1

حضور سه تهیه‌کننده در دادسرای فرهنگ و رسانه

سینماژورنال: سه تهیه کننده سینما امروز دوشنبه دهم خردادماه در دادسرای فرهنگ و رسانه حضور یافتند.

به گزارش‌سینماژورنال  تهیه کنندگان فیلم های سینمایی “ابد و یک روز”، “پنجاه کیلو آلبالو” و “کوچه بی نام” امروز به دلیل احضار به دادسرا در شعبه چهار دادسرای فرهنگ و رسانه حضور یافتند.

گفته می شود پخش تیزر تبلیغاتی فیلمهای این تهیه کنندگان از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان و بخصوص جم علت احضار بوده است.

شنیده هایی طرح شده است درباره تعهدی که بناست از این تهیه کنندگان گرفته شود در این باره که اگر باز هم تیزرهایشان از ماهواره پخش شود آن گاه پروانه تهیه کنندگی شان تا یک سال معلق می شود.




خبر “کیهان”⇐”ابد و یک روز” کار دست حوزه داد!

سینماژورنال: در حالی که اکران رسمی “ابد و یک روز” از این هفته پایان یافته تلقی می شود روزنامه اصولگرای “کیهان” خبر داده که یکی از زیرمحموعه های حوزه هنری که احتمالا موسسه هنرهای تصویری سوره بوده قصد خرید امتیاز نمایش خانگی فیلم را داشته که به دلیل پخش آگهی از “جم” موفق به این کار نشده است.

ابتدا متن خبر “کیهان” را بخوانید:

پخش غیرقانونی آگهی‌های فیلم «ابد و یک روز» در شبکه‌های ماهواره‌ای سبب شد که حوزه هنری برای پخش خانگی این فیلم دچار تردید شود.

چندی پیش ، یکی از زیرمجموعه‌های حوزه هنری اقدام به خرید امتیاز نمایش فیلم سینمایی «ابد و یک روز» در شبکه سینمای خانگی کرد اما عمل غیرقانونی تهیه‌کننده فیلم یاد شده در دادن اگهی به شبکه‌های فارسی زبان ماهواره‌ای و گنجاندن صحنه‌های حذف شده در فیلم در قالب آگهی‌ها با هدف فریب مخاطب، سبب تردید حوزه برای پخش خانگی این فیلم شده است.

جالب این است که همان زیر مجموعه برای پخش خانگی فیلم «من سالوادور نیستم » اقدام کرده بود که موفق به عقد قرارداد نشد. به نظر می‌رسد که مدیر انقلابی حوزه هنری، باید برای ارزیابی عملکرد زیرمجموعه یاد شده، دست به کار شود! 

ربط این پشیمانی با محتوای “ابد…”

به گزارش سینماژورنال گمانه زنی این روزنامه اصولگرا درباره دلیل این موسسه در خرید رایت نمایش خانگی “ابد..” و ارتباط آن با تیزرهای ماهواره ای در حالی رخ می دهد که تقریبا تیزر تمامی فیلمهای روی پرده منهای “بادیگارد” در هفته های اخیر از شبکه ماهواره ای جم پخش شده است و با این وصف این موسسه نمی تواند فیلم دیگری را هم برای خرید انتخاب کند.

مگر آن که بپذیریم منهای ارتباط عدم خرید رایت “ابد…” با پخش تیزر ماهواره ای، فضای کدری که این فیلم از طبقه فرودست ایرانی ارائه می دهد و انتقادات رسانه ها بر این نوع تصویرسازی، در این پشیمانی از خرید رایت “ابد…” نقش داشته است.




تهیه‌کننده “گینس” فیلم دوم پیمان معادی را تولید می‌کند

سینماژورنال: پیمان معادی شش سال بعد از “برف روی کاجها” دومین فیلم بلندش با نام “بمب” را به تهیه کنندگی سعید ملکان می سازد.

به گزارش سینماژورنال سعید ملکان پیشتر “گینس” را با حمایت موسسه تصویرگستر پاسارگاد تهیه کرده بود ضمن اینکه این روزها “ابد و یک روز” را هم به عنوان تهیه کننده روی پرده دارد؛ فیلمی که پیمان معادی علاوه بر ایفای نقش اصلی چنان که خود گفته سعی زیادی در به رسمیت شناختن کارگردان این کار توسط بازیگران داشت.(اینجا را بخوانید)

بنا به اطلاعات ارائه شده در “سینما” پیمان معادی که آبان ماه نگارش فیلمنامه “بمب” را به پایان رسانده به تازگی درخواست پروانه ساخت این فیلم را به تهیه کنندگی سعید ملکان به اداره نظارت و ارزشیابی وزارت ارشاد ارائه داده است.

فیلمی که قرار است با صدور پروانه ساخت به سرعت وارد پیش تولید شود.

پیمان معادی که فعالیتش را به عنوان بازیگر در سینمای ایران با “درباره الی” و بعد از آن “جدایی نادر از سیمین” اصغر فرهادی آغاز کرده بود، بعد از آن توانست در چند فیلم و سریال نه چندان مطرح آمریکایی ایفای نقشش کند و از مهم ترین آنها می توان به “کمپ ایکس ری” اشاره کرد.

او قرار است نقش اصلی فیلم “بمب” را ايفا کند و در یک تجربه جدید همزمان کارگردان و بازیگر این فیلم است.

فیلم “بمب” پیمان معادی مانند فیلم اولش یک ملودرام اجتماعی است و و داستان آن در دهه شصت می گذرد.

ماجراهای “بمب” به موشک باران تهران و اتفاقاتی که در پی آن برای مردم می افتد می پردازد.

قرار است پروانه ساخت فیلم “بمب” این هفته صادر شود و در این صورت برنامه ریزی گروه سازنده فیلم برای آغاز فیلمبرداری از اواخر اردیبهشت است.




واکنش پریناز ایزدیار به طعنه‌های طناز طباطبایی و طفره رفتن وی از پاسخگویی درباره مشکلات متنی “ابد…”

سینماژورنال: پریناز ایزدیار بازیگر جوانی که سیمرغ بهترین بازیگری زن جشنواره سی و چهارم را برای “ابد و یک روز” از آن خود کرد این روزها در حالی فیلمش را در اکران نوروزی می بینید که این فیلم بلحاظ جلب مخاطب بعد از آثاری چون “سالوادور…”، “…آلبالو” و “بادیگارد” قرار گرفته است.

به گزارش سینماژورنال بسیاری این عدم توانایی جلب مخاطب حتی به اندازه “بادیگارد” را ریشه دار در مشکلات سناریوی “ابد…” می دانند که بسیاری از فعل و انفعالات آن پایه منطقی ندارد.

ایزدیار در گفتگو با فرانک آرتا در “شرق” وقتی در برابر پرسشی طولانی پیرامون مشکلات متنی اثر قرار گرفته اما به صراحت کوشیده از پاسخگویی طفره رود.

آرتا پرسیده است: فیلم، ‌شخصیت‌های زیادی دارد و خانه خانواده «طولی‌خانلو» هم یکی دیگر از شخصیت‌ها بود که به اندازه بازیگران اهمیت داشت. همین مسئله روایت درام و پرداخت داستان را پیچیده می‌کرد. چون درعین اینکه مؤلف- فیلم‌ساز با وجود زمان محدود فیلم، باید هرچه بیشتر به شخصیت‌ها نزدیک‌تر می‌شد، در کمترین زمان ممکن هم می‌بایست بیشترین اطلاعات را به تماشاگر منتقل می‌کرد. اما می‌بینیم سکانسی مثل خانه شهناز (ریما رامین‌فر) که خارج از تهران در فیلم به تصویر کشیده شد ‌و اتفاقاتی همچون تحقیرشدن و کتک‌خوردن مرتضی (پیمان معادی) توسط خواهرزاده و موارد دیگری در آن خانه رخ داد، ربطی به موضوع اصلی فیلم نداشت. درحالی‌که فیلم‌نامه می‌توانست روی جزئیات شخصیت‌ها متمرکز شود که مثلا اصلا سن‌وسال مادر با سن کوچک‌ترین پسرش چه نسبتی دارد یا چگونه در متن واقع‌گرایی، مغازه‌زدن زود بازدهی دارد و… . به‌همین‌دلیل می‌گویم که فیلم‌نامه عقب‌تر از کارگردانی است؟ 

و ایزدیار گفته است: البته من ترجیح می‌دهم به مسائلی که به شخص من و نقشم مربوط نیست، ‌پاسخ ندهم. جواب این سؤالات را آقای روستایی به‌عنوان نویسنده و کارگردان بدهند…

از آن سو در این گفتگو ایزدیار به اظهارات چندی قبل طناز طباطبایی که سیمرغ را حق وی ندانسته بود(اینجا را بخوانید) هم پاسخ داده است.

ایزدیار درباره اظهارات طباطبایی که گفته بود ایزدیار کار ویژه ای انجام نداده که لایق سیمرغ باشد گفته است: من فقط نظر ایشان را شنیدم و مستقیم هم با خانم طباطبایی صحبت نکردم. اما به‌هرحال ایشان عقیده خود را بیان کردند. به نظرم هرکسی نظری دارد و نظر ایشان هم برای من محترم است.




“ابد و یک روز” هم با رقص و لودگی به GEM آمد!!!

سینماژورنال: در حالی که در دو هفته ابتدایی اکران نوروزی، “ابد و یک روز” جزو معدود فیلمهایی بود که تیزر آن از شبکه های ماهواره ای فارسی زبان پخش نشده بود و بسیاری گمان می کردند مخالفت سرمایه گذاران اثر با سیاستهای شبکه های ماهواره ایست که عامل این امر است اما به تازگی تیزرهای این فیلم هم روی آنتن جم رفت!

به گزارش سینماژورنال نکته جالب کیفیت تیزری از “ابد…” است که روی آنتن این شبکه ماهوره ای رفته است.

تیزری شاد و مبتنی بر رقص و…
برخلاف فضای تلخ اندیشانه و اگزوتیکی که سراسر “ابد…” را پوشانده تیزری که از جم روی آنتن رفت به شدت بر سکانس رقص فیلم با بازی پیمان معادی تاکید داشت و البته که پایان بندی تیزر هم همراه بود با بوسه های تلفنی که یکی از کاراکترهای فیلم باز هم با بازی پیمان معادی برای نامزدش می فرستد!!!

جالبتر اینجاست برخلاف تیزرهای دیگر آثار سینمایی که به بهانه اکران در سینماهای خارج کشور از جم پخش می شوند، بر روی تیزر “ابد…” ابدا حرفی از اکران خارج کشور نبود و عبارت “برنامه ویژه سینماهای سراسر کشور” در آن خودنمایی می کرد.

در انتظار واکنش سرمایه گذاران “ابد…”
باید منتظر باشیم و ببینیم واکنش دست اندرکاران فیلم محبوب هیات داوران جشنواره سی و چهارم به پخش تیزری از فیلمشان که تاکید موکد دارد بر “رقص+بوسه” از یک شبکه ماهواره ای چیست؟

آیا آنها که پیشتر در برابر انتشار خبری از سوی سازمان سینمایی درباره اکران فیلمشان در یک کشور اروپایی واکنش صریح نشان داده بودند حالا در برابر پخش تیزر از جم هم برخورد صریح و قاطعانه با این شبکه خواهند داشت؟

امید آثار روشنفکرانه هم به جم است؟
به گزارش سینماژورنال “ابد…” فیلمی بود که صاحبانش پیش از نمایش در جشنواره و سپس به هنگام جشنواره آن را به عنوان محصول جریان روشنفکرانه قلمداد کردند و هیات داوران جشنواره هم با احترام به چنین نگاهی آن را سیمرغ باران کرد.

اینکه یک محصول مزرعه روشنفکری فقط دو هفته بعد از اکران و در حالی که قافیه را به کمدی هایی باخته که کمترین ادعای روشنفکرانه ندارند، می‌کوشد زمان از دست رفته را با تیزرهایی جبران کند که تاکید موکد دارند بر رقص و لودگی و از شبکه ای ماهواره ای پخش می شوند که همواره به عنوان شبکه ای سخیف نگریسته می شده به شدت قابل تامل است…




طناز طباطبایی: “ابد…” کار تک نفره بازیگری نداشت که بخاطرش به پریناز ایزدیار جایزه دادند

سینماژورنال: طناز طباطبایی بازیگری که این روزها درام جنایی “خشم و هیاهو”ی هومن سیدی را که از جمله آثار خوش ساخت سینمای ایران در سالهای اخیر است روی پرده دارد بخاطر بازی در این فیلم کاندیدای دریافت سیمرغ شد اما در نهایت سیمرغ به پریناز ایزدیار بازیگر “ابد و یک روز” رسید.

به گزارش سینماژورنال طباطبایی در گفتگو با ساناز صفایی در “پلاس” درباره اینکه انگار بعد از اختتامیه جشنواره ناراحت بوده است گفت: اولین بار بازی پریناز ایزدیار را در “شهرزاد” دیدم؛ نقشهای دیگرش کوتاه بود و من ندیده بودم اما در همان قسمت اول “شهرزاد” گفتم: بارک ا.. چقدر خوب بازی کرد.

طباطبایی ادامه داد: درباره “ابد…” فکر می کنم باید به مجموعه بازیگران جایزه می دادند از ریما رامین فر تا پریناز ایزدیار و اینکه گفته شود کسی نقش پررنگتری داشته، درست نیست.

در “ابد…” کار تک نفره بازیگری وجود نداشت
این بازیگر با مقایسه میان “خشم و هیاهو” و “ابد…” خاطرنشان ساخت: در “ابد…” کار تک نفره بازیگری وجود نداشت اما در “خشم…” نقشهای یک و دو کاملا مشخص بود و تلاش فردی بازیگران بود که به نقشها جان می داد.

بازیگر آثاری چون “هیس دخترها فریاد نمی زنند” و “صداها” افزود: اگر داور بودم به تیم بازیگری “ابد…” جایزه می دادم. واقعا چقدر نقش پریناز ایزدیار میان نقشهای دیگر فیلم بالا و پایین داشته؟

بعید می دانم پریناز پیش از این نقش ماندگاری داشته

طباطبایی با اشاره به کارنامه ایزدیار تاکید کرد: بعید می دانم پریناز پیش از این نقش ماندگاری داشته که مخاطب بعد از “ابد…” بگوید چقدر متفاوت بازی کرده.

وی ادامه داد: پریناز ایزدیار هنوز نقش پررنگی بازی نکرده که بتوانیم آن تفاوت بازیگری را که بخاطرش جایزه گرفته حس کنیم و در نهایت اینکه داوری سلیقه ایست.

این بازیگر در پایان خاطرنشان ساخت: امیدوارم این جایزه باعث شود مسیر کاری پریناز بهتر شود همان طور که اگر من بعد از “هیس…” جایزه می گرفتم شاید مسیرم عوض می شد.




GEM بعد از”سيب”، “آلبالو” را هم بالا آورد!

سینماژورنال: در حالی که همچنان “سالوادور…” با پخش رسانه فیلمسازان و “کوچه بی نام” با پخش فیلمیران در صدر فروش اکران نوروزی هستند در رده های بعدی فروش، رقابت داغتر شده است.

به گزارش سینماژورنال “بادیگارد”، “ابد و یک روز” و “پنجاه کیلو آلبالو” آثاری هستند که رقابتی تنگاتنگ دارند و در این بین رقابت دو فیلم اول فشرده تر است.

بر طبق آمار مکانیزه فروش که فقط فروش سینماهای مجهز به سیستم مکانیزه را ارائه می کند “بادیگارد” تا دیشب سه شنبه سوم فروردین ماه 503 میلیون را رد کرده و بالاتر از “ابد…”ی قرار گرفته که فروش اش به 465 میلیون رسیده است.
این دو فیلم که هر دو توسط فیلمیران پخش می شوند هیچ کدام تیزر ماهواره ای ندارند اما “بادیگارد” به لحاظ تبلیغات محیطی وضعیت خوبی دارد.

فروش خوب “آلبالو…” به لطف تیزرهای ماهواره ای

“پنجاه کیلو آلبالو” با پخش هدایت فیلم هم به لطف تیزرهای فراوان و البته متفاوتی که در شبکه های ماهواره ای GEM دارد 443 میلیون را رد کرده است. جالب است که تهیه کنندگان این فیلم مصطفی و محمد شایسته هستند اما در ابتدای تیزر ماهواره ای اثر فقط نام محمد شایسته به چشم می خورد!
این دومین فیلم با پخش هدایت فیلم در ماههای اخیر است که به لطف تیزرهای ماهواره ای فروش خوبی داشته است. فیلم قبلی “این سیب…” بود که پخش تیزرهای ماهواره ای به ناگاه آن را در کانون توجه مخاطبان قرار داد و باعث شد رقم فروش یک میلیارد را رد کند.

فیلمهای انتهایی جدول
“خشم و هیاهو” با پخش نسیم صبا رقم فروش 65 میلیون را رد کرده است.
“کفشهایم کو؟” با پخش رسانه فیلمسازان فروش اش به 20 میلیون تومان رسیده است.
هر دوی این فیلمها هرچند جزو آثار مطلوب منتقدان بوده اند اما عدم تخصیص تبلیغات محیطی به آنها باعث کاهش فروش شان در یک هفته ابتدایی اکران شده است.

جدول فروش مکانیزه فیلمها تا سه شنبه شب سوم فروردین به شرح زیر است:

–من سالوادور نیستم 3میلیارد و 160 میلیون

–کوچه بی نام 1میلیارد و 900 میلیون تومان

–بادیگارد 503 میلیون تومان

–ابد و یک روز 465 میلیون تومان

–پنجاه کیلو آلبالو 443 میلیون تومان

–خشم و هیاهو 65 میلیون تومان

–کفشهایم کو؟ 20 میلیون تومان




چینش اکران نوروزی در پرفروش‌ترین پردیس کشور به نفع کدام دو فیلم است؟

سینماژورنال: با گذشت دو روز از اکران نوروزی همچنان این “من سالوادور نیستم” با بازی رضا عطاران است که فروشی بیش از بقیه فیلمها دارد اما نکته ای که وجود دارد نحوه توزیع سانس میان فیلمها در پردیسهای مختلف است.

به گزارش سینماژورنال پردیس کوروش پرفروش ترین پردیس سینمایی ایران در نیمه ابتدایی 94 یک مورد خوب برای بررسی چگونگی توزیع سانس میان فیلمهای نوروزی است.

در سومین روز اکران نوروزی جمعه 28 اسفندماه که قاعدتا باید پربارترین روز هفته ابتدایی اکران نوروزی باشد اگر به سراغ راهنمای خرید بلیت در پردیس کوروش برویم اطلاعات جالب و در عین حال پرسش برانگیزی دستگیرمان می شود.

در خدمت به “ابد…” و “بادیگارد”؟

به لحاظ کمیت، بالاترین تعداد سانس از آن “ابد و یک روز” است است و بعد از آن “بادیگارد” است و انگار شرایط طوری پیش رفته که این دو فیلم بتوانند فروش بالاتری را تجربه کنند. کم سانس ترین فیلمها هم “50 کیلو آلبالو” و “کفشهایم کو” هستند.

فهرست تعداد سانس در پرفروش ترین پردیس سینمایی کشور در جمعه 28 اسفندماه به ترتیب زیر است:

–ابد و یک روز 12 سانس

–“بادیگارد” 11 سانس

–“سالوادور…” 8 سانس

–“پنجاه کیلو آلبالو” 7 سانس

–“کوچه بی نام” 6 سانس

–“خشم و هیاهو” 6 سانس

–“کفشهایم کو” 5 سانس

“ابد…” با کمترین فاصله زمانی میان سانسهای روی پرده می رود

اگر به لحاظ بازه زمانی میان سانسهای مختلف به بررسی اکران جمعه این پردیس بپردازیم هم در می یابیم کمترین زمان میان شروع دو سانس متعلق به “ابد…” است با 40 دقیقه.

فروش “سالوادور…” از بقیه بیشتر است اما سانسهای آن از “ابد…” و “بادیگارد” کمتر!!!

به گزارش سینماژورنال به بیان بهتر “ابد…” است که هم در تعداد سانس پیشتاز است و هم در فواصل زمانی میان سانسها بهترین حالت را دارد. این اتفاق در حالی رخ داده که اگر بخواهیم آثار را براساس فروش بررسی کنیم این مجموع فروش روزانه “سالوادور…” است که تا اینجا از بقیه بیشتر بوده است و بر این اساس توزیع سانس به شکلی که فیلم پرفروش جایگاه سوم را داشته باشد کمی سوال برانگیز است.

آیا این چینش سانس منصفانه است؟

از آن سو فیلمهایی چون “کفشهایم کو” و “خشم و هیاهو” نیز در توزیع سانس وضعیت منصفانه ای ندارند. این اتفاق در حالی رخ داده که هر دوی این فیلمها دارای سرگروه هستند و قاعدتا باید از حداقلی از تعداد سانس روزانه برخوردار باشند.




تلاشهای پیمان معادی برای رسمیت بخشیدن به یک کارگردان کم سن و سال⇐بچه ها را در حیاط جمع کردم و گفتم این آقا امپراتور صحنه است

سینماژورنال: کم سن و سال بودن سعید روستایی کارگردان فیلم “ابد و یک روز” بخصوص وقتی او سیمرغهای بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه بخش اصلی جشنواره را گرفت باعث شگفتی بسیاری شد که فکر نمی کردند یک کارگردان 25 ساله با همان اولین فیلم بلندش به چنین دستاوردی برسد.

به گزارش سینماژورنال حضور بازیگرانی چون نوید محمدزاده، ریما رامین فر و پیمان معادی در گروه بازیگران این پرسش را هم پیش روی مخاطب می گذاشت که این کارگردان چطور توانسته به هدایت چنین بازیگرانی بپردازد که هر کدام از آنها چند سالی از او بیشتر سابقه فعالیت در سینمای حرفه ای دارند. در همان زمان بسیاری فرضیه ای درباره نقش معادی در تیم تولید این کار را مطرح کردند و اینکه او بوده که سعی کرده با حضور کنار این کارگردان جوان شرایط تمکین بازیگران از وی را فراهم آورد و به بیان بهتر کارگردان در سایه کار باشد.

مسائلی که میان کارگردان جوان و اعضای گروه باتجربه اش پیش آمد

پیمان معادی در گفتگویی با “فیلم” انجام داده به صراحت از اختلافاتی صحبت کرده که در بخشهایی از کار به دلیل همین مسأله پیش آمده است و البته تلویحا نقش در سایه خود را تأیید کرده است.

معادی می‌گوید: روزی مسأله ای بین سعید روستایی و فرد دیگری در گروه اتفاق افتاد و دوباره فردایش با نفر سومی پیش آمد که احساس کردم که باید الان جلوی این اتفاق گرفته شود. با آن آدم صحبت کردم. همه بچه ها را در حیاط جمع کردم و گفتم این آقا امپراتور صحنه است. پذیرفته ایم که با او کار کنیم؛ این آقا دارد کاری را انجام می دهدکه همه مان اعتقاد داریم درست پیش می رود. اگر جایی کار از دستش دربرود همه مان بدبختیم. پس باید همه کمک کنیم کاری که او دوست دارد انجام شود.

ایشان باید برای ما همان آدم سن و سال دارد معتبر باشد

وی ادامه می دهد: چون او در این فیلم که پر از استرس است به صد چیز فکر می کند…شاید هم جایی او اعصابش خرد است و صدایش را بالا برده. مگر همه کارگردانهای دیگر این کار را نمی کننند؟ نکته این است که سیعد روستایی باید برای ما مثل همان آدم سن و سال دارد مهم و معتبری باشد که می گوییم که اگر او اینکار را بکند اشکالی ندارد.

بهش گفتم وقتی میخواهی نکته ای را بگویی از همان جا که نشسته ای بگو

معادی در تشریح رسمیت بخشیدن به کارگردانی روستایی مثال دیگری را هم زده و می گوید: وقتی می خواست نکته ای را در گوشم بگوید گفتم از همان جا بلند بگو. اینکه از جایت بلند شوی و به من نکته بگویی احترام گذاشتن به من نیست. من مثل کارمند تو هستم و باید کاری کنم که تو راضی باشی.




چند رو بعد از افشای لیست اکران نوروزی⇐شورای صنفی نمایش آن را تأیید کرد

سینماژورنال: در حالی که از مدتی قبل لیست احتمالی حاوی پنج فیلم اکران نوروزی در رسانه های مختلف و از جمله سینماژورنال منتشر شده بود(اینجا را بخوانید) بالاخره امروز شورای صنفی نمایش با اعلام اسامی فیلمهای اکران نوروزی آن لیست را تأیید کرد.

به گزارش سینماژورنال بر این اساس هیچ اتفاق تازه ای در اکران نوروزی رخ نداده است و مطابق اعلام قبلی رسانه ها فیلمهای زیر روی پرده خواهند رفت:

– «بادیگارد» ساخته ابراهیم حاتمی کیا به سرگروهی استقلال/پخش فیلمیران
— «ابد و یک روز» ساخته سعید روستایی به سرگروهی سینما آزادی/پخش فیلمیران
— «کفش هایم کو؟» ساخته کیومرث پوراحمد در گروه سینمایی زندگی/پخش رسانه فیلمسازان
– «خشم و هیاهو» ساخته هومن سیدی در گروه سینمایی اریکه ایرانیان//پخش نسیم صبا
— «پنجاه کیلو آلبالو» ساخته مانی حقیقی در گروه سینمایی کوروش/پخش هدایت فیلم

به گزارش سینماژورنال «من سالوادور نیستم» نیز به سرگروهی ماندانا به اکران خود ادامه می دهد.




واکنش دوپهلوی رییس حوزه هنری به انتشار لیستی منسوب به فیلمهای توقیفی حوزه/بعد از صدور پروانه نمایش ارشاد، تصمیم گیری می‌کنیم

سینماژورنال: در ابتدای دهه نود و در کوران رقابت پیش آمده میان سازمان سینمایی دولت دهم به ریاست جواد شمقدری و حوزه هنری وقت که برخی از فیلمسازان وابسته به رده های بالایی خانه سینمای منحل شده، برای تولید فیلم این نهاد را انتخاب کرده بودند، حوزه هنری به توقیف برخی فیلمهایی پرداخت که ارشاد آن زمان به آنها مجوز نمایش داده بود.

به گزارش سینماژورنال “من مادر هستم”، “خصوصی”، “گشت ارشاد”، “بیخود و بی جهت”،”پذیرایی ساده”، “خوابم می آد” و “برف روی کاجها” از جمله فیلمهایی بودند که در آن زمان توسط حوزه توقیف شدند و از نمایش آنها در سینماهای این نهاد ممانعت به عمل آمد.

روند توقیف فیلمها توسط حوزه هنری در سالهای بعد البته نه به شدت زمان شمقدری ادامه داشت و سال اخیر هم “نهنگ عنبر” توسط حوزه توقیف شد.

“سینما” امروز خبر داده آثاری چون “بارکد”، “مالاریا”، “ابد و یک روز” و “خشم و هیاهو” نیز جزو فیلمهای تحریمی حوزه در سال 95 هستند.

موضع گیری “نه تایید و نه تکذیب” رییس حوزه هنری

واکنش محسن مومنی شریف مدیر حوزه هنری نسبت به این خبر اما کاملا دوپهلو است.

مومنی شریف بدون تایید یا تکذیب این ماجرا به “باشگاه خبرنگاران” گفت: روال کار به این شکل است که فیلم‌ها در ابتدا از وزارت ارشاد پروانه نمایش می‌گیرند و ما در مراحل بعدی تصمیم گیری‌های لازم جهت اکران را در سینماهای حوزه هنری می‌گیریم.

وی ادامه داد: بنابراین تا زمانی که این روند شکل نگرفته خبرهای این چنینی مبنی بر اینکه حوزه هنری برخی فیلم‌ها را تحریم کرده را کاملا تکذیب می‌کنم.

توفیق به شرط توقیف/آیا این باعث تجدیدنظر مسئولان حوزه میشود

به گزارش سینماژورنال اینکه مدیر حوزه هنری تصمیم گیری درباره توقیف فیلمها را منوط کرده به اعلام نظر ارشاد درباره آنها کرده نشان از آن دارد که حوزه امسال قصد ندارد لیست یکجای فیلمهای توقیفی را ارائه  دهد و ترجیح داده براساس فیلمهای تعیین شده برای هر فصل اکران تصمیم گیری کند پس برای دریافتن اینکه کدام فیلمها در لیست تحریمی حوزه قرار دارند حداقل باید منتظر اعلام لیست اکران نوروزی ماند…

این نکته را هم نباید از یاد برد که در دو سال اخیر و با راه افتادن پردیسهای سینمایی که حوزه سهمی در مالکیت آنها ندارد توقیف فیلمها توسط حوزه هنری نه تنها به کم شدن فروش فیلمهای توقيفی منجر نشده که اتفاقا وضعیت برعکس شده و به واسطه ضدتبلیغی که برای آثار توقیفی حوزه راه افتاده، اقبال مخاطبان به این آثار بیشتر شده و توقيف عامل توفيق شان شده اما در نهایت این سینماهای حوزه بوده اند که بخاطر عدم اکران این آثار ضرر کرده اند.




مشکل اکران نوروزی “ابد و یک روز” را حل کردند

سینماژورنال: همزمان با رونمایی “ابد و یک روز” در جشنواره فیلم فجر شنیده هایی درباره پخش آن توسط موسسه فیلمیران شنیده شده با این حال چون این فیلم از گزینه های اکران نوروزی به شما می رود و فیلمیران به دلیل پر کردن سهمیه نوروزی اش با “بادیگارد” نمی توانست آن را در نوروز پخش کند شنیده های مختلفی درباره تغییر پخش کننده آن مطرح شد.

به گزارش سینماژورنال ابتدا از موسسه نورتابان که فیلم قبلی سعید ملکان در مقام تهیه کننده یعنی “گینس” را هم پخش کرده بود به عنوان پخش کننده اثر نامبرده شد ولی این موسسه با صدور اطلاعیه ای پخش این فیلم را تکذیب کرد.

از آن سو دیگر شرکت پخش مطرح سالهای اخیر یعنی رسانه فیلمسازان مولود نیز به دلیل اینکه در اکران نورزی فیلم “من سالوادور نیستم” را روی پرده دارد نمی توانست فیلم تازه ای را برای پخش پیدا کنند و بعید بود دست اندرکاران این فیلم به پخش اثرشان توسط شرکتهای نه چندان فعال در عرصه اکران هم رضایت دهند.

برگزاری جلسات مختلف برای حل مشکل پخش کننده

به همین دلیل در روزهای گذشته جلسات مختلفی میان دست اندرکاران تولید این فیلم برای یافتن پخش کننده توسط آن صورت گرفت و در نهایت آن طور که “آی فیلم” خبر داده پخش فیلم به بامدادفیلم واگذار شد. بامدادفیلم شرکتی است که مدیرعامل آن منیژه حکمت تهیه کننده و کارگردان قدیمی سینمای ایران است اما شنیده ها حکایت از آن دارد که علی سرتیپی مدیرعامل فیلمیران جزو شرکای حکمت در این دفتر پخش است.

به بیان بهتر هرچند پخش “ابد و یک روز” ناچارا به فیلمیران به مدیریت سرتیپی واگذار نشد اما حالا شرکتی به عنوان پخش کننده فیلم انتخاب شده که شنیده شده سرتیپی هم جزو شرکای آن است.

به این ترتیب علاوه بر تسهیل اکران نوروزی، خیال دست اندرکاران تولید فیلم هم از حضور یک پخش کننده باتجربه در کنار فیلم خلاصی یافت.




نورتابان پخش “ابد و یک روز” را تکذیب کرد/”دختر” به اکران نوروزی می‌رسد؟

سینماژورنال: در حالی که صبح امروز خبری از سوی روزنامه “سینما” به سردبیر فریدون جیرانی منتشر شده بود با این مضمون که “ابد و یک روز” توسط شرکت نورتابان پخش خواهد شد(اینجا را بخوانید) اما روابط عمومی این موسسه عصر امروز این خبر را تکذیب کرد.

به گزارش سینماژورنال در این تکذیبیه از دو فیلم “نفس” و “دختر” به عنوان آثاری که پخش شان برعهده نورتابان است نام برده شد و با این حساب این گمانه زنی طرح می شود که آیا “دختر” توسط نورتابان به اکران نوروزی می رسد؟

سینماژورنال متن کامل تکذیبیه نورتابان را ارائه می کند:

 شرکت سینمایی نور تابان پخش فیلم سینمایی “ابد و ویک روز” به کار گردانی سعید روستایی را بر عهده ندارد .

شرکت سینمایی نور تابان ، بر خلاف اخبار منتشر شده ، پخش فیلم سینمایی “ابد و یک روز” به کار گردانی سعید روستایی بر عهده  شرکت سینمایی نور تابان نیست و اخباری که پیرامون  پخش این فیلم توسط شرکت سینمایی نور تابان منتشرشده است کاملا تکذیب می شود.

 شرکت سینمایی نور تابان  پخش دو فیلم سینمایی “نفس” به کار گردانی نرگس آبیار  و “دختر” به کار گردانی رضا میرکریمی را برعهده دارد و زمان اکران و نمایش این دو فیلم نیز پس از قطعی شدن اعلام می شود.




“ابد و يك روز” هم بعد از “گينس” در نورتابان

سینماژورنال: در حالی که یک هفته قبل سینماژورنال در گزارشی با عنوان “همه آنچه درباره اکران نوروزی میخواهید بدانید”  از احتمال پخش فیلم “ابد و یک روز” توسط شرکت نورتابان سخن گفته بود(اینجا را بخوانید) حالا این احتمال رنگ واقعیت گرفت.

به گزارش سینماژورنال امروز لیستی حاوی برخی گزینه های مربوط به اکران نوروزی از سوی روزنامه “سینما” منتشر شده که تایید گزارش سینماژورنال است.

در این لیست از “ابد و یک روز” که تهیه آن را سعید ملکان برعهده داشته به عنوان فیلمی که توسط نورتابان در گروه کوروش اکران نوروزی دارد نام برده شده است.

جالب است که پیشتر پخش “گینس” که تهیه کنندگی آن را هم سعید ملکان برعهده داشت توسط نورتابان که در این سالها بخاطر تولید فیلم اخیر مجیدی می شناسیمش انجام شده بود.

فهرست اکران نوروزی را ببینید:

— من سالوادور نیستم (منوچهر هادی) در گروه ماندانا (که اکران آن امروز آغاز می شود) – پخش از رسانه فیلمسازان

— بادیگارد (ابراهیم حاتمی کیا) در گروه آزادی – پخش از فیلمیران

— ابد و یک روز (سعید روستایی) در گروه کورش – پخش از نور تابان

–پنجاه کیلو آلبالو (مانی حقیقی) در گروه استقلال – پخش از هدایت فیلم

— کفشهایم کو؟ (کیومرث پوراحمد) در گروه زندگی – پخش از رسانه فیلمسازان

— یک فیلم کودک که مشخص نشده است.

— دو فیلم “چهارشنبه” و “نیم رخها” نیز برنامه گروه هنر و تجربه خواهند بود.

گفتنی است ممکن است به روال سالهای گذشته در دقیقه 90 سرگروه ها تغییر کند.




فروش دو بلیت برای یک صندلی در جشنواره فجر+عکس

سینماژورنال/مصطفی فاطمیان: سه روز قبل از برخی مشکلاتی که مخاطبان جشنواره فیلم فجر در مشهد برای تهیه بلیت فیلمهای جشنواره داشتند گزارشی ارائه دادیم.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال البته که این گزارش در نوع خود سبب ساز آن شد که لااقل بخشی از مشکلات مخاطبان در تهیه بلیت رفع شود.

با این حال اتفاق عجیبتری که در جریان برگزاری جشنواره فجر در مشهد رخ داد این بود که بر سر نمایش برخی فیلمهای پرمخاطب برای یک صندلی دو بلیت فروخته شده بود.

به عنوان مثال 27 بهمن ماه و بر سر نمایش “ابد و یک روز” در سینما آفریقای مشهد این اتفاق رخ داد که البته باعث ناراحتی فراوان مخاطبانی شد که با یکدیگر بر سر نشستن روی صندلی جر و بحث کردند. جر و بحثی که به درگیری فیزیکی انجامید تا در نهایت این مأموران انتظامی باشند که با مداخله خود غائله را ختم دادند.

دو بلیت برای یک صندلی
دو بلیت برای یک صندلی



آیا نامزدیهای پرشمار “امکان مینا” و “دختر” مسیر انحرافی بود؟/آیا پرستویی جایگزین معادی شد؟

سینماژورنال: در حالی شب گذشته “ابد و یک روز” سعید روستایی که برخی رسانه‌ها از ردّپای بستگان رییس جمهور در تأمین سرمایه آن سخن گفته‌اند(اینجا را بخوانید) با دریافت شش سیمرغ فاتح بلامنازع جشنواره سی و چهارم شد که تا ساعاتی قبل از برگزاری اختتامیه بسیاری گمان می‌کردند “امکان مینا”ی کمال تبریزی و “دختر” رضا میرکریمی که در تعداد نامزدی رقیب “ابد…” بودند خواهند توانست بخشی از جوایز اصلی را به خود اختصاص دهند.

به گزارش سینماژورنال با این حال نتایج نهایی و عدم دریافت حتی یک سیمرغ توسط “امکان مینا” و اعطای یک سیمرغ فرعی به “دختر” این ظن را پیش روی مخاطب قرار می دهد که نکند از ابتدا هم قرار دادن نام این فیلمها در فهرست نامزدیها فقط برای جلب نظر چهره های متنفذی بوده که به عنوان کارگردان و تهیه کننده پشت این فیلمها قرار دارند؟ و يا  راضي و دلخوش ساختن  وزارتخانه ها  و نهادهايي كه سرمايه گزاري كلاني در توليد اين فيلم ها داشته اند و مي توانند در چینش اقلام تبليغاتي فيلم در زمان اكران از نامزدي پرتعداد فيلم در جشنواره فجر به عنوان اعتبار فيلم و جلب اعتماد مخاطب سود ببرند؟

در ادامه چنین نگاهی می توان سوالات زیر را طرح کرد:

سوال اول.

آیا هیأت داوران که می‌دانست نبودن همزمان نام “امکان مینا”، “دختر” و “بادیگارد” که یکی کمال تبریزی و منوچهر محمدی را به عنوان کارگردان و تهیه‌کننده دارد و دو فیلم دیگر رضا میرکریمی و ابراهیم حاتمی‌کیا را که هر چهار نفر از جمله چهره‌های متنفذ و داراي روابط فراسينمايي قوي در نظام هستند می‌تواند فشارها را آن قدر کند که قدرت تصمیم‌گیری نهایی از آنها سلب شود پس در نامزدیها به دو فیلم اول توجه وافر نشان داد اما در نتایج نهایی هر سه فیلم را کنار گذاشت؟

سوال دوم.

آیا قرار دادن “امکان مینا” و “دختر” در فهرست نامزدی رشته‌های مختلف بیشتر یک مسیر انحرافی نبود برای آن که فشارهای برآمده از عدم حضور نام “بادیگارد” حاتمی‌کیا در فهرست نامزدی‌های اصلی چنان که باید محسوس نباشد؟

سوال سوم.

آیا به همین دلیل بوده که در اقدامی کاملا هوشمندانه هم “امکان مینا” نامزدیهایش پرشمار شده و هم “دختر” ولی در نهایت این نام “ابد و یک روز” بود که از گلدان بیرون آمد؟

برای رسیدن به پاسخ این سوالات یا باید یکی از هیأت داوران بوده باشیم یا آن که براساس حوادث پس از اعلام نامزدیها پیش برویم.

بعد از اعلام نامزدیها در مورد “امکان مینا” و “دختر” چون اهالی رسانه آنها را نپسندیده بودند هجمه ای شکل گرفت علیه هیأت داوران درباره چرایی حضور این آثار در نامزدیها  بخصوص در رشته هايي چون فيلمنامه كه از نقاط ضعف مفرط اين دو فيلم به شمار مي رفت و در نتیجه کار داوران  را در کنار گذاشتن این آثار راحت کرد اما…

اما درباره “بادیگارد” چون بخش عمده ای از رسانه های اصولگرا یک صدا به نقد عملکرد هیأت داوری در کنار گذاشتن این فیلم پرداختند این چنین شد که یکی از مهمترین جوایز اصلی جشنواره که جایزه بهترین بازیگری مرد باشد به بازیگر “بادیگارد” رسید كه او را از مجموعه معترضين به رفتار داوران جدا كند، بخصوص که شنیده های سینماژورنال حکایت از آن دارد که علاوه بر جوایز بازیگر اصلی زن و مکمل مرد بنا بود جایزه بهترین بازیگر اصلی مرد هم به پیمان معادی برای “ابد…” برسد؛ بازیگری که شاید حضورش در این فیلم اولی قطعا برای تأثیرگذاری بر هیأت داوران هم بوده است اما به هر حال انتقادهای رسانه ای کار خود را کرد و در نهایت و برای کاهش فشارها این پرویز پرستویی بود که جایگزین معادی شد.

“امکان مینا” و “دختر” بازندگان اصلی بودند

هركدام اين پيش فرض‌ها كه درست باشد اين ” امكان مينا” و ” دختر ” بودند كه بازنده اصلي به شمار مي‌آيند نه فيلمی چون “باديگارد” كه ین عدم اقبال هیأت داوران باعث شکل گیری نوعی اتحاد میان رسانه های همسوی آن شد؛ اتحادی که مطمئنا مفیدفایده اکران نوروزی آن است.




ادّعای خبرگزاری اصولگرا درباره سرمایه‌گذاری یکی از نزدیکان دولت در تولید فیلمی که رکورددار نامزدی جشنواره است

سینماژورنال: اعلام نام نامزدهای جشنواره سی و چهارم فیلم فجر با شگفتی بسیاری از رسانه‌ها روبرو شد.

به گزارش سینماژورنال شگفتی حضور برخی آثار ضعیف در فهرست نامزدها و غیبت برخی آثار قوی در این فهرست سبب ساز تحلیلهای متفاوتی شده است.

خبرگزاری اصولگرای نسیم در گزارشی که به مرور شگفتی های فهرست نامزدهای اختصاص داشته از ردپای یکی از نزدیکان رییس دولت یازدهم در تولید فیلمی سخن گفته به نام “ابد و  یک روز” که رکورددار نامزدی سیمرغ است و در ده رشته نامزد دریافت سیمرغ است.

این خبرگزاری درباره “ابد و یک روز” نوشته است: بالاتر از همه فیلمهای دیگر اثری وجود دارد به نام “ابد و یک روز” به کارگردانی سعید روستایی؛ فیلمی که فقط از منظر قاب بندی سینمایی و تعدد لوکیشن که سنجیده شود یکی از کم بضاعت ترین آثار جشنواره است. فیلمی که بخش عمده اش در یک خانه محقر در حاشیه شهر می گذرد و از ابتدا تا انتهایش درگیریهای دو برادر لمپن مآب را نشان می دهد که انگار جز دست به یقه شدن کاری ندارند؛  فیلمی که تا می تواند نماهایی از توالت و چال آن را به انحاء مختلف نشان می دهد و برای آن که رقت قلب فراوان مخاطب را موجب شود لگن قرار دادن زیر یک ازکارافتاده را هم چاشنی کار می کند، شاید برای چشمک زدن به جشنواره های آن طرفی که ولوشده مشتری درجه دویی برای این محصول پیدا شود.

“نسیم” ادامه داده است: “ابد و یک روز” که شنیده هایی درباره سرمایه گذاری غیرمستقیم یکی از نزدیکان رییس دولت یازدهم که اخیرا سریال سازی در شبکه خانگی را هم تجربه کرده در آن وجود دارد در 10 رشته نامزد دریافت سیمرغ شده است و البته در رشته های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه آن هم در حالی که فیلمنامه آن تقلیدی از “مادیان” علی ژکان است.




در رسانه اصلاح‌طلب⇔مسعود فراستی این فیلم را “لقمه‌ای چرب و نرم” قلمداد کرد+عکس

سینماژورنال: مسعود فراستی منتقدی که در همه سالهای اخیر اظهارنظراتش درباره آثار جشنواره فیلم فجر معمولا جزو صریح ترین و در عین حال عجیب ترین اظهارنظرات بوده به تازگی یادداشتی را درباره فیلم “ابد و یک روز” نوشته است.

به گزارش سینماژورنال در این یادداشت که در روزنامه اصلاح طلب “شرق” منتشر شده است فراستی در توصیفی عجیب این فیلم را “لقمه ای چرب و نرم برای جشنواره های فرنگی” معرفی کرده است.

سینماژورنال متن کامل یادداشت فراستی را به نقل از “شرق” ارائه می دهد:

پرغوغاترین و فریب‌کارترین‌
«ابد و یک روز» پرغوغاترین فیلم امسال است و فریب‌کارترین‌شان. در پس ظاهر پرطمطراق و غلط‌انداز رئالیستی – ناتورالیستی‌اش، باطن سیاه و مسموم فیلمفارسی لانه دارد.
دوربین روی دست پرتکان و ریتم تند فیلم برای دیدن نیست؛ ‌توهم آن است و برای کورشدن. فیلم خاک به چشم‌مان می‌پاشد تا درست نبینیم و با وراجی‌ها و متلک‌های بی‌امانش مانع شنیدن می‌شود.

آیا خانه استعاره از وطن است؟

اعتیاد، فلاکت و تباهی، آدم‌فروشی و خانه‌فروشی گویا سرنوشت محتوم این خانه – سگدونی – است.
جمله پسر بزرگ و رئیس خانه (معادی) شعار و پیام اصلی فیلم است: «هرکس از این خانه نرود سگ است. هرکس برود و برگردد از سگ کمتر است». آیا «خانه» استعاره وطن نیست و اهالی‌اش، مردم وطن؟ شرم بر این نگاه.
خانه، صاحب – پدر- ندارد. مادر مریض است و سربار. پسر بزرگ اما کیست؟ مردی سابقا معتاد، ظاهرا دلسوز خانه و خانواده، که سر بزنگاه برادر معتادش را لو می‌دهد و خواهر مظلوم و ستم‌کش‌اش – تنها آدم مثبت فیلم – را به بیگانه می‌فروشد تا مغازه ساندویچی بزند. چه نگاه کثیف و شوونیستی – ضدافغانی – دارد فیلم. نگاه به طبقه فرودست نیز از همین نوع است. فرودستان، ‌محکوم به فروشند.

چرا این بسته را در چاه توالت نمی‌ریزد؟
بیست دقیقه اول فیلم پر از جزئیات بیهوده است به بهانه تمیزکاری خانه و بعد اتاق برادر معتاد (محسن) شاهد ته‌‌سیگارهای لای درزهای دیوارها، بند زیرپوش بیرون‌زده، وسایل شیشه‌کشی و تکه‌های مواد مخدر و پول‌های مچاله شده هستیم؛ و ریختن سرآسیمه مواد به چاه توالت و پرتاب یک بسته از آن به پشت‌بام خانه همسایه و دردگرفتن ادایی دستِ پرتاب‌کننده (معادی). چرا این بسته را در چاه توالت نمی‌ریزد؟ سرنوشت این بسته بعد از یافتن برادر کوچک در پشت‌بام همسایه سرانجام چه می‌شود؟ این جز بازی رقت‌آمیز نمایشی نیست؟ مثل خیلی‌ دیگر از لحظات فیلم.

انتخاب معادی برای معروفیت در جشنواره های خارجی نیست؟
فیلم حول محور محسن معتاد (نوید محمدزاده) می‌گردد و همه چیز درام در خدمت آن است. قهرمان- ضدقهرمان – محسن، با جنگ و دعوا و شروشور در همه جای فیلم ناگهان ظاهر می‌شود. آن‌همه سروصدا و شلوغ‌کاری، قلدربازی و شاخ‌وشونه‌کشی مرتضی در مقابل او و برگشتن به خانه‌اش چقدر لوس و نمایشی است.

همه‌اش به تسلیم و سکوت می‌انجامد. دعواهای‌شان نیز ربطی به برگشتن او ندارد. اکت‌های بازیگر این نقش در نیمه اول فیلم مصنوعی و باسمه‌ای است و بعد در نیمه دوم بسیار ادایی می‌شود. قطعا معادی بهتر است؛ اما به نقش نمی‌خورد. شمال‌شهری‌ای که ادای جنوب‌شهری درمی‌آورد. علت انتخاب‌اش برای معروفیتش در جشنواره‌های خارجی نیست؟

شهناز کیست با آن پسر عشق لات و هیولاوارش؟

شهناز کیست با آن پسر عشق لات و هیولاوارش؟ چه ربطی به فیلم دارد؟ صحنه دعوای برادران «غیرتمند» پشت در اتاق او چقدر مسخره و بی‌معناست، ‌مثل همه دعواهای قلابی فیلم. شهناز انگار شوهر ندارد که همه‌اش آنجاست. پدرها و شوهرها در فیلم غایب هستند. اعظم چه‌کاره است و در این خانه چه می‌کند؟ بیوه است و پول‌دار و اهل دوبی و کیش‌رفتن و… چرا علیرغم ظاهر دلسوزش هیچ کمک مالی‌ای به خانواده‌اش نمی‌کند؟ شاید می‌داند خانواده احتیاج به کمک ندارند. همه‌چیز بازی است؛ یک بازی رقت‌انگیز. در هیچ کجای فیلم شاهد بی‌پولی این خانواده مثلا فقیر نیستیم. اگر مرتضی داماد آینده افغان را تیغ می‌زند برای خرید مغازه است نه حل بحران مالی.

محکوم به نیستی و تباهی‌ اما دروغین و نمایشی
مادر جز اکسسوار نیست. دلسوز و دل‌نگران پسر معتاد بیچاره‌اش است و برایش بسته مواد را پنهان می‌کند تا او بفروشد و این سیکل منحط تباهی ادامه یابد. بیماری قلابی او چیست؟ نمایشی نیست؟
و اما دو شخصیت ظاهرا مثبت فیلم که به قول منتقدان طرفدار، نقطه امید فیلم است – که نیستند. پسربچه فیلم (نوید) که از همه بهتر است، زرنگ و باهوش می‌نماید و اهل درس؛ اما فقط در حال بازی با توپ دیده می‌شود و دست‌شویی‌رفتن و کارکردن در مغازه یا خرید یا تماشای کارتون. کی درس می‌خواند؟ نه کتابی دارد نه دفتری.
و اما سمیه ستم‌کش و منفعل فیلمفارسی: مهربان و دلسوز است و ظاهرا مقاومتی در رفتن از خانه دارد، در ترک خانه. اما از خانه می‌رود و با دیدن نوید در آرایشگاه از پشت شیشه اتومبیل افغان‌ها به‌ناگه بازمی‌گردد. این بازگشت، «از سگ کمترش» نمی‌کند؟ این بازگشت به امید است به خانه؟ یا استیصال است و محتوم سرنوشت مبهم و آینده شوم و ماندن در تباهی آن سگدونی؟
به نظرم پایان نیمه باز با آن نمای لانگ‌شات از خانه، روزنه‌ای از امید نیست؛ یک نمای چند پهلو برای تأویل‌های متفاوت است و متضاد. همه محکوم به ابدند و یک روز؛ محکوم به نیستی و تباهی‌اند اما دروغین و نمایشی.

لقمه چرب و نرمی برای جشنواره‌های فرنگی
فیلم از نگاه بیرون است نه از درون. نقطه دید ندارد. از نگاه فیلم‌ساز است که خانه و اهالی‌اش را می‌نگرد. پز می‌دهد و می‌فروشد تا جایزه بگیرد. جایزه داخلی و حتی خارجی. فیلم لقمه چرب و نرمی است برای جشنواره‌های فرنگی با آن فقرزدگی و تباهی محتومش.

اگر فیلم‌ساز ذره‌ای غیرت ملی و دلسوزی‌ای برای این خانه دارد و اهالی‌اش، نمی‌بایستی فیلم را به جشنواره‌های خارجی بفرستد که جز خانه‌فروشی و فقرفروشی نیست. ‌ای کاش فیلم‌ساز – و فیلمش – در این خانه بماند حتی نمایشی.

ابد و یک روز
ابد و یک روز



ارتباط فقر با کاسه توالت!!⇔نکوداشت یاد “گینس” با “ابد و یک روز”؟

سینماژورنال: فیلمسازی درباره فقر و اثرات برآمده از فقر صدالبته که کار مفیدی است و می تواند تصویری ارائه دهد از زندگی این طبقه از جامعه هم به دیگر طبقات و هم به مسئولان مملکتی اما وقتی در تصویرنگاری فقر تنها و تنها این چرکی و عفونت برآمده از فقر است که نمایش داده می شود قطعا نتیجه کار واقع گرایی لازم برای تبدیل شدن به اثری رفرنس را پیدا نمی کند.

به گزارش سینماژورنال فیلم اولی که سعید روستایی ساخته یعنی “ابد و یک روز” هم مشکلش همین است. کارگردان جوان این فیلم منطبق بر متد سالیان گذشته فیلمسازان جشنواره ای سینمای ایران برای تصویرسازی فقر و بدبختی مردمان حاشیه نشین به سراغ عفونتهای برآمده از فقر رفته و فیلمش را پر کرده از دیالوگها، نماها و کنش و واکنشهایی که بیشتر از آن که رئالیسم موجود در زندگی طبقه فقیر را نشان دهد اگزجره کردن بدبختیها را مورد توجه قرار داده.

اینکه از ابتدا تا انتهای فیلم چندین بار بر نمایش تصویر چاه توالت، کاسه توالت، فضای داخلی توالت و توالت فرنگی تأکید می شود؛ اینکه در طول فیلم مرتب درباره مخدرهایی چون شیشه و تریاک سخن گفته می شود؛ اینکه در جای جای فیلم فقط و فقط درگیریهای میان افراد یک خانواده فقیر و فحاشی های آنها را می بینیم فقط و فقط نیمه خالی لیوان زندگی طبقه فقیر است.

طبقه فقیر هم به اندازه طبقه متوسط و مرفه جامعه کشکولی از بدیها و خوبیهاست که پیش رو دارد ولی “ابد و یک روز” فقط و فقط بدبختیها را بولد می کند.
این نگاه یکجانبه صدالبته که نه فقط اثر را به محصولی تاریخ مصرف دار بدل می کند بلکه مهمتر از آن نخواهد توانست ماندگاری در ذهن مخاطب را به عنوان ویژگی برجسته سینمای اجتماعی با خود داشته باشد.

پی نوشت: استفاده گل درشت “ابد و یک روز” در نمایش توالت(!) بیش از هر چیز یادآور فیلمی بشدت انتقادبرانگیز به نام “گینس” است! البته که به لحاظ خط داستانی ربط چندانی میان این دو وجود ندارد و یکی بنا بوده درامی متاثرکننده باشد و دیگری یک کمدی مفرح و هر کدام نیز محصول دست کارگردانی خاص اما عجبا که در تیتراژ هر دو فیلم این نام سعید ملکان است که به عنوان تهیه کننده به چشم می خورد…




ازدحام در سالن اصلی کاخ جشنواره/تبعید اهالی رسانه به نقاط کور بالکن

سینماژورنال: هنوز به میانه جشنواره نرسیده ایم که ازدحام در سانسهای عصرگاهی موجب ازدحام در جلوی سالن و تبعید اهالی رسانه به نقاط کور بالکن شده است.

به گزارش سینماژورنال در حالی که دبیرخانه جشنواره در روزهای پیش از جشنواره مرتب درباره محدودیت صدور کارت برای کاخ جشنواره سخن گفته بود اما در روز سوم و به هنگام نمایش “ابد و یک روز” به ناگاه سالن همایشهای برج میلاد پر شد از چهره هایی که زودتر از اهالی رسانه سالن اصلی را به خود اختصاص داده بودند.

اینکه چنین افرادی چطور وارد سالن همایش شده اند مشخص نیست اما این اتفاق به تبعید برخی از فعالان رسانه به بالکن منجر شد؛ بالکنی که تقریبا بالهای طرفین آن نقطه کور محسوب میشوند و در این نقاط فقط بخشهایی از صفحه نمایش قابل رویت است.

دبیرخانه فجر! متشکریم…