1

حقایقی ناگفته درباره محمدعلی فردین⇐از مرگ به دلیل قصور پزشکی تا چرایی عدم بازگشت به سینما با «ترن»، «جهان پهلوان تختی» و «باد و شقایق»

سینماروزان: همزمان با هفدهمین سالگرد درگذشت محمدعلی فردین بد ندیدیم که درباره چند حقیقت مربوط به این بازیگر سرشناس حرف بزنیم؛ حقایقی که از مرگ به دلیل قصور پزشکی گرفته تا عدم بازگشت به سینما با آثاری همچون «ترن»، «جهان پهلوان تختی» و «باد و شقایق» را دربرمی گیرد.

مرگ بر اثر قصور پزشکی

 در ماههای اخیر درباره مرگ کیارستمی بر اثر قصور پزشکی فراوان گفته شده اما شاید کمتر کسی بداند محمدعلی فردین هم به خاطر نوعی قصور پزشکی فوت شده است. فردین به دلیل نارسایی در بخش تحتانی قلبش فوت شد و این مسأله‌ای نبود که پزشک اورژانس آن را تشخیص دهد.

 وقتی بخش تحتانی قلب دچار مشکل میشود علائم قلبی به صورت گوارشی نشان داده می‌شود یعنی به صورت درد معده، استفراغ و تهوع و همین میشود که تماس تلفنی با اورژانس منجر به ایجاد شبهه مشکل گوارشی می‌گردد و فردین هم توصیه های گوارشی را انجام می‌دهد اما در نهایت به دلیل نارسایی قلبی که تشخیص داده نشده بود، فوت می‌کند!

تلاشهای ناکام برای بازگشت

بعد از آن که «برزخیها» به واسطه شانتاژهای مخملباف در یکی از نماز جمعه های آن زمان پایین کشیده شد و بازیگران مختلف فیلم و از جمله فردین ممنوع الفعالیت شدند، در برهه های زمانی مختلف مدام درباره بازگشت فردین به سینما شنیده شد.

یک بار در اواسط دهه 60 و با فیلمی به نام «ترن» امیر قویدل که مضمونی علیه فعالیتهای رژیم سابق داشت فردین بنا بود با ایفای نقش راننده قطاری که در برابر سرکردگان رژیم سابق طغیان می‌کند به سینما بازگردد اما جلوی این بازگشت گرفته شد و در نهایت این نقش نصیب فرامرز قریبیان شد.

بار دوم اواسط دهه 70 و با فیلم «جهان پهلوان تختی» بهروز افخمی بود که زمزمه‌های بازگشت فردین به سینما شنیده شد؛ تختی دوست مشترک حاتمی و شریک حاتمی در سینما جمهوری بود. ضمن اینکه هم‌تیمی‌ تختی هم بود و در المپیک توکیو همراه تختی بود.

بنا بود در فیلم افخمی فردین نقش یک کارگردان را بازی کند که خودش قبلا کشتی گیر و هم اتاقی تختی بوده است و به عنوان محمدعلی فردین وارد داستان شود و نه به مانند آنچه بعدتر عرب نیا ایفا کرد که در جایگاه افخمیِ کارگردان وارد داستان شد! درباره حضور فردین در «جهان پهلوان…» خبررسانی هم شد و بسیاری امیدوار بودند به وقوع این اتفاق که می‌توانست یک یادگاری ارزشمند برای سینمای ایران باشد ولی به دلایل مختلف که یکی از آنها حضور سیمافیلم به عنوان سرمایه‌گذار بود این حضور هم محقق نشد.

بار سوم باز هم اواسط دهه 70 بود و مربوط به فیلمی به نام «باد و شقایق» به کارگردانی سیدضیاءالدین درّی؛ «باد و شقایق» فیلمی خانوادگی با درونمایه زندگی یک کارگردان مبتلا به اعتیاد بود که در نهایت به دلیل ابتلا به ایدز می‌میرد. درّی تمایل داشت که پایان بندی فیلم خود را با حضور فردین در سکانسی ماندگار بچیند.

فردین چون آشنایی قبلی با درّی داشت علیرغم کوتاه بودن نقش پیشنهادی قبول کرد که در فیلم حاضر شود. در پایان «باد و شقایق» شخصیت اصلی داستان که یک کارگردان بود بر اثر ابتلا به ایدز می‌میرد و حین تشییع این شخصیت به ناگاه فردین در میان جمعیت دیده می‌شود؛ شناخته شدن فردین در میان جمعیت است که باعث می‌شود مردم او را روی دست بلند کنند و به وی ادای دین کنند. مقدمات حضور فردین در این فیلم انجام شده بود با این حال حسد یک همکار تازه به دوران رسیده مانع حضور فردین در این فیلم شد.




هسته مشترک تولید آثار امنیتی سالهای اخیر بالاخره لب به سخن گشود⇐مشوق من برای ورود به سینما «ضیافت» کیمیایی بود/یک چریک قبل از انقلاب و یک رزمنده بعد از انقلاب هستم/اگر می‌خواهیم دیده شویم باید حقیقت{وجود نفوذی در سیستم} را بگوییم

سینماروزان: اگر به تیتراژ آثار امنیتی سالهای اخیر از «تعبیر وارونه یک رویا» فریدون جیرانی تا «روباه» بهروز افخمی، «امکان مینا»ی کمال تبریزی، «بادیگارد» ابراهیم حاتمی کیا، «سیانور» بهروز شعیبی و البته «ماجرای نیمروز» محمدحسین مهدویان نگاهی بیندازیم، فردی به نام «مرتضی اصفهانی» را در قامت سناریست یا مشاور می‌بینیم.

از مرتضی اصفهانی اما نه عکسی در دست است و نه فیلمی از او موجود است و هیچ گاه در نشستهای مرتبط با چنین آثاری، شخصی با این نام حضور نداشته است. اصفهانی اما برای اولین بار به بهانه اکران «ماجرای نیمروز» که با همراهی سه ارگان متنفذ از حوزه هنری و فارابی گرفته تا تصویرشهر وابسته به شهرداری تولید شده پاسخگوی سوالات «صبح نو» از رسانه های نزدیک به ارگانهای شهری بوده است.

البته یادتان نرود که گفتگوی ایشان به صورت کاملا مکتوب(!) و با ارسال پرسشها برایش صورت گرفته و همچنان هیچ تصویری از وی کنار گفتگو منتشر نشده است.

اصفهانی در این گفتگوی مکتوب از تجربه فعالیت‌های چریکی و عملیاتی و جاسوسی و… گفته و اینکه به دنبال آن است تا تجربه پنجاه سال فعالیت خودش را در اختیار فیلمسازان قرار دهد.

جالب است که مرتضی اصفهانی مشوق ورودش به سینما را پروژه «ضیافت» مسعود کیمیایی دانسته است؛ یعنی فیلمی که در کنار «سلطان» به عنوان آثاری شناخته می شود که درباره حضور سعید امامی به عنوان حامی تولید آنها شایعات فراوانی وجود دارد.

اصفهانی گفته است: «علاقه و سابقه من در تولید مستند است. پس از تولید حدود سه هزار دقیقه مستند وارد کار سینما و تلویزیون شدم ولی هنوز کار اصلی‌ام مستندسازی است. مشوق من برای ورود به سینما آقای کیمیایی بود که با فیلم «ضیافت» آغاز شد و از آقای حاتمی‌کیا آموختم که می‌توان «به رنگ ارغوان» ساخت و همیشه به ایشان مدیونم و برای مشورت «بادیگارد» هم افتخار در کنارشان بودن را دارم. بعدها با «روباه» افخمی، «امکان مینا» از کمال تبریزی، «سیانور» شعیبی و «ماجرای نیمروز»در کنار مهدویان بود.»

متن گفتگوی مکتوب مرتضی اصفهانی را بخوانید:

وقتی در پازل عوامل فیلم قرار می‌گیرید نقش شما چیست؟ مشاوره، تغییر فیلمنامه‌ یا نگارش کامل فیلمنامه؟
همه موارد صحیح است البته دامنه این مشاوره در اجرا، بازی‌ها و حتی لباس و صحنه هم ادامه پیدا می‌کرد.
مشاوره فیلم‌هایی که مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی دارد در کشور ما از چه اقتضائاتی برخوردار است؟ این ملاحظات در مورد ماجرای نیمروز چطور بود؟
فیلمساز موفق حتماً مشاور خبره داشته. من یک چریک قبل از انقلاب اسلامی و یک رزمنده جمهوری اسلامی هستم. در اطلاعات عملیات ستاد جنگ‌های نامنظم شهید چمران از ایشان آموختم که نقش اطلاعات در جنگ تا چه میزان تأثیرگذار است و با توجه به علاقه‌ای که به فیلمسازی داشتم همیشه همه چیز را در ذهنم ذخیره می‌کردم و حالا تلاش می‌کنم تجارب 50 سال مبارزه را در اختیار کسانی قرار دهم که می‌خواهند فیلم بسازند.
شخصی به نام عباس در مجموعه عوامل مقابله کننده با منافقین است که جاسوس نفوذی است. این شخصیت ما به ازای بیرونی دارد؟ سرنوشتش چه شده است؟
به جز شخصیت حامد، بقیه شخصیت‌ها متناظر تاریخی دارند. داستان عباس هم در تاریخ آمده که پس از فرار ابتدا به فرانسه و سپس به عراق تحت حاکمیت صدام می‌رود و نهایتاً در جریان حمله به ایران (عملیات فروغ) کشته می‌شود.
در فیلم‌های اطلاعاتی عملیاتی 2، سه سال اخیر همیشه نشان می‌دهد یک عامل نفوذی در سیستم وجود دارد. واکنش کسانی که در سیستم هستند نسبت به این بازنمایی چیست؟
خدا را شکر صبر و تحمل داشتند. اگر می‌خواهیم دیده شویم باید حقیقت را بگوییم و اگر نیت سالم سازی داریم باید از ضعف‌هایمان هم بگوییم. زمانی که برای ساخت سریال «پازل» و «تعبیر وارونه یک رؤیا» نزد جناب آقای دکتر صالحی و معاون حفاظتی ایشان در سازمان انرژی اتمی رفتیم تا مجوز بودن نفوذی در تشکیلات تحت امر ایشان را بگیریم مردانه گفتند وقتی خائن را تصویری می‌کنید، دانشمند و قهرمان سازمان انرژی اتمی خوش می‌درخشد.
در میان فیلم‌های چند سال اخیر در سینما و تلویزیون کشور که مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی دارد کدام یک را از لحاظ ساختار و رعایت ملاحظات بیشتر می‌پسندید؟ فارغ از آنکه خودتان در آن فعالیت داشته‌اید یا نه؟
سریال «تعبیر وارونه یک رویا» از فریدون جیرانی و فیلم سینمایی «روز شیطان» از بهروز افخمی.
چقدر فیلم‌های با مضامین امنیتی و جاسوسی و اطلاعاتی که ساخته کشورهای دیگر است، می‌بینید؟
به اندازه‌ای که وقتم اجازه می‌دهد ولی همیشه در برنامه‌هایم دارم.
بازخوردهایتان از فیلم «ماجرای نیمروز» چگونه بوده است؟
«ماجرای نیمروز» دو جایزه ارزشمند گرفت، اولی فیلم برتر از نگاه مردمی در جریان جشنواره فجر و دومی هم که گفته‌اند نگویید!




انتقاد صریح رسانه های اصولگرا از «هفت»، گبرلو و بازیگر سریالی محصول انجمن دفاع مقدس

سینماروزان: اتفاقی که در برنامه اخیر «هفت» افتاد و در آن لیلا اوتادی بازیگری که اخیرا سریال «آرام می گیریم»-از محصولات انجمن سینمای دفاع مقدس که کارگردان آن هم قائم مقام انجمن بود- را روی آنتن داشت با لحنی بی ادبانه درباره اهالی رسانه سخن گفت و تأیید سخنان او توسط بهروز افخمی مجری برنامه سبب ساز آن شده که برخی از رسانه های اصولگرا به نقد صریح «هفت» بپردازند.

از جمله این رسانه ها روزنامه «جوان» است که با زیر سوال بردن وجه کیفی کارنامه اوتادی نقدهای تندی را به ادبیات او و مجری «هفت» که شرایط حضور وی در برنامه را فراهم کرده روانه ساخته است.

از سوی دیگر خبرگزاری اصولگرای «فارس» نیز به انتقاد شدید از «هفت» به خاطر دعوت از مهمانی که اهالی رسانه را زیر سوال برده پرداخته است. «فارس» البته کوشیده به نوبه خود هم از خجالت اوتادی درآید و هم اشاراتی تند داشته باشد به یکی از مجریان با سابقه ضعیف در مطبوعات که اخیرا به نقد اهالی رسانه پرداخته بود؛ اشاراتی که بیش از همه یادآور ادعاهای اخیر محمود گبرلو مجری فصل دوم «هفت» در کلی گویی پیرامون اهالی رسانه است.

ابتدا متن گزارش «جوان» را بخوانید:

به نظر مي‌رسد بايد مرتضي ميرباقري وعده اصلاح برنامه «هفت» را زودتر عملي كند. در آخرين نمونه از دسته گل‌هايي كه مجري و مهمان برنامه به آب دادند، اصحاب رسانه را مورد اهانت قرار دادند. ليلا اوتادي بازيگر درجه چندم سينما كه سال‌ها است فيلم شاخصي در سينما نداشته و اخيراً به خاطر بازي در سريالي تلويزيوني دوباره فرصت ديده شدن پيدا كرده، در برنامه «هفت» مهمان بهروز افخمي بود. افخمي و اوتادي در گفت‌و‌گوي‌شان به مسائل مختلفي از جمله سينما پرداختند و ليلا اوتادي درباره حضور نيافتنش در جشنواره فجر به اصحاب رسانه حمله كرد و در پازلي كه بهروز افخمي چيده بود شروع به توهين به خبرنگاران كرد. در بخشي از برنامه افخمي به اوتادي مي‌گويد: «فضاي جشنواره و رفتار خبرنگارها اذيت‌كننده است، اوتادي پاسخ مي‌دهد: ما پنج، شش خبرنگار خوب بيشتر نداريم و به جز آنها بقيه تازه‌كار و شايد كمي نادان‌اند. بهروز افخمي مي‌گويد: كمي نادان و خيلي بي‌تربيت. اوتادي مي‌گويد: بله بله منظورم همين بود! در ادامه افخمي با تكميل دايره توهينش مي‌گويد:‌«حالا خبرنگار خوب هم هست واقعا؟!»

 آيا رسانه ملي كه بزرگ‌ترين مجموعه خبرنگاري را در اختيار دارد و البته در دوران جشنواره فجر نيز خبرنگارانش حضور فعالي دارند، در برابر چنين توهيني سكوت خواهد كرد؟ پيش از اين ادبيات زشت مجري و منتقد ثابت اين برنامه انتقادهاي زيادي را از تلويزيون در پي داشته است و حاشيه‌سازي‌هاي برنامه «هفت» نه تنها اهالي سينما را بلكه مخاطبان تلويزيون را نيز رنجانده است. اين برنامه تلويزيوني در طول برگزاري جشنواره فيلم فجر نيز همين رفتار را تكرار كرد، به طوري كه پرويز پرستويي با انتشار يادداشتي نوشت: «متأسفانه اين دو تن، با حمايت مسئولان رسانه ملي خر خود را سوار شده و مي‌تازند، ولي نمي‌دانند كه حتي مردم عزيز غيرسينمايي هم اينها را منفور مي‌خوانند. بازهم اميدوارم مسئولاني كه دغدغه فرهنگ دارند تجديد‌نظري در خصوص اين برنامه سينمايي كرده و از افراد لايق در اين برنامه استفاده نمايند.» لازم به يادآوري است، مرتضي ميرباقري در نشست اخير مطبوعاتي‌اش از لزوم اصلاح هفت خبر داده بود.

حالا متن گزارش خبرگزاری «فارس» را بخوانید:

امروزه بسیاری به این مهم رسیده‌اند که در کنار فیلم‌های خوب سینما، وجود فیلم‌های زرد شرایط بدی را برای سینما به‌وجود آورده‌است و بعضی آن را به شرایط بد نقد فیلم و خبرنگاری و روزنامه‌نگاری سینمایی مرتبط می‌دانند اما نکته حایز اهمیت این است که در حوزه رسانه و مطبوعات نیز مانند حوزه‌های دیگر ضعیف و قوی در کنار هم هستند و فعالیت می‌کنند. یعنی در کنار ضعف‌های حوزه رسانه‌، نقاط قوت بسیاری نیز دیده می‌شود که بسیار تاثیرگذار است. با این احوال، گویا توهین به خبرنگاران به مد روز تبدیل شده و بعضی به جای اینکه کار خود را درست انجام دهند تا بتوانند کارنامه درستی ارائه دهند با چرخاندن نوک پیکان نقد (و خصوصا نقدهای غیرکارشناسی و غیرمنصفانه) به سوی رسانه، تلاش دارند تا خود را موجه جلوه دهند.

در این میان و برای رسیدن به مقصود بهتر است در هر جایگاهی، حتی بازیگر فیلم‌های کم‌ارزش و بعضاً زرد یا فلان مجری ورشکسته که دائم در فضای مجازی از مخاطبان می‌خواهد که به برنامه‌اش رأی دهند هم یک پس گردنی به اهالی رسانه و خبرنگاران می‌زند تا کارنامه ضعیفش مغفول بماند. یا یکی از مجریان که سابقه‌ای ضعیف در کار مطبوعات داشته است و هیچ گاه خبرنگاری را تجربه نکرده نیز کار اهالی رسانه را به نقد می‌کشد و از اینکه روزگاری در رسانه حضور داشته اظهار تاسف می‌کند.

افرادی از این دست، این مهم را به فراموشی سپرده‌اند که این نوع رفتار غیراخلاقی برای اهالی رسانه حتی برای دقایقی نیز قابل تأمل و تاثیرگذار نیست. هم‌کلامی مجری برنامه تلویزیونی با بازیگری که کارنامه موفقی ندارد در زیر سوال بردن خبرنگاران و «نادان» خطاب کردن این قشر زحمتکش جامعه، تنها باعث ایجاد نفاق و تفرقه میان این قشر و اهالی سینما خواهد بود. جداکردن 5 یا 6 خبرنگار را هم توسط بازیگری که برترین نشان کارنامه او دریافت جایزه «عشق»! از جشنواره‌ درجه چندم از آمریکاست، می‌توان صرفا در راستای تفرقه انداختن میان اهالی رسانه برآورد کرد. خبرنگاران در همه جای دنیا به لحاظ مادی و معنوی جایگاه بالایی در جوامع دنیا دارند و دست‌کم حقوق‌ مالی شان از بالاترین میزان حقوق‌هاست. این در حالیست که خبرنگاران امروز جامعه سینمایی ما با یک‌بیستم و یک‌سی‌ام درآمد خبرنگاران دنیا فعالیت می‌کنند و با این حال توسط یک برنامه تلویزیونی مورد بی‌حرمتی قرار می‌گیرند و متهم به نادانی می‌شوند.

متأسفانه خبرنگاران به این مورد متهم هستند که پشت میزنشین شده‌اند. انتقادی که صدالبته بخشی از آن درست است و باید اصلاح شود. اما واقعیت این است که همین خبرنگاران با وضعیت حقوقی که دریافت ‌می‌کنند، تا همین حالا هم در مقاطع مختلف -از جنگ تحمیلی گرفته تا حادثه پلاسکو- از نثار جانشان دریغ نداشته‌اند و همیشه در بهترین شکل به مخابره خبر پرداخته‌اند. اگرچه برای زحمات این قشر پرتلاش روزی در تقویم سالانه به نام فعالان این عرصه در نظر گرفته شده است اما متاسفانه با بی‌احترامی تمام در یک برنامه سینمایی به این قشر «نادان» لقب داده می‌شود! سوال اینجاست این کارگردان و بازیگر حاضر هستند تنها یک‌سال با شرایط کاری خبرنگاران و حقوق آن‌ها امرار معاش کنند؟ به جرأت می‌گوییم که برای یک ماه هم توان امرار معاش با حقوق خبرنگاران را ندارند اما اینگونه درباره این خبرنگاران به قضاوت می‌نشینند. خبرنگاران در ایران امنیت شغلی ندارد و در تمام دنیا، کارشان در زمره مشاغل سخت قرار می‌گیرد. بیمه خبرنگاران در اکثر رسانه‌ها به‌عنوان بیمه کارگری پرداخت شده و حتی به آنها امکان استفاده از مزایای بازنشستگی شغل‌های سخت هم درنظر گرفته نمی‌شود. در نهایت هم با تمام این اوصاف آن‌ها را در جامعه هنری و در یک برنامه تلویزیونی نادان تصویر کردن کار جوانمردانه‌ای نیست.

اهالی رسانه هم به حضور برخی از افراد کم‌تخصص در این حوزه نقد دارند اما این مهم باید در گفتمانی درونی مورد بررسی قرار گیرد نه اینکه در یک برنامه تلویزیونی. این نوع گفتار و نقد نه تنها باعث اصلاح نمی‌شود بلکه این قشر پرتلاش جامعه را بی اجر و مزد می‌کند. نقد خوب و به جا می‌تواند بسیار کارساز باشد و باعث تقویت بنیه خبرنگاران شود اما این که چند آدم کم‌سواد در عرصه خبرنگاری برای بزرگ جلوه‌دادن جایگاه خود خبرنگاران سینمایی را زیر سوال ببرند و ذهن مردم را نسبت به این افراد خدوم در جامعه مشوش کنند نه محترم و نه پذیرفتنی است. با توجه به اعتراضات هنرمندان و اهالی سینما به برنامه تلویزیونی تخصصی سینمایی که به صورت زنده پخش می‌شود، مرتضی میرباقری معاون سیما در اولین نشست رسانه‌ای خود به تغییرات در این برنامه تاکید کرد اما پس از نشست رسانه‌ای معاون سیما، مجری در اولین برنامه پا را فراتر از نقد گذاشت و به خبرنگاران حوزه سینمایی توهین کرد.




در «هفت» اتفاق افتاد⇐از اعتراف سعید سهیلی به خودسانسوری و حذف ۱۵ دقیقه از «گشت۲» تا اظهارات افخمی درباره تلاش ایوبی برای حاشیه‌سازی حول «گشت۲» در جهت کاور کردن مشکلات مدیریتی

سینماروزان: قسمت تازه برنامه سینمایی «هفت» تحت تاثیر حواشی اخیر سینمای ایران پیرامون ورود کمیسیون فرهنگی مجلس به ماجرای اعتراضات به جشنواره فیلم فجر و اظهارنظرات یک نماینده مجلس درباره گزارشاتی که مسعود فراستی درباره آثار جشنواره و از جمله «گشت2» به آنها داده و البته واکنشهای پرویز پرستویی و حمید فرخ نژاد به این گزارشها، روی آنتن زنده شبکه سه سیما رفت.

 به گزارش سینماروزان بهروز افخمی در واکنش به حواشی اخیر نامه حمید فرخ نژاد به مسعود فراستی در ابتدای برنامه «هفت» گفت: قصد ندارم به جزییات نامه همراه با ادبی و لحن تحقیرآمیز حمید فرخ نژاد به مسعود فراستی بپردازم چون فکر می کنم پرداختن به کلیت این یادداشت در مقابل مخاطب میلیونی تلویزیون برای خود ایشان بد می شود و سبب کاهش مقبولیتش می شود. لحن نامه ایشان زننده بود ولی در بخشی از این نامه به نکته جالبی اشاره شده بود که گویی سینمای ایران یک جور قبیله است و باید در برابر دیگران هوای خود را داشته باشند.

مجری «هفت» افزود: بنظر این کسان دیگر کمیسیون فرهنگی هستند که غیرخودی به حساب می آیند و ما نباید مسائل داخل سینما را به بیرون از جمله این افراد بکشانیم. من این پیش فرض برایم جالب است. سینمای ایران از نظر ایشان چیست؟ این قبیله کجاست؟ آیا مسئولین و مدیران سینمایی جزو این قبیله هستند و اعضای مجلس نیستند و یا آنها هم جز این قبلیه به حساب نمی آیند؟ و آیا با طرح مسئله، نگاه ها از انتقادات تند و تیز به داوری های پر از اشتباه جشنواره برداشته نشده است؟

وی خطاب به حمید فرخ نژاد گفت: اگر هم مافیایی وجود داشته باشند شما نه جزو افسران آنهانید نه سربازان آن. شما خود در «گشت ارشاد 1» چوب همین رفتارها را خوردید. آقای فراستی کسی بود که در برابر توقیف فیلم «گشت ارشاد 1» واکنش نشان داد و از فیلم دفاع کرد. لذا این طور رفتار نکن که هرکس به کمیسیون فرهنگی دعوت شد دارد شما را می فروشد. کیمسیون فرهنگی وظیفه اش رصد و پیگیری تولیدات سینمای ایران و جشنواره فجر است و فکر می کنم پیش از برگزاری جلسه با مسعود فراستی، برخلاف آقای ایوبی که شب ها زود می خوابند، جشنواره و برنامه «هفت» را دنبال می کردند. مسعود فراستی در این کمیسیون چیزی جز آنکه همان حرف ها را در برنامه «هفت» و در مقابل میلیون ها مخاطب زده بود، نزد.

وی نهایتا گفت: شما بازیگر بسیار خوبی هستید و جایی را در سینمای ایران پر کرده اید که با نبود شما نمی توان سالها کسی را جایگزین کرد. قدر این نقش آفرینی را باید دانست. ما به تو بیشتر از آقای پرستویی نیاز داریم. شما مثل آقای پرستویی نیستید که با مخالفان ما همراه شده و از هر فرصتی استفاده می کند تا تلافی نقد برنامه سال گذشته را دربیاورد که من در عین سادگی گفتم سیمرغ حق ایشان نبود، حق پیمان معادی بود.

در ادامه برنامه سعید سهیلی، کارگردان فیلم سینمایی «گشت 2» میهمان «هفت» شد. وی در گفتگو با بهروز افخمی گفت: به حضرت عباس (ع) قسم به هزار دلیل نمی خواستم به برنامه «هفت» بیایم. اما به یک دلیل خواستم بیایم. دلیل آمدم این است که فقط مقابلم یک کارگردان نشسته است. اگر به نام ترین مجری هم بود نمی آمدم! آمدم به این دلیل که روبرویم کارگردانی نشسته است که سکانس طلایی تصادف فیلم «عروس» را گرفته است که می داند زحمت فیلم ساختن چقدر سخت است.

وی افزود: همانطور که به اعضای کمیسیون فرهنگی گفتم تنها بخاطر آقای پژمان فر است که به این کمیسیون می روم والا نمیرفتم. چون ایشان در یک اظهارنظری گفته بودند خاک پای هنرمندان و سینماگران هستند. کسی که خود را کوچک می کند، در نظر دیگران بزرگ می شود.

کارگردان «گشت 2» ادامه داد: دعا می کنم خداوند آقای علیرضا داوودنژاد، آقای ابوالقاسم طالبی، آقای حبیب الله کاسه ساز، آقای معززی نیا و همه بیماران اهل سینما و همه مریضان را شفاه دهد.

سهیلی درخصوص حواشی اخیر گفت: همانطور که نباید روی یک فرد بخاطر یک اشکالش، نام بد بگذاریم، یکباره یک نام را روی یک فیلم را گذاشتن، درست نیست. ما باید اشکالات و نقاط قوت و ضعف یک فیلم را با هم ببینیم. من فکر می کنم شما باید در برنامه «هفت» به انتقاداتی هم که به شما می شود توجه کنید و ببینید مشکل از کجاست که در میان سینماگران مورد نقد است. آیا همه نقدها با کینه است و از سر دلسوزی نیست؟

در ادامه بهروز افخمی گفت: اگر برنامه «هفت» زمان جشنواره را دیده باشی من برعکس دو منتقد برنامه درباره فیلم «گشت 2» معتقد بودم، این فیلم هم کمدی روتین سبکی است که جای خود را در صنعت سینما دارد و باید از این دست فیلم ها ساخته شود و درباره فروش فیلم معتقد بودم، خوب هم می فروشد. درضمن حرف های مسعود فراستی در «هفت» هم گفته شد و تکراری بود. اعضای کمیسیون فرهنگی هم عاقل تر از آن هستند که بخواهند تنها بنا بر حرف مسعود فراستی که همگی سبک نقد او را می شناسند که در سال شاید یکی دو فیلم را تنها بپسندد، عمل کنند.

وی افزود: بنظرم فیلمسازان باید عادت کنند که حرف منتقدین را کمتر گوش کنند. منتقدان درواقع مشاوران تماشاگران هستند. و سازمان سینمایی و آقای ایوبی نیز باید بداند با این جنحال های حاشیه ای و الکی حول یک فیلم نمی تواند، عملکرد پر از اشتباه خود را پوشش دهد.

در ادامه سعید سهیلی در پاسخ به این سوال که آیا حواشی اخیر حول «گشت 2» به توقیف آن منتهی خواهد شد، گفت: بنظرم «گشت ارشاد 1» را یک نفر و یک گروه نتوانستند پایین بکشند. چند گروه و دسته این کار را کردند. در آن مقطع عده ای حتی فیلم را ندیده بودند و پس از دیدن، فهمیدند اشتباه می کردند. عده ای نیز در دعواهای سهمیه اکران نوروزی، خواستند این فیلم را به اکران دوم نوروزی بکشانند. بخشی نیز بدلیل سوتفاهامتی بود که در آن مقطع ایجاد شده بود.

وی افزود: امروز ظرفیت های همه از امام جمعه ها، مداحان و… بالا رفته است؛ جز سینماگران! امروز همگی معتقدند که دوران مونولوگ تمام شده است و دوران دیالوگ است. لذا معتقدم آن اشکالات آن روز، امروز جواب نمی دهد. اینکه یک نفر برای نمایندگان مجلس بگوید این فیلم بد است، آنها نیز با چشمان بسته بگویند این فیلم را پائین بکشید.

این کارگردان سینما ادامه داد: ما باید توهم توطئه را کنار بگذاریم. معتقدم اگر بهم نزدیک تر شویم اختلافات کمرنگ تر و کمتر می شوند. توهم توطئه در سینما تا جایی پیش می رود که برخی درباره حواشی اخیر فیلم «گشت 2» می گویند همه اینها سناریوی فرخ نژاد و فراستی بوده برای تبلیغات فیلم!

وی نهایتا گفت: ما هنوز اکران عید را از دست نداده ایم و ان شاالله اکران ما 15 یا 25 اسفند آغاز خواهد شد. من 15 دقیقه از فیلم را کوتاه کردم و خوش ریتم تر و جذاب تر شده است

 




بهروز افخمی با اشاره به اصغر فرهادی و «فروشنده»⇐در اثر ديدن انبوه تماشاگراني كه به ريشش مي‌خندند مجبور شد نامه‌اي درباره معتادان گورخواب بنویسد تا حواس مردم پرت شود

سینماروزان: بهروز افخمی مجری «هفت» که ماههاست به عنوان یادداشت نویس با «هفت صبح» همکاری می کند در تازه ترین یادداشتش که «تازه به دوران رسیده ها» نام گرفته کوشیده در کنار ذکر خیر برخی از فیلمسازان جوان از ترس و واهمه خود برای ساخت فیلم جدیدش سخن بگوید و در نهایت هم طعنه ای بزند به اصغر فرهادی و «فروشنده».

به گزارش سینماروزان افخمی به صراحت از این گفته که فرهادی از ترس مقایسه اثرش با آثار جوانترها مجبور شده اکران فیلمش را تا بعد از معرفی به عنوان نماینده ایرانی اسکار به تأخیر اندازد و از آنجا که فیلمش مورد توجه قرار نگرفته کوشیده با نگارش نامه ای درباره گورخوابان معتاد حواس مخاطبان را پرت کند تا ندانند چه محصول بی کیفیتی به آنها قالب شده!

متن کامل یادداشت افخمی را بخوایند:

تازه به دوران رسيده‌ها!

«لاك قرمز» را ديدم و با ديدن آن تعداد فيلم‌هاي جذاب و ديدني فيلمسازان جوان و تازه وارد سينماي ايران در سال نود و پنج از نظر من به هشت فيلم با هشت فيلمساز متفاوت رسيد. فيلم‌ها و فيلمسازان تازه وارد و انتظار برانگيز امسال تا آن جا كه من ديده‌ام اينها هستند: برادرم خسرو (احسان بيگلري) ايستاده در غبار (محمدحسين مهدويان) ابد و يك روز (سعيد روستايي) زاپاس (برزو نيك‌نژاد) نيمه شب اتفاق افتاد (تينا پاكروان و طلا معتضدي) متولد 65 (مجيد توكلي و جميله دارالشفايي) خانه‌اي در خيابان چهل و يكم (حميدرضا قرباني و آزيتا ايراني) و لاك قرمز (سيدجمال سيدحاتمي و امير عبدي).

بهترين فيلم اين فهرست يعني «برادرم خسرو» هنوز به نمايش عمومي درنيامده است اما شش فيلم از هشت فيلم كه تا حالا نمايش داده شده همگي كم و بيش با موفقيت تجاري هم روبه‌رو شده و پول خودشان را درآورده‌اند يا به سود خوب رسيده‌اند. يك نكته جالب اين است كه از اين هشت فيلم فيلمنامه سه تاش را زنان نوشته‌اند و در نوشتن بهترين آنها يعني برادرم خسرو هم يك زن (پريسا هاشم‌پور) همكاري كرده است. به اين ترتيب مي‌شود گفت كه همكاري فيلمسازان جوان با فيلمنامه‌نويسان زن نتايج خوبي داشته و بايد منتظر كارهاي بعدي اين زنان فيلمنامه‌نويس هم باشيم. به هر حال غير از فيلم ايستاده در غبار كه ساخت و پرداخت و بافت تصويري و صوتي خيلي چشمگير و جذاب دارد و زاپاس كه تنها فيلم كمدي اين فهرست اميدواركننده است مابقي فيلم‌ها به طور بنيادي و جدي متكي به فيلمنامه و ديالوگ خوب نوشته و روان و شخصيت‌سازي و بازي‌هاي به ياد ماندني هستند.

تماشاچي «برادرم خسرو» شخصيت‌هاي دو برادر عجيب اين فيلم غريب را هيچ وقت از ياد نمي‌برد و شخصيت‌هاي زنده و جنگنده ابد و يك روز هم به اين سادگي‌ها فراموش نمي‌شوند. حامد بهداد و رويا نونهالي در نيمه شب اتفاق افتاد به ياد مي‌مانند و حتي شخصيت پرديس احمديه در فيلم لاك قرمز با آن كه چندان متقاعدكننده از آب درنيامده به هر حال ما را درگير فيلم مي‌كند و همراه خودش مي‌برد. هيچ‌كدام از اين هشت فيلم طرح داستاني پيچيده ندارد و غير از «متولد 65» هيچ‌كدام ايده داستاني تازه ندارد و تقريبا در هر هشت فيلم داستان كم و بيش همان طور پيش مي‌رود كه از اول مي‌توانستيم حدس بزنيم اما اين شخصيت‌هاي فيلم‌ها هستند كه ما را نگران خودشان مي‌كنند و با خودشان مي‌برند و نمي‌گذارند پيش از تمام شدن فيلم از سالن بيرون برويم. نكته جالب ديگر اين است كه همين جوانان فيلم اولي و فيلم دومي بهترين فيلم‌هاي سينماي امسال ايران را ساخته‌اند يعني از فيلم‌هاي فيلمسازان قديمي و با اعتبار و رانت‌خوار (چه آنها كه از حكومت‌هاي خارجي رانت مي‌خورند و چه كساني كه از حكومت خودمان امتياز طلب دارند) هيچ فيلمي امسال در حد و اندازه‌هاي اين هشت فيلم درنيامده و هيچ‌كدام به اندازه آنها ماندگار نخواهد شد.

مثلا فيلم «فروشنده» كه در ارزيابي و معرفي براي اسكار بايد با دو تا از اين هشت فيلم رقابت مي‌كرد آنقدر كم مي‌آورد كه آقاي فرهادي مجبور شد تقلب كند و قايمش كند و تا زمان زورچپان كردن آن به عنوان نماينده ايران در اسكار فيلم را در معرض تماشاي عمومي قرار ندهد. خلاصه امسال واقعا سال جوانان و فيلم اولي‌ها بود. آنها كار را از راه سخت انجام دادند و بدون رانت و بدون تبليغات و بدون هوچي‌گري و خررنگ كني و پاپاراتزي بازي موفق شدند و با رونق‌ترين سال سينماي ايران در پونزده سال اخير را شكل دادند. آنها نشان دادند كه كار خودشان را بلدند و نيازي به نصيحت من ندارند. در حقيقت آنها كاري كرده‌اند كه من مي‌ترسم دست به دوربين بشوم و فيلم بعدي‌ام را بسازم و مي‌ترسم خودم را در مقايسه با اين جوجه‌هاي ديروز و نيمچه‌هاي امروز قرار بدهم.

اما البته چون كه معلم هستم و نمي‌توانم دست از عادت ناپسند نصيحت كردن بردارم اين چند سطر را نه براي فيلمسازان جوان امسال بلكه براي فيلم اولي‌هاي سال‌هاي آينده مي‌نويسم: اي فيلمساز بعد از اين عزيز! بدان و آگاه باش كه همه داستان‌ها گفته شده و طرح داستاني تازه و بديع وجود ندارد. بنابراين سعي نكن تماشاچي را با داستاني كه مثلا بديع و غيرقابل پيش‌بيني است سورپرايز كني. اين كار آخر و عاقبت ندارد. يك بار جستي ملخك! دو بار جستي ملخك! آخر به دستي ملخك!

اگر بناي داستان‌هايت را بر سورپرايز كردن تماشاچي بگذاري يكهو مي‌بيني فيلمي ساخته‌اي كه به جاي تماشاچي خودت را سورپرايز مي‌كند يعني در اثر ديدن انبوه تماشاگراني كه به ريشت مي‌خندند يا دنبالت مي‌گردند تا پول بليط‌شان را پس بگيرند جا مي‌خوري و چه بسا مجبور شوي نامه‌اي درباره به درد آمدن قلب خودت در اثر مشاهده معتادان گورخواب بنويسي تا شايد يك مدتي حواس مردم پرت شود و خدا خدا كني كه زودتر آب‌ها از آسياب بيفتد!




با سرمایه سازمان ارزشی اوج و با همکاری کارگردان فیلم شکست‌خورده اوج⇐افخمی فیلمسازی به زبان عربی را مشق می‌کند

سینماروزان: بهروز افخمی کارگردانی که بعد از حضور در تیم تولید فصل سوم “هفت” سعی زیادی کرد که به برخی از نهادهای ارزشی سینمایی نزدیک شود و البته برای محصولات تولید شده توسط این نهادها سنگ تمام بگذارد حالا آن طور که “فارس” خبر داده با سرمایه یکی از همین نهادهای ارزشی فیلم خواهد ساخت.

به گزارش سینماروزان بهروز افخمی کارگردان سینمای ایران در حال آماده سازی فیلمنامه ای با موضوع دفاع مقدس است؛ این فیلم به زبان عربی تولید می شود و مراحل پیش تولید طولانی را سپری می کند.

فیلم افخمی داستانی را روایت می کند که مربوط به دهه 60 است؛ داستانی که به اوج سالهای دفاع مقدس باز می گردد.

سازمان هنری-رسانه ای اوج تهیه این فیلم را برعهده دارد و احتمالا آماده سازی فیلمنامه تا بهمن ماه به طول خواهد انجامید. تمام صحنه های فیلم در جنوب کشور جلوی دوربین می رود و  دانش اقباشاوی در نگارش فیلمنامه با افخمی همراه است.

شریک فیلمنامه نویس افخمی یعنی دانش اقباشاوی  پیشتر در تولید فیلمی عاشورایی از محصولات اوج با نام “هیهات” به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی به عنوان کارگردان حضور داشت. این فیلم علیرغم صرف هزینه مکفی برای تولید اما نه تنها نتوانست به جشنواره سی و چهارم فجر راه یابد بلکه در اکران هم شکست سنگینی خورد و حتی به هنگام عرضه در شبکه خانگی هم توجهی برنینگیخت.




روی آنتن زنده⇐پرستویی به‌جای نقد مدیران شهری به نقد “هفت” پرداخت!

سینماروزان: پرویز پرستویی دقیقا از جشنواره فیلم فجر به بعد و پس از آن که بهروز افخمی بازی او در “بادیگارد” را زیر سوال برد و بازی پیمان معادی در “ابد…” را از بازی وی در نقش “حیدر ذبیحی” بهتر دانست موضع مخالفی که با “هفت” داشت را شدت بخشید.

به گزارش سینماروزان در امتداد چنین روندی است که پرستویی امروز وقتی روی خط زنده برنامه “حرف حساب” شبکه یک آمد و بنا شد درباره پخش کلیپ پسرکی به نام حسین که از نداشتن پارک و کم‌کاری مسئولان شهری در فراهم آوردن یک فضای سرگرم کننده ساده می‌نالد سخن گوید بحث را باز هم به سمت “هفت” کشاند و تا توانست از تلویزیون و این برنامه انتقاد کرد.

صدالبته که هر هنرمندی فارغ از جایگاه خود می تواند گاه و بیگاه نظراتش را درباره موضوعات مختلف و البته رسانه ملی و کیفیت برنامه هایش بیان کند اما اینکه یک بازیگر بی‌ربط به موضوعی که از وی درباره آن اظهارنظر خواسته اند، دلگیری‌های شخصی خود از یک برنامه را مجالی می کند که هر آنتن زنده ای را ربط دهد به آن برنامه کمی احساسی به نظر می رسد.

کمترین کاری که پرستویی باید می‌کرد آن بود که نیشتری زند بر مقامات شهری که هنوز در فراهم آوردن تسهیلات اولیه سرگرم سازی برای کودکان و نوجوانان مناطق جنوب شهری عاجزند و به وادی تولید محصولات سینمایی و تلویزیونی ورود کرده اند اما این اتفاق نمی افتد و به‌جایش یک دلخوری قدیمی باعث می شود بحث به سمتی کاملا انحرافی کشیده شود.

فارغ از آن پرسشی مهمتر که با شنیدن دلخوریهای مداوم پرستویی از “هفت” به ذهن می رسد آن است که چرا ایشان که از سینماگران باسابقه ماست و البته سابقه تهیه کنندگی دارد به جای طرح گلایه های مدام، خود آستین بالا نمی‌زند تا طرح برنامه ای سینمایی آن طور که خود مناسب می داند را در رسانه ملی به اجرا بگذارد؟

حتی اگر در رسانه ملی این مجال برایشان فراهم نبود فضای مجازی و سامانه هایی مانند ویدیوی درخواستی به سادگی و با حداقل ممیزی این مجال را فراهم می کنند که ایشان ایده های ذهنی خود درباره برنامه سازی سینمایی را پیاده کنند. چرا یک بار به جای ایراد از ماهیگیری امثال افخمی خودتان ماهیگیری را به امثال وی یاد نمی‌دهید؟




هفت سال پس از رونمایی در جشنواره فجر⇐”فرزند صبح” مجددا تدوین و صداگذاری می‌شود⇒با کدام بودجه مشخص نیست؟

سینماروزان: هفت سال بعد از رونمایی نسخه ای پرایراد از “فرزند صبح” بهروز افخمی در جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر و انتقادات فراوان به کیفیت این نسخه، حالا مدیرعامل انجمن دفاع مقدس از تدوین و صداگذاری و ساخت موسیقی مجدد فیلم خبر داده است.

محمدحسین نیرومند مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس از توافق با بهروز افخمی جهت تدوین مجدد «فرزند صبح» خبر داد و به “فارس” گفت: بعد از مدت ها که از اکران فیلم سینمایی «فرزند صبح» در جشنواره فیلم فجر می گذرد و زمینه اکران فیلم فراهم نشد به دلیل مشکلاتی که داشت؛ در صبحت هایی که با بهروز افخمی داشتم به این نتیجه رسیدیم که فیلم تدوین، موسیقی و صداگذاری مجدد زیر نظر ایشان انجام شود و بتوانیم فیلم را به نمایش درآوریم.

وی ادامه داد: فیلم اشکالاتی داشت که انشاءالله با تدوین مجدد و انجام مراحل پس تولید مجدد مرتفع می شود.

نیرومند در پاسخ به این سوال که فیلم برای یک نمایش در جشنواره فیلم فجر آماده می شود گفت: بعید می‌دانم مراحل پس تولید به گونه ای انجام شود که فیلم برای نمایش در جشنواره آماده شود. اما با توافقات انجام شده فیلم آماده خواهد شد.




ابوالقاسم طالبی مدعی شد⇐”یتیم‌خانه ایران” با تنها ۸ میلیارد ساخته شد/افخمی باعث کاهش ۹ میلیاردی هزینه‌های تولید شد

سینماروزان: درام تاریخی “یتیم خانه ایران” ساخته ابوالقاسم طالبی به تازگی روی پرده رفته ولی در دو روز ابتدایی اکران فقط 11 میلیون تومان فروخته است.

به گزارش سینماروزان این فروش پایین افتتاحیه در برابر هزینه های بالایی که برای تولید فیلم صرف شد موجب شد ابوالقاسم طالبی در برنامه “هفت” به ذکر توضیحاتی درباره بودجه تولید این فیلم بپردازد و از جمله اینکه با کمک بهروز افخمی توانسته هزینه های تولید را کاهش دهد.

 طالبی در خصوص هزینه های ساخت این فیلم گفت: برآورد مالی فیلم بسیار بالا بود. اما در سفری که در سوریه با بهروز افخمی داشتیم اتفاق های خوبی افتاد و آنجا با کمک بهروز افخمی و تجهیزات و لوکیشن های مانده از فیلم «فرزند صبح» توانستیم هزینه تولید فیلم به اندازه 9 میلیارد تومان بکاهیم! لذا بسیاری باورشان نمی شود که ما این فیلم را با تنها 8 میلیارد تومان تولید کردیم.

طالبی ادامه داد: بازیگران خارجی را با رج زنی خوب به گونه ای به ایران آوردیم که هزینه تمام بازیگران خارجی ما کمتر از بازیگران ایرانی شد. چیزی کمتر از 500 میلیون تومان. من بازیگران خارجی فیلم را با وب کم و مکالمه اینترنتی با آنها انتخاب کردم تا هزینه ها کاسته شود. والا می توانستم 10 روز به انگلیس بروم.




آیا مدیران سیما از اعتراف‌گیری “هفت” افخمی خبر دارند؟

سینماروزان/پرویز پایور: زمانی فریدون جیرانی در فصل اول “هفت” می کوشید به نوبه خود در گفتگو با برخی از سینماگران و به نوعی از زبان خود آنها از شیوع اعتیاد در سینما پرده برداری کند و حالا بهروز افخمی در فصل سوم “هفت” به دنبال اعتراف گیری درباره شرمندگی بازیگران از حضور در آثار مرتبط با انتخابات 88 است.

به گزارش سینماروزان داریوش ارجمند و امین حیایی دو بازیگری که در فیلمهایی با موضوع  انتخابات سال 88 به ایفای نقش پرداختند برای اولین بار در برنامه سینمایی هفت مجبور به ابراز پشیمانی شدند. سوالات در برنامه “هفت” به گونه ای طراحی شده که پاسخ ها منجر به ابراز ندامت از ایفای نقش در برخی فیلمهای مرتبط با انتخابات سال 88 شود.

بهروز افخمی چند هفته پیش در بخشی از برنامه “هفت” در حالی میزبان امین حیایی بود که به شکلی عجیب این بازیگر را درباره بازی در فیلم “قلاده های طلا” سوال پیچ کرده و با طرح برخی سوالات این بازیگر را در موقعیتی قرار داد تا نسبت به بازی در فیلم “قلاده های طلا” ابراز پشیمانی کند.

 پشیمانی بازیگر “قلاده های طلا”

سماجت بی مورد افخمی تا جایی رسید که پس از طفره رفتن های هوشمندانه حیایی از این بازیگر پرسید آیا حاضر است در “قلاده های طلای 2” بازی کند و حیایی به صراحت پاسخ داد: خیر! با این بایکوتی که در سینما صورت گرفت دیگر حاضر به این کار نیستم.

این سخنان از زبان امین حیایی در آنتن زنده رسانه ملی درحالی انجام گرفت که پیش از این امین حیایی در گفت و گو با هیچ رسانه ای تن به بیان چنین مواضع صریحی نداده بود.

پشیمانی بازیگر “پایان نامه”

مورد دیگر مصاحبه این برنامه با داریوش ارجمند بود. برنامه “هفت” در یکی از قسمتهای اخیرش میزبان داریوش ارجمند بود که در فیلم سینمایی “پایان نامه” به ایفای نقش پرداخته است و این بازیگر این بار در گفت و گوی پشت صحنه برنامه “هفت” مجبور شد اعتراف کند که از بازی در فیلم “پایان نامه” پشیمان است.

ارجمند در پاسخ به سوال “هفت” که از او پرسید: چرا داریوش ارجمند در سینمای ما کم کار شده است؟ تلویحا مجبور شد به این مسئله اعتراف کند که به او در سینما نقش پیشنهاد نمی شود. بازیگر نقش مالک اشتر در برنامه هفت تاکید کرد: برای اینکه مزخرف اند! اینکه من کم کار شدم، علتش این است که چیز دندان گیری گیرم نمی آید. فیلم های پرفروش بسیاری هست، اما اینها مقصدم نیست. برای اینکه من با اعتقاداتم زندگی می کنم. شما توقع داشتی من بروم در «اخراجی ها» بازی کنم؟! نه حضرت عباسی! یا بروم در «رسوایی» بازی کنم؟

گزارشگر “هفت” که گویی از این جواب قانع نشده و به دنبال این است که میهمان به بایکوت خود از سوی سینماگران اعتراف کند می پرسد؟ پیشنهاد هم شد؟ و ارجمند پاسخ می دهد:  پس چی که شد! پس چی که شد! تو اینترنت بخون نوشته. دشمنی با آقای ده نمکی ندارم. متن، متن بدی است! من که قرار نیست بروم جک بازی کنم! سوال می شود: از فیلم های آپارتمانی جدید هم به شما پیشنهاد شده؟ و ارجمند می گوید: فت و فراوان. اما من نیستم. اینها برای این قلمی بادمجون هاست. چشم رنگی ها، دماغ عمل کرده ها، پشت چشم برداشته ها و دور سر سفید کرده ها. اینها بدرد اونها میخوره. بدرد من نمی خورد!

خودم نقشم را در “پایان نامه” نوشتم

اما گزارشگر ول کن نیست و باز هم می پرسد: هجمه زیادی به شما برای بازی در فیلم «پایان نامه» شد؟ پاسخ بازیگر نقش حضرت عبدالعظیم این است: «من نقش دکتری را بازی کردم که هیچ کاری به سیاست نداشت. خودم نیز آن نقش را نوشتم. بعد هم قیچی اش کردند. این هم بس که التماسم کرد. چون یک فیلم برایش بازی کردم. “کلاهداری” جوان بود و دلم برایش سوخت. ولی من هیچ ننگی نمی کنم. نه اصلا! آن قدر فیلم خوب دارم که این یکی می تواند تو قاطی اونها یک ریگ در گونی عدس باشد.»

سیاست تازه رسانه ملی؟

به نظر می رسد که برنامه “هفت” در اقدامی عجیب با دعوت از بازیگرانی که حاضر به ایفای نقش در فیلمهایی با موضوع حوادث سال 88 شده اند و سوال پیچ کردن این بازیگران قصد اعتراف گیری از آنها را دارد و در این کار هم تا به حال موفق عمل کرده است. چرا که دو بازیگر مطرح سینمای کشور یعنی امین حیایی و داریوش ارجمند سخنانی را درباره عواقب بازی در برخی فیلمها بر زبان رانده اند که پیش از آن در هیچ مصاحبه ای آنها را بیان نکرده اند.

فارغ از آن که این گونه اعتراف گیری توأم با سماجت به لحاظ اخلاقی برای بازیگرانی که به چشم حرفه یا شغل به بازیگری می نگرند برخورنده است و در درازمدت به موضع گیری های بیشتر در برابر “هفت” منجر خواهد شد پرسش اصلی بر سر هدایت کنندگان این اعتراف گیری است.

هدایت کنندگان این اعتراف گیری که اتفاقا با همراهی رسانه های اصلاح طلب روبرو شده چه کسانی هستند؟

آیا این برآمده از سیاستی درون سازمان صداوسیما است که به افخمی دیکته شده است یا آن که افخمی خود این مسیر را طراحی کرده و در حال اجرای آن است؟ و نقش همراهان ظاهرا ارزشی افخمی که در تمام مدت حضور وی در “هفت” وی را ساپورت کرده اند در این مسیر چیست؟




یک کارگردان خطاب به فراستی⇐تو که به همه فیلمها گیر می‌دهی آیا جرأت داری درباره پولشویی در سینما هم حرف بزنی؟؟؟

سینماروزان: اصغر نعیمی کارگردانی که درام عاشقانه “سایه های موازی” را روی پرده دارد و فیلمش با وجود محدودیت در تعداد سانس فروش نیم میلیارد را رد کرده در تازه ترین برنامه “هفت” طعنه های تندی زد به مسعود فراستی.

به گزارش سینماروزان فراستی در نقد “سایه های موازی” از این گفت که فیلم نه فیلمنامه دارد و نه کارگردانی و فیلمنامه نویس عرضه این را نداشته که شخصیت خلق کند.

این انتقادات تند و تیز باعث شد نعیمی که سابقه روزنامه نگاری در مجلات سینمایی را هم داشته است با بیانی صریح خطاب به فراستی بگوید: باید مراقب باشیم از چه ادبیاتی استفاده می کنیم. فیلم من فیلمفارسی اما فیلمفارسی شرف دارد به اینکه مثل تو بنشینم جلوی تلویزیون از یک رانت و موقعیت مسمومی استفاده کنیم و بدانم هیچ کسی هم جوابی به ما نمی تواند بدهد. مسعود! تو مسیری که می روی مسیر غم انگیزی است و آدم غم انگیزی شده ای! من دلم برایت می سوزد. از اینکه تو لذت می بری من را و فیلم مرا سخیف کنی، من ناراحت می شوم.

این گفته ها پاسخ متقابل فراستی را به دنبال داشت که گفت: پشت این جمله ها مخفی نشو. عرضه یعنی توان! توان این را نداشته است. تو با ادبیات خودت برداشت کن. بجای آنکه ناراحت شوی و استرس بگیری، به نقد فیلمت پاسخ بده.

نعیمی هم صریحتر از قبل خطاب به وی بیان داشت: حرف من این است که مسعود فراستی که به همه فیلمها گیر می دهد آیا جرات این را دارد که وارد مسائل دیگری مثل فساد مالی و پولشویی در سینما شود و درباره آنها حرف بزند؟

همین پرسش بود که باعث شد بهروز افخمی هم به کمک فراستی آمده و تا پایان این بخش از برنامه به دفاع از همکارش پرداخته و شرایطی را فراهم آورد تا فراستی بدون پاسخ دادن به این پرسش ادامه حرفهای خود را پی گیرد.




مرحبا به این همه اعتماد به نفس⇔گبرلو: “هفت” من بسيار جذاب و چالشي به روي آنتن مي‌رفت/من شيوه مديريت پنهان را اجرا مي‌كردم/برنامه من حلقه بسیار وسیع‌تری از “هفت” جیرانی و افخمی را دربرگرفته بود

سینماروزان: یک سال و خرده‌ای بعد از حذف محمود گبرلو از “هفت” و آمدن بهروز افخمی که سعی می کند به گونه ای ژورنالیستی این برنامه را اجرا کند همچنان گلایه های گبرلو از کنار گذاشته شدن از “هفت” وجود دارد.

به گزارش سینماروزان جالب است که گبرلو خودش بعد از حذف فریدون جیرانی که بنیانگذار “هفت” بود به این برنامه آمد اما همان روندی که منجر به ظهور او شد وقتی به ظهور افخمی منجر شد، انتقاد او را برانگیخت.

گبرلو البته که به مانند جیرانی آن قدر شمّ یا دغدغه رسانه ای نداشت که بتواند بعد از “هفت”، ژورنالی لااقل در همان حد و اندازه خود را در فضایی دیگر مانند اینترنت راه اندازی کند با این حال در تمام مدتی که افخمی “هفت” را روی آنتن برده تا توانسته هم برنامه او و هم برنامه جیرانی را زیر سوال برده و فقط الگوی خود را مفیدفایده دانسته است؛ الگویی که البته به تجربه ثابت شده بی حمایتهای مالی رسانه ای مانند صداوسیما و مثلا در بخش خصوصی امکان اجرایی شدن حتی در کوتاه مدت را ندارد.

تازه ترین گفتگوی گبرلو که با جواد محرمی در “جوان” انجام شده هم پر شده از نوشابه هایی که ایشان برای خودش باز کرده است.

او آن قدر مغرورانه درباره برنامه خویش صحبت کرده که یادشان رفته بعد از ماهها حضور در این برنامه همچنان در آخرین برنامه ها هم اعتماد به نفس لازم برای اجرای زنده را نداشت!

غریب ترین اظهارات گفتگوی تازه شان جایی است که بیان می دارد: “هفت” گبرلو بسيار جذاب و چالشي به روي آنتن مي‌رفت. آن زمان اينقدر بي‌پروا و صريح مسائل در هيچ برنامه تلويزيوني ديگري مطرح نمي‌شد و هيچ برنامه‌اي به اين شكل گسترده از همه طيف‌هاي فكري نمي‌توانست ميهمان داشته باشد.

و در جایی دیگر اظهار می دارد: من شيوه مديريت پنهان را اجرا مي‌كردم به اين شكل كه بستري فراهم مي‌كردم تا همه اهالي سينما با هر گرايش فكري در برنامه حضور پيدا كنند.

و در نهایت خودستایی را تا آنجا امتداد می دهد که در بخش پایانی گفتگو می گوید: گبرلو هفت را براي سينماي ايران و نظام جمهوري اسلامي مي‌ديد براي همين هم نگاه گبرلو براي حفظ وجهه انقلاب و نظام حلقه بسيار وسيع‌تري از “هفت” جيراني و افخمي را در نظر گرفته بود.




انتقادات تند و تیز “کیهان” از افخمی و “هفت”⇔از درخواست شبی ۲۰ میلیون برای پوشش خبری تا قرارگیری در خدمت صبغه “مشارکتی”

سینماروزان: همان طور که قابل پیش بینی بود یادداشت غریبی که بهروز افخمی مجری “هفت” خطاب به محمد خزاعی دبیر جشنواره مقاومت نوشته بود(اینجا را بخوانید) با واکنش رسانه های مختلف مواجه شد.

به گزارش سینماروزان لحن تحقیرآمیز افخمی در این یادداشت و ادبیات نه چندان محترمانه ای که در گفتگو با خزاعی به کار گرفته بود سبب ساز آن شده که روزنامه اصولگرای “کیهان” که پیش از این چندان با “هفت” و بهروز افخمی مشکل نداشت هم با نگارش گزاشی تند و تیز به نقد نامه وی بپردازد.

جالب است که در گزارش “کیهان” از افخمی به عنوان مشارکتی سابق نام برده شده و اهداف برنامه اش هم در خدمت صبغه مشارکتی دانسته شده است در صورتی که در ماههای گذشته افخمی کاملا به سمت طیف فرهنگی اصولگرایان رادیکال چرخش داشته و علاوه بر حمایت از مهمان مارکسیست بخش بین‌الملل جشنواره عمار، بناست با بودجه سازمان ارزشی اوج فیلمی به نام “آذرباد” را بسازد!(اینجا و اینجا را بخوانید)

متن کامل گزارش “کیهان” را بخوانید:

عقده‌گشایی عضو سابق مشارکت

بهروز افخمی مجری برنامه “هفت” و عضو سابق «حزب منحله مشارکت» در یادداشتی که بیشتر به عقده گشایی شخصی شباهت دارد، مطالب توهین آمیزی را علیه جشنواره فیلم مقاومت نگاشت.

افخمی که پیش از این هم در برنامه «هفت» جمعه دوم مهر همزمان با آغاز جشنواره فیلم مقاومت، این جشنواره را بایکوت کرده بود و بعد در توجیه این کار گفته بود که جشنواره مقاومت یک جشنواره فرعی است! این درحالی است که جشنواره مقاومت به خاطر محور قرار دادن انقلاب، دفاع مقدس و مقاومت در عرصه بین الملل، مهم‌ترین جشنواره سینمایی ایران محسوب می‌شود. حتی اگر از جنبه بین‌المللی نگاه کنیم، تعداد هنرمندان خارجی شرکت‌کننده در این جشنواره و همچنین بازتاب‌های جهانی آن نسبت به سایر جشنواره‌های سینمایی کشور بیشتر است. بنابراین دلیل افخمی یک فرافکنی است.

برای هر برنامه 20 میلیون مطالبه کرده بوده!

هر چند که برخی از رسانه‌ها نوشتند که برنامه “هفت” برای پرداختن به جشنواره مقاومت، مبالغی را -برای هر برنامه 20 میلیون تومان- مطالبه کرده و چون این مبالغ داده نشده، هفت هم مقاومت را بایکوت کرده بود.
این بار اما مجری «هفت» یک یادداشت مبتذل و مملو از توهین در یک روزنامه زرد علیه جشنواره فیلم مقاومت نوشت. افخمی در این یادداشت به جای طرح مسائل انتقادی و نقد کمبودها و نقاط ضعف جشنواره مقاومت، الفاظی موهن را به کار برده است. به طوری که یادداشت وی به جای نقد، به عقده‌گشایی شباهت دارد.

این جشنواره با پیام سید حسن نصرالله و با حضور سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه به کار خودش پایان داد
در یادداشت یاد شده، افخمی رویکرد به موضوع دفاع مقدس را منجر به ریزش مخاطب توصیف کرده است!
اظهارات توهین آمیز افخمی علیه جشنواره فیلم مقاومت در حالی انجام گرفته که این جشنواره با پیام سید حسن نصرالله و با حضور سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه به کار خودش پایان داد.

توجیه مدیر گروه اجتماعی شبکه سوم
اما در کنار یادداشت مجری برنامه “هفت” ناصر کریمان مدیر گروه اجتماعی شبکه سه در توجیه بی‌اعتنایی برنامه تحت مدیریت اش در گفت وگو با رسانه‌ای گفت که بر پایه توافق با جشنواره مقاومت قرار بود که در بخشی جداگانه برنامه‌ای ویژه این جشنواره به روی آنتن برود که این خبر اساسا توسط دست اندرکاران جشنواره تکذیب شد.
متأسفانه برنامه «هفت» دارای حاشیه امن قابل تأملی شده است و به نظر می‌رسد این برنامه بیشتر در خدمت اغراض شخصی که بی‌ارتباط با صبغه سیاسی و مشارکتی افخمی نیست، قرار گرفته است.




بهروز افخمی در یادداشتی خطاب به دبیر جشنواره مقاومت⇐آن زمان که من مدیر تلویزیون بودم شما تازه وارد دبستان شده بودید!/آن موقع که “کوچک جنگلی” می‌ساختم شما داشتید دیپلم می‌گرفتید/اگر تلویزیون برای تبلیغ پروژه‌های شما پول مطالبه کند، کار درستی کرده!!

سینماروزان: بهروز افخمی هرقدر هم که در ظاهر ادعا دارد از حاشیه سازی های رسانه‌ای و پاپارازی بازی تنفر دارد اما در همین چند ماهی که برنامه “هفت” را روی آنتن فرستاده و البته برای روزنامه “هفت صبح” یادداشت نوشته نشان داده استعداد عجیبی در حاشیه سازی دارد.

به گزارش سینماروزان تازه ترین حاشیه مربوط به برنامه “هفت” عدم همکاری با جشنواره فیلم مقاومت بود که برخی رسانه ها از عدم توافق مالی طرفین برای تخصیص برنامه به این جشنواره خبر دادند(اینجا را بخوانید)

این حاشیه با یادداشت تند و تیز افخمی خطاب به محمد خزاعی دبیر جشنواره مقاومت همراه شده است؛ یادداشتی با عنوان “بابا نان داد” که نام یکی از فیلمهای امان منطقی با بازی رضا بیک ایمان وردی است!!!

افخمی در این یادداشت تا توانسته خزاعی را تحقیر کرده و البته این ادعا را هم کرده که اگر تلویزیون برای تبلیغ پروژه های منسوب به امثال خزاعی تقاضای هزینه کند کار درستی کرده است!!!

لحن عصبی افخمی در این یادداشت یک طرف و تناقض آن هم طرف دیگر؛ افخمی در ابتدای یادداشت می گوید در سال 62 که وی مدیر تلویزیون بوده خزاعی تازه وارد دبستان شده بود و قدری پایین تر از این می گوید که در زمان ساخت سریال “کوچک جنگلی” و نهایتا زمان ساخت “عروس” که می شود هفت سال بعد خزاعی در حال دیپلم گرفتن بوده است!

اینکه کسی بتواند ظرف هفت سال از اول دبستان تا پایان دیپلم را طی کند اگرچه غیرممکن نیست اما بعید است درباره خزاعی مصداق داشته باشد.

متن کامل یادداشت افخمی را بخوانید:

بابا نان داد!

مدير محترم جشنواره مقاومت

حضرت آقاي محمد خزاعي

نمي‌دانم شما چند سال داريد اما گمان مي‌كنم بيست سالي از من كوچك‌تر باشيد. اگر اين‌طور باشد بايد در سال شصت و دو كه من مدير گروه فيلم و سريال تلويزيون جمهوري اسلامي بودم و توليد و نمايش همه فيلم‌ها و سريال‌ها و برنامه‌هاي سرگرم‌كننده و مسابقه‌ها و خريد و نمايش همه توليدات خارجي اعم از فيلم و سريال مستند و داستاني را مديريت مي‌كردم شما تازه وارد دبستان شده بوديد و داشتيد ياد مي‌گرفتيد كه بنويسيد بابا نان داد و چيزهايي در همين حدود! چند سال بعد هم كه داشتم سريال كوچك جنگلي را مي‌ساختم يا حتي در سال شصت و نه كه فيلم “عروس” را ساختم احتمالا حضرتعالي هنوز داشتيد سعي مي‌كرديد ديپلم بگيريد.

اينها را مي‌گويم كه بدانيد صلاحيت دارم و مي‌توانم ادعا كنم شما مدير نالايق و ناتواني هستيد!… چرا مدير نالايق و ناتواني هستيد؟ چون براي اداره رويدادي مثل جشنواره مقاومت سعي مي‌كنيد سوار كول تلويزيون شويد و وقت رئيس صدا و سيما و از صدر تا ذيل مديران ديگر را مي‌گيريد و پافشاري مي‌كنيد كه همه برنامه‌هاي تلويزيون درباره سينما ويژه شما شود و به جشنواره تحت مديريت شما اختصاص پيدا كند و حتي اصرار مي‌كنيد كه برنامه هفت هر شب براي شما ويژه برنامه اجرا كند!

لابد خيال مي‌كرديد همه ملت ايران، مثل رئيس صدا و سيما و بقيه مديراني كه وقتشان را با اصرار بيهوده گرفتيد بالاخره يك طوري مجبور مي‌شوند هر شب پاي تلويزيون‌ها بنشينند و همه برنامه‌هاي ماهواره‌اي و غير ماهواره‌اي را رها كنند و برنامه هفتي را تماشا كنند كه در بيان ابعاد مختلف جشنواره فوق‌العاده و بي‌عيب و نقص شما به‌به و چه‌چه مي‌كند! نه برادر من! برنامه “هفت” علاقه‌مندان و تماشاچيانش را مفت به دست نياورده و با وراجي‌هاي بيهوده جمع نكرده كه حالا در اختيار شما قرار دهد و اجازه دهد در طول چند شب همگي پراكنده شوند و به امان خدا بروند.

شما چيزي از تلويزيون نمي‌دانيد! شنيده‌ايد كه برنامه “هفت” چند ميليون بيننده دارد و خيال كرده‌ايد كافي است با زور و تهديد سوار برنامه ما بشويد تا همه ضعف و ناتواني خودتان را در تبليغ و جا انداختن جشنواره تحت مديريت خودتان جبران كنيد و نگاه همه مردم را به طرف خودتان برگردانيد. شما نمي‌دانيد كه خيلي از علاقه‌مندان به برنامه “هفت “همين حالا كه هنوز خودمان را در اختيار شما و امثال شما قرار نداده‌ايم تمام برنامه را از اول تا آخر نمي‌بينند. نمي‌دانيد هر لحظه كه برنامه ضعيف شود و جذابيت خود را از دست بدهد مردم به سراغ كانال‌هاي ديگر يا سرگرمي‌هاي ديگر مي‌روند و طي چند دقيقه ممكن است صدها هزار و حتي ميليون‌ها بيننده ريزش كنند و بي‌خيال ما بشوند.

عزيز دل من تلويزيون كه شوخي بردار نيست! تلويزيون سينماي ملي نيست كه شما و مديراني مثل شما در طول ده سال باعث ريزش تماشاچيانش از سي و چند ميليون به كمتر از ده ميليون شديد و سالن‌هاي نمايش را به كلي سوت و كور كرديد و در تمام آن سال‌ها براي هم نوشابه باز كرديد و كف زديد و هورا كشيديد.

ما توي تلويزيون نمي‌توانيم چنين غلط‌هايي بكنيم و خيلي پيش از آن كه به توفيق الهي هشتاد درصد بينندگان را پخش و پلا كنيم صاحب سازمان خودمان را لوله مي‌كند و توي سرازيري جام جم مي‌اندازد تا خيلي قشنگ قل بخوريم و بياييم پايين! حالا كه ديديد برنامه “هفت” ركاب نداده دوره افتاده‌ايد و روزنامه‌ها را به افشاگري واداشته‌ايد و پاپاراتزي را به رقص آورده‌ايد كه افخمي پول خواست و ما نداديم و اين‌طوري شد كه “هفت” در اختيار ما قرار نگرفت!

بايد بدانيد كه اگر تلويزيون براي ترويج و تبليغ پروژه‌هاي پرخرج و ناقص و ابتر شما هزينه مطالبه كند كار درستي كرده و اصلا بسياري از برنامه‌هاي صدا و سيما با حمايت مالي سازمان‌ها و نهادهاي دولتي و خصوصي بخشي از هزينه‌هاي خود را تامين مي‌كنند. فقط نمي‌دانم چرا پيش از آن كه از شما مطالبه كنند از من نپرسيدند آيا قبول مي‌كنم به رويداد تحت مديريت شما بيش از حدي كه خودم صلاح مي‌دانم بپردازم يا نه؟ به هر حال شانس با شما بود كه پول‌هايتان را قبلا از بين برده بوديد وگرنه آخر سر لابد بايد از من مي‌خواستند برايتان توي برنامه تبليغ كنم و من مي‌گفتم نع!… اما لطف كنيد و به اين يادداشت جواب ندهيد و با من تماس نگيريد و مخصوصا نفرماييد كه خودتان آن مزخرفات را به مطبوعات نداده‌ايد و كارمندانتان خطا كرده‌اند يا روزي نامه‌نويسان خودشان كرم ريخته‌اند. اين جور توجيهات بي‌لياقتي شما را در مديريت بيش از پيش آشكار مي‌كند.

سبحان من لايعتدي علي اهل مملكته




با حمایت سازمان ارزشی اوج⇐افخمی ۷ روز ابتدایی جنگ را فیلم می‌کند

سینماژورنال: بهروز افخمی فیلم جدید خود را به زبان عربی از اواخر آبان‌ماه کلید می‌زند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “ایسنا” این فیلمساز که پیش از این قرار بود فیلم «خمسه خمسه» را جلوی دوربین ببرد، آن را به سال آینده موکول کرده است و قصد دارد از نیمه یا اواخر آبان‌ماه فیلم «آذرباد» را که یکی از طرح‌های قدیمی‌اش بوده و اخیرا آن را بازنویسی کرده است، بسازد.

افخمی قرار است این فیلم را به تهیه‌کنندگی سازمان فرهنگی هنری “اوج” بسازد که البته یقین دارد با توجه به سنگینی‌ مراحل ساخت، فیلمش به جشنواره فجر امسال نمی‌رسد.

داستان «آذرباد» درباره‌ی هفت روز اول جنگ ایران و عراق یعنی هفته‌ی اول مهر سال 1359 است و بیشتر بازیگران آن هم از عرب‌های جنوب ایران و خوزستان هستند. درواقع 70 درصد دیالوگ‌های فیلم عربی است و بازیگر مشهوری هم در آن حضور ندارد.

این فیلم تمام جنگی که صحنه‌های هوایی ویژه‌ای هم خواهد داشت در بوشهر و اهواز فیلمبرداری خواهد شد.

«آذر، شهدخت، پرویز و دیگران»  و «روباه» از آخرین فیلم‌های بهروز افخمی بوده‌اند که این کارگردان در دو و سه سال قبل ساخته است.

بهروز افخمی در ماه‌های اخیر به عنوان سردبیر و مجری برنامه‌ی تلویزیونی «هفت» فعالیت می‌کند.




بایکوت جشنواره مقاومت توسط “هفت”⇔آیا باز هم کارت عوامل برنامه توقیف شده؟

سینماژورنال/مهدی فلاح‌صابر: در حالی که پیش بینی می‌شد برنامه «هفت» در اولین برنامه پاییزی‌اش به کم و کیف جشنواره مقاومت امسال بپردازد و لااقل کیفیت آثار حاضر در آن و به خصوص چینش بعضا شبهه برانگیز تیم داوری را مرور کند اما این برنامه کاملا این جشنواره را بایکوت کرد.

به گزارش سینماژورنال به جای آن “هفت” اخیر اختصاص کاملی داشت به “فروشنده” اصغر فرهادی و حضور یکی از اعضای شورای پروانه نمایش که به عنوان منتقد مهمان دفاعیه ای جانانه از این فیلم انجام داد.

“هفت” بهروز افخمی پیش از این و در جریان برگزاری بین‌الملل فجر هم به بهانه توقیف کارتهای عوامل برنامه، این جشنواره را بایکوت کرده بود؛ البته این بایکوت حین برگزاری روی داد چون قبل از برگزاری حتی دبیر بین الملل فجر هم در “هفت” حاضر شده و فضای کافی در اختیارش قرار داده شد تا از مدیریت خویش دفاع کند.

بی‌اعتنایی به هفته دفاع مقدس

“هفت” جمعه شب نه فقط کلمه ای به جشنواره ای که قدیمی‌ترین جشنواره مرتبط به جریان موسوم به ارزشی قلمداد می‌شود نپرداخت که حتی درباره وضعیت سینمای جنگ و دفاع مقدس در سالهای اخیر نیز هیچ گزارش یا گفتگوی جامع در برنامه ارائه نشد.

پیش بینی می‌شد به خاطر هفته دفاع مقدس هم که شده افخمی لااقل برخی از آیتمهای “هفت” را منطبق با حال و هوای این هفته ببندد اما جز گفتگو با دست اندرکاران یک فیلم روی پرده به نام “اروند” که اتفاقا دفاع مقدسی هم هست هیچ تحلیل یا نقد جامعی درباره وضعیت سینمای جنگ و آسیب شناسی آن و حتی آسیب شناسی جشنواره‌ای به نام مقاومت و دفاع مقدس در برنامه ارائه نشد.

الویت با عمار است؟

این اتفاق در حالی افتاد که بهروز افخمی برای جشنواره عمار و بین الملل اش که اخیرا با تأسی از فجر به طور مستقل برگزار شد سنگ تمام گذاشت و فارغ از “هفت” در ستون هفتگی خود در یکی از روزنامه های صبح نیز رپورتاژ کاملی را برای یک مهمان مارکسیست این جشنواره ارائه داد.

مشخص نیست که دلیل بایکوت جشنواره مقاومت توسط افخمی چه بوده است؟ آیا دوباره کارتهای عوامل برنامه توقیف شده است یا ماجرا بر سر برآورده نشدن انتظارات خاص عوامل برنامه توسط گردانندگان جشنواره مقاومت است؟ یا شاید هم در میان جشنواره های ارزشی الویت “هفت” با عمار است؟

محمد خزاعی جشنواره مقاومت
محمد خزاعی در نشست جشنواره مقاومت




ادعای عجیب رسانه اصلاح‌طلب⇐ “یالثارات” برادر کوچکتر “هفت” است!!!

سینماژورنال: ماجرای حاشیه های تیتر جنجالی “یالثارات” که در کنار تصویر مهمانان جشن حافظ قرار داده شده بود همچنان ادامه دارد و تقریبا هفته ای نیست که در این باره حرف تازه ای نشنویم.

به گزارش سینماژورنال در این اوضاع روزنامه “شرق” در یادداشتی که به بهانه روز ملی سینما منتشر کرده است در کنار مرور برخی از مشکلات موجود در صنف سینمای ایران و  انتقاد از صرف هزینه گزاف برای بازسازی ساختمان خانه سینما و البته حضور بی مورد امثال حجت ا.. ایوبی و امیر حاج رضایی در فهرست داوران جشن خانه سینما از تهمتهایی گفته که “هفت” به سینما و فیلمها می زند.

عجیب است که این روزنامه در نوازش “هفت” از “یالثارات” به عنوان برادر کوچکتر “هفت” نام برده است.

متن کامل یادداشت “شرق” را بخوانید:

آیا تنش‌ها و بحران‌ها باز می‌گردد؟

خوش‌بین باشیم که امسال روز ملی سینما به‌آرامی پشت سر گذاشته شد و این اتفاق خوبی برای بسیاری از ماست که سال‌ها روزهای خاصي را پشت سر گذاشته بودیم و این نگرانی برایمان وجود دارد که اگر سال دیگر باز هم دولت تغییر کند، آیا تنش‌ها و بحران‌ها باز می‌گردد؟ می‌دانیم که برخی اتفاقات باید به صورت پایه‌ای شکل می‌گرفت تا برای سال‌های بعد با تغییر مدیریت و دولت دچار چالش و تنش نمی‌شد. برخی از کمبودها پشت سر گذاشته شد و البته به صورت ریشه‌ای حل نشد. این سؤال مطرح است که آیا این میزان علاقه به سینما و فروش بالا سال دیگر هم ادامه خواهد داشت یا خیر؟ آیا خانه سینما توانسته است مشکلات ساختاری خود را پشت سر بگذارد و تکلیف این را که یک نهاد صنفی است یا یک انجمن فرهنگی، مشخص کرده است؟

ساخت و ساز خانه سینما با هزینه گزاف چقدر ضروری است؟

نمی‌دانیم ساخت‌و‌سازی که در خانه شماره دو خانه سینما با هزینه گزاف انجام شد، چقدر ضروری است؟ نمی‌دانیم اگر هیأت‌مدیره خانه سینما به‌عنوان ضعیف‌ترین هیأت‌مدیره همه این سال‌ها شناخته شده است، در سال پیش‌رو و انتخابات آینده توان دارد در برابر برخی توقعات ایستادگی کند یا خیر؟ ماجرای دیدارهای مشایی با هیأت‌مدیره خانه سینما و انتظاراتش در سال ٨٨ را فراموش نکرده‌ایم که اگر هیأت‌مدیره‌ای قوی در آن زمان بر صندلی‌ها قرار نداشتند، چگونه مانند یک کشتی در دریای حوادث کج‌ومعوج می‌شد؛

هنوز “هفت” هست و برادر کوچکتری به نام “یالثارات”

اما به‌هرحال شاید بتوان با عینک خوش‌بینی به اتفاقات سینما نگاه کرد. روز ملی سینما با آرامش و جشن پشت سر گذاشته شد، فیلم «فروشنده» با رکورد فروش چهارمیلیاردی در کمتر از دو هفته بسیاری از رکوردهای فروش را در سینمای ایران جابه‌جا کرد، مردم مشتاقانه به سینما می‌روند و در روز ملی سینما با نیم‌بهاشدن بلیت و نمایش فیلم در فضاهای باز، بسیاری به تماشای آثار سینمایی نشستند.

بیمه تکمیلی سینماگران پیگیری می‌شود، فیلم‌ها می‌فروشد و خانه سینما برقرار است. جشن ملی سینما برگزار می‌شود و وزیر و رئیس در کنار چهره‌ها می‌نشینند یا به سراغ پیش‌کسوتان و آسیب‌دیدگان سینما مانند شمسی فضل‌الهی و اصغر شاهوردی و… می‌روند، میدان مشق نیز می‌شود محل برگزاری جشن خانه سینما. هرچند لحظات تاریکی نیز وجود دارد می‌بینیم که هنوز برنامه “هفت” هست و هزاران تهمتی که به سینما و فیلم‌ها می‌زند، برادر کوچک‌تری هم دارد مثل “یالثارات” که او نیز بر همین شیوه کارش را پیش می‌برد.

تعامل بی مورد برای حضور ایوبی در هیأت داوران

برای یک مسئله نظیر حضور‌نیافتن فیلم‌های هنر و تجربه در جشن خانه سینما، «هزار نفر» نامه امضا می‌کنند و البته در کلیت ماجرا تغییری نمی‌کند و در نهایت این آثار به مسابقه راه پیدا نمی‌کنند. هیأت‌مدیره خانه سینما در پایین‌ترین سطح تأثیر‌گذاری به فعالیتش ادامه می‌دهد و انگار فقط هست که باشد. داوران جشن خانه سینما در آخرین سالی که به شکل آکادمی فعالیت خود را ادامه می‌دهند، با تعامل گسترده و شاید هم بی‌مورد حجت‌الله ایوبی را داور می‌کند و هم امیر حاج‌رضایی و… .

همین چند وقت پیش بود که چند تهیه‌کننده و پخش‌کننده به علت نمایش تیزرهای فیلم‌شان از شبکه‌های جم دچار محرومیت شده‌‌اند. آن همه نام‌های تأثیرگذاری نظیر میرکریمی و سرتیپی یا مثلا وزیر ارشاد، سازندگان فیلم «رستاخیز» را به کیسه‌دوختن متهم می‌کند؛ اما خوبی‌اش این است که همه چیز را به‌سرعت می‌توان فراموش کرد و انگار راه‌هایی وجود دارد که همه چیز را فراموش کرد.




علاقه افخمی برای تولید پروژه ۷ میلیاردی یک فیلمساز سوسیالیست+عکس

سینماژورنال: بهروز افخمی کارگردان و نویسنده سینمای ایران که این هفته ها به عنوان مجری “هفت” را روی آنتن دارد همزمان سعی می کند با نگارش یادداشتهایی در “هفت صبح” به نوعی پروپاگاندا برای برنامه اش دست زند و البته حرفهایی را که نمی تواند خطاب به منتقدانش روی آنتن زنده بزند از این طریق بیان کند.

به گزارش سینماژورنال تازه ترین یادداشت افخمی که با عنوان “ماجرای اقامت پنهانی میگوئیل لیتین در تهران” منتشر شده نیز در کنار کنایات فراوان به منتقدانی که افخمی آنها را پاپارازی می خواند شرحی دارد درباره ملاقات میان ایشان با یک فیلمسازی شیلیایی به نام “میگوئیل لیتین”؛ فیلمسازی متأثر از افکار سوسیالیست “سالوادور آلنده” رییس جمهور مارکسیست پیش از کودتای 1973 در شیلی.

لیتین که آثارش بیش از هر جشنواره دیگر در جشنواره فیلم مسکو به نمایش درآمده(!) بعد از کودتای نظامی آگوستو پینوشه به مکزیک تبعید شد و چندین فیلم در این کشور ساخت.

گویا لیتین با دعوت دبیرخانه جشنواره عمار و به بهانه نمایش فیلمهایش در بخش بین الملل این جشنواره به تهران آمده است و در این حین شرایطی هم فراهم شده برای دیدار افخمی با وی.

پرسیدم چقدر پول لازم داری تا “مسافر چهارفصل” را بسازی؟

افخمی درباره این دیدار می نویسد: میگوئیل لیتین در تهران است و هنوز انقلابی است و برای آینده نقشه ها دارد. بیشتر از سی سال که خیال دارد فیلمی بسازد به نام “مسافر چهارفصل” و از همان سی سال پیش همه جا حرف از این فیلم می زند و این که نوولش را نوشته و چاپ کرده و نوول به انگلیسی ترجمه شده و فیلمنامه هم به انگلیسی ترجمه شده. ازش پرسیدم چقدر پول لازم داری تا “مسافر چهارفصل” را بسازی؟

وی ادامه می دهد: میگوئیل پرسید شما در ایران چقدر خرج یک فیلم می کنید؟ جواب دادم ما اینجا خیلی ارزان کار می کنیم. و بودجه فیلمهایمان معمولا بین دویست هزار دلار تا حداکثر دو میلیون دلار است. گفت فکر می کنم با دو میلیون دلار بتوانم بسازمش. از نگاه و رفتارش معلوم بود هنوز جوان است و واقعا دلش میخواهد و اراده اش را دارد که فیلم را بسازد و مثل هر فیلمساز واقعی توی دلش خداخدا می کند که به دل من بیفتد و پاپیش بگذارم برای تهیه کنندگی.

فکر کنم بتوانم 2 میلیون دلار فراهم کنم

افخمی خاطرنشان می سازد: به میگوئیل گفتم فکر می کنم بتوانم این بودجه را فراهم کنم. نوول را بده تا بخوانم و بدهم ترجمه اش کنند و بروم دنبال سرمایه گذار و اسپانسر. چشمانش برق زد و گفت: اگر بشود یک معجزه الهی است! پیرمرد از همه ما جوانتر است و از همه ما بیشتر شوق دارد به ساختن فیلمش و اصلا خبر ندارد که 50 سال است دارد کار می کند و خبر ندارد برای ما که حساب کارش را داریم یک افسانه زنده است.

این 7 میلیارد را چه کسی تقدیم می کند؟

به گزارش سینماژورنال اگر بخواهیم با احتساب قیمت دلار 3500 تومان به تخمین بودجه ای بپردازیم که افخمی وعده فراهم کردنش را به این فیلمساز سوسیالیست داده به عدد 7 میلیارد تومان می رسیم.

حالا پرسش اینجاست کدام ارگان یا نهاد در بخشهای دولتی یا شبه‌دولتی است که 7 میلیارد در اختیار افخمی برای تولید فیلمی از فیلمسازی متأثر از سوسیالیسم قرار دهد؟

میگوئیل لیتین
میگوئیل لیتین



افخمی خطاب به کوشکی و “یالثارات”⇐ادامه دهيد و هرچه بيشتر باعث سرگرمي شويد!

سینماژورنال: ماجرای تیتر جنجالی هفته نامه “یالثارات” در کنار تصویر تعدادی از مهمانان جشن حافظ همچنان حواشی و واکنشهای خود را دارد.

به گزارش سینماژورنال بهروز افخمی کارگردان سینما که در هفته های اخیر فیش گیت دامن برنامه “هفت” وی را گرفته است در یادداشتی که برای “هفت صبح” نگاشته به ماجرای یالثارات واکنش نشان داده است.

افخمی البته که یادداشتش را خطاب به محمدصادق کوشکی از نویسندگان یالثارات آغاز کرده است و با نقد یادداشت اخیر او در این هفته نامه کوشیده افکار وی را مورد تحلیل و ارزیابی قرار دهد.

 جالب اما اینجاست که افخمی همین یادداشت را هم در نهایت با پیش کشیدن بحث پاپارازی و نفی آن(!) به پایان برده است در شرایطی که خودش طی ماههای حضور در “هفت” سعی زیادی داشته که برنامه اش را به شیوه پاپارازی ها بگرداند…

سینماژورنال متن کامل یادداشت افخمی را ارائه می دهد:

گر تو قرآن بدين نمط خواني

آقاي صادق كوشكي! چيزهايي كه هفته گذشته تحت عنوان «شما بي‌غيرت نيستيد» و در دفاع از برادران ايدئولوژيك خودتان در هفته‌نامه يالثارات نوشته‌ايد بيش از آنكه بيان عقايد و تبيين نظرات شما و برادران ايدئولوژيك شما باشد حكايت مي‌كند از اسرار ضمير حضرتعالي و مسايلي را آشكار مي‌كند كه شايد خودتان نسبت به آن چندان آگاه نيستيد و شايد هم از آشكار شدنش خوشحال نشويد.

 اول اينكه از مقاله شما بر مي‌آيد خودتان را و برادران ايدئولوژيك خودتان را در هفته‌نامه يالثارات با شيخ فضل‌الله نوري قابل مقايسه مي‌دانيد و خيال مي‌كنيد پيكر نحيف شما يعني هفته‌نامه يالثارات مثل آن شيخ شهيد به دار آويخته شده و حتي نگرانيد كه چرا كسي به اعدام يالثارات اعتراض نكرده و چرا برخي پاي چوبه دار كف زده‌اند و هورا كشيده‌اند. قبل از هر چيز بايد شما را از توهم به دار آويختگي و شهادت مظلومانه بيرون بياوريم و خاطرتان را جمع كنيم كه هنوز زنده‌ايد و فحاشي مي‌كنيد و منتشر مي‌كنيد و اگرچه گاهي حوصله ما را سر مي‌بريد گاهي هم باعث تفريح و انبساط خاطر مي‌شويد و غير از بعضي برادران ليبرال شده كه در تندخويي عكس برگردان خود شما هستند هيچ كس واقعا به دار آويختن شما را دوست ندارد و اصولا دنيا بدون شما صفايي ندارد!

 اما حقيقت اين است كه شما از هيچ نظر با شيخ شهيد قابل مقايسه نيستيد يعني نه تنها شهيد نشده‌ايد بلكه مثل دن كيشوت خودتان را سرگرم جنگ با آسياب‌هاي بادي كرده‌ايد و فوقش ممكن است دست و بالتان زخمي شود.

چرا اصرار دارید دستگاه‌های امنیتی را به این جنگ بکشانید؟

شيخ فضل‌الله نوري مجتهد باسواد و شجاعي بود كه براي اصل حكومت ديني يا به تعبير خودش مشروطه مشروعه جنگيد و بالاي دار رفت اما شما در متن حكومت ديني به مردم سهل‌انگار و بي‌اعتنا به سياست و احيانا بي‌علاقه به حكومت ديني فحش ناموسي مي‌دهيد و بحران‌سازي مي‌كنيد و اصرار داريد دستگاه‌هاي امنيتي و اطلاعاتي را هم به اين جنگ مضحك بكشانيد تا براي شما رد پاي دشمنان نظام و انقلاب را دنبال كنند و جاسوس‌ها را در جايي پيدا كنند كه به قول خودتان با مهماني يا پارتي هيچ فرقي ندارد.

شما از سكوت معني‌دار رسانه‌هاي مدعي اصولگرايي هم عصباني هستيد و براي آنها هم پاپوش مي‌دوزيد در حالي كه بايد فكر كنيد شايد آنها از شما عاقل‌تر هستند و به اين دليل داخل در نزاع نمي‌شوند كه شما محل نزاع را عوضي گرفته‌ايد. شما سيره نبوي را نمي‌شناسيد و نمي‌دانيد كه رسول خدا با همسران خودش و از جمله با عايشه حتي زماني كه احتمال مي‌داد او مرتكب گناه بزرگ شده باشد چگونه رفتار مي‌كرد و البته تاريخ اسلام را هم نمي‌دانيد و نمي‌دانيد كه در هيچ دوره‌اي از تاريخ اسلام مومنين واقعي در اكثريت نبوده‌اند.

محمدصادق کوشکی
محمدصادق کوشکی

در امر به معروف و نهي از منكر بايد لا اكراه في‌الدين هم رعايت شود

امت مسلمان هميشه از يك اقليت مومن و فداكار و يك اكثريت مسلمان تشكيل مي‌شده و اكثريت مسلمان هم هفتاد و دو ملت بوده‌اند كه در حريم امن اسلام و حكومت ظاهرا يا واقعا ديني وارد شده بودند اما بعضي در عبادات سهل‌انگار بوده‌اند و بعضي در پرهيز از محرمات سهل‌انگاري مي‌كردند و بعضي آشكارا خلاف شرع مي‌كردند و بالاخره همه كم و بيش هم خدا را مي‌خواستند و هم خرما را! و هيچ حاكم عاقل در بلاد اسلامي چه حقيقتا مومن به دين خدا و چه سست مذهب و رياكار بي‌خود و بي‌جهت خودش را با خلق بي‌تفاوت و سست عنصر در نينداخته و سعي نكرده از آنها دشمن و جاسوس بيگانه بسازد. شما توان تحليل و تفكر منطقي و قياس و استنتاج هم نداريد وگرنه مي‌فهميديد در امر به معروف و نهي از منكر بايد لا اكراه في‌الدين هم رعايت شود وگرنه حديث كه هيچ قرآن كريم هم اگر ناموزون و نابه‌جا و نامتناسب خوانده شود رونق مسلماني را خواهد برد.

شما را مومنان کم دانش فرض کرده ام که از در اقلیت بودن‌تان در وحشتید

توجه داريد كه من شبهه را قوي گرفته‌ام و بنا را بر حسن نيت شما گذاشته‌ام و شما را مومنان كم دانش و كم مايه‌اي فرض كرده‌ام كه از اقليت فرض كردن خودشان در وحشت هستند و حركات وحشيانه مي‌كنند. اگر اين طور است قول حضرت امير را به ياد بياوريد كه فرمود بزرگ‌ترين گناه ترس است و استغفار كنيد و به ياد بياوريد كه حكومت به كفر مي‌ماند اما به ظلم نمي‌ماند و ظلم و زورگويي حتي بر كافر يا اكثريت سست مذهب موجب سستي حكومت ديني مي‌شود و اما اگر به حفظ شان و مصلحت حكومت ديني اعتنا نداريد و ولايت مطلقه فقيه را بالاتر از احكام اوليه نمي‌دانيد تكليف ما با شما طور ديگري مي‌شود.

ممکن است پاپارازی به معنای واقعی کلمه باشید

يك احتمال ديگر هم البته هست و از قضا ظاهر امور بر آن شهادت مي‌دهد كه شما پاپاراتزي به مفهوم دقيق كلمه باشيد يعني روزي نامه‌نگاري كه براي جلب توجه و براي تيراژ و براي چند كليك بيشتر از تركيب عكس‌هاي جنجالي و تيترهاي عصبي استفاده مي‌كند اما نه براي حكومت و ولايت ارزش قائل است و نه از آن طرف واقعا خيال دارد همه مردم حتي بي‌دينان را به زور محجبه كند. در اين صورت قضيه اصلا جدي نيست و مي‌توانيد ادامه بدهيد و هرچه بيشتر باعث سرگرمي بشويد. والسلام…




اعتراف مدیر سابق شبکه ۳ به بی‌خبری از عدد و رقم قرارداد افخمی و “هفت”!!!

سینماژورنال: در حالی که هفته گذشته انتشار برآوردهایی از بودجه “هفت” (اینجا را بخوانید) حواشی فراوانی را رقم زده بود غلامرضا میرحسینی مدیر سابق شبکه سوم سیما در گفتگویی با “تماشاگران امروز” از بی خبری اش نسبت به رقم قرارداد تولید “هفت” با اجرای بهروز افخمی سخن گفته است.

به گزارش سینماژورنال میرحسینی گفته است: {برای اجرای سری سوم “هفت”} محمدرضا شهیدی فر مد نظرم بود. حتی دوست داشتم تهیه‌‌ اش را  شهیدی‌فر انجام دهد. افخمی از نظر من کارگردان و نویسنده خوبی است. برایش احترام قائلم ولی از نظر اجرا مد نظر من نبود.

وی ادامه داده است: تیم اجرا را آقای افخمی چید و تا زمانی که من بودم با شبکه قراردادی نداشتند و با خود معاون سیما هماهنگ کرده بود. برای همین نمی‌دانم عدد و رقم و قرار چه شکلی بوده است.

میرحسینی افزوده است: {حضور فراستی}مثل یک سری آیتم‌های “نود” جذابیت‌هایی دارد. حرف‌هایی می‌زند که خیلی از منتقدین جرات ندارند بگویند. البته من با همه حرف‌هایش موافق نیستم.

میرحسینی در جایی دیگر از گفتگویش بیان داشته است: برنامه “هفت” برای ادامه اش تحت فشار بود. چون ما زمان می‌خواستیم که ایراداتی که در “هفت” قبلی بود را برطرف کنیم. البته “هفت” الان هم قابل دفاع است و از یک سری برنامه های مشابه بهتر است. ولی آن چیزی که من دوست داشتم اختیارات بود که در یک جاهایی داده نمی‌شد.