1

حتي خودکشي دردناک دختران نوجوان اصفهاني هم جلوي اين مميزي را نگرفت⇐قلمع و قمع «بشارت…» در رسانه ملي!

سينماروزان: ن: هرچند بالاخره ۵ سال بعد از توليد و پس از انتشار خبر خودکشي دو دختر نوجوان اصفهاني به خاطر درگيري در بازي آنلاين «نهنگ آبي»، درام «بشارت به يک شهروند هزاره سوم» روي آنتن رفت اما حذفيات مفهومي  نشان داد آثار مصلحانه جایی در تلویزیون ندارند.

به گزارش سينماروزان «بشارت…» که ماجراي خودکشي سريالي دختران يک دبيرستان و تلاش يک آموزگار براي پيدا کردن سرمنشأ خودکشيها را روايت مي‌کند چه در نسخه جشنواره و چه در نسخه اکران به واسطه تصويرسازي صريحي که از رسوخ نوميدي در بدنه جوان ارائه مي‌دهد اثري پيشرو نشان داد.

پخش «بشارت…» از رسانه ملي فارغ از مميزي نماهاي مربوط به عرياني سرمنشأ خودکشي‌ها و همچنين تعديل نماهاي عاشقانه ميان بانوي آموزگار و همسرش، به واسطه يک حذف مفهومي مورد توجه قرار گرفت.

در سکانسي از «بشارت…» هنگامه قاضياني-ايفاگر کاراکتر آموزگاري که به دنبال کشف ريشه خودکشيهاست- به صراحت، يأس و افسردگي دختران نوجوان را عاملي مي‌داند بر غرق شدن آنها در فضاي مجازي و در نهايت رقم خوردن اتفاقاتي پيش‌بيني نشده. اين سکانس «بشارت…» در تلويزيون تعديل شده است.

چرا؟

آيا  حتي 5 سال بعد از توليد فيلم و در شرايطي که افشاي ماجراي خودکشي دو دختر نوجوان اصفهاني به خاطر درگيري در «نهنگ آبي» در کانون توجه جامعه شناسان قرار گرفته باز هم رسانه ملي جرأت حرف زدن درباره نوميدي اپيدميک لااقل در بخشي از جامعه نوجوان و جوان را ندارد؟ جالب است که اين نوع نگاه در فيلم و از طريق تصويرسازي کاراکتر حميد فرخ نژاد کاملا نقد شده است اما نتيجه گيري کليدي فيلم از زبان هنگامه قاضياني حذف شده است.

سانسور سکانس کليدي «بشارت…» فارغ از آن که نشان دهنده يکي از دلايل عقب‌ماندگي سالهاي اخير رسانه ملي از مخاطبان است مي‌تواند دليل بي‌توجهي مطلق به فيلم در زمان رونمايي در جشنواره فجر و بعدتر بايکوت از سوي داعيه‌داران سينماي ارزشي در زمان اکران را آشکارتر کند.

مدعيان ارزشها که مدام فرياد وامصيبتا سرداده‌اند که سينماي ايران به دنبال تصويرسازي ملموس آموزه هاي ديني نيست چرا فيلمي که به صراحت گناهي به نام نوميدي را به نقد مي‌کشد بايکوت کردند؟ به خاطر تصويرسازي واقعيتي به نام شيوع نوميدي در ميان جوانان و نوجوانان؟

جالب است به تازگي و بعد از پخش فيلم از رسانه ملي روزنامه اصولگراي «کيهان» به «بشارت…» تاخته که چرا قهرماني ندارد که برود با پلیدی ها ( که لابد از دید آنها تبهکاران کلیشه ای فیلم های جنایی اند!!) دربيفتد؟! در صورتي که قهرمان اصلي فيلم که يک زن است به شيوه اي ماندگار که آن که آن هم آموزش و تغيير ذهنيت نسبت به پوچي است در حال مبارزه با رواج اين پديده در دانش آموزان هدف خويش است.

بشارت…» تاخته که چرا قهرماني ندارد که برود با پلیدی ها ( که لابد از دید آنها تبهکاران کلیشه ای فیلم های جنایی اند!!) دربيفتد؟! در صورتي که قهرمان اصلي فيلم که يک زن است به شيوه اي ماندگار که آن

ببينيد چقدر فاصله افتاده ميان سخني از امام علي(ع) که نوميدي را بزرگترين گناه مي‌داند با ساختار مديريتي رسانه‌هاي مدعي ارزشها که حتي جرأت آن را ندارند بازتاب عيني اين سخن را در يک مديوم خالص تصويري ببينند؟




بالاخره بعد از چند سال⇐ آزيتا حاجيان از علت افسردگي‌اش پرده برداشت

سینماژورنال: ظرف روزهای گذشته پژمان بازغی بازیگری که این روزها با دو فیلم “ناهید” و “این سیب هم برای تو” روی پرده است در گفتگویی از ابتلا به افسردگی سخن گفته بود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال حالا آزیتا حاجیان بازیگر زن باتجربه سینما و تلویزیون و تئاتر که این روزها سریال “کیمیا” را روی آنتن دارد نیز از افسردگی که پس از بازی در سریال “تاثریا” درگیرش شده بود خبر داده است.

مسئول توقیف شدن نیستم

حاجیان به “شرق” گفته است: من در سینما یا تلویزیون در مقام بازیگر یا چینش بازیگران مسئولیت مشخصی دارم. به‌عنوان بازیگر تنها مسئولیتم این است که یک سناریو خوب را انتخاب کنم و به نحو احسن نقشم را ارائه بدهم. دیگر مسئول توقیف‌شدن یا نشدن و مسائل این‌چنینی فیلم نیستم.

وقتی چند قسمت از بازی‌ام حذف شد به مدت دو ماه افسردگی گرفتم

وی ادامه داده است: اما از سوی دیگر ضربات عاطفی عجیبی هم وجود دارد. مثل اینکه من بعد از سریال «تا ثریا» که چند قسمت از بازی تمام بچه‌ها و کارگردانی آقای سیروس مقدم را حذف کردند، به مدت دوماه افسردگی گرفتم. دکتر رفتم و دارو مصرف کردم. فقط به این دلیل که صحنه‌هایی که زحمت زیادی برای آنها کشیده شده بود حذف شدند.

چرا با سرمایه اقتصادی و انسانی این مملکت چنین رفتاری می‌شود؟

آزیتا حاجیان خاطرنشان ساخته است: سناریوی این سریال بسیار جذاب نوشته شده بود و بعد از حذف این صحنه‌ها تبدیل به شیر بی‌دم‌ و یال و کوپال شد. گاهی تعجب می‌کنم با تمام نظارتی که برای ساخت یک سریال انجام می‌شود و از فیلترهای مختلفی تا رسیدن به آنتن طی می‌شود، چرا با سرمایه اقتصادی و انسانی این مملکت چنین رفتاری می‌شود؟