1

واکنش یک کارگردان به نمای فرورفتن حامد بهداد در قامت یک اصولگرا⇐کپی سکانسی از فیلمنامه «خانم اصلاح‌طلب…» است!/شکایتم را به دادسرای رسانه برده‌ام

سینماروزان: انتشار سکانسی از کمدی «مارموز»کمال تبریزی که در آن حامد بهداد در شمایل یک نماینده دست راستی مجلس دیده میشود با واکنش یک کارگردان مواجه شد.

به گزارش سینماروزان صالح دلدم کارگردان جوان که مدتهاست پیگیر دریافت پروانه ساخت کمدی «خانم اصلاح طلب آقای اصولگرا»ست و پیشتر هم درباره کپی برداری «مارموز/خودسر» از فیلمنامه اش حرف زده بود با اشاره به کپی برداری سکانس منتشره «مارموز» از یکی از سکانسهای فیلمنامه اش به انتقاد از تولیدکنندگان «مارموز» پرداخت.

صالح دلدم گفت: ویدیوی منتشر شده از«مارموز» کپی یکی از سکانسهای «خانم اصلاح طلب…»است که با حضور بازیگر اصلی مرد داستان در مجلس میگذرد! من همزمان با پیش تولید این پروژه که آن زمان «خودسر» نام داشت شکواییه ام را هم در شورایعالی تهیه کنندگان و هم در دادسرای رسانه طرح کردم و به زودی نتیجه این شکایت اعلام خواهد شد.

دلدم درباره چگونگی رسیدن فیلمنامه «خانم اصلاح طلب…» به دست کمال تبریزی گفت: زمانی بنا بود این فیلمنامه را مصطفی کواکبیان از نمایندگان اصلاح طلب مجلس تولید کند و به نظر میرسد ایشان بوده که فیلمنامه را به جواد نوروزبیگی تهیه کننده «خودسر» داده! روندی که نه حرفه ایست و نه اخلاقی!

عجیب آنجاست که در سکانس منتشره «مارموز» حامد بهداد بازیگر نقش «قدرت» با گویشی صحبت میکند یادآور گفتارش در پرسوناژ روحانی فیلم «کیمیا و خاک»عباس رافعی که حدودا یک دهه قبل تولید شد!! (اینجا را ببینید)




توليد سريال تاریخی ۹۰قسمتی با حمايت موسس يک بانک!!!+عکس

سينماروزان: بعد از حضور احسان آقازاده جلال رسول اف مديرعامل بانک آينده در سینما و تولید آثاری نظیر «دلم میخواد»، «سمفونی تولد»، «لابی»، «دوئت»، «پرسه در شهر لاجوردی» و «بمب» و همچین سرمایه گزاریهای بانک پاسارگاد در تولید آثاری مثل «جدایی…»، «طبقه حساس»، «من دیه گو مارادونا هستم»، «بهمن» و «مرگ ماهی» که سه فیلم آخر در اکران کاملا شکست خوردند، حالا سروکله يک شخصيت بانکی در تلويزيون و آن هم در معاونت استانها پيدا شده است.

به گزارش سينماروزان «مفاخر ايران» عنوان سريالي است نودقسمتي که بناست در صداوسيماي مرکز فارس توليد شود. تفاهمنامه ساخت اين سريال با حضور علي دارابي معاونت استانها با محمد صدرهاشمي‌نژاد منعقد شده است؛ صدرهاشمي‌نژاد از جمله سرمايه‌داران مطرح کرماني است که هم موسس بانک اقتصاد نوين اولين بانک خصوصي ايران و هم مديرعامل شرکت ساختماني «استراتوس» است از سهامداران اصلی همین بانک.

پروسه تولید سریال تاریخی «مفاخر ايران» که تیم کارگردانان آن مشخص نشده و بناست برای تولید آن یک شهرک سینمایی در شیراز احداث شود، 5 تا 7 سال طول خواهد کشید.

در این سریال بناست به زندگي سعدي و حافظ و همچنين خواجوي کرماني پرداخته شود که اين آخري همشهري سرمايه گزار سريال بوده است!

محمد صدرهاشمی نژاد
محمد صدرهاشمی نژاد

علي دارابي در مراسم آغاز ساخت سريال «مفاخر ايران» در شيراز گفت: آثار حافظ و سعدي زمينه ساز گفتگو با جهان و نشان از صلح  و دوستي ايرانيان است. آثار تمدني کشور ما در تبادل، تعامل و ارتباطات جهاني که گفتگو نقش ايفا مي‌کند، پشتوانه‌اي قوي و غني است. ما مفتخريم که ديوان حافظ ،بوستان و گلستان سعدي جز صد اثر برتر جهان است. ما در خانه ، کنار قرآن کريم و مفاتيح الجنان، بوستان و گلستان و ديوان حافظ داريم و به اين افتخارات مي‌باليم و اين داشته‌هاي ماست.

معاون امور استان‌هاي صدا و سيما گفت: بسياري از صاحب نظران جهاني از جمله گوته با افتخار گفته اند که متاثر از سعدي و حافظ هستند و ما اگر به دنبال بازسازي گذشته مان هستيم بايد به سرغ آثار بزرگان برويم. رييس جمهور فرانسه به احترام سعدي، نام او را بر فرزندان خود مي‌گذارد و به تاريخ و ادبيات ايران زمين احترام گذارد. اگر به دنبال حفظ آثار فارسي و حفظ تمدن ايران و اسلام، هستيم بايد به آثار حافظ و سعدي و خواجو اهتمام بورزيم. اگر به دنبال ارايه تصويري شفاف و روشن از گفت و گو و مدارا و صلح جويي ايرانيان به جهانيان هستيم، بايد به آثار سعدي و حافظ رجوع کنيم.

دارابي گفت: اگر چه امروز در شيراز شاهد افتتاح کار سه خورشيد فرهنگی هستيم اما سریالهای قهرمان کردستان سلطان سنجر، قهرمان بختياري‌ها بي بي مريم و فرزندش شيرعلي مردان و حماسه عشاير عرب غيور ايران در برابر تجاوز انگليس در خوزستان، در مراکز استان‌هاي مختلف در حال توليد و ساخت است، اما تفاوت اين مجموعه از آن جهات است که ما براي نخستين بار در عرصه فرهنگ و هنر وارد شده ايم.

دارابي افزود: وظيفه ماست که حق ما و آنچه که استان فارس و شيراز به عنوان پايتخت فرهنگ و هنر ايران را دارد ادا کنيم. استادان و هنرمندان فارس نقش اول را در خلق، توليد و ساخت اثر خواهند داشت. تمام تلاش ما و همکاران در صدا و سيما و مرکز فارس بر اين است که از بهترين، نام آور‌ترين و مجرب‌ترين عوامل و عناصر در حوزه کارگردان، توليد و بازي براي اين کار استفاده شود و در طراز جهاني توليد خواهد شد. اميدوارم با عوامل در نظر گرفته شده، کاري فاخر و ارزشمند که تصويري از توانمندي، قابليت، ارزش‌هاي ايراني و فرهنگ و تمدن ايران را در قالب تصوير ،نمايش ، فيلم سينمايي و مجموعه سريال اين سه بزرگ به جهانيان ارايه دهيم  تا همه جهان به احترام ايران بايستد و کلاه از سر بردارد.




فرزاد موتمن درباره تازه‌ترین فیلمش که به جشنواره راه پیدا نکرده گفت⇐یک فیلم خیابانی است و کم و بیش واقعگرا با صحنه‌های تخیلی، رگه ترسناک، یک کمدی خفیف و یک قصه پلیسی!!!⇔سینماروزان: جسارتا اینکه شما گفتید «فیلم هندی» نیست؟؟؟

سینماروزان: فرزاد موتمن کارگردانی که فیلم پشت خط اکران مانده «آخرین بار کی سحرو دیدی؟» را در کارنامه دارد امسال با فیلمی به نام «سراسر شب» به تهیه‌ کنندگی جواد نوروزبیگی متقاضی حضور در جشنواره بود اما فیلمش به جشنواره راه پیدا نکرد؛ مسأله ای که البته گلایه موتمن را به دنبال داشت.

به گزارش سینماروزان موتمن در یکی از تازه ترین گفتگوهایش پیرامون «سراسر شب» و در توصیف ویژگیهای فراوان فیلمش به «سینما» گفت: فیلمی است که لحنی به خصوص دارد و مولتی‌ژانر است؛ در عین حال که یک درام عشقی است، فیلمیست خیابانی؛ و از آنجا که فیلمیست خیابانی و کم و بیش واقع گرا اما صحنه های تخیلی خیلی زیادی دارد و حتی در برخی موارد تنه به فیلمهای علمی-تخیلی می‌زند. رگه ترسناکی دارد و به علاوه یک صحنه موزیکال و لحن کمدی-خفیفی که در سراسر فیلم پراکنده است. یک قصه فرعی پلیسی هم در فیلم وجود دارد و فیلمی است که ژانرهای متفاوتی در خود تجربه کرده.

اگرچه این مولتی ژانری یا چندژانری بودن «سراسر شب» را نمی‌توان نقطه قوت یا ضعف فیلم قلمداد کرد اما با توصیفی که موتمن از فیلمش ارائه کرده که از واقع‌گرایی تا تخیلی بودن و از مایه‌های ترسناک تا کمدی را در خود دارد، گونه‌ای موسوم به «ماسالا» را تداعی میکند که بیش از هر نقطه دیگر در تولید فیلمهای هندی کاربرد دارد.

«ماسالا» نام ادویه هندی و سبک غالب فیلمسازی بالیوود است که از اکشن تا کمدی و پلیسی و مایه های عاشقانه را دربرمی گیرد و چنان ملغمه ای از اتفاقات مختلف و گاه متناقض را ارائه میدهد که فقط و فقط «فیلم هندی» است که میتواند آن را توصیف کند.

آنچه فرزاد موتمن در توصیف چندژانری بودن فیلمش ارائه داده هم بیش از هر چیز گونه «ماسالا» را تداعی میکند. آیا «سراسر شب» یک فیلم هندی است؟




امتداد ماجرای «خودسر»ی کمال تبریزی⇐نوروزبیگی کپی‌برداری «خودسر» از «خانم اصلاح‌طلب…» را تکذیب کرد⇔کارگردانی که مدعی سرقت «خانم اصلاح‌طلب…» هست حرفهای تازه‌ای زد⇐ بر فیلمنامه‌ای که تبریزی می‌خواهد بسازد روح فیلمنامه من حاکم است/چگونه است که ارشاد به دو فیلمنامه شبیه به هم مجوز می‌دهد؟/نوروزبیگی علاقه زیادی داشت که فیلمنامه را به وی واگذارم اما نپذیرفتم/نوروزبیگی مدعی حمایت جنتی از تولید این فیلم بود!!/یادم است کواکبیان گفت فیلمی می‌سازیم که ده‌نمکی انگشت به دهان بماند!

سینماروزان: گزارش چند روز قبل سینماروزان درباره پروژه «خودسر»کمال تبریزی و ادعاهای صالح دلدم کارگردان جوان سینما درباره متعلق بودن طرح اصلی این پروژه به وی و گرته‌برداری از فیلمنامه «خانم اصلاح طلب آقای اصولگرا»(اینجا را بخوانید) با واکنش جواد نوروزبیگی تهیه کننده «خودسر» مواجه شد.

به گزارش سینماروزان جواد نوروزبیگی تهیه‌کننده «خودسر» با ردّ ادعاهای صالح دلدم گفت: متأسفانه اخیراً چنین دعواهایی مرسوم شده است. دائم کسانی پیدا می‌شوند که در گفت‌وگو با رسانه‌ها مدعی کپی شدن فیلمنامه‌شان می‌شوند. این قضیه منجر به درگیری ما در دادگاه فرهنگ و رسانه و پس از مدتی مشخص می‌شود که ادعاها صحیح نبوده یا نهایتاً مشابهت کوچکی وجود داشته است. همان مشابهت ناچیز هم اصلاح می‌شود تا مشکلی پیش نیاید. این اتفاقی است که در اکثر موارد رخ می‌دهد. در ارتباط با خودم این مسأله چندین بار اتفاق افتاده ولی تاکنون هیچ یک از موارد اثبات نشده است. متأسفانه برخی به دنبال مسائل دیگری از طرح این ادعاها هستند. فرد مذکور به داستان و فیلمنامه فیلم «خودسر» دسترسی نداشته که بتواند درباره کپی بودن آن چنین ادعایی کند. ایشان ۳سال پیش فیلمنامه‌اش را دادند که من بخوانم ولی حتی پروانه ویدئویی آن را هم به دست نیاوردیم. با گذشت زمان ذهنیتی از داستان آن فیلم برایم باقی نمانده و تنها می‌دانم درباره آقازاده‌ها بود.

تکذیبیه نوروزبیگی اما باعث پایان یافتن ماجرا نشده است چون صالح دلدم در گفتگویی تازه ادعاهایی تازه را طرح کرده است. صالح دلدم به «صبح نو» گفت: یک سری مسائل را جواد نوروزبیگی گفته که خلاف واقعیت را نشان می‌دهد. اولاً این ملاقات که نوروزبیگی گفته، سه سال پیش نبوده و دو سال پیش بوده است. او به دفتر مصطفی کواکبیان آمد و گفت، فیلمنامه «خانم اصلاح طلب آقای اصول‌گرا» را می‌خواهد با یک خانمی به‌نام بهاره صادقی‌جم کار کند. گفتند با علی جنتی وزیر ارشاد صحبت کرده‌ایم و قرار است از این خانم حمایت کند.

دلدم درباره ارتباطش با کواکبیان افزود: بنده عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری بودم و غیر از آن مسئول شاخه هنرمندان هم بودم.من پیشنهاد دادم به عنوان یک حزب بیاییم و فیلم بسازیم تا در ایران جا بیندازیم موقع انتخابات نباید صرفاً کار سیاسی انجام دهیم؛کار فرهنگی هم انجام دهیم و قرار شد این فیلم را بسازیم. «خانم اصلاح طلب…» مصوب شورای مرکزی حزب بود. بعد از این جریان جواد نوروزبیگی آمد و گفت ما می‌خواهیم این فیلم را بسازیم و من گفتم آقای نوروزبیگی من فیلمنامه را واگذار نمی‌کنم؛ فیلمنامه را خودم نوشته‌ام و خودم می‌خواهم بسازم و به هر قیمتی که بگویید آن را واگذار نمی‌کنم.

دلدم ادامه داد: ماجرای استعفای جنتی پیش آمد و حمایتی که قرار بود از این فیلم بشود که توسط آقای نوروزبیگی و آن خانم ساخته شود هم منتفی شد. آن موقع اتفاقاً آقای نوروزبیگی صحبتی با من‌کرد و گفت: خب شما این خانم را قبول ندارید من کمال تبریزی را می‌خواهم بگذارم کارگردان و شما دستیار و نویسنده باش؛ گفتم من قبول نمی‌کنم.

این کارگردان درباره بازیگران این فیلم بیان کرد: پیشنهاد من بود که ویشکا آسایش این نقش را بازی کند. آقای نوروزبیگی هم دنبال این بود که محسن تنابنده را نقش مقابل بگذارد. این قضیه دیگر مسکوت ماند. تا اینکه به ما خبر دادند ایشان رفته با طرح کلی فیلمنامه من فیلمی به اسم «خودسر» بسازد.

صالح دلدم درباره چگونگی اطلاعش از کپی بودن فیلمنامه گفت: من هم از داخل ارشاد و هم از عواملی که با او کار می‌کنند خبر دقیق دارم. نشان به این نشان که هر کسی اصل فیلمنامه را از او طلب کرده، ارائه نداده و گفته در حال بازنویسی است. گفتند نویسنده چه کسی است؟ گفته یک روزنامه‌نگار!

دلدم درباره شکایتش درباره این اتفاق بیان کرد: به دادسرای فرهنگ و رسانه شکایت کردم تا از وقوع جرم پیشگیری کنم. سال 91 این فیلمنامه را در دفتر حقوقی وزارت ارشاد ثبت کردم. بر فیلمنامه‌ای که نوروزبیگی می‌خواهد بسازد روح داستان من حاکم است. فقط جاهایی تغییراتی جزئی داده شده است. نوروزبیگی تا حالا دو بار دورخیز کرده تا این فیلمنامه من را کار کند.

این کارگردان درباره سرمایه این فیلم بیان کرد: نکته جالب این است ایشان اصرار داشت از طریق آقای کواکبیان و ارتباطاتی که دارد یک پولی جورکنیم تا وی قبول کند من کارگردان باشم. بنده هم گفتم من چنین کاری نمی‌کنم. کارگردان هستم و شما وقتی تهیه‌کننده هستی خودت باید پول بدهی.

وی ادامه داد: متاسفانه در سینمای ما مد شده یک سری آدم کارت تهیه کنندگی در جیب گذاشته اند و اسم خودشان را گذاشته‌اند تهیه‌کننده و به عنوان اینکه مشاور فرهنگی اقتصادی فلان بانک هستند یک سری فیلم ورشکسته می‌سازند، اسم خودشان را هم می‌گذارند تهیه‌کننده.

دلدم درباره این که چرا تاکنون فیلم را نساخته، افزود: ما الان مشکلی داریم و آن این است که بنده به‌عنوان کار اولی حساب می‌شوم. من 9سال به‌عنوان نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان تله فیلم کارکردم اما در سینما به ما می‌گویند کار اولی. مد شده تهیه‌کنندگان می‌گویند چقدر پول می آوری؟ ارشاد هم هیچ نظارتی ندارد. چه تهیه‌کننده‌ای هستند که پول از کارگردان می‌خواهند؟ این وضعیت سینمای ما شده و بنده هم دنبال حقیقت قضیه نبودم که بخواهم باج به کسی بدهم یعنی بنده پول جور کنم. نمی‌شود فکر مال من باشد فیلمنامه و سودش مال آنها باشد.

صالح دلدم درباره روند ساخت فیلمش گفت: ما در پیش‌تولید آن هستیم. من بعد از سال‌ها توانستم با دوندگی سرمایه‌اش را جور کنم. تهیه‌کننده را هم عوض کردم. یک علت ساخته نشدن این فیلم آقای کواکبیان بود به خاطر اینکه ایشان سررشته‌ای از سینما ندارد و دم انتخابات مجلس سال 94 در حقیقت راه افتاده بود برای اینکه استفاده رسانه‌ای بکند از این قضیه. ما از کواکبیان بازی خوردیم، چون او استفاده خبری‌اش را کرد ولی ما موفق نشدیم. یادم است به من گفت: من چه نماینده بشوم چه نشوم این فیلم را می‌سازیم. فیلمی که مسعود ده‌نمکی انگشت به دهان بماند! دقیقاً فردای انتخابات زد زیر تمام این حرف‌هایش.

دلدم ادامه داد: انتقادی که به وزارت ارشاد دارم این است که چطور وزارت ارشاد به یک فیلمنامه‌ای موافقت اصولی داده بعد همان فیلمنامه را شخص دیگری تغییر نام می‌دهد و می‌آورد در ارشاد و دوباره پروانه می‌گیرد؟ آن هم با اسمی و عواملی دیگر. به محمدرضا فرجی به‌عنوان مدیر کل می‌گویم فیلمنامه آقایان نوروزبیگی و تبریزی را مگر نخوانده‌اید؟ می‌گویند نه من نخوانده‌ام!

صالح دلدم
صالح دلدم



«خودسر»ی کمال تبریزی کار دستش می‌دهد؟⇐یک کارگردان مدعی شد طرح اصلی فیلمنامه جدید تبریزی به او تعلق دارد⇐این همان فیلمنامه «خانم اصلاح‌طلب آقای اصولگرا» است که بنا بود به تهیه‌کنندگی دبیرکل حزب مردم‌سالاری تولید شود!!!

سینماروزان: در روزهای گذشته خبر آغاز به تولید تازه ترین فیلم کمال تبریزی که یک کمدی اجتماعی به نام «خودسر» است با تأکید بر حضور محسن تنابنده و ویشکا آسایش منتشر شد.

به گزارش سینماروزان بعد از تکذیب حضور محسن تنابنده در این کار از جانب خودش، حالا یک کارگردان مدعی سرقت فیلمنامه‌اش توسط تیم تولید «خودسر» شده است.

صالح دلدم کارگردان جوان که فیلم توقیفی «منشی مخصوص من» را در کمیته بازبینی دارد با ادعای اینکه طرح اصلی فیلمنامه «خودسر» از آن اوست مدعی شد فیلمنامه «خانم اصلاح طلب آقای اصولگرا» که او برای تولیدش موافقت اصولی ارشاد را گرفته منبع نگارش «خودسر» بوده است.

دلدم که برای احقاق حق درباره ادعایش هم از معاونت نظارت خواسته پیگیر ماجرا باشد و هم شکایتی را در دادسرای فرهنگ و رسانه مطرح کرده با اعلام این خبر به سینماروزان گفت: فیلمنامه «خانم اصلاح‌طلب آقای اصولگرا» در مردادماه ۹۱ در دفتر حقوقی و مالکیت معنوی وزارت ارشاد ثبت و در سال ۹۴ نیز برای ساخت این فیلمنامه به تهیه‌کنندگی مصطفی کواکبیان و به کارگردانی خودم موافقت اصولی صادر شده بود.

وی ادامه داد: پس از چندین بار بازنویسی و تغییر تهیه‌کننده آن، فیلمنامه مذکور به  کارگردانی خودم و تهیه‌کنندگی علیرضا سجادپور و مشاور کارگردانی سیدضیاءالدین دری در مرحله پیش تولید و در نوبت دریافت پروانه ساخت قرار گرفته بود که متوجه شدم کمال تبریزی با ایده‌ای کاملا مشابه این فیلمنامه قصد تولید «خودسر» را دارد. البته به نظر می‌رسد ایشان از این ماجرا بی‌خبر بوده و این جواد نوروزبیگی تهیه کننده «خودسر» است که طرح اصلی را در اختیار وی قرار داده است.

صالح دلدم درباره چگونگی رسیدن طرح اصلی «خانم اصلاح‌طلب…» به نوروزبیگی بیان داشت: جواد نوروزبیگی در سال ۹۴ و زمانی که قرار بود کواکبیان تهیه کنندگی فیلم را برعهده داشته باشد به دفتر حزب مردم‌سالاری مراجعه نمود و قصد داشت تا با واسطه قرار دادن کواکبیان رضایت واگذاری فیلمنامه را به دست آورد که با مخالفت من مواجه شد. اما در همان زمان نسخه‌ای از فیلمنامه به بهانه پیدا کردن سرمایه گذار در اختیار ایشان قرار داده شد و به نظرم فیلمنامه جدید هم منبعث از آن نسخه نگاشته شده است.

این کارگردان که کمدی «کباب غاز» را با اقتباس از داستان محمدعلی جمال‌زاده ساخته است با اشاره به اینکه خودش هم آشکارا بر گرته برداری از «کباب غاز» هم در تیتراژ و هم در فیلمنامه ارائه شده به معاونت نظارت وقت تأکید کرده بود به سینماروزان اظهار داشت: سناریوی «کباب غاز» برداشتی آزاد از داستانی به همین نام نوشته محمدعلی جمال زاده پدر داستان نویسی مدرن ایران بود و من هیچ گاه ابایی نداشتم که این مسأله را کتمان کنم و به همین دلیل در تیتراژ هم نام جمال زاده را آوردم ضمن اینکه تلاش خود را برای کسب رضایت از وارثان جمال زاده انجام دادم اما در مورد اخیر بدون اینکه حتی به من اطلاع دهند فیلمنامه «خانم اصلاح طلب…» را مورد گرته برداری قرار داده اند.

دلدم با بیان اینکه پیشنهاد خرید فیلمنامه که از سوی نوروزبیگی به وی ارائه شد پیشنهاد مناسبی بود اما ترجیح می‌دهد فیلمنامه اش را خودش بسازد بیان داشت: چون خودم برای نگارش این فیلمنامه وقت گذاشتم و کلی وقت هم صرف تحقیقات سیاسی مبتنی بر شخصیت پردازی داستان انجام دادم دوست دارم خودم آن را بسازم تا کارگردانی دیگر که از ریشه‌های سیاسی چنین درامی بی اطلاع یا کم اطلاع است.

دلدم با اشاره به تعاملی که با ارشاد و مقامات قضایی در به نتیجه رسیدن ماجرای این کپی برداری داشته خاطرنشان ساخت: مقامات قضایی از ارشاد خواسته اند هم فیلمنامه کامل «خودسر» و هم فیلمنامه «خانم اصلاح‌طلب…» را بازبینی کنند تا از درصد شباهت و احیانا کپی برداری آگاهی پیدا کنند. شخصا امیدوارم اگر هم بناست «خودسر» تولید شود با ایده‌ای ارژینال و فیلمنامه‌ای تألیفی باشد نه ایده «خانم اصلاح طلب…» به خصوص که کمال تبریزی کارگردانی است که حتی‌المقدور سعی کرده وارد چنین مقولاتی نشود.

 




خسرو معصومی کارگردان فیلم بلاتکلیف «خرس» در گفتگویی صریح بیان داشت⇐جواد نوروزبیگی، «خرس» را به موسسه رسانه‌های تصویری فروخت و فیلم دیگر تهیه‌کننده ندارد!/این فیلم در زمان مدیر نظارتی پروانه نمایش نگرفت که خودش مسأله‌های زیاد دارد/ «خرس» براساس فیلمنامه مصوب ارشاد و کاملا منطبق بر فیلمنامه ساخته شد/در یک جمع خصوصی گفتند فیلمنامه مصوب را تغییر دهید و ما هم بخش‌هایی از فیلم را اصلاح کردیم/شمقدری گفت پروانه نمایش «خرس» صادر خواهد شد اما این اتفاق نیفتاد

سینماروزان: در دورانی که معاون تازه نظارت سعی زیادی کرده که مشکل برخی از فیلمهای توقیفی و بلاتکلیف را حل کرده و اولین از این مجموعه با نام «خانه دختر» به تازگی روی پرده رفته و اقبال به آن هم مثبت بوده وضعیت نمایش فیلمی به نام «خرس» شش سال بعد از تولید همچنان نامعلوم است.

به گزارش سینماروزان «خرس» به کارگردانی خسرو معصومی و تهیه کنندگی جواد نوروزبیگی داستان رزمنده ای را روایت میکرد که بعد از سالها اسارت وقتی به محل زندگی خود در شمال کشور برمیگردد همسر خود را در عقد مردی دیگر می بیند و همین است که روندی تراژیک برای درام خلق می کند.

خسرو معصومی با گلایه از بلاتکلیفی «خرس» به «ایسنا» گفت: من به عنوان کارگردان فیلم به اعضای شورای پروانه نمایش نامه‌ای نوشته‌ام تا فیلم را دوباره بررسی کنند، اما مسئله اینجاست که وقتی فیلم تهیه‌کننده ندارد به نظر می‌رسد کسی هم دغدغه‌ای برای بررسی آن نخواهد داشت. تهیه‌کننده این فیلم -جواد نوروزبیگی- «خرس» را به موسسه رسانه‌های تصویری فروخته و الان دیگر فیلم تهیه‌کننده ندارد. دوستان وقتی از مسائل مالی خیال‌شان راحت شد، پیگیری‌ دیگری برای اکران فیلم نکردند. الان هم این اثر در اختیار موسسه رسانه‌های تصویری است که آن هم زیرمجموعه وزارت ارشاد است و معلوم است که پیگیری ویژه‌ای برای اکران آن انجام نمی‌شود.

معصومی با اشاره به اینکه بالاخره روزی این مسائل می‌گذرد و فیلم اکران می‌شود و آن‌هایی که مانع درست کرده بودند می‌بینند که «خرس» مسئله‌ای برای نمایش نداشت و با تعریضهایی که مشخص نیست به علیرضا سجادپور برمیگردد یا مهدی عظیمی میرآبادی گفت: باعث تأسف است که این فیلم در زمان مدیر نظارتی پروانه نمایش نگرفت که خودش مسئله‌های زیاد دارد و به دلایل واهی جوی علیه فیلم ایجاد کردند تا مجوز نمایش آن صادر نشود. عده‌ای با عنوان اینکه «خرس» مسئله‌ای شرعی دارد مشکلاتی را بوجود آوردند، در حالی که این فیلم اصلا مسئله شرعی ندارد، عده‌ دیگری هم می‌گفتند این فیلم ضد جنگ است، در حالی که برای من سوال است که مگر شما طرفدار جنگ هستید که چنین مسئله‌ای را مطرح می‌کنید؟

کارگردان «تابو» و «باد در علفزار می‌پیچد» با اشاره به اینکه اصلاحاتی به فیلم وارد شده است، توضیح داد: فیلم «خرس» براساس فیلمنامه تصویب شده در وزارت ارشاد و کاملا منطبق بر فیلمنامه ساخته شد، اما وقتی در یک جمع خصوصی به نمایش درآمد گفتند همان فیلمنامه مصوب را تغییراتی دهید و ما هم بخش‌هایی از فیلم را اصلاح کردیم، بعد هم به جشنواره فجر رفت و دو جایزه کسب کرد. بعد هم در فستیوال شانگهای نمایش داده شد و جایزه اول را برنده شد. همان زمان رئیس وقت سازمان سینمایی،جواد شمقدری اعلام کرده بود که به زودی پروانه نمایش «خرس» صادر می‌شود و من هنوز مصاحبه او را دارم اما بعد از آن دیگر مشخص نشد که اصلا کی به کی هست!

معصومی با بیان اینکه هیچ رضایتی به فروش فیلم‌اش به موسسه رسانه‌های تصویری نداشته است، گفت: تهیه‌کننده فیلم، نامه‌ای به رییس وقت سازمان سینمایی نوشته بود و او هم نامه دیگری به موسسه رسانه‌های تصویری زد که فیلم در ازای پرداخت مبلغی خریداری شود اما از آن روز تا به حال دیگر هیچ خبری از فیلم «خرس» نیست و نمی‌دانم چه پیگیری‌ای برای آن در وزارت ارشاد انجام می‌شود.




رونمایی از واقعیت تلخ زندگی یک دختر کولبر در «کژال»+عکس

سینماروزان: «کژال» به کارگردانی نیما یار و تهیه‌کنندگی جواد نوروزبیگی پس از ۳ سال موفق به دریافت پروانه نمایش شد.

به گزارش سینماروزان این فیلم سینمایی كه نخستين تجربه كارگردانى نيما يار محسوب مى شود، روایتگر داستان دختری دانشجو بنام کژال است که بدلیل مشکلات خانواده تهران را به مقصد روستای‌شان در منطقه مرزی کردستانِ ایران و عراق ترک میکند و سپس با مشکلاتی مواجه میشود که راه بازگشت را بر او میبندد و ناچار به کولبری میشود.

اكثر صحنه هاى اين فيلم در فضاها و موقعیت های واقعی و با حضور بازيگران بومى فيلمبردارى شده است و از معدود آثارى است كه مصائب كولبران را نيز به تصوير مى كشد.

این فیلم که تاکنون در سکوت خبری بوده، ٣سال پيش مراحل توليد خود را پشت سر گذاشته است و به تازگى با انجام برخى اصلاحات فنى آماده نمايش شده و  هم اکنون متقاضی اکران در گروه هنر و تجربه است تا بزودى روى پرده سينما برود.

بازیگران: سمیرا ذکایی. مریم بوبانی/  كارگردان: نیما یار/ مشاور فرهنگ و زبان کردی: محمد رئوف مرادی/ منشی صحنه : مهتاب شهرابی/ برنامه ریز و دستیار کارگردان: حامد پور اسفندیانی/ جلوه های میدانی: داوود رسولیان/ جلوه های بصری: علی تصدیقی/ طراح صحنه و لباس: جعفر محمدشاهی/ طراح چهره پردازی: هاشم فغانی/ مدیران تولید: مهدی خلیلی ایمان یزدی/ مدیر صدابرداری: محمد شاهوردی/ طراحی و ترکیب صدا: آرش قاسمی/ موسیقی: امید رئیس دانا/ تدوین: سینا دوراندیشان/ مدیران فیلمبرداری: افشین علیزاده، امیر علی ویسی/ نویسنده و مشاور کارگردان: آرمین ایثاریان/ تهیه کننده : جواد نوروزبیگی

کژال
سمیرا ذکایی در نمایی از «کژال»



توضیحات مجری طرح «تابستان داغ» درباره ماجرای «۱۸+» شدن این فیلم

سینماروزان: روز گذشته خبری در سینماروزان منتشر شد درباره روی پرده رفتن «تابستان داغ» با درجه بندی «18+» در سینماها به دلیل هولناک بودن نمایی از آن که با حضور دو کودک می گذرد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان انتشار آن خبر موجب شد هومن بهمنش مجری طرح و مدیر فیلمبرداری «تابستان داغ» که نقش موثری در تولید این فیلم داشته توضیحاتی را درباره روند صدور پروانه نمایش فیلم در اختیار سینماروزان بگذارد.

متن توضیحات هومن بهمنش را بخوانید:

بعد از جشنواره فیلم فجر چند مورد اصلاحيه براى پروانه نمايش اكران عمومى فيلم از طرف شوراى پروانه نمايش به ما ابلاغ شد و ما هم شرایط دريافت پروانه نمايش فيلم را در گروه سازندگان فيلم بررسى كرديم و در نهايت به دليل موفقيت فيلم در جشنواره فجر و علاقه‌مان به اكران عمومى و ديده شدن فيلم توسط مردم با ١ مورد اصلاحيه قطعى در فيلم و يك مورد پيشنهاد گروه سنى «18+» به نتيجه رسيديم كه براى اكران عمومى هر دو مورد را لحاظ كنيم و شورا هم موافقت كردند.

هومن-بهمنش
هومن بهمنش



«تابستان داغ» با درجه‌بندی «۱۸+» روی پرده می‌رود+تیزر و توضیحات تهیه‌کننده در این باره

سینماروزان: فیلم «تابستان داغ»ابراهیم ایرجزاد که در روندی عجیب و غریب با نامزدی در سیزده رشته از هیأت داوران جشنواره 35 فیلم فجر، حاشیه ساز شده بود بناست تابستان امسال روی پرده برود.

به گزارش سینماروزان پخش «تابستان داغ» توسط موسسه فیلمیران انجام خواهد شد و آنونسهای فیلم نیز در برخی سینماها در حال پخش است.

جالب است که آنونسهای «تابستان داغ» با ذکر درجه بندی «18+» در سینماها پخش میشود و این معنایی ندارد جز آن که تماشای این فیلم برای افراد زیر 18 سال توصیه نمی‌شود!

پریناز ایزدیار، صابر ابر، علی مصفا و مینا ساداتی بازیگران بزرگسال «تابستان داغ» هستند و فیلم روایت رویارویی دو خانواده را در شرایطی بیان میکند که تقابلی هولناک میان فرزندان این دو خانواده به وقوع می‌پیوندد.

جواد نوروزبیگی تهیه کننده «تابستان داغ» با اشاره به اینکه همان تقابل عاملی شده بر درجه بندی به سینماروزان گفت: پروانه نمایش فیلم با ذکر درجه بندی «18+» صادر شده است و این هم به دلیل همان نمای هولناک است که به نظر حساس آمده است.

نوروزبیگی درباره اینکه آیا این مسأله باعث خواهد شد از ورود افراد زیر 18 سال به سالنهای نمایش فیلم جلوگیری کنند اظهار داشت: این درجه بندی بیشتر یک توصیه است برای مخاطبان که بدانند با چه نوع فیلمی روبرو هستند و فکر نمی کنم ممنوعیت ایجاد شود جهت نمایش فیلم برای افراد زیر 18 سال.

برای دیدن تیزر «تابستان داغ» اینجا را ببینید.




تازه‌ترین اظهارات تهیه‌کننده «سلام بمبئی» که فیلم توقیفی «خرس» را در کارنامه دارد⇐داروغه‌زاده باید مشکل حوزه هنری با سینماگران را حل کند/شاید در زمان ایل‌بیگی جریانات خاصی(!) وجود داشته که ما از آن بی‌اطلاعیم!!!

سینماروزان: جواد نوروزبیگی تهیه کننده ای که سال گذشته موزیکال-عاشقانه پرفروش «سلام بمبئی» را روی پرده داشت از جمله تهیه کنندگانی است که یک فیلم توقیفی با نام «خرس» را در کارنامه دارد و به این ترتیب او نیز باید در انتظار تعیین وضعیت این فیلم در کمیته بازبینی آثار مشکل دار باشد.

به گزارش سینماروزان نوروزبیگی با اشاره به تغییر و تحول در اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و حذف حبیب ایل بیگی و روی کار آمدن ابراهیم داروغه زاده به «ایسکانیوز» گفت: سینما در ایران همیشه دچار بحران هایی است و ایل بیگی تمام تلاش خود را انجام داد تا از مشکلات عبور کند هر چند بخشی از مسائل تقصیر حبیب ایل بیگی نبود اما موانعی پیش آمد که باعث شد در زمان حضور حبیب ایل بیگی تعدادی فیلم همچنان اکران نشده باقی بمانند و موضوع توقیف فیلم ها در دوره ایل بیگی بیشتر شد.

او ادامه داد: امیدوارم ابراهیم داروغه زاده که سابقه بسیار زیادی در این حرفه دارد و اهالی سینما کاملا با این شخصیت آشنا است بتواند از بحران هایی که برای سینما در این مقطع ایجاد شده است، به درستی عبور کند و سینماگران از او راضی باشند.

نوروزبیگی، تاکید کرد: در این دوران بسیار بعید باید باشد که اگر فیلمی ساخته می شود، مجوز نگیرد و یا اگر پروانه نمایش می گیرد نتواند اکران شود، در واقع باید در همان مرحله پروانه ساخت اگر فیلمی دچار مشکل است، مسائل آن برطرف شود و وقتی ساخته شد، اثر سینمایی باید بتواند پروانه نمایش بگیرد و اکران شود زیرا برای تولید هر فیلم پول زیادی هزینه شده است و پاسخگویی در قبال هزینه ها سخت است.

نوروزبیگی ابرازی امیدواری کرد که داروغه زاده بتواند در این مورد مدیریت کند، او ادامه داد: یکی از مواردی که داروغه زاده باید به آن بپردازد، مشکل حوزه هنری با سینماگران است که باید حل شود زیرا حوزه هنری بخشی از فیلم ها را اکران نمی کند بنابراین امیدوارم که معاون جدید شورای ارزشیابی و نظارت این درایت را به خرج دهد و این مساله حل شود.

او افزود: داروغه زاده باید به کیفیت آثار توجه کند و این نکته را مد نظر داشته باشد که همه آثار سینمایی شبیه به هم نباشند و در تولید به تنوع ژانرهای سینمایی روبرو باشیم.

جواد نورزبیگی اظهار کرد: همیشه یک نظارت بیرونی روی تصمیم های شورای ارزشیابی و نظارت، تاثیر گذاشته است و نمی تواند نباشد، بالاخره حوزه فرهنگ به نهادهای بسیاری متعلق است و همه در این زمینه نظر می دهند که البته در بسیاری از کشورهای دنیا این اتفاق مرسوم است.

او در پایان گفت: با شناختی که از ابراهم داروغه زاده دارم، حضور او را در شورای ارزشیابی و نظارت مثبت ارزیابی می کنم و مطمئنم که اتفاقات رو به بهبود است هر چند که حبیب ایل بیگی هم زحمات بسیاری کشیدند اما شاید جریانی بوده است که ما از آن اطلاع نداشتیم و خود آقای ایل بیگی هم صلاح نمی دانست که بگوید، اما به هر شکل در زمان ایل بیگی تعدادی فیلم شرایط اکران را پیدا نکردند.




اکران نسخه دوبله‌شده «سلام بمبئی» با حضور دوبلورهای آمیتاب باچان و «شعله»!+توضیحات تهیه‌کننده در این باره

سینماروزان: فیلم پر رقص و آواز «سلام بمبئی» در یک ماه ابتدایی اکران خود توانسته رقم فروش ده میلیارد را رد کند که البته در این فروش بالا تخصیص تعداد بالای سینما و نزدیک به 170 سالن تأثیر شایان توجهی داشته است.

به گزارش سینماروزان در همین اوضاع و در حالی که فیلمیران پخش کننده «سلام بمبئی» به دنبال آن است که احتمالا با رساندن رقم فروش فیلم به 20 میلیارد در ماه دوم رکورد 16.5 میلیاردی «سالوادور…» و رسانه فیلمسازان را پشت سر بگذارد خبری جالب درباره این فیلم منتشر شده و آن هم اینکه بناست نسخه ای دوبله شده از «سلام بمبئی» هم فراهم شود.

شنیده های سینماروزان حکایت از آن دارند یک گروه از دوبلورهای مطرح کشور به مدیریت چنگیز جلیلوند قصد دوبله «سلام بمبئی» را دارند و جالب است که به جز چنگیز جلیلوند خسرو خسروشاهی دوبلور معروف ایرانی که صدایش یادآور «آمیتاب باچان» است نیز در تیم دوبله «سلام بمبئی» حضور دارد.

تهیه کننده تأیید کرد

جواد نوروزبیگی تهیه کننده «سلام بمبئی» در گفتگو با سینماروزان ضمن تأیید تصمیم برای دوبله این فیلم اظهار داشت: قرارداد دوبله کار منعقد شده و مراحل ابتدایی دوبله و دیالوگ نویسی ها در حال انجام است و امیدواریم که در نهایت بتوانیم از اوایل بهمن نسخه دوبله شده را روی پرده بفرستیم.

نوروزبیگی ادامه داد: نسخه دوبله شده را به صورت گسترده اکران خواهیم کرد تا تمامی مخاطبان بتوانند این نسخه را هم ببینند.

این تهیه کننده در چرایی انتخاب چنگیز جلیلوند-خسرو خسروشاهی در رأس هرم دوبله فیلم بیان داشت: این دو نفر جزو دوبلورهای مطرح کشور هستند و مخاطبان خاطرات زیادی از آنها دارند ضمن اینکه به غیر از خسروشاهی که دوبلور اغلب آثار آمیتاب باچان بود، دوبله فیلم معروف «شعله» نیز با حضور جلیلوند به جای «دهر مندرا» انجام شد و همین می‌تواند عاملی باشد برای شکل گیری یک دوبله خاطره انگیز دیگر.

از تجربه ای ناموفق در دوبله «جرم» تا امیدواری به دوبله «سلام بمبئی»

5 سال پیش از این چنگیز جلیلوند نسخه ای دوبله شده از «جرم» مسعود کیمیایی را هم برای اکران در برخی سینماهای خاص آماده کرده بود؛ شاید به دلیل نشستن صدای دوبلورهای مطرح بر روی فیزیک چهره هایی همچون پولاد کیمیایی و حامد بهداد و همچنین اکران محدود نسخه دوبله، اقبال چندانی به نسخه دوبله «جرم» صورت نگرفت.

حالا اما نسخه دوبله «سلام بمبئی» هم به صورت گسترده اکران خواهد شد هم فارغ از محمدرضا گلزار و بنیامین بهادری، بخش عمده دوبلورها به جای بازیگران هندی سخن خواهند گفت که این می‌تواند امیدواری به اکران نسخه دوبله این فیلم را بیشتر کند.




در روزنامه منسوب به شهردار رخ داد⇐معرفی تهیه‌کننده «خاله سوسکه» به جای تهیه‌کننده «مارمولک»+عکس

سینماروزان: هر چه به انتخابات 96 نزدیکتر می شویم سروکله روزنامه های سیاسی که به دنبال تبلیغ یک جریان یا کاندیدای خاص برای ریاست جمهوری آینده هستند بیشتر می شود.

به گزارش سینماروزان از جمله این روزنامه ها «صبح نو» است که چند ماهی منتشر می شود و بناست یار و یاور شهردار تهران در انتخابات آینده باشد.

این روزنامه که البته در همه ماههای حیاتش نتوانسته چنان که باید محتوای راهبردی تولید کند امروز در صفحه فرهنگی خود گاف بزرگی را مرتکب شده است؛ گافی که در گفتگو با جواد نوروزبیگی رخ داده است.

این روزنامه در اولین پرسش خود نوروزبیگی را تهیه کننده آثاری مفرح مانند «مارمولک» دانسته است!!!

«مارمولک» جزو آن دسته از آثار سینمای ایران است که حاشیه برانگیزی مفهومی آن در شوخی با روحانیت موجب گشت نه فقط طیف خاص سینمارو که تقریبا اغلب ایرانیان ساکن یا خارج از ایران، فیلم را ببینند و به واسطه آن با تهیه کننده ای به نام منوچهر محمدی آشنا شوند که زمانی گفته می شد تنها اوست که می تواند به ذکر مصادیق تابوشکنانه در سینما بپردازد.

حالا اینکه رسانه ای که بناست به شهردار تهران در مسیر رسیدن به پاستور کمک کند به جای منوچهر محمدی که همواره خود را تهیه کننده ای مولف دانسته از جواد نوروزبیگی به عنوان تهیه کننده «مارمولک» نام برده هم غریب است و هم شگفت انگیز!

درباره سوابق گفتگوکننده با نوروزبیگی و اینکه نزد کدام استاد سینما(!) و در کدام ارگان با پسوند هنری-اسلامی تلمذ کرده چیزی نگوییم بهتر است؛ بالاخره انسان است و جایزالخطاء اما از روزنامه ای که می خواهد در رقابتهای سیاسی سال آینده به جلب آرای شهردار کمک کند بعید بود چنین گافی!

یعنی حتی اینترنت هم ندارید؟

آیا در تحریریه چنین روزنامه ای حتی یک اینترنت پیدا نمی شود تا گردانندگان رسانه چرخی در آن زده و در آسان ترین راه از طریق ویکی پدیا یا سوره سینما با سوابق یک تهیه کننده آشنا شوند و سپس به سراغ گفتگو آن هم در دفتر تهیه کننده بروند؟

آیا رسانه هایی که حتی روزنامه نگارانی مسلط با حیطه کاری خویش ندارند خواهند توانست بر آرای مخاطبانی که این روزها به واسطه گسترش شبکه های اجتماعی به روزتر از بسیاری از هنرمندان هستند اثرگذاری داشته باشند؟

آقای شهردار! شما زحمات زیادی می کشید اما پاشنه آشیل تان همین جاست

شهردار تهران در همه این سالها و علیرغم فعالیتهای عمرانی قابل توجهی که داشته همواره شکست خورده انتخابات بوده! به نظر می رسد بخش عمده ای از شکست این شهردار را باید به رسانه های منسوب به شهردار نسبت داد که علیرغم صرف هزینه های قابل توجه به جای آن که روزآمد باشند و پیشرو به واسطه تکیه بر نیروهای کم تجربه به پاشنه آشیلی برای شهردار بدل شده اند.

شهردار تهران اگر سودای ریاست جمهوری دارد بهتر است به جای تکیه بر چنین ظرفیتهایی که امتحان خود را بارها پس داده اند بر ظرفیت روزنامه نگاران مستقل و در عین حال واقع بینی تأکید کند که لااقل گافی به بزرگی ذکر نام تهیه کننده «خاله سوسکه» به جای تهیه کننده «مارمولک» نمی دهند.

    گاف روزنامه ای منسوب به شهردار در جایگزینی تهیه کننده «خاله سوسکه» به جای تهیه کننده «مارمولک»
گاف روزنامه ای منسوب به شهردار در جایگزینی تهیه کننده «خاله سوسکه» به جای تهیه کننده «مارمولک»



بنیامین بهادری در تازه ترین گفتگوی خود بیان کرد⇐مدیر برنامه ام گفت قربان محمدپور سابقه چندانی در کارگردانی ندارد اما با نوروزبیگی قرارداد خوبی بست/وقتی مطمئن شدیم گلزار در “سلام بمبئی” هست، فهمیدیم این فیلم از استاندارد ساخت برخوردار است/قرار بود با چوب کریکت بدمنهای فیلم را بزنم اما گلزار اجازه نداد!!!/در کنسرتم یک همخوان زن هندی به نام “ملانی” خواهیم داشت/بخشی از کنسرت را به ناصر عبدالهی اختصاص خواهیم داد

سینماروزان: بنیامین بهادری خواننده ای که با قطعه “دنیا دیگه مثل تو نداره” در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت یک دهه بعد از ورود به دنیای موسیقی تجربه بازی در سینما را با فیلم هندی پررقص و آواز “سلام بمبئی” تجربه کرده است.

به گزارش سینماروزان بنیامین که بناست به زودی کنسرتهایی را هم برگزار کند در گفتگویی تفصیلی که با “شرق” داشته در کنار صحبت درباره این کنسرت درباره روند همکاری با محمدرضا گلزار در “سلام بمبئی” و اصلا چگونگی ورودش به این فیلم هم حرفهای جالبی زده است.

متن کامل گفتگوی بنیامین را بخوانید:

‌کنسرت‌های شما همیشه در سطح خوبی برگزار می‌شوند و این یک تیغ دولبه است؛ چون همان‌قدر که مخاطب را سر حال می‌آورد، توقعش را نیز بالا می‌برد و باید این توقع را مدیریت کرد. برنامه‌تان برای کنسرت چند روز آینده چیست؟
مهم‌ترین اتفاقی که در کنسرت‌ها می‌افتد، هم‌خوانی با آهنگ‌هاست. وقتی آهنگ‌هایی که مورد استقبال قرار می‌گیرند در دسترس باشند، این کنسرت خودبه‌خود از کنسرت‌های دیگر متفاوت می‌شود. مردم می‌خواهند آهنگ‌هایی را بشنوند که با آنها خاطره دارند یا خاطره می‌سازند. در کنسرتی که به اسم «پریزاد» مطرح شده، چند ترک جدید داریم که مربوط به فیلم سلام بمبئی است که خود فیلم هم مورد استقبال قرار گرفته؛ یعنی در دوهفته چیزی حدود یک میلیون نفر این فیلم را دیده‌اند و آهنگ‌ها مورد توجه آنها قرار گرفته است. ما یک نوازنده ویژه داریم که محبوب است و مردم دوستش دارند. این نوازنده «ملانی» است و تلاش می‌کنیم حضورش روی  استیج مانند خودش بی‌حاشیه باشد.
‌خانم ملانی در کنسرت فقط نوازندگی مي‌كند؟
قرار است تا از او به‌عنوان نوازنده ساز تخصصی‌اش که ویولن‌سل است روی استیج استفاده کنیم و اگر موافقت شود، به‌عنوان هم‌خوان هم همکاری خواهد کرد. ما دو هم‌خوان دیگر هم داریم که ممکن است تلفیقشان جالب باشد.
غیر از سلام بمبئی، قطعات دیگری هم دارید؟
تِرک دیگری هم داریم که پریزاد نام دارد و قبل از کنسرت منتشر می‌شود. ویدئوکلیپي است که در سینماها هم آن را خواهیم داشت. این کلیپ در حاشیه فیلم است، چون نمی‌توانستیم آن را در فیلم داشته باشیم.
‌به چه دلیلی در فیلم وجود ندارد؟
این ویدئو در فیلم‌نامه نبوده است. سازندگانش افراد دیگری بودند که تا زمان اکران فیلم آماده نشد، اما ما قبل از کنسرت از آن رونمایی می‌کنیم. سه ترک دیگر را در اواخر تابستان ساختیم که هنوز شنیدنی هستند؛ از این جهت که هنوز تازگی دارند؛ مثل ترک تله‌پاتی.
قطعات قدیمی و خاطره‌انگیز را نیز اجرا می‌کنید.
بله.
‌یکی از ویژگی‌های بارز کنسرت‌های شما طراحی صحنه است که از نظر بصری جذابیت دارد. این‌بار هم چنین اتفاقی خواهد افتاد؟
اولین گروهی که برای کنسرت، طراحی صحنه داشت، گروه ما بود. اوایل از کم شروع کردیم چون این کار تازگی داشت. در اولین کنسرتم فقط از دو صندلی استفاده کردم و این دکور ما بود. بعد فضاهای بیشتر ساخته شد و کم‌کم وارد فضای سه‌بُعدی شدیم. چون در ایران کپی‌رایت نداریم، مدام از روی کارهایت تقلید می‌شود. هیچ استانداردی وجود ندارد که وقتی کار پیشرو انجام می‌دهی به نام تو معرفی شود. این تقلیدها از یک طرف برایم سرخوردگی ایجاد می‌کرد و از طرف دیگر ‌کم‌کم لوث شد. چون استیج و امکاناتش برای تمام گروه‌ها یکسان است و دیگران هم از همین امکانات استفاده می‌کنند. وقتی این محدودیت‌ها وجود دارد، ماتریال‌های مورد استفاده برای دکور تقریبا ثابت می‌شود و دیگران دستت را می‌خوانند. بنابراین این‌بار تصمیم گرفتیم صحنه را خلوت کنیم و از تصاویر استفاده کنیم. چون اینجا دیگر محدودیت نداریم. درست است همه این قاب بزرگ را برای نمایش تصویر دارند، اما ما دستمان باز است که هر کاری بکنیم و می‌توانیم تنوع بیشتری داشته باشیم. بخشی از این کنسرت را هم می‌خواهیم به ناصر عبداللهی اختصاص بدهیم. قطعه‌ای برای ناصر عبداللهی ساخته‌ام که تنظیمش را نیما وارسته انجام داده و آن را خواهیم داشت؛ به علاوه ویدئوهایی از ناصر عبداللهی.
خوب است، چون مدت‌هاست کلیپی از شما ندیده‌ام. آلبومتان بعد از کنسرت منتشر خواهد شد؟
نه، آلبوم را به این زودی‌ها منتشر نمی‌کنیم. ما شش ترک را در فاصله زمانی سه، ‌چهار ماه منتشر کردیم که بازتاب خوبی بین مردم داشته است. وقتی یک آلبوم را به شکل یک اثر مستقل ارائه می‌کنیم معمولا بازتابی دارد که برای چنین پروژه‌ای باید وقت و زمان زیادی گذاشته شود. این سینگل‌ترک‌ها میان‌بر خوبی برای تست مخاطب و تست گروه است. نمی‌توانم به شما قول انتشار آلبوم را به این زودی‌ها بدهم، ممکن است تا شب عید آماده شود. ضمن اینکه در این موقعیت انتشار آلبوم از نظر فیزیکی و در قالب سی‌دی، آن‌چنان اهمیتی ندارد؛ چون بازگشت مالی فقط از طریق فروش سی‌دی نیست. مهم‌ترین اتفاق برای یک گروه موسیقی این است که با انتشار یک آلبوم، خطی از موسیقی خودش برای مردم می‌کشد و تأثیری روی تمام برنامه‌های دیگر مثل کنسرت‌ها و… می‌گذارد. این اتفاقات ضامن برگشت مالی یک آلبوم است.
‌دلیل اصلی اینکه احساس دین کردید تا قطعه‌ای را برای ناصر عبداللهی بخوانید چه بود؟
به‌هرحال خاطرات مشترکی داریم، ضمن اینکه ناصر خواننده موفقی بود و بین مردم محبوبیت داشت. ناصر خواننده‌ای بود که همه دوستش داشتند و با صدایش خاطره دارند. این کار مردم را خوشحال و حالشان را خوب می‌کند.
‌شما جزء خواننده‌هایی بودید که سبکی شخصی با خودتان آوردید. امکان ندارد یک مخاطب عام، سبک خواندن و اشعار بنیامین را با خواننده دیگری اشتباه بگیرد. این سبک را تا امروز حفظ کرده‌اید، اما در عین حال تکراری نشده است. این چه احوالاتی را برای یک خواننده ایجاد می‌کند که دائم باید مواظب باشد تا در عین حفظ سبکش، تکراری هم نشود؟
این‌طور که شما فکر می‌کنید نیست و این سبک آن‌قدرها هم دست‌نخورده باقی نمانده. همان موقع که بنیامین ورود کرد و آهنگ‌هایش مطرح شد آهنگ‌هایی خوانده شد که اگر بشنوید باور نمی‌کنید من آنها را نخوانده‌ام.
این آهنگ‌ها بعد از شما خوانده شدند و این استایل شخصی شماست.
به‌هرحال ما تیم خوبی داشتیم و بسیار خوب کار می‌کردیم. این سبک و استایل از یک تیم درآمده. این سبک، هم متفاوت است و هم به اندازه کافی در نوع خودش کامل است. مردم بی‌دلیل از یک اثر استقبال نمی‌کنند و این استقبال نشان‌دهنده کامل‌بودن آن است. به‌تازگی مطمئن شده‌ام که غیرقابل‌نفوذترین هیأت داوران، خود مردم‌اند. چون در یک آکادمی با هر نوع چیدمان و سیاست‌گذاری، باز هم امکان نفوذ می‌بینید. ولی مردم هیچ وقت اشتباه نمی‌کنند و اگر هم اشتباه کنند بلافاصله جبران می‌کنند. مردم هیچ وقت فریب تبلیغات را نمی‌خورند. عده زیادی از کسانی که تریبون دست‌شان است، ببینید چطور سلام بمبئی را تحقیر می‌کنند، در صورتی که فیلم را ندیده‌اند. اما مردم فیلم را می‌بینند و استقبال می‌کنند،  در صورتی که هیچ تبلیغاتی برایش نشده. در موسیقی هم همین‌طور است. خیلی وقت‌ها پیش آمده که یک ترک را منتشر کرده‌ام اما مردم خوش‌شان نیامده. بعد با آنها لج کردم و فکر کردم نفهمیده‌اند من چه گفته‌ام. ولی بعدها فهمیدم چطور وقتی از آهنگی خوششان آمده احساس کردم باشعورتر از اینها در دنیا وجود ندارد. خیلی با خودم کلنجار رفتم و به این نتیجه رسیدم که کارم را درست انجام بدهم و خوب عرضه کنم و منتظر بازخورد مردم بمانم. از واکنش آنها می‌فهمم کارم درست بوده  یا  نه.
‌چطور سعی می‌کنید که تکراری نباشید؟
باید با قصه‌های جدید مواجه شوید. بهترین قصه، قصه خود آدم و زندگی است و اتفاقاتش به تو یاد می‌دهد چطور مدام خودت را به‌روز کنی و تأثیر بگیری.
‌چقدر موسیقی‌هایی که اطراف‌تان می‌شنوید روی کارتان تأثیر می‌گذارد؟ اصلا موسیقی‌های همکاران‌تان را گوش می‌کنید؟
بله گوش می‌کنم. وقتی یک موسیقی به گوش مخاطب عام می‌رسد و پذیرفته می‌شود، تازه برخورد اول من با موسیقی است. هر موسیقی‌ای که تولید می‌شود از ایرانی‌ها حتما و غیرایرانی‌ها را حداقل یک دفعه گوش می‌دهم. ولی موسیقی‌ای که بخواهم به‌صورت جدی به آن نگاه کنم، چیزی است که مردم تأییدش می‌کنند. آن موقع است که می‌فهمم تأثیر دارد و تأثیرش را مرور می‌کنم. الزامی ندارد همان تأثیر را در کارتان بیاورید، فقط مهم این است که  آن را بشناسید.
‌کارهای کدام یک از همکاران‌تان را دنبال می‌کنید؟
حامد همایون کارش خوب است و تنها کسی است که در این سال‌ها موسیقی‌اش اصالت دارد. امیدوارم شخصیت اجتماعی و حرفه‌ای‌اش به گونه‌ای باشد که بتواند این پتانسیل بزرگ احساسات و تکنیک را پاس کند.
‌او هم مثل شما با آقای رجب‌پور آغاز کرده.
ما ترک‌های هیت داریم. وقتی آهنگ دنیا دیگه مثل تو نداره در زمین و آسمان بود، آقای رجب‌پور را بعد از یکی، ‌دو ماه برای اولین بار ملاقات کردم. حامد همایون هم بعد از معروف‌شدن اولین ترکش با آقای رجب‌پور آشنا شد. البته ايشان تا مقطعی کار را خوب بلد است و اگر این‌طور نبود مدت طولانی با ایشان همکاری نمی‌کردیم. من و نیما وارسته و فرید، در یک استودیوی سه‌نفره کارهای‌مان را انجام می‌دادیم. آقای غلام علمشاهی دو بار به استودیو آمدند و آلبوم ٨٥ را شنیدند که تقریبا همه آهنگ‌های فعلی در آن وجود داشت. ما منتظر بودیم بعد از شنیدن آهنگ‌ها این آلبوم را تأیید کنند. اما هیچ کدام ذهن‌شان را نگرفت. حتی به یاد دارم نیما دنیا دیگه…. را سه بار برای ایشان پخش کرد، اما هیچ نتیجه‌ای نداشت. آقای رجب‌پور هم می‌گفتند من آلبوم شما را شنیده‌ام اما بعد از هیت‌شدن ترک ما جلو آمدند.
‌تجربه بازیگری شما اتفاق جالبی بود. البته پیش‌تر هم با قطعاتی که روی موسیقی فیلم‌ها می‌خواندید، روی خوش به سینما نشان داده بودید. این پیوند در سلام بمبئی از کجا شکل گرفت و دلیلش چه بود؟
این اتفاق خیلی شخصی بود. تقریبا از همان ابتدا که به‌عنوان یک خواننده مطرح شدم، همیشه پیشنهاد سینمایی داشتم و به این واسطه بزرگان سینما را ملاقات می‌کردم. اما هیچ وقت پیش نیامده بود پیشنهادی را قبول کنم. این دفعه جریان شخصی بود. ما از آمریکا به ایران آمدیم و چون همسرم به فرهنگ هند علاقه داشت، تصمیم گرفتیم به بمبئی برویم. در حال برنامه‌ریزی برای این سفر بودیم که تماسی از طرف آقای قربان محمدپور با من گرفته شد. ایشان گفتند من کارگردان فیلم سلام بمبئی هستم و همان موقع خنده‌ام گرفت؛ چون تقویم روی میز بود و داشتیم تاریخ سفر را تعیین می‌کردیم. به مدیر برنامه‌ام گفتم؛ اما او بازی در این فیلم را پیشنهاد نکرد. آقای محمدپور از دوستانش  بود؛ اما گفت ایشان سابقه چندانی در کارگردانی ندارند. بعد از پرس‌وجویی که کرد، به من گفت؛ اما تهیه‌کننده کار باتجربه است و فیلم‌های خوبی ساخته. درنهایت هم این پیشنهاد را پذیرفتم. مدیر برنامه‌ام خیلی سخت گرفت و اتفاقا خیلی خوب شد که این‌طور ورود کردیم. هر کاری اگر با تشریفات انجام شود، خیلی بهتر برگزار می‌شود و مدیر برنامه‌ام این تشریفات را خیلی خوب چید. ما یک گروه موسیقی بودیم که داشتیم وارد یک پروژه سینمایی می‌شدیم و اینجا مدیر برنامه‌ام با آقای نوروزبیگی قرارداد خوبی بستند؛ وگرنه همه چیز این‌قدر خوب بالانس نمی‌شد. ما خیلی دیر وارد پروژه شدیم و هفته‌های آخر بود که این گروه داشتند به هند می‌رفتند. در فیلم‌نامه نقش احمد همین بود. یکی، ‌دو سکانس اضافه‌تر داشت که حذف شد. ما فکر کردیم که نقش را طولانی‌تر کنیم؛ ولی از طرفی هم فکر می‌کردم این ورود بهتر است. به این نتیجه رسیدم که احتیاجی نیست نقش را طولانی‌تر کنیم؛ ضمن اینکه برنامه را بسته بودند و روزهای آخر فیلم‌برداری بود. بعد از مشورت‌های زیادی که داشتیم، تصمیم گرفتیم نقش در همین حد بماند. نقشی است که حضورش را حس می‌کنید و در جایی که خودش حضور ندارد، صدایش هست. این گروه فیلم‌سازی برای این فیلم‌نامه یک یا دو سال زحمت کشیده بودند و اگر تغییر در آن ایجاد می‌کردیم، معلوم نبود نتیجه چه خواهد شد و چه تأثیری خواهد گذاشت. وقتی مطمئن شدیم رضا در فیلم هست، دست‌کم فهمیدیم این فیلم از استاندارد ساخت برخوردار است.
‌تجربه بازیگری چطور بود و چه حسی داشتید؟
من راضی بودم. ١٥ جلسه فیلم‌برداری داشتیم که در کل ٤٥ روز طول کشید. حدود یک ماه هم در هند بودم.
‌حالا که راضی بودید، ممکن است تکرارش کنید؟
نمی‌دانم. منتظرم ببینم آیا کسی فکر می‌کند که من در فیلم بعدی‌اش بازی خواهم کرد یا نه.
‌پس جوابتان قطعا منفی نیست؟ چون برایتان جالب و به قول خودتان بامزه است.
وقتی مردم نتیجه‌اش را می‌فهمند، بیشتر بامزه می‌شود. اگر چهار هفته پیش این سؤال را از من می‌پرسیدید، اصلا نمی‌توانستم نظری درباره آن بدهم، شاید حتی می‌گفتم دیگر نمی‌خواهم بازی کنم. تا قبل از سال ٨٥ کسی من را نمی‌شناخت؛ حتی به اسم. وقتی به‌عنوان یک شخصیت شناخته می‌شوی، خودبه‌خود روی امواج ذهن مخاطب قرار می‌گیری. اتفاقا اشکالی هم ندارد؛ چون جلوی پویایی‌ات را نمی‌گیرد؛ چون مخاطب خودش هم پویاست و اوست که به تو می‌گوید کدام راه را باید بروی.
‌با توجه به اینکه گلزار سابقه موسیقایی خوبی دارد و هر دو در کنار هم قرار گرفتید، این اتفاق روی همکاری‌تان تأثیر گذاشت؟
رضا قطعه‌ای در فیلم دارد که در تنهایی خودش است. من برای ساخت این قطعه تأخیر داشتم و اینجا یکی از قطعه‌های خود رضا را پیشنهاد دادم؛ اما قبول نکردند و درنهایت تصمیم گرفتند قطعه دوری که با صدای من بود، برای این قسمت استفاده شود. در اصل فیلم رضا به‌عنوان خواننده چیزی نمی‌خواند. چند روز پیش که می‌خواستم قطعه دوری را منتشر کنم و به فکر طراحی پوستر بودم؛ چون یک میلیون مخاطب این موزیک را با تصویر رضا شنیده بودند، پوستر را با تصویر غمگین رضا ساختیم. برخلاف اینکه اغلب می‌گویند رضا آدمی حرفه‌ای است و حواسش به خودش است؛ اما در عین حرفه‌ای‌بودن، روابط دوستانه را درک می‌کند. رضا این‌قدر حرفه‌ای است که وقتی وارد شدم، فهمیدم چرا یک سال با این پروژه درگیر بود و روی انتخاب نقش احمد حساسیت داشت.
برای کاراکتر احمد منتظر آدمی بودند که نقش ابرقهرمان را کوچک نکند و در‌عین‌حال بامزه هم باشد. من هم دلم نمی‌خواست به این نقش دست بزنم؛ چون رضا سوپراستار سینماست.
‌ درباره سکانسی که حذف شد بگوييد؟
سکانسی است که من و رضا در خیابان دنبال اتوبوس و تاکسی می‌گردیم؛ اما ماشین گیر نمی‌آوریم. من وضعم بهتر است و می‌گویم بیا تاکسی بگیریم؛ اما رضا می‌گوید بیا ریکشا بگیریم که من می‌گویم سوار ریکشا نمی‌شوم و خلاصه در این گیرودار، دیا میرزا می‌آید و هر دو ما را با هم سوار ماشینش می‌کند. نمی‌دانم چه کسی پیشنهاد داده بود که چون عقب ماشین کوچک است، بنیامین سوار نشود. من در فیلم به این موضوع هم اشاره می‌کنم و در واقع قصه پشت‌ صحنه به داخل فیلم هم کشیده شد. من به کارگردان هم گفتم همان چیزی را که از قبل قرار بود، انجام می‌دهم. کلا عادت دارم هر حرفی را شفاف بگویم و درگیر دونفره‌ها نشوم. در یک سکانس دیگر، بَدمَن‌های فیلم و کسانی که رضا را اذیت می‌کنند، جلوی در خانه‌مان دارند او را کتک می‌زنند. من باید با چوب کریکت می‌رفتم آنها را می‌زدم و دوستم را نجات می‌دادم؛ اما رضا پیشنهاد داد این سکانس هم حذف شود.
‌درباره حضورتان در تلویزیون در شب یلدا  بگویید.
چرا باید بنیامین بهادری را به محبوب‌ترین شبکه تلویزیون و در شب یلدا که پربیننده‌ترین شب و ساعت تلویزیون است، دعوت کنند؟ یک اثر منتشر شده که همه‌گیر شده و دلیلش این قضیه بوده. کما‌اینکه رضا گلزار را هم در شبکه پنج دعوت کرده بودند؛ اما از دلیل کنسل‌شدنش بی‌اطلاعم. وقتی یک خواننده را روی آنتن زنده دعوت می‌کنید، مردم انتظار دارند قطعه‌ای از او بشنوند و وقتی فیلم هم بازی کرده، درباره فیلمش صحبت کند. من شصت‌وخرده‌ای قطعه دارم که همه مجاز هستند و از بین اینها هشت قطعه غمگین انتخاب کردم؛ اما لحظه‌ای که وارد استودیو شدیم، گفتند هیچ‌کدام از آنها مجوز نگرفته و حتی نگفتند آهنگ دیگری را انتخاب کن. از بین این‌همه آهنگی که خوانده‌ام، آهنگی را انتخاب کردند که هیچ مناسبتی با آن شب نداشت. گفتند فقط آهنگ بارانا و گل یاس که مربوط به شهادت حضرت فاطمه و یک آهنگ را که مناسبتی است، می‌توانی بخوانی. در‌صورتی‌که تمام آهنگ‌های من ‌دست‌کم‌ یک بار از تلویزیون پخش شده‌اند. در قدیم که لات‌ها خالکوبی می‌کردند، مثل امروز نبوده که هر‌کسی این کار را انجام بدهد؛ چون دردش این‌قدر زیاد بوده که هر‌کسی طاقت نداشته. یک آدمی زور بازو نداشته؛ اما برای اینکه به لاتی معروف شود، به یک نفر می‌گوید پشتم یک شیر بزرگ خالکوبی کن. وقتی شروع می‌کند، آن آدم از درد به خودش می‌پیچد. آدمی که خالکوبی می‌کند، می‌گوید داشتم از دمش شروع می‌کردم؛ اما او می‌گوید ولش کن، دم نمی‌خواهد. دوباره که شروع می‌کند باز دردش می‌گیرد و آن آدم می‌گوید دارم تنش را کار می‌کنم؛ اما باز می‌گوید تن هم نمی‌خواهد. همین‌طور تمام قسمت‌‌های بدنش را حذف می‌کند تا به سرش می‌رسد؛ اما باز دردش می‌آید و می‌گوید ولش کن سرش را هم نمی‌خواهم. در آخر کسی که خالکوبی می‌کند، می‌گوید: بلند شو، این یک‌ چشمی که تو می‌خواهی، آهو هم دارد؛ دیگر کسی به تو نمی‌گوید پهلوان یا لات هستی. ماجرای تلویزیون هم همین است. اول یک شیر می‌خواهند و سراغ آدم‌های معروف می‌روند، بعد این‌قدر سر و تهش را می‌زنند که چیزی از شیر باقی نمی‌ماند.
‌شما چرا قبول کردید؟
فرزاد حسنی شخصا به من زنگ زد و این‌قدر با او صمیمی هستم که واسطه‌ای هم برای این دعوت نداشتم. من هشت آهنگ برای فرزاد فرستادم و او گفت من از نفوذم استفاده می‌کنم. وقتی تا لحظه آخر هیچ تماسی با من نگرفت، مطمئن بودم یکی از این آهنگ‌ها را می‌خوانم. یک دقیقه مانده به اجرای زنده، حتی گفتند درباره سلام بمبئی هم حرف نزنید. وقتی قضیه آهنگ‌ها کنسل شد، برگشتیم؛ اما تهیه‌کننده به دنبال‌ ما آمد و اجازه نداد برویم؛ چون گفت همه چیز به هم می‌خورد. گفتند فرزاد حسنی گفته حتما در برنامه حضور داشته باشید؛ حتی بدون اینکه آهنگی بخوانید. من می‌توانستم هر حرفی روی آنتن بزنم؛ اما دائم به این فکر می‌کردم که فرزاد روبه‌رویم نشسته و هر اتفاقی بیفتد، مسئولیتش به گردن اوست. اتفاقا در این ٢٠دقیقه‌ای که حرف زدیم، صحبت‌های خوبی داشتیم؛ اما از آن شیری که برنامه‌ریزی کرده بودیم، چیزی باقی نماند




کارگردان فیلمی که با داشتن سرگروه حتی ۲۰۰ میلیون هم نفروخت⇐در کل راضی هستم!!!

سینماروزان: در سینمایی که بیشتر از آن که متکی بر درآمد گیشه و میزان اقبال مخاطبان به آثار، فیلم تولید شود این سرمایه های دولتی و معافیتهای مالیاتی منتج از فعالیت فرهنگی است که بودجه های تولید فیلمها را فراهم می کند طبیعی است با کارگردانانی روبرو شوی که مدام فیلمهای نفروش بسازند و باز هم بتوانند بودجه لازم برای آثارشان را پیدا کنند.

به گزارش سینماروزان 31 شهریورماه فیلمی در سینماها اکران شد به نام “ربوده شده”؛ فیلمی به کارگردانی بیژن میرباقری کارگردان یونیت دوم “محمد..” که از یک طرف نیکی کریمی بازیگر زن شناخته شده سینما را داشت و از طرف دیگر روزبه بمانی ترانه سرای شناخته شده حیطه موسیقی را.

فیلم البته در استفاده از ترانه هایی که بمانی برای یکی از خوانندگان آن طرف آبی به نام داریوش اقبالی سروده بود هم سنگ تمام گذاشت بلکه بتواند مخاطب پسند باشد.

با این حال فروش فیلم علیرغم اکران در سرگروه استقلال بعد از گذشت بیش از 170 میلیون تومان نشد و حالا جالب است که کارگردان فیلم درباره وضعیت اکران به “باشگاه خبرنگاران” گفته است: همه چیز خوب است و از اکران فیلم راضی هستم. به دلیل ماه محرم خیلی از فیلم استقبال نشد، ولی در کل راضی هستم.

جالب است بدانید بخشی از سرمایه تولید “ربوده شده” توسط جوانی به نام روزبه حسینی کارگر تأمین شده بود که خود در گفتگویی بیزنس اصلی خود را خودرو و مواد شیمیایی دانسته بود و در گفتگویی دیگر وضعیت پیش آمده در اکران “ربوده شده” را باعث ایجاد تردیدهایی در ادامه سرمایه گذاریهای سینمایی خود دانسته بود.(اینجا و اینجا را بخوانید)




مجوز صادر نشد⇐ افتتاحیه ۳۰۰ هزار تومانی “سلام بمبئی” لغو گردید+اطلاعیه سازندگان در این باره

سینماروزان: در حالی که بنا بود افتتاحیه فیلم “سلام بمبئی” با حضور محمدرضا گلزار و دیگر عوامل یازدهم آذرماه در برج میلاد برگزار شود و حتی بلیتهای 300 هزار تومانی هم برای مراسم فروخته شده بود اما گویا این افتتاحیه لغو شده است.

به گزارش سینماروزان در پي انتشار خبر توقف مراسم افتتاحيه فيلم “سلام بمبئي” سازندگان “سلام بمبئی” درباره مراسم افتتاحیه اطلاعيه اي را منتشر كردند

این اطلاعیه را بخوانید:

بدینوسیله به اطلاع مخاطبین محترم فیلم سینمایی “سلام بمبئی” می رساند به دلیل عدم صدور مجوزهای لازم که از قبل هماهنگی آن صورت پذیرفته بود و در شرایط کنونی و با هماهنگی انجام شده با پخش کننده محترم به این نتیجه رسیدیم علیرغم استقبال خوب مردم عزیز برای حضور در مراسم افتتاحیه فیلم سینمایی “سلام بمبئی” در برج میلاد، این مراسم با عرض پوزش کنسل و تبدیل به حضور عوامل و بازیگران فیلم در اکران های مردمی گردید که متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد.
ضمنا کلیه کسانیکه از طریق سایت سینما تیکت بلیط تهیه نموده اند مبلغ آنها از سایت فوق مجددا به حسابشان واریز خواهد گردید و مبلغ جذب شده از طریق اسپانسر به یکی از خیریه ها واگذار می گردد.




بدعتی برای طبقه مرفه نشین⇐۳۰۰ هزار تومان بدهيد و در سالني فیلم ببینید که گلزار در آن نفس می‌کشد!!

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: افتتاحيه‌اي با بليت‌هاي 300 هزار توماني، باورش کمي سخت است، اما هفته آينده در همين روز سالن اصلي مرکز همايش‌هاي برج ميلاد تهران ميزبان افتتاحيه فيلم «سلام بمبئي» است؛ فيلمي که بليت‌هايش چند روزي است به صورت آنلاين در حال پيش‌فروش است و براي کساني که مي‌خواهند در مراسم افتتاحيه اين فيلم حضور يابند بليت‌هاي 300 هزار توماني درنظر گرفته شده است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” 300 هزار تومان رقمي است که مي‌توان با آن 30 بليت فيلم در سينماهاي مدرن که با قيمت 10 هزار تومان گران‌ترين بليت‌هاي سينماهاي ايران را دارند، خريد. اين رقم براي سينماي ايران کمي خارق‌العاده نيست؟ در سال جاري دولت حداقل حقوق را 812 هزار و 164 تومان اعلام کرده است. پس با در نظر گرفتن اضافه حقوق و مزاياي احتمالي يک ايراني بيش از 33 درصد از حقوق يک ماه ‌خود را براي تماشاي فيلمي مشترک ميان سينماي ايران و هند هزينه مي کند؛ فيلمي که نه در سينماي عريض و طويل باليوود جايگاهي دارد و نه در سينماي ايران براي فيلم قربان محمدپور از پيش جايگاهي در نظر گرفته شده است.

چرا 300 هزار تومان؟!
بليت‌هاي 300 هزار توماني حتي در مشهور‌ترين و پرطرفدار‌ترين کنسرت‌هاي موسيقي هم رقم عجيب و غريبي است. اين رقم 300 هزار توماني چطور براي بهاي بليت‌هاي افتتاحيه «سلام بمبئي» محاسبه شده است؟!

جواد نوروزبيگي، تهيه‌کننده اين فيلم مي‌گويد: «آوردن بازيگران از هند به ايران هزينه‌هاي بسياري دارد. ما حدودا يک ميليارد تومان هزينه‌هاي افتتاحيه اين فيلم سينمايي را تخمين زديم و اين هزينه بالا باعث شده بليت‌هاي مراسم افتتاحيه اين فيلم را به فروش برسانيم».

سالن برج ميلاد تهران گنجايش هزار و 700 صندلي را دارد و در صورت ادامه روند خريد بليت‌ها امکان اينکه تمامي ظرفيت اين سالن پر شود، وجود دارد و در اين صورت در يک شب و تنها در يک سالن، «سلام بمبئي» بيش از 500 ميليون تومان فروش خواهد داشت!

سلام بمبئي مي‌خواهد رکورد “فروشنده “را هم بزند!
قربان محمدپور، کارگردان فيلم «سلام بمبئي» که گويا از استقبال افتتاحيه خاطرجمع است، از انتظارش براي فروش 45 ميليارد توماني «سلام بمبئي» مي‌گويد يعني رقمي حدود سه برابر فروش فيلم «فروشنده» که به تازگي توانسته است حد نصاب فروش سينما را جابه‌جا کند. آيا بليت‌هاي 300 هزار توماني مي‌تواند اين آرزو را رقم بزند؟! اصلاً مي‌توان افتتاحيه‌اي را با اين وضع به حساب موفقيت يک فيلم گذاشت؟!

يک سال پيش در همين روز‌ها بود که سينماي جهان يک پديده سينمايي را به خود ديد. قسمت جديد از فيلم دنباله‌دار جنگ ستارگان با نام «جنگ ستارگان: نيرو برمي‌خيزد» رونمايي شد و توانست رکورد فروش سينماهاي جهان را جا‌به‌جا کند؛ پديده‌اي که سرآغاز آن از افتتاحيه اين فيلم در لس‌آنجلس بود و همزمان با اين افتتاحيه 3 هزار سالن سينما اکران جنگ ستارگان را آغاز کردند. بليت‌هاي افتتاحيه جنگ ستارگان در بازار سياه خريد و فروش مي‌شد و برخي از علاقه‌مندان توانستند آن را به قيمت 100 دلار (با دلار آزاد آن روز‌ها تقريباً 340 هزار تومان مي‌شد) خريداري کنند. برخي هم کمتر و در حدود 50 دلار براي ديدن اين فيلم پرداختند. اين رقم در کنار هزينه 300 دلاري حضور در پياده‌رو خياباني که دونالد ترامپ از آن عبور خواهد کرد تا به مراسم تحليف رياست‌جمهوري برود، چندان چشمگير نيست. حتي قيمت بليت سينماها در روزهاي بعدي براي بزرگسالان 5/12 دلار بود. توجه کنيد که امريکايي‌ها در بدترين حالت بليت هشت فيلم در سينماهاي عادي را مي‌دادند تا در افتتاحيه جنگ ستارگان شرکت کنند؛ فيلمي که براي آنها بخشي از تاريخ سينما و حتي سبک زندگي امريکايي است نه مانند شهروندان ايراني که بليت 30 فيلم را مي‌دهند تا در حضور محمدرضا گلزار «سلام بمبئي» را تماشا کنند!

بدعت‌هايي براي از ما بهتران سينما!
زماني که تنها در چند روز اول اکران فيلم فروشنده قيمت بليت‌هاي اين فيلم از قيمت مصوب سينماها بيشتر بود، اعتراض‌هاي متعددي به اين سبک اکران وارد شد و در نهايت بهاي بليت «فروشنده» نيز به حالت عادي بازگشت. آن زمان منتقدان فرهادي از اينکه قيمت بالاي بليت مي‌تواند عاملي براي رکوردشکني آسان در سينما شود به وي خرده مي‌گرفتند، اما در نهايت «فروشنده» توانست رکوردشکني کند و به تنهايي در رأس فهرست پرفروش‌ترين فيلم‌هاي سينماي ايران قرار گيرد. اما در نقطه مقابل زماني که نوروزبيگي به خاطر هزينه‌ها آوردن مهمانان هندي و هزينه‌هاي برگزاري افتتاحيه، صندلي‌هاي سالن ميلاد را براي يک سانس 300 هزار تومان قيمت‌گذاري کرده است، اعتراضي پيش نمي‌آيد.

«سلام بمبئي» شو آف تبليغاتي يا برگي از تاريخ!
پيتر بارت، روزنامه‌نگار و منتقد سينما بعد از تماشاي قسمت هفتم جنگ ستارگان در مجله وريتي نوشت: «زماني که در سال 1977 من چهار دلار براي ديدن «جنگ ستارگان) (اپيزود اول) دادم، هيچ‌کس به من اخطار نداده بود که اين مي‌تواند يک شروع تاريخي باشد». آيا چند سال بعد هم افرادي که در افتتاحيه 300 هزار توماني سلام بمبئي شرکت کرده‌اند مي‌گويند ما آن روز در سرآغاز يک تغيير تاريخي در سينماي ايران حضور داشتيم؟ سابقه فيلمسازي کارگردان«سلام بمبئي» مي‌گويد که حداقل روي کاغذ نبايد انتظار معجزه داشت.

همان‌طور که در طول سال سينماي هند چندين فيلم با مشارکت بريتانيا مي‌سازد ولي سينماي بريتانيا به خاطر همکاري با باليوود تکاني نخورده است! دست‌اندرکاران فيلم سلام بمبئي از زمان مطرح شدن ساخت اين فيلم تاکنون که يک هفته تا اکران آن باقي مانده است از اکثر روش‌هاي تبليغاتي براي داغ کردن اکران آن استفاده کرده‌اند از جمله استفاده از بنيامين بهادري، خواننده مشهور دهه 80 يا تلاش براي بازگرداندن محمدرضا گلزار به دوران سوپراستاري و مانور‌هاي پي‌درپي روي حضور ستاره‌هاي باليوودي در اين فيلم که معجوني را به نام «سلام بمبئي» ايجاد کرده است. طبق اطلاعات سايت فروش آنلاين بليت، نيم بيشتر ظرفيت سالن اکران «سلام بمبئي» پر شده است البته مشخص نيست که آيا اين ميزان با در نظر گرفتن مهمانان است يا همه صندلي‌هاي پر شده بليت‌فروشي داشته‌اند! 13 آذر مشخص مي‌شود بليت‌هاي 300 هزار توماني واقعاً مشتري داشته‌اند يا خير!

محمدصادق عابدینی

محمدصادق عابدینی




تکذیب ساخت کمدی “مداح” توسط کارگردان “آتشکار”

سینماروزان: اخیرا جواد نوروزبیگی اظهارنظری را مبنی بر تهیه کنندگی فیلم سینمائی “مداح” به نویسندگی و کارگردانی محسن امیریوسفی اعلام کرده بود.

به گزارش سینماروزان امیریوسفی اما با نگارش یادداشتی برای “ایسنا” این مسأله را تکذیب کرده است.

متن یادداشت امیریوسفی را بخوانید:

فیلمنامه “مداح” را سالها پیش نوشتم ولی با توجه به گذشت زمان طولانی و شرایط روحی خودم فعلاً قصد ساخت آن را ندارم، چون تمام دغدغه‌ام حل مشکل اکران “آشغالهای دوست داشتنی” است و نمی‌خواهم بیش از این وارد حاشیه‌های ناخواسته شوم.

 “آشغالهای دوست داشتنی” در بهار سال 91 بعد از یکسال و نیم بازنویسی‌های متعدد فیلمنامه پروانه ساخت گرفت و در آن زمان با مشارکت و نظارت بنیاد فارابی فیلمبرداری و تدوین شد. ولی تقاضا برای حضور در جشنواره فجر سال 92 آغاز سوء تفاهم‌ها و بی‌مهری‌ها به این فیلم وحدت بخش سینمای ایران بود تا جائیکه فیلم حتی به هیات انتخاب نشان داده نشد!

بعد از آن برای پیگیری احقاق حق فیلمم سهم بنیاد فارابی را هم خریداری کردم، در این سالها همواره تلاش داشتم اولین نمایش این فیلم در ایران باشد و به همین دلیل آن را به جشنواره های خارجی هم نفرستادم.

“آشغالهای دوست داشتنی” از زمان تقاضای پروانه ساخت تا حال، شش سال از عمر مرا گرفته و در این مدت کار دیگری انجام ندادم و همواره در سکوت خبری پیگیر دریافت پروانه نمایش آن بودم ولی بعد از این همه سال به جای دیدن حاصل زحمات عوامل صبور این فیلم بر پرده سینماها، فقط دل مُردگی و خانه نشینی نصیبم شده است.

امیدوارم بعد ازسالها انتظار هرچه زودتر مشکل اکران این فیلم حل شده و تکلیف آن مشخص شود تا مثل دیگر فیلمهای سینمای ایران مورد قضاوت مردم قرار بگیرد.




نوروزبیگی در برابر یک گروه سینمایی کاملا دولتی⇐هنروتجربه مگر چقدر سانس دارد که بهترین ساعات اکران را به فیلمهای خارج از گروه مانند “فروشنده” می‌دهد؟

سینماروزان: گروه سینمایی هنروتجربه از همان روزهای ابتدایی آغاز به کار به دلیل ماهیت انحصاری و گریز از فضای رقابتی اکران با انتقاد رسانه های مستقل و از جمله سینماروزان مواجه شد.

به گزارش سینماروزان با این حال بسیاری از سینماگران و البته اهالی رسانه به یک دلیل مهم و آن هم ذینفع بودن در سیاستگذاری یا اکران یا حتی کارمندی برای این گروه زیربار انتقادات سازنده به گروه نرفتند ولی از آنجا که مشوقهای مالی فقط در کوتاه مدت است که می تواند جلوی انتقادات را بگیرد به تدریج برخی از همان سینماگرانی که آثارشان را به این گروه داده بودند به مخالفان آن بدل شدند.

از جمله این سینماگران خسرو معصومی و مصطفی آل احمد بوده اند که به انتقاد از سازوکار حاکم بر این گروه پرداختند و در تازه ترین مورد جواد نوروزبیگی تهیه کننده ای که سال گذشته فیلم “من دیه گو مارادونا هستم” را علاوه بر شکست در اکران در سرگروه با حمایت مدیران هنروتجربه در این گروه هم اکران کرده بود به انتقاد از وضعیت اکران در این گروه پرداخته است.

جواد نوروزبیگی که به تازگی فیلمی با نام «جاودانگی» به کارگردانی مهدی فردقادری را در هنروتجربه اکران کرده با انتقاد از در اختیار گذاشتن ظرفیت محدود اکران این گروه به فیلمهایی که سرگروه سینمایی دارند به “باشگاه خبرنگاران” گفت: هنروتجربه مگر چقدر سانس دارد که بهترین ساعت‌ها را هم به فیلم‌های خارج از این گروه می دهد؟

این تهیه کننده افزود: فیلم‌هایی با این طرح فضای هنروتجربه را پر می‌کنند که در سالن‌های دیگر جای کافی برای نمایش دارند. مخاطب سینمای هنر و تجربه که محدود به صندلی‌های این گروه نیست و می‌تواند در سینماهای دیگر هم این فیلم‌ها را ببیند.

نورزبیگی ادامه داد: مخاطب هنروتجربه برای دیدن «فروشنده» و «لانتوری»، می‌تواند به سینماهای دیگر برود. اما این فیلم‌ها که فروش خودشان را دارند و فرصت دیده شدن را از فیلم‌های کوچک‌تر در هنروتجربه می‌گیرند.

وی در پایان گفت: اکران فیلم های دیگر در این گروه اقدام مناسبی نیست.




خسرو معصومی: در تمام دوران کاری‌ام فقط سه تهیه‌کننده خوب کنارم بودند؛ یکی از آنها محمد امامی بود!/امامی به آنچه متعهد بود عمل می‌کرد/او بر سر قول و قرارهایش ماند/تهیه‌کنندگانی که با گرفتن مبالغ میلیونی پروانه ساخت می‌گیرند از ورود سرمایه‌گذاران حیطه‌های دیگر به سینما واهمه دارند/اگر سرمایه‌های خاص به سینما بیاید بهتر است یا به سینما نیاید و از تجارتهایی مانند دلالی سربرآورد؟

سینماروزان: در روزهایی که بازداشت محمد امامی تهیه کننده “شهرزاد” با سکوت همکاران او و البته مشاوران درجه یکی روبرو شده که به هنگام آزادی این تهیه کننده کنار وی ارتزاق خوبی داشتند، خسرو معصومی کارگردانی است که حرفهای متفاوتی نسبت به این تهیه کننده سخن می‌گوید.

خسرو معصومی که پروانه ساخت تازه ترین فیلمنامه اش “کار کثیف” را به تهیه کنندگی خودش گرفته است درباره چرایی این امر به سینماروزان گفت: دلیل اصلی این بود که در سالهای اخیر به دلیل کار با تهیه کنندگان دیگر واقعا آزار دیدم. من از “دوران سربی” که اولین بار با حمایت کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، خودم تهیه‌کننده فیلم‌ام شد دیگر تهیه کنندگی فیلم دیگری را برعهده نگرفتم تا “کار کثیف” اما حالا دیگر فهمیده ام نمی‌شود کاری که می‌خواهی را با تهیه کننده‌ای دیگر انجام دهی چون اغلب تهیه کنندگان مفهوم تولید را فقط کاستن از هزینه ها و سودآوری در تولید می دانند.

معصومی درباره اینکه در تمام دوران کاریش فقط سه تهیه کننده قابل تحمل به پستش خورده اند بیان داشت: فقط کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و البته محمد امامی و صدرا فشندی تهیه کنندگانی بودند که در همکاری با آنها راحت بودم. من فیلم “دوران سربی” را با حمایت کانون ساختم و آنها واقعا از ایده های من حمایت کردند. در “آقای بخشدار” هم تهیه کننده ای به نام صدرا فشندی کنارم بود که او نیز درک بالایی داشت. در “تابو” با اینکه پروانه ساخت به نام جواد نوروزبیگی صادر شده بود اما سرمایه‌گذار محمد امامی بود که بودجه را تأمین کرد و انصافا شرایط مساعد همکاری را پدید آورد.

امامی به آنچه متعهد بود عمل کرد

این کارگردان خاطرنشان ساخت: من هم شنیده ام امامی بازداشت شده است اما این دلیلی نمی شود که حقایق را درباره این شخص نگویم. امامی بچه خوبی بود و سعی می کرد در کار تهیه کنندگی به آنچه متعهد شده عمل کند. او بر سر قول و قرارهایش ماند و ابدا هم در پروپوزال مالی طراحی شده برای کار که البته به تأیید وی رسیده بود دخالتی نکرد.

خسرو معصومی با اشاره به هزینه تولید “تابو” بیان کرد: بعد از صحبتهای ابتدایی وقتی قرار شد با امامی کار کنیم ایشان از ما برآورد هزینه خواست که برآورد ما با کمترین اتلاف، حدود 800 میلیون تومان شد و ایشان نیز بعد از تأیید هزینه ها حتی یک ریال هم از هزینه ها نزد و در پروسه کارگردانی هم کمترین دخالت یا فضولی نکرد.

معصومی افزود: البته وی به صورت مداوم از ما گزارش کار می‌خواست و درباره مباحثی که به نظرش می رسید طرح مسأله می کرد اما اهل تعامل بود و بی دلیل برای سوددهی شخصی از بودجه نزد.

امامی موافق اکران در هنروتجربه نبود

معصومی که “تابو”یش به دلیل اکران در “هنروتجربه” چندان دیده نشد خاطرنشان ساخت: امامی موافق اکران در این گروه سینمایی نبود و من هم دید کاملی نسبت به هنروتجربه نداشتم ولی نوروزبیگی موافق هنروتجربه بود و در نهایت هم فیلم را در هنروتجربه اکران کردند که باعث مهجوریت آن شد در صورتی که فیلم حتی اگر در گروه آزاد هم اکران می شد می توانست به سوددهی برسد.

برخی تهیه‌کنندگان با دریافت مبالغ میلیونی اقدام به گرفتن پروانه ساخت می کنند

کارگردان “رسم عاشق کشی” و “باد در علفزار می پیچد” با اشاره به معافیت مالیاتی فعالیتهای سینمایی که باعث می شود سرمایه گذاران مشتاقی برای ورود به این حیطه وجود داشته باشند به سینماروزان بیان داشت: سرمایه گذار اگر شعور نسبی برای کار فرهنگی داشته باشد ایرادی ندارد که وارد این حیطه شود چون همین سرمایه اگر وارد سینما نشود ممکن است از بیزنسی کاملا غیرفرهنگی سردرآورد.

معصومی پیرامون اعتراضات برخی تهیه کنندگان به تزریق پولهای بی مسئولیت و ورود پولشویان به سینما گفت: بحث تهیه کنندگان حرفه ای به کنار اما آنچه اتفاق افتاده اینکه برخی از تهیه کنندگان غیرحرفه‌ای از کارت تهیه کنندگی خود سوءاستفاده می کنند یعنی با دریافت مبالغی میلیونی اقدام به گرفتن پروانه ساخت می کنند و بعد هم ابدا  با چگونگی تولید یا تأمین بودجه کاری ندارند. من فکر می کنم این تیپ تهیه کنندگان از ورود سرمایه گذاران بیزنس های دیگر به سینما خوششان نیاید چون به هر حال امتداد حضور این سرمایه گذاران و ورودشان به حیطه تهیه کنندگی، کاسبی آنها را مختل می کند.

پولشویان به سینما بیایند بهتر است یا نه؟

وی ادامه داد: درباره ورود پولشویان به سینما و خوبی یا بدی این امر هم من نمی توانم قضاوت کنم و فقط این پرسش را طرح می کنم که اگر سرمایه های خاص به سینما بیاید بهتر است یا به سینما نیاید و از تجارتهایی مانند دلالی سربرآورد؟




جوانی که ۲ میلیارد تومان در ۳ فیلم از جواد نوروزبیگی هزینه کرده⇐ دیگر در سینما سرمایه‌گذاری نمی‌کنم

سینماروزان: این روزها فیلمی با بازی نیکی کریمی و روزبه بمانی ترانه سرای موسیقی پاپ روی پرده است با عنوان “ربوده شده”؛ فیلمی که کارگردانی آن را بیژن میرباقری برعهده دارد.

به گزارش سینماروزان تهیه کنندگی “ربوده شده” را جواد نوروزبیگی برعهده داشته است. روزبه حسینی‌کارگر جوانی است که به عنوان سرمایه گذار در “ربوده شده” حضور داشته است.

این جوان به جز “ربوده شده” در دو فیلم دیگر با عناوین “ماحی” و “جاودانگی” نیز به‌عنوان سرمایه‌گذار حضور داشته است و جالب اینکه تهیه‌کنندگی این دو فیلم را هم نوروزبیگی برعهده داشته است.

روزبه حسینی‌کارگر در گفتگو با “ایلنا” در کنار گلایه از صداوسیما به خاطر عدم پخش تیزرهای “ربوده شده” از سرمایه گذاری 2 میلیاردی در سه فیلم “ربوده شده”، “ماحی” و “جاودانگی” سخن گفته است و بر این امر تأکید کرده است که با وضعیت پیش آمده برای “ربوده شده” ممکن است دیگر قید سرمایه گذاری در سینما را بزند.

متن کامل گفتگوی این سرمایه گذار جوان با “ایلنا” را بخوانید:

روزبه حسینی کارگر، سرمایه‌گذار سه فیلم “ربوده شده” به کارگردانی بیژن میرباقری، “ماحی” به کارگردانی داود خیام و “جاودانگی” به کارگردانی مهدی فرد قادری گفت: در بخش تبلیغات، صداوسیما نقش مهمی دارد و در ابتدای امر با ما برای پخش تیزر‌ها صحبت‌های خوبی می‌شود و قول همکاری داده می‌شود اما وقتی زمان عمل فرامی‌رسد؛ به تیزر‌ها ایراد می‌گیرند و عملا تیزر فیلم‌ها پخش نمی‌شود.

وی ادامه داد: این رفتار صداوسیما از چند دست بودن قانون نشأت می‌گیرد یعنی ما در سینما با یک نهاد و ارگان روبرو نیستم و هر ارگانی فقط به قانون خودش عمل می‌کند.

حسینی افزود: مثلا بعد از ساخت فیلم “ربوده شده” تقاضای پخش تیزر از تلویزیون را دادیم ولی صداوسیما اعلام کرد به دلیل حضور روزبه بمانی امکان پخش تیزر‌ها وجود ندارد.

وی ادامه داد: سوال من این است که اگر روزبه بمانی ممنوع‌التصویر است چرا وزارت ارشاد به وی مجوز داده است؟ و اگر ایشان می‌تواند در فیلم‌ها بازی کند پس چرا تبلیغات فیلم از تلویزیون پخش نمی‌شود؟

حسینی کارگر  که در مجموع ۲میلیارد تومان در سه فیلم سرمایه‌گذاری کرده است؛ افزود: چنددستگی و نبود یک قانون واحد در سینما باعث شده امنیت سرمایه‌گذاری از بین برود زیرا علاوه بر بخش تبلیغات؛ در زمان اکران یک فیلم نیز نهادهای مختلف براساس سلیقه خود عمل می‌کنند.

حسینی کارگر افزود: اگر قرار باشد وضعیت به همین شکل ادامه پیدا کند و قانون مشخصی وجود نداشته باشد؛ دیگر در سینما سرمایه‌گذاری نمی‌کنم زیرا اصلی‌ترین عاملی که باعث می‌شود یک سرمایه‌گذار در یک بازار پول خود را سرمایه‌گذاری کند؛ امنیت آن بازار است.

وی ادامه داد: من و بسیاری از فعالان اقتصادی دوست داریم در حوزه فرهنگ سرمایه‌گذاری کنیم اما زمانی که ریسک بازار فرهنگ بسیار بالا باشد و احتمال بازگشت سرمایه وجود نداشته باشد؛ قطعا سرمایه از سینما خارج می‌شود.

سرمایه‌گذار فیلم “ربوده شده” با اشاره به اینکه عملکرد نهاد‌ها و سازمان‌ها باعث پشیمانی سرمایه‌گذاران از کار در سینما‌ می‌شود؛ گفت: مسئله دیگر این است که چرا در حوزه فرهنگ وقتی یک فیلم مجوز پروانه ساخت و نمایش می‌گیرد؛ نباید به این مجوز اعتماد و اطمینان کرد و مجوز سازمانی مانند وزارت ارشاد چرا نباید برای سازمان‌های دیگر مانند صداوسیما اعتبار داشته باشد؟

وی ادامه داد: علاوه بر مشکلاتی که برای پخش تیزرهای تلویزیونی وجود دارد؛ هزینه تبلیغات محیطی نیز بسیار بالاست و فیلم‌های سینمایی نمی‌توانند از بیلبوردهای شهری و امکانات شهری به دلیل بالا بودن هزینه‌ها و هم اینکه بیشتر این امکانات در دست نهادهای دولتی‌ست؛ استفاده کنند.

وی ادامه داد: تنها فضایی که برای تبلیغات فیلم‌ها باقی می‌ماند فقط فضای مجازی است که خوشبختانه ما تا امروز در فضای مجازی برای فیلم ربوده شده خوب عمل کرده‌ایم.

روزبه حسینی کارگر
روزبه حسینی کارگر