1

اعتراف پژمان بازغی به ابتلا به افسردگی

سینماژورنال: پژمان بازغی این روزها با دو فیلم روی پرده سینماهاست؛ یکی “ناهید” که اثریست جشنواره ای و متعلق به مخاطب خاص و دیگری “این سیب هم برای تو” که اثریست تجاری و متعلق به سینمای بدنه.

به گزارش سینماژورنال نکته اینجاست هیچ کدام از این دو فیلم فروش چندان قابل توجهی نداشته اند. “ناهید” بعد از یک ماه نمایش فروش اش هنوز به 400 میلیون تومان هم نرسیده و “این سیب هم برای تو” که ساخته شده بود برای گیشه، فروش اش از فیلم مخاطب خاصی چون “ناهید” هم نازل تر بوده؛ این فیلم در مدت 35 روزی که از اکرانش گذشته هنوز فروش اش به 300 میلیون هم نرسیده است.

بازغی به بهانه اکران این دو فیلم گفتگویی تفصیلی با “شرق” داشته و حین این گفتگو پرده از ابتلایش به افسردگی برداشته است.

نقش آدمهای عصبی تا مدتها در کوله پشتی ام است

‌ بازغی در پاسخ به این سوال که آیا وقتی نقش آدم‌های عصبی را بازی می‌کنید روی روابط شخصی‌تان هم تأثیر می‌گذارد گفته است: ‌بله، تا مدت‌ها این نقش‌ها در کوله‌پشتی‌ام هستند؛ مثلا وقتی شخصیت بدمن را بازی می‌کنم، طبیعی است که ١٦ ساعت لباس او تنم است و کلی خشونت به همراه دارم، وقتی به خانه می‌روم دیگر نمی‌توانم آنجا فرد آرامی باشم.

چندین سال است از افسردگی رنج می‌برم

وی ادامه داده است: بعد از اتمام فیلم‌برداری دیگر نمی‌توانم مدت‌ها به او فکر نکنم یا شخصیت‌هایی که بیشتر در سکوت‌اند، انسان را افسرده می‌کنند. به همین دلیل چندین سال است از افسردگی رنج می‌برم. معاشرتم با مردم کم شده، برعکس خلق و خویم که شلوغ هستم.

‌روزی 16 ساعت مجبورید در سلولی زندانی باشید

این بازیگر درباره نقشهایی که تاثیر بیشتری بر او گذاشته اند بیان داشته است: نقش فیلم “مرگ کسب‌وکار من است”. همچنین سه سال در سریال «دولت مخفی» بازی کردم. نقش اسیری را داشتم که باید هویتش را مخفی می‌کرد. خیلی به من فشار آورد. تصور کنید روزی ١٦ ساعت مجبورید در سلولی زندانی باشید و وقتی به خانه می‌روی مجبوری او را با خودت هم ببری.

رسوبات همیشه با من هستند

بازغی افزوده است: همیشه می‌گویم بازیگری مانند بطری آب است که برای هر نقش مقداری خاک در آن بطری می‌ریزیم و تکان می‌دهیم و آب گل‌آلود همان نقش است. بعد از مدتی دوباره آب زلال می‌شود و گل‌ها رسوب می‌کند و این رسوبات همیشه با تو هستند. هنوز زینال «دوئل»، شکری «مرگ کسب‌و‌کار من است»، مسعود «ناهید»، مراد «خیابان یک‌طرفه» و میکائیل «ریسمان باز»، همراه من هستند. ضمن اینکه از آنها هم یادگاری فیزیکی دارم؛ مثلا در فیلم «مرگ کسب‌وکار من است» دستم شکست.

این بازیگر خاطرنشان ساخته است: برای همین بازیگری سخت‌ترین کار دنیاست. این‌طور نیست که بازیگر در بالکن بنشیند و بادش بزنند و برایش چای بیاورند. ابزار بازیگر حسش است و باید کنترلش کند.




وقتي نزول‌خواران سرمايه‌گذار سريال‌ تلويزيوني مي‌شوند!/درددلهاي يك تهيه‌كننده باسابقه تلويزيون درباره…

سینماژورنال: اینکه تهیه کننده سینما و تلویزیون باشی و البته به صراحت درباره برخی از آنچه بر تو گذشته سخن گویی، کمتر پیش می آید.

به گزارش سینماژورنال با این حال حمید آخوندی تهیه کننده ای که در سینما بیش از هر چیز به خاطر تولید “روز سوم” شناخته می شود و در تلویزیون به خاطر ساخت برنامه “صندلی داغ” به تازگی اعتراف تلخی کرده درباره سریال سازی با پول نزول خواران.

حمید آخوندی درباره‌ عملکرد این رسانه پس از گذشت یک سال از تغییر و تحولات مدیریتی به “ایسنا” گفت: مشکل صداو‌سیمای ما، نحوه مدیریت آقایان سرافراز، ضرغامی، پورمحمدی و دارابی نیست، بلکه مشکل کل کشور است که اقتصادمان دچار مشکل شده است.
 صداوسیما هم قربانی این ماجراست

آخوندی که سال قبل یک درام سینمایی به نام “چاقی” را تولید کرده بود در ادامه مطلب بالا اظهار کرد: مجموعه صداوسیما وارث یک عملکرد، تصمیم‌گیری‌ها و در نهایت شرایطی است که به لحاظ اقتصادی بر کشور تحمیل شده و صداوسیما هم قربانی این ماجراست. آغاز تحریم‌ها در ایران به اواخر سال 90 برمی‌گردد که به نظرم همه این مشکلات به همین تحریم‌ها برمی‌گردد. برخی از تهیه‌کنندگان و دوستانی که توانایی‌های اندکی داشتند و طی این مدت که تحریم‌ها شدت گرفت، توانستند پروژه‌هایشان را با بودجه‌های خودشان به سرانجام برسانند و قرار هم بر این بود که سازمان صداوسیما تهیه‌کنندگان را شارژ کند اما نتوانست.

«دولت مخفی» را با نزول تمام کردیم!

وی ادامه داد: به عنوان مثال ما سریال «دولت مخفی» که سال گذشته از شبکه دو سیما پخش شد را با فلاکت به پایان رساندیم. آقای بخشی‌زاده (مدیر سابق شبکه دو)، آقای دارابی (معاون سابق سیما) و همچنین آقای صباح (مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو) شاهد این ماجرا بودند که ما برای به پایان رساندن «دولت مخفی» حتی به دنبال ربا رفتیم و «دولت مخفی» را با نزول تمام کردیم!

تنها دارایی من یک آپارتمان بود که آن را هم فروختم تا پول ربا را بدهم

این تهیه کننده که یکی از خویشاوندان نزدیکش عضو شورای نظارت بر صداوسیما در مجلس است، در ادامه سخنانش تصریح کرد:‌ تنها دارایی من یک آپارتمان بود که آن را هم فروختم تا پول ربا را بدهم و حتی تا سه الی چهار ماه پیش هم نمی‌توانستیم پول‌مان را بگیریم اما در حال حاضر پولمان تسویه شده است، پولی که باید سال 91 به من داده می‌شد، وقتی سال 94 داده می‌شود، شما حساب کنید چقدر از ارزش این پول پایین آمده است؟

هر طرحی که به صداوسیما ارائه می‌دهیم به ما می‌گویند اسپانسر بیاورید

آخوندی همچنین یادآور شد: ما مثل سربازان خط مقدم هستیم که هیچ وسیله‌ای نداریم اما از ما توقع دارند مقابل امواج بمب‌های لیزری بایستیم و دفاع کنیم. این وضعیت میراث مدیریت آقای سرافراز، ضرغامی، پورمحمدی و دارابی نیست، بلکه مشکل کل کشور است و اینکه اقتصادمان دچار مشکل شده است. متأسفانه آخرین پول در کشور ما به فرهنگ تعلق می‌گیرد. من اکنون با این حرف‌ها قصد ندارم از مدیران قبلی و فعلی دفاع کنم بلکه سخنم این است آن‌هایی که بودجه دستشان است باید فکری کنند. ما هر طرحی که به صداوسیما ارائه می‌دهیم به ما می‌گویند اسپانسر بیاورید.

اساسی‌ترین مشکل صداوسیما فقط پول است

تهیه‌کننده برنامه «صندلی داغ» همچنین اعلام کرد: اکنون به دلیل اینکه کاری دستمان نیست، هیچ ارزیابی هم از پایان یک‌ساله ریاست بر سازمان صدا‌و‌سیما ندارم اما وقتی تلویزیون را تماشا می‌کنم، می‌بینم که کارها نزول پیدا کرده است و هیچ ترقی نداشته‌اند؛ ضمن اینکه خیلی از کارهایی هم که در حال حاضر پخش می‌شود، از سال‌های قبل باقی مانده بود. در حال حاضر اساسی‌ترین مشکل صداوسیما فقط پول است. متأسفانه عمده پول‌ها در پروژه‌ها به بازیگران تعلق دارد.

فکر می‌کنم یکی دو سال طول بکشد تا بتوان معاون سیما را ببینم

او در ادامه درباره اینکه آیا تا به حال ملاقاتی با رییس جدید سازمان صداوسیما داشته است؟ گفت: حوزه کاری من معاونت سیماست، چندین ماه است که تقاضا کرده‌ام که به من وقتی بدهند و آقای پورمحمدی هم با برخورد گرم و جذاب و مهربانانه‌ای استقبال کردند و قرار است که وقتی به من بدهند اما گویا این وقت اکنون از پله‌ها در حال بالا رفتن است و فکر می‌کنم یکی دو سال طول بکشد. اعتقادم این است که مسوولان باید به سراغ ما بیایند نه ما برویم و از آن‌ها تقاضای ملاقات کنیم، مگر می‌شود منِ تهیه‌کننده طرح و فیلمنامه نداشته باشم، وقتی کارم این است و کار دیگری انجام نمی‌دهم.

پیشنهاد تولید “صندلی داغ” را دادم اما…

آخوندی در پایان این گفت‌وگو خاطرنشان کرد: تقریبا شش ماه پیش با جمعی از دوستان و گروهی از مدیران تلویزیون راجع به برگزاری یک خیریه جلسه‌ای داشتیم که در آنجا پیشنهاد دادند مجددا برنامه «صندلی داغ» را به راه بیاندازیم و حتی اعلام کردند که ما این مشکل را حل می‌کنیم تا این برنامه با محور اینکه مردم بیایند و به امور خیر کمک کنند، مجددا ساخته شود و من هم قبول کردم و حتی طرح این برنامه را ارائه دادم اما شش الی هفت ماه از آن حرفها گذشته و هنوز هم اتفاقی نیفتاده است.