1

افسانه چهره‌آزاد در گفتگویی تفصیلی بیان کرد⇐ از «وضعیت سفید» یک خاطره تلخ دارم/برای همکاری با رامبد جوان دو هفته تمرینات بوکس و شمشیربازی انجام دادم/همسرم معتقد است مرا از امام رضا(ع) گرفته/۱۵ ساله بودم که عاشق شاهرخ فروتنیان شدم/۳۵ سال است که زندگی مشترک‌مان ادامه دارد

سینماروزان/احمد محمداسماعیلی: معمولا بازیگرانی که فامیل و یا بستگانی سرشناس و معروف دارند همواره با این چالش مواجه هستند که با نام آنها سنجیده شوند و یا مدام مورد مقایسه قرار بگیرند و دچارچالش بشوند. اما افسانه چهره آزاد با اثبات توانایی هایش از این چالش ها عبور کرده است و نام نیک مادربزرگش زنده یاد رقیه چهره آزاد را زنده نگه داشته است.

 افسانه چهره آزاد دوره دو ساله بازیگری را در اداره تئاتر زیر نظر حمید سمندریان گذرانده و فعالیتش را از سال ۱۳۶۶ با مجموعه تلویزیونی «سال‌های بدون خانه» شروع کرد.

در دهه هفتاد بازی در سینما را در نقش‌های مکمل آغاز کرد اما بازی اش در مجموعه تلویزیونی «جمعه تعطیل نیست» به همراهی علیرضا خمسه نقطه عطفی در کارنامه بازیگری اوست. بازی متفاوت او در نقش کوتاهی در فیلم «بوتیک» او را نامزد دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن از هشتمین جشن خانه سینما کرد. چهره آزاد در سال ۱۳۸۴ در نمایش «پنجره‌ها» به کارگردانی فرهاد آئیش بازی کرد و بازیش مورد توجه قرار گرفت.

 افسانه چهره آزاد در دوران بازیگریش نقشهایی متفاوت ایفا کرده است؛ مثل نقشش در فیلم «اسپاگتی در هشت دقیقه» و زن  افسرده و روانی مجموعه «وضعیت سفید» و یا نقش مثبت جذاب خاله مهربان و فداکار مجموعه «سربراه».

«قندون جهیزیه»، «شیفتگی»، «دهلیز»، «جابه‌جا»، «هیچ کجا هیچ‌کس»، «سیزده 59»، «شکلات داغ»، «حوالی اتوبان»، «ساعت 25»، «گناه من»، « چند تار مو»، «ساغر»، «عاشق فقیر»، « دو همسفر»، «یکبار برای همیشه»، «آشپزباشی»، «فاصله»، «داستان‌های نوروز»، «فروشگاه» و «آپارتمان»  از جمله آثار سینمایی و تلویزیونی هستند که افسانه چهره آزاد در آنها ایفای نقش کرده است.

این بازیگر بااخلاق در گفتگوی پیش‌رو در باره فعالیت های اجتماعی، زندگی خانوادگی و دغدغه های حرفه ایش سخن گفته است.

این گفتگو پیشتر در ماهنامه «دنیای زنان» منتشر شده است:

*چندی پیش عکسی سیاه و سفیدی از خودتان و همسرتان شاهرخ فروتنیان مربوط به دوران جوانی در حال زیارت در مشهد منتشر کردید. انتشار این عکس سبب ساز آن شد که بسیاری از مخاطبان شما را آدمی نوستالژیک و خاطره‌باز بدانند.

آدمیزاد است و خاطراتش و مخصوصا خاطرات خوش که همیشه شیرین است .این سفر من و شاهرخ فروتنیان جزو اولین سفرهایی بود که بعد از ازدواج انجام دادیم و با هم به پابوس امام رضا(ع) رفتیم. همسرم معتقد است من را از امام رضا(ع) گرفته است.

*آیا ازدواج شما و شاهرخ فروتنیان به سختی انجام شد؟

برای  اینکه ازدواجمان سر بگیرد پنج سال منتظر ماندیم زیرا در سن و سال کم عاشق شدم.

* چند سالتان بود؟

 من 15 سالم بود و همسرم 21 سال سن داشت و والدینم به همین دلیل تردیدهایی داشتند اما خوشبختانه با قضیه کنار آمدند.

*آیا والدین تان از آن دست خانواده هایی بودند که عشق در آن سن و سال را برآمده از احساس می دانستند؟

اول بگویم از اینکه همسرم شاهرخ فروتنیان است خوشحال هستم. اگر یک بار دیگرهم به دنیا بیایم بازهم ایشان را انتخاب می کنم.همان موقع هم ما مبنا را روی صبرکردن و ادامه تحصیل و بهبود شرایط گذاشتیم. با گذشت زمان هم خودمان به نتیجه رسیدیم وهم خانواده هایمان. با اینکه سخت بود ولی حاصلش خوب بود و خدا را شاکریم.

*اما گویا صبرتان نتیجه داد…

الان فکر می کنم که با تحمل این سختی ها ساخته شدیم و در نهایت در سال 61 ازدواج کردیم.

*به دلیل سن و سال کمتان درآغاز ازدواج با مشکلات اقتصادی مواجه نبودید؟

خوشبختانه ما دو پشنوانه قوی یعنی پدرانمان را داشتیم که ما را به لحاظ مالی حمایت کردند و هنوز هم در طبقه بالایی منزل پدری شاهرخ زندگی می کنیم.

*بنابراین شما و همسرتان جزو بازیگرانی نیستید که به فکر پر کردن حساب بانکی و داشتن ماشین شاسی بلند باشید.

پول خوب است اما من و همسرم زیاد به ظواهر توجهی نداریم. سال 68 یک رنو داشتم ودرجایی آقایی به من گفت شما بازیگرید و آن وقت رنو سوار می شوید؟ .برای ما این چیزها مهم نیست،خوب زندگی کردن برای ما تعریفش کمی با دیگران فرق دارد. حاصل عمل ما وکارهایی که می کنیم و پایگاه اجتماعی که می‌سازیم برایمان اولویت است و حساب بانکی و ماشین آخرین مدل چندان مسئله نیست.

*اینکه از یک خانواده هنری پا به عرصه بازیگری گذاشتید چقدر در تعیین مسیرتان موثر بود.

مادربزرگم زنده یاد رقیه چهره آزاد اززنان پیشگام بازیگری درسینمای ایران است وپدرخدابیامرزم شاگرد استاد صبا بودند ومادرم هم صدای بسیار زیبایی دارند. برادرم سیامک نعمت‌ناصرازنوازندگان سرشناس پیانو، تار و سه تار هستند. خدا را شکر می کنم در این خانواده هنرمند وارد بازیگری شده ام و در یک محیط کاملا فرهنگی رشد و نمو کردم.

افسانه چهره آزاد
افسانه چهره آزاد/عکس: بهنام یاوری

*نوع رابطه شما با همسرتان بعد از اینکه به صورت حرفه ای وارد کار بازیگری شدید نسبت به شروع ازدواج چه تغییراتی کرد؟

35 سال است که زندگی مشترکمان ادامه دارد و خدا را شکر سوای زن و شوهری با یکدیگر رفیق هستیم و به مانند دو دوست که برای هویت فردیمان احترام قائل هستیم.

*در مورد پیشنهادات کاری با یکدیگر  همفکری هم انجام می دهید؟

مستقل تصمیم می گیریم، اما به یکدیگر مشاوره می دهیم.

*یکی از کارهای خوب بازیگری شما بازی در نقش یک زن حساس و آسیب پذیر در سریال «وضعیت سفید» است؟

قبلا با حمید نعمت الله تجربه خوب همکاری در فیلم «بوتیک» را در نقش ژاله داشتم و توانایی کاریش را می شناختم. موقعی که فیلم فیلم «بوتیک» را در سینما دیدم تعجب کردم که چقدر فیلم خوبی شده است. یادم می آید قبل از شروع فیلمبرداری «بوتیک» من و حامد بهداد یک هفته ای در دفتر تهیه کننده تمرینات انفرادی داشتیم و نعمت الله دست ما را برای ارائه پیشنهاد باز گذاشت.علیرغم عزیز بودن مجموعه «وضعیت سفید» و نقش سیما اما یک خاطره تلخ دارم از این سریال دارم و آن هم از دست دادن پدرم!

*اغلب مخاطبان تلویزیون در دهه 80 شما را با  مجموعه زنده «جمعه تعطیل نیست» می شناسند.

 بله، در شروع کارعلیرضا خمسه با اطمینان می گفت «جمعه تعطیل نیست» کار بسیار خوبی خواهد شد و من دلشوره داشتم که چنین اتفاقی رخ ندهد زیرا در شروع متنی نداشتیم. یکی ازدلایلی که حضوردر این برنامه را قبول کردم این مسئله بود که بازی زنده جلوی دوربین برایم چه چالش هایی خواهد داشت و البته با بازی در صحنه تئاتر هم خیلی متفاوت است. دراین برنامه باید حواس من بازیگر به همه چیزبود. خدا را شکر که حاصل کار بسیار موفق شد و خوشحالم با توجه به مضامین خانوادگی که دراین برنامه ارائه می شد روی زندگی خیلی ازمردم تاثیرمثبت داشت. یک روزبه اتفاق همسرم برای خرید به فروشگاه شهروند رفته بودیم؛ آقایی از کارکنان فروشگاه به من گفت برنامه شما باعث شد که من وهمسرم از همدیگر جدا نشویم و خیلی بابت این قضیه خوشحال شدم.

*در فیلم «اسپاگتی در هشت دقیقه» از صحنه های اکشن و نماهای حرکات رزمی در بازیتان استفاده کردید.

این فیلم اولین تجربه کارگردانی رامبد جوان بود ومی دانست من اهل ورزش کردنم و به من پیشنهاد داد که این نقش را بازی کنم و دوهفته مربی بوکس وشمشیربازی داشتیم وبرای آماده شدن تمرینات مستمری انجام دادیم.

* در صحنه های درگیری زخمی نشدید؟

تمرین های بسیارسختی داشتیم و با شمشیر واقعی تمرین می کردیم و یکی از روزهای تمرین که به منزل آمدم،همسرم متوجه شد بازویم کبود است.اصولا نقش های متفاوت را دوست دارم بازی کنم وحیف است بروم نقش زنان سینی چای به دست در خانه را بازی کنم.




«نگار»⇔چرا رامبد بیخیال فیلمنامه شد و همّ و غمش را بر اجرا گذاشت؟ احتمالا برای ساختارشکنی تمام و کمال از شمایل «طلا و مس»ی همسرش!

سینماروزان: رامبد جوان شاید یک بازیگر خوب برای نقشهایی در دامنه متفاوت از جدی ترین آنها در «گناهکاران» تا مفرح ترین در «مومیایی3» باشد اما رامبد نویسنده نیست!

رامبد جوان شاید کارگردانی باشد که اجرایی بی نقص از اصول کلاسیک کارگردانی در تمامی ساخته هایش از «پسر آدم دختر حوا» تا «ورود آقایان ممنوع» و همین «نگار» ارائه داده اما رامبد نویسنده نیست!

رامبد شاید حتی به واسطه تکیه بر فن بازیگری توانسته باشد مجری خوبی به نظر برسد که بخش عمده موفقیت «خندوانه» را به پای او بنویسند اما رامبد نویسنده نیست.

موفق ترین تجربه کارگردانی سینمایی رامبد در یک کمدی به نام «ورود آقایان ممنوع» رقم خورد؛ فیلمی که یک سناریست کارکشته ژانر طنز به نام پیمان قاسم خانی را داشت و همان فیلمنامه شسته رفته و منطبق بر منطق دراماتیک داستان پردازی کمدی بود که اسباب موفقیت فیلم در گیشه و جشنواره را رقم زد.

«نگار» به لحاظ کارگردانی اوج تواناییهای تکنیکی رامبد جوان است. طراحی و اجرای درست نماهای اکشن «نگار» در کنار ایجاد  فضای بصری مناسب برای فانتزی هایی که گاه و بیگاه ذهن کاراکتر اصلی یا همان «نگار» را آلوده می کند موجب شده این فیلم را در زمره یکی از به روزترین مظاهر پیشرفت تکنیکی سینمای ایران باشد.

مشکل فیلم اما درامی است که درست و حسابی شکل نمی گیرد و در فضایی مابین داستانگویی کلاسیک و خرده پیرنگ دست و پا می زند.

رامبد یک شروع عالی برای فیلمش ایجاد کرده با مونولوگ یک بازپرس جنایی با بازی علیرضا آقاخانی که در حال شرح ماجرای قتل یک مرد میانسال است. مونولوگ آقاخانی در این افتتاحیه یادآوری مونولوگهای آتیلا پسیانی در نقش افسر راهنمایی و رانندگی «مسافران» بیضایی است اما این گرته برداری چون منطبق با ساختار وهم آلود فیلم است آزاردهنده به نظر نمی رسد.

این افتتاحیه خیلی سریع و با فاش شدن شک و شبهه ای که دختر مرد میانسال درباره به قتل رسیدن پدرش دارد امتداد یافته و نوید تماشای یک درام معمایی اصیل را می دهد اما مشکل آنجاست که از یک سو همان فانتزی هایی که گاه و بیگاه ذهن کاراکتر اصلی را آغشته می کند و فراوانی شان ماهیت جدی فیلم را به کمدی بدل می کند و از طرف دیگر ضعف فراوان در داستان پردازی جنایی  «نگار» را به محصولی بدل کرده که نیاز مخاطب علاقمند به سینمای قصه گو را برآورده نمی کند.

رامبد جوان که خودش در یکی از بهترین درامهای جنایی سالیان اخیر با نام «گناهکاران» در کنار فرامرز قریبیان که از کارکشته های این ژانر است ایفای نقش کرده می توانست با اعطای بازنویسی فیلمنامه به نویسنده ای که این ژانر را بشناسد محصولی قابل تأمل تر خلق کند اما آنچه احسان گودرزی برای رامبد نوشته فقط و فقط یک ربع زمان فیلم را به خود اختصاص می دهد و مابقی تصویرسازی است و بس.

رامبد جوان نویسنده نیست و این کمبود در «نگار» که نویسنده ای آشنا به اصول ژانر کنار او نبوده به شدت خود را نشان داده! فقط کافیست دقت کنیم بر جعبه سیاه قتل مرد میانسال که کیفی حاوی اسناد و مدارک است و به خوبی می توانست زمینه ای باشد برای خلق داستانکهایی کاملا به روز در جهت افشای اهمیت این کیف اما رامبد و سناریستش آن قدر ساده از کنار همین جعبه سیاه گذشته اند که نظیر ندارد.

 چرا رامبد بیخیال فیلمنامه شد و همّ و غمش را بر اجرا گذاشت؟ آیا او متوجه خلأهای فیلمنامه نشد؟ برای بازیگری که نقشها را با خواندن فیلمنامه انتخاب می کند بعید است کاستیهای مشهود سناریوی «نگار» به نظرش نیامده باشد. پس ماجرا چیست؟

آیا رامبد می خواسته با ساخت این فیلم و به کارگیری همسرش در قالبی مرموز و البته متکی بر واکنشهای فیزیکی شمایلی جدید از همسر ارائه دهد؟ شمایلی فرسنگها دورتر از قالبهای آشنای «طلا و مس» و «حوض نقاشی»؟ اگر هدف این بوده قطعا موفقیت تمام و کمال برای رامبد حاصل شده چون نگار جواهریان نشان داده به شدت مستعد ایفای نقشهای پر اکت در فضاهایی است مابین واقعیت و خیال! نمونه ای که شاید وجه فانتزی آن پیشتر در «اعترافات ذهن خطرناک من» هم تجربه شده بود اما نه به اندازه «نگار» گل درشت و با تأکید بر اکشنهایی با اجرایی دقیق و حساب شده.




عوامل اصلی “خندوانه” یک درام جنایی می‌سازند!!!

سینماژورنال: بعد از موفقیت برنامه کمدی “خندوانه” و اثرگذاری فراوان این برنامه در میان مخاطبان، حالا هسته اصلی تولید این برنامه به فکر تولید یک درام جنایی-پلیسی افتاده اند.

به گزارش سینماژورنال این درام جنایی که “نگار” نام دارد توسط رامبد جوان مجری “خندوانه” کارگردانی شده و توسط جواد فرحانی تهیه کننده “خندوانه” تهیه می شود.

بنا به اطلاعات ارائه شده در “سینما” فیلمنامه این فیلم را احسان گودرزی بر اساس طرحی از رامبد جوان نوشته است.

به تازگی تهیه کننده فیلم درخواست پروانه ساخت “نگار” را به اداره نظارت و ارزشیابی ارسال کرده و قرار است به محض صدور پروانه ساخت، پیش تولید آن آغاز شود.

رامبد جوان علاوه بر کارگردانی قرار است نقش اصلی “نگار” را خودش بازی کند.

او پیش از این در فیلم “گناهکاران” فرامرز قریبیان بازی در یک فیلم جنایی را تجربه کرده بود و حالا برای دومین بار است که بازی در چنین ژانری را تجربه می کند.

او تاکنون سه فیلم ساخته که در دوتای آن (اسپاگتی در هشت دقیقه و پسر آدم، دختر حوا) بازی کرده است. نقش زن فیلم هم گفته می شود نگار جواهریان بازی خواهد کرد

در حالیکه بعد از موفقیت “خندوانه” انتظار می رفت رامبد جوان کمدی “خندنده” را که اتفاقا شباهت اسمی به استنداپ کمدی اش دارد بسازد اما این کارگردان فیلمنامه دیگری را برای ساخت انتخاب کرد.

فيلم “خندنده” حتی پروانه ساخت هم دارد و در مقطعی وارد مرحله پیش تولید هم شد اما در نهایت جوان و فرحانی تصمیم گرفتند فیلمنامه دیگری را جایگزین کنند. به نظر می رسد رامبد جوان ساخت فیلمنامه “خندنده” را به سال آینده موکول کرده باشد.