1

جناب وزیر! از سخن کم کن و بر عمل بیفزا!

سینماژورنال/محمدصادق عابدینی: در فاصله چندماه باقي مانده به پايان كار كابينه دولت يازدهم، وزير ارشاد اين كابينه در شرايطي قرار دارد كه هم از سوي موافقان دولت و هم از طرف مخالفان دولت تحت فشار است و رئيس‌جمهور در سخنراني عمومي‌اش از وزير ارشاد انتقاد شديد كرد. علي جنتي روزهايي را پشت سر مي‌گذارد كه گويا هيچ‌كس دوستش ندارد!

وزير ارشاد و توقعات برآورده نشده
علي جنتي از جمله وزرايي بود كه بالاترين رأي را از مجلس گرفت و به كابينه راه يافت. در نظر هنرمندان طرفدار دولت كه در رقابت‌هاي انتخاباتي به حمايت از حسن روحاني پرداختند، علي جنتي مأموري بود كه بايد همه وعده‌هاي رئيس‌جمهور را در حوزه فرهنگ اجرايي كند؛ انتظاري كه شايد فراتر از اختيارات يك وزير بود و شايد هم وزير ارشاد نمي‌دانست چطور بايد آنها را برآورده كند؛ انتظاراتي از بازتر شدن فضاي فعاليت‌ها گرفته تا كم‌رنگ شدن يا حتي محو خطوط قرمز و مميزي‌ها در سينما، تئاتر، كتاب و حتي هنر‌هاي تجسمي. يكي از مديران سينمايي وزارت ارشاد در يك گپ دوستانه درباره توقعات برخي از اهالي سينما مي‌گويد: آنها طوري رفتار مي‌كنند كه انگار در كشور انقلاب شده نه انتخابات!

همه انتظار‌ها در حالي بود كه در كميسيون فرهنگي مجلس اكثريت با اصولگرايان بود و آنها اقدامات جنتي را رصد مي‌كردند و در مقابل هر اظهار نظر خارج از عرف وزير به سختي واكنش نشان مي‌دادند. جنتي در همان ماه‌هاي اول تصدي پست وزارت ارشاد دولت يازدهم متوجه شد كه نبايد به صراحت درباره برخي از موضوعات كه از نظر شرعي داراي حرمت است، صحبت كند و چند بار مجبور شد، صحبت‌هاي خود را در مواجهه با تيغ انتقادات تعديل كند. صحبت از آوازخواني بانوان موضوعي بود كه داشت براي جنتي سنگين تمام مي‌شد.

جنتي همچنين وارد موضوع مميزي كتاب شد، اما بر عكس چيزي كه تصور مي‌كرد، تدبير وي درباره واگذاري مميزي به مؤسسات انتشاراتي به جاي آنكه با استقبال روبه‌رو شود با واكنش منفي همراه با ترس ناشران خصوصي روبه‌رو شد. در اين بين دكتر روحاني هم بر دامن زدن به توقعات از وزير و ورود بيشتر جنتي به حوزه‌هاي حاشيه‌دار بي‌تأثير نبود، از اولين ديدار رئيس‌جمهور با هنرمندان در 18 دي‌ماه سال 92 تا آخرين ديدار آنها در 12 تيرماه امسال كه هنرمندان مهمان ضيافت افطار رئيس‌جمهور شدند، هميشه رئيس‌جمهور خود را چهره‌اي مدافع هنرمندان معرفي كرده است و از وزير ارشاد خواسته تا بيشتر به توقعات هنرمندان بپردازد. نمونه اين اظهارات را در ديدار 18 دي‌ماه شاهد بوديم كه دكتر روحاني حتي كارت زرد مجلس به جنتي را مسخره كرد و گفت: «وزير باز هم كارت زرد بگيرد. اين دولت به تمام تعهدات و قول‌هايي كه در دوران انتخابات به مردم داده است، عمل خواهد كرد؛ كارت زرد براي اين دولت نگراني نيست. به امثال آقاي جنتي‌ به عنوان مدافع از حقوق هنرمندان و آزادي افتخار مي‌كنيم.»

وزير ارشاد و كم كاري‌هاي انجام شده
اولين نشانه‌هاي نارضايتي رهبر انقلاب از عملكرد فرهنگي دولت يازدهم، زماني خودنمايي كرد كه ايشان برخلاف سنت هرساله بازديد از نمايشگاه كتاب تهران، در سال 93 حضور در نمايشگاه را تحريم كردند. اين تحريم امسال نيز رخ داد و رهبري ترجيح دادند به نمايشگاه كتاب نروند. انتقاد‌هاي رهبر انقلاب نسبت به اوضاع فرهنگي البته به دولتي كه علي جنتي وزير ارشاد آن است، منحصر نيست، ولي حجم انتقاد‌ها و هشدار‌ها در اين دوره بسيار بيشتر از دوره‌هاي قبل شده است تا جايي كه رهبري در ديدار نمايندگان منتخب ملت در مجلس دهم كه به مناسبت آغاز به كار مجلس برگزار شد به صراحت از تعبير «ولنگاري فرهنگي» استفاده كردند.

مقام معظم رهبري در اين ديدار خطاب به حضار گفتند: «برادران عزيز، خواهران عزيز! در مسئله‌ فرهنگ، بنده احساس يك ولنگاري مي‌كنم؛ در دستگاه‌هاي فرهنگي -اعم از دستگاه‌هاي دولتي و غيردولتي- يك نوع ولنگاري و بي‌اهتمامي در امر فرهنگ وجود دارد؛ چه در توليدِ كالاي فرهنگي مفيد كه كوتاهي مي‌كنيم، چه در جلوگيري از توليد كالاي فرهنگي مضر كه كوتاهي مي‌كنيم.» رهبر انقلاب در ديدار با شعرا در ماه رمضان نيز از وزير ارشاد انتقاد كردند، مصطفي محدثي خراساني كه در اين جلسه حضور داشته است، مي‌گويد: ايشان به صراحت رو به وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي كردند و در حضور رئيس حوزه هنري كشور گفتند از اجاق اينها براي شعر آبي گرم نمي‌شود و از آنها خواستند به جاي كارهاي پراكنده‌اي كه مي‌كنند، توانشان را صرف حمايت از مجموعه‌هايي كنند كه در كشور به صورت هدفمند و مؤثر وارد كار شده‌اند.
به غير از اين انتقاد‌هاي مستقيم، رهبر انقلاب بارها درباره نفوذ فرهنگي دشمن هشدار داده‌اند كه در آنها نسبت به غفلت مسئولان نقد‌هايي بيان شده است. اما خواسته‌های جناحی و ضدارزشی هم از جنتی کم نبوده است.

تقاضاهای بی‌شمار ضدارزشی از جنتی
در اين ميان سينماگران اصلاح‌طلب هم پس از محقق‌نشدن خواسته‌هاي جناحي‌شان لب به انتقاد از وزير ارشاد گشودند.
احمدرضا درويش، كارگردان «رستاخيز» درباره مديريت فرهنگي دولت مي‌گويد: من كما‌في‌السابق سكوت مي‌كنم و نظاره‌گر صحنه عجيب‌وغريبي از لحظه‌هايي هستم كه مديريت فرهنگي كشور در دولت تدبير و اميد ايجاد كرده است. وقتي پروژه‌اي به محكمه كشيده است، زبان و فضاي ارتباط وجود ندارد و داور بايد در اين باره قضاوت كند. نويد محمدزاده كه جايزه بهترين بازيگر مكمل مرد را از جشنواره فجر به دست آورد با لحني صريح از وزير ارشاد انتقاد مي‌كند: «آقاي روحاني رأي جوان‌ها را به دست آوردي، اما وزيري كه انتخاب كردي بدترين انتخاب بود. من از آقاي جنتي ناراحتم.»
باران كوثري نيز نااميدانه عنوان مي‌كند: «به عنوان كسي كه هم به اين دولت رأي دادم و هم تا جايي كه توانستم برايش رأي جمع كردم، سخنم اين است كه مطالبات ما را برآورده كنند. اينكه مي‌گويند تحت‌فشارند هم توجيه مناسبي نيست. شما خودتان مي‌دانستيد كه تحت فشاريد؛ چه فشار سياسي چه فشار اقتصادي. قطعاً به اين فشارها آگاه بوديد و بعد پيشقدم شده‌ايد براي كانديداتوري پس بايد به مطالبات ما پاسخ گوييد.»

وزير ارشاد و اين ماه‌هاي باقي مانده
تا دوره آتي انتخابات رياست جمهوري چند ماه بيشتر باقي نمانده است. وزير ارشاد مانند ساير وزراي كابينه بايد عملكردش را به نوعي ارتقا دهد تا احتمالاً اگر دكتر روحاني خود را براي دوره بعدي نيز نامزد انتخابات كرد بتواند در حوزه فرهنگ نيز كارنامه‌اي قابل قبول ارائه دهد. تا امروز كه به غيرمصاحبه‌هاي انتقادي و نوشتن نامه‌هاي سرگشاده هنرمندان به رئيس‌جمهور كه پر از نقد و نظر درباره عملكرد فرهنگي دولت است، دكتر روحاني عملاً داشته فرهنگي براي نشان دادن موفقيت در كارنامه چهارساله دولتش ندارد. اين روزها حتي بازيگران دست چندم، شاعران ناشناخته و نويسندگان گمنام هم به انتقاد از دولت مي‌پردازند. در قضيه كنسرت‌ها هم وزير ارشاد باعث خشم رئيس‌جمهور شده است، اما جنتي براي اينكه بتواند براي اين چند ماه كارنامه‌اي در خور باقيات صالحات داشته باشد، بايد مسائلي را حتماً مد نظر قرار دهد. ابتدا اينكه شايد بين باقيات صالحات و داشتن وزارت دولت بعدي در صورت پيروزي مجدد دكتر روحاني شايد يكي را بايد انتخاب كند! البته شايد! دوم اينكه حمايت نزديك به چهار سال از يك طيف خاص از هنرمندان نه‌تنها باعث نشد جنتي محبوب‌ترين وزير كابينه شود، بلكه همان كساني كه جنتي براي آنها نقش پشتيبان را ايفا كرد، امروز لب به انتقاد از وي گشوده‌اند پس مي‌توان در اين چند ماه باقي مانده به آن طيف از هنرمندان كه بي‌مهري دولت را تحمل كرده‌اند، نگاه مهربانانه‌اي كرد.

تقويت جناح مؤمن انقلابي از خواسته‌هاي رهبر معظم انقلاب حداقل در حوزه فرهنگ و توسط وزارت ارشاد تا به امروز انجام نشده يا بسيار ضعيف بوده و اين چند ماه فرصتي است كه بتوان اين خواسته را تا حدي عملي كرد. زير‌ساخت‌هاي فرهنگي چه در بحث سخت افزاري و چه در حوزه نرم‌افزاري دچار ضعف‌هاي زيادي است، شايد عمر وزارت علي جنتي آنقدر طولاني نباشد كه كار‌هاي عمراني در حوزه سخت‌افزاري و ايجاد فضاهاي جديد فرهنگي به نتيجه كامل برسد، اما برنامه‌ريزي و شروع عمليات عمراني را مي‌توان در همين دولت انجام داد. جنتي بايد در اين ماه‌هاي آخر بر سرعت فعاليت‌ها بيفزايد، اگر بتواند اعتبارات بيشتري براي فرهنگ جذب كند و توليدات فرهنگي و هنري را از نظر كمي و كيفي افزايش دهد، بهتر است وزير در اين ماه‌هاي باقي مانده كمتر حرف بزند و بيشتر عمل كند. آنچه باعث خواهد شد تا از اين وزير در تاريخ نامي به نيكي برده شود، عملكرد وي خواهد بود و گرنه نسب جنتي حتي اگر به صديق‌ترين يار انقلاب نيز برسد، باز هم آنچه در افكار عمومي باقي خواهد بود، كاري است كه وزير به يادگار از خود باقي خواهد گذاشت.

علی جنتی
علی جنتی



تولید انیمیشن سینمایی براساس رمانی مورد توجه رهبری+عکس

سینماژورنال: در مراسم دومین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی که صبح دوشنبه ۱۸ مرداد ۹۵ در مؤسسه‌ی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، از یادداشت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب داستانی «تَن تَن و سندباد» نوشته‌ی آقای محمد میرکیانی رونمایی شد

به گزارش سینماژورنال رهبری درباره این رمان چنین نوشته است: من هم همین قصّه را همیشه تعریف می‌کردم! حیف که خیلی‌ها آن را باور نداشتند. حالا خوب شد، شاهد از غیب رسید! راوی این حکایت که خود همه چیز را به چشم خود دیده، حکایت تن تن و سندباد را چاپ کرده است. حالا دیگر کار من آسان شد! همین بس است که نسخه‌ی این کتاب را به همه‌ی بچه‌ها بدهم…

حالا محمد میر‌کیانی، نویسنده رمان «تن تن و سندباد» به “کیهان” خبر داده که یک گروه زیر نظر مستقیم وی قرار است به زودی کار پیش‌تولید یک انیمیشن سینمایی با اقتباس از این رمان را آغاز کنند.

وی همچنین گفت که پیشنهادهایی هم برای ساخت سریال از روی این کتاب مطرح بود، اما با توجه به ظرفیت‌های داستانی کتاب، اثر سینمایی قابلیت بیشتری دارد.

درگیری “تن تن” و شرکا با سندباد و علاءالدین

به گزارش سینماژورنال “تن‌تن و سندباد” داستانی بلند، تخیلی و هیجان‌انگیز است که در آن درگیری و کشمکش‌های خطرناکی بین دو دسته از شخصیت‌های اصلی رخ می‌دهد.

تن‌تن، پروفسور میلو، سوپر من و تارزان، قهرمانان قصه‌های مغرب زمین، قصد دارند سرزمین قهرمانان قصه‌های شرقی را فتح کنند تا دنیا کاملاً در تسلط خودشان باشد و نشانی از این قهرمانان باقی نماند. اما سندباد، نخودی و علاءالدین در مقابل آنها قرار می‌گیرند تا از پیشروی آنها در سرزمین‌های شرقی جلوگیری کنند.

این کتاب، داستانی جدی را با استفاده از یک جریان نگارشی طنز روایت کرده تا استقلال، مقاومت و ایستادگی را در برابر بیگانگان به نوجوانان بیاموزد.

تن تن و سندباد
تن تن و سندباد



ادعاهای تازه کمال تبریزی⇐ حسن روحانی با “مارمولک” مخالف بود و گفت باید توقیف شود اما رهبری از فیلم تعریف کرد/محصورین اگر کیاست به خرج می‌دادند امروز رییس جمهور بودند/تلویزیون، دشمن سينما بوده و هست/برای فیلمسازی درباره “مداحان” باید با آنها هماهنگ شد

سینماژورنال: تازه ترین فیلم کمال تبریزی “امکان مینا” در جشنواره مورد توجه قرار نگرفت و فیلمی هنروتجربه ای به نام “دونده زمین” هم با هجمه منتقدان روبرو شد؛ شاید یک دلیل اینکه تبریزی مجبور شده در تازه ترین گفتگویش که با “قانون” انجام شده به جای توضیح دلایل این شکست از خاطرات زمان “مارمولک” بگوید همین بی اقبالی مخاطبان به “امکان مینا” است.

به گزارش سینماژورنال در گفتگوی تازه تبریزی علاوه بر آن که ادعاهای تازه ای درباره مخالف رییس دولت یازدهم با “مارمولک” بیان شده این کارگردان درباره همراهی رهبری با این فیلم سخن گفته است.

عجیب ترین جای این گفتگو اما جایی است که تبریزی که خود با سرمایه تلویزیون مشغول تولید یک سریال پرهزینه به نام “سرزمین کهن” است از این گفته که تلویزیون، دشمن سینما بوده و هست!!!

بخشهای خواندنی گفتگوی تبریزی را بخوانید:

گويا آقاي روحاني هم آن زمان از مخالفان سرسخت «مارمولك» بودند. درست است؟
من و آقاي روحاني باهم «مارمولك» را در شوراي عالي امنيت ملي ديديم.آقاي روحاني با فيلم مخالف بود و علنا در روي من گفت كه فيلم بايد توقيف و با شماها هم برخورد شود.به‌هرحال هر آدمي نظري دارد كه در جاي خودش محترم است. آقاي روحاني هم در آن زمان نظرشان اين بوده. 

باورپذير نيست كه كسي در مورد جنگ يا روحانيت فيلم بسازد بدون آنكه قبل از آن با جايي مذاكره نكرده و مجوزهايي را نگرفته باشد. شما براي مجوز ساخت اين فيلم‌ها رايزني كرده‌ايد؟
خوشبختانه يا متاسفانه آن زمان اين‌طور نبود اما الان اين وجود دارد كه اگر بخواهيد كاري انجام دهيد كه كمي ساختارشكنانه و متفاوت باشد حتما بايد برويد و مجوزهاي اوليه آن رابگيريد.
  مثلا الان چه حيطه‌اي در فيلمسازي  نيازمند كسب مجوز و رايزني  است؟
به طور مثال اگر الان بخواهيم يك فيلم طنز در مورد مداح‌ها بسازيم قطعا بايد با آن‌ها صحبت كنيم و در جريان‌شان بگذاريم. مي‌شود با اين موضوع يك فيلم كمدي خيلي بامزه ساخت چون زمينه‌هاي ساخت آن خيلي  وجود دارد. زماني كه مارمولك ساخته شد اين محدوديت‌ها نبود ولي الان سكانس هاي مرتبط به مداحي در فيلم «پاداش» حذف شده است و اين نشان از تغيير وضعيت دارد.
  شما اكراني هم در شوراي عالي امنيت ملي داشته‌ايد؛ از آن اكران و فضايش مي‌گوييد؟
زمان اكران مارمولك شرايط عجيبي پيش آمده بود؛  از طرفي به شدت با فيلم مخالفت مي‌شد و از طرف ديگر براي ديدن فيلم بليت پيدا نمي‌شد و صف‌هاي طويل مقابل سينما ايجاد شده بود.زماني كه حساسيت‌ها خيلي زياد شد ،براي ما يك نمايش در شوراي عالي امنيت ملي گذاشتند كه تمام اعضاي آن آمدند تا فيلم را ببينند و درمورد آن تصميم‌گيري كنند، به ما هم گفتند كنار ما بنشينيد تا اگر در طول اكران سوالي داشتيم بتوانيم بپرسيم. اتفاق جالبي  كه افتاد اين بود ؛  زماني كه قرار شد فيلم براي اعضاي شوراي عالي امنيت ملي به نمايش درآيد خانواده‌هاي آن‌ها از اين ماجرا باخبر شده و گفته بودند براي ديدن فيلم آن‌ها هم مي‌آيند.كل سالن نمايش فيلم پر شده بود از خانواده‌هاي اعضاي شوراي عالي امنيت ملي و محافظان‌شان. زماني كه «مارمولك» شروع شد به پخش شدن در سالن، اعضاي شورا  با حالت عصبي ودر سكوت فيلم را مي‌ديدند در حالي‌كه كل سالن از صداي خنده خانواده‌هايشان پر شده بود. يك بار هم  دو آقاي روحاني از طرف دادگستري براي تصميم‌گيري در مورد فيلم آمده بودند و به جاي اينكه فيلم را نگاه كنند مدام يادداشت‌ برمي داشتند. بعد از اينكه فيلم تمام شد به نمايندگان قوه قضاييه گفتيم خب حالا نظرتان راجع به فيلم چيست؟برايم خيلي جالب بود كه گفتند از نظر ما اكرانش هيچ اشكالي ندارد چون آنقدر غيرواقعي‌ا‌ست كه كسي تمايلي براي ديدنش ندارد در حالي‌كه زمان اكران فيلم بليت پيدا نمي‌شد. اين نشان از فاصله با مردم دارد.
  گفتيد كه مارمولك  هيچ مميزي‌اي نشد؟
«مارمولك» در جشنواره كامل پخش شد اما زمان اكران يك سكانس آن حذف شد.
  چه سكانسي بود؟
صحنه‌اي بود كه رضا مارمولك سوار قطار مي‌شود كه به مرز برود چند جوان دورش جمع مي‌شوند و شروع مي كنند به دست انداختنش. به او مي‌گويند حاج آقا عمامه‌ات را برعكس گذاشتي او هم به تندي جواب‌شان را مي‌دهد و در آخر هم مي‌گويد:«سلام من را به مادرت برسون». البته اين صحنه در نسخه‌اي از فيلم كه دي‌وي‌دي شد وجود دارد.
  ماجراي تغيير اسم فيلم چه بوده؟ چرا تصميم داشتيد اسمش را عوض كنيد؟
يادم مي‌آيد آن زمان ما فكر كرديم كه ممكن است اسم «مارمولك» حساسيت‌زا باشد بنابراين با آقاي محمدي به اين نتيجه رسيديم كه شايد بهتر است اسم فيلم را عوض كنيم.حتي آقاي محمدي در بين گروه سازنده جايزه گذاشت كه اگر كسي بتواند يك اسم خوب براي فيلم پيشنهاد بدهد يك سكه به عنوان جايزه به او داده مي‌شود. «آدرس خدا» آخرين اسمي بود كه به آن رسيديم و از تمام پيشنهادات بهتر بود اما آقاي محمدي گفت، ارشاد اعلام كرده فيلم بايد با همان اسمي كه مجوز گرفته اكران شود و نيازي به تغيير اسم نيست اما بعد از اينكه فيلم نمايش داده شد خيلي‌ها اعلام كردند اگر اسم فيلم اين نبود اين مشكلات برايش پيش نمي‌آمد من هم گفتم اشكالي ندارد من اسم فيلم را عوض مي‌كنم شما به ما اجازه اكران مجدد بدهيد اتفاقي كه هيچ‌وقت نگذاشتند رخ بدهد.
  در كنار تمام مخالفت‌ها،«مارمولك» حاميان بزرگي هم داشت.
بله  اين بعد از آن بود كه مقام معظم رهبري حامي فيلم شدند. زماني كه رهبري حمايت‌شان از اين فيلم را علني اعلام كردند ساير افراد هم گفتند كه حامي اين فيلم هستند  ولي تا قبل از حمايت مقام معظم  رهبري  چيزي نگفته بودند.تنها كسي كه براي اولين بار از اين فيلم حمايت كرد شخص رهبري بود.
  اين حمايت رهبري چطور بود؟
از دفترشان زنگ زدند و از فيلم تعريف كردند كه فيلم بسيار خوبي بوده است و …
  گويا خود آقاي محمدي جلوي اكران «مارمولك» را گرفتند.
آقاي محمدي دچار استرس وحشتناكي شده بود چون تلفن‌هاي وحشتناكي مي‌شد و او را تهديد‌هاي عجيبي مي‌كردند. فضاي عجيب  و غريبي در زمان اكران «مارمولك» به وجود آمد مثلا در تمام نماز جمعه‌ها عليه اين فيلم صحبت شده بود.يادم مي‌آيد زماني كه فيلم در دانشگاه تهران اكران شد، عده‌اي مي خنديدند و عده‌اي ديگر با اخم به فيلم نگاه مي كردند.يعني هميشه فضاي دوقطبي در قبال اين فيلم وجود داشت.
  به نظرتان اگر الان «ليلي با من است» و «مارمولك» را مي‌خواستيد بسازيد امكان ساختش بود؟
اول اين را بگويم كه الان به «مارمولك2» فكر مي‌كنم.بايد سعي كنيم كه ظرفيت آن را به وجود آوريم و اين اتفاق به مرور رخ مي‌دهد.

{شما جزو افرادی هستید که} گاردشان را در قبال انتقادها باز مي گذارند چون سنگري نيست كه به وقت نياز پشتش مخفي شوند.
كاملا همين‌طور است. من فكر مي‌كنم فيلمساز بايد همين‌طور باشد و وابسته به هيچ تشكل يا جريان حزبي نباشد. استقلال فيلمساز از نظر من خيلي مهم است و اينكه تا جايي كه مي تواند در نقطه تعادل بايستد.
من يادم مي‌آيد در مصاحبه‌اي گفتم كه در مقطعي به نظرم محصورين مي‌توانستند كياست بيشتري به خرج دهند و شايد اگر اين اتفاق مي‌افتاد به جاي آقاي روحاني امروز آنها رييس جمهور بودند و از اين خيلي جلوتر بوديم.اين حرف من خيلي از دوستانم را ناراحت كرد كه تو چرا اين حرف را مي‌زني آن‌ها الان در حصر خانگي هستند و مشكلات دارند و زدن اين حرف درست نيست اما خب عقيده‌ من اين بوده و بيانش كردم. در مورد فيلمسازي هم همين‌طور است.

امروزه شاهد گسست عجيبي بين هنرمندان و مردم با تلويزيون هستيم. به نظر شما چرا تلويزيون چنين مسيري را رفته است؟
متاسفانه تلويزيون از يك تاريخي به بعد دشمن سينما بوده و هست.نمي دانم چرا آب تلويزيون  با سينما در يك جوي نمي‌رود. تلويزيون ما تا اطلاع ثانوي مثل سدي مقابل سينما‌ست و علتش را نمي دانم! تلويزيون مجبور است يك بازنگري اساسي در سياست‌هايش كند. عده‌اي هستند كه تلويزيون را در يك مدار مصنوعي نگه داشته‌اند و راضي به تغيير شرايط هم نيستند.مخاطب تلويزيون خيلي كم است وخب  همين كم بودن مخاطب و آمار فاجعه را مي ديدند كه گفتند چه كار كنيم كه بيننده جذب كنيم؟ جنجال كنيم و فحش بدهيم نمونه بارزش هم برنامه «هفت» است.
شايد نكته غم‌انگيزش هم اين است كه يك كارگردان سينما بر مسند «هفت» نشسته و اين اتفاقات رخ داده است.
اصلا مگر افخمي توانايي اجرا دارد؟ او يك كارگردان است و بهترين كاري كه مي تواند انجام دهد اين است كه فيلم خوب بسازد.آدم بايد ظرفيت خودش را بشناسد.الان اگر به من بگويند بياروي ديوار مرگ  موتور سواري كن خب معلوم است قبول نمي كنم چون توانايي‌اش را ندارم.حالا فكر كنيد كنار افخمي آدمي هم گذاشته‌اند كه گل سرسبدمنتقدان است خب نتيجه چه آش شوربايي مي‌شود؟ قطعا تلويزيون نيازمند بازنگري‌است چون مسيري كه آنها مي‌رفتند به جاهاي خطرناكي كشيده مي‌شد.
يعني اگر به شما پيشنهاد اجرا بدهند، قبول نمي‌كنيد؟
قطعا قبول نمي‌كنم، چون كار من چيز ديگري است




انتقاد مقام معظم رهبری از ولنگاری در دستگاههای فرهنگی

سینماژورنال: حضرت آیت الله خامنه‌ای در دیدار با نمایندگان مجلس دهم به موضوع فرهنگ به عنوان یکی دیگر از اولویت های کاری مجلس دهم اشاره کردند و گفتند: مسئله اقتصاد، اولویت فوری و کنونی کشور است اما فرهنگ در بلندمدت از اقتصاد نیز مهمتر است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مقام رهبری ایشان افزودند: در موضوع فرهنگ نوعی ولنگاری و بی اهتمامی در دستگاههای فرهنگی به چشم می خورد، زیرا در تولید کالای فرهنگی مفید و جلوگیری از تولید کالای فرهنگی مضرّ، کوتاهی هایی انجام می شود.

حضرت آیت الله خامنه ای ادامه دادند: در برخی مواقع تأکیدهایی که بر پرهیز از استفاده کالاهای مضرّ غیرفرهنگی همچون برخی مواد غذایی می شود، بیشتر از هشدار درباره کالاهای فرهنگی مضرّ است، در حالی که تأثیرات سوء این کالاها بر مردم خطرناک تر و گسترده تر است.

ایشان خاطرنشان کردند: برخی مواقع در مقابل تولید یا ورود کالاهای فرهنگی مضر، موضع‌گیری و اقدامی نمی شود، زیرا این ترس وجود دارد که متهم به جلوگیری از جریان آزاد اطلاعات شوند.




خبر یک روزنامه اصولگرای تازه تأسیس⇐نمایش “یتیم‌خانه ایران” برای مقام معظم رهبری

سینماژورنال: روزنامه تازه تأسیس “صبح نو” که در اولین شماره های خود خبر از دیدار ابراهیم حاتمی کیا با مقام معظم رهبری داده بود(اینجا را بخوانید) در شماره اخیر خود خبری مبنی بر اکران خصوصی فیلم «یتیمخانه ایران» برای رهبر معظم انقلاب داده است.

سینماژورنال متن کامل خبر این روزنامه اصولگرا را ارائه می دهد:

ابوالقاسم طالبی بعد از ساخت فیلم سیاسی «قلاده های طلا» سراغ پروژهای تاریخی و وقتگیر به نام «یتیمخانه ایران» رفت؛

پروژه ای که داستانی تراژیک درباره قحطی گریبانگیر ملت ایران هنگام جنگ جهانی اول را روایت میکند. شنیده های «صبح نو» حکایت از آن دارند که فیلم «یتیمخانه ایران» اخیراً برای حضرت آیت الله خامنه‌ای به نمایش درآمده است و رهبر معظم انقلاب نیز ضمن تمجید از این اثر سینمایی از توجه سینما به این مضامین مهم در تاریخ معاصر  ابراز رضایت کرده‌اند؛

مضامین و سوژه‌هایی که جای خالی آنها به شدت در سینمای ایران احساس می‌شود؛ سوژه ای که بالاخره ابوالقاسم طالبی بعد از چند سال موفق به نهایی کردن نسخه  تصویری آن شد.




خبر یک روزنامه تازه تأسیس⇐دیدار حاتمی‌کیا با مقام معظم رهبری

سینماژورنال: در حالی که دو روز قبل خبر عیادت ابراهیم حاتمی کیا کارگردان “بادیگارد” از عباس کیارستمی کارگردان برنده نخل طلای ایرانی برای اولین بار از سینماژورنال منتشر شد(اینجا را بخوانید) به تازگی روزنامه تازه تأسیس “صبح نو” خبری تازه از حاتمی کیا داده است.

به گزارش سینماژورنال “صبح نو” که گویا از رسانه های نزدیک به شهردار تهران است، در گزارشی که به فعالیتهای هفته های اخیر حاتمی کیا اختصاص داده خبری منتشر کرده از دیدار این کارگردان با مقام معظم رهبری.

در این خبر آمده است: حاتمی‌کیا ترجیح می‌دهد به دور از ذره‌بین رسانه‌ها و خبرنگاران به کارهای خودش مشغول باشد. او که برای بررسی و نگارش فیلمنامه جدیدش در خارج از تهران به سر می‌برد، اخیراً هم دیداری خصوصی با رهبر معظم انقلاب داشته است. شنیده‌ها از آن حکایت دارند که آیت‌الله خامنه‌ای در این دیدار ضمن تمجید از آخرین ساخته این کارگردان، جمله‌ای بدین مضمون عنوان کرده‌اند که ایشان به همه فیلم‌های حاتمی‌کیا علاقمندند.




روایت رییس سازمان سینمایی از فیلمنامه‌ای که رهبری خوانده بود و وی نخوانده بود

سینماژورنال: مقام معظم رهبری حضرت آیت ا.. خامنه ای همواره نسبت به مقولات فرهنگی و هنری با دیدی باز و جامع نگریسته است.

به گزارش سینماژورنال این دید جامع در حوزه سینما هم وجود دارد و همواره نیز ایشان در دیدار با سینماگران مختلف سعی کرده است پیشنهادات خویش برای بهبود اوضاع سینما را در میان بگذارد.

دغدغه های رهبری را می دانیم

حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در تازه ترین گفتگوی خود که با “مهر” انجام شده با اشاره به اینکه همواره سعی کرده از نظرات رهبری در پیشبرد امور سینما استفاده کند گفته است: ما دغدغه های مقام معظم رهبری و نگاهشان به سینما را به طور کلی می دانیم. من تمام صحبت های ایشان درباره مسایل فرهنگی را خوانده ام و حتی برخی از سخنان ایشان که به صورت عمومی منتشر نشده است از دفتر ایشان گرفته و خوانده ام.

سینمای ایران اگر وجود دارد به دو دلیل است

وی ادامه داده است: بنده نگاه ایشان به سینما را می دانم و بارها هم این را گفته ام که سینمای امروز ایران اگر وجود دارد و هست به دلیل دو عامل مهم بعد از انقلاب است؛ یکی بنیانگذار انقلاب اسلامی که وقتی سینماها را آتش می زدند امام از یک فیلم تعریف کرد. ایشان اولین مرجع تقلید تشیع بود که از یک فیلم سینمایی تعریف کرد. در حقیقت ایشان دستور شروع به کار دوباره سینما را داد.

ایوبی افزوده است: پس از درگذشت حضرت آیت الله خمینی و در این سال ها نیز همه در بدنه سیاسی و فرهنگی کشور حمایت شخص مقام معظم رهبری را دیده اند. برای من جالب است در شرایطی که رهبر انقلاب امور زیادی را به طور فشرده مدیریت می‌کنند و حتی خیلی از وزرا در صف دیدار با ایشان هستند، مقام معظم رهبری عوامل جوان فیلم «شیار ۱۴۳» را به حضور می‌طلبند و درباره این اثر صحبت مفصلی می‌فرمایند. همچنین در همین ماه‌های گذشته از دفتر ایشان از ما تعدادی فیلم خواسته شد و ایشان فیلمنامه‌هایی را هم خوانده‌اند.

فیلمنامه را آقا خوانده بود اما من فرصت نکردم بخوانم

رییس سازمان سینمایی سپس به بیان خاطره از فیلمنامه ای پرداخته که رهبری آن را خوانده بود و وی نه پرداخته و گفته است: یکی از دوستان نزدیک بنده که شما هم می‌شناسید چندی پیش فیلمنامه‌ای را برای من آورد تا بخوانم که من فرصت نکردم بخوانم. چند ماهی گذشت و وی گفت فیلمنامه‌ را برای آقا فرستاده‌ و ایشان خوانده‌اند. جامعه سینمایی ما قدردان نگاه ایشان به هنر و سینما است.

وزیر ارشاد شخصا مجموعه‌ای از سخنرانی‌های رهبری را خوانده

ایوبی در ادامه گفتگوی خود به اشراف وزیر ارشاد بر بیانات رهبری اشاره کرده و گفته است: علی جنتی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی سال گذشته شخصا مجموعه‌ای از سخنرانی‌های رهبری را خوانده و ۲۰ محور از نگاه رهبری به سینما را با قلم خودش درآورد و برای من فرستاد و خواست آن را به مدیران زیرمجموعه هم بدهم.

اعتقاد قلبی به مقام ولایت داریم

وی در پایان گفته های خود در این مبحث گفته است: ما در سازمان سینمایی کسانی هستیم که اعتقاد قلبی به مقام ولایت داریم و سینمای ایران را مرهون توجهات شخص رهبری می‌دانیم. ما هم نگاه ایشان را صائب و درست می‌دانیم و هم خود را مقید می‌دانیم که به منویات رهبری التزام عملی داشته باشیم و نگاه و دغدغه‌هایشان را دنبال کنیم. این سابقه ما در جاهای دیگری هم که مشغول به خدمت بوده‌ایم وجود داشته است. همچنین عملکرد چند سال اخیر علی جنتی، من و مدیران زیرمجموعه نیز موید این گفته است.




رهبر انقلاب: هرچه فیلم خارجی خوب هست بیاورید؛ اشکالی ندارد/صرف نقش اول داشتن محمد(ص) در یک فیلم هرگز به معنای اسلامی بودن آن نیست/همه موضوعات می‌تواند اسلامی و غیراسلامی باشد

سینماژورنال: رهبر معظم انقلاب همواره دیدی باز و روشن نسبت به تحولات فرهنگی-هنری کشور داشته اند.

این دید باز همواره از سوی هنرمندانی که با ایشان دیدار داشته اند مورد تاکید قرار گرفته است.

به گزارش سینماژورنال به تازگی نشریه “راه” متن کامل پاره ای از نظرات رهبر انقلاب درباره سینما که از دل گفتگویی که در میانه دهه شصت خورشیدی بیرون کشیده شده را منتشر ساخته و “کیهان” نیز آن را بازنشر داده است.

تمرکز بر این نظرات و البته دقت بر ظرف زمانی بیان آنها چند نکته را روشن می کند؛ یکی آن که رهبر انقلاب به شدت قائل به ارتقای همزمان محتوایی-تکنیکی سینمای ایران هستند دیگر آن که ایشان نه تنها امروز که حدود سه دهه قبل نیز با دقت امور هنری و بخصوص سینمای کشور را رصد می کرده اند و از همه مهمتر اینکه ایشان نیز به شدت از استفاده ابزاری سینما نسبت به مفاهیم مذهبی گلایه دارند تا جایی که به صراحت گفته اند حتی فیلمی که نقش اولش حضرت محمد(ص) است اگر جوری ساخته شود که تلقین کننده ارزشهای اسلامی نباشد بی فایده است.

سینماژورنال با ارائه سخنان رهبر انقلاب این امیدواری را دارد که این سخنان بخصوص از جانب مدیران فرهنگی کشور مورد توجه دقیق قرار گیرد.

احترام به سینمای مطلوب
برای رسیدن به ایده‌آل‌های نظام جمهوری اسلامی، برای همه شعبه‌های فرهنگ به خصوص سینما در حد کارایی آنها به عنوان یک وسیله برتر ارزش فراوان قائلیم؛ البته برای آن سینمایی که مقصود مورد تصدیق و تایید اسلام و انقلاب را حاصل می‌کند احترام قائلیم؛ و برای آن سینمایی که در جهت ضد این مقصود حرکت می‌کند هیچ ارزشی قائل نیستیم. و در مورد فیلم‌های به اصطلاح خنثی باید گفت چون کمتر می‌شود فرض کرد که یک فیلم هیچ پیامی نداشته باشد -ولو به صورت غیرمستقیم- آن هم حکمش همان است که عرض شد. بنابراین سینما اگر سینمای مطلوب باشد، خیلی برایش ارزش قائلیم.

 محتواهای جذاب
جاذبه در فیلم یک عنصر اصلی است؛ اگر فرض کنیم فیلمی برترین پیام‌ها را داشته باشد، اما جاذبه لازم را نداشته باشد، گویی هیچ کار انجام نشده است.
منتهی یک اشتباه در ذهن عده‌ای وجود دارد که خوب است این اشتباه را برطرف کنیم. بعضی خیال می‌کنند اگر قرار شد پیام – در اینجا مقصود ما و آنچه به‌نظر ما محترم و ارزشمند است، پیام انقلاب اسلامی است – در یک فیلم باشد، این فیلم باید به همان اندازه پیه بی‌جاذبگی را به تنش بمالد! خیال کرده‌اند که جاذبه داشتن یک فیلم و پیام داشتن آن منافات دارد. یعنی اگر اسلامی و انقلابی نبود، حتما با جاذبه است! این معادله درستی نیست. گاهی خود پیام جاذبه می‌بخشد؛ یعنی محتوا، تکنیک را تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ یک محتوای خیلی خوب، ضعف تکنیک فیلم را هم گاهی اوقات می‌پوشاند و بیننده حرفی را که دوست می‌دارد و چیزی را که برایش دلنشین است می‌گیرد و آنقدر برایش جالب و جاذب است که حتی ضعف تکنیک را هم متوجه نیست.
بنابراین، آنچه در فیلم و سینما برای ما اصل، پیام است. یعنی شما به عنوان یک فرد انقلابی اصلا چرا برای سینما کار می‌کنید؟ اگر چنانچه قرار باشد این سینما محتوای انقلابی یا محتوای اسلامی نداشته باشد، باز هم برای سینما کار خواهید کرد؟ روشن است که نه. پس کسی که با انقلاب همساز و همدل است، سینما را برای محتوایی می‌خواهد که از این انقلاب الهام گرفته است. در این شکی نیست. منتهی می‌دانیم اگر این سینما بخواهد این پیام را هم برساند، لازم است که یک جاذبه‌ای داشته باشد. اگر چنانچه بهترین مضامین در یک شعر بد ریخته شود، اثر مطلوب را نخواهد داشت؛ اما مضمون در درجه اول است. منتهی مضمون خوب، بدون تکنیک خوب شعری، فایده‌ای ندارد.

 فیلم خوب و فیلم بد
اگر ما «باید»های فیلم را بدانیم، «نباید»ها برای ما روشن می‌شود. و در مورد «نباید»ها می‌توانم همین اندازه بگویم هر چیزی که ضدارزش‌های سینمای فارسی گذشته را احیا کند یا تشدید کند، یکی از نبایدهاست. هر فیلمی که به معارضه با ارزش‌های اسلامی برخیزد، یک فیلم بد به حساب می‌آید. پس معارضه با ارزش‌های اسلامی، فطرت سالم انسانی و ارزش‌هایی که برای مردم و تکامل آنها مفید و لازم است، از منفی‌ترین خصوصیات یک سینماست و چنین سینمایی را ما قبول نداریم. از اینها که بگذرد ما به هر فیلمی یک نمره موافق می‌دهیم؛ منتهی نگاه می‌کنیم که در چه مرحله‌ای قرار دارد، نمره را با آن حساب می‌کنیم.

آیت ا.. خامنه ای
رهبر معظم انقلاب

 برای آینده بهتر
مهمتر از همه مسایل، میدان دادن به عناصر جوان و جدید و انقلابی و کسانی که فکر می‌کنند انقلاب، قدرت این را پیدا کرده است که حتی سینما را هم متحول کند. این‌ها میدان پیدا کنند و بیایند تا ما آینده بهتری داشته باشیم.

نمیشود سینما را بدهیم دست کسانی که با انقلاب آشتی نیستند
دولت باید در مسایل مربوط به سینما حضور فعال داشته باشد. این به معنای چند چیز است؛ اول به معنای تشویق حقیقی هنرمند انقلابی است؛ کمک کند و امکانات در اختیارش بگذارد. برای آموزش او از هر امکان مفیدی استفاده کند. برای رشدش صحنه را از عناصری که مانع رشد او می‌شوند خالی کند. همچنین در مقابل آن کسانی که از فیلم و سینما ابزاری علیه جمهوری اسلامی می‌توانند بسازند، هوشمندانه برخورد کند و مانع شود و نگذارد. این نمی‌شود که ما سینما را بدهیم دست کسانی که با انقلاب آشتی نیستند. یعنی ایمان عمومی مردم که برایش حاضرند جانشان را فدا کنند و انقلابی که براساس مترقی‌ترین هدف‌ها در دنیای امروز شکل گرفته، اختیار بخش عظیم و برجسته‌ای از تغذیه فرهنگی مردمش را به دست کسانی بدهند که این ایده‌آل‌ها را قبول ندارند. این مردم و این انقلاب را قبول ندارند. دولت بایستی در این زمینه حضور داشته باشد. البته این بدین معنی نیست که همه سرمایه‌گذاری‌های سینما را باید دولت کند.

هر چه فیلم خوب خارجی هست بیاورید
ما با فیلم خارجی خوب مخالفتی نداریم؛ هرچه فیلم خارجی خوب هست بیاورید؛ اشکالی ندارد. اما فیلم خارجی خوب چقدر هست؟ «خوب» با معیارهای انقلاب چقدر دارید؟ آن فیلمی که توی آن بدآموزی نباشد و از نظر محتوا و ارزش‌های اسلامی فیلمی باشد که قابل قبول باشد، چقدر در اختیار شماست؟ هر چقدر دارید بیاورید و مطرح کنید و نشان بدهید! اما بدانید که اگر همه فیلم‌های خوب آنچنانی را بیاورید باز شما خلأ خواهید داشت که باید آن خلأ را با فیلم ایرانی پر کنید. در مورد فیلم ایرانی ایده‌آل‌هایمان، یعنی مطلوب ایده‌آل‌هایمان را در حد بالاتر قرار بدهیم. البته با توجه به واقعیت‌هایی که وجود دارد توقعات کنونی را کم کنیم. یعنی فیلم ایرانی که محتوای خوب و مطلوبی دارد و لو تکنیک ضعیفی هم دارد، ما این را رد نکنیم.

 برای رشد سینما
اگر می‌خواهید سینما رشد کند باید دو چیز را در نظر بگیرید: یکی میدان دادن به عناصر با استعداد و نسبت به کشور و انقلاب حقیقتا خودی، و نه غریبه؛ دوم ایجاد یک تحول؛ بیننده را سوق بدهید در فیلم یک هنر حقیقی را دنبال کند و دنبال یک پیام حقیقی و دلنشین بگردد. اگر این کار انجام گرفت، تحول حقیقی در سینما انجام شده است. سینما متعلق به تماشاگر است و شکی نیست که نمی‌تواند خودش را از تماشاچی جدا و منقطع کند. اما ضمنا نباید فراموش کرد که نقش هدایتگر هم دارد؛ مثل همه کسانی که مستمعی دارند و وجودشان برای مستمع است. پس نمی‌توانند نظر مستمع را ندیده بگیرند. اما فلسفه وجود آنها هدایت مستمع است. بین این دو یک، خط مستقیم وجود دارد که می‌توان با ظرافت آن خط را تعقیب کرد.

نقش اول داشتن محمد(ص) در یک فیلم هرگز به معنای اسلامی بودن آن نیست
همه موضوعات می‌تواند اسلامی و غیراسلامی باشد. حتی فیلم محمد(ص)؛ یعنی شرح زندگی پیغمبر می‌تواند جوری ساخته شود که ضداسلامی باشد. پس نام فیلم محمد(ص) و نقش اول داشتن محمد(ص) در یک فیلم هرگز به معنای اسلامی بودن آن نیست. همه موضوعات می‌توانند اسلامی روایت شوند. ما در مورد اسلامی بودن یک فیلم دو چیز را می‌خواهیم؛ یکی اینکه ارزش‌هایی که فیلم تلقین می‌کند اسلامی باشد. ارزش‌های اسلامی یک عرض عریضی دارد. البته تعلیم دادن نماز از ارزش‌های اسلامی است، اما تعلیم دادن راستی و درستکاری و شجاعت و مقاومت هم از جمله ارزش‌های اسلامی است. پس هر چیزی که این ارزش‌ها را آموزش دهد در حقیقت یک محتوای اسلامی را آموزش داده است. جهت دوم اینکه فیلم با نمودارها و نمادهای غیراسلامی همراه نباشد. گاهی فیلمی نماز خواندن را نشان می‌دهد، ولی بازیگران فیلم با رفتارشان و با وضع نامناسب نگاهشان یک ضدارزش اسلامی را در حقیقت متجلی می‌کنند. این نکته هم قدر نکته اول اهمیت دارد. یعنی محتوا و حاشیه محتوا هر دو باید اسلامی باشد.

 جشنواره سینمایی مطلوب
جشنواره‌ها می‌توانند خیلی خوب باشند. البته بیشتر تابع این است که چه ارزش‌هایی را بر این جشنواره حاکم کنید و چگونه آن را اداره کنید. اما می‌تواند خیلی خوب باشد. اگر در این جشنواره‌ها راهی بیابیم برای تشویق هنرمندان مستعد، یا راهی پیدا کنیم برای همکاری و تکمیل اطلاعات یکدیگر به وسیله هنرمندان ایرانی، یا وسیله‌ای پیدا کنیم برای آموختن شگردهای فیلمسازی به عناصر علاقمند و تازه‌کار و جوان، یا مطرح کردن و معرفی کردن عناصری که می‌توان به آنها تکیه کرد خیلی خوب است. اگر چنانچه چنین آثاری داشته باشد، این جشنواره طبعا نتایج خوب خودش را داشته و به نظر من مفید بوده است. در برخورد با اداره این جشنواره‌ها، بی‌شک باید هوشمندانه عمل کرد. یعنی گاهی ممکن است یک نفر را بخواهیم در همین جشنواره چهره کنیم و معروف کنیم که اصلا -بر طبق معیارهای جمهوری اسلامی- جایز نباشد.