1

اقدام غیرمنطقی “گینس” برای حفظ کف فروش!+عکس

سینماژورنال: در دستورالعمل تازه شورای صنفی نمایش ملاک محاسبه کف فروش فیلمها در سرگروه بجای 4 هفته 3 هفته لحاظ می شود و بر این اساس فیلمی که بعد از سه هفته اکران کف فروش اش بیفتد است که سرگروه را از دست خواهد داد.

به گزارش سینماژورنال دقیقا به همین دلیل است که پخش کنندگان نباید برای کمک به افزایش فروش در سینمای سرگروه خود در هفته چهام از اله مانهایی مانند اکران مردمی و دعوت از بازیگران استفاده کنند.

اما در یک اتفاق سوءتفاهم برانگیز امروز یکشنبه و در آستانه دوشنبه ای که شورا برای بررسی کف فروش فیلمهای اکران عیدفطر تصمیم گیری خواهد کرد نه یک اکران مردمی که دو اکران مردمی با حضور بازیگران “گینس” در سینمای سرگروه برگزار خواهد شد.

امروز در سانسهای 20 و 22 بازیگران اصلی این فیلم و از جمله رضا عطاران و محسن تنابنده به سبنما ماندانا که سرگروه “گینس” است می روند تا به تماشای فیلم کنار مخاطبان بنشینند.

طبیعی است که فقط حضور بازیگری مثل عطاران در این نمایش مردمی خواهد توانست این دو سانس را پرمخاطب کند ولی مشکل بر سر آن است که لحاظ کردن فروش این دو سانس در جمع بندی برای تصمیم گیری درباره کف فروش غیرمنطقی خواهد بود.

پخش کننده و مدیر سینما عضو شورا هستند اما واکنش رئیس شورا چه خواهد بود؟

فارغ از آن که محمدقاصد اشرفی مدیر سینما ماندانا که خود عضو شورای صنفی نمایش است رضایت به چنین اقدامی داده و از آن طرف پخش کننده فیلم نورتابان و مدیر آن محمدرضا صابری که او نیز عضو شوراست در این تصمیم نقش موثر داشته حالا باید منتظر واکنش دیگر اعضای شورا باشیم.

از جمله باید ببینیم ابوالحسن داوودی رییس شورای صنفی نمایش که سعی کرده بی طرفی خود را در تصمیم گیری ها حفظ کند در برخورد با این قضیه چه واکنشی نشان خواهد داد و در نهایت اینکه آیا کف فروش فیلم را با احتساب فروش این دو سانس محاسبه خواهند کرد؟

آگهی اکران ویژه "گینس"
آگهی اکران ویژه “گینس”

تا فردا صبر کنید…

فارغ از واکنش پیرامون رفتار صاحبان “گینس” شورای صنفی نمایش فردا باید درباره کف فروش دیگر فیلمهای اکران عیدفطر هم تصمیم گیری کند و احتمالا تکلیف فیلمی مثل “خداحافظی طولانی” هم فرداست که مشخص می شود.

این فیلم نیز در این سه هفته اکرانش اوضاع گیشه ای خوبی را تجربه نکرده و نتوانسته شادابی لازم را به اکران عیدفطر بدهد و  اینکه چنین فیلمی که بسیاری از مخاطبان در جشنواره هم از آن استقبال نکرده بودند برای عیدفطر انتخاب شد فقط نوعی فرصت سوزی برای آثار باکیفیتی بود که پشت خط اکران مانده اند.

در این سه هفته ای که از عیدفطر گذشته فقط “دوران عاشقی” بوده که توانسته فروش خوبی داشته باشد و تنوعی بدهد به سبد اکران تکراری عیدفطر که از اوایل ماه رمضان فیلمهایش چیده شده بودند.

فیلم سوزی آخر سال به عیدفطر منتقل شد؟

شورای صنفی نمایش فردا باید تصمیمی ضربتی بگیرد و  نباید بیشتر از این فرصت اکران را به آثاری بدهد که از تعدد سانسها در پردیسها تا تعدد سالن در شهرستانها همه چیز در اختیارشان بوده برای فروش بیشتر و اما باز هم پایین افتادن کف فروش، آنها را وارد بازی جلب مشتری با دعوت بازیگران به سینمای سرگروه کرده است.

شورای صنفی نمایش باید به صراحت در برابر ادامه اکران فیلمهای نفروشی که انگار انتخاب شده بودند تا فقط حاشیه امنی ایجاد شود برای دیگر فیلمها واکنش نشان دهد.

این گونه فیلمها در حالت عادی زمانی بهتر از پایان سال برای اکران پیدا نمی کردند و اکران آنها در عیدفطر فقط باعث پشت خط اکران ماندن آثاری شد که قابلیت بالایی برای جلب مخاطب داشتند. دقیقا به همین دلیل بود که سالنهایی که برای اکران این فیلمها تخصیص یافته بود نیز عملا کارکرد خود را از دست داد؛ این معنایی ندارد جز سینماسوزی با انتخاب گزینه های نادرست برای اکران.

زمانی که تعداد گروههای سینمایی به 6 گروه افزایش پیدا کرد بنا بود شرایطی فراهم شود برای افزایش تنوع به سبد اکران و رونق بیشتر سینماها اما آنچه در اکران عیدفطر دیدیم نه تنوع اکران که در اختیار گرفتن امکانات سانس و سالن در اختیار دو فیلم کمدی و مهجوریت بقیه فیلمها بود؛ به این می گویند فیلم سوزی با چینش نادرست اکران.

امیدواریم به تصمیم فردای شورای صنفی نمایش بلکه بتواند با وارد کردن چند فیلم باکیفیت به سبد اکران، رخوت گریبانگیر اکران را از بین ببرد…




طعنه های تند کارگردان “نهنگ عنبر” به آقازاده اصلاح‌طلب؟؟: شما را با کلمه از سر در سینمای فیلم شکست‌خورده‌تان آویزان می‌کنم

سینماژورنال: علی حضرتی فرزند الیاس حضرتی مدیرمسئول روزنامه اصلاح طلب “اعتماد” این روزها فیلمی با عنوان “خداحافظی طولانی” را به عنوان سرمایه گذار روی پرده دارد.

به گزارش سینماژورنال فروش نه چندان قابل قبول این فیلم که از فضای خوبی هم برای تبلیغات بهره برده بود  سبب ساز آن شد که این سرمایه گذار هفته گذشته در گفتگویی تند و تیز به گلایه از وضعیت اکران در سینماها و بی عدالتی در توزیع سانس بپردازد.

در این گفتگو حضرتی علاوه بر طعنه زنی به “گینس” و توصیف آن با عبارت “فیلم شترمرغی” از “نهنگ عنبر” هم به عنوان فیلمی یاد کرد که سال قبل به دلیل کیفیت پایین به جشنواره راه نیافته و حالا تعداد سالنهایش هفت برابر فیلم اوست!

این طعنه های تند و تیز واکنش سامان مقدم کارگردان “نهنگ عنبر” را به دنبال داشته که با نگارش متنی اجتماعی بدون نام بردن از  این چهره جوان سینما و صرفا با اشاراتی مانند “تهیه کننده جدید سینما” کاملا غیرمستقیم به او تاخته است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت مقدم را ارائه می دهد:

مثلا انتقاد کرده اند

یکی‌ از دوستان امشب عكسي از اينستاگرام یکی‌ از تهیه کنند‌ه های جدید سینما برايم فرستاد  که مثلا ايشان ضمن انتقاد از وضعیت سینما به مدیران فرهنگی‌ کشور هم متلكي گفته که زمینه ساز به وجود آمدن فیلمی مثل “نهنگ عنبر” شده اند.

این میزان لجن پراکنی قابل تحمل نیست

 این میزان لجن پراکنی از سوی طیفی که نه با سرمایه بخش خصوصي که با تکیه به حمایت‌های ویژه چند ارگان و نهاد وارد این حرفه شده اند دیگر قابل تحمل نیست.  رانت فقط پول نیست. پرداختن به بعضی موضوعات فقط کارت بلانشی می‌خواهد که در دست چند نفر از جمله این آقای تهیه کننده ایست که به مدیران فرهنگی‌ متلک می‌گوید اما حتي نامش را به انگلیسی در پروفایلش غلط می‌نویسد ، این واقعا اسفناک است.

 شما که حتی در نگارش اسمتان چنین گرفتار هستید چطور به وضعیت فرهنگی‌ کشور که پرداختن به آن را اصلا در قواره شما نمی‌بینم انتقاد دارید.

شما را از سر در سینمای فیلم شکست خورده تان آویزان می کنم

گفته‌ام مصاحبه نمیکنم  اما این به این معنی نیست که لال هستم.خوشبختانه رسانه هایی که نظرات افرادي مثل شما را منعکس میکنند خیلی‌ مورد توجه من نیستند. در نتیجه خزعبلات این چنینی را كمتر می‌بینم ، اما اگر خیلی‌ اتفاقی مثل امشب بار دیگر با  چنین موقعیتی رو به رو شوم ، شما را به راحتی‌ با کلمه از سر در سینمای فیلم شکست خوردتان آویزان می‌کنم.




اکبر عبدی در “خاورننه” ۳ بار تغییر جنسیت می‌دهد!+عکس

سینماژورنال: اکبر عبدی جزو معدود بازیگران ایرانیست که توانسته است چندین بار نقش جنس مخالف خود را بازی کند.

به گزارش سینماژورنال اولین بار در فیلم پرحاشیه “آدم برفی” داوود میرباقری بود که عبدی نقش یک زن را بازی کرد و دفعات بعد در “خوابم می آد” رضا عطاران و “خوابزده ها”ی فریدون جیرانی.

به تازگی نیز تصویری اجتماعی از عبدی با گریم زنانه در صفحه اجتماعیش متتشر شده که گویا مربوط به تازه ترین پروژه نمایشی عبدی است.

اکبر عبدی قصد دارد نمایشی به نام “خاورننه” را در فرهنگسرای اندیشه روی صحنه ببرد.

عبدی در این نمایش سه نقش مختلف را ایفا می کند و جالب اینکه هر سه کاراکتر هم زن هستند!

اکبر عبدی با گریم زنانه
اکبر عبدی با گریم زنانه “خاورننه”



گزینه‌های مردمی اجرای “هفت”: از رامبد جوان و باران کوثری تا رضا عطاران و پدرشوهر مهناز افشار!

سینماژورنال: در حالی که ماجرای تهیه و اجرای “هفت” توسط محمود گبرلو کاملا متوقف شده است و بناست این برنامه با تیم جدیدی از اوایل مهرماه روی آنتن برود “خبرآنلاین” نظرسنجی جالبی را برای یافتن مجری برنامه راه انداخته است.

به گزارش سینماژورنال در این نظرسنجی از مخاطبان خواسته شده است که گزینه مطلوب خود برای اجرای این برنامه را معرفی کنند و در این بین مخاطبان هم سعی کرده اند بی سانسور نظراتشان را بگویند.

البته بوده اند برخی مخاطبان که همین نظرسنجی را هم محلی کرده اند برای مطایبه و طنازی اما در مجموع صراحت کلام مخاظبان باعث شده کنتراست عجیب و غریبی در انتخاب گزینه مردمی اجرای “هفت” شکل بگیرد.

از سینماگران گرفته تا مجریان و منتقدان

جالب است که در بین گزینه های مردمی اجرای “هفت” همه جور چهره ای هم به چشم می خورد؛ از سینماگران گرفته تا مجریان تلویزیون، منتقدان و روزنامه نگاران و حتی چهره های سیاسی.

با این حال شاید جالب ترین گزینه های مردمی رامبد جوان و باران کوثری باشند که هر دو سابقه بازیگری دارند و در این بین رامبد برنامه موفق “خندوانه” را روی آنتن دارد و باران هم سابقه اجرا در “کلاه قرمزی” را داشته است.

رضا عطاران برگ برنده فروش فیلمها در سالهای اخیر دیگر گزینه مردمی است و در کنار او عجیب ترین گزینه هم محمدعلی رامین معاون مطبوعاتی دولت محمود احمدی نژاد و پدرشوهر مهناز افشار.

فرج ا.. سلشحور، مسعود ده نمکی و ابراهیم حاتمی کیا نیز از جمله کارگردانانی هستند که مخاطبان از آنها به عنوان گزینه های مطلوب خویش برای اجرای “هفت” نام برده اند!

سینماژورنال برخی از گزینه های مردمی اجرای “هفت” را مرور کرده است:

–اکبر عالمی

–علی معلم

–منوچهر اکبرلو

–مسعود ده‌نمکی

–رضا رشیدپور

–محمدعلی رامین

–هدیه تهرانی

–اکبر نبوی

–منصور ضابطیان

–احسان کرمی

–فریدون جیرانی

–محمدرضا شهیدی‌فر

–پارسا پیروزفر

–شهاب حسینی

–رشید کاکاوند

–رضا عطاران

–مهران مدیری

–فرامرز قریبیان

–رامبد جوان

–باران کوثری

–حمید رسایی 

–امیر قادری

–فرزاد حسنی

–فرج‌الله سلحشور

–علی ضیاء

–امیر پوریا

–احسان علیخانی

–مسعود فراستی

–ابراهیم حاتمی‌کیا

— پرویز پرستویی

 




مهناز افشار بالاخره در ایران رؤیت شد+عکس

سینماژورنال: مهناز افشار بعد از آن که برای به دنیا آوردن فرزندش به آلمان رفت و البته بعد از حواشی متعددی که بر سر این تولد دامنش را گرفت به ایران بازگشت.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال در اولین حضور در برابر مخاطبان عام افشار دوشنبه شب در اکران مردمی “نهنگ عنبر” حضور یافت.

در این مراسم که در پردیس کوروش برگزار شد علاوه بر افشار، سامان مقدم، رضا عطاران، على قربانزاده، رضا ناجى و امیرحسین رستمی نیز حضور داشتند.

نکته قابل توجه این اکران مردمی حضور قابل توجه مخاطبانی بود که برای دیدار با عطاران و افشار به پردیس کوروش آمده بودند.

مهناز افشر و رضا عطاران در اکران مردمی "نهنگ عنبر"/عکس: آزاده امیرخان
مهناز افشار و رضا عطاران در اکران مردمی “نهنگ عنبر”/عکس: آزاده امیرخان

 




باز هم رضا عطاران، باز هم سرویس بهداشتی؛ این بار رودرو با پرستار تیمارستان!

سینماژورنال: سعید اقاخانی بازیگر و کارگردان سینما و تلویزیون شب گذشته مهمان “خندوانه” بود و در این برنامه به ذکر خاطراتی از زندگیش پرداخت.

سعید آقاخانی در “خندوانه” از این گفت که در دوران دانشجویی با فرهاد اصلانی هم اتاق بوده اما با رضا عطاران نیز همدانشگاهی بوده و البته به همین علت خوابگاهشان یکی بوده است.

جالبترین بخش “خندوانه” دیشب جایی بود که آقاخانی خاطره ای را از عطاران در دوران دانشجویی تعریف کرد و عجبا که در این خاطره نگاری باز هم این دستشویی یعنی عنصر ثابت خلق کمدی در بسیاری از آثار عطاران است که وجود دارد؛ البته اینجا بجای “آفتابه” با “مسواک” طرفیم!

هم اتاقی عطاران دیوانه شده بود

آقاخانی که این روزها “خداحافظی طولانی” را روی پرده دارد با اشاره به بیست سال قبل و دوران دانشجویی گفت: یک شب تعدادی از دانشجویان در را روی یکی از هم اتاقی‌هایشان قفل کرده بودند و او هم داد و بیداد می‌کرد. آن‌ها معتقد بودند که هم اتاقی شان دیوانه شده و به همین خاطر به تیمارستان هم زنگ زده بودند تا کادر پزشکی برای بردن بیمار به خوابگاه بفرستد.

عطاران مسواک به دهان از دستشویی خارج شد…

او ادامه داد: این ماجرا حدود 20 دقیقه طول کشید و ما هم هر کدام به اتاق‌هایمان برگشتیم تا این که آمبولانس آمد و پرستاران هم به داخل راهرو خوایگاه آمدند، در همین حین رضا عطاران هم از دستشویی خوابگاه بیرون آمد و مسواک هم دستش بود، سر و وضع رضا عطاران طوری بود که یک هو پرستاران به او گفتند که آقا از جات تکان نخور. عطاران هم جواب داد که بابا من نیستم که یکی دیگه‌اس.

کاش به تیمارستان می بردندش

در اینجای گفتگو رامبد جوان به شوخی گفت که خوب شد رضا را نگرفتند، اما آقاخانی هم جواب داد: کاش می‌گرفتنش و به تیمارستان می بردند.




عایدی سعید راد+پوریا پورسرخ+بهاره افشاری+الهام چرخنده⇐کمتر از ۱۰ میلیون تومان در ۲ماه!!!

سینماژورنال: آخرین فیلم اکران شده سعید راد بازیگر قدیمی سینمای ایران اثری است به نام “عشق و جنون”؛ فیلمی به کارگردانی حسن نجفی که سالها دستیار مجید مجیدی بوده است و در آثاری چون “بید مجنون”، “باران” و “محمد(ص)” در گروه وی حضور داشته است.

به گزارش سینماژورنال این فیلم که در کنار سعید راد از حضور چهره های جوانتر بازیگری مانند پوریا پورسرخ و بهاره افشاری و البته یک مجری-بازیگر به نام الهام چرخنده هم سود برده است در مدت دو ماهی که روی پرده بوده است کمتر از 30 میلیون تومان عایدی داشته است!!!

البته دو سوم این رقم هم سهم سینمادار و پخش کنده است و در نهایت عددی کمتر از 10 میلیون است که می تواند عایدی شفاف این عوامل باشد.

سندی بر عدم تأثیرگذاری نام بازیگران در فروش فیلم

کافیست فقط دستمزد این چهار بازیگر را کنار هم بگذاریم و ببینیم که این 10 میلیون تومانی که از گیشه حاصل شده است چند درصدِ مجموع دستمزد این سه نفر است!

اینکه می گویند سینمای ما کارگردان محور شده و حضور یا عدم حضور بازیگران-منهای مواردی مانند رضا عطاران- کمکی به فروش نمی کند هم دقیقا همین است.

حسن نجفی فیلمی را ساخته که بلحاظ خط داستانی آن قدر کلیشه شده و دمُده است که در دو ماه شاید 1000 مخاطب هم نداشته است!!!

اما اینکه چنین فیلمهایی چگونه و بر چه اساسی برای پخش انتخاب می شوند هم جای سوال دارد. آیا کارشناس پخشی که این فیلم را برای اکران انتخاب کرده خود به کیفیت پایین اثر پی نبرده است؟

فیلمساز موقعیت جدید را درک نکرده است

این سوالی است که سینماژورنال از مهدی صباغ زاده مدیر دفتر پخش نیمروز پخش کننده “عشق و جنون” می پرسد. صباغ زاده اما بی پرده پوشی از اشتباهش در انتخاب این فیلم برای پخش سخن گفته و بیان می دارد: “عشق و جنون” فیلمی نیست که به درد جامعه امروز بخورد. ماجراهای این فیلم تاریخ مصرف گذشته اند و در شرایط امروز جامعه ما محلی از اعراب ندارند. شرایط جامعه و نگاه آدمها نسبت به اتفاقات تغییر کرده اما متاسفانه فیلمساز این موقعیت جدید را درک نکرده است.

صباغ زاده در توجیه انتخاب این فیلم برای پخش می گوید: تهیه کننده این فیلم محمدرضا محمدی از دوستانم بود که هم در تلویزیون و هم در معاونت سینمایی فعال بوده است. حدودا سه سالی از زمان تولید فیلمشان می گذشت و از من کمک خواستند که برای پخش فیلم اقدام کنم و من هم کمک کردم که اکران شود. کمکی به یک دوست قدیمی.

عشق و جنون
عشق و جنون

سود که نداشت هیچ، به اعتبارمان هم لطمه زد

این پخش کننده که خود سابقه کارگردانی آثاری خاطره انگیز چون “مارال” و “خانه خلوت” را هم داشت است خاطرنشان می سازد: این فیلم نه تنها سودی برای دفتر پخش ما نداشت که اتفاقا به اعتبار دفتر پخش هم لطمه زد. تعارف که نداریم وقتی فروش فیلم پایین می آید فعالیتهایی که دفتر پخش انجام داده نیز دیده نمی شود.

گرفتاری در ایده های نخ نما شده چه بر سر سرمایه ها می آورد؟

این هم اتفاق جالبی است که احتمالا فقط در سینمایی مملکت ما می افتد. یعنی پخش کننده اثری را برای اکران انتخاب میکند که حتی خودش هم آن را قبول ندارد!

از آن طرف در عنوان بندی اثر نام بازیگرانی خورده است که پای صحبت هر کدام از آنها که بنشینی چنان درباره اسرار و رموز حرکت تدریجی خویش و پیشرفت مداوم سخن می گویند که انگار روح براندوی کبیر در کالبد آنها دمیده شده است.

تجربه کارگردان هم که کم نیست؛ از دستیاری مجید مجیدی و مجتبی راعی گرفته تا ساخت یک فیلم مذهبی نسبتا معقول به نام “آسمان هشتم”. پس چرا فیلم در دو ماه کمتر از 30 میلیون می فروشد؟! نکته همان است که صباغ زاده گفت؛ گرفتاری سینماگران در ایده هایی نخ نما شده و عدم تعامل مناسب با اجتماع پیرامونی و عدم الهام گیری از وقایع.




ادعاهای تازه تنابنده: از سامان مقدم تا پیمان قاسم‌خانی از “گینس” خوششان آمده/گلمکانی گفت فیلمت حُسن‌هایی هم دارد

 سینماژورنال: اولین فیلم سینمایی محسن تنابنده در مقام کارگردان با عنوان “گینس” در روزهای اخیر دیگر به مانند روزهای ابتدایی اکران مخاطب ندارد.

یک دلیل این امر شاید تصوراتی بود که مخاطبان ابتدایی از فیلم داشتند و برآورده نشد و همین برآورده نشدن تصورات است که وقتی دهان به دهان می چرخد باعث میشود مخاطبان بعدی با محافظه کاری بیشتری برای تماشای فیلم اقدام کنند.

به گزارش سینماژورنال در این اوضاع اما تنابنده همچنان سعی میکند از فیلمی که پر است از عبارات غیرمتعارف دفاع کند و آنها که نقدش کرده اند را به غرض ورزی متهم کند.

تازه ترین گفتگوی این کارگردان-بازیگر که با “شرق” انجام شده نیز بیشتر دفاعیه ای از فیلم است؛ دفاعیه ای که در ابتدای آن از شهید مرتضی مطهری هم یاد شده و یکی از نقل قولهای او آورده شده است. همان نقل قولی که از “سنگ زنی به قطار در حال حرکت” سخن گفته شده است.

اما شاید جالب ترین بخشهای گفتگوی تازه تنابنده جایی است که از هوشنگ گلمکانی بعنوان منتقدی تأثیرگذار یاد کرده و می گوید: خیلی از منتقدنماها و رسانه‌ها می‌خواهند آدم را مجبور کنند تا راه فیلم‌سازانی را ادامه دهد که به قهقرا رفته‌اند. فیلم‌سازانی که چند تا جشنواره داخلی و خارجی رفته‌اند و بعدش خودشان را گم کرده‌اند و هیچ محصول خلاقانه‌ای ارائه نداده‌اند... شما در نظر بگیرید که هوشنگ گلمکانی به‌عنوان یکی از تأثیرگذارترین منتقدان سینمایی به من گفت که فیلمت ایراداتی دارد، اما حسن‌هایی هم دارد و برخی از این نقدهایی که در رسانه‌ها به آن دامن می‌زنند، نقدهای سالمی نیستند.

دیگر ادعای جالب کارگردان “گینس” خوش آمدن پیمان قاسم خانی وسواسی و سختگیر و البته سامان مقدم از فیلمش است. تنابنده در این باره بیان می دارد: خیلی از همکاران از فیلم خوششان آمده از سامان مقدم تا پیمان قاسم‌خانی. هر کسی در فیلمش رویکردی دارد و اهدافی را دنبال می‌کند که من همه تلاشم را کردم که در فیلم اول نگاهی به گیشه داشته باشم و ابتدا تماشاچی داشته باشم و بعد در فیلم‌های بعدی زیبایی‌شناسی هدفمندی را دنبال کنم.




قصه اصلی “گینس” چه بود که سانسور شد؟

سینماژورنال: در حالی که بخش عمده مخاطبانی که به تماشای “گینس” رفته اند استفاده این کمدی از برخی واژه ها و افعال غیرمتعارف برای جلب مخاطب را زیر سوال برده اند در تازه ترین گفتگوی محسن تنابنده بدون اینکه کمترین اشارات به دلایل این استفاده شده باشد از ممیزی فیلمنامه و تغییر جهت آن صحبت شده است!

به گزارش سینماژورنال تنابنده در گفتگوی اخیرش با بیان این جمله جالب و البته عجیب که “عوامل مختلفی باعث شد قصه گینس شکل نگیرد” از قصه اصلی این فیلم حرف زده و اینکه این قصه دچار ماجراهایی شد که کاملا منعقد نشد!

ساندویچی که خورده شد و رکوردی که ثبت نشد

 تنابنده در شرح  قصه اصلی “گینس” به “فارس” می گوید: در سال 89 قصه واقعی این ماجرا اتفاق افتاده است. گروهی تصمیم می گیرند یک ساندویچ شتر مرغ درست کنند، ساندویچ رکوردش به نام ایتالیایی‌ها ثبت شده بود. این افراد 1500متر ساندویچ را آماده می‌کنند اما قبل از اینکه بتوانند رکورد ایتالیا را بزنند و ثبت رکورد گینس بشوند، مردم که در اطراف حضور داشتند محصول این افراد را می‌خورند و اجازه نمی‌دهند رکورد به نام این افراد و ایران ثبت شود.

وی ادامه می دهد: این قصه براساس آن واقعه آماده شد و این بسیار نقادانه است. افسوس که قصه دچار یک ماجراهایی شد که کاملا منعقد نشد ولی فکر می کنم از حیث قصه، سر و شکل، کارگردانی و لحن فیلم قابل بررسی است.

از ساده ترین چیزها عجیب ترین تحلیلها بیرون می زند

 تنابنده در پاسخ به اینکه چه عاملی باعث شد قصه منعقد نشود با اشاره به نقش ممیزی ارشاد در این عدم انعقاد بیان می دارد: طبیعتاً شما نمی توانید یک چنین پایانی داشته باشید. عمدتاً از ساده ترین چیزها که می‌تواند یک برآیند ساده داشته باشد عجیب و غریب ترین تحلیل‌ها بیرون می‌زند این که یک تحلیل واضح است و نمایانگر این حقیقت است که شرایط مردم راحت و اثبات‌ شده نیست که این اتفاق رخ می‌دهد و امکان ثبت رکورد برای افراد محقق نمی‌شود.

آقای تنابنده! ای کاش درباره واژه‌های غیرمتعارف فیلم تان توضیح می دادید

به گزارش سینماژورنال انتظار طبیعی از گفتگوکننده ای که طرف صحبتهای تنابنده بوده این است که به پایان نسخه فعلی “گینس” اشاره کرده و بگوید در همین نسخه فعلی هم پایانی شبیه به فینالی که ایشان می گویند امکان ایجادش نبوده، وجود دارد یعنی در یک کشمکش میان طرفین درگیر، ساندویچی که بنا بوده رکورد درازایش در گینس ثبت شود متلاشی میشود و گروهی نیز به خوردن آن اقدام می کنند!

از آن گذشته اینکه گفته اند در ایران نمیشود رکورد آن هم رکورد گینس را زد از آن حرفهاست. یک نمونه اش فوتبالیستی به نام مهدی حب‌درویش که چند سال قبل در مدت یک دقیقه 144 روپایی با توپ تنیس زد و نامش در گینس ثبت شد.

نمونه دیگر طولانی ترین نقاشی جهان است که آن هم متعلق به ایرانیان است؛ یک نقاشی با طول 5 کیلومتر با نام “به سوی نور” که با موضوع زندگی حضرت محمد(ص) تولید شده است؛ یعنی همان موضوعی که شرکت پخش کننده فیلم تنابنده را نیز بواسطه تولید اثری با همین موضوع می شناسیم!

پس اینکه ایشان گفته اند در ایران امکان ثبت رکورد برای افراد محقق نمیشود کاملا بی اعتبار است.

جالب است که جناب تنابنده این ادعاها را طرح می کند اما یک کلمه درباره استفاده از بسیاری از واژه ها و افعالی که پیش از این در سینمای پس از انقلاب اسلامی ندیده بودیم سخنی نمی گوید.




رسانه اصلاح‌طلب: کاش اعلام مي‌كردند “گینس” براي برخي گروه‌هاي سني مناسب نيست

سینماژورنال: ماجرای شوخیهای نامتعارف “گینس” همچنان مورد بحث رسانه هاست. در غیاب برخی رسانه های اصولگرا که گویا طی تصمیمی جمعی سعی می کنند از کنار این شوخیها گذشته و بیشتر بر “پاداش” به عنوان فیلمی خاص تمرکز کنند رسانه های اصلاح طلب وارد گود نقد درباره “گینس” شده اند.

به گزارش سینماژورنال یکی از این رسانه ها روزنامه “اعتماد” است که خبرنگارش شراره داوودی کوشیده با رفتن به دل مخاطبان سینماها و پرس و جو کردن از آنها درباره ایرادات “گینس” به ارائه گزارش بپردازد.

در این گزارش بوده اند مخاطبانی که با تماشای “گینس” خندیده اند اما کفه مخاطبان به سمت کسانی می رود که شوخیهای این فیلم را مناسب همه رده های سنی ندانسته اند و از این گلایه کرده اند که چرا درباره این شوخیها به مخاطبان اطلاع رسانی نشده است تا مجبور نشوند با فرزندان خود برخی موارد غیرمتعارف را تماشا کنند.

سینماژورنال متن کامل این گزارش را ارائه می کند:

آیا واقعا مي‌توان فروش بالاي “گینس” را دليلي بر موفقيت آن دانست؟

روزهاي ماه رمضان زمان مناسبي براي اكران فيلم‌هاي مختلف در سينماهاي كشور است، از آن جهت كه هم قيمت بليت سينما در مقايسه با روزهاي ديگر سال كم شده‌اند و هم در طرح شبانه مي‌توان دور از دغدغه‌هاي معمول به تماشاي فيلم‌ها نشست. با اين نگاه كه در كلانشهر تهران زندگي شبانه تعريف چنداني ندارد و تنها در ماه رمضان اين ساعت‌ها در شب هستند كه افراد فقط براي برنامه مهماني‌ها بيرون از خانه نيستند. در همين چند سال اخير شاهد باز بودن مراكز مختلف فرهنگي بعد از اذان بوده‌ايم و اين كسب و كار رونق زندگي در ساعت‌هاي پاياني شب را باعث شده‌اند.

اين روزها علاوه بر سينماهايي كه تنها سينما هستند مجتمع‌هاي مختلف فرهنگي كه سينما، تئاتر و ديگر كالاهاي فرهنگي را با هم عرضه مي‌كنند، سرشان حسابي شلوغ است و حضور پررنگي در اين مدت دارند. اتفاقا مردم هم استقبال زيادي از اين طرح كرده‌اند. در اين ميان شايد موضوعي كه حايز اهميت باشد اين است كه فيلم‌هايي كه شانس حضور در اين طرح را دارند، خوب هم ديده مي‌شوند و به واسطه اكران‌هاي نيمه شب و سانس‌هاي فوق‌العاده، مردمي كه از خانه و براي ديدن فيلم بيرون آمده‌اند، دست خالي هم برنمي‌گردند.

«گينس» يكي از فيلم‌هايي است كه در اكران‌هاي ماه رمضان روي پرده رفته است؛ فيلمي به كارگرداني محسن تنابنده و بازي رضا عطاران و خود تنابنده. بدون شك نام تنابنده‌اي كه چند سالي است با مجموعه تلويزيوني پايتخت هواداران زيادي براي خودش پيدا كرده است، در كنار رضا عطاران كه برخي معتقدند به صرف وجود او فيلمي ميلياردي مي‌شود و پربيراه هم نگفته‌اند، «گينس» توانست در مدت زمان ۱۰ روز پس از اكران ميلياردي شود؛ موضوعي بي‌سابقه. اما واقعا مي‌توان به اين آمار بسنده كرد و فروش بالاي يك فيلم را دليلي بر موفقيت آن دانست؟

تكيه بر برخي شوخي‌ها و خنده‌هاي سطحي

واقعا «گينس» چقدر مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است؟ وقتي فيلمي همه موردهاي پرفروش شدن را داشته باشد، اما فيلم خوبي نباشد، آن وقت شرايط چطور است؟ البته جواب‌هاي زيادي براي اين سوال‌ها وجود دارد. خيلي‌ها اعتقاد دارند همين كه مردم به سينما مي‌آيند و حضور دارند، اتفاق خوبي است، حتما خوب است، اما سليقه مخاطب چه؟ اگر فيلم‌ها توقعات را برآورده نكنند، داستان نداشته باشند و با تكيه بر برخي شوخي‌ها و خنده‌هاي سطحي بفروشند، آن‌وقت همين مخاطبي كه ادعا مي‌كنيم فيلم را براي او ساخته‌ايم و نظرات و ديدگاهش مهم است، نگاهش به فيلم‌ها كم‌ارزش مي‌شود، در مواردي حتي سينما را حذف مي‌كند، اگر هم قهر نكند، با همين فيلم‌ها خودش را سرگرم خواهد كرد.

ای کاش اعلام مي‌كردند “گینس” براي برخي گروه‌هاي سني مناسب نيست

دو شب را با مخاطبان سينما در سالن‌هاي نمايش‌دهنده «گينس» گذرانديم تا بازخورد آنها از فيلم و شوخي‌ها و دنيايي را كه تنابنده ساخته است ببينيم. دست‌اندركاران پرديس سينمايي آزادي از اكران «گينس» بسيار راضي هستند و از فروش بالاي بليت ابراز رضايت مي‌كنند، سالن نمايش هم نويد يك اكران خوب با سالني تقريبا پر را مي‌دهد. با پخش تيتراژ، سكوت نسبي برقرار مي‌شود و همه سرگرم آواز خواني حسين اسكندري البته به زبان انگليسي مي‌شوند. در ميانه‌هاي فيلم صداي خنده و حتي گاهي قهقهه را به خوبي مي‌توان شنيد و البته كسي هم سالن را ترك نكرد، اما كمي كه از نيمه فيلم گذشت، صداي همهمه افراد حاضر شنيده مي‌شد. بعد از تمام شدن فيلم ركسانا،٢٢ ساله كه همراه با مادر و برادرش به ديدن فيلم آمده بود، مي‌گويد كه از ديدن فيلم لذت برده‌اند و كلي هم با آن خنديده‌اند، اصلا تنابنده و عطاران عالي هستند. خودش و برادرش هم از طرفداران عطاران و فيلم‌هايش هستند.

مصطفي ٢٨ سال دارد و با برادر و خواهر كوچك‌ترش به ديدن «گينس» آمده است. او درباره فيلم مي‌گويد: «علاقه‌اي به ديدن فيلم‌هاي كمدي ندارم و خيلي هم سينما نمي‌روم، اما چون شنيدم اين فيلم خنده‌دار است، برادر و خواهرم را به ديدن آن آوردم ولي خيلي خوشم نيامد و حتي پشيمان شدم، به نظرم فيلمش براي بچه‌هاي ١٤،١٥ ساله خيلي جذاب نيست و حتي شوخي‌هاي داخل آن را متوجه نمي‌شوند، اگر مي‌دانستم كه اين موضوعات در آن مطرح شده است، برادر و خواهرم را نمي‌آوردم. كاش اعلام مي‌كردند براي برخي گروه‌هاي سني مناسب نيست.»

خوبي “گينس”اين است كه به قولش براي جايزه‌هاي عكس سلفي وفا كرده

شايان ۱۸ سال دارد و جلوي پوستر گينس سلفي مي‌گيرد، مي‌گويد: «انتظارم از تنابنده خيلي بيشتر بود، خوبي گينس اين است كه به قولش براي جايزه‌هاي عكس سلفي وفا كرده، من هم شانس خودم را امتحان مي‌كنم.»

“گينس” قصه خوبي نداشت و از محسن تنابنده انتظار بيشتري داشتيم

پرديس سينمايي ملت هم شب‌هاي شلوغي را تجربه مي‌كند، در مجاورت پارك ملت مزاياي خاص خودش را دارد و خيلي‌ها كه براي گردش به پارك آمده‌اند، در نهايت سر از سينما در مي‌آورند. خانم و آقاي احمدي با دو پسر و يك عروس‌شان به سينما آمده‌بودند، براي آنها سينما رفتن آن هم در شب‌هاي ماه رمضان خاطره‌انگيز است و حتما چندباري آن را انجام مي‌دهند، «گينس» را بهترين انتخاب اين شب‌ها مي‌دانند و مي‌گويند: «دور همي شبانه‌مان با يك فيلم كمدي كامل مي‌شود.»

رضا و شايان دو دوست دانشگاهي هستند كه اتفاقا به فيلم و سينما هم علاقه زيادي دارند، به تيپ‌شان هم دانشجوي هنري بودن مي‌خورد! خوره فيلم هستند و به قول رضا معمولا فيلم‌هايي كه اكران مي‌شوند را بيشتر از يك بار مي‌بينند. امشب هم براي بار دوم به ديدن «گينس» نشسته‌‌اند. شايان مي‌گويد: «هر فيلم را يك بار مي‌بينيم و بعد درباره آن مي‌خوانيم، اظهارنظرها و نقدها براي‌مان مهم است. بعد از آن وقتي براي بار دوم فيلم را مي‌بينيم، نگاه‌مان فرق مي‌كند. درباره گينس هم حرف‌هاي خوب شنيده‌ايم و هم بد! هر فيلمي مخالف و موافق خودش را دارد، اما به نظر من بايد براي ديدن آن گروه سني مشخص مي‌كردند تا بعضي حرف‌ها درباره آن زده نشود.» رضا هم ادامه مي‌دهد: «البته گينس قصه خوبي نداشت و از محسن تنابنده انتظار بيشتري داشتيم.»

روايت «گينس» خيلي خوشايند مخاطبان نبوده

در سايت‌هاي فروش بليت هم كه امكان نظردهي وجود دارد، داستان به همين شكل است و نظرات درباره نخستين ساخته محسن تنابنده نه مثبت و نه خيلي منفي است، با اينكه يكي از همين سايت‌ها اقدام به حذف برخي نظرات كه نگاه تندي به فيلم داشته‌اند، داشته است، اما همچنان مي‌توان اين نكته را از ميان ديدگاه‌ها برداشت كرد كه روايت «گينس» خيلي خوشايند مخاطبان نبوده و انتظارها با سه‌گانه پايتخت -منهاي سري چهارم- از اين نويسنده و بازيگر و حالا كارگردان بالا رفته است.

همه فيلم‌ها براي همه گروه‌هاي سني مناسب نيستند

نكته ديگري كه در سينماي ما خيلي به آن توجه نمي‌شود، اين است كه باور كنيم همه فيلم‌ها براي همه گروه‌هاي سني مناسب نيستند و تعريف كردن رده سني براي هر كدام از آنها امكان تصميم‌گيري براي خانواده‌ها و ديگر علاقه‌مندان را راحت‌تر مي‌كند، هرچند بايد توجه داشته باشيم كه اگر رده سني براي همه فيلم‌هاي اكران شده در سينما انجام شود، بعد تبليغاتي‌اش را از دست مي‌دهد و مردم هم آگاهي بيشتري نسبت به فيلم‌هايي كه انتخاب مي‌كنند، خواهند داشت.




تهیه‌کننده “گینس” ایراد بزرگ فیلمش را پذیرفت

سینماژورنال: اولین فیلم سینمایی محسن تنابنده در مقام کارگردان با عنوان “گینس” از همان نخستین روزهای اکران با انتقاد روزنامه نگارانی مواجه شد که شوخیهای غیراخلاقی موجود در فیلم را نکوهش کردند.

به گزارش سینماژورنال همه واژگان سوءتفاهم برانگیز و دوپهلویی که از آنها معنای اروتیک استنباط می شود به کنار، رسانه های منتقد به این پرداخته بودند که چطور می شود در فیلمی که ممیزی اداره نظارت را پشت سر گذاشته کاراکتری وجود داشته باشد که از ابتدا تا انتهای فیلم با دهانش اصوات غیرمتعارف تولید می کند.

البته که نه کارگردان فیلم و نه نویسنده اثر و نه حتی سعید ملکان که پروانه ساخت فیلم به نام او صادر شده بود و در چهره پردازی یک سری آثار ارزشی چون “اینجا شهر دیگریست”، “خاکستر و برف” و “فرزند صبح” حضور داشته درباره این سوءتفاهمات توضیحی ندادند تا اینکه بالاخره علی اسدزاده مدیرعامل تصویرگستر پاسارگاد که بعنوان شریک تولید در پروژه حضور داشت این سکوت را شکست و به طور تلویحی هم که شده ایراد بزرگ فیلم را پذیرفت.

اصلا شوخی سخیف نداریم بجز صدایی که یکی از هنرپیشه ها ایجاد می کند

این انتظار را نداشته باشید که اسدزاده به طور صریح و واضح ایراد فیلمش را پذیرفته باشد. ایشان بعد از کلی گلایه از منتقدان و ذکر این تهمت که خیلی از منتقدان فیلم را ندیده اند و اینکه نمی داند چرا منتقدان بخاطر شوخیهای سخیف فیلمش را نقد کرده اند به “تماشاگران امروز” گفته است: می توانم بگویم تنها چیزی که چنین ذهنیتی را ایجاد کرده است صدایی است که یکی از هنرپیشه های ما با دهانش ایجاد می کند وگرنه اصلا شوخی سخیف در فیلم نداریم!

همین که این تهیه کننده که شرکت متبوعش اخیرا سریال نه چندان پرمخاطب “ابله” را به شبکه خانگی عرضه کرد و توزیع سریال “شهرزاد” را نیز در دستور کار قرار داده است به بزرگترین ایراد فیلمش در حاشیه هم که شده اشاره کرد جای قدرانی دارد و البته همین تأیید در تناقض کامل است با جمله آخرشان که گفته اند “اصلا شوخی سخیف در فیلم نداریم!”

جناب اسدزاده در کنار تمامی واژگان هنجارشکن “گینس” همین ایرادی که تأییدش کرده اید نه در یک جای فیلم که از ابتدا تا انتهایش مرتب رخ می دهد و همین یعنی نقض گفتارتان در نداشتن شوخی سخیف در فیلم.




استقبال مخاطبان استرالیایی از فیلمی که هم عطاران را دارد و هم همسر عطاران را!

سینماژورنال: اکران فیلم “استراحت مطلق” ساخته عبدالرضا کاهانی، طی دو هفته گذشته در شهرهای ملبورن و بریزبن استرالیا با استقبال زیاد علاقه مندان سینما مواجه شد به گونه ای که همه بلیط های سانس های نمایش فیلم درشهر ملبورن از قبل پیش فروش شده بود.

 آرمین میلادی مدیریت موسسه «دریچه سینما» که پخش استرالیا و آمریکا این فیلم را برعهده دارد با اعلام این  خبر افزود:  خوشحالیم که فیلم “استراحت مطلق” که فیلمی درام با موضوعی اجتماعی است و مسایل و مشکلات زنان و مهاجرت را مورد توجه قرار می دهد با چنین استقبالی مواجه شده است و این  بیانگر رشد جایگاه سینمای روز ایران  در بین علاقه مندان سینما و ایرانیان مقیم خارج از ایران است.

 وی افزود: ” استراحت مطلق” در ادامه نمایش های خارج از ایران خود، از تاریخ ۱۰ تا ۲۳ جولای در آمریکا در شهرهای لس آنجلس و اورنج کانتی و هم زمان در روزهای ۱۷ و ۱۸ جولای در شهر سیدنی استرالیا به نمایش در خواهد آمد.

 همچنین شهرهای واشنگتن دی-سی و نیویورک  میزبان بعدی این فیلم در آمریکا خواهند بود.

 رضا عطاران از جمله بازیگران “استراحت مطلق” است که به همراه همسرش فریده فرامرزی در این فیلم ایفای نقش می کند. ترانه علیدوستی، مجید صالحی، بابک حمیدیان و امیر شهاب رضویان دیگر بازیگران این فیلم هستند.

 برای اطلاعات بیشتر می توانید به وب سایت دریچه سینما به آدرس زیر مراجعه فرمایید:‌

www.darichehcinema.com




شوخی عطاران با این “مورد” به اخراج از تلویزیون منجر شد و شوخی تنابنده، نه

سینماژورنال: پخش قسمتهای ابتدایی فصل چهارم “پایتخت” و نشان دادن نماهایی از مرده شوی خانه در این سریال با انتقاد حاج منصور ارضی روبرور شده بود.

به گزارش سینماژورنال هفته گذشته مداح مشهور تهران – در مسجد ارک از سریال “پایتخت 4” به شدت انتقاد کرد و با اشاره به سکانس مرده‌شوی خانه در قسمت دوم این سریال، آن را «تمسخر مرگ» نامید و گفت: با این کارها معارف دینی را زیر سوال می‌برند و دین را به تمسخر گرفتند. یواش یواش به مبانی دین رخنه می‌کنند این ملعونین. مردم حواسشان باشد. به این فیلم‌ها نخندید.

حدودا یک هفته بعد از آن اظهارنظر محسن تنابنده بازیگر، طراح و بازیگردان سریال “پایتخت” در گفتگو با “تی.وی.پلاس” با اشاره اینکه به به همه مخالفان احترام می‌گذارد بیان داشت: من به همه مخالفان احترام می‌گذارم ولی به نظرم پاسخ دادن به حاج منصور کاری بی‌معنی است.

شوخیهایی که عطاران را از تلویزیون جدا کرد

به گزارش سینماژورنال هفت سال پيش و دقیقا همزمان با ماه رمضان رضا عطاران سريالي براي ماه رمضان ساخت به اسم “بزنگاه”؛ سریالی كه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان هنوز جزو بهترين طنزهای عطاران است ولی چون در آن با مرده و مقوله مرگ شوخي شده بود نه فقط به هنگام پخش، دچار سانسور بی سابقه ای شد که جلوي پخش مجددش را هم گرفتند.
همین سریال بود که باعث شد عطاران عطای کار در تلویزیون را به لقایش ببخشد و در سالهای بعد نتواند به سریال سازی برای تلویزیون بپردازد و عمده وفت خود را بر سینما بگذارد.
سلیقه ای بودن ممیزی ها در طی ادوار مختلف
حالا هفت سال بعد از آن ماجراها نه فقظ “بزنگاه” بی کمترین حاشیه ای از شبکه آیفیلم روی آنتن می رود بلکه تنابنده در سریالی دیگر به راحتی با مقولاتی که زمانی حساسیت برانگیز بود شوخی میکند و البته اتفاقی هم برای سریال نمی افتد.
این مقایسه به خودی خود نشان دهنده عمق سلیقه ای بودن ممیزی و سانسورها در رسانه ملی هم هست و البته گویای این واقعیت که آنچه هفت سال پیش، حساسیت زا بوده امروز مشکلی برای پرداخت در رسانه ملی ندارد و احتمالا بسیاری از خط قرمزهای کنونی در هفت سال آینده مجاز شمرده خواهند شد.



“گینس” صدای “فارس” را هم درآورد؛ انتقاد تند این خبرگزاری از جملات رکیک “گینس” و اشاره به خلاقیت کارگردان در حمل توالت فرنگی!

سینماژورنال: اکران اولین محصول سینمایی محسن تنابنده با عنوان “گینس” از همان روزها ابتدایی تحت الشعاع مضامین سوءتفاهم برانگیز موجود در آن قرار گرفت.

به گزارش سینماژورنال این مضامین سبب ساز آن گشت که بسیاری از رسانه ها به عدم ممیزی درست اثر به عنوان کانالی که میتواند محصول را پالایش کند اشاره کنند.

به تازگی خبرگزاری “فارس” نیز با انتشار گزارشی با عنوان “تب تند ساخت آثار کمدی‌ با شوخی‌های رکیک و جنسی /تمایل عجیب سینمای ایران به سمت ساخت آثاری خارج از عرف” با اشاره به شوخیهای سخیف این فیلم به آن تاخته است.

سینماژورنال بخشهای خواندنی این گزارش را ارائه می دهد:

دو برادر با کله های شبیه به هم

از ابتدای سال آثار کمدی یا طنزهای اجتماعی بر پرده سینماها رفتند که  برخی در جذب مخاطب ناکام ماندند (من دیه گو مارادونا) و تعدادی نیز با استفاده از شوخی‌های سخیف، شوخی‌های  جنسی، شوخی با لهجه و شوخی با افراد فرو دست جامعه همچنین ادبیات سخیف، نامناسب و خارج از عرف- چه در فیلم‌های کمدی و چه در دیگر فیلم‌های اجتماعی – نگاه مخاطب را به خود معطوف کردند. خلاصه داستان «گینس» درباره سه برادری است که با سرهای شبیه به هم(!) قصد دارند شترمرغشان را در یک مسابقه شرکت دهند و همین است که ماجراهای فراوانی را برایشان رقم می زند.

به بهانه حضور یک عقب مانده هر دیالوگ نامناسبی به کار رفته

این خلاصه داستان روی کاغذ شاید قابل باور و بی عیب به نظر بیاید اما وقتی فیلم را در اجرا شاهد هستیم ، می‌بینیم به بهانه حضور یک برادر عقب مانده ذهنی کارگردان هر نوع دیالوگ نامناسب و رفتارهای دور از شأن یک خانواده ایرانی را برای گرفتن خنده از مخاطب به کار برده است.

کارگردان تنها به دلیل حضور یک برادر کم توان ذهنی هر نوع رفتاری را که در فیلم‌های کمدی کمتر دیده شده است را در قالب کمدی‌ای سخیف برای مخاطب خلق می کند.

نمایش صحنه هایی برای سوق دادن به سمت صحنه های مستهجن

با توجه به موازین و مقرارتی که در کشور وجود دارد کارگردان تلاش کرده صحنه‌هایی را به تصویر بکشد که ذهن مخاطب را به سمت و سوی صحنه‌های مستهجن سوق دهد (کنار هم قرار گرفتن دو برادر در شرایطی که از سوی خانواده همسر بهمن متهم به روابط نامشروع هستند).

خلاقیت در حمل توالت فرنگی و استفاده از جملات رکیک به عنوان جزء لاینفک فیلم

به نظر می رسد صحنه توالت رفتن یکی از اجزاء لاینفک فیلم‌های با موضوع کمدی است،البته در “گینس” خلاقیتی شکل گرفته و آن هم حمل یک توالت فرنگی در ماشین  است و  توالت فرنگی تفاوتی را با دیگر فیلم های این بازیگر ایجاد کرده است. متاسفانه باید گفت استفاده از جملات رکیک، صحنه توالت رفتن و روابط بدون پایه و اساس میان شخصیت‌ها به اجزاء لاینفک فیلم‌ها بدل شده است.

تأکیدات مقام معظم رهبری باید در سینما لحاظ شود

مسائل مربوط به اخلاق خانواده که در میان شعارهای مدیران سینمایی به وفور دیده می شود و جزء تاکیدات مقام معظم رهبری است  باید در آثار سینمایی لحاظ شود اما  ما شاهد بی اخلاقی در این حوزه هستیم. توجه به تولیدات فیلم های کمدی در سال‌های اخیر این مهم را به ذهن متبادر می کند که  در یک فرآیند تدریجی با شیب تند، سینمای ایران به سمت ساخت آثار کمدی حرکت کرده است که در آن عرف جامعه اسلامی رعایت نشده و شوخی‌های رکیک و جنسی دیده می شود که خارج از عرف و اخلاق در جامعه اسلامی است. در این سالها نه تنها سینمای خانوادگی و اخلاق خانوادگی ترویج نشده است بلکه بدنه  سینما (اجتماعی و کمدی) به سمت بی‌اخلاقی و  بی توجهی به رکن اصلی جامعه (خانواده) حرکت کرده است. 




از شیشکی بستن‌های مدام تا بستن کیسه زباله به پشت شترمرغ و beep, beep, beep؛ همه در “گینس”، فیلمی که تنها ۳ ماه بعد از کلید خوردن پروانه نمایش گرفته، ۳ ماه بعد از پایان تولید روی پرده رفته و البته برای نمایش در سینماهای حوزه هنری هم مجاز شناخته شده!!!

سینماژورنال/حامد مظفری: نمی دانم چرا بلافاصله بعد از تماشای “گینس” به یاد گفتگویی افتادم که محسن تنابنده بعد از توقیف موقت “آینه شمعدون” انجام داده بود.

تنابنده که بازیگر اصلی “آینه شمعدون” بود و در تمام زمان پیش از توقیف فیلم کلمه ای در نقد فیلم حرف نزده بود بعد از آن که فهمید فیلم توقیف شده به ناگاه سخنانی را درباره فیلم به زبان آورد که حتی تندروترین رسانه هایی که علیه فیلم موضع گرفته بودند هم از لحن آن متعجب شدند.

چهار فراز از گفته های محسن تنابنده از خلال گفتگویش با خبرگزاری مهر در میانه مهر 1391 را بخوانید:

–من بیش از 2 ماه برای این پروژه وقت گذاشتم اما فیلمنامه دچار تغییر و تحولاتی شده است. آنها با یک فیلمنامه مجوز ساخت گرفتند، با متن دیگری با ما قرارداد بستند و حالا فیلمنامه جدید هم دچار اصلاحات و تغیرات زیادی شده است.

— سر فیلمبرداری من بارها در صحنه‌هایی تاکید می‌کردم که این سکانسها را فیلمبرداری نکنید غیرقابل پخش است. در صورتی که آنها می‌گفتند ما برای همین متن پروانه ساخت گرفتیم. یکی از مشکلات من با گروه این بود که عوامل را به نوعی فریب دادند. این مشکلی است که گریبان من را در این پروژه گرفته است.

— برخی صحنه‌ها که می‌خواستند ضبط کنند، مطمئن بودم اداره نظارت و ارزشیابی و دیگران با این صحنه‌ها مشکل خواهند داشت. به اعتقاد خودم هم این صحنه‌ها با ارزش‌های نظام و اسلام مغایر بود و بارها در همین ارتباط توضیح دادم.

— من خودم احمد مهران فر، مهران احمدی و پانته‌آ بهرام را سرکار آوردم. اگر اینها نبودند  کار سرانجام نمی‌گرفت. برزو نیک‌نژاد و دستیار دیگر را هم من آوردم. قصدم خیر بود. اما از یک جایی به بعد سر ماجراهای اخلاقی و مالی مشکل پیدا کردیم. از اینجا به بعد فکر کردم اگر آبرویم را بردارم و ببرم کار مهمی کرده‌ام.

مرور پاره ای از نماهای “گینس” برای سنجش صحت گفته های کارگردانش

اینکه تنابنده در گفتگوی سه سال قبل خود به صراحت به انتقاد از نماهایی پرداخته بود که به نظر وی با ارزشهای نظام و اسلام مغایر بوده اند بیش از هر چیز این ذهنیت را به مخاطب می داد که وی سینماگری است اخلاق گرا که اگر روزی بخواهد در سینما تجربه کارگردانی داشته باشد حتما فیلمی خواهد ساخت منطبق با اصول اخلاقی کشوری به نام ایران.

حالا برای اینکه دریابید تنابنده چقدر به اصولی که خود از آن دم زده معتقد بوده پاره ای از نماهای “گینس” را که با حضور رضا عطاران همبازی وی در “آینه شمعدون” توسط وی کارگردانی شد را مرور می کنیم.

1–فیلم سه کاراکتر دارد که توسط خود تنابنده، رضا عطاران و حسین اسکندری ایفا شده اند. حسین اسکندری در”گینس” کاراکتر بیماری ذهنی را ایفا کرده که مرتب از ابتدا تا انتهای فیلم در حال “ضراط” و آن طور که عوام می گویند شیشکی بستن است!

2–در یکی از نماهای ابتدایی فیلم حسین اسکندری خطاب به زن کاراکتر عطاران می گوید که چون دندانهایش را ارتودنسی کرده، سیمهای دهانش گیر می کند به ریش شوهرش!

3–در ابتدای فیلم به گونه ای زننده درباره اصلاح موهای زائد زیر بغل عطاران صحبتهایی از سوی تنابنده بیان می شود.

4–نشان دادن نمای ریختن بنزین داخل باک خودرو توسط کاراکتر تنابنده به گونه ای که مخاطب تصور می کند شخصی در حال ادرار است.

5–نشان دادن توالت فرنگی برای دفع محتویات بدن کاراکتر حسین اسکندری و سپس پوشاندن فضولات نامبرده به وسیله خاک.

6–استفاده از واژه “ریختن” و الفاظ “بریزه” و “هر کی نریزه…” در دیالوگهای مرتبط با جابجایی وجوه نقد!

7–نشان دادن نماهای بستن یک کیسه زباله به پشت شترمرغ به عنوان محل دفع محتویات بدن این موجود.

8–به کار بردن واژه “سایز” و “اندازه” برای البسه بانوان به گونه ای دوپهلو از سوی کاراکتر تنابنده با این دیالوگ beep

9–به کار بردن جابجای واژه “بو می آد…بو می آد” از سوی کاراکتر حسین اسکندری که امتدادی است بر همان فعل شیشکی بستن که از سوی او صورت می گیرد.

10–نمایش سکانسهای پشت کردن به دوربین توسط رضا عطاران. منظور از پشت در اینجا beep

11–استفاده از دیالوگی این چنینی از سوی تنابنده: وقتی حرف از منافع ملی است شلوارمان را هم باید بدیم بره!

12–در حالی که نام همسر یکی از کاراکترها “سیما”است در جایی از فیلم دیالوگی دوپهلو که حاکی از لخت بودن سیمهای برق است به صورت گل درشت بیان می شود. دیالوگی به این صورت beep

13–استفاده از واژه “استریپ تیز” برای محیطی قرنطینه توسط کاراکتر تنابنده.

14–نمایش نماهای حمام کردن کاراکترها.

چهارده موردی که در بالا برشمرده شد فقط مشتی است نمونه خروار از فضای کلی “گینس” و البته اگر همین موارد بالا را کنار صحبتهای تنابنده درباره اهمیت احترام به ارزشهای نظام بگذاریم صداقت رفتاری وی مشخص می شود.

اداره نظارت این نماها را دیده؟!

فقط می ماند چند پرسش که اصلی ترینش از اداره نظارت ارشاد است که چگونه از این همه حجم نماهای زننده که جا و بیجا در فیلم قرار داده شده به سادگی گذر کرده اند.

مشخص نیست اعضای اداره نظارت که بعضا جزو پیشکسوتان سینما هستند جملگی این فیلم را دیده و به آن پروانه نمایش داده اند یا آن که فیلم فقط با رای مثبت نصف به اضافه یک اعضا پروانه نمایش گرفته است.

شگفتی وقتی بیشتر می شود که بدانیم “گینس” از جمله فیلمهایی بوده که در فاصله ای کوتاه بعد از پایان ساخت مورد بررسی شورا قرار گرفته و به آن پروانه نمایش داده اند.

گینس
گینس

کمتر از سه ماه بعد از پایان تولید پروانه می گیرد

“گینس” آذرماه سال قبل کلید خورده، اواخر دی فیلمبرداریش به اتمام می رسد و در فاصله ای کمتر از سه ماه بعد از پایان تولید یعنی 20 اسفندماه پروانه نمایش آن صادر می شود؛ البته که خیلی زود شرایط اکران آن هم فراهم شده و فیلم حدودا سه ماه بعد از دریافت پروانه روی پرده می رود یعنی در شرایطی که عموما فاصله میان پایان تولید یک فیلم تا دریافت پروانه نمایش اش حداقل یک سال طول می کشد “گینس” تنها هفت ماه بعد از روز کلید خوردن روی پرده می رود!

اینکه چطور می شود فیلمی که سطح شوخیهای اروتیکش حتی از سطح آثار عرضه شده در شبکه خانگی هم زننده تر است توانسته در مدت زمانی کوتاه بعد از تولید پروانه نمایش بگیرد و در زمانی کوتاه بعد از پروانه نمایش روی پرده برود از آن پرسشهایی است که بعد از اعضای اداره نظارت، مدیران سینمایی قرار گرفته در رأس باید به آن پاسخ دهند.

چگونه لایق نمایش در سینماهای حوزه بوده؟

البته که در کنار مدیران سینمایی کشور مدیران حوزه هنری هم بیایند و به این پرسش پاسخ دهند که چگونه فیلمی با این درجه از ابتذال را لایق اکران در سینماهای خود دانسته اند!

چرا شرکتی که به نام پروژه “محمد(ص)” شناخته میشود پخش این فیلم را انجام داده؟

یک سوال هم داریم از دست اندرکاران موسسه نورتابان! دوستان عزیز شما که برای ورود به سینما درگیر تولید پروژه ای مذهبی به نام “محمد(ص)” شدید چرا برای فعالیت شرکت پخش خود چنین فیلم محترمانه تری را برنگزیدید؟




نظر رضا عطاران درباره انرژی هسته‌ای و فیلمهای هنری مبتذل

سینماژورنال: رضا عطاران بازیگری که این روزها با “نهنگ عنبر” یکه تاز فروش سینماهاست شخصیتی است که گفتگو با او درباره دلایل موفقیتش کار دشواری است.

به گزارش سینماژورنال شاید برای همین باشد که تازه ترین گفتگویش که با نیما حسنی نسب در “24” انجام شده و بنا بوده مجالی باشد برای رازگشایی وی درباره اسرار موفقیتش هم چنان که باید توسط وی جدی گرفته نشده است.

با این حال در خلال همین گفتگو و تلاشهایی که عطاران برای فرار از پاسخگویی واضح به سوالات داشته نیز نکات جالبی درباره پاره ای ایده های وی آشکار شده است.

در مورد انرژی هسته ای هم باید از یک سری قواعد بگذری

به گزارش سینماژورنال از جمله این ایده ها جایی است که عطاران در تشریح رشد هنری اش می گوید: فکر میکنم نه فقط در سینما و بازیگری بلکه در هر چیز دیگری مثل نقاشی کردن یا انرژی هسته ای یا حتی خود زندگی هم گذشتن از یک سری قواعد و رسیدن به چیزی که می توانی از وجود خودت مایه بگذاری می تواند خیلی تاثیر اساسی داشته باشد.

به تو چه که فلان تابلو کوبیسم است و چرا آنجایش رئال شده

وی در این باره ادامه می دهد: مثلا می گویند فلان تابلوی نقاشی کوبیسم است ولی چرا فلان جایش را رئال کار کردی؟ خب به تو چه! شاید طرف میخواسته در آن چارچوب یک کار تازه و تجربه نو انجام دهد. شاید نشده و درنیامده ولی ممکن است یکی دیگر این جسارت را پیدا کند که همین کار را به شکل خوبی انجام دهد.

سینمای هنری مبتذل را کسی جدی نمی گیرد

رضا عطاران در جایی از گفتگویش هم گلایه شدید خود را از آنهایی اعلام می کند که زمانی فقط و فقط به آثار کمدی ضعیف تاختند و در سوی مقابل سینمای شبه روشنفکرانه مقلد را نقد نکردند. به گزارش سینماژورنال عطاران می گوید: ناراحتم که چرا در همان دوره که برنامه “هفت” و جاهای دیگر به سینمای سخیف کمدی می پرداختند کسی به سینمای سخیف جدی توجهی نداشت و انتقادی ازش نمی شد.

وی ادامه می دهد: بخش عظیمی از سینمای جدی ما هم دچار همین ماجراست و اصلا ابتذال، جدی و کمدی ندارد ولی سینمای مبتذل جدی را کسی نمی دید و توجهی بهش نمی شد. نمیدانم یادتان هست چه چیزهایی به اسم سینمای جدی ساخته میشد که واقعا هیچی نبود و حتی نمی شد بهشان گفت فیلم بد.

هر بار که درباره سینمای هنری سخیف حرف زدیم گفتند شما درک نمی کنید

کارگردان “خوابم می آد” و “رد کارپت” خاطرنشان می سازد: هر بار هم که درباره این نوع سینما حرف می زدیم می گفتند شما درک نمی کنید و بهتر است بروید سراغ همان کمدیهای سخیف خودتان. اگر همان دوره که فیلمهای کمدی رونق گرفت و مردم استقبال کردند فیلمهای جدی را هم همان قدر جدی و بادقت نقد می کردند معلوم می شد آمار فیلمهای جدی سخیف خیلی بیشتر از کمدی است.




پای فیلم توقیفی عطاران-تنابنده به رسانه ملی هم باز شد

سینماژورنال: سومین فیلم سینمایی بهرام بهرامیان در مقام کارگردان یک کمدی بود به نام “آینه شمعدون” به تهیه کنندگی محمد کمالی پور.

به گزارش سینماژورنال این فیلم که از حضور رضا عطاران و محسن تنابنده بعنوان بازیگران اصلی سود می برد داستان دو رفیق حاشیه نشین را روایت می کرد.

پروسه تولید این فیلم به سبب بروز برخی شایعات درباره خط داستانی آن با تعلیق روبرو شد و بعد از رفع تعلیق هم به دلایل مختلف که اصلی ترین آن درگیری بازیگران اصلی در پروژه های دیگر بود فیلمبرداری کار ادامه نیافت.

شب گذشته در یک اتفاق جالب بخشهایی از برنامه “یک ماه یک ستاره” شبکه مستند سیما مربوط شد به این فیلم.

بلوکات: ایفای نقش زن دوم تنابنده به من پیشنهاد شد

مهمان این برنامه لیلا بلوکات بازیگری بود که بیشتر ایفاگر نقشهای مکمل است.

به گزارش سینماژورنال بلوکات در جایی از برنامه درباره آشنایی خود با معلولان ذهنی به زمان حضور در “آینه شمعدون” اشاره کرد و گفت: در آن پروژه کارگردان کار بهرام بهرامیان، به من ایفای نقش زن دوم محسن تنابنده را پیشنهاد داد و من حین مطالعه فیلمنامه با شخصیت دیگری آشنا شدم که به سندروم دان مبتلا بود.

وی ادامه داد: این شد که به بهرامیان پیشنهاد دادم ایفاگر این کاراکتر جدید باشم. بهرامیان در ابتدا مخالفت کرد و گفت شما نمی توانی این نقش را ایفا کنی اما من ایشان را قانع کردم که می توانم نقش یک بیمار سندروم دان را ایفا کنم. سپس برای آشنایی بیشتر با بیماران این گونه به مرکز حمایت از آنها سر زدم و بعد از مدتی توانستم با ویژگیهای آنها آشنا شوم.

بلوکات خاطرنشان ساخت: البته “آینه شمعدون” به نتیجه نرسید و من نتوانستم داده هایم از آشنایی با بیماران سندروم دان را به کار بندم ولی رفاقتم با بچه های مرکز حمایت از این بیماران ادامه پیدا کرد و هنوز هم هرازگاهی به آنها سر می زنم.




توضیحات رضا عطاران درباره بچه‌دار نشدن‌اش!

سینماژورنال: رضا عطاران بازیگری که در سالهای اخیر به وزنه ای مهم در کمک به فروش آثار سینمایی بدل شده است سالها بعد از ازدواجش هنوز بچه دار نشده است.
به گزارش سینماژورنال او که بعد از ممنوع الکاری که گریبان او و چند تن از همکارانش در “ساعت خوش” را گرفته بود با فریده فرامرزی ازدواج کرده و در سالهای بعد همراه با همسرش در آثاری چون “صندلی خالی” و “استراحت مطلق” ایفای نقش کرد در همه این سالها بچه دار نشد.

نبودن بهتر از بودن است
درباره فرزنددار نشدن وی صحبتهای زیادی طرح شده بود و از جمله عدم علاقه عطاران به سروصدای کودکان خردسال. به گزارش سینماژورنال عطاران اما در گفتگویی با “زندگی ایده آل” در این باره می گوید: نبودن بهتر از بودن است. شما وقتی هستید درگیر مسائل و اختلافات می شوید. وقتی نباشید خب دیگر نیستید.

بچه خیلی دوست دارم اما…
وی ادامه می دهد: من بچه خیلی دوست دارم و وقتی بچه های مردم را می بینم حسودی ام میشود که اینقدر دوست داشتنی، باحال و زیباترین موجودات روی زمین هستند. اگر قرار را بر بودن یا نبودن بگذارید به نظرم نبودن بهتر است.

قبل از ازدواج بر فرزنددار نشدن توافق کردیم
عطاران خاطرنشان می سازد: از ابتدا هم با همسرم هم عقیده بودیم و از قبل از ازدواج هم به صورت جدی بر{فرزنددار نشدن} توافق کردیم.




رضا عطاران با ریشی انبوه و فرهاد اصلانی با سبیلی پررنگ+عکس

سینماژورنال: سعید آقاخانی که سالها پیش از این با چهره هایی چون رضا عطاران و فرهاد اصلانی کار تئاتر میکرده هرازگاه عکسهای جالبی از آن روزگاران منتشر میکند.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین تصاویر قدیمی آقاخانی او را در کنار رضا عطاران و فرهاد اصلانی در حالی می بینیم که این دو بسیار متفاوت از امروز هستند.

فرهاد اصلانی با اندامی لاغر و در دو تصویر یکی با سبیلی پررنگ و دیگری بدون ریش و سبیل و رضا عطاران نیز با ریشی انبوه.

فرهاد اصلانی هم در کنار عطاران و آقاخانی از جمله کسانی بود که برای بازی در “ساعت خوش” به کار دعوت شد اما از آنجایی که گمان می کرد کار در یک مجموعه طنز آیتمی ممکن است موچب کلیشه شدن وی شود ترجیح داد این پیشنهاد را قبول نکند.

سالها بعد از “ساعت خوش” اصلانی این روزها به بازیگر مورد علاقه بسیاری از کارگردانان سینمای ایران در ایفای نقشهای چندپهلو بدل شده است و عطاران و آقاخانی نیز علاوه بر بازیگری تجربه های کارگردانی موفقی داشته اند.

رضا عطاران و سعید آقاخانی

رضا عطاران با ریشی انبوه در کنار سعید آقاخانی

1433527082606

فرهاد اصلانی(نفر دوم از سمت چپ)

سعید آقاخانی و فرهاد اصلانی

فرهاد اصلانی در کنار سعید آقاخانی




سرمایه گذار “شوخی کردم” رایت ویدیویی “نهنگ عنبر” را از آن خود کرد+توضیحات مدیر تامین محتوای این سرمایه گذار درباره رقم صرف شده برای خرید رایت فیلم

سینماژورنال: بعد از مدتها رایزنی شرکتهای مختلف عرصه شبکه خانگی بالاخره این گلرنگ رسانه بود که توانست رایت ویدیویی “نهنگ عنبر” را از آن خود کند.

به گزارش سینماژورنال کمدی “نهنگ عنبر” که این روزها یکه تاز فروش سینماهاست از جمله آثار سینمای ایران است که از مدتها پیش رایزنیهای موسسات ویدیویی برای در اختیارگیری رایت پخش ویدیویی آن آغاز شده بود.

این رایزنیها سبب ساز آن شده بود که تهیه کننده کار منتظر بماند تا با بالاترین قیمت ممکن رایت فیلم را واگذار کند اما گلرنگ رسانه توانست با رقمی معقول رایت این فیلم را از آن خود کند.

شهاب کاظمی مدیر تامین محتوای گلرنگ رسانه با تایید خرید رایت “نهنگ عنبر” درباره رقم تخصیص یافته برای خرید فیلم به سینماژورنال می گوید: همین قدر بدانید که با یک مبلغ منطقی و معقول رایت ویدیویی فیلم را از آن خود کردیم. این رقم منطبق با کیفیت فیلم و گستره مخاطبان آن نهایی شد.

کاظمی درباره زمان پخش ویدیویی “نهنگ عنبر” بیان می دارد: در فاصله ای مناسب بعد از پایان اکران فیلم در شهرستانها فیلم وارد شبکه خانگی خواهد شد که با پیش بینی ما در نیمه دوم سال این اتفاق افتاد.

شهاب کاظمی درباره دیگر فیلمهایی که رایت آنها توسط گلرنگ رسانه خریداری شده به سینماژورنال اظهار داشت: “استراحت مطلق” و “شانس عشق و تصادف” دیگر فیلمهایی هستند که رایتشان خریداری شده است. برنامه مان این است که “استراحت مطلق” را عیدفطر در شبکه خانگی پخش کنیم. “شانس عشق و تصادف” هم احتمالا تیرماه به شبکه خانگی می آید.

به گزارش سینماژورنال گلرنگ رسانه از جمله شرکتهای فعال در شبکه خانگی است که علاوه بر پخش فیلمهای پرفروش سینمای ایران سابقه سرمایه گذاری در تولید سریالهایی چون “شوخی کردم”، “ویلای من”، “ساخت ایران” و “عقاید آکتور سینما” را در کارنامه دارد.