1

قطب‌الدین صادقی: بسیاری از آموزشگاه‌های بازیگری دکانند و صرفا برای کاسبی راه افتاده‌اند/جوانان به سراغ خرید نقش نروند

سینماروزان: در همه این سال‌ها تب و تاب بازیگری در جامعه ما سیر صعودی گرفته واین شوق بیشتر ریشه دارد در توهمی به نام همراهی ثروت و شهرت با بازیگران! توهمی پوشالی که البته به شدت هم به علاقمندان دوآتشه بازیگری ضربه می زند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “صبح نو” بازیگری، مانند تمامی رشته‌های هنری دیگرعلاوه بر استعداد ذاتی، به دانش آکادمیک و البته کسب تجربه و آغاز از پایین و پله پله بالا رفتن نیاز دارد.
این الگو اما چنان که باید از سوی جوانان رعایت نمی‌شود و کم نداریم بی ربط‌ترین کسانی را که در این حیطه، می‌کوشند همان گونه که با صرف هزینه‌های جراحی به تغییر شکل ظاهری و کاهش یا افزایش وزن خود دست می‌زنند، با خرج هزینه‌های هنگفت به خرید نقش‌هایی ولو جزیی دست می‌زنند تا دیده شوند.

در بازیگری یادگیری و تمرین حرف اول را می زند
آقای قطب الدین صادقی از بازیگران و مدرسان بازیگری ایران است که تقریباً در هر سه مدیوم سینما، تئاتر و تلویزیون تجربیات قابل تأملی دارد و علاوه بر همه اینها برخی از مهمترین چهره‌های بازیگری دو دهه اخیر از آقایان فرهاد اصلانی، سعید آقاخانی، مهران مدیری و رضا عطاران تا خانم آزیتا حاجیان از هنرجویان وی بوده‌اند.  صادقی که هنوز هم می‌کوشد با تدریس، بازیگر تربیت کند درباره تب علاقمندی به بازیگری و بهترین راه برای بازیگر شدن گفت: دیده شدن، تمنایی است که ریشه در اعصار دارد و بازیگری هم یکی از راه‌های دیده شدن است اما حقیقت آن است برای بازیگر شدن باید نخست بازیگر زاده شد و سپس کوشید با تمرین و تمرین و تمرین رشد کرد.
وی ادامه داد: در بازیگری، آموزش، یادگیری و تمرین حرف اول را می‌زند و مسلماً اگر کسی بخواهد موفق و ماندگار باشد بهتر از هر جای دیگر رفتن به سراغ تئاتر است. کسی که می‌خواهد بازیگر شود بهتر است اول از تئاتر شروع کند چون در کنار تحصیل آکادمیک، بهترین فضا برای آموزش، یادگیری و تمرین، صحنه تئاتر است.
بازیگر آثاری نظیر «آدمکش» و «گزارش یک قتل» با اشاره به موفقیت اغلب بازیگران تئاتر در مدیوم‌های دیگر اظهار داشت: در حال حاضر سینمای ما هر چه در زمینه استاد، پیشکسوت و بازیگر خوب دارد از صحنه تئاتر است. تئاتری‌های اصیل‌اند که باعث ارتقای هنر بازیگری شده‌اند و البته تبدیل شدن به بازیگر تئاتر فقط و فقط با مرارت به دست می‌آید.

آموزشگاه‌هایی که برای کاسبی راه افتاده‌اند
صادقی درباره اینکه آموزش بازیگری در آموزشگاه‌های آزاد چقدر می‌تواند در تربیت بازیگر مؤثر باشد، اظهار داشت: آموزشگاه داریم تا آموزشگاه. مشکل اینجاست که بسیاری از این آموزشگاه‌ها، مغازه‌اند و مدرسان آنها نه فقط استاد نیستند بلکه برخی از آنها خودشان هم به اندازه شاگردانشان کاربلد نیستند.
وی ادامه داد: کم نداریم آموزشگاه‌هایی که حتی مدیران آنها تجربه و سواد آموزشی ندارند و خیلی از آنها این تشکیلات را فقط برای کاسبی راه انداخته‌اند.

اول باید خاک صحنه را خورد
قطب‌الدین صادقی با اشاره به حضور روزافزون بازیگران تئاتر در سینما و تلویزیون گفت: به هر حال بازیگری تئاتر کار ساده‌ای نیست. ممکن است یک دهه کارکنی و حتی اسمت را هم کسی نداند اما صبر که داشته باشی یقیناً از سینما و تلویزیون سراغت می‌آیند و آنجاست که می‌توانی بر صحنه مستولی شوی. وی ادامه داد: به نظر من در انتخاب بازیگر برای پروژه‌هایی که نتیجه نهایی کار برایشان مهم است اگر در مرحله اول از بچه‌های تئاتر استفاده شود خیلی بهتر است و یقیناً در این انتخاب، عوامل سازنده فیلم اعم از تهیه‌کننده، کارگردان و غیره ضرر نخواهند کرد زیرا این حقیقت که اول باید خاک صحنه را خورد صحت دارد و حتماً نتیجه کار را بهتر خواهد کرد.

چالش بازیگری از کجاست؟
بازیگر آثاری تاریخی مانند «کلاه پهلوی» و «یتیم خانه ایران» با اشاره به اینکه برای بازیگری نمی‌توان مدیوم قائل شد، اظهار داشت: بازیگری هنر است و همه چیز از صحنه تئاتر شروع می‌شود. تئاتر می‌تواند از لحاظ استعداد یک بازیگر را به چالش بکشد و اگر قرار باشد که بازیگری مدیوم خاص خودش را داشته باشد باز هم سرآغاز آن باید از تئاتر باشد. توانمندی یک بازیگر از آنجایی است که سرفصل زندگی هنری خود را از صحنه تئاتر به دست می‌آورد و در این مسیر بازیگرانی ماندگار و موفق خلق خواهند شد.
وی خاطرنشان ساخت: با این حال متأسفانه این روزها قیافه و تیپ و رنگ چشم و ابرو، مسأله برخی سرمایه‌گذاران فعالیت‌های مقطعی شده است.

جوانان سراغ خرید نقش نروند
قطب الدین صادقی با تأکید دوباره بر اینکه بهترین مجال برای تربیت بازیگر درجه یک همان تئاتر است گفت: به جوانان صراحتاً می‌گویم همان قدر که تبدیل شدن به یک نقاش زبردست نیاز دارد به وقت گذاشتن و نه هزینه کردن برای خریدن تابلوی نقاشی، در بازیگری هم به جای اینکه خام ماجراهایی مانند بازیگر-اسپانسر و خرید نقش‌های هنروری شوند بهترین راه آن است که از یک طرف دانش آکادمیک خود را در هنر بازیگری بالا ببرند و از طرف دیگر درگیر کار تئاتر شوند.
این مدرس خاطرنشان ساخت: تئاتر، سازنده است و فقط دو سه ماه زحمت می‌کشید، اتود می‌زنید و تمرین می‌کنید که در روی صحنه بتوانید نقش را در بیاورید آن هم به‌طور زنده و در مقابل تماشاگران و در وضعیتی که کوچکترین اشتباه، قابل بازسازی نیست. در سینما تمرین چندانی وجود ندارد و در لحظه نقش اجرا و جلوی دوربین بازی می‌شود و اگر هم اشتباهی رخ داد، حتی برای چندمین بار، قابل بازسازی است و امکان اجرای دوباره آن وجود دارد ولی تئاتر بی‌رحم است و فرصت اشتباه را از بازیگر می‌گیرد و همین است که تئاتری‌های حرفه‌ای می‌توانند سکانس به سکانس دشوارترین پروژه‌های سینمایی را از آن خود کنند.




انتقاد رضا عطاران از سوءاستفاده در آموزشگاه‌های بازیگری

سینماروزان: رضا عطاران بازیگر و کارگردان ایرانی که در آثارش برخی از نابازیگران و بازیگران کمتر دیده شده را به بازیگرانی شیرین و مخاطب پسند بدل کرده است اعتقادی به سیستمهای آموزش بازیگری در ایران ندارد.

به گزارش سینماروزان رضا عطاران در حاشیه نمایش فیلم «چه خوبه برگشتی» در کیش درباره‌ی ارزیابی‌اش از وضعیت هنرجویان حوزه سینما گفت: پیش‌بینی این امر بسیار سخت است زیرا تعداد متقاضیان نسبت به جمعیت کشور بسیار بالاست، این در حالی است که نیاز سینما به این حد نیست به همین خاطر گاها از این توجه مردم به سینما سوءاستفاده می‌شود.

این بازیگر  ادامه داد: برگزاری برخی از کلاس‌های آموزشی که نه کیفیت دارد و نه شرایط خوبی یکی از این نمونه‌های سوءاستفاده است. کلاس‌هایی که صرفاً در جهت درآمدزایی انجام می‌شود لذا من فکر نمی‌کنم که این‌گونه اقدامات تأثیری بر آینده سینمای ایران داشته باشد.

وی با اشاره به اینکه در آینده نیز قصدی برای آموزش بازیگری ندارد، افزود: باید شکل آموزش دچار تغییر شود، یعنی افراد برای آموزش انتخاب شوند نه اینکه هرکسی توانست پول پرداخت کند انتخاب شود و فکر کند صرفاً با این کلاس‌ها می‌تواند موفق شود.




دلنوشته نویسنده سینماژورنال برای بازیگری که با بدترین توهین‌ها از پاسخ به یک سوءتفاهم طفره رفت/ بازیگر عزیز! دست مریزاد!

سینماژورنال/علی کیانی‌موحد: وقتی جلوی من نشستی و جمله ای نخ نما شده را گفتی با این مضمون که “محبوبیت با شهرت فرق داره” فکر کردم واقعا به آن اعتقاد داری. فکر نمی کردم حتی در یک گفتگوی صمیمی هم در حال نقش بازی کردن باشی.

دست مریزاد بازیگر جان که از عهده نقشت خوب بر آمدی اما حیف که ایفای نقشت تا آخر گفتگو ادامه نداشت.

از بزرگان نام بردی و همیشه حرف از استاد مشایخی و محبوبیتش زدی. به احتمال زیاد خودت را هم با وی مقایسه می کنی اما مشایخی ها کجا و تو کجا؟! تویی که این روزها راه کاسبی را خود فرا گرفته ای!

جناب بازیگر به لطف همان  دو سریال تاریخی دهه شصت و چند بازی اخیر در سریالهای مناسبتی تولیدشده توسط رفقایی که جشن های درجه سه را مدیریت می کنند، دکانت حسابی گرفته واقعا چقدر خود را محبوب می دانی؟!

چرا تا بحث به خروجی آموزشگاهتان رسید رگ غیرت تان بیرون زد؟
نمی دانم چرا تا حرف از آموزشگاه و خروجی آموزشگاهتان شد به ناگاه یقه خود را پاره کرده و با بدترین الفاظ به ما تاختی که در حال چرت گفتنیم و دستگاه رکوردمان را پرت کرده و ما را از دفتر خود بیرون کردی؟ مگر چه حرفی زدیم؟! یعنی یک سوال ساده درباره آموزشگاهی که شهریه هر ترمش پنج میلیون تومان است، جزو خطوط قرمز شماست؟!

من را به فکر فرو بردی که در این سالها چقدر از علاقمندان سینما کاسبی کردی و چند نفر آنها از قبال بودن در کنارت به موفقیت رسیدند؟! تنها سی نفر! آن هم به ادعای خودت. پس بقیه چه شدند؟!

اجازه نقد سیستم آموزشی دولتی را داری اما کسی نباید سیستم شما را نقد کند!!!
امروز دانشگاههای ایران را کوبیدی که چرا خروجی ندارند اما زمانی که حکم شد مست گیرند، برآشفته شدی.

چطور است که شما می توانی تمامی سیستم آموزش هنر در کشور را با تندترین الفاظ تحقیر کنی اما کسی نباید از شما درباره برخی سوءتفاهمات پیرامون سیستم آموزشی خودتان پرسش کند.

دلم به حال علاقمندانت می سوزد وگرنه…

آقای بازیگر! دست مریزاد! الحق نشان دادی شهرت متفاوت است با محبوبیت. نه به استقبال اولیه ات که برای گفتگو سراغت آمدیم و نه به حرف آخرت که وقتی الان مشغول به کار نیستی، چرا ازت مصاحبه گرفته ایم؟!
تناقضهای رفتاریت را چگونه توجیه کنم؟؟ با چه معیاری می توان آن همه درشتی و ناسزا را قضاوت کرد؟
دلم به حال علاقمندانت می سوزد که برخی از آنها تو را می پرستند وگرنه فایل صوتی توهین هایت زودتر از اینها رسانه ای می شد.

اگر کسی استعداد نداشته باشد بهش حقیقت را می گویی یا…؟

کاش کمی هم صفا و صمیمیت را از چهره هایی چون فرهاد آییش یاد می گرفتی. یاد حرفش افتادم که گفت به خاطر عذاب وجدان دیگر تدریس نمیکند چراکه خیلی از جوانهایی که سراغش رفته اند، استعداد این کار را نداشتند و به خاطر پول نمی توانست سر آنها را کلاه بگذارد.
راستی اگر فردی در کلاسهای تو استعداد نداشته باشد، به وی راستش را می گویی یا از خیر پنج میلیون تومان نمی توانی بگذری.

ای کاش..

بازیگر عزیز! آموزشگاه دار محترم! فعال صنفی گرامی! کاش تا آخر گفتگو به بازی ادامه می دادی و این چهره مغرور و بی تعقل را به ما معرفی نمی کردی.گفتنی زیاد است اما…