1

رپورتاژ رسانه ملی برای فیلمی پر از رقص و آواز+عکس

سینماروزان: رسانه ملی حتی در پخش تیزرهای تبلیغاتی فیلمهای مفرح و سرگرم کننده که توسط تولیدکنندگان متعلق به بدنه سینمای تجاری ساخته می شوند هم خست به خرج می دهد.

به گزارش سینماروزان کمتر پیش آمده تیزر فیلمی مفرح و پر از اله مانهای سرگرم کننده و از جمله آوازخوانی بتواند بی سانسور در رسانه ملی روی آنتن برود.

با این حال درباره “سلام بمبئی” بدعتی جالب روی داده و آن هم رپورتاژی تمام و کمال است که برای این فیلم از شبکه “آی فیلم” روی آنتن رفته است.

 شبکه “آی فیلم” رپورتاژی پر و پیمان شامل پشت صحنه و گفتگو با عوامل “سلام بمبئی” از صدابردار تا تصویربردار و کارگردان و البته بازیگر اصلی آن محمدرضا گلزار را روی آنتن فرستاد!

“سلام بمبئی” که بخش عمده فیلمبرداری آن در هند انجام شده است توسط قربان محمدپور ساخته شده و منهای قطعاتی که بنیامین بهادری برای آن خوانده، مملو از آوازهای گل درشت هندی است و البته حدودا ده دقیقه ای هم نمای رقص دارد که توسط رقاصان مرد هندی اجرا می شود!!!

اینکه چنین فیلمی شانس داشتن رپورتاژی تمام و کمال در رسانه ملی می یابد قطعا می تواند بدعتی باشد برای رسانه ملی که البته بعید است در آینده نزدیک شامل فیلمهای دیگر هم شود.

رپورتاژ "آی فیلم" برای "سلام بمبئی"
رپورتاژ “آی فیلم” برای “سلام بمبئی”




“رقص پا”ی افسر اسدی در تهران+عکس

سینماژورنال: نام فیلم سینمایی “حلزون”  به نویسندگی و کارگردانی مزدک میرعابدینی که سال قبل پروانه ساخت آن به تهیه کنندگی محمد احمدی صادر شده بود به ” رقص پا ”  تغییر  کرد  و فیلمبرداری آن در تهران شروع شد.

به گزارش سینماژورنال “رقص پا” داستان محمد علی‌وندی ، بازیگر ، فیلمساز و معلم تاتر است که ناامید از مهاجرت به زادگاهش تهران بازگشته تا به همراه همسرش میترا صدری ، نقاش ، زندگی تازه ای را شروع کنند  اما جستجو برای پیدا کردن خانه ای مناسب و کنجی آرام غیر ممکن به نظر می رسد …. کودکی در راه است.

مزدک میرعابدینی،  ندا صارمی منفرد  ، حمید رضا پگاه ، افسر اسدی و  نگار عابدی بازیگران اصلی این فیلم هستند و مدیریت فیلمبرداری را امین جعفری برعهده دارد.

عوامل پروژه به شرح زیرند:

مجری طرح : پگاه احمدی/مدیر فیلمبرداری : امین جعفری/مدیر صدابرداری : طاهر پیشوایی/طراح چهره­پردازی : محمدرضا قومی/طراح صحنه و لباس : ندا صارمی منفرد/برنامه­ ریز و دستیار اول کارگردان : چاوش هنرآموز/مدیر تدارکات : مهدی شهرباف/عکاس : امید صالحی – محمدکاظم نخعی راد/دستیاران فیلم بردار : امین اسحاقیان ، امیر سروش زاده ، علی جعفری ، مهردادعصری پور/دستیار اول طراح صحنه و لباس : کیان عدالت خواه/دستیار دوم کارگردان : نوید صلاحی/دستیار سوم کارگردان : شاهین دربندی/منشی صحنه : مریم شقاقی/فیلم پشت صحنه : امید صفایی/دستیار لباس : پریسا بختیاری/دستیار  صحنه: میثم خان جان/گروه چهره پردازی : پویان قومی ،  نیلوفر گهردوست/دستیاران صدابردار : حسن مروتی ، مرتضی میرخلیلی/دستیاراول تدارکات : افشین بابایی/تدارکات : حجت الله روستایی/سینه موبیل : هادی نوری/حمل و نقل : افشین حیدری ، رضا خالدی ، رضا خالقی ، محمد رضا خادمی ، خیاط پور / بازیگران: مزدک میرعابدینی ،  ندا صارمی منفرد  ، حمید رضا پگاه ، افسر اسدی ، نگار عابدی ، نقی سیف جمالی ،  محمود نظرعلیان ، مهری سادات آل آقا ، سعید بحرالعلومی ، سیامک اشعریون ، عباس احمدی مطلق ، سعید آرمند ، احمد خیرآبادی ، واهیک خچومیان ،  محمد فیروز شیبانی ، محمد علی نوروش ، نوید جهانزاده ، سام دانشور ،  بابک مولانا ، محمد عیسی حسینی ، پرویز حاجی زاده ، مهرگان علوی  ، علی رضا پوستین دوز ، عرفان سماواتی ، علی توتونچی مقدم ،  دانیال نوروش ، سارا عبدالملکی ،  نازیلا اقبال ، سپهر سهرابی ، شهاب اشعریون ، محمد نقی زاده ، سینا دادخواه ، فرهاد فدوی ، فرانک فروزان فر و هنرآموزان کارگاه خلاق : آسمان محمد بیگی  ، آمیتیس معمارپور ، رها دوراندیش ،  ارکین توتونچی مقدم ، ، هلیا خوشنودیان ، دلارام نورالهی، علی رضا خداوندی ، شروین زند یاوری

رقص پا
افسر اسدی با گریم “رقص پا”
رقص پا
حمیدرضا پگاه با گریم “رقص پا”
رقص پا
مزدک میرعابدینی با گریم “رقص پا”
رقص پا
نگار عابدی با گریم “رقص پا”
رقص پا
ندا صارمی منفد با گریم “رقص پا”



کپی‌برداری از صدایابی ماهواره‌ای به شبکه خانگی رسید⇐این بار با حضور بخشی ویژه برای رقابت رقاص‌ها+عکس

سینماژورنال: درباره ممیزی سهل الوصول در شبکه خانگی پیش از اینها بارها سخن گفته شده است. ممیزان ارشاد که بیشترین سختگیریها را برای سینما قرار داده‌اند در برابر محصولات عرضه شده در شبکه خانگی که فراگیری آنها سه برابر محصولات سینمایی است کاملا منفعل عمل می کنند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “نسیم” به تازگی سریالی در شبکه خانگی عرضه شده به نام “آسپرین” که عدم ممیزی لازم برخی دیالوگهای آن حتی صدای انسیه شاه حسینی از اعضای شورای پروانه نمایش خانگی را درآورد؛ شاه حسینی به صراحت از این گفته بود که بخشهایی از کار ممیزی خورده اما ممیزی اجرا نشده است.

در تازه ترین مورد قسمت اول از یک مسابقه در شبکه خانگی عرضه شده است که ورای استانداردهای کیفی به شدت پایین، به واسطه ایجاد شرایط رقابتی برای رقصنده هاست که مورد توجه قرار گرفته است!

یک گرته برداری ناشیانه از “استیج”؟

این مسابقه “ویترین” نام دارد که هدف خود را استعدادیابی قرار داده است و کاملا هویداست که یک گرته برداری ناشیانه از صدایابی های ماهواره ای است!

مجری گری “ویترین” را جواد یحیوی برعهده دارد و به غیر از سرمایه گذار اثر که محسن احتشامی نام دارد و به عنوان کارشناس اجرای صحنه ای معرفی می شود، از تهیه کنندگانی نظیر مرتضی شایسته تا کارگردانی پرحاشیه به نام علی عطشانی و البته یک کنسرت گذار به نام محمدحسین توتونچیان برای داوری استفاده شده است.

دو بازیگر میان‌مایه به نام عباس جمشیدی و هومن حاجی عبداللهی هم در پشت صحنه به گپ و گفت با شرکت کنندگان در مسابقه می پردازند تا همه چیز مشابه آن صدایابی ماهواره ای پیش برود.

داورانی که به سبک آن صدایابی ماهواره ای پیش می روند

بعد از کپی برداری برخی برنامه های تلویزیون از یک صدایابی ماهواره ای حالا دست اندرکاران شبکه خانگی هم وارد این فیلد شده اند و البته برای آن که تنور رقابت شان داغتر شود، فقط به کشف استعدادها در زمینه صدا نمی‌پردازند و همه جور شرکت کننده‌ای در مسابقه حاضر می‌شود؛ از علاقمندان خوانندگی گرفته تا علاقمندان اجرای استندآپ کمدی تا توانمندان در عرصه تقلید صدا و حتی رشته ای مانند بیت باکس.

فارغ از اظهارنظرات کلی داوران این مسابقه که سعی زیادی دارند مانند داوران همان مسابقه ماهواره‌ای مواضع مخالف با یکدیگر داشته باشند(!) یکی از بخشهای این مسابقه هم کشف استعداد در عرصه حرکات موزون یا همان رقص است!

روی جلد مسابقه ویترین
روی جلد مسابقه ویترین فقط نوشته شده “کشف استعداد ایرانی” و درباره زمینه های کشف استعداد چیزی نیامده

نمایش رقابت رقصنده ها

بله، این محصول که با مجوز ارشاد در شبکه خانگی توزیع شده یک آیتم خود را به کشف مستعدان حرکات موزون اختصاص داده و در قسمت ابتدایی هم بیشتر از 5 دقیقه از مسابقه به هنرنمایی یک گروه رقص 4 نفره اختصاص داشت.

جالب است که نه سرمایه گذار برنامه و نه هیچ کدام از هیأت داوران به هنگام صحبت درباره کیفیت اجرای این گروه 4 نفره از واژه رقص یا حتی حرکات موزون استفاده نمی کنند و سعی می کنند با به کار بردن واژه “حرکات آیینی” ممیزی را دور بزنند!!!

آیا ممیزی ها مدیوم به مدیوم تغییر کرده؟

حتی اگر فرض کنیم دست اندرکاران ممیزی شورای پروانه نمایش خانگی از کنار این تغییر واژگان گذشته اند چطور است که به آن نماهای رقص اتفاقا کاملا محرک مجوز داده اند؟

پیشتر و در سینما بارها دیده بودیم که نماهای رقص کاراکترها دچار ممیزی و جرح و تعدیل می شد اما حالا در شبکه خانگی حتی فضایی رقابتی برای انتخاب بهترین رقصنده ها استفاده می شود.

سوال اینجاست که آیا دامنه ممیزی ها مابین سینما و شبکه خانگی تا این حد متغیر است یا آن که دست اندرکاران شورای پروانه نمایش خانگی به مانند آن سریال پر از دیالوگهای اروتیک درباره این مسابقه هم ممیزی های خود را ابلاغ کرده اما تولیدکنندگان ممیزی را اجرا نکرده اند؟




سانسور شگفت‌انگیز تازه‌ترین گفتگوی فرزانه کابلی؛ استفاده پی‌درپی از “حرکت” به‌جای “حرکت موزون”/حتی رقص چوب خراسانی هم “حرکت چوب” نامگذاری شده!

سینماژورنال: فرزانه کابلی بازیگر تئاتر و سینما و تلویزیون که در سالهای اخیر بیشتر درگیر اجرای نمایش بوده اخیرا به مدت چهار شب نمایشی با عنوان «همه‌جای ایران سرای من است٢» را ویژه بانوان روی صحنه برد.

به گزارش سینماژورنال این نمایش چنان که از عنوانش هم برمی آید قسمت دوم نمایشی است با عنوان «همه جای ایران سرای من است»؛ نمایشی که در ابتدا بنا بود با نام “پای کوبان” اجرا شود.

کابلی در گفتگویی تفصیلی که درباره این نمایش با “شرق” انجام داده درباره طراحی حرکات موزون در این نمایش توضیحاتی داده است. نکته اینجاست که در متن گفتگو اما بجای اینکه شاهد واژه “حرکات موزون” باشیم مرتب با واژه “حرکات” یا “حرکت” مواجهیم! در این گفتگو حتی رقص چوب که یک رقص متداول در خراسان است با واژه “حرکت چوب” نام برده شده!!! یا رقص عارفانه سماع با نام “حرکت سماع” یاد شده است!!

سینماژورنال متن کامل گفتگو را با مشخص کردن بیشتر از 40 باری که بجای “حرکات موزون” از “حرکت” و مشتقات آن استفاده شده منتشر می سازد:

اجرای امسال این نمایش نسبت به سال گذشته تغییرات زیادی داشت.
بله. این نمایش اصلا اجرای سال گذشته ما نبود. فقط یکی، دوتا از حرکت‌های‌ نمایشی محلی با اجرای سال گذشته مشابه بود. به همین خاطر اسم آن را «همه‌جای ایران سرای من است ٢» گذاشتیم.
البته این عنوان مشابه، تماشاگران سال گذشته این اثر را مجددا با اثر همراه می‌کرد.
بله. البته اگر همان اسم «پایکوبان» هم بود باز هم مخاطبان می‌آمدند چون چنین برنامه‌هایی مخاطبان خاص خود را همیشه دارد. خوشحالم که بتوانم هرسال این برنامه را ویژه خانم‌ها به صحنه ببرم و هنر فولکلور این مملکت را از نظر لباس، موسیقی، سازهای مختلف و حرکات متنوعی که در مناطق گوناگون این مملکت که من همیشه به آن افتخار می‌کنم، را روی صحنه نشان دهم و به تماشاگران بگویم این سرزمین گیلان، مازندران و … است. من آن‌قدر به این مناطق اشراف دارم و در مورد آن مطالعه داشته‌ام که هرکدام از شهرها و استان‌ها را سرزمین می‌نامم.
در اجرای این اثر از حرکاتی برای مناطق مختلف ایران استفاده می‌کردید که تماشاگر شناخت کمی از آنها دارد و به نظر حرکات خیلی متفاوتی نسبت به آنچه ما تاکنون دیده‌ایم می‌آمد.
سعی می‌کنم همیشه حرکات مختلف مناطق ایران را به مخاطب نشان دهم. زیرا مخاطب با این حرکات و نوع موسیقی و سازها بسیار بیگانه است. سعی کردم این حرکات را به شکل درستش، مطابق آنچه که در حال اجرا در همان منطقه در گذشته و حال بوده است نشان دهم. این خیلی مهم است. این باعث تفاوت در حرکات این گروه با سایر گروه‌های نمایشی می‌شود.
 معمولا حرکات مناطق مختلف را به‌صورت خلاصه روی صحنه اجرا می‌کنید.
بله سعی دارم گوشه‌ای از آن حرکات و فرهنگ را به مخاطب نشان دهم. چون اگر بخواهم همه آن چیزهایی که در این شهرها اتفاق می‌افتد را روی صحنه نشان دهم، یک روز زمان هم برای اجرای نمایش کم است و تماشاگر مجبور می‌شود ساعت‌ها برای دیدن این آثار وقت بگذارد.
در این اجرا از حرکات خزر تا کرانه‌های خلیج‌فارس، مازندران، خراسان،آذربایجان، کهگیلویه‌وبویراحمد، کردستان، خوزستان تا بنادر خلیج‌فارس استفاده کردید.
سعی کردم از گیلان و مازندران، خراسان و همه مناطق استفاده کنم. البته منظورم از خراسان، بجنورد، تربت‌جام، خواف و بیرجند است. این شهرها با وجود اینکه بسیار به‌هم نزدیک هستند اما از نظر حرکت، لباس، موسیقی و رنگ، دنیادنیا با هم فاصله دارند و این وسعت و پهناوری این مملکت را نشان می‌دهد. اینها هیچ شباهتی به‌هم ندارند درحالی‌که همه آنها در یک استان هستند. چکیده‌ای از حرکات شهرهای مختلف را که در خراسان است به تماشاگر معرفی کردم ولی تنها از لباس مردم بجنورد استفاده کردم.
در فینال اجرا، حرکات‌ کُردی داشتید که با استقبال زیادی از سوی مخاطبان روبه‌رو شد. بعضی از دختران با تن‌پوش مردانه روی صحنه آمدند. البته در بخش حرکات‌‌نمایشی آذری نیز تمام دختران تن‌پوش مردانه به تن داشتند.
حرکت‌های نمایشی کردستان بسیار پرهیجان بود البته ما سال گذشته نیز این حرکات را داشتیم که مخاطبان استقبال کردند. در این اجرا دختران را با تن‌پوش پسرانه به صورت یکی‌درمیان دختر و پسر روی صحنه آوردم که بسیار برای تماشاگر جذاب بود. زیرا نگاهش یکنواخت جلو نمی‌رفت. در بخش کهگیلویه‌وبویراحمد نیز ما حرکتی داشتیم که لباس‌های بی‌نظیری داشت. در قسمت نور از خانم اکبری خواستم روی این کار خاص، نور رنگی تنظیم نکند. زیرا آن‌قدر این لباس‌ها رنگ دارد و زیباست که در نور سفید زیبایی‌اش بیشتر نشان داده می‌شود. اما در بخش حرکات آذری نیز بازیگران با تن‌پوش مردانه وارد شدند چون این حرکت مردانه است. با پوشاندن لباس مردانه به بازیگران زن سعی داشتم گریزی بزنم و تماشاگر احساس کند اینها مرد هستند. چون ما این شرایط را نداشتیم که آقایان و خانم‌ها با هم اجرا داشته باشند.
در بخش حرکات خوزستان از موسیقی غربی نیز برای نمایش حرکت‌های کولی‌ها استفاده کرده بودید؟
در بخش خوزستان از حرکت کولی‌های خوزستان استفاده کردم و نخواستم با موسیقی خود کولی‌ها این بخش اجرا شود چون قبلا آن را در ایران، آلمان و ایتالیا اجرا کرده بودم. در این بخش از موسیقی فرنگی و با الهام از حرکات کلاسیک باله در حرکت کولی‌ها استفاده کردم. اما بیشتر حرکات، حرکات خود کولی‌های محلی خوزستان بود.
در مناطق مختلف به تلفیق حرکات و موسیقی می‌پرداختید و حرکات برخی از مناطق نیز با اجرای سال گذشته شما متفاوت بود؟
چون سال گذشته در حرکات نمایشی خراسان از حرکت چوب خراسان استفاده کردم. اما امسال حرکات‌‌نمایشی تمام آن مناطق خراسان را داشتم و منحصر به حرکت‌نمایشی چوب نشدم. در بخش حرکات ‌نمایشی آذری نیز، امسال سه قسمت از آن را داشتیم که به شکلی متفاوت از سال گذشته در طول نمایش اجرا شد.
طبق توضیحاتی که پیش از شروع هر بخش روی صحنه به تماشاگران می‌دادید، گویا از نمایش‌های روحوضی نیز الهاماتی برای این اجرا گرفته بودید؟
بله از عناصر نمایش‌های روحوضی استفاده کردم. چون مردم شناخت کمی نسبت به این نوع نمایش‌ها دارند. می‌خواستم متوجه شوند که اصلا روحوضی یعنی چه؟ پیش از شروع هر بخش روی صحنه برای تماشاگر توضیحاتی در مورد حرکات می‌دادم تا نسبت به آنچه که می‌بیند اطلاعاتی داشته باشد. البته بهانه‌ای هم بود تا بچه‌ها تعویض لباس کنند. اما در بخش حرکات روحوضی از فرم لباس، حرکات و سیاه نمایش‌های روحوضی بهره گرفتم. البته سیاه نمایش ما صورتش سیاه نبود چون این نمایش برداشتی از نمایش‌های روحوضی بود. مثلا در نمایش روحوضی که معمولا در مراسم‌های عروسی اجرا می‌شد، شخصی با داشتن دو استکان کمرباریک در دست می‌حرکتید که این شکل از حرکت توسط یکی از بازیگران ما اجرا شد.
در بخش حرکات بندری از حرکات متفاوتی نسبت به آنچه ما تاکنون از بندرعباس و بوشهر دیدیم استفاده و اجرا شد. چرا؟
بله امسال از حرکات بندرعباس و بوشهر استفاده نکردم زیرا همه از حرکات نمایشی بندری همان را می‌دانند و می‌بینند. به سراغ بندر گناوه، که حرکاتش بسیار متفاوت با بندرعباس و سایر بنادر است، رفتم. در یک حرکت شانه، مشابه هم هستند اما لباس‌هایشان بسیار زیبا و متفاوت است. البته لباس‌های بندرهای دیگر هم زیبایی خودش را دارد اما لباس بندر گناوه واقعا خاص بود و می‌دانستم کسی با این فرم لباس آشنا نیست. به‌خصوص که در این بندر خانم‌ها از برقع در لباس‌هایشان استفاده می‌کنند.
با توجه به اینکه طراحی لباس این اثر را نیز خود شما برعهده داشتید، برای تهیه لباس‌های مناطق مختلف که تغییرات محسوسی نسبت به هم دارند، چه‌کار کردید؟
بسیاری از لباس‌های مناطق مختلف را من از قبل تهیه کرده و داشتم. اما در ایام نوروز به بندرعباس و از آنجا به میناب سفر کردم تا برقع‌های بازیگران را از دست‌فروش‌های محلی آنجا خریداری کنم، چون هیچ‌جای دیگری این نوع از برقع وجود نداشت. برای تهیه دستمال‌های بخش کهگیلویه‌وبویراحمد نیز به بازار بزرگ شیراز رفتم چون در اجرای سال گذشته دستمال‌های بچه‌ها مناسب نبود و این دستمال تنها در بازار شیراز وجود داشت.
برای تهیه روسری‌های بخش گیلان نیز مدت‌ها به دوستان مختلف سفارش دادم تا در انتها از روی عکس، طرح یک روسری را انتخاب کردم تا یک آقای محلی ریشه‌های آن را ببافد. دیگر لباس‌های سنتی و محلی حتی در خود این مناطق نیز کمتر پیدا می‌شود چون مردم از چیزهای سنتی استفاده نمی‌کنند، اغلب چیزها از چین می‌آید! مثل جانم از این لباس‌ها مراقبت می‌کنم، تا سالم بمانند.
یکی از بخش‌های جالب در اجرای امسال این اثر، بخش سماع بود که حرکاتی نسبتا متفاوت از آنچه که تاکنون ما از حرکت سماع در قونیه دیدیم در آن اجرا می‌شد، در بخشی، بازیگران با دردست‌داشتن ساز تنبور وارد می‌شدند. چرا این حرکات متفاوت بود؟
امسال بچه‌ها دو حرکت سماع داشتند. دوست دارم که بچه‌ها هرسال حرکت سماع را داشته باشند زیرا تماشاگران علاقه‌مند زیادی دارد. در اجرای سال گذشته نوع دیگری از این حرکت را اجرا کردیم و امسال دو نوع متفاوت داشتیم که در بخشی، بازیگران با المانی از تنبور وارد می‌شدند و فضای صحنه پر از بخار می‌شد. اما دلیل تفاوت به‌خاطر این است که در سماع در قونیه فقط نیم‌ساعت بازیگران می‌چرخند این در حالی است که در مناطق خوزستان، کردستان و خراسان ما سماع‌هایی وجود دارد که حرکات شناخته‌نشده‌ای دارند البته حرکت چرخ هم در آن وجود دارد. در این اجرا سعی داشتم از حرکات شناخته‌نشده و بکر خود استان‌های ایران استفاده کنم؛ حرکاتی که درویش‌ها در مراسم‌های مذهبی خود اجرا می‌کنند و بیشتر این حرکت‌ها برای سیستان‌وبلوچستان بود.
استقبال از اجرای این نمایش زیاد بود. چرا مانند سال گذشته آن را تمدید نکردید؟
پرکردن سالن تالار وحدت با ظرفیت ٨٠٠ نفر کمی دشوار است. در ابتدا نمی‌دانستیم که استقبال تا این حد است. در ادامه هم درخواست تمدید را ندادم چون من ابتدا اردیبهشت‌ماه قرار بود که اجرا داشته باشم اما به دلیل پربودن سالن، اجرای ما دو ماه به تعویق افتاد و می‌دانستم سالن پر است.
چرا برای اجرای این اثر از موسیقی زنده استفاده نکردید؟
دلم می‌خواست موسیقی زنده اجرا شود اما نشد. به همین خاطر از موسیقی فولکلور و سنتی و با الهاماتی از موسیقی غربی به شکل تلفیقی در اجرا استفاده کردم.
برای اجرای نمایش «همه‌جای ایران سرای من است ٢» چندماه تمرین داشتید؟ این ٢٥ نفر بازیگر باید در فرصت کمی حاضر و برای اجرای بخش دیگر روی صحنه می‌آمدند.
تمامی بازیگران این نمایش در طول سال پیش من به کلاس حرکت می‌آیند و بدن‌های آماده‌ای دارند فقط کافی است که برای اجرا با هم هماهنگ شوند. از ١٠ خرداد تمرینات را شروع کردیم. برخی روزها هفت‌ساعت تمرین می‌کردیم. در تمرین بسیار سختگیر عمل می‌کنم تا کار روی صحنه یکدست و بی‌نظیر باشد. مدام به بخش‌های مختلف می‌رفتم تا نفس بازیگران تقویت شود چون می‌دانستم برای تعویض لباس پنج‌دقیقه بیشتر فرصت ندارند و نباید تماشاگر احساس کند که بازیگران از اجرا خسته شده‌اند.
در مبحث پژوهش برای نوع حرکات و موسیقی و لباس مناطق با وجود اینکه خود شما در این سال‌ها اشراف و آگاهی زیادی با تحقیق میدانی پیدا کردید، احیانا از منبعی استفاده کردید؟
متأسفانه ما در این مملکت کتاب، جزوه و هیچ‌چیزی نداریم که بتواند ما را راهنمایی کند. البته در کردستان و خراسان فیلم‌هایی از حرکت‌ها وجود دارد. اما من با استفاده از آموخته‌هایی که در این سال‌ها از معلم‌های گوناگون دارم و به همه این مناطق سفر کرده‌ام، آموخته‌های ذهنی دارم که به شاگردانم نیز آموزش می‌دهم و آنها هم به شاگردانشان آموزش می‌دهند و اینها سینه‌به‌سینه در حال نقل‌شدن است. حرکات، موسیقی، لباس و رنگ سرمایه مملکت است و نباید از بین برود. در هر بخش این نکات مهم را به تماشاگران نیز توضیح می‌دادم، اگر هرروز ١٠ نفر هم متوجه این توضیحات شده باشند و از سالن بیرون بروند، من به مقصودم رسیده‌ام.
چرا این تحقیقات میدانی و آموخته‌هایتان را مکتوب نمی‌کنید تا ماندگارتر شود؟
همه می‌گویند که بنویسم. آن‌قدر تحقیق و یافته در این زمینه دارم که بیش از دو کتاب می‌شود. مشغله‌ام زیاد است. هادی مرزبان، همسرم، همیشه می‌گوید؛ اینها را ضبط کن تا من روی کاغذ برایت بیاورم. حتما این کار را انجام می‌دهم.
این نمایش ویژه بانوان اجرا می‌شود. با وجود این ممیزی خاصی روی کار شما اعمال شد؟
نه خوشبختانه. در اجرای سال گذشته بازبین‌ها می‌گفتند که باید یک شخصی که آگاهی بالاتری از خانم کابلی در این زمینه دارند کار ایشان را ببینند. امسال نیز با وجود اینکه بازبین‌ها تغییر کردند، دو کارگردان و یک بازیگر به بازبینی کار ما آمدند و گفتند این کار برایشان جنبه آموزشی نیز داشته است.
چون خیلی از افراد از سنت‌های قدیم ایران و دلیل برخی از حرکات آگاه نیستند، چون کسی به آن نمی‌پردازد. بازبین‌ها این کار را هنر می‌دیدند. تنها از جانب مرکز هنرهای نمایشی از من خواستند تا بچه‌ها در بخش حرکت سماع که حالت روحانی داشت و بازیگران باید موهایشان باز بود، شال روی سرشان بیندازم. که شال انداختیم اما به دلیل حرکت‌های فراوان این بخش گاهی شال‌ها می‌افتاد روی شانه بازیگران. در سایر بخش‌ها نیز لباس‌های محلی ما کاملا پوشیده است و من برای بازیگران از سربندهای پولک‌دار استفاده می‌کردم.
اجرای چنین نمایش‌هایی سال‌ها پیش از جشنواره «آمین» آغاز شد و بعد تنها ویژه خانم‌ها اجرا شد. اجرای هرساله این اثر را ادامه می‌دهید؟
سعی می‌کنم هرسال این‌کار را بکنم. اگر هم این امکان فراهم نشود معمولا در کارهای هادی مرزبان از طراحی حرکت استفاده می‌کنم. البته در جایی که لازم باشد. به‌ خاطر دارم گاهی هادی می‌گوید؛ اینجا از حرکت استفاده کنیم و … . اگر لازم نباشد من پاسخ منفی می‌دهم و می‌گویم اصلا نیاز به حرکت نیست. حرکت را به شکل درست و صحیح آن نشان می‌دهم.
امروزه گروه‌های مختلفی به‌عنوان حرکت و موسیقی محلی در تالار وحدت اجرا دارند، به دیدن این نمایش‌ها می‌روید؟
متأسفانه گروه‌هایی در تالار وحدت روی صحنه می‌روند که اصلا نباید در این فضا اجرا داشته باشند. صحنه این تالار بسیار باارزش است و یکی از صحنه‌های مهم در خاورمیانه است. اما گروه‌هایی در این تالار روی صحنه می‌روند که حرکات و طراحی لباس و موسیقی درستی ندارند اما جالب است که از طرف هیچ‌کس نیز بازخواست نمی‌شوند! به تماشای اغلب این آثار می‌روم و سردرد می‌گیرم. یک حرکت از خراسان در نمایشی که می‌گویند خراسانی است شما نمی‌بینید! به شعور من تماشاگر توهین می‌شود. من در این رشته تخصص دارم و متوجه می‌شوم که حرکات آنها هیچ ربطی به عناوینی که روی آن می‌گذارند، ندارد. از جانب تالار وحدت به من پیشنهاد دادند که بازبین شوم اما قبول نکردم.گفتم اگر من بازبین شوم، نمی‌گذارم هیچ‌کس که روی صحنه برود. چون اجراهایشان غلط است باید کارها با وسواس برای اجرا در این سالن انتخاب شوند.
بازبین‌ها و شورای ارزشیابی نیز آگاهی درستی در این رشته ندارند… .
بله. بازبین‌ها از بازبینی کار من امتناع می‌کنند چون خجالت می‌کشند این کار را بازبینی کنند. می‌گویند این نمایش فاخر است.
استقبال زیادی در دو سال گذشته از این اجرا شد. این نمایش را در دیگر شهرها یا خارج از ایران نیز اجرا می‌کنید؟
راستش از گروه ما بیشتر برای اجرا در خارج از ایران دعوت می‌شود. در شهرستان‌ها و شهرهای دیگر محدودیت بیشتر از تهران است. آرزو دارم در شهرستان‌ها و مناطقی که این فولکلورها متعلق به آنهاست اجرا داشته باشم. البته مردم مناطق دیگر دوست دارند اما درخواست اجرا باید از جانب مسئولان این مناطق باشد که نیست! در مورد اجرای خارج از ایران این نمایش نیز صحبت‌هایی شده که در حال مذاکره هستیم.
آقای مرزبان این روزها قرار است تمرینات دو نمایش را آغاز کنند که محتوای یکی در مورد «شمس و مولانا» است. در این نمایش نیز طراحی حرکت دارید؟
بله در هردو طراحی حرکت دارم. یکی از کارها قرآنی است و صحنه جهنم را با حرکت در آن نشان می‌دهم و فرشتگان را نیز تنها با حرکات ظریف اجرا می‌کنم. اما در نمایش دیگر هادی که در مورد شمس و مولاناست، دستم بازتر است و از حرکات سماع و چرخش استفاده می‌کنم.