1

ماجرای درگیری طناز طباطبایی-حامد بهداد چیست؟

سینماروزان: طناز طباطبایی بازیگری که با «مرهم» تواناییهای خود را در معرض مخاطبان قرار داد این روزها با فیلمی به نام «ویلاییها» مهمان مخاطبان است.

به گزارش سینماروزان «ویلاییها» که با مشارکت مستقیم فارابی تولید شده است داستانی در حاشیه جنگ دارد و هرچند تبلیغات تلویزیونی فراوانی هم برای فیلم صورت گرفته و البته بلیتهای ارگانی هم برایش توزیع شده اما نتوانسته چنان که باید مورد توجه قرار گیرد.

طباطبایی در گفتگویی که به بهانه اکران «ویلاییها» با «فیلم» داشته با تأیید شایعات اختلافی که میان وی و حامد بهداد به هنگام حضور در «آرایش غلیظ» پیش آمده بیان داشت: کدورتی در اواخر فیلمبرداری «آرایش غلیظ» اتفاق افتاد. حامد همبازی بسیار جدی، پرانرژی و خوبی است اما ناهماهنگیهای موقع کار باعث عصبانیش میشود و قهر می کند.

طباطبایی ادامه داد: من همزمان با فیلمبرداری «آرایش غلیظ» درگیر بازی در سریال «شاهگوش» و یک فیلم دیگر هم بود و کارم را هم به شکلی با گروه هماهنگ کرده بودم که به این فیلم لطمه نخورد اما در پایان کار مشکلی پیش آمد که حامد را دلخور کرد.

طناز طباطبایی در پاسخ به این که آیا این دلخوری ادامه پیدا کرده اظهار داشت: متأسفانه بله…




آهنگساز “آرایش غلیظ”: يک رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت می‌کند!/بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است!

سینماژورنال: نشست رونمايي آلبوم «شبگرد كولي باد» تازه ترین کار سهراب پورناظری در حالی در تالار وحدت برگزار شد که در اين مراسم صدرالدين حسين خاني تهيه‌كننده اين اثر نيز حضور داشت.

به گزارش سینماژورنال سهراب پورناظري درابتداي اين نشست با اشاره به اينكه به زودي راهي يك مسافرت طولاني است گفت: خواستم به بهانه رونمايي از اين آلبوم صحبت‌هايي را با شما مطرح كنم. وي در اين نشست كه اهالي رسانه در آن حضور داشتند به برخي سوال‌ها جواب داد و از مسائلي هم پرده برداشت.

اگر مسائل‌مان را در خانواده موسيقي حل نكنيم شاهد سودجويي عده‌اي كه ربطي به موسيقي ندارندخواهيم بود

خانه موسيقي و جنجال‌ها و حاشيه‌هايش نخستين موضوعي بود كه وي درباره آن اظهارنظر كرد. اين آهنگساز موسيقي ايراني با اشاره به اينكه خانه موسيقي هيچگاه نتوانسته به وظايفش عمل كند، تاكيد كرد كه اين مسائل نبايد اين گونه مطرح و رسانه‌اي شوند. وی گفت: «به عنوان كسي كه دو، سه سال است با خانه موسيقي مراوده داشتم و از اعضاي شوراي مشورتي آن هستم، مي‌گويم تمام نقدهايي كه در اين روزها نسبت به خانه موسيقي مطرح مي‌شود را سه سال پيش در جلسه‌اي خصوصي با اين خانه مطرح كردم. من معتقدم كه خانه موسيقي هيچگاه نتوانسته به وظايف خود درست عمل كند كه البته بخشي از آن ناشي از محدوديت‌ها و شرايط صنف‌ها در ايران است. اما مساله‌اي كه در ميان نقدها به نظر من مي‌رسد؛ اين است كه ما نبايد نقد به خانه موسيقي را در محلي بيرون از اين خانه مطرح كنيم؛ چراكه در نهايت مي‌بينيم كساني كه هيچ كمكي به موسيقي نكرده‌اند با سوء‌استفاده صرفا تصميم به تضعيف اين نوع موسيقي گرفته‌اند.»

او البته گريزي هم به داستان اختلاس‌ها زد: «اگر ما هنرمندان مسائل‌مان را در خانواده موسيقي حل نكنيم؛ درنهايت شاهد سودجويي عده‌اي كه ربطي به موسيقي ندارند؛ خواهيم بود. من مي‌بينم اين روزها بحث تعاوني‌هاي خانه موسيقي مطرح شده يا خانه موسيقي كلاهبرداري مي‌كند درحالي كه ما در جامعه با كساني مواجه شديم كه در دوره آنها هزاران ميليارد پول مردم به غارت برده شد.»

پیروز ارجمند آهنگهای مرا به نام خود نامگذاری کرد

اما پورناظري كه پيش‌ترها نامه‌اي تند خطاب به پيروز ارجمند نوشته بود كه واكنش‌هايي را در پي داشت درباره علت اين اقدام خود توضيح داد. توضيحي كه از يك رفتار غيرحرفه‌اي و غيراخلاقي هم پرده برداشت. وی بیان داشت: «در زمان رياست پيروز ارجمند در مسند رياست موسيقي در حوزه هنري تله‌فيلمي از تلويزيون پخش شد كه موسيقي آن از موسيقي‌هاي ساخته شده من بود كه هنوز منتشر نشده بود. من اين آلبوم را در استوديويي ضبط كردم كه بسياري از بزرگان ديگر موسيقي نيز در آنجا فعاليت داشتند اما نمي‌دانم كه به چه شكل اين موسيقي از استوديو بيرون رفته بود اما نكته‌اي كه در ارتباط با آن سريال وجود دارد، اين است كه آهنگساز موسيقي سريال در تیتراژ پيروز ارجمند بود درحالي كه آهنگساز اصلي آن من بودم.»

او با اشاره به اينكه در آن زمان سكوت كرده گفت: «طي تماسي كه با آقاي ارجمند هم داشتم مسووليت‌ها را به گردن دستيارشان گذاشتند البته من متوجه نشدم دقيقا منظورشان چيست زيرا نام ايشان به عنوان آهنگساز در تيتراژ فيلم آمده بود به هر حال زماني كه متوجه شدم آقاي ارجمند قرار است در مسند رياست دفتر موسيقي بنشيند؛ اين مساله را با آقاي مرادخاني مطرح كردم كه منجر به تعويق سه‌ماهه حكم ايشان شد. بسياري در زماني كه من چنين نامه‌اي را به آقاي ارجمند نوشتم جوياي علت آن شدند و من در آن زمان علت آن را نگفتم چراكه معتقد بودم جريان كلي موسيقي در ايران ضعيف است و سمت و سويي كه وزارت ارشاد انتخاب كرده به طور كلي درست است.»

ا اگر تصميم به فعاليت در زمينه موسيقي راك داشته باشم با هنرمنداني كه در اين سبك صاحبنام هستند، همكاري مي‌كنم

“آرايش غليظ” هم موضوع حرف‌هاي بعد او بود. پورناظري كه موسيقي فيلمي به همين نام از حميد نعمت‌الله را باخوانندگي همايون شجريان ساخته بود مورد اين نقد قرار داشت كه اين موسيقي راك نيست و چرا از آن به عنوان راك نام برده مي‌شود. « آلبوم «آرايش غليظ» يك تجربه شخصي بود كه من هيچ ادعايي نسبت به آن ندارم. بسيار ديدم كه هنرمندان عرصه موسيقي راك نسبت به اين آلبوم اعتراض كردند و گفتند كه آلبوم المان‌هاي موسيقي راك را ندارد. واقعيت اين است كه اين آلبوم تنها برداشت شخصي من از تصاوير فيلم آرايش غليظ بود و قطعا اگر تصميم به فعاليت در زمينه موسيقي راك داشته باشم با هنرمنداني كه در اين سبك صاحبنام هستند؛ همكاري مي‌كنم.»

بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است

اما آخرين حرف‌هاي او كه جملاتي از آن در ابتدا آمد، حرف‌هايي شنيدني بود كه شايد ضرورت امروز جامعه ما باشد. پورناظري در مقابل سوال “اعتماد” كه آيا ادعاي ظرفيت محدود موسيقي ايراني براي جهاني شدن واقعي است يا به موزيسين‌ها و آهنگسازها برمي‌گردد؟ مساله را از اين دو مورد فراتر دانست و مدعي شد اين اتفاق به دليل سياستگذاري‌هاي اشتباه فرهنگي است.

وی گفت: «موزيسين‌هاي ما امكاناتش را ندارند. ما كه اينقدر داعيه تهاجم فرهنگي داريم براي اين موضوع چه كار كرده‌ايم؟! اگر از تلويزيون ما اين سازها پخش شوند من همين‌جا تضمين مي‌دهم در زمينه موسيقي به هيچ‌وجه تهاجم فرهنگي نخواهيم داشت. به شرطي كه موسيقي آن را به دست موزيسين‌ها بسپارند. در دنيا هم جهاني خواهد شد. چطور شعر حافظ و خيام و مولوي در جهان فراگير شود، آن وقت موسيقي نشود؟ اينها همه يكپارچه‌اند؟ من بارها به دوستاني كه در دولت هستند گفته‌ام بزرگ‌ترين تهاجم فرهنگي همان نشان ندادن ساز است. مسوولان بايد پاسخ بدهند كه چه شد موسيقي‌اي كه فكر و تعقل و انديشه و عرفان را ترويج مي‌كرد اينقدر پنهان شده و موسيقي‌هاي ديگري جاي آن را گرفته است.»

 يك رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت میكند

سهراب پورناظري با اشاره به ماجراي مطلبي كه امير تتلو در اينستاگرام خود منتشر كرد و واكنش هوادارانش نسبت به آن گفت: «مردم ما اين روزها سازهاي غربي را از طريق ماهواره مي‌شناسند درحالي كه ما ترويج موسيقي كشور خودمان را سركوب مي‌كنيم. سياست‌هاي ما حاصلش ثبت شدن ساز تار به نام آذربايجان است. همين سياست‌ها باعث شده تا يك رپر كه در صفحه شخصي خود مي‌گويد «بغ‌بغو كنيد» ٣٦ هزار لايك دريافت كند.»

اين نوازنده كمانچه البته شاهد مثال ديگري نيز براي حرف‌هاي خود داشت. «اين روزها يك نوع انيميشن‌ مدام در همه جا ديده مي‌شود و به عنوان اتفاق هنري و فرهنگي بررسي مي‌شود سرجاي خودش مهم است، اما ما از معماري شيخ لطف‌الله رسيديم به اينجا و بحث فرهنگي جامعه چنين چيز‌هايي شده است. دولت بايد ورود كند و زيرساخت‌ها را درست كند و به نظرم به سادگي مي‌توان اين كار را انجام داد.»

فرزند كيخسرو پورناظري نقدش را از فرهنگ حتي فراتر نيز برد و بیان داشت: «نگاه كنيد چقدر غرب در ترويج سياست‌ها و شيوه زندگي خود موفق بوده ما لباس‌هاي‌مان تغيير كرده به فست‌فود روي آورده‌ايم و هنرمنداني نظير آنچه گفتم جايگزين حافظ و سعدي شده‌اند. حتي معماري خانه‌هاي‌مان نيز ديگر با اصالت‌هاي‌مان همخواني ندارد. اگر عزمي براي بهبود اين شرايط وجود داشته باشد به راحتي مي‌توان در طول پنج سال با يك انقلاب فرهنگي اوضاع را سامان داد. اما در حال حاضر ما تنها از هويت‌ها و اصالت‌هاي‌مان دور شده‌ايم.»




حامد بهداد ۲۲ ساله در کنار شهرام حقیقت‌دوست ۲۳ ساله+عکس

سینماژورنال: حامد بهداد بازیگر مرد ایرانی متولد 1352 نیشابور است و در اوایل دهه هفتاد به عنوان دانشجوی بازیگری در دانشگاه آزاد تهران به تحصیل پرداخت.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر اولین بار در اواخر دهه هفتاد با “آخر بازی” همایون اسعدیان وارد سینما شد و بعد از فیلم نیمه تمام “چای تلخ” ناصر تقوایی با “بوتیک” و “کافه ستاره” خود را به مخاطبان نشان داد.

این بازیگر سینما که آخرین فیلم اکران شده اش “آرایش غلیظ” حمید نعمت ا.. است یک درام اجتماعی به شدت ملتهب به نام “خانه دختر” را هم آماده اکران دارد؛ فیلمی که بهداد در آن یکی از بهترین نقش آفرینی هایش را ارائه داده است.

در تصویر اجتماعی زیر که مرتبط با سال 1374 یعنی دقیقا دو هه قبل است حامد بهداد 20 ساله در کنار همکلاسی اش شهرام حقیقت دوست 21 ساله دیده می شود.

حقیقت دوست سه سال زودتر از بهداد و با ایفای نقش در “درخت گلابی” داریوش مهرجویی بازیگری سینما را آغاز کرد و در سالهای بعد در آثاری چون “غوغا”،”عطش”،”جنایت” و “احضارشدگان” تواناییهایش را نشان داد. آخرین فیلم اکران شده حقیقت دوست “کلاشینکف” سعید سهیلی بود.

حامد بهداد
حامد بهداد در کنار شهرام حقیقت دوست



“رستاخیز”؛ نماینده ایران در اسکار ۲۰۱۶؟!

سینماژورنال: هرچند هنوز نزدیک به سه ماه تا معرفی نماینده سینمای ایران به اسکار 2016 زمان باقیست اما شنیده های جالب و در عین حال عجیبی برای این انتخاب وجود دارد.

یکی از تازه ترین شنیده ها حکایت از تمرکز بر فیلم “رستاخیز” احمدرضا درویش به عنوان گزینه ایرانی اسکار دارد.

به گزارش سینماژورنال مهلت معمول معرفی فیلم غیرانگلیسی زبان به اسکار، اول اکتبر 2015 برابر با نهم مهرماه 1394 است و فیلمهایی میتوانند گزینه شرکت در اسکار باشند که در فاصله نهم مهرماه 1393 تا هشتم مهرماه 1394 در کشور مبدأ به نمایش درآمده باشند.

با این احتساب قطعا “رستاخیز” که بناست از اوایل مردادماه در سینماهای کشور اکران شود شرط زمانی معرفی به اسکار را داراست.

اما آیا این فیلم گزینه منطقی برای اسکار است؟ و اگر به اسکار معرفی شود شانس راهیابی به جمع پنج نامزد نهایی بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را دارا خواهد بود.

اگر بخواهیم براساس نظرات منتقدانی که در جشنواره سی و دوم فیلم فجر این اثر را به تماشا نشستند به ارزیابی آن بپردازیم نمی توانیم مثبت نگر باشیم چراکه فقر بار دراماتیک فیلم و مرور حوادث منتج به قیام عاشورا به صورت کاملا خطی و بدون هر گونه تعلیق لازم برای یک روایت سینمایی مهیج سبب ساز طرح ایرادات فراوان نسبت به فیلم شده بود.

از آن سو پاره ای از کارشناسان مذهبی کشور نیز به روند خلق حادثه و تصویرسازی از برخی شخصیتهای مقدس جهان تشیع در این فیلم انتقاداتی را وارد کردند.

یکی از دلایل اینکه بعد از نمایش فیلم در جشنواره تا اکران آن حدودا یک سال و نیمی وقفه افتاد همین انتقادات بود اما در نهایت با تلاشهای درویش و البته گفتمانهایی که او با منتقدان مذهبی داشت مشکلات فیلم برطرف شده و پروانه نمایش آن صادر شد.

این انتقادات را که کنار بگذاریم یکی از اصلی ترین اله مانهای موفقیت در اسکار که نمایشهای جهانی فیلمهای غیرانگلیسی زبان است درباره “رستاخیز” وجود ندارد.

آکادمی اسکار بیشتر از شش هزار عضو دارد که این اعضا در نقاط مختلف دنیا پراکنده اند و در نتیجه اکرانهای رسمی یک فیلم خاص در کشورهای مختلف است که می تواند کمک کند به راهیابی اثر به نامزدهای نهایی اسکار و متاسفانه در این مسیر پخش کنندگان “رستاخیز” چنان که باید قدرتمند عمل نکرده اند.

گزینه های دیگر؛ از “شیار 143” تا “ساکن طبقه وسط”

 در فاصله زمانی مهر 93 تا مهر 94 آثار بسیاری در سینماهای کشور به نمایش درآمده و درخواهند آمد اما اگر به بررسی آن آثاری بپردازیم که شانس معرفی به اسکار را دارند بیشتر از چند فیلم قابل قبول پیش رویمان نخواهد بود؛ “آرایش غلیظ”، “شیار143″، “ساکن طبقه وسط” و “سیزده” از جمله چنین آثاری هستند.

در بحث مربوط به نمایشهای خارجی “شیار143” و “سیزده” موفق تر بوده اند و در زمینه اکران داخلی “شیار 143” و “ساکن طبقه وسط” فروش مطلوبی داشته اند.

باید دید در نهایت یکی از میان چنین فیلمهایی که تقریبا همگی ساخته دست جوانترها هستند شانس راهیابی به اسکار را خواهند یافت یا “رستاخیز” از دل هیات انتخاب بیرون می آید.

یک “جدایی…” و دیگر هیچ

به گزارش سینماژورنال از پنج سال پیش که “جدایی نادر از سیمین” توانست به عنوان نماینده ایران، اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را بگیرد به ترتیب “یه حبه قند”، “گذشته” و “امروز” به عنوان نمایندگان ایران به اسکار معرفی شده بودند که در این بین “یه حبه قند” به دستور ریاست وقت سازمان سینمایی از رقابت در اسکار بازماند و دو فیلم دیگر هم نتوانستند به جمع نامزدهای نهایی اسکار راه یابند.