1

تازه‌ترین اظهارات حامد بهداد⇐زمانی که به تهران آمدم برای سه کارگردان نامه نوشتم…/از طریق خواهر ناصر تقوایی به ایشان معرفی شدم تا در “چای تلخ” بازی کنم!/سرمایه‌گذار “ضیافت” که تغییر کرد من هم حذف شدم!!/فردین گفت خیلی وقت است که با کیمیایی در تماس نیست!/وقتی جوانمردی در جامعه زیر سوال می‌رود نباید هم به تیپ فردین، نیازی باشد!/سم‌پاشی‌های پولاد باعث شد همکاری با کیمیایی را ادامه ندهم!!!/پول تولید “سد معبر” را باران کوثری، جور کرد!!/در تداوم موسیقی خراسانی باید در مورد محسن نامجو حرف زد و نه من!/بیش از همه برای حسن معجونی ناراحتم که…/برای همه احترام قائلم اما با ده‌نمکی کار نمی‌کنم!/هرگز نگفتم رد کردن “درباره الی” اشتباه بود!/به مرور که حاتمی‌کیا را شناختم، دیدم مرا با او کاری نیست!!

سینماروزان: حامد بهداد بازیگر توانمندی که در سالهای اخیر فیلمهایی در گونه‌های مختلف از کمدی “گیج‌گاه” تا درام معمایی “خانه دختر” و ملودرام “نیمه شب اتفاق افتاد” را تجربه کرده حرف‌های تازه‌ای زده درباره کارنامه کاریش.

به گزارش سینماروزان بهداد درباره همکاری ناتمام با ناصر تقوایی در “چای تلخ” به مجله اندیشه پویا گفت: از طریق خواهر ناصر تقوایی به ایشان معرفی شدم چون با ایشان رفت و آمد خانوادگی داشتیم و از او خواستم مرا به تقوایی معرفی کند. البته نصف فیلم گرفته شد و کل بازی من در “چای تلخ” هم انجام شد ولی حیف که فیلم ناتمام ماند.

این بازیگر با رد شایعات ناراحتی از رد پیشنهاد بازی در “درباره الی” گفت: من هرگز نگفتم رد کردن “درباره الی” اشتباه بود! و هرگز نگفتم از رد کردنش، ناراحتم ولی جزییات رد آن پیشنهاد را در شصت سالگی تشریح می‌کنم.

به گزارش سینماروزان حامد بهداد با اشاره به علاقه‌اش به تیپ فردین گفت: جان وین تیپ است ولی ارزشمند است. فردین،  تیپ است ولی ارزشمند است. پرویز صیاد و اکبر عبدی هم بازیگرهای تیپ ارزشمندی هستند ولی تیپ چه زمانی به وجود می‌آید؟ وقتی جامعه انکارت نکند. وقتی جوانمردی در جامعه زیر سوال می‌رود نباید هم به تیپ فردین، نیازی باشد!

حامد بهداد که تجربیاتی هم در خوانندگی دارد پیرامون میزان تاثیرپذیری از هم‌خطه‌ای‌هایی مثل محسن نامجو بیان داشت: زندگی کردن در خطه خراسان موجب شده آن فضا را درک کنم ولی من و موسیقی خراسانی خیلی به هم مربوط نیستیم و در تداوم موسیقی خراسانی باید در مورد محسن نامجو حرف زد و نه من!

بهداد در پاسخ به سوالی درباره احتمال همکاری با مسعود ده‌نمکی گفت: برای همه احترام قائلم اما با  ده‌نمکی کار نمی‌کنم. آنچه می‌گویم درباره ایشان نیست ولی اساسا بازی در هر فیلم ضدمردمی را نمی‌پذیرم. یا بهتر بگویم بازی در فیلمی که ضدحقیقت است را نمی‌پذیرم.

بهداد ادامه داد: دانشجو که بودم برای حاتمی‌کیا تست بازیگری دادم اما بعدتر و به مرور که شناختمش دیدم مرا با او کاری نیست.

به گزارش سینماروزان حامد بهداد با بیان اینکه همکاریش با کیمیایی در دو فیلم “جرم” و “محاکمه” در خیابان” را بسیار دوست داشته درباره آشنایی با کیمیایی گفت: وقتی به تهران آمدم شروع به نامه‌نگاری با چند نفر کردم و اول از همه ایرج قادری، فریدون گله و مسعود کیمیایی.

بهداد گفت: سال ۷۴ توسط سامان مقدم و کارن همایونفر برای بازی در “ضیافت” قبول شدم و اسمم هم در نشریات به صورت اصلی یعنی حامد صابری‌بهداد آمد ولی بعد که سرمایه‌گذار تغییر کرد و تیم عوض شد، من هم حذف شدم. البته همان زمان به قنادی فردین رفتم و ماجرا را تعریف کردم و از او خواستم کاری کند ولی فردین گفت خیلی وقت است با کیمیایی در تماس نیست…بعدتر بازی در “سربازهای جمعه” را رد کردم چون فکر می‌کردم نقش منفی خطرناکی است و ترسیدم که خوب از کار درنیاید و درنهایت رسیدم به “محاکمه در خیابان” و “جرم”.

حامد بهداد در پاسخ به این پرسش مجله “اندیشه پویا” که چرا همکاری با کیمیایی را ادامه ندادی، خیلی کوتاه مدعی شد: به‌خاطر سم‌پاشی‌های پولاد کیمیایی!؟؟
و درباره باز کردن دلایل این ادعا اظهار داشت: از این بازتر چه می‌خواهی؟؟

بهداد که در سالهای اخیر بارها با باران کوثری همبازی بوده درباره یکی از بهترین همکاری‌هایشان “سدمعبر” گفت: فیلمنامه را سعید روستایی نوشته بود و زمانی که من و باران کوثری در “دندون طلا”، همبازی بودیم، باران فیلمنامه را خرید و بعدش هم پول تولید را جور کرد!!

حامد بهداد درباره آن دسته از بازیگران تئاتر که نتوانستند در سینما، جلوه کنند اظهار داشت: بیش از همه برای حسن معجونی ناراحتم که درسش را زودتر از من تمام کرد و هم‌نسل و هم‌رفیق بودیم و به‌عنوان بازیگر درک نکردم چرا بازیگر به این خوبی نباید متجلی شود؟




پرسش‌های آقازاده مسعود کیمیایی از مدیران سینما⇐چرا پدر ۸۰ ساله بنده که نه بازنشستگی دارد، نه بیمه، در این دوران کرونایی باید به‌دلیل غم نان مجبور به کار و فعالیت باشد؟/چرا مدیران فرهنگی برای راه‌اندازی بیمه بیکاری هنرمندان هیچ تدبیری نکردند؟ /چرا جشنواره فجر نباید یکجا برگزار شود که ما شاهد دو بار هزینه کرد نباشیم؟/در کجای دنیا چنین اتفاقی افتاده که یک جشنواره دوپاره شود و در فاصله چند ماه از هم برگزار گردد؟/جشنواره‌های برلین و کن با تمام ابهت‌شان به علت شیوع کرونا تعطیل شدند ولی ما اصرار داریم به برگزاری جشنواره‌های پرهزینه؟!/چرا پولهای هنگفتی که در جشنواره‌ها هزینه می‌شود صرف نیازمندان سینما نمی‌شود و به دست کسانی نمی‌رسد که زندگی‌شان در شرایط فوق اضطراری و بحرانی است؟

سینماروزان/رضا منتظری: پولاد آقازاده مسعود کیمیایی با انتقاد از بی‌توجهی به معیشت سينماگران در دوران کرونا، برپایی بی‌منطق جشنواره‌های پرهزینه را به چالش کشید.

پولاد کیمیایی به سینماپرس گفت: ما شاهد این هستیم پیک کرونا در کشور رو به افزایش است و دولتمردان نتوانستند این بحران جدی را کنترل کنند. در این شرایط باید تدبیری برای تمامی حوزه هایی که از کرونا ضربه خوردند اندیشه شود. مردم باید آسوده زندگی کنند.

پولاد با اشاره به فعالیت کرونایی مسعود کیمیایی ادامه داد: به عنوان مثال پدر ۸۰ ساله بنده که نه بازنشستگی دارد نه بیمه نباید در این سن و در دوران کرونایی به دلیل غم نان مجبور به کار و فعالیت باشد.  

وی افزود: همین پدر بنده اگر آموزشگاهش تعطیل شود کسی نیست به او کمک کند. تازه ما جزو خوب‌ها هستیم اما کسانی که روزمزد هستند در این بحران وانفسای کرونا چه باید بکنند؟ چرا دولت مرتب وعده‌های واهی می‌دهد؟

پولاد کیمیایی خاطرنشان ساخت: یکی از دلایل بزرگی که کشورهایی نظیر ما را جهان سوم می نامند این است که ما مدیران باسواد، دغدغه مند، دلسوز و… نداریم! مدیران ما فقط عنوان مدیر را با خود به یدک می کشند و در عمل افرادی پشت میزنشین هستند که هیچ تخصصی در هیچ حوزه ای ندارند! به همین علت است که مدیران سینمایی در بحران کرونا فقط توانستند جشنواره های اخته و بی خاصیت برگزار کنند و فاکتورهای آنچنانی ارائه دهند. چرا پولهای هنگفتی که در جشنواره‌ها هزینه می‌شود صرف نیازمندان سینما نشد و به دست کسانی نرسید که زندگی های شان در شرایط فوق اضطراری و بحرانی است؟

کارگردان فیلم سینمایی «معکوس» افزود: این جشنواره‌ای که به اسم جشنواره فجر برگزار شد اما هیچ شباهت و سنخیتی با این جشنواره نداشت برای چه بود؟ مدیران سینمایی چرا این جشنواره خنثی و بی‌جهت را برگزار کردند؟ این دورهمی که عده ای از دوستان و نزدیکان مدیران سینمایی در آن شرکت داشتند چرا با بودجه های کلانی از بیت المال برگزار شد؟

وی ادامه داد: بسیاری از اهالی سینما امروز در تنگدستی شدید روزگار می گذرانند و این بودجه‌هایی که اینطور بی‌محابا هدر می شود می‌تواند نجات بخش زندگی آن‌ها باشد و قطعاً اگر مدیری دغدغه مند و دلسوز در سینمای کشور وجود داشت هرگز اجازه نمی داد این بودجه ها چنین هدر شود!

کیمیایی سپس با انتقاد شدید از برگزاری جشنواره جهانی در سال ۱۴۰۰ اظهار داشت: اصلاً این چه معنایی دارد که جشنواره فجر در ۲ قسمت برگزار شود؟ چرا این جشنواره نباید یکجا برگزار شود که ما شاهد ۲ بار هزینه کرد نباشیم؟ این چه کاری است؟ در کجای دنیا چنین اتفاقی افتاده که یک جشنواره ۲ پاره شود و در فاصله چند ماه از هم برگزار گردد. این دورهمی ها چرا باید برگزار شود تا فقط عده ای از خودی ها در آن دیده شوند و جایزه بگیرند؟

وی افزود: جشنواره های برلین و کن با تمام ابهت شان به علت شیوع کرونا تعطیل شدند، سوأل اینجا است که چرا ما جشنواره های مان را تعطیل نکردیم؟ آیا ما خیلی بزرگ تر از آن ها هستیم؟ مشکل مان این است که به فکر جان مردم نیستیم و قطعاً با این روشی که پیش می رویم یک فاجعه در راه است!

بازیگر فیلم های سینمایی «خفه گی» و «سلفی با دموکراسی» سپس با بیان اینکه در ۸ سال دولت اعتدال اغلب شاهد شنیدن وعده بودیم تصریح کرد: در این ۸ سال اگر سیل آمد مردم به داد یکدیگر رسیدند، اگر زلزله آمد مردم به داد یکدیگر رسیدند، خیریه ها بودند که در این مدت به هم نوعان خود کمک می کردند و رسماً دولت هیچ نقش سازنده ای در این میان نداشت.

کیمیایی متذکر شد: فرهنگ و هنر در آستانه فروپاشی دائمی است؛ بنده به هیچ عنوان چشم انداز خوبی را برای آینده فرهنگ و هنر کشور متصور نیستم؛ یک سال اخیر وضعیت به گونه ای بود که کارد را به استخوان بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر رسانده و من امیدوارم تدبیری عاجل برای برون رفت از این بحران اندیشه شود.

وی تأکید کرد: با این شرایط دهشتناک حاکم بر سینمای ایران اگر فیلم ها اکران شوند نابود می شوند، اگر اکران نشوند نمی دانند در آینده چه اتفاقی رخ می دهد و چه بلایی سر سرمایه های شان می آید.

این فیلمساز در خاتمه یادآور شد: سال ها قبل که همه تأکید می کردند اهالی سینما باید بیمه بیکاری داشته باشند فکر همین امروز را می کردند! اینکه چرا مدیران منفعل فرهنگی هرگز چنین تدبیری اندیشه نکردند جای تأمل دارد و باید خودشان در محضر هنرمندان پاسخگوی رفتار ضد فرهنگی شان باشند.

 




پولاد کیمیایی با حمله به منفعت‌طلبان سینمایی-سیاسی بیان داشت⇐ ۱۷۰ سالن به “مطرب” داده‌اند و فقط ۳۳ سالن به “معکوس”!/”مطرب” اصلاً در لیست اکران پاییز نبود ولی چون دردانه‌ برخی از آقایان بود به یک باره روی پرده رفت!/فضا را بسته‌اند که راهی نباشد جز ساختن “مطرب” یا تولید فیلم ارگانی!؟/با این همه بریز و بپاش در سینما، هنوز نمی‌توانیم به‌طور همزمان دو ماشین در حال حرکت را نشان دهیم!/هفت میلیارد صرف “متری شش و نیم” شد ولی در دوگانگی باقی ماند!!/اصلاح‌طلب‌ها، آدم‌هایی‌اند که در ظاهر از خیلی مسائل نان می‌خورند اما از خیلی‌ها تندروتر و بدترند!!/روحانی به هنگام انتخابات از تمام هنرمندان استفاده‌اش را کرد ولی وقتی به قدرت رسید زد زیر تمام وعده‌هایش!

سینماروزان: پولاد آقازاده مسعود کیمیایی این روزها اولین فیلمش در مقام کارگردان با نام “معکوس” را روی پرده دارد؛ فیلمی در ژانر ماجراجویانه که با تمرکز بر پدیده ماشین‌بازی تولید شده.

پولاد سعی زیادی کرده که یک فیلم استاندارد بسازد ولی محدودیت‌هایش در اکران باعث شده به فروش مطلوبی نرسد. پولاد با انتقاد از تبعیضات اکران به “تسنیم”  گفت: من کارگردان جوانی بودم و این سینما قدر نمی‌داند و به ما انگیزه نمی‌دهد کار بعدی را شروع کنیم؛ چرا که فقط 33 سینما “معکوس” را نشان می‌دهند و 170 سینما هم به “مطرب” اختصاص داده شده است. قرار بود “مسخره باز” را در گروه اول نشان دهند و بعد از آن فیلم من را جایگزین کنند ولی به یک باره “مطرب” را سرگروه کردند. این نوع اکران کردن اجحاف به امثال فیلم “معکوس” است. معلوم نیست چه کسی قضاوت می‌کند این فیلم خوب است یا بد و چنین سانس‌ها و وضعیت اکرانی را به آن فیلم اختصاص دهید.

کیمیایی تصریح کرد: فیلم “مطرب” اصلاً در لیست اکران پاییز نبوده ولی چون دردانه‌ای برخی از آقایان بوده خواستند الان این فیلم اکران شود. این رویه‌ها به برخی از فیلم‌ها لطمه می‌زند و آنها را نابود می‌کند. واقعاً با چه امیدی باید فیلم ساخت و از طرفی حال مردم خوب نیست از آلودگی هوا، بیکاری، گرانی، سختی و مشکلات؛ فضا را بسته اند و یا باید مطرب ساخت، فیلمی که فاقد ارزش‌های سینمایی است و صرفاً برای این ساخته شده که بیخودی مردم را بخنداند و یا باید فیلم دولتی و نهادی و ارگانی ساخت که آن هم داستان‌های خودش را دارد. با این تفاسیر در سینمای مستقل این طور کارها از بین می‌روند و به آنها اهمیت داده نمی‌شود.

وی افزود: من تجربه بازیگری در کارهای پیچیده و سخت داشتم و برای اولین بار آمدم در سینما و مخاطب را در معرض کار جدید، متفاوت و چالشی جذاب بگذارم. وقتی در شب پلانی بارندگی توأمان با مسابقه ورزشی را می‌بینند شاید ندانند باید چندین تانکر آب و در نبود امکانات جدید و تکنولوژی‌های لازم سینمایی، چقدر کارگردان مراقبت کند تا مخاطب شاهد و ناظر این موقعیت باورپذیر باشد. هنوز هم با این امکانات و بریز بپاشها ، دو ماشین در حرکت را نمی‌توانیم همزمان نشان دهیم و باید به فکر آوردن تکنیک‌های جدید سینمایی باشیم نه اینکه در اختیار برخی قرار بگیرد و بس.

وی با اشاره به سینمای تنبلی که ادای روشنفکری درمی‌آورد، خاطرنشان کرد: من فکر می‌کنم سینمای ما در لاک خودش رفته، تنبل است و ادای روشنفکری درمی‌آورد. چون نمی‌تواند کار بزرگتری انجام دهد می‌ترسد سراغ کارهای جدید، متفاوت و ژانرهای متنوع برود. به همین خاطر است در این سینما، ژانرهای پلیسی، وحشت و تاریخی نمی‌بینیم. افتادیم به جان فضایی که ادای روشنفکری دربیاورد.

کیمیایی به لزوم راه‌اندازی جریان سوم سینما اشاره کرد و گفت: باید در کنار این جریان‌های موجود، جریان سومی راه بیفتد که سینما به سراغ کارهای جذاب برود و ژانر پلیسی عالی بسازیم معمایی و بار پژوهشی جامعی داشته باشد. من “متری شیش و نیم” را دیدم که می‌خواست این راه را برود و هزینه 7 میلیاردی هم صرف کرد ولی در دوگانگی باقی ماند!! نمی‌خواهم بگویم فیلم خوبی نبود اما به نظر من اسلوب ژانر پلیسی را رعایت نکرد و نکته‌ای که باید به عنوان گرامر اصلی فیلم مطرح می‌شد این بود که پلیسی اکتشافی انجام می‌دهد و تلاش می‌کند به آن آدم برسد و به تدریج این کشف و شهود به منصه ظهور می‌رسد اما در مدیریت صحنه‌های بعد، سرسری با این کشف و شهود برخورد می‌شود. ما که دلمان برای شخصیت نوید محمدزاده در قصه سوخت و حتی مخاطب با خودش می‌گوید چرا باید اعدام شود؟ اما این آن نتیجه مطلوب نیست، چرا که این شخصیت باعث بیچاره کردن عده کثیری در جامعه بوده است و فیلم در دوگانگی می‌ماند.

پولاد کیمیایی در پاسخ به این سوال که چرا برخی بازیگران و چهره‌های معروف در حوزه‌های مختلف هنری در جریانات سیاسی بازی دخالت می‌کنند، توضیح داد: برای ما هنرمندان همیشه این شکلی است که اگر حرفی نزنیم محکوم به سکوت و نبودن در کنار مردم می‌شویم و اگر حرفی بزنیم هم می‌گویند سلبریتی‌ها گفته‌اند! به هر حال اتفاقات اخیر، تلخ بوده است. در زمان انتخابات من شخصاً از آقای روحانی حمایت کردم؛ شاید بپرسید چرا حمایت کردم؟ عاشق چشم و ابرو و لبخند زیبای ایشان نبودم؟ ایشان آمد وعده‌هایی داد و گفت ما داریم برجامی را پیش می‌بریم که قرار است آزادی بیان بیشتری را در جامعه شکل دهد و من به عنوان جوان انقلاب که سال 1359 بدنیا آمدم و همه‌چیز را تا الان درک کرده‌ام و اگر از من سوال کنید من تمام این سال‌ها در کنار دیدگاه اصلاح‌طلبی بودم، نه اصلاح‌طلب‌ها! اصلاح‌طلب‌هایی که الان هستند متأسفانه آدم‌هایی‌اند که در ظاهر از خیلی مسائل نان می‌خورند اما از خیلی‌ها تندروتر و بدترند.

پولاد اضافه کرد: دیدیم آقای روحانی آمده و می‌گویند از تفکری نو نمایندگی می‌کند و می‌گوید من کلیدی دارم و می‌خواهم تدبیر و امیدی راه بیندازم. ما هم آمدیم از ایشان حمایت کردیم و ایشان رأی آورد؛ جامعه ما الان چهار سال است جریانی راه انداخته‌اند که هر روز می‌نویسند و می‌گویند شما باعث شدید! اگر ما اعتقاد به قانون جمهوری اسلامی داشته باشیم شورای نگهبانی دارد که صلاحیت ایشان را به عنوان رئیس‌جمهور اعلام کرده‌اند. چرا برای ما هشتک درست می‌کنند سلبریتی بی‌سواد و همه‌جا می‌زنید. چرا در جاهایی که لازم است از ظرفیت هنرمندان استفاده می‌کنید؟ حتی آقای روحانی هم همین کار را کرد و از تمام هنرمندان استفاده‌اش را کرد و وقتی به قدرت رسید زد زیر تمام وعده‌هایش.




پولاد کیمیایی که به‌دلیل اغتشاشات اخیر اکران فیلم اولش به تعویق افتاد، بیان کرد⇐بعد از ۲۵ سال حضور در سينما، هنوز از من می‌پرسند که اگر پدرت نبود چه‌کاره مي‌شدی؟/بسياري از دوستان پدر از اینکه من در “خون شد” نیستم، ناراحتند ولی خودم از این موضوع، ناراضی نیستم!/چرا گلزار باید در سالنی کنسرت بگذارد که لایق محمدرضا شجریان است؟؟/چرا مردم برای این اشتباه، پول خرج می‌کنند؟

سینماروزان: اولین فیلم پولاد کیمیایی در مقام کارگردان با عنوان “معکوس” بنا بود از ۲۹ آبان روی پرده برود ولی به دلیل اغتشاشات منتج از گرانی بنزین، هنوز این فیلم روی پرده نرفته است.

پولاد کیمیایی که در فیلم تازه پدر “خون شد” که با حمایت یک سرمایه‌گذار چندفیلمه تولید می‌شود هم حضور ندارد با گلایه از اینکه همچنان برخی هویت مستقل او را باور ندارند به “شرق” گفت: بعد از 25 سال حضور در سينما برخي هنوز من را نپذيرفته‌اند. هنوز گاهي اولين سؤالي که از من پرسيده مي‌شود اين است که اگر پدرت نبود چه‌کاره مي‌شدي؟

پولاد کیمیایی ادامه داد: وقتي پدر ساخت «خون شد» را آغاز کرد، بسياري از اينکه من در اين فيلم حضور ندارم، تعجب کردند. هرچند تقدير اين‌گونه پيش رفت که من در اين فيلم حضور نداشته باشم. اما خودم از اين موضوع ناراضي نيستم. بسياري از دوستان پدر که در اين فيلم باز با او همکاري مي‌کنند، از اينکه من در فيلم حضور ندارم، ناراحت‌اند. برخي هم دوست داشتند مثل سابق من هم نقشي در فيلم پدر داشته باشم. اما الان به اين فکر مي‌کنم بسياري از موضوعات را مي‌توان ناديده گرفت و با انرژي بيشتري به هدف فکر و تلاش کرد.

آقازاده کیمیایی با نقد تناقضات جامعه گفت: جامعه ما عصبي است. کسي تو را به انجام کاري تشويق نمي‌کند! چرا هميشه نکات منفي يک کار را پررنگ مي‌کنيم؟ اگر کاري انجام داده باشي که محسنات و مضراتي داشته باشد، برخي درست روي نقاط ضعف دست مي‌گذارند. عجيب است همه ما که سال‌ها تلاش کرديم به جايگاهي که دوست داريم برسيم، هميشه با موانعي روبه‌رو هستيم. بخشي از اين مسير صرف تلاشت مي‌شود و بخشي ديگر مبارزه با انرژي‌هاي منفي که اطرافت هست. دعوا در سينما واقعا سر چيست؟

پولاد با اشاره به ماجرای برگزاری کنسرت گلزار در یک سالن مجلل در آمریکا بیان داشت: آدمي مثل محمدرضا گلزار گناهي ندارد. او در خارج از ايران در سالني کنسرت اجرا مي‌کند که اگر کسي لايق حضور در آنجا باشد، قطعا شخصي در قامت محمد‌رضا شجريان است. از طرفي، مخاطب هم متوجه نيست به چه دليل براي اين کنسرت بليت خريده است؟ براي صداي او؟ ديدن چهره او يا لذت‌بردن از موسيقي؟ از همه بدتر مردم براي اين اشتباه، پول خرج مي‌کنند. به‌مرور اين سليقه در جامعه تزريق مي‌شود و عام‌گرايي بسط بيشتري پيدا مي‌کند. متأسفانه اینجا به محض قد علم‌‌کردن بيشتر دشمن پيدا مي‌کني و دامنه تخريب‌کردنت بيشتر مي‌شود. جنگيدن با اين موانع روز‌به‌روز بيشتر خسته‌ات مي‌کند.




معکوس(پولاد کیمیایی)⇐حیف نام مسعود کیمیایی!!/پولاد در مسیر داداش کوچیکه نعمت‌الله؟!

سینماروزان/محمد شاکری:

منفی: ادای کیمیایی را درآوردن انتهایش میشود داداش کوچیکه نعمت الله! که در تلویزیون هم تراژدیهایش خنده دارند! حالا پولاد با سایزی یک دهم پدر خواسته ادای پدر را درآورد و تکلیف هم که معلوم است. یک کمدی ناخواسته

منفی: مقدمه مطول و بیهوده

منفی: استفاده بیش از حد از باران و آبدار کردن نماها بدجوری توی ذوق میزند آن هم در اوج کم آبی پایتخت!!

منفی: اجرای ضعیف نماهای ماشین بازی! به ابتدایی ترین شکل ممکن! انگار کارگردان حتی یک قسمت از “سریع و خشمگین” را ندیده!

منفی: پایان بندی بی ربط کاملا در خدمت دولت تدبیر(!!؟؟) در دورانی که حتی رفقای ابتدایی معتدلین هم مشغول انشعابند!! مسعود کیمیایی به عنوان تهیه کننده چرا به آقازاده اجازه داده چنین پایان بالماسکه ای را به فیلمش منگنه کند⁉️

منفی: گره افکنی میانی و ایجاد تعلیق با بردن درام به دل ماشین بازی

*کاراکتر
–سیامک با بازی شهرام حقیقت دوست! یک وردست بانمک با اکتهای بجا

–رضا با بازی اکبر زنجانپور که حتی نماهای زاید را قابل تحمل میکند!

*دیالوگ
–عین عرعر غمگین خر در غروب شدی!!
–خود زخم مهم نیس! جاش مهمه!!
–پول نداری چرا کراوات میزنی؟؟

*نتیجه اخلاقی؟
–پدر گمگشته پولدار چه بسا بهتر از رفیق بامرام بی پول!!




آقازاده کیمیایی به‌دنبال تولید «هانه»!

سینماروزان: پولاد آقازاده مسعود کیمیایی که سالهاست نقشی ویژه در آثار پدر داشته بعد از کش و قوسهایی که بر سر تولید اولین فیلم بلندش «معکوس» پیش آمده بود بالاخره این فیلم را به انتها رساند و حالا دورخیز کرده برای ساخت دومین فیلم بلندش.

به گزارش سینماروزان پولاد که به مانند اکران در پوسترهای عرضه خانگی آخرین فیلم پدر «قاتل اهلی» هم تصویری از خود نمی بیند بناست فیلمی با عنوان «هانه» را بسازد.

پولاد با بیان اینکه «معکوس» در مراحل صداگذاری و ضبط موسیقی است به «باشگاه خبرنگاران» گفت: درصدد ساخت فیلم دومم با نام «هانه» هستم که جزئیات آن را در خبر‌های بعدی خواهم گفت.

هرچند کیمیایی درباره وجه تسمیه عنوان فیلمش حرفی نزده اما «هانه» هم میتواند اشاره داشته باشد به روستاهایی حوالی سنندج و هم هم میتواند اسم خاص یکی از شخصیتها باشد؟!




توضیحات آقازاده کیمیایی درباره جراحی کمر این کارگردان+ربط این جراحی با «قاتل اهلی»!

سینماروزان: مسعود کیمیایی کارگردان قدیمی ایرانی که آخرین ساخته‌اش «قاتل اهلی» به تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی بدون حتی یک اکران مردمی در آستانه رقم فروش 3میلیارد قرار گرفته است در روزهای اخیر به دلیل شرایط خاص جسمیش در بیمارستان بستر شده است.

به گزارش سینماروزان کیمیایی درگیر جراحی کمر و مداوای تنگی کانال نخاع کمر خود بوده است و آن طور که آقازاده‌اش پولاد به «شرق» گفته جراحی خالق «قیصر» موفقیت آمیز بوده است. پولاد که کم و زیاد کردن نقشش در «قاتل اهلی» یکی از دلایل اختلاف کیمیایی و تهیه کننده فیلم بوده یکی از دلایل فشار جسمی پدرش را به استرسهای «قاتل اهلی» نسبت داده است.

پولاد کیمیایی از بهترشدن شرايط جسمي پدرش گفت و افزود: مدتي پدرم کمردرد شديدي داشت و در اين مدت متخصصان تلاش کردند تا شرايط جسمي پدر بهتر شود، اما در نهايت با زيادشدن درد، تصمیم گرفته شد که بهتر است عمل جراحي صورت بگيرد.

او ادامه داد: در ماه‌هاي گذشته پدر استرس زيادي داشت و ماجراهايي که در مورد فيلم اخيرش «قاتل اهلي» داشت، فشار روحي سنگيني را متحمل شد و تحت فشار بود و در نهايت دکتر صمديان که زحمت بسياري براي درمان بيماري پدر کشيد، تصميم قطعي را درباره اينکه بهتر است پدر جراحي شود دادند و با اينکه عمل بسيار پرريسکي به دليل شرايط سني و بيماري قلبي پدر بود، پذيرفتيم که اين عمل انجام شود.

کيميايي در بخش ديگري از صحبت‌هايش گفت: خداراشکر عمل موفقيت‌آميز بود و شرايط جسمي پدر بهتر است و به‌زودي از بيمارستان مرخص مي‌شود. طبعا با توجه به جراحي‌ای که پشت‌سر گذاشت نياز است تا دوره‌اي استراحت مطلق و به‌دور از هرگونه فشار و استرس باشد تا ان‌شاءالله بهبودي کامل صورت بگيرد.




رسانه اصلاح‌طلب بدون سخن گفتن از کیفیت بازی آقازاده کارگردان درباره فیلم اخیر کیمیایی چنین نوشت⇐«قاتل اهلی» آشکارا فیلمی دوپاره است/بازی پرویز پرستویی مجاب‌کننده نیست!!/این میزان پتانسیل تلف‌شده را در کمتر فیلمی از کیمیایی سراغ داریم/بهترین سکانس‌ها و لحظات فیلم متعلق به امیر جدیدی است!!

سینماروزان: تازه ترین ساخته مسعود کیمیایی با نام «قاتل اهلی» هرچند از زمان تولید و بعدتر رونمایی در جشنواره شاهد کشمکش تهیه کننده و کارگردانش بود ولی توانست در اکران آشفته پاییزی جزو پرفروشترین فیلمهای غیرکمدی جای گرفته و در مرز فروش 3میلیاردی قرار گیرد.

به گزارش سینماروزان درباره کیفیت «قاتل اهلی» نقد و نظرها فراوان است بخصوص درباره افشاگریهایی که فیلم خواسته درباره فسادهای اقتصادی سالیان اخیر داشته باشد.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» در تحلیلی بر «قاتل اهلی» بدون سخن گفتن از کیفیت بازی پولاد آقازاده کارگردان بهترین سکانسهای فیلم را متعلق به امیر جدیدی دانسته است.

متن تحلیل این رسانه اصلاح طلب را بخوانید:

١- در اغلب فیلم‌های مسعود کیمیایی همواره ردپایی از سیاست وجود دارد؛ ردپاهایی که به فراخور موقعیت فیلم یا گذرگاه‌های تاریخی این سرزمین کم‌رنگ و پررنگ شده‌اند؛ از «قیصر» که اقدام فردی قهرمان فیلم، به‌نوعی بی‌اعتمادی به سیستم حاکم را تعبیر می‌کرد تا ردپاهایی عمیق‌تر همانند «گوزن‌ها» یا واضح‌تر مثل «سفر سنگ» در پیش از انقلاب تا «دندان مار» و «ردپای گرگ» در پس از انقلاب، اما نکته مشترکی که بین تمام مثال‌هایی که زده شد وجود دارد، حضور سیاست نه به‌عنوان آبشخور اصلی فیلم که به‌عنوان پس‌زمینه در آثار اوست. مسعود کیمیایی در طول این پنج دهه با پافشاری و تقید بر فرمولی ساده و شخصی، هر برهه از تاریخ اجتماعی، سیاسی این مملکت را به تلقی شخصی‌اش از درام پیوند زده که طبعا گاهی اوقات موفق بوده و گاهی هم نه. گذشت زمان و قضاوت بر مبنای تاریخ هم نشان داده که بیشتر در آنهایی موفق بوده که بستر لازم برای نقب‌زدن به شرایط حاکم را فراهم کرده است و البته چیزی که در این میان همواره برنده بوده، نه رویکرد شخصی او به سیاست، بلکه خلق آدم‌ها و روابطی است که دیگر باید آنها را به‌عنوان یک کهن‌الگو در سینمای کیمیایی پذیرفت؛ همان‌طور که به‌عنوان‌مثال از گوزن‌ها بیشتر رفاقت سید و قدرت و تأثیر آن بر درام در ذهنمان باقی مانده تا نحوه حضور و زیست یک چریک در دهه ٥٠ شمسی در ایران. «قاتل اهلی»، واپسین ساخته مسعود کیمیایی، غلیظ‌ترین و تند‌ترین واکنش مسعود کیمیایی به وضعیت اجتماعی و سیاسی ایران در پس از انقلاب است. کیمیایی در تازه‌ترین اثرش به سراغ شخصیتی رفته که با تمام اطلاعات ناقصی که از او داریم، ارتباطی انکارنشدنی با یک نهاد امنیتی دارد که البته نکته چندان تازه‌ای نیست. کیمیایی پیش‌تر با امانی (سعید راد) در خط قرمز، بازپرس جلالی (فرامرز صدیقی) در تیغ و ابریشم و علی یزدانی (فریبرز عرب‌نیا) در ضیافت حضور مأمور امنیتی در آثارش را آزموده بود. این‌بار قرار است شاهد کشمکش دو گروه سیاسی باشیم. گروه حاج‌جلال سروش و تشکیلاتی نامشخص و فرضی به نام پیسارو. اطلاعاتی که از مقام و جایگاه جلال سروش داریم مبهم و ناکافی ‌است. به همین دلیل است که بازی پرستویی هم با تمام انتظاری که داریم به دلیل تناقضات شخصیتی کاراکتر حاج‌جلال چندان مجاب‌کننده نیست: یک رزمنده سال‌های جنگ که حالا پایش به عرصه‌های کلان اقتصادی باز شده. از زمانی دور سرپرستی تعدادی بچه یتیم را پذیرفته که بهترینشان؛ یعنی سیاوش مطلق (امیر جدیدی) حالا دست راست و همه‌کاره اوست، پولدار است و در خانه‌ای مجلل زندگی می‌کند؛ نشانه‌های رویکردش به مذهب بسیار پررنگ تصویر شده؛ از دیالوگ‌ها تا تأکید فیلم‌ساز بر نمازخواندنش. توانایی این را دارد که در کمتر از یک روز کنسرت تعطیل‌شده یک خواننده معترض را دوباره برپا کند، اما در لحظاتی تنهایی و بی‌پناهی‌اش از سوی فیلم‌ساز مؤکد می‌شود.

۲- «قاتل اهلی» آشکارا فیلمی دو‌پاره ‌است. دو تکه مجزا که قرار است در گرانیگاهی ملتهب به هم متصل شوند. قصه جلال و ماجرای پول‌شویی و فساد و پیسارو از یک‌سو و قصه خواننده معترضی به نام بهمن (پولاد کیمیایی) که دلباخته دختر قهرمان فیلم است. کیمیایی اصرار دارد با مونتاژ موازی هر دوقصه را داشته باشد. در‌حالی‌که اتفاقی که در فیلم افتاده از این قرار است: انباشت ناگفته‌ها و متورم‌شدن روایت که به ابهامات فراوان در قصه اول انجامیده و خالی‌بودن قصه دوم (در واقع قصه‌ای در کار نیست). در قصه اول دو کشمکش اساسی در جریان است. جلال با پیسارو و جلال با اطرافیانش که دومی زاییده کشمکش نخست است. شک و تردید و بدگمانی حس جاری اغلب سکانس‌هاست. حالا دنیای فیلم‌ساز که زمانی در آن دو رفیق به هم ایمان داشتند، تبدیل به دنیایی بی‌اعتماد و سست بنیاد شده که در آن سیاوش باید از ابتدا دوربین را روشن کند و بعد برای پس‌گرفتن هارد از افراد پیسارو اقدام کند تا حقانیتش ثابت شود.

۳- لااقل نسبت به سه فیلم اخیر کیمیایی، قاتل اهلی به‌لحاظ سروشکل سکانس‌ها و رنگ و لعاب و استتیک تصاویر و در مجموع کارگردانی در مرتبه‌ بالاتری می‌ایستد. سکانس خوب کم ندارد: ملاقات حاج‌جلال با آقانور یا درگیری سیاوش با افراد پیسارو روی پله‌ها و سکانس ملاقات سیاوش با احمد کیا (حمیدرضا آذرنگ) و چند صحنه خوب دیگر که گواه این مطلب‌اند که کیمیایی هنوز قدر لحظات خوب سینمایش را می‌داند و نکته غم‌انگیز ماجرا هم همین‌جاست. این میزان پتانسیل تلف‌شده را در کمتر فیلمی از کیمیایی در این سال‌ها سراغ دارم. از امیر جدیدی که به نحوی خارق‌العاده حلقه مفقوده کیمیایی در ١٠ سال اخیر به نظر می‌رسد و به نظرم بهترین سکانس‌ها و لحظات فیلم متعلق به اوست؛ از نوع راه‌رفتنش، نحوه سرد ادای دیالوگ‌های خاص کیمیایی، بدون فشارآوردن به عضلات چهره‌اش تا خشونت نهادینه‌شده و چهره مصممش. از حضور بسیار خوب و دیدنی بازیگران توانایی چون پرویز پورحسینی و حمیدرضا آذرنگ تا حمیدرضا افشار و فیلمبرداری خوش‌استایل فرشاد محمدی و… اما حیف که تمام این عناصر متأسفانه منجر به رخ‌دادن اتفاق خوبی از مسعود کیمیایی نشده‌اند. اتفاقی که نطفه‌اش باید روی کاغذ بسته می‌شد و در اجرا می‌توانست تبدیل به بهترین فیلم مسعود کیمیایی لااقل در ١٠ سال اخیر شود.




احتمال حذف صدای پولاد از «قاتل اهلی» بیشتر شد⇐امیرعباس گلاب، هر سه قطعه «قاتل اهلی» را خواند+آهنگ

سینماروزان: امیرعباس گلاب خواننده جوانی که در تیزر «قاتل اهلی» هم صدایش را شنیده بودیم سه قطعه «قاتل اهلی» را خواند.

به گزارش سینماروزان این سه قطعه «قاتل اهلی»، «نسل من» و «رگبار» نام دارد.

ترانه هر سه قطعه از یغما گلرویی است و امیر دانایی و اشکان دباغ کار ساخت و تنظیم آهنگ قطعات را انجام داده اند.

در نسخه جشنواره «قاتل اهلی» این پولاد کیمیایی بود که در نقش یک خواننده آواز می‌خواند اما صدایش چنان که باید مورد توجه مخاطبان قرار نگرفت.

استفاده از امیرعباس گلاب به عنوان جایگزین پولاد کیمیایی پرسشهایی مبنی بر عدم صدور مجوز دفتر موسیقی برای خوانندگی وی را پررنگتر می کند.

سرآخر چه خواهد شد؟ آیا نسخه سوم فیلم که با تعامل مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی تدوین شده با صدای امیرعباس گلاب روی پرده خواهد رفت؟

برای شنیدن سه قطعه ای که امیرعباس گلاب برای «قاتل اهلی» خوانده اینجا و اینجا و اینجا را کلیک کنید.




بعد از ماجرای دنباله‌دار اختلاف با تهیه‌کننده «قاتل اهلی»⇐حالا ادعاهای پولاد کیمیایی علیه تیم تولید «خفگی»⇐جیرانی نقشم را خفه کرد/برخورد جیرانی با من خارج از عرف اخلاقی، انسانی و حرفه‌ای بود/جیرانی بازیگر اصلی «خفگی» را کنار گذاشت و به‌جایش نوید را آورد!/من هم می‌توانستم مثل نوید محمدزاده شرط و شروط بگذارم/حتی برای اکرانهای مردمی هم به من زنگ نمی‌زنند!/نمی‌دانم من بدشانسم یا سینما قواعدی پیدا کرده که  باید شکل‌اش را عوض کنیم!؟؟

سینماروزان: بعد از ماجرای اختلافات دنباله داری که میان مسعود کیمیایی و تهیه کننده «قاتل اهلی» منصور لشکری قوچانی بر سر کم و زیاد کردن نقش پولاد در این فیلم وجود داشت و بسیاری آن را ناشی از تأثیرگذاری آقازاده کیمیایی بر پدر می دانستند حالا پولاد کیمیایی در گفتگویی پیرامون حضور کمرنگش در «خفگی» انتقادات تندی را به فریدون جیرانی کارگردان فیلم بیان کرده است.

به گزارش سینماروزان پولاد کیمیایی که گویا نقشش در «خفگی» به دلایلی نامعلوم کم شده است در گفتگویی با تیتر «جیرانی نقشم را خفه کرد» در «جام جم» کوشیده حسابی از خجالت جیرانی بابت این کاهش نقش درآید.

پولاد درباره کار با جیرانی بیان داشت: من سال‌ها پیش با آقای فریدون جیرانی سریال «مرگ تدریجی یک رویا» را کار کرده بودم که خاطره خوبی را برایم به‌جا گذاشت. در آن سریال تیپی (آراس) را بازی می‌کردم که خیلی دوستش داشتم. در طول این سال‌ها هم قرار بود ایشان برای صداوسیما سریالی در برهه زمانی اوایل انقلاب بسازند که در نهایت انجام نشد یا بعد از آن هم برای فیلم طنزی به من پیشنهاد بازی دادند که آن هم به قول معروف قسمت من نبود تا این‌که رسید به «خفه‌گی». در «خفه‌گی» از ابتدای کار آقای نوید محمدزاده حضور نداشتند و به جای ایشان پسری (به نام پاشا) که سال‌ها بود می‌خواست با آقای جیرانی کار کند و در واقع برای اولین بار بود که جلوی دوربین می‌رفت قرار بود نقش مسعود را بازی کند. پاشا که از دوستانم بود، به من زنگ زد و گفت که آیا تو می‌آیی نقش برادر من را در این فیلم بازی کنی که به این بهانه به من هم کمکی در بازی کنی؟ من به او گفتم که من نقش مکمل خیلی کم کار می‌کنم و اگر هم این کار را انجام دهم در صورتی که آن نقش مکمل تاثیرگذار باشد آن را می‌پذیرم. در ادامه پاشا با آقای جیرانی صحبت کرد و سناریوی «خفه‌گی» را برای من فرستادند. من سناریو را خواندم و آنچه که من آن روز از نقش منصور خواندم نقش موثری بود که با آنچه شما امروز در سینما می‌بینید خیلی متفاوت است.

این بازیگر ادامه داد: من هیچ‌وقت نمی‌خواستم مسائلی را بازگو کنم، اما الان واقعا به نظرم گفتن بعضی حرف‌ها ضروری است. نقش منصور در فیلمنامه ابتدایی «خفه‌گی» به این شکل که امروز شما در پرده سینما می‌بینید نبود. داستان از این قرار بود که ما در فینال داستان متوجه می‌شویم که منصور (با بازی خودم) با زن برادرش مسعود (نوید محمدزاده) رابطه‌ای احساسی داشته و زمانی که می‌خواهند جسد نسیم (با بازی پردیس احمدیه) را ببرند و در بیابان دفنش کنند، بین دو برادر دعوا می‌شود و منصور به برادرش می‌گوید که تو فقط دنبال پول او بودی، به نفع تو شد که او از دنیا رفت و… . در این بین اینها از ماشین پیاده و وسط بیابان با هم گلاویز می‌شوند و منصور در حین کتک زدن مسعود به او می‌گوید که من او را دوست داشتم، تو هیچ‌وقت عشق ما را نفهمیدی و… .در واقع ما اینجا اعترافات منصور را می‌شنویم. در همین زد و خورد مسعود آسیب می‌بیند و منصور او را به بیمارستان می‌رساند، اما او می‌میرد. همین باعث می‌شود منصور برود سراغ صحرا (با بازی الناز شاکردوست) که مسبب این اتفاقات بوده و او را در آسانسور گیر می‌اندازد و می‌کشد. در واقع قصه با منصور تمام می‌شود.

پولاد کیمیایی افزود: من قرارداد «خفه‌گی» را امضاء کردم و سر فیلمبرداری رفتم. پاشا که قرار بود نقش مسعود را بازی کند در عرض 48 ساعت به دلیل خستگی ناشی از سکانس ـ پلان‌های سخت (تاکید می‌کنم که این اولین تجربه بازی‌اش بود) تعویض شد و به جای او نوید محمدزاده سرکار آمد. من اینجا با آقای جیرانی تماس گرفتم و گفتم الان که آقای نوید محمدزاده آمدند قصه ما تغییر می‌کند؟ و ایشان به من گفتند نه همه چی سر جایش است فقط در آخر فیلم به جای این‌که تو صحرا را بکشی، نوید محمدزاده این کار را می‌کند! به او گفتم پس وقتی نوید اینکار را می‌کند یعنی خودش هم بر اثر زد و خورد با مسعود نمی‌میرد و این من نیستم که او را می‌کشم! آقای جیرانی گفتند نه مسعود برادرش را هم نمی‌کشد! به آقای جیرانی گفتم پس اجازه بدهید من از خدمت شما مرخص شوم، به این خاطر که خود نقش چیزی برای من ندارد و هر چه برای من بود فینال نقش بود و این‌که در این جامعه امروزی هم برادرکشی برای یک زن را می‌بینیم. اینجا بود که آقای جیرانی به من گفتند «تو به من اعتماد کن، من می‌خواهم یک تقابل درست بین شما (دو برادر) داشته باشم، من این نقش را درست می‌کنم، آن اتفاقی که تو دنبالش هستی می‌افتد، اگر من را قبول داری به من اعتماد کن»! و من اعتماد کردم و در این فیلم بازی کردم تا رسید به روزهای پایانی فیلمبرداری که نزدیک به جشنواره سال گذشته بود.

آقازاده کیمیایی خاطرنشان ساخت: ما داشتیم فینال «خفه‌گی» را می‌گرفتیم که آقای محمدزاده متن را به من دادند و دیدم هیچی از نقش من در آن نیست! به آقای محمدزاده گفتم چی شده؟ و ایشان گفتند من با آقای جیرانی صحبت کردم، اینجا ما چیزی نگوییم بهتر است! و در این سکانس ما به صدای پیغام نسیم به مسعود (که می‌گوید منصور به من نظر داشت و…) گوش می‌دهیم و مثل دو بیمار به هم نگاه می‌کنیم که ظاهرا این سکانس هم در نسخه نهایی حذف شده! من برای سکانس پایانی این نقش بود که با این فیلم قرارداد بستم و آقای محمدزاده به من گفت با صحبتی که با آقای جیرانی داشتم، قرار بر این شده که این سکانس در سکوت برگزار شود (که آن‌هم نشد البته!) و وقتی خودم با آقای جیرانی صحبت کردم، دیدم ایشان جوابگو نیست! من در اینجا دو راه داشتم یا باید خارج از عرف اخلاقی عمل می‌کردم که مثلا قرارداد و فیلمنامه من چیز دیگری بوده و… که اصلا در شأن من و خانواده‌ام نیست یا نادیده بگیرم.

پولاد کیمیایی با اشاره به برخورد نامناسبی که با وی صورت گرفته اظهار داشت: خوشحالم با وجود این‌که این اتفاقات در این فیلم برای من افتاد، اما هر که فیلم را دیده به من می‌گوید که چقدر در این فیلم خوب بودی. برخوردی که در این فیلم با من شد خارج از عرف اخلاقی، انسانی و حرفه‌ای است و من هیچوقت آن را فراموش نمی‌کنم. من با حرفه‌ای‌های این سینما (مرحوم شکیبایی، ارجمند، پرستویی و…) کار کردم و واقعا می‌توانستم مثل نوید محمدزاده شرط و شروط بگذارم که آخر فیلم باید خودم صحرا را بکشم و… . من به گفته خود آقای جیرانی به ایشان اعتماد کردم و الان دارم می‌بینم که از اعتماد من سوءاستفاده شده. واقعا نمی‌دانم اسم چنین حرکاتی را چه بگذارم! من طبق فیلمنامه قرارداد بستم. قرار نیست که از اسم من سوءاستفاده بشود. من برای بازی در آن نقش بود که آمدم، نه پولی که واقعیتش اصلا پولی هم نبود! واقعا برایم ناراحت‌کننده هست که امروز حتی برای اکران‌های خصوصی هم به من نه زنگ می‌زنند، نه دعوت می‌کنند و… .

این بازیگر خاطرنشان ساخت: آقای جیرانی کارگردانی هست که خودش را صاحب سبک می‌داند و حتی در نشست فیلم «قاتل اهلی» (به کارگردانی پدرم) در جشنواره فیلم فجر هم به سالن آمدند و با این‌که فکر نمی‌کنم یک فیلمی با مناسبات دیگری به کسی ارتباط داشته باشد، راجع به نقش من و کار پدرم اظهارنظر کردند و من به حرمت موی سپید و همکاری که در گذشته با ایشان داشتم صحبتی نکردم. مگر غیر از این بوده که من به انتخاب خود ایشان آمدم که حالا این کار را با من می‌کنند! حتی پاشا هم که قرار بود به جای نقش اول این فیلم بازی کند وقتی آقای جیرانی از اول می‌دانست که بازی اولش است باید کمک‌اش می‌کرد که از پس نقش برآید، نه این‌که او را یک دفعه کنار می‌گذاشت و او را سرخورده می‌کرد.

پولاد کیمیایی در انتهای گلایه هایش از تغییر وضعیت سینما چنین گفت: امسال سال خوبی به لحاظ کاری برای من نبود. هم به‌دلیل «خفه‌گی» و هم به‌دلیل اتفاقاتی که برای «قاتل اهلی» و «گشت ارشاد» افتاد. نمی‌دانم از بدشانسی من بود یا سینما قواعدی پیدا کرده که ما خودمان باید شکل‌اش را عوض کنیم. الان چیزی که من را تسکین می‌دهد همین ساخت فیلم بلندم «معکوس» است که دغدغه چندین ساله‌ام است. دوست خوبم آقای خوشنام روی این فیلم سرمایه‌گذاری کردند و خوشبختانه توانستیم پروانه ساخت‌مان را بگیریم. فکر می‌کنیم حدود 15ـ16 آبان تا نهایتا اواخر آبان بتوانیم فیلم‌مان را کلید ‌بزنیم. من تمام دلخوشی و انرژی‌ام را برای این فیلم گذاشتم و امیدوارم امسال بعد از این اتفاقاتی که برایم افتاده با «معکوس» کامم شیرین شود.




تراکم اکران پاییزی صدای منتقد نزدیک به کیمیایی را هم درآورد⇐بی‌عدالتی و عدم توازن کار همه را دشوار کرده!!+گلایه‌ این منتقد از تهیه‌کننده «قاتل اهلی» بخاطر حذف صدای پولاد با یک گاف در قلب نام کاراکتر!⇔پرسش: آیا این منتقد در باب مجوز خوانندگی آقازاده کیمیایی از سازمان سینمایی یا معاونت هنری استعلام کرده؟

سینماروزان: باز کردن ورودی اکران در نیمه دو سال و روی پرده فرستادن تعداد بالای فیلم که بسیاری از سینماگران آن را عاملی بر فیلم‌سوزی دانسته اند موجب شده در هفته های اخیر شورای صنفی نمایش آماج انتقادات درباره عدم مدیریت صحیح اکران قرار گیرد.

به گزارش سینماروزان انتقادات به شورای صنفی نماش که از رسانه‌های مستقل آغاز شد، رفته رفته به جایی رسید که رسانه ملی هم مجبور شده به آن ورود کند و حالا رسانه های سیاسی هم مجبور به همراهی با آن شده اند.

روزنامه اصلاح طلب «شرق» در یادداشتی به قلم جواد طوسی که او را اغلب به عنوان منتقدی حامی مسعود کیمیایی دیده ایم اکران «قاتل اهلی» تازه ترین فیلم کیمیایی در شلوغی پاییزی را مجالی کرده برای انتقاد و توصیف اوضاع حاکم بر اکران با واژگان «بی عدالتی» و «عدم توازن».

طوسی البته به مانند همیشه از بهانه شلوغی اکران آغاز کرده و در میانه نقبی زده به فیلم محبوبش کیمیایی و گلایه از اینکه چرا تهیه کننده «قاتل اهلی» در تیزرهای فیلم به جای صدای کیمیایی از صدای امیرعباس گلاب استفاده کرده است! آیا این منتقد درباره مجوز آوازخوانی پولاد از معاونت هنری ارشاد یا سازمان سینمایی استعلام کرده؟

عجیب است طوسی که همواره جزو معتمدان کیمیایی بوده در جایی از یادداشت خود پولاد را ایفاگر کاراکتر «سیاوش» فیلم «قاتل اهلی» دانسته در حالی که «سیاوش» را امیر جدیدی ایفا کرده و آقازاده کیمیایی ایفاگر کاراکتر «بهمن» بوده!!!

متن یادداشت طوسی را بخوانید:

عدالت برای قاتل اهلی

بحث شیرین و درعین‌حال تلخ «عدالت»، همچنان در این ملک، سوژه‌های داغ خودش را در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و… دارد. اگر در بخش اقتصادی و طبقه‌بندی اجتماعی هنوز از این حیث بعد از ٣٩ سال اندر خم یک کوچه‌ایم، در گستره فرهنگ و هنر نیز نتوانسته‌ایم عدالت را به درستی اعمال و اجرا کنیم. جدا از بی‌کاری تعداد بی‌شماری از عوامل و دست‌اندرکاران حرفه‌ای و حاشیه‌ای و سیاهی‌لشكر سینما، موضوع مبتلا‌به این‌روزها تراکم آشکار اکران پاييزي است. در شرایطی که در اکران نوروزی امسال بیش از شش فیلم در گروه‌های سینمایی اکران نشد، درحال‌حاضر بیش از ٢٠ فیلم به طور هم‌زمان روی پرده سینماهاست. این بی‌عدالتی و عدم توازن باعث می‌شود که فیلم‌ها (به‌ویژه آثار قابل بحثی که می‌توانند در یک شرایط طبیعی مخاطبان بیشتری داشته باشند)، به‌خوبی دیده نشوند.

گویا قرار است «قاتل اهلی» آخرین ساخته مسعود کیمیایی بعد از آن همه حرف و حدیث و اختلاف و کشمکش میان کارگردان و تهیه‌کننده و موضع‌گیری‌های بازیگر اصلی‌اش (پرویز پرستویی) و پولاد کیميایی، آخر این هفته اکران شود. خب، در این ترافیک سنگین فعلی اکران، آیا این فیلم با توجه به سابقه و اعتبار کارگردان کهنه‌کارش و استفاده از عوامل حرفه‌ای و چند بازیگر مطرح و شناخته‌شده به فروش چشمگیری دست می‌یابد، یا سر «قاتل اهلی» در این مسلخ بریده خواهد شد؟

از سوی دیگر، با پخش کلیپی در فضای مجازی و تلگرام که در آن صدای پولاد کیمیایی (خواننده تصنیف‌های فیلم قاتل اهلی) تغییر یافته و از صدای خواننده جوانی به‌نام گلاب استفاده شده است، اختلافات میان منصور لشکری‌قوچانی، مسعود کیمیایي و پولاد کیمیایی وارد فاز جدیدی شده است. در شرایطی که نسخه پروانه‌نمایش‌گرفته فیلم با صدای پولاد کیمیایی (بازیگر نقش سیاوش) بوده است، چنین استنباط می‌شود که در شکل قانونی و عرفی تهیه‌کننده این اختیار عمل را ندارد تا به میل خود و بدون اطلاع و موافقت کارگردان و خواننده موردنظر صدای اصلی استفاده‌شده در فیلم را (حتی با تشخیص صدای خوب خواننده و برای یك كلیپ تیزر) عوض كند و مقررات قانون حمایت از حقوق مؤلفین و مصنفین مصوب ١١/١٠/١٣٤٨ نیز تكلیف را در مورد خالق اثر روشن و مجازات‌های معینی را پیش‌بینی كرده است.

بعد از آن همه جاروجنجال كه یك نمونه‌اش را در جلسه پرسش و پاسخ فیلم در برج میلاد در جشنواره فیلم فجر سال قبل شاهد بودیم، به نظر می‌رسد یك طرف ماجرا، ‌یعنی تهیه‌كننده، همچنان سرش درد می‌كند برای دردسر و تمایل ندارد كه «قاتل اهلی» در جوی بدون هیاهو به نمایش درآید و عیار واقعی‌‌اش سنجیده شود. به جرئت می‌توان گفت هیچ فیلم دیگر مسعود كیمیایی تا این حد در معرض بحران و تنش نبوده است.




حذف صدای پولاد کیمیایی از تیزر «قاتل اهلی»⇐خواننده «ستایش» جای آقازاده کیمیایی را گرفت+فیلم

سینماروزان: همان طور که پیش بینی می شد مخالفت دفتر موسیقی ارشاد با آوازخوانی پولاد کیمیایی(اینجا را بخوانید) باعث تغییر صدای تیزرهای «قاتل اهلی» مسعود کیمیایی شد.

«قاتل اهلی» بناست از سوم آبان ماه در گروه آزادی اکران شود و نخستین تیزر فیلم درحالی منتشر شده که به جای صدای پولاد این صدای امیرعباس گلاب خواننده جوان است که جایگزین شده.

امیرعباس گلاب از جمله شاگردان محمد نوری است که پیش از این بخاطر اجرای قطعاتی برای سریال «ستایش» در کانون توجه قرار گرفت.

برای دیدن تیزر «قاتل اهلی» اینجا را ببینید.

پولاد کیمیایی در فیلم پدر، نقش یک خواننده را ایفا کرده ولی صدای نامتناسبش یکی از پاشنه آشیلهای نسخه جشنواره «قاتل اهلی» بود و به نظر میرسد با تغییر صدا در نسخه اکران با اثر شسته رفته تری روبرو باشیم؛ البته اگر صدای پولاد در نسخه نهایی هم به مانند تیزر جایگزین شده باشد.

«قاتل اهلی» به تهیه کنندگی منصور لشکری قوچانی و بازی پرویز پرستویی، امیر جدیدی، پرویز پورحسینی، پگاه آهنگرانی و پولاد کیمیایی روایتی دارد از پشت پرده فسادهای اقتصادی کلانی که در سالهای اخیر مدام درباره شان شنیده ایم.




مخالفت ارشاد با آوازخوانی پولاد در «قاتل اهلی»؟!+واکنش پولاد به این ماجرا

سینماروزان: تازه ترین فیلم مسعود کیمیایی با نام «قاتل اهلی» از هفته آینده 26 مهرماه در گروه آزادی روی پرده خواهد رفت و در فاصله کوتاهی که تا اکران مانده شنیده‌هایی طرح شده درباره عدم صدور مجوز تیزرهای تبلیغاتی فیلم به دلیل آوازخوانی پولاد کیمیایی.

به گزارش سینماروزان بعد از حواشی پیش آمده بر سر حضور برخی خوانندگان غیرمجاز به عنوان بازیگر در هنرهای نمایشی، نوعی سختگیری درباره آوازخوانی در سینما و تئاتر ایجاد شده و نتیجه اینکه تمامی آنها که میخواهند در فیلمهای سینمایی یا محصولات نمایشی آوازخوانی کنند باید مجوز دفتر موسیقی ارشاد را داشته باشند.

پولاد کیمیایی خودش درباره ماجرای پیش آمده به «تسنیم» گفت: آن چیزی که من راجع به آهنگ‌ها و خوانندگی در فیلم «قاتل اهلی» شنیده‌ایم این است که ایراداتی برای آهنگ‌های کلیپ تبلیغاتی این فیلم وارد شده است که به نظرم بی‌مورد است، چرا که این آهنگ‌ها بخشی از فیلمی است که پیش از این پروانه نمایش دریافت کرده است و به نظرم نباید نیازی به دریافت مجوز برای آهنگ‌ها داشته باشد. البته فکر نمی‌کنم مشکلی در این باره داشته باشیم، چرا که پیش از فیلم‌های بوده‌اند که چنین ماجرایی برایشان پیش آمده و به راحتی اکران شده‌اند.

آنچه که پولاد درباره روال پیشین آوازخوانی بازیگران در فیلمها گفته کاملا درست است؛ یعنی پیشتر پروانه نمایش ارشاد تأییدی بود بر آوازخوانی بازیگران اما گویا در روال جدید هر نوع خوانندگی در آثار سینمایی و نمایشی باید به تأیید دفتر موسیقی ارشاد برسد و از قرائن پیداست دفتر موسیقی ارشاد به آوازخوانی پولاد کیمیایی مجوز نداده است و همین باعث شده که تیزرهای «قاتل اهلی» با مشکل پخش مواجه شوند.

باید منتظر ماند و دید آیا مشکل دفتر موسیقی ارشاد با صدای پولاد فقط مربوط به تیزرهای «قاتل اهلی» است یا آن که در نسخه اکران هم صدای پولاد با صدای خوانندگانی دیگر جایگزین خواهد شد؟




تهیه‌کننده خبر داد: «قاتل اهلی» از سوم آبان روی پرده می‌رود/نسخه سوم فیلم روی پرده می‌رود

سینماروزان: در حالی که به تازگی استارت فعالیتهای تبلیغاتی تازه ترین فیلم مسعود کیمیایی با نام «قاتل اهلی» با اعلانهایی خون آلود و ادعاهایی درباره ارتباط «قاتل اهلی» یا قاتل شهیدان رجایی و باهنر آغاز شده است(اینجا را بخوانید) منصور لشکری قوچانی تهیه کننده فیلم درباره زمان اکران فیلم و رسیدن به نسخه ای تازه برای اکران که نه نسخه اولیه تهیه کننده است و نه نسخه ثانویه کارگردان سخن گفته است.

منصور لشکری قوچانی تهیه کننده «قاتل اهلی» که داستان اختلاف نظر او با کیمیایی از زمان جشنواره فیلم فجر تا به امروز بارها تیتر رسانه ها شد، درباره اکران فیلم به «جام جم» گفت: براساس قرارداد سرگروه فیلم پردیس آزادی خواهد بود و فکر می‌کنم زمان اکران آن از سوم آبان ماه آغاز شود.

قوچانی با اشاره به نسخه سومی که حاصل تعامل وی با کیمیایی است ادامه داد: من و مسعود کیمیایی در جلسات متمادی بالاخره به تفاهم رسیدیم و نسخه انتخابی که قرار است اکران شود مورد قبول هر دو نفر ما قرار گرفته و بر همین اساس همین نسخه تازه پروانه نمایش فیلم را گرفتیم.

او در مورد نحوه‌ تبلیغ فیلم هم توضیحاتی داد و گفت: تبلیغات را شروع کردیم و تا نزدیک مهرماه هفته‌ای یک تبلیغ خواهیم داشت، پس از آن نوع تبلیغات و اطلاع رسانی به سبکی خواهد بود که علاوه بر رسانه های جمعی دهان به دهان به گوش همگان برسد زیراکه تبلیغ تنها علاوه بر رسانه ملی باید در فضاهای مجازی و .. هم صورت گیرد.




آغاز فاز تبلیغاتی «قاتل اهلی»+طرح یک ادعا درباره قاتل شهیدان رجایی و باهنر+عکس

سینماروزان: اگر این روزها سری به پردیسهای مهم پایتخت و از جمله پردیس آزادی زده باشید حتما با اعلانهایی متمرکز با یک دست خون‌آلود مواجه شده اید؛ اعلانهایی که در توضیح آنها نوشته شده: قاتل اهلی از هر قاتلی خطرناکتر است چون او را دوست داریم!!!

به گزارش سینماروزان این اعلانها که کاملا اشاره دارد به فیلم «قاتل اهلی» مسعود کیمیایی مربوط است به اولین فاز تبلیغاتی این فیلم که به همت منصور لشکری قوچانی تهیه کننده فیلم استارت خورده است.

«دوست داشتنی بودن قاتل اهلی» مسأله ای بود که حین تولید و بعدتر زمان رونمایی بحث برانگیز در جشنواره هم بارها از سوی این تهیه کننده بر آن تأکید شده بود و حالا نیز مشخص شده مهمترین شعار تبلیغاتی فیلمی که پرویز پرستویی نقش اصلی آن را بازی میکند همین است.

لشکری قوچانی مدتی بعد از رونمایی اعلانهای تبلیغاتی فیلم متنی دوپهلو و تا حد زیادی پرسش برانگیز را هم در صفحه اجتماعیش منتشر کرد؛ متنی که در آن ادعا شده است در هشتم شهریور60 شهیدان رجایی و باهنر توسط یک قاتل اهلی-مسعود کشمیری- به شهادت رسیده اند.

لشکری قوچانی نوشت: قاتل اهلى كيست؟ شهيد رجايى و شهيد باهنر ، توسط قاتل اهلى به شهادت رسيدند. ميگويند كه خيلى ها پشت سر اين «قاتل اهلى» نماز ميخواندند، قاتلى كه تا چند روز بعد از بمب گذارى، شهيد اعلام شد!!! تا نفوذى بودنش افشا شد… خيانت قاتل اهلى از جاسوسان به مراتب بيشتر است، چون ما به او اعتماد داريم چون او را دوست داريم و حتى اگر تخصص نداشته باشد، پشت نقاب ريا مخفى ميشود و به قول شهيد بهشتى «كسي كه تخصص ندارد و مسئوليتى را قبول ميكند تعهد ندارد» و چقدر از افراد بدون تخصص و به‌ظاهر متعهد، لطمه و صدمه خورديم پس در هر جايگاه مديريتى از متخصص ترين فرد آن مديريت استفاده كنيم، نداشتن تخصص به سرعت لو مي‌رود و …

وی ادامه داد: فيلم سينمايى «قاتل اهلى» هشدارى جدى به حضور قاتلين اهلى در كشور است و بدون افراد نفوذى ، هيچ ترور فيزيكى و غير فيزيكى انجام نميشود. دبير شوراى امنيت ملى كشور يك نفوذى بود كه بعد ترور و به شهادت رساندن رئيس جمهور و نخست وزير و … از ايران گريخت.

این تهیه کننده افزود: فيلم سينمايى «قاتل اهلى» علاوه بر جذابيتهاى سينمايى، قاتلين اهلى اقتصادى، اجتماعى و حتى قاتلین اهلی عشق را به تصوير مي‌كشد. اگر دغدغه اين نفوذيها نبود هيچگاه «قاتل اهلى» ساخته نمى شد. قاتل اهلى كيست؟

قاتل اهلی
اولین اعلان «قاتل اهلی»



مسعود کیمیایی با نگارش یادداشتی بیان کرد⇐ به ٢٩ فیلم قبلی قسم که هیچ‌کدام عذاب‌آورتر از این «قاتل اهلی» نبود!/فقط در آخر فیلم سه چهار نما جابجا شده!/«قاتل اهلی» به پول می‌پردازد و در آن «دیندار» اصل است!/مغز و سری کنارم منفجر شد و روی دوربین ریخت!!!/نمی‌دانم میان این فیلم‌های خنده‌زا کسی هم حوصله دیدن رنج‌های خودش را دارد؟/عشقی را می‌خواهم که در عاشقی بدکاره نباشد!!!

سینماروزان: با حل شدن اختلافات میان منصور لشکری قوچانی تهیه کننده و مسعود کیمیایی کارگردان «قاتل اهلی» این فیلم پروانه نمایش گرفت و در مسیر اکران قرار گرفت.

به گزارش سینماروزان مسعود کیمیایی به بهانه حل مشکلات و صدور پروانه نمایش یادداشتی را برای «شرق» نوشته و در آن به حدیث نفس درباره «قاتل اهلی» و دورنمایش درباره اکران آن پرداخته است.

متن کامل این یادداشت را بخوانید:

فیلم‌ساختن برای مهرجویی، تقوایی، فرمان‌آرا و… همین‌طور سخت‌تر، پرعذاب‌تر و پرخاطره‌تر می‌شود. عباس کیارستمی که رفت و آسمان ما را بی‌ستاره کرد. آخرین فیلمی که ساخته‌ام در ٧٥ سالگی و سی‌اَُمین آن است. باور کنید به آن ٢٩ فیلم قسم که هیچ‌کدام عذاب‌آورتر از این «قاتل اهلی» نبود.
قانون، دوستان، حرف حساب، خانه سینما و بیشتر از همه ارشاد کمک کرد تا این زورق بر توفان رفته را به ساحل برگردانند.
اما امان از دقایق و روزهایی که این قایق در میان موج‌های ساخته‌شده کژ میشه و مژ میشه. دوستان یکی به کژی‌ گرفت یکی به مژی.
معشوق فیلم‌ساز آقای عذاب تمام شد- بعد از همه این حرفا- فیلم شد، گفتند سینما نشد – سینما شد.
اما لطف آقای لشگری‌قوچانی به اینجا رسید به وکالت آقای طوسی از جانب این دوست که آقای لشگری فقط در آخر فیلم «قاتل اهلی» نه کم نه اضافه، چند نما، شايد سه، چهار نما جابه‌جا شود. ایشان به لطف یک خجالتی به من خجالتی دادند و نامه‌ای به این مضمون را امضا کردند که ما را از هم دور کردند! خالقا… آشتی تا روز بهشتی و من در متن نامه از شما… پوزش… و… .
«قاتل اهلی» به پول می‌پردازد. زیباترین منظره و خوش‌صداترین موسیقی درحد ‌یک سمفونی چهار موومنت که هم در لانگ‌شات زیباست و هم در کلوزآپ، برای هر دردی دواست. جناب پول‌های خوش‌رنگ در حساب‌‌های قاتل. رانت و برده‌شده مناقصه‌های خریده‌شده و جناب تمیزخان که می‌شوید و تمیز می‌کند و به جارختی با گیره بند می‌آویزد. شستن پول- و دختر و پسر جوانی که به ازدواج فکر می‌کنند. پسر خواننده است و دختر، دختر یکی از این حاج‌آقاهای خوب، ‌تهرونی قدیمی که از قبل از انقلاب، ‌هم پول را می‌شناسد و هم خرج‌کردنش را و هم پر از عاشقانه‌های پاک است، به خانه و خانواده‌ و یتیم‌پروری. دیندار اصل است. اما در این روزگار منظره زیبا، لانگ‌شات بانك است، نمی‌خواهد بازنده. اما بازنده می‌شود؟ درسی که با پول دزدی خوانده شود، ‌آخرش طرفِ دزد را می‌گیرد؟
شهر ما شهری دیگر شد. جنگ‌ها آمد- معنای خون و جوان را دیدیم- در روزهای انقلاب که خودم فیلم‌برداری می‌کردم- مغز و سری کنارم منفجر شد و روی دوربین ریخت. راست می‌گویم- هیچ‌کس نه کسی جرئت پاک‌کردن آن را داشت و نه کسی طاقت گریستن بر آن. شهر ما شهری دیگر شد. مادرِ خدا رحمت‌کرده من تهرانی چینه پشت هم بود، اما به خیابان که می‌آمد، گم می‌شد. تهران آرام نیست. شهرها مضطربند.
ما در هر دو سو فیلم ساختیم، شعر نوشتیم، رمان نوشتیم- نمیشه صبر کرد تا چه شود. چه شود خودش اصل مطلب است.
مردم در تهران، تهرانی حرف نمی‌زنند. زبان پیاده‌رو  و خیابان زبانی گیج و ناساخته است.
صبح ده‌ها اصطلاح می‌آید – شب شاید یکی برای فردا بماند. خب من اون‌جوری – یه جور دیگری بشم تو اون‌جور دیگه گم می‌شم.
رو چتر ما بارون نیومد – یا کم آمد- هر دير بازی. آدم‌های تازه میهمان می‌شوند و آدم‌های تازه قصه‌های تازه می‌سازند. همان قصه‌ خون و جوان، ‌پر از ابهت.
اما آدم‌های تازه دروغ‌های تازه می‌گویند. عشق‌های دروغ می‌آورند. منظره‌های زیبا و پرنمود کم شدند و منظره‌ها بانک‌ها شدند. بانک‌هايی پر از زندگی تازه برای سارقان، وام‌های گم‌شده، قسم‌های گم‌شده، قصرهای پیداشده.
در خیابان معین‌الدوله، ایران- یک عزیزکیایی بود که می‌گفت خدا برکت به سرسیخ بدهد. من از سرسیخ در باغ در شمیران خریدم – وقتی گوشت را به سیخ بکشند سر آن را برای صاف‌شدن با دو انگشت می‌کنند. و به همان ظرف گوشت‌ها می‌اندازند.
کاش دوستداران منظره‌های بانک از سرسیخ‌شان چندتا مدرسه می‌ساختند – یتیم‌خانه بچه‌های سرطانی – روزنامه آزاد – لباس برای کودکان و همه حتی این سرسیخ‌ها را هم بردند.
قاتل اهلی- قاتل خودی است. اهل است. عاشق باجه پرداخت است.
عشق درش بیچاره بازنده نیست. درش درختان بلند و صبوری که در جنگلی دور گم شده‌اند. خدا کند عقل به وجد بیاید.
فیلم قاتل اهلی همین‌هاست. صبر موسیقی، رفتن حاج‌آقای خوب. دختر عاشق. جوانی پاک که شغلش صداقت است و فیلم‌های دیگر. چه دانم میان این فیلم‌های خنده‌زا… کی هم حوصله دیدن رنج‌های خودش را دارد؟ عشقی را می‌خواهم که در عاشقی بدکاره نباشد.




انتقاد یک نویسنده پیشکسوت از رفتاهای اخیر مسعود کیمیایی⇐بالاخره فهمیدم چرا دیگران کوروساوا و اسکورسیزی دارند و ما نه!/با این بار عظیم و خردکننده از غرور و خودستایی مگر توان و رمقی برای آفریدن اثری قابل اعتنا هم باقی می ماند؟

سینماروزان: درحالی که همچنان اختلافات میان مسعود کیمیایی کارگردان و منصور لشکری قوچانی تهیه کننده «قاتل اهلی» پابرجاست و در شرایطی که این اختلافات سبب ساز ایجاد حواشی فراوانی در نشست پرسش و پاسخ این فیلم در جشنواره اخیر فجر شد شهزاد رحمتی نویسنده قدیمی مجله «فیلم» در یادداشتی با اشاره به اینکه در میان فیلمهای جشنواره فقط فیلم نشست «قاتل اهلی» را دیده(!) به انتقاد از رفتارهای کیمیایی در این نشست پرداخت.

شهزاد رحمتی در بخشی از یادداشت خود آورده است: با دیدن فیلم نشست «قاتل اهلی»  بالاخره فهمیدم چرا کشورهای دیگر امثال کوروساوا، ده الیویرا، اسکورسیزی، وودی آلن، ایستوود و… دارند ولی در کشور ما هیچ فیلمساز صاحب نام پابه سن گذاشته ای فیلمی در حد اعتبار سالهای اوجش نساخته است. چرا؟

این نویسنده با اشاره به گفتارهای مغرورانه کیمیایی در نشست «قاتل اهلی» ادامه داده است: با این بار عظیم و خردکننده از غرور و خودستایی که یک تریلی هجده چرخ هم  از عهده حملش برنمی آید مگر توان و رمقی برای آفریدن اثری قابل اعتنا هم باقی می ماند؟ با چنین بار عظیمی همین که سرصحنه حاضر شوی و دستور اکشن و کات بدهی خودش دستاوردی غبطه برانگیز است.

رحمتی با اشاره به گروهی از حاضران در نشست «قاتل اهلی» که در برابر هر جمله کیمیایی او را تشویق میکردند و تشکیک در هویت آنها که شبیه به مطبوعاتیها نبوده اند، اظهار داشته است: مگر میشود جماعتی بابت تحقیرهای متفرعنانه و مکرر خویش چنین ذوق زده تشویق کنند و کف بزنند تا گوینده هر چه بیشتر به هیچان بیاید و غلظت توهینهایش را بیشتر کند؟ چرا که همچنان تا اطلاع ثانوی مستمع، صاحب سخن(صاحب توهین؟) را سر ذوق آورد.




اتمام حجت تهیه‌کننده «قاتل اهلی» با کیمیایی⇐اگر حکمیت خانه سینما را نپذیرید پرونده به قوه قضاییه ارسال خواهد شد

سینماروزان: اختلاف میان مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی تهیه کننده «قاتل اهلی» تمامی ندارد و به نظر می رسد فارغ از اینکه این اختلافات وجهه تبلیغاتی مناسبی هم برای فیلم بوده همچنان باید از این اختلافات بشنویم.

به گزارش سینماروزان بعد از آن که کیمیایی خانه سینما را به عنوان مرجعی برای رسیدگی به اختلاف تشخیص نداد و رییس شورای داوری خانه سینما هم بر این مسأله صحه گذاشت حالا منصور لشکری قوچانی در نامه ای به شورایعالی تهیه کنندگان به طرح شکایت از کیمیایی پرداخته و به صراحت از این گفته که اگر کیمیایی باز هم حکمیت خانه سینما را نپذیرد در نهایت پرونده درگیری به قوه قضاییه ارسال خواهد شد.

متن نامه تهیه کننده «قاتل اهلی» را بخوانید:

اعضاء محترم شورای عالی تهیه‌کنندگان؛با سلام و احترام، اینجانب از آقای مسعود کیمیایی به دلیل عدم رعایت قرارداد فی‌مابین شاکی بوده و قبلا به تاریخ ٠٧/١١/٩٥ نامه‌ای برای دبیر محترم شورای‌عالی تهیه‌کنندگان ارسال نموده‌ام. لازم به توضیح است که طی نامه‌های تاریخ ١٠/٨/٩٥- ٢٢/٨/٩٥- ٢٢/٩/٩٥- ١/١٠/٩٥- ٧/١٠/٩٥ و ٢٠/١٠/٩٥ و نیز اظهارنامه ١٤/١١/٩٥ هیئت داوری خانه سینما را به عنوان داور مرضی‌الطرفین براساس اساسنامه خانه سینما معرفی نموده‌ام و مستحضر هستید که نامه‌های ارسالی فاقد وجاهت قانونی بوده و اظهارنامه تأییدی بر مکاتبات فی‌مابین مطابق قانون خانه سینما می‌باشد و علاوه بر اینکه آقای کیمیایی حکمیت خانه سینما را نپذیرفته‌اند، اعلام نموده‌اند که اینجانب به دادگاه شکایت کرده‌ام.

اینجانب مراتب اداری و قانونی را پیگیری کرده و خواهم کرد و قطعا اگر خانه سینما حامی هنرمندان و هنربانان به عنوان داور توسط آقای کیمیایی پذیرفته نشود، پرونده از خانه سینما خارج و پیرو اختلافات حقوقی به قوه قضائیه ارسال می‌شود. اعتبار و میزان مشروعیت «خانه سینما» با عملکرد آقای کیمیایی در حال خدشه‌دارشدن است و اینجانب حسن‌نیت خود را با پیگیری قانونی توسط خانه سینما ثابت نموده‌ام. امیدوارم اعضاء محترم شورای‌عالی تهیه‌کنندگان برای برون‌رفت از خلاف‌های مکرر استاد کیمیایی که باعث متضرر شدن بیشتر و بیشتر اینجانب می‌شود تدبیری بیندیشند و خواهشمند است ضمن بررسی قرارداد فی‌مابین اینجانب و آقای مسعود کیمیایی نظر قطعی خود را اعلام فرمایید.




تازه‌ترین توضیحات سعید سهیلی درباره ممیزی وارده به «گشت۲» برای اکران عمومی، وضعیت نمایش در سینماهای حوزه هنری و فروش رایت ویدیویی فیلم

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: قسمت دوم کمدی «گشت ارشاد» از جمله گزینه های اکران نوروزی توسط پخش هدایت فیلم است با این حال هنوز مشخص نیست که این فیلم آیا مجوز اکران در سینماهای حوزه را پیدا خواهد کرد یا نه.

به گزارش سینماروزان چندی قبل یک رسانه ارزشی از توقیف فیلم توسط مدیران حوزه هنری خبر داد(اینجا را بخوانید) با این حال هنوز تکلیف مدیران حوزه با این فیلم به صورت رسمی مشخص نشده است.

سعید سهیلی کارگردان و تهیه کننده اصلی فیلم درباره وضعیت اکران آن به سینماروزان گفت: وضعیت اکران «گشت 2» هنوز مشخص نیست و باید منتظر باشیم تا شورای صنفی در این خصوص تصمیم بگیرد.

سهیلی درباره شنیده های مرتبط با ممیزی صورت گرفته در نسخه جشنواره برای اکران عمومی اظهار داشت: فیلم ممیزی چندانی ندارد و معمولا خود کارگردانها هستند که بعد از جشنواره دستی بر سر و روی فیلم میکشند و تغییراتی جزئی اعمال میکنند. درباره «گشت2» هم خودم هستم که سعی کردم بازبینی در فیلم داشته باشم آن هم براساس واکنش مخاطبان جشنواره.

این کارگردان که پیشتر با توقیف «گشت ارشاد» توسط مدیران حوزه هنری مواجه شده بود درباره وضعیت اکران «گشت2» در سینماهای حوزه اظهار داشت: در خصوص اکران هنوز با حوزه هنری وارد مذاکره نشدیم و تمام امور پخش بر عهده هدایت فیلم است و مدیران این موسسه پخش هستند که با حوزه هنری رایزنی خواهند کرد.

یکی دیگر از شنیده های پیرامون «گشت2» فروش رایت خانگی یا همان رایت ویدیویی آن به موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری با رقمی میلیاردی است. سهیلی با ردّ این شایعه اظهار داشت: برای واگذاری رایت نمایش خانگی فیلم هنوز تصمیمی نگرفته‌ایم. مذاکراتی با چند شرکت داشته ایم اما تا قطعی نشدن نمی توان چیزی را اعلام کرد.




ادعاهای یک رسانه ارزشی⇐بعید است نسخه جشنواره «گشت۲» پروانه نمایش بگیرد/حوزه هنری جرأت اکران این فیلم را ندارد

سینماروزان: نمایش قسمت دوم کمدی «گشت ارشاد» با عنوان «گشت2» در جشنواره فیلم فجر نظرات مختلفی را موجب شد؛ نظراتی که از جدی نگرفتن این محصول شوخ و شنگ تا تکفیر تمام و کمال آن را شامل می شد.

به گزارش سینماروزان در این اوضاع «فرهنگ نیوز» که یک رسانه ارزشی در حیطه فرهنگ است در کنار ارائه نقدی بر فیلم ادعاهایی را طرح کرده درباره توقیف این فیلم توسط حوزه هنری و البته عدم صدور پروانه نمایش برای نسخه جشنواره اثر.

متن کامل مطلب «فرهنگ نیوز» را بخوانید:

سعید سهیلی کارگردان بدی نیست. جنس کارگردانی او و آشنایی بر المانهای تکنیکی سینما سبب ساز آن شده که جزو قابل اعتمادترین کارگردانان برای بازگشت سرمایه در بخش خصوصی باشد. با این حال سهیلی هنوز و بعد از دو دهه فعالیت در سینما نتوانسته جایگاهی درخور به عنوان فیلمساز پیدا کند. یک دلیل این امر درغلتیدن در گونه ای تجاری سازی است که در آن همه گونه شوخیهای مبتذل مجاز شمرده می شود تا بازگشت سرمایه با سود بالاتری صورت گیرد.

تازه ترین فیلم سهیلی “گشت2” نیز ملغمه ایست از تیپ سازی و دیالوگهای برهنه و شوخیهای اروتیکی که کنار هم چیده شده اند تا فقط و فقط قسمت دوم “گشت ارشاد” هم تولید شود. سهیلی با حداقل خط داستانی و صرفا با پیرنگی متاثر از قسمت قبل فیلم را توسعه داده و عجیب است که در این توسعه حمید فرخ نژاد که مدام درباره انتخاب نقش منطبق با کیفیت سناریو اظهارنظر کرده نیز به عنوان شریک تولید کنار سهیلی است.

“گشت2” ناخنکهای فراوانی به برخی ماجراهای سیاسی سالیان اخیر و از جمله بحث اختلاسهای اقتصادی و فسادهای تنیده در سازوکار دولتی دارد و اصلا آنجا که کاراکتر فرخ نژاد به هنگام دستگیری فریاد می زند “حتی خشک شدن دریاچه ارومیه هم تقصیر ماست” این ناخنکها وجهی حماسی به خود می گیرد با این حال مشکل اینجاست که این شعارهای حماسی کمترین عمق شعوری ندارند و اساس فیلم برمبنای آنها ریل گذاری نشده!

چه کسی گفته نقد فساد اقتصادی باید درون درامهای جدی انجام شود؟ هیچ کس! اتفاقا در همه جای دنیا یکی از اهداف کمدی سازی نقد فسادهای سیاسی-اقتصادی است اما نقد کمیک تفاوت دارد با شوخی پشت وانتی!

سهیلی می توانست و اصلا وظیفه اش این بود که چگونگی به بیراهه کشیده شدن بند مرکزی خلافکار فیلمش را زمینه ای کند برای داستانی پر از شوخی و خنده و اگر این کار را می کرد آن گاه به همان اندازه که می خندیدیم، پیشروی سینمای مان در آسیب شناسی فسادهای کلان اقتصادی را می دیدیم.

اما حاضری خوری و شاید هم ترس از ممیزی دستگاه نظارت باعث شده سهیلی به سهل انگارانه ترین شکل ممکن داستانی بی مایه را در زمانی حدودا دو ساعته کش داده و مدام بداهه پردازیهای متکی بر تیپها را درون فیلمش ریخته! برای همین است که “گشت2” تهی از هر گونه خط فکری پیش می رود و افسوس باقی می ماند برای کارگردانی که همین دو سال قبل در “کلاشینکف” کوشیده بود فقر و فلاکت را به عنوان موتوری محرکه برای یک جوان به تصویر بکشد، حالا به این نقطه رسیده است.

ابتذال “گشت2” سبب ساز آن شد که به ناگاه فیلم از فهرست آثار مردمی کنار گذاشته شود و حالا باید دید در اکران نوروزی آن که با پخش فیلمیران صورت خواهد گرفت فیلم مجوز اکران در سینماهای حوزه را پیدا خواهد کرد؟ آن هم در شرایطی که مدتی پیش از جشنواره خبر خرید رایت ویدیویی فیلم با رقمی میلیاردی توسط موسسه ای وابسته به حوزه شنیده شد و البته نه سهیلی آن را تایید کرد و نه حوزه هنری!

با این کیفیت و این حجم از اروتیسم کلامی و حتی توسل به باد گلو برای خنده گرفتن، حتی پروانه نمایش گرفتن نسخه جشنواره “گشت2” بعید است چه برسد به پخش در سینماهای حوزه هنری.