرین خانوادگی است، دو کار دیگر ما دفاع مقدسی است که این کار را ماموریت خودمان می‌دانیم. یک کار دهه شصتی داریم که آن روایت به درد امروز می‌خورد. ما باید در فضای روز هم آثاری داشته باشیم. تلاش می‌کنیم در این زمینه توسعه داشته باشیم. به‌عنوان مثال مسأله کرونا پیچیده است، در مستندها هم خوب به آن پرداخته نشده است حتماً موضوع کرونا مهم است و حتماً مخاطب جهانی پیدا می‌کند.

جعفریان درباره توسعه سالن‌های سینمایی حوزه هنری هم بیان کرد: در حوزه سینماسازی تلاش کرده‌ایم سینماها را بازسازی کرده و ارتقا بدهیم. حتی سینماهای دهه هشتاد را داریم به روز می‌کنیم، منتها برای توسعه یکی از سیاست‌های ما این است که عدالت دسترسی برای مخاطبان وجود داشته باشد. در حال حاضر در ۸ یا ۹ استان سینمای فعال نداریم، در چنین مکان‌هایی چند راهبرد داریم. یکی اینکه سالن‌های مستعمل موجود را بازسازی کنیم، ضمن اینکه با برخی سالن‌های بخش خصوصی یا برخی دستگاه‌ها که برایشان سودآور نیست، قرارداد بسته‌ایم که از ظرفیت‌های آنها هم بهره ببریم.

وی درباره سامانه بلیت‌فروشی «گیشه هفت» هم گفت: نگاه ما به این سامانه و زیرساخت‌های آن، نگاه اقتصادی نیست. سامانه بلیت‌فروشی این‌طور نیست که سودآور باشد، نگاه ما بیشتر جلب مخاطب است، اینکه مشتری را به طور ثابت برای خودت نگهداری و به زنجیره سینمای تو متصل شود. با «سینما شهر» ارشاد مذاکره می‌کنیم تا به نتیجه برسیم، برخی از شهرداری‌ها هم همکاری خوبی می‌کنند، در خیلی از استان‌ها هم توانسته‌ایم از استانداری‌ها کمک بگیریم.

رییس سازمان سینمایی حوزه هنری درباره ملاک این سازمان برای اکران فیلم‌های سینمایی تأکید کرد: ما قایل به یک استاندارد هستیم که استاندارد شورای پروانه نمایش است. حتماً حضور جناب آقای قمی و دیگران در آن شورا مغتنم است، اما مستقل از عضویت هر کسی در آن شورا، خود همان شورا وجاهت دارد. یکی از مغالطه‌ها این بود که می‌گفتند آقای قمی به یک فیلم پروانه نمایش نداده در حالی که این فیلم در دولت قبل پروانه گرفته بود. درباره نحوه سانس دهی و اختصاص پردیس‌ها قوانین شورا مشخص می‌کند که چه کنیم.

وی درباره تولیدات حوزه هنری هم گفت: ما جریان تولید را تثبیت می‌کنیم، جذب سرمایه‌گذاری هم مهم است و به جز همکاری با «فارابی» به گزینه‌های دیگر هم فکر می‌کنیم. در حال حاضر چهار پنج سریال را در مراحل مختلف داریم، از سریال «جنابعالی» به کارگردانی عادل تبریزی حمایت می‌کنیم. تمایل داریم با آثاری که اقتباس از کتاب‌های سوره مهر است، همکاری داشته باشیم. با موسسه شهید آوینی، مرکز فلق و… هم مشارکت‌هایی داریم. تمایل داریم با خود تهیه‌کننده‌ای که مجری کار است، مشارکت کنیم اما این امر برای تهیه‌کنندگان سخت است. باید سرمایه‌گذاری واقعی هم داشته باشیم یعنی تهیه‌کنندگان هم در بخشی از سرمایه شریک شوند تا اهمیت جلب مخاطب بیشتر گردد.

جعفریان مطرح کرد: میراث حوزه صرفاً میراث دهه ۶۰ نیست، حتماً دهه ۶۰ یکی از نقاط روشن کارنامه حوزه هنری است، آن چیزی که من عرض کردم منظور احیای میراث چهل ساله حوزه است، میراث تنها ناظر به فیلم نیست، ناظر به آدم‌هاست. افقی که ترسیم کرده‌ایم شروع دهه پنجم فعالیت‌ها و درخشش حوزه هنری مبتنی بر تجربیات گذشته است، از سوی دیگر این‌طور نیست که بانک و قلک باشیم و یک فیلمسازی فیلمی بسازد و به او کار نداشته باشیم.

وی تاکید کرد: به عنوان مدیر فرهنگی و حاکمیتی اصلی‌ترین کار ما انتخاب هنرمند است. بقیه کارها مربوط به درونیات و زیست هنرمند است، هنرمند خوب کم نداریم، حتماً توجه به آنهایی که کم‌کار شده‌اند هم مد نظر ما قرار می‌گیرد. البته ممکن است هنرمندی یک کار خوب داشته باشد اما ده میلیارد تومان هزینه آن شود، ما ترجیح می‌دهیم به سراغ شراکت با پنج کار دیگر با هزینه کمتر برویم. سال گذشته بازنویسی زیادی روی فیلمنامه داشتیم، این رفت و برگشت‌ها خیلی مهم است.

وی درباره اولویت‌های حوزه هنری برای ساخت فیلم گفت: حتماً محتوا برای ما موضوعیت دارد، هویت مضمونی و سیاست کلان حوزه هنری هم مشخص است. خیلی لازم نیست آن را بیانیه کنیم. حتماً پرداختن به مفاخر، کودکان، خانواده، حال خوب مخاطب، حس امید و… برای ما مهم است، در فضای همکاری با فیلمسازان و مولفان هم تلاش می‌کنیم تنوعی داشته باشیم، هم با هنرمندان حرفه‌ای کار کنیم هم با جوانان، امسال خیلی دوست داشتیم یک کار اولی داشته باشیم اما مقدورات اجازه نداد، تلاش می‌کنیم هر سال یک کار اولی داشته باشیم، یا کارهایی برای تثبیت فیلمسازان و تنوع در عوامل داشته باشیم.

رییس سازمان سینمایی حوزه هنری اظهار کرد: تحلیل ما این بوده که در جریان تولید افت و خیزهایی داشته‌ایم که این جریان نیازمند احیاست. حتماً دهه ۶۰ و ۷۰ دوره درخشش حوزه هنری است که منتج به آثار ماندگاری هم شده است. احیا ناظر بر همین امر است، بخشی از این موضوع مربوط به این است که این چهار فیلم ما را ببینید و نظر بدهید. تثبیت احیا به عوامل مختلفی بستگی دارد، تلاش می‌کنیم در حد تدبیر خودمان موانع را برطرف و ملزومات را مهیا کنیم. به نظرم حضور ما در جشنواره امسال با ۴ فیلم سینمایی و یک مستند در جهت همان احیای جریان تولید است. ما به تاریخ شفاهی و اوضاع حوزه مسلط هستیم. ضمن اینکه در نظر بگیرید اقتضائات روز هم مهم است، ما درباره اتفاقات روز هم تحلیل داریم.

وی بیان کرد: به‌عنوان سرمایه‌گذار این حق را در بازبینی و اصلاحات برای خودمان قائل هستیم، حتماً اگر به سوژه‌های خوبی برسیم با فیلمسازانی که فکر می‌کنیم می‌توانند آن‌ها را بسازند، مطرح می‌کنیم، هر فیلمسازی که با سوژه ارتباط برقرار کند با او وارد گفتگو می‌شویم.

جعفریان در پایان با اشاره به فیلم‌های حوزه هنری در چهلمین جشنواره فیلم فجر بار دیگر تأکید کرد: ما ادعایی نداریم که این چهار فیلم بهترین فیلم‌های جهان هستند اما حتماً از آن‌ها دفاع می‌کنیم.




رئیس سینمای حوزه هنری مطرح کرد⇐سعی می‌کنیم هم با فیلم‌اولی‌ها کار کنیم و هم با سینماگران حرفه‌ای و پیشکسوت!/جشنواره فجر  مهم است، اما همه سینما نیست!/جشنواره تابع وضع موجود سینماست و نمی‌تواند فراتر از آن حرکت کند!

سینماروزان/زهرا منصوری: در نظر داریم هم با پیشکسوتان باتجربه و حرفه‌ای که آزمون پس داده و افتخاراتی را کسب کرده‌اند، کار کنیم و هم به فیلمسازانی که کارهایی را در گذشته انجام داده‌اند، کمک کنیم تا جایگاهشان تثبیت شود. در عین حال از فیلم‌اولی‌ها هم حمایت و به آن‌ها اعتماد می‌کنیم تا فیلم‌شان را بسازند.

حمیدرضا جعفریان مدیر سازمان سینمایی حوزه هنری با بیان مطلب فوق به خبرگزاری مهر گفت: به جز جریان تولید در فضای سینما، در فضای تولید سریال برای تلویزیون و شبکه نمایش خانگی ورود کرده‌ایم که هم‌اکنون برخی از آن‌ها در مرحله تولید، پیش‌تولید و نگارش فیلمنامه است. در این زمینه هم برنامه‌هایی برای همکاری با نهادهای دیگر داریم.

وی تاکید کرد: تمام این اتفاقات مرهون همکاری و همیاری ریاست حوزه هنری و اعتمادی است که ایشان به همکاران خود کرده‌اند و باعث شد موانع را رد کنیم. یکی دیگر از مؤلفه‌های جریان تولیدی که ما سعی کرده‌ایم آن را از بین ببریم، فیلمنامه و طرح خوب است. در حقیقت تلاش می‌کنیم ایده‌های ناب را با نگاه به تولید و به سرانجام رساندن کارها، جلو ببریم. به گونه‌ای که سال آینده دست ما در ایده، سوژه و کتاب برای اقتباس پُر است.

رییس سازمان سینمایی حوزه هنری درباره مؤلفه دیگری که به حوزه تولید ارتباط دارد، گفت: شکل‌گیری یک تیم هماهنگ و حرفه‌ای در یک کار سینمایی که شامل نویسنده، کارگردان، تهیه‌کننده و پژوهشگر می‌شود، جزو موانع جدی برای تولید بوده است که ما در یک‌سال اخیر تلاش کرده‌ایم روی آن متمرکز شویم. بخشی از توفیقات دوستان ما امسال در این زمینه بوده است و همچنان قصد داریم این مسیر را ادامه دهیم.

جعفریان ادامه داد: فیلمسازان خوب در کشور زیاد داریم. اما لزوماً همه فیلمسازان با دغدغه‌ها و مسائل مدنظر ما که برگرفته از میراث و هویت حوزه هنری است، همراه نیستند و تقویت و تشکیل گروه‌های فیلمسازی همسو و همراه یکی از اهداف میان‌مدت ماست. همچنین برای بلندمدت در نظر داریم مأموریتی را که باشگاه فیلم سوره در معرفی استعدادهای جوان دنبال می‌کند، توسعه دهیم تا جریان پایداری از تولید شکل گیرد.

وی در بخش دیگری از صحبت‌های خود، عنوان کرد: حوزه هنری در این ۴۰ سال نزدیک به ۱۵۰ فیلم سینمایی تولید کرده و مشخص است که چه اهدافی را دنبال می‌کند، چه سیاستی دارد و چه مضامینی مدنظرش است. در حقیقت بیشتر مضامینی که حوزه به آن می‌پردازند، مسائل ملموس جامعه و انقلاب اسلامی است.

رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری با اشاره به اینکه این سازمان در همکاری با فیلمسازان، مؤلفان و هنرمندان قائل به یک تنوع است، اظهار کرد: ما نه اصرار داریم که با فیلم‌اولی‌ها کار کنیم و نه تاکید داریم با کسانی کار کنیم که حرفه‌ای و پیشکسوت این حوزه هستند. بلکه بیشتر به دنبال چینش سبد متنوعی هستیم. البته امسال طی یک اتفاقی خالقان ۴ اثری که از حوزه هنری در جشنواره فیلم فجر حضور دارند، همگی فیلمساز دوم هستند، اما برای سال بعد در نظر داریم هم با پیشکسوتان باتجربه و حرفه‌ای که آزمون پس داده و افتخاراتی را کسب کرده‌اند، کار کنیم و هم به فیلمسازانی که کارهایی را در گذشته انجام داده‌اند، کمک کنیم تا جایگاهشان تثبیت شود. در عین حال از فیلم‌اولی‌ها هم حمایت و به آن‌ها اعتماد می‌کنیم تا فیلم‌شان را بسازند.

جعفریان در ادامه با بیان اینکه بدیهی است که جشنواره فیلم فجر جایگاه مهمی در سینمای ایران و تولید و اکران فیلم‌ها دارد، گفت: هویت جشنواره فیلم فجر و اعتبار آن بر هنرمندان، منتقدان و مخاطبان سینما پوشیده نیست. این جشنواره با همه فراز و نشیب‌ها در سال‌های مختلف همیشه الهام‌بخش بوده و سینماگران به نوعی برنامه خود را تنظیم می‌کردند تا به جشنواره برسند.

وی توضیح داد: اگرچه به هر دوره این جشنواره انتقادهایی از جمله تکرار ژانر و یک‌دست‌بودن آثار وارد بوده است، اما جشنواره تابع وضع موجود سینماست و نمی‌تواند فراتر از آن حرکت کند. با همه این تفاسیر جشنواره فیلم فجر نقش راهبردی و تأثیرگذاری در بلندمدت دارد و با اعتبارش می‌تواند به فیلمسازان و اکوسیستم سینما چه از نظر محتوا و مضمون و چه به لحاظ قالب و ژانر جهت بدهد. در حقیقت این جشنواره با ابزارهایی که در اختیار دارد، فیلمساز را تشویق می‌کند که فیلمش را به گونه‌ای بسازد که جایزه ببرد و دیده شود.

رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری بیان کرد: اگرچه جشنواره فیلم فجر مهم و تأثیرگذار است، اما همه سینما نیست. چراکه اکثر فیلم‌هایی که در طول یک‌سال تولید می‌شوند، راهی جشنواره نمی‌شوند. در حالی که باید به آن آثار نیز توجه و از آن‌ها حمایت شود.

جعفریان در پایان با بیان اینکه سازمان سینمایی حوزه هنری علاوه بر احیای جریان تولید در عرصه توزیع نیز برنامه جدی دارد، مطرح کرد: راه‌اندازی سازوکار یکپارچه توزیع و نمایش، توسعه عادلانه زیرساخت‌های سینمایی، تنوع سازوکارهای پخش و شکستن کلیشه‌های مرسوم اکران در سینمای ایران از برنامه‌های در دست اقدام ماست که با جدیت دنبال می‌کنیم.




رئیس سازمان سینمایی حوزه متذکر شد⇐مهمترین مشکل اوج آن است که کمتر راهبرد مشخصی برای ایفای نقش در عرصه هنری کشور و همکاری با هنرمندان نشان داده!!/اوج به‌دنبال طراحی‌های نرم برای تبیین ارزش‌های انقلاب بوده!/تدوین استراتژی‌های کلان در مواجهه با اهالی هنر، حلقه مفقوده اوج بوده!/اوج باید به سمت همکاری راهبردی با دیگر بخش‌های جبهه هنری انقلاب برود/اوج باید استراتژی‌های کلان خود در مواجهه با افراد را تغییر دهد تا تمام هنرمندان نخبه بتوانند از امکانات آن برخوردار شوند!

سینماروزان: هرچند اوج به‌دنبال طراحی‌های نرم برای تبیین ارزش‌های انقلاب بوده ولی تدوین استراتژی‌های کلان در مواجهه با اهالی هنر، حلقه مفقوده اوج بوده!

حمیدرضا جعفریان رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری به بهانه ۱۰ سالگی سازمان هنری- رسانه‌ای اوج، با بیان مطلب فوق به رسانه سوره سینما گفت: مؤسسه هنری رسانه‌ای اوج در پی یک آسیب‌شناسی از کم‌کاری در مجموعه‌های حاکمیتی شکل‌گرفته از ابتدای انقلاب اسلامی ایجاد شد. در واقع عدم تولید کافی و مؤثر آثاری هم‌جهت و همسو با مأموریت‌ها و گفتمان انقلاب اسلامی پس از سه دهه، موجب شکل‌گیری مجموعه‌ای نظیر اوج شد. به‌ویژه که پس از فتنه سال ۸۸ که ریشه‌های فرهنگی اجتماعی در وقوع آن غائله‌ها مؤثر بود، این نیاز در اتاق فکر نهادهای حافظ انقلاب تقویت شد تا در نتیجۀ کم‌کاری یا ناکارآمدی دیگر مجموعه‌ها و رفع نیازهای فرهنگی تازه‌تر و پیچیده‌تر به این سمت حرکت کنند.

وی افزود: ازاین‌حیث شکل‌گیری اوج از آن رویش‌هایی بوده که در کنار ریزش‌ها باید دیده شود. طبعاً مثل هر نهاد دیگری امروز که یک دهه از فعالیت اوج می‌گذرد می‌توان ارزیابی کامل‌تری از میزان موفقیت آن به دست آورد. قطعاً بودن این سازمان در سپهر هنری انقلاب اسلامی برکات بسیار و دستاوردهای خوبی داشته است و می‌توان تصمیم به شکل‌گیری آن را به‌جا ارزیابی کرد.

جعفریان درباره اصلی‌ترین نقطه قوت و مهم‌ترین نقطه‌ضعف اوج هم گفت: بزرگ‌ترین نقطه قوت اوج، زمان‌شناسی و اقدام به‌موقع همراه با شناخت خوب از ذائقه مخاطب امروز، توجه درست به اهمیت و کیفیت تبلیغات و اطلاع‌رسانی در اثرگذاری کار فرهنگی بوده است و ازاین‌حیث توانسته ارتباط خوبی میان بدنه مخاطبان هدف خود و آثار خلق شده ایجاد کند اما اگر بخواهم نقطه‌ضعف اوج را در این فرایند نام ببرم، مهم‌ترینش این است که کمتر راهبرد مشخصی برای ایفای نقش در عرصه هنری کشور و همکاری با ذی‌نفعان، هنرمندان و اهالی سینما را از آن دیده‌ایم. بدین معنا که صِرف همکاری با افراد صاحب‌نام یا تمایل به همراهی با جریان‌های متنوع هنری نمی‌تواند مقوّم این حرکت باشد.

وی ادامه داد: تدوین استراتژی‌های کلان در مواجهه با اهالی هنر حلقه مفقوده اوج در این دهه بوده است. چراکه نمی‌توان همه افراد و گروه‌ها را هدف قرارداد و جلو رفت. استراتژی، شامل «نه» گفتن به یکسری از اتفاقات و افراد هم هست و ازآنجایی‌که در نگاه فرهنگی انقلاب اسلامی، هدف وسیله‌ها را توجیه نمی‌کند، اگر به دنبال جریان‌سازی محتوایی در عرصه هنر و تغییر زمین بازی هستیم، باید به دنبال تغییر این قواعد باشیم. به طور مثال استراتژی حمایت از جوانان و میدان دادن به چهره‌های تازه متفاوت از استراتژی همکاری با افراد صاحب‌نام برای خلق اثر برندتر است. در بسیاری از حوزه‌ها انتظار از سازمان اوج شکستن کلیشه‌های مرسوم پیشین است.

این مدیر سینمایی درباره جایگاه تولیدات اوج در حوزه سینمای داستانی و مستند در ویترین تولیدات سینمای ایران هم گفت: با شکل‌گیری سازمانی نظیر اوج و ورود آن به عرصه تولیدات حرفه‌ای سینما هرچه جلوتر رفتیم نتایج آن را در خروجی تولیدات سینمایی شاهد بودیم. خلق آثاری چه به لحاظ مضمون و چه به لحاظ لجستیک و لزوم پشتیبانی حاکمیتی برای ورود هنرمندان به این حوزه‌ها، از نتایج آن بود. پیش‌ازاین سال‌ها شکافی میان مسائل مهم و روز حاکمیت و همراهی هنرمندان و پرداخت هنری به آن‌ها وجود داشت. اوج ازاین‌حیث توانست با شکل‌گیری در بدنه بخش مهمی از حاکمیت این شکاف را کاهش دهد و طراحی‌های نرمی برای تبیین ارزش‌های انقلاب کند. در حوزه مستند نیز بخشی از سهم شکل‌گیری جریان نو و مطالبه‌گر در سینمای مستند ما، از اواخر دهه ۸۰ با همراهی و پشتیبانی سازمان اوج محقق شد.

جعفریان درباره شاخص‌ترین تولید اوج در یک دهه گذشته و ویژگی بارز آن هم توضیح داد: شاخص‌ترین اثر اوج در حوزه سریال از دیدگاه بنده، مجموعه «پایتخت ۵» بوده است که سرمایه‌گذاری بر آن را درست می‌دانم. چراکه در مقطع درستی تصمیم به ورود یک مضمون استراتژیک به یک مدیوم عامه‌پسند و از طریق اثری پربیننده گرفته شد. در حوزه سینمایی نیز خلق آثاری از جمله «به وقت شام»، «بیست و سه نفر» و «بادیگارد» توانست در همان راستای جبران خلأ کم‌کاری دیگران، بار قابل‌توجهی از جریان فرهنگی انقلاب را در زمان خود به دوش بکشد.

رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری درباره مقایسه عملکرد اوج با دیگر نهادهای دولتی و حاکمیتی متولی حمایت از تولیدات سینمایی و هنری گفت: دراین‌خصوص نقد و ایراد اصلی من نه‌تنها به اوج، بلکه به اکثر نهادهای انقلابی است که با مأموریت مشخصی تشکیل شده‌اند، اما هیچ نقشه بالادستی وجود ندارد که جایگاه و نقش نهادهای انقلابی را که تولید محصول هنری می‌کنند، مشخص کند. در واقع نیاز به هم‌افزایی و هم‌راستایی برای تقسیم نقش در این عرصه وجود دارد تا همه موضوعات و مسائل در سپهر روشن و مشخصی از هنر انقلاب هماهنگ و برنامه‌ریزی شده پیش برود، تا در این صورت هر نهاد بر آن اساس ایفای نقش کند. معتقدم این موضوع اگر حل نشود، ممکن است هزینه سنگینی از بیت‌المال را در گذر زمان صرف کنیم، اما اثربخشی و نقطه زنی مشخصی نخواهیم داشت.

وی با اشاره به کارنامه سینمایی اوج در قیاس با کارنامه این سازمان در حوزه‌های دیگر هنری مانند موسیقی و تجسمی تأکید کرد: برای ارزیابی دقیق در این حوزه نیاز به بررسی و ارزیابی تولیدات و برون‌داد سایر بخش‌ها است. ممکن است برداشت من یک برداشت شخصی باشد. اما به‌طورکلی همان‌طور که در فضای کلی کشور تأثیرگذاری و سهم هنری بخش سینمایی پررنگ‌تر از سایر بخش‌هاست، در سازمان اوج نیز این برجسته‌سازی در حوزه سینما وجود داشته و البته کار در سینما سخت‌تر است. اما درعین‌حال نکته مثبت توجه به جریان‌های هویتی ایرانی – انقلابی در سایر تولیدات اوج است. از جمله در بخش «تئاتر» که تلاش برای مردمی‌کردن این هنر با ایجاد نمایش‌های می‌دانی با مضامین دینی نمونه بارز این موفقیت‌ها بوده است. در عرصه موسیقی شاید به همین شکل انتظار بود نهادی نظیر اوج به خلق جریانی تازه دست بزند، اما در اینجا نیز تناقضی میان نوع راهبردهای همکاری با اهالی موسیقی را شاهد بودیم.

وی در پایان تأکید کرد: مهم‌ترین پیشنهادم برای اوج همکاری راهبردی با دیگر بخش‌های جبهه هنر انقلاب است تا در محتوا، مضمون و جهت‌گیری هماهنگی و هم‌افزایی بیشتری صورت گیرد. همچنین تلاش شود تا استراتژی‌های کلان خود در مواجهه با افراد را تغییر دهد تا تمام هنرمندان نخبه بتوانند از امکانات آن برخوردار شوند. بخش قابل‌توجهی از هنرمندان جوان امروز برای ورود به عرصه هنر نیاز به پشتیبانی‌هایی مؤثر و بجا از سوی نهادهایی نظیر اوج دارند و برای تغییر کلیشه‌های مرسوم در سینما و هنر نیاز به شکستن این روابط است. در غیر این صورت فرصت کار برای افراد صاحب‌نام همواره وجود داشته است.




یکی از مدیران حوزه هنری در نوشتاری بیان کرد⇐مدتهاست چرخه اکران گرفتار مناقشات متعدد است ولی هیچ تلاشی برای اصلاح ساختار صورت نمی‌گیرد/انتظار می‌رفت با آمدن انتظامی افق‌های تازه‌ای باز شود ولی ظاهراً انتظامی هم در «محاق» اطرافیان واقع شده!!/در ترکیه بیش از ۲هزار سینما دارند و سالی ۱۰۰ فیلم تولید میکنند؛ در ایران فقط ۴۰۰ سالن داریم ولی سالی ۱۵۰فیلم تولید میشود!!!/وقتی سالنهای ما ظرفیت این حجم از تولید را ندارد چرا به جای ریخت و پاش‌های بی‌ثمر برای جشنواره‌های زاید و شوراهای متعدد، نهضتی در زمینه سینماسازی و توسعه زیرساخت‌ها ایجاد نمی‌شود؟

سینماروزان: مشکلات متعددی که در اکران وجود دارد و فیلمسوزی گسترده ای که در نتیجه تبعیض میان فیلمها در توزیع سالن و سانس صورت پذیرفته ماههاست ادامه دارد و متأسفانه هیچ کدام از مدیران سینمایی فعلی و قبلی نتوانسته اند حتی طرحی برای جلوگیری از تلفات بیشتر فیلمها در اکران داشته باشند.

یزدان عشیری مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری در نوشتاری با اشاره به معضل تولید بی رویه محصولات سینمایی و عدم وجود سالنهای کافی برای این حجم از تولیدات، از مدیران سینمایی خواسته است به جای خرج بودجه های میلیاردی برای جشنواره ها و شوراهای متعدد به سمت سالن سازی بیایند تا حجم تولیداتی که گرفتار فیلمسوزی میشوند، کمتر شود.

متن نوشتار یزدان عشیری را بخوانید:

چرخه اکران در همه این سالها و ماه‌ها یکی از سرفصل‌های مهم تصمیم گیری و بستر بحث و مناقشات در محافل سینمایی بوده و همواره است. دلیلش روشن است. «عدم توازن در تولید و زیرساخت‌ها».

ظرفیت سینماهای ما گنجایش این حجم از تولید بیرویه را ندارند. به خاطر همین همیشه سر صف اکران و جاگیری دعواست. عادت هم کردیم دست به اصلاح ساختار نزنیم و این کشمکش‌های تکراری و دنباله دار همچنان ادامه داشته باشد. از این رئیس سازمان تا رئیس بعدی. فرقی هم نمی‌کند دوره مهندس باشد یا دکتر. در بر همان پاشنه می چرخد.
به نظرم باید بازنگری اساسی روی تولید در سینمای ایران صورت بگیرد. انتظار می‌رفت با آمدن دکتر انتظامی با توجه به سابقه مدیریتیاش افق‌های تازه‌یی باز شود ولی ظاهراً اقای انتظامی در «محاق» اطرافیان واقع شده اند.
چالش اکران ریشه در چند بخش دارد. محتوای فیلم ها و عدم تنوع ژانر، ساختار کهنه و سنتی اکران و محدودیت زیرساخت ها. بر اساس آمار سالانه، بین ۷۰ تا ۱۵۰ فیلم در سینمای ایران تولید می شود. با احتساب مشارکت بخش‌های خصوصی و دولتی و خصولتی و سرمایه گذاری مستقیم تهیه کننده، کارگردان و بازیگر و … میلیاردها تومان صرف تولید این حجم از آثار در سال می‌شود.

از میان این آثار کمتر از ۴۰ درصد شانس اکران دارند و بیش تر آنها در حسرت اکران می‌مانند. با یک حساب سرانگشتی، با توجه به سرنوشتی که بسیاری از این آثار پیدا می کنند عملاً میلیارد تومان از سرمایه سینما دور ریخته می‌شود.
نکته قابل تامل، فرایندهای روی پرده سینماست. موجی از اثاری شبیه به هم با مضامین مشابه و بازیگران تکراری. فقط ضریب قوت و ضعف این اثار متفاوت است اما اغلب آنها با چاشنی طنز، هجو، اشارات و کنایه های جنسی، شوخی‌های فیزیکی و ادا و اطوارهای سبک و مسخره و … به سراغ تماشاگر می‌روند.

اضافه بر آن، کورس گذاری و رقابت فراگیری است که از سوی فیلمسازان برای تولید آثاری از این دست وجود دارد. بماند که پشت پرده خیلی از این آثار که بعضاً، گیشه های پر رونقی هم داشتهاند، سرمایه های مشکوک و پول‌های کثیف وجود دارد. این روند تا کی و به کجا ختم می‌شود؟ اساساً، نقطه پایانی برای این جریان پیش بینی شده است؟
ریشه این بحران و وخامت اوضاع به فقدان استراتژی هدفمند برای نیازسازی و ذائقه سازی از سوی سازمان سینمایی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر می گردد. شاهد وضعیت بغرنج رهاشدگی مدیریت و مهندسی تولید در سینما هستیم.
نگاهی به سینمای غرب نشان می‌دهد که افق تولید فیلم و سریال بر اساس نیازها و اولویتها صورت می گیرد. متولیان سینمایی و مسئلان متاسفانه، متوجه سینما نقش و جایگاه کارکردی کلان و فراگیر این رسانه نافذ و جریان ساز نیستند. سینمای غرب به صورت مشخص در ادوار مختلف بر اساس تئوریهای مشخص حرکت کرده است. در مقطعی به تاریخ سازی برای آمریکای بی تاریخ پرداخته که به آن نیاز داشت، در دوره‌یی بر روی اماده سازی افکار عمومی برای جنگ با ژاپن و آلمان و رویدادهای پیرامونی آن، در دوره جنگ سرد بر روی برجسته سازی سبک زندگی غربی و جامعه سرمایه داری و زیبا نشان دادن آن برای ایجاد حسرت و آرزو در بلوک شرق کار شده که موفق هم بودهاند و در سالهای اخیر بر روی تخریب چهره اسلام و مسلمانان با روایت سازی جعلی و ارائه تصویر دروغین از تروریسم.
سینمای ایران اما فاقد تئوری و استراتژی مشخص است. افق ندارد. تولیداتش در خدمت منافع ملی نیستند. از این رو، سینمایی داریم که فعال نیست و به شدت، منفعل است و در سال های اخیر در چنبره روزمرگی و گیشه دست و پا می زند. یکی از مهم ترین دلیل برای چالش اکران و عدم رغبت مخاطب با سینما همین عرصه محصولات مامربوط با دغدغده ها و دردهای جامعه است.
سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیاز دارد تا کارگروهی متشکل از روان شناسان اجتماعی و جامعه شناسان و اساتید رسانه بر روی نیازها و اولویت های اجتماعی رصد و مطالعه نمایند و در جدولی نیازهای سال سینمایی کشور را به صورت کلان اعلام نمایند.
سینما شاخص توسعه و پیشرفت هر کشوری است. جامعه شناسان کشورها را بر اساس نرخ مطالعه، تعداد مخاطبان سینماها و سینماروها، تعداد سالن‌های سینما و پراکنش آن ارزیابی می کنند. طبق استانداردهای جهانی برای هر ۱۰ هزار نفر یک سالن سینما لازم است. در ایران این رقم برای هر ۲۶۰ تا ۳۰۰ هزار نفر است. از سوی دیگر، بیش از ۱۰۸۰ شهر فاقد سینما هستند و فقط ۶۰ تا ۷۰ شهر سینما دارند. ۲۵ میلیون شهر نشین دسترسی به سینما ندارند که با احتساب روستاها این امار به ۴۶ میلیون نفر می رسد. وزیر ارشاد هم اخیراً گفتند ۸۸ درصد مردم به سینما نمی روند. شاخص سالانه سینما رفتن در ایران به طور متوسط ۰/۳ است یعنی به طور متوسط هر ایرانی هر ده سال سه بار به سینما می‌رود. شاید، باورش سخت باشد بیشترین جمعیت شهری استان تهران دسترسی به سینما ندارند. بر عکس استان قم که همگی دسترسی دارند. البته با این حال بیشترین تعداد سالن ها یعنی ۱۱۰ سالن در تهران واقع شده اند و استان هایی داریم که اصلاً سینما ندارند. سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویر احمد و خراسان شمالی.

با این چشم انداز غم انگیز، آمار تولیدات سینمایی ما بعضاً سالی بیش از ۱۰۰ تا ۱۵۰ عنوان فیلم است و تعداد کل سالنهای سینمایی ما دور و بر ۴۰۰ سالن. در ترکیه ۷۰ تا ۱۰۰ عنوان فیلم تولید میشود در حالی که ۲ هزار و ۳۵۶ سالن سینما دارد و ۵۷ میلیون تماشاگر در سال. کشور امارات با یک میلیون جمعیت، ۳۰۰ سالن سینما دارد. کره جنوبی با ۴۸ میلیون جمعیت ۳۰۰۰ سالن سینما دارد. سال گذشته ۲۰۵ میلیون نفر در کره به سالن سینما رفته اند، یعنی بطور میانگین هر کره ای حدود سه و نیم بار در سال.
چرا یک عزم ملی برای توسعه زیرساخت‌ها در کشور فراهم نمیشود. البته نهادی مثل حوزه هنری به تنهایی از طریق بهمن سبز طی دو سال گذشته حدود ۴۰ سالن سینما و پردیس سینمایی را ایجاد و احیاء کرده است آن هم در شهرستانها آیا وقت آن نرسیده به جای جشنواره‌های زاید سینمایی، شوراهای متعدد و ناکارامد، بروکراسی‌های پیچیده، صرف هزینه ها و ریخت و پاش های بی ثمر، رضایت تراشی برای اطرافیان و دوستان به هر قیمت و … با ایجاد انقلابی در محتوای فیلمهای سینمایی و نگاه سخت گیرانه تر و کیفی تر، نهضتی در زمینه سینماسازی و توسعه زیرساخت‌ها ایجاد کنیم؟




در نشستی پرتعارض با محوریت بررسی جایگاه زبان فارسی در سینما و تلویزیون مطرح شد⇐ «بازی تاج و تخت» با الهام از زبان و ادبیات کلاسیک و با تکیه بر خرده اساطیر ایران و چین پربیننده‌ترین سریال تاریخ جهان شد!/در زمینه استفاده از زبان و ادبیات کلاسیک کارگردانان استثنایی نظیر بهرام بیضایی کم داریم!/ اهدای جایزه زبان فارسی به فیلمی نظیر «سرخپوست» جای سوال دارد!/«مختارنامه» اثری پر از ایراد در زبان و ادبیات فارسی است!/ زبان فارسی از جانب دلواپسان در خطر است!/در افغانستان برای مقابله با گسترش زبان فارسی رایج در ایران مصوبات قانونی تصویب کرده اند!!!/چرا سازمان سینمایی در جهت استفاده درست از زبان فارسی در تولیدات سینمایی اقدامی نکرده؟

سینماروزان: فارغ از آن دسته از آثار رئالیستی که سعی میکنند گرفت و گیرهای زبانی خود را به گرته برداری از زبان کوچه و بازار نسبت دهند آن دسته از پروژه های پرهزینه سینمایی و تلویزیونی که به دل تاریخ میزنند نیز اغلب در استفاده از زبان آرکاییک دچار مشکلند.

در تازه ترین نشست تحلیلی «سینما؛ گفتمان فرهنگی» با موضوع «بررسی زبان فارسی در تولیدات سینما و تلویزیون» که با حضور چهره هایی از دو حیطه سینما و ادبیات در سازمان سینمایی حوزه هنری برگزار شد اظهاراتی متعارض درباره این موضوع طرح گشت.

یزدان عشیری مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه طی مقدمه‌ای در آغاز این نشست گفت: بی‌تفاوتی نسبت به زبان فارسی و چگونگی کاربرد آن در سینما و تلویزیون موضوعی است که بسیاری از زبان شناسان و اساتید حوزه زبان و ادبیان فارسی را به واکنش واداشته و در این رابطه، حتی، رهبری انقلاب هم، در دیدار با شاعران و نویسندگان بر این مهم  بسیار تاکید داشته اند .

وی افزود: از دیگر سو، کاربرد بی‌رویه لغات غیرفارسی در رسانه‌های رسمی تا نام‌گذاری‌های بی‌معنا و مضحک در فیلم‌های سینمایی و در کنار آن بی‌مبالاتی نسبت به زبان فارسی در ارائه محصولات و تبلیغات شهری نشان می‌دهد در حوزه کاربرد زبان فارسی سهل انگاری‌هایی گسترده‌ای در حال وقوع و بروز است. این چالش در حالی است که بروز این گونه آسیب‌ها و معضلات در حوزه سینما و تلویزیون به عنوان رسانه‌هایی نافذ و مخاطب محور، پیامدها و عوارض محتوایی و فرهنگی را در پی دارد و بی‌نظارتی در چارچوب کمیته‌های ارزیابی و فنی و تخصصی در زمینه زبان فارسی و ادبی در این حوزه به فراگیری این معضل کمک می‌کند.

در این نشست تحلیلی علیرضا رئیسیان، کارگردان سینما و تلویزیون، در خصوص نقش سینما  در معرفی زبان و ادبیات مرسوم به مردم گفت: سینما قادر به معرفی ادبیات و زبان اصلی مردم است ولی باید کارگردان جسوری برای این کار وجود داشته باشد؛ چرا که نه منتقدین از دانش و درک این قضیه برخوردارند در حالی که مخاطبین از لحاظ دریافت حسی، مفهوم را می‌پذیرند و نه مدیران جدی‌ای در این زمینه داریم.

وی اذعان داشت: سریال «بازی تاج و تخت» پربیننده‌ترین سریال تاریخ جهان شد در حالی که پایه و اساس آن ادبیات کلاسیک انگلستان است. بنابراین هیچ یک از آدم‌های جهان ادبیات امروز را درک نمی‌کنند ولی از آن لذت می‌برند. مهم آن است که شما چیزی را ارئه دهید که مخاطب از آن لذت ببرد برای نمونه اژدها و آتش دهانش تلفیقی از فرهنگ ایران و چین است که در این فیلم به وضوح دیده می‌شود. اقتباس از دیگر فرهنگ‌ها، برای کشورهایی نظیر انگلستان اهمیت داشته و هنر محسوب می‌شود. ما در همه جای دنیا شکسپیر می‌خوانیم. راجع به مختصات روح انسانی حرف زدن همیشه ثابت و لازم است.

رئیسیان به‌روز کردن  اتفاقات را امری درست می‌داند و اظهار داشت:. من  از ١٧ سال پیش به دنبال امکان امروزی کردن نشانه‌ها و معادلات ادبیات کلاسیک ایران بوده‌ام . این اتفاق برای من علاقه است در حالی که نه زبان شناس و نه فرهنگ شناس هستم. ادبیات ما می‌تواند قصه‌ساز برای سینما و تلویزیون باشد بنابراین ما قصه را تفکیک کرده و به وجود می‌آوریم. اساسا آن چیزی که ممکن است در هر دوره‌ای از زمانی نتیجه‌بخش باشد، باید معادل‌سازی شود؛ بنابراین آن چیزی را که احساس شود در گذشته نسبت آن علاقه وجود دارد، می‌تواند در قالب امروزی مطرح شود این اقدام هیچ اشکالی ندارد. با وجود گذشت زمان همچنان امثال سعدی کارایی های مهمی در جامعه امروز دارد.

وی معتقد است: اظهار نظر درباره عدم کارایی تاریخ زبان و ادبیات در سینما مطلق نیست در حالی که روس‌ها درباره شکسپیر فیلمی ساخته‌اند که در جامعه امروز ما بسیار ماندگار شده است. این گونه آثار علاقه‌مندان خود را دارند و نمی‌توان به قطع گفت که داستان هملت روس‌ها طرفداری ندارد.

رئیسیان افزود: کدهایی که از گذشته هر کشوری وجود دارد مورد استفاده و اقتباس در سینمای داخلی و خارجی قرار گرفته و لذت بخش است.

این کارگردان سینما ضمن اشاره به عملکرد سینما و تلویزیون در توجه به زبان و ادبیات فارسی  اذعان داشت: بر اساس تجارب شخصی خود، در عرصه سینما و تلویزیون تاکنون هیچ تجربه جدی‌ای  در خصوص مشکلات زبان فارسی انجام نشده است . در این زمینه کارگردانان استثنایی با پشتکار و نبوغ ستودنی‌ای کم داریم و نظیر بهرام بیضایی  تکرار ناشدنی است. در دوران قبل از انقلاب سیطره فیلم فارسی اتفاق افتاد که در سال ۵۶ عملا به نابودی رسید و خسارت آن تا سال ها گریبان گیر فرهنگ ما بوده است. بنابراین سینمای ایران نیز همچون مسابقات جام جهانی مدام در حال رکورد زنی است و حتی فیلم سازان در انتخاب سانس اکران فیلم‌ها نیز به رقابت با یکدیگر می‌پردازند. این فاجعه‌ای بیش در عرصه سینما نیست و متاسفانه بسیاری از مدیران به این فاجعه دامن زده و به دنبال اعداد و ارقام می‌گردند ودر این زمینه تا حوزه مدیران، سینماگران و حتی مردم پیش رفته‌اند .

وی عنوان کرد: علاقه مردم به سینما همیشه وجود داشته است اما در برهه‌ای از زمان، با دراز شدن پای سینما از گلیم‌اش، منجر به ورود افراد بی‌صلاحیت به عرصه سینما شده و این امر در میزان علاقه‌مندی مردم به دیدن فیلم‌ها نیز تاثیر گذاشته است. بنده به عنوان کارگردان سعی کرده‌ام در آثار خود، نگاه به ادبیات و زبان فارسی گذشته را با زبان امروزی بیان کنم و نشانه‌ها و مفاهیم گذشته را در قالب داستان‌هایی جذاب برای مخاطب متوسط به نمایش بگذارم . این تجربه برای من بسیار برآیند جالبی داشته است و معتقدم که ادامه این روند تقریبا غیر ممکن است؛ چرا که با هزینه‌های بالا همراه بوده و به کارگردانی پوست کلفت نیاز دارد.

رئیسیان ادامه داد: اهدای جایزه زبان فارسی به فیلم سرخ پوست با فضایی متفاوت، و تنوع شخصیت‌ها با گویش‌های متنوع جای سوال دارد؛ چرا که برابری آرای منتقدین، داوران و مردمی در این راستا معقولانه و منطقی نیست. مخاطب در این فیلم بیشتر درگیر فضای اثر در قالب زمان خاص است . بنابراین در این راستا غلط‌هایی فاحش اتفاق افتاده و دیگران به راحتی از آن عبور کرده‌اند.

رئیسیان اذعان داشت: من مطلقا سریال‌های ایرانی را تماشا نمی‌کنم و هیچ نظری هم نسبت به آن‌ها ندارم. گذشته ادبیات ما بیشتر بر مبنای شعرهایی است که تنها قابلیت استنباط مضامین از آن را دارد و حتی امکان تبدیل همه این مضامین به داستان نیز وجود ندارد، این کار مشکل و در مواردی هم غیر ممکن است .

وی افزود: بنده بیشتر نگاه شاعر و نویسنده گذشته را مورد تاکید قرار می‌دهم؛ چرا که بسیاری از معادل سازی‌ها در این زمینه غیر ممکن می شود. گذشتگان قصدشان بیان قصه‌هایی جذاب، درست و دقیق نبوده است تا بتوان عینا از آنها در فیلم‌نامه و نمایشنامه استفاده شود. باید این علاقه و اشتیاقی که در سازنده‌های فیلم وجود دارد در دیگران نیز به وجود آورده و مخاطب را نیز ترغیب کند ولی من راهش را نمی‌دانم اما مهم‌ترین مانع آن قوانین و مقررات و مدیران است . هزینه‌های زیادی صرف تولید فیلم با کم و کاستی‌های بسیار می‌شود و به هر حال این امری شخصی است و برای من به عنوان کارگردان اهمیت دارد و نمی‌توانم بگویم که از نظر دیگران نیز بی‌ارزشی تلقی می‌شود. چرا که قدمت چند صد ساله تاریخ ادبی در آثاری نظیر مولانا به معنای اهمیت آن است .

رئیسیان در پایان گفت: نگاه انسانی آثار ادبی ما برای فیلم‌سازان غیر ایرانی نیز حائز اهمیت بوده و حتی در مواردی استفاده می‌شود. من در فیلم آخرم «مرد بدون سایه» به این نتیجه رسیده‌ام که امکان معدل‌سازی یک قصه نظامی و تاریخی وجود دارد و بهره‌مندی از این نظریه بسیار نتیجه بخش و جالب بوده است.

مهدی سجاده‌چی، فیلم‌نامه‌نویس، درباره سینما  و ارتباط آن با ادبیات و سینما گفت: از نظر بنده نیت و قصد و غرضی برای سقوط زبان فارسی در سینما و تلویزیون وجود ندارد و این ناهماهنگی‌ها تحت تاثیر شرایط و جبر موجود شکل گرفته است . در گذشته کتب زیادی درباره ایرانی‌های به نگارش درآمده است و ما امروز با برخی از این اندیشه‌ها موافق و با برخی دیگر مخالف هستیم .

وی افزود: حقایقی در تاریخ ایرانیان وجود دارد که در هیچ کتابی گفته نشده و ما به تدریج آن را کشف می‌کنیم. بخشی از این واقعیت‌ها فرهنگ نگاه و سلوک مردمی بوده است که هرگز در دوران قبل و یا بعد از اسلام دیده نشده‌اند . ساختار اجتماعی- سیاسی‌ای که در کشور ما حاکم است در دوران بروز و ظهور اسلام و تقید به دین، توده‌های بسیاری از مردم  را نادیده گرفته است . در این بین بسیاری از افراد معتقدند که اصولا دین بخش زیادی از مردم در دوران قبل از اسلام، مشخص نیست و این اطلاعات تنها به واسطه ترجمه‌هایی از طبقات فرادست و مکاتبات درباری به دست آمده است و اطلاعات واضحی از تفکرات مردم وجود ندارد. برخی نیز معتقد هستند که بسیاری از مردم از اصلا اندیشه واضح و مشخصی نداشته‌اند.

سجاده‌چی یادآور شد: بعد از انقلاب ما اندیشه‌ای مبنی بر تغییر ساختارهای اجتماعی نداشته‌ایم اما هرکسی هم که دچار تغییر طبقات و گروه‌های اجتماعی شده است به نوعی مقررات قشر متعلق به خود را رعایت کرده است و با همان ادبیات صحبت می‌کند. برای مثال ما می‌توانیم نگاهی به مدیران رادیو و تلویزیون بیندازیم تا به این نتیجه برسیم که مدیران در طول ۴٠ سال اخیر با وجود تفاوت‌های شخصی و دامنه لغات متعدد، همانند الگویی مشخص، صحبت می‌کنند.

وی اذعان داشت: نگرانی نسبت به خطر تغییر در زبان و ادبیات فارسی همیشه وجود داشته و باید هم وجود داشته باشد بلاخره ما باید نسبت به زنده بودن زبان و  وجود لایه‌های ضایع برای ساخت واژگان جدید نگران باشیم؛ چرا که این نگرانی منجر به وجود مکانیزمی برای شناخت، تشخیص و درک موقعیت زبان و طبقه‌بندی شرایط می‌شود . در این میان خوش‌بینی و بدبینی کارایی‌ای نخواهد داشت و الزاما با متدولوژی به نتیجه می‌رسیم.

این فیلم‌نامه‌نویس فعالیت مردم فراموش شده از تاریخ را عاملی برای تغییر و تحول در زبان و ادبیات فارسی می‌داند و اظهار داشت: در عصر جدید رسانه، به تدریج بخش‌هایی از جامعه ایرانی که قبل از این نادیده گرفته شده و حرف‌هایشان در سطوح وسیع اجتماعی شنیده نشده است، وارد عرصه فعال شده و از واژگان خود استفاده می‌کنند که نهایتا این روند تغییراتی را به همراه داشته است. بسیاری از دانشجویان ما تنها از ۵٠٠کلمه استفاده می‌کنند که این امر برای من تعجب برانگیز نیست؛ چرا که این افراد با همین دامنه لغات زندگی خود را اداره کرده و نیازی به دانستن لغات بیشتر ندارند.

وی عنوان کرد: به نظر می‌آید که بخش‌هایی از جامعه که  فارغ از فرهنگ حکیم و ادیب  و دغدغه‌های مرسوم در حوزه زبان فارسی و تاریخ زندگی می‌کنند، با بی‌اهمیتی به اقشار مختلف، در محیط کوچکی رشد و زندگی می‌کنند و بدون افکار اصولی به زبان فارسی در همه سطوح جامعه فعال شده و با ادبیات و زبان خود زندگی می‌کنند. طبعا همه این تعابیر و واژگان راه خود را به سینما و تلویزیون باز می‌کند  که از نظر بنده راه حلی هم برای مقاومت با این فراگیری زبان اشتباه وجود ندارد . مکانیزمی‌ برای اضافه کردن تعقل به شرایط اجباری اجتماعی وجود دارد که با فلسفه و متدولوژی همراه نیست. این عرصه نیاز به روش‌هایی دارد که زبان را که با محدودیت زایندگی همراه است و در مواجهه با لغات منطقی‌تر رفتار کند. در حال حاضر خواندن سعدی و حافظ و غیره کارکرد آشکاری ندارد بلکه شاید هزار سال هم مورد پذیرش باشد و تاثیرگذاری خود را داشته باشد. در سینما هم کسی نمی‌گوید که باید کتاب‌های سعدی و حافظ خوانده شود بلکه در مراحل آموزش فرزندان شاید بد نباشد کتب گذشتگان زبان و ادبیات فارسی مطالعه شود.

سجاده‌چی خاطرنشان کرد: سوال ما این است که آیا ما می‌توانیم زبان بهتر، مناسب‌تر و سودمندتری در سینما و تلویزیون داشته باشیم یا خیر؟ برخی بر این باورند که ظرفیت‌هایی در زبان فارسی وجود دارد که از آن غفلت شده است. من تعصبی به این اتفاق ندارم و اگر واژه‌ای زیبا ، دلپسند و کاربردی باشد در جامعه امروز از آن استفاده می‌کنم. زبان  فارسی علاقه بسیاری به سبقت از اسم گذاری دارد. اگر مردم علاقه‌ای به یادآوری موضوعات در قالب یک واژه ندارند بعد از مدتی واژه جدیدی می‌سازند تا فهم را به تعویق بیاندازد. واژگانی هستند که در برهه‌ای از زمان بنابر احتیاج مورد استفاده قرار می‌گیرند و بعد از مدتی کارایی خود را از دست می‌دهند .

وی تاکید کرد: هیچ هنری مثل هر مجموعه نظام‌مندی از تفکرات و رفتار انسانی دستورالعمل متناظر ندارد و نمی‌توان در حوزه‌های دیگر نسبت به هنر و جایگاه آن اظهار نظر کند؛ چرا که هر هنری درک کننده و اهل فن مخصوص به خود را دارد و اهل فن باید از مجموعه هنر فرار خود کمک بگیرد. اگر فیلم‌سازی فقیه باشد می‌تواند فیلم‌های ارزشی بسازد؛ چرا که از این علم آگاه است و هنر آن را هم دارد. آدم‌هایی که در حوزه سینما به طرز خاصی فعالیت می‌کنند به دنبال مخاطب پیچیده‌تری هستند که زبان فارسی نیز برای آن‌ها اهمیت دارد. بنابراین رسیدن به این موفقیت نیازمند افزایش دانش در فیلم‌سازان است. زمانی می‌توان توقع داشت فیلمی بدون ایراد ساخته شود که  فیلم‌ساز از تسلط کافی در زبان و ادبیات فارسی برخوردار باشد ولی اگر فیلم‌ساز فارغ از این توانایی براساس تاریخ اقدام به ساخت فیلم کند همچون فیلم «مختارنامه» قطعا با اثری پر از ایراد در زبان و ادبیات فارسی روبه‌رو می‌شویم. با اشراف و علم فیلم‌ساز نسبت به موضوعات فیلم ها، قطعا مشکلات را به حداقل می‌رساند.

این فیلم‌نامه نویس در خصوص مخاطب حرفه‌ای سینما گفت: اینکه چه فیلمی برای ما پسند و یا ناپسند باشد سلیقه‌ای است. سلیقه بصری و درک و فهم فیلم هم کاری آموزشی است و نباید انتظار داشت مخاطب در هر نقطه دنیا به یک اندازه از فیلم استقبال کند. ما مخاطبان حرفه‌ای و آموزش دیده‌ای داریم که در مواجهه با فیلم‌ها سرش کلاه نمی‌رود. برخی افراد نیز درباره فیلم‌ها دغدغه‌مند هستند و با فکر جلو می‌روند . این افراد نیز سلیقه خاصی در انتخاب فیلم‌ها دارند و متوجه پیشرفت و یا پسرفت فیلم بر اساس ادعاهای اولیه فیلم‌ساز می‌شوند . قانون ازلی و ابدی یک فیلم آن است که خوب از آب درآمده است یا خیر. ادبیات کهن ما یکبار مورد ترجمه قرار گرفته است یعنی گزارش‌هایی از تجربه زیستی و عرفانی شاعر که در قالب کلمات ترجمه شده است بنابراین تبدیل این ترجمه ها به فیلم‌نامه مجدد نیاز به ترجمه‌ای دیگر دارد و که جز با نبوغ، خلاقیت و اشتباهات مکرر ممکن نمی‌شود.

در ادامه مراسم عباس کریمی عباسی، کارشناس ادبیات و سینما، ضمن تاکید بر بهره‌مندی مفید از زبان و ادبیات فارسی و به روز رسانی آن در فضای فرهنگی امروز خاطر نشان کرد: زبان و ادبیات فارسی مخزن بزرگ و گنجینه ارزشمندی از مولانا و سعدی و غیره است که متاسفانه تا چهل سالگی انقلاب از این بستر به خوبی استفاده نشده است . این در حالی است که علاوه بر توجه به بهره‌مندی از این ادبیات، به روز رسانی زبان نیز از جمله ملزومات فرهنگ جامعه امروز محسوب شده تا درعصر جدید برای مخاطب قابلیت درک بالایی داشته باشد. در این زمینه کتاب‌های بسیاری هم نظیر «باران خلاف نیست» وجود دارد که در مهجوریت مانده و با توزیع نامناسب از توجه غافل مانده است.

وی اظهار داشت: ایران در حوزه زبان و ادبیات فارسی از بهترین منابع برخوردار بوده اما عدم شناخت مخاطب نسبت به محتوای آن توزیع زبان و ادبیات فارسی را با مشکلی جدی روبه‌رو کرده است. در این میان بی توجه به استفاده شایسته از مخزن ادبیات به این مشکلات دامن می‌زند.

کریمی‌عباسی ذات ادبیات را درونی دانست و اذعان داشت: مخاطب ادبی به واسطه ریشه‌های ادبی نیز درون‌گرا است؛ بنابراین ساختار ادبیات با ساختار فیلم‌سازی تفاوت چندانی دارد . این وجهه تشابه معیاری اصولی برای تولید محتوا در عرصه سینما و تلویزیون است اما تطابق ادبیات با ساختار سینما و تلویزیون خود نیاز به مهارت دارد. زبان فارسی از پتانسیل و ظرفیت‌های زیادی برخوردار است اما کسب آن آسان نبوده و باید بدانیم از این ظرفیت در تولیدات سینمایی و تلویزیونی چگونه استفاده کنیم.

وی ادامه داد: سالانه ۱۹ هزار واژه به زبان انگلیسی اضافه و در فرهنگ آکسفورد لحاظ می‌شود در حالی که با کمی مقایسه سالانه به تفاوت واژگان در آن پی می‌بریم اما متاسفانه در به روز رسانی و افزایش دامنه لغات زبان فارسی در بی توجهی به سر برده و بنابر دلایلی بخشی از زبان مغفول مانده است در حالیکه می‌شود از آن به نحو احسن بهره برد.

این کارشناس ادبیات و سینما عدم وجود سواد رسانه ای را عاملی برای استفاده غلط ازوسایل ارتباط جمعی نظیر تلویزیون معرفی کرد و بسیاری از مشکلات مربوط به ادبیات و زبان فارسی را از آن دانست.

وی در خصوص کارکردهای زبان فارسی افزود: به طور کلی زبان در ۳ کارکرد تبلیغی و تشویقی، ادبی و اطلاع رسانی تقسیم بندی می‌شود که باتوجه به گستردگی عمل و ظرفیت بالای سینما ، قطعا این  کارکردها برای آن کاربردی اساسی دارد. در این میان فیلم‌نامه‌نویسان نیز وظیفه دارند زبانی را به کار گیرند که برای مخاطب سینما قابل درک باشد این در حالی است که انحرافات نادرست زبان و ادبیات فارسی پایه و اساس آن را دچار مشکل می‌کند . تبلیغات غیر اخلاقی مرسوم در سینما و تلویزیون حتی در فیلم‌های سینما و سریال‌های تلویزیونی  ریشه دوانده  و به علتی برای تغییر و تحول در سیر زبان تبدیل شده است که باید مورد بررسی قرار گیرد.

کریمی عباسی اظهار داشت: انتخاب نوع کلمات و چیدمان آن در کاراکتر فیلم ها در جذب مخاطب  تاثیر بسیاری دارد؛ چرا که مخاطب سینما بر اساس سبک و نقش، دیالوگ‌ها را از بازیگر می‌پذیرد. این در حالی است که با وجود تشابه معنایی در لغات، نمی‌توانیم از واژه‌ها به راحتی استفاده کرده و توجهی به دیالوگ‌ها در سینما و تلویزیون نداشته باشیم.

کورش علیانی، دانش آموخته زبان شناسی، یکی دیگر از میهمانان این نشست تحلیلی بوده است که در واکنش به کریمی عباسی نسبت به تشابه زبان و ادبیات فارسی گفت: برخلاف نظر کریمی عباسی، زبان فارسی با ادبیات تفاوت بسیاری دارد . درواقع ما زبان و ادبیات سینما را نمی‌دانیم به همین دلیل در بن‌بست‌های تولیدات سینمایی و تلویزیونی مانده‌ایم و کاسه چه کنم به دست گرفته‌ایم .

علیانی گفت: کاملا واضح است که قواعد کار علمی در حوزه زبان را نمی‌شناسیم . ما مدام دلواپس هستیم و می‌گوییم زبان فارسی در خطر است اما من نمی‌دانم چه کسی گفته است که زبان فارسی در خطر است؟ در حالی که براساس بررسی یونسکو زبان در خطر ۹ فاکتور دارد که حتی در یک معیارش هم از سطح بالای ۵ هم پایین‌تر نیستیم . زبان فارسی اگر هم در خطر است از جانب همین دلواپسی‌ها در خطر قرار گرفته است . فارسی زبانان مدام از کلمات فرنگی و غریبه استفاده می‌کنند در حالی که باید دوستان مدعی زبان فارسی، توان تحلیل علمی زبان را داشته باشند. ما شانس آورده‌ایم پروژه فردوسی موفق نشد. اگر فردوسی می‌توانست واژه‌های زبان فارسی را نگه دارد همانند دیگر زبان‌ها در برابر زبان عربی از بین می‌رفت.

وی افزود: گنجینه زبان فارسی منوط به دیوان حافظ و مولانا و غیره نیست. ما نمی‌توانیم از  اشعار مولانا  موضوعاتی نظیر کودکان کار را استخراج کنیم؛ چرا که این افراد در زمان دیگری زندگی کرده اند و با مسائل و مشکلات امروز سنخیتی ندارند.

علیانی با طرح سوال هویت‌سازی سینما ، چقدر در تشکیل و تاکید هویت ایرانی تاثیر داشته است؟ اذعان داشت: هیچوقت پژوهش‌سازی خوبی در این حوزه صورت نگرفته و تنها به دنبال جایگاه واژه‌ها بوده‌ایم این در حالی است که متدولوژی آن در آثار خارجی به وضوح دیده می‌شود. واژه جزو بی اهمیت‌ترین و کم‌اثرترین بخش‌های یک زبان است اما عدم تفکیک بین لغات و مفهوم منجر به با اهمیت نشان دادن واژه در زبان شده است. گستردگی به لحاظ تعداد واژه‌ها از دیگر تصوراتی است که اهمیتی ندارد. چرا که تعداد واژه‌هایی که به مفاهیم منفک از هم توجه می‌کند، حائز اهمیت است. در این میان کارآمدی زبان در چارچوب توجه به تعداد واژه‌های بالا ، بینشی اشتباه است . اساسا تعداد کلمات نمی‌تواند معیاری برای کاربرد زبان باشد .گاهی تغییر در لحن، نیاز فرد را تامین کرده و مانع از استفاده تعداد زیادی از واژه‌ها می‌شود.

وی استفاده مکرر و بهره‌مندی مردم از برخی زبان‌ها را عامل ماندگاری زبان معرفی کرد و خاطرنشان کرد: در زمان ورود اسلام به ایران، دو زبان پهلوی و دری وجود داشته است اما  ترویج زبان دری و استفاده از آن  منجر به فراموشی تدریجی زبان پهلوی شده است بنابراین نهایتا زبانی را که مردم استفاده می‌کنند باقی می‌ماند و حساسیت درتاثیر پذیری از زبان‌های دیگر کاملا بی‌مورد است.

این زبان شناس ادعا کرد: در جهان قصه زیاد نیست و ما مدام قصه‌ها را برای هم تعریف می‌کنیم اصولا قصه‌ها ادبیات  نیستند و ما هر چقدر به وجه زبانی و ادبیاتی آن بپردازیم پرت‌تر می‌شویم  ما هرچقدر جلسه سعدی‌خوانی بگذاریم و امیر ارسلان نامدار بخوانیم از آن چیزی در نمی‌آوریم .

علیانی افزود: ما باید به دنبال رابطه مابین زبان فارسی و سینما باشیم در این راستا هرچقدر متنی‌تر به موضوع نگاه شود در این ارتباط ناموفق‌تر خواهیم بود. فیلم‌هایی نظیر رستم و سهراب با تمام ارزشمندی شان ، با موفقیت روبرو نشد چرا که نگاه متنی به موضوع داشته‌ایم.

وی یادآور شد: صرفا دو راه برای تبدیل روایت‌های بنیادین به داستان وجود دارد که در وهله اول  توجه به تصویر است که از طریق سینما ممکن می‌شود و تاریخ سینما را می‌سازد.مخاطب سینما مردم کف خیابان هستند که با سازندگان سینما تفاوت دارند. آنچه که تا به امروز از منظر زیبایی شناختی وجود دارد، همیشه به پیشینه  زبان فارسی نگاه کرده است در حالیکه در قرن ٢١ نمی‌توان معیار سنجش افراد را صحیح‌خوانی غزل و اشعار گذشتگان دانست.

علیانی ارتباط مفهومی را یکی از کارکردهای جزئی زبان می‌داند و افزود: در واقع افراد با زبان برای خود وجه می‌سازند و رابطه‌های اجتماعی خود را نشان داده و جایگاه خود را تثبیت می‌کنند. نگاه بسته به کارکردهای زبان مارا به بن بست رسانده است. فاصله میان زبان گفتار و نوشتاری عمیق شده و با توجه به تنوع زبانی نمی‌توان از ادبیات گذشته  انتظار زیادی برای ساخت فیلم داشت.

حسن نورانی، استاد دانشگاه، از دیگر میهمانان این مراسم بود که بررسی جایگاه زبان و ادبیات فارسی در تولیدات سینما و تلویزیون را منوط به بازنگری سیر تاریخ عملکرد این رسانه‌ها دانست و اذعان داشت: ریشه‌یابی مشکلات ادبیات در تولیدات را باید از دوران مدرسه شروع و و تا به امروز بررسی کنیم. برنامه‌ها و فیلم‌های تلویزیون و سینما  در دوران کودکی ما با محتوای  امروز این رسانه‌ها تفاوت مشهودی پیدا کرده است. این در حالی است که در گذشته شاهد تولید آثار فاخری در تلویزیون بوده و نوع گویش و دیالوگ‌ها به نحوی ادبی و اصولی مطرح می‌شد و تا جایی پیش می‌رفت که زبان عامه مردم را نیز تحت تاثیر قرار داده است. اینکه فردوسی و یا حافظ و سعدی متعلق به گذشته‌های دور هستند، بحثی بی‌نتیجه و همیشگی بوده  و در طرفداری و تکذیب آن هم همیشه دچار زیاده روی شده‌ایم . نسل امروز ما از لحاظ زبانی کاملا بی‌سواد است و از قدرت درک معنای واژه‌ها و درک زمانی نیز عقب مانده است.

وی یادآور شد: طی چند دهه گذشته رسانه بر مردم تاثیرات بسیاری گذاشته است اما تغییر ذائقه و بی‌سلیقگی در این عرصه منجر به تولید آثار سطح پایین و تمسخر شد. ناگفته نماند که زبان فارسی گستردگی بسیاری دارد که بخشی از آن متعلق به کشور افغانستان است . زبان فارسی رایج در ایران تا حدی دستخوش تغییر و دگرگونی قرار گرفته که در کشور افغانستان به منظور جلوگیری از تاثیر زبان ما اقدام به تصویب مصوبه‌ای برای مقابله با زبان فارسی رایج در ایران کرده و با آن مبارزه می‌کنند در این میان تحت تاثیر قرار گرفتن معلمان مدارس نسبت به گویش دانش‌آموزان و مواجهه با ذائقه‌های شکل نگرفته، ادبیات قشر فرهنگی و آموزشی را نیز  متحول کرده است که این اتفاق برای زبان و ادبیات کهن ما بسیار نگران کننده است.

نورانی تاکید کرد: در کشور ما مطالعه آثار فاخر معنایی ندارد که حتی بخواهیم بر تاثیرگذاری آن امیدوار باشیم؛ چرا که جایگاه امروز زبان فارسی نیاز به فکر دارد. در حال حاضر فرزندان ما در آن عرصه بی‌مطالعه منتقد هستند و این ایراد بزرگ ما است .

وی بهره‌مندی از وسایل ارتباط جمعی و فضای مجازی را مستلزم سواد رسانه‌ای دانست و افزود: مردم از سواد رسانه‌ای و کاربرد آن غافلند. قشرعمومی برای استفاده مناسب از ابزارهای ارتباطی نیاز به آموزش دارد که متاسفانه از آن محروم هستیم. من معتقدم یک ملت و کشور می‌تواند سال‌ها مورد تهاجم دیگر کشور‌ها قرار گرفته و دگیر جنگ شود اما تا مادامی که زبانش را از دست نداده همچنان یک کشور مستقل و پابرجاست. زبان به مثابه هویت فرهنگی یک جامعه است و از دست دادن این  هویت بدون جایگزینی مناسب به معنای از دست دادن همه چیز است. باید بگویم قطعا زبان با پیشینه غنی به راحتی از دست نمی‌رود.

این استاد دانشگاه ضعیف شدن علوم انسانی در عرصه دانشگاهی و صحن عمومی جامعه را ضربه به هویت عمومی  معرفی کرد و گفت: راندن نخبگان فرهنگی از محافل مختلف و تقسیم‌بندی خادم و خائن بودن آن‌ها بر ادبیات و زبان فارسی تاثیرگذار خواهند بود، در حالی‌که این افراد  با بستر اصلی سینما )متن) تنیده شده‌اند. سینما تنها هنری است که از هر حرفی بهره گرفته و هنر خلق می‌کند و تا زمانی که متن نباشد سینمایی نخواهیم داشت. وقتی که قشر تاثیر گذار فرهنگی کلا نادیده گرفته شوند و یا از بین بروند، این جایگزینی و جانشینی با مشکل روبرو می شود. بحث ما از دست رفتن زبان فارسی نیست بلکه بی احساسی نسبت به این زبان است که مشکل‌ساز شده است .

نورانی در پایان گفت: بی‌توجهی فرزندان به ادبیات و ترویج گفتمان محاوره در فضای مجازی، پدیده ای همگانی است که در همه کشورها مشکل ساز شده اما بی احساسی فرهنگی نسبت به پارامترهای فرهنگی یک کشور مهم تر از آن بوده و پیامدهایی جبران ناشدنی به دنبال دارد. ما باید به تاریخ زبان فارسی رجوع کنیم و این این رجوع تا حدی می‌تواند کارساز شود که بتوانیم به پختگی افراد در زبان برسیم.

در ادامه ناصر فیض، نویسنده، شاعر و مسئول دفتر طنز حوزه هنری، نگرانی نسبت به ازبین رفتن زبان و ادبیات فارسی را بی‌مورد اعلام کرد و گفت: ورود واژه‌های جدید به زبان فارسی و بعضا واژه‌های غریبه، نگرانی‌های را نسبت به از بین رفتن زبان فارسی برای برخی افراد ایجاد کرده است در حالی که به نظر بنده نگرانی‌ای در این زمینه وجود ندارد؛ چرا که تاثیرپذیری زبان فارسی از دیگر زبان ها اتفاقی عادی است.

وی افزود: در تاریخ زبان فارسی کشور ما اصلاحات و واژه‌های زیادی وجود دارد که بنا به دلایلی نامعلوم، مورد استفاده قرار نمی‌گیرد بنابراین عدم استفاده از واژه‌های جدید، به معنای کمبود لغات و بی‌تحرکی زبان ما نیست. در این میان حتی نیازی به تلاش زبان شناسان نیست و مردم خود جهت و معنای واقعی واژه‌ها را پیدا می‌کنند. در معرفی و شناساندن معنا و کاربرد واژه‌ها از ابتدا اشتباه و کم کاری شده و دیگر قادر نیستیم با برگزاری کلاس و نشست‌های مختلف نسبت به این اصلاحات اشتباه رایج در بین مردم اقدام کنیم. در واقع مشکل اصلی در جایگزین کردن واژه‌ها به جای لغت اصلی در زبان فارسی است. زبان شناسان باید نسبت به معرفی لغات در جای درست و معنای واقعی خود به موقع عمل کنند .

فیض درباره لزوم نظارت بر روند استفاده از زبان و ادبیات فارسی دربرنامه‌های تلویزیونی خاطرنشان کرد: سینما و تلویزیون محفلی برای گسترش زبان است اما به تنهایی نمی‌تواند منجر به معرفی و ارائه مناسب آن باشد. این در حالی است که هر اقدامی در کشور، متولی مختص به خود را دارد. غلط‌‌خوانی اشعار حافظ و سعدی و غیره یکی از اشتباهات رایج در این عرصه است که بنابر سلیقه‌های شخصی نسبت به آن نظر داده می‌شود  در حالی که برای جلوگیری از این اشتباهات نیاز به شورای نظارت برای درست‌خوانی داریم تا از ظرفیت‌های به نحو مناسب و کارشناسانه‌ای استفاده شود .

وی اذعان داشت: مشکلات زبان و ادبیات فارسی در تولیدات سینمایی و تلویزیونی ریشه در کوتاه آمدن مسئولان فرهنگی گذشته دارد که باید حل شود. ادبیات و زبان فارسی با وجود شباهت‌های زیاد، از یکدیگر مجزا بوده و تفکیکی شده عمل می‌کنند در این شرایط نباید مشکلات این حوزه را با هم بدانیم .

مسئول دفتر طنز حوزه هنری تاکید کرد: بررسی جایگاه امروز زبان فارسی نیازی به مته به خش‌خاش گذاشتن ندارد بلکه باید به دنبال علت تاثیرپذیری نسل جدید از فضای مجازی و ادبیات رایج در آن باشیم. نسل ما قاری حافظ و سعدی و آموزش ادب و حکایت از آن بوده و در نسل امروز فارغ از این دنیا، باید به دنبال صحیح‌خوانی باشیم. چه اتفاقی افتاده است که با پیشرفت تکنولوژی و علم و غیره باید به دنبال رفع اشکالات زبانی مرسوم باشیم در حالیکه  گذشتگان تحت تاثیر حافظ‌خوانی و غیره باسوادتر بوده‌اند؟

مهدی صالحی، دبیر انجمن فرهنگی‌ آموزشی  ویرایش و درست‌نویسی، از دیگر میهمانان این مراسم بود که درباره وظیفه ویراستاران در حوزه زبان و ادبیات فارسی گفت: در دوره‌ای از زمان ما را پلیس زبان می‌دانستند و در موسسه ویراستاران با قدمت ده ساله سعی شده است نسبت به این اقدام خودداری کرده و مرزهایی برای ادبیات و زبان‌شناسی و مبناهایی برای کمک به این عرصه را در نظر گیریم که در نهایت موسسه ویراستاران به انجمن ویراستاران تبدیل شد. در این میان توجه به زوایای پنهان و مغفول زبان فارسی و ادبیات به عنوان هدف این انجمن قرار گرفت.

وی افزود: مباحث مربوط به اهمیت زبان فارسی در سینما از جمله اقداماتی است که طی سه سال گذشته در انجمن مورد بررسی قرار گرفته در این میان توجه به زبان و نه صرفا ادبیات از اهمیت بالایی برخوردار شده است . پیشنهاد ما به جشنواره فیلم فجر اعطای جایزه زبان فارسی و تجلی آن در فیلم‌ها بوده است تا به ظرفیت‌های زبان متناسب با موضوع فیلم و شیوه کارگردانی و فیلم‌نامه آن توجه بیشتری شود . ما به دنبال تربیت افراد همانند شاخص‌هایی چون علی حاتمی نیستیم بلکه به دنبال دستیابی به نحوه استفاده از زبان فارسی در حال حاضر هستیم  وطرح این سوال که آیا از همه ظرفیت‌های زبان فارسی استفاده می‌شود یا خیر؟ این روند علاوه بر فیلم های داستانی در فیلم های مستند نیز صورت گرفته است و تا کنون ۳۰۰ فیلم مستند توسط کار گروه مورد بررسی قرار گرفته تا خطاهایی نظیر زیرنویس و عدم تطابق آن با مفهوم مورد نظر اصلاح شود که این امر هیچ ارتباطی به حتی زبان فارسی و ادبیات رایج ندارد .

صالحی خاطرنشان کرد: تعیین خطا یا کج سلیقگی در تولیدات نیاز به همکاری و مشارکت دارد . در سینما جایزه ی زبان فارسی در جشنواره فیلم فجر امسال به فیلم سرخ پوست تعلق گرفت اما با وجود بازخورد های خوب یا بد ما نسبت به تعلق این جایزه همت خود را انجام داده ایم . در این راستا نیز تعاملاتی با سازمان سینمایی انجام شده تا دبیرخانه های ثابت برای زبان فارسی ایجاد شود . بنده معتقدم با وجود تمامی نقطه نظرات دوستان نسبت به ضعف‌ها و کاستی‌های موجود در تولیدات سینما و تلویزیون ، قطعا مسیرهای مشترکی برای بهبود وضعیت وجود دارد .

وی یادآور شد: در حال حاضر ۷ مبنا در کارگروه تعریف شده است که اگر بخواهیم درباره جایگاه زبان فارسی در فیلم‌ها اظهار نظری کنیم ، باید بر اساس معیار‌ها و مقیاس‌هایی این اقدام انجام شود. یک دستی زبان شخصیت‌های فیلم که بخش وسیعی از آن در دیالوگ‌های فیلم‌نامه تعیین می‌شود از جمله این معیار‌ها است . تخصصی بودن گونه و لحن زبان هر شخصیت در تناسب با ویژگی‌های روانی و رفتاری آن شخصیت از دیگر معیارها است . که در این حالت شخصیت‌ها در مواجهه با جایگاه‌های مختلف امکان بروز خطا را داشته که در شخصیت‌های سینمایی این خطا به نمایش گذاشته نمی‌شود . همه افراد دچار خطای زبانی می‌شوند و کژتابی از جمله خطاهای رایج است. انتخاب گویش‌ها و توجه به قدرتمندی آن از جمله معیارهای مورد توجه است که در بهره برداری از لهجه و گویش‌ها دچار زیاده روی و یا کم و کاستی در فیلم‌ها نشویم . تناسب گفتار و لحن شخصیت‌ها با دیگر عناصر فیلم در هر موقعیت نیز باید مورد توجه قرار گیرد . درست بودن جنبه‌های زبانی هر زبان یا گویش و یا لهجه در فیلم نیز نباید فراموش شود . ملاحاظاتی املایی اسانی فیلم‌ها نیز در زبان و ادبیات فارسی فیلم‌ها مورد بررسی قرار‌می گیرد .

دبیر انجمن فرهنگی‌ آموزشی  ویرایش و درست‌نویسی در ادامه گفت:  کاربرد لغات از نظر زمانی از دیگر مواردی است که باید مورد توجه قرار گیرد . در حال حاضر با دیالوگ‌های ماندگار کمتری در آثار مواجه می‌شویم که برای نمونه به فیلم «محمد رسول الله » و دیالوگ ماندگار ابوحمزه می‌توان اشاره کرد . کمبود این گونه جملات ما را به راه‌اندازی پویش دیالوگ ماندگار و پیشنهاد آن به جشنواره فیلم ایجاب کرده است . راه اندازی مرکزی برای بررسی این گونه ارکان و ارائه آن به اهالی سینما و تلویزیون می‌تواند اقدامی موثر و جدی‌ای باشد  که همکاری اهالی هنر را می‌طلبد تا با زبان پخته‌تری با ارائه آثار بپردازیم.

وی افزود:  در حال حاضر در بررسی آثار تنها به خود فیلم پرداخته می‌شود و از حواشی فیلم غافل هستیم در این بین از پوستر ، مجلات و کتاب‌های مربوط به فیلم‌نامه‌نویسی نیز غافل بوده ایم . تلاش می شود که استادان زبان شناسی و ادبیات در کنار اهالی سینما به مذاکره پرداخته تا مشکلات زبانی فیلم ها تا حد امکان رفع شود . در حالی که تعداد زبان شناسان سینمایی کم بوده ، در این زمینه نیاز به انجمن های حمایتی داریم . تا به حال در ارگان های مربوطه به سینما از جمله سازمان سینمایی اقدامات جدی نسبت به پیگیری زبان فارسی در تولیدات سبنمایی و یا حتی تلویزیونی صورت نگرفته است . این در حالی است که تاکنون تمامی این اقدامات نسبت به این قضیه به طور داوطلبانه از جانب فعالان عرصه زبان فارسی و سینما انجام شده است .

صالحی مشکل اصلی زبان و ادبیات فارسی را عدم وجود جایگاه و پژوهشگاهی برای سنجش ارزش زبان اعلام کرد و یادآور شد: فرهنگ و دیگر جنبه های کشور ما به زبان فارسی بی اعتنا است و این منجر به ضرر در عرصه های اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی و غیره شده است؛ این درحالی است که این ضررها صرفا در قالب زبان سنجیده نمی شود. شاید بزرگ‌ترین خطا از لحاظ روش شناسیپ ، بیان مفهوم در واژه و بعد از آن در فرهنگستان است. ما در عرصه های حاکمیتی هر کاری که می خواهیم انجام می دهیم ولی به دنبال پیوست زبانی آن نیستیم.که بر جایگاه آن در روایت و قصه تولیدات سینما و تلویزیون نیز تاثیر می گذارد در حالیکه که نسبت به این امر در کشورهای دیگر اقدام شده و تاثیرات مثبتی در تولیدات داشته است.




«بیست و یک روز بعد» پروانه نمایش گرفت

سینماروزان: فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد» نخستین ساخته سینمایی سیدمحمدرضا خردمندان به تهیه کنندگی محمدرضا شفاه پروانه نمایش گرفت.

به گزارش سینماروزان «بیست و یک روز بعد» تولید سال ۱۳۹۵ است که در آخرین جلسه شورای نظارت و ارزشیابی، موفق به دریافت پروانه نمایش شد و به زودی در سینماها به نمایش درمی آید. ساره بیات، حمیدرضا آذرنگ، امیرحسین صدیق، جلال فاطمی، رضا استادی، سینا رازانی به همراه دو بازیگر نوجوان سینمای ایران مهدی قربانی و حسین شریفی در این فیلم نقش آفرینی می کنند.

«بیست و یک روز بعد» در بخش مسابقه سودای سیمرغ سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر حضور داشت و مورد توجه بسیاری از منتقدان و مخاطبان قرار گرفت.

این فیلم ملودرامی اجتماعی از زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالش بسیاری روبرو می شود.

عوامل فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد» عبارتند از کارگردان: سیدمحمدرضا خردمندان، تهیه کننده: محمدرضا شفاه، نویسنده: سیدمحمدرضا خردمندان، احسان ثقفی، مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده، مشاور کارگردان: محمد لطفعلی، طراح گریم: جلال موسوی، طراح صحنه و لباس: کامیاب امین عشایری، مدیر صدابرداری: امیر نوبخت، تدوین: محمدرضا مویینی، هدی مویینی، صداگذار: محمود موسوی نژاد، مدیر تولید: ابراهیم زاهدی فر، مدیر برنامه ریزی: سعید عباسی، منشی صحنه: داریوش اسقایی، مدیر جلوه های ویژه رایانه ای: محمدرضا نجفی امامی، مدیر تدارکات: رسول سیدحاتمی، عکاس: نوید سجادی حسینی، تصویربردار پشت صحنه: محمد مهدی پور، مدیر تبلیغات: سیدعلی طباطبایی، مشاور رسانه ای: هادی فیروزمندی، مجری طرح: باشگاه فیلم سوره، محصول سازمان توسعه سینمایی سوره.
پخش این فیلم برعهده موسسه بهمن سبز حوزه هنری است.




جوابیه ۷۶۵ کلمه‌ای سازمان سینمایی حوزه هنری در حمایت از جوانی که هم فیلم بلندش را با حمایت حوزه ساخته و هم جزو هیأت داوران جشنواره متبوع حوزه است

سینماروزان: طرح پرسش در چرایی حضور یک جوان به نام محمدرضا خردمندان هم در فهرست حمایت سازمان سینمایی حوزه هنری برای ساخت اولین فیلم بلندش و هم در فهرست داوران جشنواره فیلمهای صدثانیه‌ای(جشنواره متبوع حوزه هنری)(اینجا را بخوانید) با واکنش یزدان عشیری مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری مواجه شد.

به گزارش سینماروزان مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری در جوابیه خود بر پرسش سینماروزان، جوانگرایی و کشف استعداد را هدف سازمان سینمایی حوزه هنری دانسته است و البته رزومه ای پر و پیمان هم از محمدرضا خردمندان احتمالا به عنوان جوانی که استعدادش توسط حوزه هنری کشف شده ارائه کرده است.

با امید به اینکه تمامی جوانان مستعد بتوانند صرفا براساس توانایی و ضوابط و نه روابط، از حمایتهای ارگانهای وابسته به منابع عمومی بهره مند باشند، متن جوابیه مدیر روابط عمومی سازمان سینمایی حوزه هنری را بخوانید:

«جوان گرایی» و «نیروسازی» رویکرد سازمان سینمایی حوزه هنری است

در خصوص یادداشت «چطور می‌توان جوانی شد که هم با حمایت حوزه فیلم می‌سازد و هم داور جشنواره‌ متبوع حوزه می‌شود؟» لازم است این توضیحات را ارائه دهیم.

 سیاست سازمان سینمایی حوزه هنری اهتمام به «جوان گرایی»، «نیروسازی» و «کشف استعدادهای جدید» از میان نسل‌های جوان در کنار حضور پیشکسوتان است. این سازمان در این زمینه با دو مرکز مستند سوره و باشگاه فیلم سوره سعی بر این دارد تا ضمن کشف استعدادها اقدام به ایجاد و تسهیل شرایط و حمایت از نیروهای جوان نماید. البته، نیاز به یادآوری است که حوزه هنری در سال های دورتر و سال های بعد از انقلاب اساسا، با این نگاه و هدف سیاست هایش را طراحی کرده که بخش بزرگی از بدنه سینمای فرهنگی و اندیشه ورز و هسته اصلی سینمای ملی را تشکیل می دهند.

مروری بر پیشینه فعالیت این مرکز در طول سال‌های انقلاب اسلامی نشان می‌دهد که حوزه هنری همواره، از جایگاه جریان‌ساز و جهت بخشی در عرصه فعالیت‌های فرهنگی و سینمایی برخوردار بوده است. بخش زیادی از نسل هنرمندان انقلابی از حوزه هنری وارد جامعه شدند. هنرمندانی مانند: محمدرضا هنرمند، شهریار بحرانی، محمد کاسبی، مجید مجیدی، حاتمی‌کیا، میرکریمی، تخت کشیان، سلحشور، شورجه، شاه‌حسینی و ده‌ها فیلمساز دیگر در سال‌های گذشته با حمایت و مشارکت این نهاد آثارشان را خلق کردند و در سال‌های اخیر نیز، با درک ضرورت‌ها و نیازها بویژه در حوزه آموزش، کادرسازی و تربیت هنرمندان جوان انقلابی هم باز این نهاد به صورت جدی وارد میدان شده است.

اگرچه نقش حوزه هنری را هم درعرصه سیاستگذاری و تولید سینمایی و هم، در بسترسازی جریانات فرهنگی نمی‌توان نادیده گرفت. جدای از پیشینه درخشان حوزه در سینمای انقلاب؛ در سال‌های اخیر برغم کم مهری به آثار و موضوعات استراتژیک نظام، باز، حوزه با همه محدودیت منابع و مشکلات ورود جدی‌تری در مقایسه با خیلی از نهادها و دستگاه‌های فرهنگی و سینمایی داشته که ساخت آثار مهمی چون: مزار شریف (تنها فیلم مرتبط با یک اتفاق بین‌المللی جمهوری اسلامی)، میهمان داریم ( درباره شهدا)، حوض نقاشی، یه حبه قند ( اثر زیبا با موضوع زندگی ایرانی اسلامی)، کربلا جغرافیای یک تاریخ، مستند «نام‌ها» از جمله آن است.

این نهاد در چند سال اخیر با سیاست جوان‌گرایی از طریق تاسیس باشگاه «فیلم سوره» و مرکز مستند «سوره» افق تازه‌‌ای را برای کشف نیروهای انقلابی و حمایت از مضامین مهم فرهنگی و اجتماعی باز کرد که آثار و دستاوردهای آن به تدریج آشکار می‌شود.

آثار نسل جدید سینماگران این مرکز همچون: «آنتراکت» (درباره یک سرباز اسرائیلی)، «ما ایستاده ایم» (نماهنگ حماسی ضد آمریکایی و مرتبط با ناو وینسنس)، «چای روضه» درباره محرم، ولد درباره کشورهای عربی، «ارغوان»درباره مدافعان حرم، «دایو» درباره شهدای غواص، و ده‌ها موضوع دیگر بر اساس ضرورت فرهنگی اجتماعی روز جامعه  شکل گرفته است. یا فیلم‌های کوتاهی که ملهم از سیاست گذاری محتوایی و هدف گذاری حوزه با محوریت ویژه به سینمای دغدغه مند، توجه به رویدادها و فرازهای مهم تاریخ معاصر، توجه به موضوعات مبتلابه جامعه: تحکیم خانواده، سبک زندگی، مناسبات خانودگی، شهدا، داعش و … تولید شده‌اند.

تربیت نیروی انسانی همراه با جوان‌گرایی، کیفی گرایی و انقلابی‌گری، حمایت و تشویق جریانات فرهنگی انقلابی رویکردی بوده که سازمان سینمایی حوزه هنری مدنظر قرار داده و همچنانکه حجم بالایی از سینماگران و هنرمندان از طریق این مرکز به کاروان سینمایی کشور پیوستند دور نیست که زمینه سازی برای نسل تازه هم فراهم آید. محمدرضا خردمندان یکی از این نمونه هاست.

همچنین، سازمان سینمایی امسال همزمان با سالگرد انقلاب پروژه ای را در مقیاس ملی کلید زده و با هدف شناسایی ظرفیت های سینمایی در استان ها و مناطق مختلف کشور طرح استعدادیابی را آغاز کرده و استان های آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل از جمله مناطقی است که این طرح در آن ها در حال انجام است.

محمدرضا خردمندان از نیروهای جوانی است که برغم جوانی کارنامه ای پربار در عرصه فیلم های کوتاه و انیمیشن دارد و انیمیشن«پدر» از این فیلمساز جوان تاکنون، در ده ها فستیوال بین المللی افتخار آفریده است.

فیلم های هنوز، بچه و مرد، احسان، گزارشگر، دوئل، جایی میان ابرها، درنگ، مسافر، جدایی، و انیمیشن هایی چون: پدر، میم، کابوس، آنتراکت از جمله اثار این فیلمساز است. ضمن اینکه وی از برگزیده های دوره های گذشته جشنواره بین المللی فیلم های 100 ثانیه ای هم است. ضمن اینکه فیلم سینمایی”بیست و یک روز بعد” که امسال در جشنواره حضور چشمگیر داشته با استقبال منتقدان و اهالی سینما قرار گرفته و تا یک روز مانده به پایان جشنواره در صدر نظرسنجی های تماشاگران مردمی بوده  است.

قطعا سازمان سینمایی حوزه هنری نگاه حمایتی اش را از نیروهای مستعد جوان در راستای تقویت جریان اصیل و سالم سینمایی ادامه خواهد داد.

یزدان عشیری
یزدان عشیری



روایت حمیدرضا آذرنگ از متفاوت‌ترین نقشی که تاکنون ایفا کرده+عکس

سینماروزان: تاکنون 90 درصد از فیلمبرداری فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد» نخستین ساخته سینمایی سیدمحمدرضا خردمندان به تهیه کنندگی باشگاه فیلم سوره حوزه هنری انجام شده و به تازگی بازی حمیدرضا آذرنگ در این فیلم به پایان رسیده است.

آذرنگ که در این فیلم نقش صاحب یک گیم نت به نام “داریوش” را بازی می کند، درباره نقش خود به “مهر” گفت: آنقدر فیلمنامه این کار به نظرم جالب و هیجان انگیز آمد که در زمان انتخاب، برای اولین بار میزان نقش برایم در اولویت قرار نداشت. فیلمنامه این فیلم آنقدر خوب بود که دوست داشتم در این کار حتی در نقشی کوتاه حضور داشته باشم و به همین خاطر نقش داریوش را با آغوش باز پذیرفتم.

این بازیگر در پایان گفت: داریوش به هیچ کدام از نقش هایی که تا به حال داشته ام شباهتی ندارد و فقط می توانم بگویم نقشی کاملا متفاوت است. امیدوارم درخششی که در نگارش فیلمنامه این کار وجود دارد و من در زمان خواندن آن را حس کردم، در زمان نمایش عمومی نیز به مخاطب نیز منتقل شود.

«بیست و یک روز بعد» تازه ترین محصول سازمان سینمایی حوزه هنری، ملودرامی اجتماعی از قصه زندگی نوجوانی به نام «مرتضی» است که در راه تحقق آرزوی ناکام پدرش، با چالش بسیاری روبه رو می شود. فیلمنامه این اثر توسط سیدمحمدرضا خردمندان و احسان ثقفی به نگارش درآمده است و بازیگرانی چون ساره بیات، حمیدرضا آذرنگ، امیرحسین صدیق، مهدی قربانی، جلال فاطمی، رضا استادی، سینا رازانی و حسین شریفی در آن نقش آفرینی می کنند.

هم اکنون گروه تولید مشغول فیلمبرداری بخش های انتهایی فیلم در لوکیشن ایستگاه قطار هستند. عوامل «بیست و یک روز بعد» فرم حضور در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر را پرکرده اند و تدوین همزمان آن توسط محمدرضا مویینی و هدی مویینی در حال انجام است تا در موعد مقرر آماده نمایش شود.

در خلاصه داستان «بیست و یک روز بعد» آمده است: همیشه همینجوریه! آخرین بار هوا ابر شد. باد گرفت. درختا داشتن از جا کنده می شدن. اونقدر بارون شدید شد که سیل شهرو گرفته بود. پرنده ها دور و بر لونه هاشون جیغ می کشیدن. یکی از بچه ها قسم می خورد خودش دیده خورشید یکی دوبار نورش کم و زیاد شده … .

بیست و یک روز بعد
بیست و یک روز بعد
بیست و یک روز بعد
بیست و یک روز بعد