منتقدان خانه سینما برگزیدگانشان را معرفی کردند/فیلم «علت مرگ نامعلوم» بهترین شد   

سینماروزان: پانزدهمین جشن منتقدان و نویسندگان خانه سینمای ایرانی با معرفی برگزیدگان بخش‌های مختلف در تالار قلم برگزار شد.

 

در این جسن چهره‌هایی همچون رسول صدرعاملی، امین حیایی، حسن پورشیرازی، حامد بهداد، پریناز ایزدیار، پژمان جمشیدی، هوتن شکیبا، آزاده صمدی، امیرحسین فتحی، داریوش فرضیایی، اکتای براهنی، نصرالله مدقالچی، سارا بهرامی، سارا حاتمی، سجاد بابایی، ستاره پسیانی، مهسا حجازی، بابک خواجه پاشا، رضا بابک، بانیپال شومون، بامداد افشار، ناهید مسلمی، علیرضا ثانی‌فر، مستانه مهاجر، فاطمه محمدی مدیرعامل موزه سینما، ندا جبرئیلی، نفیسه روشن، بهزاد خلج، ناصر ممدوح، تورج الوند، سهیل دانش اشراقی، کاظم دانشی، امید شمس، فرزین محدث، سهیل موفق، صدف اسپهدی، مجید صالحی، امیر غفارمنش، میرسعید مولویان و … حضور داشتند.

فرزاد حسنی اجرای این مراسم را برعهده داشت و در ابتدای مراسم یاد احمد پژمان آهنگساز و شاپور عظیمی منتقد فقید سینما را گرامی داشت. پس از صحبت‌های او ویدئویی درباره مرور ادوار جشن منتقدان پخش شد.

سپس جعفر گودرزی دبیر پانزدهمین جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران روی صحنه آمد و بیانیه‌ای قرائت کرد.

پانزدهمین جشن منتقدان فرصتی برای ایستادن دوباره کنار هم

متن بیانیه دبیر این جشن به شرح زیر است:

«هنرمندان و سینماگران عزیز، اهالی شریف رسانه، میهمانان ارجمند و اعضای گرامی انجمن منتقدان، امشب ما در تالار قلم گرد هم آمده‌ایم، نه فقط برای برگزاری یک جشن، بلکه برای پاسداشت جادویی که نامش سینماست. سینما، حافظه زنده یک ملت است؛ آینه‌ای که شکست و شکوه، غم‌ها و شادی‌هایمان را بازمی‌تاباند و ما را دوباره با خودمان روبه‌رو می‌کند. زخمی است که هم‌زمان مرهم است و فانوسی که در تاریک‌ترین راهروهای تاریخ، جرقه‌ای از امید را روشن می‌کند و این همان معجزه‌ای‌ست که سینما را یگانه و جاودانه کرده است.

پانزدهمین جشن منتقدان، فرصتی است برای ایستادن دوباره کنار هم، برای یادآوری اینکه سینمای ایران، با همه رنج‌ها و تنگناها، هنوز شرافت‌مندانه می‌تپد و زندگی را بی‌صدا به ما بازمی‌گرداند. امشب، بیش از آنکه مراسمی برای تقدیر باشد، لحظه‌ای‌ست برای دوباره باور کردن نیروی سینما؛ همان نیرویی که ما را کنار هم نگه داشته و چراغ فردا را روشن می‌کند.

در این دوره از جشن منتقدان، برای نخستین‌بار، آکادمی جشن، مسئولیت سنگین داوری سه سال اکران سینمای ایران را برعهده گرفت. کاری طاقت‌فرسا و دقیق که ثمره‌اش، ارزیابی ۲۰۷ فیلم در گستره‌ای وسیع از ژانرها، زبان‌ها و جهان‌بینی‌ها بود. ما باور داریم که سینمای ایران، در این بزنگاه تاریخی، نه تنها به تندباد شهرت و بازار، که به بادهای پالایشگر کیفیت نیاز دارد. در چنین زمانه‌ای، بیش از همیشه نیازمندیم به دل‌های پاک، به قلم‌های بی‌تعارف و به وجودهای دلسوزی که چشم به حقیقت دارند، نه منفعت. بیایید کنار هم بمانیم. نگذاریم هر جریان یا هیاهویی بین ما، بین دلسوزان سینمای نجیب ایران، دره‌ای از سوءتفاهم و جدایی حفر کند. سینما، پیش از هر چیز، خانه دل‌های روشن است و منتقد، فانوس‌دار این خانه در تاریکی‌ها. سینمای ما سال‌هاست از تک‌صدایی ملال‌آور رنچ می برد، از تکرار بی‌پایان جهان‌هایی که نه تازه‌اند، نه راستین. گویی دوربین‌ها جرأت عبور از قاب امن عادت را ندارند. ما، به جای تنوع طعم‌ها، یک غذا را در صد بشقاب سرو می‌کنیم و هنوز انتظار داریم مخاطب، با اشتیاق، لقمه آخر را هم ببلعد. نه! سینما با تک‌صداها نمی‌بالد. با فراموشی مخاطب زنده نمی‌ماند. وقتی ژانرهای فراموش‌شده، وقتی طنز به ابتذال و درام به زاری بدل می‌شود، یعنی ما به شعور و ذائقه تماشاگر پشت کرده‌ایم.

مخاطب ما بی‌سلیقه نیست، تحقیرش کرده‌اند!

مخاطب ما بی‌سلیقه نیست، تحقیرش کرده‌اند. با آثاری که نه تخیل را قلقلک می‌دهند، نه اندیشه را. نه می‌خندانند، نه می‌گریانند. بلکه فقط می‌گذرند؛ مثل نسیمی که یادش نمی‌ماند. سینمای ما، اگر بخواهد برخیزد، باید دوباره به تنوع، شهامت و تجربه‌گری بازگردد. باید جسارت کند، در روایت، در فرم، در لحن، در فهم مخاطب. و این آغاز نمی‌شود مگر با صدای منتقد، با واژه‌هایی که نه از سر خشم، که از سر عشق، آینده را صدا می‌زنند. ما در کشوری با اقلیم‌های متنوع، فرهنگ‌های رنگارنگ، اسطوره‌های زنده و زخم‌های عمیق، چرا باید فقط یک قصه را در صد فرم یکسان تکرار کنیم؟ و در این میانه، سینمای ما از زخمی عمیق رنج می‌برد: فقر ژانر، یعنی فقر تخیل. ما در کشوری با صدای هزار روایت، چرا فقط یک لحن را تکرار می‌کنیم؟ وقتی کمدی به هجو بدل می‌شود، ملودرام به زاری و عاشقانه به سانسور، یعنی خطر از قاب گذشته و به روح رسیده است. سینمای ما از فقر ژانر نمی‌رنجد؛ در آن جان می‌سپارد. وقتی هفت هنر را به چهار نما تقلیل می‌دهیم و خیال را در یک قاب بسته محبوس می‌کنیم، نه درام رشد می‌کند، نه کمدی می‌خنداند، نه عشق می‌سوزاند. این فقر، فقط فقدان تکنیک نیست؛ فقدان شهامت است. شهامت نگاه تازه، شهامت تجربه‌گری، شهامت پذیرش مخاطبی که می‌فهمد و شعورش را به بازی نمی‌گیرد. ما به نام مردم، از مردم دور شده‌ایم. مخاطب، قربانی سهل‌انگاری ما شده؛ نه چون او ذائقه ندارد، بلکه چون ما طعم تازه‌ای به او نچشاندیم. نه چون او خام است، بلکه چون ما خام‌فروشی کردیم و این درد، درد یک نسل است که به جای سینما، فقط سایه‌اش را دیده؛ سایه‌ای بی‌ژانر، بی‌خون، بی‌غرور. سینمای ما، اگر بخواهد برخیزد، باید از روی خاکستر خودش عبور کند. باید دوباره یاد بگیرد که ترس را بیافریند، عشق را بی‌پرده روایت کند، کمدی را از لودگی نجات دهد و مرگ را، نه با آه، بلکه با سکوتی سینمایی به تصویر بکشد.

تنها می‌توان به سینما دل سپرد؛ سینما پناه است

اینجا نقطه جوش است، یا تبخیر می‌شویم یا تبدیل و در این میانه، باید چشم باز کنیم به واقعیت سخت تولید. امروز، هزینه‌های سرسام‌آور، بخش خصوصی را فلج کرده است. جریان تولید، در گل‌مانده است و بسیاری، دیگر نه به ساختن، که به بقا فکر می‌کنند. ما در زمانه‌ای ایستاده‌ایم، که فردا، مبهم‌تر از همیشه است. بلاتکلیفی، در همه‌جا خانه کرده؛ در سرمایه‌گذاری، در مجوز، در نمایش و حتی در اعتماد و با این‌همه، هنوز یک چیز هست که می‌توان به آن دل سپرد: سینما. سینما، در دل این آشوب فقط هنر نیست؛ پناه است. شاید آخرین امید جمعی ما باشد برای اینکه دوباره باور کنیم به دیدن، به فهمیدن، به بودن. به پانزدهمین جشن منتقدان خوش آمدید. با افتخار، با امید و با ایمان به سینما.»

اواسط صحبت‌های دبیر بخشی از برق سالن و صحنه نمایش قطع شد و گودرزی ادامه متن بیانیه را بدون میکروفن خواند.

در ادامه مراسم کلیپی از درگذشتگان سینما در ۳ سال اخیر پخش شد.

گرامیداشت خانواده شهید بیتا موسوی

بیتا موسوی خبرنگار سابق سینما در جنگ ۱۲ روزه ۳ تن از اعضای خانواده ازجمله برادر، همسر برادر و برادرزاده خود را از دست داد که هیئت مدیره انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران یاد شهدای این خانواده را گرامی داشتند.

بیتا موسوی در ادامه این مراسم گرامیداشت گفت: از انجمن منتقدان تشکر می‌کنم بابت برگزاری این گرامیداشت تشکر می‌کنم. از روز ۲۵ خرداد که این اتفاق افتاد تمام همکارانم در سینما و مطبوعات همواره کنار من بودند و به من کمک کردند تا با این غم کنار بیایم.

وی افزود: امیدوارم هرگز هیچ آدم مظلومی در سرزمین من قربانی جنگ و سیاست نشود. امیدوارم هیچ شخصی در یک ظهر تابستانی همراه با خانواده‌اش قربانی جنگ نشود. از آن خانواده فقط محمد به یادگار برای من باقی مانده است. محمد نور زندگی من است و امیدوارم با کمک شما نگهدار خوبی برای این یادگار ارزشمند باشم.

سپس جعفر گودرزی بیان کرد: خیلی از ایرانیان عزیز زندگی‌شان به قبل و بعد از جنگ ۱۲ روزه تقسیم شده است و زندگی بیتا نیز دیگر مانند پیش از جنگ نمی‌شود.

محمد موسوی فرزند شهید و برادرزاده بینا نوسوی در ادامه تصریح کرد: بابت برگزاری مراسم گرامیداشت خانواده‌ام بسیار تشکر می‌کنم. امیدوارم سایه جنگ برای همیشه از کشور ما دور شود.

تجلیل از فرشته صدر عرفایی و جایزه ویژه برای سروش صحت

سپس از فرشته صدرعرفایی بازیگر سینما تجلیل شد. وی به دلیل حضور در خارج از ایران در این مراسم حضور نداشت و در ویدئویی عنوان کرد: از تمام کارگردانان، فیلمنامه نویسان، همکاران پشت صحنه و همبازیان عزیزم تشکر می‌کنم. امشب برای من هم شب بزرگی است زیرا بزرگداشت دوست قدیمی و عزیز من حسن پورشیرازی نیز برگزار می‌شود. بازی درخشان او در فیلم «پیرپسر» برای همه ما مانند کلاس درس است.

در ادامه جایزه ویژه جشن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران توسط به سروش صحت برای کارگردانی فیلم «صبحانه با زرافه‌ها» اهدا شد.

سروش صحت پس از دریافت جایزه عنوان کرد: خیلی خوشحال و هیجان‌زده هستم زیرا این جایزه بسیار مهم است و ازطرف منتقدان و نویسندگان سینما اهدا می‌شود. هر فیلمی یک کار تیمی است و من به نمایندگی از تمام عوامل اینجا هستم. هرکدام از ما یک بهشت در ذهنمان داریم که دوست داریم در آنجا صبحانه بخوریم، بهشت ذهنی من و ایمان صفایی «صبحانه با زرافه‌ها» بود. امیدوارم روزی تمام ایرانی‌ها بتوانند در بهشت ذهنی‌شان صبحانه بخورند!

در ادامه جایزه بهترین دستاورد فنی به سهیل دانش اشراقی برای طراحی صحنه فیلم «خائن کشی» اهدا شد.

وی پس از دریافت جایزه گفت: این جایزه خیلی ارزشمند است زیرا اگر منتقدان نبودند، سینما نبود. از علی اوجی و استاد کیمیایی عزیز تشکر می‌کنم.

سپس جایزه بهترین مهندسی صدا به مهرشاد ملکوتی و مسیح حدپور سراج برای فیلم «موقعیت مهدی» اهدا شد.

عباس یاری منتقد سینما که برای اهدای جایزه روی صحنه آمده بود، گفت: وقتی این تندیس و لوح‌ها را تماشا می‌کردم یادم آمد که سال ۷۷ در اولین دوره اهدای جوایز انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایرانی یک روز جمعه امیر اثباتی و من به دفتر مجله فیلم رفتیم و دیپلم‌های افتخاری آماده کردیم تا به آقای بیضای، انتظامی، سوسن تسلیمی و علیرضا زرین دست تقدیم کنیم. یادی می‌کنم از رفیق رفته‌ام مسعود محرابی عزیز که پس‌فردا تولدش است اما میان ما نیست. او تا زمان رفتنش اجازه نداد تیم سه‌نفره مجله فیلم از هم بپاشد.

دیپلم افتخار بهترین موسیقی به مسعود سخاوت‌دوست برای فیلم «موقعیت مهدی» و تندیس بهترین موسیقی متن با ستار اورکی برای فیلم «خائن‌کشی» اهدا شد.

اورکی پس از دریافت جایزه گفت: درگذشت استاد احمد پژمان را به جامعه هنری تسلیت می‌گویم. ما امروز بزرگی را ازدست دادیم که فکر نمی‌کنم دیگر مانند ایشان زاده شود. این جایزه را به استاد مسعود کیمیایی تقدیم می‌کنم که پای پیانو بسیار از ایشان آموختم.

سپس جایزه بهترین تدوین به حسن حسن‌دوست برای فیلم «پرویزخان» اهدا شد.

جایزه بهترین فیلم اول برای «جنگل پرتقال»

جایزه بهترین فیلم اول به آرمان خوانساریان برای فیلم «جنگل پرتقال» اهدا شد.

خوانساریان پس از دریافت جایزه عنوان کرد: از وقتی که فیلم ما آماده شد خیلی حال و هوای جشن نداشتیم اما امروز پس از ۳ سال از تمام کسانی که برای ساخت این فیلم کنار ما بودند، تشکر می‌کنم.

در ادامه این جشن مهناز افضلی، حامد بهداد، رضا بابک و رضا صائمی برای تجلیل از حسن پورشیرازی بازیگر سینما روی صحنه آمدند.

حسن پورشیرازی: دعا کنید فیلممان به اسکار برود

حسن پورشیرازی پس از دریافت لوح تجلیل گفت: از منتقدان عزیز تشکر می‌کنم که سال‌هاست من را حمایت می‌کنند. منتقدان از شبی که در برج میلاد فیلم «پیرپسر» اکران شد تا امروز از ما حمایت کرده‌اند.

وی تاکید کرد: امروز هم استانی عزیز من آقای پژمان را از دست دادیم و از این بابت بسیار متاسفم.

پورشیرازی بیان کرد: این تقدیر را به روح بزرگ داریوش مهرجویی تقدیم می‌کنم که بسیار از او آموختم. همچنین از تمام کسانی که من را تا اینجای کار حمایت کردند، بسیار سپاسگزارم. اکتای براهنی از تو ممنونم که به من اعتماد کردی تا در کنار هنرمند درجه یک سینما حامد بهداد، لیلا حاتمی، محمد ولی زادگان و همه عزیزان کار کنم.

در ادامه حامد بهداد مطرح کرد: جایزه های زیادی بین ما سینماگران رد و بدل شده ولی شبی را به خاطر دارم که از دست آقای داریوش مهرجویی جایزه گرفتم. کلیپ درگذشتگان را که می بینیم، متوجه می شویم چه اعتبارهایی در سینما بودند که از دست داده ایم.

وی درباره شخصیت حسن پورشیرازی بیان کرد: بازیگری گاهی ساده و گاهی طاقت فرسا است. چهار فیلم سینمایی و یک تئاتر با حسن پورشیرازی کار کرده‌ام. ورود همه بازیگران برای حضور در این فیلم سخت بود و در سکانس آخر و در ماه های آخر همه ما شاهد اتفاقی بودیم که برای حسن پورشیرازی افتاد و او با اعصابی خراب هر روز به جنگ این نقش می آمد. حسن را نگاه می کردم و می دیدم که در ماه آخر جان خود را از دست داده و دیوانه‌وار به صحنه می‌آمد.

حامد بهداد تاکید کرد: گاهی برای بازی یک سکانس گریه می‌کرد. همان روزها می‌دانستم که حسن مزد خود را برمی‌دارد و این رنجی که می‌کشد به بار خواهد نشست. همیشه منتظر بودم او مزد خود را بگیرد.‌ من این روز را می‌دیدم که همه جلوی پا او ایستادند.

حسن پورشیرازی در پایان گفت: دعا کنید که فیلم ما به اسکار برود.

در ادامه مراسم دیپلم افتخار بهترین فیلمبرداری به آرمان فیاض برای فیلم «برف آخر» و تندیس این بخش به مسعود سلامی برای فیلم «خائن‌کشی» اهدا شد.

سلامی در ادامه گفت: بسیار خوشحالم که این جایزه را برای فیلم آقای کیمیایی می‌گیرم. امیدوارم امثال آقای کیمیایی سالیان سال برای این سینما بمانند و فیلم بسازند.

تندیس بهترین نقش مکمل برای صدف اسپهبدی و مجید صالحی

جایزه بهترین بازیگر مکمل زن به صدف اسپهبدی برای فیلم «علفزار» اهدا شد.

وی پس از دریافت جایزه گفت: آرزویم این بود که تندیس جشن منتقدان را دریافت کنم. از شما خواهش می‌کنم که به افتخار پدر و مادرم دست بزنید چون امروز در سالن هستند.

دیپلم افتخار بهترین نقش مکمل مرد به علیرضا ثانی‌فر برای فیلم «علت مرگ نامعلوم» و تندیس این بخش به مجید صالحی برای فیلم «برف آخر» اهدا شد.

ثانی‌فر پس از دریافت دیپلم افتخار گفت: من بازیگری را کنار حامد بهداد یاد گرفته‌ام و اعتقاد حامد این بود که من پس از ۴۰ سالگی موفق می‌شوم اما امروز که آقای پورشیرازی را دیدم یاد گرفتم که باید بیشتر تحمل کنیم. علی زرنگار «علت مرگ نامعلوم» را با خون دل ساخت و من این دیپلم را به نمایندگی از تمام‌ بازیگران «علت مرگ نامعلوم» دریافت می‌کنم.

مجید صالحی سپس بیان کرد: امروز باید از ثانی‌فر حلالیت بطلبم زیرا من مجید دلبندم را از او دزدیدم که سرنوشتم را عوض کرد. منتقدان از یک‌ جایی مسیر زندگی من را عوض کردند. سال‌ها کمدی بازی می‌کردم اما دیگر دچار تکرار شده بودم. ۲ نقد برای من نوشته شد و پس از آن سعی کردم مسیر بازیگری‌ام را عوض کنم. دلمان برای ترانه علیدوستی، فاطمه معتمدآریا، باران کوثری و کتایون ریاحی تنگ شده است. امیدوارم شرایط برای حضور این عزیزان فراهم شود.

دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول زن به الناز شاکردوست برای فیلم «بی‌بدن» اهدا شد. او به دلیل حضور در خارج از کشور در این مراسم نبود.

تندیس بهترین بازیگر برای سارا بهرامی و میرسعید مولویان

تندیس بهترین بازیگر نقش اول زن به سارا بهرامی‌ برای فیلم «جنگل پرتقال» اهدا شد.

سارا بهرامی پس از دریافت جایزه بیان کرد: این افتخار را دارم که برای بار دوم این جایزه را دریافت می‌کنم و از آرمان خوانساریان تشکر می‌کنم.

جایزه خلاقیت در بازیگری به امین حیایی اهدا شد.

همچنین دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد به بانیپال شومون برای فیلم «علت مرگ نامعلوم» و تندیس این بخش به میرسعید مولویان برای فیلم «جنگل پرتقال» اهدا شد.

بانیپال شومون پس از دریافت جایزه گفت: این اولین جایزه سینمایی من است و خیلی خوشحالم که این جایزه را از انجمن منتقدان دریافت می‌کنم.

تقدیم یک جایزه به جامعه آشوری‌ها

وی با یادی از ۳ هنرمند آشوری در ایران گفت: آرزو دارم فارغ از هر مذهب، نژاد و قومیتی بتوانیم روزی آزادانه باهم در این خاک کار کنیم. به عنوان یک بازیگر آشوری این جایزه را به جامعه آشوری‌ها و هنرمندان بی‌صدایمان تقدیم می‌کنم.

امین حیایی سپس تصریح کرد: درست است که بسیاری از بزرگان سینما امروز از کنار ما رفته اند اما باید قدر همین خانواده کوچک و قدر داشته‌هایمان را بدانیم و این افراد را در این خانواده تنها نگذاریم.

میرسعید مولوی در ادامه این مراسم عنوان کرد: آرزوی من این بود که‌ اولین جایزه ام، جایزه انجمن منتقدان باشد. من این جایزه را روی قلبم می‌گذارم.

تجلیل از جواد طوسی منتقد باسابقه سینما

سومین بزرگداشت این مراسم به جواد طوسی منتقد باسابقه سینما تعلق داشت. طهماسب صلح‌جو و غلام‌عباس فاضلی برای این بخش از برنامه روی صحنه آمدند.

جواد طوسی سپس روی صحنه آمد و بیان کرد: در ابتدا ادای احترامی دارم به کسانی که برای حفظ استقلال و پایداری این سرزمین رخ در نقاب خاک کشیدند و یادی دارم از درگذشتگان قدیم و جدید سینمای ایران. در گذر از کابوس جنگ ۱۲ روزه و فضای پرتنشی که مکانیزم ماشه همچنان بالای سر ماست، برگزاری بزرگداشت برای من حقیر معنایی ندارد. بزرگداشت واقعی را باید برای مردم این سرزمین برگزار کرد که صبورانه این روزگار سخت را قبول می‌کنند.

وی افزود: نظر لطف و تشکر صنفی بزرگداشت انجمن برای من به عنوان نماینده یک نسل بسیار ارزشمند است. هنوز جای امید روحانی، هوشنگ گلمکانی، شهرام جعفری‌نژاد و بهزاد عشقی منتقدان هم‌نسل من در اینجا خالی است.‌

مسعود کیمیایی در شب تجلیل از جواد طوسی برای این منتقد پیام مکتوبی ارسال کرده بود که توسط مجری قرائت شد.

«علت مرگ نامعلوم» بهترین فیلم جشن منتقدان

در بخش پایانی مراسم تندیس بهترین فیلمنامه به علی زرنگار برای فیلم «علت مرگ‌ نامعلوم» اهدا شد.

این کارگردان پس از دریافت جایزه بیان کرد: این جایزه را به تمام فیلم‌های توقیف شده در طول این سال‌ها و به خصوص سال‌های اخیر تقدیم می‌کنم. فیلم‌هایی که هرگز رنگ پرده را ندیدند و فیلم‌هایی که سینمای ایران بخشی از اعتبارش را به آنها مدیون است.

همچنین تندیس بهترین کارگردانی نیز به علی زرنگار برای فیلم «علت مرگ‌ نامعلوم» اهدا شد.

زرنگار مجددا روی صحنه آمد و گفت: تجلیل مجدد از این فیلم برای من به معنای تجلیل از سینمای مستقل است. سینمای مستقل فقط با حضور هنرمندان مستقل به وقوع می‌پیوندد.

آخرین جایزه این جشن و تندیس بهترین فیلم به مجید برزگر برای فیلم‌ «علت مرگ‌ نامعلوم» اهدا شد.

مجید برزگر پس از دریافت این جایزه بیان کرد: سینمای ایران یعنی همه سینما و آنچه که سانسور می‌شود هم‌ بخش مهمی از سینمای ایران است. اکران آنلاین هم بخشی از سینمای ایران است. انجمن می تواند در جشن بعدی فیلم‌های دیگری هم لحاظ کند.

 

 




معرفی نامزدهای بهترین فیلم پانزدهمین جشن منتقدان خانه سینما

سینماروزان: اسامی نامزدهای بهترین فیلم پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران اعلام شد.

 

نامزدهای بهترین فیلم برای رقابت در پانزدهمین جشن بزرگ انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران معرفی شدند.

نامزدهای این بخش عبارتند از:

 

– برف آخر (حسن مصطفوی)

 

– بی رویا (سعید سعدی و هومن سیدی)

 

– پرویز خان (عطا پناهی)

 

– جنگ جهانی سوم (هومن سیدی)

 

– جنگل پرتقال (رسول صدرعاملی)

 

– صبحانه با زرافه‌ها (سید مصطفی احمدی)

 

– علت مرگ نامعلوم (مجید برزگر)

 

– علفزار (بهرام رادان)

 

– ملاقات خصوصی (اامیر بنان)

 

– نگهبان شب (رضا میرکریمی)

 

در این دوره از جشن ۲۰۷ اثر اکران‌شده سینمای ایران طی سه سال اخیر، توسط بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در ۱۳ رشته داوری شده‌اند و تاکنون نامزدهای پنج بخش از جمله بهترین مهندسی صدا، بهترین دستاورد فنی، بهترین موسیقی، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین فیلمنامه، بهترین کارگردانی و بهترین خلاقیت و استعداد درخشان (بهترین فیلمساز اول) معرفی شده که در سایت انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران به نشانی isfcw.ir قابل مشاهده است.

 

نامزدهای بهترین بازیگر مکمل و نقش اول زن و مرد متعاقبا اعلام خواهد شد.

 

پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران ۸ شهریورماه به دبیری جعفر گودرزی در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار می‌شود.




معرفی نامزدهای بهترین خلاقیت و استعداد درخشان (بهترین فیلمساز اول) پانزدهمین جشن منتقدان خانه سینما 

سینماروزان: نامزدهای بهترین خلاقیت و استعداد درخشان (بهترین فیلمساز اول) پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران معرفی شدند.

 

به گزارش روابط عمومی پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، اسامی نامزدهای بهترین خلاقیت و استعداد درخشان (بهترین فیلمساز اول) برای رقابت در پانزدهمین جشن بزرگ انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران اعلام شد.

🔻نامزدهای این بخش عبارتند از:

 

– آپاراتچی (قربانعلی طاهرفر)

 

– بی رویا (آرین وزیر دفتری)

 

– تصور (علی بهراد)

 

– تمساح خونی (جواد عزتی)

 

– جنگل پرتقال (آرمان خوانساریان)

 

– شب طلایی (یوسف حاتمی‌کیا)

 

– علت مرگ نامعلوم (علی زرنگار)

 

– علفزار (کاظم دانشی)

 

– ملاقات خصوصی (امید شمس)

 

– موقعیت مهدی (هادی حجازی‌فر)

 

در این دوره از جشن ۲۰۷ اثر اکران‌شده سینمای ایران طی سه سال اخیر، توسط بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در ۱۳ رشته داوری شده‌اند و تاکنون نامزدهای پنج بخش از جمله بهترین مهندسی صدا، بهترین دستاورد فنی، بهترین موسیقی، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین، بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی معرفی شده که در سایت انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران به نشانی isfcw.ir قابل مشاهده است.

 

نامزدهای بخش‌های دیگر متعاقبا اعلام خواهد شد.

 

پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران ۸ شهریورماه به دبیری جعفر گودرزی در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار می‌شود.




نامزدهای بهترین کارگردانی پانزدهمین جشن منتقدان خانه سینما معرفی شدند

سینماروزان: نامزدهای بهترین کارگردانی پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران معرفی شدند.

نامزدهای بخش بهترین کارگردانی برای رقابت در پانزدهمین جشن بزرگ انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران اعلام شد.

نامزدهای این بخش عبارتند از:

 

– امیرحسین عسگری (برف آخر)

 

– جواد عزتی (تمساح خونی)

 

– هومن سیدی (جنگ جهانی سوم)

 

– آرمان خوانساریان (جنگل پرتقال)

 

– سروش صحت (صبحانه با زرافه‌ها)

 

– علی زرنگار (علت مرگ نامعلوم)

 

– کاظم دانشی (علفزار)

 

– امید شمس (ملاقات خصوصی)

 

– هادی حجازی‌فر (موقعیت مهدی)

 

– رضا میرکریمی (نگهبان شب)

 

در این دوره از جشن ۲۰۷ اثر اکران‌شده سینمای ایران طی سه سال اخیر، توسط بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در ۱۳ رشته داوری شده‌اند و تاکنون نامزدهای پنج بخش از جمله بهترین مهندسی صدا، بهترین دستاورد فنی، بهترین موسیقی، بهترین فیلمبرداری، بهترین تدوین و بهترین فیلمنامه معرفی شده که در سایت انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران به نشانی isfcw.ir قابل مشاهده است.

 

نامزدهای بخش‌های دیگر متعاقبا اعلام خواهد شد.

 

پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران ۸ شهریورماه به دبیری جعفر گودرزی در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار می‌شود.




معرفی نامزدهای بخش فیلمنامه پانزدهمین جشن منتقدان خانه سینما

سینماروزان: نامزدهای بهترین فیلمنامه پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران معرفی شدند.

اسامی نامزدهای بخش بهترین فیلمنامه برای رقابت در پانزدهمین جشن بزرگ انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران اعلام شد.

نامزدهای این بخش عبارتند از:

 

– آرین وزیر دفتری (بی رویا)

 

– هومن سیدی، آرین وزیر دفتری و آزاد جعفریان (جنگ جهانی سوم)

 

– آرمان خوانساریان (جنگل پرتقال)

 

– بابک خواجه پاشا (در آغوش درخت)

 

– سروش صحت و ایمان صفایی (صبحانه با زرافه‌ها)

 

– علی زرنگار (علت مرگ نامعلوم)

 

– کاظم دانشی (علفزار)

 

– امید شمس، علی سرآهنگ و بهمن ارک (ملاقات خصوصی)

 

– هادی حجازی‌فر (موقعیت مهدی)

 

– رضا میرکریمی و محمد داودی (نگهبان شب)

 

در این دوره از جشن ۲۰۷ اثر اکران‌شده سینمای ایران طی سه سال اخیر، توسط بیش از ۱۰۰ نفر از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در ۱۳ رشته داوری شده‌اند و تاکنون نامزدهای پنج بخش از جمله بهترین مهندسی صدا، بهترین دستاورد فنی، بهترین موسیقی، بهترین فیلمبرداری و بهترین تدوین معرفی شده که در سایت انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران به نشانی isfcw.ir قابل مشاهده است.

 

نامزدهای بخش‌های دیگر متعاقبا اعلام خواهد شد.

 

پانزدهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران ۸ شهریورماه به دبیری جعفر گودرزی در تالار قلم کتابخانه ملی برگزار می‌شود.




معرفی مدیر روابط عمومی جشن منتقدان خانه سینما

سینماروزان: با مشخص شدن دبیر چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، مدیر روابط عمومی این دوره جشن نیز حکم گرفت.

جعفر گودرزی دبیر چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران در حکمی نغمه دانش آشتیانی را به عنوان مدیر روابط عمومی و اطلاع‌رسانی این دوره جشن منصوب کرد.

در متن حکم وی آمده است: «سرکار خانم نغمه دانش آشتیانی نظر به سوابق حرفه ای و شایستگی های مشهود و حضور مداوم در عرصه های حرفه ای اطلاع رسانی و همچنین حسن ارتباط و جایگاه شایسته و قابل احترام در میان اهالی رسانه، بدینوسیله به موجب این حكم به عنوان مدیر روابط عمومی و اطلاع رسانی چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران منصوب می شوید. جشن بزرگ منتقدان سینما هماره به عنوان رویدادی مهم در جریان سینمای ایران ‌ودر نزد اهالی سینما جایگاهی قابل اعتنا و ارزشمند دارد، امیدوارم با بهره‌گیری از تمام ظرفیت‌های موجود این رویداد مهم و با تعامل و همراهی شما، گام‌های موثر و ارزشمندی به منظور تعالی هر چه بهتر و بیشتر چهاردهمین جشن بزرگ منتقدان برداشته شود.»

در دوره پیش، علی افشار از روزنامه‌نگاران شاخص حوزه سینما این مسئولیت را برعهده داشت.
با مشخص شدن مدیر روابط عمومی جشن، به زودی فراخوان و شرایط این دوره جشن اطلاع‌رسانی می‌شود.




جعفر گودرزي دبير دوازدهمين جشن بزرگ منتقدان خانه سينما شد

سینماروزان: جعفر گودرزي نايب رييس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمايي ایران به عنوان دبیر دوازدهمين جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان خانه سینما انتخاب شد.

بر اساس اين گزارش ،با تصمیم شورای مرکزی انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، جعفر گودرزی براي دومين سال پياپي به عنوان دبیر دوازدهمين دوره جشن بزرگ منتقدان و نویسندگان خانه سینما انتخاب و معرفي شد.

در این جشن، آکادمی داوری انجمن ،برگزیدگان خود در سی و ششمين جشنواره فیلم فجر و جشنواره جهاني فجر را معرفی می‌کند.

جعفر گودرزی از مديران باسابقه سينما و جشنواره هاي سينمايي و از پیشکسوتان حوزه رسانه و نقد است که سابقه دبیری و نایب رییسی انجمن را در دوره هاي مختلف در کارنامه خود دارد. او سالها مدیریت تولید و مجری طرح بسیاری از پروژه‌های سینمایی را به عهده داشته ودر کارنامه مسئولیت‌های اجرای اش، مدیریت روابط عمومی و اجرایی بنیاد سینمایی فارابی نیز از سال ٨٩ تا ٩٢دیده می‌شود.

گودرزی مدیر روابط عمومی بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر و مدیر روابط عمومی و اجرایی جشنواره بین المللی فیلم‌های کودکان و نوجوانان از دوره بیست و چهارم تا بیست و هفتم هم بوده است.

دوازدهمين جشن بزرگ انجمن منتقدان و نويسندگان سينمايي ايران ،آذرماه سال جاري برگزار ميشود.




تيتر «کيهان» درباره کارگردان فيلم 3ارگاني «ماجراي نيمروز» که علاقه زیادی به دوربین سوپر16 و لرزندان مدام آن دارد⇐از شعبان بي‌مخ‌ها مي‌ترسد!!!

سينماروزان: طفره رفتن جعفر پناهي از اعطاي جايزه به محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجراي نيمروز» در یک محفل مرتبط با خانه سینما و تلاش ناکام مهدویان براي دلجويي از پناهی(اینجا را بخوانید) هرچند با انتقاد برخي رسانه هاي اصولگرا از پناهي مواجه شده اما روزنامه «کيهان» در تحليلي قابل تأمل از اين گفته که چرا کارگردان جوان «ماجراي نيمروز» که در آثارش علاقه زیادی به کار با دوربین سوپر16 و لرزاندن مدام آن دارد، بايد به دنبال دلجويي از فیلمساز سطح پایینی باشد که به او توهين کرده است.

متن گزارش «کيهان» را بخوانيد:

کارگردان «ماجرای نیمروز» از شعبان بی‌مخ‌ها می‌ترسد!

موفقيت جديد کارگردان «ماجراي نيمروز» براي او عواقبي را در پي داشته است و اين فيلمساز جوان را درگير حاشيه‌هايي کرده است.

برخورد طلبکارانه يک فيلمساز درجه سه که بيشتر به پادويي براي محافل ضدايراني مشهور است تا هنرمندي، در جشن انجمن منتقدان با اين فيلمساز، شروع ماجرا بود. ماجرايي که به زعم بسياري، تلاش براي فشار آوردن بر مهدويان براي دست برداشتن از ساخت فيلم‌هاي انقلابي است. براي افرادي که دشمني و مخالفتشان با مردم و اين انقلاب بر همه آشکار است، طبيعي است که موفقيت يک فيلم مردمي و انقلابي باعث آزار آنها شود. به خصوص اگر سازنده اين فيلم، يک کارگردان جوان باشد. جو ايجاد شده در پيرامون مهدويان، براي بسياري ديگر از هنرمندان مستقل و متعهد آشناست. وابستگان به جريان‌هاي سياسي ضدمردمي و نان‌خورهاي آن سوي مرزها، همواره مأموريت داشته‌اند که هنرمنداني که با آنها همراه نبوده‌اند را تنبيه و دلسرد کنند. آنها آن‌قدر فشار را ادامه مي‌دهند تا هنرمنداني که به زعم آنها غيرخودي هستند را از مسيري که در پيش گرفته‌اند پشيمان کنند!

به طور طبيعي، دلجويي و تواضع در برابر چنين جريان‌هايي که ادامه دهنده راه شعبان بي‌مخ‌ها هستند، کمک به آنهاست. جاي شگفتي است که محمدحسين مهدويان در برابر فيلمساز سطح پاييني که براي جلب توجه محافل ضدايراني دست به هر نمايشي مي‌زند، تواضع به خرج مي‌دهد و طوري رفتار مي‌کند که گويي قصد دلجويي از وي را دارد. آن هم در شرايطي که  تمام مخاطبان فيلم‌هاي جعفر پناهي به اندازه  يکي از فيلم‌هاي مهدويان  هم نبوده است و اصلا سطح آثار اين دو کارگردان قابل مقايسه نيست.

قطعا مهدويان و فيلم‌هاي او مديون انقلاب هستند و اگر اعتبار و محبوبيتي براي اين آثار ايجاد شده بيشتر به خاطر اين بوده که محور آنها قهرمانان انقلاب بوده‌اند. بايد ديد مواجهه کارگردان «ماجراي نيمروز» با وارثان شعبان بي‌مخ به کجا خواهد رسيد؟ آيا مهدويان با شجاعت از هويت انقلابي آثارش دفاع مي‌کند يا اسير فضاسازي شبه روشنفکرهاي فراري از مردم مي‌شود؟




در یک محفل سینمایی رخ داد⇐طفره جعفر پناهی از اهدای جایزه به فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز»!!+فیلم

سینماروزان: محمدحسین مهدویان کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که برای تولید آن از فارابی تا حوزه هنری و تصویرشهر وابسته به شهرداری بودجه گذاشتند اگرچه برآمده از ارگانهایی ارزشی همچون روایت فتح و سازمان اوج است ولی در ماههای اخیر سعی کرده ظاهری انتلکت از خود به جای بگذارد.

شاید اگر در جریان جشن انجمنی موسوم به منتقدان خانه سینما او جایزه اش را از جعفر پناهی که یکی از سران جریان سینمای انتلکت‌مآبانه جشنواره‌ای است دریافت میکرد همه چیز آن گونه که مهدویان میخواست پیش میرفت اما نشد آنچه باید بشود.

جعفر پناهی بنا بود به همراه رخشان بنی اعتماد و محسن امیریوسفی جوایز بهترین کارگردانی را بدهد و پناهی احتمالا آگاه به اینکه جایزه اصلی به “رگ خواب” حمید نعمت الله میرسد به سمت سن رفت اما به محض اینکه متوجه شد دیپلم افتخاری هم باید اهدا شود به مهدویان کارگردان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» ترجیح داد روی سن نباشد.

پناهی در مسیر بازگشت به میان حضار، با پادرمیانی دست اندرکاران این محفل برای بازگشت مواجه شد اما زیر بار نرفت و آن قدر تعلل کرد تا مهدویان جایزه اش را گرفته و به میان حضار برود و تازه آن زمان بود که پناهی روی سن رفت تا جایزه نعمت الله را بدهد.

جالب آن که مهدویان بعد از گرفتن جایزه به سمت پناهی رفت تا به نوعی با او در یک قاب قرار گیرد اما پناهی باز هم زیربار نرفت…

پناهی البته قبل از اعطای جایزه نعمت الله دلیل این کار خود را چنین بیان کرد: فیلم دولتی بسازند و صدها سینما بگیرند اما فقط یک سینما به ما دهند!

برای دیدن طفره جعفر پناهی از اهدای جایزه به صاحب فیلم 3ارگانی اینجا ببینید.




روی سن رفتن پوری بنایی “کیهان” را به واکنش واداشت+عکس

سینماژورنال: در چهاردهمین جشن سالانه انجمن منتقدان و نویسندگان خانه تئاتر که مردادماه امسال در تالار ایوان شمس برگزار شده بود ادای احترامی صورت گرفت به ناصر ملک مطیعی و نصرت ا.. وحدت دو تن از بازیگران قدیمی سینمای ایران.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال مدتی بعد در شهریورماه و مقارن روز ملی سینما نیز از ناصر ملک مطیعی در مراسم ویژه ای که سازمان سینمایی تدارک دیده بود دعوت به عمل آمد.

دهه ابتدایی آبان ماه و در جشنی موسوم به جشن منتقدان سینما نیز از پوری بنایی خواسته شد روی سن رفته و جایزه بهترین بازیگری زن را به مهتاب کرامتی بدهد.

این تقدیرهای پیاپی با انتقاد روزنامه اصولگرای “کیهان” روبرو شده است و این روزنامه در گزارشی سراسر گلایه به انتقاد از این دعوتها و ادای احترامها پرداخته است.

سینماژورنال متن کامل گزارش “کیهان” را ارائه می دهد و البته این حق را برای آنها که طرف صحبت “کیهان” واقع شده اند قائل است که جوابیه خود را برای انتشار در اختیار این رسانه قرار دهند:

معلوم نیست در سینمایی که اهالی آن مدام از نابودی و ورشکستگی‌اش دم می‌زنند این همه جشن چه معنا و مفهومی دارد؟

به دنبال تجلیل و تقدیر از دو هنرپیشه طاغوتی در جشن منتقدان تئاتر (که گفته شد تصادفی و خودسرانه بوده!) و پس از آن، دعوت رسمی سازمان سینمایی از یک هنرپیشه مبتذل فیلم‌های فارسی شاهنشاهی به جشن این سازمان برای روز سینما، در ادامه این سلسله نامبارک یکی دیگر از به اصطلاح هنرپیشگان طاغوتی که کارنامه سیاهش در ایفای نقش‌های مبتذل، تطهیرناشدنی است، در شب جشن به اصطلاح منتقدان سینمای ایران مورد تجلیل قرار گرفت!

معلوم نیست در این سینمایی که اهالی آن مدام از نابودی و ورشکستگی‌اش دم می‌زنند و مرتبا بدهکاری‌ها و قرض‌ و قوله‌هایشان را به رخ می‌کشند، این همه جشن و مراسم و بزرگداشت چه معنا و مفهومی دارد؟ سینمایی که به گفته دست‌اندرکارانش در تولیدش وامانده، حالا در ازای 40، 50 فیلم اکران شده در طول سال‌ ده‌ها جشن و مراسم و بزرگداشت برگزار می‌کند!! آن هم مراسم و جشن‌هایی که بعضا به تجلیل و تکریم از مظاهر فساد و فحشا در دوران طاغوت می‌پردازند و تاسف اینکه در جشن منتقدان چنین تجلیل و تکریمی اتفاق می‌افتد، جشنی که جناب ریاست سازمان سینمایی و برخی دیگر از معاونان و مسئولین سینمایی کشور نیز حضور دارند!!

شخص یاد شده با کدام آثارش راه سینمای امروز ایران را هموار کرده است؟!!
واقعا چقدر دوره و زمانه نزد این جماعت وارونه شده! منتقدانی که معمولا بایستی از فیلم‌های معتبر و باارزش هنری و همچنین دست‌اندرکاران و بازیگران صاحب سبک و مولف تقدیر نمایند. این بار چنان از این روی به آن روی چرخیده‌اند که از یک نماد ابتذال آریامهری تجلیل می‌کنند!! و در کمال شگفتی مجری مراسم یاد شده هنگام تعریف از به اصطلاح هنرپیشه یاد شده ضمن اشاره به نقش مهم چنین افرادی در سینمای ایران، می‌گوید: «… کیست که یادش برود که چه کسانی این راه را هموار کردند؟!! ممنونیم که تشریف آوردید و دعوت ما را پذیرفتید خانم…»
یاللعجب!،‌ کاش جناب مجری توضیح می‌داد که شخص یاد شده با کدام آثارش راه سینمای امروز ایران را هموار کرده است؟!! با فیلم‌هایی همچون: «خانم‌ دلش موتور می‌خواد» یا «قربون زن ایرونی» و یا «یک خوشگل و هزار مشکل» چنین راهی را برای سینما هموار کرده یا با فیلم‌هایی مانند «نانجیب» و «زن یکشبه» و «خوشگذران» و  یا با «علی سورچی» و «قصاص» و «گلنسا در پاریس»؟!!

تقاضای یک تهیه کننده از رییس سازمان سینمایی
آیا منظور مجری از هموار شدن راه امروز سینمای ایران از طریق فیلم‌های مبتذل فوق‌الذکر، خیل به اصطلاح فیلم‌های مملو از خیانت و سیاهی در بحران‌های خانوادگی و روابط غیراخلاقی مثلثی و مربعی و ذوزنقه‌ای است که فضای این سینما را پر کرده است؟ پس بیهوده نیست که این سینما (به جز مواردی معدود) به هیچ صراطی با گفتمان انقلاب اسلامی و ارزش‌های دینی و ملی این مردم کنار نمی‌آید!
اما پس از آقای مجری، یکی از به اصطلاح تهیه‌کنندگان سینمای ایران نیز به تجلیل از بازیگر نامبرده پرداخت و اذعان کرد تلاش داشته تا وی را در یکی از فیلم‌هایش شرکت دهد اما با مخالفت معاونت سینمایی وقت مواجه شده است. او با اعتراف به خطای کنار گذاردن بازیگران سینمای طاغوت مانند همین بازیگر تجلیل شده خطاب به رئیس سازمان سینمایی تذکر داد که: «سینمای ما نیاز به بازنگری و بازتعریف برخی مسائل دارد این تقاضایی است که من از معاونت سینمایی دارم تا شاهد حضور همه کسانی باشیم که قلبشان برای سینما و حضور در این صحنه می‌تپد.»

همین امروز هم نگاهی به سینمای دست پخت همین حضرات، نشان از ساخت و تولید فیلمفارسی‌های بسیاری دارد
آیا منظور این به اصطلاح تهیه‌کننده سینما از «بازنگری و بازتعریف سینمای ایران»، حضور بازیگران و دست‌اندرکاران فیلمفارسی‌های مبتذل و ساخت این دسته از فیلم‌ها بوده؟! اگر چنین است، بهتر است راه دور نرفته و تقاضای مازاد نفرموده و جناب رئیس را به زحمت نیفکنند که همین امروز هم نگاهی به سینمای دست پخت همین حضرات، نشان از ساخت و تولید فیلمفارسی‌های بسیاری دارد که در کمال تاسف بعضا از همان فیلمفارسی‌های گذشته هم نازل‌تر و  سخیف‌تر هستند. (فقط هنوز جرات نکرده‌اند صحنه‌های عریان‌گری و رقاصی‌های تهوع‌آور و روابط جنسی آن فیلم‌ها را بازنمایی کنند).
اما بالاخره متوجه نشدیم منظور حضرت امام‌خمینی(رحمه‌ًْ‌الله‌علیه) در سخنرانی هنگام ورودشان در بهشت زهرا، از فحشا سینمای دوران طاغوت چه بود که مخالفت خود را با آن ابراز کردند؟ اگر بنیانگذار فقید نظام جمهوری اسلامی به فساد و فحشا آن سینما باور داشتند (همچون قاطبه مردم مسلمان و انقلابی ایران که از همین روز برای اعتراض به فساد رژیم شاه، سینماها را سنگباران می‌کردند) پس از 37 سال که از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، نمادها و مصادیق آن دوران، بر روی سن سینمایی که منصوب به همین  انقلاب است، چه  می‌کنند؟

می‌خواهید اصلا بگوییم هویدا هم سر کارش برگردد؟!!

آیا همان‌طور که مجری مراسم نهمین جشن منتقدان گفت، آنچه امروز در سینمای ایران شاهد هستیم همان راهی است که آنها هموار کردند؟ (اگر چنین است که دیگر نبایستی امیدی به این سینما داشت! چرا که دست‌اندرکاران همان سینمای فیلمفارسی مورد نظر آقایان که امروز از سمبل‌هایش تجلیل می‌کنند، یک سال و نیم پیش از پیروزی انقلاب، رسما ورشکستگی خود و سینمایشان را اعلام نمودند.) بنابراین واقعیات و حقایق یعنی سینمای امروز ایران،‌ وارث یک سینمای ورشکسته تمام شده است؟! آیا منظور آن به اصطلاح تهیه‌کننده از «بازنگری و بازتعریف برخی مسائل» بازسازی همان سینمای مبتذل طاغوت است؟ آیا دست‌اندرکاران این سینما، پس از 37 سال به جای اول بازگشته‌اند و تقاضای رسمیت یافتن سینمای فیلمفارسی مبتذل شاهنشاهی را دارند؟ اگر چنین است که وای به حال چنان سینمایی و منتقدانی که برایش کف می‌زنند!!

نقل است در روزهای نخست پس از پیروزی انقلاب که نزد حضرت امام خمینی(رحمهًْ ‌‌الله‌علیه) وساطت ابقای برخی عوامل و سرسپردگان شاه را می‌کردند، امام با شوخی و مطایبه می‌گویند «می‌خواهید اصلا بگوییم هویدا هم سر کارش برگردد؟!!»

پوری بنایی
از راست: حمید فرخ نژاد، فرشته طانرپور، پوری بنایی و مهتاب کرامتی در شب جشن منتقدان خانه سینما