1

ادعای يك تهيه‌كننده تلويزيون درباره رسوخ اسپانسر‌ها در رسانه ملی⇐برنامه‌هایی روی آنتن می‌روند که از دكتر تا آشپزش اسپانسرند

سینماروزان: بحث حضور اسپانسر‌هاي برنامه‌هاي تلويزيوني آن قدر شور شده كه صداي تهيه‌كننده‌هاي تلويزيوني را هم درآورده است، آنها معتقدند اين حجم از تبليغات از كيفيت توليدات مي‌كاهد و لطمه جبران ناپذيري به برنامه‌ها مي‌زند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» اينكه تلويزيون مجبور است براي تأمين هزينه‌هاي مالي‌اش از حاميان مالي استفاده كند، موضوع پذيرفته‌شده‌اي است، اما اينكه حضور اسپانسر چقدر و چطور باشد، موضوعي است كه هنوز بر سر آن مناقشه وجود دارد؛ مناقشه‌اي كه حتي اعتراض به آن دامنه‌اي فراگير‌تر از بينندگان و منتقدان رسانه ملي پيدا و به برنامه‌سازان داخل صداوسيما نيز سرايت كرده است؛ كساني كه از نزديك با روند توليد درگير هستند و مي‌دانند كه حضور بي‌قاعده اسپانسر چقدر مي‌تواند نتايج نامطلوبي بر اثر توليدي بگذارد.
در همين راستا، انتقادات مهدي هاشمي تهيه‌كننده برنامه فوتبال برتر كه پخش مسابقات تيم ملي فوتبال و همچنين ليگ برتر فوتبال باشگاهي كشور را بر عهده دارد، جالب‌توجه است.
هاشمي كه 20 سالي سابقه تهيه‌كنندگي در تلويزيون را دارد، مي‌گويد: همه جاي دنيا اسپانسرهايي در برنامه‌هاي تلويزيوني حضور دارند و يك كار حرفه‌اي است، ولي به اين شكلي كه اكنون استفاده مي‌شود، من قبول ندارم. در برنامه «فوتبال برتر» به علت اينكه مخاطبان زيادي دارد براي اسپانسر برنامه شرايط خاصي در نظر گرفته شده است، اما متأسفانه در برنامه‌هاي ديگر ضوابط چندان رعايت نمي‌شود. در بسياري از برنامه‌ها كارشناسي و مخاطب‌سنجي كار تبليغي انجام نمي‌شود.
وي در ادامه با طرح ادعایی پرسش آلود مي‌افزايد: مثلاً برنامه‌هاي اجتماعي را مي‌بينيم كه از دكتر و آشپز و. . . همه اسپانسر هستند. اين موضوع به برنامه لطمات جبران‌ناپذيري مي‌زند. موضوع ديگر تبليغات قبل و بعد از بازي‌هاست، متأسفانه براي بازي دربي 27 دقيقه قبل از بازي و 15 دقيقه بين دو نيمه تبليغات پخش مي‌شود!‌
تهيه‌كننده برنامه «فوتبال برتر» با تأكيد بر اينكه بايد اين‌گونه تبليغات كم شود، ادامه مي‌دهد: به طور كلي بايد به اين وضع سروسامان مناسبي داده شود؛ آفت به وجود آمده اين است که به شخصي كه هنوز دستياري تهيه‌كننده را تجربه نكرده چون فلان اسپانسر را مي‌آورد، برنامه خاصي را به او مي‌دهند و بايد تجديدنظر اساسي در اين رويه شود.

رسانه ها پيشتر نيز از حضور تأثير‌گذار اسپانسر‌ها در تعيين رويكرد برنامه و انتخاب مجري حرف زده بودند و اين بار يكي از تهيه‌كنندگان برنامه‌هاي تلويزيوني نيز بر اين موضوع مهر تأييد گذاشته است و به نظر مي‌رسد با اين وضع بايد مديران تلويزيون فكري براي چنين پرسشهایی بكنند.




«خندوانه» براي پول، دختران دم بخت را مسخره مي‌كند؟؟؟

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: تبليغ اسپانسر «خندوانه» اين بار با طعم تمسخر دختراني همراه بود كه در سن ازدواج هستند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» پنج‌شنبه شب، در بخشي از برنامه «خندوانه» كه به تبليغ شركت «الف» يكي از اسپانسرهاي اين برنامه تلويزيوني اختصاص داشت، «دانيال» يكي از همكاران رامبد در اجراي برنامه، سراغ رامبد جوان مي‌آيد و از وي مي‌خواهد تا دخترش را شوهر بدهد و به‌رغم اينكه رامبد مي‌گويد كه دختر ندارد، دانيال تأكيد مي‌كند كه دختر را شوهر بدهد تا پير دختر نشود و براي جهيزيه‌اش از لوازم خانگي «الف» خريد كند.

برنامه «خندوانه» دو اسپانسر دارد كه يكي از آنها توليد‌كننده لوازم خانگي است كه اتفاقاً تبليغات پررنگ‌تري نيز در برنامه دارد.

مديران شبكه نسيم سيما يكي از دلايل ادامه توليد و پخش برنامه خندوانه را تمايل اسپانسر‌ها عنوان كرده‌اند و قاعدتاً دست‌اندركاران برنامه تلاش مي‌كنند با راضي نگه داشتن اسپانسرها زمينه حضور طولاني‌تر خود را در شبكه تضمين كنند، براي همين در مقاطع مشخصي از برنامه، رامبد جوان و همكارانش شروع به تعريف و تمجيد از اسپانسر كرده و از كيفيت كالا و شرايط شگفت‌انگيز فروش اين محصولات مي‌گويند.

در اين بين بعضاً رامبد و همكارانش خودشان را سوژه كرده و درباره اينكه حتماً بايد اسنوا بخرند مي‌گويند! با اين همه، هيچ كدام از اين روش‌هاي تبليغاتي كه گاهي خيلي گل‌درشت و غير مؤثر است، نمی‌تواند مجوزي باشد تا بخشي از جامعه براي اينكه محصولات لوازم خانگي فروش بیشتری داشته باشد، مورد تمسخر قرار گيرند.

بالا رفتن سن ازدواج و اينكه بخشي از دختران جامعه به خاطر نبود تمايل به ازدواج شانس زندگي متاهلي را از دست مي‌دهند، واقعيتي است كه با آن روبه‌رو هستيم، اما اطلاق واژه «پيردختر» براي دختراني كه نتوانسته‌اند همسر مناسب پيدا كنند، آن هم براي اينكه يك برند توليد لوازم خانگي بتواند فروش بهتري داشته باشد، كار اخلاقي است؟

اجراي تبليغ توهين‌آميز حامي مالي برنامه خندوانه توسط رامبد جوان و همكارش دانيال، بازتاب‌هاي منفي زيادي در شبكه‌هاي اجتماعي داشته است.

«حتي اگه يه دختر هم امشب پيش خونواده‌اش از شنيدن «دخترتو بده بره» و «پيردختر» تو خندوانه خجالت كشيده باشه مسئولي آقاي رامبد جوان»، «تو خندوانه براي تبليغ خريد محصولات اسنوا رو آوردن به تحقير دختراي تو خونه، لطف كردن نگفتن ترشيده گفتن ميخواي دخترتو نگه داري پير دختر بشه؟» اينها دو نمونه از اين واكنش‌هاي اعتراضي به خندوانه است، آيا مدير و ناظر پخش شبكه نسيم، نسبت به اين موارد حساسيت ندارند؟! روز گذشته رامبد جوان با انتشار متني در اينستاگرامش توضيحاتي درباره اين اتفاق داد و عذرخواهي كرد.




پیگیری یک اتفاق⇐ هزینه اسپانسرینگ برنامه های تلویزیونی=یک پنجم هزینه تبلیغات بازرگانی!!!

 سینماروزان/محمدصادق عابدینی: چند روزي است که آگهي «دعوت به اسپانسري برنامه تلويزيوني با قيمت استثنايي» در يکي از سايت‌هاي آگهي منتشر شده است.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» مضمون آگهي به اين شرح است: «با سلام براي دو عنوان برنامه در يکي از شبکه‌هاي سراسري مي‌توان از حضور اسپانسر جهت تبليغ محصول‌شان با روشي کاملاً کلاسيک، اصولي و بازدهي مناسب بهره‌مند شد.» در ادامه آگهي آمده است:
«لازم به ذکر است قيمت مصوب بسيار ارزان و در ساعت پيک پخش خواهد بود…». در اين آگهي بر «حمايت همه‌جانبه مديران ارشد شبکه» تأکيد شده است.
با پيگيري «جوان» مشخص شد اين آگهي را يکي از تهيه‌کنندگان باسابقه تلويزيون ارائه داده که در چند شبکه تلويزيوني فعاليت داشته و رزومه قابل‌توجهي نيز دارد. يکي از دو شبکه‌اي که در اين آگهي به آن اشاره شده است، شبکه4 سيما يا همان شبکه فرهيختگان است. از آنجايي که حضور اسپانسر در اين شبکه جذابيتي به همراه ندارد، مديران شبکه حاضر شده‌اند صرفاً با قبول اينکه حامي مالي هزينه توليد برنامه را متقبل شود، اجازه حضور اسپانسر را در برنامه بدهند؛ هزينه‌اي که طبق شنيده‌هاي «جوان» حدود 100‌هزار تومان (در هر دقيقه) براي حامي تمام خواهد شد، يعني در هر برنامه نيم ساعته تنها 3‌ميليون تومان از اسپانسر درخواست مي‌شود. اين مبلغ حدود يک‌پنجم هزينه يک ثانيه تبليغي بازرگاني است! شايد در نظر اول اين پيشنهاد اغواکننده باشد، اما اگر مؤثر بود کار به تبليغ رايگان در سايت آگهي کشيده مي‌شد؟!
وعده های نقش بر آب سرافراز
انتشار آگهي رايگان جذب اسپانسر براي برنامه تلويزيوني در يکي از سايت‌هاي آگهي البته نه کار غيرقانوني است و نه غيراخلاقي و حتي نمي‌شود آن را غيرحرفه‌اي ناميد. وقتي شرايط بد است که نمي‌شود کار را تعطيل کرد و مثلاً به تلويزيون گفت که شبکه‌هاي بدون بيننده را تعطيل و تجميع کند يا خرج کردن براي برنامه‌هاي سطح پايين را کنار بگذارد و به جايش چند شبکه روي پا داشته باشد که بتوان روي آن حساب کرد!
زيرا صداوسيما در سال‌هاي اخير از نظر کمي تعداد شبکه‌هايش را بيشتر کرده و در مقابل سياست تعديل نيرو‌هاي مازاد و بالا بردن بهره‌وري با شکست روبه‌رو شده است. رسانه ملي در سال‌هاي اخير هميشه از نوع تخصيص بودجه دولتي ناراضي بوده و نتوانسته دخل و خرجش را براساس حساب و کتابي که دولتي‌ها براي سازمان نوشته‌اند، هماهنگ کند. ريزش مخاطبان تلويزيون باعث شده نه آگهي‌دهندگان به تلويزيون و نه حاميان مالي رغبت چنداني براي همکاري با تلويزيون نداشته باشند.
افزايش تعرفه‌هاي پخش آگهي‌ نيز در اين بين تأثير منفي خود را داشته است. گرچه محمد سرافراز، رئيس سابق سازمان صداوسيما در مراسم توديع و معارفه‌اش از تغييرات در نظام جذب آگهي‌ها و محاسبه هزينه آگهي‌هاي بازرگاني دفاع کرد و از نتايج ملموس آن در ماه‌هاي باقي مانده از سال خبر داد، اما اکنون که کمتر از يک‌چهارم سال باقي مانده است، از فضاي مناسب مالي که وعده آن داده شده بود، خبري نيست.
در عوض وضعيت به نحوي پيش رفته است که تأخير‌هاي چند روزه و حتي چند ماهه در پرداخت حقوق کارکنان صداوسيما عادي شده و برنامه‌سازان تلويزيون به انحاي مختلف به دنبال جذب حاميان مالي هستند. توقع صداوسيما نيز از سودآوري حامي مالي آنقدر پايين آمده که صرفاً تسويه هزينه‌هاي توليد برنامه مي‌تواند آنتن يک شبکه سراسري را در اختيار حامي مالي‌اش قرار دهد.
بخش خصوصي ناتوان در رقابت با شبه‌دولتي‌ها
تعرفه آگهي‌هاي بازرگاني از سوي «اداره کل بازرگاني» صداوسيما ابلاغ مي‌شود و انعطاف‌پذيري پاييني دارد. در عوض حضور اسپانسر‌ها در برنامه‌هاي مشارکتي تابعي از تصميمات شبکه مي‌شود که دخالت اداره بازرگاني در آنها به سهولت تعرفه آگهي‌هاي بازرگاني نيست.
اختيارات مديران شبکه‌ها و تعريفي که از برنامه‌ها ارائه مي‌کنند، باعث مي‌شود يک حامي مالي با هزينه‌اي پايين‌تر از پيام بازرگاني در برنامه‌هاي تلويزيوني حضور داشته باشد و از آنجايي که حضور اسپانسر در قالب برنامه تلويزيوني تعريف شده است، شانس ديده شدنش هم در مواردي بسيار بالاتر از پيام‌هاي بازرگاني است، به‌طوري‌که بيننده در زمان پخش پيام بازرگاني که اغلب در ميان برنامه‌ها پخش مي‌شود، مي‌تواند شبکه را تغيير دهد و با پايان پخش پيام بازرگاني برنامه مورد علاقه‌اش را پي بگيرد و تماشا کند. در عوض حامي مالي مي‌تواند با تار و پود برنامه عجين شده و حتي خود به عاملي براي جذابيت برنامه تبديل شود.
تأمين تمام يا بخشي از هزينه‌هاي برنامه نيز باعث شده تهيه‌کننده‌هاي تلويزيوني تمايل زيادي به اين داشته باشند، اما از بد حادثه وضعيت بد اقتصادي نيز باعث شده شرکت‌هاي بخش خصوصي ترجيح بدهند براي تبليغات در محلي غير از تلويزيون سرمايه‌گذاري کنند. در عوض چند شرکت شبه‌دولتي در اکثر برنامه‌هاي پربيننده تلويزيون به عنوان حامي مالي معرفي مي‌شوند و بازار را در قبضه خود گرفته‌اند.
همان‌طور که يک گروه برنامه‌ساز تلويزيوني براي ديده شدن سراغ فضاي مجازي رفته است، ديگر فعالان اقتصادي نيز به جاي آنکه هزينه‌هاي بالاي تبليغ در تلويزيون را پرداخت کنند، سراغ فضايي گستره‌تر، کم‌مانع و پربيننده‌اي به نام فضاي مجازي رفته‌اند.
شايد در آينده نزديک شبکه‌هاي تلويزيوني مجبور شوند امتياز‌هاي بيشتري از آنچه امروز به عنوان شرايط استثنايي از آن نام برده مي‌شود بپردازند و حتي راضي شوند مانند سايت‌هاي آگهي براي حضور در رقابت جذب اسپانسر، دست به انتشار رايگان آگهي‌ها هم بزنند! شايد اين روز زياد هم دور نباشد!
در عوض مي‌شود راهکاري نيز ارائه داد که اين شرايط هيچ‌گاه پيش نيايد. همان‌طور که هنوز هم ميليون‌ها نفر شب‌هاي دوشنبه به عشق ديدن يک برنامه تلويزيوني بيدارند، تبليغات پرحجم بازرگاني و حضور حامي مالي نيز بر کيفيت کار برنامه و ميزان مخاطبانش تأثير منفي نگذاشته است، قطعاً ديگر برنامه‌ها هم با شناخت نيازهاي بينندگان تلويزيون و انتظارات‌شان از رسانه ملي مي‌توانند فضا را به نفع بالا رفتن مخاطبان و رفع محدوديت‌هاي مالي سازمان صداوسيما پيش ببرند.



کنایه‌ رسانه اصولگرا به یک سریال رمضانی⇐اولويت رپورتاژ “وارد‌كننده برنج” به ساخت سريال فاخر!

سینماژورنال: اوضاع کساد تولید مجموعه های نمایشی جذاب در رسانه ملی و واگذاری آنتن به سریالهایی که با حضور اسپانسرهای مختلف تولید می شوند و البته سطح کیفی مطلوبی هم ندارند باعث شده روزنامه اصولگرای “جوان” با انتشار یادداشتی که در تیتر آن آمده است “اولويت رپورتاژ وارد‌كننده برنج به ساخت سريال فاخر” به مرور برخی سریالهای فاخری بپردازد که مدتهاست در بلاتکلیفی تولید به سر می برند.

به گزارش سینماژورنال این یادداشت به بهانه تغییر در مرکز سریال سازی سیما که به تازگی حسین کرمی مشاور آن شده نگارش شده است با این حال به نظر می رسد تیتر آن طعنه ای آشکار به یکی از سریالهای رمضانی با نام “برادر” باشد که با محوریت واردات برنج تولید شده ولی متأسفانه کیفیت اجرای اثر به شدت کلیشه‌زده و تکراری است.

متن یادداشت را بخوانید:

سریالهای ساخته نشده به عدد 20 می رسد؟

هم اكنون تعداد سريال‌هاي الف ويژه صداوسيما كه در نوبت ساخت هستند، اما ساخته نمي‌شوند از انگشتان دو دست فراتر رفته و اگر همين روند متوقف نشود، در آينده سريال‌هاي ساخته نشده تلويزيون نزديك به عدد 20 خواهد شد.

تغيير در رأس مركز سريال‌سازي صداوسيما، بهانه‌اي شد تا نگاهي به برخي از پروژه‌هاي بر زمين مانده تلويزيون داشته باشيم؛ سريال‌هايي كه عنوان «فاخر» را با خود يدك مي‌كشند و گفته مي‌شود مي‌توانند در بالابردن ميزان مخاطبان تلويزيون نقش مثبتي داشته باشند. معمولاً نام‌هاي بزرگي براي ساخته شدن سريال عنوان مي‌شود؛ از ساخت سريال «امام خميني(ره)» و «شهيد مطهري» گرفته تا حضرت ابوطالب و حضرت موسي(ع) كه هيچ كدام از اين سريال‌ها به مرحله ساخت نرسيده‌اند. در عوض صداوسيما با كسب مشاركت شركت‌هاي وارد‌كننده برنج و مؤسسات مالي و اعتباري سريال‌هاي سفارشي مي‌سازد.

موسي(ع)؛ فاخر اكبر
درگذشت مرحوم فرج الله سلحشور باعث شد تا چند روز مسئله ساخت سريال فاخر موسي(ع) دوباره گرم شود. مرحوم سلحشور بعد از ساخت سريال «يوسف پيامبر(ع)» تلاش كرد تا ادامه داستان انبياي بزرگ الهي را با ساخت زندگي حضرت موسي(ع) ادامه دهد و حتي در نگارش فيلمنامه داستان سريال جديد را از وفات حضرت يوسف(ع) آغاز كرد تا پيوستگي داستان حفظ شود، اما هزينه ساخت سريال آنقدر بالا بود كه صداوسيما نتوانست  از عهده آن برآيد. مسئله تأمين هزينه توليد سريال«موسي(ع)» حتي با اعلام جمع‌آوري كمك‌هاي مردمي هم به جايي نرسيد و سلحشور در حالي كه بيماري‌اش عود كرده بود، در آخرين مصاحبه تلويزيوني‌اش از اينكه نمي‌تواند «موسي(ع)» را بسازد، ابراز تأسف كرد. بعد از درگذشت فرج الله سلحشور، سيد احمد ميرعلايي به عنوان تهيه‌كننده و جمال شورجه به عنوان كارگردان پروژه موسي (ع) تعيين شدند، اما هنوز خبري از ساخت اين سريال در دست نيست!

ديپورت شده از تايلند!
شيخ احمد قمي از اولين ايرانياني بود كه پايش به تايلند رسيد، البته اين مرد بزرگ به جاي پول خرج كردن در شهر‌هاي ساحلي اين كشور به ترويج اسلام در تايلند پرداخت و به شخصيت مهمي در اين كشور بدل شد و هم اكنون نيز مقبره اين مرد ايراني از جمله زيارتگاه‌هاي مسلمانان در تايلند است و جمال شورجه كه اكنون وظيفه سامان دادن به ميراث تلويزيوني سلحشور را برعهده دارد، سال‌ها در پي ساخت سريال زندگي شيخ احمد بوده است، اما مشكل بودجه باعث شده تا امروز اين سريال به مرحله توليد نرسد.

چمران؛ شهيد منتظر
امروز سالروز شهادت دكتر مصطفي چمران است. چمران يك بار با«چ» ساخته حاتمي‌كيا به سينما آمد و يك بار نيز رضا ميركريمي انيميشن كوتاهي از زندگي اين سردار شهيد ساخت، اما سريال «چمران» كه قرار بود توسط جليل سامان توليد شود، چند سالي است همچنان متوقف مانده است. مهدي چمران روز گذشته از ادامه داشتن نگارش فيلمنامه چمران خبر داد و گفت: آقاي سامان مي‌خواست در ۵۷ قسمت اين سريال را بسازد كه در مذاكرات نهايي با صداوسيما به حدود ۲۵ قسمت رسيد و همين از موارد اختلافي وي با صداوسيما بود. جليل سامان اين روزها درگير ساخت سريال «نفس» شده است؛ سريالي كه داستانش در حال و هواي انقلاب مي‌گذرد. با شروع فيلمبرداري اين سريال شايد سامان وقت چنداني براي پرداختن به سريال چمران نداشته باشد و اين پروژه فاخر تلويزيوني در انتظار زمان ساخت بماند.

سلمان فارسي چشم انتظار اصفهان
داوود ميرباقري بعد از ساخت سريال «امام علي علي»، «مسافر ري» و «مختارنامه» قصد ساخت سريال فاخر سلمان فارسي، صحابه بزرگ پيامبر(ص) را دارد. اصغر پورمحمدي، معاون وقت سيما در سفر به استان اصفهان ابراز اميدواري كرده بود تا با مشاركت اين استان در ساخت سريال سلمان فارسي مشكل بودجه پروژه ميرباقري حل شود. اصفهاني‌ها كه در حوزه سينما با ميزباني از جشنواره فيلم كودك باعث ادامه حيات سينماي كودك مي‌شوند، آيا براي ساخت سريالي درباره يكي از مفاخر ايران كه البته از اهالي اصفهان نيز به شمار مي‌رود، دست به جيب خواهند شد؟!

سرداران جنگ تحميلي در نوبت رسيدن بودجه
استقبال خوبي كه از سريال «شوق پرواز» به عمل آمد، باعث شد تا به سرعت خبر ساخت سريال درباره زندگي شهداي شاخص دوران دفاع مقدس و سرداران شهيد به ميان بيايد. ابتدا در سال 89 بود كه قرار شد سريال شهيد باكري ساخته شود و اكنون بعد از شش سال هنوز اين سريال به مرحله ساخت نرسيده است. وضعيت ساخت اين سريال آنقدر مبهم است كه نام پرويز شيخ طادي و احمد مرادپور به صورت همزمان براي كارگرداني اين سريال مطرح است. پروژه سردار متوسليان را قرار بود حسن برزيده بسازد و در آن به نقش احمد متوسليان در درگيري‌هاي كردستان و جنگ در جبهه جنوب پرداخته شود. سريالي كه هنوز خبري از ساخت آن منتشر نشده است. در كنار اين سريال‌ها كه حداقل نام سازنده آن از سوي صداوسيما عنوان شده، سرداراني هم هستند كه فقط در حد نام سريال از آنها نام برده شده و هيچ اطلاع ديگري از آنها در دست نيست. سريال‌هاي شهيد احمد كاظمي و شهيد جهان‌آرا، شهيد تجلايي، ابراهيم همت، حسين خرازي، محمد بروجردي، محسن وزوايي، علي هاشمي، آبشناسان، فكوري، اسماعيل دقايقي، رداني‌پور، ستاري، عباس دوران، ناجيان، محمد تقي رضوي، حسن شوريده، فلاحي، رضا دستواره، يوسف كلاهدوز، مجيد زين الدين، ناهيدي و محلاتي بخشي از سرداراني هستند كه صداوسيما بايد تا سال 1400 يعني پنج سال ديگر مجموعه‌هاي تلويزيوني آنها را توليد كند كه به نظر هدفي سخت و دست‌نيافتني براي صداوسيما به نظر مي‌رسد.

پورياي ولي؛ جوانمرد بدشانس
عكس يك خرابه، نتيجه جست‌وجوي مقبره پورياي ولي جوانمرد بزرگ ايراني در اينترنت است. داستان زندگي پورياي ولي كه كشتي‌اش با حريف هندي شهرت فراواني دارد، قرار بود توسط مسعود جعفري جوزاني به سريال فاخري تبديل شود. پورياي ولي از جمله معدود شخصيت‌هاي پهلواني تاريخ ايران است كه قرار بود زندگي‌اش به مجموعه‌اي تلويزيوني تبديل شود، ولي تلويزيون نتوانسته است تا امروز زير يك خم هزينه ساخت اين سريال را بگيرد و آن را خاك كند.

پروژه های نیمه تمام
به غير از اين مجموعه‌ها چندين پروژه ديگر نيز هستند كه هنوز تكليف ساخت آنها مشخص نيست؛ پروژه‌هاي نيمه تمامي مانند «سرزمين كهن» كمال تبريزي، پروژه ساخته نشده «صاعقه خاموش» به كارگرداني مجتبي راعي، «آخرين دربار آخرين شاه» به كارگرداني ابوالقاسم طالبي و «فصل بي‌پروايي» فريدون جيراني از جمله اين پروژه‌ها هستند كه كارگردانان شناخته شده سينما در پي ساخت آن هستند. با تغيير در سطح مديريت مركز هنرهاي نمايشي سيما بايد ديد اين پروژه‌ها تغيير وضعيت خواهند داد يا خير!