1

امیرحسین صدیق در بندرگز چه خواهد کرد؟

سینماژورنال: در سینمای متکی بر مینی مالیست این سالها که اغلب کارگردانان برای رهایی از کنترل لوکیشنهای بیرونی دوربین هایشان را به داخل آپارتمانها برده اند کمتر پیش می آید که فیلمسازی پیدا شود و لوکیشنهایی بیرونی آن هم در امتداد راه آهن تاریخی تهران-شمال را برای فیلمبرداری انتخاب کند.

به گزارش سینماژورنال با این حال کارگردان جوان فیلم “ماه در مه” این کار را کرده است و لوکیشنهای فیلمش را در شهرستان‌هاي گرگان، بندرتركمن، بندرگز، پل سفيد، شيرگاه و در مسير راه آهن تهران-شمال قرار داده است.

فيلم «ماه در مه» به نويسندگي علي روشن و كارگرداني سيد محمد ميرحيدري از سوم مرداد ماه در شهرستان بندرگز كليد خواهد خورد؛ بندرگز در شمال شرقی ایران از جمله شهرستانهای دارای جغرافیای متنوع از جنگل تا دریا است که قدمت تاریخی 500 ساله دارد.

امير حسين صديق، رها خداياري، احمدمعمارپور، امير موسوي، علي خسروي و سارا يوسف پناه بازيگران اين فیلم هستند. بازيگران نوجوان اين فيلم هم آرشام طالبي و مليكا سعيدپور خواهند بود.

فيلم سينمايي «ماه در مه» داستان مردي است كه در پي از دست دادن همرش در حادثه‌اي در زمان متوقف شده است كه ورود زني غريبه به جستجوي زن غريبه رهسپار جاده‌ها و ايستگاه‌هاي قطار مي‌شود و اتفاقات تازه اي برايش رخ مي‌دهد.

تهيه كننده اين فيلم، محمد ميرحيدري است و مدير هنري و مشاور فيلمنامه آن مهرداد نونهال است. مدير فيلمرداري محسن فلاخي، طراح صحنه و لباس، شقايق الله وردي و طراح گريم آن نيز محمد قومي است. مدير صدابرداري بهروز عابديني و سروش حسين جاني دستيار كارگردان آن است. مهدي حسيني دستيار فيلمبردار و ميثم زرقاني هم مدير تداركات اين فيلم است. احمد معمار پور مدير توليد «ماه در مه» است.




سینمای سوخته بندرگز؛ قرارگاه معتادان تزریقی!+عکس

 

سینماروزان/حامد مظفری: بندرگز شهری ساحلی در ۴۲ کیلومتری غرب گرگان مرکز استان گلستان، فارغ از وجهه تاریخی‌اش که به صدها سال قبل بازمی‌گردد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از شبکه ایران، بندرگز زادگاه آدمهای مشهوری نظیر منوچهر متکی وزیر اسبق امور خارجه و البته محمود گبرلو مجری فصل دوم «هفت» هم بوده است اما تنها کافی است نگاهی بیندازیم به تنها سینمای سوخته(!!!) شهر تا دریابیم اوضاع فرهنگی فعلی این شهر  از چه قرار است.

قدیمی ترهای بندرگز می گویند سالها پیش از این که در شهر گرگان هم بیش از دو سینما وجود نداشت بندرگز یکی از مجهزترین سینماهای زمان خود را داشت؛ سینمایی که مدیریت آن برعهده یکی از شهروندان اصیل بندرگز(علی اکبر یزدی) بود و اغلب تازه ترین فیلمهای سینمایی را با تاخیری یک تا دو هفته ای نسبت به تهران اکران می‌کرد.

این سینما که «ایران» نام داشت و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بخشی از آن مصادره شده و در اختیار بنیاد مستضعفان و بعدتر حوزه هنری قرار گرفت حدودا دو دهه قبل سوخته شد یا شاید هم سوزانده شد(!) و در تمام بیست و اندی سال بعد از این رخداد هم کوچکترین تلاشی برای بازسازی سینما صورت نگرفت تا اوضاع این سینما در ابتدای دهه نود به تکان دهنده ترین شکل ممکن درآید.

آنها که از اوضاع و احوال هتل اینترنشنال تهران در ماههای پیش از تخریب اطلاع دارند می دانند که این هتل مخروبه به قرارگاهی برای معتادان تزریقی بدل شده بود؛ معتادانی که برای ساعاتی هم که شده در این محل آرام گرفته و به ساخت و ساز خویش(!) می پرداختند.

جالب اینجاست که با اینکه سینما در زمان سوختن، بیمه بوده و بر این اساس بیمه گذار می بایستی هزینه لازم برای بازسازی سینما را تقبل می کرده اما معلوم نیست چرا حتی با درصدی از هزینه تقبل شده از سوی بیمه، بازسازی که هیچ، تلاشی برای تخریب سینما هم صورت نگرفته تا اتاقک آپارات سینما محلی نباشد برای گردهمایی معتادان تزریقی!

محوطه داخلی سینما ایران بندرگز
محوطه داخلی سینما ایران بندرگز

تاریخچه سینما ایران بندرگز

در اوایل دهه چهل خورشیدی، سینما ایران در محدوده خیابان امام خمینی فعلی بندرگز قرار داشت. غالب فیلم هایی که آنجا روی پرده می رفت صامت به همراه زیرنویس بود. اما حوالی سال ۱۳۴۵ سینمای شهر به ساختمانی منتقل می‌شود که مرحوم علی اکبر یزدی، از چهره های اصیل و قدیمی بندرگز، به اتفاق یکی از رفقایش به صورت شراکتی احداث کرده بودند در محلی که بعد از سال ها هنوز هم به نام “کوچه سینما” خوانده می شود.

انقلاب که شد، شریک مرحوم یزدی هم انگار دود شد و به هوا رفت و هیچ جا هیچ اثری از او یافت نشد. بنابراین سه دانگ سهمش ابتدا در اختیار بنیاد مستضعفان قرار گرفت و بعدترها به حوزه هنری سپرده شد.

امرالله و اسدالله مقربیان، گل میر مهیایی و محمد اسماعیلی بعد از انقلاب هر کدام در دوره ای مدیریت سینما ایران را بر عهده داشتند. در این میان خیلی ها و ازجمله آقازاده محمد اسماعیلی بودند که گاه بوفه را می چرخاندند و تخمه و ساندویچ گرم می فروختند؛ گاه هم وردست آپاراتچی می ایستادند. محمداسماعیلی اما تنها سر آپاراتچی منطقه بود که موهایش را در آن اتاقک تاریک و سیاه سینما ایران سپید کرد.

پس از وقوع آتش سوزی که به ویرانی تنها سینمای بندرگز منجر شد، نه وراث مرحوم یزدی با شریک جدیدشان کنار آمدند و نه حوزه هنری رغبتی به مذاکره جدی با شریک خصوصی اش، به منظور ساخت و احیای مجدد سالن سینما نشان داد. این شد که سینما بندرگز ماند سرگردان، بی پشتیبان، بدون هیچ افق روشنی در پیش رو.

اصلی‌ترین پرسش شهروندان بندرگز خطاب به مسئولان حوزه است. آنها از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی انتظار این را دارند که یک دهم هزینه هایی که برای تولید پروژه های مختلف فرهنگی-هنری خود هزینه می‌کند را برای بازسازی این سینما به کار گیرد.