1

ماجرای بلیت‌فروشی گلشیفته فراهانی!

سینماروزان: نه‌فقط در میان کارگردان‌ها که در رشته‌های دیگر سینمایی هم همینطور است؛ مثل بازیگری که گروهی به شدت به کار خود تعهد دارند. به‌نظرم گلشیفته فراهانی (صرف‌نظر از شرایط فعلی که مربوط به هنر ایشان نیست) سعی می‌کند تا در سطح جهانی، سینمای ایران را نمایندگی کند. رقابت‌کردن در سطح جهانی، کار ساده‌ای نیست و به‌نظرم، گلشیفته توانسته خودش را به‌عنوان یک بازیگر ایرانی تثبیت کند.

هارون یشایایی تهیه‌کننده باسابقه سینما با بیان مطلب فوق به هم میهن اظهار داشت: من با گلی در آخرین فیلمی که تهیه کردم؛ یعنی «دیوار»، همکاری داشتم و شاهد بودم که چقدر برای موفقیت فیلم تلاش می‌کند. فیلم «دیوار» به دلیل محدودیت های تبلیغاتی با شکست تجاری روبه‌رو شده بود. یک‌روز بچه‌های فیلم به من گفتند گلشیفته جلوی سینمای آفریقا ایستاده و بلیت می‌فروشد. من به او زنگ زدم و گفتم، چه‌کار می‌کنی گلی؟ گفت من دارم بلیت می‌فروشم که مردم بروند و فیلم «دیوار» را ببینند.

ماجرای بلیت فروشی گلشیفته فراهانی
ماجرای بلیت فروشی گلشیفته فراهانی

یشایایی ادامه داد: درواقع گلی خود را نسبت به فروش فیلم هم متعهد می‌دانست و تلاش می‌کرد فیلم، ضرر مالی نکند و من با هزار زحمت توانستم راضی‌اش کنم که جلوی در سینما، بلیت نفروشد. منظورم این است که ما بازیگرانی داریم که هم استعداد و قابلیت بالایی در حرفه خود دارند، هم به سینمای ایران عشق می‌ورزند و خود را نسبت به موفقیت آن متعهد می‌دانند. باید قدر نیروی انسانی در عرصه سینما و اساساً هنر را دانست. بزرگترین سرمایه هنری هر جامعه‌ای، هنرمندان آن هستند که باید امنیت حرفه‌ای و آزادی لازم برای جولان آنها فراهم شود چون در هر شرایطی آنها می‌توانند به اعتلای جایگاه هنری کشور کمک کنند.

تهیه کننده “اجاره نشین ها” و “هامون” متذکر شد: شاید گلشیفته اگر می‌ماند، از یک حدی بیشتر نمی‌توانست رشد کند. به‌ویژه اینکه در سینمای ما شرایط برای درخشش بازیگران زن، با محدودیت‌های بیشتری نسبت به مردان برخوردار است. به‌هرحال به بازیگران زن، گاهی گیر می‌دهند ولی باز هم آنها جلو می‌روند و حرکت می‌کنند.

 




ادعاهای بهزاد فراهانی علیه شاگردی که زیرآب گلشیفته را زد!

سینماروزان: بیش از یک دهه از خروج گلشیفته فراهانی از ایران می‌گذرد و در این مدت او کم یا زیاد سعی کرده در آن سوی آبها به فعالیت هنری خود ادامه دهد ولی همچنان خاطره‌انگیزترین آثارش، همان‌ها هستند که در داخل ایفا کرد.

به‌گزارش سینماروزان بهزاد فراهانی پدر گلشیفته به تازگی در گفتگویی با روزنامه شرق، یکی از دلایل ایجاد مشکل و درنهایت خروج از کشور گلشیفته را یکی از شاگردان خود می‌داند!

بهزاد فراهانی درباره فرزندانش به روزنامه شرق گفت: هر سه فرزندانم به اندازه کافی خوب هستند. درباره آنچه سر گلشیفته آمده، من فکر می‌کنم داوری شخص من به درد نمی‌خورد. او اصلا دیگر فقط دختر من نیست و یک هنرمند خوب ایرانی در جهان است و داوری‌اش را باید برای مردم بگذاریم. چون هنرمندی است که متعلق به مردم است. او خوب از پس کارش برآمده است و تئاتری که از او در پاریس دیدم، باید ببالم که من را پدر گلشیفته معرفی می‌کنند؛ چون بازی‌ای که با لهجه غلیظ فرانسه بازی کرد، عجیب بود. وقتی هم سر فیلم دختران خورشید به گرجستان رفتیم، چیزهایی از او دیدم که در ایران دنبال آنها نمی‌گردد.

بهزاد فراهانی در پاسخ به اینکه بابت ماجرای گلشیفته از چه کسی گله دارید، اظهار داشت: هیچ‌کس؛ بزرگی خرج دارد و به‌هرحال ما در این میدان باید کار کنیم.

فراهانی ادامه داد: یک آدم نادرستی که دو سال هم شاگرد من بود و خیلی هم به او کمک کرده بودم، این بلا را سر گلشیفته آورد و زندگی‌اش را برهم زد و او را هرگز نمی‌بخشم ولی بالاخره یک روزی یک کشیده میهمانش می‌کنم. او مرد شریفی نیست. وقتی گلشیفته آن فیلم{پیکره دروغ‌ها/ریدلی اسکات} را در اواخر دهه ۸۰ بازی کرد، من به آقای خاتمی که البته دیگر رئیس‌جمهور نبود، زنگ زدم زیرا دوستی خوبی با او دارم. گفتم آقای خاتمی چه کار باید بکنیم؟ او گفت مشکلی نیست و نگران نباش. به من قولی داد که مشکل را حل کند ولی پای قولش نایستاد. یک تلفن هم به آقای میرحسین موسوی زدم که آن زمان رئیس فرهنگستان هنر بود.

بهزاد فراهانی ادامه داد: بیش از سه تا چهار ماه من و گلشیفته و همسرش بی‌دلیل و به علت عدم درک صحیح از مدیریت هنری به نوعی بازجویی می‌شدیم و رسما ‌ به گلشیفته گفته شد بهتر است شما از کشور بروید که گلشیفته رفت و خوشبختانه در راه خوبی هم رفت و خوب یاد گرفت.

بهزاد+فراهانی+گلشیفته+فراهانی
بهزاد+فراهانی+گلشیفته+فراهانی




مامان گلشیفته و تجربه عشق در قرنطینه!+عکس

سینماروزان: فیلمبرداری فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمی‌شود» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی ژینوس پدرام با بازی فهیمه رحیم‌نیا آغاز شد.

به گزارش سینماروزان فیلمبرداری فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمی‌شود» به نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کنندگی ژینوس پدرام از دیروز، سه‌شنبه 25 شهریور با رعایت تمام پروتکل‌های بهداشتی ستاد مبارزه با کرونا در لوکیشنی در تهران آغاز شد.

فهمیه رحیم‌نیا همسر بهزاد فراهانی و مادر گلشیفته، شقایق و آذرخش فراهانی، اولین بازیگری است که در این پروژه جلوی دوربین رفت.

فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمی‌شود» براساس طرحی از آرش دهقان شاد نوشته شده است که تمی عاشقانه دارد.

ژینوس پدرام، کارگردان و تدوینگر سینماست که پیش از این تدوین فیلم‌هایی همچون انیمیشن «آخرین داستان»، «عادت نمی‌کنیم»، «یحیی سکوت نکرد»، «ایتالیا ایتالیا»، «پیلوت» و «خانه کاغذی» را برعهده داشته است. همچنین او سابقه ساخت چند فیلم کوتاه را در کارنامه‌اش دارد و فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمی‌شود» چهارمین فیلم کوتاهی است که او کارگردانی می‌کند.

عوامل سازنده فیلم کوتاه «عشق قرنطینه نمی‌شود» عبارتند از: نویسنده وکارگردان و تهیه کننده: ژینوس پدرام، طرح فیلمنامه: آرش دهقان شاد، دستیار اول و برنامه ریز: سعید سیری، مجری طرح: وحید مشاری، مدیر تولید: جواد راهزانی، مدیر فیلمبرداری: شهرام نجاریان، طراح صحنه و لباس: امین جهانی، گریم: وحدت سرچونی، صدابردار: هادی بهشتی، منشی صحنه: پونه خامین، عکاس: حسین حاجی بابایی، مدیر روابط عمومی: زهرا نجفی، جلوه‌های ویژه کامپیوتری: مجید خادمیان، ساخت تیزر: علی بوستانی، فیلم پشت صحنه: غزاله عبدلی‌فر و مدیر تدارکات: پژمان ذوالقدری.

 

عشق+قرنطینه+نمیشود
عشق+قرنطینه+نمیشود

 

عشق+قرنطینه+نمیشود
عشق+قرنطینه+نمیشود

ژینوس پدرام+عشق+قرنطینه+نمیشود
ژینوس پدرام+عشق+قرنطینه+نمیشود

 




روایت تهیه کننده‌ای که گلشیفته را به دیوار مرگ فرستاد از موتورسوارانی که آسایش عابران پیاده‌روها را مختل کرده اند!!

سینماروزان: در ده سال اخیر رشد تولید موتورسیکلت در کشور فزونی فراوانی یافته است. این فزونی این نیاز را ایجاد میکرد که قوانین موثری هم برای برخورد با موتورسواران قانون شکن ایجاد شود با این حال آنچه در اغلب نقاط پایتخت می بینیم ویراژ گاه و بیگاه موتورسواران درکوچه و خیابان و حتی پیاده روهاست که بدجوری سوهان روح است.

هارون یشایایی تهیه کننده ای که نزدیک به یک دهه قبل در فیلم “دیوار” از گلشیفته فراهانی بعنوان راکب دیوارمرگ استفاده کرده بود در یادداشتی طنازانه برای “اعتماد” به انتقاد از عدم برخورد جدی با موتورسواران پرداخته.

متن یادداشت هارون یشایایی را بخوانید:

با اينكه امروزه همه چيز در همه جاي شهر به هم ريخته و رفت‌وآمد پرشتاب مردم لحظه‌اي متوقف نمي‌شود، حضور موتورسواران از هر قشر و طايفه‌اي حكايتي جداگانه دارد…! با آنكه بعضي از آنها خيابان‌ها و پياده‌رو‌ها را يكسره در اختيار دارند حالا با اجازه خود كوچه، پس‌كوچه‌هاي تهران را هم محل گذر و جولانگاه كرده و به هيچ تنابنده‌اي اعتنا نمي‌كنند، از حق نبايد گذشت كه بسياري از موتورسواران راه‌انداز كار مردم هستند و با درآمدي از اين طريق زندگي خود و خانواده را اداره مي‌كنند و ديگراني هم براي تفريح و گاهي مردم‌آزاري موتورسواري مي‌كنند و آسايش مردم را در كوچه‌پس كوچه‌هاي تهران به هم مي‌ريزند. بسياري از مردم همه چيز را تحمل مي‌كنند و به جز مدارا با آنچه پيش آمده حرفي ندارند…! اما ماشاءالله‌خان از زمره اين مردم نيست. زندگي دور از سروصدا در خانه پدري را در كوچه يك و نيم متري تقوي حق خود مي‌داند و مزاحمت‌هاي موتورسوارها را برنمي‌تابد و حالا كه بچه‌ها را به سروسامان رسانده دوران كهولت را با صفيه‌خانم روزگار مي‌گذراند. صبح‌ها بعد از نماز و رسيدگي به باغچه‌هاي خانه به كوچه مي‌آيد و محوطه روبروي خانه خود را آب و جارو مي‌كند و موتورسواران سحرخيز را كه از كوچه مي‌گذرند نصيحت مي‌كند «پدرجان خيابان به اين بزرگي را گذاشته به اين كوچه يك متر و نيمي پيله كرده‌ايد…؟» موتورسوارها اگر با ادب باشند يك «حاجي آقا ببخشيد…!» مي‌گويند و رد مي‌شوند. اما رفته رفته تعداد موتورسواراني كه براي رسيدن به خيابان ري كوچه تقوي را ميان‌بر انتخاب كرده‌اند آنقدر زياد مي‌شود كه نصيحت‌هاي ماشاالله‌خانه اثر ندارد و بالاخره بعد از مدتي با يكي از همسايگان به شهرداري محل مراجعه مي‌كنند و بعد از رفت و آمدهاي زياد شهرداري چند ميله آهني جلو كوچه تقوي مي‌كوبد…! با وجود اين ميله‌ها وضع از گذشته هم بدتر مي‌شود، موتوري‌ها با سروصدا و بدو بيراه گفتن موتورهاي خود را به دوش مي‌گيرند و از مانع عبور مي‌كنند و با سروصداي بيشتر به راه خود ادامه مي‌دهند.ماشاءالله‌خان با استفاده از خصلت ريش سفيدي خود توانسته بود چند نفري از اهالي محل را براي رفع مشكل با خود همراه كند. رفت‌ و آمدهاي فراوان و التماس كردن پيش اين و آن حوصله ماشاءالله‌خان را به سر آورده بود و كم‌كم مي‌رفت به آنچه پيش آمد رضا بدهد و بي‌خيال همه چيز بشود. اما به نظر مي‌رسيد قرار نيست موضوع فراموش شود بلكه همسايه‌ها تصميم گرفته بودند بي‌آنكه مزاحم ماشاءالله خان شوند براي رفع مشكل اقدام كنند! صبح زودي آقا مرتضي در خانه ماشاءالله‌خان را زد كه خبري خوش به ايشان بدهد. ماشاءالله‌خان بعد از سلام و احوالپرسي آقا مرتضي را گفت كه خير است ان‌شاءالله … مرتضي با خوشحالي گفت خير است. خبر خوبي براي‌تان آورده‌ام…! ماشاءالله‌خان با علاقه گوش داد كه آقامرتضي چه خبر خوشي آورده است…؟ مرتضي خبر داد كه بعد از مراجعات زياد به اداره راهنمايي و رانندگي موافقت كرده‌اند كه سر كوچه تابلو عبور موتوسيكلت ممنوع بزنند…! و براي توضيح بيشتر گفت اگر موتورسوارها توجه به تابلوي عبور ممنوع نكنند آن طرف كوچه در خيابان ري به وسيله مامورين جريمه خواهند شد! ماشاءالله‌خان با بي‌ميلي گفت ما كه گذشتيم ان‌شاءالله اين كار فايده داشته باشد. آقا مرتضي سري به تاييد تكان داد و خداحافظي كرد.مدتي از نصب تابلوي عبور موتوسيكلت ممنوع گذشته بود ولي هيچ چيز با گذشته فرق نكرده گويي موتورسوارها هرگز تابلو را نديده‌اند، با گذشت زمان ماشاءالله‌خان و ديگران بي‌خيال شده بودند. يك روز ماشاءالله‌خان سر كوچه آقا مرتضي را ديد و با خوش‌خلقي و به طعنه گفت «آقا مرتضي من نفهميدم اين تابلوي عبور ممنوع را براي ما زده بودند يا موتورسوارها…؟» آقا مرتضي با شرمندگي تعظيم مختصري كرد و گفت: «ما هر كار توانستيم كرديم، چه كنيم…؟ به ما قول داده بودند نشد…!»




نسل سوم خانواده گلشیفته فراهانی هم بازیگر شد!!!+عکس

سینماروزان: بهزاد فراهانی از هنرمندانی است که علاوه بر فعالیت در حوزه تئاتر و تربیت بازیگران مختلف، از خانواده خود نیز بازیگران مختلفی را به سینما و تلویزیون ایران معرفی کرده است. پس از گلشیفته و شقایق و آذرخش فراهانی که نسل دوم این خانواده هنری محسوب می شود، حالا سام حسامی فرزند شقایق فراهانی نیز به دنیای بازیگری پیوسته است.

سام حسامی که در اواسط دهه هشتاد در سریال «کلاه پهلوی» در نقش فرزند شقایق فراهانی و داریوش فرهنگ ایفای نقش کرده بود، به زودی در فیلم سینمایی «فریدِ؟ میگه ساعت هشت» در یکی از نقش های اصلی مقابل دوربین خواهد رفت. این هنرمند 27 ساله حالا حضور در فیلم « فریدِ؟ میگه ساعت هشت» ساخته مسعودفرجام با گریمی خاص در نقش جوانی سی و پنج ساله ظاهر خواهد شد. در این فیلم سینمایی آذرخش فراهانی،روشنک گرامی، الهه افشاری، آزاده سدیری در کنار شقایق فراهانی ایفای نقش می‌کنند.

پیمان راد تهیه کننده این فیلم است و این اثر محصول بخش خصوصی سینمای ایران است. آنگونه که راد گفته «فریدِ؟ میگه ساعت هشت» یک فیلم پُر جنب و جوش اجتماعی با حال و هوایی جوانانه است که ته مایه‌ای اجتماعی دارد. فیلم روایت و برشی از دو شب زندگی چند جوان است که بر اساس تصمیمها و انتخابهای غلط سرنوشت نافرجامی را برای خود رقم می زنند و از این منظر در گونه سینمای اجتماعی طبقه بندی میشود.

مسعود فرجام از سال ٨٨ فعالیت خود در سینما را آغاز کرده است. او دانش آموخته کلاس تدوین فیلم از مرکز هنرهای نمایشی کالیفرنیا است و علاوه بر حضور در بیش از بیست فیلم و سریال به عنوان دستیار تدوین، به صورت مستقل یازده فیلم کوتاه را تدوین کرده و برای سریال ها و فیلم های مختلف تریلر و فیلم پشت صحنه ساخته است. فرجام بیش از ده جایزه بین المللی در حوزه تدوین و ساخت تریلر کسب کرده و تجربه هایی را در سطح بین المللی به ثبت رسانده که از جمله آن ها می توان به تدوین فیلم کوتاه «ناخواسته محصول سوئد»،تدوین مستند «بوسه بر کشور» محصول مشترک هلند و کوبا ۲۰۱۸،تدوين مستند «خارجی» محصول هلند ٢٠١٧ و… اشاره کرد. فرجام همچنین فیلم کوتاه «باد ما را با خود خواهد برد» را تیر ماه سال ۱۳۹۵ در ستایش عباس کیارستمی ساخته است.

در ساخت این فیلم عباس رافعی در مقام مشاور پروژه، این فیلم را همراهي مي كند.

سام حسامی
سام حسامی با گریم «فریدِ؟ میگه ساعت8»



واکنش تهیه‌کننده «اشک سرما» به ایفای نقش دوباره گلشیفته در قامت یک کرد تفنگ‌به‌دست⇐گلشیفته نسخه زیرنویس «اشک سرما» را برای ریدلی اسکات برد و دیگر بازنگشت…/۳۸۰میلیون سرمایه بخش خصوصی سوخت به‌خاطر بدبینی نسبت به مهاجرت گلشیفته!!/رایت ویدیویی «اشک سرما» را توقیف کردند فقط به‌خاطر مهاجرت گلشیفته!!/گلشیفته بازیگری باشعور و مستعد بود؛ وااسفا به حال سیاستگزارانی که استعدادها را بایکوت می‌کنند و مجیزگویان را بر صدر می‌نشانند

سینماروزان/مهناز خدادوست: انتشار خبر حضور دوباره گلشیفته فراهانی در قامت یک کرد تفنگ به دست در فیلم فرانسوی «دختران خورشید»، یک دهه و نیم بعد از تجربه «اشک سرما» که در آنجا هم در نقش یک کرد کومله تفنگ به دست ایفای نقش کرده بود(اینجا را بخوانید) با واکنش تهیه‌کننده «اشک سرما» مواجه شد.

امیرحسین شریفی تهیه کننده «اشک سرما» با اشاره به اثرات مهاجرت گلشیفته در سرنوشت «اشک سرما» به سینماروزان گفت: برای تولید «اشک سرما» نزدیک به 380میلیون خالص در بخش خصوصی هزینه شد و علیرغم آن که فیلم مورد توجه مخاطبان جشنواره قرار گرفت اما مهاجرت گلشیفته باعث شد مجبور شویم فیلم را در یکی از بدترین ادوار اکران روی پرده بفرستیم؛ تازه موتور فیلم روشن شده بود که به ناگاه از پرده پایین کشیده شد و نتوانستیم درآمد چندانی از اکران داشته باشیم.

شریفی خاطرنشان ساخت: مهاجرت گلشیفته باعث شد مجوز پخش خانگی فیلم هم صادر نشود و علیرغم وجود چند مشتری خوب برای رایت ویدیویی، متأسفانه نتوانستیم رایت خانگی را هم بفروشیم و فیلم بعد از اکرانی نصفه و نیمه، عملا توقیف شد تا بعدها قاچاقچیان از پخش نسخه قاچاق به سود برسند و تهیه کننده اش که من بودم ضرر کنم!! در یک کلام 380میلیون سرمایه بخش خصوصی سوخت فقط به خاطر بدبینی نسبت به مهاجرت گلشیفته!

امیرحسین شریفی با روایت خاطره ای از آخرین دیدار با گلشیفته به سینماروزان گفت: گلشیفته قبل از آن که از ایران برود سراغم آمد و ازم خواست نسخه ای زیرنویس از «اشک سرما» را بهش بدهم؛ گویا مذاکراتی با تیم تولید «پیکره دروغها»ی ریدلی اسکات انجام داده بود و میخواست چند نمونه کار برایشان ببرد و به واسطه وجه انسانی «اشک سرما» این فیلم هم در الویتهایش قرار داشت. من تنها نسخه زیرنویس «اشک سرما» را در اختیارش گذاشتم و او البته قول داد که فیلم را بهم برگرداند اما هم خودش رفت و هم فیلم!

تهیه کننده فیلمهایی مانند «ضیافت»، «پری» و «سیب سرخ حوا» تأکید کرد: گلشیفته بازیگر مستعد و باشعوری بود؛ شعوری که مرهون رشد در یک خانواده هنری بود. او حین حضور در صحنه به شدت بی ادا و اصولهای متداول در برخی بازیگران، نقشش را ایفا میکرد و به شدت هم منضبط بود. اینکه در خارج از ایران چه مسیری را انتخاب کرده و خواهد پیمود به خودش مربوط است ولی اینکه یک دهه و نیم بعد از «اشک سرما» تازه فرانسویان به استعداد او در ایفای نقش یک زن کرد پی برده اند و باز هم چنین نقشی بهش داده اند معنایی ندارد جز وجود حجمی بالا از استعدادها در این کشور که متأسفانه به دلایل مختلف به کار گرفته نمی‌شوند. وااسفا به حال سیاستگزارانی که مجیزگویان را بر صدر می‌نشانند و استعدادها را بایکوت می‌کنند.

امیرحسین شریفی
امیرحسین شریفی



یک دهه و نیم بعد از «اشک سرما»⇐گلشیفته فراهانی باز هم جامه کردهای مبارز را به تن کرد/این بار ایزدی شد و به جنگ داعش رفت+فیلم

سینماروزان: پانزده سال بعد از درام عاشقانه-جنگی «اشک سرما» گلشیفته فراهانی بار دیگر در جامه کرد تفنگ به دست فرورفت.

به گزارش سینماروزان گلشیفته در محصولی فرانسوی به نام «دختران خورشید» که در جشنواره کن رونمایی خواهد شد نقش یک کرد ایزدی را بازی کرده است.

 گلشیفته در «اشک سرما»ی عزیزالله حمیدنژاد و محصول آفاق فیلم و تهیه کنندگی امیرحسین شریفی نقش روناک یک دختر کرد کومله ضدانقلاب را ایفا کرد که عشق به سربازی ایرانی سرنوشتی تراژیک را برایش رقم زد!

گلشیفته در «دختران خورشید» ساخته «اوا هیوسون» به تهیه کنندگی «دیدار دومهری» فرانسوی نقش «بهار» یک دختر حقوقدان را بازی میکند که وقتی به همراه همسر و فرزندش عازم سرزمین مادریش کردستان است دزدیده شده و شرایط به سمتی میرود که به یک مبارز کرد بدل شود و در کنار یک گروه زنان ایزدی به مقابله با داعش بپردازد

«امانوئل برکوت» برنده جایزه بهترین بازیگری کن2015 برای «شاه من» در «دختران خورشید» در نقش یک ژورنالیست ظاهر شده است. بهی جنتی عطایی هنرمند ایرانی ساکن پاریس از همبازیان گلشیفته در فیلم است. «ارول افسین»، «عربی قیبه» و «زبیده بولات» از دیگر بازیگران «دختران خورشید» هستند.

 برای تماشای فیلم پشت صحنه «دختران خورشید» اینجا را ببینید.




گلشیفته فراهانی در دنیای جادوگران+عکس

سینماروزان: گلشیفته فراهانی بازیگر مهاجر ایرانی به تازگی با قسمت پنجم «دزدان دریایی کارائیب» با عنوان «مردان مرده افسانه نمی گویند» به سینماهای آمریکا آمده است.

به گزارش سینماروزان گلشیفته در این فیلم در قالب «شانسا» ایفای نقش کرده است. «شاسا» یک جادوگر دریایی است و البته متحد «کاپیتان باربوزا» با بازی «جفری راش».

فیلمبرداری قسمت پنجم «دزدان دریایی کاراییب» به کارگردانی «خواکیم رونینگ» و «ایسپن ساندبرگ» حدفاصل فوریه تا جولای 2015 در استرالیا انجام شده آن هم بخاطر 20 میلیون دلار معافیت مالیاتی که دولت استرالیا به تولیدکنندگان فیلم تخصیص داده بود.

اکران فیلم از 26 می(5 خرداد) در ایالات متحده آغاز شده است.

فیلم با بودجه 230 میلیون دلاری تولید شده و تاکنون رقم فروش 300 میلیون دلار را رد کرده است.

گلشیفته با گریم «شاسا»
گلشیفته با گریم «شاسا»
گلشیفته با گریم «شاسا»
گلشیفته با گریم «شاسا»



منیژه حکمت: گلشیفته یک دختر باهوش بود و بخاطر مهاجرتش باید محاکمه شویم/اجازه دهید درباره ده نمکی حرف نزنم/پگاه را با رانتهای دولتی بزرگ نکردم+فیلم

سینماروزان: منیژه حکمت تهیه کننده و کارگردان زن سینمای ایران در برنامه اینترنتی “آبان” به صحبت درباره برخی موارد مناقشه برانگیز پرداخت.

به گزارش سینماروزان حکمت درباره گلشیفته فراهانی گفت: گلشیفته را ما از دست دادیم و به خاطر این مسئولیم و باید محاکمه شویم. گلشیفته یک دختر باهوش، مسئول و فعال در قبال کشورش بود و باید بهش لوح تقدیر می دادیم تا اینکه کاری کنیم که مهاجرت کند.

این تهیه کننده و کارگردان درباره دخترش پگاه آهنگرانی بیان داشت: خوشحالم دختری را بزرگ کردم که می داند دارد چه می کند. ما بچه هایمان را باری به هر جهت و با پولها و رانتهای دولتی بزرگ نکردیم که امکانات ویژه بریزیم زیر دست و پایشان و از خروجی شان خبر نداشته باشیم.

حکمت در پاسخ به این پرسش که آیا ده نمکی در گرفتن پگاه در ماجراهای انتخاباتی نقش داشت گفت: اجازه دهید وارد این بحث نشوم!

برای دیدن فیلم صحبتهای حکمت اینجا را کلیک کنید.




آیا گلشیفته از مهاجرت ناراضی است؟+فیلم

سینماروزان: گلشیفته فراهانی در یکی از تازه ترین فیلمهایش “به خانه برو” به کارگردانی “ژیان شعیب”لبنانی، نقش یک بالرین به نام “ندا” را بازی کرده که بعد از مدتها زندگی در خارج از کشور به وطنش لبنان بازمیگردد تا خانه مادریش را که در اثر جنگ ویران شده بیابد.

به گزارش سینماروزان گلشیفته وقتی درباره شباهت مهاجرت ندا با مهاجرت خودش از ایران مورد پرسش قرار می گیرد می گوید: ندا زمانی که شش-هفت سال دارد از لبنان خارج می شود اما من در 25 سالگی.

وی ادامه می دهد: فکر می کنم برای درختی جوان جدایی از محل کشت و کاشت در محلی دیگر ساده تر است چون هنوز ریشه هایش عمیق نشده ولی برای یک درخت 25 ساله سخت است چون ریشه های او قوی تر و سترگ تر از آن است که به راحتی جدا شود…

برای دیدن ویدیوی گفته های گلشیفته اینجا را ببینید.




بهزاد فراهانی، گلشیفته را با “گرتا گاربو” قیاس کرد+فیلم/گلشیفته پدر را “درختی با ریشه های سترگ” دانست

سینماروزان: بهزاد فراهانی بازیگر و کارگردان ایرانی به تازگی در گفتگویی تصویری با محدثه محمدزاده در سایت “روزگاران” دخترش گلشیفته را با “گرتا گاربو” هنرپیشه سوئدی دهه های 20 و 30 و نامزد سه اسکار مقایسه کرد.

به گزارش سینماروزان فراهانی گفت: اخیرا از تئاتر دختر کوچکم گلشیفته دیدن کردم و آنها که این تئاتر را دیدند اذعان دارند یک “گرتا گاربو” در حال خلق است.

وی ادامه داد: اقتدار این جوان ایرانی و این اعجوبه بازیگری به قدری است که قابل توصیف نیست. گلشیفته به زبان فرانسه دو ساعت روی صحنه با مونولوگهای آن چنانی ایفای نقش کرد.

بهزاد فراهانی با اشاره به انتقادات وارده به گلشیفته گفت: به رکیک گویی و چرت و پرت گویی های فضای مجازی توجهی ندارم تا جایی که به جای من اعلامیه صادر می کنند.

برای دیدن گفته های فراهانی اینجا را ببینید.

واکنش گلشیفته به اظهارات پدر

این اظهارنظر با واکنش گلشیفته مواجه شد که خطاب به پدر نوشت: پدرِ نازنينم. بزرگ مرد تئاترِ ايران زمين تو كوهى كه با وجودِ تيشه هاى سخت و طاقت فرساى روزگار هرگز تكانى نخورد. محكم و استوار ايستاده اى. از بدوِ تولدت تا به امروز به خلق خدمت كردى و براى “مردم” كار كردى و دويدى. من سختكوشى، پويايى، و كم نياوردن را از تو آموختم؛ كه حتى از سكته اى مهيب كه وجودِ من و خانواده را به لرزه در آورد به سلامتى بيرون آمدى و همچنان به قولِ خودت خدمتگزار مردمِ سرزمينمان هستى و ازاين بابت سر بلند و مفتخر.

گلشیفته ادامه داد: چه بركتى بيشتر از بزرگ شدن در آغوشِ گرم و پر مهر وغنىِ تو، مملو از شعر و آواز و قصه و هنر. من برگى هستم كوچك، نشسته بر درختى تنومند، با ريشه هاى سترگ و قامتى بلند. تو سرچشمه وجود من هستى. پدرم، پدرِ نازنينم، بابا جون…سايه عظيمت باشه بالاى سرِ من تا هستم و نفس ميكشم.




آیا این روانشناس همسر دوم گلشیفته فراهانی است؟+عکس

سینماژورنال: در حالی که حدودا یک سال قبل از یک هنرمند تئاتر خیابانی به عنوان همسر تازه گلشیفته فراهانی نام برده شده بود(اینجا را بخوانید) به تازگی تصویری از گلشیفته در کنار یک روانشناس استرالیایی به نام “کریستوس دورژ” در صفحه اجتماعی او منتشر شده و همین باعث شده برخی رسانه های اجتماعی از وی به عنوان همسر تازه گلشیفته نام ببرند.

به گزارش سینماژورنال عکس صفحه اجتماعی گلشیفته مربوط به حضور این دو در مهمانی افتتاحیه اپرای ملی پاریس بوده است.

عکس حاشیه برانگیز صفحه اجتماعی گلشیفته فراهانی
عکس حاشیه برانگیز صفحه اجتماعی گلشیفته فراهانی



تصمیم منطقی چاووشی⇐نه به “سنتوری۲”

سینماژورنال: کمتر کسی است که نداند داریوش مهرجویی بعد از توقیف “سنتوری” فیلم به فیلم نزول داشته است و از “آسمان محبوب” تا “نارنجی پوش” و از “چه خوبه برگشتی” تا “اشباح” مرتب از استانداردهای سینمایی خود افول کرده است.

به گزارش سینماژورنال در چنین شرایطی اینکه تصمیم گرفته هر طور هست “سنتوری2” را بسازد یک دلیل بیشتر نمی تواند داشته باشد و آن هم توسل به اعتبار “سنتوری” برای خیزش مجدد که البته ریسکی بزرگ است به خصوص که اگر بدانیم مهرجویی در همه این سالها جز همسرش هیچ کس را امین نگارش فیلمنامه هایش ندانسته و سناریوهایش پر شده از حفره های روایی.

اینکه محمدرضا شریفی نیا به عنوان همکار تولید در کنار مهرجویی قرار گرفته هم نمی تواند چندان مثمرثمر باشد؛ شریفی نیا هم سالهاست که درگیر نوعی سینمای تجاری شده است که کمترین بازخوردی برنمی انگیزد.

شاید یک دلیل اینکه محسن چاووشی قید کامل حضور در “سنتوری2” را زده و از طریق صفحه اجتماعیش بی علاقگی خود به همکاری مجدد با مهرجویی را اعلام کرده همین مسیر پرریسکی باشد که مهرجویی در آن پا گذاشته است.

حتی اگر بهرام رادان که او نیز در این سالها و بعد از “سنتوری” نقش اول درجه یکی را تجربه نکرده و لیلا حاتمی که به بازی در “نارنجی پوش” هم رضایت داده بود، امیدوار باشند به حضور در “سنتوری2” اما محسن چاووشی حساب خود را از بقیه جدا کرده و با “نه” گفتن به مهرجویی تفاوت یک هنرمند پای بند بر اصول که به دنبال تجربه های نو است را با سینماگرانی به نمایش گذاشته که می خواهند درگیری در یک سیکل تکراری را با بازنشر افکار هشت سال قبل خود حل کنند.

برنده این بازی یقینا محسن چاووشی است؛ خواننده ای که می تواند یک تنه نیمی از مسیر موفقیت سریالی به نام “شهرزاد” را رقم بزند و اشعار مولانا را طوری در “امیر بی گزند” بخواند که حتی بزرگان موسیقی سنتی هم جز با احترام از او یاد نکنند.




روایت مریلا زارعی از خوابی عجیب که حین بازی در “خروس جنگی” دید و نام بردن از کارگردان‌هایی که علاقه دارد فقط از جلوی دوربین‌شان رد شود

سینماژورنال: مریلا زارعی بازیگر زن سینمای ایران که در سالهای اخیر به هسته ثابت تیم بازیگران ابراهیم حاتمی کیا بدل شده است در تازه ترین گفتگویش که با “شرق” انجام شده در کنار نام بردن از دو کارگردانی که حتی به رد شدن از جلوی دوربین آنها هم راضی است به روایت خوابی پرداخته که باعث همکاریش با اصغر فرهادی در “درباره الی” شده است.

به گزارش سینماژورنال زارعی درباره اینکه کدام کارگردانها هستند که علاقه دارد فقط از جلوی دوربین شان رد شود می گوید: فقط دو نفر؛ اصغر فرهادی و ابراهیم حاتمی‌کیا. این دو کارگردان کسانی هستند که به‌نوعی سبک کار‌کردنشان با بازیگر به یک تجربه مغتنم منتهی می‌شود. جدیت و تمرین فراوان و تفکر روی نقش در هر دو این عزیزان تعیین‌کننده است. اینجاست که دیگر نقش برایم اهمیت ندارد؛ همین که یک روز، ١٠ روز، ٢٠ روز، ‌فرصت حضور در کنارشان را داشته باشی، به قدر کافی برایت تجربه می اندوزد.

در زمان بازی در “خروس جنگی” خواب دیدم مشغول بازی برای فرهادی هستم

این بازیگر با اشاره به حضورش در “درباره الی” که مسیری تازه در کارنامه اش بود بیان می‌دارد: در زمان پیش‌تولید فیلم «‌درباره الی» ‌من مشغول بازی در فیلم «خروس جنگی» بودم که اتفاقا اکران هر دو این فیلم‌ها هم‌زمان با هم و در همان سال ٨٨ اتفاق افتاد. یک شب خیلی بیخود‌ و بی‌جهت خوابی دیدم که در صحنه فیلمی حضور دارم که کارگردانش اصغر فرهادی است.

وی ادامه می‌دهد: از آنجایی‌ که به احوال خودم آشنا هستم و همچنین به نشانه‌ها معتقد، ‌این خواب را جدی گرفتم. ذهنم مشغول شد که چرا باید چنین رؤیایی را ببینم. فردای آن روز طبق معمول برای کار آفیش بودم. در اتاق گریم از یکی از همکارانم، آقای جواد فرحانی که اتفاقا یکی از تهیه‌کننده‌های فیلم «خروس جنگی» بود، شنیدم که آقای فرهادی مشغول ساختن یک فیلم پُربازیگر است. با شنیدن این جمله تمام وجودم به گوش تبدیل شد. بین خواب شب گذشته و جمله‌ای که در آن روز از آقای فرحانی شنیدم، رابطه جدی احساس کردم. شاید جواد فرحانی کسی بود که من را ترغیب کرد پیگیری کنم.

قصدم این بود که خودم را پیشنهاد بدهم برای بازی کردن

زارعی خاطرنشان می‌سازد: با وجود اصول شخصی و حرفه‌ای‌ام با موبایل آقای فرهادی تماس گرفتم. قصدم این بود که خودم را به آقای فرهادی پیشنهاد بدهم برای بازی‌کردن در فیلم. در آن زمان این کار به‌نوعی کوچک‌شدن و تحقیر محسوب می‌شد که بازیگر حرفه‌ای کمتر می‌توانست زیر بار چنین عملی برود. هرچند تصور می‌کنم موقعیت فعلی آقای فرهادی در سینما به گونه‌ای است که دیگر همکاران برای بازی در فیلم ایشان قطعا داوطلب هستند. اما در آن زمان من فقط بر حسب هشدار ناخودآگاهم و پشتوانه تجربه تلویزیونی که در گذشته در سریال «در شهر» داشتم، این کار را انجام دادم. بدون اینکه از قصد آگاه باشم یا اصلا بدانم موضوع از چه قرار است. به‌هرحال تماس صورت گرفت. خودم را معرفی کردم؛ آقای فرهادی هم خیلی خوب و صمیمی با من برخورد کردند. خوابم را برایشان گفتم و درنهایت گفتم آقای فرهادی اصلا منظورم این نیست که خودم را تحمیل کنم، فقط خواستم این نشانه را جدی بگیرم؛ به‌هرحال اگر فکر می‌کنید من برای بازی در این فیلم مناسب هستم، با تمام اشتیاقم در خدمتم. آقای فرهادی هم توضیح دادند که اتفاقا در نظرم بودی، فقط شرایط این فیلم به‌گونه‌ای است که باید زوج‌های فیلم در کنار هم به آنچه در ذهنم هست نزدیک باشند و در انتها تشکر کردند از تماسم و خداحافظ. چند روز بعد دستیار آقای فرهادی، ‌حمید قربانی که اتفاقا سابقه آشنایی با حمید را از سریال امام رضا، زمانی که کار تدوین می‌کرد، داشتم، تماس گرفت و از من خواست به دفتر بروم تا آقای فرهادی گپی با من داشته باشند. خوب می‌دانستم که این تماس به منزله دعوت به همکاری نیست و فقط یک دیدار است و سؤالاتی که آقای فرهادی از من داشتند.

چهره ای عصبی از من ترسیم کرده بودند

مریلا زارعی می‌افزاید: در آن مقطع از کار حرفه‌ای‌ام کمی نسبت به گذشته سخت‌گیرتر شده بودم. تجربه در کارهای متعلق به سینمای تجاری برایم به دلیل مخاطب عامش جذاب بود اما راضی‌ام نمی‌کرد. خوب می‌فهمیدم که این احوال یک بدقلقی را برایم به ارمغان آورده بود. قطعا در سینما بعد از گذشت زمان، کم‌کم تبدیل به یک بازیگر ناسازگار می‌شوی. قواعد و قوانین حرفه‌ای برایم مهم بود و اگر در پروژه‌ای احساس می‌کردم سهل‌انگاری می‌شود، قطعا با مخالفت من همراه می‌شد. همین‌ها باعث شده بود که از من چهره‌ای عصبی و بدقلق خلق کند که کارکردن با او آسان و سهل نیست. اینها نکاتی بود که به گوش آقای فرهادی رسیده بود و طبعا ایشان را در انتخاب من متزلزل می‌کرد. اما از آنجا که خودم شوق و اشتیاق کارکردن با آقای فرهادی را بروز دادم، ایشان فرصت دفاع به من داد. در آن جلسه مصداق‌های این شنیده‌ها گفته شد و من هم دلایلم را توضیح دادم.

زارعی درباره نقش پیشنهادی برای “درباره الی” بیان می‌دارد: در همان جلسه آقای فرهادی بعد از شنیدن صحبت‌های من سناریو را آوردند و از من خواستند همان جا بخوانم و نظرم را بگویم. من هم سناریو را خواندم. تا آن‌موقع چنین تجریه‌ای نداشتم که در حضور نویسنده و کارگردان فیلم‌نامه‌ای را بخوانم و نظر بدهم اما با کمال میل پذیرفتم. کاری را که شروع کرده بودم، باید تا انتها می‌رفتم. وقتی می‌گویم یا علی، تا آخرین لحظه پای حرفم می‌ایستم. خلاصه اینکه سناریو برایم آن‌قدر جذاب بود که به طرفه‌العینی آن را به انتها رساندم و همان جا اعلام موافقت کردم.

فرهادی گفت نمیخواهی نقش گلشیفته را بازی کنی؟

وی ادامه می دهد: برای آقای فرهادی هم جالب بود. فکر می‌کنم او هم از این برخورد متعجب بود تا جایی که سؤال کرد نقش را خواندی؟ گفتم بله. نقش «شهره» واقعا در سناریو حضور دیالوگی و فیزیکی زیادی نداشت اما برای من مهم نبود. همچنان متکی بودم به همان نشانه در رؤیا. آقای فرهادی حتی پرسیدند مثلا نمی‌خواهی نقش دیگری را بازی کنی مثل سپیده؟ (همان نقشی که گلشیفته بازی کرد) ‌گفتم نه. اگر شما تشخیص دادید که این نقش مال من است، پس همین را باید بازی کنم. خوب فهمیدم که انگیزه من آن‌قدر بالا بود که آقای فرهادی را هم مجاب کرد.  بعد چند تا عکس انداختیم و قرار شد با من تماس گرفته شود برای قرارداد و مراحل بعدی کار.

هر وقت فرهادی نیاز به تفکر داشت، تسبیح مرا می گرفت

مریلا زارعی درباره حال و هوای کار در “درباره الی” می گوید: در آن فیلم (درباره الی) قرار بود شش، هفت بازیگر در کنار هم بیش از دو ماه زندگی کنند و اینکه در صحبت‌های آقای فرهادی فهمیدم که کار برای ایشان آن‌قدر درگیری ذهنی داشت که دیگر فرصت یک عنصر مزاحم در گروه و درگیری با حواشی را ندارد. آقای فرهادی مثل خیلی از کارگردان‌های خوب، روان‌شناس فوق‌العاده‌ای است. درواقع به گونه‌ای با روحیات و خلقیات بازیگرش آشنا می‌شود و از این راه می‌تواند کنترل بازی بازیگر و اعتماد او را به خود جلب کند.

این بازیگر زن ادامه می دهد: یادم هست در آن زمان من تازه از سفر خانه خدا آمده بودم. تسبیحی چوبی داشتم که تنها یادگارم از آن سفر معنوی و پرخاطره بود و تا مدت‌ها در دستم بود. انگار به نوعی به من آرامش می‌داد. آقای فرهادی این وجوه من را خوب می‌شناخت تا جایی که یک روز به من گفت خیلی علاقه‌مندم که یک جایی این تسبیح و ذکرهای تو در فیلم ثبت شود. این جمله او به من آرامش داد. انگار که کارگردان به عمق روح تو وارد شده و واقعا هم شد. در یک پلان این احوال و ذکر من ثبت شده حتی تسبیحم. الان که زمان گذشته خوشحالم که یادگاری از آن دوران در کارنامه‌ام ثبت شده است. گاهی اوقات که آقای فرهادی در میزانسن یا مسائل فنی کار نیاز به تفکر داشت و ذهنش مشغول می‌شد، تسبیح را از من می‌گرفت. شاید این نکات برای آقای فرهادی خیلی شخصی باشد، اما درحال‌حاضر گفتنش برای من اهمیت دارد؛ چراکه بعد از گذشت سال‌ها از آن روز و موفقیت‌های فرهادی در عرصه‌های فرهنگی تأییدی است بر میزان اعتقادش به اصول. همان اصولی که گاهی در ظاهر و قضاوت‌های اشتباه دیگران مغفول می‌افتد




امتداد دلخوری هشت ساله⇐مریلا زارعی، رشیدپور را به “زرد” بودن متهم کرد!

سینماژورنال: مریلا زارعی بازیگری که در سالهای اخیر به یکی از مهره های ثابت تیم بازیگران ابراهیم حاتمی کیا تبدیل شده است در گفتگویی با مجله “تبار”  با نگاه منفی از حضورش در برنامه ای با اجرای رضا رشیدپور یاد کرده است.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر گفه است: من وقتی به برنامه رشیدپور رفتم فکر می‌کردم به برنامه‌ای می‌روم که قرار است در آن حرفهای جدی و مهمی زده شود. درباره مسایل و مشکلات جامعه. اما در پلان اول دیدم که ‌ای‌داد بی‌داد من با مصاحبه‌ای شبه زرد و مسایل دیگری مواجه هستم.

ماجرای هشت سال قبل

هرچند مریلا زارعی به صراحت نگفته است که منظورش کدام برنامه رشیدپور است اما به نظر می رسد منظور وی به هشت سال قبل بازگردد و زمانی که در برنامه “شب شیشه ای” رشیدپور حضور یافت.

در آن برنامه چینش پرسشهای رشیدپور طوری بود که بسیاری گمان کردند او برای به چالش کشیدن کامل مریلا زارعی روی آنتن آمده است؛ این امر البته در کنار موافقان، مخالفان فراوانی داشت و برخی رشیدپور را متهم کردند که برخورد نرمی که در همین برنامه با بازیگری مثل گلشیفته فراهانی داشته است اصلا قابل مقایسه نیست با برخورد تند او با زارعی.

گفته های اخیر مریلا حکایت از آشتی ندارد

رشیدپور خودش در آخرین قسمت “شب شیشه ای” درباره اینکه فضای گفت‌وگوی برنامه در طول شب‌های مختلف متفاوت، با برخی با احترام و با برخی تهاجمی بوده است گفت: این اتفاق به فضای بیرونی آدم‌ها در اجتماع و حرفه‌شان برمی‌گشت.

رشیدپور در پاسخ به این که در مقابل گلشیفته فراهانی کاملا منفعل و در مقابل مریلا زارعی بسیار تند بودید؟ اظهار کرد: در مقابل برخی‌ها به احترام کسوتی که در حرفه‌شان دارند تلاش کردم آرامش بیشتری به میهمان بدهم تا مخاطب هم استفاده کند.

وی در پاسخ به این که آیا در مواقعی لجباز نبودی؟ تصریح کرد: در مواقعی این اتفاق افتاد. به عنوان مثال در مصاحبه مریلا زارعی بیشتر پیگیر گرفتن جواب‌ها بودم و ایشان از محترم‌ترین بازیگران سینمای ایران هستند که سعه صدر فراوانی داشتند و با دوستی و آشتی استودیو را در آن روز ترک کردند.

در آن زمان رشیدپور از دوستی و آشتی با مریلا زارعی سخن گفته است اما گفتگوی اخیر زارعی حکایت از آن دارد که روابط این دو آن قدرها هم دوستانه نیست و همچنان دلخوری ها وجود دارد.




سرانجام گلشيفته موهايش را هم پوشاند+عکس

سینماژورنال: گلشیفته فراهانی بازیگر مهاجر ایرانی که در جشنواره کن امسال با فیلمی از جیم جارموش به نام “پترسون” حضور داشت به تازگی در گفتگویی تلویحا از انتشار برخی تصاویر غیرمتعارف خود ابراز پوزش کرده بود.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماژورنال این اتفاق مقارن شده است با انتشار تصویری از گلشیفته بر روی جلد هفته نامه فرانسوی “تله راما”؛ هفته نامه ای با زمینه فرهنگی هنری که نزدیک به هفتاد سال قدمت دارد.

با موهای پوشانده و حلقه ازدواج

در این تصویر گلشیفته موهایش را به گونه ای خاص پوشانده است. ضمن اینکه حلقه ازدواجش هم در دست چپش خودنمایی میکند.

پیشتر درباره ازدواج او با یک بازیگر تئاتر خیابانی به نام “متیو سیلور” اخباری منتشر شده بود.(اینجا را بخوانید)

گلشیفته فراهانی روی جلد "تله راما"
گلشیفته فراهانی روی جلد “تله راما”



گلشیفته: دیگر عکس غیرمتعارف نمی‌گیرم

سینماژورنال: گلشیفته فراهانی بازیگر مهاجر ایرانی که نزدیک به یک دهه است از ایران مهاجرت کرده است به تازگی با فیلم “پترسون” جیم جارموش به جشنواره کن رفته بود.

به گزارش سینماژورنال این بازیگر اخیرا در تئاتری فرانسوی ایفای نقش کرده است و به بهانه این اجرا گفتگویی با رسانه فرانسوی “فرانس اینتر” داشته است.

رفتار غیرمتعارف گلشیفته در انتشار عکسهایی بدون پوشش از وی سبب ساز آن شده است که رسانه فرانسوی “فرانس اینتر” در این باره هم از او بپرسد.

گلشیفته با تعبیری غریب در توجیه این عمل خود به “فرانس اینتر” گفت: زمانی که این کار را کردم، می‌خواستم بگویم که به این صورت نگاه کنید و به این بدن نگاه کنید؛ من خطرناکم؟ آیا احساس خطر می‌کنید؟ آیا من شما را تهدید می‌کنم؟ اگر چنین است، به این نگاه کنید، خیلی خوب به این نگاه کنید، برای شما خوب است.

گلشیفته فراهانی ادامه داده است: بدنم تهدیدی برای شما نیست ولی دیگر عکس برهنه نمی‌گیرم. آن زمان خیلی عصبانی بودم، اما دیگر چنان کارهایی نمی‌کنم.




گوگوش، بهروز وثوقي، گلشيفته و مجری “من و تو” در صفحه اول “كيهان”+عکس

سینماژورنال: روزنامه اصولگرای “کیهان” هجدهم خردادماه و ذیل تیتر یک خود “فراموشی‌ وعده‌ها در پیچ و خم حاشیه‌ها ” کولاژی از چند تصویر را قرار داده که از جمله آنها تصاویری از محمدرضا شجریان خواننده ایرانی است که در کنار بهروز وثوقی، گلشیفته فراهانی و فائقه آتشین یا همان گوگوش همسر سابق مسعود کیمیایی دیده می شود.

یکی از این تصاویر هم شجریان را کنار صبا خوئی فرزند اسماعیل خوئی شاعر نشان می‌دهد که سابقه مجری گری در “من و تو” را هم داشته است.

به گزارش سینماژورنال آن تیتر و این تصاویر زمینه‌ای است برای گزارشی که در آن کنار هم قرار دادن چند پرده از اتفاقات اخیر کشور و از جمله تلاشها برای رفع توقیف “ربنا” زمینه‌ای شده است برای گلایه از دولت که چرا برای بهبود اوضاع اقتصادی کاری نکرده است.

همه اندوهگینند

در بخشی از این گزارش آمده است:  همه اندوهگینند! از اینکه صدای ملکوتی و نوستالژیک و ملکوتی او مهمان‌سفره‌های افطار مردم نیست، غم بزرگی روح و جانشان را می‌خراشد! مدیر یک شبکه تلویزیونی، از امید و آرزوی خود در قالب احتمال پخش ربنا می‌گوید، روزنامه دولت، بیت‌المال را صرف طراحی پوستر رنگی شجریان و مصاحبه مفصل با او می‌کند. خلاصه به نظر می‌رسد ماه رمضان امسال ایرانیان، مشکلی ندارند، غمی ندارند، سفره‌های افطارشان به راه است، نانشان گرم است و آبشان سرد، دل‌هایشان روشن است و تنها یک غم بزرگ، همه را مکدر کرده و آن نشنیدن صدای استاد آواز ایران است که معنویت را به خانه‌هایشان بیاورد!

در ادامه این گزارش آمده است: اندکی آن سوتر، تصاویر استاد در آغوش زنان و دختران جوان و اجنبی، روی دیوار اتاق و توی گوشی‌های مردم، تصویر مهوع و سخیفی از معنویت استاد را به صورت مخاطب می‌زند! 17 ساعت روزه‌داری برای افطار با صدای کسی که رسما به فسق خود افتخار می‌کند و رسما به اسلام توهین می‌کند و می‌گوید: «اینها هرگز با هنر کنار نمی‌آیند و تجربه 1400 ساله ما این را نشان می‌دهد»! چه آرزوی موهومی برای کسب معنویت از صاحب این صدا!

شهرتی مرهون خالی ماندن میدان؟
در بخشی دیگر از این گزارش می خوانیم: در حالی‌که عدد پدران شرمنده ساکن خانه اول، بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی در خوشبینانه‌ترین فرض، به شش میلیون و نیم نفر رسیده و در حالی‌ که هر دقیقه، یک ایرانی بیکار می‌شود و در حالی‌‌که رهبر معظم انقلاب، به عوض همه آنها که خائنانه یا غافلانه، برای مردم کاری نمی‌کنند، ابراز شرمندگی می‌کنند، دولتمردان مشغول بافتن کلاه برای مردمند! آنها بعد از سه سال به دست گرفتن مهم‌ترین شریان‌های سیاسی و مراکز تصمیم‌گیری، به این نتیجه رسیده‌اند که مشکل مملکت و جوانان، نه بیکاری، نه ازدواج و نه هیچ چیز دیگر است! مشکل آنها نشنیدن صدای آواز پیرمردی است که روزگاری نه چندان دور از برج عاج خود گفته بود «من اگر عارق هم بزنم، مردم صف می‌بندند!»

این گزارش افزوده است: این مهم‌ترین دغدغه مردم، اکنون با به صف کردن پیاده نظام رسانه‌ای و مزدوران اجاره‌ای در حال ترویج و تبلیغ است و روز‌به‌روز بیشتر از قبل به مسئله اول بدل می‌شود و شاید بزودی مسئله اول آسیا و حتی جهان شود! همان‌طور که روزگاری رهبر بودائیان، مسئله اول رسانه‌های غربی شده بود! آنها چنان در رثای «ربنا»ی شجریان اشک می‌ریزند و پوستر منقش به لفظ ربنا طراحی می‌کنند که یادشان می‌رود شجریان، خودش چند سال قبل چه گفته بود!؟ او که همه شهرت خود را مرهون دهه اول بعد از پیروزی انقلاب و فرار خوانندگان فاسد پاپ و … آن دوران و در نتیجه خالی بودن میدان از هر نوع موسیقی و صدای دیگری در آن روزگار است و اسم و رسم خود را به خاطر تکرار هزاران باره کارهایش از صدا و سیماست، ناگهان از ناراضی بودنش به خاطر پخش آن آثار سخن به میان آورد و حتی وکیل گرفت و شکایت کرد و…! اکنون اگر کسی خودش قهر کرده و رفته، دلش می‌خواهد برگردد، این همه جنجال و حاشیه برای چیست!؟ زمینه‌سازان و رد گم کن‌ها، آن‌قدر مشغول گریه برای نشنیدن صدای ملکوتی! ربنا در آستانه افطارند که یادشان می‌رود عکس‌های او را در آغوش فلان خواننده بدنام و فلان مجری بد کردار از در و دیوار بردارند، بعد ناله و شکوه کنند! این اما تنها کلاه کلاهبرداران حرفه‌ای نیست!

روی جلد کیهان/18 خرداد 95
روی جلد کیهان/18 خرداد 95

 




آخرين مواضع بهزاد فراهاني و علي مطهري درباره “گلشيفته”+عکس

سینماژورنال: حدودا هشت سال بعد از مهاجرت گلشیفته فراهانی از ایران همچنان گاه و بیگاه صحبت درباره این بازیگر است که در کانون توجه قرار می گیرد.

به گزارش سینماژورنال تازه ترین اظهارنظرات درباره گلشیفته هم از جانب علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی و همچنین از سوی پدرش بهزاد فراهانی صورت گرفته است.

علی مطهری: اگر گلشیفته توبه کند می تواند برگردد

در جریان مناظره ای با موضوع «حدود آزادی بیان و اندیشه در انقلاب اسلامی» که با حضور علی مطهری و یک کارشناس امور استراتژیک، برگزار شد علی مطهری به صراحت از این گفت که اگر گلشیفته فراهانی توبه کند می‌تواند برگردد.

به گزارش سینماژورنال علی مطهری نایب‌رئیس دوم مجلس شورای اسلامی و محمدحسن قدیری ابیانه کارشناس عالی امور استراتژیک و سفیر سابق ایران در مکزیک به همت مجمع فرهنگی تحقیقاتی بینش مطهر اصفهان در سالن اجتماعات مرکز اهل‌بیت مناظره ای برگزار کردند.

در بخشی از این مناظره بحث به مینو خالقی کاندیدای انتخابات مجلس یازدهم از حوزه انتخابیه اصفهان رسید؛ کاندیدایی که بعد از به دست آوردن حد نصاب آرا برای ورود به مجلس، آرایش از سوی شورای نگهبان ابطال شد و این امر با مخالفتهایی از سوی علی مطهری روبرو شد.

در این بخش از مناظره مطهری همچنان موضع حمایتی قبلی خود نسبت به خالقی را در پیش گرفته تا جایی که قدیریان طرف مناظره وی به ناگاه ماجرای خالقی را به ماجرای گلشیفته ربط داد و از علی مطهری پرسید: بلانسبت خانم خالقی اگر گلشیفته فراهانی نیز توبه کند شما به او نیز رأی می‌دهید؟

مطهری در پاسخ قدیری ابیانه گفت: اگر حتی خانم گلشیفته فراهانی هم توبه کند هیچ اشکالی ندارد و می‌تواند برگردد به دامان اسلام البته این را باید از فقها سؤال کنیم ولی فکر می‌کنم هر گناهی قابل توبه کردن است.

قدیری ابیانه در جواب مطهری اظهار داشت: بله، توبه خانم گلشیفته فراهانی را می‌پذیرم می‌گویم برگرد، ولی در حکومت نمی‌توانی باشی، نماینده مجلس نمی‌توانی باشی، می‌گوییم همه در برابر قانون برابرند در اجرای قانون که برابر نیستند کسی با چنین سابقه‌ای قاضی نمی‌تواند باشد ولی اگر در برابر قاضی قرار گرفت قاضی نباید بین او و حاکم فرقی بگذارد.

بهزاد فراهانی: درود می فرستم…

به گزارش سینماژورنال از طرف دیگر بهزاد فراهانی پدر گلشیفته فراهانی نیز به تازگی حضور فرزندش در نقش اول فیلم “پترسون” ساخته “جیم جارموش” را باعث افتخار دانست.

وی گفت: همین که یک آرتیست زن در کنار جیم جارموش بایستد بزرگترین افتخار است به شرط اینکه درک شود و فهمیده شود. اگر بعضی ها نخواهند این را بفهمند و هوش شان را به روی ارزشهای والای هنرمندان ما باز نکنند آن به خودشان مربوط است.

وی ادامه داد: احساس می کنم افتخار والایی است بازی کردن در نقش اول فیلم جیم جارموش. درود می فرستم به گلشیفته که برای جامعه هنری ما یک ارزش بسیار بسیار والا را به دست آورد.

ارتباط یک شاعر و یک راننده

به گزارش سینماژورنال “پترسون” یک کمدی-درام است که داستان یک راننده اتوبوس به نام “پترسون” در نیوجرسی را روایت می کند و ارتباطی که میان وی و یک شاعر به نام “لورا” با بازی گلشیفته فراهانی پدید می آید را مصور می کند.

بازیگر نقش مقابل گلشیفته در این فیلم “آدام درایور” است، بازیگری که بعد از حدود دو سال خدمت سربازی در نیروی دریایی ایالات متحده به سراغ تحصیل در نمایش رفت و به دنبال آن نیز به تئاتر برادوی روی آورده و پس از آن نیز جذب سینما و تلویزیون شد.

گلشیفته فراهانی به جز “پترسون”، درام “آلتامیرا” محصول اسپانیا، فرانسه و انگلیس و کمدی “بدبیاریهای سوفی” را هم آماده اکران دارد ضمن اینکه این بازیگر زن دو فیلم “آواز عقربها” محصول سوییس و فرانسه و “دزدان دریایی کارائیب: مردان مرده داستان نمی گویند” محصول آمریکا را هم در مراحل فنی پس از تولید دارد.

گلشیفته فراهانی پترسون
گلشیفته فراهانی و آدام درایور در نمایی از ” پترسون”



پرویز پرستویی از نقش خود در موارد زیر پرده برداشت⇐معرفی محمد کاسبی به فیلمی با بازی گلشیفته/ معرفی توأمان سرمایه‌گذار و علیرضا خمسه به فیلمی که خمسه را به سیمرغ رساند/ کمک به رویا تیموریان برای برای ورود به بازیگری حرفه ای و…

سینماژورنال: پرویز پرستویی که در اکران نوروزی با “بادیگارد” به سینماها می آید هرگاه که طرف گفتگو قرار می گیرد سعی می‌کند برخی از ناگفته های خویش را بیان کند.

به گزارش سینماژورنال تازه ترین گفتگوی وی که با فرانک آرتا در “شرق” انجام شده نیز کم از این ناگفته ها ندارد؛ از جمله این ناگفته‌ها درباره بازیگران شاخصی است که اول بار توسط او به پروژه ها معرفی شده اند.

معرفی رویا تیموریان به “رعنا”ی میرباقری

پرستویی با اشاره به معرفی رویا تیموریان برای بازی در سریال “رعنا”ی داوود میرباقری می گوید: زمانی که داوود میرباقری می‌خواست سریال «رعنا» را بسازد به من گفت دنبال بازیگری هستم که مردانه مقابل همه مشکلات بایستد. گفتم کسی را می‌شناسم که هم تحصیل‌کرده است و هم در تئاتر فعالیت می‌کند. پیشنهاد دادم او را در یک مجلس ببیند. من معمولا به این‌گونه مجالس می‌گویم، مجالس خواستگاری. اگر خواستید انتخاب می‌کنید وگرنه هرکسی سوی کار خودش می‌رود.

وی ادامه می دهد: به رویا تیموریان زنگ زدم و گفتم ما داریم می‌آییم. (می‌خندد) جالب است ماجرا هم مثل خواستگاری پیش رفت. خانم تیموریان چای به دست داشت از ما پذیرایی می‌کرد که آقای میرباقری گفت خودشه! درنهایت هم خانم تیموریان از خود قابلیت نشان داد و در این سریال خوش درخشید. من هم که جای خانم تیموریان بازی نکردم. فقط نشانی به داوود میرباقری دادم تا کارش پیش برود. البته وقتی این مسائل را مطرح می‌کنم شاید برخی از دوستان دلخور شوند که دارم خودنمایی می‌کنم؛ درصورتی که هدفم تنها کمک‌کردن بوده و هست.

به خانم سرمایه‌گذار گفتم سینما یعنی ظرف یک بار مصرف

پرستویی درباره آشنایی با کاهانی و پیدا کردن سرمایه گذار برای فیلم “بیست” بیان می دارد: قبل از فیلم «بیست» آقای کاهانی را نمی‌شناختم تا اینکه روزی در آبادان در جشنواره دانشجویی حضور داشتم که خانم کرامتی با من تماس گرفت و گفت دوستی داریم به نام رضا کاهانی که قبلا در فیلمی با ایشان همکاری کرده‌ایم. ایشان تمایل دارند با شما کار کنند و از من خواستند موضوع را با شما در میان بگذارم، گفتم مشکلی نیست؛ آقای کاهانی به من زنگ زد. تلفنی به ایشان گفتم فیلم‌نامه را برای من بفرست. بعد از خواندن فیلم‌نامه تماس گرفتم و گفتم در کنار شما هستم، بعد باهم در دفتری قرار گذاشتیم.

این بازیگر ادامه می دهد: آنجا با خانمی برخوردم که ظاهرا سرمایه‌گذار کار بودند. در همان ابتدا خانم از من پرسید شما ناهار چه می‌خورید، گفتم غذایی مختصر؛ ایشان گفت غذا برایم مهم است و نمی‌شود مختصر باشد. بعد میز مفصلی چیدند، همان موقع گفتم با این میز بعید می‌دانم کار را به آخر برسانید! پرسید چطور؟ گفتم سینما یعنی ظرف یک‌بارمصرف، نه این‌همه ریخت‌وپاش! آن جلسه تمام شد.

روز موعود معلوم شد که خانم سرمایه گذار جا زده

پرستویی می افزاید: با آقای کاهانی قرار بعدی را در همان دفتر گذاشتیم. روز موعود فرا رسید؛ ناگهان متوجه شدم با یک فضای وسترن مواجه هستم! دیدم هیچ‌کس نیست. مهران احمدی هم که دستیار آقای کاهانی بود به من گفت شما بفرمایید بنشینید الان آقای کاهانی می‌آیند، بالاخره کاهانی آمد؛ رو به ایشان گفتم، خوبی؟ گفت، خوبم. گفتم، ولی به نظرم خوب نیستی! گفت، طوری نیست. همه‌چیز درست می‌شود! پرسیدم چه مشکلی پیش آمده؟ گفت البته من می‌دانم شما برای این فیلم کار دیگری را رد کرده‌اید، اما ما از شرمندگی شما درمی‌آییم. واقعیت این است که خانم سرمایه‌گذار ما گم شده! هرچه تماس می‌گیرم اصلا خبری نیست. انگار آب شده رفته توی زمین! گفتم، اگر شما سرمایه‌گذار داشته باشید، مشکل حل می‌شود؟ گفت بله. همان موقع با دوستی که همیشه به من لطف دارد تماس گرفتم و درخواست کردم اگر تمایل دارید در کاری حضور داشته باشید، دوست دارم در این فیلم سرمایه‌گذاری کنید. ایشان هم سرمایه‌گذاری کردند و فیلم ساخته شد.

پیشنهاد مهدی هاشمی به “هیچ”

پرویز پرستویی درباره معرفی مهدی هاشمی برای فیلم “هیچ” کاهانی اظهار می دارد: یا برای مثال آقای کاهانی بازی در فیلم «هیچ» را به من پیشنهاد داد، اما گفتم اجازه بدهید من بازی نکنم.، نه اینکه نتوانم این نقش را بازی کنم، بلکه احساس می‌کنم کسی دیگر برای این نقش از من جلو‌تر است، بنابراین آقای مهدی هاشمی را پیشنهاد دادم. وقتی آقای کاهانی با ایشان کار کرد، گفت چه درست به این مسئله نگاه کردید. البته شاید آقای هاشمی تا الان این نکته را نمی‌دانستند، اما فکر کردم حضور ایشان در این فیلم بهتر از من خواهد بود.

پیشنهاد علیرضا خمسه به “بیست”

وی خاطرنشان می سازد: همین‌طور آقای خمسه مدت‌ها بود که در فیلمی کار نکرده بود. آقای کاهانی برای فیلم «بیست» به من گفت برای بازی نقش این مرد که یک دست ندارد و با همسرش یک جا کار می‌کنند و حقوق مشترک می‌گیرند، کسی را سراغ ندارید، گفتم آقای خمسه مناسب است. کاهانی گفت ولی ایشان بیشتر کمدی بازی کرده‌اند. گفتم اگر به چهره آقای خمسه دقیق نگاه کنید غمی در صورتش وجود دارد که برای این نقش مناسب است.

پیشنهاد محمد کاسبی به “دیوار”

این بازیگر با اشاره به فیلم “دیوار” با بازی گلشیفته فراهانی می گوید: یا آقای محمدعلی طالبی، بازی در فیلم «دیوار» را به من پیشنهاد داد، گفتم این نقش برای من نیست، برای آقای کاسبی است.