1

بازگشایی جعبه سیاه #مختارنامه !/رضا استادی روزنامه‌نگار باسابقه رقم زد

سینماروزان: نگارش کتاب «پرونده مختارنامه» که در قالب رمان، به مرور خاطرات ناگفته از پشت صحنه ساخت این سریال می پردازد، به پایان رسید.

به گزارش سینماروزان، رضا استادی روزنامه‌نگار باسابقه که در فاصله سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۰ مدیریت روابط عمومی سریال تلویزیونی #مختارنامه را به عهده داشته، کتاب «پرونده مختارنامه» را رمان گونه و با تکیه بر خاطرات و مشاهده‌های عینی خود در طول سال‌های ساخت این سریال تلویزیونی مکتوب کرده است.

کتاب، نگاهی تحلیلی به سریال دارد و به گفته رضا استادی تلاش می‌کند به زبانی ساده قصه «چگونگی شکل گیری مختارنامه» را با همه نقاط ضعف و قوت روایت کند و به این سوال پاسخ دهد که این سریال چگونه ساخته و چرا ماندگار شد؟

استادی که نزدیک به یک دهه است مدیریت رسانه مستقل سینماپلاس را برعهده دارد، درباره دلایل طولانی شدن نگارش کتاب مختارنامه در بازه زمانی ۱۷ سال به خبرگزاری ایسنا می‌گوید:‌ بعد از سریال مختارنامه در مجموعه‌های مختلفی با تلویزیون و همچنین بخش خصوصی و دولتی همکاری داشتم و همین مساله امکان مقایسه میان این آثار با سریال مختارنامه را فراهم کرد. این کتاب به نوعی اولین تاریخ شفاهی و مستندسازی سریالی نمایشی در تلویزیون نیز محسوب می‌شود که جریان ساخت این سریال را با همه فراز و نشیب‌هایش بدون سانسور و پرده پوشی روایت می‌کند و به همین دلیل محتوای آن همچنان تازه و غیرتکراری است. برای رسیدن به این نقطه لازم بود مدت زمانی از پخش و بازپخش سریال بگذرد تا این محتوا به اصطلاح ته نشین شود و در مواجهه با شرایط اجتماعی و همچنین سریال‌های دیگر محک بخورد. متن فعلی شامل هر اتفاقی است که در سریال مختارنامه افتاده و به طور معمول همه مخاطبان از آن خبر نداشته‌اند و در طول سال‌های گذشته نیز رسانه‌ای نشده است.

بازگشایی جعبه سیاه #مختارنامه !/یک روزنامه‌نگار باسابقه رقم زد
بازگشایی جعبه سیاه #مختارنامه !/یک روزنامه‌نگار باسابقه رقم زد

به گفته استادی کتاب مذکور علاوه بر «مختارنامه»، به آثار پیشین میرباقری و آثار پس از «مختارنامه» نیز می‌پردازد و دیباچه‌ای بر سریال «سلمان فارسی» نیز محسوب می‌شود؛ سریالی که قرار بود میرباقری پیش از «مختارنامه» آن را بسازد اما آغاز فیلم‌برداری آن هشت سال پس از پایان پخش «مختارنامه» آغاز شد.

این کتاب در حجمی حدودا ششصد صفحه‌ای به همراه تصاویر و اسناد و مدارک از «مختارنامه» نوشته شده و نویسنده آن امیدوار است انتشار این کتاب زمینه ای برای تاریخ شفاهی و نقد تلویزیون را به دور از چهارچوب‌های محدود و سلیقه‌ای این رسانه فراهم کند.

«مختارنامه» سریالی به کارگردانی و نویسندگی داوود میرباقری و تهیه کنندگی محمود فلاح است که در فاصله سال ۱۳۸۳ الی ۱۳۸۸ مقابل دوربین رفت. پخش این سریال از مهر ۱۳۸۹ آغاز و تا سال ۱۳۹۰ ادامه یافت و در سال‌های گذشته بارها بازپخش شده و همچنان مخاطب داشته است.




#اخطار_پنج_روزه سازمان به یک روزنامه نگار منتقد+عکس

سینماروزان/کیوان بهارلویی: سازمان سینمایی به تازگی «اخطار پنج روزه» برای رضا استادی روزنامه نگار و فیلمساز منتقد صادر کرد.

این روزنامه نگار در پایگاه خبری – تحلیلی خود با نام سینما مثبت بارها مطالب و تحلیل‌های منتقدانه را نسبت به سازمان سینمایی و وزارت ارشاد منتشر کرده است.

این #اخطار_پنج_روزه البته نه اخطاری قانونی بلکه نام فیلمی نیمه بلند است که به تهیه کنندگی و کارگردانی رضا استادی و بر أساس فیلم‌نامه‌ای از وی مقابل دوربین رفته و به تازگی از سازمان سینمایی پروانه نمایش گرفته است. طبق شنیده‌ها این فیلم از مضمونی ملتهب برخوردار است و نگاهی خاص به سوژه دفاع مقدسی خود دارد.

این فیلم که زمستان سال ۱۳۹۹ در بخش‌های جنوبی تهران مقابل دوربین رفته داستان زوجی سالمند به نام
عباس آقا و معصومه خانوم را روایت می‌کنند که در خانه‌ای قدیمی در تهران زندگی می‌کنند. آنها دو فرزند پسر و یک فرزند دختر داشته‌اند که سالها پیش به جبهه رفته‌اند و حالا در روزهایی که بیماری کرونا زندگی جدیدی را برای مردم رقم زده خبری از فرزندان آن‌ها می‌رسد.

در این فیلم ناصر علاقبندان نقش اصلی را ایفا می‌کند. مصطفی صادقی  و غزاله بختیاری دیگر بازیگران فیلم هستند که مقابل دوربین مهدی حیدری قمی ایفای نقش کرده‌اند.

مازیار کبیری (تدوین‌گر)-حسین معتمدی (مدیر صدابرداری)-فرشاد مشفقی (موسیقی متن)-سارا توکلی (طراح صدا و صداگذار)- سینا روح(طراح صحنه و لباس)-نگین بیاتیان(عکاس و تصویربردار پشت صحنه)-امیرحسین مدرس(جلوه‌های ویژه تصویری)-امیر استادی(مدیر تولید)-حمیده جهانگیر(برنامه ریز و دستیار کارگردان)از دیگر عوامل این فیلم هستند. لیلا همدم علی ـ معصومه قهرمانی ـ حسن موسی زاده ـ ابوالفضل رحیمی ـ محمد سوری ـ و علی خرم نیز دیگر بازیگران اخطار پنج روزه هستند.

صدور پروانه اخطار پنج روزه برای رضا استادی
صدور پروانه اخطار پنج روزه برای رضا استادی

فیلم اخطار پنج روزه ساخته رضا عطاران
فیلم اخطار پنج روزه ساخته رضا استادی




اعتراض یک منتقد باسابقه به حذف رسانه‌های منتقد از نشست خبری جشنواره کوتاه ⇐ رفتار مدیران انجمن سینمای جوان در حذف رسانه‌های منتقد از نشست خبری جشنواره کوتاه واقعا خجالت‌آور است!/واقعا مدیری که به زودی باید مدیریت را تحویل دهد، چگونه نشست خبری ترتیب می‌دهد بدون حضور رسانه‌های منتقد؟!/رسانه منتقد است که با موشکافی، ایرادات را واکاوی کرده و در اختیار مدیران قرار می‌دهد!/کدام یک از رسانه‌‌نماهای مجیزگو، معایب و ضعفهای سیستم را بی‌تعارف، در اختیار مدیران قرار داده؟/روال غلط حذف رسانه‌های منتقد باعث شده که جز اخبار روابط عمومی جشنواره-که آن هم بیشتر در خدمت مدیران است- خروجی مطلوبی از این جشنواره در رسانه‌ها شاهد نباشیم!/امیدوارم مدیر بعدی انجمن سینمای جوان با روی باز پذیرای رسانه‌های منتقد باشد و از نقد و تحلیل نترسد!

سینماروزان: عدم دعوت رسانه‌های منتقد به نشست خبری جشنواره فیلم کوتاه روالیست که به غیر از جشنواره فجر، در اغلب جشنواره‌های هشت سال اعتدال شاهد آن بوده‌ایم و بارها نیز رسانه‌های منتقد بدان اعتراض کردند.

رضا استادی منتقد و روزنامه‌نگار باسابقه در اعتراض به این رفتار آماتورمابانه گفت: به عنوان روزنامه‌نگار و فیلمسازی که ورای سینما و تلویزیون، سال‌هاست در حیطه فیلم کوتاه فعالیت دارم و سالهاست جشنواره‌های مختلف ازجمله جشنواره کوتاه را دنبال کرده‌ام از رفتار مدیران انجمن سینمای جوان در حذف رسانه‌های منتقد از نشست خبری جشنواره کوتاه واقعا متعجبم و این رفتار را خجالت‌آور می‌دانم.

مدیر رسانه مستقل سینمامثبت تاکید کرد: واقعا مدیری که به زودی باید مدیریت را تحویل دهد، چگونه نشست خبری ترتیب می‌دهد بدون حضور رسانه‌های منتقد؟‌ آقایان حواسشان نیست رسانه‌های منتقد، با تحلیل‌های خود چنان دستاوردی در اختیار ایشان قرار می‌دهد که با میلیونها تومان هزینه، هم به دست نمی‌آید؟

استادی که سالها دبیر بخش سینما و تلویزیون روزنامه جام‌جم بود ادامه داد:  رسانه منتقد است که با موشکافی، ایرادات را واکاوی کرده و در اختیار مدیران قرار می‌دهد. کدام یک از رسانه‌‌نماهای مجیزگو، معایب و ضعفهای سیستم را بی‌تعارف، در اختیار مدیران قرار می‌دهند؟ اینکه اغلب مدیران اعتدال-و نه همه آنها- هشت سال چنین امکانی را از خود سلب کردند، جاي تعجب و شگفتی است و اینکه بعد از تغییر دولت، همچنان بر این رویه اصرار می‌ورزند، خجالت‌آور است!

رضا استادی که سابقه نگارش رمان‌هایی انتقادی دارد بیان داشت: ماهیت فیلم کوتاه، جسورانه و انتقادی و ساختارشکنانه است‌. فیلمساز کوتاهی که با پول توی جیب خود یا قرض از خانواده، فیلم می‌سازد نیاز دارد به حضور در جشنواره کوتاه تا رسانه‌های مختلف درباره‌اش به صریح‌ترین شکل بنویسند ولی متاسفانه روال غلط حذف رسانه‌های منتقد باعث شده که جز اخبار روابط عمومی جشنواره کوتاه- که آن هم بیشتر در خدمت مدیران است-خروجی مطلوبی از این جشنواره در رسانه‌ها شاهد نباشیم!

این منتقد با مخاطب قرار دادن مدیران انجمن سینمای جوان گفت: ماموریت شما چیست؟ اینکه در بهترین نقطه تهران، دفتر داشته باشید و پاسخگوی هیچ انتقادی هم نباشید و حتی از دعوت رسانه‌های منتقد در نشست‌های‌تان سرباز زنید مبادا دو پرسش کلیدی از شما بپرسند؟

رضا استادی ابراز امیدواری کرد: امیدوارم مدیر بعدی انجمن سینمای جوان! با روی باز پذیرای رسانه‌های منتقد باشد و از نقد و تحلیل نترسد و بکوشد از نقدها به شکل درستی استفاده کند و آنها را در مسیر صحیح به کار گیرد.




روایتی از پرستوهای اغوا کننده، از سوریه تا آنکارا در “لاگجری”بازی!!+عکس

سینماروزان/کیوان بهارلویی: ادبیات داستانی در سالهای اخیر یا شاهد داستانهای به اصلاح روشنفکری بوده و یا رمان های اصطلاحا عامه پسند.

کمتر پیش آمده نویسنده‌ای با حفظ ارزشهای فنی و محتوایی بدون افتادن به دام روشنفکربازی سعی کند با روایت داستانی جذاب و برگرفته از اتفاقهای روز مخاطب را جذب نماید.

رضا استادی از جمله نویسندگانی است که در چهار کتاب پیشین خود با نام های “هیچ وقت نامزد نبودیم”، “بدون توغیرممکن بود”، “خونه خالی” و “حمام تُرکی” تلاش کرده تا ضمن پرداختن به مضامین حساس و ملتهب، با نثری روان مخاطبان عام را به آثار خود جذب کند. حالا او در تازه ترین رمان خود با نام “لاگجری” که از سوی نشر سخن به بازار عرضه شده،روایتی از مجموعه چند اتفاق جذاب و هیجان انگیز این سال ها را به مخاطب ارائه کرده است.

طرح جلدی که خبر از اغواهای زنانه از جنس پرستوها میدهد!

طرح جلد این کتاب که توسط سینا روح در گروه هنری کاربِه طراحی شده، تصویری از یک دست زنانه را به نمایش گذاشته که به واسطه حالت خاص انگشت سبابه، گویی مخاطب را به سمت خود دعوت میکند که البته با توجه به طناب داری که این دست در داخل آن است، میتوان حدس زد که پاسخ به این دعوت نتیجه ای جز مرگ و تباهی ندارد!

ناخن های زن لاک قرمز خوش رنگی دارد و بر روی ناخن انگشت سبابه، چهره اغواگرانه‌ای از یک زن طراح شده که احتمالا خبر از عشق های موازی و ضربدری در این داستان میدهد! در ادامه ساعت رولکسی به صورت برعکس روی این دست زنانه بسته شده که میتواند نشانه‌ای از جسارت و بی پروایی صاحب آن در کنار به رُخ کشیدن ثروت تلقی شود و بعد هم میرسیم به یک تتو که تصویر جزیره سانتورینی یونان است؛ جایی که یکی از مقاصد گردشگری ثروتمندان و افراد طالب تفریحات لاکچری است.

در کنار این عناصر، خلاصه‌ای از داستان کتاب هم که در رسانه‌ها منتشر شده،جالب و حاوی نکات سیاسی است:
ویدا خندید و به مزدک گفت:« اینکه زن داری یا نداری هم اصلاً برای من مهم نیست. بیشتر مردای متأهل الان شبیه سوریه‌ای‌ها هستن که می‌خوان از سوریه بزنن بیرون. اونا هم می‌خوان از زندگی متأهلی بزنن بیرون.»
مزدک با شنیدن این حرف لبخندی زد و گفت: «زنا مثل تیغ ژیلت هستن. ممکنه تا مدت‌ها ریش آدم رو بتراشن، اما آدم یه جایی دوست داره ژیلت قدیمی رو دور بندازه و یه تیغ جدید برداره!»

این رمان در حجمی حدود پانصد صفحه و در 51 فصل روایت میشود و این حجم فراوان تنها در دو روز اتفاق می‌افتد که نشانه.ای از مواجهه مخاطب با اثری پُرتعلیق با ریتم تُند است. یک روز از قصه در تهران و یک روز دیگر در آنکارا پایتخت کشور ترکیه اتفاق می‌افتد که اخیرا روابط پُرتنشی را با کشورمان بر سر رود ارس تجربه کرده است!
مقطع داستانی کتاب ـ اسفند 94 ـ هم احتمالا باید سرشار از اتفاقهای جالب باشد و باید نویسنده چه منظوری از انتخاب سال دوم دولت بنفشِ تدبیر و امید به عنوان مقطع روایت این قصه داشته است؟!

در پایان اینکه
داستان این کتاب درباره «مهفامِ آقاخان» و «مزدکِ متحدزاده» زن و شوهری حدودا سی و پنج ساله است. آنها به تازگی به آپارتمانی میلیاردی در زعفرانیه نقل مکان کرده‌اند.مزدک به عنوان مشاور رسانه‌ای و برندینگ سالهایی طلایی را در حرفه خود پشت سر گذاشته اما به دلیل همکاری با شرکتی که مدیر عامل آن اخیرا از ایران فرار کرده و حالا پرونده های قضایی متعدد دارد، دچار مشکلات کاری شده و دیگر شغل مناسب و با درآمد بالای گذشته‌اش را ندارد.

در نقطه مقابل مزدک، «مهفام» به تازگی در شغل خود پیشرفت فراوانی کرده و «دبیر شورای مشاوران» شرکتی خصوصی در حوزه ساختمان سازی شده است. این مسئله حسادت مزدک را برانگیخته است. مزدک برای جبران عقب ماندگی نسبت به همسر خود، پیشنهاد شرکتی که در زمینه دامداری فعالیت میکند را برای همکاری میپذیرد.رفت و آمد به این شرکت که خارج از تهران قرار دارد، ، مزدک را با ماجرایی عاطفی درگیر کرده است. در آخرین پنج شنبه سال 1394، مزدک از سوی رییس شرکت دامداری برای مذاکره‌ای تجاری به آنکارا میرود. در تهران نیز مهفام در پروژه‌ای پیچیده درگیر میشود که آخرین روزهای سال را برای او بحرانی میکند.
این کتاب از سوی نشر سخن به بازار عرضه شده است.

برای تهیه نسخه کامل این کتاب اینجا را ببینید.

لاگجری+رضا+استادی
لاگجری+رضا+استادی




افشای پشت پرده شوراهای تصویب پروژه فارابی+شرح کامل اتفاقات، اظهارات و حتی خوراکی‌های مطبوع گردانندگان شورا

سینماروزان/رضا استادی: بنیاد سینمایی فارابی این روزها درهای خود را به روی سینماگران و فیلم نامه نویسان گشوده تا در قالب طرح های مختلف همچون فیلم نامه های اقتباسی، اقدام به تولید فیلم نامه به عنوان پاشنه آشیل سینمای ایران نماید و معضلی جدی در این حوزه را برطرف کند. اما آیا اتفاق هایی که در اخبار و روایت های رسانه ای از این بنیاد می شنویم، به اندازه آنچه در واقعیت رخ می دهد شیرین است؟

به گزارش سینماروزان و به نقل از “سینما مثبت”، سال ۱۳۹۸در پی اعلام خبر راه اندازی سامانه ای برای ثبت فیلم نامه در بنیاد سینمایی فارابی، اقدام به ثبت اثری در این سامانه کردم.

فیلم نامه مذکور بر اساس رمان «حمام تُرکی» نوشته شده بود. رمانی که پاییز سال ۱۳۹۷ از سوی نشر برکه خورشید منتشر شده و مجوز رسمی وزارت ارشاد را دریافت کرده بود. داستان کتاب درباره دختر و پسری دهه هفتادی بود که در تضاد با خانواده و اطرافیان، دست به کار خطرناکی می زنند اما در نهایت فرجامی خوش پیدا می کنند. البته فیلم نامه نوشته شده تفاوتی با کتاب داشت.

پس از گذشت چند ماه وقتی خبری از سامانه نشد، به همان شیوه سنتی و معمول اقدام به برقراری تماس تلفنی با فارابی نمودم و پس از ارتباط های تلفنی متعدد با افراد گوناگون، در نهایت موفق شدم با مسوول مربوطه تماس بگیرم. تازه در این مرحله بود که برخی باگ های سامانه توسط اینجانب به شکل رایگان کشف و به مسوولان اعلام شد! سامانه برخلاف ادعای اولیه، امکانی برای اعلام مسیر پیگیری فیلم نامه نداشت و پس از ثبت آن، هیچ نوع امکانی برای ویرایش یا اضافه کردن فایل جدید نداشت و در حال حاضر هم که این مطلب نوشته می شود، کاملا از دسترس خارج شده است.

پیگیری های متعدد به آنجا منجر شد که فهمیدم فیلم نامه مذکور رد شده است! البته دور از انتظار هم نبود. بر حسب کنجکاوی شخصی که به واسطه حرفه خبرنگاری همچنان در من وجود دارد و در بسیاری از بزنگاه های زندگی برایم مفید فایده بوده، درخواست کردم تا علت رد شدن فیلم نامه توضیح داده شود و اصرار کردم تا با مسوول مربوطه صحبت کنم.

در نهایت چند ماه بعد در بعد از ظهر یک روز گرم تابستانی و در دوران کرونا، به جلسه ای دعوت شدم. به همراه تهیه کننده ای که سابقه ای طولانی در ساخت فیلم های اول داشته و آثار موفقی هم تولید کرده، راهی جلسه شدیم و ساعتی بعد در خنکای کولرهای گازی در اتاقی قدیمی بر روی صندلی هایی نشستم که سال های سال محل جلوس سلاطین سینما بوده است. در طول حدود ۲۵ سال فعالیت در حوزه سینما به عنوان روزنامه نگار، اولین بار بود که وارد این اتاق می شدم تا آنچه بسیاری از فیلم نامه نویسان در طول چهار دهه در این اتاق تجربه کرده اند را لمس کنم.

جلسه بسیار صمیمی و محترمانه بود. یکی از مسوولان بنیاد سینمایی فارابی با فیلم ساز عزیزی که دبیری شورای فیلم نامه را بر عهده داشت در جلسه بودند. وجود انواع و اقسام نسکافه و شکلات و توت و انجیر خشک و کشمش و دیگر خوراکی های رژیمی، بر صمیمت جلسه افزوده بود و البته چند عدد ماسک، الکل و دیگر اقلام بهداشتی نیز بر روی میز به چشم می خورد.

مسوول عزیزی که در جلسه بود، فیلم نامه مرا مطالعه نکرده بود اما سخنانی که بیان کرد، برایم این یقین را ایجاد کرد که قطعا از فیلم نامه من که البته اندکی جسورانه بود استقبال خواهد شد! صحبت از تحولات نسل جدید بود و اینکه باید این نسل را بشناسیم و بعد از گروه موسیقی بی تی اس نام برده شد که این روزها جوان های دهه هشتادی را درگیر کرده و…

هرچه جلسه پیشتر می رفت در دلم بیشتر و بیشتر به آن عده که مسوولان فارابی را انسان هایی محدود و بسته می دانند شک می کردم.

جلسه در صلح و صفا به پایان رسید و مقرر شد فیلمنامه را یکبار دیگر با نظرهای شورا بازنویسی کرده و تحویل دهم. هرچند در آن جلسه تاکید شد که بهتر است فیلم نامه را با نگاهی به یک فیلم قدیمی سینمای ایران ـ آقای هالو ـ مورد بازنگری قرار دهم. تمایل دوستان این بود که فیلم نامه حمام تُرکی که قصه ای جذاب با تِم جاسوسی و همچنین توجه به دغدغه های دهه هفتادی ها است، به یک فیلم نامه پاستوریزه و بی حاشیه تبدیل شود.

یک هفته ای در شمال کشور خودم را حبس اجباری کرده و فیلم نامه را بازنویسی کردم. موارد مورد نظر شورا را در نظر آورده و تلاش کردم اشکال های منطقی فیلم نامه را رفع و رجوع کنم. نتیجه کار این بار در قالب فیلم نامه کامل ثبت شد و چون هنوز این سامانه بعد از چند ماه گرفت و گیر داشت، از طریق پیام رسان واتس اپ نیز ارسال گردید.

اواخر تابستان بود که پیگیر فیلم نامه شدم و همانطور که حدس می زدم، فیلم نامه رد شده بود اما جالب تر اینکه شورا عباراتی جالب توجه برای رد شدن فیلم نامه ابداع کرده و این فیلم نامه را که پیشتر مجوز اداره کل کتاب وزارت ارشاد را دریافت کرده است اثری «هتاک» دانسته بود!

با دلی شکسته و قلبی زخم خورده و از آنجا که حس می کردم ممکن است بخش های ناخودآگاه و پلید وجودم تحت تاثیر آب و هوای شمال کشور و درختان پرتقال آن خطه اقدام به خلق اثری موهن کرده باشد، به لاک تنهایی فرو رفته و اقدام به بازنگری در فیلم نامه مذکور نموده و در پایان متوجه شدم آنچه در نگاه کارشناسان محترم این بنیاد هتاکی است، دقیقا همان گره گشایی، گره افکنی،اوج و فرود و مسائلی از این دست است که در طول تاریخ درام، مورد تاکید اساتید نویسندگی بوده است. اینکه شخصیت باید چالش داشته باشد، داستان باید از نقطه عدم تعادل آغاز شود، باید چیزی غیرعادی در زندگی شخصیت ها رخ دهد و… دوستان فارابی تمامی این اوج و فرودها را هتاکانه تلقی کرده و تلویحا عنوان کردند که این افتخار نصیبم شده که از این پس اگر قرار باشد در شورا فیلم نامه ای از حیث هتاکی مثال زده شود، افتخارش نصیب من شده و خواهند گفت: «مثل فیلم نامه حمام تُرکی هتاکه!»

به هر حال این ماجرا که نوعی کنجکاوی روزنامه نگارانه بود به پایان رسید تا به شکل ملموس با سلیقه مدیران فارابی آشنا شوم. سلیقه ای که معتقد است: نباید فیلم تلخ ساخت، فیلم باید امید بخش باشد، حس نکتب نباید در فیلم باشد، فیلم نامه باید مخاطب را دعوت به امر اخلاقی کند، فیلم نامه نباید سیاهنمایی را القاء کند، فیلم نامه باید مسوولیت پذیری فردی و اجتماعی را ترویج کند، فیلم نامه باید امید و نشاط اجتماعی را افزایش دهد، فیلم نامه باید عدالت خواهی و مبارزه با فساد را رواج دهد، فیلم نامه باید خود باوری و اراده و قدرت ملی را تقویت کند، در فیلم نامه باید دستاوردهای علمی و فناوری کشور ترویج شود، فیلم نامه باید رویاپردازانه باشد.

جالب اینکه نسخه سینمایی حمام تُرکی نه سیاه نمایی داشت نه تلخ بود و اتفاقا پایانی امیدبخش هم داشت اما چون ظاهرا جزو کلیشه های رایج فارابی که حاصل آن فیلم هایی شکست خورده است که در نهایت به جای اکران عمومی سر از کنج های متروک و نادیده VODها در می آورد نبود،با عبارت هتاک بدرقه شد.

این چند پاراگراف هم شد یادگاری از آن اتاق های مجلل که برای سینمای ایران تصمیم گرفته و می گیرند، صرفا جهت ثبت در تاریخ! فقط نمی دانم آن گروه بی تی اس از کجا راه خود را به این اتاق ها پیدا کرده بود؟

 




حمام ترکی، چشم خالق “در چشم باد” را گرفت!+عکس

سینماروزان: مسعود جعفری جوزانی که این روزها درگیر پیش‌تولید درام تاریخی-سیاسی “بهشت تبهکاران” است به تحسین ویژگیهای “حمام ترکی” پرداخت.

جعفری جوزانی، “حمام ترکی” را واجد ویژگی های لازم برای اقتباس سینمایی و ساخت فیلمی جوان‌پسند و به‌روز دانست.

این کارگردان پیشکسوت سینما و تلویزیون ایران و خالق آثاری همچون “در چشم باد”، “ایران برگر”، “در مسیر تندباد” ، “شیرسنگی” و… درباره رمان “حمام ترکی” نوشته رضا استادی نوشت: آقای رضا استادی! نوشته به روزتان بیشر به ادبیات نمایشی می‌ماند.توضیح دقیق حالات و صحنه‌ها کار را برای فیلم‌نامه‌نویس راحت می‌کند و بی تردید بستری خواهد شد برای ساخت فیلمی جوان‌پسند و به‌روز. برایتان آرزوی بهروزی و پیروزی در این عرصه را دارم.

“حمام ترکی” که چهارمین اثر رضا استادی روزنامه‌نگار باسابقه در حوزه داستان نویسی است؛ روایتی از مواجهه دو جوان دهه هفتادی با کشور ترکیه است؛ کشوری که در سال‌های اخیر، هم به دلیل تولید سریال‌هایی مطلوب عامه و هم به واسطه سفرهای متعدد ایرانیان به شهرهای مختلف آن، به نوعی تبدیل به دروازه مواجهه هموطنان با دنیای جدید شد. دنیایی که تا همین چند سال پیش امکان کشف آن در توری سه روزه با قیمتی کمتر از یک میلیون تومان وجود داشت.

مواجهه خواننده در این کتاب با استانبول خاطره‌انگیز از نگاه دو جوانی است که از یک شهر مرکزی ایران در اولین سفر خارجی زندگی خود به استانبول آمده‌اند تا ماه عسل خود را در این شهر بگذرانند اما با اتفاق ها و ماجراهایی عجیب مواجهه میشوند. این کتاب با نزدیک شدن به زبان و ادبیات دهه هفتادی‌ها، روایتی طنازانه و پرهیجان از این مواجهه را به تصویر میکشد.

“حمام ترکی” از سوی انتشارات “برکه خورشید” به بازار عرضه شده است.

حمام ترکی




روزنامه نگار و منتقد سینما در «حمام تُرکی» دوستداران استانبول را مشت و مال می‌دهد؟؟! +عکس

سینماروزان: تا یک سال قبل و پیش از افزایش چهار برابری قیمت دلار، سفر به شهرهای مختلف کشور ترکیه و بخصوص شهر استانبول تفریحی کم هزینه و ارزان برای قشر متوسط جامعه ایران بود اما حالا با جهش قیمت دلار از یک طرف و افزایش رکود اقتصادی و بیکاری در جامعه، سفرهای گسترده ایرانی‌ها به ترکیه و بهره مندی از مواهب این سفرها همچون حضور در ساحل و حمام تُرکی کاهش یافته است.

 

در چنین شرایطی یکی از روزنامه نگاران باسابقه حوزه سینما که پیش از این سایت مستقل سینما مثبت را راه اندازی کرده و اخیراً در زمینه فیلمسازی هم فعال شده، با راه اندازی یک حمام تُرکی یاد و خاطره سفر به ترکیه را برای ایرانیان زنده کرده است!!!

این “حمام تُرکی” که توسط رضا استادی راه اندازی شده، البته جنبه فیزیکی ندارد و در واقع رمانی بلند و پُرحادثه است که داستان آن طی پانزده روز در شهر استانبول ترکیه رخ می‌دهد.

استادی که چندی پیش مجموعه داستان «خونه خالی» وی با موضوع ازدواج سفید و آزادی‌های یواشکی توسط همین انتشارات منتشر شد، درباره کتاب جدید خود می‌گوید: «حمام تُرکی روایتگر داستان زن و شوهر جوانی به نام «هلنا» و «مهنا» است که قصد دارند برای ماه عسل به یک سفر داخلی بروند اما اتفاق‌هایی پیچیده‌ای پای آن‌ها را به شهر استانبول باز می‌کند. آن‌ها که ساکن یکی از شهرهای مرکزی ایران بوده و با محدودیت‌های مختلفی در این شهر مواجه بوده‌اند و مثلاً حسرت رفتن به کنسرت را داشته‌اند، حالا در مواجهه با دنیای جدید و بدون محدودیتی که در استانبول می‌بینند، واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. در همین حین برخی اتفاق‌ها نیز در انتظار آن‌ها است که روند داستان را جذاب و پیچیده می‌کند.»

استادی که مدت زمانی حدوداً چهار ساله را صرف نگارش این کتاب کرده، از لحن و زبان روان داستان به عنوان یکی از مزیت‌های آن نام برده و می‌گوید: «دو رمان قبلی‌ام با نام‌های “هیچ وقت نامزد نبودیم” و “بدون تو غیرممکن بود”، مقطع زمانی طولانی‌ای را در برمی گرفتند اما در این داستان کل اتفاق‌ها در دو هفته رخ می‌دهد. فصل بندی داستان نیز اینگونه است که روزها تفکیک شده‌اند و هر روز شامل چند فصل مختلف می‌شود. از این حیث داستان بسیار پُر افت و خیز و پُر از گره افکنی و گره گشایی است و از این جهت می‌تواند برای مخاطب عام جذاب و دوست داشتنی باشد.»

کتاب مذکور در 300 صفحه از سوی نشر «برکه خورشید» به بازار عرضه شده است. این انتشارات در سال‌های اخیر با عرضه رمان‌های محبوب فارسی جایگاهی ویژه در میان رمان خوان‌های فارسی پیدا کرده و پیش بینی میشود حمام تُرکی نیز با توجه به فضای تازه و بدیع آن با استقبال مخاطبان مواجه شود.

حمام ترکی
حمام ترکی



همراهی یک روزنامه‌نگار صریح اللهجه با یک مستندساز برای واکاوی تناقضات «لایف استایل»ایرانی

سینماروزان: با صدور پروانه ساخت برای «لایف استایل» از سوی سازمان سینمایی، این فیلم وارد مرحله پیش تولید شد.

به گزارش سینماروزان این اثر  یک مستند بلند اجتماعی است که در آن تلاش چند شهروند ایرانی برای زندگی بر اساس روش­های جدید و مدرن زندگی امروزی به تصویر کشیده می شود. این شهروندان در حالی این سبک و سیاق را برای زندگی خود در پیش گرفته اند که شیوه فوق با جریان عادی زندگی مردم تضادها و تناقض هایی دارد.

«لایف استایل» با کارگردانی مشترک اسلام فتحی از مستندسازان و رضا استادی از روزنامه نگاران صریح اللهجه مقابل دوربین خواهد رفت.

این اثر به صورت مستندی محض و روایی مقابل دوربین می رود و تلاش سازندگان بر این است که روایتهای دراماتیزه از شخصیتهای  مختلف  با ساختار مستند را به تصویر بکشند.

اسلام فتحی در طول سال‌های گذشته ساخت فیلم و مجموعه های مختلفی از قبیل «آرزو»، «شال قرمز»، «آمریکای لاتین»،«در جستجوی بهشت گمشده»،«ماگادان»،«سفرنامه خاور دور» و مستندهای اجتماعی همچون: «مجموعه مستند  خط قرمز»، «انتهای جاده»، مجموعه حادثه­ ای «مکث» و… را به عنوان تهیه کننده و کارگردان در کارنامه کاری خود ثبت کرده است.

رضا استادی نیز طی دو دهه گذشته در عرصه روزنامه نگاری، نویسندگی و مدیریت روابط عمومی ‎فیلم­ها و سریال های تلویزیونی فعالیت داشته و نگارش سه کتاب داستانی و ساخت چند فیلم کوتاه از جمله سه گانه «تاکسی اینترنتی» را در کارنامه کاری خود دارد.

این فیلم بر اساس نوشته ­ای از رضا استادی به تهیه کنندگی اسلام فتحی و مجری طرحی موسسه فرهنگی هنری ستاره طلایی تولید می‌شود و محبوبه حبیب‌الله‌زاده مدیر تولید آن است.




روایت کیومرث پوراحمد از «خونه خالی» یک روزنامه‌نگار صریح‌اللهجه!!+عکس

سینماروزان: کیومرث پوراحمد کارگردانی که بیش از همه به خاطر ساخت سریال «قصه های مجید» برآمده از اثری به همین نام نوشته هوشنگ مرادی کرمانی شناخته میشود این روزها مترصد آن است که تازه ترین فیلمش «تیغ و ترمه» را جلوی دوربین ببرد.

به گزارش سینماروزان پوراحمد در تازه ترین گفتگویش به روایت تازه‌ترین کتابی که خوانده، پرداخت؛ مجموعه داستانی با عنوان دوپهلوی «خونه خالی» که رضا استادی روزنامه‌نگار صریح‌اللهجه حیطه سینما و تلویزیون آن را نگاشته است.

کیومرث پوراحمد با اشاره به «خونه خالی» به «ایبنا» گفت: کتاب «خونه خالی» نثر روان و شیرینی دارد و طنازی خوبی در داستان‌ها حس می‌شود.

این کارگردان پیشکسوت «دیالوگ‌نویسی خوب» را ویژگی مهم دیگر این کتاب عنوان کرد و گفت: دیالوگ‌نویسی داستان‌های این مجموعه نقطه قوت این اثر است. مثلاً در داستانی مانند «زیر میزی» که به نسل امروز می‌پردازد، تفکر این نسل و نحوه مواجهه آن‌ها با زندگی روزمره در قالب دیالوگ‌های جذاب به خوبی به تصویر کشیده شده و این داستان نشان می‌دهد نسل امروز چقدر راحت ازدواج و چقدر راحت جدا می‌شود.

کارگردان درام عاشقانه «شب یلدا» ادامه داد: توجه به مسائل روز مانند اینستاگرام، تلگرام و تلفن‌های هوشمند و پیامدهای آن در جامعه و به تصویر کشیدن آن‌ها در قالب داستان از دیگر ویژگی‌های مثبت این مجموعه داستان است.

کیومرث پوراحمد تأکید کرد: بعضی از داستان‌های «خونه خالی» از نظر عناصر داستانی قابلیت تبدیل به رمان را داشته‌اند. مثل اولین داستان کتاب با نام «ریموت» که به روابط یک زن و شوهر می‌پردازد که داستان تکان دهنده‌ای است.

«خونه خالی» بعد از رمان‌های «هیچ وقت نامزد نبودیم» و «بدون تو غیرممکن بود»، اولین مجموعه داستان رضا استادی روزنامه‌نگار و نویسنده است که بهار امسال از سوی انتشارات «برکه خورشید» به بازار نشر عرضه شده است. استادی در این اثر با نگاهی طنز و نقادانه به سراغ جامعه ایران در اواخر دهه هشتاد و اوایل دهه نود رفته است؛ مقطعی که رویدادهایی همچون: گسترش شبکه‌های اجتماعی، شکل‌گیری سبک‌های جدید و خاصی از زندگی شده و پدیده‌هایی مانند: «خیانت»، «ازدواج سفید»، «آزادی‌های یواشکی»، «شکل گیری طبقه نوکیسه»، «زندگی لاگجری» و…. در شهرهای بزرگ گسترش فراوانی یافته است.

کیومرث پوراحمد-خونه خالی
کیومرث پوراحمد-خونه خالی



«خونه خالی» به‌روایت خالق تیترهای جنجالی!+عکس

سینماروزان: رضا استادی از روزنامه نگاران باسابقه حوزه سینما و تلویزیون که خالق برخی تیترهای جنجالی در رسانه متبوعش «سینمامثبت» بوده، مجموعه داستان «خونه خالی» را در نمایشگاه امسال کتاب رونمایی خواهد کرد.

به گزارش سینماروزان  این مجموعه داستان  که عنوانش «خونه خالی» برای بسیاری از جوانان تداعیگر موقعیتهایی خاص در زندگی است، در ۱۳۵ صفحه در نشر  برکه خورشید منتشر شده است.

رضا استادی با بیان این‌که در اولین مجموعه داستان خود سوژه‌هایی اجتماعی را دستمایه کار خود قرار داده که برخی از آن‌ها با زبانی طنز نوشته شده است می‌گوید: داستان‌های «خونه خالی» حال و هوای اتفاق‌ها و رخدادهای اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ را دارد و از این حیث می‌توان گفت داستان‌ها فضای شهری دارد و وجه اجتماعی در آن‌ها غالب است. همچنین گسترش شبکه‌های اجتماعی، شکل‌گیری سبک‌های جدید و خاصی از زندگی مانند ازدواج سفید و آزادی‌های یواشکی موضوع‌هایی است که در کتاب به آن اشاره شده است.

به گفته او، طبقه متوسط در این داستان‌ها نقشی پُررنگ دارد و تاثیر فناوری بر زندگی شخصیت‌های داستان بسیار پُررنگ است. به همین دلیل برخی داستان‌ها عناوینی مرتبط با فناوری دارد. مثلا نام یک داستان «آیفون» است و نقش این گوشی تلفن همراه را بر زندگی یک خانواده روایت می‌کند. در دو داستان دیگر با نام های «تغییر وضعیت» و «شیفت دیلیت» هم چنین نگاهی حاکم است.

رضا استادی از روزنامه‌نگاران حوزه فرهنگ و هنر است که در کنار فعالیت در این عرصه، مدیریت روابط عمومی آثاری همچون «مختارنامه»، «یوسف پیامبر (ع)»، «شوق پرواز»، «کلاه پهلوی»، «معمای شاه» و همچنین ساخت فیلم کوتاه و اجرای برنامه تلویزیونی را به عهده داشته است. از دیگر آثار او می‌توان به «بدون تو غیرممکن بود» و «هیچ وقت نامزد نبودیم» اشاره کرد.

خونه خالی-رضا استادی
خونه خالی-رضا استادی



ساخت اولین فیلم با موضوع تاکسی‌های اینترنتی⇐«اسنپ» و «تپسی» زیر ذره‌بین یک روزنامه‌نگار؟؟+عکس

سینماروزان: با گذشت بیش از یک سال از فعالیت گسترده «تاکسی‌های اینترنتی»، رضا استادی از روزنامه نگارهای حوزه سینما و تلویزیون تصمیم گرفته فیلمی سه اپیزودی در این رابطه بسازد. فیلمی که با توجه به خط مشی این روزنامه نگار به نظر می رسد اثری جنجالی و نقادانه درباره این سامانه های جدید باشد.

به گزارش سینماروزان فعالیت تاکسی های اینترنتی در یک ماه اخیر به شدت پُرحاشیه بوده است؛ از پرسشهای مربوط به سرک کشیدن این شرکت ها در اطلاعات تلفن همراه مشترکان تا نحوه جذب رانندگان که معمولا از کنار خیابان صورت می گیرد تا اعتراض رانندگان به دستمزدهای اندک شان.

هرچند این تاکسی ها هنگام آغاز فعالیت با بهره گیری از مشکلات اقتصادی افراد بیکار جامعه توانستند با نرخ های پایین نظر مردم را جلب کرده و سیستم سنتی تاکسی ها و آژانس ها را شکست دهند اما حالا فعالیت آن ها با اظهارنظرهای مختلفی مواجه شده است.

آنطور که «فارس» خبر داده «تاکسیهای اینترنتی» در سه اپیزود تاثیر تاکسی اینترنتی بر زندگی سه گروه مختلف از مردم را به نمایش می گذارد. در موقعیت اول یک زن و شوهر شخصیت های فیلم هستند. در موقعیت دوم یک راننده و در موقعیت سوم یک زن تنها با این اپلیکیشن ها مواجه می شود. در هر سه موقعیت شخصیت های داستان تصمیم های متفاوتی را درباره این اپلیکیشن ها می گیرند.

با توجه به سابقه استادی در عرصه مطبوعات و لحن صریحی که وی در روزنامه نگاری طی سال های گذشته داشته، پیش بینی می شود این اثر با نگاهی نقادانه و شاید هم افشاگرانه! ساخته شود و احتمالا این دو اپلیکیشن فعال باید خود را آماده نقد جدی از نگاه این روزنامه نگار کنند.

استادی از سال 1375 در عرصه مطبوعات فعالیت دارد و در کنار حضور در رسانه های مختلف به عنوان روزنامه نگار و سردبیر حوزه فرهنگ،هنر و سینما مدیریت روابط عمومی پروژه های مختلف تلویزیونی همچون «تفنگ سرپر»، «مختارنامه»، «یوسف پیامبر»، «شهرآشوب»، «شوق پرواز»، «کلاه پهلوی» و «معمای شاه» را به عهده داشته است. وی مدیر رسانه مستقل «سینما مثبت» است که به واسطه نقد صریح و شفاف سیاست های فرهنگی و سینمایی شهرت دارد. ساخت چند فیلم مستند، کوتاه و تبلیغاتی و همچنین انتشار دو رمان از دیگر فعالیت های استادی است.

رضا استادی در پشت صحنه «تاکسیهای اینترنتی»
رضا استادی در پشت صحنه «تاکسیهای اینترنتی»/عکس: نسرین دوخا



در نشست خبری جشنواره روح‌ا.. فاش شد⇔مانیفست مدیریتی محمد آفریده

سینماژورنال: نشست خبری جشنواره روح ا.. در حالی برگزار شد که در همه ماههای گذشته بیش از هر چیز دیگر حضور محمد آفریده به عنوان دبیر این جشنواره بود که مورد توجه قرار گرفت.

به گزارش سینماژورنال نشست خبری این جشنواره اما بی کمترین حاشیه ای در این باره برگزار شد و البته آفریده در خلال صحبتهای خود درباره جشنواره کوشید به اشاره هم که شده بخشی از مانیفست مدیریتی خود را عیان کند.

از جمله موارد این مانیفست جایی بود که آفریده با تأکید بر نگاه رحمانی امام خمینی(ره) از لزوم تبلیغ چنین نگاهی برای جوانان گفت و با بیانی که شاید مخاطبش بدنه مدیریتی کشور بود، تأکید کرد: باید تلاش کنیم جوانان را پای سفره جمهوری اسلامی بنشانیم.

البته که در جای جای این نشست آفریده بر همدلی به عنوان اصلی که می توان باعث پیشرفت فرهنگ شود تأکید کرد و پربیراه نیست که اگر این تأکید را به ماجرای هجمه هایی نسبت دهیم که بعد از معرفی آفریده به عنوان دبیر این جشنواره، برگزارکننده آن را هدف گرفت.

گزارش کامل این نشست را در ادامه بخوانید:

نشست خبری نخستین جشنواره روح الله با حضور محمد آفریده دبیر جشنواره، حجت الاسلام علی کمساری معاون فرهنگی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) و رضا استادی مدیر روابط عمومی جشنواره صبح امروز بیستم اردیبهشت ماه در موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) برگزار شد.

به گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم روح الله ، در ابتدای این نشست با حضور کمال تبریزی فیلمساز سینما و تلویزیون از پوستر جشنواره رونمایی شد. تبریزی در سخنانی کوتاه با اشاره به جشنواره روح الله گفت: امیدوارم جشنواره پویا و پرباری به خصوص برای جوانترها پیش رو داشته باشیم. جوانان در دوره های مختلف از محمد آفریده خاطره خوش دارند و او همواره سعی کرده شرایط رشد و بالندگی جوانان مستعد را فراهم کند.

تبریزی در ادامه افزود: به عنوان کسی که رشد و پیشرفتم را مدیون انقلاب اسلامی و امام(ره) هستم، امیدوارم این جشنواره باعث احیای مفاهیم انقلاب و ارزش هایی شود که زیربنای تفکر امام بود.

جشنواره همدلی

محمد آفریده دبیر جشنواره روح ا.. سخنان خود را با تسلیت درگذشت علی وزینی خبرنگار سینمای ایران آغاز کرد و گفت: جشنواره روح ا.. جشنواره همدلی است چراکه امام(ره) مظهر اتحاد و همدلی بودند. هرجا اتحاد باشد خیر و برکت به آنجا می رسد و ما نیز خدا را شکر می کنیم که با عشق به امام(ره) حرکت می کنیم  و امیدواریم که با همین عشق چراغ جشنواره را روشن نگه داریم و اسباب خیر شویم.

آفریده خاطرنشان کرد: جشنواره هایی ماندگارند که محدود به چند روز برگزاری نشوند و یک حلقه اتفاقات مستمر را ایجاد کنند. امسال 114 امین سالگرد تولد امام(ره) است و ما هم کوشیدیم 114 محصول در جشنواره داشته باشیم.

آفریده با اشاره به جذب حداکثری جوانان افزود: این هدف امام(ره) بود که می کوشید جوانان را جذب انقلاب کند و ما هم باید تلاش کنیم جوانان را پای سفره جمهوری اسلامی بنشانیم.

تقدیر از چهره های انقلاب

دبیر جشنواره روح ا.. با اشاره به برگزاری مراسم تقدیر در جشنواره گفت: احمدرضا درویش، عبدا.. اسفندیاری و محمدعلی فارسی چهره هایی هستند که در جشنواره تقدیر می شوند؛ ضمن اینکه درویش یک نشست با عنوان “سینمای دینی و آینه سینما” را در جشنواره برگزار خواهد کرد. از همه مهمتر آن است که بتوانیم یک مجموعه تولید را همزمان با جشنواره در اصفهان کلید بزنیم.

تلاش برای ترویچ اندیشه های امام(ره) در جشنواره

حجت الاسلام کمساری معاون فرهنگی موسسه در ادامه با اشاره به برگزاری جشنواره ای تخصصی در ادامه نشست گفت: امیدواریم با حضور چهره های اصیل انقلاب به برگزاری جشنواره ای تخصصی و مطلوب برسیم. حفظ و ترویج اندیشه های امام از جمله اصلی ترین وظایف موسسه تنظیم آثار است. کار حفظ آثار به طور جدی انجام شده است و تنظیم صحیفه امام از جمله آن است. ترویج اندیشه های امام و شناساندن آن به نسلهای سوم و چهارم انقلاب ضرورتی همیشگی است. قالب های متعددی برای ترویج اندیشه ها وجود دارد که یکی از اصلی ترین ها، هنر است.

حجت الاسلام کمساری خاطرنشان کرد: معتقد به استفاده ابزاری از هنر نیستیم و بیشتر بر استفاده از ابزار هنر برای تبیین مفاهیم معتقدیم. به همین منظور آثار هنری مختلف از موسیقی تا هنرهای تجسمی و سینما تولید شده است. برگزاری جشنواره ها هم با دو هدف در این مجموعه انجام می شود؛ یکی کشف استعدادهای جوان و دیگری کمک به جریان سازی خلاقیت ها.

کمساری ادامه داد: برگزاری جشنواره فیلم سالهاست با همین هدف در دستور کار ما قرار دارد؛ پیشتر جشنواره آینه و آفتاب را داشتیم و در دوره جدید جشنواره روح ا..؛ جشنواره روح ا.. برخلاف جشنواره آینه و آفتاب با حضور فیلم های 3 تا 6 دقیقه ای برگزار خواهد شد. این مسئله دو دلیل دارد؛ یکی برای فراهم شدن امکان حضور بیشتر هنرمندان جوان و دیگری تهیه محتوا برای عرضه در فضای مجازی که ضرورتی انکارناپذیر است.

کمساری با اشاره به جزییات برگزاری جشنواره روح ا.. اظهار کرد: جشنواره روح ا.. سوم خردادماه همزمان با سالروز آزادی خرمشهر در اصفهان افتتاح خواهد شد و تا 5 خردادماه ادامه خواهد داشت. جشنواره علاوه بر اصفهان در 13 استان دیگر برگزار خواهد شد.

جشنواره ای برای احیای اندیشه های امام(ره)

بعد از سخنان مدیران جشنواره نوبت به پرسشهای حاضران رسید. از جمله این پرسشها درباره “فرزند صبح” بود و امکان نمایش آن در جشنواره از سوی دبیر جشنواره رد شد.

سوالی دیگر درباره چرایی برگزاری جشنواره به نام روح ا.. بود که آفریده درباره آن گفت: جشنواره روح ا..جشنواره ای برای مرور یک نام نیست بلکه برای مرور اندیشه های امام(ره) است. این جشنواره دنبال احیای اندیشه های امام و از جمله ایجاد روحیه تلاش و امید در جوانان است.

حالا حالاها باید محصول تولید کنیم

آفریده در پاسخ به سوالی درباره چگونگی تولید محصول مرتبط با امام به گونه ای که کیفیت حفظ شود، گفت: بیش از پیش  باید با مضمون آرا و اندیشه های امام فیلم بسازیم و نگران هم نباشیم. باید به جوانان کمک کرد تا در این حیطه کار و فعالیت کنند.

ترویج نگاه رحمانی و شاداب امام(ره)

دبیر جشنواره روح ا.. درباره استفاده ابزاری از برخی سخنان امام(ره) و نگاه جشنواره به این مقوله گفت: یکی از آفات انقلاب این است که هر کسی نظر خودش را به امام(ره) منتصب می کند و ما در این جشنواره نگاه رحمانی و شاداب امام را تکثیر می کنیم.

نخستین جشنواره فیلم روح الله 3 تا 5 خرداد ماه امسال، در تهران و 13 شهر دیگر برگزار می‌شود. معاونت هنری موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره) برگزار کننده اصلی این جشنواره است و شبکه مستند، انجمن سینمای جوانان ایران، مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، دانشگاه آزاد اسلامی، بنیاد شهید و امور ایثارگران، روزنامه اعتماد، بنیاد سینمایی فارابی و عروج فیلم در برگزاری آن مشارکت دارند.




از ازدواج سفید تا آزادی‌های یواشکی در نمایشگاه کتاب

سینماژورنال: رضا استادی روزنامه‌نگار و نویسنده که مدیریت سایت مستقل “سینماپلاس” را برعهده دارد از انتشار جدیدترین اثر خود در قالب یک مجموعه داستان طنز خبر داد.

به گزارش سینماژورنال رضا استادی که خالق دو رمان «بدون تو غیرممکن بود» و «هیچ‌وقت نامزد نبودیم» بوده، سومین اثر خود را که شامل 15 داستان طنز با مضامین اجتماعی است، به رشته تحریر درآورد.

 این نویسنده در توضیح این کتاب به “ایبنا” گفت: «در طول سال‌های اخیر سوژه‌ها و قصه‌های زیادی بوده که قصد داشتم آن‌ها را برای عرضه در سینما و تلویزیون بنویسم اما به دلیل برخی مشکلات، ترجیح دادم ابتدا این آثار در قالب داستان منتشر کنم و سپس فیلمنامه‌ آن‌ها را بنویسم.»

استادی با اشاره به تغییر شیوه‌های زندگی اظهار کرد: «جامعه ما در چند سال اخیر با تحولات عجیب و پیچیده‌ای مواجه بوده است. گسترش شبکه‌های اجتماعی، شکل‌گیری سبک‌های جدید و خاصی از زندگی مانند ازدواج سفید و آزادی‌های یواشکی، همچنین تأثیر اتفاق‌های سیاسی و پدیده‌های جدید اجتماعی بر زندگی فردی، مسائلی است که در این سال‌ها با آن‌ها مواجه بودیم.»

وی ادامه داد: «در اثر تازه‌ام بازتابی از این شرایط در قالب 15 داستان با زبانی طنز به تصویر کشیده شده است. اغلب این داستان‌ها در طول دو سال گذشته نوشته شده و نثری ساده دارد. مخاطب آن‌ها نیز عامه مردم و علاقه‌مندان به داستان‌های فارسی هستند. بر همین اساس زاویه دید روایت داستان‌ها نیز اول‌شخص و سوم شخص بوده و از پیچیدگی‌های تکنیکی در این آثار خبری نیست.»

 به گفته استادی، این اثر که هنوز نام قطعی آن مشخص نشده است، برای عرضه در نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران آماده خواهد شد.




در یک برنامه رادیویی بیان شد: به ایوبی هم “هنروتجربه” تحمیل شد/ چرا اعتماد به نفس ارائه آمار دقیق از تعداد مخاطبان این گروه وجود ندارد؟/ برخی مخاطب را کنار گذاشته‌اند و از همان پیش‌تولید “خاص” می‌سازند برای این گروه!

سینماژورنال: عصر پنجشنبه 19 شهریور ماه در برنامه “سینمامعیار” رادیوگفتگو مناظره ای پیرامون گروه سینمایی تازه تأسیس “هنروتجربه” صورت گرفت.

به گزارش سینماژورنال نکته جالب این مناظره آنجا بود که هیچ کدام از دست اندرکاران این گروه سینمایی و حتی روابط عمومی آن در برنامه شرکت نکردند و البته درباره دلایل این عدم حضور نیز شفاف سازی صورت نگرفت.

مجری برنامه هم در بخشی از عدم همراهی این چهره ها و البته عدم پاسخگویی رییس سازمان سینمایی به تماسهایی که از سوی برنامه برای شرکت در بحث صورت گرفته گلایه کرد.

از آن سو محمدحسین فرحبخش کارگردان و تهیه کننده سینما، رضا استادی روزنامه نگار و جبار آذین منتقد پیشکسوت که دو نفر اول به صورت حضوری در برنامه حضور داشتند و نفر سوم به صورت تلفنی صحبتهای جالبی را درباره این گروه سینمایی مطرح کردند.

محمدحسین فرحبخش: اگر “هنروتجربه” گروه ملی بود که نباید فیلمهایش با ده نفر مخاطب اکران می شد

محمدحسین فرحبخش مانند همیشه مشی انتقادی خود را نسبت به این گروه حفظ کرد و بیان داشت: اینکه هنروتجربه را مختص تعدادی فیلم خاص و این گروه سینمایی بدانیم اشتباه محض است زیرا کل سینمای ایران هنروتجربه است.

وی ادامه داد: با به کارگیری تجربه است که هنر رشد می کند و برای همین تقریبا تمامی فیلمسازانی که در تاریخ سینمای ایران فعالیت داشته اند سعی کرده اند از هر دو عنصر هنر و تجربه بهره ببرند.

فرحبخش درباره اینکه رییس سازمان سینمایی گفته است سینمای ملی ایران در گروی گروه هنروتجربه است بیان داشت: اصلا این طور نیست که این گروه نمایانگر سینمای ملی ما باشد. اگر هنروتجربه یک گروه ملی بود که نباید سالنهای نمایش فیلمهایش در ساعات مختلف روز با ده پانزده نفر مخاطب فیلم پخش کند.

کارگردان “خصوصی” و “مستانه” خاطرنشان ساخت: سینمای ملی یعنی سینمایی که آینه جامعه باشد و البته در کنار سیاهی، سفیدی را هم نشان دهد نه اینکه فیلمهای تلخ بی مورد را صرفا برای ژست عرضه کند.

این تهیه کننده با اشاره به اینکه اعتقاد دارد این گروه سینمایی خارج از خواست سازمان سینمایی ایجاد شده بیان کرد: من فکر می کنم ایجاد گروه هنروتجربه به آقای ایوبی هم تحمیل شده؛ یعنی ایشان باطنا این گروه را قبول ندارد و چون به ایشان تحمیل شده طبیعی است که از آن دفاع کند.

فرحبخش با بیان اینکه برخلاف تصور مدیران این گروه که تاریخ را با آغاز فعالیت خود نوشته اند سالها پیش از این هم فیلمهای مستقل و کم مخاطب وجود داشته اند ولی برای اکران آنها تعداد زیادی سالن را از گردونه خارج نمی کردند اظهار داشت: قبل از انقلاب اسلامی هم فیلمهایی داشتیم مثل “نفرین” ناصر تقوایی و “سوته دلان” علی حاتمی که گروه سینمایی آنها را اکران نمی کرد و سینمایی مثل کاپری(بهمن) به صورت تک سانس آنها را اکران می کرد.

وی ادامه داد: به نظرم برای اکران فیلمهای این چنینی نباید سینما را از گردونه رقابت خارج کرد بلکه باید سالنهای فرسوده را احیا کنند برای این گونه فیلمها.

رضا استادی: این گروه عرصه ای شده برای حقوق گرفتن چهره هایی که سالهاست در سیستمهای مدیریتی هستند

رضا استادی روزنامه نگار و مدیرمسئول سایت “سینمامثبت” دیگر مهمان برنامه بود. وی با اشاره به اینکه طبیعیست که ایوبی از گروه هنروتجربه دفاع کند بیان داشت: همه مدیران سعی دارند آنچه را اانجام داده اند مثبت ارزیابی کنند. خیلی از اظهارنظرات رییس سازمان سینمایی هم چنین است یعنی نسبت جدی با واقعیت ندارد؛ موفقیت “هنروتجربه” هم یکی از اظهارنظرات است.

وی ادامه داد: حرف آخر را اول می گویم. اساسا هنروتجربه بیشتر از آن که عرصه برای سینماگران جوان باشد عرصه ای است برای حقوق گرفتن چهره هایی که سالهاست در سیستمهای مدیریتی هستند و از این سازمان به سازمان دیگر می روند بدون اینکه تعصبی نسبت به فعالیتهای خود داشته باشند.

این منتقد و روزنامه نگار جوان افزود: در سالهای نه چندان دور سینماتکهایی بود که فیلمهای به لحاظ ساختاری متفاوت را که گروه سینمایی نداشتند بی هیاهو و با حداقل بودجه نمایش می دادند و این همه اغراق پشتش نبود و بودجه های هنگفت برای این گونه اکرانها درنظر گرفته نمی شد.

استادی خاطرنشان ساخت: اینکه در شرایطی که عطش مردم برای رفتن به سمت اقتصاد رقابتی است آثار یک سری فیلمساز را داخل آکواریوم عرضه کنیم اشتباه ترین کار ممکن است. از آن طرف فراهم کردن شرایط برای اکران یکی از وظایف کارگردان است. کارگردان باید محصولی خلق کند که درجه ای از اقبال داشته باشد که بتواند لااقل 5 سالن برای فیلمش بگیرد.

استادی افزود: چرا آمار دقیق فروش فیلمها اعلام نمی شود و چرا اعتماد به نفس ندارند که آمار دقیق بدهند از تعداد مخاطبان ماهانه این گروه. از آن طرف شاهد هستیم که هزینه فراوان برای تبلیغات این گروه چه به صورت تراکت و چه به صورت بنر و بیلبورد و چاپ و انتشار مجله صورت می گیرد. یک قلم فقط هزینه چاپ مجله این گروه حداقل نسخه ای20 هزار تومان است که واقعا معلوم نیست برای چه کسانی منتشر می شود؟

رضا استادی با اشاره به نظرسنجی اخیر سازمان سینمایی بیان داشت: سازمان سینمایی نظرسنجی برای کیفیت هنروتجربه انجام داد و فقط 325 نفر در آن شرکت کرده اند؛ این را مقایسه کنید با حجم صندلی که در این طرح درنظر گرفته شده تا همه چیز دستتان بیاید.

جبار آذین: برخی مخاطب را کنار گذاشته‌اند و از همان پیش‌تولید “خاص” می‌سازند برای این گروه

جبار آذین منتقد پیشکوست که مهمان تلفنی برنامه بود نیز با بیانی صریح ایوبی را درباره کیفیت گروه هنروتجربه به مناظره دعوت کرد. وی گفت: ایوبی شریفتر از بسیاری از مدیران سینمایی ماست اما بیان ایشان که گفته سینمای ایران در گروی هنروتجربه است صددرصد نادرست است و اگر ایوبی غیر از این فکر میکند من ایشان را به مناظره دعوت می کنم!

وی ادامه داد: هیچ تعریفی برای این نوع سینمای موسوم به هنروتجربه نشده؛ در این گروه از فیلم توقیفی گرفته تا فیلم حرفه ای و آماتور همه در کنار هم اکران می شوند. در صورتی که اگر این گروه محل نمایش آثار تجربی است که باید فرق باشد میان حرفه ای هایی که به تجربه روی آوردند با آماتورهایی که سینما را تجربه می دانند.

آذین با اشاره به عدم سیاستگذاری واحد در انتخاب فیلم برای این گروه خاطرنشان ساخت: واقعا جای “باشو غریبه کوچک” در این گروه کجاست؟ یا “کپی برابر اصل” در این گروه چه می کند؟ آیا صرفا اعتبار فیلمسازان این قبیل آثار باعث شده آنها را هم وارد هنروتجربه کنیم؟

این منتقد قدیمی سینمای ایران که سالها مسئولیت تحریریه ماهنامه “نقد سینما” را برعهده داشت تاکید کرد: متاسفانه راه اندازی این گروه به جای اینکه باعث رقابت بیشتر میان فیلمسازان برای جلب مخاطب شود باعث شده برخی از همان پیش تولید “خاص” بسازند برای این گروه! یعنی مخاطب عام را کنار بگذارند و برای تسهیلات ارائه شده در این گروه فیلم بسازند.




انتقاد داماد شهید آوینی از “گینس”: آقای تنابنده! چیزی سر هم کرده ای که اسمش فیلم نیست!/اگر ساکت بنشینی حاضرم مفاهیم وسترن را به تو آموزش دهم!

سینماژورنال: حدودا یک ماه بعد از زمانی که روزنامه نگارانی چون حامد مظفری، ایزد مهرآفرین، رضا استادی و سعید قطبی زاده از طریق رسانه هایی چون سینماژورنال، جوان، سینماپلاس و صفحه اجتماعی خویش به انتقاد از شوخیهای سطحی و الفاظ زشت به کار رفته در “گینس” پرداختند رفته رفته منتقدان دیگری هم از راه رسیده و کیفیت کار محسن تنابنده را زیر سوال می برند.

به گزارش سینماژورنال از جمله این منتقدان حسین معززی نیا داماد شهید مرتضی آوینی و سردبیر مجله “24” است.

معززی نیا با نگارش یادداشتی در صفحه اجتماعی خود از یک سو به انتقاد از لحن تنابنده در خطاب قرار دادن منتقدان پرداخته و از طرف دیگر ایرادات فراوان فیلم او را برشمرده است.

سبنماژورنال متن کامل یادداشت معززی نیا را ارائه می دهد:

آقاي محسن تنابنده اخيراً فرموده‌: «من تا به امروز درباره گینس نقد جدی ندیدم. یک تعداد یادداشت دیدم. نقد جدی ندیدم که برایم قابل تامل باشد و به آن‌ها فکر کنم. به نظرم بیشتر عقده‌گشایی است. تا جایی که من یادداشت‌ها را مرور کردم خامدستانه به اثر توجه شده است. ما اهل مطالعه نیستیم و فقط غر زن داریم. اینقدر غر زن نباشیم، برویم دنبال کار کردن. به جای این که حراف باشیم کار کنیم و باعث پیشرفت شویم. به جای این که پاتیل‌های روشنفکری بگیریم و بگوییم این بد است آن خوب است و… برویم کار کنیم و قدم های رو به جلو برداریم. من فکر می‌کنم این شکل و شمایل و لحن، لحنی کاملاً نو در ارایه قصه است و تا به حال کسی چنین تجربه‌ای نداشته است. نديدم با این فضاها شوخی شده باشد، سه برادر در یک فضای تقریبا وسترن، جاده و… به نظرم در این شرایط (جاده و فضای وسترن) قصه شیرین گفتن کار بسیار سختی است.

حضرت آقاي تنابنده:

يك: نقد جدي را درباره فيلم جدي مي‌نويسند. شما بابت همين چند «يادداشت» هم شاكر باش. در مملكت عجيبي زندگي مي‌كنيم كه درباره فيلمت با اين سر و وضعي كه دارد همين چند «يادداشت» هم منتشر شده. در يك شرايط استاندارد، اين چيزي كه اسمش را فيلم گذاشته‌اي نه اكران مي‌شد، نه ديده مي‌شد و نه كسي درباره‌اش چيزي مي‌نوشت.

دو: كسي كه «يادداشت» مي‌نويسد، كسي كه منتقد فيلم است و مي‌گويد فيلمي بد يا خوب است دارد «كار» مي‌كند. دارد «قدم رو به جلو» برمي‌دارد. اما تو به‌عنوان فيلمساز «كار» نكرده‌اي، چيزي سر هم كرده‌اي كه اسمش فيلم نيست و تماشاگر بيچاره به‌هواي اسم عطاران و قيافه‌ «نقي» شش هزار تومان پول مي‌دهد كه بيايد تماشايش كند.

سه: وقتي آدم شخصيت‌هايش را مي‌برد توي جاده كه بي‌خود و بي‌جهت مسيري را طي كنند، اسم فيلمش نمي‌شود «وسترن». در بهترين حالت مي‌شود فيلم جاده‌اي. اگر دستمزد خوبي بدهي و ساكت بگيري بنشيني، حاضرم در چند جلسه مفاهيم و اصطلاحات سينمايي از قبيل «فيلم وسترن» را به تو آموزش دهم. چون حرفه‌ام همين است. «كار» من اين است.

چهار: شما اگر قرار است «تامل» كني، دنبال نقد جدي نگرد، چون كسي حوصله ندارد درباره اين چيزي كه سر هم كرده‌اي، نقد جدي بنويسد، برو درباره اين تامل كن كه چرا فيلمسازي بلد نيستي و فيلمت نه قصه دارد، نه شخصيت، نه تداوم، نه پايان‌بندي.

پنج: اين‌قدر خودت را «جدي» نگير تا اميدوار بمانيم روزي بتواني واقعا فيلم بسازي.