1

چرا منتقد دائمی تعدد برگزاری جشنواره‌ها، داور جشنواره یاس شده؟/چرا پولهای کثیف وارد شبکه خانگی شده؟⇔علی معلم پاسخ داد

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: چهارمین جشنواره فیلمهای ویدیویی یاس در حالی از هفته آینده در رامسر برگزار می شود که بسیاری حتی فلسفه برگزاری چنین جشنواره ای را زیر سوال برده اند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “نمایش خانگی” دلیل مخالفان هدررفت بودجه ای است که به واسطه برگزاری جشنواره هایی با سالنهای خالی از مخاطب ایجاد می‌شود. در برابر این مخالفان، هستند موافقانی که برگزاری جشنواره ای ویژه فیلمهای ویدیویی و شبکه نمایش خانگی را مجالی می‌دانند برای ارتقای نسبی این مدیوم.

علی معلم منتقد و تهیه کننده سینما که امسال به عنوان داور در جشنواره یاس حضور دارد از جمله چهره هاییست که همواره تعدد جشنواره های بی خاصیت را زیر سوال برده است.

معلم در چرایی مخالفتش با برگزاری جشنواره های بی هویت و در عین حال حضور در تیم داوری جشنواره یاس به نمایش خانگی گفت: بنده از اولین دوره این جشنواره در آن حضور داشتم و داور بخش سینمای ایران آن بودم. از جلسات اولی هم که این جشنواره برگزار شد با آن همراهی کردم چون فکر میکنم بخشی از موجودیت سینمای ایران متکی است بر نمایش خانگی و صنعت تولید فیلمهای ویدیویی بخصوص با تحولات تکنولوژیکی که اتفاق افتاد و خیلی از فیلمها به روش دیجیتال ساخته شد، تولید فیلم ویدیویی می تواند زمینه ای مناسب برای کسب تجربه باشد جهت ورود به سینما. از این حیث این جشنواره میتواند کمک کند به بخشی از تولیدات فیلمهای ویدیویی و تلویزیونی تا در قالب یک مسابقه دیده شده و امتیازات و استعدادهایی که در این زمینه وجود دارد شناسایی شود زیرا در جشنواره های دیگر علی الخصوص جشنواره فجر که به صنعت سینمای ایران تعلق دارد، به دلیل کثرت آثار سینمایی، آثار ویدیویی مورد توجه قرار نمی گیرد.

علی معلم افزود: این جشنواره میتواند کمپینی باشد برای بخشی از فعالیتهای سینمایی که در قالب دیجیتال ساخته شده و اساسا در کانسپت و مفهوم فیلم، شاید به آن معنا قرار نگیرد ولی قابلیتهایی را میشود در آنها کشف کرد و شاید در نهایت اسباب تسهیل دیده شدن‌شان فراهم شود.

این تهیه کننده سینما با اشاره به لزوم تعامل جشنواره یاس با فعالان شبکه خانگی اظهار داشت: طبعا چون موضوع این جشنواره در حوزه نمایش خانگی بیشتر دیده خواهد شد جای عرضه این آثار در شبکه های نمایش خانگی ، vod ، و اینترنت میتواند باشد و طبیعی است هماهنگ بودن با فعالان این مدیوم طبیعتا کمک بیشتری خواهد کرد به دیده شدن این آثار و ایجاد انگیزه در شرکتها برای پرزنت کردن و عرضه بهتر این محصولات.

از صنعت ساختمان تا صنایع خدماتی درگیر پولهای کثیف‌اند اما عده‌ای سعی دارند پولشویی را مسأله اول سینما و شبکه خانگی کنند

یکی از شائبه های ایجاد شده پیرامون شبکه نمایش خانگی ورود پولهای بی مسئولیت برای تولید در این شبکه است و اخیرا هم شایعاتی مربوط به حضور پولشویان در شبکه خانگی طرح شده بود. معلم پیرامون اینکه آیا این شائبه ها برگزاری جشنواره امسال یاس را دستخوش حاشیه نخواهد کرد به نمایش خانگی گفت: به نظر من این شایعات سوژه های مورد توجه جشنواره نیست. به هرحال بخشی از اقتصاد کشور ما متاسفانه درگیر حاشیه هاست یعنی برخی فعالیتهای بانکی و اقتصادی خیلی سالم نیست و طبیعتا بخشی از فعالیتها در حوزه نمایش خانگی هم شاید متأثر از همین حواشی باشد ولی این مسائل ربطی به فستیوال یاس ندارد و نباید اینها را با هم تداخل داد.

تهیه کننده “گاوخونی” و “آل” ادامه داد: تداخل این مسایل با هم کمکی به این حوزه نخواهد کرد. آن بحث دیگری است برآمده از مشکلات اقتصاد و دلالیسم در ایران که متأسفانه این مشکلات وارد بسیاری از حوزه های دیگر هم شده است؛ از صنعت ساختمان گرفته تا صنایع خدماتی نیز بحث پولهای کثیف وجود دارد. این پولشویی ها و روابط نامناسب مسئله اول سینما و شبکه نمایش خانگی نیست ولی عده ای سعی دارند این موضوع را به مسئله اصلی این مدیومها بدل کنند.

ناکارآمدی دستگاههای اطلاعاتی در کنترل فضای مجازی، سرمایه گذاری در شبکه خانگی را پرریسک کرده!

علی معلم در پاسخ به این پرسش که چقدر احتمال دارد خودش هم وارد فاز تولید برای شبکه خانگی شود اظهار داشت: چندین بار صحبتهایی در این زمینه با من شد ولی به دلیل اینکه ساز و کارهای موجود در این عرصه به نظر من مقداری دچار شک و تردید است، به لحاظ سرمایه‌گذاری ما هنوز مکانیزم مناسب را در ایران برای اینکه مردم بتوانند بصورت حلال فیلم ببینند به دست نیاوردیم. متاسفانه  قاچاق و دزدی آثار در این بخش به دلیل ناکارآمدی شرکتها و دستگاه های اطلاعاتی ما در کنترل فصای مجازی و دانلودها و کپی های غیرقانونی در شهرستانها، عملا سرمایه گذاری در این حوزه را خیلی پر ریسک و پرخطر میکند.

وی افزود: ما باید به ساختاری مثل ساختارهایی که در غرب هست برسیم بخصوص راه اندازی سامانه های ویدیوی درخواستی مثل نتفلیکس و از این قبیل که مردم بتوانند از این سامانه ها استفاده کنند و با بهای کمتری فیلم ببینند. در جوامع غربی این تبدیل به یک فرهنگ شده است که با  صرف بهای محصول، فیلم ببینند اما در ایران مشکلات فرهنگی سبب ساز آن شده است که متاسفانه تهیه کنندگان آثار نمایش خانگی خیلی سخت میتوانند به حجم سرمایه گذاری واقعی که کرده اند برسند به دلیل اینکه بخش عمده ای از مخاطبان معمولا پولی برای استفاده از این آثار پرداخت نمیکنند. بعنوان نمونه اگر سریال “شهرزاد” را که موفق ترین اثر در شبکه نمایش خانگی است در نظر بگیریم تیراژ قانونی آن یک میلیون بوده و بصورت قانونی دیده شده اما از آن طرف چهار تا پنج میلیون کپی غیرقانونی داشته بخصوص در خارج از کشور! متاسفانه ما در خارج از کشور شرکتهایی نداریم که بتوانند فیلمها را به شکل جهانی عرضه کنند و این امر به خاطر مناسبات بانکی نامناسبی است که به لحاظ تحریم ها داشتیم.

معلم ادامه داد: ما در خارج از ایران نزدیک به پنج میلیون ایرانی مهاجر داریم که اگر هرکدام از اینها حداقل یک دلار برای فیلم پرداخت کنند با قیمت دلار امروز رقم چشمگیری میشود. متاسفانه به دلیل عدم ارتباط با جهان به لحاظ بانکی خیلیها نمیتوانند این آثار را قانونی خریداری کنند. متاسفانه فرهنگ سازی مناسبی برای مخاطب داخلی هم در این زمینه نشده است. همین دلایل باعث شده که تعداد مخاطبینی که با صرف بهای قانونی محصولات نمایش خانگی را می بینند کاهش پیدا کند در نتیجه ریسک سرمایه گذاری در این حوزه افزایش می یابد.

چرا نتوانستم “ملانصرالدین” را در شبکه خانگی عرضه کنم؟

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: بنده خودم فیلم انیمیشنی تولید کردم بنام “ماجراهای ملانصرالدین “که هنوز موفق نشدیم آن را در شبکه خانگی عرضه کنیم در حالی که این کار باید خیلی طبیعی و راحت صورت بگیرد. شرایط نامناسب و نبود شرکتهای بزرگ و معتبر که بتوانند آثار را عرضه کنند و بصورت حلال به دست مردم برسانند و از این راه سرمایه کسب کنند و درواقع نتوانند یک مناسبات سالم برقرار کنند باعث میشود بسیاری از تهیه کنندگان روی خوش به این مدیوم نشان ندهند.

معلم افزود: وقتی میگوییم کسب سرمایه منظورمان مناسبات سالم اقتصادیست. مثل اینکه وقتی یک جنس را تولید میکنیم آن را به شکل سلامت به دست مردم برسانید و قابلیت یک سرمایه گذاری مجدد را فراهم کنید. به نظر من این امکان هنوز در شبکه خانگی فراهم نشده است. ریسک بالای این کار و طبیعتا کاهش کیفیت کار به دلیل ریسک بالا را به همراه دارد و این موضوع را ما در سینما مشاهده میکنیم چون ما به دلیل اینکه نمیتوانیم ریسک بکنیم و در سرمایه گذاری سینما ریسک خیلی خطرناک است کیفیت فیلمهایمان دچار کاهش شده و یعنی فیلمهای ما عمدتا فیلمهایی محدود و خانگی هستند و سرمایه گذاری بر روی کارهایی که کیفیت بالایی دارند عملا غیر ممکن است.

در بخش خصوصی به سلامت کارکردن مشکل است

سردبیر و مدیرمسئول “دنیای تصویر” تأکید کرد: برای ساخت یک فیلم مناسب صنعتی که قابلیت عرضه جهانی داشته باشد حداقل به یک میلیون دلار برای سرمایه گذاری نیاز داریم که با قیمت امروز چیزی در حدود سه میلیارد و ششصد میلیون تومان میشود، ولی میبینیم فیلمهای ما عمدتا با یک میلیارد تومان ساخته میشود و این مبلغ برای ساخت یک فیلم استاندارد غیر ممکن است و این امر استانداردها را از بین میبرد و به همین دلیل در بخش خصوصی به سلامت کارکردن مشکل خواهد بود.




چرا جشنواره‌های بودجه‌خوار دست از سر سینما برنمی‌دارند؟

سینماروزان/جواد محرمی: بخش قابل‌توجهي از بودجه سازمان‌ها و نهادهاي مهم فرهنگي كشور كه مصداق بيت‌المال مي‌باشد، هر ساله به برگزاري جشنواره‌هاي مختلف فرهنگي و هنري اختصاص پيدا مي‌کند و تب جشنواره‌زد‌گي به عنوان پديده‌اي شيک و دهان پرکن رو به افزايش است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” در همه جاي دنيا براي برگزاري جشنواره‌ها اهداف و كاركرد مشخصي در نظر گرفته مي‌شود و به‌طور دائم هست‌ها و بايدها مورد بررسي قرار مي‌گيرد، چراکه برخلاف ايران، صرف برگزاري جشنواره هدف نيست و دستاوردها و استراتژي‌هاي آينده‌نگر اهميت اصلي را دارد، اما در ايران هر ساله تعداد انبوهي جشنواره فيلم و ساير هنرها برگزار مي‌شود که ظاهراً نفس برگزاري آنها و هدر دادن پول بيت‌المال اصلي‌ترين انگيزه برگزارکنندگان را شامل مي‌شود. همين رويکرد غيراستراتژيک باعث شده جشنواره‌ها در ايران صرفاً کارکرد دورهمي‌هاي عده‌اي از خودماني‌ها را داشته باشد و مردم در لابه‌لاي هزينه‌ها و ريخت و پاش‌هاي ميلياردي حتي نقش حاشيه‌اي هم نداشته باشند.

مهم نيست حالا اين جشنواره‌ها در چه دولتي برگزار مي‌شود، چه در دولت منتسب به اصولگرايان باشد، چه اصلاحاتي‌ها و چه معتدلين، هميشه جشنواره‌اي هست و هميشه عده‌اي هستند كه اين جشنواره‌ها را برگزار كنند ولي چيزي كه در اين بين وجود ندارد، مردم است و سهم مردم از اين جشنواره‌ها.

عموم جشنواره‌هايي كه در كشور برگزار مي‌شود(مشخصاً اينجا در حوزه فيلم و سينما) تعداد مخاطبان و مردمي كه در جريان برگزاري آن هستند و اين رويداد را پيگيري مي‌كنند يك جمع بسيار محدود هستند كه عمده آنها هم از خود برگزاركنندگان مي‌باشند. جدا از جشنواره فيلم فجر كه اساساً يك جشنواره ملي و مردمي است، جشنواره فيلم‌هاي مستند(سينماحقيقت) كه هم‌اكنون در حال برگزاري است، جشنواره فيلم كوتاه تهران، جشنواره فيلم مقاومت و جشنواره انيميشن و جشنواره كودك(آن هم در سال‌هاي دور) تنها جشنواره‌هايي هستند كه جداي از اينكه مخاطبان خود را دارند اثرگذاري و اثربخشي خود را در طول اين سال‌ها نشان داده‌اند و مابقي جشنواره‌ها همه كپي هستند از يكديگر با فيلم‌هاي تكراري، هيئت انتخاب و داوران تكراري، فيلمسازان تكراري، جوايز تكراري و در نهايت جشنواره‌هاي تكراري. تبليغات دهان پرکن حول و حوش جشنواره‌هاي بي‌محتوا و بي‌هدف به قدري براي برخي مسئولان اصالت دارد که شهر‌ها و شهرستان‌هايي که بعضاً ميزباني جشنواره‌ها را برعهده مي‌گيرند و براي آن سر و دست هم مي‌شکنند، کوچک‌ترين تأثيري در فرآيند اصلي جشنواره‌ها ندارند و تنها امور اجرايي و تدارکاتي به آنها سپرده مي‌شود.

رامسر يک هفته محفل تهران‌نشين‌هاست
روز گذشته نشست خبري جشنواره فيلم ياس برگزار شد و دبير آن ابعادي از برگزاري آن را تشريح کرد؛ جشنواره‌اي که به بررسي فيلم‌هايي مي‌پردازد که در حوزه نمايش خانگي توليد و توزيع مي‌شوند و در آن فيلم‌هاي تلويزيوني روي پرده سينما نمايش داده مي‌شود! فيلم‌هايي که اصولاً براي پخش از تلويزيون و شبكه نمايش خانگي ساخته مي‌شود.

بخش عمده محصولات نمايش خانگي را هم سريال‌هايي تشکيل مي‌دهد که اصولاً نمايش عمومي آن بي‌معني است. شهر توريستي رامسر ميزبان اين جشنواره است و مکان برگزاري آن سبب مي‌شود برگزارکنندگان براي کشاندن هنرمندان و رسانه‌ها به محل برگزاري مشکل کمتري داشته باشند، اما کساني که در سال‌هاي گذشته همزمان با برگزاري جشنواره فيلم ياس سري به شهر رامسر زده‌اند به وضوح اين نکته را لمس کرده‌اند که مردم خطه شمال و حتي اهالي رامسر کمترين حضور و مشارکتي در اين جشنواره ندارند و در واقع اين جشنواره محفل تهران‌نشينان است و تنها بخشي از هزينه‌هاي برگزاري اين جشنواره از جيب مردم فقير خطه شمال پرداخت مي‌شود بدون اينکه بخش اعظمي از اين مردم حتي از برگزاري آن خبر داشته باشند. در جريان برگزاري جشنواره احتمالاً تني چند از مسئولان بلندپايه شهري حضور دارند و اگر از آنها درباره ماهيت جشنواره ياس سؤال کنيد، اطلاع چنداني از کم و کيف ماجرا ندارند و احتمالاً در دل قند آب مي‌کنند که نام شهرشان براي چند روز در بخش‌هاي فرعي خبري آورده مي‌شود.

ناني که براي برگزارکنندگان گرم مي‌شود
عده‌اي هم در رسانه‌ها متأسفانه نقش کارچاق‌کن جشنواره‌ها را برعهده گرفته‌اند و براي اعتباربخشي رسانه‌اي صفحات روزنامه‌هاي خود را به ابعاد مختلفي از آن اختصاص مي‌دهند و همين ضريب دادن‌هاي کاذب رسانه‌اي بخشي از جار و جنجال مورد نياز برگزارکنندگان را فراهم مي‌کند. مردم هم در حاشيه اين شوي چند روزه تبليغاتي از دور نظاره‌گر بيلبوردهايي هستند که در خيابان‌ها نصب شده و احتمالاً از اصل ماجرا بي‌خبرند، اينکه اگر اين جشنواره‌ها براي آنها آب ندارد براي برگزارکنندگان حتماً نان دارد.

از اين دست جشنواره‌ها که بودجه جاري کشور را مي‌بلعند کم نيستند و اشتهاي زيادي براي بالا رفتن تعداد آنها از سوي نهادها و ارگان‌هاي مختلف وجود دارد و حتي آن دسته از جشنواره‌هايي که ادعا مي‌کنند به شکل دولتي برگزار نمي‌شوند هم به شکلي غيرمستقيم بخش عمده هزينه‌هاي خود را از طريق بخش دولتي جذب مي‌کنند و در واقع در حال حيف و ميل بيت‌المال هستند.

تيم‌هاي مشترک با پشتيباني رسانه‌هاي مشترک
نکته ديگر درباره برگزاري جشنواره‌هاي مختلف فيلم اين است که عده‌اي افراد ثابت به طور چرخشي مديريت اجرايي، هنري و رسانه‌اي اين جشنواره‌ها را برعهده دارند و اين مديريت را دست به دست مي‌کنند، گويي که توانمندي ديگري در سطح کشور براي سپردن اموري از اين دست وجود ندارد. هيئت داوران جشنواره‌هاي فيلم نيز همواره اسامي مشخصي هستند که در طول سال از سهميه جشنواره‌هاي پرتعداد بي‌نصيب نمي‌مانند. در واقع جشنواره‌ها سفره‌اي چرب با هزينه‌هاي ميلياردي براي فربه کردن جيب عده‌اي خاص است که برگزار نشدن آنها هيچ خللي به زندگي روزمره مردم وارد نمي‌کند و برخلاف تبليغات، مردم بهره‌اي از اين سفره ندارند.

جشنواره‌هايي که بدون راهبرد برگزار مي‌شود
اصولاً فلسفه وجودي جشنواره‌هاي معتبر فيلم در جهان مانند کن، ونيز و برلين جهت دهي به سينماست، اما جشنواره‌هاي ايراني به‌رغم ثبت اهداف و انگيزه‌هاي پرطمطراقي که براي آنها ذکر شده است، اما در عمل يک دورهمي دوستانه با حضور تعدادي از افراد مشخص است که خروجي دندان‌گيري ندارد، هرچند مديران آن توان ارائه بيلان‌هاي طولاني به عنوان دستاورد جهت عرضه به مديران بالادستي و رسانه‌هاي حامي را دارند.

جشنواره فيلم پروين اعتصامي نيز جزو ليست رويدادهاي به اصطلاح هنري سال است که اخيراً فراخوان داده و در بهمن‌ماه برگزار مي‌شود؛ جشنواره‌اي که نگاهي کاملاً جنسيتي به سينما دارد و معلوم نيست دستاورد برگزاري آن دقيقاً قرار است چه چيزي باشد. اين جشنواره در بخش مسابقه فيلم کوتاه خود بخشي دارد با عنوان «زنان فيلمساز با موضوع آزاد و مردان فيلمساز با موضوع زن.» واقعيت اين است که کمتر زني را در جامعه ايران مي‌توان يافت که از برگزاري چنين جشنواره‌اي با موضوع زنان اطلاع داشته باشد و اين مسئله نشان مي‌دهد که برگزاري اين جشنواره با نگاه ملي انجام نمي‌شود و حلقه‌اي از افراد ذي‌نفع و ذي‌نفوذ وجود دارند که طي سال بايد بودجه‌هاي ميلياردي بين آنها پخش شود و البته اين هزينه‌ها همواره با نام مردم انجام مي‌شود.

براساس آمار طي سال در ايران حدود 50 جشنواره ريز و درشت فيلم برگزار مي‌شود که به‌طور ميانگين هفته‌اي يک جشنواره در سال است، جشنواره فيلم سلامت، جشنواره فيلم وحدت، جشنواره فيلم سبز، جشنواره فيلم رشد، جشنواره فيلم تهران، جشنواره رويش، جشنواره فيلم 100، جشنواره فيلم حسنات و اينها فقط بخشي از اسامي جشنواره‌هایي است كه در طول سال برگزار مي‌شود.  قطعاً اگر اين همه هزينه را كه براي برگزاري اين جشنواره‌ها مي‌شود، مي‌شد صرف توليد در همان موضوع كرد قطعاً دستاورد و اثر بخشي بهتري هم براي سينما و هم براي مردم داشت.  موضوعي بودن جشنواره‌ها در ايران خود يکي از آفت‌هاي اصلي به شمار مي‌رود. در تمام دنيا اهداف جشنواره‌ها پنهاني و در زير لايه‌هاي ظاهري دنبال مي‌شود، اما در ايران هنوز اين عقلانيت شکل نگرفته که به شکل غيرمستقيم سينماگران را به سوي موضوعات رهنمون کنند. برگزاري جشنواره در ايران نيز مانند بسياري از پديده‌هاي ديگري که سوغات و دستاورد تمدن غرب است هنوز در ظواهر گرفتار است و از عمق لازم برخوردار نيست؛ جشنوار‌ه‌هایي كه اين روزها عين قارچ سمي روز به روز در حال رشد هستند و فعلاً كسي نيست كه آنها را از ريشه بكند.




رونمايى از “شهر هزار رنگ” در رامسر+عکس

سینماروزان: سيد مازيار هاشمى تهيه كننده فيلم “شهر هزار رنگ” با اشاره به پايان تدوين و مراحل فني فيلم “شهر هزار رنگ” گفت: اين فيلم با حضور بازيگران مطرح سينما همچون ثريا قاسمى، حديث ميرامينى، كاوه خداشناس، مهران رجبى ، سعيد پيردوست و عليرضا اوسيوند و با كارگردانى جوادمزدآبادى و با حضور در بيش از ٣٠ لوكيشن در تهران و اطراف آن تهيه و توليد شده است.

به گزارش سینماروزان وي افزود: اين فيلم در چهارمين جشنواره بين المللي فيلم ياس در رامسر از ٢٣ تا ٢٦ آذر ماه اكران مي شود.

سيد مازيار هاشمى جشنواره ياس را يكى از مهمترين رويداد هاى مهم فرهنگي عنوان كرد و ابراز اميدواري كرد تا در آينده از اين جشنواره حمايت هاى بيشترى صورت پذيرد. چرا كه در وضعيت كنونى كه خطر ورشكستگي و عدم نمايش درست، فيلم هاى ويديويي را تهديد مى كند چنين جشنواره اى مي تواند تهيه كننده را اميدوار كند تا اثرى فرهنگى و به دور از لودگي و سطحي نگرى تهيه و توليد نمايد.

مهدى صفى يارى ديگر تهيه كننده اين فيلم گفت: فيلمنامه اين فيلم به قلم وحيد حسن زاده نوشته شده است و قصه اين فيلم ماجراي روحانی جوانی به نام کمیل فاضل است كه به خاطر همسرش از استان یزد برای زندگي به کلان شهر تهران مي آيد تا اينكه براي امامتي كه نزد كميل فاضل سپرده شده اتفاقي رخ مي دهد.

شهر هزاررنگ
شهر هزاررنگ

وى افزود: فراتر از يك فيلم ويديويي براي اين فيلم وقت و هزينه شده است، از آنجاييكه متاسفانه برخي در تلاشند تا با كمترين وقت و هزينه فيلمي صرفاً سرگرم كننده و در جهت درآمدزايي توليد كنند ما تلاش كرديم بيشترين وقت و هزينه ممكن را براى اثر بكار گيريم.

عوامل فیلم عبارتند از: تهیه کننده سید مازیار هاشمی – مهدی صفیاری، نویسنده وحید حسن زاده، کارگردان جواد مزدآبادی ، تصویربردار حمید شکوهی، صدابردار محمد جواد یمقی، دستیار یک کارگردان و برنامه ریز مهدی برگ نیل، طراح گریم بابک شعاعی، طراح صحنه و لباس ایرج ملکی ، دستیار تهیه محمد ابراهیم عزیزی، مدیرتولید اسماعیل کردی، مدیر تدارکات محمودرضا الوندی،تدوین وحید بیطرفان، دستیاران کارگردان حسین صفریان و حامد سمرقندی، منشی صحنه شیما باقری، عکاس امیر اصغرزاده، تصویربردار پشت صحنه کیانوش نعیمی، هماهنگی تولید سهيل نظرى.

شهر هزاررنگ
شهر هزاررنگ