1

اکران #پسرکشی در سینما تک ونکور کانادا

سینماروزان: فیلم سینمایی”پسرکشی”  آخرین ساخته‌ی  #محمدهادی_کریمی  در تاریخ‌های ۲۰، ۲۱ و ۲۸ مارس (۲۹ اسفند، اول فروردین و ۸ فروردین) در سینما تک ونکور کانادا اکران خواهد شد.

داستان “پسرکشی ” فیلمی معماگونه با مضمون اجتماعی در  دو دهه ی ۴٠ و ٧٠ می‌گذرد و پیچیدگی‌های روابط خانواده‌ای که به دلیل یک باور غلط دچار بحران هستند را طی چند دهه به نمایش درمی‌آورد.

از این فیلم به تهیه کنندگی صادق یاری اولین بار در بخش  مسابقه جشنواره سی و هشتم فجر رونمایی شد و برنامه ی اکران نوروز ۹۹ بود که به دلیل تعطیلی سینماها بخاطر کرونا، به شکل آنلاین به نمایش در آمد  و مورد پسنددرصد بالایی از مخاطبان قرار گرفت.

#پسرکشی در ماه ژوئن 2021 در بخش غیررقابتی هجدهمین دوره جشنواره تک امریکا – شهر اورگان به نمایش گذاشته شد و با توجه روبرو شد.

اکران کانادای #پسرکشی به همت كمپانی پاسفيك يونايتد پروداكشنز به مدیریت دكتر اميرهوشنگ هاشمی برگزار خواهد شد.

اکران فیلم پسرکشی در کانادا
اکران فیلم پسرکشی در کانادا




محمدهادی کریمی در گفتگویی تفصیلی مطرح کرد⇐ ️چرا سینمای ایران به چهره‌فروشی، نقش‌فروشی و عکس‌فروشی افتاده‌؟؟/چرا ️سینمای ایران به‌جای کالبدشکافی عمیق وقایع به نقدهای روزمره‌ای دچار شده که به‌قدر کفایت در اینستاگرام و تلگرام هست!/چرا نویسندگان از همان ابتدا حتی اسم کاراکتر را هم برمبنای دوست یا دشمن خود می‌گذارند؟؟/️چرا از ابتدا تا انتهای برخی آثار فقط و فقط “بازیگر” دیده می‌شود و نه “شخصیت”!؟/️چرا دوران قدیم در حال جعل شدن در سینما و تلویزیون است؟!/️چرا تا حرف فیلم تاریخی می‌شود همه یاد مدرسه البرز، شهرک غزالی، صدای قمر و سمساری‌های میدان امام حسین می‌افتند؟؟/️ در سینمای ایران، اصلی‌ترین سانسور توسط صاحبان سرمایه بر آثار تحمیل می‌شود!/️سرمایه است که مجریان خود را بر سینما و شبکه خانگی تحمیل می‌کند!/️سرمایه‌های هنگفت به جای آنکه این سینما را به صنعتی سودآور بدل کنند، آن را به خرده‌کاسب‌کاری جزء تبدیل کردند!/دولت چگونه می‌خواهد از سینمایی مراقبت کند که بخش عمده سرمایه‌اش از جای دیگری می‌آید؟!/️واگذاری صدور مجوز سریالهای خانگی به تلویزیون، کار را برای صاحبان سرمایه راحت‌تر می‌کند!/️وزارت ارشاد، وزیری داشت که حداقل در مجلس باید پاسخگوی افعالش باشد، اما حالا در تلویزیون دیگر همین جواب‌گویی حداقلی هم وجود ندارد!!

سینماروزان: تازه‌ترین فیلم محمدهادی کریمی، درامی معمایی است به نام “پسرکشی” که علیرغم عدم بهره‌وری از تبلیغات محیطی، جزو پربیننده‌ترین آثار اکران آنلاین است و به‌جز کسب رضایت هفتاد درصدی مخاطبان، واکنش‌های عمدتا سمپاتیک رسانه‌های مختلف را موجب شده.

به گزارش سینماروزان محمدهادی کریمی که کم تن به گفتگو می‌دهد در گفتگویی تفصیلی که به بهانه اکران “پسرکشی” با نیوشا روزبان و محمد صابری در مهر داشته کوشیده هم پاره‌ای از ایرادات سینمای ایران را برشمارد و هم نقطه‌نظرات خود را درباره سینما و شبکه خانگی مطرح نماید.

محمدهادی کریمی درباره ارائه تصویری چشم‌نواز و درعین حال دگرگونه از تاریخ ایران در “پسرکشی” اظهار داشت: دوست دارم قدیم را نشان دهم، چرا که به نظر من دوران قدیم در حال جعل شدن است، یعنی تا می‌گویند دوران قدیم همه به یاد مدرسه البرز، شهرک غزالی و صدای قمر …می‌افتند و زمان قدیم نه بر اساس پژوهش‌ها که به واسطه هر چه اشیاء عتیقه در سمساری‌های میدان امام حسین (ع) باقی مانده و سر پروژه دیگری نبرده‌اند، بازسازی می‌شود! برای من جالب است که یک تصویر واقعی از آن دوران بدهم و فکر می‌کنم تصویر گذشته در «پسرکشی» تصویر واقعی آن دوران بوده است. به عنوان مثال برای طراحی صحنه به دوستان گفتم به‌جای اینکه فکر کنید چه چیزهایی به صحنه اضافه کنید، به این فکر کنید که چه چیزهایی را باید پاک کنید، تا به صحنه و لباس آن دوران برسید.

محمدهادی کریمی با اشاره به آفات حاکمیت سرمایه بر هنر گفت: به‌نظرم در آسیب‌شناسی این حوزه این جمله مارکس که بسیار هم درست است و ما به‌شدت به آن بی‌اعتنا بوده‌ایم، بسیار تعیین‌کننده است؛ مارکس می‌گوید «سرمایه ایده‌هایش را خودش مشخص می‌کند و مجریان آن ایده را نیز خود انتخاب می‌کند». دولت می‌خواهد عرصه‌ای را مراقبت کند که پولش را کس دیگری می‌دهد اما این امر امکان‌پذیر نیست!!

کریمی ادامه داد: سرمایه، مجریانش را خودش می‌آورد. سرمایه است که می‌گوید این تعداد سالن را به این فیلم باید بدهیم و پولی که صرف ساخت سالن یا تجهیز آن کرده در ظاهر برهان قاطع است و شما به‌عنوان وزارت ارشاد تا یک جایی می‌توانید بگویید که نه ما به شما دستور می‌دهیم که آن فیلم را در آن تاریخ نمایش دهید… سرمایه آمد اما به جای آنکه این سرمایه سینما را صنعت کند، به خرده‌کاسب‌کاری جزء تبدیل کرد و وجهه فرهنگی‌اش را هم از آن گرفت.

کریمی ادامه داد: حالا در شبکه نمایش خانگی هم سرمایه می‌گوید این سریال‌ها باید با این کارگردان‌ها و این بازیگران ساخته شود، الان این اتفاق افتاده است که وزارت ارشاد نباید این مجوزها را بدهد و از جای دیگری مجوز باید دریافت کنند، که البته برای صاحبان سرمایه ماجرا خیلی راحت‌تر می‌شود! چرا که دریافت مجوز از تلویزیون خیلی راحت‌تر است. وزارت ارشاد وزیری داشت که پاسخگوی فعالیت‌ها و تولیداتش حداقل در مجلس باید باشد، اما حالا در تلویزیون دیگر همین جواب گویی وجود ندارد، اصلاً آیا تلویزیون قرار است تن دهد به یک حاکمیت و یک استاندارد دوگانه؟ برای خودش یک استاندارد داشته باشد و برای شبکه خانگی یک استاندارد دیگر؟ جواب مشخص است، سرمایه‌گذار که نمی‌رود سرمایه خود را برای سریالی که با استانداردهای تلویزیون یکی باشد هزینه کند، چراکه همین الان تلویزیون ۶ تا سریال پخش می‌کند که هیچ استقبالی از آن نمی‌شود. در نتیجه این تصمیم مانند سم مهلکی برای خود تلویزیون است، چرا؟ چون دچار استاندارد دو گانه می‌شوند. به یک عده‌ای بگویند حجاب این گونه باشد و به یک عده‌ای هم چیز دیگر بگویند…از آن سو ممکن است یک سری از خانواده‌هایی که فرهنگ خاصی دارند و تا امروز فیلم‌های شبکه نمایش خانگی را نمی‌دیدند، هم دچار این استاندارد دوگانه شوند، چون آن کسی که آثار این بخش را شخصاً تحریم کرده بود، گمان می‌کند آثاری که زیر نظر تلویزیون ساخته شده‌اند حتماً با ضوابط اخلاقی و عرفی خانواده‌اش همخوان است در صورتی که نمی‌داند مخاطب محصولی است که همچنان «سرمایه» درباره محتوای آن تصمیم‌گیری می‌کند.

کریمی با بیان کمبود شخصیت‌پردازی در سینما اظهار داشت: متاسفانه این روزها در بعضی از فیلم‌ها، از ابتدا تا انتها بازیگر دیده می‌شود نه نقش، چه برسد به همذات پنداری! در این فیلم‌ها معمولاً بازیگر آشنا و عمدتاً در بورس را می‌آورند که تا انتها مخاطب او را ببیند که یک «چهره فروشی» محض است، البته از آن بدتر زمانی است که بازیگر قرار نیست حتی در نقشش دیده شود قرار است با خود خارج از جهان آن فیلم دیده شود؛ این فیلم‌ها به مرحله «عکس فروشی» در واقع می‌رسند! یک جاهایی نیز فیلم «نقش فروشی» می‌کنند، متاسفانه در سینمای ما، شخصیت‌ها معمولاً ما به ازای خارجی دارند. خیلی وقت‌ها می‌گوییم این کاراکتر بدمن است، چرا؟ چون پولدار است! ممکن است این فیلم را در هند نمایش دهید ولی کسی متوجه این بد بودن نشود، چرا که در آنجا پولدار کسی است که خیلی مورد الطاف کائنات قرار گرفته و الزاماً بدمن نیست!

کریمی افزود: زمانی در سکانس در «عروسی خوبان» در پس‌زمینه آرم بنز شعارهای انقلاب را می‌دیدیم، یک نفر نوشته بود اگر این فیلم را در آلمان نمایش دهند، آن‌ها اصلاً متوجه نمی‌شوند منظور ما این است که سرمایه‌داری آرمان‌های ما را، هدف گرفته است! چون این نمادسازی در زادگاه بنز معنایی ندارد. به همین دلایل کمی کشف شخصیت‌ها در فیلم‌ها برای مخاطب ایرانی آسان شده، چرا که از قبل گویا این شخصیت‌ها برایش کاملاً آشنا هستند و برای همین بیشتر منتظر حادثه در داستان می‌ماند. در حالی که اتفاقاً در جامعه ما درام شخصیت محور است که جواب می‌دهد. یعنی شخصیت‌ها هستند که مدام باید مواجهه داشته باشند و حاصل آن نیروی پیشران قصه باشد، برای شخصیت‌پردازی هم قبل از تحصیلات و قبل از کتاب خواندن و یا نوشتن، «زیست» مهم است. شما باید زیست داشته باشید، آدم زیاد ببینید، همه جا رفته باشید، دیده باشید و برخورد کرده باشید.

کارگردان “برف روی شیروانی داغ” و “کمدی انسانی” تاکید کرد: مشکل اصلی شخصیت‌پردازی در سینمای ایران این است که فیلم‌نامه‌نویس (که ممکن است کارگردان هم باشد)، نسبت به شخصیت‌ها حب و بغض دارند، از همان ابتدا حتی اسم کاراکتر را هم برمبنای دوست یا دشمن خود می‌گذارند! البته این امر فی‌نفسه بد نیست برای یک کاتارسیس در خلوت شاید درمانگرایانه برای فرد نویسنده باشد اما وقتی اثر برای مخاطب است، این دیگر سم است، یعنی نکته دقیق ماجرا این است که چطور فردیت خودمان را در طول ساخت اثر داشته باشیم اما اثری شخصی و یا محفلی یا برای خود نسازیم.

نویسنده “مارال”، “دختران انتظار” و “شمعی در باد” بیان داشت: در کل، آدم‌ها در فیلم‌های ایرانی خیلی از یک متر و میزان و شابلونی فراتر نمی‌روند. مثلاً یک زن طبقه متوسط تهرانی می‌خواهیم که بالای بلوار کشاورز هم به دنیا آمده باشد، اما نمی‌پرسند خب در این شخصیت چه چیزی باید باشد که مخاطبی که یک زن طبقه متوسط تهرانی در آن سن و سال نیست هم بتواند با او همذات پنداری کند، چرا که اصل در شخصیت‌پردازی این قبیل نشانه‌ها و آدرس‌ها نیست، آن چیزهایی است که در همه انسان‌ها مشترک است؛ ایمان، یقین، تردید یا موارد اخلاقی که وجود دارد مثل حسد یا طمع یا حالات هیجانی روحی مثل خشم و شهوت و … پس اگر شما در آن خانم مثلاً «طمع» را پررنگ کرده و آن را جلو بیاورید، دانشجو، کشاورز، کاسب، مرد و زنی هم که فیلم را می‌بیند و به نوعی طمع کار است یا طمع داشته با آن همراه می‌شود و آن شخصیت را درک می‌کند. اصولاً در هر فیلم خوب در دوتا سه دقیقه اول ممکن است یک بازیگر آشنا را بینیم و او را دنبال می‌کنیم یا بازیگری که نا آشناست ولی می‌دانیم دارد بازی می‌کند، از دقیقه ۵ بازیگر دیگر نباید دیده شود و نقش دیده می‌شود اما از جایی به بعد باید به‌جای نقش خودمان را ببینیم. اتفاقی که در فیلم‌های خوب جهان رخ داده است ولی از ابتدا تا انتهای اغلب فیلمهای ما، بازیگر دیده می‌شود و نه شخصیت!

محمدهادی کریمی در چرایی عدم واکنش به اجحاف‌های مدیران جشنواره دولتی فجر به “پسرکشی” گفت: اگر بخواهم اعتراض کنم، آن قدر مسائل مختلف برای اعتراض وجود دارد که دیگر به این مسئله نمی‌رسد، این در حالی است که همه می‌دانند من هر فیلمی که ساخته‌ام به جز فیلم اولم که تهیه‌کننده‌اش حاضر نشد به جشنواره بدهد در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر حضور داشته است. ماجرای «پسرکشی» و حضورش در فجر هم حتماً دلایلی داشته است روشن و یا ناواضح که به طرف توضیح آن هرگز نرفته‌ام که بنا به آن دلایل نخواسته‌اند و یا دوست نداشته‌اند و یا مردد بوده‌اند که این فیلم باشد یا نباشد! یا من باشم یا نباشم …این فیلم در حال حاضر اکران شده و مخاطب باهوش می‌تواند متوجه شود که چرا این اتفاق برای چنین فیلمی رخ داده و چه چیزی در این فیلم می‌تواند باشد که باعث نگرانی یک عده شود؟

کریمی تاکید کرد: رویه من اما اعتراض به سبک مرسوم نیست؛ معتقدم اگر شما در خیابان ایستاده‌اید و یک نفر با سرعت از کنار شما رد می‌شود و آب گل‌آلود را به لباس شما می‌پاشد، شما به‌جای دعوا و درگیری باید سریع بروید و پیراهن خود را بشویید چرا که هرچقدر این لک روی پیراهن بماند پاک کردن آن سخت‌تر می‌شود. بعداً اگر توان آن را دارید باید چاله‌ای که آب در آن جمع شده است را پرکنید تا نفر بعدی اینگونه نشود. سینمای ایران هم آن‌قدر در روند ساخت یک فیلم و عرضه آن مشکلات مشابه وجود دارد، که واقعاً نمی‌توان روی یکی تمرکز کرد! فکر کنید شما در یک کوچه که راه برای شما است در حال رانندگی هستید، طرف مقابل ورود ممنوع می‌آید و به شما می‌کوبد، اینجا دیگر شما نباید جواب دهید که چرا این ماشین به ماشینتان کوبیده است، بلکه آن‌ها باید بگویند چرا این اتفاق رخ داد. در ماجرای حضور «پسرکشی» در جشنواره فجر، آن‌ها چه کسانی هستند؟ کسانی که بخشی از خود ما هستند. به تعبیری در چنین شرایطی خیلی «آن ها» به آن مفهوم وجود ندارد. آن‌ها بخشی از ما هستند که خیلی راحت می‌توانند چشم‌های خود را روی بازی‌ها، قصه، موسیقی و …همکارانشان دریک فیلم ببندند، اما بعد بشنویم که در محافل و خلوت‌ها بگویند که سال‌ها بود فیلمی این چنین ندیده بودیم که نان سینما را فقط بخواهد بخورد، علیه تبعیض جنسی باشد اما خودش جنسیت زده نباشد، از زن‌ها دفاع کند اما فمینیستی نباشد، علیه خشونت باشد اما مروج خشونت نباشد، همه حرف‌ها را بگوید اما با این حرف‌ها نخواهد کاسبی کند و سینما باشد.

این کارگردان بیان کرد: خب من با سختی بسیار قصه‌ای را به تصویر کشیده‌ام که حرف روز را می‌زند و می‌گوید این‌قدر تنی و ناتنی نکنیم. دشمنی‌ها را باید یک جا کات کرد. باید نشان دهیم که خون به خون شستن محال آمد محال، این‌ها را مخاطبین فیلم خوب در می‌یابند، و مدام از من می‌پرسند ما امتیازهای فیلم را دریافته‌ایم پس چرا در داوری؟ که بلافاصله آبروداری می‌کنم و مثل همیشه لبخندی هرچند تصنعی می‌زنم و می‌گویم خب داوری سلیقه‌ای است اما جواب می‌شنوم نه دیگر موضوع سلیقه نیست و چیز دیگری است، و این قضاوتی که مردم به درست درباره بعضی از همکاران من دارند بیشتر آزارم می‌دهد تا رفتار آن‌ها که ریشه‌اش را می‌دانم چیست.حالا تصور کنید در جشنواره می‌خواستم به این موارد اعتراض کنم و می‌گفتم که فیلم من باید در جشنواره فلان جایزه را بگیرد و چه و چه… آیا واقعاً حق یک هنرمند همین سیمرغ‌ها است؟ نه. حق من این است که قانون کپی‌رایت را تصویب کنید، حق من این است که حقوق مؤلف تصویب شود. حق ما یک احترام است.

محمدهادی کریمی افزود: حق ما این است که سالن‌دار به تفکر و فردیت ما فیلمسازان و سلیقه مخاطبان احترام بگذارد، همیشه می‌گویند دو سین «سرمایه» و «سانسور» سینما را نابود می‌کند. شخصاً معتقدم این روزها سانسور هم با سرمایه اتفاق می‌افتد، چراکه قبل از اینکه اثر به ارشاد برسد، سانسور اصلی از سوی «سرمایه» اعمال شده است.

کارگردان “غیرمنتظره” و “بشارت…” با تاکید بر لزوم ارائه نقدهای عمیق در آثار سینمایی گفت: فکر می‌کنم در شرایط فعلی باید خودمان را هم با سوژه‌های ملتهب نقد کنیم، چراکه نقد روزمره علیه بالادست و فی‌المثل دولت در اینستاگرام و تلگرام و تاکسی وجود دارد و به قدر کفایت هم هست؛ سینما باید لااقل یک درجه بالاتر رود و به‌دنبال کالبدشکافی عمیق وقایع باشد! در چنین شرایطی من فیلمساز اگر مثلاً پدربزرگم و تاریخم را نقد کنم خیلی کار درست‌تری کرده‌ام، واقعیت این است که این روزها همه در حال توییت کردن اعتراض‌های خود هستند اما هیچ حرف عمیقی مطرح نمی‌شود. جنس من طرح این گونه و اعتراض به این سبک نیست، خاطرات و خطرات زیادی را از دوران روزنامه نگاری تا اینجا که در محضرتان هستم از سر گذرانده‌ام، شاید و احتمالاً شنیدنی‌تر و جذاب‌تر و ملتهب تر از خاطرات و توییت ها و پست‌هایی که گذاشته می‌شود، اما واقعاً داب من این نیست … اول باید جهان درون را اصلاح کنیم!

محمدهادی کریمی
محمدهادی کریمی

 




محمدهادی کریمی روی آنتن زنده اظهار داشت⇐نمی‌خواستم نود دقیقه داستان پرتعلیق “پسرکشی” در سایه یک سکانس خاص پسرکشی قرار بگیرد!/ممیزی و سانسوری که امروز داریم پیش از اینکه به مسئولان بازگردد، ریشه در سرمایه‌هایی دارد که اهمیتی به فردیت هنرمندان نمی‌دهد!/سرمایه نه‌تنها ایده‌هایش را خودش می‌آورد بلکه مجریان ایده‌ها را هم خودش به سینما تحمیل می‌کند!/به حاشیه رفتن سینمای فرهنگی ناشی از سرگردانی سینمای ایران در دوقطبی “کمدی‌های سبک-فیلمهای ارگانی” است!

سینماروزان: درام معمایی “پسرکشی” ازجمله آثار خوش‌ساخت سینمایی اخیر است که مستقیما راهی اکران آنلاین شده و تاکنون هم اقبال به آن چنان مثبت بوده که سارقان ماهواره‌ای، روزی چند بار این فیلم را روی آنتن می‌فرستند!!

محمدهادی کریمی کارگردان”پسرکشی” در برنامه زنده سینمامعیار در گفتگو با امیرعباس صباغ با اشاره به نگاه سینمایی‌اش گفت: برای مخاطبی فیلم می‌سازم که میان سینما و رسانه یا صفحه حوادث روزنامه فرق قائل است.

کریمی درباره شالوده “پسرکشی” و چرایی گذر از یک سکانس دلخراش گفت: به عمد نخواستم سکانس هولناک و دلخراش پسرکشی را در فیلم با همه جزئیات و تفصیل به تصویر بکشم چراکه نمی‌خواستم نود دقیقه داستان پرتعلیق فیلم در سایه یک سکانس خاص قرار بگیرد!

این کارگردان و نویسنده سینما افزود: متاسفانه جریان اصلی سینما سالهاست به یک جریان نحیف و ضعیفی بدل شده که میان دو دسته کمدی‌های سبک و فیلم‌های ارگانی، سرگردان است و درنتیجه سینمای فرهنگی روزبه‌روز بیشتر به حاشیه رانده می‌شود.

محمدهادی کریمی در پاسخ به این پرسش امیرعباس صباغ که چرا دیگر متن‌های ماندگاری نظیر “رخساره”، “مارال”، “شمعی در باد”، ” دختران انتظار” ،انعکاس” و “رستگاری در هشت و بیست دقیقه” و…، را برای دیگر سینماگران نمی‌نویسد، بیان داشت: آنها آثاری بودند که نسلی از مخاطبین آگاه هنوز به یاد دارند و بخشی از نوستالژی سینمایی‌شان شده است چون در عین سینما بودن آینه‌ای از زندگی مخاطب و اجتماع‌شان بودند. متاسفانه دیگر چنین آثاری فرهنگی و درعین حال مخاطب‌پسند تولید نمی‌گردد یا کمیاب شده‌اند چون در دوقطبی “کمدی‌سبک-ارگانی” نمی‌گنجند!

خالق “پسرکشی” با اشاره به سرمایه‌سالاری در سینما گفت: این یک حکم کلی است و شوربختانه حقیقت دارد که همیشه سرمایه ایده‌هایش را خودش می‌آورد و تازه مجریان این ایده‌ها را هم خودش به سینما تحمیل می‌کند! ممیزی و سانسوری که امروز داریم پیش از اینکه به سازمانی دولتی و مسئولان بازگردد، ریشه در دل همین سرمایه‌ای دارد که اهمیتی به فردیت هنرمندان نمی‌دهد و با سری دوزی میخواهد منافع کوتاه مدت خویش را پیش ببرد

کریمی تاکید کرد: این سرمایه‌سالاری به خاطر به رسمیت نشناختن تکثر در تولیدات مختلف -که خود ناشی از بی‌اعتنایی به فردیت‌های هنرمند و سلیقه‌های مخاطب است- در درازمدت به موفقیتی نخواهد رسید!

 

بهاره کیان افشار در نمایی از "پسرکشی"
بهاره کیان افشار در نمایی از “پسرکشی”




معرفی شش فیلم اصلی و دو فیلم رزرو برای اکران نوروزی+حذف سینماهای حوزه و فارابی از سرگروهی

سینماروزان: درست در روزهایی که سینماها به‌دلیل کرونا در تعطیلی به سر می‌برند، فهرست شش فیلم اکران نوروزی مشخص شد و دو فیلم به‌عنوان رزرو انتخاب شده‌اند تا در کنار “خوب بد جلف۲” سبد اکران نوروز را بچینند‌.

“شنای پروانه” محمد کارت، “لامینور” داریوش مهرجویی،”لاله” اسدالله نیک‌نژاد، “بازیوو” امیرحسین قهرایی، “پسرکشی” محمدهادی کریمی و “زن‌ها فرشته‌اند ۲” حسین فرحبخش شش فیلم اصلی اکران نوروزند.

به جز این با حذف ۴ سرگروه استقلال(متعلق به حوزه)، زندگی، آستارا و فرهنگ(متعلق به فارابی) از سرگروهی، سینماهای کوروش، ایران‌مال، مگامال و ماندانا سرگروه شده‌اند و به این ترتیب هفت سرگروه سال آینده سینماها به این شرحند: باغ کتاب، ماندانا، مگامال، کوروش، ایران مال، ایران و آزادی.

محسن امیر یوسفی رییس شورای صنفی نمایش درباره خروجی پنجم اسفند شورای اکران نوروزی گفت: در نتیجه شورای اکران نوروزی که با حضور سید محمد مهدی طباطبایی‌نژاد (مدیر اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی)، منوچهر شاهسواری (مدیرعامل خانه سینما)، محمود اربابی (نماینده رئیس سازمان سینمایی)، محمدرضا فرجی و اینجانب به عنوان رییس شورای صنفی نمایش برگزار شد، فیلم‌های نوروزی بدین شرح معرفی شدند: “شنای پروانه” محمد کارت، “لامینور” داریوش مهرجویی،”لاله” اسداالله نیک‌نژاد، “بازیوو” امیرحسین قهرایی، “پسرکشی” محمد هادی کریمی،”زن‌ها فرشته‌اند ۲” حسین فرحبخش. پیش از این هم فیلم “خوب بد جلف ۲” به عنوان اکران نوروزی در سرگروهی سینما آزادی اکرانش مشخص و آغاز شده بود.

رییس شورای صنفی نمایش درباره سینماهای سرگروه نیز گفت: سرگروه‌های جدید بدین شرح مشخص شدند: باغ کتاب، ماندانا، مگامال، کوروش، ایران مال، ایران و همچنین سینما آزادی که پیش از این مشخص بود.

امیریوسفی ادامه داد: پس از تعیین فیلم‌های اکران نوروزی مراسم قرعه کشی سرگروه‌ها برای اکران فیلم‌ها انجام شد که نتیجه آن به شرح ذیل است: “بازیوو” در سرگروهی باغ کتاب، “لاله” در ماندانا، “شنای پروانه” در مگامال، “لامینور” در کوروش، “پسرکشی” در ایران مال، “زن‌ها فرشته‌اند۲” در ایران.

او درباره تاریخ آغاز اکران نوروزی و در پاسخ به اینکه آیا با توجه به تعطیلی یک هفته‌ای سینماها برای ضایع نشدن حق فیلم‌های فعلی ممکن است، اکران نوروزی با تاخیر آغاز شود؟ گفت: تصمیم‌گیری درباره این موضوع و زمان آغاز اکران نوروزی به جلسه شورای صنفی نمایش برمی‌گردد. شورای صنفی نمایش هفته آینده برای فیلم‌های “آینده” و “بزودی” قرعه کشی انجام خواهد داد.

امیر یوسفی در پاسخ به اینکه آیا فیلم رزروی برای اکران نوروزی مشخص شده است، گفت: اگر هرکدام از شش فیلمی که برای اکران نوروزی مشخص کردیم به دلایلی برای اکران آماده نشوند، دو فیلم رزرو مشخص شده‌اند که اسامی آنها نزد ما محفوظ است و جایگزین خواهد شد.

رییس شورای صنفی نمایش در پاسخ به اینکه چه تعداد فیلم متقاضی اکران نوروزی بودند و براساس چه معیاری این فیلم‌ها انتخاب شدند،مطرح کرد: تعداد زیادی فیلم بودند در حدود ۳۰ فیلم اما معیار تصمیم‌گیری ما، براساس عدالت بین پخش و نوع فیلم‌ها (چیدمان نوع فیلم‌ها از لحاظ ژانری) بود.




یک فعال سینما با زیر سوال بردن کیفیت داوری‌های جشنواره سی و هشتم بیان داشت⇐انگاری عمدا برخی فیلمها را نادیده گرفتند!/داوران فجر با نادیده گرفتن “خون شد”، به‌دنبال نمایش بزرگی(!) خود بودند؟/کدام فیلم جشنواره به خوبی “خون شد” سوداگری‌های بازار ارز را چوب زده بود؟؟ /چرا مستندهای مستقل و ازجمله “خط باریک قرمز” را بازی ندادند؟/اینکه دستیار یک داور دوتابعیتی جایزه می‌گیرد عجیب نیست؟؟/اگر بنا به بایکوت مطلق “پسرکشی” بود اصلا چرا فیلم را با تاخیر وارد جشنواره کردند؟؟/چرا در سال بازیهای ضعیف بازیگران زن، اجرای قدرتمند ژاله صامتی در “پسرکشی” دیده نشد؟/اینکه فردی هم داور است، هم برایش بزرگداشت می‌گیرند و هم دخترش را کاندیدا می‌کنند در شان جشنواره فجر است؟؟/انگاری در تعارف با حمایت ۸میلیاردی شهرداری مانده بودند و برای همین جشنواره را معطل فیلمی نگه داشتند که حمایت یک بانک شهری را داشت و درنهایت هم سیمرغ اصلی را به همین فیلم دادند؟؟/چرا “کشتارگاه” که به بهترین شکل پشت پرده مراودات اقتصادی ایران و عراق را نشان می‌داد نادیده گرفته شد؟؟/چرا جشنواره به افرادی باج داد که اساسا جشنواره را به رسمیت نشناخته و اختتامیه را تحریم کردند؟؟/از سال بعد در بالای فراخوان جشنواره با فونت درشت بنویسند: این فراخوان برای سینماگران مستقل است و افراد خاص(!) می‌توانند فراخوان را زیرپا بگذارند و باز جایزه بگیرند

سینماروزان: جشنواره سی و هشتم فیلم فجر به اختتامیه رسید و اغلب جوایز مطابق پیش‌بینی‌ها توزیع شد تا مشخص گردد علیرغم ژست‌های استقلال‌طلبانه هیات‌ داوران این جشنواره، همچنان افراد و جریانات متصل هستند که باید از این جشنواره بهره‌مند باشند و همچنان مستقلین را که روی پای خود ایستاده‌اند به بازی نمی‌گیرند.

روح‌الله حسینی فعال سینما و رسانه با انتقاد از داوری‌های جشنواره گفت: انگاری عمدا برخی فیلمها را نادیده گرفتند و نخواستند آنها را احتساب کنند وگرنه چطور می‌شود یک فیلم کشدار و کسل‌کننده که حتی از آثار قبلی سازنده‌اش هم عقبتر است و حتی سوژه‌اش هم کپی سوژه فیلمی مربوط به ۱۵ سال قبل است نامش بین کاندیداها باشد ولی کیفیت روبه‌جلوی مسعود کیمیایی در “خون شد” دیده نشود.

این فعال سینما ادامه داد: کیمیایی در “خون شد” اجرای تمیزی ارائه داده ضمن اینکه خیلی خوب روایتش را به اتفاقات ارزی پیوند زده! کدام فیلم جشنواره این قدر خوب سوداگری‌های بازار ارز را چوب زده بود؟؟ داوران فجر با نادیده گرفتن “خون شد”، به‌دنبال نمایش بزرگی(!) خود بودند؟

حسینی با اشاره به ورود مستندهای ارگانی به فهرست کاندیداهای سیمرغ گفت: اینکه دستیار یک داور دوتابعیتی جشنواره جایزه می‌گیرد عجیب نیست؟؟؟چرا مستندهای مستقل و ازجمله “خط باریک قرمز” را بازی ندادند؟ نمیشود که بچه‌های مستقل را برای گرم کردن تنور وارد جشنواره کرد ولی در داوری سرشان را برید.

روح‌الله حسینی درباره ورود با تاخیر “پسرکشی” به جشنواره گفت: فیلم را با تاخیر وارد جشنواره کردند و در رای‌گیری هم احتسابش نکردند و حتی وقت کافی برای نشست خبری دراختیارش نگذاشتند!! آن هم درحالی‌که این فیلم یکی از بهترین آثار کارگردانش بود و بخصوص در بازیگری و اجرا از بسیاری آثار جشنواره بهتر و ارزنده‌تر بود؛ حداقلش این بود که در سال بازیهای ضعیف بازیگران زن، اجرای قدرتمند ژاله صامتی در “پسرکشی” باید دیده می‌شد ولی فیلم را کاملا بایکوت کردند. چرا؟ چون امثال صامتی اهل پارتی‌های شبانه نیستند؟؟ اگر بنا به بایکوت مطلق “پسرکشی” بود اصلا چرا فیلم را با تاخیر وارد جشنواره کردند؟؟ این اتفاقات بیش از پیش سوءظن مهندسی آرا را تقویت می‌کند!

این فعال سینما و رسانه با اشاره به حضور فریدون جیرانی در هیات داوران و کاندیداتوری فرزندش در بخش طراحی لباس بیان داشت: اینکه فردی هم داور است و هم برایش بزرگداشت می‌گیرند و هم دخترش را کاندیدا می‌کنند در شان جشنواره فجر است؟؟

روح‌الله حسینی با اشاره به تحریم اختتامیه توسط تیم تولید “روز صفر” بیان داشت: نمی‌دانم دلیل این همه باج دادن چیست؟؟ وقتی عوامل فیلمی علاقه ندارند داوری شوند چه اصراری بود که پنج جایزه نصیبشان شود؟؟ بهتر نبود اساسا اینها از داوری حذف می‌شدند و افرادی جایگزین می‌شدند که لااقل جشنواره را به رسمیت می‌شناسند؟

حسینی با اشاره به ورود با تاخیر فیلم “خورشید” به جشنواره گفت: انگاری در تعارف با حمایت ۸میلیاردی شهرداری از جشنواره مانده بودند و برای همین جشنواره را معطل فیلمی نگه داشتند که در تیتراژش نام یک بانک شهری به چشم می‌خورد و درنهایت هم سیمرغ اصلی را به همین فیلم دادند!

این فعال سینما تاکید کرد: آیا بهتر نبود وقتی فراخوان را منتشر می‌کردند رک و راست می‌نوشتند این فراخوان فقط برای سینماگران مستقل است و سینماگران خاص(!) می‌توانند فراخوان را زیر پا بگذارند؟؟ وگرنه چه دلیلی وجود داشت که فیلمی به‌روز از یک فیلم اولی به نام “کشتارگاه” که به بهترین شکل پشت پرده مراودات اقتصادی ایران و عراق را نشان می‌داد نادیده گرفته شود؟؟

روح‌الله حسینی




روی آنتن زنده بیان شد⇐تنوع ژانری وقتی به جشنواره کمک می‌کند که فیلم ترسناک یا فیلم اعتراضی(!) به کمدی ناخواسته بدل نشده باشد/شک نداشته باشید که “مجبوریم”درمیشیان از دوسوم آثار جشنواره بهتر است!/چرا “پسرکشی” که یکی از دراماتیک‌ترین، پرگره‌ترین، معمایی‌ترین و چشم‌نوازترین آثار سالهای اخیر سینمای ایران است، با چند روز تاخیر وارد جشنواره شد و حتی در رای‌گیری مردمی هم احتساب نشد؟/ “عنکبوت”ایرجزاد و “دست‌انداز”کمال تبریزی به‌مراتب بهترند از بسیاری از آثار فعلی حاضر در جشنواره!/”درخت گردو”، “روز صفر”، “شنای پروانه” و “کشتارگاه” قابل‌قبول‌ترین فیلمهای این جشنواره‌اند

سینماروزان: افت کیفی آثار جشنواره سی و هشتم نسبت به ادوار پیشین و جاماندن یا حدف برخی آثار کنجکاوی‌برانگیز از جشنواره موجبات نارضایتی بخشی از مخاطبان جشنواره را فراهم کرده؛ مخاطبان ناراضیند از اینکه چرا وقتی یک سری ۱۰ تایی بلیت می‌خرند حداقل نباید ۵ فیلم خوب ببینند و باید بسنده کنند به آثار سفارشی سطحی یا محصولات هنروتجربه ضدمخاطب.

حامد مظفری سربیر رسانه مستقل سینماروزان روی آنتن زنده “سینمامعیار” در تحلیلی بر کیفیت آثار جشنواره گفت: جشنواره فجر امسال پر شده از آثاری که رگه‌های شبه‌روشنفکرانه ضدمخاطب دارند؛ این جشنواره‌ایست که مخاطب باید برود گیشه سینمای مردمی و بلیت بخرد و بر این اساس عجیب است که کلی فیلم انتلکت‌نمایانه مطول وارد جشنواره شده‌اند.

این روزنامه‌نگار ادامه داد: به جرات می‌توانم بگویم سطح کیفی برخی آثار حذف شده از جشنواره به مراتب از فیلمهای جشنواره بالاتر است. شک نکنید که”مجبوریم” درمیشیان از دوسوم آثار جشنواره بهتر است. “عنکبوت”ابراهیم ایرجزاد از نصف فیلمهای جشنواره بهتر است‌. حتی “دست انداز”کمال تبریزی به مراتب بهتر از برخی آثار این جشنواره است.

حامد مظفری درباره این توجیه که هیات انتخاب بخاطر تنوع ژانری، برخی آثار را حذف کرده گفت: تنوع ژانری وقتی به ویژگی مثبت جشنواره بدل می‌شود که آثار موجود در جشنواره حداقلی از کیفیت را رعایت کرده باشند یعنی آثاری حائز کیفیت وارد جشنواره شده باشند که بلحاظ ژانری، متنوع باشد وگرنه اینکه فیلم ترسناکی به جشنواره بیاوریم که به کمدی‌ناخواسته بدل شده که نمی‌شود تنوع ژانری یا اینکه فیلم سیاسی بدون عمق وارد جشنواره کنیم که نمی‌شود تنوع ژانری! اینکه فیلمی پرهزینه را به نام فیلم اعتراضی وارد جشنواره کنیم و بعد مخاطب ببیند با کمدی ناخواسته مواجه شده که نشد تنوع ژانری.

مظفری خطاب به هیات انتخاب ادامه داد: چرا “پسرکشی” که یکی از دراماتیک‌ترین، پرگره‌ترین، معمایی‌ترین و چشم‌نوازترین آثار سالهای اخیر سینمای ایران است، با چند روز تاخیر وارد جشنواره شد و حتی در آرای مردمی هم احتساب نشد؟ مگر بنا نبوده مخاطب را ترغیب کنیم به جشنواره بیاید پس چرا با فیلمهای داستانگوی غنی چنین برخوردی می‌شود؟

این روزنامه‌نگار درباره بهترین آثار جشنواره گفت: “درخت گردو” بلحاظ حسی فیلم استانداردی شده و ادامه منطقی روش مستندنمایانه کارگردانش است. “روز صفر” هم بلحاظ پروداکشن اثر استانداردی شده و می‌توان خوشحال بود که به‌مانند نمونه‌های پیشین تلفات بودجه‌ای آن اندک است. در میان فیلم اولیها هم “شنای پروانه” و “کشتارگاه” آثاری قابل قبول بوده‌اند.

 

حامد مظفری+رضا اورنگ+در+سینمامعیار




#پسرکشی ( #محمدهادی_کریمی) ؛ پرکشش ، پرگره، عمیق وغافلگیر کننده با یک #ژاله_صامتی استثنایی!/مناعت طبع بیش از حد فیلمساز هم بد آفتی است در اجتماع کهیری!

سینماروزان/حامد مظفری:

➕دقت در طراحی صحنه و فیلمبرداری باطمانینه به‌خصوص در بخشهای تاریخی کار

➕گشاده‌دستی در داستان‌پردازی و گره‌افکنی‌های به‌موقع و بدون اتلاف وقت

➕پر پلان و پرگره و چشم‌نواز برای مخاطبانی که سالهاست انبوه چرک و کراهت به‌اسم سینما به خوردشان داده اند

➕بازی پرحس و چشمگیر #ژاله_صامتی که اثر گذر زمان بر پیکره زن خطاکار و به‌ویژه ترس و نگرانی از مواجهه با عریان شدن حقیقت را به خوبی القا میکند و مدعی بی رقیبی در این دوره تا اینجاست و درخشش بازیگران دیگر از آرمان درویش و بهاره کیان افشار تا ادبی و اوتادی و نعمتی و …

➕بازیگردانی در خدمت سوژه و جلوگیری از تیپ سازی؛ دقت کنید که حتی یکی مثل لیلا اوتادی با آن کلیشه هایی که از او در ذهن داریم یک آن تبرج های معمول زنانه اش را ندارد و حل شده در کاراکتر !

➕بازنمایی ماهرانه سیکلی که همه در آن دور خود می‌چرخند؛ مرکز، یکی است و فقط درجه قرارگیری نسبت به مرکز اندکی تفاوت

➖خروج از این سیکل ممکن نیست جز رها شدن از گذشته ای که تو در آن نبوده ای اما تاوانش هنوز بر ذمه ی توست در رسیدن به مفهوم ناب عشق با رد شدن از مصادیق آن صد البته با آوای لئونارد کوهن!؟؟

➕پایان‌بندی جسورانه و گره‌گشایی کامل و منطقی بدون درافتادن در بازیهای پایان باز!

➖مناعت طبع آزار دهنده سازنده فیلم که علیرغم حضوری درخشان، نه بابت تاخیر ورود به جشنواره و نه عدم شرکت در آرای مردمی، زبان به اعتراض نمی گشاید و سکوت می کندامثال گردانندگان محافل دولتی را وقیحتر می‌کند در بریدن سر مستقلین ماخوذ به حیا! عارف مسلکی و همیشه لبخند بر لب داشتن در این عصر و در این جغرافیا، سم مهلکی است که مدام به مذبح ات ببرند، مطمئنا سر #پسر_کشی در داوری هم بریده خواهد شد بدون درد و خونریزی؛ کما اینکه دودهه و در تمامی دولتها این اتفاق برای تمامی نوشته‌های سازنده اش افتاده و برای ساخته‌هایش نیز …

?سکانس

–رب گیری دختران در حیاط

–بستن حجله برای زن دوم

?جوک

–رونمایی از عروس رویایی مادرشوهران ایرانی؛ عروسی که پای مادرشوهر را مالش می‌دهد و خودش را خدمتگذار وی میداند ولی…

?دیالوگ

–برگ از درخت خسته میشه! پاییز، بهونه‌شه

–هر کس تهش شبیه دشمنش میشه

–نحسی از کلاغ نیس! از آدماییه که اینجا زندگی میکردن

–همیشه اونی که میگه فراموش کردم همه چی بهتر یادشه




علیرغم ادعاهای قبلی، فیلم “خورشید” مجیدی به جشنواره نرسید و تریلر”پسرکشی” وارد شد!/پرسش: “خورشید” که آماده نبوده چگونه توسط هیات انتخاب دیده و وارد بخش مسابقه شده بود؟؟

سینماروزان: همان طور که پیش‌بینی می‌شد و علیرغم ادعاهای دبیرخانه فجر، فیلم “خورشید”مجید مجیدی به جشنواره نرسید تا دبیرخانه جشنواره در اطلاعیه‌ای از ورود یک فیلم تازه به جشنواره بگوید.

دبیرخانه از طولانی شدن مراحل فنی فیلم “خورشید” به‌عنوان دلیل نرسیدن آن گفته ولی نگفته فیلمی که آماده نبوده چگونه توسط هیات انتخاب دیده شده و وارد بخش مسابقه شده؟؟ و اساسا بهتر نبود فیلمی که آماده نیست رزرو شود و نه فیلمهای آماده؟؟

دبیرخانه جشنواره فیلم فجر درباره نرسیدن “خورشید” و ورود فیلم “پسرکشی” به جشنواره اعلام کرد: نظر به اینکه فیلم سینمایی «خورشید» به کارگردانی مجید مجیدی و تهیه کنندگی آقایان بنان و مجیدی به دلیل طولانی شدن مراحل فنی فیلم، تا زمان مقرر آماده نمایش نشد، با توجه به مقررات اعلامی، فیلم سینمایی «پسرکشی» به کارگردانی و تهیه‌کنندگی محمدهادی کریمی وارد بخش مسابقه جشنواره می‌شود و از تاریخ 14 بهمن ماه جایگزین فیلم «خورشید» در جدول نمایش می‌شود. در عین حال به منظور احترام به خواست مخاطبان و تماشاگران عزیزی که بلیت های این فیلم را پیش خرید کرده‌اند و همچنین ارج‌گذاری به تلاش سازندگان که با اهتمام فراوان و به احترام تماشاگران همچنان در حال آماده سازی فیلم هستند، از زمانی که فیلم «خورشید» آماده نمایش شود در زمان‌های پیش بینی در جدول نمایش فیلم «خورشید» نمایش داده خواهد شد و برای فیلم «پسر کشی» با اعلام قبلی از طریق سایت فروش جشنواره (فجر تیکت) نمایش‌های اختصاصی به تعداد مشابه سایر فیلم‌های سینمایی پیش بینی خواهد شد.




پایان درام پرتعلیق «پسر کشی» در عمارت های قدیمی+فیلم

سینماروزان: فیلمبرداری «پسر کشی»آخرین ساخته محمد هادی کریمی پس از ۵۲ جلسه در شهرهای تهران ، کاشان و قزوین به پایان رسید.

داستان این فیلم که بیست و چهارمین نوشته ای است که از این سینماگر ساخته می شود، در دو دهه ی ۴۰ و ۷۰میگذرد.

در «پسر کشی» که به زودی وارد مرحله ی تدوین خواهد شد، بازیگران زیر به ایفای نقش پرداخته اند:
ژاله صامتی، آرمان درویش، بهاره کیان افشار ، نسیم ادبی، فرخ نعمتی ، گلوریا هاردی ، صحرا اسداللهی ، زینب قادری و لیلااوتادی، با حضور لیلا زارع با معرفی شهناز نصرتی و سهیل قاصدی.

مدیریت تصویر، صدای همزمان، چهره پردازی، صحنه و‌ تولید «پسر کشی» به ترتیب برعهده حسن کریمی، عباس رستگارپور ، شهرام خلج ، حمید بخشی و حمید غفاریان بوده و صادق یاری تهیه کننده این اثر میباشد. مدیریت تبلیغات و اطلاع رسانی «پسر کشی» را گروه مدیاژورنال برعهده دارد.

ششمین ساخته محمدهادی کریمی، داستانی ‌معمایی از پیچیدگی های روابط خانواده ای است که به خاطر یک باور غلط، دهه ها دچار بحران هستند.

برای تماشای تیزر فیلم اینجا را ببینید.