1

اعلام خبر مرگ رضا رشیدپور توسط علی اوجی+فیلم

سینماروزان: رضا رشیدپور مجری باسابقه تلویزیون به انتشار فیلمی کوتاه، خبر مرگ خود را از زبان علی اوجی اعلام نمود!

این فیلم کوتاه، سکانسی از کمدی پرفروش “سال گربه” است که با پخش خانه فیلم روی پرده است.

در “سال گربه” رضا رشیدپور در نقش مجری یک برنامه پرمخاطب تلویزیون به دنبال آن است که مرد گربه ای داستان را به ایتالیا بفرستد ولی در بدو ورود به ایتالیا‌..

کمدی “سال گربه” به تهیه‌کنندگی سعید خانی و کارگردانی مصطفی تقی زاده، داستان مردی است متولد سال گربه که به هر جا پا میگذارد، خرابی به بار می‌آورد.

برای تماشای فیلم مذکور اینجا را ببینید.




حمله «کیهان» به رشیدپور به‌خاطر زلزله‌زدگان سرپل‌ذهاب

سینماروزان: یکی از تازه ترین قسمتهای برنامه رضا رشیدپور با محوریت مرور احوال یک خانواده زلزله زده کرمانشاهی با انتقاد روزنامه «کیهان» مواجه شده که مدعی تحریف واقعیات در این گزارش است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

ظاهرا حاشیه‌سازی‌های برنامه صبحگاهی رضا رشیدپور برای رسانه ملی تمامی ندارد و این برنامه یک بار دیگر دست به انتشار شایعه در افکار عمومی زده است.

ماجرا از آنجا آغاز شد که روز 26 فروردین در برنامه «حالا خورشید» مجری با یکی از هموطنان زلزله زده به گفت‌وگو نشست که مدعی بود از ساکنان ساختمان‌های مسکن مهر سر پل ذهاب است که پس از تخریب ساختمان علی‌رغم گذشت 5 ماه از زلزله همچنان در چادر زندگی می‌کند.

این خانم در قسمتی از اظهارات خود مدعی شد توزیع کانکس در مناطق زلزله‌زده تنها با روابط خاص و پارتی بازی میسر است. اما روز گذشته تصاویری منتشر شد که نشان می‌داد محل سکونت مهمان برنامه رشیدپور نه تنها تخریب و غیرقابل استفاده نشده بلکه نسبت به سایر مردم منطقه از امکانات خوبی برخوردار است. این برای چندمین بار است که برنامه «حالا خورشید» دست به شایعه سازی، جعل و تحریف اخبار و انتشار آن از طریق آنتن زنده رسانه ملی می‌زند.

پیش‌تر نیز مجری برنامه مطلب طنز یکی از طنزنویسان کشور را در قالبی جدی و با آب و تاب فراوان مطرح کرد و اطلاعات کاملا غلط به مخاطبانش ارائه داد که مجبور به عذرخواهی شد. رشیدپور مدتی بعد یکی از مدیران متخلف و نجومی بگیر را به این برنامه دعوت و او را به عنوان کارآفرین نمونه معرفی کرد. اقدامی که نمایندگان مجلس را هم به واکنش وا داشت تا جایی که هیئت نظارت بر صدا و سیما به موضوع ورود پیدا کرد و احسان قاضی‌زاده هاشمی یکی از اعضای این شورا خبر از تخلفات برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» داد. اکنون یک بار دیگر این برنامه با ارائه اطلاعات مخدوش دست به تشویش افکار عمومی زده است و البته مجری این برنامه صبح دیروز یک بار دیگر مجبور شد تا از مخاطبان خود عذرخواهی کند.
سؤال اینجاست آیا تأثیر گسترده‌ای که اخبار مخدوش این برنامه تلویزیونی بر افکار عمومی می‌گذارد با یک عذرخواهی نصفه و نیمه مجری برنامه از بین می‌رود؟




ادعاهای مجری گفتگو با احمدی‌نژاد⇐بهترین فیلم جشنواره، فیلم اختتامیه بود!/این فیلم، مقدمه واسپاری جشنواره به بخش خصوصی است!

سینماروزان: حواشی اختتامیه جشنواره فیلم فجر و به خصوص اعتراضات ابراهیم حاتمی‌کیا که با خطاب قرار دادن رضا رشیدپور و در گلایه از ارگانی خواندن صورت گرفت با واکنشهای بسیاری در میان اهالی رسانه مواجه شده و شرایط قرارگیری فیلم اخیر حاتمی کیا در بازی دوقطبی اصلاح‌طلب-اصولگرا که پیشتر در مورد فیلمهایی مانند «قلاده های طلا» دیده بودیم را فراهم کرده است.

به گزارش سینماروزان محمدرضا تقوی‌فرد مجری تلویزیون در یادداشتی بر کیفیت برگزاری اختتامیه امسال، با اشاره به تقابل حاتمی‌کیا-رشیدپور، مهمترین فیلم جشنواره را فیلم اختتامیه دانسته(!!) و حتی احتمال داده که این فیلم میتواند مقدمات واسپاری جشنواره به بخش خصوصی باشد.

متن یادداشت محمدرضا تقوی‌فرد را که مجری چند گفتگو با رییس دولتهای نهم و دهم بوده بخوانید:

اختتاميه جشنواره فيلم فجر امسال حال و هواي ديگري داشت. مجري برنامه رضا رشيد پور هميشگي بود و داورها و جايزه بگير ها نيز همين كه همان!  رشيدپور كه بازيگري هم مي كند مورد اشاره مستقيم ابراهيم حاتمي كيا قرار گرفت. عمل و عكس العمل، اكشن و ري اكشن، كنش و واكنش و …همان قواعدي كه بر فيلم حاكم است.

انصافا اختتاميه جشنواره فيلم فجر ١٣٩٦ فيلم خوبي بود. هم فيلمنامه خوبي داشت، هم خوب تقطيع شده بود، بازيگرها خوب بازي كردند و حس و حركت و بيانشان درخور تحسين بود، تدوين خوبي داشت، نور و تصوير و صدا خوب بود، و خلاصه بهترين فيلم جشنواره امسال، فيلم اختتاميه بود.

بد نيست گوشه ذهنتان داشته باشيد كه اين فيلم ممكن است مقدمه برچيدن جشنواره فيلم فجر به اين سبك و سياق باشد و شايد در آينده اين جشنواره تبديل شود به يك جشنواره بين المللي كه توسط بخش خصوصي اجرا مي شود و يك جشنواره فيلم داخلي هم باشد براي فجر!




رسانه متبوع هلال‌احمر با نقد نظرسنجی سینمایی برنامه رشیدپور مدعی شد⇐حاتمی‌کیا برای حضورش در جشنواره امسال شرط دریافت سیمرغ بهترین فیلم را مطرح کرده است!!!

سینماروزان: راه اندازی نظرسنجی انتخاب بهترین فیلم جشنواره در کانال تلگرامی برنامه «حالا خورشید»رضا رشیدپور با انتقاد «شهروند» رسانه متبوع هلال احمر مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان این رسانه با مرور این نظرسنجی ادعایی را طرح کرده درباره اینکه حاتمی کیا به این شرط «به وقت شام» را به جشنواره داده که سیمرغ بهترین فیلم را بگیرد!!

گزارش رسانه متبوع هلال احمر را با این توضیح بخوانید که هیچ کدام از ساخته های اخیر حاتمی کیا یعنی «چ» و «بادیگارد» سیمرغ بهترین فیلم جشنواره را نگرفتند و حاتمی کیا علیرغم همه گلایه‌ها هیچ گاه به صراحت از تحریم جشنواره سخن نگفته است:

در حالی ‌که امروز سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر آغاز به کار می‌کند، کانال تلگرامی برنامه حالا خورشید به تهیه‌کنندگی و اجرای رضا رشیدپور در یک اقدام عجیب نظرسنجی‌ را منتشر کرده است که در آن از مخاطبان سوال کرده «شما حدس می‌زنید کدام فیلم در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلم را دریافت خواهد کرد؟» این در حالی است که هنوز مردم هیچ‌کدام از فیلم‌های جشنواره را ندیده‌اند. در حقیقت امسال به دلیل آماده‌نبودن بسیاری از فیلم‌ها حتی اهالی رسانه هم که قبل از جشنواره بسیاری از فیلم‌ها را در اکران‌های خصوصی می‌دیدند، موفق به تماشای فیلم‌های این دوره جشنواره نشدند. حالا سوال اینجاست که این نظرسنجی با چه رویکردی انجام شده و هدف دست‌اندرکاران برنامه حالا خورشید از این اقدام شائبه‌برانگیز چه بوده است.


١- ماجرا زمانی بحث‌برانگیزتر می‌شود که با اختلاف فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا در رأس این نظرسنجی قرار دارد. فیلمی که حتی تا چند روز پیش هم شنیده می‌شد هنوز آماده نیست و ممکن است به جشنواره امسال نرسد؛ البته شنیده‌ها حاکی از این بود که شاید آماده‌نبودن فیلم بهانه‌ای برای کنار کشیدن ابراهیم حاتمی‌کیا از رقابت در جشنواره امسال است. جشنواره سی‌وششم رقبای قدرتمندی در مقابل «به وقت شام» دارد. «تنگه ابوغریب» به کارگردانی بهرام توکلی که شنیده می‌شود در نخستين تجربه دفاع مقدسی این کارگردان اثر قابل توجهی است و فیلم «سرو زیر آب» تازه‌ترین ساخته محمدعلی باشه آهنگر که یکی از مهمترین فیلم‌های جشنواره امسال با موضوع دفاع مقدس است و شاید به نوعی فیلم «بمب» پیمان معادی مهمترین رقبای حاتمی‌کیا در جشنواره سی‌وششم هستند. از آن سو «امپراطور جهنم»‌ اگر چه فیلم مهمی محسوب نمی‌شود اما کارگردان فیلم یعنی پرویز شیخ‌طادی می‌تواند رقیب شخصی ابراهیم حاتمی‌کیا باشد. «لاتاری» هم جدیدترین ساخته محمدحسین مهدویان و به تهیه‌کنندگی محمود رضوی است، اگر چه لاتاری مضمون دفاع مقدسی ندارد اما می‌تواند یکی از رقبای حاتمی‌کیا در طیف سینمای ارزشی باشد. شاید شنیدن اخبار حضور این فیلم‌ها در جشنواره امسال دلیل موجهی بود که ابراهیم حاتمی‌کیا برای حضور در عرصه رقابتی امسال مردد شود.


٢- از آن‌سو اما گمانه‌زنی‌های فراوانی در مورد «به وقت شام» حاتمی‌کیا مطرح بود. حدس و گمان‌ها در محافل سینمایی حکایت از آن داشت که امسال هم مانند دوره‌های پیشین توجه ویژه‌ای به فیلم حاتمی‌کیا خواهد شد؛ برخی شنیده‌ها حاکی از این بود که حاتمی‌کیا برای حضورش در جشنواره امسال شرط دریافت سیمرغ بهترین فیلم را مطرح کرده است و بسیاری از اکنون معتقدند سیمرغ بهترین فیلم جشنواره امسال به فیلم حاتمی‌کیا تعلق می‌گیرد. همین حرف‌و‌حدیث‌ها سبب شد بسیاری از فیلمسازان در پاسخ به دلیل عدم‌ حضورشان در جشنواره از همین اتفاقات از پیش تعیین‌شده گلایه کنند.


٣- فارغ از این‌که نظرسنجی‌ها و اقداماتی از این دست چه تأثیری بر آراي مردمی جشنواره دارد، نکته جالب این نظرسنجی این است که مردم هم کاملا با حواشی سینمای ایران آشنا هستند. مخاطبان برنامه «حالا خورشید» که در نخستين ساعات روز پخش می‌شود و قاعدتا ازجمله کسانی نیستند که آنها را سینمادوست می‌نامیم. در حقیقت بیشتر حالا خورشید را کاسبان و کارمندان سحرخیز و زنان خانه‌داری که برای راهی‌کردن فرزندان و همسران‌شان از خواب بیدار شده‌اند، تشکیل می‌دهند و وقتی در یک رأی‌گیری که اکثر شرکت‌کنندگانش از این طیف هستند، چنین نتیجه‌ای حاصل می‌آید، می‌تواند دلایل خاصی داشته باشد. در حقیقت در رأی‌گیری بین تماشاگران عام سینما یا کارگردانی که واقعا پرطرفدار است رأی می‌آورد یا کارگردانی که مردم در روزهای منتهی به رأی‌گیری یک سابقه ذهنی پر و پیمان از او داشته باشند. حاتمی‌کیا به گواهی آمار فروش فیلم‌هایش هیچ‌گاه جزو فیلمسازان خیلی پرطرفدار نبوده و با چنین پیش‌زمینه‌ای وقتی چنین سینماگری در رأی‌گیری میان آثاری که کسی آنها را ندیده بیش از ٨٢‌درصد آرا را به دست می‌آورد، به این معنا می‌تواند باشد که اکثریت مطلقی از مردم به این باور رسیده‌اند که اراده‌ای در کار است تا این کارگردان در جشنواره امسال سیمرغ بهترین فیلم را به خانه ببرد که اگر چنین نیست، آیا کسی می‌تواند فلسفه یا حتی دلیل رأی‌گیری میان فیلم‌هایی را که هیچ کدامشان را هیچ‌کس ندیده است، توضیح دهد؟


بعد از این‌که گفته شد انتخاب مهران مدیری به‌ عنوان مجری برنامه سینمایی «هفت» در روزهای جشنواره فیلم فجر بی‌فرجام مانده و رضا رشیدپور مجری همه فن حریف این روزهای تلویزیون قرار است این برنامه را اجرا کند، شایع شد که رقابت مجری‌ها برای اجرای این برنامه نه بر پایه شایستگی‌های آنها که بیشتر برپایه رقابت اسپانسرهای حامی هر کدام از این مجری‌ها صورت گرفته است. در حقیقت مدیری که شنیده می‌شد به واسطه پشتیبانی اسپانسری که اخیرا به حامی ثابت او و برنامه‌اش در شبکه نسیم تبدیل شده، برنده شده است، بعد از انتشار گزارش‌هایی علیه مدیری و صحبت‌های سربسته یک مقام مسئول درباره «یک مجری مشهور تلویزیون» که بدهکار موسسات اعتباری ا‌ست، عرصه را به رشیدپور واگذار کرد که او نیز چون مدیری مجری مناسبی برای هفت نبود و حتی آن کاریزمای مدیری را نیز که تنها پوئن مثبت او در این برنامه بود، نداشت. حالا در این وضع و حال که رشیدپور و توانایی‌هایش برای اجرای برنامه سینمایی زیر سوال است، با این نظرسنجی سینمایی که راه‌انداخته، حتی بیش از پیش دانسته‌هایش درباره سینما و به عبارت بهتر صلاحیتش را برای اجرای هفت مورد تردید قرار می‌دهد. البته او مجری باهوشی است و هیچ بعید نیست با دیدن واکنش‌های منفی علیه چنین اقدامی به‌سرعت موضعش را تغییر داده و مثلا چنین وانمود کند که هدفش از این کار هشدار به مدیران سینمایی بوده که مردم تمایل آنها برای حمایت از حاتمی‌کیا را فهمیده‌اند؛ اما….


چنین نظرسازی‌هایی هر جا که پای آرای مردمی وسط باشد می‌تواند آن آرا را جهت داده و نتیجه نهایی رأی‌گیری را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. البته هیچ هم بعید نیست چه با رأی عادلانه داوران، چه با امدادهای غیبی و چه چنین رأی‌سازی‌هایی درنهایت نتیجه‌ رأی‌گیری حالا خورشید در جشنواره هم تکرار شود؛ اما حالا با توجه به این‌که تمام این فیلم‌ها از فردا قرار است علاوه بر محضر داوران با معیار آرای مردمی نیز مورد قضاوت قرار گیرند، رأی‌گیری حالا خورشید به‌ عنوان یک عامل مخل و حداقل این‌که به‌عنوان یک عنصر تبلیغاتی خواه‌نا‌خواه به کمک فیلم حاتمی‌کیا آمده و واکنش‌هایی را نیز در میان سینماگران حاضر در جشنواره به وجود آورده است. انتظار بی‌جایی نیست اگر بخواهیم رضا رشیدپور حداقل این رویکردهای غیرمنطقی ظاهرا حمایتگرانه را در اجرای برنامه هفت دخالت ندهد.




گفتگوی رشیدپور-روحانی صدای مجری احمدی‌نژاد را هم درآورد⇐با یک بیستم نفرات شما، گفتگوهای احمدی‌نژاد را ضبط کردیم!

سینماروزان: گفتگوی دوم بهمن ماه رضا رشیدپور با حسن روحانی رییس جمهور در این یک هفته ای که از انجام آن گذشته واکنشهای مختلف داشته و هر که به ظن خود درباره آن اظهارنظر کرده است.

به گزارش سینماروزان تازه ترین اظهارنظر را محمدرضا تقوی‌فرد از مجریان قدیمی تلویزیون انجام داده است؛ تقوی‌فرد با نگارش یادداشتی با استناد به یکی از سخنان رشیدپور از حجم بالای نیروی تولید برنامه گفتگوی اخیر با رییس جمهور ابراز تعجب کرده و مدعی شده گفتگوهای دوران احمدی‌نژاد با یک بیستم نفرات فعلی ضبط شده است.

متن یادداشت این مجری قدیمی تلویزیون که مجری چند گفتگو با احمدی نژاد بوده را بخوانید:

مجري و روحاني؛
هفلشتا؟ پلنگ و شيش تا!

چند روز پيش همكار خوبم جناب آقاي رشيدپور ، مجري برنامه گفتگوي اخير با حجت الاسلام حسن روحاني ، براي دفاع از زنده بودن برنامه اي كه برخي مخاطبان معتقد بودند توليدي بوده است، گفت: هفتصد هشتصد نفر درگير اين برنامه و مشغول كار بودند تا اين برنامه زنده پخش شود.

به نظر بنده اگر همكار خوبم هنگام اجراي برنامه به زمان اشاره مي كرد، بدين ترتيب  باورپذيري زنده بودن برنامه را براي مخاطب بيشتر مي نمود. البته من معتقدم كه سخن همكار عزيزم صحيح و برنامه زنده بوده است و نيازي به گواه گرفتن آن هفتصد هشتصد نفر – كه درگير پخش مستقيم برنامه رييس دولت دوازدهم بودند – نيست.

در اينجا يك نكته با ارزش و جالب ديگري وجود دارد كه طرح آن عاري از لطف نيست.

بنده در بهار١٣٩٠ مجري برنامه گفتگوي مستقيم با رييس جمهور محمود احمدي نژاد بودم و پيش تر و پس از آن حتي در جلسات دولت دهم حضور يافته و با حضور معاون اجرايي رييس جمهور و وزرا و حتي استانداران، ميزان پيشرفت مصوبه‌هاي سفر استاني دولت را از نزديك و در مقابل دوربين زنده و معرض مردم پيگيري مي كرديم. نكته اينجاست كه آن زمان شرايط راحتي فراهم شده بود تا رسانه‌ها با رييس جمهور و دولتمردان گفتگو كنند. در مصاحبه‌هاي مستقيم و زنده كه واحد سيار تلويزيون به محل نهاد رياست جمهوري مي رفت نيز با نيروي انساني به مراتب كمتر – حدود  يك بيستم  يعني پنج درصد اين هفتصد هشتصد نفري كه فرموديد مشغول خدمت براي تهيه برنامه حجت الاسلام حسن روحاني هستند- كار انجام مي‌شد.

خوب است جهت مزيد اطلاع آن همكار ارجمند عرض كنم؛ دست اندركاران ضبط و پخش مصاحبه هاي اخير محمود احمدي نژاد كه بنده مجري آن بودم  و در فضاي مجازي منتشر شد، يك درصد آن هفتصد هشتصد نفري كه براي پخش برنامه حجت الاسلام روحاني مشغول بودند هم نيست.

اي كاش «حالا خورشيد»! هم حال خورشيد را داشت! و صريح به مردم مي گفت ؛ جسارتا !!! آفتابه لگن هفت دست! شام و ناهار هيچي؟!




گزارش «کیهان» از تقاضای مخاطبان⇐در آینده، به‌جای رشیدپور از فردوسی‌پور برای گفتگو با روحانی استفاده کنید

سینماروزان: گفتگوی دوم بهمن ماه رضا رشیدپور با حسن روحانی به خاطر مقادیری محافظه کاری که در لحن رشیدپور نسبت به رییس جمهور وجود داشت با انتقاد رسانه های مختلف مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان روزنامه اصولگرای «کیهان» با مرور برخی از این انتقادات به انعکاس خواسته مخاطبان از رسانه ملی پرداخته؛ خواسته ای به نام استفاده از فردوسی پور برای گفتگوی آینده با حسن روحانی!!

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

انتخاب یک مجری که سابقه حمایت از حسن روحانی و حتی حضور در جلسات تبلیغاتی وی را داشت برای مصاحبه‌ای که همه انتظار چالش را از آن داشتند با انتقادات فراوانی مواجه شده است.
داریوش سجادی، از اصلاح‌طلب‌های مقیم آمریکا در این باره نوشت: مصاحبه تشریفاتی رشیدپور با رئیس‌جمهور بدون مجامله، توهین به شعور مخاطب بود. نخستین دلیل اهانت آمیز بودن آن بی‌صلاحیتی مجری برنامه بود که معلوم نیست چرا باید تریبون رسانه ملی برای مصاحبه با رئیس‌جمهور یک کشور در اختیار فردی قرار گیرد که: اولا با الفبای سیاست و اقتصاد ناآشنا است و کمترین تبحر یا تخصصی در این رشته ندارد. ثانیا فاقد تسلط و تفطن به الزامات ژورنالیسم سیاسی در مقابل دوربین است.اما مهم‌تر از بی‌صلاحیتی مجری، محتوای برنامه بود که ماحصل آن را به اعتبار «دلدادگی مجری به میهمان» به یک رپرتاژ آگهی خسته‌کننده مبدل کرده بود.
در پایان این یادداشت آمده است: اگر حرفی برای گفتن ندارید چه لزومی به «خودزنی» دارید تا با شرکت در این واریته‌های خسته‌کننده اعتبار متوقع از خود را با نازل‌ترین بها به چوب حراج ببندند!؟
محمدعلی ابطحی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب نیز نوشت: «مصاحبه رييس جمهور با كلی توقعی كه ايجاد شده بود پايان يافت. متاسفانه سؤالات آقای رشيدپور متفاوت نبود. حتي نگذاشت طعم سخنرانی‌های آزاد خود روحانی را داشته باشد.از سياست داخلی وخارجی و حتی اقتصاد حرف مهمی پرسيده نشد و جواب هم طبعا داده نشد. كشور غرق در نااميدی است. به مشكلات اخير‌اشاره نشد. كشور به مصاحبه ديگری احتياج داشت.»
همچنین دبیر سیاسی روزنامه شرق هم در فضای مجازی با‌اشاره به مصاحبه رشیدپور با حسن روحانی، از دست‌اندرکاران این روزنامه عذرخواهی کرد که آنها را به خاطر «هیچ» تا آن وقت شب معطل کرد.
برخی کاربران شبکه‌های اجتماعی با توجه به اینکه رضا رشیدپور تخصصی در مسائل سیاسی و اقتصادی نداشت، از دفتر رئیس‌جمهور خواستند برای مصاحبه تلویزیونی آینده حسن روحانی، عادل فردوسی پور را انتخاب کند، چون او اگر در مسائل سیاسی بی‌بضاعت است حداقل در زمینه توپ و فوتبال بازی کردن، صرفاً اطلاعاتی دارد و شاید چند سؤال چالشی ورزشی از رئیس‌جمهور بپرسد!
تأکید مجری گفت‌وگو با رئیس‌جمهور بر خاص بودن گفت‌وگو و خود را نماینده جوانان و دانستن و بکارگیری چند باره «جسارتاً» پیش از هر سؤال، هدف اعتراض کاربران فضای مجازی قرار گرفت.




چرا «جسارت» آقای رشیدپور؟! پرسشگری از رییس جمهور عین فعالیت حلال است! جز این باشد چه تفاوتی هست میان اهالی رسانه و متصدیان روابط عمومی!؟

سینماروزان/حامد مظفری: گفتگوی دوشنبه‌شب دوم بهمن ماه رضا رشیدپور با حسن روحانی رییس جمهور از حیث تلاشهایی که رشیدپور برای رفتن به سراغ معضلات اصلی جامعه داشت قابل تأمل بود.

به گزارش سینماروزان رشیدپور سعی زیادی کرد که برخلاف رویه سابق که گفتگوهای این گونه مجالی می‌شد برای تعارفات مجری و تبلیغ طرف گفتگو برای کارهای کرده و نکرده خویش، شرایطی را فراهم آورد که در فرصتی حدود یک ساعته فقط پرسشهای اساسی مردم باشد که طرح شود.

در نتیجه چنین روندی بود که رشیدپور منطبق با فیدبکی که از کف مردم در فضای مجازی گرفته به طرح سوال پرداخت و از حادثه سانچی و زلزله و آلودگی هوا گرفته تا فیلترینگ و افزایش قیمت ارز و مشکل بیکاری و مشکل موسسات مالی-اعتباری را در قالب مسائل اصلی جامعه طرح نمود.

روحانی در پاسخگویی آن قدرها پیشرو نبود و بیشتر می‌کوشید با حفظ خونسردی و لبخندی که مدام بر لب داشت وعده حل مشکلات را دهد و مردم را امیدوار کند؛ یعنی در مایه‌های همان روندی که به کار تبلیغات انتخاباتی می‌آمد.

با توجه به سابقه ذهنی که از رشیدپور در ذهن داریم به راحتی می‌توانیم بگوییم اگر هر شخص دیگری جلوی رشیدپور قرار می‌گرفت این روش پاسخگویی منطبق با وعده دادن، مواجه می‌شد با چالش طرح پرسشهای تازه‌تر و در نهایت گفتگو به سمت یک تاک‌شوی واقعی پیش می‌رفت اما رشیدپور نوعی محافظه‌کاری در طرح چالش داشت و حتی وقتی می‌خواست اندکی سوالات تندتر بپرسد مدام از روحانی عذر می‌خواست که در حال «جسارت» به وی است!!

آیا این نتیجه توصیه‌های فرامتنی به رشیدپور بوده؟ یا آن که رشیدپور به دلیل قرار گرفتن در برابر حسن روحانی، اعتماد به نفس‌اش کم شده بود؟

اینکه کدام فرض درست است را نمی‌دانیم اما آنچه حائز اهمیت است اینکه رشیدپور نباید پرسش کردن از رییس جمهوری که مدام بر برخاستگی دولت از ملت تأکید کرده را «جسارت» بداند! پرسش کردن آن هم درباره دغدغه‌های اصلی مردم از یک مسئول مملکتی نه تنها «جسارت» نیست که عین فعالیت حلال است.

این حق مردم است که از نمایندگان خود در رسانه‌های رسمی بخواهند منعکس‌دهنده دغدغه‌هایشان در گفتگو با مقامات باشند!

آقای رشیدپور! نومیدتان نمی‌کنیم که در گفتگو با روحانی از بسیاری همکاران خود جلوتر بودید اما یادتان باشد پرسشگری است که رسانه‌ را از روابط عمومی‌ تمیز می‌دهد پس اگر مجددا خواستید به سراغ مسئولی سطح بالا برای گفتگو بروید خواهشا بدعت نگذارید و پرسشگری درباره دردها را «جسارت» توصیف نکنید.

رضا رشیدپور-حسن روحانی
رضا رشیدپور-حسن روحانی




هشدار یک رسانه مستقل خطاب به رضا رشیدپور که شده است مجری گفتگو با حسن روحانی⇐چشم اکثریتِ دور از رانت و آقازادگی به شماست! مراقب باش نومیدشان نکنی!

سینماروزان: رضا رشيدپور مجرى جزو معدود مجریان رسانه ملی بود که در سالهای دوری از رسانه ملی هم توانست با برنامه‌هایی همچون «دید در شب» باز هم توجه مخاطبان را به خود جلب کند. این مجری که در ماههای اخیر با «حالا خورشید» مجالی را فراهم کرده برای طرح معضلات مردم در ساعات ابتدای صبح، دوشنبه‌شب دوم بهمن‌ماه قرار است با حسن روحانى رييس جمهور گفتگو كند.

مسعود احمدی روزنامه‌نگار در رسانه مستقل «سینمامخاطب» با خطاب قرار دادن رشیدپور و استفاده از این تیتر که « ‎آقا رضا! چشم اکثریتِ دور از رانت و آقازادگی به شماست! مراقب باش نومیدشان نکنی» کوشیده بخشی از دغدغه‌های مردم و سوالاتی که آنها از رییس جمهور دارند را طرح کرده و از رشیدپور بپرسد آیا در این باره با رییس جمهور سخن خواهد گفت؟

متن پرسشهای این رسانه را بخوانید:

— آيا ديد درد واقعی جامعه که بیکاری و معضل اشتغال جوانان است در سخنان رشیدپور بازتاب خواهد داشت؟

–آیا او از رییس جمهور درباره دختران مظلوم وزرا که وام هاى چندصدمیلیونی میگیرند خواهد پرسید؟

–آیا رشیدپور از رییس جمهور درباره ماجرای بازداشت اخوی معاون اولش خواهد پرسید؟

–آیا رشیدپور از رییس جمهور درباره چگونگی آزادی متهمان سوءاستفاده از صندوق ذخیره فرهنگیان خواهد پرسید؟

–آيا رشيدپور درباره ٧٠٠ هزار شغلى كه دولت مدعى شده ايجاد كرده خواهد پرسيد؟

–آیا رشیدپور از روحانی خواهد پرسید در شرایطی که بدنه سینما لنگ یک وام یک میلیونی هستند چرا 20 میلیارد صرف برگزاری جشنواره‌های فجر شده؟

–آيا درباره بازگشت اعتبار به پاسپورت ايرانى ها خواهد پرسيد؟

–آيا درباره دستاورد برجام در سفره هاى ايرانى خواهد پرسيد؟

–آیا رشیدپور از رییس جمهور خواهد پرسید یک جوان بی پشتوانه از کجا 3 ضامن پیدا کند برای یک وام 15میلیونی ازدواج؟

–آیا رشیدپور از روحانی خواهد پرسید که وقتی دست گوسفنددزد بریده میشود چرا با دستان اختلاسگران میلیاردی کاری ندارند؟

مسعود احمدی
مسعود احمدی



انتقاد یک رسانه اصولگرا از رضا رشیدپور به‌خاطر تبلیغ خودروی آلمانی!!

سینماروزان: پارادوکسی که هرازگاه در رسانه ملی به واسطه تشویق استفاده از محصولات ملی از یک سو و تبلیغ محصولات فرنگی از سوی دیگر رخ می‌دهد با انتقاد تند و تیز روزنامه اصولگرای «جوان» روبرو شده است.

به گزارش سینماروزان این رسانه با اشاره به تبلیغ یک خودروی خارجی در برنامه «حالا خورشید»رضا رشیدپور و در کنارش تبلیغ محصولات خارجی رسانه ملی تناقض میان این تبلیغات و شعارهای حمایت از تولید ملی را به چالش کشیده است.

گزارش «جوان» را بخوانید:

اقتصاد مقاومتي، توليد ملي، حمايت از كالاي ايراني، جنس ايراني و… كليدواژه‌هايي هستند كه بارها و بارها به اشكال مختلف آنها را شنيده‌ايم و البته اتفاق خوبي هم هست، زيرا تكرار باعث مي‌شود تا اين مفاهيم كم‌كم ملكه ذهن مخاطبان شده به خصوص وقتي از سوي رسانه ملي به دليل عموميت و فراگيري كه دارد باشد، به طور قطع تأثيرگذاري بيشتري خواهد داشت؛ به همين خاطر است كه تبليغات به هر شكل در تلويزيون اهميت دارد. اما با اين وجود گاه شاهد حركات و رفتارهاي متناقضي هستيم كه چنين فرهنگ‌سازي مثبتي را نزد عموم بي‌تأثير و خنثي مي‌كند به طوري كه آن را بيشتر شبيه شعارزدگي و رفع تكليف مي‌دانند. مثلاً از يك سو شبكه‌اي با نام كالاي ملي در تلويزيون داريم و از سوي ديگر كالا و اجناس غيرايراني در شبكه‌هاي تلويزيون تبليغ مي‌شود كه موضع رسانه ملي را صريحاً روشن و مشخص نمي‌كند.
چند روز پيش به طور اتفاقي بيننده برنامه «حالا خورشيد» بودم؛ مسابقه‌اي از سوي مجري معرفي و تبليغ مي‌شد كه جايزه آن يك خودروي آلماني بود و رضا رشيدپور با هيجان از مسابقه و جايزه تاپش تعريف مي‌كرد و مي‌گفت در مسابقه شركت كنيد شايد شما موفق به برنده شدن يك خودروي خارجي شويد! جاي تأسف دارد از يك سو مدام دم از توليد ملي و حمايت از آن را مي‌زنيم و از سوي ديگر در برنامه زنده تلويزيوني جايزه مسابقه‌اي را محصولي غيرايراني مي‌گذاريم!
آنچه مسلم است با رفتارهاي به اصطلاح شتر گاو پلنگي نه تنها نمي‌توانيم فرهنگ‌سازي درستي در راستاي حمايت از توليد ملي داشته باشيم، بلكه به تدريج فضاي كاهش اعتماد اجتماعي هم رخ مي‌دهد.
در مستندي كه مدت‌ها قبل از شبكه مستند پخش شد ماجراي جالبي بود و آن اينكه بعد از جنگ جهاني دوم وضعيت اقتصادي مردم كشورهاي اروپايي مناسب نبود و در تنگناي مالي قرار داشتند و در همان زمان رسانه‌ها در حركتي جمعي و قابل تقدير شروع به تبليغ گسترده درباره صرفه‌جويي و قناعت كردند. مثلاً شما مي‌توانيد از لباس‌هاي كهنه و قديمي دوباره استفاده كنيد يا وسايل قديمي خود را دور نريزيد و باز استفاده كنيد البته در كنار آن بازيگران و چهره‌هاي معروف هم حضور داشتند و اين گونه فرهنگ‌سازي به صورتي عمومي و تأثيرگذار باعث شد فضاي قناعت در جامعه پس از جنگ جهاني ايجاد شود. به طور قطع حمايت از توليد ملي تنها با شعار و سخنراني ممكن نيست. براي مثال حداقل تلويزيوني كه مي‌خواهد رايگان كالاهاي توليد يك شركت خاص ايراني را تبليغ نكند بايد به صورت جدي و پي در پي در برنامه‌هاي مختلف خود نمايشگاه‌هاي مردمي را كه از محصولات ملي توسط NGOهاي مردمي و خودجوش توليد شده است را مورد حمايت قرار دهد اما آن چه شاهديم تنها موعظه و حرف است بدون اينكه حمايت جدي عملي باشد.
درست است كه تلويزيون پول ندارد اما سيستم بازرگاني صداوسيما هم علناً به جنگ توليد ملي و فرهنگ مصرف داخلي رفته است و غير از اين نوع تبليغات معارض در برنامه‌هاي پربيننده تقريباً بيشتر آگهي‌هاي بازرگاني هم در چنگال شركت‌هاي خارجي افتاده و با افتخار توليد خود را در شرايطي نابرابر تبليغ مي‌كنند به شكلي كه ديگر با آن تعرفه‌ها و نگاه‌هاي رسانه ملي و سيستم معاونت بازرگاني آن به توليد ملي، جايگاهي براي توليد‌كنندگان بومي وجود ندارد. گاه بخش‌هايي در تبليغ به نام توليد ملي در صداوسيما را شاهديم كه بيشتر به رپرتاژهاي خبري شبيه است تا چيز ديگر، حتي در بخش‌هاي مختلف اخبار هم رپرتاژهاي خبري به اسم حمايت از توليد ملي به نمايش درمي‌آيند كه علناً مشخص است اين گزارش يك تبليغي رپرتاژي است.
جالب است كه در برخي از اين رپرتاژهاي خبري كه به نام حمايت از توليد ملي پخش مي‌شود شعور بيننده زير سؤال مي‌رود به طوري كه مسائل، تصاوير و آمارهايي كه مطرح مي‌شود انسان را به گريه و خنده همزمان وادار مي‌كند؛ خنده به دليل غيرواقعي بودن و گريه به دليل دوري از اصول. مسئله ديگري كه وجود دارد اين است كه متأسفانه حداقل برندهاي خارجي در داخل ايران شبيه‌سازي هم نمي‌شوند و با همان نام‌هاي خارجي از قاب صداوسيما تبليغ مي‌شوند؛ كاري كه به نوعي فرهنگستان زبان و ادب فارسي و شوراي عالي انقلاب فرهنگي را به سخره گرفته چه رسد به حمايت از برند ملي و داخلي و اين نشان از ناتواني در چنين ساز و كاري دارد.




رضا رشیدپور درباره همه چیز سخن گفت⇐از جزییات بیهوشی روی آنتن زنده تا تولید فصل تازه «دید در شب» با حضور بیل گیتس، کوفی عنان و رجب طیب اردوغان/از فشاری که از سوی برخی وزرا و مدیران به او تحمیل می‌شود تا افرادی که در زندگی به جایی نرسیده‌اند اما شده‌اند داور برنامه‌های روتین تلویزیونی!

سینماروزان: رضا رشیدپور مجری برنامه های گفتگومحور که بعد از مدتها دوری از رسانه ملی در سالهای اخیر به تلویزیون بازگشته است اواخر سال قبل و حین اجرای برنامه زنده «حالا خورشید» از حال رفت و بیهوش شد.

به گزارش سینماروزان درباره دلایل بیهوشی او شایعات فراوانی شکل گرفت؛ از بیهوشی به دلیل فشار کاری تا ساختگی بودن آن.

رشیدپور که فصل تازه «حالا خورشید» را به تازگی روی آنتن برده در گفتگویی تفصیلی با «مهر» هم درباره جزییات بیهوشی روی آنتن زنده سخن گفته و هم درباره برنامه هایی که برای تولید فصل جدید «دید در شب» دارد.

متن کامل گفتگوی رشیدپور را بخوانید:

*لطفا ابتدا از اتفاقی که برای شما در «حالا خورشید» روی داد توضیح بدهید. بعد از آن ماجراها گفتید دلیل از حال رفتنتان فشارها بوده است، چه فشارها و استرس هایی باعث شد که این اتفاق رخ دهد؟

– آن اتفاق چند بار دیگر هم برای من رخ داده است و دوستان اورژانس در جریان پرونده من هستند. چند بار هم در دفتر کارم دوستان مراجعه کرده بودند و یک بار هم در هتل آزادی در حین اجرا این اتفاق افتاد که ما مهمانانی هم از کره داشتیم و من مجری برنامه بودم.

*اتفاق در هتل خبری شده بود؟

خیر. نیازی نبود خبری شود البته یک بار یکی از پرستاران عکسی انداخته بود و خبرش منتشر شد ولی به این شکل نبود. درباره پیشینه اتفاق باید به شرایط ساخت «حالا خورشید» اشاره کرد. ما ۲۰۰ برنامه داشتیم که به خاطر آنها هر روز ساعت ۵ صبح بیدار می شدیم و در یک روند روتین شب ها اصلا نمی خوابیدیم چون کارها تا ساعت ۲ یا دو و نیم شب طول می کشید. در این ۲۰۰ روز من شاید به طور میانگین روزی سه ساعت و حتی کمتر می خوابیدم، در یک بازه زمانی هم پروازهایی داشتم تا بتوانم مدرکی را دریافت کنم. در مقطعی هم برنامه ای در کیش داشتم که مجبور بودم به خاطر آن بعضی از روزها بعد از برنامه به کیش بروم که از ساعت ۱۱ تا هشت شب که به تهران می رسیدم طول می کشید و بعد از آن باز به دفتر کار می رفتم و پلی‌بک های برنامه را تا ساعت های ۲ نیمه شب چک می کردم. با این همه فشار، پزشک محترم بیمارستان بقیه الله با اشاره به هنرمندانی که در سال ۹۵ از دست دادیم به من گفت که تو بازمانده سال ۹۵ هستی.

*آن دقایق را در برنامه به خاطر دارید که به دلیل خستگی از حال رفتید یا مساله دیگری در میان بود؟

– بله آن چند ثانیه آخر را به خاطر دارم که اتفاقا تاکنون درباره اش حرف نزده ام. آن چند ثانیه آخر خنده ام گرفته بود چون شنیده بودم کسی که فوت می کند در لحظات آخر همه زندگی اش برایش مرور می شود و برای من هم همین اتفاق رخ داد و کل زندگی ام مثل یک فیلم جلوی چشمانم آمد حتی تصویر پدرم که سال ۷۶ درگذشت و بسیاری از صحنه های دیگر را دیدم. خودم بارها فیلم را دیدم و یادم می آید آن چند ثانیه آخر نمی دانستم چه می گویم. می دانستم که روی فشار آنتن هستم و بعد خنده ام گرفت که چقدر جالب که زندگی قرار است اینگونه تمام شود و ما در این دنیایی که در چند ثانیه تمام می شود دنبال چه می گردیم. حتی زمانی هم که به اورژانس رفتم و چشمانم باز شد دوباره خندیدم و برایم جالب بود که هنوز نمرده ام و زنده هستم.

*شب قبل اتفاق را به خاطر دارید؟ آیا فشاری به شما وارد شده بود؟

– شب قبل شب عجیبی بود. ما در این دفتر با قطعی برق مواجه شدیم و پلی بک های برنامه که آماده شده اما ذخیره نشده بودند با قطعی برق پریدند. من آن زمان عصبانی شده بودم و از بچه ها پرسیدم که چرا بک آپ نداریم. حدود چهار صبح سمت منزل رفتم کمی دراز کشیدم و بعد دوباره به برنامه رفتم.

*برای بعضی هم این اتفاق باورکردنی نبود و می گفتند همه ماجرا نمایش بوده است. فکر می کنید چرا؟

– من قضاوتی درباره اینها ندارم مگر اینکه سندی داشته باشند. اگر برای کسی بیمارستان، پزشک، اورژانس و… باورپذیر نباشد من حرفی ندارم. مردم را دوست دارم و هرکسی هرچه گفته برایم محترم است.

*در این چند ماه که روی آنتن نبودید مشغول چه فعالیت هایی بودید؟

– این چند ماه بسیار خوب بود و آرامشی داشتم که فیلم های مورد علاقه ام را ببینم و کتاب بخوانم.

*کتاب در چه حوزه ای؟

– در حوزه کتاب به تاریخ سیاسی علاقه دارم و فیلم هم آثاری در حوزه سیاست خارجه، جنگ جهانی دوم و فیلم هایی درباره خاورمیانه را دوست دارم. در این چند سال کارهای زیادی هم تولید شده که همه جذاب هستند. سریال «خانه پوشالی» را دیدم که آن هم بسیار خوب بود و کتاب هایی مثل «آخرین سفر شاه» از ویلیام شوکراس را خواندم.

*می توان گفت آن اتفاق باعث شد کمی به این مطالعات بپردازید.

– خوشحال شدم از این بابت که به من زندگی را یادآوری کرد. متاسفانه همه ما دچار زندگی هستیم به جای اینکه بتوانیم زندگی کنیم.

*و باعث شد از روزمرگی که ناچار بودید دائم خود را به آنتن برسانید، جدا شدید.

– دقیقا اینکه کار خاصی نداشتم و می توانستم گوشی های موبایلم را خاموش کنم؛ اینها حس بسیار خوبی را به من می داد.

* «حالا خورشید» در میان برنامه های صبحگاهی تلویزیون یک مجله تصویری به نوعی کامل بود که مخاطب می توانست در ابعاد مختلف از آن لذت ببرد اما نسبت به توقعی که مخاطب از شما دارد سطح برنامه چندان بالا نبود. آیا همه ایده هایی که برای برنامه داشتید به تحقق پیوست؟

–  زمانیکه مذاکراتی برای بازگشت من به سازمان انجام شد پیشنهاد شبکه سه به من یک برنامه شبانگاهی بود. آن زمان غلامرضا میرحسینی مدیر شبکه و علی اصغر پورمحمدی معاون سیما بود اما خود من برنامه صبحگاهی را ترجیح می دادم چون به نظرم مهمترین برنامه های تلویزیون جهان برنامه های صبحگاهی هستند. زمان صبحگاهی زمان نقد و تحلیل و پی ریزی استراتژی های رسانه ای است و جنگ های مفرح و طنز به زمان شبانگاهی تعلق دارد.

*فکر می کنم یک برنامه خوب صبحگاهی می تواند یک روز مخاطبش را بسازد.

­- یک برنامه صبحگاهی می تواند روز یک کشور را بسازد و یا آن را خراب کند. ما سال هاست که در حوزه برنامه های صبگاهی مولف نداریم؛ برنامه صبحگاهی که اثر امضای آن مشخص باشد مثل «مردم ایران سلام» و یا مثل سری اول «صبح بخیر ایران» در این سال ها نداشته ایم.

من دوست داشتم وقتی بعد از حدود هفت سال که به سازمان صداوسیما بازمی گردم برنامه موثری داشته باشم و الزاما آویزان زمان های پربیننده آنتن نباشم. در این سال ها هم تخصص هایی را در خودم تقویت کردم تا بتوانم برنامه ام را در زمانی بسازم که شاید در نظر شما خبرنگاران و حتی مدیران سازمان چندان پربیننده نباشد. تمام ایده های مورد نظرم را هم توانستم در فصل اول «حالا خورشید» پیاده کنم. من از این برنامه در کارنامه خود با افتخار یاد می کنم کمااینکه برنامه های هیجان انگیزی چون گفتگوهای «دید در شب» را هم داشته ام اما به نظرم «حالا خورشید» بیشتر از ۹۰ درصد به اهدافش رسید. وقتی ما یک برنامه را طراحی می کنیم به پیام مورد نظر و جامعه هدفمان خیلی فکر می کنیم. یعنی جامعه هدفمان را انتخاب و بعد سعی می کنیم پیام خود را به او منتقل کنیم. من در «دید در شب» با محمدجواد ظریف گفتگو داشتم و طبیعی است که این برنامه به عنوان اولین گفتگو در این ساختار بخصوص با وزیر امور خارجه کشور فضایی بسیار متفاوت با گفتگو با هنرمندی مثل امیر تاجیک در «حالا خورشید» را داشته باشد.

*مسلما فضای آن برنامه به لحاظ ساختاری، پرداختن به حاشیه ها و حتی محل پخش آن، تفاوت بسیاری با «حالا خورشید» دارد اما آیا نمی شد در این برنامه هم چالش ها و رویکردهای جدیدی را در سطح گفتگوهای تلویزیونی شاهد باشیم؟

– البته معتقد هستم گفتگوها شبیه سایر گفتگوهای تلویزیون نبود ولی زمانیکه ما یک سقف هدف را مشخص می کنیم دیگر به کمتر از آن راضی نمی شویم. ما هم در برنامه «دید در شب» صد را به عنوان هدف زدیم و ثابت کردیم آن استایل از گفتگو را به بهترین شکل ممکن بلد هستیم و در «حالا خورشید» هم طراحی رسانه ای مان همین بود که روی آنتن رفت. یعنی به طور مثال گفتگو با معصومه ابتکار و سردار طلایی، گفتگو با محسن هاشمی رفسنجانی یک روز بعد از فوت پدرش، گفتگو با سردار عبداللهی فرماندار قرارگاه خاتم و… در ساختار یک برنامه تلویزیونیِ خوب طراحی شده بودند.

*با توجه به اینکه خود شما در حوزه بازیگری و هنر تحصیل کرده و فعالیت داشتید چرا این برنامه کمتر وارد حوزه های تخصصی شد؟ البته نه به معنای شخص محور بودن بلکه به معنای اینکه به اتفاقات این حوزه ها بیشتر پرداخته شود.

– سوال شما کاملا به جاست و زمانیکه من از «حالا خورشید» تعریف می کنم منظورم این نیست که این برنامه کامل بوده است. اتفاقا یکی از نقص های برنامه همین کمبود کار در حوزه رویدادمحوریِ پدیده های هنری مثل سینما، موسیقی، تئاتر و… بوده است. ما با یک معضل مواجهیم و آن، این است که تلفن های همراه رسانه های دیداری را بسیار محدود کرده است. من هر خبر و رویدادی را که بخواهم ساعت هشت و نیم صبح اعلام کنم شما شب قبل، از آن با خبر شده اید. یک دلیل اینکه ما هر شب تا ساعت های ۲ بامداد مشغول به کار بودیم همین بود که بتوانیم به روزترین خبرها را برای مردم انتخاب کنیم و روی آنها مانور دهیم که شاید تا حدود ۳۰ درصد در آن موفق شدیم. فرمت های مختلفی را هم برای این منظور انتخاب کردیم به طور مثال آیتمی با نام «سینماطور» داشتیم که نیلوفر پارسا بازیگر سینما اجرایش می کرد و یا در حوزه موسیقی آیتم «هارمونی» را داشتیم که هر یک از اینها در چند برنامه اجرا شدند و دیدیم جواب نمی دهد.

*آیا «حالا خورشید» در سری جدید تغییرات تازه ای نسبت به سری قبل دارد؟

– دقت کردید که بسیاری از افراد وقتی با این سوال مواجه می شوند بیان می کنند که بله قرار است فیل جدیدتری هوا رود و اتفاقات بسیار تازه ای رخ دهد اما من برعکس جواب می دهم ما تغییرات بنیادینی در برنامه نداریم. درواقع ساختار همان است و حتی چون دکور برنامه در فصل قبل در ۱۰ روز آخر تغییر کرده بود از همان دکور استفاده می کنیم. طبیعتا تغییراتی هم داریم که شامل آیتم های جدید، وله، گرافیک و… می شود، تغییراتی هم در افرادی داریم که جلوی دوربین خواهند آمد.

*قرار است چه افراد جدیدی در آیتم های این برنامه حضور داشته باشند؟

– ما از استعدادهای خوب استفاده می کنیم و قرار است فضا را برای این استعدادها مهیا کنیم نه اینکه فقط شعار بدهیم. من در فصل قبل در حوزه نخبگان طرح «بورس ایده» را داشتم که بر آن اساس ۴۲ قرارداد بستیم یعنی افرادی که ایده ای داشتند ایده های خود را مطرح می کردند و ما سرمایه گذار یا حامی ایده را پیدا می کردیم. ۴۲ نوبت تبدیل ایده به خط تولید اتفاقی بود که در «حالا خورشید» رخ داد.

خوب است که ما کارهای خود را در میدان تعریف کنیم نه در کلمه و اگر می گوییم به جوانان فرصت دهیم واقعا این اتفاق را عملی کنیم نه اینکه فقط در سخنرانی ها از آن بهره بگیریم و من سعی دارم در فصل جدید این اتفاق را پررنگ تر کنم. به طور مثال اگر جوانی استعدادی دارد و سال هاست که تلاش کرده او را ببینند اما دیده نشده است، این بار فرصت داشته باشد خود را عرضه کند و دوربین برنامه این امکان را به او می دهد که خود را در یک موقعیت از جمله اجرا، کارشناسی یک حوزه تخصصی، ورزش، استندآپ کمدی و… نشان دهد.

*حدود چند سال است که امکان جذب مردم از طریق دوربین شبکه های مختلف رسانه ملی افزایش پیدا کرده است. این اتفاق به دلیل استقبال مردم است یا حضور مردم مقابل دوربین و تمرین ها و آزمون و خطاهایشان برای برنامه سازان هم جذاب است؟

– سوال بسیار خوبی است که به این اتفاق به عنوان یک وسیله نگاه می کنیم یا هدف. من می پذیرم که بسیاری از برنامه های تلویزیونی از این رویکرد به عنوان یک وسیله استفاده می کنند. ما مفهومی در رسانه داریم با عنوان interaction یا تعامل که گویی تعامل مخاطب با برنامه‌ساز بد فهمیده شده است. ما قرار نیست مخاطب را بازی دهیم بلکه قرار است مردم در بازی ما حضور داشته باشند.

*انواع تست های بازیگری، خوانندگی، اجرا، استندآپ کمدی و… مثل موج راه افتادند و کمتر خلاقیتی هم در بسیاری از آنها وجود دارد.

– من به برنامه رامبد جوان خرده نمی گیرم چون دیده ام چهره های خوبی معرفی شده اند اما در همین حوزه نمونه های ناموفق زیاد داشته ایم اما برنامه «خندوانه» در این حوزه موفق بوده است.

*«خندوانه» آغاز کننده بود اما موج این اتفاق در بسیاری از برنامه ها به شکل مسابقه و غیرمسابقه راه افتاده است.

– بله بسیاری از برنامه های تلویزیونی سه میز گذاشته اند و سه داور هم پشت میزها هستند که برخی از آن داورها خودشان در زندگی به جایی نرسیده اند اما مردم را قضاوت می کنند که می توانند در حوزه ای موفق باشند یا خیر. البته من قرار نیست چنین شوهایی برگزار کنم بلکه استعدادهایی مثل پرویز نشاط را در بخش هایی از برنامه به کار می گیرم.

*قرار نیست در تلویزیون دوباره به سمت ساخت برنامه های چالشی مثل «مثلث شیشه ای» یا «دید در شب» بروید؟

– من برای «دید در شب» یک طرح بین المللی دارم که پاییز سال قبل خواستم آن را وارد پروسه تولید کنم که نامه نگاری هایی هم با چند چهره جهانی انجام شد و تا حدودی موفقیت هایی را هم در هماهنگی ها به دست آوردیم. من این بار اگر «دید در شب» را بسازم حتما با بیل گیتس، رجب طیّب اردوغان و کوفی عنّان مصاحبه می کنم.

*این پروژه چقدر برای شما جدی است چون از این به بعد دوباره درگیر «حالا خورشید» خواهید شد؟

– «دید در شب» به صورت بین المللی خیلی برای من جدی است و اسپانسر آن هم حاضر و آماده است ولی فعلا ترجیح می دهم به برنامه صبحگاهی بپردازیم.

*در تلویزیون چطور؟ و اصلا فکر می کنید فضای گفتگوهای تلویزیونی با چهره ها به ساختارهای جدیدتری نیاز دارد؟

– صد درصد نیاز دارد، استایل گفتگو در رسانه از ساده ترین تا سخت ترین نوع برنامه سازی را شامل می شود و اکنون ساده ترین شکل آن در حال تولید است. من بیشتر به ادامه «حالا خورشید» و تولید «دید در شب» فکر کردم و به چنین برنامه های گفتگومحوری در تلویزیون نیندیشیده ام.

*چقدر ممکن است این گفتگوها فشار و استرس برای شما در پی داشته باشد؟

– من بیشترین فشارها را در برنامه های گفتگومحورم نه از جانب مدیران تلویزیون بلکه از بیرون دریافت کردم. به طور مثال یک وزیر، یک مدیر یا حتی مخاطب این بازخوردها و فشارها را وارد می کرد و اصلا فکر می کنم ما باید ظرفیت ساخت چنین برنامه هایی را در جامعه هم گسترش دهیم.




رشیدپور چرا روی آنتن نیست؟⇔مشکلات مالی یا ناراحتی جسمی؟

سینماروزان: رضا رشیدپور که در سال گذشته با برنامه ای بامدادی به نام «حالا خورشید» در رسانه ملی حضور داشت مدتی است که روی آنتن نمی رود و در این باره شایعات مختلفی طرح شده؛ از عدم یافتن اسپانسر و تأمین مالی برنامه تا مشکلات جسمی رشیدپور.

به گزارش سینماروزان علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سوم تلویزیون با تأیید هر دو شایعه به «مهر» گفت: یک دلیل بیماری خود رضا رشیدپور بود که مهمترین مساله است و مساله دیگر مشکلات مالی است.

وی خاطرنشان ساخت: تیم این برنامه اکنون به نوعی مشغول هستند تا ان شاء الله بتوانند به زودی روی آنتن بروند.




بازداشت همکار رشیدپور!!!

سینماروزان: یکی از عوامل تولید برنامه ی تلویزیونی «حالا خورشید» که از شبکه ی سوم سیما با اجرای «رضا رشیدپور» پخش می شود، بازداشت شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “انصاف نیوز” پس از دعوت به کار مجدد رضا رشیدپور و فرزاد حسنی به تلویزیون، «حالا خورشید» اولین برنامه منظمی است که با تهیه کنندگی و مجری گری وی بر روی آنتن می رود.

زینب کریمیان هم که در دوران ممنوع التصویری رشیدپور با وی در ساخت هاردتاک های اینترنتی پر بیننده ی «دید در شب» همکاری می کرد با شروع مجموعه ی حالا خورشید توسط رشید پور دبیری یکی از بخشهای آن را بر عهده داشت و حالا خبر رسیده که بازداشت شده است.

کریمیان از خبرنگاران حامی دولت محسوب می شود و‌ در یک ماه اخیر بعد از بازداشت طاهره ریاحی، این دومین خبر رسانه ای بازداشت خبرنگاران محسوب می شود.




روایت رضا رشیدپور از قفل شدن دستش حین دیدار با هاشمی رفسنجانی+عکس

سینماروزان: رضا رشیدپور مجری تلویزیون در یکی از تازه ترین مطالب اجتماعیش به روایتی از دیدار با علی اکبر هاشمی رفسنجانی در 20 سال قبل پرداخته است.

به گزارش سینماروزان رشیدپور نوشته است: بیست سال پیش آقای هاشمی پتروشیمی را افتتاح کردند و مقابل دوربین تلویزیون آمدند . کارگردان برنامه از من خواست که شاخه گلی را از طرف مردم به ایشان هدیه بدهم . پرسش اول را پرسیدم و تلاش کردم که دست چپم را بالا بیاورم . اما نمی شد ! حاج آقای شبستری دستم را محکم گرفته بود و اجازه نمی داد ! مصاحبه تمام شد و دست من قفل ماند. آنتن را گرفتند . پرسیدم که چرا آنقدر محکم فشار دادید و نگذاشتید دستم را بالا بیاورم و شاخه گل را به رییس جمهور بدهم ؟! فرمودند : مگر گل بود ؟ من فکر کردم چاقو هست!

رضا رشیدپور در برابر رفسنجانی
رضا رشیدپور در برابر رفسنجانی



روایت رضا رشیدپور از مرگ پدرش در عاشورای ۷۶+عکس

سینماروزان: رضا رشیدپور مجری توانای وطنی همزمان با ظهر عاشورا روایتی ارائه کرده از مرگ پدرش در عاشورای سال 76.

متن کامل روایت رشیدپور از درگذشت پدرش را بخوانید:

چقدر می لرزید و چقدر محکم بود

ظهر تاسوعای سال هفتاد و شش بود . دسته ی عزاداری در حیاط خانه مان می چرخید . پیرمرد نوحه می خواند . ام من یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء. … گریه های بی امان … دستهای ملتمس در هوا می چرخیدند و بر سینه های سوخته فرود می آمدند …. پدرم گوشه ای روی صندلی چرخ دار نشسته بود و آرام تر از همیشه ، تند تند ، اشک می ریخت . نزدیک تر شدم . دست‌هایش را گرفتم . چقدر می لرزید و چقدر محکم بود . مردم از حیاط خانه مان رفتند . یک فنجان چای نذری بدرقه شان شد .اما پدرم هنوز ام من یجیب می خواند . به خیالم که بلند قامت ایستاده بود ، نشسته روی صندلی روان تقدیر …

تاسوعا با باران به عاشورا پیوند خورد و پدر رفت

صدایش کردم . بابا …. می خواهی کمکت کنم که بیایی داخل ؟ چیزی نمانده که باران بیاید … گفت همینجا کنار باغچه راحت ترم . و من تماشا می کردم . باغچه را . اطلسی های منتظر باران را . و طوفان چشم های پدرم را . باران آمد . شهر را شست . تاسوعا را به تشنگی عاشورا پیوند زد و پدرم را برد …

عاشورا سالگرد پدرم است
نمی دانم . شاید هم کنار همان باغچه جامانده باشد …. امروز هر باغچه ای که می بینم ، کنارش ، دنبال یک صندلی چرخدار می گردم و چند دسته اطلسی و یک بابای خسته و کمی باران … عاشورا سالگرد پدرم هست . خداوند همه ی رفتگانتان را با مولای سبزپوش محشور گرداند . تسلیت عرض می کنم . التماس دعا

رضا رشیدپور و پدرش
رضا رشیدپور و پدرش



دوئل رشیدپور-علیخانی؛ ۲۸ تیرماه در برج میلاد

سینماژورنال: با قدرت گرفتن برنامه‌های مجری محور تلویزیون، جشن حافظ به عنوان تنها جشن خصوصی سینما و تلویزیون ایران بخش بهترین چهره تلویزیونی را از چند سال پیش به جایزه‌هایش اضافه کرد.

به گزارش سینماژورنال نامزدهای بهترین چهره تلویزیونی امسال جشن حافظ از میان برنامه‌هایی انتخاب شده که از یک فروردین سال 94 تا پایان اسفندماه 94 روی آنتن تلویزیون یا روی اینترنت پخش شده‌اند.

نامزدهای بهترین چهره تلویزیونی شانزدهمین جشن حافظ عبارتند از:

–رامبد جوان(خندوانه)

–عادل فردوسی‌پور(نود)

–مهران مدیری(دورهمی)

–رضا رشیدپور(دید در شب)

–احسان علیخانی(ماه عسل)

برنده تندیس حافظ بهترین چهره تلویزیونی روز بیست و هشتم تیرماه در برج میلاد معرفی خواهد شد.

علیخانی یا رشیدپور؟

از برندگان سال‌های گذشته این بخش می‌توان به داریوش ارجمند، مرتضی حیدری، رامبد جوان و عادل فردوسی‌پور اشاره کرد و اگر این نکته را درنظر بگیریم که فصل تازه “خندوانه” افت چشمگیری نسبت به فصل قبل داشته، مهران مدیری هم در بهترین حالت برنامه متوسطی را روی آنتن فرستاده و البته فردوسی پور هم پیشتر تندیس حافظ را گرفته شاید بتوان این گمانه زنی را طرح کرد که تندیس بهترین مجری جشن امسال حافظ به یکی از این دو نفر می رسد: رضا رشیدپور یا احسان علیخانی.

علیخانی همچنان با الگویی امتحان پس داده مشغول اجرای «ماه عسل» است و علیرغم تکراری شدن این الگو اما در نبود برنامه های جذاب در رسانه ملی همچنان مخاطبان خود را دارد.

از آن سو رضا رشیدپور ضمن اینکه نوروز امسال با برنامه “صفر صفر” به رسانه ملی بازگشت و در جلب توجه مخاطبان هم نسبتا موفق بود، یک نقطه قوت مهم نسبت به علیخانی دارد و آن هم اینکه حتی بدون حمایت رسانه ملی باز قادر است از طریق مدیومهای دیگر به جلب مخاطب بپردازد.

رشیدپور سال گذشته برنامه اینترنتی “دید در شب” را تولید کرد. برنامه ای که در فضای غیرانحصاری مجازی تولید شد و البته توانست جریان سازی لازم را هم داشته باشد.

حالا باید منتظر باشیم و ببینیم در 28 تیرماه و در برج میلاد نام چه کسی به عنوان بهترین مجری سال خوانده خواهد شد؟ علیخانی؟ رشیدپور؟ یا یکی از آن سه نفر دیگر؟




پاسخ رشیدپور به “زرد” خوانده شدن از سوی مریلا زارعی

سینماژورنال: مریلا زارعی بازیگر زن ایرانی اخیرا در گفتگویی با اشاره به حضورش در برنامه “شب شیشه ای” رضا رشیدپور که حدودا هشت سال قبل صورت پذیرفت برنامه وی را “شبه زرد” خطاب کرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال این توصیف سبب ساز آن شده است که رضا رشیدپور که معمولا این گونه کنایات را بی پاسخ نمی گذارد، با نگارش متنی در صفحه اجتماعیش پاسخ زارعی را بدهد.

متن پاسخ رشیدپور خطاب به مریلا زارعی را بخوانید:

بانوی هنرمند سرکار خانم مریلا زارعی عزیز، سلام عرض می کنم.

اظهار نظر سرکار عالی را در چندین خبرگزاری محترم مطالعه کردم و دانستم که برنامه های من را زرد خطاب فرموده اید. حالا که پس از نزدیک به یک دهه کماکان گفتگوی کم نظیر مان در “شب شیشه ای” را به یاد دارید سبب افتخار من است.

پس به عنوان یک برنامه ساز زرد – البته به تعبیر سرکار عالی – فاش می گویم که شما را بازیگری بسیار وزین و مودب می دانم و همواره توانایی تان در ایفای سخت ترین نفش ها را تحسین می کنم.

بی شک شما یکی از ارزنده ترین همکاران من هستید که همواره به حق درخشیده و به عشق مانا شده اید. پس در جنگ ابن روزهای رنگی، ترجیح می دهم که در حافظه ام سپید بمانید.

چون شما را از جنس اشاره های درد می دانم و نه از بدجنسی کنایه های زرد. حالا یک دهه از آن شب متفاوت سپری شده و من ترجیح می دهم بدون استفاده از قلم موی زرد رنگی که به من نسبت داده اید روی بوم سپید نگاه زلال شما و طرفداران با وقار و فرهیخته تان کلام ارادت و احترام بنویسم؛ بی هیچ رنگی و درنگی . و اتفاقا با صدای بلند بگویم که مریلا زارعی اولین بازیگری بود که با اقتدار و اعتماد به نغس هنرمندانه به من کمک کرد که حداقل یک بار هم که شده، مفهوم هارد تاک واقعی را به مخاطبانمان نشان بدهیم.

بانوی سبز اندیش ایرانی، این همکار زردتان همیشه ارادتمند شما باقی خواهد ماند. یا علی!




امتداد دلخوری هشت ساله⇐مریلا زارعی، رشیدپور را به “زرد” بودن متهم کرد!

سینماژورنال: مریلا زارعی بازیگری که در سالهای اخیر به یکی از مهره های ثابت تیم بازیگران ابراهیم حاتمی کیا تبدیل شده است در گفتگویی با مجله “تبار”  با نگاه منفی از حضورش در برنامه ای با اجرای رضا رشیدپور یاد کرده است.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر گفه است: من وقتی به برنامه رشیدپور رفتم فکر می‌کردم به برنامه‌ای می‌روم که قرار است در آن حرفهای جدی و مهمی زده شود. درباره مسایل و مشکلات جامعه. اما در پلان اول دیدم که ‌ای‌داد بی‌داد من با مصاحبه‌ای شبه زرد و مسایل دیگری مواجه هستم.

ماجرای هشت سال قبل

هرچند مریلا زارعی به صراحت نگفته است که منظورش کدام برنامه رشیدپور است اما به نظر می رسد منظور وی به هشت سال قبل بازگردد و زمانی که در برنامه “شب شیشه ای” رشیدپور حضور یافت.

در آن برنامه چینش پرسشهای رشیدپور طوری بود که بسیاری گمان کردند او برای به چالش کشیدن کامل مریلا زارعی روی آنتن آمده است؛ این امر البته در کنار موافقان، مخالفان فراوانی داشت و برخی رشیدپور را متهم کردند که برخورد نرمی که در همین برنامه با بازیگری مثل گلشیفته فراهانی داشته است اصلا قابل مقایسه نیست با برخورد تند او با زارعی.

گفته های اخیر مریلا حکایت از آشتی ندارد

رشیدپور خودش در آخرین قسمت “شب شیشه ای” درباره اینکه فضای گفت‌وگوی برنامه در طول شب‌های مختلف متفاوت، با برخی با احترام و با برخی تهاجمی بوده است گفت: این اتفاق به فضای بیرونی آدم‌ها در اجتماع و حرفه‌شان برمی‌گشت.

رشیدپور در پاسخ به این که در مقابل گلشیفته فراهانی کاملا منفعل و در مقابل مریلا زارعی بسیار تند بودید؟ اظهار کرد: در مقابل برخی‌ها به احترام کسوتی که در حرفه‌شان دارند تلاش کردم آرامش بیشتری به میهمان بدهم تا مخاطب هم استفاده کند.

وی در پاسخ به این که آیا در مواقعی لجباز نبودی؟ تصریح کرد: در مواقعی این اتفاق افتاد. به عنوان مثال در مصاحبه مریلا زارعی بیشتر پیگیر گرفتن جواب‌ها بودم و ایشان از محترم‌ترین بازیگران سینمای ایران هستند که سعه صدر فراوانی داشتند و با دوستی و آشتی استودیو را در آن روز ترک کردند.

در آن زمان رشیدپور از دوستی و آشتی با مریلا زارعی سخن گفته است اما گفتگوی اخیر زارعی حکایت از آن دارد که روابط این دو آن قدرها هم دوستانه نیست و همچنان دلخوری ها وجود دارد.




چرا رشیدپور از فضای مجازی خداحافظی کرد؟+متن کامل نامه خداحافظی

سینماژورنال: رضا رشیدپور در بامداد سیزدهم فروردین و در ابتدای برنامه “صفر صفر” از مخاطبان خود خواست که برای جلوگیری از حذف آی.دی های تلگرام خود تصویر پروفایل خود را به تصویر پرچم جمهوری اسلامی تغییر دهند.

به گزارش سینماژورنال تکرار این درخواست در میانه ها برنامه آن هم در حالی که رشیدپور ادعا کرده بود این درخواست مقامات بالای فناوری ارتباطات است که از سوی او بیان می شود بسیاری از مخاطبان را به این سمت برد که حرف او را جدی بگیرند و تصویر پروفایل خود را تغییر دهند.

اما گویا ماجرا ور دیگری هم داشت و آن شوخی بودن درخواست به بهانه پخش برنامه در روز سیزده فروردین(!) و البته تلاش رشیدپور برای ارائه شوخی یا دروغ 13 به مخاطبان بود.

این شوخی اما به دلیل اینکه از یک رسانه رسمی منتشر شد به مذاق برخی از مخاطبان خوش نیامد و باعث شد که با حضور در صفحه اجتماعی رشیدپور از خجالت وی درآیند.

این اقدام هم سبب ساز آن شد که رشیدپور با قرار دادن نامه ای در صفحه خودم با عنوان “پست موقت و آخر” از اینستاگرام خداحافظی کند.

سینماژورنال متن کامل نامه خداحافظی رشیدپور را ارائه می دهد:

پست موقت و آخر

نیمه شب است و من از خواندن این همه فحش رکیک و برخورد زننده دیگر تعجب نمی کنم و این خیلی بد است. یعنی دیگر به فحش و پرخاش و رفتارهای تند عادت کرده ایم.

یک شوخی بسیار ساده را برخی به کجاها ربط می دهند!!! واقعا شرم می کنم. دوربین مخفی های خارجی را دیده اید؟ چقدر راحت لبخند می زنند و به هم احترام می گذارند…عجب…همه تلویزیونهای معروف دنیا از سی ان ان تا بی بی سی و… این شوخی ها را با شدت بیشتر انجام می دهند و هیچ اتفاقی هم نمی افتد . فقط لبخند زدن و کمی دور شدن از فضای خشک و جدی را به هم یادآوری می کنند.
هم وطن عزیزم! پای فضای مجازی نشسته ای و به خاطر اینکه با تو شوخی کرده ام و خواسته ام پرچم کشورت را منتشر کنی انواع فحش های کثیف را می نویسی.

واقعا با این شوخی چه آسیبی به تو رسید ؟ دقیقا چه صدمه ای وارد شد ؟! …. اما من از خواندن این همه بی مبالاتی و بی حرمتی کم کم ناامید می شوم و مثل خیلی از رفقای دیگر تصمیم می گیرم که از فضای مجازی خداحافظی کنم. آنها ظاهرا عاقل تر از من بودند… شرمسارم.




برزو ارجمند: برای بازی در دو سکانس “چهارشنبه نوزده اردیبهشت” ۱۸ کیلو کم کردم/هنوز هم دستمزدمان برای “قهوه تلخ” تسویه نشده

سینماژورنال: برزو ارجمند بازیگر سینما و تلویزیون مهمان بامداد جمعه سیزده فروردین برنامه “صفر صفر” رضا رشیدپور بود.

به گزارش سینماژورنال برخی از فرازهای خواندنی گفته های ارجمند در برنامه رشیدپور را در ادامه بخوانید:

–دی.وی.دی ماقبل آخر “قهوه تلخ” ضبط شده بود اما دی.وی.دی آخر نه.

چه کسی گفته دستمزدمان را برای “قهوه تلخ” دریافت کردیم؟ هنوز هم تسویه حساب نکرده ایم.

-برای بازی در دو سکانس “چهارشنبه 19 اردیبهشت” 18 کیلو وزن کم کردم.

–بعد از بازی در “سفر سرخ”(1379) که اولین تجربه بازیگری سینمایی ام بود، حمید فرخ نژاد کارگردان این فیلم گفت اگر تا جشنواره فیلم بازی نکنی اتفاقات خوبی برایت می افتد و من هم همین کار را کردم اما فیلم توقیف شد و اصلا به جشنواره راهش ندادند تا سالها بعد!!!

–فوت پدرم کمرم را شکست چون پدرم فقط پدر نبود و مهمترین رفیق و دوستم در زندگی بود. بعد از فوت پدر دیگر نمی دانم در رابطه با فرزندانم باید مثل پدر باشم یا نه.

–90 درصد مردم ما درست رانندگی می کنند ولی آن 10 درصد نادرست، کار را خراب می کنند. باید جریمه ها را زیاد کرد و به دو میلیون تومان رساند بلکه مشکل حل شود.

–درست است که در خانواده ای آشنا با موسیقی بزرگ شدم اما سواد موسیقی ام آن قدر نشده که آلبوم بدهم.




جواد خیابانی ادعا کرد: در ایران سه نفر وجود دارند که می توانند به تک تک خانواده های ایرانی ۱۰۰ میلیون وام دهند

سینماژورنال: جواد خیابانی گزارشگر فوتبال در بخشی از گفتگو با رضا رشیدپور در برنامه “صفر صفر” ادعای جالب و در عین حال عجیبی را درباره وجود سه سوپرمیلیاردر  در کشور طرح کرد.

به گزارش سینماژورنال خیابانی با اشاره به فقر جامعه از این گفت که دوست داشته نماینده مجلس شود بلکه بتواند بخشی از فقر را کاهش دهد.

وی سپس گفت: اگر جامعه ایران را 80 میلیون نفر فرض کنیم و هر خانواده را 4 نفر حساب کنیم نزدیک به 20 میلیون خانواده در ایران داریم.

خیابانی ادامه داد: در همین کشور 3 نفر را داریم که می توانند به هر کدام از این 20 میلیون خانواده 100 میلیون تومان وام دهد و به این ترتیب کلی از مشکلات اقتصادی حل خواهد شد!

اگر آنچه گزارشگر بازی تاریخی ایران-استرالیا در ملبورن ادعا کرده صحیح باشد این سه نفر می بایست روی هم رفته ثروتی معادل 2000 تریلیون تومان داشته باشند! تریلیون در اینجا توان 12 ام عدد 10 است!!!