1

توضیحات محسن چاووشی درباره همکاری با رامبد جوان در “خندوانه”

سینماروزان: محسن چاووشی که چندی پیش خبر همکاری وی با سری جدید برنامه “خندوانه” از سوی رامبد جوان خبرساز شد در سخنانی کوتاه از جزئیات نخستین همکاری خود با “خندوانه” سخن گفت.

به گزارش سینماروزان محسن چاووشی در خصوص قطعه آهنگی که برای “خنداونه” ساخته به “آوای ایرانیان”  گقت: همانطور که پیش بینی میشد، شعر و ملودی خنداونه، که از اشعار مولانا است، شعر شادی است اما با موضوع مرگ و مردن.

وی ادامه داد: تنظیم و میکس این قطعه که تا این لحظه “زندان” نام گرفته است توسط خودم انجام شده است که عادل روح نواز نیز به عنوان نوازنده گیتار در این قطعه مرا همراهی کرده است.

وی گفت: البته اینکه این آهنگ چه زمانی منتشر میشود و به چه صورت در برنامه “خندوانه ” پخش میشود را اطلاع چندانی ندارم اما پس از این کار، فرمت آثارم تا حدودی تغیبر خواهد کرد.




چرا برنامه‌سازی در رسانه ملی تا این حد تکراری و غیرخلاقانه شده است؟

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: بـرنامـه‌هاي پـرمخـاطب «دورهمي» و«خندوانه» پيش از آغاز ويژه‌برنامه‌هاي مناسبتي ماه محرم و صفر به اتمام رسيدند.

به گزارش سینماروزان با پايان پخش اين دو برنامه اين صحبت به ميان آمد كه برنامه‌های تلويزيون بعد از «دورهمي» و «خندوانه» تمام شده است و ديگر برنامه‌اي ندارد كه بتواند مردم را پاي تلويزيون بنشاند و گویا در عمل هم همین اتفاق رخ داده است.

شبكه يك، شبكه هر ايراني!
به رسم پيشكسوتي و اينكه دكمه‌هاي ريموت كنترل تلويزيون از يك شروع مي‌شود، شبكه يك سيما با شعار «شبكه هر ايراني» اولين شبكه‌اي است كه برنامه‌هايش را بررسي می کنیم. شبكه اول از زمان آغاز به كار سازمان راديو و تلويزيون تأسيس شده و تاكنون ادامه حيات داشته است؛ شبكه‌اي كه برنامه‌هايش بايد براي همه ايران باشد. اين «بايد» باعث شده تا برنامه‌سازان شبكه اول ايده كهنه شده‌اي را حدود 20 سال تكرار كنند.

اگرچه برنامه «صبح بخير ايران» تعطيل شده است ولي اقبال واحدي، مجري اين برنامه دل از سفرهاي دور ايران نبريده است و با «سفرنامه صبا» به گوشه و كنار ايران مي‌رود ولي بدي سفرنامه صبا اين است كه در طول دو دهه گذشته نخواسته تغييري داشته باشد و واحدي همان سبك قديمي‌اش را تكرار مي‌كند.

در مقابل برنامه اقبال واحدي، نمونه موفق يك ايرانگردي را مي‌توان در مجموعه مستند«ايرانگرد» ديد كه به جاي اينكه وقت بينندگان تلويزيون را با گفت‌وگو با مديران محلي و مسئولان شهرستان‌ها پر كند، به زيبايي‌هاي طبيعي كشورمان مي‌پرداخت و براي افرادي كه سوداي سفر در سر دارند راهنماي خوبي بود.

شبكه يك در ديگر روزهاي هفته مسابقه «خانه ما» را دارد كه از شبكه افق نيز پخش مي‌شود. ايده «خانه ما» در مديريت هزينه و مصرف نيز يك كپي ساده از روي مسابقات ماهواره‌اي است. شبكه اول سيما برنامه‌هاي «هم‌قصه» با رويكرد جهان اسلام، «حرف حساب» اقتصادي، «نگاه يك» اكثراً با رويكرد سياسي، «امروزي‌ها» و «ثريا» را دارد كه در اين بين «ثريا» به خاطر رويكرد خاصش داراي جامعيت مخاطب است.

شبكه دو، شبكه خانواده
شبكه دو به طور مشخص چند تاك‌شو دارد. اولي برنامه «رو به راه» است كه اجراي آن را مژده لواساني بر عهده دارد. در هفته گذشته«رو‌به راه» ميزبان پيرهادي، عضو شوراي شهر تهران بود؛ برنامه‌اي كه مي‌توانست با توجه به حواشي كه در مورد واگذاري زمين‌ها توسط شهرداري تهران مطرح است، محمل خوبي براي پاسخگويي به افكار عمومي باشد ولي مجري برنامه به جاي استفاده بهينه از فرصت به وجود آمده مدت زمان زيادي را به تعريف و تمجيد از پيرهادي گذراند.

«زنده باد زندگي» با اجراي محمدجعفر خسروي فضايش كمي سن و سال‌دارتر از «رو به راه» است. اين برنامه شامگاهي نيز با وجود اينكه چند سالي است اجرا مي‌شود ولي نتوانسته جريان‌سازي داشته باشد چون هدف برنامه‌ساز مشخص نيست و خسروي برنامه تلويزيوني را با گپ‌هاي خانوادگي و حرف‌هايي كه گفتن‌شان صرفاً به گذر زمان كمك مي‌كند، تبديل كرده است. شبكه دو هم مانند شبكه يك برنامه قديمي را احيا كرده و آن مسابقه محله است كه سال‌هاي خيلي دور توسط مسعود بينش‌پژوه اجرا مي‌شد و حالا نيز با كمترين تغيير نسبت به گذشته اجرا مي‌شود.

شبكه سه، حالا خورشيد
صبح را مي‌توان با «حالا خورشيد» شروع كرد. نه به خاطر اينكه ديگر شبكه‌هاي تلويزيوني برنامه صبحگاهي ندارند بلكه به خاطر اينكه رضا رشيدپور خوب بلد است برنامه‌اش را شلوغ كند و خبرسازي كند. چيزي كه بيننده‌هاي تلويزيون به آن احتياج دارند يعني تزريق انرژي و كمي استرس براي شروع يك روز كاري.

البته در اين بين گاف‌هايي هم پيش مي‌آيد كه ناشي از اصرار زياد براي پرداختن به حاشيه روز توسط رشيدپور است. براي ظهر‌ها هم شبكه سه «سمت خدا» را دارد كه سرشناس‌ترين برنامه ديني است و بيننده‌هاي خاص خود را دارد. خانم دكتر جلالي بعد از جدا شدن از شبكه دو، برنامه «خط سوم» را در شبكه سه توليد كرده است كه برنامه‌اي گفت‌وگو‌محور است و حال و هوايش نيز مانند برنامه‌هاي شبكه دو است.

«هفت» و «نود» نيز بيننده‌هاي خود را دارد، با اينكه اصلاً از ميزان رضايت عمومي اين دو برنامه قابل قياس نيستند. «هفت» به دليل ادبيات مجري و كارشناسش اين روزها از سوي منتقدان با انتقادهایی روبه‌رو شده است ولي«نود» پربيننده‌ترين برنامه ورزشي سيما است كه بينندگانش دوشنبه شب‌ها منتظر‌ند تا عادل فردوسي پور ساختار فوتبال كشور را به نقد بكشد.

شايد كمتر بيننده تلويزيوني تصور مي‌كرد برنامه پزشكي هم مي‌تواند جنجال‌آفرين باشد. تصور عامه از برنامه‌هاي پزشكي اين است كه آقا يا خانم دكتر كاملاً با پرستيژ رسمي و لبخند تصنعي به سؤالاتي كه مجري‌هاي برنامه‌هاي تلويزيوني به نمايندگي از سوي بينندگان مي‌پرسند جواب دهد و پاسخ‌ها هم آنقدر كلي باشد كه بيننده براي پيگيري درمان سراغ مطب دكتر را بگيرد، اما «اكسير» با اجراي فرزاد حسني به خاطر نوع اجراي حسني و حاشيه‌هاي برنامه توانست چهره‌اي متمايز از خود به نمايش بگذارد. اين تمايز را نمي‌توان به معناي بهتر بودن دانست ولي قطعاً تفاوت‌هاي«اكسير» با ديگر برنامه‌هاي تلويزيوني باعث شده اين برنامه بيننده‌هاي خودش را داشته باشد.

شبكه چهار، پر‌كردن آنتن با گفت‌و‌گو
در يك نگاه سختگيرانه اگر هر شب به طور رندوم شبكه چهار را ببينيد يك برنامه گفت‌و‌گو محور در حال پخش است. اين شبكه به تازگي برنامه جديدي را در اختيار محمد صالح علاء گذاشته است. صالح علاء كه با “دو قدم مانده به صبح” در شبكه چهار برنامه‌اي شبانگاهي آرام را داشت بعد از چند سال دوري از هفته گذشته برنامه «چشم شب روشن» را به شبكه چهار آورده كه متأسفانه اين برنامه فاقد نوآوري در قياس با «دو قدم مانده به صبح» است. گويا صالح علاء در سال‌هاي دور بودن از تلويزيون به همه چيز فكر مي‌كرده به غير از اينكه در زمان بازگشت چه كار كند كه برنامه‌اي پرمخاطب داشته باشد.

شبكه پنج، سرگردان ميان تهراني بودن يا نبودن
شبكه پنج سيما دوباره شبكه تهران شده است ولي برنامه‌هايش هنوز رنگ و بوي اقتصاد را دارد و تهراني بودن اين شبكه هنوز پررنگ نشده است. برنامه‌هاي گفت‌و‌گو محور شبكه پنج نيز غالباً نگاه اقتصادي دارند. ايراد بزرگي كه هنوز تلويزيون نتوانسته آن را حل كند، اين است كه مفاهيم خشك اقتصادي را چگونه بايد براي مردمي كه از تئوري‌هاي اقتصادي سر درنمي‌آورند اما زندگي‌شان بر پايه اقتصاد شكل مي‌گيرد، برنامه‌سازي كرد.

به همين خاطر گپ و گفت‌هاي اقتصادي شبكه پنج بي‌رمق و صرفاً براي جامعه مخاطب خاص است. «به خانه بر مي‌گرديم» برنامه خانواده‌محور شبكه پنج است كه با وجود عوض شدن چندباره گروه‌هاي اجرا استايل و چارچوب برنامه تغيير خاصي نداشته است. برنامه جديد «دست خط» كه با اجراي محمدحسين رنجبران تهيه مي‌شود شباهت‌هاي زيادي به برنامه «شناسنامه» دارد. اين برنامه هفته پيش ميزبان مهدي چمران بود و گفت و گو با اين عضو شوراي شهر بيشتر از آنكه چالشي باشد به تعريف و تمجيد از عضو شوراي شهر گذشت.

شبكه‌هاي جديد، سهم‌هاي متفاوت از مخاطب
ستاپ باكس‌ها اين امكان را مي‌دهد تا بيننده‌هاي تلويزيون به مجموعه‌اي از شبكه‌هاي جديد دسترسي داشته باشند. شبكه‌هايي كه هر كدام مشخصه‌هايي دارد و به دليل مأموريت‌هاي خاص‌شان از مخاطبان متفاوتي برخوردارند. در بين شبكه‌هاي نوظهور سيما به طور مشخص دو شبكه افق و  نسيم برنامه‌هاي گفت‌و‌گو محور دارند و البته شبكه «ورزش» كه رويكردش مشخص است.

افق كه جزو كم‌بيننده‌ترين شبكه‌هاي تلويزيوني است چند برنامه گفت‌وگومحور دارد. علت انتخاب برنامه‌هاي گفت‌وگو‌محور براي اين شبكه احتمالاً راحت بودن برنامه‌سازي براي گروه‌هاي نيمه آماتور برنامه‌ساز اين شبكه است. در مقابل نسيم، دو برنامه «خندوانه» و «دورهمي»را به روي آنتن آورد كه به جاي پرداختن به مسائل تكراري، سراغ سبك‌هاي جديدي در اجرا رفت. سياست نسيم براي جلب بيننده با تكيه بر برنامه‌هاي «خندوانه» و «دورهمي» جواب داد و اين روزها با نبود اين دو برنامه نشانه‌هاي ركود را در «نسيم» و كليت تلويزيون مي‌توان ديد.

در زماني كه كپي بودن برنامه «دورهمي» به راحتي از سوي مخاطبان كشف مي‌شود، انتظار اينكه تاك‌شو‌هاي ديگر شبكه‌ها كپي نباشد خيلي سخت است. در بهترين حالت برنامه‌سازان تلويزيون سعي كرده‌اند برنامه‌هاي پرمخاطب خارجي را بومي‌سازي كنند، مانند كاري كه رامبد جوان در «خندوانه» انجام داده است. ديگر برنامه‌ها كه حتي حاضرند از شبكه‌هاي داخلي كپي كرده و خلاقيت‌شان را صرفاً در تغيير نام برنامه به نمايش بگذارند.




داستان ازدواج امیرعلی نبویان با رییس اش⇐ تازه عاشق شده بودم که متوجه شدم “بهار” سرطان دارد+عکس

سینماروزان: امیرعلی نبویان مجری “رادیوهفت” و “صدبرگ” که سابقه ایفای نقش در فیلم توقیفی “خانه دختر” را هم دارد 5 ماه قبل با مدیر شرکتی که در آن کار می کند ازدواج کرد.

به گزارش سینماروزان این مدیر 35 ساله بهار نوروزپور نام دارد که یک سال و نیم از نبویان کوچکتر است.

عجیب اما اینکه همسر نبویان قبل از ازدواج، بیماری سرطان را پشت سر گذاشته است.

فقط دعا می کردم
امیرعلی نبویان در این باره به “زندگی ایده آل” گفت:  تنها چیزی که از بهار می دانستم این بود که یک دوره سخت شیمی درمانی را پشت سر گذاشته بود. این مساله شیمی درمانی را هم زمانی فهمیدم که یک روز در شرکت جلسه داشتیم. یک نفر پیشنهادی را مطرح کرد و بهار گفت مثل من که یک دوره شیمی درمانی   می کردم.

وی ادامه داد: شرایط بیماری بهار طوری بود که خیلی امیدی وجود نداشت. بهار دارو مصرف می کرد و من هم فقط دعا می کردم و خانواده ها در جریان نبودند و تنها امیدمان عشق بود و ایمان و بالاخره موفق شدیم.

نبویان درباره پیشنهاد ازدواج به همسرش گفت: در لوکیشن داخلی بودیم یعنی در راهروی شرکت و البته من فکر کردم اگر پیشنهاد دهم با واکنش بدی مواجه نمی شوم…

نبویان افزود: لحظه بسیار بزرگی برایم بود و وقتی پیشنهاد دادم گریه کردم! همان موقع تفالی به حافظ زدم و این مطلع آمد که “گلعذاری ز گلستان جهان ما را بس.”

در شرکت اتاقی مخصوص برای رفع دلتنگی داریم!!!
این مجری طناز درباره شرایط کار با همسرش بعد از ازدواج اظهار داشت: در شرکت بهار اتاقی داریم که اوقاتی که دلمان برای هم تنگ میشود به آن اتاق می رویم و برای رفع دلتنگی به هم نگاه می کنیم!!! در محیط کار جدیت خودمان را داریم اما لحظه های خصوصی خود را هم دارین.

بهار نوروزپور: امیرعلی “کپی رایتر” ماست
بهار نوروزپور همسر نبویان درباره آشنایی با همسرش بیان داشت: من یک شرکت تبلیغاتی دارم که یک بخش ایده پردازی دارد. در این بخش امیرعلی به عنوان کپی رایتر ما بود و به همین دلیل معاشرت بیشتر شد و تصمیم گرفتیم ازدواج کنیم.

وی خاطرنشان ساخت: یکی از وجوه مشترکمان این است که هیچ کدام عروسی دوست نداشتیم اما چند بار ماه عسل رفتیم. اگر برنامه هایمان جور شود زمستان به فرانسه می رویم.

امیرعلی نبویان و بهار نوروزپور
امیرعلی نبویان و بهار نوروزپور



پیوند نزدیکتر با مقامات شهری؟⇐رامبد جوان فصل چهارم “خندوانه” را در باغ کتاب ضبط می‌کند+عکس

سینماروزان: در حالی که هنوز مشخص نشده ضبط فصل چهارم “خندوانه” که احتمالا باید نقشی موثر در انتخابات ریاست جمهوری 96 هم داشته باشد از چه زمانی آغاز خواهد شد اما به تازگی “مهر” خبر داده که لوکیشن ضبط فصل چهارم قطعا در “باغ کتاب” خواهد بود.

به گزارش سینماروزان استودیوی سری جدید برنامه «خندوانه» قرار است در باغ کتاب تهران واقع در تپه های عباس آباد راه اندازی شود.

باغ کتاب قرار است بهمن ماه افتتاح شود و گویا استودیوی درنظر گرفته شده برای “خندوانه” در باغ کتاب به لحاظ مساحت کوچکتر از استودیوی فصل سوم آن است.

با صحبتهایی که در این ماهها درباره نزدیکی رامبد جوان با مقامات شهری شنیده شده بود حالا ضبط سری چهارم در باغ کتاب بیش از گذشته شائبه همراهی مقامات شهری با این برنامه را تقویت می کند.

با توجه به اینکه باغ کتاب زودتر از دهه فجر افتتاح نخواهد شد امکان ضبط “خندوانه” پیش از دهه فجر هم اندک است و می توان این گمانه را طرح کرد که فصل چهارم “خندوانه” از میانه زمستان ضبط خود را آغاز کرده و احتمالا از نوروز 96 روی آنتن خواهد رفت و به این ترتیب در کوران انتخابات هم “خندوانه” و مهمانانش هستند که می توانند نقشی پررنگ در انتخابات داشته باشند.

پیشتر سعید سالارزهی مالک و صاحب امتیاز کاراکتر محبوب “جناب خان” از احتمال حذف این کاراکتر در فصل چهارم “خندوانه” و تصمیم قطعی برای ساخت فیلم سینمایی آن با حضور رامبد جوان خبر داده بود که البته ممکن است شرایط طوری پیش رود که هم فیلم ساخته شود و هم جناب خان در “خندوانه” حضور داشته باشد.

موقعیت جغرافیایی باغ کتاب

باغ کتاب تهران در تپه‌های عباس‌آباد تهران واقع شده‌است. این باغ از شرق با کتابخانه ملی ایران، از شمال شرقی با فرهنگستان‌های علوم، و زبان و ادبیات فارسی، از شمال غربی با باغ هنر و از غرب با باغ‌موزه دفاع مقدس همسایه است.

وسعت باغ کتاب تهران 110 هزار متر مربع است که ۶۵ هزار متر مربع آن ساختمان نمایشگاهی، تالارهای همایش و اداری است و مابقی آن را فضای سبز و یک دریاچه مصنوعی تشکیل می دهد. فضای داخلی باغ کتاب تهران شامل ۱۶ سالن نمايشگاهی هر یک به مساحت ۲۰۰۰ متر مربع و در دو طبقه بنا شده است.

نمایی از باغ کتاب در حال ساخت
نمایی از باغ کتاب در حال ساخت



انتقادات تند و تیز استاد کهنمویی از بدحسابی عوامل “خندوانه”

سینماروزان: محمد زیکساری علیرغم تجربیات سالها فعالیت در تئاتر و تحصیلات تا مقطع دکترا در رشه فلسفه هنر، اما با ایفای کاراکتر “استاد کهنمویی” در “خندوانه” نزد مخاطبان عام شناخته شد.

به گزارش سینماروزان محمد زیکساری که از جایی به بعد در “خندوانه” مجبور شد به تبلیغ دمنوش بپردازد در گفتگو با “هفت صبح” ضمن گلایه از بدحسابی عوامل “خندوانه” که به لحاظ مالی او را ساپورت نکرده اند از اشتباهش به خاطر تبلیغ دمنوش سخن گفت.

گفتگوی کامل زیکساری را بخوانید:

* استاد کهنمویی، چهره جدید فصل سوم خندوانه بود که حضورش با استقبال زیادی همراه شد. این کاراکتر چطور شکل گرفت و شما چه راهی را طی کردید تا به خندوانه بیایید؟

سال 91، در تاتر شهر همین شخصیت «استاد کهنمویی» را در نمایشی اجرا کردم خودم متن آن را نوشته بودم و همه آیتم های آن با هم جلو می رفت و استاد کهنمویی درس می داد، البته با خندوانه مقداری متفاوت بود. رامبد جوان آن موقع آمد تاتر شهر، این اجرا را دید و از همان موقع ما با همدیگر دوست شدیم. آن زمان رامبد مشغول انجام کاری برای شبکه پنج بود. از من خواست در آن کار با او همکاری کنم، من هم قبول کردم و آن کار را با هم انجام دادیم. مدتی بعد در تالار حافظ تئاتری اجرا رفتم که در آن نقش دلقک یا همان جوکر را داشتم. وقتی رامبد کار را دید با من تماس گرفت و گفت می خواهم کاری را شروع کنم به نام «خندوانه» و دلم میخواهد من و تو با هم به صورت دو نفری اجرایش کنیم.

*در ابتدای فصل یک؟

بله. این اتفاق زمانی افتاد که هنوز فصل اول هم شروع نشده بود. خیلی از این پیشنهاد خوشم آمد و رفتم استودیو را دیدم. حتی در یک قسمت، بین تماشاچی ها نشستم و قرار بود رامبد بپرسد کسی انتقادی ندارد و من وارد استیج شوم. سه بار پرسید و من انگار لال شده بودم، هیچ چیز نگفتم چون فکر می کردم اگر چیزی بگویم باید تا اخرش بروم. رامبد بیرون از استودیو پرسید چرا هیچ کاری نکردی؟ گفتم نمی خواهم باشم.

*خب چرا؟ از فضا خوشتان نیامد یا ترسیدید نتوانید؟

همان زمان یک کار تئاتر داشتم و از طرفی فکر میکردم با حضورم در خندوانه ممکن است اتفاق خوبی نیافتاد برای همین به رامبد جوان گفتم، نه! او هم از من خواست کسی را به جای خودم بفرستم که «نیما شعبان نژاد» را معرفی کردم که آن زمان برای من در یک فیلم کوتاه بازی می کرد.

*حالا از اینکه آن زمان این پیشنهاد را رد کردید پشیمان نیستید؟

نه، چون اتفاقا در فصل دوم هم برای مسابقه کمدین برتر وقتی به من پیشنهاد دادند من رد کردم و نرفتم.

* پیشنهاد نشد یا خودتان نخواستید؟

من یک سابقه پانزده ساله در تئاتر دارم و تا مقطع دکتری فلسفه هنر تحصیلات کردم. برای همین، انجام هر کاری برایم ساده نیست. اگر زمانی کاری انجام بدهم که بعدش متوجه شوم سطح خوبی نداشته، واقعا ناراحت مي شوم که چرا این کار را انجام داده ام. در این سال ها خیلی از این طیف کارها به من پیشنهاد شده، از جمله مجری گری چند برنامه مختلف که همه  را رد کردم.به همین دلیل در مسابقه استند آپ کمدی فصل دوم شرکت نکردم چون فکر می کردم در حالت رقابتی آدم مجبور است یک کارهایی را براساس عجله جلو ببرد و خیلی خوب از کار در نمی آید.

*خب نهایتا چه اتفاقی افتاد که با کاراکتر استاد کهنمویی وارد خندوانه شدید؟

شخصيت استاد كهنمويي كه در تئاتر شهر اجرا مي كردم، دقيقا شبيه اين استاد كهنمويي نبود البته با همين گريم بود.چند نفر به من گفتند كه اين كاراكتر حيف است چون اين كاري كه انجام مي دهي مدل استندآپ هايي است كه در خارج از كشور اجرا مي شود.

*شما تجربه زیادی دراجرای نمایش داشتید اما در «خندوانه» مجبور شدید کار جدیدی را تجربه کنید. اینجا می‌بایست هم بيننده تلويزيون را راضي نگه داريد و هم تماشاچي داخل استوديو. اين برايتان سخت نبود؟

بله دقيقا. استرس اين كار زياد بود. مخصوصا سر فصل سوم كه استوديو اينقدر بزرگ شد. اولين باري كه وارد سن شدم، ته دلم خالي شد چون از اين طرف تا آن طرف بين 500 تا 600 نفر نشسته بودند. مسله دیگر این است كه تماشاچي تئاتر، به میل خودش بليط مي خرد و مي آيد نمایش را ببیند اما تماشاچيان خندوانه فقط میخواهند کار خوب ببینند. مخصوصا مقابل كمدين هايي كه نمي شناسند گارد دارند. ضمن اینکه بعد از مسابقه استندآپ‌ها، توقعات همه بالا رفته بود. انگار تماشاچي ها توی چشمم نگاه می‌کردنند و مي گفتند ببينيم مي تواني ما را بخنداني يا نه؟ در اين ميان اگر نخندند آدم خودش را مي بازد.

*راضی نگه داشتن رامبد جوان هم سخت بود؟

نه اصلا! رامبد خيلي كاراكتر كهنمويي را دوست داشت و منصفانه اش اين است كه رامبد جوان به من كامل ميدان داد و گفت هركاري كه دوست داري انجام بده و هرچيزي كه مي خواستم در اختيارم قرار داد.

*استاد كهنمويي شخصيت جذابی بود اما حیف شد که از آن در تبليغات دمنوش‌ها استفاده کردید. اين شخصيت مي توانست همانطور به راه خودش ادامه دهد.

من به عنوان استاد كهنمويي در استوديو داشتم كار خودم را انجام مي دادم و خوشحال بودم بابت اين كار. تا اينكه قضيه دم نوش ها پيش آمد. واقعا قلبا راضي به اين كار نبودم اما به سه دليل اين كار را پذيرفتم. اول اينكه بارها به رامبد جوان «نه» گفته بودم و احساس كردم بد مي شود كه هر كار از من مي خواهند نه بگويم. دليل دوم اين بود كه گفتند رويكرد تبليغاتي ندارد و قرار نيست اسمي از برند خاصي ببريد. فقط اسم دمنوش به صورت زیرنویس با يك سامانه پيامكي اعلام می‌شود. دليل آخر هم اين بود كه گفتند به لحاظ مالي،من را تامين خواهند كرد. البته من هيچ قراردادي با خندوانه نداشتم. از يك جايي به بعد دیدم بازخورد مردم خيلي بد است. اصلا دوست نداشتند و مدام می‌پرسیدند كه چرا اين كار را پذيرفتي؟

*پس چرا کار را ادامه دادید؟

بعد از نزديك به پانزده قسمت كه ضبط شده بود، با تهيه كننده صحبت كردم و گفتم من پولي نمي خواهم اما ديگر نمي آيم. 10 روز كار متوقف شد اما بعد به من گفتند كه نمي شود و شبكه بودجه اين كار را نمي پذيرد و بايد بيايي و كار را تمام كنيد. من هم گفتم با اينكه آدم پولكي نيستم اما يك رقمي براي من در نظر بگيريد و به حساب من بريزيد تا حداقل يك دلخوشي براي اين كار داشته باشم. مگر آدم چقدر مي تواند در مورد دمنوش حرف بزند و مردم هم اينقدر ناراضي هستند.آن ها هم قبول كردند، اما پس از مدتي ديدم بر خلاف توافق با تهیه کننده، مبلغ بسیار ناچیزی ریختند و من هم ديگر نرفتم. كار به اينجا كه رسيد ،رامبد به من زنگ زد و گفت بروم و برنامه را تمام كنم و من به احترام رامبد  رفتم و برنامه را تمام كردم، اما بعدش پولی پرداخت نشد .

*”خندوانه” برنامه بزرگي است و خيلي راحت مي توانست باعث شهرت شما شود، اما با اين گريم سنگيني كه داريد حتي در كوچه و خيابان شناخته نمي شويد.

شهرت “خندوانه” برايم مهم نبود. من اينجوري راحت تر هستم وقتی يك تیاتر بازي يا كارگرداني می كنم دو هزار تماشاچي ببينند و راضی باشند ، حالم خوب است، تا اينكه بيست ميليون من را ببينند. اگر مي خواهم يك كار تصويري انجام بدهم،ترجيح مي دهم يك فيلم بسازم يا فيلم بازي كنم، چون من در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد  کارگردانی سینما و تیاتر خواندم. همين حالا در حال نوشتن یک فیلم نامه بلند هستم و به دنبال تهیه کننده می گردم و براي يك ماه آينده دارم آماده مي شوم براي  تمرین یک نمایش جدید.حتي  امسال یک فيلم كوتاه و  بلند كار كردم كه به جشنواره رفته و من با اينكه هيچ پولي از آن نگرفته ام باز هم خوشحالم.

استاد کهنمویی
محمد زیکساری با گریم “استاد کهنمویی”



انتقاد مهران مدیری از تبلیغات غلط افزایش جمعیت⇐به‌جای نصب بیلبورد، اقتصاد جامعه را احیاء کنید

سینماژورنال: در شرایطی که در سالهای اخیر مدیران بالادستی کشور سعی زیادی کرده اند که با تبلیغات گل درشت چه در محیط‌های شهری چه در رسانه ملی شهروندان را به افزایش جمعیت سوق دهند اما مشکلات اقتصادی جامعه همچنان بزرگترین سدّراه افزایش جمعیت است.

به گزارش سینماژورنال این موضوعی بود که مهران مدیری در “دورهمی” بر روی آن دست گذاشت و به نقد آن پرداخت.

مدیری که برنامه اخیر “دورهمی” را با موضوع “بچه” روی آنتن برده بود در کنار اجرای یک استندآپ کمدی در این باره انتقادات خود را نسبت به روش تبلیغات و نوع مدیریت مدیران برای بهبود این حوزه ابراز کرد و اظهار داشت: باید به جای تبلیغات بدون مفهوم، سیاستهای تشویقی را در عملکرد مدیران ببینیم؛ حتی اگر هزینه‌‎ها دو برابر شود.

مدیری در ادامه افزود: بیلبوردهای تبلیغاتی برای تشویق مردم جهت بچه‌دار شدن بسیار ضعیف عمل می‌کند. بیایید به جای هزینه‌هایی که صرف بیلبوردهای تبلیغاتی می‌کنید، اقتصاد جامعه را احیاء کنید تا مردم بتوانند به راحتی بچه‌دار شوند.




مجری زنی که رامبد جوان به او گفت “خودشیرین”+عکس

سینماژورنال: “خاله شادونه” پس از دریافت لوح برنامه «خندوانه» آن را بر سرش گذاشت و دقایق پایانی حضور در استودیو را به همان حالت طی کرد!

به گزارش سینماژورنال شامگاه پنجشنبه، ۳۱ شهریور، خاله شادونه (ملیکا زارعی) مهمان برنامه «خندوانه» شد.

ملیکا زارعی در توضیح چرایی انتخاب نام خاله شادونه گفت: «سال ۸۳ زمانی که تولید برنامه «باغ شادونه» شروع شد، نویسندگان این برنامه به دنبال اسمی برای مجری آن گشتند. آن‌ها در جست‌و‌جوی نامی بودند که علاوه بر شیرین‌ بودن، کمتر شنیده شده باشد. در نهایت اسم شادونه انتخاب و قرار شد برنامه‌ای در ۳۴ قسمت تولید شود.»

خاله شادونه در مورد محدود نشدن برنامه «باغ شادونه» به ۳۴ قسمت ادامه داد: «استقبال مخاطبان از «باغ شادونه» باعث شد پخش این برنامه به مدت پنج سال از شبکه یک و سه سال از شبکه دو ادامه پیدا کند.

ملیکا زارعی که خواهر مریلا زارعی است در پاسخ به این سوال که در دوران مدرسه چگونه دانش‌آموزی بوده است گفت: «من همین که معلم وارد کلاس می‌شد خودم را معرفی می‌کردم و سلام می‌دادم. چون صدایم خاص بود همیشه معلم‌های پرورشی از من می‌خواستند نیایش‌های صبحگاهی را سر صف بخوانم.»

در واکنش، رامبد جوان به شوخی افزود: «پس جزو بچه‌هایی بوده‌اید که بقیه به آن‌ها می‌گفتند خود‌شیرین!»

ملیکا زارعی در "خندوانه"
ملیکا زارعی در “خندوانه”



دستمزد رامبد جوان برای “خندوانه” فاش شد⇐شبی ۳۰ میلیون

سینماژورنال: در ماههایی که هیاهوی فیش‌گیت همه جا را درنوردیده و از سیاست به سینما هم کشیده شده حالا روزنامه “هفت صبح” دستمزد رامبد جوان برای حضور در “خندوانه” را فاش کرده است.

به گزارش سینماژورنال این روزنامه که منبع اطلاعاتش را افراد مطلع دانسته است از این گفته که رامبد جوان برای هر شب اجرای “خندوانه” چیزی حدود 30 میلیون تومان می گیرد.

گویا این مبلغ جمع دستمزد او از تلویزیون و نیز پولی است که حامیان مالی برنامه برای تولید “خندوانه” وسط گذاشته اند. در واقع بخش عمده این پول توسط حامیان مالی برنامه به رامبد جوان پرداخت می‌شود.

پیش از این میزان دریافتی مهران مدیری از “دورهمی” 30 میلیون عنوان شده بود اما هاشم رضایت یکی از تهیه کنندگان برنامه این طور واکنش نشان داده بود که هیچ وقت مهران مدیری 30 میلیون تومان دریافت نمی‌کند.




پس از جدایی محمدرضا شهیدی‌فر⇐بهروز بقایی هم به دلیل مشکلات مالی قید “خندوانه” را زد

سینماژورنال: فصل اخیر “خندوانه” علیرغم تلاشهای رامبد جوان و جناب خان هنوز که هنوز است نتوانسته به اندازه فصل پیشین توجهات را جلب کند.

به گزارش سینماژورنال بعد از جدایی محمدرضا شهیدی فر مجری توانای تلویزیون از اتاق فکر “خندوانه” که البته سبب ساز افتی محسوس در انتخاب مهمان و سوژه برای سرگرم کردن مخاطب شد اخیرا بهروز بقایی نیز از این برنامه جدا شده است.

بهروز بقایی که به عنوان گزارشگر به تهیه آیتمهای گزارشی از استانهای مختلف ایران برای “خندوانه” مبادرت می کرد جدایی خود را از “خندوانه” به دلیل مشکلات مالی دانسته است.

بهروز بقایی در این باره به “ایسنا” گفت: به دلیل مشکلات مالی و عدم توافق با تهیه‌کننده‌ این برنامه، در سری تازه حضور ندارم.

بهروز بقایی از اولین کسانی بود که با آگاهی از استعدادهای رامبد جوان در بازیگری شرایط حضور او در تلویزیون را فراهم کرده بود و در زمان کهولت بقایی هم این رامبد جوان بود که از حضور او در “خندوانه” استفاده کرد.




بی‌مزه‌ترین بازیگر تلویزیون: مسئول انتخاب مهمان برای “دورهمی”؟+عکس

سینماژورنال: انتقاداتی که بهاره افشاری بازیگر تلویزیون به سانسور سخنانش در “دورهمی” و حذف حدود 20 دقیقه از صحبتهایش داشت باعث شد پای علی اوجی هم به قضیه انتخاب مهمان برای این برنامه باز شود.

به گزارش سینماژورنال علی اوجی که کارش را با مدیریت برنامه های برخی خوانندگان پاپ و از جمله رضا یزدانی آغاز کرده بود در ماههای اخیر به واسطه اعتماد مهران مدیری به عنوان بازیگر در سریال “درحاشیه” ایفای نقش کرد و  بعد از آن رامبد جوان از او به عنوان كمدين براي بخش استندآپ كمدي دعوت كرد.

حالا و با گلایه های بهاره افشاری شنیده های قبلی مبنی بر نقش علی اوجی در انتخاب مهمان برای برنامه “دورهمی” پررنگ شده است.

شاید یکی از دلایلی که در برنامه های اخیر “دورهمی” همه جور بازیگری فارغ از سطح کیفی شرایط حضور در برنامه را پیدا می کنند داشتن رابطه با همین مسئول انتخاب مهمان است.

جالب است که اردیبهشت امسال و برمبنای نظرسنجی “همشهری جوان” علی اوجی در کنار برخی دیگر از بازیگران تلویزیون مانند نعیمه نظام دوست و مهران رنجبر به عنوان بی‌مزه ترین بازیگر تلویزیون انتخاب شده بود.

اینکه بی مزه ترین بازیگر تلویزیون تا حد مسئول انتخاب مهمان برای برنامه ای پیش می رود که مهران مدیری همه کاره آن است جای تعجب دارد.

علی اوجی
علی اوجی



رامبد جوان یک کمدی تازه می‌سازد⇔با حضور ۱۶ بازیگر خاطره‌انگیز دهه هفتاد

سینماژورنال: رامبد جوان قصد دارد یک کمدی با حضور بازیگرانی بسازد که در دهه هفتاد و دوران کودکی بازیگری را تجربه کردند ولی بعد از آن به بازی گرفته نشدند.

به گزارش سینماژورنال در تازه ترین برنامه “خندوانه” رامبد جوان میزبان تعدادی از این بازیگران بود؛ مهران ضیغمی، امین زمانی، کاوه آهنگر، شهنام شهابی، مهسا ملاپور، امیر محمدزاده و میرفرخ هاشمیان که در کودکی وارد دنیای بازیگری شدند، از جمله این بازیگران بودند.

این بازیگران هر کدام در کودکی در فیلم‌های تأثیرگذاری بازی کرده‌ بودند و بیشتر درددل آنها این بود که در کودکی همه آنها را می‌شناختند، اما الان فراموش شدند. اکثر این بازیگران مشغول کار غیر از بازیگری هستند و علاقمند به حضور دوباره در عرصه بازیگری بودند.

اشکان اشتیاق، علیرضا رییسی، حمیدرضا مرادی، آیدا تبیانان، مهدی باقربیگی به همراه پسرش، منا غمخوار، عدنان عفراویان، علی صادقی و بابک بادکوبه گروه دوم این بازیگران بودند که در بخش دوم “خندوانه” حضور یافتند.  آنها هم از سختی بازیگری در سن کودکی گفتند و اینکه بعدتر کسی آنها را زیاد تحویل نگرفته است.

رامبد جوان در کنار گفتگو با این گروه بازیگران و مرور خاطرات آنها، به این 16 بازیگر قول داد فیلمنامه کمدی جذابی بنویسد و تا سال آینده فیلم سینمایی جدید خود را با تمام این بازیگران کارگردانی کند.




کارگردان “قرمز” با نگارش یادداشتی مطرح کرد⇐بر روی “جناب خان” و صداپیشه‌اش سرمایه‌گذاری کنید

سینماژورنال: “خندوانه” هرچند در هفته های اخیر افت محسوسی نسبت به روزهای موفق خود داشته است اما همچنان “جناب خان” است که توانسته بخش عمده ای از بار سرگرم سازی این برنامه را برعهده داشته باشد.

به گزارش سینماژورنال فریدون جیرانی کارگردان و نویسنده سینما و صاحب آثاری مانند “قرمز”، “شام آخر”، “آب و آتش”، “قصه پریا” و “من مادر هستم” در یادداشتی با عنوان «از جمع عروسک‌ها تا عروسک تنها» که در “ایسنا” منتشر شده، ضمن مرور تاریخچه برنامه های عروسکی در تلویزیون به پدیده “جناب خان” پرداخته است.

متن کامل یادداشت جیرانی را بخوانید:

عروسکهایی که می رقصاندند

ورود عروسک‌ها به برنامه‌های تلویزیون اگر چه مسبوق به سابقه بود و قبل از انقلاب کارهای عروسکی راه افتاده بود، اما در دهه‌ی 60 عروسک‌ها بهانه‌ای شدند تا تلویزیون خشک و عبوس آن روزها را تغییر دهند. زمان جنگ بود و مسئولان تلویزیون از تولید برنامه‌های شاد پرهیز داشتند و اصلا در آن تاریخ محدوده‌ی برنامه‌های شاد روشن نبود.

در چنین وضعیتی عروسک‌هایی از دل جُنگی بیرون آمدند که مجموعه‌ی “مدرسه‌ی موش‌ها” را شکل دادند، ترانه را با اندکی حرکات موزون با عروسک آوردند، آن هم در فضایی که واژه “ترانه” در رادیو و تلویزیون گفته نمی‌شد. ترانه‌ای که در مدرسه‌ی موش‌ها خوانده شد، گر چه شعر ساده‌ای برای بچه‌ها داشت اما ریتم تند موسیقی آن می‌توانست همراه با حرکات نیمه موزون عروسک‌ها، بچه‌ها را برقصاند، شادی که مجموعه‌ی مدرسه موش‌ها و بعد فیلم “شهر موش‌ها” با عروسک‌ها آوردند گر چه کنترل شده بود، اما در آن تاریخ، در آغاز دهه‌ی 60 اتفاق مهمی بود، چرا که رادیو و تلویزیون آن قدر احتیاط می‌کرد که واژه‌ی “سرود” را به جای ترانه به کار می‌برد.

راه گریزی برای عبور از ممیزی

درست در آغاز دهه‌ی 70 عروسکی که از دل برنامه‌ی جقجقه و فرفره بیرون آمد، بیش از یک دهه مردم و بچه‌ها را سرگرم کرد. عروسکی که راه گریزی می‌شد برای عبور از ممیزی‌های تلویزیون و سینما که بعد از تغییر وزیر ارشاد و مدیرعامل تلویزیون سخت‌تر شده بود. عروسکی که باز فضای تلویزیون و بعد سینما را بازتر کرد. فقط کلاه قرمزی در آغاز آن دهه می‌توانست آوازی شبیه آواز “فردین” در اتوبوس بخواند و بچه‌ها را در سالن سینما به دست زدن وادارد، آن هم در شرایطی که در مراسمی اگر دست می‌زدند یک نوع اعتراض بود به کسانی که مخالف دست زدن بودند.

نمی‌توان خلاقیتی که پشت شکل‌گیری این عروسک‌ها وجود داشت و بعد تخیلی که در نگارش متن و صداپیشه‌گان عروسک‌ها دیده می‌شد نادیده گرفت. این خلاقیت و تخیل قابل تحسین حتماً در موفقیت عروسک‌ها نقش اساسی داشته است. اما وقتی در دوره‌ی اصلاحات کلاه قرمزی از شرایط تاثیر نگرفت و فیلم ساخته شده در این دوران (کلاه قرمزی و سروناز) ارجحیتی بر “کلاه قرمزی و پسرخاله” تولید قبل از اصلاحات نداشت، این تحلیل را که عروسک‌ها از دل ممیزی بیرون آمدند و محصول محدودیت‌ها هستند، بیشتر جا انداخت. بویژه اینکه تنوع عروسک‌ها در کلاه قرمزی بعد از دوره‌ی اصلاحات شکل گرفت و مهم‌تر از آن تحول برنامه همراه این تنوع در بسته‌ترین شرایط تلویزیون اتفاق افتاد. بعد از وقایع سال 88 تلویزیون احتیاط‌های خود را چند برابر کرد. در چنین شرایطی خلاقیتی قابل تحسین در کنار هم قرار دادن عروسک‌ها در برنامه‌ای که برای کودکان ساخته شده بود، بزرگسالان را نیز کنار کودکان نشاند. دیگر عروسک‌ها تنها ترانه نمی‌خواندند و حرکات موزون انجام نمی‌دادند، آن‌ها حرف‌های خانوادگی را به نمایش می‌گذاشتند. برخوردهایی که ساده بود اما در همان شکل ساده عمقی به یک برنامه‌ عروسکی بخشیده بود. در دل این تحول، حرفه صداپیشگی رشد سریع کرد و آمدند صداهایی که به عروسک‌های کنار کلاه قرمزی جان تازه دادند.

هیچ کس فکرش را نمی کرد

هیچکس فکر نمی‌کرد عروسکی که از برنامه‌ی ناموفق “کوچه مروارید” به “خندوانه” می‌آید، بتواند نبض برنامه را در اختیار گیرد و بر محبوبیت برنامه بیفزاید و بشود آیتم جذاب برنامه. تردیدی نیست که در آن تاریخ برنامه‌ی خندوانه داشت به یک برنامه‌ی مهم و تاثیرگذار تبدیل می‌شد. که حضور در یک برنامه‌ی مهم و تاثیرگذار می‌توانست به موفقیت شرکت‌کننده اضافه کند، اما حضوری موثر نه هر حضوری. عروسکی که از کوچه مروارید به نام “جناب خان” به خندوانه آمد، در همان برنامه نخست توانست برای خود هویتی دست و پا کند. این هویت با استفاده‌ی درست از لهجه‌ی جنوبی، سادگی و لاف جنوبی‌ها توأماً، آواز جنوبی با خنده‌های بسیار بامزه به دست آمد. شوخی‌های مناسب با اسم “رامبد” که مجری برنامه بود و اسم برنامه، هویت عروسک را با شروعی خوب تکمیل کرد. شروعی که حکایت از هوش و درایت صداپیشه‌ی عروسک داشت که می‌دانست آغاز دهه‌ی 90 است و برنامه‌ای است کاملا متفاوت از همه‌ی برنامه‌ها و باید به‌روزتر از بقیه عروسک‌های پیشین عمل کند. ورود عروسک جناب‌خان به برنامه‌ی خندوانه شکل افتتاحیه‌ی یک فیلم جذاب را داشت که در همان دقایق اول قهرمانش را خوب معرفی می‌کرد.

به اعتقاد نگارنده این یادداشت آنچه عروسک “جناب خان” را متفاوت می‌کرد، شکل و فرم برنامه‌ای بود که اصلا به اتکای حضور عروسک طراحی نشده بود.

“مدرسه موش‌ها” و “کلاه قرمزی” اصلا برنامه‌هایی متکی به عروسک یا عروسک‌ها بودند. به همین دلیل عروسک خندوانه در عین اینکه می‌خواست با شوخی و خنده و آواز شباهت‌هایی با عروسک‌های ماقبل خودش داشته باشد، اما دیگر عروسکی نبود که به خاطر عبور از ممیزی وارد فانتزی شود، بلکه عروسکی بود جدی، باهویت و به‌روز، که وظیفه‌اش عبور از خطوط قرمز ممیزی‌های تلویزیون نبود که برنامه‌ی خندوانه اصلا از این خطوط قرمز عبور کرده بود.

بر روی این چهره سرمایه گذاری کنید

“محمد بحرانی” صداپیشه عروسک “جناب خان” متولد 1360 است و لیسانس بازیگری دارد و فوق لیسانس کارگردانی. در چند فیلم بازی کرد. که البته نقش‌هایش مهم نبوده است.

اما صدایش در کلاه قرمزی به جای ببعی و آقوی همسایه در ذهن‌ها مانده است. عروسک جناب خان با مجموعه‌ی “کوچه مروارید” به تهیه‌کنندگی و کارگردانی “سعید سالارزهی” معرفی شده است. مجموعه‌ای نوشته‌ی محمد نادری که برای نمایش خانگی با شرکت رامبد جوان و علیرضا خمسه در سال 93 برای شبکه نمایش خانگی ساخته شده است. این مجموعه که برای مخاطبان کودک و نوجوان تولید شده عروسک‌های مختلف داشته که یکی از عروسک‌های آن جناب‌خان بوده است. محمد بحرانی چهره‌ی بسیار مستعدی است که بیشتر از جناب خان می‌توان روی او سرمایه‌گذاری کرد و این عروسک موفق را در کارهای بیشتری حتی سینما به کار گرفت.




صداپیشه “جناب خان”: به‌اندازه دنیا خسته‌ام/بخش زبانی مغزم مختل شده!

سینماژورنال: محمد بحرانی که زمانی با صداپیشگی عروسکهای “ببعی” و “آقای همساده” در مجموعه “کلاه قرمزی” تواناییهای خود را نشان داد حالا مدتهاست که به عنوان صداپیشه “جناب خان” از مجموعه “خندوانه” شناخته می شود.

به گزارش سینماژورنال بحرانی توانسته با بداهه هایی که بیش از هر چیز برآمده از تجربیات قبلی و البته توانایی اش در صداسازی برای عروسکهاست مخاطبان بسیاری را برای “جناب خان” پیدا کند با این حال این درگیری فراوان با این شخصیت آن طور که خودش به “شرق” گفتته اسباب خستگی اش را هم موجب شده است.

بحرانی در این باره می گوید:  “جناب‌خان” زندگی من را گرفته، یعنی به اندازه دنیا خسته‌ام. ما به قصه احتیاج داریم و جناب‌خان همیشه باید با دست پر و با موزیک جدید در برنامه آماده باشد، حقیقت این است که من یک نفرم و آن‌قدر با لهجه‌های مختلف حرف زدم که بخش زبان مغزم مختل شده است.

وی ادامه می دهد: درحال‌حاضر بسیاری از «ان‌جی‌او»‌ها یا مراکز خیریه یا حتی کسانی که به بیماری‌های خاصی مبتلا هستند، دوست دارند جناب‌خان حرفشان را بزند و خب، طبعا همه اینها ممکن نیست و چون تم برنامه خنده و شادی است باید در زمان‌هایی گفتن برخی از مسائل جدی و حیاتی با خنده ترکیب شود. جناب‌خان رسما یکی، دو سال زندگی من را گرفته است. آن‌قدر که فرصت کافی برای دیدن خانواده‌ام ندارم. اما خوشبختانه جناب‌خان مستقل از من زندگی می‌کند و راستش درحال‌حاضر پیش‌بینی خاصی برای آینده‌اش ندارم.

محمد بحرانی در کنار جناب خان
محمد بحرانی در کنار جناب خان




خاطره‌نگاری خواننده “آهای خوشگل عاشق” از عشق‌های مکرر و نافرجامش و تهدید ابتلا به سرطان

سینماژورنال: فریدون آسرایی خواننده ای که بعد از مدتها اقامت در خارج از کشور و همکاری با چهره‌هایی نظیر رامین زمانی و کامران و هومن جعفری در گروه “پرواز”، به هنگام بازگشت به ایران با انتشار آلبوم “غریبه” و قطعه “گل هیاهو” با مطلع “آهای خوشگل عاشق” به یک باره در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت با حضور در “خندوانه” به روایت عشقهای نافرجامش و البته تهدید ابتلا به سرطان پرداخت.

به گزارش سینماژورنال آسرایی با اشاره به کنسرتهای مکرر ماههای گذشته اش و با بیان اینکه پس از 30 اجرای پشت سر هم به حنجره اش فشار وارد شده، گفت: وقتی به دکتر مراجعه کردم به من گفته شد که با این اوضاع نزدیک به سرطان حنجره هستم، ولی بعد داروهایی را مصرف کردم و سه روز هم به دستور پزشک حرف نزدم که مشکل مرتفع شد.
مدام عاشق شدم و یک بار هم نامزد کردم
وی با اشاره به تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی در فیلیپین و مهاجرت به کانادا اظهار داشت: وقتی که وارد کانادا شدم، آن جا در یک مکانیکی کار کردم و بعد مدتی به کار پیتزا رسانی مشغول بودم. بعد هم نامه رسانی کردم و کم‌کم تاکسی خریدم تا اینکه یک رستوران زدم.
خواننده آهنگ «گل ناز» ادامه داد: مابین این اتفاقات عاشق شدم و بعد ترک عشق کردم و از آن جا رفتم. پس از این‌ها یک بار در کانادا نامزد کردم که به هم خورد و به ایران برگشتم. در این جا بعد از مدتی عاشق شدم و آهنگ «خوشگل عاشق» را برای او خواندم، اما پس از مدتی وی به خارج رفت و اینجا بود که «خداحافظ» را خواندم و بعد «سلام» و والسلام.
آسرایی ادامه داد: از 50 سالگی به بعد دیگر عشق را ترک کردم ولی پدر و مادرم هستند و من واقعا عشق را از مادرم یاد گرفتم، چرا که به نظرم مادر تنها عاشق واقعی است که در هر شرایطی به علاقه اش پایبند است.

 




بی‌پولی؛ مانع انتشار آلبوم بازیگر نقش “جلال همتی” در “نهنگ عنبر”!+عکس

سینماژورنال: سپند امیرسلیمانی بازیگری که در زمینه موسیقی هم صاحب تجربیات است و البته در کمدی “نهنگ عنبر” در نقش یکی از خوانندگان کوچه بازاری لس آنجلسی به نام جلال همتی ایفای نقش کرده بود از بی پولی گریبانگیرش برای انتشار آلبوم سخن گفت.

به گزارش سینماژورنال سپند امیرسلیمانی که در ماههای اخیر  2 قطعه به نامهای «دل بده» و «شب پاییز» منتشر کرده است در این باره به “فیلمنت” گفت: خیلی دوست دارم آلبومم منتشر شود، ولی کمی تنبل و البته بی پول هم هستم، ولی واقعا می خواهم این کار را جدی انجام بدهم چون همیشه در خواندن جدی بودم.

وی افزود: من زمانی که کنکور شرکت کردم موسیقی امتحان دادم، ولی بازیگری قبول شدم و همیشه به موسیقی علاقه داشتم و ساز می زدم، ولی شاید این تک آهنگ ها برای اینکه نظر مخاطب را متوجه بشوم و ببینم چه چیزی دوست دارد بهتر باشد.

بازیگر فیلم «نان، عشق موتور هزار» با اشاره به 2 قطعه «دل بده» و «شب پاییز» گفت: «دل بده» یک کار  ضربی خوانی است و اولین بار در برنامه “رادیو هفت” به مناسبت چهلم زنده یاد مرتضی احمدی پخش شد، اما «شب پاییز» یک کار اسلو راک است و من بازخورد خوبی از انتشار این تک آهنگ دیدم و شاید 70 تا 80 درصد مخاطبان راضی بودند و 10 درصد هم راضی نبودند، 10 درصد هم فحش دادند.

وی در پاسخ به این سوال که چرا تاکنون نتوانسته برای انتشار آلبومش سرمایه گذار پیدا کند، گفت: متاسفانه تا بحال دنبال اسپانسر نرفتم و شاید این بخاطر تنبلی باشد، البته برخی از اسپانسرها انتظاراتی دارند که با روحیات من سازگار نیست، مثلا شبیه یک خواننده لس آنجلسی بخوانم که سبک کارم با آن شخص هماهنگ نیست.

سپند امیر سلیمانی درخصوص کار جدیدش گفت: تک آهنگی به نام «بخندیم» را قرار است به زودی منتشر کنیم و فکر می کنم اولین رونمایی این قطعه در برنامه “خندوانه” باشد؛ شعر این قطعه را مهدی ایوبی سروده است.

سپند امیرسلیمانی در "نهنگ عنبر"
سپند امیرسلیمانی در “نهنگ عنبر”



رپورتاژ “خندوانه” برای کنسرت حافظ ناظری/پای یک اسپانسر مشترک در میان است

سینماژورنال: حضور حافظ ناظري به عنوان مهمان یکی از تازه ترین برنامه های «خندوانه» شبهه برانگیز به نظر می رسد آن هم در فاصله ای اندک با کنسرت این خواننده.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “هفت صبح” فرزند شهرام ناظري وقتی روبروي رامبد جوان نشست، از گذشته اش گفت ، درباره سبك كاري اش و تفاوت آن با پدر حرف ها زد ، آواز خواند ‌، كليپ هايي از او روي آنتن رفت و در پايان جشن تولدش در استوديو برگزار شد!!!

به اصل اين مهماني نمي توان خرده گرفت كه چرا يك خواننده جوان به برنامه دعوت شده و مثلا فلان خواننده دعوت نشده.

اين هم پذيرفتني نيست كه حافظ ناظري هنوز تحت تاثير پدر قرار دارد و حتي كنسرت هايش را با او برگزار مي كند. بايد پذيرفت هر كس مرام و شيوه اي دارد و اصلا اين كه چرا حافظ ناظري برخلاف همايون شجريان زير نام پدر هست ، بحثی جداست.

حتما اهالي «خندوانه» مي توانند پاسخ دهند كه يكي از رسالت هاي برنامه معرفي بيشتر چهره هاي هنري است و دعوت از ناظري هم در اين راستا تعريف مي شود.

رپورتاژ براي كنسرت ناظري؟

پس تا اين جا ايرادي نبايد گرفت؛ قصدی وجود ندارد که بگوییم چرا خواننده ها و آهنگسازان بنام و معتبرتر و اصلا خود شهرام ناظري به «خندوانه» دعوت نشده اند.

مشكل از جايي شروع مي شود كه برنامه به شكلي كاملا آشکار كنسرت چند هفته آينده حافظ و شهرام ناظري را تبليغ مي كند.

تبليغ كنسرت به عنوان يك امر فرهنگي خيلي هم خوب است و جاي تحسين دارد منتهي ايراد وقتي است كه احساس شود پاي اسپانسر مشترك در ميان است.

اپراتور تلفن همراه هم اینجاست و هم آنجا

به زبان ساده حرف بزنيم : حافظ ناظري در چند هفته آينده به همراه پدرش كنسرت برگزار مي كند ؛ اسپانسر اين كنسرت يكي از اپراتورهاي تلفن همراه است. يعني همان كه حامي مالي «خندوانه» هم هست!!!

در طول برنامه بارها اسم اين اپراتور به ميان آمد و در انتهاي برنامه جوان و ناظري در تمجيد از آن حرف زدند. طوري كه به بيننده اين طور القا مي شد كه اپراتور مذكور، براي تبليغ كنسرت خودش ، جناب حافظ ناظري را به برنامه آورده .
يعني خود را مالك «خندوانه» مي داند و اين حق را براي خود قائل است كه هر جا اسپانسر مي شود در «خندوانه» تبيلغ كند.

حد مالكيت برنامه تا كجاست و آيا در آينده شاهد چنين اتفاقاتي خواهيم بود؟!

و يك سوال ديگر ، چرا حافظ ناظري بايد در آستانه برگزاري كنسرت مهمان «خندوانه» شود؟‌ آيا اين حق براي بقيه خواننده ها محفوظ است يا هر كس حامي مالي اش اپراتور فلان باشد سهمي از تبيلغ خواهد داشت؟




تازه‌ترین توضیحات رامبد جوان درباره تولید فیلم سینمایی “من و جناب خان” و وضعیت اکران “نگار”

سینماژورنال: چندی قبل خبری رسید مبنی بر آن که رامبد جوان قصد دارد یک فیلم سینمایی با حضور جناب خان و با عنوان “من و جناب خان” را بسازد؛ فیلمی که در آن با برخی مفاهیم روز و از جمله داعش شوخی خواهد شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال رامبد جوان که این روزها همچنان درگیر “خندوانه” است درباره وضعیت تولید این فیلم کمدی به “باشگاه خبرنگاران” گفت: طبق برنامه ریزی‌های انجام شده در سال ۹۶  این فیلم را کلید خواهیم زد.

رامبد جوان پیشتر درباره “من و جناب خان” گفته بود: فیلمنامه، ماجرای من و جناب خان است و به نظرم  موقعیت درخشانی در درام و شخصیت پردازی ست. به‌خصوص در جهان امروز از آن قصه‌ها خواهد شد که به نظرم خیلی می‌تواند تکان‌دهنده باشد، چون همه‌چیز در آن وجود دارد؛ داعش می‌آید وسط، بحث جنگ می‌آید وسط، صلح هم هست. در کل ابعاد خیلی جذابیت دارد. در حال حاضر سناریوی آن در حال طراحی و نگارش است اما برنامه‌ریزی دقیقی برای شروع این اثر سینمایی نداریم.

رامبد جوان که یک فیلم با عنوان “نگار” را هم آماده اکران دارد درباره این فیلم گفت:  این فیلم اکران را نمی‌‎کنیم تا به سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر ارائه دهیم بنابراین اولین نمایش فیلم در آن جا خواهد بود.




توضیحات رامبد جوان درباره ماجرای استفاده از گاز اشک‌آور در “خندوانه”

سینماژورنال: بروز اتفاقی موسوم به استفاده از گاز اشک‌آور در برنامه “خندوانه” و تأیید ماجرا از سوی یکی از دست اندرکاران این برنامه(اینجا را بخوانید) موجب شده است که رامبد جوان هم در این باره توضیحاتی ارائه کند.

به گزارش سینماژورنال رامبد جوان با بیان این مطلب که روزی ۴۰۰ تا ۵۰۰ تماشاگر به استودیو “خندوانه” می‌آیند به “خبرآنلاین” گفت: استودیوی “خندوانه” هم منطقه نظامی نیست که ما آن‌ها را بگردیم.

ماجرای درخواست آب جوش یک مرد برای همسرش
او با تشریح روند حضور مردم در برنامه “خندوانه” افزود: برای حضور در این برنامه با کسانی که از قبل ثبت نام کرده‌اند تماس گرفته می‌شود و آن‌ها بعد از توجیه شدن برای رعایت یک سری مسائل، مثل نوع پوشش به استودیو می آیند.

جوان ادامه داد: دیروز هم همین روند طی شد و زمان افطار، طبق روال این ایام اعلام کردیم که مهمانان ما روزه‌هایشان را باز کنند. یک مخزن بزرگ آب جوش هم برای این منظور تهیه کرده‌ایم و گذاشته‌ایم. دیروز از قضا آب جوش تمام شده بود و بچه‌ها دوباره آب گرم داخل مخزن ریختند اما برای اینکه کمی قل بخورد و جوش بیاید،‌ سه دقیقه وقت لازم بود.

به گفته‌ جوان در این حین یک آقایی می‌آید و می‌گوید آب جوش را به من بدهید؛ چون همسرم باردار است، یکی دیگر از مهمانان هم مخالفت می‌کند و می‌گوید نمی‌شود.

سه نفر از بچه‌های ما هم روانه بیمارستان شدند
او ادامه داد: در نهایت این دو نفر با هم بحثشان می شود و وسط درگیری آب جوش می‌ریزد روی یکی از آن‌ها، آن آقا هم از کیف دور کمرش اسپری اشک‌آور در می‌آورد و روی صورت آن یکی خالی می‌کند.

به گفته‌ مجری “خندوانه”، این اتفاق چون جلوی در استودیو می‌افتد،‌ باعث می‌شود تا کل استودیو آلوده به گاز اشک‌آور شود. بعد از این ماجرا هم مأموران اورژانس و آتش‌نشانی و پلیس هم پشت صحنه‌ برنامه می‌ایند و کسی را که گاز اشک آور استفاده کرده، با خودشان می‌برند.

این مجری گفت: سه نفر از بچه‌های ما هم روانه بیمارستان شدند. تا دو ساعت هم ضبط برنامه به تعویق افتاد.




درگیری توأم با “گاز اشک‌آور” در “خندوانه”

سینماژورنال: این دیگر شوخی یا زمینه ای برای کمک به مفرح شدن برنامه نیست؛ دست اندرکاران “خندوانه” در جریان درگیری دو نفر از تماشاگران این برنامه با استفاده از گاز اشک آور مواجه شده اند!

به گزارش سینماژورنال هنگام ضبط یکی از برنامه‌های اخیر “خندوانه” درگیری کوچکی بین چند نفر از شرکت‌کنندگان پیش آمد که در ادامه، یکی از آنها به گاز اشک‌آور متوسل شد؛  این اقدام عجیب علاوه بر ایجاد وقفه در مراحل ضبط برنامه، وحشت و ناراحتی و اشک و سوزش چشم و سرفه‌های حاضران را هم در پی داشت.

همچنین یکی از شرکت‌کنندگان برنامه، به بیمارستان اعزام شد. درنهایت این درگیری با دخالت نیروی انتظامی پایان یافت.

صحت ماجرا تأیید شد

“میزان” به نقل از یکی از اعضای گروه «خندوانه» اعلام کرده خبر اختلاف دو شرکت‌کننده در برنامه و استفاده از گاز اشک‌آور منتشرشده صحت دارد. این عضو گروه خندوانه ادامه داد: شب گذشته هنگام ضبط برنامه دو نفر از شرکت‌کنندگان حاضر در استودیو برنامه «خندوانه» با هم درگیر شدند و یکی از آنها به استفاده از گاز اشک‌آور متوسل شد.

وی تصریح کرد: فردی که از گاز اشک‌آور استفاده کرد، توسط نیروی انتظامی دستگیر شده و در حال‌حاضر تکلیف وی مشخص نیست و ما هم خبری از آنها نداریم.

او خاطرنشان کرد: فقط از مردم می‌خواهم به این خبر دامن نزنند چراکه بعد از ضبط صد‌ها قسمت از «خندوانه» این اولین‌باری است که چنین اتفاقی در استودیو برنامه می‌افتد و چنین اتفاقی بی‌سابقه بوده و در ضمن هیچ ربطی به گروه «خندوانه» و عوامل ما نداشته و کاملا شخصی بوده است.

در ساعات بعد از وقوع این حادثه، هیچ توضیحی از عوامل اصلی برنامه مبنی‌بر چگونگی وقوع این اتفاق رسانه‌ای نشده است و ظاهرا حادثه پیش‌آمده توسط نیروی انتظامی پیگیری می‌شود.




موضع‌گیری استندآپ کمدین “خندوانه” علیه تروریسم روانی!+عکس

سینماژورنال: امیر کربلایی زاده بازیگری که بعد از حضور در مسابقه “خنداننده برتر” برنامه “خندوانه” در کانون توجه قرار گرفت حالا درگیر اجرای استندآپ های مستقلی شده است که مخاطب خود را هم دارند.

به گزارش سینماژورنال بعد از اجرای بسیار موفق و پر مخاطب اولین استند آپ کمدی مستقل امیر کربلایی زاده در تالار قشقایی تئاتر شهر حالا این هنرمند با استندآپ کمدی  «آقای شهروند و صلح جهانی علیه تروریسم روانی» نیمه اول خرداد‌ماه ۱۳۹۵ را در تماشاخانه مهر حوزه هنری میزبان تماشاگران می باشد.

از عوامل استندآپ کمدی «آقای شهروند و صلح جهانی علیه تروریسم روانی» می توان به نویسنده: کاوه مهدوی، نوازندگی و خوانندگی: مهدی امین لاری، برنامه ریز: عرفان پورمحمدی، گریم: احمد نگهبان، مجری گریم: امین میری، عکاس: کوروش برزی، عکاس دوم: الناز پیکری، مدیر هماهنگی: مژگان حسینی، طراح پوستر و بروشور: کمال کچوییان و مشاور رسانه ای: مهدی سلیمانی اشاره کرد.

لازم به ذکر است که علاقه مندان از 20 اردیبهشت ماه می توانند از سایت تیوال و نت برگ بلیط حضور در این استندآپ را تهیه کنند.

تلفن رزرو: 09367756318

استند آپ کمدی «آقای شهروند و صلح جهانی علیه تروریسم روانی» از اول تا دوازدهم خرداد‌ماه ۱۳۹۵ هر شب ساعت: ۱۹:۳۰ در تماشاخانه مهر واقع در خیابان حافظ، نبش خیابان سمیه، حوزه هنری اجرا خواهد شد.

امیر کربلایی زاده
امیر کربلایی زاده در پوستر “صلح جهانی علیه تروریسم روانی”