1

خسرو معتضد مورخ شیرین‌سخن در گفتگویی تفصیلی مطرح کرد: چند نفر پیر و پاتال باعث توقیف “سلطان صاحبقران” شده بودند!/از دفتر قطبی زنگ زدند که معتضد برو روی آنتن و از علی حاتمی دفاع کن!/علی حاتمی قرار بود سریال “پل پیروزی” را بسازد ولی انقلاب شد…/تینا پاکروان درباره سریال “خاتون” با من مشورت کرد!/{مسعود کیمیایی} که قصد داشت درباره  سیدمهدی بلیغ فیلم بسازد با من حرف زد…/”رحیل” بر دوره‌ای پر از رمز و راز از تاریخ دست گذاشته بود!/”معمای شاه” سریال خوبی بود ولی بیش از حد بر مسأله فدائیان تمرکز کرد/”شهرزاد” هم سرگرم کرد و هم تا حدی وامدار تاریخ بود!/جوزانی فصل جنگل “در چشم باد” را زیبا ساخت!/بابت نقدهایم به “حریم سلطان” کلی فحش خوردم!  

سینماروزان/پیمان اسماعیلی: تاریخ و رازها و اسرارش همواره برای مردم چه در قالب سند منتشر شده، چه در قالب داستان یا فیلم و سریال جذابیت داشته و خواهد داشت. رازهایی که می‌تواند چهره برخی از آدمها را تطهیر و یا سیاه کند و یا یک خیزش به وجود بیاورد؛ مثل نقش کمتر اشاره شده برخی افراد شهیر در سقوط مصدق و ارتباطشان با سفارت بریتانیا!

تلویزیون در پنج شش دهه فعالیتش همواره به سریالهای تاریخی روی خوش نشان داده و آثار ماندگاری مثل سلطان صاحبقرانیه، هزار دستان، سربداران، مختارنامه، در چشم باد و… را تهیه و تولید کرده که گاه با سوءتفاهم و چالش و جنجال هم روبه رو بوده است.

به بهانه پررنگ شدن تولید و عرضه سریال‌های تاریخی در یک دهه اخیر که از سریال شهرزاد شروع شده و اين اواخر به رحیل رسید و به زودی نیز به سلمان خواهد رسید، قدس با خسرو معتضد مورخ خوش سخن به گپ و گفت نشسته است.

* بحث را با علل استقبال مردم از کارهای تاریخی و اینکه سریال های تاریخی باید چه مصادیقی را رعایت کنند شروع کنیم.

**یکی از نیازهای مهم فرهنگی ساخت سریال های تاریخی است منتهی باید نویسنده و سازندگانش سواد و اشراف کامل نسبت به تاریخ داشته باشند. خیلی از سریال های تاریخی فاقد کیفیت لازم هستند و توجهی به ارائه درست واقعیتهای تاریخی ، تبیین درست شخصیتهای تاریخی و ارائه درستش ندارند. در یکی از این کارهای تاریخی از یک شخصیت منفی اسطوره ساخته شده است که خوب نیست ولی به هر حال سریال‌های خوب هم داریم و باز هم باید داشته باشیم.

*درباره وفور تاریخی سازی درباره دوران قاجار بگویید؟

**شاید به دلیل دست یافتنی بودن آن دوره باشد ولی واقعا یکی از چالش های کارهای تاریخی به خصوص تاریخ معاصر و درباره دوران قاجاریه بی اعتنایی به واقعیت چهره و فیزیک و نوع پوشش مردم آن دوره است. در اسناد به جا مانده  از دوران قاجاریه که عکس هم در آن وجود دارد زنان قاجاریه بدون آرایش و با هیکلهای فربه دیده می شوند اما در سریالهای تاریخی ما در باره آن دوران زنان لاغر اندام با گریم های تند و زیاد هستند که بیشتر شبیه مانکن و فشن مد هستند تا زنان اندرونی دوران قاجاریه.

خسرو معتضد و صحبت درباره سریالهای تاریخی
خسرو معتضد و صحبت درباره سریالهای تاریخی

*به چه دلیل این رویه دنبال می شود؟

**برای جذابیت و جذب مخاطب بیشتر است. خیلی از سریالها را با این وضعیت دیدنش بعد از دو سه قسمت رها می کنم. دوستان کارگردان ما شنیده اند علی حاتمی کارهای فاخر تاریخی ساخته و بسیار موفق هم بود اما نمی دانند او با چه ظرافتی تاریخ را روایت میکرد. البته نمی‌شود همه را به چوب زد و مثلا حسن فتحی در کارهای تاریخی اش مثل پهلوانان نمی میرند و شهرزاد سعي کرده هم سرگرم سازی کند و هم تا حدی وامدار تاریخ باشد یا داوود میرباقری که واقعا تاریخ طبری را حفظ است یا مسعود جعفری جوزانی که فصل جنگل در چشم باد را با مشاوران خوبی که داشت، زیبا ساخت یا  رامین عباسی‌زاده تهیه‌کننده ای است که در کار قبلی خود پریدخت جذابیت داستانی را با فضاسازی تاریخی ترکیب کرد و در سریال تازه اش “رحیل” نیز بر دوره ای تمرکز کرده که پر از ابهام و رمز و راز است و به هر حال اینهاست که جذابیت خلق می‌کند. من در سال ۱۳۵۵ در تلویزیون به عنوان منتقد از سریال “سلطان صاحبقرانیه” دفاع کردم. این سریال در ابتدا قرار بود در سال ۱۳۵۳ پخش شود که جلویش را گرفتند یعنی دو سه تا نویسنده پیر و پاتال رفتند در روزنامه اطلاعات نقد منفی درباره کار حاتمی نوشتند و گفتند نباید در سریال ترور ناصرالدین شاه به عنوان شاه مملکت نشان داده می شد و غیره و ذلک! به من از دفتر قطبی مدیر تلویزیون زنگ زدند که معتضد برو روی آنتن و از سریال حاتمی دفاع کن! من هم چون مستندات تاریخی علی حاتمی را بررسی کرده بودم و کارش را قابل قبول می‌دانستم رفتم و از کارش دفاع کردم.

*چه جالب! شاید خیلی‌ها ندانند که از آن زمان به عنوان مورخ در تلویزیون حضور داشته اید؟

**برنامه اش هم در آرشیو تلویزیون هست. مجری برنامه ژاله کاظمی بود و از من درباره کیفیت سریال “سلطان صاحبقرانیه” سوال کرد  و من جواب دادم که در تاریخ این اتفاقات رخ داده است و خیلی از شاهان در ایران مثل خسرو پرویز ، آلپ ارسلان و … ترور شده اند پس باید مردم واقعیت تاریخ را بدانند و از زحمات حاتمی باید تقدیر شود و تلویزیون بابت این سریال کلی هزینه کرده و نباید  آن را توقیف کنید. با توضیحات و استدلال های من و با موافقت دربار بالاخره سریال روی آنتن رفت.

*درباره سبک کاری علی حاتمی حرف و حدیث زیاد است.

**علی حاتمی ذوق نویسندگی عالی داشت و شاید زیاد هم به تاریخ وفادار نبود اما اهل مشاوره گرفتن بود و به طور مثال با دکتر اسماعیل رضوانی استاد من در تعامل بود و درباره زندگی ستار خان از ایشان اطلاعات گرفته بود، هر چند فیلم چندان موفق نبود ولي او تلاشش را کرد. تولید سریال هزار دستان یا جاده ابریشم هم کلی ماجرا دارد…

*درباره هزاردستان هم بگویید؟

** در سال ۱۳۵۴ قرار بود سریالی با نام “پل پیروزی” به مناسبت پنجاه سال سلطنت پهلوی ساخته شود و پیش تولید سریال در حدود ۱۴۰ میلیون تومان هزینه داشت ولی با بروز انقلاب نیمه کاره ماند و حاتمی کلی بابتش مواخذه شد. با پیشنهاد محمد هاشمی رئیس وقت تلویزیون کار دوباره استارت خورد و این بار هزاردستان ساخته شد. بعد از حاتمی کلی کارگردان وارد فضای ساخت سریال تاریخی شدند که بیشترشان چون درک درستی از تاریخ نداشتند کارشان موفق نبود.

*آیا کارگردانها با شما مشورت هم می کنند؟

** خیلی ها می آیند خانه و درباره کارشان با من حرف می زنند. چند وقت پیش خانم تینا پاکروان آمد و درباره سریال خاتون با من مشاوره کرد. یا دوست دیگری {مسعود کیمیایی} که قصد داشت درباره  سیدمهدی بلیغ گانگستر معروف فیلم بسازد با من حرف زد و من بی دریغ اطلاعاتم را در اختیارش قرار دادم. البته بابت برخی نقدهایم مثل نقد به “حریم سلطان” کلی فحش در فضای مجازی خوردم. الان من حساب کردم پنچ هزار سوژه خوب برای فیلم و سریال ساختن داریم که باید ازشان استفاده کنیم. به  نظرم باید در کنار هر گروه سازنده سریال تاریخی یک محقق وجود داشته باشد. البته این را برای بازار گرمی خودم نمی گویم. خودم وقت سر خاراندن ندارم. سریال معمای شاه تا جایی خوب بود و یکهو شد کار مذهبی و پررنگ کردن بیش از حد نقش فدائیان اسلام که در واقعیت اینقدر نقش نداشتند و وجوه تاریخیش اندکی رفت به حاشیه…محمدرضا ورزی از دوستان خوب من است و کارگردانی اهل مطالعه است ولی گاهی او را مجبور می‌کنند به ارائه موضوعاتی خاص. به نظرم باید کارگردان را آزاد بگذارند تا کارش را انجام دهد. همین سریال معمای شاه قرار بود در ابتدا در ۴۴ قسمت ساخته شود اما با حضور من کار به ۸۵ قسمت رسید و برخی قسمتهایش خیلی هم خوب درآمد ولی باز هم باید کار تاریخی کنیم و تولیدات تاریخی را به طور جدی ادامه دهیم و تا می توانیم هم از افراد باتجربه استفاده کنیم.




واکنش خسرو معتضد به ساخت فیلم ضدایرانی “تومیریس” توسط یک قزاق برنده سیمرغ فجر(!)⇐وقتی خودمان درباره اساطیرمان فیلم نمی‌سازیم باید هم قزاقستان علیه ما فیلم بسازد!/هیچ بعید نیست که به‌زودی امارات هم علیه ما فیلمی بسازد!/دولت‌های کوچک و ضعیف منطقه مدام دارند علیه ما تبلیغ می‌کنند اما دولت ما وسواس و حساسیتی در این زمینه خرج نمی‌کند!/بعید است که وزرای کابینه هم فهرست کامل سلسله‌های ایرانی را بدانند!؟/همسایگان علیه ایران و کوروش فیلم می‌سازند و ما به‌دنبال تولید “تگزاس” هستیم!/باید خدا را شکر کنیم که سعدی را عرب جا نزدند!!/خوشحالم که عمر صدام به این روزها نرسید وگرنه می‌دیدید آنها علیه ما چه چیزها که نمی‌ساختند!!

سینماروزان: به تازگی در قزاقستان فیلمی با نام “تومیریس” تولید شده که سرمایه هنگفت تولید آن(نزدیک به ده میلیون دلار) توسط آلیا نظربایف، آقازاده نورالسلطان نظربایف(رییس جمهور پیشین قزاقستان) تامین شده است!

به گزارش سینماروزان “تومیریس” در تحریف آشکار تاریخ نه تنها ایرانیان را وحشی نشان داده بلکه کوروش را هم فردی خونریز نمایش می‌دهد و درعین حال زبان فارسی تکلم شده در فیلم نیز پر از غط و مملو از عبارات عربی است که اصلا قبل از حمله اعراب، جایی در واژگان نداشتند.

این فیلم ضدایرانی را آکان ساتایف ساخته که برنده سیمرغ بلورین بهترین دستاورد هنری از جشنواره سی و یکم فجر هم بوده برای فیلمی با نام “جنگجویان جلگه”!!

خسرو معتضد مورخ باسابقه و فیلم‌بین ژانر تاریخی با اشاره به تولید این فیلم ضدایرانی به فرهیختگان گفت: از ماست که بر ماست. من در عجبم و باید خدا را شکر کنیم که تا امروز سعدی را عرب جا نزدند. مردم ما خیلی تاریخ را دوست دارند و این‌گونه حرف‌ها برای مردم ما جالب است. الان دولت‌های کوچک و ضعیف منطقه دارند علیه ما تبلیغ می‌کنند اما دولت ما وسواس و حساسیتی در این زمینه خرج نمی‌کند. الان وزرای کابینه را در نظر بگیرید و از آنها بپرسید سلسله حکومت‌های ایران را نام ببرند، بعید است که بتوانند پاسخ دهند؟؟؟ همین می‌شود که کشورهای منطقه برای ما شاخ‌وشانه می‌کشند؛ شوروی از بین رفت و آمدند یک‌سری کشورهای جعلی تاسیس کردند.

به گزارش سینماروزان معتضد با نقد کم‌کاری داخلی در تولید فیلم تاریخی گفت: در این بین، خیلی از فیلمسازان ما هم در جریان نیستند. کارگردانان و تهیه‌کنندگان ما الان دنبال تگزاس 1 و تگزاس 2 و … هستند؛ فیلم‌هایی که حتی لباس‌های نظامی آن را هم اشتباهی پوشیده‌اند؛ واقعا اینها چطور جرات می‌کنند این چیزها را بسازند؟ چند شب پیش فیلم «سقوط» را دیدم که از هر نظر عالی بود آن‌وقت در فیلم‌های ما حتی لباس‌های نظامی ارتش آلمان را اشتباهی می‌پوشند وای به حال داستان آن. خوشحالم که عراق، کارگردان و سینمای آنچنانی نداشت و عمر صدام هم به این روزها نرسید وگرنه می‌دیدید آنها علیه ما چه چیزها که نمی‌ساختند.

خسرو معتضد گفت: در زمان هخامنشیان، در اطراف دریای خزر، اقوام وحشی زندگی می‌کردند که یکی از این اقوام‌ها، ماساگت‌ها یا ماساژت‌ها بودند. اینها در آن زمان برای کشتی‌های ایرانی مزاحمت ایجاد می‌کردند. چون در آن زمان تجار ایرانی و حکومت مرکزی، ترددهای بسیاری در دریای خزر انجام می‌دادند و این قبایل برای کشتی‌های ایرانی مزاحمت‌های زیادی را رقم می‌زدند. مانند یونانیان که در آن زمان، مزاحمت‌هایی را برای کشتی‌های ایرانی به وجود می‌آوردند. کوروش برای تنبیه این اقوام به سمت شمال دریای خزر لشکرکشی کرد و آن جنگ معروف رقم خورد.

معتضد با رد تصویری که از کوروش در «تومیریس» نشان داده شده، ادامه داد: کوروش یک انسان جهان‌گشا بود اما این جهان‌گشا بودن با آن تصوری که همه در ذهن دارند فرق دارد. آشوریان هم در تاریخ جهان‌گشا بودند اما به وسیله آدمکشی و جنایت می‌توانستند بر کشور یا منطقه‌ای تسلط پیدا کنند اما کوروش نمی‌کشت و تلاش می‌کرد کنار بیاید و به همین دلیل نامش به نیکویی در تاریخ جاودانه ماند. مثلا زمانی که بابل را گرفت، به خدایان آنها احترام گذاشت؛ همین کار را داریوش در مصر انجام داد. همین کمبوجیه که نام نیکویی از او در تاریخ ثبت نشده، به گاو آپیس که مورد احترام مصری‌ها بود احترام می‌گذاشت. به همین دلیل این‌طور نیست که بخواهیم آن فتوحات را در نتیجه آدمکشی و طمع‌ورزی این حاکمان تصور کنیم.

این تاریخ‌شناس با اشاره به داستان «تومیریس» می‌گوید: ماساژت‌ها، حکومت مرکزی را اذیت می‌کردند و مانند یونانی‌ها، به کشتی‌های ما حمله می‌کردند. کوروش چون اهل خونریزی و کشتن نبود، خواست با اینها کنار بیاید و به همین دلیل، پیام پرمهری برای ملکه آنجا فرستاد و خواست که با ازدواج با او، به این مزاحمت‌ها پایان دهد. چون آن مزاحمت‌ها در آن ناحیه از دریای خزر ریشه‌دار شده بود همچنان که این ناحیه از خزر، هنوز هم محل تشویش است چراکه همین چند روز پیش بود که ترکمنستان، برای قایق‌های ایرانی ایجاد مزاحمت کرد. کوروش برای مردم این ناحیه پیام مهر فرستاد اما پسر ملکه که شجاع بود، خود را به جنگ زد و توسط سربازان ایرانی کشته شد، درحالی که کوروش از این موضوع اطلاع نداشت و همین سبب شد تا تومیریس قسم بخورد کوروش را زنده نگذارد. این اطلاعاتی است که هرودت به ما می‌دهد وگرنه مورخان ما تنبلی کردند و نوشته‌هایی از این دوران به جا نگذاشتند یا اگر گذاشتند، از بین رفته و به دست ما نرسیده است.

معتضد در پاسخ به این پرسش که دلیل این همه تاختن به تاریخ باستان و حتی معاصر امروز ایران از سوی کشورهای کوچک و کم‌قدرت منطقه چه چیزی است، می‌گوید: تقصیر خودمان است آن هم به چند دلیل. اول اینکه الان محتوای تمام سریال‌های ما مربوط به تاریخ پس از اسلام است و من نمی‌دانم که ما چه امتناعی از پرداختن به تاریخ قبل از اسلام داریم که اگر ما روایت نکنیم بقیه بیکار ننشسته‌اند. در سال 1950، دو پروفسور سرشناس ازجمله «جرج کامرون» در ایران بودند که کشف عجیبی را رقم زدند. آنها استخوان‌هایی را پیدا کردند که در آمریکا مورد آزمایش کربن 14 قرار دادند و مشخص شد که قدمت این استخوان‌ها، 100 هزار سال پیش است یعنی قدمت ایران را 100 هزار سال پیش عنوان کردند. این کشف سروصدای زیادی کرد و مطبوعات آن زمان نیز این خبر را پوشش دادند. پس باید به تمام زوایای این تمدن پرداخته شود.

وی ادامه داد: دوم آنکه نباید تعجب کنیم که کشوری مانند قزاقستان علیه ما فیلم ساخته است. برخی  کشورها سریال‌هایی به اسم خلفا ساخته‌اند و در آن به ایرانی‌ها توهین کرده‌اند. ترکیه، آتاتورک ساخته و جالب آنکه تمام اینها بعد از ما آغاز به‌کار کرده‌اند. «ملک فاروق» آدم فاسدی بود اما 30 قسمت درباره او تهیه کرده‌اند. وقتی خودمان درباره اساطیرمان فیلم نمی‌سازیم باید هم قزاقستان علیه ما فیلم بسازد
این گناه ماست که درباره اساطیرمان نمی‌سازیم نه اینکه بیاییم و از قزاقستان تعجب کنیم که چرا علیه ما فیلم ساخت. ببینید همین آذربایجان چقدر علیه ما تبلیغ می‌کند. ما تبلیغات‌مان ضعیف است. فردا هم اصلا متعجب نشوید که امارات فیلمی علیه ما بسازد چون آنجا هم برای سال‌هایی در اختیار دولت ایران بود و هیچ بعید نیست که آنها هم فیلمی علیه ایران بسازند.

 

تومیریس
تومیریس




یک کارشناس تاریخ بیان کرد⇐شخصیت اصلی مرد «بدون دخترم هرگز» شبیه شعبان جعفری است!!!/ ایران را جهنمی کرده‌اند تا بهشت میشیگان بیشتر به چشم آید!!/چرا بانوان ایرانی را زشت و بسیار وحشتناک تصویر کرده‌اند؟؟!/ باعث تأسف است جماعتی که در دهه‌های بعد به گیاهخواری روی آوردند در «بدون دخترم هرگز» حتی سبزی خوردن ایرانی ها را هم مسخره کردند!!

سینماروزان: خسرو معتضد در رابطه با فیلم «بدون دخترم هرگز» عنوان کرد که این فیلم زندگی واقعی مردم ایران را نشان نمی دهد، زندگی مردم ایران را بسیار بد توصیف می کند و چهره ای خشن از ایرانی ها به نمایش می گذارد.

مجری و کارشناس برنامه «تاریخ و سینما» به تهیه کنندگی ایزد مهرآفرین که شنبه ها ساعت 22 و 30 دقیقه از شبکه آی فیلم پخش می شود گفت: فیلم های ضد ایرانی سراپا جعل و تزویر است. گاهی می بینم که کشورهای همسایه، این فیلم ها را با لذت چندین بار نمایش می دهند. من می خواهم مردم ایران و هم میهنان عزیز به ویژه در خارج از کشور بدانند که اینگونه فیلم ها چه ملغمه ای هستند. فیلم برایان گیلبرت به نام «بدون دخترم هرگز»  که در سال 1990 تهیه شده، یکی از همین فیلم های کذایی است.

وی عنوان کرد: زمانی که فیلم شروع می شود به مخاطب این احساس القا می شود که در بهشت است. یک دختر آمریکایی با یک مرد ایرانی (دکتر محمودی) که یک جوان بسیار نیرومند، قد بلند و ریشو است ازدواج کرده، در حالی که دکتر محمودی واقعی که داستان فیلم از زندگیش اقتباس شده، قد کوتاهی دارد، بسیار ضعیف است و سر طاسی دارد؛ این هنرپیشه ایتالیایی که برای نقش دکتر محمودی انتخاب کرده اند اصلا هیچگونه شباهتی به دکتر ندارد.

معتضد ادامه داد: فیلم در دهه 80 میلادی می گذرد. در صحنه های آغازین، دکتر ایرانی روزنامه کیهان به دست دارد و خبر حوادث ایران را که در آن چاپ شده است می خواند. دکتر در صحنه ای دیگر به همسرش می گوید که باید دو هفته ای به ایران بروند و در واقع به همسرش کلک می زند و این آقای دکتری که مقیم آمریکاست می خواهد همسر و دخترش مهتاب را برای همیشه به ایران ببرد، در حالی که در حقیقت نمی خواسته است چنین کاری کند.

او افزود: این محصول نسخه برداری شده از کتابی به همین نام، نوشته بتی محمودی و ویلیام هوفر است. هنرپیشه ایتالیایی (دکتر محمودی) آلفرد مولینا است که اصلا ظاهرش هیچ شباهتی به دکتر محمودی که او را از نزدیک دیدم ندارد. درباره ظاهر او دروغگویی کردند. این شخص تقریبا همانند شعبان جعفری است. او در این فیلم فرد گردن کلفتی به تصویر کشیده شده است. ماجرا از آنجا شروع می شود که مودی یا همان دکتر محمودی اعلام می کند که باید به ایران بروند و در ایران بمانند. آنها در سوم اوت 1984 وارد ایران می شوند.  مودی در ایران پاسپورت همسرش را می گیرد که مبادا توسط مقامات گمرک ایران ضبط شود.

معتضد خاطرنشان کرد: تهران در این فیلم تهران نیست بلکه اسرائیل است. نمی دانم اسرائیل چقدر به ما علاقه دارد که اجازه می دهد هر فیلم ضد ایرانی در آنجا تهیه شود. خانواده دکتر به بتی یک مانتو و روسری می دهند که لباس سنتی ایرانی بوده و به او می گویند که باید این لباس ها را بپوشد و این زن  از لحظه ای که به ایران می آید نگران است و سعی می کند از ایران برود. در این فیلم زندگی ایرانی را بسیار بد توصیف می کنند.

این تاریخ نگار بیان کرد: فرودگاهی که نشان داده می شود بسیار کهنه و مندرس است و در حقیقت یکی از فرودگاه های شهرهای اسرائیل است. استقبال زنان خانواده در محله ای بسیار کثیف رخ می دهد محله ای که مسجد دارد، مردم با صدای بلند در رفت و آمد و زندگی کردن هستند و در واقع خواب و آرامش ندارند. این صحنه را در مقابل صحنه میشیگان قرار داده اند به این شکل که آنجا چقدر زیبا و دیدنی بود و اکنون بتی به جهنم آمده است. در حالی که نویسندگان آمریکایی همیشه از ایران تعریف کرده اند.

مجری برنامه «تاریخ و سینما» گفت: در صحنه ای از فیلم گوسفندی را سر می برند. به اینکه اینکار درست است یا نادرست کاری نداریم اما به هر حال سنتی است که به آن احترام گذاشته می شود، در فیلم بتی با دیدن بریدن سر گوسفند دچار وحشت می شود؛ چطور در تظاهراتی که در آمریکا رخ می دهد پلیس مردم را کتک می زند و می کشد و یا قتل های تصادفی که اتفاق می افتد ایرادی ندارد اما در این صحنه کشته شدن یک گوسفند دلیلی می شود بر اینکه مردم ایران مردم خشنی هستند.

وی یادآور شد: زمانی آمریکایی ها برای ما می مردند. چطور آن زمانی که به حرف هایشان گوش می دادیم و آنها نفت ما را می بردند، معامله پنجاه میلیاردی اسلحه یا معامله گندم را به ما می دادند دوست داشتنی بودیم؟

معتضد بیان کرد: خانه پدری دکتر در جنوب تهران و در محیطی دلتنگ است. صبح زود پدر نمی گذارد آنها بخوابند و به آنها می گوید که بیایند نمازشان را بخوانند. بتی ناراحت می شود و نماز خواندن مردم را مسخره می کند. در فیلم، زنان چادری به او حمله می کنند و او را کتک می زنند که چرا روسری اش عقب رفته است. سپاهی ها یونیفرم خاکستری دارند در حالی که هیچ وقت یادم نمی آید که سربازان ایران لباس های خاکستری پوشیده باشند.

او ادامه داد: لوکیشن در مکانی به نام جی جی استودیو در اسرائیل ساخته شده است. یکی از بدترین مکان های اسرائیل است که برای ایران درست کرده اند. مسجدی که در فیلم نشان داده می شود شبیه مساجد ایران نیست. مساجد ما در دنیا معروف اند، گنبد های زیبا و سبز مساجد ما در دنیا شهرت دارد و همه جهان عاشق این گنبدها هستند. در فیلم غذا خوردن روی زمین نیز مسخره می شود، خانواده بسیار بد هستند و حتی به دور یک سفره نمی نشینند. زنها و مردها از یکدیگر جدا بر سر سفره می نشینند. باعث تأسف است جماعتی که در دهه‌های بعد به گیاهخواری روی آوردند حتی سبزی خوردن ایرانی ها را هم مسخره کردند!!! اکنون آمریکایی ها خود یکی از سبزی خوران بزرگ دنیا هستند و غذاهای گیاهی و ژاپنی، آمریکا را تسخیر کرده است. معلوم است که آمریکایی ها عقب مانده بودند. برای اینکه خوردن استیک باعث سرطان مری می شد اکنون دنیا فهمیده است که سبزیجات چقدر خوب است.

این تاریخ نگار افزود: اعضای خانواده با تندخویی، بی اعتنایی و کینه به بتی نگاه می کنند. پدر خانواده مدام شعار می دهد. زن های خانواده زشت هستند و چهره های وحشتناکی دارند. در جشن تولد زن سعی می کند به شوهرش مهربانی کند اما شوهر تحصیل کرده و دکتر تغییر می کند و به فرد خشنی تبدیل می شود که از صبح تا شب همسرش را کتک می زند.

معتضد همچنین خاطرنشان کرد: تقریبا هزاران زن آمریکایی در دویست سال اخیر به ایران آمده اند. کتاب بنجامین، اولین سفیر کبیر آمریکا در زمان  ناصرالدین شاه را بخوانید و ببینید که چقدر از ایران تعریف کرده است. این چهره خشن چیست که از ما درست کرده اند.

او افزود: این خانم به بازار می رود و با مردی رو به رو می شود که به او کمک می کند که تا با سوییس تماس بگیرد و آنها می گویند چون بچه دارد نمی تواند از ایران خارج شود. او را به مدرسه ای می برند. بتی در 1985 وارد ایران شده بود و جنگ در حال پایان بود اما همچنان بمباران های شدید انجام می شود. زنانی که در مدرسه هستند بسیار بداخلاق و بدعنق هستند. فرزانه تاییدی نیز در این صحنه ها خیلی هنرنمایی می کند.  بتی در مدرسه با فردی که واسطه است تا او را از ایران خارج کند ملاقات می کند. شوهرش به مدرسه می رود و او را به حد مرگ کتک می زند. بالاخره زن از ایران دور می شود و از طریق کردستان فرار می کند.

معتضد انتقاد کرد: در این فیلم پاسداران کودکان را جمع می کنند و به زور به جبهه می فرستند در حالی که اینگونه نبوده است و مردم برای رفتن به جبهه صف می کشیدند. ایرانی ها همیشه از وطن خودشان دفاع کرده اند. من به فیلم هایی هم که درباره آلمان نازی و شوروی تهیه کرده اند شک کردم. این فیلم غیرواقعی است و اینطور نبوده که دکتر تحصیل کرده ای همسرش را کتک بزند. این داستان در زمره همان داستان هایی است که وقتی بخواهند یک کشوری را بکوبند، شروع به تولید آنها می کنند.

مجری «تاریخ و سینما» ادامه داد: در نهایت زن از ایران فرار می کند. بلاهایی بر سرش می آید. به آنکارا می رسد و در مقابل سفارت آمریکا پرچم کشورش را می بیند و از شادی پر در می آورد و بتی و مهتاب در فوریه 1986 بالاخره به خانه شان در میشیگان می رسند؛ جمع مدت اقامتشان در ایران 18 ماه است.

معتضد در پایان گفت: این فیلم ها زندگی واقعی مردم ایران نیست. در قرن هفدهم آن همه سیاح، نویسنده و دیپلماتی که به ایران آمدند و درباره آن نوشتند ایران را به صورت یک بهشت توصیف کردند. وقتی نوشته های آنها را می خوانیم لذت می بریم و افتخار می کنیم. ساختن این نوع فیلم ها دشمنی است و اخلاق و رفتارمان باید طوری باشد که بهانه به دست دشمنی که بدخواه است ندهیم.




خسرو معتضد در رسانه ملی بیان کرد⇐سینماگران هالیوود تشریف بیاورند تخت جمشید و قد و قامت و آراستگی ایرانیان را ببینند/حتی مورخان یونانی هم از جنگاوری ایرانیان تجلیل کرده‌اند/افلاطون ایران را دوست داشت و می‌گفت باید مانند ایران، حکومت، آریستوکراسی باشد و توسط نخبگان اداره شود/ما چهل هزار سوژه تاریخی جذاب داریم اما کاهلی می‌کنیم و دست روی دست می‌گذاریم تا هالیوودیها ما را «بربر» نشان دهند!!

سینماروزان: خسرو معتضد با انتقاد از محتوای فیلم «300» و نحوه به تصویر کشیدن ایرانی ها و خشایار شاه در این فیلم گفت: کارگردان 300، مورخ و سینماگر نیست بلکه یک حقوق بگیرِ مزدور است و فیلم های ضد ایرانی نظیر 300 غرض ورزانه و تحت نفوذ رژیم صهیونیستی ساخته میشوند.

تاریخ نگار و کارشناس برنامه «تاریخ و سینما»ی شبکه آی فیلم به تهیه کنندگی ایزد مهرآفرین بیان کرد: من درباره فیلم های ضد ایرانی، تحریف شده و فیلم هایی که وقتی فردی به آنها نگاه می کند متوجه می شود که این فیلم ها جنبه خصمانه و ضد ایرانی دارد صحبت می کنم. گویی برنامه ای در کار است که میخواهند به دنیا  بگویند ایران در گذشته نیز چیزی نبوده است.

وی افزود: هرودوت با اینکه جزو مخالفان ایران و از تاریخ دانان یونان بوده است اما در کتاب «تواریخ» نتوانسته خودداری کند و از ایران، اجتماعات و مردمش تعریف کرده است. امروز موجی از فیلم های ضد ایرانی راه افتاده است و در گذشته این موج ها بر روی فیلم هایی مثل «مومیایی» و «ایندیانا جونز» بود. امروز نیز گشته اند و دیده اند ایران جای بکری است و کسی به فکرش نیست.

او ادامه داد: ما چهل هزار سوژه برای تاریخ ایران داریم که یکی از یکی زیباتر، بکرتر، جالب تر  و دیدنی تر است اما یا کاهلی می کنیم و یا به دنبال این سوژه ها نمی رویم و دست روی دست میگذاریم تا هالیوود ما را بربر و وحشی نشان دهد؟!

معتضد  ضمن بیان اینکه عده ای برای نوشتن سناریوی ضد ایرانی استخدام می شوند گفت: هارولد لمب یکی از کسانی بوده که بهترین سناریوها را برای سینما می نوشته است، امروز او  و بسیاری از افراد دیگر کجا رفتند، این سناریو نویس های جدید از کجا آمدند، چرا اینها اینقدر بی سوادند، من فکر می کنم این بی سوادی تعمدی است در غیر این صورت چطور یک شخص می تواند خشایار شاه را در آن حالتی که در فیلم «300» نمایش داده شده به تصویر بکشد.

وی خاطرنشان کرد: در این فیلم همه ایرانی ها برهنه و ژنده پوش هستند، چهره هایشان بسیار زشت است در حالی که ایرانی یکی از زیباترین چهره های دنیا را داشته است. همه این موارد جلوی چشمشان است، هالیوودیها تشریف ببرند تخت جمشید و قد و قامت، لباس، آراستگی، آن بالاپوشی که مثل کت و شلوار است و آن کلاه های زیبا را ببینند. چرا این موارد در این فیلم ها مرده اند، کورند و نمی بینند؟ خیر، غرض دارند و معتقدند که باید بر ضد ایران فیلم بسازند و ایرانی ها را یک سکه پول کنند و بگویند ایران باستانی نبوده است.

معتضد اظهار داشت: در میان فیلم های ضد ایرانی هالیوود مخصوصا کمپانی برادران وارنر یکی از احمقانه ترین و مهمل ترین این فیلم ها به نام «300» را تهیه کرده است. برخی از سینماگران هالیوود کینه توزی عجیبی دارند، آنها پول گرفته اند. کمپانی وارنر یک کمپانی کاملا  تحت نفوذ رژیم صهیونیستی است. این فیلم به قدری احمقانه است که خشایار شاه را در تمام صحنه های فیلم برهنه نمایش داده است، خشایار شاه با آن همه دبدبه و کبکبه اینگونه نبوده است.

او با اشاره به بخش هایی از فیلم عنوان کرد: ارتش ایران بعد از جنگ ترموپیل ده سال دیگر در یونان جنگید و آتن و سایر شهرهای بزرگ را فتح کرد. همه ایرانی ها در این فیلم زشت اند و ماسک های عجیبی مثل جادوگران آفریقا در فیلم های قدیمی مربوط به دوران قرن بیستم بر صورت دارند.  به قدری کار سازندگان این فیلم خنده دار است که روزنامه گاردین که نظر چندان خوبی به ایران ندارد نوشته است: «شما خجالت نکشیدید این فیلم را تهیه کردید؟  این فیلم محتوایی احمقانه دارد، شما ایرانی ها را به صورت یکسری از بومیان جزایر دورافتاده جهان مجسم کردید». آن چهره چیست که برای خشایار شاه درست کردند، خشایارشاه و ایرانی ها همیشه لباس می پوشیدند، لباس های پر زرق و برق؛  خشایار شاه در این فیلم با سری تراشیده و بدقیافه نشان داده شده است. بروند تخت جمشید، موزه لوور، موزه پرگامون و موزه ایران باستان و ببینید که  ایرانی ها چه موها و چهره های زیبایی داشتند.

این تاریخ نگار ادامه داد: این مزخرفات چیست. آیا شاه ایران، خشایار شاه برهنه است و تمام قسمت های بدنش در معرض دید است؟  شما شرم نمی کنید که این فیلم های احمقانه را می سازید؟ این فیلم درباره سرگذشت لئونیداس پادشاه اسپارت است. این کارگردان و نویسنده نادان نمی داند که اسپارتی ها در دربار ایران مورد علاقه شاهان ایران بودند. از آنجا که تصادفا اسپارت یک رژیم جنگی داشت نسبت به ایران خیلی تمایل نشان می داد. بسیاری از بزرگان یونان در دربار خشایارشاه بودند. در فیلم 300 یک کشور بیگانه ای به نام ایران که می خواهد تمدن یونان را از بین ببرد به نمایش گذاشتند؛ اصلا چنین چیزی نیست. ماجرا این است که ایرانیان از جایی که اکنون بلغارستان است طلا می آوردند و راهزنان دریایی حمله می کردند و کشورهای بدون دفاع ایران را تصرف می کردند  لذا تصمیم گرفتند آنها را سرکوب کنند.

کارشناس برنامه «تاریخ و سینما» بیان کرد: در این فیلم دو نفر سیاه پوست از ایران به یونان می آیند و به اسپارتی ها می گویند که از آنها اطاعت کنند. لئونیداس در کودکی تربیت اسپارتایی داشته است یعنی از کودکی نزاع و  شمشیر بازی می کرده؛  در ایران نیز همینگونه بوده و همه کودکان ایرانی از همان کودکی ورزش، شمشیر بازی و کمانگیری می کردند. چرا افلاطون ایران را دوست داشت و می گفت باید حکومت آریستوکراسی باشد، برای اینکه طبقات نخبه روی کار می آیند که عاقل اند و مملکت را خوب اداره می کنند. این نظر شاید از نظر دموکراسی مورد قبول نباشد ولی آنچه که افلاطون معرفی می کند حکومت پارس ها است.

وی با اشاره به فیلم گفت: معمولا سفرای ایران خیلی شیک بودند، سیاهپوست ها مردمان خوبی هستند و ایرانیها نیز دوستشان دارند ولی سفیر ایران سیاهپوست نبوده است بلکه از پارس بوده،  موهای مجعد و لباس های رنگی  داشته است؛ هرودوت نوشته است که مدال های طلا داشتند و شمشیر ها، لباس ها و تاجی که بر سر داشتند بسیار شیک بوده است. در فیلم لئونیداس این دو سیاهپوست را با شمشیر می کشد و به چاه می اندازد  در حالی که این دروغ است و  برای زمان داریوش است. هرودوت نوشته که در زمان داریوش چنین کاری می کنند و سپس پشیمان می شوند. در این بخش از فیلم لئونیداس با فرزندش بازی می کند و سیاهپوست می آید و می گوید که ارتش میلیونی دارند و می خواهند میلیون ها سرباز به اسپارت بفرستند در حالی که این نیز دروغ است. محققان برجسته قرن بیستم گفته اند که خشایار شاه بیشتر از 350 هزار نفر سپاه نداشته است.

معتضد افزود: وقتی سفیر ایران را به چاه انداختند، نگران شدند و از اِفورها یا جادوگران خواستند که در این باره تصمیم گیری کنند و اِفورها با کاهنها صحبت می کنند و کاهنها  شکست اسپارت را پیش بینی می کنند. اِفوری می گوید که با ایرانی ها نباید جنگ کرد  اما سایرین مخالفت می کنند و لئونیداس نیز اصرار دارد که با ایرانی ها جنگ کند، همسرش هم او را تشویق می کند. در این فیلم همسرش را یک  ملکه به تصویر کشیدند در حالی که در تاریخ نامش خیلی کم آمده است.

وی بیان کرد: ما از نظر نظامی یک اشتباه بزرگ کردیم و آن اینکه این ارتش  300 ـ 400 هزار نفری زبان مشترک نداشتند در حالی که یونانی ها زبان مشترک داشتند و جالب است که در ارتش ایران سربازان یونانی نیز بودند اما در فیلم  این موارد را بیان نمی کنند. کارگردان این فیلم بی سواد است. نویسنده و تهیه کننده اش نمی داند که رجال اسپارت در دربار خشایار شاه هر روز با او مشورت می کردند که چه کار کنند.

این تاریخ نگار در ادامه خاطرنشان کرد: همسر لئونیداس مردم یونان را تحریک می کند که به جنگ با ایران بروند. در ارتش ایران یک کرگدن بسیار نیرومند را به تصویر کشیدند که تمام سپاهیان را فراری می دهد و لئونیداس نیز او را می کشد. کرگدن از کجا آمده است؟  همه این مورخان یونانی اند چون تاریخ ما از بین رفته است و به قول مرحوم پیرنیا ما باید به سخن یونانی ها اکتفا کنیم. قلم در دست دشمن است ولی با این حال هرودوت شرف داشته و نوشته است که ایرانی ها چقدر خوب می جنگیدند و شجاع بودند. با اینکه دشمن بوده ولی خیلی از ایران تعریف کرده است.

کارشناس «تاریخ و سینما» با اشاره به تصویرگری خشایارشاه در 300 گفت: خشایار شاه در این فیلم بدنش را خالکوبی کرده است. این ماسک ها چیست که روی ایرانی ها زده اند؟ در بخشی از فیلم افیالتس ظاهر می شود که من نمی دانم او را از کجا پیدا کرده اند. قوزی است و یک چهره زشت و کثیف دارد که به دربار ایران می آید، او را به بزمی می برند و به او خوش می گذرد. سپس ایرانی ها را نشان می دهد که در حال کشت و کشتارند و هر کدامشان که بیکار می شود گرزی بر سر اُسرا می کوبد.

معتضد تاکید کرد: روزنامه گاردین به این فیلم بسیار ناسزا گفته و در سایتش نوشته است که داستان فیلم 300 در  480 سال قبل از میلاد می گذرد و کارگردانش از ایرانیان گروهی وحشی و مهاجم ساخته است.

این تاریخ نگار در پایان خاطرنشان کرد: مردم دنیا شعور دارند و می فهمند که این فیلم ها سفارشی اند و برای رژیم صهیونیستی است. کارگردان فیلم 300 نه مورخ است و نه سینماگر؛ بلکه یک فرد حقوق بگیرِ مزدورِ بدبخت است.




حمله کارشناس تاریخی حامی سریال «معمای شاه» به سینمای ایران⇐معتضد: سینمای ایران به شدت دچار ابتذال شده است!/«…آلبالو» حرفی برای گفتن نداشت!/«فروشنده» سر و ته نداشت!⇔سینماروزان: جناب معتضد! سنجش ابتذال را بگذار برای کارشناسان فت و فراوانش و بیا درباره گافهای تاریخی برخی آثار ارگانی و بخصوص تحریف تاریخ در پایان‌بندی «ماجرای نیمروز» سخن بگو!

سینماروزان: یکی از مشکلات سالیان سینمای ایران آن بوده که همگان فارغ از شناخت و درکی صحیح از جریانهای سینمایی تا توانسته اند درباره آن اظهارنظر کرده اند؛ البته حق اظهارنظر آزادانه درباره محصولات هنری حقی بجاست اما وقتی بناست از تریبونهای رسمی یا جایگاهی حقوقی به تکفیر کلیت سینما بپردازیم چندان درست به نظر نمیرسد.

به گزارش سینماروزان با این حال در ماههای اخیر و به بهانه کیفیت بالا و پایین برخی آثار سینمایی افراد مختلف از سیاستمداران دولتی گرفته تا نمایندگان مجلس درباره سینما نظر میدهند و اغلب هم میکوشند با دیده تحقیر به سینما نگاه کنند.

تازه ترین فردی که با دیده حقارت به سینما نگاه کرده است خسرو معتضد است؛ مورخی که پیشتر درباره گافهای تاریخی برخی آثار سینمایی یا تلویزیونی گونه تاریخی سخن میگفت اما وی به تازگی در گفتگو با رسانه رسمی قوه قضاییه به انتقاد از سینمای ایران پرداخته و از محصولات تجاری مانند «50 کیلو آلبالو» تا محصولات جشنواره ای مانند «فروشنده» را زیر سوال برده است.

معتضد که کارشناس تاریخی سریال پرحاشیه «معمای شاه» بود و به هنگام پخش سریال چندین بار به تعریف و تمجید آن پرداخت(!) و مدام از این گفت که برای تولید این سریال زحمت زیادی کشیده شده(!) با انتقاد از سینمای ایران به «میزان» گفت: این روزها سینمای ایران دچار ابتذال شده و مشکلات بسیاری دارد؛ از چرخه اکران گرفته تا فیلم‌هایی که صرفا برای گیشه و خنده مخاطب ساخته می‌شوند، بسیاری از کارگردانان و بازیگران این روزها در سینمای ایران بیکار هستند.  البته یک دوره کوتاهی بعد از انقلاب سینمای ایران رشد کرد اما در حال حاضر سینمای ایران به شدت دچار ابتذال شده است. فیلم‌هایی مانند «پنجاه کیلو آلبالو»، «آس و پاس» و «من سالوادور نیستم» چه حرفی برای گفتن دارند؟ عجیب‌تر از آن این است که چرا کارگردانان سینمای ایران کشور خود را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که باید مخاطب را به چه سمت و سویی سوق دهند؟  الان همه چیز سینمای ایران فقط و فقط گیشه شده است و بعد از اینکه در چند فستیوال خارجی شرکت می‌کنند و جایزه می‌گیرند عزیز می‌شوند. من حتی از فیلم اصغر فرهادی «فروشنده» هم هیچ چیز نفهمیدم چرا که این فیلم اصلا سر و ته نداشت و در واقع کپی از یک فیلم خارجی بود.

به گزارش سینماروزان فارغ از آن که اسامی برخی از پرمخاطب ترین آثار سالیان اخیر سینمای ایران از «…آلبالو» تا «سالوادرو» و «فروشنده» به عنوان مصادیقی از ابتذال در سینمای ایران مورد توجه خسرو معتضد قرار گرفته است که خود گواه فاصله بعید مطلوب مخاطب با اندیشه های ایشان است پرسش مهمتر از این مورخ آن است که چرا به جای موضع گیری درباره این محصولات که به قدر کفایت درباره شان سخن گفته شده درباره کیفیت تصویرسازی تاریخ در برخی آثار تاریخی سالیان اخیر که کارشناس‌اش هستند، سخن نمی‌گویند؟

مثلا چرا درباره محصول 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که پایان بندی آن در تناقض با مستندهای تاریخی و با جایگزینی اسدالله لاجوری با یک شخصیت دیگر به پایان رسیده چیزی نمی گویند؟




“بی بی سی”، “من و تو” و حمایت تمام قد مشاور تاریخی “معمای شاه” از “یتیم‌خانه ایران” و ابوالقاسم طالبی

سینماروزان: درام تاریخی “یتیم خانه ایران” ابوالقاسم طالبی در حالی روی پرده رفته است که علیرغم تبلیغات فراوان در فضاهای محیطی و رسانه ملی، فروش قابل توجهی نداشته است.

به گزارش سینماروزان در همین شرایط اما خسرو معتضد مورخ ایرانی که به عنوان مشاور تاریخی در گروه تولید سریال پرحرف و حدیث “معمای شاه” حضور داشته به حمایت از این فیلم پرداخته است و در این بیان حمایت از شبکه هایی مانند “بی بی سی” و “من و تو” نیز حرف به میان آمده است.

خسرو معتضد در نشست نقد و بررسی “یتیم خانه ایران” در فرهنگسرای رسانه گفت: تمام وقایعی که در فیلم مشاهده می‌شود، واقعی است و به نظرم ابوالقاسم طالبی تسلط بسیار خوبی بر تاریخ دارد.

معتضد با اشاره به نمایش قحطی، خشکسالی و بیماری در فیلم «یتیم‌خانه‌ ایران» گفت: براساس اسناد تاریخیِ بهداری جامع ملل در تاریخ ۱۳۰۳ (۱۹۳۵) بیماری طاعون در کشور بوده و همچنین کتاب «تاریخ هجده‌ساله‌ آذربایجان» و گزارش داخله وزارت امور خارجه، تمامی اطلاعات تاریخی را در مورد این حوادث مطرح کرده است.

نویسنده کتاب «یکصد سال فراز و فرود» با بیان اینکه ایران کشوری کم‌آب است، افزود: کشور در گذشته با مشکلات خشکسالی و قحطی و بیماری‌هایی همچون وبا، تیفوس و طاعون مواجه بوده و زمانی توسط کشورهای آلمان، عثمانی، انگلیس و روسیه اشغال شده بود که فیلم «یتیم‌خانه‌ ایران» این بخش از تاریخ را روایت می‌کند.

معتضد در ادامه گفت: آیا این فیلم را شبکه‌های ماهواره‌ای «BBC» و «من‌وتو» که همیشه بدبختی‌های ایران را نشان می‌دهند، حاضرند پخش کنند!؟ این فیلم از نظر تاریخی مورد تأیید من است و در طول تاریخ سیاست انگلیسی‌ها نیز ایجاد مشکلات، بدبختی و بیچارگی برای مردم ایران بود و عقیده داشتند برای سلطه بر ایران باید مردم این کشور را گرسنه نگه داشت.

او با اشاره به اینکه اطلاعات و اسناد کتاب سبز وزارت امور خارجه در تمامی صحنه‌های فیلم «یتیم‌خانه‌ ایران» منعکس شده است، اظهار کرد: در این فیلم تمام مشکلات ایران و بدرفتاری‌های کشورهای اشغالگر با مردم ایران به نمایش گذاشته شده است. ملت ایران باید این فیلم‌ها را ببینند و فقط سرگرم فیلم‌های تفریحی میلیاردی نشود.

معتضد گفت: در این فیلم با صحنه‌ ناراحت‌کننده‌ای روبه‌رو می‌شویم که شاید افسرده‌کننده باشد اما واقعیتی است که مردم ایران باید بدانند. ما ملتی هستیم که نسبت به گذشته‌ خود کمتر آگاهی داریم و به‌درستی نمی‌دانیم در طول تاریخ بر ما چه گذشته است.  رادیو و تلویزیون باید مسائل تاریخی را به درستی بیان کند. انجمن تاریخ و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید هنرمندان و کارگردانان را برای ساخت فیلم‌های تاریخی تشویق کنند و در عین حال این کارگردانان مهر «دولتی» نخورند.




جواب تهيه كننده “ايران برگر” به تاريخدان صداسيما!+عکس

سینماژورنال: جمعه شبها برنامه ای با عنوان “شبهای تاریخ” روی آنتن می رود.

به گزارش سینماژورنال مباحث طرح شده در این برنامه که اجرای آن را صدرالدین شجره برعهده دارد و چهره های مختلفی چون خسرو معتضد، موسی حقانی، موسی نجفی وسیروس سعدوندیان در آن به اظهارنظر می پردازند اغلب با انتقادات مختلفی روبرو شده است.

به تازگی فتح ا.. جعفری جوزانی تهیه کننده پیشکسوت سینما که اخیرا نیز کمدی-سیاسی پرفروش “ایران برگر” را در شبکه خانگی داشت به انتقاد از یکی از مباحث طرح شده در قسمت اخیر این برنامه پرداخته است.

درود بر شهدای میهن پرستی

جعفری جوزانی در صفحه اجتماعیش نوشته است: درود بر شهدای میهن پرستی که در سوم شهریور 1320 با دست خالی جلوی متجاوزین به خاک ایران ایستادند. قصد شروع هیچ بحث و حدیثی ندارم اما…

وی ادامه داده است: وقتی در برنامه “شبهای تاریخ” جمعه چهارم دی شخصی گفت:… به کارگردان “در چشم باد” گفتم مقاومتی نشد. کدام مقاومت؟؟؟
ناچار شدم این تصاویر را به عنوان مشتی از خروار ارائه دهم.

چرا ناو ایران را دریابان بایندر نام نهادند؟

تهیه کننده “در چشم باد” خاطرنشان ساخته است: باید از کارشناس محترم پرسید اگر مقاومتی نشده، آنها که در قبرستان شهدای سوم شهریور دفن شده اند، کیستند؟ چرا ناو ایران را دریابان بایندر نام نهاده اند؟ اگر از تاریخ گذشته خبر ندارید، از حال هم بی خبرید؟

تصویری که جعفری جوزانی در صفحه اجتماعیش قرار داده
تصویری که جعفری جوزانی در صفحه اجتماعیش قرار داده