1

احسان علیخانی در عین تأیید دریافتی سه ساله برنامه‌های مختلفش از موسسه ثامن‌الحجج مدعی شد⇐کل دریافتی من از «ماه عسل» برای یک سال دویدن، ۴۵میلیون تومان است!!!⇔نتیجه: منطبق با این ادعا، درآمد ماهانه احسان کمتر از ۴میلیون است/پرسش: با این درآمد، احسان چگونه بودجه تولید فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء» را فراهم کرد؟

سینماروزان: اینکه آیا مشاوران جوان و نگارنده فیلمهای ضدّفتنه آرشیوی به مدیر جوان شبکه سه توصیه کرده‌اند احسان علیخانی را فراخواند تا در برنامه ای زنده از اتهامات مرتبط با تخلفات ثامن الحجج ابهام زدایی کند یا نه بر ما معلوم نیست؟؟

آنچه هویداست اینکه روی آنتن زنده فرستادن احسان برای شفاف سازی، نه تنها به موقعیت متزلزل پیش آمده برای این مجری بعد از غائله اخیر کمک نکرد که باعث شد حجم سوالات پیرامون رسانه ملی در باب شبهه های مرتبط با این غائله بیشتر شود.

احسان علیخانی در برنامه «حالا خورشید»ی که رضا رشیدپور بیشتر از مجری‌گری به بازوی کمکی احسان بدل شده بود سعی زیادی کرد تا حضور اسپانسری به نام موسسه ثامن‌الحجج را تصمیم مدیران سازمان بداند و نقش خود درباره حضور این اسپانسر را به کمترین حد ممکن برساند اما احسان غیرمستقیم تأیید کرد که در مدت زمانی سه ساله و برای شش برنامه تولیدی او این اسپانسر حضور فعال داشته است!!

ورای این احسان در جایی از گفتگویش ادعایی را درباره درآمد سالیانه اش از بابت «ماه عسل» مطرح کرد؛ ادعایی مناقشه برانگیز. علیخانی گفت: درآمدم برای اجرای این برنامه که حاصل یک سال دویدنم است حدود 45میلیون تومان است. من در طول سال در جایی دیگر برنامه ای دیگر نمیسازم و کاری دیگر نمیکنم. یک سال میدوم تا از دورترین نقاط کشور سوژه پیدا کنم برای همین یک ماه و فقط 45میلیون پول میگیرم. اسپانسر برنامه و تبلیغات حول آن هم به من ربطی ندارد!

مطابق آنچه احسان متذکر شده و با یک حساب سرانگشتی واضح است که درآمد ماهیانه او دقیقا 3میلیون و 750هزار تومان است! آنها که جشنواره فجر سی و پنجم را به خاطر دارند یادشان هست به ناگاه با رونمایی فیلمی به نام «بدون تاریخ بدون امضاء» در جشنواره، سروکله احسان علیخانی و یک مجری تلویزیونی دیگر-که سوابقی شفاف در وابستگی به یک چهره سیاسی و سوابقی مغشوش در نویسندگی دارد- به عنوان سرمایه‌گزار در تیتراژ فیلم پیدا شد؛ آن هم فیلمی که پروانه ساختش به نام علی جلیلوند صادر شده بود. بعدتر در زمان اکران «بدون تاریخ…»، احسان تا مقام معرفی به عنوان تهیه کننده پیش رفت و حتی کارت تهیه کنندگی برایش صادر شد!

پرسش آنجاست که با درآمد ماهیانه‌ای نزدیک به 4میلیون چطور میتوان فیلمی را تولید کرد که چهره هایی همچون نوید محمدزاده، هدیه تهرانی و امیر آقایی در آن حضور دارند؟




حمله «کیهان» به رشیدپور به‌خاطر زلزله‌زدگان سرپل‌ذهاب

سینماروزان: یکی از تازه ترین قسمتهای برنامه رضا رشیدپور با محوریت مرور احوال یک خانواده زلزله زده کرمانشاهی با انتقاد روزنامه «کیهان» مواجه شده که مدعی تحریف واقعیات در این گزارش است.

متن گزارش «کیهان» را بخوانید:

ظاهرا حاشیه‌سازی‌های برنامه صبحگاهی رضا رشیدپور برای رسانه ملی تمامی ندارد و این برنامه یک بار دیگر دست به انتشار شایعه در افکار عمومی زده است.

ماجرا از آنجا آغاز شد که روز 26 فروردین در برنامه «حالا خورشید» مجری با یکی از هموطنان زلزله زده به گفت‌وگو نشست که مدعی بود از ساکنان ساختمان‌های مسکن مهر سر پل ذهاب است که پس از تخریب ساختمان علی‌رغم گذشت 5 ماه از زلزله همچنان در چادر زندگی می‌کند.

این خانم در قسمتی از اظهارات خود مدعی شد توزیع کانکس در مناطق زلزله‌زده تنها با روابط خاص و پارتی بازی میسر است. اما روز گذشته تصاویری منتشر شد که نشان می‌داد محل سکونت مهمان برنامه رشیدپور نه تنها تخریب و غیرقابل استفاده نشده بلکه نسبت به سایر مردم منطقه از امکانات خوبی برخوردار است. این برای چندمین بار است که برنامه «حالا خورشید» دست به شایعه سازی، جعل و تحریف اخبار و انتشار آن از طریق آنتن زنده رسانه ملی می‌زند.

پیش‌تر نیز مجری برنامه مطلب طنز یکی از طنزنویسان کشور را در قالبی جدی و با آب و تاب فراوان مطرح کرد و اطلاعات کاملا غلط به مخاطبانش ارائه داد که مجبور به عذرخواهی شد. رشیدپور مدتی بعد یکی از مدیران متخلف و نجومی بگیر را به این برنامه دعوت و او را به عنوان کارآفرین نمونه معرفی کرد. اقدامی که نمایندگان مجلس را هم به واکنش وا داشت تا جایی که هیئت نظارت بر صدا و سیما به موضوع ورود پیدا کرد و احسان قاضی‌زاده هاشمی یکی از اعضای این شورا خبر از تخلفات برنامه تلویزیونی «حالا خورشید» داد. اکنون یک بار دیگر این برنامه با ارائه اطلاعات مخدوش دست به تشویش افکار عمومی زده است و البته مجری این برنامه صبح دیروز یک بار دیگر مجبور شد تا از مخاطبان خود عذرخواهی کند.
سؤال اینجاست آیا تأثیر گسترده‌ای که اخبار مخدوش این برنامه تلویزیونی بر افکار عمومی می‌گذارد با یک عذرخواهی نصفه و نیمه مجری برنامه از بین می‌رود؟




رسانه متبوع هلال‌احمر با نقد نظرسنجی سینمایی برنامه رشیدپور مدعی شد⇐حاتمی‌کیا برای حضورش در جشنواره امسال شرط دریافت سیمرغ بهترین فیلم را مطرح کرده است!!!

سینماروزان: راه اندازی نظرسنجی انتخاب بهترین فیلم جشنواره در کانال تلگرامی برنامه «حالا خورشید»رضا رشیدپور با انتقاد «شهروند» رسانه متبوع هلال احمر مواجه شده است.

به گزارش سینماروزان این رسانه با مرور این نظرسنجی ادعایی را طرح کرده درباره اینکه حاتمی کیا به این شرط «به وقت شام» را به جشنواره داده که سیمرغ بهترین فیلم را بگیرد!!

گزارش رسانه متبوع هلال احمر را با این توضیح بخوانید که هیچ کدام از ساخته های اخیر حاتمی کیا یعنی «چ» و «بادیگارد» سیمرغ بهترین فیلم جشنواره را نگرفتند و حاتمی کیا علیرغم همه گلایه‌ها هیچ گاه به صراحت از تحریم جشنواره سخن نگفته است:

در حالی ‌که امروز سی‌وششمین جشنواره فیلم فجر آغاز به کار می‌کند، کانال تلگرامی برنامه حالا خورشید به تهیه‌کنندگی و اجرای رضا رشیدپور در یک اقدام عجیب نظرسنجی‌ را منتشر کرده است که در آن از مخاطبان سوال کرده «شما حدس می‌زنید کدام فیلم در جشنواره فیلم فجر سیمرغ بهترین فیلم را دریافت خواهد کرد؟» این در حالی است که هنوز مردم هیچ‌کدام از فیلم‌های جشنواره را ندیده‌اند. در حقیقت امسال به دلیل آماده‌نبودن بسیاری از فیلم‌ها حتی اهالی رسانه هم که قبل از جشنواره بسیاری از فیلم‌ها را در اکران‌های خصوصی می‌دیدند، موفق به تماشای فیلم‌های این دوره جشنواره نشدند. حالا سوال اینجاست که این نظرسنجی با چه رویکردی انجام شده و هدف دست‌اندرکاران برنامه حالا خورشید از این اقدام شائبه‌برانگیز چه بوده است.


١- ماجرا زمانی بحث‌برانگیزتر می‌شود که با اختلاف فیلم «به وقت شام» ابراهیم حاتمی‌کیا در رأس این نظرسنجی قرار دارد. فیلمی که حتی تا چند روز پیش هم شنیده می‌شد هنوز آماده نیست و ممکن است به جشنواره امسال نرسد؛ البته شنیده‌ها حاکی از این بود که شاید آماده‌نبودن فیلم بهانه‌ای برای کنار کشیدن ابراهیم حاتمی‌کیا از رقابت در جشنواره امسال است. جشنواره سی‌وششم رقبای قدرتمندی در مقابل «به وقت شام» دارد. «تنگه ابوغریب» به کارگردانی بهرام توکلی که شنیده می‌شود در نخستين تجربه دفاع مقدسی این کارگردان اثر قابل توجهی است و فیلم «سرو زیر آب» تازه‌ترین ساخته محمدعلی باشه آهنگر که یکی از مهمترین فیلم‌های جشنواره امسال با موضوع دفاع مقدس است و شاید به نوعی فیلم «بمب» پیمان معادی مهمترین رقبای حاتمی‌کیا در جشنواره سی‌وششم هستند. از آن سو «امپراطور جهنم»‌ اگر چه فیلم مهمی محسوب نمی‌شود اما کارگردان فیلم یعنی پرویز شیخ‌طادی می‌تواند رقیب شخصی ابراهیم حاتمی‌کیا باشد. «لاتاری» هم جدیدترین ساخته محمدحسین مهدویان و به تهیه‌کنندگی محمود رضوی است، اگر چه لاتاری مضمون دفاع مقدسی ندارد اما می‌تواند یکی از رقبای حاتمی‌کیا در طیف سینمای ارزشی باشد. شاید شنیدن اخبار حضور این فیلم‌ها در جشنواره امسال دلیل موجهی بود که ابراهیم حاتمی‌کیا برای حضور در عرصه رقابتی امسال مردد شود.


٢- از آن‌سو اما گمانه‌زنی‌های فراوانی در مورد «به وقت شام» حاتمی‌کیا مطرح بود. حدس و گمان‌ها در محافل سینمایی حکایت از آن داشت که امسال هم مانند دوره‌های پیشین توجه ویژه‌ای به فیلم حاتمی‌کیا خواهد شد؛ برخی شنیده‌ها حاکی از این بود که حاتمی‌کیا برای حضورش در جشنواره امسال شرط دریافت سیمرغ بهترین فیلم را مطرح کرده است و بسیاری از اکنون معتقدند سیمرغ بهترین فیلم جشنواره امسال به فیلم حاتمی‌کیا تعلق می‌گیرد. همین حرف‌و‌حدیث‌ها سبب شد بسیاری از فیلمسازان در پاسخ به دلیل عدم‌ حضورشان در جشنواره از همین اتفاقات از پیش تعیین‌شده گلایه کنند.


٣- فارغ از این‌که نظرسنجی‌ها و اقداماتی از این دست چه تأثیری بر آراي مردمی جشنواره دارد، نکته جالب این نظرسنجی این است که مردم هم کاملا با حواشی سینمای ایران آشنا هستند. مخاطبان برنامه «حالا خورشید» که در نخستين ساعات روز پخش می‌شود و قاعدتا ازجمله کسانی نیستند که آنها را سینمادوست می‌نامیم. در حقیقت بیشتر حالا خورشید را کاسبان و کارمندان سحرخیز و زنان خانه‌داری که برای راهی‌کردن فرزندان و همسران‌شان از خواب بیدار شده‌اند، تشکیل می‌دهند و وقتی در یک رأی‌گیری که اکثر شرکت‌کنندگانش از این طیف هستند، چنین نتیجه‌ای حاصل می‌آید، می‌تواند دلایل خاصی داشته باشد. در حقیقت در رأی‌گیری بین تماشاگران عام سینما یا کارگردانی که واقعا پرطرفدار است رأی می‌آورد یا کارگردانی که مردم در روزهای منتهی به رأی‌گیری یک سابقه ذهنی پر و پیمان از او داشته باشند. حاتمی‌کیا به گواهی آمار فروش فیلم‌هایش هیچ‌گاه جزو فیلمسازان خیلی پرطرفدار نبوده و با چنین پیش‌زمینه‌ای وقتی چنین سینماگری در رأی‌گیری میان آثاری که کسی آنها را ندیده بیش از ٨٢‌درصد آرا را به دست می‌آورد، به این معنا می‌تواند باشد که اکثریت مطلقی از مردم به این باور رسیده‌اند که اراده‌ای در کار است تا این کارگردان در جشنواره امسال سیمرغ بهترین فیلم را به خانه ببرد که اگر چنین نیست، آیا کسی می‌تواند فلسفه یا حتی دلیل رأی‌گیری میان فیلم‌هایی را که هیچ کدامشان را هیچ‌کس ندیده است، توضیح دهد؟


بعد از این‌که گفته شد انتخاب مهران مدیری به‌ عنوان مجری برنامه سینمایی «هفت» در روزهای جشنواره فیلم فجر بی‌فرجام مانده و رضا رشیدپور مجری همه فن حریف این روزهای تلویزیون قرار است این برنامه را اجرا کند، شایع شد که رقابت مجری‌ها برای اجرای این برنامه نه بر پایه شایستگی‌های آنها که بیشتر برپایه رقابت اسپانسرهای حامی هر کدام از این مجری‌ها صورت گرفته است. در حقیقت مدیری که شنیده می‌شد به واسطه پشتیبانی اسپانسری که اخیرا به حامی ثابت او و برنامه‌اش در شبکه نسیم تبدیل شده، برنده شده است، بعد از انتشار گزارش‌هایی علیه مدیری و صحبت‌های سربسته یک مقام مسئول درباره «یک مجری مشهور تلویزیون» که بدهکار موسسات اعتباری ا‌ست، عرصه را به رشیدپور واگذار کرد که او نیز چون مدیری مجری مناسبی برای هفت نبود و حتی آن کاریزمای مدیری را نیز که تنها پوئن مثبت او در این برنامه بود، نداشت. حالا در این وضع و حال که رشیدپور و توانایی‌هایش برای اجرای برنامه سینمایی زیر سوال است، با این نظرسنجی سینمایی که راه‌انداخته، حتی بیش از پیش دانسته‌هایش درباره سینما و به عبارت بهتر صلاحیتش را برای اجرای هفت مورد تردید قرار می‌دهد. البته او مجری باهوشی است و هیچ بعید نیست با دیدن واکنش‌های منفی علیه چنین اقدامی به‌سرعت موضعش را تغییر داده و مثلا چنین وانمود کند که هدفش از این کار هشدار به مدیران سینمایی بوده که مردم تمایل آنها برای حمایت از حاتمی‌کیا را فهمیده‌اند؛ اما….


چنین نظرسازی‌هایی هر جا که پای آرای مردمی وسط باشد می‌تواند آن آرا را جهت داده و نتیجه نهایی رأی‌گیری را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. البته هیچ هم بعید نیست چه با رأی عادلانه داوران، چه با امدادهای غیبی و چه چنین رأی‌سازی‌هایی درنهایت نتیجه‌ رأی‌گیری حالا خورشید در جشنواره هم تکرار شود؛ اما حالا با توجه به این‌که تمام این فیلم‌ها از فردا قرار است علاوه بر محضر داوران با معیار آرای مردمی نیز مورد قضاوت قرار گیرند، رأی‌گیری حالا خورشید به‌ عنوان یک عامل مخل و حداقل این‌که به‌عنوان یک عنصر تبلیغاتی خواه‌نا‌خواه به کمک فیلم حاتمی‌کیا آمده و واکنش‌هایی را نیز در میان سینماگران حاضر در جشنواره به وجود آورده است. انتظار بی‌جایی نیست اگر بخواهیم رضا رشیدپور حداقل این رویکردهای غیرمنطقی ظاهرا حمایتگرانه را در اجرای برنامه هفت دخالت ندهد.




انتقاد یک رسانه اصولگرا از رضا رشیدپور به‌خاطر تبلیغ خودروی آلمانی!!

سینماروزان: پارادوکسی که هرازگاه در رسانه ملی به واسطه تشویق استفاده از محصولات ملی از یک سو و تبلیغ محصولات فرنگی از سوی دیگر رخ می‌دهد با انتقاد تند و تیز روزنامه اصولگرای «جوان» روبرو شده است.

به گزارش سینماروزان این رسانه با اشاره به تبلیغ یک خودروی خارجی در برنامه «حالا خورشید»رضا رشیدپور و در کنارش تبلیغ محصولات خارجی رسانه ملی تناقض میان این تبلیغات و شعارهای حمایت از تولید ملی را به چالش کشیده است.

گزارش «جوان» را بخوانید:

اقتصاد مقاومتي، توليد ملي، حمايت از كالاي ايراني، جنس ايراني و… كليدواژه‌هايي هستند كه بارها و بارها به اشكال مختلف آنها را شنيده‌ايم و البته اتفاق خوبي هم هست، زيرا تكرار باعث مي‌شود تا اين مفاهيم كم‌كم ملكه ذهن مخاطبان شده به خصوص وقتي از سوي رسانه ملي به دليل عموميت و فراگيري كه دارد باشد، به طور قطع تأثيرگذاري بيشتري خواهد داشت؛ به همين خاطر است كه تبليغات به هر شكل در تلويزيون اهميت دارد. اما با اين وجود گاه شاهد حركات و رفتارهاي متناقضي هستيم كه چنين فرهنگ‌سازي مثبتي را نزد عموم بي‌تأثير و خنثي مي‌كند به طوري كه آن را بيشتر شبيه شعارزدگي و رفع تكليف مي‌دانند. مثلاً از يك سو شبكه‌اي با نام كالاي ملي در تلويزيون داريم و از سوي ديگر كالا و اجناس غيرايراني در شبكه‌هاي تلويزيون تبليغ مي‌شود كه موضع رسانه ملي را صريحاً روشن و مشخص نمي‌كند.
چند روز پيش به طور اتفاقي بيننده برنامه «حالا خورشيد» بودم؛ مسابقه‌اي از سوي مجري معرفي و تبليغ مي‌شد كه جايزه آن يك خودروي آلماني بود و رضا رشيدپور با هيجان از مسابقه و جايزه تاپش تعريف مي‌كرد و مي‌گفت در مسابقه شركت كنيد شايد شما موفق به برنده شدن يك خودروي خارجي شويد! جاي تأسف دارد از يك سو مدام دم از توليد ملي و حمايت از آن را مي‌زنيم و از سوي ديگر در برنامه زنده تلويزيوني جايزه مسابقه‌اي را محصولي غيرايراني مي‌گذاريم!
آنچه مسلم است با رفتارهاي به اصطلاح شتر گاو پلنگي نه تنها نمي‌توانيم فرهنگ‌سازي درستي در راستاي حمايت از توليد ملي داشته باشيم، بلكه به تدريج فضاي كاهش اعتماد اجتماعي هم رخ مي‌دهد.
در مستندي كه مدت‌ها قبل از شبكه مستند پخش شد ماجراي جالبي بود و آن اينكه بعد از جنگ جهاني دوم وضعيت اقتصادي مردم كشورهاي اروپايي مناسب نبود و در تنگناي مالي قرار داشتند و در همان زمان رسانه‌ها در حركتي جمعي و قابل تقدير شروع به تبليغ گسترده درباره صرفه‌جويي و قناعت كردند. مثلاً شما مي‌توانيد از لباس‌هاي كهنه و قديمي دوباره استفاده كنيد يا وسايل قديمي خود را دور نريزيد و باز استفاده كنيد البته در كنار آن بازيگران و چهره‌هاي معروف هم حضور داشتند و اين گونه فرهنگ‌سازي به صورتي عمومي و تأثيرگذار باعث شد فضاي قناعت در جامعه پس از جنگ جهاني ايجاد شود. به طور قطع حمايت از توليد ملي تنها با شعار و سخنراني ممكن نيست. براي مثال حداقل تلويزيوني كه مي‌خواهد رايگان كالاهاي توليد يك شركت خاص ايراني را تبليغ نكند بايد به صورت جدي و پي در پي در برنامه‌هاي مختلف خود نمايشگاه‌هاي مردمي را كه از محصولات ملي توسط NGOهاي مردمي و خودجوش توليد شده است را مورد حمايت قرار دهد اما آن چه شاهديم تنها موعظه و حرف است بدون اينكه حمايت جدي عملي باشد.
درست است كه تلويزيون پول ندارد اما سيستم بازرگاني صداوسيما هم علناً به جنگ توليد ملي و فرهنگ مصرف داخلي رفته است و غير از اين نوع تبليغات معارض در برنامه‌هاي پربيننده تقريباً بيشتر آگهي‌هاي بازرگاني هم در چنگال شركت‌هاي خارجي افتاده و با افتخار توليد خود را در شرايطي نابرابر تبليغ مي‌كنند به شكلي كه ديگر با آن تعرفه‌ها و نگاه‌هاي رسانه ملي و سيستم معاونت بازرگاني آن به توليد ملي، جايگاهي براي توليد‌كنندگان بومي وجود ندارد. گاه بخش‌هايي در تبليغ به نام توليد ملي در صداوسيما را شاهديم كه بيشتر به رپرتاژهاي خبري شبيه است تا چيز ديگر، حتي در بخش‌هاي مختلف اخبار هم رپرتاژهاي خبري به اسم حمايت از توليد ملي به نمايش درمي‌آيند كه علناً مشخص است اين گزارش يك تبليغي رپرتاژي است.
جالب است كه در برخي از اين رپرتاژهاي خبري كه به نام حمايت از توليد ملي پخش مي‌شود شعور بيننده زير سؤال مي‌رود به طوري كه مسائل، تصاوير و آمارهايي كه مطرح مي‌شود انسان را به گريه و خنده همزمان وادار مي‌كند؛ خنده به دليل غيرواقعي بودن و گريه به دليل دوري از اصول. مسئله ديگري كه وجود دارد اين است كه متأسفانه حداقل برندهاي خارجي در داخل ايران شبيه‌سازي هم نمي‌شوند و با همان نام‌هاي خارجي از قاب صداوسيما تبليغ مي‌شوند؛ كاري كه به نوعي فرهنگستان زبان و ادب فارسي و شوراي عالي انقلاب فرهنگي را به سخره گرفته چه رسد به حمايت از برند ملي و داخلي و اين نشان از ناتواني در چنين ساز و كاري دارد.




رضا رشیدپور درباره همه چیز سخن گفت⇐از جزییات بیهوشی روی آنتن زنده تا تولید فصل تازه «دید در شب» با حضور بیل گیتس، کوفی عنان و رجب طیب اردوغان/از فشاری که از سوی برخی وزرا و مدیران به او تحمیل می‌شود تا افرادی که در زندگی به جایی نرسیده‌اند اما شده‌اند داور برنامه‌های روتین تلویزیونی!

سینماروزان: رضا رشیدپور مجری برنامه های گفتگومحور که بعد از مدتها دوری از رسانه ملی در سالهای اخیر به تلویزیون بازگشته است اواخر سال قبل و حین اجرای برنامه زنده «حالا خورشید» از حال رفت و بیهوش شد.

به گزارش سینماروزان درباره دلایل بیهوشی او شایعات فراوانی شکل گرفت؛ از بیهوشی به دلیل فشار کاری تا ساختگی بودن آن.

رشیدپور که فصل تازه «حالا خورشید» را به تازگی روی آنتن برده در گفتگویی تفصیلی با «مهر» هم درباره جزییات بیهوشی روی آنتن زنده سخن گفته و هم درباره برنامه هایی که برای تولید فصل جدید «دید در شب» دارد.

متن کامل گفتگوی رشیدپور را بخوانید:

*لطفا ابتدا از اتفاقی که برای شما در «حالا خورشید» روی داد توضیح بدهید. بعد از آن ماجراها گفتید دلیل از حال رفتنتان فشارها بوده است، چه فشارها و استرس هایی باعث شد که این اتفاق رخ دهد؟

– آن اتفاق چند بار دیگر هم برای من رخ داده است و دوستان اورژانس در جریان پرونده من هستند. چند بار هم در دفتر کارم دوستان مراجعه کرده بودند و یک بار هم در هتل آزادی در حین اجرا این اتفاق افتاد که ما مهمانانی هم از کره داشتیم و من مجری برنامه بودم.

*اتفاق در هتل خبری شده بود؟

خیر. نیازی نبود خبری شود البته یک بار یکی از پرستاران عکسی انداخته بود و خبرش منتشر شد ولی به این شکل نبود. درباره پیشینه اتفاق باید به شرایط ساخت «حالا خورشید» اشاره کرد. ما ۲۰۰ برنامه داشتیم که به خاطر آنها هر روز ساعت ۵ صبح بیدار می شدیم و در یک روند روتین شب ها اصلا نمی خوابیدیم چون کارها تا ساعت ۲ یا دو و نیم شب طول می کشید. در این ۲۰۰ روز من شاید به طور میانگین روزی سه ساعت و حتی کمتر می خوابیدم، در یک بازه زمانی هم پروازهایی داشتم تا بتوانم مدرکی را دریافت کنم. در مقطعی هم برنامه ای در کیش داشتم که مجبور بودم به خاطر آن بعضی از روزها بعد از برنامه به کیش بروم که از ساعت ۱۱ تا هشت شب که به تهران می رسیدم طول می کشید و بعد از آن باز به دفتر کار می رفتم و پلی‌بک های برنامه را تا ساعت های ۲ نیمه شب چک می کردم. با این همه فشار، پزشک محترم بیمارستان بقیه الله با اشاره به هنرمندانی که در سال ۹۵ از دست دادیم به من گفت که تو بازمانده سال ۹۵ هستی.

*آن دقایق را در برنامه به خاطر دارید که به دلیل خستگی از حال رفتید یا مساله دیگری در میان بود؟

– بله آن چند ثانیه آخر را به خاطر دارم که اتفاقا تاکنون درباره اش حرف نزده ام. آن چند ثانیه آخر خنده ام گرفته بود چون شنیده بودم کسی که فوت می کند در لحظات آخر همه زندگی اش برایش مرور می شود و برای من هم همین اتفاق رخ داد و کل زندگی ام مثل یک فیلم جلوی چشمانم آمد حتی تصویر پدرم که سال ۷۶ درگذشت و بسیاری از صحنه های دیگر را دیدم. خودم بارها فیلم را دیدم و یادم می آید آن چند ثانیه آخر نمی دانستم چه می گویم. می دانستم که روی فشار آنتن هستم و بعد خنده ام گرفت که چقدر جالب که زندگی قرار است اینگونه تمام شود و ما در این دنیایی که در چند ثانیه تمام می شود دنبال چه می گردیم. حتی زمانی هم که به اورژانس رفتم و چشمانم باز شد دوباره خندیدم و برایم جالب بود که هنوز نمرده ام و زنده هستم.

*شب قبل اتفاق را به خاطر دارید؟ آیا فشاری به شما وارد شده بود؟

– شب قبل شب عجیبی بود. ما در این دفتر با قطعی برق مواجه شدیم و پلی بک های برنامه که آماده شده اما ذخیره نشده بودند با قطعی برق پریدند. من آن زمان عصبانی شده بودم و از بچه ها پرسیدم که چرا بک آپ نداریم. حدود چهار صبح سمت منزل رفتم کمی دراز کشیدم و بعد دوباره به برنامه رفتم.

*برای بعضی هم این اتفاق باورکردنی نبود و می گفتند همه ماجرا نمایش بوده است. فکر می کنید چرا؟

– من قضاوتی درباره اینها ندارم مگر اینکه سندی داشته باشند. اگر برای کسی بیمارستان، پزشک، اورژانس و… باورپذیر نباشد من حرفی ندارم. مردم را دوست دارم و هرکسی هرچه گفته برایم محترم است.

*در این چند ماه که روی آنتن نبودید مشغول چه فعالیت هایی بودید؟

– این چند ماه بسیار خوب بود و آرامشی داشتم که فیلم های مورد علاقه ام را ببینم و کتاب بخوانم.

*کتاب در چه حوزه ای؟

– در حوزه کتاب به تاریخ سیاسی علاقه دارم و فیلم هم آثاری در حوزه سیاست خارجه، جنگ جهانی دوم و فیلم هایی درباره خاورمیانه را دوست دارم. در این چند سال کارهای زیادی هم تولید شده که همه جذاب هستند. سریال «خانه پوشالی» را دیدم که آن هم بسیار خوب بود و کتاب هایی مثل «آخرین سفر شاه» از ویلیام شوکراس را خواندم.

*می توان گفت آن اتفاق باعث شد کمی به این مطالعات بپردازید.

– خوشحال شدم از این بابت که به من زندگی را یادآوری کرد. متاسفانه همه ما دچار زندگی هستیم به جای اینکه بتوانیم زندگی کنیم.

*و باعث شد از روزمرگی که ناچار بودید دائم خود را به آنتن برسانید، جدا شدید.

– دقیقا اینکه کار خاصی نداشتم و می توانستم گوشی های موبایلم را خاموش کنم؛ اینها حس بسیار خوبی را به من می داد.

* «حالا خورشید» در میان برنامه های صبحگاهی تلویزیون یک مجله تصویری به نوعی کامل بود که مخاطب می توانست در ابعاد مختلف از آن لذت ببرد اما نسبت به توقعی که مخاطب از شما دارد سطح برنامه چندان بالا نبود. آیا همه ایده هایی که برای برنامه داشتید به تحقق پیوست؟

–  زمانیکه مذاکراتی برای بازگشت من به سازمان انجام شد پیشنهاد شبکه سه به من یک برنامه شبانگاهی بود. آن زمان غلامرضا میرحسینی مدیر شبکه و علی اصغر پورمحمدی معاون سیما بود اما خود من برنامه صبحگاهی را ترجیح می دادم چون به نظرم مهمترین برنامه های تلویزیون جهان برنامه های صبحگاهی هستند. زمان صبحگاهی زمان نقد و تحلیل و پی ریزی استراتژی های رسانه ای است و جنگ های مفرح و طنز به زمان شبانگاهی تعلق دارد.

*فکر می کنم یک برنامه خوب صبحگاهی می تواند یک روز مخاطبش را بسازد.

­- یک برنامه صبحگاهی می تواند روز یک کشور را بسازد و یا آن را خراب کند. ما سال هاست که در حوزه برنامه های صبگاهی مولف نداریم؛ برنامه صبحگاهی که اثر امضای آن مشخص باشد مثل «مردم ایران سلام» و یا مثل سری اول «صبح بخیر ایران» در این سال ها نداشته ایم.

من دوست داشتم وقتی بعد از حدود هفت سال که به سازمان صداوسیما بازمی گردم برنامه موثری داشته باشم و الزاما آویزان زمان های پربیننده آنتن نباشم. در این سال ها هم تخصص هایی را در خودم تقویت کردم تا بتوانم برنامه ام را در زمانی بسازم که شاید در نظر شما خبرنگاران و حتی مدیران سازمان چندان پربیننده نباشد. تمام ایده های مورد نظرم را هم توانستم در فصل اول «حالا خورشید» پیاده کنم. من از این برنامه در کارنامه خود با افتخار یاد می کنم کمااینکه برنامه های هیجان انگیزی چون گفتگوهای «دید در شب» را هم داشته ام اما به نظرم «حالا خورشید» بیشتر از ۹۰ درصد به اهدافش رسید. وقتی ما یک برنامه را طراحی می کنیم به پیام مورد نظر و جامعه هدفمان خیلی فکر می کنیم. یعنی جامعه هدفمان را انتخاب و بعد سعی می کنیم پیام خود را به او منتقل کنیم. من در «دید در شب» با محمدجواد ظریف گفتگو داشتم و طبیعی است که این برنامه به عنوان اولین گفتگو در این ساختار بخصوص با وزیر امور خارجه کشور فضایی بسیار متفاوت با گفتگو با هنرمندی مثل امیر تاجیک در «حالا خورشید» را داشته باشد.

*مسلما فضای آن برنامه به لحاظ ساختاری، پرداختن به حاشیه ها و حتی محل پخش آن، تفاوت بسیاری با «حالا خورشید» دارد اما آیا نمی شد در این برنامه هم چالش ها و رویکردهای جدیدی را در سطح گفتگوهای تلویزیونی شاهد باشیم؟

– البته معتقد هستم گفتگوها شبیه سایر گفتگوهای تلویزیون نبود ولی زمانیکه ما یک سقف هدف را مشخص می کنیم دیگر به کمتر از آن راضی نمی شویم. ما هم در برنامه «دید در شب» صد را به عنوان هدف زدیم و ثابت کردیم آن استایل از گفتگو را به بهترین شکل ممکن بلد هستیم و در «حالا خورشید» هم طراحی رسانه ای مان همین بود که روی آنتن رفت. یعنی به طور مثال گفتگو با معصومه ابتکار و سردار طلایی، گفتگو با محسن هاشمی رفسنجانی یک روز بعد از فوت پدرش، گفتگو با سردار عبداللهی فرماندار قرارگاه خاتم و… در ساختار یک برنامه تلویزیونیِ خوب طراحی شده بودند.

*با توجه به اینکه خود شما در حوزه بازیگری و هنر تحصیل کرده و فعالیت داشتید چرا این برنامه کمتر وارد حوزه های تخصصی شد؟ البته نه به معنای شخص محور بودن بلکه به معنای اینکه به اتفاقات این حوزه ها بیشتر پرداخته شود.

– سوال شما کاملا به جاست و زمانیکه من از «حالا خورشید» تعریف می کنم منظورم این نیست که این برنامه کامل بوده است. اتفاقا یکی از نقص های برنامه همین کمبود کار در حوزه رویدادمحوریِ پدیده های هنری مثل سینما، موسیقی، تئاتر و… بوده است. ما با یک معضل مواجهیم و آن، این است که تلفن های همراه رسانه های دیداری را بسیار محدود کرده است. من هر خبر و رویدادی را که بخواهم ساعت هشت و نیم صبح اعلام کنم شما شب قبل، از آن با خبر شده اید. یک دلیل اینکه ما هر شب تا ساعت های ۲ بامداد مشغول به کار بودیم همین بود که بتوانیم به روزترین خبرها را برای مردم انتخاب کنیم و روی آنها مانور دهیم که شاید تا حدود ۳۰ درصد در آن موفق شدیم. فرمت های مختلفی را هم برای این منظور انتخاب کردیم به طور مثال آیتمی با نام «سینماطور» داشتیم که نیلوفر پارسا بازیگر سینما اجرایش می کرد و یا در حوزه موسیقی آیتم «هارمونی» را داشتیم که هر یک از اینها در چند برنامه اجرا شدند و دیدیم جواب نمی دهد.

*آیا «حالا خورشید» در سری جدید تغییرات تازه ای نسبت به سری قبل دارد؟

– دقت کردید که بسیاری از افراد وقتی با این سوال مواجه می شوند بیان می کنند که بله قرار است فیل جدیدتری هوا رود و اتفاقات بسیار تازه ای رخ دهد اما من برعکس جواب می دهم ما تغییرات بنیادینی در برنامه نداریم. درواقع ساختار همان است و حتی چون دکور برنامه در فصل قبل در ۱۰ روز آخر تغییر کرده بود از همان دکور استفاده می کنیم. طبیعتا تغییراتی هم داریم که شامل آیتم های جدید، وله، گرافیک و… می شود، تغییراتی هم در افرادی داریم که جلوی دوربین خواهند آمد.

*قرار است چه افراد جدیدی در آیتم های این برنامه حضور داشته باشند؟

– ما از استعدادهای خوب استفاده می کنیم و قرار است فضا را برای این استعدادها مهیا کنیم نه اینکه فقط شعار بدهیم. من در فصل قبل در حوزه نخبگان طرح «بورس ایده» را داشتم که بر آن اساس ۴۲ قرارداد بستیم یعنی افرادی که ایده ای داشتند ایده های خود را مطرح می کردند و ما سرمایه گذار یا حامی ایده را پیدا می کردیم. ۴۲ نوبت تبدیل ایده به خط تولید اتفاقی بود که در «حالا خورشید» رخ داد.

خوب است که ما کارهای خود را در میدان تعریف کنیم نه در کلمه و اگر می گوییم به جوانان فرصت دهیم واقعا این اتفاق را عملی کنیم نه اینکه فقط در سخنرانی ها از آن بهره بگیریم و من سعی دارم در فصل جدید این اتفاق را پررنگ تر کنم. به طور مثال اگر جوانی استعدادی دارد و سال هاست که تلاش کرده او را ببینند اما دیده نشده است، این بار فرصت داشته باشد خود را عرضه کند و دوربین برنامه این امکان را به او می دهد که خود را در یک موقعیت از جمله اجرا، کارشناسی یک حوزه تخصصی، ورزش، استندآپ کمدی و… نشان دهد.

*حدود چند سال است که امکان جذب مردم از طریق دوربین شبکه های مختلف رسانه ملی افزایش پیدا کرده است. این اتفاق به دلیل استقبال مردم است یا حضور مردم مقابل دوربین و تمرین ها و آزمون و خطاهایشان برای برنامه سازان هم جذاب است؟

– سوال بسیار خوبی است که به این اتفاق به عنوان یک وسیله نگاه می کنیم یا هدف. من می پذیرم که بسیاری از برنامه های تلویزیونی از این رویکرد به عنوان یک وسیله استفاده می کنند. ما مفهومی در رسانه داریم با عنوان interaction یا تعامل که گویی تعامل مخاطب با برنامه‌ساز بد فهمیده شده است. ما قرار نیست مخاطب را بازی دهیم بلکه قرار است مردم در بازی ما حضور داشته باشند.

*انواع تست های بازیگری، خوانندگی، اجرا، استندآپ کمدی و… مثل موج راه افتادند و کمتر خلاقیتی هم در بسیاری از آنها وجود دارد.

– من به برنامه رامبد جوان خرده نمی گیرم چون دیده ام چهره های خوبی معرفی شده اند اما در همین حوزه نمونه های ناموفق زیاد داشته ایم اما برنامه «خندوانه» در این حوزه موفق بوده است.

*«خندوانه» آغاز کننده بود اما موج این اتفاق در بسیاری از برنامه ها به شکل مسابقه و غیرمسابقه راه افتاده است.

– بله بسیاری از برنامه های تلویزیونی سه میز گذاشته اند و سه داور هم پشت میزها هستند که برخی از آن داورها خودشان در زندگی به جایی نرسیده اند اما مردم را قضاوت می کنند که می توانند در حوزه ای موفق باشند یا خیر. البته من قرار نیست چنین شوهایی برگزار کنم بلکه استعدادهایی مثل پرویز نشاط را در بخش هایی از برنامه به کار می گیرم.

*قرار نیست در تلویزیون دوباره به سمت ساخت برنامه های چالشی مثل «مثلث شیشه ای» یا «دید در شب» بروید؟

– من برای «دید در شب» یک طرح بین المللی دارم که پاییز سال قبل خواستم آن را وارد پروسه تولید کنم که نامه نگاری هایی هم با چند چهره جهانی انجام شد و تا حدودی موفقیت هایی را هم در هماهنگی ها به دست آوردیم. من این بار اگر «دید در شب» را بسازم حتما با بیل گیتس، رجب طیّب اردوغان و کوفی عنّان مصاحبه می کنم.

*این پروژه چقدر برای شما جدی است چون از این به بعد دوباره درگیر «حالا خورشید» خواهید شد؟

– «دید در شب» به صورت بین المللی خیلی برای من جدی است و اسپانسر آن هم حاضر و آماده است ولی فعلا ترجیح می دهم به برنامه صبحگاهی بپردازیم.

*در تلویزیون چطور؟ و اصلا فکر می کنید فضای گفتگوهای تلویزیونی با چهره ها به ساختارهای جدیدتری نیاز دارد؟

– صد درصد نیاز دارد، استایل گفتگو در رسانه از ساده ترین تا سخت ترین نوع برنامه سازی را شامل می شود و اکنون ساده ترین شکل آن در حال تولید است. من بیشتر به ادامه «حالا خورشید» و تولید «دید در شب» فکر کردم و به چنین برنامه های گفتگومحوری در تلویزیون نیندیشیده ام.

*چقدر ممکن است این گفتگوها فشار و استرس برای شما در پی داشته باشد؟

– من بیشترین فشارها را در برنامه های گفتگومحورم نه از جانب مدیران تلویزیون بلکه از بیرون دریافت کردم. به طور مثال یک وزیر، یک مدیر یا حتی مخاطب این بازخوردها و فشارها را وارد می کرد و اصلا فکر می کنم ما باید ظرفیت ساخت چنین برنامه هایی را در جامعه هم گسترش دهیم.




رشیدپور چرا روی آنتن نیست؟⇔مشکلات مالی یا ناراحتی جسمی؟

سینماروزان: رضا رشیدپور که در سال گذشته با برنامه ای بامدادی به نام «حالا خورشید» در رسانه ملی حضور داشت مدتی است که روی آنتن نمی رود و در این باره شایعات مختلفی طرح شده؛ از عدم یافتن اسپانسر و تأمین مالی برنامه تا مشکلات جسمی رشیدپور.

به گزارش سینماروزان علی اصغر پورمحمدی مدیر شبکه سوم تلویزیون با تأیید هر دو شایعه به «مهر» گفت: یک دلیل بیماری خود رضا رشیدپور بود که مهمترین مساله است و مساله دیگر مشکلات مالی است.

وی خاطرنشان ساخت: تیم این برنامه اکنون به نوعی مشغول هستند تا ان شاء الله بتوانند به زودی روی آنتن بروند.




بازداشت همکار رشیدپور!!!

سینماروزان: یکی از عوامل تولید برنامه ی تلویزیونی «حالا خورشید» که از شبکه ی سوم سیما با اجرای «رضا رشیدپور» پخش می شود، بازداشت شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “انصاف نیوز” پس از دعوت به کار مجدد رضا رشیدپور و فرزاد حسنی به تلویزیون، «حالا خورشید» اولین برنامه منظمی است که با تهیه کنندگی و مجری گری وی بر روی آنتن می رود.

زینب کریمیان هم که در دوران ممنوع التصویری رشیدپور با وی در ساخت هاردتاک های اینترنتی پر بیننده ی «دید در شب» همکاری می کرد با شروع مجموعه ی حالا خورشید توسط رشید پور دبیری یکی از بخشهای آن را بر عهده داشت و حالا خبر رسیده که بازداشت شده است.

کریمیان از خبرنگاران حامی دولت محسوب می شود و‌ در یک ماه اخیر بعد از بازداشت طاهره ریاحی، این دومین خبر رسانه ای بازداشت خبرنگاران محسوب می شود.




رشیدپور درباره همه چیز سخن گفت⇐ از تولید فصل دوم “دید در شب” تا همکاری با مسعود کیمیایی در “قاتل اهلی”، سوءتفاهمات بعد از انتخابات ۸۸ و تندروی‌های سازمان تأمین اجتماعی، وزارت نفت و شهرداری در برابر وی

سینماروزان: رضا رشیدپور از جمله مجریان توانمند رسانه ملی است که تجربیاتش در شبکه مجازی هم به محصولاتی همچون “دید در شب” تبدیل شد که زودتر از حد تصور مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان رشیدپور اما از نوروز به رسانه ملی بازگشت و بعد از برنامه “صفر صفر” اخیرا هم برنامه صبحگاهی “حالا خورشید” را روی آنتن برده است.

فصل دوم “دید در شب” با ایده ای تازه

رشیدپور اما همچنان علاقمند است فصل دوم برنامه گفتگومحور “دید در شب” را بسازد. خودش در این باره به “شرق” گفته است: به‌شدت دنبال تولید سری دوم این برنامه هستم و به محض اینکه از برنامه «حالا خورشید» فارغ شوم، سبک جدیدی از گفت‌وگو را در فصل دوم «دید در شب» پیگیری خواهم کرد.

وی ادامه داده است: من نمی‌توانم دو کار را هم‌زمان با هم انجام دهم و باید «حالا خورشید» را تمام کنم تا به آن برنامه برسم. ایده‌ای درباره فصل دوم این مجموعه دارم که الان درباره‌اش صحبت نمی‌کنم و کاملا برای مخاطب تازگی خواهد داشت.

در تلویزیون نمی شود چالش ایجاد کرد

رشیدپور درباره اینکه چرا “دید در شب” را به تلویزیون نمی برد اظهار داشته است: دامنه انتقاد‌پذیری در آنتن رسانه ملی بسیار پایین است، تأکید می‌کنم نه از طرف مدیران رسانه ملی، بلکه از طرف مخاطبان. یعنی کوچک‌ترین اتفاقی با چالش بیرونی روبه‌رو می‌شود. آستانه تحمل در بین مدیران و مسئولان به‌شدت پایین آمده و کوچک‌ترین نقدی که در ارتباط با عملکردشان مطرح شود تبدیل به یک چالش می‌شود و در چنین شرایطی تولید برنامه‌‌اي گفت‌وگومحور که با مردم صریح و شفاف صحبت کند و مشکلات را بیان کند، واقعا کار سختی است.

این مجری خاطرنشان ساخته است: به همین مناسبت دوست ندارم طعم خوب «دید در شب» را کاهش یا تغییر دهم. دوست دارم «دید در شب» در ذهن مردم باقی بماند و در سری جدید صحبت‌های شفاف‌تر و صریح‌تری ببینند تا اینکه با محصولاتی که در طیف مخاطب رسانه ملی داریم، مجبور شویم «دید در شب» را کم‌رنگ‌تر کنیم.

نقشم در “قاتل اهلی” شباهتهایی با خودم دارد

محمدرضا رشیدپور که در کنار اجرا تجربیات محدود بازیگری هم داشته است به تازگی در “قاتل اهلی” برای مسعود کیمیایی بازی کرده است. خودش در این باره گفته است: دغدغه بازیگری ندارم. کار هنری را با بازی تئاتر شروع کردم و چند جایزه دانشجویی و کشوری هم دریافت کردم، اما بعد از مدتی مسیرم سمت اجرا پیچید و این حوزه برایم پررنگ‌تر شد. افتخار می‌کنم در کارنامه بازیگری‌ام هرچند خوب بازی نکردم اما با کارگردان‌های خوبی مثل خانم میلانی، حمید نعمت‌اله، مسعود کیمیایی، مهران مدیری، مهدی کرم‌پور یا علی عطشانی کار کردم.

وی ادامه داده است: درباره فیلم «قاتل اهلی» هم آقای کیمیایی لطف کردند و پیشنهاد بازی در این فیلم را مطرح کردند و من هم طبعا استقبال کردم. قبل از شروع کار جلساتی با خودشان و آقای پرویز پرستویی داشتم و درباره کار صحبت کردیم. فضا به لحاظ کارکردن بسیار خوب بود و نقشی که بازی کردم شباهت‌هایی به خودم دارد و محصول کار هم به نظرم، یک اتفاق حتی در پرونده آقای کیمیایی است و فیلم متفاوتی از مسعود کیمیایی است و خوشحالم سهم کوچکی در این فیلم داشتم.

تأمین اجتماعی درباره نقدهای ما تندروی کرد

رشیدپور درباره دردسرهایی که نقدهای تند و تیزش در برنامه “حالا خورشید” موجب شده است اظهار داشته است: جالب است بیشترین اخطاری که گرفتیم بیرون از سازمان صداوسیما بوده است. مدیران رسانه ملی یا مدیران میانی‌ای که من با آنها ارتباط دارم، آدم‌های حرفه‌ای هستند و واقعا کمترین اخطار را از طرف مدیران سازمان داشتم. البته اخطار مدیران سازمان هم حرفه‌ای بوده، مثلا جایی گفتند ریتم برنامه کند است یا نقدهایی درباره کیفیت گزارش‌ها داشتند. اما اخطار درباره نقد و واردشدن در فضاهای چالشی بیشتر به بیرون از سازمان صداوسیما مربوط است، به نظرم، سازمان تأمین اجتماعی در مقابل نقدهایی که مطرح شد تندروی کرد، وزارت نفت و شهرداری هم خیلی تندروی کردند.

ندید گرفتن سوء تفاهمات را عمیق می کند

این مجری افزوده است:  ما بعد از سال ٨٨ دارای سوءتفاهم‌های عمیق هستیم. دو طرف همدیگر را روشن نمی‌بینند و به هم اعتماد نمی‌کنیم و حرف نمی‌زنیم. صورتمان را می‌چرخانیم و همدیگر را ندید می‌گیریم. این ندیدگرفتن‌ها، سوءتفاهم‌ها را عمیق‌تر می‌کند. به نظرم، باید این فضا از بین برود، چراکه ما ملت بزرگی هستیم و این‌قدر فرصت نداریم تا به فرصت سوزی ادامه دهیم، باید به بدنه رسانه و فرهنگ و هنر برگردیم و بخشی از نیازهای فرهنگی هنری مردم را برطرف کنیم. تصمیم من این بود كه تعامل کنیم، همدیگر را بفهمیم و به هم اعتماد کنیم.




رشیدپور در برنامه تازه‌اش به وزرا نمره می‌دهد+عکس

سینماژورنال: محمدرضا رشیدپور که بعد از هفت سال ممنوعیت نوروز 95 با برنامه شبانگاهی “صفر صفر” به رسانه ملی بازگشته بود از یازدهم اردیبهشت ماه برنامه ای صبحگاهی با نام “حالا خورشید” را در شبکه سوم سیما روی آنتن می برد؛ برنامه ای که به ادعای خودش بناست در آن به مسئولان مختلف و از جمله وزرا نمره داده شود.

به گزارش سینماژورنال رشیدپور درباره این برنامه به “مهر” گفت: «حالا خورشید» نوستالژی برنامه های صبحگاهی‌ام در شبکه یک سیما است. من حدود یک و نیم دهه پیش یک برنامه صبحگاهی در شبکه یک داشتم که بسیار پرمخاطب بود و وقتی شبکه سه سیما به من پیشنهاد اجرای یک برنامه را داد، استقبال کردم چراکه دوست داشتم برای بازگشتن به تلویزیون برنامه‌ای صبحگاهی داشته باشم.

این مجری تلویزیون درباره برنامه «حالا خورشید» توضیح داد: «حالا خورشید» یک مجله صبحگاهی با طعم پرتقالی است که فضایی جذاب، اکتیو و شاد دارد و در کنار آن به اطلاع رسانی و تحلیل اخبار می پردازد. تکرار این برنامه نیز شب ها پخش می شود که گزیده‌ هایی از آن روی آنتن می رود.

مجله صبحگاهی «حالا خورشید» با سایر برنامه های تلویزیون متفاوت است

وی اضافه کرد: مدل برنامه «حالا خورشید» با برنامه های صبحگاهی که تا حالا از تلویزیون دیده ایم، متفاوت است. این مجله صبحگاهی به عنوان یک نمونه مرجع خبری و اطلاع رسانی به کار می رود و تا حدودی چالش هم در آن وجود دارد.

رشیدپور یادآور شد: هر کس وارد استودیوی رضا رشیدپور می شود پیش‌زمینه ای از چالش را در ذهنش دارد. «حالا خورشید» نیز خالی از چالش نیست البته بیشتر برنامه ای شفاف است که با برنامه «شب شیشه ای» شباهت دارد. ما در این برنامه با مردم روراست هستیم و مشکلات و رویدادها را به صورت شفاف مطرح می کنیم.

این مجری صدا و سیما با اشاره به فرم معمول برنامه های صبحگاهی بیان کرد: وقتی از برنامه های صبحگاهی سخن می گوییم یاد گزارش و عملکرد مدیران می افتیم، اما این برنامه فارغ از آن اتفاقات است و در بسیاری از روزها ممکن است هیچ مهمانی به برنامه دعوت نشود. فرم برنامه ما بیشتر فرهنگی و هنری است و قرار است به مردم انگیزه موفقیت و زندگی بدهد.

وی که حدود ۷ سال برای کار در صدا و سیما ممنوع‌التصویر بود درباره بخش های برنامه «حالا خورشید» اعلام کرد: بخشی به نام کارنامه داریم که مردم در آن به یک سری از رویدادها و شخصیت ها نمره می دهند. این شخصیت می تواند یک چهره فرهنگی، هنری و یا سیاسی باشد که در طول هفته مردم به او نمره می دهند و در انتهای هفته او به برنامه می آید و از کارنامه خود دفاع می کند. به طور مثال ممکن است مردم به یک وزیر نمره ۱۴ بدهند و او در پایان هفته به برنامه آمده و از عملکرد خود سخن بگوید.

حالا خورشید
رشیدپور در “حالا خورشید”

پیش‌تولید برنامه «صفر صفر» ۱۲ ساعت بود

مجری برنامه «صفر صفر» در واکنش به سوالی درباره این برنامه که مدل گفتگوهای آن چالش های کمتری از برنامه «دید در شب» وی که به صورت مجازی تولید می شد داشت، گفت: این نقد کاملا درست است و من این نقد را به دو بخش محتوایی و ساختاری تقسیم می کنم. در بخش محتوایی باید گفت محتوا در تلویزیون با فضای مجازی متفاوت است و ما با این پیش فرض گفتگوهای «صفر صفر» را پیش بردیم. البته گفتگوی این برنامه با چهره هایی از جمله جواد خیابانی، داریوش فرضیایی، حسام نواب صفوی و چند تن دیگر به صورت چالشی برگزار شد.

رشیدپور در واکنش به نقد ساختاری برنامه نیز عنوان کرد: من نقص وله ها، تیتراژ و پلی‌بک را می پذیرم و می دانم که از این حیث ایرادهای فاحشی به برنامه «صفر صفر» وارد بود اما باید این توضیح را هم داد که پیش‌تولید برنامه «صفر صفر» نه ۱۲ هفته و نه ۱۲ روز بود بلکه من از لحظه ای که تصمیم گرفتم «صفر صفر» را روی آنتن ببرم، تنها ۱۲ ساعت فرصت داشتم. درواقع در ۲ روز آخر اسفند به من پیشنهاد شد که در تایم پربیننده شبکه سه برنامه بسازم و در این ۱۲ ساعت استودیویی هم در اختیار نداشتیم و تنها در چند ساعت توانستیم استودیو و دکور را فراهم کنیم. با این حال فکر می کنم این برنامه جذابیت های خود را داشت.

مجری برنامه «حالا خورشید» در پایان با اشاره به آنچه که باعث ممنوع التصویری او شد، بیان کرد: من خاطرات تلخ آن دوران را هرگز نمی بخشم، اما فراموش می کنم.