1

«داستان سلیمان» در سینماتک خانه هنرمندان ایران  

سینماروزان/کیوان بهارلویی: فیلم «داستان سلیمان» اثر بوریس لوژکین (۲۰۲۴) ساعت ۱۸ دوشنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری، برنامه ششصد و نوزدهم سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درمی‌آید.

 

پس از نمایش این فیلم ۹۳ دقیقه‌ای، نشست نقد و بررسی آن با حضور سعید نوری (فیلمساز و پژوهشگر سینما) برگزار می‌شود.

 

در خلاصه داستان «داستان سلیمان» آمده است: یک پیک غذا اهل گینه به‌نام سلیمان که قصد پناهنده شدن در فرانسه را دارد، فقط دو روز فرصت دارد تا در مصاحبه‌ای برای کسب مجوز اقامت قانونی در پاریس قبول شود…

 

ابوو سانگره، نینا موریس، امانوئل یوانی، یونوسا دیالو، کیتا دیالو، گیسلین ماهان، مامادو بری، یایا دیالو و کریم بوزیان بازیگران «داستان سلیمان» هستند.

 

این فیلم محصول فرانسه، برنده جایزه از بخش‌ نوعی نگاه جشنواره کن ۲۰۲۴، دو جایزه از جوایز سالانه اروپا و نامزد ۸ جایزه و برنده ۴ جایزه سزار ۲۰۲۵ شد و امتیاز ۸۲ از ۱۰۰ منتقدان را به دست آورد.




اکران مستند «افسانه اولیس: یک‌ سرگذشت ایرانی» در مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران 

سینماروزان/کیوان بهارلویی: مستند «افسانه اولیس: یک‌ سرگذشت ایرانی» به‌کارگردانی فریما طلوع در خانه هنرمندان ایران روی پرده می‌رود.

 

این مستند محصول ۱۴۰۰ـ۱۳۹۷ در قالب نود و پنجمین برنامه مستندات یکشنبه در خانه هنرمندان ایران اکران می‌شود.

 

«شهرام اشرف ابیانه» منتقد سینما پس از نمایش مستند «افسانه اولیس: یک‌ سرگذشت ایرانی»، درباره آن صحبت خواهد کرد.

 

این اثر، مستندی درباره کتاب اولیس نوشته جیمز جویس و داستان ترجمه‌ آن توسط منوچهر بدیعی است.

 

فیلم مستند ۵۰ دقیقه‌ای «افسانه اولیس: یک‌ سرگذشت ایرانی» ساعت ۱۸ یکشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران روی پرده خواهد رفت.




«شوهر ستاره»؛ روایت مواجه شدن زنی تنها با دشواری‌های زندگی 

سینماروزان/مهدی فلاح: ششصد ‌و هجدهمین برنامه از سری برنامه‌های سینماتک خانه هنرمندان ایران [اولین برنامه سینماسلامت] دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، به نمایش فیلم «شوهر ستاره» ساخته ابراهیم‌ایرج‌زاد (۱۴۰۳) اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور ابراهیم‌ایرج‌زاد، علی اوجی (تهیه‌کننده)، فریبا نادری (بازیگر) و رضا درستکار (منتقد سینما و مدیر جلسه) اختصاص داشت.

 

رضا درستکار در این نشست گفت: تشکر می‌کنم از خانه هنرمندان ایران و علی اوجی و همکارانش در فیلم «شوهر ستاره» که این افتخار را دادند تا در اولین برنامه «سینما سلامت»، این فیلم را که از لحاظ کیفی بسیار خوب است، به نمایش بگذاریم. امیدوارم در آینده نیز بتوانیم این دوره کاری را به صورت مطلوبی برگزار کنیم. «شوهر ستاره»، سومین فیلم ابراهیم ایرج‌زاد است. او با ساخت این سه فیلم ثابت کرد که فیلمساز خوبی است. به عنوان مثال کارگردانی در تک تک پلان‌ها و نماهای این فیلم نمایان است. بر همین اساس این فیلم برای من بسیار محترم و آبرومند است. زیرا ساختن فضا، محیط و شخصیت‌هایی که در این فیلم می‌بینیم، کار بسیار دشواری است.

 

ایرج‌زاد در ادامه این نشست در پاسخ به این پرسش که چه عواملی سبب شده تا در آثار خود به مسائل انسانی، ایرانی بپردازد، گفت: زمانی می‌توان یک کارگردان را فیلمساز نامید که حداقل سه فیلم ساخته باشد و در آن سه فیلم، معلمی از نگاه خود پیرامونش را روایت کند. با همین نگاه و وسواس از سال ۹۵ کار خود را شروع کردم و اولین فیلمم را در سال ۹۸ ساختم. در واقع قدم‌هایم را در این مسیر تا سال ۱۴۰۳با مراقبت از این موضوع برداشته‌ام که بتوانم به گردونه کسانی که می‌توان به آنها فیلم‌ساز گفت، وارد شوم، زیرا کارگردان کمی به اپراتور طعنه می‌زند؛ منظورم معنی منفی آن نیست، بلکه منظور کسی است که می‌تواند هر فیلم‌نامه‌ای را در هر نگاه و زمینه‌ای کار کند اما فیلمساز کسی است که دغدغه‌ای را پیگیری کرده و اساسا صاحب شناسنامه است. اگر کارگردان از پنج فیلم اول خود مراقبت نکند، ممکن است فردی که دغدغه دارد، دیگر نتواند صاحب کارنامه شود.

 

او ادامه داد: مسئله بعدی این است که اساساً دیپلم و لیسانس سینما را از انجمن سینمای جوانان گرفتم و سلسله مراتب را به طور کامل طی کرده‌ام. هیچ وقت پول باعث وسوسه شدنم نشد؛ مثلاً کارهای کمدی پیشنهاد شد که دستمزدهای خوبی می‌دادند اما توانستم بگویم نه. در حالی که در آن برهه مسائل اقتصادی زیادی شامل حال من شده بود. اکنون که اینجا هستم، خوشحالم که این مقاومت را انجام دادم و امیدوارم بتوانم با همین سخت‌گیری مسیرم را ادامه دهم. چون سینما یکی از فرصت‌هایی است که به ما کمک می‌کند تا سواد، دانش و بینش خود را نسبت به زندگی‌مان و تمدن شهری بالا ببریم. ما مردم ایران اگر ۵۰ سال عقب بیاییم و مجددا ۵۰ سال دیگر عقب بیاییم، نسبت زیست شهری به زیست روستایی، خیلی تجربه کهنی برای ما نیست، ما هنوز نمی‌دانیم چگونه باید با هم معاشرت کنیم؛ منظورم مربوط به حال نبوده و به لحاظ تاریخی به همین صورت است. شاید باید بیشتر درباره جایگاه زنان در سینما صحبت کنیم. ما نسبت به مسائل موجود در جامعه، به ویژه در مورد زنان، آگاهی کافی نداریم. بسیار خوب است که بتوانم در یک داستانی که مخاطب را سرگرم کند و دوست داشته باشد، کاری انجام دهم که به زندگی مسالمت‌آمیزتری نسبت به یکدیگر و نسبت به خودمان منجر شود. در فیلم‌هایم سعی کرده‌ام جایگاه زنان را بهتر نشان دهم، زیرا انگار از حقوق خود آگاه نیستند.

 

درستکار در ادامه این نشست گفت: آقای هوشنگ کاوسی، منتقد بزرگ ما، می‌گفت که کارگردان بلاتشبیه مانند کارچرخانی است که کار را می‌چرخاند. تفاوت بین کارگردان و فیلم‌ساز در جایی مشخص می‌شود که تفکر به داستان اضافه می‌شود. در آنجا است که فیلم‌ساز متولد می‌شود و تبدیل به مولف می‌شود؛ کسی که یک خط بزرگ را با کار خود در کشور ما دنبال می‌کند. در واقع، کار چرخانی در حوزه‌های مختلف بسیار رونق دارد، نه فقط در فیلم‌سازی. اما کارگردانی که بتواند فکری را به جامعه منتقل کند، مانند همین فیلمی که به زن احترام می‌گذارد، اهمیت زیادی دارد. در تمام ساختار این فیلم و در تمامی پلان‌ها، حضور زن به وضوح دیده می‌شود و این موضوع در سنین مختلف رنج‌های متفاوتی را نشان می‌دهد. این موضوع کم‌اهمیتی نیست.

 

او ادامه داد: در این داستان، سختی‌ها از بین نمی‌روند، بلکه باید با آن‌ها مواجه شویم. تنها فیلمی که می‌توانم ادعا کنم و بگویم که در آن زن نقش محوری داشته، همین فیلم «شوهر ستاره» است. این فیلم به‌طور بسیار کنترل‌شده‌ای به موضوع زنان در جامعه ایران پرداخته است. بازیگر اصلی این درام، یک زن است و این موضوع اهمیت زیادی دارد.

درستکار گفت: برای اولین بار در زندگی‌ام، خانم فریبا نادری را در نقشی کنترل‌شده می‌بینم. بنابراین اگر صد بار دیگر هم به عقب برگردم، می‌گویم جایزه بازیگری زن در فجر امسال حق خانم نادری است.

 

فریبا نادری در ادامه این نشست گفت: پس از حواشی جشنواره فجر، با صحبت‌های آقای درستکار، واقعاً احساس می‌کنم باری از دوش من برداشته شده است. از روزی که متن را خواندم و صحبت‌ها با آقای ایرج‌زاد درباره آن آغاز شد، فکر کردم ستاره یک زن جنگجو ولی صلح‌طلب است. او در دنیای محدود شهری که پیش از مهاجرت به تهران در آن زندگی می‌کرده، برای زندگی خود می‌جنگیده است. البته او در مقابل، به شدت یک زن صلح‌طلب است. بیشتر زنان سرزمین ما صلح‌طلب هستند. شاید خواسته‌هایشان را به زبانی بیان کنند، اما آن صلح‌طلبی و علاقه به رسیدن به آرامش در وجود اکثر خانم‌ها وجود دارد. برای من خیلی سخت بود که به ستاره نزدیک شوم. در طول قصه، هر مردی که او را می‌دید، بد بود. حتی مدیر آسایشگاه نیز فشارهایی بر او وارد می‌کرد. سخت است زن بودن در جایی که هیچ کس نمی‌خواهد تو زن باشی. شاید فقط بحث جنسیتی برای برخی مطرح باشد. اما زندگی کردن و حفظ زنانگی بسیار دشوار است؛ طوری که باید مانند یک مرد زندگی کنی، اما در عین حال زن باشی و حق خود را بگیری.

 

او ادامه داد:  در جامعه‌ای که هیچ حقی به ستاره داده نمی‌شود، او با زشتی‌ها، بیماری‌ها و مشکلات بیوه بودن مواجه است. همه چیزهایی که می‌تواند امنیت یک زن را از او بگیرد، بر دوش ستاره وجود دارد. او هیچ چیز ندارد و همه چیز در روند کوبیدن این زن و استفاده ابزاری از او قرار دارد.

 

علی اوجی در ادامه این نشست گفت: زمانی که با سناریوی «شوهر ستاره» مواجه شدم، فقط فیلم «عنکبوت» را از ابراهیم ایرج‌زاد عزیز دیده بودم و تحت تأثیر فضای فوق‌العاده‌ای که سناریو خلق کرده بود، قرار گرفتم. حس کردم اگر این فیلم ساخته شود، تأثیرگذاری بالایی خواهد داشت. آقای ایرج‌زاد کارگردان بسیار با سوادی است و در همان دو ساعت گفت‌وگو که با هم داشتیم، جهان‌بینی و شناخت خوبی از جامعه داشت. این موضوع نشان‌دهنده‌ی توانایی اوست و من را ترغیب کرد تا جلسه‌ای ترتیب دهم. احساس می‌کنم فیلمی که می‌خواستیم بسازیم، واقعیت را به تصویر می‌کشید. این یک درد مشترک است که برخی دوستان دارند؛ یعنی حفظ کردن یک چیز و سپس فراموش کردن آن. اما اینجا چنین نبود؛ ایشان واقعاً عمیقاً با موضوعات ارتباط برقرار کرده بود. نکته این است، جهانی که آقای ابراهیم ایرج‌زاد برای من از «شوهر ستاره» تعریف کرد و آن جهان‌بینی و جامعه‌شناسی که داشت، هیچ شکی برایم باقی نگذاشت که با افتخار و عشق، این فیلم را در کنارش کار کنم. از او آموختم.




«هیچکاک تروفو»؛ روایتی از تاثیر یک گفت‌وگوی تاریخی بر سینماگران سراسر جهان

سینماروزان/کیوان بهارلویی: نود و چهارمین برنامه از سری برنامه‌های مستندات یکشنبه‌های خانه هنرمندان ایران، یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، به نمایش مستند «هیچکاک تروفو» به کارگردانی کنت جونز اختصاص داشت. پس از آن نیز، نشست نقد و بررسی این مستند با حضور نیما عباسپور (فیلمساز و منتقد سینما) در سالن استاد ناصری برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود.

نیما عباسپور در این نشست گفت: نکته مهم این که مستند «هیچکاک تروفو» تنها درباره بازسازی کتاب معروف گفت‌وگوی هیچکاک و تروفو نیست، بلکه درباره اهمیت این گفت‌وگو و تاثیر آن بر سینماگران سراسر جهان است. جالب است بدانید نسخه فارسی کتاب چندین بار منتشر شده و در برخی چاپ‌ها، بعضی فصل‌ها دچار سانسور یا حذف شده است. نسخه ترجمه‌شده فارسی نیز عمدتاً بر اساس نسخه قدیمی‌تر کتاب بوده. حتی عنوان کتاب هم تغییر داشته است. پس از درگذشت تروفو، یک فصل جدید درباره سه فیلم آخر هیچکاک (توپاز، جنون و توطئه خانوادگی) و همچنین پروژه ناتمام او یعنی «شب کوتاه» به کتاب افزوده شد.

او افزود: مستند «هیچکاک تروفو» اساساً کاری دشوار و تحلیلی است. انگار فیلم‌سازی تصمیم گرفته درباره‌ یک کتاب مرجع، یک فیلم تهیه کند. بنابراین باید هم روح کتاب را منتقل کند و هم تاثیر ماندگار آن را نمایش بدهد. این مستند تلاش می‌کند به شکلی مقاله‌وار از اهمیت کتاب و بازتاب آن در دنیای سینما صحبت کند. در واقع، مستند فراتر از یک فیلم صرف، نگاهی تحلیلی، پژوهشی و مقاله‌گونه به موضوع دارد. یکی از انتقاداتی که به این مستند وارد شده، این است که بیشتر فیلم‌سازان دعوت‌شده برای گفت‌وگو، از سینمای جریان اصلی هستند و از سینماگران مستقل یا کسانی که نگاه غیرمتعارفی به سینما دارند، خبر زیادی نیست. همین موضوع شاید باعث می‌شود فیلم کمی یک‌سویه به نظر برسد. البته حضور فیلم‌سازان شاخص بدنه باعث نمی‌شود ارزش پژوهشی آن کم‌رنگ شود اما قطعاً جای شنیدن صدای سینماگران مستقل نیز خالی است.

این منتقد سینما در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: در بعضی بخش‌ها، همین رویکرد باعث شده فیلم به برخی مضامین حاشیه‌ای کتاب مثل تفسیر روانکاوانه یا نگاه فرویدی به سینمای هیچکاک کمتر بپردازد. همان‌طور که در کتاب، فصلی کوتاه درباره روانکاوی وجود دارد، انتظار می‌رفت فیلم هم کمی بیشتر به این جنبه‌ها بپردازد، اما عمدتاً بر میزانسن، دکوپاژ و تعلیق تاکید دارد. جذابیت اصلی کتاب ـ و البته چیزی که در مستند هم تا حدی منعکس شده ـ این است که در آن بیش از آن‌که به سینما پرداخته شود، تاثیر دوران کودکی، هراس‌ها و شیفتگی‌های انسانی منعکس شده است. سینمای هیچکاک از زاویه‌ تاثیر عمیق تنش‌ها و اضطراب‌های دوران کودکی شکل گرفته و این امر در تمامی آثار شاخص او بازتاب داشته است.

عباسپور در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: از ویژگی‌های آثار هیچکاک، مشارکت فعال تماشاگر با فیلم است، تا جایی که حس و تجربه شخصیت روی پرده، به تماشاگر منتقل می‌شود. صحنه‌های شاخص مثل سکانس معروف دعا در فیلم «مرد عوضی»، جزو مثال‌های درخشانی است که هیچکاک چطور تماشاگر را شریک رویداد و احساسات شخصیت‌ها می‌کند. نکته حائز اهمیت اینکه هیچکاک بازیگر را هم مثل نور، صدا و سایر عناصر در خدمت ریتم و دکوپاژ می‌دانست و تاکید عجیبی روی اجرای دقیق همان‌ چیزی داشت که مدنظرش بود، حتی اگر این امر باعث نارضایتی بازیگر می‌شد. در مستند، این نگاه کنترل‌گرایانه و مولف بودن هیچکاک به خوبی نشان داده شده است.

او در پایان بیان کرد: علاقه کارگردان مستند به سوژه خودش گاهی باعث شده که جنبه‌های نوستالژیک و احساسی در اثر غالب شود و نگاه کاملاً تحلیلی و انتقادی کمتر به چشم بیاید. ضمن آن که مستند مثل کتاب به همه آثار هیچکاک نپرداخته و تمرکز روی چند فیلم خاص است؛ مشابه همان شیوه‌ای که گاهی در ترجمه فارسی کتاب هم دیده‌ایم. با این حال، این مستند فرصت خوبی است برای کسانی که با کتاب آشنایی ندارند تا نگاهی جامع اما خلاصه، به دنیای تاثیرگذار هیچکاک از دریچه‌ گفت‌وگوی تاریخی او با فرانسوا تروفو داشته باشند.




نمایش انیمیشن «شیطان‌کش: قطار موگن» در خانه هنرمندان ایران

سینماروزان/مهدی فلاح: انیمیشن «شیطان.کش: قطار موگن» اثر هارونو سوتوزاکی در خانه هنرمندان ایران به نمایش درمی‌آید.

پلتفرم «در میانه» سری جدید اکران‌های خود را با نمایش انیمیشن «شیطان‌کش: قطار مورگن» شروع می‌کند.
سریال انیمه «شیطان‌کش» به کارگردانی هارونو سوتوزاکی است که از سال ۲۰۱۹ به بعد پخش شد و به‌سرعت در طیف طرفداران انیمه محبوبیتی چشمگیر پیدا کرد.
در سال ۲۰۲۰ فیلم سینمایی «قطار موگن» در ادامه دو فصل اول این سریال ساخته شد و توانست عنوان پرفروش‌ترین انیمیشن در تمام دوران‌ها در ژاپن و همچنین پرفروش‌ترین انیمیشن جهان در سال ۲۰۲۰ را به خود اختصاص دهد.

این انیمیشن همچنین توانسته جایزه بهترین انیمیشن را از آکادمی ژاپن کسب کند.

پلتفرم در میانه نخستین اکران خود در سال جدید را به نمایش نسخه سینمایی «شیطان‌کش: قطار موگن» اختصاص داده است. در این برنامه و پس از اکران انیمیشن سینمایی، سامان بیات به عنوان منتقد و تحلیل‌گر و دکتر حمیرا باغبان مشیری به‌عنوان مجری کارشناس به تحلیل و گفتگو پیرامون آن خواهند پرداخت.

سامان بیات پژوهشگر و تحلیل‌گر در حوزه سینما، این فیلم را از منظر اسطوره‌شناسی ژاپن تحلیل خواهد کرد.

جلسه نمایش و نقد انیمیشن «شیطان‌کش: قطار مورگن» ساعت ۱۸ تا ۲۱ سه‌شنبه ۲ اردیبهشت در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.




آغاز «سینماسلامت» با اکران «شوهر ستاره» در سینماتک خانه هنرمندان ایران

سینماروزان/مهدی فلاح: فیلم «شوهر ستاره» ساخته ابراهیم‌ایرج‌زاد (۱۴۰۳) ساعت ۱۸ دوشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری، برنامه ششصد و هجدهم سینماتک خانه هنرمندان ایران به نمایش درمی‌آید.

پس از نمایش این فیلم ۹۰ دقیقه‌ای، نشست نقد و بررسی آن با حضور رضا درستکار (منتقد سینما و مدیر جلسات سینماسلامت) و عوامل فیلم برگزار می‌شود.

در خلاصه داستان «شوهر ستاره» آمده است: ستاره، زنی بیوه و کارگر پس از مواجهه با علائم یائسگی زودرس، تصمیم می‌گیرد زندگی‌اش را تغییر دهد…

حامد بهداد، فریبا نادری (برنده سیمرغ بلورین از فجر۴۳)، نازنین احمدی، سوسن پرور، نوشین مسعودیان، زینب شعبانی‌ و الهام شعبانی از بازیگران فیلم هستند.

در سلسله نشست‌های ماهیانه «سینماسلامت»، فیلم‌ها از منظر روانشناسی و جامعه‌شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد.




اکران مستند «هیچکاک تروفو» در مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران 

سینماروزان/مهدی فلاح: مستند «هیچکاک تروفو» به‌کارگردانی کنت جونز در خانه هنرمندان ایران روی پرده می‌رود.

 

«هیچکاک تروفو» در قالب نود و چهارمین برنامه مستندات یکشنبه در خانه هنرمندان ایران اکران می‌شود.

«نیما عباسپور» فیلمساز و منتقد سینما پس از نمایش این مستند، درباره آن صحبت خواهد کرد.

 

در مستند «هیچکاک تروفو» (۲۰۱۵) جیمز گری، مارتین اسکورسیزی، پل شریدر، وس اندرسون، دیوید فینچر، آرنو دسپلچین، کیوشی کوروساوا، اولیویه آسایاس، ریچارد لینکلیتر و… در مورد اینکه چگونه نبوغ سینمایی «آلفرد هیچکاک» و کتابی در وصف او به قلم «فرانسوا تروفو»، آنها را تحت تاثیر قرار داد، صحبت می‌کنند.

 

فیلم مستند ۸۰ دقیقه‌ای «هیچکاک تروفو» ساعت ۱۸ یکشنبه ۳۱ فروردین ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران روی پرده خواهد رفت.




«هنوز اینجا هستم»؛ روایتی انسانی و تامل‌برانگیز از درون یک بحران سیاسی‌ اجتماعی

سینماروزان/مهدی فلاح: ششصد و هفدهمین برنامه از سری برنامه‌های سینماتک خانه هنرمندان ایران، دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۴، به نمایش فیلم «هنوز اینجا هستم» اثر والتر سالس(۲۰۲۴) اختصاص داشت. پس از نمایش این فیلم، نشست نقد و بررسی آن با حضور اسماعیل میهن‌دوست(منتقد سینما و فیلمساز) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود.

 

اسماعیل میهن‌دوست در این نشست گفت: فیلم «هنوز اینجا هستم» اثری قابل‌تأمل از والتر سالس است. این فیلم را می‌توان در دو سطح بررسی کرد: اول از بعد مضمون که به‌شدت تأثیرگذار است، و دیگری ساختار روایت که با دقت و هوشمندی طراحی شده است. از منظر محتوایی، فیلم به مباحث عمیقی نظیر حافظه، هویت و عدالت می‌پردازد. جمله «ما نمی‌بخشیم و فراموش نمی‌کنیم» به نوعی عصاره تفکر فیلم است. با این حال، جذابیت فیلم فقط در پیام آن نیست، بلکه در فیلم‌نامه‌ای درخشان و کارگردانی دقیق سالس هم نهفته است.

 

او افزود: فیلم شروع هوشمندانه‌ای دارد و در پرده اول، اعضای خانواده یکی‌یکی معرفی می‌شوند. در عین حال تمرکز فیلم به‌گونه‌ای است که شخصیت پدر خانواده را محوری نشان می‌دهد. با این حال، به مرور، نقطه دید روایت تغییر می‌کند و از زاویه اول‌شخصِ پدر به مادر منتقل می‌شود، و این تغییر به‌قدری هنرمندانه انجام می‌شود که مخاطب کاملاً جذب روایت جدید می‌ماند. در پرده دوم، تغییرات بیشتری را در روایت می‌بینیم و پس از بازداشت پدر خانواده، مادر به محور داستان تبدیل می‌شود. از این نقطه به بعد، فیلم نه تنها مبارزه سیاسی و اجتماعی مادر را نشان می‌دهد، بلکه او را در جایگاه یک پدر مسئول برای فرزندانش قرار می‌دهد.

 

این منتقد سینما در ادامه بیان کرد: این تغییر روایت، دقیقاً همان‌جایی رخ می‌دهد که پدر خانواده دستگیر و بازداشت می‌شود. از آن لحظه به بعد، مادر به مرکز قصه بدل می‌شود و مخاطب از طریق او وقایع را دنبال می‌کند. این انتخاب، کاملاً منطقی است، چراکه مادر نه‌تنها نقشی کلیدی در خانواده دارد، بلکه محور تمام تحولات قصه نیز می‌شود. یکی از نقاط قوت فیلم، همین ترکیب میان دغدغه‌های سیاسی و خانوادگی است. کارگردان موفق شده با ظرافت، از افتادن فیلم به ورطه شعارزدگی اجتناب کند و به‌جای آن داستانی انسانی و مؤثر ارائه دهد.

 

میهن‌دوست در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: یکی دیگر از نقاط مورد بحث، استفاده از شخصیت‌های برزیلی و ارتباط شخصیت‌پردازی‌های آنان با داستان بود. برخلاف برخی نظرات که معتقدند شخصیت‌ها سطحی هستند، من این فیلم را اثری می‌دانم که به‌خوبی شخصیت‌پردازی کرده است. مثلاً رابطه مادر با هریک از فرزندانش، نشان‌دهنده موقعیت سنی و دغدغه‌های متفاوت آنان است. از سوی دیگر، شخصیت مادر نیز با عمق و لطافت خاصی پرداخته شده است. او زنی است که تلاش می‌کند خانواده را حفظ کند، در عین حال که نقشی مهم در مبارزه سیاسی نیز ایفا می‌کند. یکی از عناصر تأثیرگذار فیلم، صحنه‌هایی است که مادر، با وجود تمام سختی‌ها و ناامیدی‌ها، مبارزه‌اش را ادامه می‌دهد.

 

او ادامه داد: این فیلم به زیبایی نشان می‌دهد که مبارزه سیاسی و زندگی خانوادگی از هم جدا نیستند، بلکه در هم تنیده‌اند. مادر خانواده مجبور است در عین مدیریت مسئولیت‌های اقتصادی و تربیتی، از حیثیت شوهر خود که قربانی بی‌عدالتی شده نیز دفاع کند. این ترکیب از زندگی و مبارزه، فیلم را فراتر از یک اثر صرفاً سیاسی یا ملودرام کرده است.

 

این منتقد سینما در پایان بیان کرد: «هنوز اینجا هستم» اثری است که از درون یک بحران سیاسی و اجتماعی، داستانی انسانی و تأمل‌برانگیز می‌سازد. از مبارزه مادر گرفته تا سرنوشت فرزندان، تمام این داستان‌ها به زیبایی در خدمت یک روایت واحد درمی‌آیند. فیلم شاید در بخش‌هایی طولانی به نظر برسد، اما ظرافت روایت به‌گونه‌ای است که مخاطب را تا پایان با خود همراه می‌کند.




«سینماسلامت» در خانه هنرمندان ایران کلید می‌خورد

سینماروزان/مهدی فلاح: سلسله نشست‌های ماهانه «سینماسلامت» از اول اردیبهشت ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران شروع به کار می‌کند.

«رضا درستکار» منتقد سینما و سینماگر که مدیر و مجری این نشست‌هاست، در این زمینه گفت: از آنجا که بخش مهمی از آثار سینمای ایران با دغدغه‌های اجتماعی خالقان فیلم‌ها ساخته می‌شود، خود به خود حوزه سلامت موضوعیت پیدا می‌کند.

عضو هیأت داوران چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، ادامه داد: این آثار روایت‌گر وضعیت جامعه‌ای است که در آن، آدم‌ها از نظم طبیعی بیرون مانده‌اند و با ناهنجاری‌ها و مشکلات ریز و درشت مواجه هستند، همان طور که در دوره اخیر جشنواره فیلم فجر، بسیاری از فیلم‌ها چنین بودند و سازندگانشان دغدغه اجتماعی داشتند.

درستکار با اشاره به این که سال‌ها پیش به همراه زنده‌یاد علی معلم آغازگر جلسات نقد و بررسی فیلم در فرهنگسرای ارسباران بوده، گفت: باید تلاش کرد هویت سینماتک‌ها و این دست نشست‌ها که امروز بهترین‌شان در خانه هنرمندان ایران به عنوان یک تشکل اصیل و اثرگذار برگزار می‌شود، حفظ شود. معتقدم هر سیستمی که از مناسبات فرهنگی و تعامل دور باشد و یا بخواهد فرهنگ را از در براند، زیان می‌دهد و این اهمال، گریبان خودش را می‌گیرد. برپایی جلسات نقد و بررسی فیلم یک نوع پویش اجتماعی جریان‌ساز است و زنده نگه داشتن و تقویت اینگونه جلسات، اقدامی است که سبب می‌شود بیشتر با جامعه ایران دیالوگ برقرار شود.

او گفت: سال‌هاست که در کنار فعالیت سینمایی، در حوزه رسانه‌ای سلامت به اداره یک زنجیره رسانه‌ای با نام «فن سالاران» مشغول هستم. روز اول اردیبهشت ۱۴۰۴، با بیستمین شماره مجله‌ای تخصصی به همین نام مصادف است و آغاز به کار جلسات «سینما سلامت» در ادامه مسیر توسعه این زنجیره قرار دارد. این سلسله‌ برنامه قرار است روز اول هر ماه، برگزار شود. اولین فیلم «شوهر ستاره» ساخته ابراهیم ایرج‌زاد خواهد بود و ما قرار است در «سینما سلامت» فیلم‌ها را با حضور عوامل سازنده، از منظر روانشناسی و جامعه‌شناسی مورد بررسی قرار دهیم.




اکران «متروپلیس» در خانه هنرمندان ایران

سینماروزان/مهدی فلاح:

اکران «متروپلیس» در خانه هنرمندان ایران

نسخه مرمت‌شده فیلم سینمایی «متروپلیس»‏ به کارگردانی فریتز لانگ (۱۹۲۷) ساعت ۱۸ جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران به نمایش درمی‌آید.

این فیلم کلاسیک ۱۵۳ دقیقه‌ای اثر فریتز لانگ از پیشگامان سینما، با زیرنویس فارسی‌ در خانه هنرمندان ایران روی پرده می‌رود.

فیلم در سبک علمی-تخیلی و به شیوه اکسپرسیونیسم آلمانی، داستان شهری در آینده (سال ۲۰۲۶ میلادی) است که در آن انسان‌ها به دو دسته «اندیشنده» و «کارگر» تقسیم شده‌اند. دسته نخست در آسمان‌خراش‌های مجلل بالای زمین و دسته دوم در دالان‌های کارخانه‌ای زیر زمین ساکن‌اند.

آلفرد ابل، بریگیته هلم، گوستاو فرولیش و گریته برگر بازیگران این فیلم هستند.

در سال ۲۰۰۱، این فیلم در فهرست حافظه جهانی یونسکو ثبت شد.




نگاه خاص «مجید فروغی» از پشت دوربین / «چگونه باید زندگی، نقش‌آفرینی و کنش‌گری کرد؟»

سینماروزان/مهدی فلاح: نمایشگاه عکس‌ها، دست‌نوشته‌ها و اسناد تصویری زنده‌یاد مجید فروغی به مناسبت سالگرد درگذشت او، با حضور نادره رضایی معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و جمعی از چهره‌های فرهنگ و هنر و علاقمندان، عصر پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران افتتاح شد.

نادره رضایی معاون هنری وزارت ارشاد در حاشیه بازدید از این نمایشگاه گفت: آقای فروغی در اداره هنرهای تجسمی و حوزه معاونت هنری وزارت فرهنگ، سال‌ها فعالیت‌ کرد و امسال، به مناسبت سالگرد فقدان او، به‌همت خانواده‌اش، گرد هم جمع شدیم تا با برگزاری رویدادی فرهنگی که دغدغه‌ها، نوع زیست و فکر این شخصیت را پررنگ‌تر نمایان می‌کند، یادش را گرامی بداریم.

او افزود: از جمله جنبه‌های برجسته زندگی آقای فروغی، نگاه خاص او از پشت دوربین است..‌. تصاویری که نمایانگر تجربیات زیستی، دیدگاه‌ها و دغدغه‌هایش به شمار می‌آید. این عکس‌ها، که بیشتر ثبت لحظه‌ها و صحنه‌های متفاوت از زوایای گوناگون بوده است، عمق نگاه پژوهشی او را نشان می‌دهد و بیانگر دغدغه‌های مشترکی است که نسل‌های دهه ۵۰ و ۶۰ با آن روبه‌رو بوده‌اند.

معاون هنری وزارت ارشاد در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: علاوه بر این موارد، دغدغه‌ها و سخت‌گیری زنده‌یاد فروغی در مورد پرسش‌هایی که پیرامون «چگونه باید زندگی، نقش‌آفرینی و کنش‌گری کرد؟»، همچنان باقی است. بنابراین امیدوارم آنچه که مد نظر و دغدغه او بوده و هنوز محقق نشده، در مجموعه معاونت هنری از طریق فعالیت‌های ارتباطی و هنری به اقدام تبدیل شود. یادش گرامی باد و برای خانواده محترم ایشان آرزوی صبر و آرامش می‌کنم.

رحیم فروغی (برادر مرحوم مجید فروغ) نیز در بخش دیگری از این افتتاحیه ضمن تشکر از حاضران برای حضور در این برنامه، گفت: امیدوار بودیم که این رویداد فرهنگی فرصتی باشد تا در کنار هم جمع شویم و دوستانش، یکدیگر را ملاقات کنند تا به این ترتیب خاطرات مرحوم مجید فروغی را زنده کنیم. مجید هیچ‌گاه ادعایی در حوزه عکاسی نداشت، اما نگاه خاص و پژوهشگرانه‌ای داشت. بعد از رفتنش، وقتی به گوشی او نگاه کردیم، متوجه شدیم که بیش از ۶ هزار عکس در آن وجود داشته است. برای من، مواجه شدن با این حجم عکس بسیار دشوار بود. نمی‌دانستم باید چه کار کنم. دوستان پیشنهاد کردند که عکس‌ها را تفکیک و تصاویر منتخب را در قالب یک نمایشگاه ارائه کنیم. بنابراین از میان این عکس‌ها، تعدادی را انتخاب و برای نمایشگاه آماده کردیم.

او ادامه داد: در ابتدا، خودم درگیر یک اضطراب و دوگانگی بودم. زیرا مطمئن نبودم که اگر خود مجید بود، آیا با نمایش این عکس‌ها موافقت می‌کرد یا خیر. مجید اصولاً تمایلی به نمایش عکس‌هایش نداشت. در واقع نگاه او به آثار بسیار شخصی بود و نگاه هنری خود داشت. ما این عکس‌ها را به نمایش گذاشتیم، اما همچنان مطمئن نیستم که نظر ایشان چه می‌توانست باشد.

فروغی در ادامه به روایت خاطره‌ای پرداخت و گفت: از ابتدای تولد مجید در سال ۵۶ تا زمستان ۶۹، رابطه ما صرفاً رابطه‌ای برادری بود، اما از زمستان سال ۶۹، ما دوست شدیم. اینکه این دوستی چگونه شکل گرفت و چه اتفاقاتی رخ داد، فرصت دیگری می‌طلبد. آنچه درباره شخصیت مجید فروغی می‌توانم بگویم، نوع نگاه دقیق و پرهیزکارانه‌ای است که در مواجهه با موقعیت‌هایی داشت که نسبت به آن‌ها تردید می‌کرد. این ویژگی نه تنها در مسائل فردی، خانوادگی و فامیلی او دیده می‌شد، بلکه در مسائل کاری و اجتماعی نیز کاملاً مشهود بود. مثلاً در زندگی شخصی، در موقعیت‌های حساسی مثل ازدواج، همیشه مردد بود، چرا که فکر می‌کرد نمی‌تواند حق آن موقعیت را به شیوه‌ای کامل ادا کند.

او افزود: این تردید و دقت در تصمیم‌گیری به نوعی در تمامی آثار و عکس‌هایش نیز قابل مشاهده است. بسیاری از عکس‌های او، نگاه‌های متفاوتی به یک موضوع از زوایای مختلف هستند، گویی می‌خواست هر جنبه‌ را با دقت بررسی کند. یادش گرامی باد.

مجید فروغی، در کنار فعالیت‌های پژوهشی و رسانه‌ای متعدد در عرصه فرهنگ و هنر، مدیریت روابط‌عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت روابط‌عمومی جشنواره‌های ملی و بین‌المللی عرصه فرهنگ و هنر و مدیریت روابط‌عمومی دفتر هنرهای تجسمی را به عهده داشت.

او که دانشجوی آخرین سال‌های دوره دکترای علوم ارتباطات بود، همزمان با فعالیت‌های اجرایی، در رشته روابط‌عمومی و خبرنگاری تدریس می‌کرد.

زنده‌یاد مجید فروغی پنجشنبه ۲۳ فروردین‌ ۱۴۰۳ درگذشت.

نمایشگاه عکس‌ها، دست‌نوشته‌ها و اسناد تصویری زنده‌یاد مجید فروغی‌ ساعت ۱۷ پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ گشایش یافت.این نمایشگاه یادبود، تا جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ هر روز (به غیر از شنبه‌ها) ساعت ۱۴ تا ۲۱ در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران میزبان علاقمندان خواهد بود.




اکران مستند «نفس» در مستندات یکشنبه خانه هنرمندان ایران

سینماروزان/مهدی فلاح: مستند «نفس» به‌کارگردانی بهزاد رضایی در خانه هنرمندان ایران روی پرده می‌رود.

مستند «نفس» در قالب نود و سومین برنامه و نخستین برنامه سال ۱۴۰۴ مستندات یکشنبه، در خانه هنرمندان ایران اکران می‌شود و «جلیل اکبری‌صحت» منتقد سینما و فیلمساز پس از نمایش این مستند، درباره آن صحبت خواهد کرد.

«نفس» (۱۴۰۱) تنهایی و قطع ارتباط بین آدم‌ها در دوران همه‌گیری کرونا و تاثیر آن بر زیست فردی، خلوت و خلاقیت هنرمندان را در کشورهای مختلف جهان به تصویر می‌کشد.

این فیلم تحسین‌شده بر مبنای تصویربرداری خود هنرمندان از زندگی و آفرینش‌های هنری‌شان با طرح و هدایت کارگردان شکل گرفته است.

فیلم مستند ۵۲ دقیقه‌ای «نفس» ساعت ۱۸ یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران روی پرده خواهد رفت.




نمایشگاهی از آثار زنده‌یاد مجید فروغی در خانه هنرمندان ایران

سینماروزان/مهدی فلاح: نمایشگاه عکس‌ها، دست‌نوشته‌ها و اسناد تصویری زنده‌یاد مجید فروغی به مناسبت سالگرد درگذشت او، در خانه هنرمندان ایران برپا می‌شود.

مجید فروغی، در کنار فعالیت‌های پژوهشی و رسانه‌ای متعدد در عرصه فرهنگ و هنر، مدیریت روابط‌عمومی معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیریت روابط‌عمومی جشنواره‌های ملی و بین‌المللی عرصه فرهنگ و هنر و مدیریت روابط‌عمومی دفتر هنرهای تجسمی را به عهده داشت.

او که دانشجوی آخرین سال‌های دوره دکترای علوم ارتباطات بود، همزمان با فعالیت‌های اجرایی، در رشته روابط‌عمومی و خبرنگاری تدریس می‌کرد.

زنده‌یاد مجید فروغی پنجشنبه ۲۳ فروردین‌ ۱۴۰۳ درگذشت.

نمایشگاه عکس‌ها، دست‌نوشته‌ها و اسناد تصویری زنده‌یاد مجید فروغی زنده‌یاد مجید فروغی‌ ساعت ۱۷ پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴  گشایش می‌یابد.

این نمایشگاه یادبود، از پنجشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۴ تا جمعه ۲۹ فروردین ۱۴۰۴ هر روز (به غیر از شنبه‌ها) ساعت ۱۴ تا ۲۱ در گالری تابستان خانه هنرمندان ایران میزبان علاقمندان خواهد بود.




«نفس»؛ روایتی مستند از تلاش برای زنده ماندن

سینماروزان/رضا نقی نژاد: نود و سومین برنامه از سری برنامه‌های مستندات یکشنبه‌های خانه هنرمندان ایران، به نمایش مستند «نفس» به کارگردانی بهزاد رضایی اختصاص داشت. پس از نمایش این مستند، نشست نقد و بررسی آن با حضور جلیل اکبری صحت (منتقد سینما) برگزار شد. اجرای این برنامه برعهده سامان بیات بود.

 

جلیل اکبری صحت در این نشست گفت: فیلم «نفس» را دیدیم و فکر می‌کنم جزو متفاوت‌ترین مستندهایی است که در این مدت دیده‌ایم. زمانی که هنرجو بودیم یا می‌خواستیم سینما و شعر یاد بگیریم، اولین نکته‌ای که به ما آموزش داده می‌شد این بود: «هنرمند باید به‌سرعت فرصت را برای خلق اثر هنری شکار کند.» بهزاد رضایی دقیقاً همین کار را کرده است. او در زمان و مکان مناسبی، چیزی را که دارد به خاطره تبدیل می‌شود، به یک اثری هنر بدل کرده و از این بابت باید به او دست‌مریزاد گفت.

 

او ادامه داد: این مستند به‌شدت شبیه خود بهزاد رضایی است. به نظر می‌رسد او در ساخت این اثر، کاملاً منش هنری خود را به کار برده است. فیلم شاید از منظر روایت، وضوح مشخصی نداشته باشد اما چیزی که مشهود است، این است که این اثر عمق شخصیتی خود را از خالقش گرفته است.

 

این منتقد و تهیه‌کننده همچنین درباره سبک روایی فیلم توضیح داد: بخش‌هایی از فیلم به‌صورت «کنترل از راه دور» کار شده است. این سبک، سینمای امروز دنیا را به شکل تازه‌ای نشان می‌دهد. با این حال، حتی در این همکاری‌های از راه دور، منش و زاویه دید بهزاد رضایی در تمام فیلم احساس می‌شود. شاید بتوان گفت فیلم، روایتگر عنصر طبیعی و اصلی زندگی است: نفس کشیدن و تلاش برای زنده ماندن.

 

اکبری‌صحت در ادامه بیان کرد: این فیلم جزو نمونه‌های روان‌شناختی و جامعه‌شناختی است که در جستجوی بصری عناصر خیلی خوبی قدم برداشته است. فیلم را می‌توان واقعاً یک اثر ایرانی دانست، چرا که مایه‌های بومی و ملی در آن حضور دارد. فیلم‌هایی مانند «نفس» معمولاً دو دسته مخاطب دارند؛ کسانی که ذهنی شاعرانه، صوفیانه یا سلوکی دارند، و دسته‌ای که قواعد ساده و مشخص زندگی را ترجیح می‌دهند. این اثر هنری برای گروه اول بسیار لذت‌بخش و جذاب است.

 

بهزاد رضایی، کارگردان مستند نیز در ادامه این نشست درباره انتخاب موسیقی‌های فیلم گفت: همیشه موسیقی‌هایی را دوست دارم که معنایی را حمل کنند. دلیل انتخاب هنرمندان برای کار در فیلم نیز دقیقاً همین بوده است. موسیقی‌هایی که معنای عرفانی داشته باشند و حس شرقی را منتقل کنند، برای من جذاب هستند. این ارتباط، کاملاً با ماهیت بومی فیلم هماهنگ بوده است.

 

او همچنین درباره روند طولانی ساخت فیلم گفت: ساخت این اثر کاملاً مستقل بود و حدود دو سال طول کشید. برخی هنرمندان حاضر نشدند همکاری کنند یا محدودیت‌هایی مانند حریم شخصی داشتند. در نهایت، فیلم با حضور ۱۵ هنرمند شروع شد و در نسخه نهایی ۱۱ نفر باقی ماندند.

 

اکبری‌صحت در پایان اشاره کرد: «نفس» شخصی‌ترین اثری است که در این مدت دیده‌ام؛ فیلمی متفاوت که قواعد سینما را به خوبی فهمیده و به‌درستی تعامل هنری خود را با عناصر مختلف مانند نور، رنگ و صدا برقرار کرده است.




خانه هنرمندان ایران میزبان نمایشگاه «پرتره‌های سیاه»

سینماروزان/هانیه مظفری: در آستانه نوروز ۱۴۰۴، خانه هنرمندان ایران نمایشگاهی از عکس‌های زنده‌یاد سعدی افشار، یاقوت‌سیاه تئاتر سنتی ایران، را با عنوان «پرتره‌های سیاه» برپا می‌کند.

در این نمایشگاه، مجموعه عکس‌های «رضا موسوی» عکاس، طراح و کارگردان، از آخرین حضور صحنه‌ای زنده‌یاد سعدی افشار در نمایش قولنج به‌کارگردانی حسین بابایی که سال ۱۳۸۸ در تماشاخانه سنگلج روی صحنه رفت، در گالری محیطی خانه هنرمندان ایران به نمایش گذاشته می‌شود تا در آستانه سال نو، یاد و خاطره این چهره‌ شاخص نمایش‌های آیینی، سنتی گرامی داشته شود.‌

این نمایشگاه جمعه ۲۴ اسفند ۱۴۰۳ ساعت ۱۷، مقارن با آیین پایانی بیست و یکمین نمایشگاه تصویر سال و جشنواره فیلم تصویر افتتاح می‌شود.

نمایشگاه «پرتره‌های سیاه» از ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ تا ۱۵ فروردین ۱۴۰۴ در گالری محیطی خانه هنرمندان ایران واقع در ضلع جنوب غربی بوستان هنرمندان برای بازدید علاقه‌مندان برپا خواهد بود.




فاصله گرفتن از کلیشه‌ها برگ برنده این دو کتاب است

سینماروزان: نشست رونمایی و تحلیل دو کتابِ فیلم‌نامه «گورخَر» و «ماهیِ آزاد» به‌قلم ایران انتظام عصر چهارشنبه ۸ اسفند ۱۴۰۳ در سالن استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

سحرعصرآزاد منتقد سینما در این نشست گفت: «وقتی فیلمنامه «گورخر» را خواندم، حسرت خوردم بابت اینکه در سینمای ایران چقدر با فقر ژانر مواجه هستیم. بدون اینکه در مورد این فیلمنامه، کامل صحبت کنم، اما به فضای آن اشاره می‌کنم که در یک ناکجاآباد، قصه‌ای روایت می‌شود که در فضاهای ذهنی و سوررئال حرکت می‌کند. متاسفانه سینمای ما در طول این چند دهه، در محدوده چند ژانر خاص حرکت کرده و به تعبیری درجا زده است.»

جواد طوسی منتقد پیشکسوت سینما در ادامه افزود: «خانم انتظام در فیلمنامه «گورخر» کلاژی از سبک‌های مختلف را در اثر جاری کرده است. جدا از فضای سوررئالی که گروتسک را تداعی می‌کند، گاهی اوقات نوعی رئالسیم جادویی را هم می‌توان در متن دید. می‌خواهم بگویم همه این موارد شاید خیلی حسی و غریزی از سوی نویسنده روی کاغذ آمده، ولی به یک تصنع تبدیل نشده است. آثاری از پرویز کیمیاوی را می‌توان در این زمینه به عنوان الگو مطرح کرد و برخی از سکانس‌های فیلمنامه «گورخر» من را یاد «تپه‌های قیطریه» انداخت.

سحر عصر آزاد در ادامه این نشست افرود: «این فیلمنامه به نوعی یک فیلم مهجور از بایرام فضلی (باز هم سیب داری) را هم برایم تداعی کرد. فیلمی که یک سال در جشنواره فجر نمایش داده شد و بعد خبری از آن نشد و سرنوشت فیلمسازی بایرام فضلی هم منقطع شد. یا یک فیلم از کریم لک‌زاده به اسم «شیرجه بزرگ» که سرنوشت مشابهی با فیلم بایرام فضلی پیدا کرد…»

بهمن کامیار فیلمساز و نویسنده از جمله سینماگران حاضر در این نشست بود که در صحبت‌های کوتاهی گفت: «من هم وقتی فیلمنامه را خواندم به فضاسازی‌های آقای کیمیاوی و ابراهیم گلستان فکر کردم. اما ساختار روایت و جهانی که خلق شده بود من را به یاد نمایشنامه «بانوی سالخورده» انداخت که یک نسخه سینمایی خوب در سال ۱۹۶۴ از آن ساخته شده است. و البته که ایران انتظام، جهان خودش را باور‌پذیر خلق می‌کند…»

او ادامه داد: «باید بپذیریم طی سال‌های اخیر سینمای مستقل به طور تعمدی (از سمت نهادهایی که تولید را گران کرده‌اند) به سمتی رفت که توان تولید نداشته باشد و به نظرم این که فیلم‌نامه‌هایی مثل «گور خر» و« ماهی آزاد» در شرایط فعلی سینمای ایران به تولید برسد، کار دشواری است.»

ایران انتظام در بخش بعدی نشست توضیح داد: «اساسا اقتباس را می‌پسندم چرا که فکر می‌کنم یک پشتوانه محکم و بزرگ برای فیلمنامه‌نویسی و فیلمسازی است. «بانوی سالخورده» نمایشنامه‌ای بود که سال ۹۲ به من پیشنهاد شد و وقتی آن را خواندم، عاشقش شدم. این نمایشنامه پس ذهن من ماند و هرگز این متن دست از سرم برنداشت.»
او همچنین گفت: «‌تمام تلاشم را کردم و همچنان در این مسیر هستم که استقلالم را حفظ کنم. خودم باشم و در نوشته‌هایم دروغ نگویم.»




پیدایش «خانه هنرمندان ایران» مانند نوشتن شاهنامه ارزشمند است/ وقوع یک توارث فرهنگی

سینماروزان: نود و یکمین برنامه از سری برنامه‌های سینماتک خانه هنرمندان ایران، یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ به نمایش مستند «سیر» به‌کارگردانی مجتبی اسماعیل‌زاده اختصاص داشت. پس از نمایش این مستند، نشست نقد و بررسی آن با حضور کارگردان اثر و رضا درستکار (منتقد سینما) برگزار شد.

مستند «سیر»، اثری درباره سیر پیدایش و تاسیس خانه هنرمندان ایران است و نشان می‌دهد که چگونه یک پادگان نظامی به همت بهروز غریب‌پور به یک مکان فرهنگی تبدیل شده است.
این برنامه به‌مناسبت گرامی‌داشت بیست و پنجمین سالگرد تأسیس خانه هنرمندان ایران در نظر گرفته شده بود.

رضا درستکار در این نشست گفت: باعث افتخار و سعادت است که در ۲۵امین سالگرد خانه هنرمندان ایران، من را دعوت کرده‌اند تا از هوای این مکان تنفس کنم و درباره آن و مستندی که درباره خانه هنرمندان ساخته شده صحبت کنم.

مجتبی اسماعیل‌زاده در ادامه این نشست ضمن تشکر از حاضرانی که در این نشست حضور داشتند، گفت: من دانشجوی مجید سرسنگی (مدیرعامل اسبق خانه هنرمندان ایران) بودم و او حوالی سال ۹۰، پیشنهاد ساخت این فیلم را به من داد. لازم است که به بهانه نمایش این مستند، در این جلسه یاد سه استاد بزرگ را گرامی داریم. زنده‌یادها مرتضی پور صمدی، عزت‌الله انتظامی و حمید سمندریان که هر کدام در ساخت این اثر به من کمک‌های بسیاری کرده‌اند. یکی از بخش‌های این مستند، مصاحبه آقای سمندریان درباره تماشاخانه ایرانشهر بود که در اثر فعلی وجود ندارد. امیدوارم در آینده فرصتی فراهم شود تا اثر کامل دیده شود.

رضا درستکار در ادامه بیان کرد: ما تا افرادی را داریم، قدر آن‌ها را نمی‌دانیم ولی وقتی آنها را از دست می‌دهیم، تازه متوجه این موضوع می‌شویم که چه کسانی را از دست دادیم. ما در سرزمینی پر از نوابغ زندگی می‌کنیم. اما متاسفانه حسادت و بخل ورزیدن نیز جز خصلت‌های اصلی ماست! در چنین فضایی، یک خانه هنرمندان ساخته شده است. یعنی قلعه نظامی را فرو ریختیم و خانه‌ای ساختیم تا اهالی فرهنگ و هنر در آن جمع شوند. این اتفاق، شگفت‌انگیز است. بنابراین امیدوارم خداوند به آقای غریب‌پور عمر با عزت عطا کند. ما باید سپاسگزار هر کسی باشیم که در این موضوع نقش داشته است. همچنین باید بگویم، آنچه سبب می‌شود، ما سرحال و سر کار بمانیم، وجود آثاری مانند مستند «سیر» است که امروز دیدیم.

‌ اسماعیل‌زاده در ادامه صحبت‌هایش گفت: بهروز غریب‌پور در ساخت چند مکان فرهنگی نقش مهمی داشته که دو تای آنها برای ما خیلی چشم‌گیر است. یکی فرهنگسرای بهمن است که در آن یک کشتارگاه تبدیل به فرهنگسرا شده است. دیگری نیز خانه هنرمندان ایران بوده که در آن یک پادگان نظامی تبدیل به این مکان شده است. وقتی مکانی تبدیل به زیرساخت فرهنگی می‌شود، ماجرا اهمیت بسیار بالایی پیدا می‌کند. یعنی خانه هنرمندان می‌تواند تا ۵۰۰ سال آینده هم خانه هنرمندان باشد. به همین دلیل باید گفت ساخت بنایی این چنین، مانند نوشتن شاهنامه است و دیگر نمی‌توان آن را تکان داد.

این سینماگر همچنین در ادامه با برشمردن مثال‌هایی به نقش شهرداری‌ها در ایجاد زیرساخت برای فعالیت‌های فرهنگی در کشورهای مختلف اشاره کرد.

در ادامه رضا درستکار در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره مستند «سیر» گفت: این فیلم به ما یادآوری می‌کند، خانه هنرمندان پتانسیل بسیار بالایی دارد و می‌توان در دفعات به آن مراجعه کرد. در واقع آدم‌های متعدد با رویکردهای مختلف می‌توانند به آن مراجعه کنند و این خودش زمینه بسیار خوبی است. معمولا در سینمای مستند موضوع کمتر در می‌آید. در واقع اگر شما بخواهید درباره آدمی یک پرتره بسازید، جواب بهتری می‌گیرید، تا اینکه بخواهید درباره بنا اثری بسازید. اما فکر می‌کنم می‌توان از خانه هنرمندان چند مستند موضوعی خوب ساخت. ما از چه طریق صاحب تاریخ و فرهنگ می‌شویم؟ ما توارث معنوی خودمان را از طریق میراث هنرمندان می‌فهمیم که ممکن است در خیلی از اوقات نگهداری هم نشود. اکنون خانه هنرمندان توارث ماست. در واقع شما از میراث هنرمندان به توارث ژنتیکی و فرهنگی خودتان می‌رسید.

او گفت: مسأله میراث و توارث از فیلم مستند «سیر» تأویل می‌شود. در فیلم سعی شده یک فضای شاعرانه به وجود بیاید و تصاویر، نور، بازی‌ها و کرشمه‌های دوربینی، صداها و آواها با فصل‌های مختلف، در خدمت این فرم است.

این نشست با پرسش و پاسخ پیرامون مستند «سیر» ادامه پیدا کرد.




تجلیل از هنرمندی ضدجناح بازی/رسالت آدم‌هایی چون غریب‌پور تکثیر زیبایی است / جلوه‌گری شمع‌های کیک‌ ۲۵ سالگی «خانه هنرمندان ایران» 

سینماروزان/مسعود احمدی: هشتصد و نهمین شب از سلسله شب‌های بخارا به بزرگداشت بهروز غریب‌پور، کارگردان تئاتر، سینما و نخستین مدیر عامل خانه هنرمندان ایران اختصاص داشت. این مراسم غروب جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ با حضور جمعی از چهره‌های فرهنگی و هنری و استقبال بی‌نظیر مخاطبان در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

 

علی دهباشی در ابتدای این مراسم ضمن خوش‌آمدگویی به حاضرین، متنی را درباره بهروز غریب‌پور قرائت کرد.

 

او در بخشی از صحبت‌هایش گفت: دقیقا ۲۵ سال پیش، خانه هنرمندان ایران با مدیریت بهروز غریب‌پور و با حضور سید محمد خاتمی رییس جمهور وقت افتتاح و فعالیت‌های خود را آغاز کرد. نمی‌توان تمام فعالیت‌های هنری بهروز غریب‌پور را برشمرد اما امیدوارم که سخنرانان این مراسم بتوانند در مورد بخشی از فعالیت‌های ایشان صحبت کنند. لازم است این را بگویم که اگر پشتیبانی آقای غریب‌پور نبود، شب‌های بخارا نیز شکل نمی‌گرفت و به چنین جایگاهی نمی‌رسید. ما یکی از نتایج مدیریت هنری ایشان هستیم. امیدوارم که سال‌های سال نفسِ حقِ بهروز غریب‌پور در زندگی هنرمندان جاری باشد.

 

در ادامه این مراسم، کلیپ «سرو چمان» از زبان بهروز غریب‌پور با تصاویری از سال‌های آغازین فعالیت خانه هنرمندان ایران برای حضار در سالن به نمایش درآمد.

 

فریدون صدیقی در بخش بعدی این مراسم گفت: شاید لازم باشد افراد دیگری درباره آقای غریب‌پور صحبت کنند تا کمی از مکتب ایشان گسترش پیدا کند. برخی از افراد رسم، مکتب و آیین دارند و از همین رو، جریان‌ساز هستند. بهروز غریب‌پور نیز چنین آدمی است. او راه‌های نرفته را رفته و کارهای نکرده را انجام داده است. کارهایی که بهروز غریب‌پور انجام داده، بخش مهم ادبیات تاریخ نمایشی ایران است. در گذشته یادداشتی را در مورد آقای غریب‌پور در مجله پاراگراف به سردبیری دکتر محمدرسول صادقی نوشته‌ام که می‌خواهم آن را اینجا برای شما بخوانم.

او در ادامه یادداشت خود را برای حاضران خواند که مورد تشویق حاضران و بهروز غریب‌پور قرار گرفت.

 

اجرای موسیقی بخش بعدی این مراسم بود که توسط پیمان جوینده‌پور (پیانیست) و هومن دَرخی (خواننده و نوازنده ساکسیفون) انجام شد.

 

حسین پاکدل در ادامه این مراسم گفت: راجع به بهروز غریب‌پور صحبت کردن سهل و ممتنع است. چون او را نباید تعریف کرد؛ زیرا او هست و جریان دارد. کسانی را می‌شناسیم که خودشان معرف خودشان هستند. در واقع سابقه و عملکرد آنها مشخص است. اما از آنجایی که آدم خودش نیاز دارد که بابت رفاقت با آدمی چون غریب پور پُز دهد، سعی می‌کند چیزهایی درباره او بگوید. برای من نیز به همین صورت است. می‌خواهم پُز دهم که با آقای غریب‌پور رفیق هستم. باید بگویم رسالت آدم‌هایی چون غریب‌پور تکثیر زیبایی است.

 

او افزود: اولین بار علی دهباشی را در دفتر «گردون» و در کنار عباس معروفی دیدم و به هیچ وجه فکر نمی‌کردم که بتواند منشا این همه زیبایی باشد. او خودش یک وزارت فرهنگ است، ذات غریب‌پور نیز به همین صورت است، زیرا او با بودجه زیاد کاری نکرده، بلکه با دستِ خالی این کارها را انجام داده است. من به آدم‌هایی این چنین لقب «پیامبر زیبایی» می‌دهم. مبنای هستی، تقابل زشتی و زیبایی است. به قول نیچه، برخی خالق زیبایی و بسیاری مقابل زیبایی هستند. آفرین‌گویان و نفرین‌گویان لقب آنان است.

 

پاکدل در ادامه با اشاره به این که بهروز غریب‌پور برای خانه هنرمندان هر روز برنامه داشت و برای اینجا پیر شد، بیان کرد: او زیبایی را تکثیر می‌کند و مقابل زشتی می‌ایستد و از همین روست که درام کشور را رو به جلو می‌برد. آدم‌هایی این چنین مبلغ خشونت نیستند، بلکه مبلغ زیبایی به شمار می‌آیند. ما اینجا جمع شدیم تا از آدمی قدردانی کنیم که مبلغ زیبایی بوده است. اکنون کار زیبا کردن و فعالیت برای امثال غریب‌پور دشوارتر شده است، چون انگار ما در حال عادت‌کردن به زشتی هستیم. اطمینان دارم که بهروز غریب پور، آرامش غریبی هم دارد و نکته جالب اینکه آرامش هم جز زیبایی‌هاست.

 

سیف‌اله صمدیان در بخش دیگری از این نشست گفت: آقای غریب پور به طور وحشتناکی به این خاک وابسته است، به صورتی که اگر هر کسی به اینجا بگوید خانه هنرمندان، او نهیب می‌زند که اینجا «خانه هنرمندان ایران» است. یکی از فرزندانش جشن تصویر سال بوده که آقای غریب‌پور امکان آن را پدید آورد. از ۲۵ سال عمر خانه هنرمندان ما ۲۰ سال را در اینجا با چند هزار هنرمند حاضر بودیم و جشن تصویر سال را برگزار کردیم. نمی‌دانید اگر اینجا نبود، چه جوان‌هایی ناامید می‌شدند و زندگی‌شان به گونه دیگری رقم می‌خورد. از مردی حرف می‌زنم که نشان داد مدیر هنرمند بودن، به چه معناست.

او افزود: بهروز غریب‌پور از گونه آدم‌های خاص در کشوری است که من به آن لقب کشور پدیده‌ها می‌دهم. زیرا ما هیچ‌گاه نتوانستیم کار جمعی انجام دهیم. نمونه این اتفاق را در انجمن‌های هنری می‌بینید… اما آقای غریب‌پور با قدرت مانده است و به راهش ادامه می‌دهد.

 

در ادامه مراسم کلیپ «ذره‌ای از همه عمر» دربرگیرنده مجموعه آثار سینمایی و نمایشی بهروز غریب‌پور بر پرده نقش بست و سپس مریم سعادت در سخنانی گفت: می‌خواهم برایتان داستان زندگی خودم را تعریف کنم. داستان جوانی، نوجوانی و سردرگمی که خودم در زندگی داشتم.

او در ادامه به روایت بخشی از زندگی هنری خود پرداخت و از چگونگی تحصیل در رشته تئاتر عروسکی و تاثیری که بهروز غریب‌پور روی زندگی او داشت، صحبت کرد.

 

در بخش بعدی، بهروز غریب‌پور روی صحنه آمد و ضمن تشکر از حاضران در سخنانی گفت: دوستی داشتم که در گذشته فرمانده سپاه بود. در واقع ایشان استعفا داده بود و آقای کرباسچی او را برای به روز رسانی سیستم فرهنگسرای بهمن به من معرفی کرد و ما رفیق شدیم. هم‌زمان با احداث خانه هنرمندان ایران، در حال ساخت باشگاه دیپلماتیک وزارت خارجه در دارآباد بودم. من آنجا را در سه ماه و بیست شبانه‌روز کار کردم. دبیر کل سازمان ملل به مناسبتی به ایران آمده و به این باشگاه رفته بود. او‌ فکر کرده بود که این ساختمان متعلق به دوره پیش از انقلاب است. بعد که به او درباره ساختمان توضیح داده بودند، گفته بود که به خاطر همین ساختمان از شما در سازمان ملل دفاع می‌کنم.

 

او با اشاره به برخی ناملایمات پیش روی فعالیت خانه هنرمندان ایران از سوی برخی اشخاص افزود: اکنون دیگران رفته‌اند، اما خانه هنرمندان ایران سر جای خود باقی مانده است.

 

نخستین مدیرعامل خانه هنرمندان ایران در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: دوستان در وصف من صحبت‌هایی را بیان کردند و از آنها ممنونم اما باید از نامی که از قلم افتاده است، یاد کنم و بگویم که استاد احمد مسجد جامعی چقدر حامی ما بودند. من مدت‌ها برای خانه هنرمندان ایران اذیت شدم اما آقای مسجد جامعی در مجلس از ما دفاع کردند. ایشان در اولین استعفایی که نوشتم، به پیشواز من آمدند اما ناگهان صدایی تهدیدآمیز به گوشم رسید که وزیر را هم قبول نداشت و به من می‌گفت جمع کن و از ایران برو! و من مدیون‌ همسرم سولماز فاتحی‌خامنه هستم. او چه در فرهنگسرای بهمن، چه در خانه هنرمندان ایران و چه در باشگاه دیپلماتیک و مرکز تئاتر عروسکی همیشه من را همراهی کرد.

 

غریب‌پور در ادامه صحبت‌هایش گفت: در پاسخ به سخنرانان که نسبت به من لطف داشتند، باید بگویم که من اگر کاری انجام دادم و انجمن و تشکیلات‌تان موفق شده است، منتی بر شما نیست؛ زیرا هم شما عاشق بودیم و هم من. در واقع من عاشق‌ها را پیدا و کمک کردم تا اتفاق‌های خوب فرهنگی رخ دهد.

 

در ادامه این مراسم با حضور مجید رجبی‌معمار، احمد مسجدجامعی، نادره رضایی، یونس شکرخواه، عباس یاری، سعید اسدی، فریدون عموزاده خلیلی، اتابک نادری، کیانوش غریب‌پور، محمد فرنود، شکرخدا گودرزی، سهراب سلیمی، محمدمهدی عسگرپور مدیرعامل خانه هنرمندان ایران با اهدای یک گبه، لوح تقدیر و «تندیس سرو هنر خانه هنرمندان ایران» از بهروز غریب‌پور تقدیر کرد. همچنین قدرت‌الله عاقلی نیز یکی از آثار حجمی خود را همراه با گواهینامه اثر به بهروز غریب‌پور اهدا کرد.

 

در خاتمه مراسم نیز شمع کیک تولد ۲۵ سالگی خانه هنرمندان ایران توسط بهروز غریب‌پور خاموش شد.




اعلام ویژه برنامه‌های گرامی‌داشت بیست‌وپنجمین سالگرد تأسیس خانه هنرمندان ایران

سینماروزان: ویژه برنامه‌های گرامی‌داشت بیست‌وپنجمین سالگرد تأسیس خانه هنرمندان ایران اعلام شد.

جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ با پایان ربع قرن و بیست و پنجمین سالگرد فعالیت خانه هنرمندان ایران مصادف شده است.
به همین مناسبت، برنامه‌های ویژه‌ای با درک وضعیت تقویمی خانه و میزبانی از برنامه‌های متنوع انجمن‌های فرهنگی، هنری و سایر متقاضیان این عرصه پیش‌بینی و تدارک دیده شده است.

شب‌های موسیقی محیطی «دلکوک»
از ۲۳ تا ۳۰ بهمن ۱۴۰۳ (به استثنای شنبه ۲۷ بهمن که روز تعطیل کاری خانه هنرمندان ایران به شمار می‌رود) هر شب و از ساعت ۱۹ سلسله برنامه‌های موسیقی محیطی دلکوک، ویژه ۲۵ سالگی خانه هنرمندان ایران، همچون روال همیشه در لابی طبقه همکف اجرا خواهند شد. این برنامه‌ها توسط هفت گروه موسیقی با عناوین: «شب چارگاه»، «شب موسیقی کلاسیک»، «عاشقانه‌های راک»، «شب ایرانی»، «شب شوبرت» و… خواهد بود.

نمایشگاه عکس «داستان خانه»
نمایشگاه عکس «داستان خانه» از ۱۸ تا ۲۲ بهمن ۱۴۰۳ در گالری محیطی خانه هنرمندان ایران برپا می‌شود؛ این نمایشگاه دربرگیرنده عکس‌هایی از روند مرمت و بهسازی ساختمان پادگان ارتش در سال ۱۳۷۸ است که به «خانه‌ی هنرمندان ایران» تغییر کاربری داد.

تکریم مفاخر در شب‌های بخارا
در راستای تکریم مفاخر جریان‌ساز فرهنگی، بزرگداشت بهروز غریب‌پور، کارگردان تئاتر و سینما و نخستین مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ در قالب هشتصد و نهمین شب از سلسله شب‌های بخارا، در سالن استاد شهناز برگزار می‌شود.

نمایشنامه‌خوانی «لحظه بیست و ششم»
نمایشنامه‌خوانی «لحظه بیست و ششم» به مناسبت بیست و پنجمین سالگرد تاسیس خانه هنرمندان ایران ساعت ۱۹ یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران روخوانی خواهد شد. این نمایشنامه‌خوانی، از متن تا اجرا، سفارش و تولید خانه هنرمندان ایران است که پیام لاریان آن را کارگردانی می‌کند. متن این نمایشنامه را پدرام آزموده نوشته و نقش‌خوانان این اثر نمایشی نیز مهدی حسینی‌نیا و ستایش رجایی‌نیا هستند.

مستند «سیر» در مستندات یکشنبه
سیر (مستندی درباره خانه هنرمندان ایران) به کارگردانی مجتبی اسماعیل‌زاده در قالب نود و یکمین برنامه مستندات یکشنبه، ساعت ۱۷ یکشنبه ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ در سالن استاد ناصری خانه هنرمندان ایران پخش می‌شود و پس از نمایش، رضا درستکار، منتقد سینما، پیرامون این مستند با مخاطبان صحبت خواهد کرد.




برپایی شب بهروز غریب‌پور در خانه هنرمندان ایران

سینماروزان: بزرگداشت بهروز غریب‌پور، کارگردان تئاتر و سینما در قالب هشتصد و نهمین شب از شب‌های بخارا، در خانه هنرمندان ایران برگزار می‌شود.

این شب، از سلسله شب های بخارا، غروب جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳، مقارن با بیست و پنجمین سالگرد تاسیس خانه هنرمندان ایران و با سخنرانی فریدون صدیقی، حسین پاکدل، سیف‌الله صمدیان، مریم سعادت و علی دهباشی‌ برگزار می‌شود.

بهروز غریب‌پور نویسنده، کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی و نخستین مدیرعامل خانه هنرمندان ایران است.

او دانش‌آموخته کارشناسی رشته هنرهای نمایشی از دانشکده هنرهای زیبا است و در آکادمی هنرهای دراماتیک رم تحصیل کرده و دارای نشان درجه یک هنری است. وی از ۱۳۴۶ تاکنون بیش از ۵۰ نمایش و اپرای عروسکی را طراحی و کارگردانی کرده و نویسنده و مترجم بیش از ۲۰ اثر بوده است.

غریب‌پور در مقاطع محتلف چهار دهه اخیر، رئیس مرکز آموزش تئاتر و تئاتر عروسکی کانون پرورش فکری کودکان نوجوانان، مشاور فرهنگی شهردار تهران، بنیان‌گذار و مدیر فرهنگسرای بهمن، عضو شورای برنامه‌ریزی ستاد شهر سالم، مدیر کانون نمایش‌های عروسکی مرکز هنرهای نمایشی، عضو مرکز بین‌المللی تئاتر عروسکی یونیما، رئیس شورای تشکیلات عروسکی WAP پراگ بوده است.

«شب بهروز غریب‌پور» ساعت ۱۸ جمعه ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ در سالن استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.