1

فرازهایی تکان‌دهنده از گزارش روابط عمومی جشنواره فیلم فجر⇐بیش از ۱۷۰۰ نفر برای دریافت کارت سینمای رسانه(برج میلاد) ثبت نام کردند!!!/بخشی از  لیست‌ معرفی شده از سوی برخی رسانه‌ها، شامل افراد غیرمرتبط به فعالیت رسانه‌ای است!!!/تعدادی از اعضای انجمن {موسوم به منتقدان خانه سینما} آثار افراد دیگر را به عنوان اثر خود ثبت کرده‌اند!!!

سینماروزان: در یکی از تازه ترین گزارشهای مربوط به روابط عمومی جشنواره فیلم فجر نکاتی جالب و در عین حال خواندنی درباره وضعیت ثبت نام برای سینمای رسانه ها که مشخص شده به مانند سالیان قبل همان برج میلاد است مطرح شده است.

به گزارش سینماروزان در این گزارش از یک سو بر حجم بالا و نزدیک به 2هزارنفری تأکید شده که به نام اهالی رسانه و منتقد برای گرفتن کارت جشنواره ثبت نام کرده اند و از سوی دیگر از این گفته شده که برخی از اعضای انجمن موسوم به منتقدان خانه سینما با ارسال مطالب دیگران به نام خود، قصد دریافت کارت شرکت در جشنواره داشته اند!

نکته جالب بعدی پیرامون برخی رسانه هاست که افراد غیرمرتبط با رسانه را به عنوان فعال رسانه ای ثبت نام کرده بودند!

روابط عمومی جشنواره در اقدامی قابل تحسین به صراحت از این گفته که حاضر است نام آن دسته از اعضای انجمن که مطالب دیگران را ضمیمه ثبت نام خویش کرده و آن رسانه ها که افراد غیرمرتبط را معرفی کرده اند اعلام کند!

فرازهای جالب گزارش روابط عمومی جشنواره در این باره را بخوانید:

بیش از 1785 نفر برای حضور در سینمای رسانه‌ها ثبت نام کرده‌اند که حدود 45 درصد از درخواست‌ها به دلایل مختلف رد شده است.

–بیش از 1550 نفر از 220 رسانه داخلی و خارجی و 235 نفر از اعضای انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران، اطلاعات و مدارک خواسته شده را ثبت کردند.

–متاسفانه بعضی رسانه‌ها اسامی بیشماری را به عنوان نماینده خود معرفی کرده‌‎اند که بخشی از این لیست‌ها، شامل افراد غیرمرتبط به فعالیت رسانه‌ای است. در صورت لزوم و جهت شفاف‌سازی بیشتر، تعداد کارت درخواست شده و تعداد کارت اختصاص یافته به تفکیک نام رسانه از سوی روابط عمومی جشنواره اعلام خواهد شد.

–متأسفانه تعدادی از اعضای انجمن منتقدان خانه سینما آثار افراد دیگر را به عنوان اثر خود ثبت کرده‌اند. بدیهی است که به دلیل احترام به حقوق همکاران دیگر، این افراد از لیست تخصیص کارت سینمای رسانه کنار گذاشته خواهند شد و در صورت لزوم و جهت شفاف‌سازی بیشتر، این آثار به همراه نام اصلی نگارنده منتشر می‌شود.




گلایه منتقد پیشکسوت از سانسور سخنانش در یک مجمع انقلابی تازه تأسیس⇐از سرنوشت آن صنف قدیمی درس بگیرید

سینماژورنال: هفتم بهمن ماه نشست خبری مجمعی موسوم به نویسندگان و منتقدان سینمای انقلاب برگزار شد؛ نشستی که در آن محسن یزدی مدیر مرکز مستندسوره وابسته به حوزه هنری که دبیری مجمع را برعهده دارد، به ارائه برنامه های این مجمع تازه تأسیس پرداخت.

به گزارش سینماژورنال از جمله چهره‌های حاضر در این نشست جبار آذین منتقد پیشکسوت سینما و از موسسان انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران بود.

جبار آذین در این نشست با اشاره به پیشینه تأسیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی و آسیبهایی که این انجمن به دلیل درگیری در سیاسی‌بازیها خورده به مجمع نویسندگان سینمای انقلاب پیشنهاد داد که برای دوری از این آسیبها سعی کند تمامی منتقدان مستقل را به خود جلب کرده و از دسته بندی های سیاسی بپرهیزد.

با این حال گویا در انتشار سخنان این منتقد در برخی رسانه‌ها سانسورهایی صورت گرفته بود.

جبار آذین در گفتگو با سینماژورنال با اشاره به این سانسورها بخشهایی از گفته های حذف شده اش را مجددا طرح کرد.

صنفی که نام انقلاب را بر خود دارد دنبال طیف خاصی نباشد

آذین در این باره گفت: یکی از مسائلی که طرح کردم و درست منتشر نشد این بود که اگر بپذیریم که انقلاب اسلامی یک انقلاب مردمی است پس صنفی که نام انقلابی بر روی خود دارد هم نباید به دنبال طیف خاصی از افراد باشد که در آن عضو باشند و اتفاقا به جایش باید برود در بدنه منتقدان مستقل و دارای سلامت نفسی که اتفاقا در میان جوانان هم فراوان یافت می شوند.

نباد به سراغ نشریات خاص بروند

وی ادامه داد: مخاطبان اصلی سینمای ایران مردم هستند؛ همان مردمی که انقلاب کردند پس اگر بناست در یک مجمع انقلابی نیز کار مردمی صورت گیرد باید دربها باز شود تا تمامی روزنامه نگاران و منتقدان اصیل وارد عرصه شوند نه برای خوشآمد فلان ارگان یا بهمان سازمانی که حمایتمان می‌کند فقط به سراغ نشریات خاص و آدمهای خاص تر برویم.

برای قدرتمند بودن نباید محدود شوید به آدمهای خاص

آذین با اشاره به صفت “قدرتمند” که از سوی دبیر این مجمع برای توصیف آن به کار رفته بود بیان داشت: چگونه است که خود را قدرتمند می‌دانید اما این قدرت محدود شده است به آدمهای خاص؟

وی خاطرنشان ساخت: توصیه ام به دوستان جوانم این بود که اگر بناست به تشکلی فرمایشی بدل نشوید راهش این است که تا می توانید وابستگی ارگانی خود را قطع کنید و شرایطی را فراهم کنید که چهره‌های مستقل و معتقد به نظام وارد کار شوند. وقتی حتی از همان نظرسنجی برای انتخاب بهترین فیلمها هم فیلتر خودی و غیرخودی را قرار می دهیم و مستقلها را کنار می گذاریم طبیعی است حاصل کار هم نمی تواند مفید باشد.

بارها به انجمن منتقدان خانه سینما توصیه کردم پیاده نظام جریانات سیاسی نشوند

جبار آذین در بخشی دیگر از گفتگوی خود با سینماژورنال با اشاره به عقبه تشکیل صنف منتقدان سینمایی در ایران بیان داشت: زمانی که انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران تشکیل شد و در سالهای بعد، مرتب به دوستان حاضر در حلقه بالایی این صنف تأکید کردم که از درگیری در سیاسی بازی ها و تبدیل کردن صنف به پاتوق جریانات سیاسی غالب در خانه سینما بپرهیزند اما متأسفانه این توصیه‌ها جدی گرفته نشد تا جایی که در سالهای اخیر این انجمن عملا تبدیل شد به مهره پیاده نظام یک جریان خاص و جایگاه اصیل خود در ارائه نقد و تحلیل سینمایی را از دست داد. ترسم این است که دوستان مجمع هم همان اشتباهات را تکرار کنند.

وابستگی و تمامیت خواهی ضربات جبران ناپذیری را به پیکره آن صنف قدیمی وارد کرده

وی ادامه داد: دغدغه امثال من این است که مبادا این مجمع تازه هم به دلیل عدم چینش درست اعضاء و عدم بهره گیری از چهره های مستقل به مانند نظیر خود در خانه سینما بجای آن که کانونی باشد برای فعالیت صنفی در خدمت اهداف منتقدان و نویسندگان سینمایی مجالی شود برای حلقه‌ای معدود که به نام صنف، کمکهای حمایتی مختلفی را از ارگانها و نهادهایی دریافت دارند که هدفشان از کمک، خاموش کردن انتقادات راهبردی نویسندگان است.

آذین خاطرنسان ساخت: این کمکها که از انتشار بولتن گرفته تا کنترات کردن جلسات نقد و بررسی و حتی برنامه سازی برای ارگانها و نهادهای مختلف را شامل می‌شود، آسیبهای جبران ناپذیری را به پیکره آن صنف قدیمی زده و بسیاری از اعضای راستین صنف را به انزوا کشانیده است.

مجمع نویسندگان انقلاب به دنبال جذب منتقدانی باشد که استقلال رأی داشته باشند

این منتقد سینما و تلویزیون در پایان تأکید کرد: بهترین راه برای اینکه هر صنفی و بخصوص صنف منتقدان و نویسندگان سینمایی به جایگاه ویژه خویش برسد استقلال رأی است؛ اگر در شاکله صنف استقلال نباشد خیلی زود کار صنفی دستخوش سوءاستفاده های سیاسی قرار خواهد گرفت. پس مجمع نویسندگان انقلاب هم از سرنوشت تراژیکی که آن صنف قدیمی منتقدان به دلیل وابستگی به این و آن به آن دچار شد درس بگیرد و برای رسیدن به نتیجه ای مطلوب قبل از هر چیز به دنبال جذب منتقدانی باشد که استقلال رأی داشته باشند.




گزارش یک ناظر از انتخابات انجمنی موسوم به “منتقدان خانه‌سینما”⇐از عشوه‌های انتخاباتی یک کاندیدای عشق ریاست تا برخورد خشن با یکی از منتقدان صادق

سینماژورنال: مشکلات و ایرادهای موجود در سیستم مدیریتی انجمنی موسوم به انجمن منتقدان خانه سینما سبب ساز آن شده است که هرازگاه برخی از چهره‌های مستقل عرصه نقد با نگارش مطالبی به آسیب‌شناسی عملکرد آن بپردازند.

به گزارش سینماژورنال حدودا یک ماه قبل بود که نیما حسنی نسب روزنامه‌نگار سینمایی با نگارش یادداشتی برخی از آسیبهای گریبانگیر این صنف را بیان کرد(اینجا را بخوانید) و سه هفته قبل نیز امیر فرض‌اللهی بازرس علی‌البدل پیشین انجمن برخی از سوءاستفاده‌های صورت گرفته در انجمن را رسانه‌ای نمود.(اینجا را بخوانید)

در تازه‌ترین مورد فریده ذاکری که بیشتر از یک دهه‌ای می‌شود عضو انجمن منتقدان خانه سینما است، در گزارشی به مرور برخی از اتفاقاتی پرداخته که در انتخابات اخیر انجمن منتقدان خانه سینما رخ داده است.

متن کامل گزارش فریده ذاکری را در ادامه می خوانید:

برای بیان انتقادات در انتخابات شرکت کردم اما…

در سالهای اخیر شاهد بوده‌ام  اغلب دوستان رسانه ای عضو انجمن منتقدان خانه سینما به خاطر عدم روشنگری و پاسخگویی به ابهامات پیرامون عملکرد شورای مرکزی انجمن، عطای انجمن را به لقایش بخشیده و در هیچ کدام از مراسم و برنامه های انجمن شرکت نمی‌کنند و احتمالا به خاطر دریافت کارت شرکت در جشنواره فجر است(!) که همچنان عضو انجمن بودن را یدک میکشند با این حال برای آن که بتوانم به عنوان یکی از اعضای این انجمن لااقل انتقاداتی که به سیستم مدیریتی آن دارم را بیان کنم در جلسه انتخابات اعضای شورای مرکزی انجمن که چند شب پیش برگزارشد شرکت کردم.

اما زهی خیال باطل چراکه خیلی زود فهمیدم مثل همه این سالها، امسال هم بنا نیست فضایی برای نقد درون انجمنی فراهم باشد و کسی تاب شنیدن انتقادات را ندارد… از آن طرف روند برگزاری انتخابات هم به بی‌برنامه‌ترین شکل ممکن پیش رفت و شرایطی پدید آمد که باز هم آنها که سالهاست این انجمنِ تحت قیمومیت خانه سینما را مدیریت می کنند باز هم بر کرسی های خویش تکیه زنند.

هیچ گزارش درستی از عملکرد سالانه انجمن ارائه نشد

ضعف در مدیریت و برنامه‌ریزی که پاشنه آشیل همیشگی انجمن بوده در این انتخابات هم به چشم می خورد؛ شروع برنامه با یک ساعت تأخیر همراه بود و به دنبال آن نیز حدودا 4 ساعت وقت تلف کردن را شاهد بودیم بدون آن که حتی گزارش درستی از عملکرد سالانه انجمن توسط منشی، خزانه دار و بازرسین ارائه شود.

اتلاف وقت همراه با عشوه‌های او که انجمن را ملک پدری خویش می داند

در جریان برگزاری انتخابات هم همه چیز با بی سلیقگی و کم تجربگی تمام پیش رفت. بهترین راه این بود علاقمندان کاندیداتوری برای شورای مرکزی، پیشتر اعلام حضور می‌کردند و البته سوابق دقیق آنها به همراه سودی که می‌توانند برای صنف داشته باشند نیز از طریق رسانه‌ها در اختیار اعضاء قرار می گرفت تا در روز رأی گیری فقط اظهارنظر این کاندیداها و در نهایت رأی گیری آنها را شاهد باشیم با این حال کلی اتلاف وقت و هیاهو فقط بر سر اعلام نام کاندیداها صورت گرفت و البته در این میان ناز کردن و عشوه آمدن یکی از آنها که سالهاست به حضور در هیأت رییسه انجمن چنان ملک پدری می نگرد هم بیش از پیش موقعیتی ابزورد را پدید آورده بود!

بر سر هوادارانشان منت گذاشتند و قبول کردند باز هم کاندیدا شوند

این عضو عاشق ریاست که در ماههای اخیر با انتقادات فراوانی به واسطه سیاستهای تمامیت خواهانه خود در انجمن روبرو بوده است در ابتدا از این گفت که علاقه‌ای به کاندیداتوری ندارد و چون خسته است دیگر نمی خواهد وارد هیـأت رییسه شود اما دوستان ایشان که گویا قبلا توجیه شده بودند(!) تا ایشان دم از خستگی زد بی‌توجه به “نمیخوام نمیخوام”های نامبرده، با تشویقهای مکررشان که فضای انتخابات انجمن را شبیه فضای حاکم بر استادیوم آزادی کرده بود، از ایشان خواستند بر سر آنها منت گذاشته و قبول فرمایند  که باز هم کاندیدا شوند و بازهم چون تشبیه نیما حسنی‌نسب ایشان و دوروبریهایشان، مسافران شیشه‌ای شهر فرنگ باشند و سایرین اهل طاعونی قبیله‌های مشرقی‌…

البته که نتیجه نهایی انتخابات هم کاملا منطبق با علاقمندی این عضو عاشق ریاست پیش رفت چون تقریبا تمام رفقای ایشان در انجمن باز هم وارد هیأت رییسه شدند.

روسایی که تاب شنیدن یک نقد محترمانه را هم ندارند

آن شب با دیدن برخوردهای هیأت رییسه با یکی دو تن از منتقدین که شهامت اعتراض داشتند سکوت کردم! برایم عجیب بود که هیأت رییسه این انجمن که همه موجودیت و امتیازات مادی و غیرمادی خود را از طریق واژه‌ای به نام “نقد” به دست آورده خودش از شنیدن حتی ساده ترین نقدها هم رگ گردنش متورم می شود.

یک نمونه اش زمانی بود که یک عضو انجمن پشت میکروفون قرار گرفت و شروع به نقد عملکرد رییس انجمن نمود؛ روسا چنان در برابر این عضو کاملا مستقل و اتفاقا دارای سوابق مناسب نویسندگی واکنش نشان دادند که نگو و عجیب اینکه به سرعت دستور حذف حرفهای ایشان را از صورت جلسه دادند و به دنبال آن نیز به هیچ‌کس اجازه اعتراض داده نشد!!!

پیشکسوتان نقد قید کاندیداتوری را زدند و بجایش کارگردانان شکست خورده کاندیدا شدند

شاید همین رفتارها بود که باعث شد یکی دو نفر از پیشکسوتان عرصه نقد سینمایی که قصد کاندیداتوری را داشتند خیلی راحت قید این کار را زدند و در عوض کارگردانانی شکست‌خورده که در کانون کارگردانان مجالی برای ظهور نمی‌یابند کاندیدای حضور در هیأت رییسه انجمن منتقدان خانه سینما شدند!!!

آن شب متأسف شدم از اینکه  عضو انجمنی هستم که روسایش برخلاف نامش جز تعریف و تمجید از عملکرد خود را برنمی‌تابند اما در اینجا به صراحت می گویم مشکل نه فقط از آن منفعت طلبان و کاسبکاران که از بدنه صنفی است که در برابر این رفتارها واکنش نشان نمی‌دهد!

چگونه است منتقدی که بناست با نقدش سینما را اصلاح کند حتی جرأت ندارد نقدی صریح و بی پرده را درباره آفات صنفی که عضوش است بیان کند؟