1

پیگیری یک اتفاق⇐ هزینه اسپانسرینگ برنامه های تلویزیونی=یک پنجم هزینه تبلیغات بازرگانی!!!

 سینماروزان/محمدصادق عابدینی: چند روزي است که آگهي «دعوت به اسپانسري برنامه تلويزيوني با قيمت استثنايي» در يکي از سايت‌هاي آگهي منتشر شده است.
به گزارش سینماروزان و به نقل از «جوان» مضمون آگهي به اين شرح است: «با سلام براي دو عنوان برنامه در يکي از شبکه‌هاي سراسري مي‌توان از حضور اسپانسر جهت تبليغ محصول‌شان با روشي کاملاً کلاسيک، اصولي و بازدهي مناسب بهره‌مند شد.» در ادامه آگهي آمده است:
«لازم به ذکر است قيمت مصوب بسيار ارزان و در ساعت پيک پخش خواهد بود…». در اين آگهي بر «حمايت همه‌جانبه مديران ارشد شبکه» تأکيد شده است.
با پيگيري «جوان» مشخص شد اين آگهي را يکي از تهيه‌کنندگان باسابقه تلويزيون ارائه داده که در چند شبکه تلويزيوني فعاليت داشته و رزومه قابل‌توجهي نيز دارد. يکي از دو شبکه‌اي که در اين آگهي به آن اشاره شده است، شبکه4 سيما يا همان شبکه فرهيختگان است. از آنجايي که حضور اسپانسر در اين شبکه جذابيتي به همراه ندارد، مديران شبکه حاضر شده‌اند صرفاً با قبول اينکه حامي مالي هزينه توليد برنامه را متقبل شود، اجازه حضور اسپانسر را در برنامه بدهند؛ هزينه‌اي که طبق شنيده‌هاي «جوان» حدود 100‌هزار تومان (در هر دقيقه) براي حامي تمام خواهد شد، يعني در هر برنامه نيم ساعته تنها 3‌ميليون تومان از اسپانسر درخواست مي‌شود. اين مبلغ حدود يک‌پنجم هزينه يک ثانيه تبليغي بازرگاني است! شايد در نظر اول اين پيشنهاد اغواکننده باشد، اما اگر مؤثر بود کار به تبليغ رايگان در سايت آگهي کشيده مي‌شد؟!
وعده های نقش بر آب سرافراز
انتشار آگهي رايگان جذب اسپانسر براي برنامه تلويزيوني در يکي از سايت‌هاي آگهي البته نه کار غيرقانوني است و نه غيراخلاقي و حتي نمي‌شود آن را غيرحرفه‌اي ناميد. وقتي شرايط بد است که نمي‌شود کار را تعطيل کرد و مثلاً به تلويزيون گفت که شبکه‌هاي بدون بيننده را تعطيل و تجميع کند يا خرج کردن براي برنامه‌هاي سطح پايين را کنار بگذارد و به جايش چند شبکه روي پا داشته باشد که بتوان روي آن حساب کرد!
زيرا صداوسيما در سال‌هاي اخير از نظر کمي تعداد شبکه‌هايش را بيشتر کرده و در مقابل سياست تعديل نيرو‌هاي مازاد و بالا بردن بهره‌وري با شکست روبه‌رو شده است. رسانه ملي در سال‌هاي اخير هميشه از نوع تخصيص بودجه دولتي ناراضي بوده و نتوانسته دخل و خرجش را براساس حساب و کتابي که دولتي‌ها براي سازمان نوشته‌اند، هماهنگ کند. ريزش مخاطبان تلويزيون باعث شده نه آگهي‌دهندگان به تلويزيون و نه حاميان مالي رغبت چنداني براي همکاري با تلويزيون نداشته باشند.
افزايش تعرفه‌هاي پخش آگهي‌ نيز در اين بين تأثير منفي خود را داشته است. گرچه محمد سرافراز، رئيس سابق سازمان صداوسيما در مراسم توديع و معارفه‌اش از تغييرات در نظام جذب آگهي‌ها و محاسبه هزينه آگهي‌هاي بازرگاني دفاع کرد و از نتايج ملموس آن در ماه‌هاي باقي مانده از سال خبر داد، اما اکنون که کمتر از يک‌چهارم سال باقي مانده است، از فضاي مناسب مالي که وعده آن داده شده بود، خبري نيست.
در عوض وضعيت به نحوي پيش رفته است که تأخير‌هاي چند روزه و حتي چند ماهه در پرداخت حقوق کارکنان صداوسيما عادي شده و برنامه‌سازان تلويزيون به انحاي مختلف به دنبال جذب حاميان مالي هستند. توقع صداوسيما نيز از سودآوري حامي مالي آنقدر پايين آمده که صرفاً تسويه هزينه‌هاي توليد برنامه مي‌تواند آنتن يک شبکه سراسري را در اختيار حامي مالي‌اش قرار دهد.
بخش خصوصي ناتوان در رقابت با شبه‌دولتي‌ها
تعرفه آگهي‌هاي بازرگاني از سوي «اداره کل بازرگاني» صداوسيما ابلاغ مي‌شود و انعطاف‌پذيري پاييني دارد. در عوض حضور اسپانسر‌ها در برنامه‌هاي مشارکتي تابعي از تصميمات شبکه مي‌شود که دخالت اداره بازرگاني در آنها به سهولت تعرفه آگهي‌هاي بازرگاني نيست.
اختيارات مديران شبکه‌ها و تعريفي که از برنامه‌ها ارائه مي‌کنند، باعث مي‌شود يک حامي مالي با هزينه‌اي پايين‌تر از پيام بازرگاني در برنامه‌هاي تلويزيوني حضور داشته باشد و از آنجايي که حضور اسپانسر در قالب برنامه تلويزيوني تعريف شده است، شانس ديده شدنش هم در مواردي بسيار بالاتر از پيام‌هاي بازرگاني است، به‌طوري‌که بيننده در زمان پخش پيام بازرگاني که اغلب در ميان برنامه‌ها پخش مي‌شود، مي‌تواند شبکه را تغيير دهد و با پايان پخش پيام بازرگاني برنامه مورد علاقه‌اش را پي بگيرد و تماشا کند. در عوض حامي مالي مي‌تواند با تار و پود برنامه عجين شده و حتي خود به عاملي براي جذابيت برنامه تبديل شود.
تأمين تمام يا بخشي از هزينه‌هاي برنامه نيز باعث شده تهيه‌کننده‌هاي تلويزيوني تمايل زيادي به اين داشته باشند، اما از بد حادثه وضعيت بد اقتصادي نيز باعث شده شرکت‌هاي بخش خصوصي ترجيح بدهند براي تبليغات در محلي غير از تلويزيون سرمايه‌گذاري کنند. در عوض چند شرکت شبه‌دولتي در اکثر برنامه‌هاي پربيننده تلويزيون به عنوان حامي مالي معرفي مي‌شوند و بازار را در قبضه خود گرفته‌اند.
همان‌طور که يک گروه برنامه‌ساز تلويزيوني براي ديده شدن سراغ فضاي مجازي رفته است، ديگر فعالان اقتصادي نيز به جاي آنکه هزينه‌هاي بالاي تبليغ در تلويزيون را پرداخت کنند، سراغ فضايي گستره‌تر، کم‌مانع و پربيننده‌اي به نام فضاي مجازي رفته‌اند.
شايد در آينده نزديک شبکه‌هاي تلويزيوني مجبور شوند امتياز‌هاي بيشتري از آنچه امروز به عنوان شرايط استثنايي از آن نام برده مي‌شود بپردازند و حتي راضي شوند مانند سايت‌هاي آگهي براي حضور در رقابت جذب اسپانسر، دست به انتشار رايگان آگهي‌ها هم بزنند! شايد اين روز زياد هم دور نباشد!
در عوض مي‌شود راهکاري نيز ارائه داد که اين شرايط هيچ‌گاه پيش نيايد. همان‌طور که هنوز هم ميليون‌ها نفر شب‌هاي دوشنبه به عشق ديدن يک برنامه تلويزيوني بيدارند، تبليغات پرحجم بازرگاني و حضور حامي مالي نيز بر کيفيت کار برنامه و ميزان مخاطبانش تأثير منفي نگذاشته است، قطعاً ديگر برنامه‌ها هم با شناخت نيازهاي بينندگان تلويزيون و انتظارات‌شان از رسانه ملي مي‌توانند فضا را به نفع بالا رفتن مخاطبان و رفع محدوديت‌هاي مالي سازمان صداوسيما پيش ببرند.



پرسش یک رسانه اصولگرا⇐چرا تلويزيون زير بليت “شامپوي تقلبي” رفت؟

سینماروزان: تبلیغات یک شامپوی خاص در رسانه ملی و مخالفت سازمان غذا و دارو با تبلیغ این شامپو سوژه گزارشی در روزنامه “جوان” شده است؛ گزارشی که در آن به گلایه از عدم رسیدگی به کیفیت آثاری که مدام در رسانه ملی تبلیغ می شوند پرداخته شده است.

متن کامل گزارش “جوان” را بخوانید:

چرا تلویزیون زیر بلیت شامپوی تقلبی رفت؟

یک: فقر مالي رسانه‌هاي ما از مكتوب تا مجازي و تصويري در اين سال‌ها باعث به وجود آمدن پديده‌اي به نام معامله تساهل‌آميز بر سر سلامتي شهروندان و چشم بستن بر اغراق‌ها و ادعاها در محتواي تبليغات آگهي‌ها شده است. واقعيت آن است كه بسياري از رسانه‌هاي ما به خاطر نبود اقبال مخاطبان و خريد محصول آنها عملا مؤسسه‌هايي زيانده هستند و به شدت به آگهي‌هاي تبليغاتي نياز دارند، از آن سو كشور در ركود اقتصادي به سر مي‌برد و در اين ميان آگهي‌هاي ناسالم در فضاي احتياج رسانه به منابع مالي فرصت تنفس بيشتري پيدا مي‌كند. البته اينكه يك رسانه تا چه ميزان مسئوليت اخلاقي در تبليغ محتواي يك آگهي دارد، بحث مفصلي است اما آنچه باعث شد به اين موضوع پرداخته شود، خبر چند روز گذشته‌اي بود كه مي‌تواند هشداري به رواج پديده‌اي باشد كه از مدت‌ها پيش رسانه‌هاي ما و حالا حتي رسانه ملي را درگير كرده است.

دو: در روزهاي اخير خبري منتشر شد مبني بر اينكه سازمان غذا و دارو با ارسال نامه‌اي به رسانه ملي و ارائه مستندات لازم، تبليغات شامپويي كه سازنده آن مدعي تأثير معجزه‌آساي آن در جلوگيري از ريزش و حتي رويش مجدد مو شده بود، خواستار توقف تبليغات اين شامپو از تلويزيون شده است. گفتني است هر بسته از اين شامپو با رقم غيرمتعارف و عجيب 284 هزار تومان به مشتري‌ها عرضه مي‌شده است.

سه: اين مطلب به دنبال تحليل جامعه‌شناسي و روانشناختي استقبال عجيب جامعه از اين فريب نيست. اينكه گفته شده تاكنون 140 هزار بسته از اين محصول در كشور به فروش رفته است در صورت صحت مي‌تواند زنگ خطري بر بينش مخاطبان يك رسانه باشد كه چطور با وجود اين همه برنامه‌سازي و امكان جست‌وجو باز سودجويان و سوداگران مي‌توانند به راحتي مخاطبان خود را دور بزنند.

اين مطلب بيشتر به دنبال آن است كه بگويد در فضايي كه گرد فقر بر دامن رسانه‌ها بنشيند، از‌ آنها نمي‌توان انتظار داشت اخلاق را در حد اعلا مراعات كنند و اجازه ندهند فضاي غلو و دروغ بر محتواي آگهي‌هايي كه عرضه مي‌شود سايه بيندازد، در حالي كه متأسفانه عمده تحليل‌هاي ما در اين ميان در فضاي جناحي و سياست‌زده صورت مي‌گيرد.

واقعيت آن است كه هر زمان توليدكنندگان اصيل در يك كشور نتوانند فعال باشند و كارآفريني در مفهوم اصيل آن امكان توسعه نداشته باشد، در آن صورت رسانه‌ها نيز زير بليت كارآفرين‌نماها و توليدكنندگان محصولات تقلبي خواهند رفت و فاجعه آنجاست كه اگر روزي به تبليغ اين‌گونه محصولات از رسانه‌هاي آن‌ور آبي مي‌خنديديم و محتوا و ادعاي مطرح شده در اين آگهي‌ها را خنده‌دار و مضحك مي‌يافتيم، امروز علناً و در روز روشن مي‌بينيم كه همين نوع آگهي‌ها سر از رسانه ملي درآورده است.

در اينكه هر رسانه‌اي بايد كلاه خود را قاضي كند و بر وجدان اخلاقي خود سرپوش نگذارد و ببيند كه چه محصولي را تبليغ مي‌كند، ترديدي نيست اما همچنان كه اشاره رفت ما در فضاي ايده‌آل حركت نمي‌كنيم و بايد واقع‌بين بود كه اگر رسانه از يك سو با بحران مخاطب روبه‌رو باشد و از طرف ديگر بحران منابع مالي تهديدش كند، گاه چاره‌اي براي او نمي‌ماند كه سراغ آگهي‌هايي برود كه يا محتواي اغراق‌گونه و كاريكاتوريزه دارند يا اساساً محتواي‌ آنها از اغراق هم گذشته و يك دروغ بزرگ را با قيمتي عجيب به عنوان يك محصول و كالاي معجزه‌آسا به مخاطبان آن رسانه عرضه مي‌كند.