1

نخستین اظهارات هواپیماربای “ارتفاع پست” بلافاصله پس از آزادی⇐ما دزد نیستیم؛ بلکه hijacker هستیم!!/دزد، کسی‌ است که از دیوار خانه مردم بالا می‌رود و مال مردم را می‌خورد!/هواپیما مال خودمان است، بیت‌المال است، مال ما ایرانی‌هاست!!/برادرم، فرودگاه دوبی را تهدید کرد که اگر اجازه فرود ندهند، ساختمان فرودگاه را می‌زنیم!/قبل از فرود در دوبی، بزن و برقص راه انداختیم و همین بزن و برقص، کار دستمان داد!!/در تمام جلسات دادگاه، یا حاتمی‌کیا می‌آمد یا اصغر فرهادی!!!/آیت‌الله شاهرودی مانع اعدام ما شد!/در زندان، ازدواج کردم ولی کارم به طلاق کشید!/فقط یک سال و نیم مانده بود تا آزادی‌ام که عفو خوردم!

سینماروزان/لیلا حسین‌زاده: پرواز شماره 1493 اهواز ـ بندرعباس، خبرسازترین پرواز 23 آذرماه سال 1379 بود؛ پروازی پرماجرا که زمینه تولید فیلم “ارتفاع پست” شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از روزنامه جام‌جم، در این ماجرای پرهراس، هواپیمای یاک 40 با همدستی چهار هواپیماربا برای دقایقی ربوده شد و ناگهان فضای محدود داخل هواپیما تبدیل به یک جنگ تمام‌عیار میان هواپیمارباها و گارد امنیت پرواز شد. درگیری اما به‌سرعت تمام شد و نیروهای امنیتی ایران دوباره کنترل هواپیما را به‌دست‌ گرفتند.

پس از دستگیری هواپیماربایان، برای چهار متهم اصلی یعنی خالد و رسول حردانی و شهرام و فرهنگ حکم اعدام و برای بعضی دیگر، حکم زندان صادر شد، اما چند سال بعد، احکام اعدامی‌ها به زندان‌ طولانی‌مدت تبدیل شد.

20 سال پس از این ماجرا و در حالی‌که چهار متهم اصلی هنوز در زندان بودند، فروردین ماه امسال و به مناسبت زادروز حضرت مهدی، درخواست عفو ابراهیم حاتمی‌کیا ـ فیلمساز ایرانی ـ و موافقت سید‌ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضاییه حکم آزادی آنان از زندان امضا شد.

رسول حردانی، یکی از هواپیمارباها که حالا40ساله است  در گفت‌وگو با روزنامه جام‌جم از ماجرای هواپیمایی‌ربایی در سال 79 می‌گوید.

* چه زمانی آزاد شدید؟
16 فروردین ساعت 22 و 30دقیقه شب. البته اخوی‌ام خالد هنوز در زندان است.

چرا؟
یک پرونده مالی دارد که باید به آن رسیدگی شود.

چند سال از محکومیت‌تان مانده بود؟
22 سال حبس داشتم که 20 سال و شش ماه آن را گذراندم و یک‌سال و نیم دیگرش مانده بود. روز آزادی‌ام در واقع یکم شهریور ماه 1401 بود.

* از سال 79 بگویید. ربودن هواپیما، فکر چه‌کسی بود؟
فکر برادرم بود و من خبر نداشتم.

* آن زمان چند سال‌تان بود؟
هنوز نوزده سالم هم نشده بود، اما خالد بزرگسال بود. با این اتفاق، ناگهان در منجلابی‌ گرفتار شدم‌ که نه راه پس داشتم و نه راه پیش. داخل هواپیما از برادرم هواداری‌کردم و همین باعث شد به من شک‌ کنند که از این جریان خبر داشتم، در حالی‌که لیدر برادرم خالد بود.

* انگیزه خالد چه بود؟
ما هیچ مشکلی با کشور نداشتیم. مشکل ما، مالی بود. برادرم شرکت تجاری داشت و ورشکست شده بود. او می‌خواست به‌طور غیرقانونی از ایران خارج شود.

* قرار بود بعد از خروج از مرزهای کشور کجا بروید؟
من نمی‌دانستم، اما بعدش فهمیدم. خالد می‌خواست هواپیما را به یکی از کشورهای اروپایی، ببرد.

* برای هواپیماربایی از فیلم‌های خارجی تقلید کردید؟ تمرین هم داشتید؟
جوابی ندارم، چون از هیچ چیز خبر نداشتم. فقط موقع دستگیری به خالد اعتراض‌کردم چرا به من نگفتی؟ گفت فکر کن یک بازی قمار بوده یا می‌بردیم یا می‌باختیم، حالا باختیم. اگر می‌بردیم باز هم این حرف را می‌زدی؟

* هواپیما چند مسافر داشت؟
حدود صد نفر.

چند نفر در عملیات ربایش هواپیما دست داشتند؟
چهارده نفر بودیم‌ که بعضی سایت‌ها به اشتباه نوشته‌اند بیست و چند نفر. من و خالد، فرهنگ و شهرام همسران اول و دوم خالد، پسر و دختر خالد که آن زمان بچه بودند، مادرخانم خالد، دو نفر از خواهران خانم دوم خالد و چند نفر دیگر که خالد را همراهی می‌کردند. در اینستاگرام به ما اتهام دزدی زدند که درست نیست.

* چه‌کسی اتهام دزدی زد؟
در اینستاگرام گفته بودند که چهار نفر از هواپیمارباها آزاد شدند. یک نفر نوشته بود چهار دزد به دزدهای ایران اضافه شد. برادرزاده‌ام در جواب‌ گفته بود آنها هواپیماربا هستند، نه دزد. از نظر من، ما دزد نیستیم؛ بلکه hijacker (هواپیماربا) هستیم.

از نظر شما دزد چه‌کسی است؟
کسی‌که از دیوار خانه مردم بالا می‌رود و مال مردم را می‌خورد.

* یعنی هواپیماربایی دزدی نیست؟
نه، چون هواپیما مال خودمان است، بیت‌المال است، مال ما ایرانی‌هاست. درست است خطا کرده‌ایم اما دزدی نکرده‌ایم.

وقتی سوارهواپیما شدید، اسلحه هم داشتید؟
خانم دوم خالد، یک اسلحه کالیبر22 و فرهنگ و شهرام هم چاقو آورده بودند.

مگر در فرودگاه بازرسی بدنی نشدید؟
چون همزبان و همشهری بودیم، خوب بازرسی نشدیم.

* چند دقیقه بعد از بلند شدن هواپیما، عملیات شروع شد؟
شاید بیست دقیقه از پرواز گذشته بود که خالد بلند شد و با اسلحه تهدید را شروع کرد. بعد با بلندگوی مهمانداران به مسافران ‌گفت می‌خواهم هواپیما را از کشور خارج‌ کنم. ما برای سوختگیری در دبی فرود می‌آییم. هر که دوست دارد با ما بیاید و هر که دوست ندارد، برگردد.

* با مهمانداران چه‌ کردید؟
هم جرم‌های‌مان، دستان دو مهماندار مرد را بستند و خانم مهماندار را هم بین مسافران نشاندند.

برادرتان با خلبان هم صحبت کرد؟ چه درخواست‌هایی داشت؟
چون فاصله زیادی با هم داشتیم، نمی‌دانم چه حرف‌هایی بین‌شان رد و بدل شد، اما خالد هر چه می‌گفت، آنها انجام می‌دادند. یادم است وارد آسمان دبی ‌که شدیم، اجازه نشستن به هواپیمای ما را ندادند. خالد تهدیدشان کرد که اگر اجازه فرود ندهید، ساختمان برج فرودگاه دبی را می‌زنیم ‌که بعد قبول ‌کردند به این فرودگاه برویم.

ارتفاع پست
ارتفاع پست

* بعد از این‌که کنترل هواپیما را به دست‌ گرفتید، چه اتفاقی افتاد؟
قبل از فرود بزن و برقص راه انداختیم و همین کار دستمان داد. یکی از خانم‌ها روسری‌اش را برداشت که برادرم سرش داد زد و گفت ما برای عیاشی این کار را نمی‌کنیم و برای حل مشکل‌مان می‌خواهیم به یک کشور دیگر برویم. در همین حال بودیم که دو گارد امنیت پرواز وارد درگیری با ما شدند.  یکی از ماموران به سمت خالد شلیک کرد که یک‌ گلوله به فکش خورد و خون فوران زد. خالد دست و بعد کتش را روی آن گذاشت تا جلوی خونریزی را بگیرد. در این درگیری یک تیر به فک‌ و دو تیر هم به دو دستش اصابت کرد. یک تیر هم از کنار گوشش عبور کرد.  من به هواخواهی از خالد به سمت یکی از ماموران امنیت پرواز رفتم و او را با چاقو زدم. یک مامور دیگر هم خلع سلاح شد که یادم نیست چه کسی این کار را کرد.

همسران برادرتان چه کمکی به خالد کردند؟
خانم دوم‌اش به او اسلحه داد. خانم اولش‌ زن متدینی است و از چیزی خبر نداشت.

اسلحه از کجا آورده بود؟
در جایی که ما زندگی می‌کردیم پیدا کردن اسلحه سخت نبود.

* خالد با اسلحه تیراندازی ‌کرد؟
نه، فقط تهدید کرد.

* نگران نبودید در جریان این تیراندازی‌ها برخی از مسافران بی‌گناه کشته شوند؟
نه، چون هوایپما دست ما بود.

* چطور دستگیر شدید؟
یکی از گلوله‌هایی‌که به سمت خالد شلیک شد، به یکی از سیستم‌های هواپیما اصابت‌ کرد و یکی از موتورهایش را از کار انداخت. شرایط طوری شد که خلبان فرود اضطراری ‌کرد و بعد هم دستگیر شدیم.

* هواپیما در دبی فرود آمد؟
نه در جزیره‌ای بین بندرعباس و دبی. پنج دقیقه بعد، چند قایق آمد که همه از بچه‌های سپاه بودند و همه ما را در قایق‌ها خواباندند. ما را به بندرعباس برگرداندند و وقتی آنجا مشخص شد کی چه‌کاره است، ما را جدا و بقیه را آزاد کردند. سه ماه در بندرعباس بودیم و بعد قرار شد برای محاکمه به تهران برویم. روز پرواز، دست‌های ما را با دستبندهای پلاستیکی بستند و بین مسافران نشاندند. یادم است آن روز وقتی چند مسافر متوجه شدند ما هواپیماربا هستیم، از پرواز انصراف دادند. به سمت تهران پرواز کردیم و بعد هم محاکمه‌ها شروع شد.

* شما، خالد، فرهنگ و شهرام حکم اعدام گرفتید. برای همسران برادرتان چه حکمی صادر شد؟
ماه رمضان سال هشتاد و در جلسه پنجم یا ششم دادگاه بود که به ما حکم اعدام دادند. خانم اول خالد تبرئه شد، اما برای خانم دومش، سه سال زندان بریدند. یک‌سال و نیم آن را گذراند و چون در زندان وضع حمل‌ کرده بود، با بخشش او موافقت شد و به خاطر فرزندش به او آزادی مشروط دادند. البته جدا شد و رفت.

* چه حسی دارید که با این قمار، بیست سال از عمرتان پشت میله‌های زندان‌ گذشت؟
چه بگویم.

* به این فکر کرده بودید که اگر دولت آن کشور شما را به خاک خودش راه نمی‌داد، چه اتفاقی می‌افتاد؟
(سکوت)

*شایعه شده بود که شما در زندان ازدواج کردید. درست است؟
بله، سال 93 بود اما ازدواج موفقی نبود. من در زندان اوین و از طریق برادرش که به دلیل جرم مالی در زندان بود، با همسرم آشنا شدم. موضوع را با برادرش در میان گذاشتم و یک روز در واحد مددکاری زندان اوین با هم صحبت کردیم. بعد از صحبت، عقد کردیم و بعد از عقد دو‌سه باری به ملاقاتم آمد. اما بعدها متوجه شدم واقعیت‌های زندگی‌اش را از من پنهان کرده بود. در کل چهار‌پنج ماه بیشتر با هم زندگی نکردیم و الان هم درخواست طلاق غیابی داده‌ام.

* وقتی به شما چهار نفر حکم اعدام دادند، چه حالی شدید؟
در زندان چهارشنبه‌ها معمولا اعدام انجام می‌شود. الان که صحبتش را کردید، دوباره حالم بد شد و یخ زدم. آن شب همه‌مان را بردند به انفرادی و همه در سلول‌های جدا بودیم. هیچ‌کدام حال حرف زدن نداشتیم.

از لحظه‌ای بگویید که خبر توقف حکم را دادند.
قابل وصف نیست. آن لحظه هیچ امیدی به نجات نداشتم. وقتی از انفرادی به بند عمومی برگشتم، فهمیدم حکم شکسته است و از خوشحالی روی پا بند نبودم. خدا انگار عمر دوباره به ما داده بود. با مادرم تماس گرفتم و خبر شکستن حکم را به او دادم که به‌شدت خوشحال شد. البته سال ۹۶ به رحمت خدا رفت.

ارتفاع پست
ارتفاع پست

*از روند ساخت “ارتفاع پست” خبر دارید؟
در تمام جلسات دادگاه، یا حاتمی‌کیا می‌آمد یا اصغر فرهادی. حاتمی‌کیا یک روز نزد من و برادرم آمد و گفت من فیلمسازم و می‌توانم با ساخت فیلم شما به پرونده‌تان کمک‌ کنم، برایتان وکیل بگیرم و کمک مالی‌کنم. همین ‌کار را هم‌ کرد و برایمان وکیلی به نام طباطبایی‌گرفت‌ که به پرونده ما رسیدگی‌ کرد. حتی وقتی آن‌ور آبی‌ها می‌خواستند از ماجرای ما بهره‌برداری سیاسی ‌کنند، وکیل‌مان مانع می‌شد. سال 86 بود که ما چهار نفر متهم اصلی هواپیماربایی را برای اعدام بردند.

*چه شد که اعدام نشدید؟
آن زمان، مرحوم آیت‌ا… هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضاییه بود. وقتی آیت‌ا… شاهرودی به قم و جمکران رفته بود، حاتمی‌کیا و یکی از دوستانش به دیدن او رفتند و در مورد پرونده ما صحبت‌ کردند. البته خانواده من هم از این قضیه اطلاع داشتند و حتی مادرم با آیت‌ا… شاهرودی صحبت‌ کرده بود. در نهایت، با توجه به نوع رفتار ما در زندان، آنجا توانستند حکم توقف اعدام را بگیرند. یک درجه عفو خوردم و 22سال زندان برایم بریدند و برادرم و فرهنگ و شهرام پورمنصوری هم حبس ابد خوردند. در نهایت امسال به‌واسطه تلاش‌های ابراهیم حاتمی‌کیا، کادوی عید و تولد چهل سالگی‌ام را با هم از او گرفتم و حالا به فکر ساختن آینده‌ام هستم.




بازگشت به «ارتفاع پست» و خاطرات فرهادی؟⇐بخش عمده فیلم تازه حاتمی‌کیا در هواپیما می‌گذرد

سینماروزان: در حالی ابراهیم حاتمی کیا با سرمایه گذاری سازمان هنری رسانه ای اوج کار تولید تازه ترین فیلمش را در دستور کار قرار داده است که خبرگزاری اصولگرای «فارس» در گزارشی پیرامون این فیلم تازه که با محوریت نقد داعش ساخته میشود از این گفته که بخش عمده فیلم در یک هواپیما می گذرد.

به گزارش سینماروزان حاتمی کیا پیش از این و در ابتدای دهه هشتاد  فیلم «ارتفاع پست» را با همکاری اصغر فرهادی نوشته بود؛ آن فیلم هم بخش عمده اش در هواپیما می گذشت و مضمون هواپیماربایی آن که گویا ریشه در واقعیت داشت، یکی از مهیج ترین آثار کارنامه حاتمی کیا را رقم زد.

متن گزارش «فارس» را بخوانید:

مدتی است پیش تولید تازه‌ترین ساخته ابراهیم حاتمی‌کیا که درباره شرایط سوریه و فعالیت تکفیری‌هاست، آغاز شده است. ابراهیم حاتمی‌کیا به همراه محمد خزاعی(تهیه‌کننده) این روزها در سوریه به سر می‌برند تا گروه تولید مقدمات تولید فیلم را فراهم آورند. انتخاب بازیگران سوری برای فیلم از دیگر کارهای گروه اعزامی به سوریه است. بخش‌هایی از فیلم در سوریه فیلمبرداری می‌شود.

نام فیلم ارتباط مستقیم با مضمون فیلمنامه دارد و هنوز نام آن از سوی گروه سازنده فاش نشده است. بخش‌های اصلی فیلم در هواپیما می‌گذرد و  محمود کلاری مانند اثر قبلی فیلمساز «بادیگارد» عهده‌دار مدیریت فیلمبرداری این پروژه خواهد بود و محمد خزاعی به عنوان تهیه‌کننده در این پروژه با حاتمی‌کیا همکاری می‌کند.

بخشی از فیلمبرداری جدیدترین اثر ابراهیم حاتمی‌کیا در کشور سوریه انجام می‌شود و هادی حجازی فر بازیگر فیلم‌های «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» یکی از نقش‌های فیلم جدید حاتمی‌کیا را عهده‌دار است.

 




تهیه‌کننده “مارمولک” پردیس‌دار شد+عکس

سینماژورنال: تجهیز پردیس سینمایی مگامال با نام فارسی “بزرگ بازار تهران” با ظرفیت هفت سالن سینما و امکان پخش هفت فیلم بطور مجزا و یا یک فیلم برای تمام سالن ها آغاز شد.

به گزارش سینماژورنال این پردیس در مجموعه تجاری فرهنگی مگامال در مجاورت بزرگراه شهید ستاری قرار دارد و منوچهر محمدی تهیه کننده سینما و صاحب آثاری مانند “مارمولک”، “میم مثل مادر” و “ارتفاع پست” مدیریت آن را برعهده دارد.

مراسم آغاز تجهیز پردیس سینمایی مگامال شب گذشته ۲۹ شهریور با حضور مردم و سینماگرانی چون منوچهر شاهسواری، فرشته طائرپور، همایون اسعدیان و حبیب اسماعیلی در لابی این مرکز تجاری – سینمایی برگزار شد.

در ابتدای این مراسم که اجرای آن را محمد سلوکی به عهده داشت منوچهر محمدی مسئول پردیس سینمایی مگامال و تهیه کننده سینمای ایران به جایگاه رفت و با تایید اینکه تاسیس سالن های سینمایی اتفاق خوبی است، بیان کرد: برای ما تهیه کنندگان این موضوع همیشه خوشحال کننده بود و از صاحبان این مجموعه و شهرداری تهران تشکر می کنم و امیدوارم این مجموعه سینمایی هرچه سریع تر راه اندازی شود و سطح استانداردی از زندگی و تفریح را در حد جهانی در این منطقه شاهد باشیم.

حبیب اسماعیلی تهیه کننده و پخش کننده سینمای ایران نیز از ساخت این مجموعه سینمایی ۷ سالنه ابراز خرسندی کرد و گفت: هر سالنی که ساخته می شود کمک بزرگی به اکران فیلم ها خواهد کرد. امیدوارم با کمک بخش خصوصی بتوانیم فعالیت های فرهنگی را تقویت کنیم.

طرح پردیس مگامال
طرح پردیس مگامال



تولید فیلم دفاع مقدسی توسط تهیه‌کننده “گینس”⇐این فیلم را منشی صحنه “ارتفاع پست” کارگردانی می‌کند

سینماژورنال: سعید ملکان گریمور باسابقه سینمای ایران که در سالهای اخیر وارد فاز تولید شده است و آثاری نظیر “گینس”، “بیگانه”، “آسمان زرد کم عمق” و “ابد و یک روز” را تولید کرده است قصد دارد یک فیلم دفاع مقدسی را تهیه کند.

این فیلم “ویلایی ها” نام دارد که تولید آن از حدود شش سال قبل در دستور کار بوده است؛ ابتدا محمد پیرهادی تهیه کننده فیلم توقیفی “گزارش یک جشن” به عنوان تهیه کننده آن معرفی شده بود سپس نام محمدمهدی عسکرپور مدیرعامل سابق خانه سینما به عنوان تهیه کننده آمد و حالا چنان که “فارس” خبر داده این سعید ملکان است که تهیه کنندگی را برعهده گرفته است.

 فیلم “ویلایی ها” براساس خاطرات واقعی همسران و مادران فرماندهان جنگ نوشته شده است. منیر قیدی خود تحقیق و نگارش «ویلایی ها» را انجام داده است.

منیر قیدی پیش از این سابقه منشی گری صحنه در آثاری همچون “آواز گنجشکها” و “ارتفاع پست” را در کارنامه کاری خود به ثبت رسانده و ساخت دو فیلم کوتاه و مستند نیز در روزمه کاری او دیده می شود.




بازیگر “به رنگ ارغوان” درگذشت+عکس

سینماژورنال: در میان بازیگرانی که در درام “به رنگ ارغوان” ابراهیم حاتمی کیا حضور داشتند یکی با وجود مکمل بودن اما به شدت در نقش خود درخشید.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر محمدعلی اینانلو فعال زیست محیطی بود که در این ساخته پرحاشیه حاتمی کیا نقش رییس دانشکده ای را ایفا می کرد که کاراکتر اصلی داستان وارد آن می شد.

اینانلو که در “ارتفاع پست” دیگر ساخته حاتمی کیا به عنوان ایفاگر نقش یک خلبان حضور داشت، امروز دوازدهم دی ماه درگذشت.

وی در شهریور امسال براثر یک ضایعه مغزی در بیمارستان بستری شده بود. او مدتی تحت درمان بود. با بهبود حالش توانسته بود برنامه های تلویزیونی هم اجرا کند.

مرحوم اینانلو اما از چند روز پیش دوباره در بیمارستان بستری شد.

محمدعلی اینانلو متولد دوم فروردین ۱۳۲۶ در قزوین بود. او ۴۰ سال سابقه طبیعت‌گردی در ایران داشت و آموخته‌های خود را به صورت نوشته و فیلم درآورده بود. همچنین، او از مبتکران کلاس‌های آموزش اکوتوریسم در ایران بود. اینانلو سردبیر مجله “طبیعت” بود و سالها مجری گری در رادیو و تلویزیون کرده بود.

 

محمدعلی اینانلو
محمدعلی اینانلو

 




ژست پرسش‌برانگیز ده‌نمکی در میدان هروی+عکس

سینماژورنال: مسعود ده‌نمکی کارگردانی که با “رسوایی2” به جشنواره سی و چهارم فیلم فجر خواهد آمد به تازگی تصویر جالبی را در صفحه اجتماعی خود منتشر کرده است.

به گزارش سینماژورنال در این تصویر که بنا به توضیحات ده‌نمکی مربوط به اولین سکانس اولین تجربه کارگردانی وی یعنی “اخراجیها” است، این کارگردان را سوار بر ترک موتور مجید سوزوکی می بینیم.

جالب اینجاست در این تصویر ده‌نمکی یک عدد “ویوفایندر/viewfinder” هم در دستش است.

“ویوفایندر” یا “منظریاب” چشمی مخصوصی است كه فیلمبردار یا کارگردان با آن صحنه را نگاه می‌كند تا ببیند صحنه از دریچه نگاه دوربین فیلمبرداری به چه صورت دیده می‌شود.

وقتی یک فیلمبردار کارکشته داریم چه نیازی است به ژست؟

حالا در این نما، ده‌نمکی در حالی ویوفایندر دست گرفته که فیلمبرداری کارکشته به نام حسن پویا که در کارنامه اش مدیریت تصویربرداری آثاری چون “ارتفاع پست”، “متولد ماه مهر”، “نفوذی” و “آخرین بندر” را داشته، کنارش ایستاده و با نوع نگاهش در حال تعیین اندازه نماست!

آیا این معنایی دارد جز آن که ویوفایندر دست گرفتن ده‌نمکی بیشتر ژست کارگردانی بوده تا استفاده عملی از چنین وسیله‌ای؟؟؟ آن هم در شرایطی که ویوفایندر را به جای اینکه جلوی چشمش بگیرد در دستش گرفته و نیم نگاهش هم دوربین عکاس است!

مسعود ده نمکی
مسعود ده نمکی پشت صحنه اولین سکانس “اخراجیها”



صبحگاهان حاتمی‌کیا منتقد احمدی‌نژاد است و عصرگاهان، نه!!؟

سینماژورنال: ابراهیم حاتمی کیا کارگردان شناخته شده سینمای ایران به تازگی فیلمبرداری “بادیگارد” را پشت سر گذاشت؛ فیلمی که نخستین اثر او در دولت اعتدال به شمار می رود.

به گزارش سینماژورنال صبح امروز یکشنبه اول آذرماه خبری روی خروجی خبرگزاری اصولگرای “فارس” قرار گرفته درباره پخش نوروزی این فیلم و در خلال این خبر داده های جالبی هم ارائه شده بود مبنی بر اینکه فیلم اخیر حاتمی‌کیا نقدی جدی بر عملکرد دولت دهم دارد و فعالیت برخی از نزدیکان احمدی نژاد را مورد توجه قرار داده است.

این رسانه اضافه کرده بود که در این فیلم مسئله اختلاس در این دولت، نظام بانکی و تامین اجتماعی همچنین عملکرد معاون اجرایی دولت دهم و فرد مورد وثوق احمدی‌نژاد که هم اینک در بازداشت به سر می‌برد نیز مورد توجه قرار گرفته است.

با این حال بعد از گذشت ساعاتی از انتشار خبر و البته بازنشر آن در رسانه های مختلف و اغلب اصولگرا به ناگاه عصر امروز بخشهای مربوط به مضمون انتقادی “بادیگارد” از خبرگزاری موردنظر حذف شد.

فارغ از پرسش برانگیز بودن این حذف که شاید بیش از همه از واکنش دست اندرکاران تولید فیلم نسبت به انتشار چنین خبری نشأت گرفته این پرسش مطرح است که:

رابطه سازمان سینمایی دولت احمدی نژاد با حاتمی کیا چطور بود؟

به گزارش سینماژورنال در هشت سالی که محمود احمدی‌نژاد رییس جمهور بود حاتمی کیا سه فیلم “دعوت”، “چ” و “گزارش یک جشن” را ساخت.

در میان این سه فیلم، “گزارش یک جشن” فقط در جشنواره بیست و نهم فجر اکران شد و اشارات فیلم به انتخابات 88 سبب ساز توقیف فیلم گردید. البته که برای جبران ضررهای برآمده از توقیف، سازمان سینمایی دولت دهم به ریاست جواد شمقدری دستور خرید رایت این فیلم را به موسسه رسانه های تصویری داد.

تولید “چ” نیز در دوره مدیریت شمقدری تصویب شد و البته بنیاد فارابی به عنوان سرمایه گذار اصلی کار وارد پروژه شد و البته بخش عمده بودجه را هم تأمین کرد ولی در نهایت به دلیل طولانی شدن پروسه تولید، اکران فیلم به دولت یازدهم رسید.

پرکار در دوران اصلاحات و کارگزاران

اگر به مقایسه کارنامه سینمایی حاتمی کیا در دولت اصلاحات و دولت کارگزاران بپردازیم می بینیم که وی در دو دوره دولت اصلاحات 6 فیلم “روبان قرمز”، “موج مرده”، “ارتفاع پست”، “به رنگ ارغوان”، “به نام پدر” و “آژانس شیشه ای” را ساخته است.

در دو دوره دولت کارگزاران نیز حاتمی کیا 5 فیلم “مهاجر”، “وصل نیکان”، “از کرخه تا راین”، “خاکستر سبز”، “بوی پیراهن یوسف” و “برج مینو” را ساخت.

حالا اگر بخواهیم به واسطه کمیت تولیدات بررسی کنیم پرکارترین دامنه کاری حاتمی کیا ابتدا در دوران اصلاحات بوده بعد در دوره کارگزاران و در آخر در دو دوره احمدی نژاد.

آیا انتقادات حاتمی کیا از نزدیکان احمدی نژاد در فیلم جدیدش هم مرتبط به همین کم کاری است؟! این پرسشی است که باید بعد از رونمایی “بادیگارد” در جشنواره و ارزیابی کیفیت انتقادات، آن را از حاتمی کیا پرسید.