1

به‌دنبال توقیف این کمدی پرفروش توسط مدیرعامل قالیبافی تصویرشهر⇐عوامل «دشمن زن» در برابر سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تحصن خواهند کرد

سینماروزان: حسین فرح‌بخش از معدود تهیه‌کنندگان بخش خصوصی سینمای ایران که این روزها فیلم «دشمن زن» را روی پرده سینماها دارد، از اجحاف موسسه تصویر شهر شهرداری تهران در حق این فیلم و البته شهروندان تهرانی برخی مناطق خبر داد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «ستاره سینما» براساس گفته فرحبخش کمدی «دشمن زن» که پرفروشترین فیلم اکران عیدفطر است، در هیچ‌یک از پردیس‌های سینمایی شهرداری تهران روی پرده نرفته است و از سینماهای مهمی همچون پردیس گالری ملت، پردیس رازی، راگا، تماشا و … محروم است و البته شهروندان مناطقی هم که این پردیس‌ها با عوارض شهرداری از آنها بنا شده‌اند، برای تماشای این فیلم مجبور به افزودن به بار ترافیکی شهر و سفر درون شهری به سایر مناطق هستند.

این روند سبب ساز آن شده است که عوامل فیلم سینمایی «دشمن زن» تصمیم گیرند در روزهای آینده در اعتراض به عملکرد مدیرعامل به‌جامانده از دوران قالیباف تصویرشهر در برابر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران تحصن کنند!

سال گذشته نیز فیلم «خالتور» دیگر تولید موسسه پویافیلم به مدیریت حسین فرح‌بخش و عبدالله علیخانی با ممانعت علی احمدی مدیر موسسه تصویر شهر که مدیریت سینماهای شهرداری تهران را بر عهده دارد، راهی به پرده سینماهای این نهاد شهری و خدماتی مردم تهران پیدا نکرد.

اما قانون چه می‌گوید؟ طبق قوانین موجود، هر فیلمی که موفق به اخذ پروانه نمایش از سازمان سینمایی وزارت ارشاد می‌شود، قابل نمایش در سینماهای کشور است و هیچ مقامی به غیر از مقام قضایی و یا شخص وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی آن هم در شرایط خاص و اضطراری حق جلوگیری از نمایش آن را ندارد و در صورت جلوگیری از نمایش فیلم مجوزدار، می‌بایست نسبت به جبران ضرر و زیان وارد و پرداخت خسارت اقدام لازم صورت پذیرد.

مردم تهران در انتخابات سال ۹۶ به تمام لیست اصلاح‌طلبان شورای شهر تهران رای دادند تا بلکه با تغییر مدیریت شهری، شاهد پایان اقدامات غیرقانونی و فراقانونی و رانتخواری و حیف و میل بودجه و عوارض شهر باشند اما در عمل می‌بینیم که همچنان بعد از یک سال و اندی از این انتخابات، در موسسه تصویرشهر بر روال سابق می چرخد و با سرمایه فرهنگی فیلمسازان بر اساس خوداجتهادی و تسویه‌حساب شخصی بازی می‌کند و البته مردم مناطقی از تهران را هم برای تماشای فیلم مورد علاقه خود در پردیس‌هایی که از عوارض پرداختی آنها ساخته شده است محروم می‌کند و مشخص نیست شهردار تهران و اعضای اصلاح‌طلب شورای شهر با آن همه تَکرار و البته وعده و شعار، چرا نسبت به این حکومت ملوک‌الطوایفی بی‌تفاوت هستند و کار را به جایی کشانده‌اند که برخی هنرمندان در اعتراض قرار است در برابر سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران تحصن کنند.

اقدامات علی احمدی، مدیر موسسه تصویر شهر علاوه بر اینکه در تضاد با مدعای سعید اوحدی رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران مبنی بر احترام به مجوزهای صادره سازمان سینمایی وزارت ارشاد و رعایت قانون است، از طرف دیگر این سوال را ایجاد می‌کند که آیا پردیس‌های سینمایی شهرداری بیت‌المال است یا ارثیه پدری و بخش خصوصی این مدیر شهری که محصولات مجاز هم اجازه نمایش در آنها را پیدا نمی کنند؟




انتقاد یک رسانه مستقل از انفعال مدیران شهری در ماجرای توقیف «خالتور»⇐آقای شهردار! رأی مردم فقط زمان انتخابات مهم است؟/ آقای رییس شورا! آیا این بود میراث پدر مرحوم‌تان؟/ آقای حبیب‌زاده! نظرتان درباره خودسری این مدیر چیست؟

سینماروزان: توقیف کمدی «خالتور» که با پروانه ساخت و نمایش ارشاد تولید شده و روی پرده رفته توسط شهرداری ادامه دارد و از نمایش فیلم در پردیسهای شهرداری ممانعت به عمل آمده است.

به گزارش سینماروزان فروش «خالتور» که در یکی از شلوغترین بازه های اکران روی پرده رفته از ابتدای اکران خوب بوده و فیلم در آستانه فروش 6میلیارد است اما اقبال مخاطبان هم موجب نشده مدیران شهری در ایجاد شرایط اکران برای فیلم تجدیدنظر کنند.

رسانه مستقل «سینمامخاطب» در گزارشی با اشاره به ماجرای توقیف فیلم توسط شهرداری به طرح پرسش از اعضای شورای شهر و شهردار پرداخته که درباره توقیف این فیلم توسط یک مدیر به جامانده از روزگار شهردار سابق واکنشی نشان نمی دهند.

متن گزارش «سینمامخاطب» را بخوانید:

علیرغم فروش بالای «خالتور» توقیف این کمدی در پردیسهای شهری ادامه دارد و هیچ پاسخ مستدل هم بر این توقیف ارائه نشده است. عامل اصلی توقیف «خالتور» مدیر قالیبافی تصویرشهر است که بدون دلیل منطقی نمایش این کمدی پرفروش را در سینماهای 11گانه شهرداری ممنوع اعلام کرده است.

توقیف «خالتور» اگرچه سبب ساز عدم تماشای فیلم نیست و موجب شده مخاطبان جنوب شهر برای تماشای آن مجبور شوند به سینماهای مرکز شهر بیایند ولی حداقل انتظار از محمدعلی نجفی شهردار تازه تهران حل مشکل توقیف غیرقانونی فیلم بود. نجفی از ابتدای فعالیتش در شهرداری بر لزوم احترام به اهالی فرهنگ و هنر تاکید کرده اما در عرصه عمل و بعد از گذشت بیش از یک ماه از توقیف غیرقانونی «خالتور» کمترین واکنشی از سوی شهردار نمی‌بینیم.

چرا شهرداری که خروجی لیست امیدی است که در هنگامه انتخابات مدام بر تغییر رویه‌های نامناسب در ارگانهای زیرمجموعه شهرداری تاکید میکرد و به همین طریق رأی آورد، این چنین منفعلانه نظاره گر توقیف «خالتور» است؟

افشین حبیب‌زاده بازوی نظارتی شورای شهر که در هفته های اخیر تلاش فراوانی کرده برای تحقیق در کارنامه برخی سینماگران مطبوع(!) شهردار سابق، از جمله اعضای شورای شهر است که با دقت خودسریهای مدیران شهری را زیرنظر دارد. آیا حبیب‌زاده درباره خودسری تصویرشهر هم اعلام موضع ضربتی را در دستور کار قرار خواهد داد؟

نظر محسن هاشمی آقازاده علی‌اکبر هاشمی‌رفسنجانی رییس شورای شهر درباره رفتارهای کینه‌افزایانه یک مدیر فرهنگی به‌جامانده از دوران قبل در شهرداری چیست؟ آیا آقازاده هاشمی حواسشان هست که پدرشان تا آخرین لحظات حیات هم به فکر حل مشکل آثاری مشکل‌دار مانند «رستاخیز» بود؟! اگر ایشان از رویه پدر آگاه است چرا کمترین حرکتی برای حل مشکل توقیف غیرقانونی «خالتور» انجام نداده؟؟




معاون نظارت شورای شهر افشا کرد⇐ ۹۵۰ میلیون کمک شهرداری در فیلم ۳ارگانی «ماجرای نیمروز» معادل ۲۵درصد بوده!⇔نتیجه اول: بودجه تولید این فیلم ۳ارگانی نزدیک به ۳میلیارد و ۸۰۰ میلیون بوده!/نتیجه دوم: با احتساب رقم فروش، پروژه بیش از ۲میلیارد ضرر داده!⇔پرسش اول: چقدر از ۲میلیارد و ۸۵۰ میلیون باقیمانده را حوزه داده و چقدرش را فارابی؟/ پرسش دوم: این ۳میلیارد و ۸۰۰ میلیون دقیقا صرف چه شده؟ استخدام بازیگران اغلب تلویزیونی؟ لرزندان مدام دوربین سوپر۱۶؟ سرو ساندویچ با نان بولکی؟ یا …؟

سینماروزان: همین چند روز قبل بود که افشین حبیب زاده معاون نظارت شورای شهر تهران از کمک 950 میلیونی شهرداری برای تولید فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» خبر داد؛ فیلمی که به غیر از شهرداری، حوزه هنری و فارابی هم حامی تولید آن بودند.

به گزارش سینماروزان به تازگی حبیب زاده در صفحه اجتماعی خود از سهم تصویرشهر وابسته به شهرداری در «ماجرای نیمروز» چنین گفته است: با تهیه‌کننده، قرارداد مشارکت در ساخت فیلم «ماجرای نیمروز» را مرور کردیم. سهم موسسه تصویرشهر 25 درصد بود که طبق قرارداد سهم این موسسه وابسته به شهرداری پرداخت شده است.

افشای حضور 25درصدی تصویرشهر کنار حمایت 950 میلیونی شهرداری از «ماجرای نیمروز» که قرار گیرد، معنایی ندارد جز آن که 25 درصد بودجه تولید این فیلم 3ارگانی برابر با 950 میلیون بوده است!!! بر این اساس با یک ضرب و تقسیم ساده مشخص میگردد که بودجه کل فیلم نزدیک به 3 میلیارد و 800 میلیون بوده است و با کسر رقم حمایت مالی شهرداری میماند 2 میلیارد و 850 میلیون!

با توجه به اینکه «ماجرای نیمروز» به جز شهرداری از حمایت فارابی و حوزه هنری هم برخوردار بوده حالا پرسش اینجاست که چقدر از این 2 میلیارد و 850 میلیون را فارابی تأمین کرده و چقدر را حوزه؟

از آن گذشته این پرسش هم پیش رو است که بودجه 3 میلیارد و 800 میلیونی و مشارکت 3ارگان مختلف در تولید «ماجرای نیمروز» دقیقا صرف کدام بخش از تولید شده؟ فیلم نه طراحی دکور ویژه ای دارد و نه تیم تولید گرانقیمتی؟ بازیگران کار هم که اغلب تلویزیونی هستند؛ سی.جی.آی ویژه‌ای هم که در فیلم نمی‌بینیم! بودجه میلیاردی صرف چه شده؟ صرف لرزندان مدام دوربین سوپر16 برای عدم آشکاری گافهای طراحی صحنه یا صرف چندباره ساندویچ با نان بولکی توسط زن و مردی که بنا بوده مایه های عاشقانه فیلم را بسازند؟

بماند که با رقم فروش حدود 4.5 میلیاردی فیلم و اینکه از این رقم فقط حدودا 30 درصد که میشود 1 میلیارد و 350 میلیون سهم تهیه کننده است فقط یک نتیجه حاصل میشود و آن هم اینکه پروژه نزدیک به 2 میلیارد و 450 میلیون ضرر داده است!!!




واکنش صریح جامعه صنفی تهیه‌کنندگان به اقدامات خودسرانه یکی از مدیران شهرداری در توقیف «خالتور»⇐با چه حقی سالنهای نمایش عمومی را از اکران یک فیلم پرمخاطب بازداشته اید؟/مردم به لیست امید رای ندادند که شاهد آزار و اذیت خودشان و اهالی هنر باشند!/محمدعلی نجفی بهتر میداند که رواج دکان ریا و حضور کارگزاران بی لیاقت، آفت بزرگ امروز است/آیا تغییر شورا فقط نامها را تغییر داده و در بر همان پاشنه خودسری میگردد؟

سینماروزان: ممنوعیت نمایش فیلم پرمخاطب “خالتور” در بیشتر از ده سینمای شهرداری و واکنشهای تند حسین فرحبخش تهیه کننده فیلم و علی قائم مقامی از اعضای متفاوت هیات مدیره خانه سینما با بیانیه ای صریح از سوی جامعه صنفی تهیه کنندگان دنبال شد.

متن بیانیه جامعه صنفی تهیه کنندگان را بخوانید:

پیش از راهیابی لیست امید به شورای شهر و انتخاب دکتر محمدعلی نجفی به عنوان شهردار تهران، نامهربانی‌های زیادی از سوی برخی مسئولین شورا و شهرداری نسبت به سینما صورت گرفت که تبلور آن در ممانعت از نمایش فیلم‌های دارای مجوز در پردیس‌های شهرداری بود.

بخش عمده‌ای از سینماگران به دلیل اعتراض به آن وضع و میل به تغییر شرایط پای صندوق‌های رأی رفتند و مردم را تشویق کردند به لیستی رای دهند تا امید به سینمای ایران و کلان‌شهر تهران بازگردد، متاسفانه «تَکْرارِ» آن رفتارهای ناپسند دیروز توسط بعضی مدیران امروز جای تأمل دارد!

گویا شمارش تجمیع آراء در صندوق‌ها تنها نام‌ها را تغییر داد و تا امروز مرام شورا و شهرداری تغییر نکرده است چرا که در بر همان پاشنه‌ی جبر و خودسری همان بعضی‌ها می‌چرخد و همچون گذشته قربانی می‌گیرد.

تازه‌ترین زخم خورده‌ی این قانون‌شکنی‌، فیلم کم‌هزینه و کم‌ادعای «خالتور» است که بدون سالن‌های سینمایی متعلق به شهرداری موفق شده از رقبای پرخرج و پرسروصدایش پیشی بگیرد و پرفروش‌ترین فیلم این روزهای سینمای ایران شود.

درست در زمانی که سینماهای تحت مالکیت نهادهای مختلف درحال نمایش این فیلم هستند، دستور عدم نمایش این فیلم (و تعدادی فیلم دیگر) در پردیس‌های شهرداری صادر شده است.

طبق شنیده‌ها، صادرکننده‌ی این دستور، همان است که در دوران شهردار پیشین به سرعت پله‌های ترقی را طی نموده و پیش از این به خاطر ضعف مدیریتی از سوی تهیه کننده‌ی فیلم مذکور مورد انتقاد به حق قرار گرفته است‌. در جامعه‌ای که عالمان دینی‌اش مدام بر این فرمایش رسول خدا (ص) که «لن تقدس امة لا يوخذ للضعيف فيها حقه من القوي غير متتعتع» تأکید دارند، تهیه‌کننده‌ای کارکشته و باسابقه به خاطر انتقاد دلسوزانه از یک مدیر این‌چنین مورد ظلم قرار گرفته و فیلمش از سالن‌های سینمای متعلق به شهرداری محروم مانده است.

مگر میشود با حب و بغض به مردم خدمت‌رسانی کرد‌؟ آقای مدیر! با چه مجوزی میتوانید سالن‌هایی که متعلق به عموم مردم است را از حق نمایش فیلم‌های پرمخاطب محروم ساخته و به اقتصاد سینمای ایران لطمه وارد کنید‌؟
آقای مدیر! چگونه میتوانی بگویی تا من هستم نمی‌گذارم فیلم‌های فلان تهیه‌کننده در سینماهای شهرداری اکران شود‌ فقط به دلیل انتقادی به حق از شما در گذشته‌!»

سالن‌های سینمای شهرداری نیز برای تأمین مخارج سالانه، هزینه نگهداری و حقوق پرسنل به اکران چنین فیلم‌هایی نیاز دارند، آیا بالادستی‌های او که با آرای مردم روی کار آمده‌اند حق این را دارند که با مماشات با چنین مدیری به ملت پشت نمایند؟

آیا مردم و سینماگران به لیست امید رأی دادند تا برخوردهای شخصی و سلیقه ای بدتر از گذشته تداوم داشته باشد و موجب آزار و اذیت مردم واهل فرهنگ‌وهنر شود؟ احدی از مسئولین حق ندارد که به خاطر تحمیل سلیقه یا حتی کینه‌توزی، مانع اکران فیلم‌های دارای مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سالن‌های سینما شود.

جامعه صنفی تهیه‌کنندگان تاکنون برای حفظ مصلحت‌هایی صبر پیشه کرده بود اما از این پس دیگر سکوت را جایز نمی‌شمارد و این‌گونه اقدامات – که ضد منافع ملی و اقتصادی کشور هستند – را تقبیح می‌نماید و خواهان برخورد قاطع با عاملان آن است.

کاری که یک مدیر مدعی انجام می‌دهد بدون تردید پایه‌گذاری و شراکت در یک مقابله‌ی فرهنگی‌ست که پیش از سینما بزرگ‌ترین خسران و آسیب‌ها را متوجه شهرداری پایتخت خواهد نمود. خواست ما از شهردار فرهیخته و محترم تهران، رسیدگی به این دادخواهی‌، برخورد قاطع و ریشه‌کن نمودن رفتارهای فراقانونی است.

جناب دکتر محمد‌علی نجفی بهتر می‌دانند زوال اخلاق و رواج دکان ریا و میدان دار شدن کارگزاران بی لیاقت و مال‌اندوز، بر پریشانی اوضاع آفت بزرگ امروز و موجب نابسامانی‌های اجتماعی و عدم اعتماد هر چه بیشتر به منتخبین انتخابات خواهد شد‌.

انتظار می‌رود در سایه تدبیرشان با اقدامی عاجل و به جا در این خصوص قدمی مثبت برداشته شود و حس خوب اعتماد در میان اقشار مختلف مردم خصوص اهل فرهنگ وهنر پر رنگ تر گردد.




سران خانه سینما، حمیّت صنفی را از این عضو هیأت مدیره بیاموزند⇐انتقاد صریح علی قائم‌مقامی از توقیف «خالتور» توسط تصویرشهر

سینماروزان: به غیر از جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران که اغلب سعی می‌کند با اعلام مواضع روشنی که دارد در جهت حمایت از صنف سینما حرکت کند دیگر صنوف تهیه‌کنندگی و البته خانه سینما کمتر توانسته اند همراهی صنفی خود را در بزنگاهها اثبات کنند.

به گزارش سینماروزان در ماههای اخیر بارها داشته‌ایم فیلمهای مجوزدار و دارای قرارداد ثبت شده در شورای صنفی نمایش که با ممنوعیت اکران در سینماهای عمومی متعلق به نهادها و ارگانها مواجه شده اند ولی خانه سینما حداقل برخورد ضربتی نسبت به این رفتارها را نداشته است اما به جایش برخی از سینماگران همچنان باوجدان، این رویه غلط را محکوم کرده اند.

در تازه ترین مورد کمدی-موزیکال «خالتور»آرش معیریان نیز با وجود تقاضاهای بالایی که از سوی مخاطبان برای تماشای آن وجود دارد با ممنوعیت نمایش در پردیسهای شهرداری مواجه شده است.(اینجا را بخوانید)

هرچند تصویرشهر مدعی شده به دلیل نداشتن ظرفیت اکران، «خالتور» نشان نمیدهد(اینجا را بخوانید) اما حسین فرحبخش تهیه کننده فیلم با اشاره به تعداد بیش از ده سالنه پردیسهای شهرداری، عملا سوءمدیریت را دلیل ممانعت از اکران «خالتور» دانسته است.(اینجا را بخوانید)

این رفتار باید موجب واکنش به‌موقع خانه سینما می‌شد که به روال همیشه، نشد اما علی قائم‌مقامی از اعضای هیأت مدیره خانه سینما که خود نیز این روزها درگیر تولید «جشن دلتنگی» است به صراحت از رفتار تصویرشهر گلایه کرده است.

قائم مقامی که جزو معدود رئوس خانه سینماست که اغلب کوشیده مدافع صنف باشد، با اشاره به توقیف «خالتور» توسط شهرداری در کانالش نوشته است: خبر آمده که موسسه تصویرشهر اجازه نمایش برخی فیلمهای مجوزدار را در پردیسهای شهرداری نمی‌دهد. پرسش اینجاست که آیا وظایف نظارتی وزارت ارشاد به تصویرشهر واگذار شده که این ارگان شهری ممیزی دوباره‌ای بر محصولات دارای پروانه ساخت و نمایش قرار میدهد؟؟

قائم‌مقامی ادادامه داده است: به نظر می‌رسد بهتر آن است که تمامی ارگانها و نهادها، مجوزهای قانونی ارشاد را به رسمیت بشناسند تا خدای نکرده شبهه سوءاستفاده شخصی از اموال عمومی شکل نگیرد!




حسین فرحبخش در واکنش به جوابیه تصویرشهر پیرامون توقیف «خالتور» خطاب به مدیرعامل این نهاد بیان داشت⇐امان از دروغ که گذرگاه گناهان دیگر است!/فردی که شهیدمطهری را قبول ندارد نباید در جمهوری اسلامی مسئولیت داشته باشد/طبق قانون، الویت اکران در پردیسهای شهرداری با فیلمهای سرگروه‌دار است؛ پس چرا «خالتور» را توقیف کرده‌اید؟/مگر امکان دارد در بیشتر از ده سالن شهرداری هیچ ظرفیتی برای اکران «خالتور» نباشد؟/به چه حقی پروانه نمایش ارشاد و آیین نامه شورای صنفی نمایش را وتو کرده‌اید؟/مگر پردیسهای شهرداری ملک پدری‌تان است که نمایش فیلمهای پرفروش در آنها را توقیف می‌کنید؟/پردیسهای شهرداری متعلق به عامه مردم است و شما صرفا یک کارمندید نه مالک پردیس!/هر وقت با پول شخصی‌تان سینما زدید هر چه دوست داشتید در آنها نمایش دهید/مخاطبان جنوب شهر مدام تقاضای اکران «خالتور» را دارند اما به قیمت ضرردهی پردیسهایتان، فیلم را اکران نمی‌کنید/قبول کنید که سوءمدیریت تان باعث عدم پویایی و بازدهی مکفی پردیسهای شهرداری شده!/اگر با پویافیلم مشکل شخصی دارید رسما اعلام کنید/انتظار می‌رفت بعد از بازپس گیری سوله «خندوانه» روش کار را عوض کنید اما زهی خیال باطل!/مافوق‌تان هم کلی انتقاد شنید و توجه نکرد و رفت که رفت/شما هم عنقریب خواهی رفت اما ای کاش قبل از رفتن به عدالت روی آوری و خاطره‌ای خوش برای مخاطبان به جای بگذاری!

سینماروزان: توضیحات تصویرشهر در چرایی عدم اکران کمدی «خالتور» در پردیسهای شهرداری(اینجا و اینجا را بخوانید) با واکنش حسین فرحبخش تهیه‌کننده «خالتور» و از شرکای موسسه پویافیلم مواجه شد.

فرحبخش در گفتگویی صریح با به چالش کشیدن بخشهایی از ادعاهای طرح شده در جوابیه تصویرشهر، بی‌عدالتی علی احمدی مدیرعامل این موسسه در عدم توجه به خواسته مخاطبان و به خصوص مخاطبان جنوب شهری برای اکران «خالتور» در پردیسهای شهرداری را به چالش کشیده است.

متن گفته های فرحبخش را بخوانید:

امان از دروغ که گذرگاه گناهان دیگر است! مسلمان دروغ نمی‌‌ گوید. آقای علی احمدی! اگر مسلمانیم، دروغ نگوییم!

اینکه گفته‌اید به خاطر محرم و صفر در پردیسهای شهرداری کمدی اکران نمی‌کنید دروغ است چون الان که از صفر گذشته‌ایم باز هم فیلم «خالتور» را روی پرده نفرستاده‌اید در حالی که در این سالها داشته‌ایم کمدیهایی از دفترهای پخش خاص که در همین موعد هم در پردیس‌های شهرداری اکران شده‌اند.

اینکه گفته‌اید به دلیل محدودیت سالن‌هایتان که مثلا چهار سالن در پردیس ملت است نمی‌توانید فیلمهای بیشتری اکران کنید هم دروغ است چون شما با داشتن 4سالن تا سقف 8 فیلم را میتوانید اکران کنید. بماند که پردیسهای شهرداری در مجموع بیش از ده سالن دارند و این حق «خالتور» که لااقل 3 سالن در این پردیسها داشته باشد.

درباره اینکه گفته‌اید چرا در سینما عصرجدید فقط 5 فیلم روی پرده است قیاس مع الفارق کرده‌اید. سینما عصرجدید فقط 3 سالن دارد و طبق قانون در نهایت میتواند پنج تا شش فیلم اکران کند اما پردیس 4سالنه شهرداری که طبق قانون می‌تواند تا 8 فیلم را اکران کند و الویتش هم با اکران فیلمهای سرگروه‌دار است به راحتی فیلمهای پرمخاطب سرگروه‌دار مانند «خالتور» را کنار می‌گذارد.

بماند که سینما عصرجدید یک سینمای متعلق به بخش خصوصی است و مدیرانش اختیار این را دارند که چینش اکران را تعیین کنند اما شما چه؟ مگر پردیسهای شهرداری ملک پدری تان است؟ پردیسهای عمومی متعلق به عامه مردم است و شما صرفا یک کارمندید و نه مالک و باید شرایط استفاده صحیح از این پردیسها را فراهم آوری و لاغیر!

مگر امکان دارد در بیشتر از ده سالن شهرداری هیچ ظرفیتی برای اکران «خالتور» نباشد؟ چرا «خالتور» را علیرغم داشتن بیش از ده سالن در پردیسهای شهرداری اکران نمی‌کنید؟ جز اینکه مشکل شخصی دارید با موسسه تولیدکننده فیلم که پویافیلم باشد؟؟ اگر این طور است چرا رسما اعلام نمی‌کنید با پویافیلم مشکل دارید؟

آقای احمدی! شما موظفید که طبق آیین نامه شورای اکران،  فیلمهای سرگروه دار را در الویت نمایش قرار دهید که نمی دهید. چرا؟

وجه ناراحت کننده ماجرا می دانید کجاست؟ آنجا که مدیران پردیسهای راگا و تماشا و رازی، طالب اکران فیلمهای پرمخاطب مانند «خالتور»ند ولی چون فیلم محصول پویافیلم است اجازه نمایش آن را نمی دهید؟؟

آقای احمدی! قبول کنید که سوءمدیریت‌تان باعث عدم پویایی و بازدهی مکفی پردیسهای شهرداری شده! نمی‌گویم شما توانایی خاصی ندارید؛ چرا! شما می‌توانید به آنجا که از آن شروع کرده‌اید برگردید و در حوزه کار تدارکات و مداحی کنید؟؟ و در کارتان موفق باشید اما سینماداری کار شما نیست! متأسفانه نه تجربه داری و نه دنبال تعامل سازنده با سینماگران حرفه ای برای کسب تجربه هستید.

آقای احمدی! درباره اینکه گفته اید در محرم و صفر هم نباید فیلم کمدی اکران شود هم رفتار قانونی نمی‌بینیم چون حتی شورای اکران هم فقط درباره حرمت‌گذاری دهه اول محرم سخن گفته است و اینکه شما چگونه مجوز اکران شورای صنفی نمایش را وتو می کنید جای سوال دارد.
به هنگام اکران «آس و پاس» هم به شما گفتم وقتی شورای اکران مجوز نمایش داده و حتی حوزه هنری فیلم را اکران می کند چطور است که شما حاکم شرع شده ای و دستورات قانونی را وتو می کنید؟

یادم می آید در تماسی تلفنی وقتی از آموزه های شهیدمطهری برایتان گفتم حتی درباره این آموزه‌ها هم شک و تردید وارد ساختید و گفتید ایشان را قبول ندارم؟؟! بله! آدمیان آزادند حتی با ظاهرالصلاح‌ترین شمایل(!) آرای عالمی همچون مطهری را هم قبول نداشته باشند اما فردی که مطهری را قبول ندارد نباید در جمهوری اسلامی مسئولیت داشته باشد.

آخر با کدام تحصیلات؟ با کدام تجربه تئوری برای اکران صادر می‌کنید؟ هر که نداند ما می‌دانیم که زمانی امور تدارکات حوزه علمیه چیذر به شما سپرده شده بود و به ناگاه با حضور شهردار سابق، از مدیریت سینما سربرآوردی؟! ایرادی هم ندارد اما حالا که سینمادار شدی حداقل کاری که باید بکنی این است که شرایط اکران عادلانه را فراهم کنی آن هم با مشورت گرفتن از باتجربه‌های این صنف!

ناراحت کننده است که مخاطبان جنوب شهر مدام گلایه می کنند که چرا «خالتور» در مناطقی مانند یافت آباد اکران نمی شود و این اعتراض را به گوش مدیران پردیسهایتان هم رسانده اند. اما دریغ از ذره ای توجه حتی اگر به قیمت خالی ماندن سالنهایتان و ضرردهی پردیسهایتان منجر شود. واقعا شما چه کاره‌اید که مردم شریف جنوب شهر که بانی انقلاب اسلامی هستند را از تماشای فیلمی پرمخاطب و کاملا مجاز محروم می‌کنید؟

آقای احمدی! ای کاش در مدت زمانی که وارد سینما شدید می آموختید و رشد می‌کردید! مافوق تان هم کلی انتقاد شنید و توجه نکرد و در نهایت رفت که رفت!

محمدعلی نجفی شهردار تهران آدمی است که ردی از تحجر در افکارش وجود ندارد و بر همین مبنا شما هم عنقریب خواهی رفت ولی ای کاش در این روزهای آخر و به خصوص بعد از بازپس بگیری سوله مدیریت بحران از برنامه متبوعتان «خندوانه»، به عدالت پناه می‌بردید و خاطره ای خوش برای مخاطبان جنوب شهر به جای می گذاشتی ولی زهی خیال باطل!!

واقعیت اینکه امید داشتیم با تعامل، اندکی کمک کنیم به رونق پردیسهای شهرداری که نشد چون علاقه به انتقاد سازنده وجود نداشت. ختم کلام اینکه در سینماداری که موفق نبودید؛ آرزو می کنم بعد از این به حرفه هایی که در آن تجربه دارید مثلا تدارکات و مداحی(؟؟) ورود کنید تا هم در کارتان موفق باشید و هم بانی خیر باشید و نه بی عدالتی. آرزو می‌کنم در تدارکات و مداحی موفق ظاهر شوید و به عدالت و راستی پناه ببرید که سرمایه آخرت است.




توضیحات تصویرشهر درباره چرایی توقیف «خالتور» در پردیسهای شهرداری ⇐ظرفیت اکران نداریم!⇔نکته: پردیسهای شهرداری روی‌هم بیش از ده سالن دارند اما ظرفیت اکران یکی از شش فیلم سرگروه‌دار یعنی «خالتور» را ندارند!!!

سینماروزان: ممانعت از اکران کمدی پرفروش «خالتور» در پردیسهای شهرداری که در روزهای گذشته بازتابهای مختلف در رسانه‌های مستقل داشت با واکنش تصویرشهر مواجه شد.

به گزارش سینماروزان روابط عمومی تصویرشهر بدون اشاره به اینکه الویت اکران در پردیسها با آثار دارای سرگروه است عدم اکران «خالتور» فیلم گروه قدس در پردیسهای شهرداری را محدودیت سالن دانسته است در شرایطی که پردیسهای مختلف شهرداری از ملت تا راگا و رازی و تماشا روی هم نزدیک به 11 سالن دارند ولی در هیچ کدام از این سالنها «خالتور» نمایش داده نشده است.

متن کامل جوابیه تصویرشهر را بخوانید:

موسسه تصویر شهر در دو سال گذشته تلاش کرده است که کاملا براساس قواعد و قوانینی که توسط سازمان سینمایی تنظیم می‌شود، عمل کند. بر همین اساس، در این مدت همه فیلم‌هایی که رسانه‌ها بر اکران نشدن آن در تعدادی سینما انتقاد داشتند، در سینماهای شهرداری تهران به نمایش درآمدند که البته این موضوع گاهی با انتقادات جدی نیز روبرو می‌شد. در عین حال موسسه وظیفه خود می‌داند که در اکران از سازمان سینمایی کشور تبعیت کند.

آغاز اکران فیلم سینمایی موزیکال «خالتور» در آستانه اربعین حسینی (ع) بود که به استناد مصاحبه سخنگوی محترم شورای صنفی نمایش با یکی از خبرگزاری‌ها، برنامه‌ریزی این موضوع، از دست شورا خارج شده بود. ضمن اینکه عدم اکران فیلم‌های کمدی در دو ماه محرم و صفر، دستورالعمل معاون محترم نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی است. پس از ماه صفر نیز، بلافاصله چندین فیلم جدید با نظر شورای صنفی نمایش روی پرده رفت که فیلم‌هایی پرمخاطب بودند و تعداد سینمای بسیار کمتری نسبت به «خالتور» در اختیار داشتند.

نکته مهم آنکه، اکنون همزمان حدود 15 فیلم (بدون احتساب فیلم‌های گروه هنر و تجربه) روی پرده سینماهاست. پردیس ملت تنها 4 سالن سینما با محدودیت قانونی نمایش 7 فیلم، پردیس تماشا و راگا با 3 سالن سینما و محدودیت قانونی نمایش 5 فیلم و سینما رازی با یک سالن و محدودیت قانونی نمایش یک فیلم روبروست. بدیهی است که سینماهای این موسسه ظرفیت اکران همزمان تمام فیلم‌ها را ندارد!

نکته مهم‌تر آنکه، بر اساس اطلاعات موجود روی سایت سینماتیکت، فیلم سینمایی «خالتور» در حدود 90 سینما در حال اکران است، در حالیکه «خفگی» با 25 سینما کمتر نسبت به این فیلم در جایگاه دوم است و فیلم‌های دیگر نیز تعداد سینمای بسیار کمتری در اختیار دارند. آیا باید تمام ظرفیت سینمای کشور در اختیار فیلم سینمایی «خالتور» قرار بگیرد و آیا سینمای عصرجدید که متعلق به تهیه‌کننده محترم «خالتور» است، می‌تواند تمامی فیلم‌های روی پرده را به صورت همزمان نمایش دهد که از سینماهای دیگر چنین انتظاری دارد؟ و یا اینکه آیا اساسا اکران 4 فیلم در سینما عصر جدید و عدم اکران 11 فیلم دیگر، به معنای تحریم این فیلم‌ها از سوی تهیه‌کننده محترم فیلم سینمایی «خالتور» است؟




معاون نظارت شورای شهر از ارتباط سوله «خندوانه» و یکی از مسئولین شهری گفت!⇔آیا این مسئول شهری، مدیرعامل تصویرشهر است؟

سینماروزان: انتشار اخبار مرتبط با بازپس‌گیری سوله مدیریت بحران از گردانندگان «خندوانه» پرسشهای بسیاری را موجب شد در این باره که اصلا چرا باید سوله مدیریت بحران که نامش گواه حساسیت عملکرد آن است به گردانندگان یک برنامه مفرح واگذار شود.

به گزارش سینماروزان افشین حبیب‌زاده معاون نظارت شورای شهر تهران در خلال گفتگویی تفصیلی با «ایسنا» با نقد واگذاری سوله مدیریت بحران به یک برنامه تلویزیونی از ارتباط میان این واگذاری با یکی از مسئولین شهری گفت!

معاون نظارت شورای شهر تهران با اشاره به بازگرداندن سوله های مدیریت بحران به کاربری اصلی آنها از جمله سوله برنامه «خندوانه» گفت: سوله‌های بحران با هدف امدادرسانی در شرایط بحرانی طراحی شده اند و قرار بود به محل دپوی اقلام امدادی و نه سایر کاربری‌ها بدل شوند.

افشین حبیب زاده ادامه داد: البته ما «خندوانه» را مقصر نمی‌دانیم، بلکه این مسئله متوجه شهرداری تهران و واگذارکنندگان این سوله‌ها است که از قرارمعلوم ارتباط معناداری درواگذاری این سوله و یکی از مسئولین شهرداری در سازمان های وابسته وجود دارد که اگر این موضوع صحت داشته باشد پیگیری جدی خواهیم کرد.

از آنجا که تهیه کننده «خندوانه»، علی احمدی از مدیران شهری تهران بود این پرسش شکل می‌گیرد که آیا منظور حبیب‌زاده از یک مسئول شهری تهیه کننده «خندوانه» است یا شخصی دیگر؟

علی احمدی بعد از تغییر شهردار همچنان در موسسه تصویرشهر مشغول مدیریت است و اخیرا هم به خاطر توقیف نمایش فیلم مجوزدار «خالتور» در پردیسهای شهرداری مورد انتقاد قرار گرفته!

آیا منظور معاون نظارت شورای شهر همین مدیر شهری است؟




امتداد میراث قالیباف در شهرداری؟⇐توقیف نمایش کمدی پرفروش «خالتور» در پردیس‌های شهرداری⇔آیا محمدعلی نجفی از این ماجرا خبر دارد؟

سینماروزان: کمدی-موزیکال «خالتور» محصول پویافیلم از جمله فیلمهای پرفروش هفته‌های اخیر است که تقاضا برای نمایش آن در سینماهای تهران و شهرستانها مدام افزایش یافته است.

به گزارش سینماروزان این فیلم که رقم فروش آن از 2میلیارد هم عبور کرده است از ابتدای نمایش با توقیف اکران در پردیسهای شهرداری روبرو بوده است و هیچ کدام از پردیسهای شهرداری از پردیس ملت گرفته تا راگا و تماشا و رازی «خالتور» را در برنامه نمایش خود قرار نداده‌اند.

هرچند در ابتدای اکران همزمانی با ماه صفر توجیه عدم اکران یک فیلم مجوزدار در پردیسهای شهرداری بود اما با ورود به ماه ربیع‌الاول همچنان پردیسهای شهرداری «خالتور» را در برنامه نمایش خود قرار نداده‌اند.

ماجرا چیست؟ آیا سیدعلی احمدی مدیرعامل تصویرشهر که پیشتر با انتقادات تند و تیز حسین فرحبخش تهیه‌کننده «خالتور» در نحوه مدیریت روبرو شده بود مانع اکران «خالتور» شده؟

چنین رفتارهایی پیشتر و مثلا با محدودیت نمایش «پا تو کفش من نکن» دیگر کمدی پویافیلم در پردیسهای شهرداری وجود داشت ولی به نظر می رسید با حضور محمدعلی نجفی در قامت شهردار جدید پایتخت، رویه قبلی اصلاح شود.

با این حال نه تنها این اتفاق نیفتاده که همچنان در روندی پرسش برانگیز از نمایش این فیلم مجوزدار در پردیسهای شهرداری ممانعت به عمل می‌آید.

سیدعلی احمدی که در زمان حضور محمدباقر قالیباف در شهرداری توانست مدارج رشد را پیموده و تا مدیرعاملی تصویرشهر برسد هنوز درباره این روند توضیحی ارائه نداده است اما از محمدعلی نجفی که همواره از تعامل با اصحاب فرهنگ و هنر سخن گفته انتظار می‌رود توضیحی کامل در این باره به مخاطبان ارائه کند.

شاید هم نجفی اصلا از رویه درپیش گرفته شده توسط مدیران تصویرشهر خبر ندارد!؟؟




انتقاد یک رسانه فرهنگی از محصولات مثلث اسعدیان-میری-عسکرپور⇐پول این فیلمهای شکست‌خورده از کجا تأمین شده؟/شرمنده نمی‌شوید؟/به این می‌گویند بیزنس ساخت فیلمهای شریف(!) اجتماعی؟؟

سینماروزان: بعد از شکست «یک روز بخصوص»همایون اسعدیان در گیشه، «سارا و آیدا»ی مازیار میری هم نتوانسته فروش چندانی در سینماها داشته و از آن سو «ماجان»به تهیه کنندگی محمدمهدی عسکرپور هم اوضاع فروش کاملا مأیوس کننده ای دارد.

به گزارش سینماروزان در همین روزها خبر هم رسیده هر سه سینماگر کم و بیش شکست خورده در سینما مجددا سر از تلویزیون درآورده اند و بناست سریالهایی مانند «لحظه گرگ و میش»(اسعدیان)، «هیأت مدیره»(میری) و «دستت را به من بده»(عسکرپور) را برای رسانه ملی بسازند!!

روزنامه «هفت صبح» که از جمله رسانه های تخصصی در دو حیطه فرهنگ و اجتماع است در یادداشتی به قلم آرش خوشخو مدیرمسئولش، کارنامه کاری مثلث اسعدیان-میری-عسکرپور در ماههای اخیر را مرور کرده و در خلال طرح پرسشهایی مبنی بر چگونگی تأمین بودجه فیلمهای شکست خورده ایشان از بیزنسی که این سه تن درگیر آن هستند با نام «بیزنس ساخت فیلمهای شریف(!) اجتماعی» یاد کرده است!!!

متن یادداشت «هفت صبح» را بخوانید:

کسب و کار فیلم اجتماعی ساختن

مازیار میری، همایون اسعدیان و محمدمهدی عسکرپور از محترمترین نامهای سینمای ایران بوده بوده اند. به یاد می‌آورید؟ «یک قطعه ناتمام»، «سعادت آباد» و «طلا و مس» و «اقلیما»  هر سه از کسانی که در این سالها در خانه سینما مسئولیتهای مهمی داشته اند و به نوعی از معتمدین جناح طرفدار دولت در بدنه سینما هستند. این سه نفر با بخشهایی مثل شهرداری تهران یا حوزه هنری و با وزارتخانه ها هم روابط خوبی داشته اند و از پرچمداران سینمای فاخر محسوب میشوند.

اما این جمع دوستان معتمد و خوشنام امسال چه فیلمهایی روی پرده آورده اند؟ بگذارید برایتان نقل کنیم.

همایون اسعدیان امسال فیلم «یک روز بخصوص» را کارگردانی کرده است؛ یک فیلم نومیدکننده و بی فایده درباره خرید و فروش نوبت قلب پیوندی و یا داستانی مثلا شریف اما به غایت افسرده کننده. جناب اسعدیان تهیه کننده فیلم بوده اند و مازیار میری مجری طرح. پول از کجا تأمین شده؟ اطلاعات خاصی نداریم!!! لابد شکست تجاری فیلم خیلی به اسعدیان و میری فشار وارد کرد ولی خداییش این دو امیدی به فروش فیلم داشته اند؟

برویم سر فیلم «سارا و آیدا»؛ مازیار میری فیلم را کارگردانی کرده و خودش هم تهیه کننده بوده و همایون اسعدیان مجری طرح! یعنی جایشان در این پروژه کاملا با هم عوض شده. در هر دو فیلم هم مصطفی زمانی بازی کرده. گروه کارگردانی دو فیلم هم تقریبا مشترک است. پگاه و غزل شاکری هستند و مقدار زیادی حامد همایون و خب یک شکست نصفه و نیمه تجاری.

مازیار میری به ساخت همین فیلمها راضی شده است؟ میدانم که مازیار میری مرد نجیب و خوش خلقی است(!) اما واقعا فکر کرده «سارا و آیدا» فیلم مهمی است؟ فروش میکند؟

برویم سراغ مرد سوم؛ محمدمهدی عسکرپور که به شکل رسمی تهیه کننده فیلم «ماجان» است. فیلمی که سرمایه اش را موسسه تصویرشهر تأمین کرده و رحمان سیفی آزاد از مدیران تلویزیونی آن را ساخته است. اسم همایون اسعدیان در اینجا به عنوان مشاور کارگردان آمده. در هر دو فیلم «یک روز بخصوص» و «ماجان» نام مجید کریمی به عنوان مدیر تولید آمده. فرهاد اصلانی هم در جفت شان بازی میکند. «ماجان» مثل «یک روز بخصوص» فیلمی از ژانر «شریف» است و به به اندازه «یک روز بخصوص» کلیشه ای، قابل پیش بینی و سیاه. فیلمی که تعهد اجتماعیش را از همان پوسترش به صورت تماشاگر پرتاب میکند.

لابد این سه فیلمساز شریف متنفذ ما الان میگویند که ما سه فیلم شریف ساخته ایم و درباره مشکلات اجتماعی و این حرفها…باشد؛ قبول اصلا درباره شیوه تأمین سرمایه این گونه فیلمها و هدر رفتنشان و تأثیرشان بر رخوت عمومی جامعه حرفی نمی زنیم.

اما آیا ساخت و تهیه این گونه فیلمها در حد و اندازه میری و اسعدیان و عسکرپور است؟ شرمنده نمی‌شوید؟

یک کسب و کار وجود دارد با نام «ساخت کمدیهای پرفروش تابستانی» خب بیزنسش بد نیست و در موردش به اندازه کافی نوشته ایم و انتقاد هم کرده ایم و غر هم زده ایم اما بیزنس(به معنای خوب کلمه) دیگری هم هست با نام ساخت فیلمهای «شریف» اجتماعی. آره دیگه!




خروجی راه‌اندازی یک محفل تازه در روزگار ریاضت اقتصادی بدنه صنف⇐عدم اقبال تهیه‌کنندگان شاخص+رونمایی از تندیسی یادآور یک جشنواره مهم فرنگی!+عکس

سینماروزان: دو روز قبل بود که خبر از راه اندازی یک جشن محفلی تازه در خانه سینما دادیم؛ جشنی که توسط شاخه تهیه کنندگان انجمن فنون و هنرهای سینمایی راه اندازی شده(اینجا را بخوانید) و اولین دوره آن نیز با حک شدن لوگوی تصویرشهر وابسته به شهرداری روی کارتهای دعوت در پردیس ملت وابسته به شهرداری برگزار شد.

به گزارش سینماروزان تجلیل از تهیه کنندگان فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» و فیلم 2ارگانی «نفس» از جمله دلایل برپایی این جشن بود اما علیرغم آن که برگزارکننده جشن کوشیده بود کارتهای دعوت به آن را برای اغلب تهیه کنندگان بفرستد اما رغبتی جدی از سوی حرفه‌ایهای تهیه کنندگان به این محفل صورت نگرفته بود.

یکی از دلایل این عدم رغبت شاید همان تجلیل بی دلیلی باشد که برگزارکنندگان برای تهیه کنندگان آثار ارگانی ترتیب دادند؛ آن هم در حالی که جشن خانه سینما به تازگی برگزار شده بود و اگر بنای تجلیل بوده باید در همان جشن صورت گرفته باشد.

در شرایطی که بخش عمده تهیه کنندگان باسابقه ایران شاید هر 5 سال یک بار هم نتوانند ایده های خود را عملیاتی کنند اینکه نورسیدگانی وابسته به ارگانها و منابع عمومی در محفلی صنفی که نام تهیه کنندگان را بر خود دارد، بر صدر نشینند چندان با اقبال این طیف از صنف سینما مواجه نشد.

شاید برای همین بود که تقریبا به تعداد انگشتان یک دست هم تهیه کننده شاخص در محفلی که منوچهر شاهسواری مدیرعامل خانه سینما و همسرش فرشته طائرپور در آن حاضر بودند، حضور نداشت.

به هر حال در روزگاری که بعد از سالها ادعای فعالیت صنفی هنوز یک درمانگاه اختصاصی برای بدنه صنف وجود ندارد معلوم است که صرف هزینه برای چنین محافلی که کمترین سودی به حال بدنه ندارد با اقبال مواجه نشود.

در کنار این خلوتی محفل، اعطای تندیسی منقش به یوزپلنگ به تجلیل شوندگان هم توی ذوق می زد!!

هر مخاطب سینمایی میداند که یوزپلنگ نماد جشنواره سوئیسی لوکارنو است که بعد از کن و ونیز و برلین جزو مهمترین جشنواره‌های اروپایی به شمار می رود و اینکه از نماد این جشنواره برای طراحی تندیسی تازه در خانه سینما استفاده شود هم اوج کج‌سلیقگی بود.

تندیس یوزپلنگ که یادآور جشنواره لوکارنو است
تندیس یوزپلنگ که یادآور جشنواره لوکارنو است!!




برای دلجویی از تهیه کننده فیلم ۳ارگانی؟⇐تولید یک محفل تازه در خانه سینما با حمایت یک ارگان شهری+عکس⇐آیا اعضای شورای شهر در جریان این حمایت هستند؟

سینماروزان: کمتر از یک هفته بعد از برگزاری جشن پرحاشیه خانه سینما به تازگی کارت دعوت برای حضور در یک محفل تازه سینمایی برای برخی سینماگران ارسال شده است.

محفلی که مشخص نیست جشنی تازه است یا مراسم تقدیر و علیرغم قرارگیری لوگوی انجمن هنرها و فنون سینمایی در پیشانی کارت دعوتش،  متن دعوت به آن نه توسط تورج منصوری دبیر انجمن هنرها و فنون بلکه توسط غلامرضا موسوی رییس شاخه تهیه کنندگان انجمن امضاء شده است!!!

در ذیل دعوتنامه به جز آمدن لوگوی خانه سینما آن هم بدون امضای مدیرعامل یا رییس هیات مدیره خانه سینما(!) لوگوی گل درشت تصویرشهر وابسته به شهرداری دیده میشود.

پرسش اول آن است که آیا این محفل تازه برای دلجویی و تقدیر از برخی نورچشمیهای شهردار سابق که فیلم 3ارگانی شان نتوانست در جشن خانه سینما موفقیت کسب کند راه اندازی شده؟ یا آن که صرفا یک دورهمی است برای خوش و بش؟

پرسش بعدی نقش تصویرشهر در برگزاری چنین مراسمی است؟ و اینکه آیا حمایت این ارگان شهری فقط شامل حال تهیه کنندگان عضو انجمن میشود و یا دیگر صنوف هم میتوانند با همراهی این ارگان محافلی مشابه برگزار کنند؟

پرسش بعدتر اینکه آیا اعضای تازه شورای شهر و شخص شهردار تازه تهران که بر تغییر مرزبندیهای سابقی که در ارائه تسهیلات میان سینماگران وجود داشت تاکید کرده و از توزیع عادلانه امکانات سخن گفته اند، در جریان چگونگی حمایت مهمترین ارگان سینمای شهر از یک محفل خاص هستند؟

کارت دعوت به محفلی تازه که در پردیسی متعلق به شهرداری برگزار میشود
کارت دعوت به محفلی تازه که در پردیسی متعلق به شهرداری برگزار میشود



پرسشهای رسانه اصلاح‌طلب: چرا سینما آزادی سرنوشت خود را با حوزه هنری گره زده؟/آیا با تغییر شهردار، این سینما راه خود را از حوزه جدا خواهد کرد؟

سینماروزان: بازدید محسن هاشمی رییس شورای شهر از پردیس سینمایی آزادی در روز ملی سینما و درخواستی که وی از برخی ارگانهای انقلابی پیرامون واگذاری سینماهایشان به شهرداری داشت(اینجا را بخوانید) موجب آن شد که روزنامه اصلاح طلب «شرق» در گزارشی پیرامون این بازدید پرسشی را طرح کند درباره پردیس آزادی.

به گزارش سینماروزان پردیس آزادی که سهامش به صورت کاملا مساوی میان شهرداری و حوزه هنری تقسیم شده در کوران توقف فیلمها توسط حوزه هنری اغلب دنباله رو مدیران حوزه بوده و به قافله تحریم کنندگان پیوسته؛ این موضوعیست که پرسش روزنامه «شرق» را موجب شده است؛

این رسانه نوشته است: یکی از سؤال‌های اهالی سینما از مدیریت شهرداری تهران این بوده که چرا سینما «آزادی» سرنوشت خود را با حوزه هنری گره زده است؟ حوزه هنری با عملکردش در سال‌های اخیر که همانا تحریم فیلم‌های کارگردانان مستقل است، موضع خود را در قبال سینمای ملی و مستقل به صراحت اعلام کرده، درحالی‌که شهرداری تهران خدمات زیادی به سینمای ایران کرده است.

«شرق» بدون طرح چرایی دریافت عوارض 5درصدی شهرداری از فیلمهای سینمایی از خدمات زیادی گفته که شهرداری برای سینمای ایران کشیده(!) و افزوده است: شهرداری تهران با توسعه فضاهای فرهنگی و ساخت پردیس‌های سینمایی توانسته خدمات شایانی به اشاعه سینمای ملی کند. سؤال اینجاست که شهرداری تهران با اینکه فقط ٥٠ درصد سهم سینما «آزادی» را دارد، چقدر می‌تواند در سرنوشت اکران فیلم‌ها تأثیر‌گذار باشد؟

این رسانه ادامه داده است: درست است که ٥٠ درصد سهم سینما آزادی به شهرداری تهران و ٥٠ درصد آن به حوزه هنری تعلق دارد، ولی متأسفانه در سال‌های اخیر شهرداری تهران از سیاست‌های ضد سینمای ملی حوزه هنری تبعیت کرده و قرارداد بسیاری از فیلم‌ها را اعمال نکرد. با تغییر فصول و ریاست محمدعلی نجفی بر شهرداری تهران باید دید بادهای تغییر به سینماهای شهرداری هم می‌وزد و این نهاد، راه خود را از حوزه هنری جدا می‌کند یا نه. 




علیرضا رییسیان به‌مانند همیشه با صراحت بیان کرد⇐جشنواره فیلم شهر یکی از مصادیق همان چهار درصدی‌هایی است که قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری مدام به آن اشاره می‌کرد!/جشنواره شهر با بهره‌برداری از اسم چند سینماگر مطرح به اعضای شورای شهر القا می‌کند که کار مهمی را انجام می‌دهد ولی واقعیت این نیست/با تغییر شهردار باید ارکان ناکارآمد تصویرشهر و سازمان فرهنگی-هنری شهرداری هم تغییر کند/در دوقطبی «آثار دولتی-کمدی بفروش» جایی برای سینمای جدی باقی نمانده/تحلیل نادرست از اقتضائات روزگار جدید است که باعث می‌شود مدیران از سخت‌گیری نظارتی بگویند/افکاری که این روزها برای سینمای ایران تصمیم گیری می‌کنند، متعلق به جهان امروز نیست!

سینماروزان: علیرضا رییسیان کارگردانی که آخرین ساخته سینمایی اش «دوران عاشقی» از جمله پروفروشترین ملودرامهای سینمایی سالهای اخیر بوده است چند ماهی است به دنبال فراهم آوردن تولید فیلمی است با نام «مردی بدون سایه».

به گزارش سینماروزان رییسیان در تازه ترین گفتگویش که با «ایسنا» انجام شده در کنار گلایه از سیطره محصولات «دولتی-آثار بازاری» بر سینما، طعنه ای هم زده است به جشنواره فیلم شهر که میتواند آخرین محصول تیم فعلی مدیریت فرهنگی شهرداری باشد.

رییسیان معتقد است: فضای دوقطبی فیلم‌های دولتی و کمدی بفروش، جای تنفس برای سینمای جدی نگذاشته است.

این کارگردان سینما درباره آخرین وضعیت ساخت فیلم جدیدش بیان کرد: واقعیت این است که فضای دوقطبی بوجود آمده در سینما خیلی ناامید کننده است و جایی برای تولید و نمایش فیلم‌های جدی باقی نمانده است. این خیلی غم انگیز است که پس از این همه سال تلاش، سینما به چنین جایی برسد.

کارگردان فیلم «ایستگاه متروک» گفت: سینما در عین اینکه به بنیه اقتصادی و جذب مخاطب احتیاج دارد، به پیشرفت هنری هم نیاز دارد و قرار نیست به هر قیمتی سالن‌ها پر شوند که در آن صورت ارزش‌های هنری سینما رو به افول می‌رود. درحال حاضر  من و بسیاری از سینماگران دیگری که فیلم‌های جدی می‌سازیم به وضع فعلی معترض هستیم و به نظر می‌رسد سیاستی که مدیران در پیش گرفته‌اند هم همان اشتباه تاریخی است که هر مدیری وقتی بر اوضاع مسلط نیست، انجام می‌دهد.

رییسیان با اشاره به گفته‌های اخیر معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی مبنی بر اعمال سختگیری‌های بیشتر در هنگام صدور پروانه ساخت برای بررسی کیفیت آثاری که قرار است تولید شوند، گفت: وقتی حرف‌هایی از این دست مطرح می‌شود بیشتر این مسئله به ذهن می‌رسد که تحلیل درستی از شرایط و اقتضائات جدید وجود ندارد، چون فکر می‌کنند سختگیری راه علاج است در حالی که سختگیری همیشه ضد خود عمل می‌کند. آنچه در سینمای ایران باید اتفاق بیفتد این است که مدل دیدگاه‌ها تغییر کند و درکی از زمانه وجود داشته باشد.

کارگردان فیلم «چهل سالگی» با یادآوری زمانی که ریاست کانون کارگردانان خانه سینما را بر عهده داشت، ادامه داد: وقتی ما در کانون حضور داشتیم 40 فیلم در سینمای ایران ساخته می‌شد و اینقدر ابزار برای فیلمسازی وجود نداشت. با این حال از یک جایی به بعد به نظر می‌رسید باید سازوکار دیگری برای کار داشته باشیم و در طی 10 سال که مجوز کارگردان‌های اول در کانون صادر شد فیلمسازان خوبی وارد سینما شدند. اما در شرایط فعلی به گونه‌ای عمل می‌کنند که فقط باید پرسید جلوی چه کسی را می‌خواهید بگیرید؟

او با تاکید براینکه «افکاری که امروزه برای سینمای ایران تصمیم گیری می‌کنند، متعلق به جهان امروز نیست و نباید برای پرسش‌های جدید، پاسخ‌های قدیمی را ارائه کرد» گفت: با توجه به این شرایط از آنجا که کارم فیلمسازی است تلاش خود را می‌کنم و دوست دارم فیلم جدیدم را بسازم اما متاسفانه در حال حاضر شرایط برای آن مهیا نیست.

علیرضا رئیسیان همچنین درادامه، برای تشریح جنبه‌ای دیگر از وضعیت سینما به جشنواره فیلم شهر اشاره و اظهار کرد: این هم یکی از آن مواردی است که در سینمای ما بوجود آمده و چند سال قبل در خانه سینما به همکاران خود درباره آن گفتم اما شاید حالا بیش از گذشته مشهود و علنی شده است.

وی گفت: جشنواره فیلم شهر یکی از مصادیق همان چهار درصدی‌هایی است که آقای قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری مدام به آن اشاره می‌کرد و الان می‌بینیم کسانی که در جایگاه درستی نیستند و سرمایه‌ای دارند در موقعیتی قرار گرفته‌اند که به نفع خود بهره‌برداری می‌کنند.

او با اشاره به اینکه موسسه تصویرشهر به عنوان متولی برگزارکننده جشنواره فیلم شهر در بزرگترین رویداد سینمایی کشور در سال گذشته (جشنواره فجر) هیچ موفقیتی نداشت، ادامه داد: جشنواره فیلم شهر با بهره‌برداری از اسم چند سینماگر مطرح به اعضای جدید شورای شهر تهران این طور القا می‌کند که کار مهم و بزرگی را انجام می‌دهد ولی واقعیت این است که این طور نیست و البته شاید بد نباشد سراغ کسانی که در دوره‌های قبلی جشنواره در این رویداد برگزیده شدند رفت تا ببینیم چه رفتارهایی با آن‌ها شد و چه قول‌هایی داده شد که عملی نشدند.

این کارگردان خاطرنشان کرد: با تغییر اعضای شورای شهر و انتخاب شهردار جدید به نظر میرسد همه ارکان ناکارآمد شهرداری از قبیل سازمان فرهنگی و هنری و موسسه تصویرشهر باید تغییر کنند تا با اهداف رای‌دهندگان اردیبهشت امسال هماهنگ باشند و آن‌ها که کارنامه قابل دفاعی ندارند با این نمایش‌ها نمی‌توانند حقیقت را مخفی کنند.




توضیحات روابط عمومی جشنواره شهر درباره تأمین بودجه جشنواره⇐بودجه جشنواره هیچ ربطی به آن ۵درصد ندارد/بودجه جشنواره برآمده از درآمد سینماداری تصویرشهر در چهار پردیس مختلف پایتخت است

سینماروزان: صحبتهای دبیر جشنواره فیلم شهر درباره برگزاری جشنواره شهر با بخشی از درآمد سینماداری اسباب طرح سوالاتی را موجب شد درباره اینکه آیا بودجه این جشنواره از همان 5 درصدی می آید که شهرداری در فروش فیلمها شریک شده است؟(اینجا را بخوانید)

محمدصادق لواسانی مدیر روابط عمومی جشنواره شهر با اشاره به اینکه بودجه این جشنواره هیچ ربطی به آن 5 درصد ندارد به سینماروزان گفت: 5 درصد مورد بحث سهم شهرداری است و اصلا به حساب تصویرشهر نمی‌آید که بشود با آن جشنواره برگزار کرد.

لواسانی ادامه داد: منظور دبیر جشنواره از بودجه سینماداری درآمدی است که تصویرشهر از راه اندازی و مالکیت پردیسهای چهارگانه ملت، تماشا، راگا و رازی به دست می آورد. تصویرشهر درآمد برآمده از سینماداری را در سه حوزه تولید محصولات داستانی و مستند، برگزاری جشنواره شهر و تأمین حقوق پرسنل هزینه می‌کند.

مدیر روابط عمومی جشنواره شهر خاطرنشان ساخت: سهم سینماداری تصویرشهر از بلیت فروشی در پردیسهایش به مانند سهم همه سینماداران دیگر است یعنی 50 درصد فروش بلیت به مالک سینما می‌رسد و تنها همین درآمد است که در سه حیطه فیلمسازی، جشنواره‌داری و حقوق پرسنل صرف می‌شود.

 




این طور که بویش می‌آید تولید فصل پنجم «خندوانه» خیلی زود آغاز خواهد شد⇐رامبد جوان: می‌خواهیم باشیم که از آنچه به وجود آورده‌ایم حراست کنیم!⇔پرسش: تغییر شهردار و حذف احتمالی تهیه‌کننده‌تان از تصویرشهر را چه می‌کنید؟

سینماروزان: در حالی که رامبد جوان پیشتر گفته شده بود «خندوانه» برایش زندگی نگذاشته است و تولید آن را فقط تا انتهای تابستان96 ادامه خواهد داد و پس از آن به سراغ ساخت یک عاشقانه سینمایی تلخ خواهد رفت اما تازه ترین گفتگوی رامبد جوان که با «هفت صبح» انجام شده حکایت دارد از علاقه وی به راه‌اندازی سریع تولید فصل پنجم و روی آنتن فرستادن آن با حداقل فاصله زمانی نسبت به پایان کار فصل چهارم.

رامبد جوان گفت: من دلم میخواست یک سال نباشم اما حالا برای چیزهایی مثل مسابقه پانتومیم، خنداننده شو، خنداننده برتر و… فرمولهای خودمان را پیدا کرده ایم و میدانیم برای داشتن هر چه بیشتر این بخشها چه باید کرد. اگر الان ول کنیم همه اینها صاحب جدید پیدا میکند چون الان تقریبا به دیگران هم آموخته ایم که چطور از این فرمولها استفاده کنند.

رامبد درباره اینکه آیتمهایی مشابه «خندوانه» در شبکه های دیگر پیدا شده ادامه داد: اگر نباشیم در همه شبکه ها این آیتمها پخش خواهد شد. میخواهیم باشیم که از آنچه به وجود آورده ایم حراست کنیم!

فارغ از ادعای غریب «بودن برای حراست از به وجود آوردن» که در تناقض است با کپی برداریهای آیتمهای مختلف چنین برنامه‌هایی از نمونه های خارجی و زیر سوال رفتن لفظ «به وجود آوردن»، پرسشی که پیش روی ادامه کار «خندوانه» و رامبد جوان است آن است که تغییر و تحولات شهری را چه میکنند؟

تهیه کننده فعلی «خندوانه» علی احمدی مدیرعامل تصویرشهر و از جمله نیروهای نزدیک به شهردار فعلی تهران است و بدیهی است که بعد از استقرار شورای شهر جدید در خیابان بهشت و تغییر شهردار تهران این تهیه کننده هم از تصویرشهر حذف خواهد شد و شاید تسهیلاتی که به این واسطه در اختیارش است از کف برود.

آیا رامبد به این فکر کرده که اگر تهیه کننده اش مدیرعامل تصویرشهر نباشد چه برنامه ای را باید برای جذب سرمایه لازم جهت تولید «خندوانه» بچیند؟ البته که «خندوانه» به جایی رسیده که اسپانسرها برای تولید به طرفش بیایند اما هر اسپانسری شرایط خاص خود را هم برای همکاری دارد…




حمله رسانه اصلاح‌طلب به «خندوانه» که پیشتر رزومه تهیه‌کننده‌ چندشغله‌اش مورد ابهام قرار گرفته بود⇐سیما کمدین‌های ورشکسته را آورده است که با شوخی‌سازی‌های سخیف به قول خود استندآپ کمدی بسازند/رامبد جوان منفعلانه در خدمت اهداف سیاسی سیما قرار گرفته!/جوان نشان داد کمدین خلاقی نیست و جز تقلید و شکلک‌سازی کاری از او بر نمی‌آید/ای کاش رامبد همان فیلمسازی را ادامه می‌داد و سر از «خندوانه» درنمی‌آورد

سینماروزان: برنامه «خندوانه» از جمله برنامه های روتین و جنگ‌مانند سالهای اخیر رسانه ملی است که بنا بوده اسباب جلب توجه مجدد مخاطبان به سمت رسانه ملی را  در هیاهوی توسعه روزافزون شبکه های ماهواره ای فراهم کند.

به گزارش سینماروزان هرچند در فصل ابتدایی «خندوانه» و به واسطه تیم توانمند اتاق فکر این برنامه و البته تا حدی بدیع بودن، برنامه «خندوانه» توانست رضایت نسبی مخاطبان را جلب کند اما در فصول بعدی به تدریج کیفیت افت کرد تا فصل اخیر که دیگر چنگی به دل نمی زند.

در روزهای گذشته برخی رسانه ها پرسشهایی را درباره لزوم شفاف سازی تهیه کننده چندشغله این برنامه علی احمدی که همزمان مدیرعامل تصویرشهر و دبیر جشنواره شهر است طرح کرده بودند(اینجا را بخوانید)

به تازگی روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی به قلم بهزاد عشقی به انتقاد از کیفیت این برنامه پرداخته است.

متن یادداشت «شرق» را بخوانید:

رونوشت برابر با اصل نیست

هرودت، مورخ یونان باستان، می‌گفت که: ایرانی‌ها مقلدان خوبی هستند و گاه رونوشت را از اصل بهتر درمی‌آورند. (نقل به معنا) این گزاره در موارد زیادی صحیح است و می‌توان مثال‌های تاریخی زیادی در این زمینه ارائه داد؛  به‌ویژه در علوم نظری و آفرینش‌های هنری ما اغلب خودکفا نبوده‌ایم و گوشه‌چشمی به دست‌آمد دیگران داشته‌ایم. به‌ویژه پس از برآمدن مدرنیته و به دنبال خیزش مشروطه، این نوع الگو‌برداری رو به افزایش گذاشته است. مثلا ما فاقد سنت‌های کهن‌سال نمایشی بوده‌ایم، یا اینکه سینما را ما اختراع نکردیم، یا اینکه ما بیشتر حکایت گفته‌ایم و تجربه‌ای در قصه‌نویسی مدرن نداشته‌ایم، اما رونوشت‌های ما در این زمینه، در مواردی حتی فراتر از اصل بوده است. مثلا ما مقلد سینمای غرب و به‌ویژه سینمای هنری اروپا بوده‌ایم. اما از بستر همین تأثیرپذیری، فیلم‌سازانی مانند  عباس کیارستمی و اصغر فرهادی و دیگران برآمده‌اند که حرفی برای گفتن دارند و در موارد زیادی مورد ارجاع همتا‌های خارجی خود قرار گرفته‌اند.
رمان «بوف کور» به چندین زبان ترجمه شده است و صادق هدایت با همین اثر بیش از هر نویسنده ایرانی در جهان درخشیده است. غلامحسین ساعدی  هنگامی که هنوز حرفی از مارکز و رئالیسم جادویی در میان نبود، به قول شاملو  با داستان‌های «عزاداران بیل»، پیش‌قراول این سبک ادبی بوده است. اما در کنار این مثال‌های غرورآفرین، در موارد بیشتری می‌توان گفت  ما نه‌تنها فراتر از اصل نبوده‌ایم، بلکه بسیاری از سبک‌های هنری و وارداتی را در این سرزمین به ابتذال کشیده‌ایم. در این زمینه مثال‌ها فراوان است و یکی از مثال‌های اخیر همین استندآپ کمدی است که به تقلید از شومن‌های خارجی و به‌ویژه شبکه‌های ماهواره‌ای و فارسی‌زبان، وارد فرهنگ نمایشی ما شده است.
حالا دیگر همه تب استندآپ کمدی گرفته‌اند و هر نوع بی‌فرهنگی و لوس‌بازی و شکلک‌سازی و شوخی‌های جلف را در زرورق این نام می‌پیچند و به مخاطب ساده‌اندیش عرضه می‌کنند. به‌ویژه برنامه‌سازان صداوسیما در این زمینه گوی سبقت را از دیگران ربوده‌اند.

واقعیت این است که صداوسیما، لااقل حدود یک دهه است که بازی را به رقبای خارجی باخته  و دچار ریزش مخاطب شده است. اما به جای آنکه چاره‌سازی کند و راه‌حل را در ساخت فیلم‌ها و مجموعه‌های باکیفیت بجوید، با تقلید از شبکه‌های برون‌مرزی به ساخت برنامه‌هایی مانند  بفرمایید شام و آکادمی آواز و مسابقه صدا و چه‌و‌چه رو آورده است. یا صداپیشگان بازنشسته را احضار کرده است که نقش خوانندگان لس‌آنجلسی را مکرر کنند. یا کمدین‌های ورشکسته را آورده است که با شوخی‌سازی‌های سخیف به قول خود استندآپ کمدی بسازند.

خندوانه نیز یکی از این پدیده‌هاست که در غیاب برنامه‌های سالم و متفنن، تا حدودی مورد اقبال عمومی قرار گرفته است. اما آیا اقبال از این برنامه را ‌باید به نام رامبد جوان ثبت کنیم؟ چنین نیست و به‌ویژه در دوره نخست، جوان در این برنامه چندان کانون توجه نبود و آنچه مهم‌تر بود، جناب‌خان با صداپیشگی محمد بحرانی بود. جوان که با مجموعه خانه سبز و با تقلید از جیم کری توانسته بود تا حدودی جلب نظر کند، با کارهای بعدی خود نشان داد که کمدین خلاقی نیست و جز تقلید و شکلک‌سازی کاری از او بر نمی‌آید. بنابراین از جلوی دوربین به پشت دوربین کوچید و با ساختن فیلم‌هایی مانند  ورود آقایان ممنوع، کوشید  بخت خود را در این زمینه بیازماید. انصاف آنکه نشان داد  در این زمینه از استعداد بیشتری برخوردار است و کاش به همان مسیر ادامه می‌داد و سر از خندوانه درنمی‌آورد. خندوانه گرچه با محبوبیت جناب‌خان تا حدودی مورد توجه قرار گرفت، اما به همان نسبت قابلیت‌های جوان را به‌عنوان فیلم‌سازی که می‌توانست جدی گرفته شود، در سایه قرار داد. کمدی در ذات خود گرایش به هنجار‌شکنی و عبور از خطوط قرمز دارد. ارسطو می‌گوید که کمدی در معنای اصیل خود ریشخند زشتی‌های جهان است. اما از سوی دیگر، کمدی همه کمدی است و پاره‌ای از کمدی‌ها صرفا برای سرگرمی ساخته می‌شود و هیچ اشکالی هم ندارد.
اما مشکل اینجاست که سیمای ما در قالب برنامه‌هایی مانند  خندوانه، گاهی هم می‌خواهد سیاسی‌کاری کند و کانون‌های قدرت را دست بیندازد منتها قدرت از دید سیما فقط در دولت‌هایی خلاصه می‌شود که با آنها همسویی نداشته باشد. بنابراین نوعی طنز جناحی را جایگزین طنز انتقادی در معنای حقیقی آن می‌کند. برنامه‌سازان فرمانبری مانند  جوان نیز منفعلانه در خدمت اهداف سیاسی سیما قرار می‌گیرند. یا اینکه در موارد بیشتری، به جای پرداختن به مسائل اجتماعی، وارد حریم شخصی افراد می‌شوند و اشخاص حقیقی را مورد توهین و استهزا قرار می‌دهند. به‌عنوان نمونه، سازندگان خندوانه یکی از فوتبالیست‌ها را به برنامه دعوت می‌کنند و بعد نام فامیلش را مورد تمسخر قرار می‌دهند و آقای جوان نیز قاه‌قاه می‌خندند. غافل از اینکه توهین به اشخاص طنز نیست و هتاکی و تجاوز به حریم شخصی افراد است. در اینجاست که برخلاف نظر هرودت باید گفت که: ما نه‌تنها بدل را بهتر از اصل نمی‌کنیم، که متخصص به ابتذال‌کشاندن بسیاری از پدیده‌های جهانی، به‌ویژه در حوزه هنرهای نمایشی شده‌ایم؛ همچنان که با استندآپ کمدی چنین کرده‌ایم و شکلک‌سازی و شوخی‌های سبک و توهین به اقوام و اشخاص را به نام این نوع کمدی توجیه می‌کنیم.




تهیه‌کننده «خندوانه» در ردیف اول انتقادات «کیهان»⇔پیشتر رسانه‌ها از لزوم شفاف‌سازی رزومه این تهیه‌کننده(مدیر) چندشغله شهری سخن گفته بودند

سینماروزان: حجم بالای شوخیهای دوپهلو که از آنها معانی اروتیک متبادر می‌شد، در یکی از برنامه های اخیر «خندوانه» و آن هم در بخش مسابقه «خنداننده شو» فارغ از مرزیندی سیاسی با انتقاد بسیاری از رسانه ها مواجه شد.

به گزارش سینماروزان این انتقادات بیش از همه به تیم تولید این برنامه یعنی تهیه‌کننده و مجری آن وارد شد. در این امتداد روزنامه «کیهان» در گفتگو با حسین سلطان‌محمدی منتقد سینما و تلویزیون با گلایه از آنچه در این برنامه رخ داده تهیه کننده «خندوانه» را رد ردیف اول انتقادات خود قرار داده است.

تهیه کننده «خندوانه» علی احمدی است که همزمان به عنوان مدیرعامل تصویرشهر وابسته به شهرداری و همچنین دبیر جشنواره شهر مشغول فعالیت است.

درباره سوابق علی احمدی رزومه شفافی در دست نیست و مشخص نیست او با کدام تجربه تولیدی به تهیه کنندگی یکی از مهمترین برنامه های گفتگومحور رسانه ملی و از آن مهمتر مدیرعاملی تصویرشهر و دبیری جشنواره شهر رسیده است. آیا شنیده‌های مبنی بر حضور قبلی او به عنوان نیروی تدارکات در یکی از مراکز آموزشی اطراف تهران صحت دارد؟

تهیه کننده اولیه «خندوانه» جواد فرحانی بود که فصل اول و دوم این برنامه را تولید کرده بود اما از فصل سوم دیگر این مدیرعامل تصویرشهر بود که به عنوان تهیه کننده وارد گود شد و در فصل چهارم هم همچنان به عنوان تهیه کننده حضور دارد.

این تغییر تهیه کننده هرچند در ظاهر تفاوتی را در «خندوانه» ایجاد نکرد اما رفته رفته اسباب جدایی برخی چهره های حاضر در اتاق فکر «خندوانه» و از جمله محمدرضا شهیدی فر را موجب شد.

پیشتر برخی رسانه های مستقل و از جمله کانال «اُنلی سینما» از لزوم شفاف سازی رزومه این تهیه کننده سخن گفته بودند.

متن گفتگوی «کیهان» با حسین سلطان محمدی را بخوانید:

حسین سلطان محمدی با انتقاد از تهیه کننده«خندوانه» و ناظران پخش گفت: همه می‌دانیم که اولین نقطه نظارت در تلویزیون شخص تهیه‌کننده است و سپس نظارت شبکه با توجه به اعمال این نظارت چند لایه، اتفاق برنامه «خندوانه» و بیان کلمات غیراخلاقی در استندآپ کمدی آن از اتفاقات نادر و عجیب بود.

وی ادامه داد: آنچه در برنامه «خندوانه» روی داد نشان‌دهنده تاثیر شبکه‌های مجازی است. در این شبکه‌ها در عالم محاوره‌، مرزهای اخلاقی بعضا شکسته شده است. اما این اتفاق، مجوز عبور از مرزهای اخلاقی نیست. بخصوص در برنامه‌های پربیننده‌ای چون خندوانه!

این منتقد نسبت به رواج و بیان کلمات غیراخلاقی در رسانه ملی هشدار داد و گفت: عادی شدن این نوع ادبیات، بی‌شک دارای آسیب‌های عمیق فرهنگی است و نباید اجازه داد این مقوله، تبدیل به یک جریان شود!

 




تولیدکننده پروژه پرهزینه «محمد…» به سینمافروشی روی آورد؟!+عکس

سینماروزان: در حالی که در سالهای اخیر بودجه های خوبی هم برای تولید فیلم و هم برای راه اندازی جشنواره های میلیاردی در سازوکار دولتی سینمای ایران وجود دارد اما سینماهای قدیمی پایتخت به جای بازسازی یا به حال خود رها شده اند یا آن که در شرف تغییر کاربری اند.

به گزارش سینماروزان از جمله این سینماهای قدیمی، سینما قیام با نام قدیمی «سینه موند» است که در سالهای اخیر به تماشاخانه تهران بدل شده بود.

مالکیت این سینما بعد از انقلاب به بنیاد مستضعفان واگذار شد و اخیرا نیز به موسسه نورتابان تهیه کننده پروژه پرهزینه «محمد…» انتقال پیدا کرد. عابرانی که این روزها از تقاطع ولیعصر-طالقانی می گذارند حتما آگهی فروش ملک این سینما را دیده‌اند.

پرسش آنجاست حتی اگر بپذیریم موسسه ای مانند نورتابان که فارغ از پروژه «محمد…» این سالها فیلمی مانند «نفس» را هم تولید کرده، بودجه بازسازی این سینما را نداشته آیا در سازوکار مدیریت دولتی سینما که فقط 5.8میلیارد صرف نوعی دورهمی موسوم به جشنواره جهانی کرده یا در موسسه تصویرشهر که همه ساله بودجه ای ویژه برای تولید فیلم میکند هیچ بودجه ای برای مشارکت در بازسازی این سینما وجود نداشت که باید شاهد آگهی فروش تجاری این سینما باشیم؟

گزارش خبرگزاری «مهر» درباره فروش این سینما را بخوانید:

مدتی است ساختمان سینما قیام برای فروش گذاشته شده و مساله قابل توجه این است که این فروش با کاربری تجاری انجام می‌گیرد!!!
امور مربوطه به این سینما که متعلق به بنیاد مستضعفان است از مدتی پیش به شرکت «نورتابان» از جمله شرکت های وابسته به این بنیاد، انتقال پیدا کرده است.
فروش ملک سینما قیام در حالی انجام می‌گیرد که در این سال‌ها تلاشی برای بازسازی و اضافه شدن آن به ناوگان سینمایی کشور نشده بود و در این مکان تئاتر آزاد روی صحنه می رفت.
کمبود سالن سینما به نسبت تولیدات سینمایی یکی از مشکلات جدی در صنعت سینمای ایران است.
سینما قیام در سال ۱۳۴۵ با نام «سینه موند» تاسیس شد. این سینما دارای یک سالن سینما با ظرفیت ۴۰۰ نفر بود که در آن فیلم های کودکان و نوجوانان نمایش داده می شد.

سینما قیام و اعلان فروش
سینما قیام و اعلان فروش



اعترافات صادقانه تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی» قتل موسی خیابانی به غیبت از سربازی و نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی‌اش⇐سربازی نرفتم تا قیمت سربازی نیم‌بها شود!!!/قالیباف پیشنهاد داد وارد کار فرهنگی شوم/«سیمای مهر» با سفارش قالیباف کارش را شروع کرد/آشنایی با عسکرپور از طریق قالیباف رخ داد/ اگر قالیباف نبود، من هم نبودم/ هرکجا بایستم و کار کنم، برای قالیباف است

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده آثاری همچون «پادری»، «دلبری» و «معراجیها» در اکران نوروزی فیلم «ماجرای نیمروز» را روی پرده دارد.

«ماجرای نیمروز» که ماجرای چگونگی به هلاکت رسیدن موسی خیابانی از سران منافقین را روایت میکند به واسطه اینکه سه ارگان متنفذ از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر وابسته به شهرداری حامی تولید آن بوده اند وضعیتی کم نظیر در سینمای ایران دارد و بسیاری دوست دارند درباره عقبه تهیه کننده ای که سه ارگان تمام قدر به حمایت از او ایستاده اند بیشتر بدانند.

در همه ماههای حضور این تهیه کننده در سینما و تلویزیون فراوان درباره حمایت ارگانهای شهری از او گفته شده بود و حالا این تهیه کننده در گفتگویی تفصیلی با خبرگزاری «مهر» ارگان سازمان تبلیغات اسلامی صادقانه درباره نقش پررنگ شهردار تهران در موقعیت فعلی خود سخن گفته است.

رضوی البته در این گفتگو درباره ماجرای غیبت طولانی از خدمت سربازیش هم که پیشتر رسانه های مستقل به آن اشاره کرده بودند هم صحبت کرده است و این را هم گفته که در دوران تحصیل درس خوان هم نبوده و نهایتا هم بیشتر از دیپلم عایدش نشده است!!!

بخشهایی از گفته های رضوی را بخوانید:

شما مانند دیگر پسرحاجی‌های دهه ۷۰ سربازی نرفتید؟

سربازی در آن زمان نرفتم، اما بعداً رفتم.

چرا؟ نخریده بودید؟

نه نخریدم.

پس چطور؟ چون سال ۷۷، ۱۸ ساله‌تان شده بود و باید سربازی می‌رفتید.

درست است، اما در آن سنین خیلی به ازدواج فکر می‌کردم و با خودم گفتم اگر بخواهم سربازی را بخرم بهتر است اول ازدواج کنم که قیمت سربازی نیم‌بها شود. البته درنهایت نه زن گرفتم و نه توانستم سربازی را بخرم چون دیگر خرید سربازی جمع شده بود.

چه سالی محصل بودید؟

سال ۶۴ کلاس اول دبستان را شروع کردم، یعنی ۵ سالگی.

چرا این‌قدر زود؟

احتمالاً خیلی اذیت می‌کردم و می‌خواستند زودتر به مدرسه بروم. سر کلاس رفتم و از همه هم کوچک‌تر بودم و تنها می‌توانستم پشت میز اول بنشینم. تابستان سال بعد کلاس دوم را خواندم و سال ۶۵ کلاس سومی شده بودم. ارتحال امام که سال ۶۸ بود، من کلاس پنجم بودم و امتحانات نهایی برگزار می‌شد. سال ۷۴ هم دیپلم گرفتم. ولی ادامه تحصیل ندادم!

اول سیمای مهر بود یا شما تهیه‌کنندگی می‌کردید؟

اول آن موسسه «مشکات مهر» بود، بعد از سال ٨٤ یک سال در شهرداری و گروه مشاوران جوان بودم، اما محیط اداری با روحیات من سازگار نبود و کار اداری برایم خسته‌کننده بود، کار اداری را خیلی نمی‌پسندیدم. وقتی خواستم از کار بیرون بیایم، پیش آقای دکتر قالیباف رفتم که ایشان پیشنهاد دادند چون سابقه کار فرهنگی داری، وارد این حوزه سینما بشوید و بروید خودتان را نذر فرهنگ کنید و هرچه میخواهی تلاش کنی در حوزه فرهنگ انجام بده ، جایی هم لازم شد من هوای شما را دارم.
«سیمای مهر» هم در حوزه سینما و تلویزیون بنا به همان توصیه آقای قالیباف به من در سال ۸۵ کارش را شروع کرد.

رابطه «سیمای مهر» و آقای قالیباف فقط این بوده که شما کاری را شروع کنید و ما حواسمان هست یا بیشتر از این حرف‌ها بوده است؟

اگر دنبال آن شایعات هستید که سیمای مهر متعلق به آقای دکتر قالیباف است یا سرمایه اینجا را تامین کرده اند من میگویم اینها نیست، بیشتر از اینهاست سید محمود رضوی متعلق به آقای قالیباف است ، ایشان مشوق و نیروی محرکه حرکت اول من برای سینما بود و مرا برای انجام کارها «هُل» داد اگر اصرار ایشان نبود اصلا شاید وارد این حوزه نمیشدم.

حمایت معنوی قالیباف همیشه در کنارتان بوده است؟

یقیناً اگر آقای قالیباف نبود، من هم اینجا نبودم. دفتر تبلیغاتی می‌زدم که تیزر و مستند صنعتی می‌سازد. کسی که به من اطمینان قلبی و اعتمادبه‌نفس داد و گفت که خودتان را وقف فرهنگ کنید، آقای قالیباف بود. هنوز یادداشت‌های جلسه‌هایی که داشتیم را دارم. آقای قالیباف پتانسیلی که یک فرد برای پریدن لازم دارد را ایجاد کرده بود و انصافاً هرجایی که کم آوردم، حضور داشت؛ مانند پدری که شاید به بچه‌اش پول‌توجیبی ندهد ولی حواسش هست. من می‌گویم بودن یا نبودن موسسه سیمای مهر به آقای قالیباف بستگی دارد، چون اگر یک روز سیمای مهر هم نباشد، باز رضوی هرکجا بایستد و کار کند، برای آقای قالیباف است. فلسفه وجودی این دفتر از آقای قالیباف و همان جلساتی است که داشتیم. کسی هم بودند که در شکل‌گیری و به وجود آمدن ارتباطات مختلف مؤثر بودند.

آشنایی با آقای عسگر پور هم از طریق آقای قالیباف اتفاق افتاد و اگر ایشان نبود که ارتباط اولیه را ایجاد کند.{این بخش ساعاتی بعد از انتشار در خبرگزاری مهر به این صورت تغییر یافت⇐ آشنایی با آقای عسگر پور هم به دلیل حضور ایشان در سازمان فرهنگی هنری آن روزها اتفاق افتاد و اکثر اتفاقات و ارتباطات سینمایی ما با حضور آقای عسگرپور اتفاق افتاد.}