1

صرف هزینه برای تولید به‌جای سلبریتی‌بازی⇔کم و کیف تولید سریال #خاتون از زبان تینا پاکروان

 

سینماروزان: تینا پاکروان اولین بانوی کارگردانی است که ژانر تاریخی را تجربه کرده و در اولین تجربه هم یک سریال تاریخی-سیاسی با مایه های عاشقانه با عنوان #خاتون را به تهیه کنندگی علی اسدزاده تولید کرد. سریالی که در مجموع مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و از بسیاری سریالهای اخیر خانگی کیفیتی قابل قبول تر داشت.

تینا پاکروان در گفتگویی تفصیلی با مجله فیلم امروز درباره انتخاب بازیگران سریال #خاتون گفت: تعداد بازیگران زیاد بود که البته همه آنها به ما لطف داشتند و در قضیه مالی همراهی کردند. از اول تصمیم مان این بود که برای بازیگرها پول کلان صرف نکنیم و نمیخواستیم به بهانه آوردن سوپراستار و صرف هزینه زیاد نتوانیم از صحنه و لباس و دوربین و موسیقی و جلوه های ویژه دلخواهمان استفاده کنیم. فقط به این فکر کردیم بازیگری بیاوریم که بتواند نقش را به خوبی ایفا کند.

وی ادامه داد: در فیلمنامه اولیه #خاتون نقش بابک حمیدیان در کل سریال فقط پانزده سکانس بود و وقتی فیلمنامه را دادم بخواند گفت چرا این نقش این قدر کوتاه است؟ ولی نقش را دوست داشت. روز اولی که در شمال جلوی دوربین رفت و بازیش را دیدم به او گفتم کارم درآمد و باید هر شب بنشینم و نقشت را زیاد کنم.

پاکروان پیرامون انتخاب نگار جواهریان برای تقش اصلی سریال اظهار داشت: وقتی داشتیم بازیگران را انتخاب میکردیم با نگار تماس گرفتم و چون تازه بچه دار شده بود گفت به این زودی نمیتواند بازی کند. بعد از وقفه شش ماه بخاطر کرونا میخواستیم دوباره کار را شروع کنیم پس دوباره با نگار تماس گرفتیم که حالا کرونا سبک تر شده و دخترش هم بزرگتر شده بود.

پاکروان گفت: نگار صورتش دست نخورده و قدیمی است. فیزیک بدنش هم همین طور و بازی و نقش را می فهمد. تنها چیزی که از او میخواستم این بود که کمی قوی تر و قلدرتر باشد و ریتم دیالوگها را سریعتر. کند. نگار یکی از همراه ترین بازیگران بود که با بچه شش ماهه آمد و با بچه دوساله رفت.

کارگردان #خاتون درباره جذب بازیگران گروه لهستانی ها گفت: بازیگر نقش هلنا یک دختر روس بود به نام ماریا. او یک مدل روس و یک دندانپزشک است که همسری ایرانی دارد. خانم دوروتا مترجم بخش لهستانی و معلم بچه های ما بود که در دانشگاه تهران ادبیات فارسی میخواند. دوروتا گفت روسی و لهستانی نزدیک است و ماریا میتواند زبان لهستانی را یاد بگیرد.

تینا پاکروان در چند و چون ادای دین به بهرام بیضایی در خاتون گفت: #اشغال_بیضایی بهترین فیلمنامه ایست که در مورد اشغال ایران نگاشته شده و متاسفانه نشد که ساخته شود. اولین شناخت خودم از دوره اشغال نیز با خواندن همین فیلمنامه رقم خورد. اولین بار که بنا شد دستیاری بیضایی را برعهده گیرم فیلمنامه های #اشغال و #افرا را به من دادند و قرار بود این دو را کار کنیم که نشد و #سگ_کشی اولین همکاری من با بیضایی شد.

پاکروان ادامه داد: داوود میرباقری بعد از ساخته شدن #خاتون با من صحبت کردند و گفتند اشاره ات به اشغال خیلی خوب بود چون این فیلمنامه بیضایی را از همه بیشتر دوست دارم و خیلی دوست دارم بسازمش.

این کارگردان گفت: قطعا علی حاتمی در شکل گیری ذهنی من خیلی نقش داشتند چون با #سوته_دلان عاشق سینما شدم و #هزاردستان را بسیار دوست دارم. هنوز با فیلم #مادر گریه میکتم و هزار بار دیگر هم ببینم باز همین طور است. علی حاتمی تاریخ را شیرین میکرد و تحویل مخاطب میداد.

پاکروان درباره نحوه نگارش دیالوگهای سریال بیان داشت: مادربزرگهایم که هر دو جنگ جهانی دوم را دیده بودند گفتند آن دوره هم مثل امروز حرف میزدیم. بعضی از واژه های الان را نداشتیم ولی گویشمان همین بود. گویش سنگین تر و ادبی تر مربوط به دوره قاجار بود ولی گویش دوره پهلوی شبیه گویش همین دوران است. همسرم(علی اسدزاده/تهیه کننده سریال) تعریف میکرد که علی نصیریان هم سر سریال #شهرزاد همین را گفته و من هم به همین باور تکیه کردم.

کارگردان #خاتون ادامه داد: چیزی که از بهرام بیضایی یاد گرفتم این بود که سلام کردن نداشتیم چون تماشاگر وقت و حوصله خوش و بش شخصیتها را ندارد و میخواهد از این سکانس نتیجه بگیرد. به همین دلیل در کل سریال به جز چند جا اصلا سلام علیک نداریم و به جایش بر ایجاد التهاب در سکانسها تاکید کردیم.

تینا پاکروان با اشاره به وقفه های حین تولید بیان داشت: در لوکیشن هتل مشغول فیلمبرداری بودیم که مهران مدیری کرونا گرفت. مدیری در بیمارستان بستری شد و چهار هفته نبود و وقتی برگشت اصلا حال مساعدی نداشت. همان روز مهران غفوریان کرونا گرفت و وقتی مهران برگشت اشکان خطیبی کرونا گرفت و اشکان هم چهار هفته نبود و وقتی برگشت مهران ملکوتی صدابردارمان کرونا گرفت و همین که صدابردار دیگری امد فیلمبردارمان کرونا گرفت. بلافاصله بابک حمیدیان کرونا گرفت و سه هفته هم بابک را نداشتیم…

حرفهای تینا پاکروان کارگردان سریال خاتون درباره کم و کیف تولید این سریال تاریخی
حرفهای تینا پاکروان کارگردان سریال خاتون درباره کم و کیف تولید این سریال تاریخی

پاکروان گفت: یادی کنم از پرویز پورحسینی که نقش بوکوفسکی(پزشک لهستانی) را به ایشان پیشنهاد دادم و ایشان گفتند خیلی این نقش و فیلمنامه را دوست دارم ولی یک مادر نود ساله دارم که اگر سر صحنه کرونا بگیرم و مادرم هم بگیرد هرگز خودم را نمی بخشم ولی متاسفانه کرونا درنهایت پورحسینی را ازما گرفت بدون اینکه در صحنه باشد!

این کارگردان درباره استفاده از سی جی آی برای تصویرسازی تاریخی سریال گفت: هزینه زیادی برای پرده کروماکی و جلوه های ویژه پرداخت کردیم چون دلمان میخواست صحنه های واقعی را به مخاطب نشان دهیم. تمام میدان توپخانه دهه بیست و میدان حسن آباد جلوه های ویژه بود. ساخت جلوه های ویژه نزدیک یک سال زمان برد. برخی از لوکیشن ها یک ضلع دکور بود و سه ضلع کروماکی. بازیگرها در این صحنه ها هیچ تصوری از صحنه های روبروی شان نداشتند و نمیدانستند قرار است در این فضای خالی چه چیزی جایگزین شود. فرید ناظرفصیحی واقعا عالی کار کرد و علی اسدزاده خیلی خوب مدیریت کرد. فضاسازی شهری کار ما مدیون اینهاست به اضافه کامیاب امین عشایری که دکورسازی را انجام داد.

پاکروان تاکید کرد: بیشترین هزینه های ما مربوط به دکور و طراحی صحنه و لباس و جلوه های ویژه بود. هنرور هم زیاد داشتیم ولی گاهی سعی کردیم با جلوه های ویژه میزان هنروران را افزایش دهیم. نزدیک به دویست هنرور داشتیم. تعداد بازیگران هم زیاد بود که البته همه آنها به ما لطف داشتند و در قضیه مالی همراهی کردند. از اول تصمیم مان این بود که برای بازیگرها پول کلان صرف نکنیم و نمیخواستیم به بهانه آوردن سوپراستار و صرف هزینه زیاد نتوانیم از صحنه و لباس و دوربین و موسیقی و جلوه های ویژه دلخواهمان استفاده کنیم. فقط به این فکر کردیم بازیگری بیاوریم که بتواند نقش را به خوبی ایفا کند.

تینا پاکروان با اشاره به گرفتاری های مالی سرراه تولید این سریال تاریخی بیان داشت: پلتفرم ها برای شروع کار پولی ندادند و میگفتند برای کار تاریخی فقط به امثال فتحی پول میدهیم!! ناچار وام گرفتیم و زیربار بهره بانک رفتیم. بانک در ابتدا خیلی همکاری میکرد امادر اواخر کار که اضطراب داشتم مبادا پایان بندی آن طور که میخواهم نشود ناگهان خبر دادند بانک خانه ات را به اجرا گذاشته. در نهایت همسرم به تهران رفت و خواهش کرد کمی به ما وقت دهند تا بتوانیم قسط را بدهیم.

پاکروان ادامه داد: هیچ کدام از نهادها به ما کمک نکردند و البته کمکی هم نخواستیم چون میخواستیم عین فیلمنامه را بسازیم.

این کارگردان افزود: کل سریال را با یک دوربین گرفتیم ولی صحنه های پایانی و بخش های مربوط به لهستانی ها و جنگ را با دو دوربین گرفتیم.

 




درگذشت ابربازیگری که به‌خاطر پرهیز از سیاسی‌بازی هیچ‌گاه قدر ندید+عکس

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: پرویز پورحسینی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون درگذشت.

به گزارش سینماروزان پرویز پورحسینی که متولد ۱۳۲۰ بود، در سال ۱۳۴۸ وارد دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۵۴ در رشته بازیگری دانش‌آموخته شد.

پرویز پورحسینی در آثارِ کارگردانانِ نامداری همچون پیتر بروک، بهرام بیضایی، علی حاتمی، حمید سمندریان، آربی آوانسیان، مسعود کیمیایی، واروژ کریم‌مسیحی، داوود میرباقری و امرالله احمدجو بازی کرده بود.

پرویز پورحسینی ازجمله بازیگران توانمند ایرانی بود که به خاطر عدم آلودگی در سیاسی‌بازی و پرهیز از مغازله با باند متمایل به سینمای گلخانه‌ای- که نزدیک چهل سال است مدیریت سینما را در چنگ گرفته-هیچ گاه قدر ندید.

پورحسینی همان قدر که کاملا درخشان در نقشهای منفی همچون “دکتر فاستوس”، “جَم”(کارنامه بندار بیدخش)، “طلسم” و”ایستگاه” ایفای نقش کرده بود کاملا درخشان در نقشهای مثبت نظیر “زکریا”(مریم مقدس) و “میثم تمار”(مختارنامه) ظاهر شد ولی افسوس که حتی یک سیمرغ هم نگرفت تا مشخص شود گردانندگان جشنواره دولتی فجر برخلاف ادعاهای بی‌طرفانه کاملا درخدمت منافع یک باند خاص هستند.

پورحسینی هیچ گاه در جشنواره فجر مورد توجه قرار نگرفت و احتمالا چون متمایل به هیچ باند و دسته‌ای نبود نباید قدر می‌دید تا این سیاسی‌بازان عشق عباشکلاتی یا سر در آغل رضاخان‌های حزب‌اللهی‌نما(!) باشند که با کسری از توانایی‌های امثال پورحسینی، مدام جوایز و تجلیل‌ها را به خود اختصاص دهند.

پرویز پورحسینی




انتقاد پرویز پورحسینی از بازپخش مداوم «مختارنامه» در پنج سال اخیر

سینماروزان: پرویز پورحسینی بازیگر پیشکسوت سینما، تئاتر و تلویزیون به بهانه برگزاری دومین سوگواره فرهنگی هنری عبرات با محوریت موضوع پیاده روی اربعین حسینی به عدم تولید سریال های مذهبی نظیر «مختارنامه» و بازپخش چندباره آثار فاخر ساخته شده با این موضوع، از تلویزیون انتقاد کرد.

به گزارش سینماروزان پرویز پورحسینی، بازیگر سریال «مختارنامه» با محوریت موضوع سیره امام حسین(ع) و یارانشان و واقعه عاشورا ساخته و بارها از تلویزیون بازپخش شد، با انتقاد به کمبود تولید آثار سینمایی و تلویزیونی مذهبی نظیر این سریال گفت: متاسفانه من نظر انتقادی نسبت به کمیت تولیدات مذهبی در تلویزیون و سینما دارم و برایم جای سوال است که چرا باید با گذشت چند سال از اولین مرتبه پخش «مختارنامه» این سریال همه ساله و برای چند نوبت، دوباره در کنداکتور پخش شبکه های مختلف تلویزیونی قرار بگیرد و کمتر به تولید آثار فاخر دیگری مانند این سریال اقدام کرد؟!
وی افزود: چرا تنها سریالی نظیر «مختارنامه» باید درباره کربلا ساخته و پخش شود و آثار فاخر دیگری مانند این سریال را درباره این موضوع مهم نبینیم؟!
بازیگر نقش میثم تمار در «مختارنامه» ادامه داد: صداوسیما و کسانی که در حوزه تولید فیلم و سریال دست اندرکار هستند، نباید از موضوعات این چنینی غافل شوند. چراکه جامعه به ساخت این نوع آثار هنری که رنگ و بوی مذهبی داشته باشند، نیاز دارد و آن ها باید به این مقوله بیشتر بپردازند.
پورحسینی در پایان خاطرنشان کرد: به نظرم این مردم هستند که درباره یک سریال قضاوت می کنند و آن ها باید درباره سریال «مختارنامه» نظر بدهند که با استقبال از آن می توان نظرشان را فهمید.



بازیگر “اژدها…” جلوی دوربین کیمیایی می‌رود+لعیا زنگنه و پرویز پورحسینی هم قرارداد بستند

سینماژورنال: سه بازيگر جديد به جمع عوامل فيلم سينمايى “قاتل اهلى” به كارگردانى مسعود كيميايى اضافه شدند.

به گزارش سینماژورنال امير جديدي كه از نسل جديد بازيگران سينماى ايران است و اخیرا درام مهیج “اژدها وارد میشود” را روی پرده داشت، يكى از نقش هاى اصلى فيلم را بازى كند.
او براى اولين بار است كه با مسعود كيميايى همكارى خواهد كرد و به این ترتیب همبازی پرویز پرستویی شد که بازیگر نقش اصلی مرد فیلم یعنی ایفاگر کاراکتر رانتخوار کلان است.
پرويز پورحسينى و لعيا زنگنه دو بازيگر ديگر “قاتل اهلى” هستند كه در اين ميان زنگنه سابقه همكارى با كيميايى را در كارنامه اش دارد.
“قاتل اهلى” بازيگران ديگرى نيز دارد كه طى روزهاى آينده انتخاب خواهند شد.
آغاز فیلمبرداری از 20 تیر
پيش از اين بازى پرويز پرستويى، پگاه آهنگرانى و حميدرضا آذرنگ در اين فيلم قطعى شده بود. طبق برنامه ريزى انجام شده فيلمبردارى “قاتل اهلى” ٢٠ تيرماه در تهران آغاز ميشود.
منصور لشكرى قوچانى تهيه كنندگى جديدترين فيلم مسعود كيميايى را برعهده دارد.



روایت مهدی هاشمی از ارتباط استیضاح وزیر ارشاد اصلاحات با “روز واقعه” بیضایی

سینماژورنال: مهدی هاشمی بازیگری که نزدیک به چهار دهه قبل و با “مرگ یزدگرد” همکاری با بهرام بیضایی را تجربه کرد سالها بعد در “کارنامه بندار بیدخش” باز هم بازیگری برای بیضایی را دنبال کرد.

به گزارش سینماژورنال مهدی هاشمی در گفتگویی با “شرق” که بهانه اش نمایش فیلم-تئاتر “کارنامه بندار بیدخش” بهرام بیضایی در پردیس چارسو بوده نقبی زده به ماجرای استیضاح وزیر ارشاد دولت اصلاحات که در آن از “روز واقعه” بهرام بیضایی شاهد مثال آورده است.

متن کامل گفتگوی مهدی هاشمی را بخوانید:

 آشنايي شما با بهرام بيضايي چطور اتفاق افتاد؟
وقتي سال ٥٨ آقاي بيضايي مي‌خواستند نمايش «مرگ يزدگرد» را روي صحنه ببرند، دو هفته مانده به اجرا، به دلايلى يكي از بازيگرانشان انصراف دادند. وقتي توسط دوستانم كه همسايه روبه‌رويمان هم بودند (داريوش فرهنگ و سوسن تسليمى) از اين موضوع باخبر شدم، از آنها خواستم به آقاي بيضايي بگويند از من تست بگيرد كه تست گرفتند و من قبول شدم و شبانه‌روزي روي متن كار كردم و خودم را به ديگر بازيگران رساندم. ٤٥ شب در پاييز ٥٨ در سالن چارسو اجرا داشتيم و دوسال بعد هم در تابستان ١٣٦٠ در آران كاشان در آسيايي واقعي «مرگ يزدگرد» فيلم‌برداري شد.
 با توجه به محدوديت‌هايي كه در سال‌هاي دهه ٦٠ براي بهرام بيضايي در تئاتر ايجاد شد، وقتي او پس از ١٨ سال دوري از تئاتر خواست «كارنامه بندار بيدخش» را روي صحنه ببرد، مشكلي براي اجراي آن ايجاد نشد؟
آن زمان رئيس مركز هنرهاي نمايشي حسين سليمي بود كه به فرهيختگي و والايي شهرت داشت. سليمي اصرار می‌کرد حتما پس از سال‌هاي دوري بيضايي از صحنه تئاتر، سرانجام او كار كند. با توجه به اينكه آقاي بيضايي هميشه وقتي تمام شرايط فراهم بود كارش را شروع مي‌كرد، در آن دوران اگر كوشش آقاي سليمي نبود، اي بسا كه «كارنامه بندار بيدخش» هم روي صحنه نمي‌رفت. دولت اصلاحات در تلاش بود حتما بيضايي كار كند. آن‌قدر براي بازگشت بيضايي مصمم بودند كه آقاي مهاجراني، موقع استيضاحشان در مجلس وقت هم در اين‌باره صحبت كردند و از فيلم‌نامه «روز واقعه» بهرام بيضايي به‌عنوان بهترين فيلم‌نامه اسلامي ياد كردند. البته بيضايي راحت تن در نداد تا در فضايي كه تئاتر در مضيقه است كار كند، منتها دولتمردان وقت فضايي ايجاد كردند كه نهايتا اين اتفاق افتاد و «كارنامه بندار بيدخش» اجرا شد.
 وقتي شرايط فراهم شد، چطور آغاز به كار كرديد؟
آقاي بيضايي گفتند بناست اين نمايش‌نامه‌شان را روي صحنه ببرند و وقتي من متن را خواندم، به‌قدري مشكل بود كه بعضي جملات را حتي از روي متن نمي‌توانستم روخواني كنم. از آقاي بيضايي خواهش كردم يك‌بار آن را برايمان بخوانند. من و پرويز پورحسيني به خانه ايشان رفتيم و متن را برايمان خواندند و تازه ما فهميديم با چه متني طرفيم. من فكر مي‌كنم شاملو در شعر و بيضايي در نمايش‌نامه‌نويسي غول‌هاي زبان‌ فارسي‌اند. وقتي با متن «كارنامه بندار بيدخش» مواجه شدم، ديدم كه اين متن شكلي «گوي»وار دارد و سيال است. يعني در اول و وسط و آخر، ماجرا هم‌زمان پيش مي‌رود. روايتي است مثل گوي، كه سياليت دارد، شبيه روايت‌هاي ماركز. كار بيضايي در نمايش‌نامه‌نويسي شاهكار است. او وقتي مي‌خواهد نمايش‌نامه‌اي بنويسد، قبل از اينكه آن را روي كاغذ بياورد، در ذهنش كامل آن را نوشته. در «كارنامه بندار بيدخش» كل تاريخ تئاتر ايران، به شكل يك گوي، در ٥٠ دقيقه‌ جلو چشم تماشاگر، اجرا مي‌شد. در اين نمايش‌نامه هم گوسان‌ها (اولين نمايشگران ايراني)، هم نقالي، هم با هم ‌بازي‌كردن به صورت درام امروز، هم تك‌گفتار مقابل تماشاگر همگي وجود داشت كه با موسيقي ابداعي بيضايي اجرا مي‌شد. ما با آلاتي ابداعي صدا و افكت در صحنه ايجاد مي‌كرديم. در متن اين نمايش، بُندار كه دانشمند و حكيم است، جامي مي‌سازد كه در آن جهان را مي‌توان ديد و آن را در اختيار جمشيد مي‌گذارد و به او مي‌گويد در اين جام مي‌تواني ببيني كجاي جهان افراد مستمند و محتاج هستند، تا به آنها كمك كني، درحالي‌كه شاه‌جمشيد به جام نگاه مي‌كند تا ببيند كجا توطئه‌گر و ياغي و معترضي هست كه درصدد سركوب آن برآيد. نهايتا بُندار وقتي مي‌بيند جمشيد از اين جام سوءاستفاده مي‌كند آن را مي‌شكند.
 موقع اجرا با مخالفت روبه‌رو نشديد و دردسري برايتان ايجاد نشد؟
حتما كساني مخالف بودند منتها در آن روزگار، زورشان نمي‌رسيد كاري كنند. آن سال‌ها آقاي پاكدل رئيس تئاتر شهر بودند و كوشش و حميتشان در ايجاد فضاي امن براي اين اجرا مؤثر بود. بايد از پاكدل بابت مراقبتش از نمايشي كه در مجموعه تحت مديريت او روي صحنه مي‌رفت تشكر كرد. اگر ياوري دولتمردان و مديران وقت نبود، بازگشت دوباره بيضايي به تئاتر ممكن نمي‌شد.
 هنوز هم پس از ١٩ سال ديالوگ‌هاي اين نمايش در خاطرتان هست؟
بله قسمت‌هاي تأثيرگذار اين متن در ذهنم مانده. بيضايي يكي از دو، سه نفر بزرگان معاصر زبان فارسي است. او يكي از بزرگ‌ترين وارثان خدايان زبان فارسي كلاسيك ماست كه در درام- يكي از مشكل‌ترين شكل‌هاي ادبيات- حياتي دوباره و باشكوه رقم زده. وقتي در متون او چند نفر با هم در يك درگيري خشم‌آگين و مبارزه‌طلبانه‌ گرفتار مي‌شوند، با زنده‌ترين و شعله‌ورترين كلمات و عبارات و جملات مواجهيم. هميشه از زبان والاي شكسپير شنيده بودم، اما وقتي ترجمه متونش را ‌خواندم گفتم زبان او آن‌قدر هم كه گفتند شگفت نيست و بعد فهميدم زبان شكسپير در ترجمه ساده شده. وقتي متن بيضايي را ديدم، گفتم حتما تأثير شكسپير هم بر زبان خودش مشابه تأثير بيضايي بر زبان ماست. لذتي كه او از زبان فارسي به ما چشانده مثل لذتي است كه شجريان در اين چند دهه با خواندن اشعار حافظ و مولانا به ما داده است. شجريان و بيضايي و شاملو در اين چند دهه بيشترين لذت هنر والاي ايراني را به من داده‌اند. به‌خاطر وجودشان و معاصربودن با آنها، خوشحالم كه ايراني‌ام. به‌‌خاطر هم‌زباني‌ام با آنها شادم.
 امروز از بيضايي باخبريد؟
مستقيما نه ولي از طريق دوستان از ايشان خبر مي‌گيرم. از كاركردن با آقاي بيضايي سير نمي‌شوم و آرزو دارم بازگردند و باز با هم كار كنيم. مهاجرت بيضايي ضايعه‌اي براي هنر ايران است. وقتي شجريان در هيچ سالني نمي‌خواند و بيضايي هم ايران نيست، يعني ضايعه‌اي براي فرهنگ ما رخ‌ داده. نمي‌دانم چرا به اين روز افتاده‌ايم؛ افسوس مي‌خورم.
 اميدواريد بيضايي بازگردد؟
تا فضا اين‌گونه است، نه. براي بازگشت اين استاد يگانه هنر نمايش اراده‌اي جدي لازم است.
 چرا مدت‌هاست تئاتر بازي نمي‌كنيد؟
زماني كه ما تئاتر كار مي‌كرديم، تورم نبود. با كمترين درآمد زندگي ما مي‌چرخيد و تمرينات اغلب نمايش‌هاي ما چندين‌ماه طول مي‌كشيد و همه تلاش مي‌كرديم اثري درخور تماشا روي صحنه بياوريم. حالا نگاهي به همكاران تئاتري‌ام كه مي‌كنم، اغلب يك‌پا در تلويزيون، يك‌پا در سينما و يك‌پا در تئاتر دارند و با اين تفسير در هيچ‌جايي نايستاده‌اند! من كه حالا در سينما مشغولم، ديگر فرصت نمي‌كنم در تئاتر هم كار كنم، من دوپا بيشتر ندارم و مي‌خواهم هرجا هستم، پايم همان‌جا سفت باشد.




این ملودرام روزی ۱۰۰ میلیون می‌فروشد

سینماژورنال: فیلم سینمایی «دوران عاشقی» به کارگردانی «علیرضا رئیسیان» پس از گذشت 12 روز، از مرز یک میلیارد تومان گذشت و به حدتصاب دیگری در مورد فیلم‌های غیرکمدی امسال رسید.

به گزارش سینماژورنال فیلم سینمایی «دوران عاشقی» Time to Love آخرین ساخته علیرضا رئیسیان به خاطر داستان جذاب عاشقانه و با نقش‌آفرینی بازیگران سرشناس سینمای ایران همچون؛ «لیلا حاتمی»، «شهاب حسینی»، «فرهاد اصلانی»، «پرویز پورحسینی» و «بیتا فرهی» و با معرفی «مینا وحید» که مدت 12 روز است در اکران سراسری و عمومی خود، در سینماهای تهران و شهرهای مختلف کشور روی پرده رفته است؛ به فروش یک میلیارد تومان رسید و به یک حدتصاب دیگری در مورد فیلم‌های غیرکمدی اکران امسال سینمای ایران رسید.

استقبال سینمادوستان از این فیلم به گونه‌ای است که شب گذشته در پردیس‌های کوروش و آزادی تهران، همچون هفته‌های گذشته، به سانس فوق‌العاده رسید و امشب نیز سانس فوق‌العاده خواهد داشت.

فیلم سینمایی «دوران عاشقی» پس از گذشت دو هفته از اکران سراسری خود، از مرز یک میلیار تومان عبور کرد و این در حالی است که سینماهای نمایش‌دهنده این فیلم، در روز دوشنبه 19 مردادماه تنها دو سانس نمایش داشتند و به مناسبت شهادت امام «جعفر صادق» (ع) از ساعت 6 بعدازظهر همان روز تا صبح چهارشنبه 22 مردادماه تعطیل بودند و در واقع این فیلم، در 12 روز نمایش، به این حدنصاب در مورد فیلم‌های غیرکمدی دست پیدا کرد و این فروش، مجموعاً مربوط به فروش اینترنتی، گیشه و همچنین شهرستانهای این فیلم می‌باشد.

استقبال سینمادوستان از اولین فیلم غیرکمدی امسال سینمای ایران در اکران که فضای درام اجتماعی دارد؛ از نکات جالب توجه «دوران عاشقی» جدیدترین اثر سینمایی «علیرضا رئیسیان» است. در واقع داستان جذاب و ساختار متفاوت این فیلم است که مورد توجه تماشاگران و رضایت سینمادوستان قرار گرفته است و کسانی که به تماشای این فیلم می‌نشینند راضی از سالن سینما بیرون می‌آیند.

«دوران عاشقی» که در سینماهای شهرهای مختلف نیز در حال اکران است؛ در شهرهای بزرگ کشور از جمله؛ مشهد، اصفهان، اهواز، شیراز، تبریز و … مورد استقبال تماشاگران قرار گرفته است.

اکران سراسری و عمومی فیلم سینمایی «دوران عاشقی» در سینماهای تهران، همچون؛ کوروش، آزادی، ملت، زندگانی، فرهنگ، جوان، اریکه ایرانیان، چهارسو و ده سینمای دیگر پایتخت و همچنین در 70 سینمای سراسر کشور آغاز شده است و مردم برای دیدن این فیلم و خرید آنلاین بلیط و رزروآن می‌توانند به سایت «سینما تیکت» به آدرس اینترنتی www.cinematicket.org مراجعه کنند.




قابل توجه شورای صنفی نمایش؛ این فیلم نه کمدی است و نه مبتذل اما روزی ۷۰ میلیون می‌فروشد

سینماژورنال: تازه ترین محصول سینمایی علیرضا رئیسیان به مانند دیگر آثار او درونمایه ای اجتماعی دارد و البته با محوریت ارتباطات زوجین بنا شده است.

به گزارش سینماژورنال این فیلم کمترین بار طنزی ندارد و بازیگران اصلی آن از شهاب حسینی و لیلا حاتمی گرفته تا فرهاد اصلانی و بیتا فرهی نیز هیچ ربطی به سینمای کلیشه شده طنزآلود ندارند.

با این حال این فیلم در مدت ده روزی که از اکران آن می گذرد توانسته به طور متوسط روزی 70 میلیون تومان فروش داشته باشد و تا اینجای کار فروش کل آن به 700 میلیون تومان برسد.

“دوران عاشقی” در روزهای اخیر در پردیسهای سینمایی مختلف تهران و از جمله پردیس کوروش و آزادی به سانس فوق العاده رسیده است!

عطش مخاطب برای تماشای فیلمهای تازه و محترم

به نظر می رسد یکی از اصلی ترین دلایل فروش بالای “دوران عاشقی” تشنگی مخاطب برای تماشای فیلمهای به روز و کمی محترمانه تر از ابتذالی است که در برخی کمدی ها به تماشا گذاشته می شود.
“دوران عاشقی” شاید بلحاظ درونمایه آن که ماجرای خیانتهای زناشویی را روایت می کند بدعت نداشته باشد اما به هر حال مروری هرچند اجمالی از اوضاع و احوال اجتماع امروز ایران که در آن یک نخبه ریاضی از بازار ارز سردرمی آورد به اندازه کافی مطلوب مخاطبان روزگار ما هست.
فروش بالای “دوران عاشقی” این اندرز را پیش روی شورای صنفی نمایش قرار می دهد که اگر سبد اکران را متنوعتر کنند و رقبای قدرتمندی را وارد دایره تکراری فعلی کنند مطمئنا سینماها نیز رونق بهتری خواهند یافت.



“دوران عاشقی” جایگزین “رستاخیز” می‌شود

سینماژورنال: در حالی که ساعاتی قبل خبر رسمی تعلیق اکران “رستاخیز” از سوی سازمان سینمایی اعلام شد به تازگی خبر رسیده که بناست درام خانوادگی-اجتماعی “دوران عاشقی” جایگزین این فیلم در گروه سینمایی آزادی شود.

به گزارش سینماژورنال برخلاف شنیده هایی که درباره جایگزینی این فیلم با “نهنگ عنبر” شنیده شده اما با کنار رفتن “رستاخیز” از سبد اکران و برای اینکه در آستانه عیدسعید فطر سینماها از رونق نیفتد بنا شده “دوران عاشقی” روی پرده برود.

“دوران عاشقی” ساخته علیرضا رییسیان موفق به کاندید شدن برای کسب ده سیمرغ بلورین و دریافت دو سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر شده و به جز آن در جشنواره بین‌المللی فیلم شهر هم موفق ظاهر شده و توانست عنوان بهترین فیلمنامه و بهترین بازیگر مرد را به خود اختصاص دهد.

لیلا حاتمی ، شهاب حسینی ، فرهاد اصلانی ، مینا وحید ، بیتا فرهی و پرویز پورحسینی از جمله بازیگرانی هستند که در “دوران عاشقی” به ایفای نقش پرداخته اند.
“دوران عاشقی” دغدغه های یک وکیل زن در زندگی حرفه ای و زندگی خانوادگی و تعارضاتی که میان این دو زندگی به وجود می آید را به تصویر می کشد. پخش این فیلم را فیلمیران برعهده دارد.
دوران عاشقی
شهاب حسینی و لیلا حاتمی در “دوران عاشقی”




پرویز پورحسینی: دست‌وپای تلویزیون برای تولید برنامه‌های جذاب بسته است/ قبل از انقلاب به سینما فکر نمی‌کردم

سینماژورنال: پرویز پورحسینی بازیگر و استاد پیشکسوت، بازیگری است که سال‌ها از ورودش به این عرصه نیز می‌گذرد. «چشمه»، «کمال‌الملک»، «باشو غریبه کوچک»، «طلسم»، «هزاردستان»، همکاری با کارگردانانی مثل زنده‌یاد علی حاتمی، بهرام بیضایی، واروژ کریم‌مسیحی و… تنها چندی از فیلم‌های درخشان پورحسینی است.

او بازیگر گزیده‌کاری است، شاید به‌صراحت بتوان گفت که آرزوی هر بازیگری- خصوصا بازیگران جوان سینمای ایران- یک لحظه بازی داشتن در کنار اوست.

پورحسینی زیاد اهل گفتگو نیست و شاید گفتگویی که فرنوش ارس خانی در “شهروند” با او انجام داده جزو معدو گفتگوهای چند سال اخیر او باشد.

سینماژورنال متن کامل این گفتگو را ارائه می کند.


  شما نزدیک به ٤٦‌سال است که در عرصه بازیگری فعالیت می‌کنید و بازیگری را با حضور در عرصه تئاتر شروع کردید. اما بعد از بازی در فیلم‌های «اندوه‌دوربین»، «چشمه» و «کمال‌الملک»، حضور شما در عرصه تصویر پررنگ‌تر شد. حضور در سینما چقدر در آن دوره برایتان مهم بود و جذاب به نظر می‌رسید؟
قبل از انقلاب به سینما فکر نمی‌کردم. فقط فیلم «چشمه» را بازی کردم که از نظر من فیلم متفاوتی بود. بعد از انقلاب که سینمای نوین ایران شکل گرفت ما هم وارد این عرصه شدیم، هم تئاتر کار می‌کردیم و هم سینما و تلویزیون.
سینما چقدر برای بازیگران آن دوره، یک رسالت محسوب می‌شد؟
بعد از انقلاب نگاه مردم و مسئولان به‌خاطر جریان فیلمفارسی به سینما مثبت نبود. البته قبل از انقلاب هم بعضی فیلم‌های متفاوت ساخته می‌شد، فیلمسازانی مانند مهرجویی، تقوایی، بیضایی، امیر نادری و… فیلم‌های خوبی در آن دوران ساختند ولی در اقلیت بودند. حالا در شرایط جدید باید ثابت می‌کردیم که سینما یک هنر فاخر است. بازیگران از صحنه تئاتر مقابل دوربین آمدند و بازی‌کردن جلوی دوربین را آموختند. صدابرداران از تلویزیون به سینما آمدند و صدابرداری سرصحنه آغاز شد. تصویربرداران هم تمام تلاش خود را کردند و سینما با آزمون و خطا شکل جدی‌ای به‌خود گرفت که بعضی از فیلم‌ها از مرزها عبور کرد و جهانی شد. بازیگران در این دوران نقش پررنگی در ایجاد و خلق این جریان داشتند.
فکر می‌کنید این قضیه برای بازیگران امروز هم از چنین اهمیتی برخوردار است؟
این جریان برای بازیگران امروز هم پررنگ است. بعضی از بازیگران سینمای ما اکنون در جهان شناخته ‌شده هستند. در جشنواره‌های جهانی شرکت می‌کنند، در هیأت‌های داوری بین‌المللی حضور پیدا می‌کنند و این یعنی برافراشتن پرچم ایران در عرصه‌های جهانی. همان‌گونه که ورزشکاران در این عرصه بر سکوهای جهانی دیده و افتخارآفرین می‌شوند.
از آن‌جایی که نقش‌های شما پیشتر با بازی در فیلم‌هایی مثل«طلسم»، «باشو غریبه کوچک» و «هزار دستان» دیده شدند، چقدر انتخاب‌های بعدی‌تان تحت‌تأثیر بازی در این فیلم‌ها قرار گرفت؟
تمام تلاشم را کردم که در کارهای خوب ظاهر شوم، ولی مگر چند فیلم مانند «باشو غریبه کوچک» در سال ساخته می‌شد. اگر هم ساخته می‌شد، من پیشنهادهای به آن خوبی نداشتم.
شما در فیلم «طلسم» و همچنین «هزاردستان» نقش‌های منفی‌ای را به‌عهده داشتید که به‌خاطر بازی در چنین نقش‌هایی تا مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی ماندید. چه شد که دیگر سراغ بازی در نقش‌های منفی نرفتید؟
خوشحالم که به این نکته اشاره کردید. بسیاری از همکاران شما فقط سریال‌هایی را که اخیرا بازی کرده‌ام، دیده‌اند و آن فیلم‌ها را یا ندیده‌اند یا به خاطر نمی‌آورند. من تقریبا همه‌جور نقشی بازی کرده‌ام. بازی در نقش راسکول نیکف، جنایت‌ و مکافات داستایوسکی و بازی در نمایش جان‌نثار بیژن مفید که یک کمدی روحوضی مدرن بود.
در سینما در آن سال‌ها هم نقش مثبت و هم نقش منفی بازی می‌کردم. اخیرا هم در یک تله‌فیلم از راما قویدل به‌نام «در همین نزدیکی» نقش تقریبا منفی بازی کردم که می‌توان گفت به‌قول همکاران خاکستری بود. ولی سال‌ها قبل در سریال  «دومین انفجار» نقش منفی بازی کردم که خوشم نیامد و بعد از آن مدتی کار نکردم تا رسیدم به سریال  «مریم مقدس» که نقش حضرت ذکریا را خیلی دوست داشتم. بعد از آن به دلایل شخصی نقش منفی بازی نکردم ولی الان دیگر برای خودم محدودیتی قایل نیستم و اگر نقش شناسنامه‌داری باشد، استقبال می‌کنم. هرجور نقشی که باشد.
با بازی در فیلم «مریم مقدس» و همچنین سریال «مختارنامه»، وجه دیگری از بازی‌تان را در ایفای نقش شخصیت‌های مذهبی و تاریخی نشان دادید. موفقیت این نقش‌ها باعث شد که دیگر در نقش‌های منفی حضور پیدا نکنید؟
برای من بازی در کارهای تاریخی لذت خاصی دارد. حضور در زمان و مکان دور و متفاوت تجربه‌اندوزی است. موفقیت در این کارها به دلیل کارگردانان کاربلد آنها بود. همانطور که در سریال «شب‌دهم» اینگونه بود. کارکردن با کارگردانانی مانند شهریار بحرانی، داود میرباقری و حسن فتحی فرصت خوبی است برای بازیگر که توانش را بیازماید.
با توجه به این‌که سریال‌هایی مثل «شیدایی»، «بچه‌های نسبتا بد» و «هفت‌سنگ» از کارهای اخیرتان در تلویزیون محسوب می‌شوند، اما «میکائیل» نقطه‌عطفی در کارنامه بازیگری شما است که در آن بازی خیره‌کننده‌ای را از خودتان ارایه دادید. چه شد که در این سریال بازی کردید؟
در سریال «میکائیل» نقش کوتاهی داشتم. اگر موفقیتی داشته‌ام به‌خاطر کارگردانی خوب سیروس مقدم و نویسندگی سعید نعمت‌الله بوده، چون من در همه کارها تمام تلاشم را برای یک اجرای خوب می‌کنم.
شخصیت باباعبدالله، یکی از کاراکترهای مهم سریال محسوب می‌شود و بحث و جدل‌های او با پسرش رشید، کاملا واقعی و ملموس درآمده است. با توجه به این‌که باباعبدالله شخصیت کاملا مذهبی و البته مدبری است که اهل افراط و تفریط در حوزه اعتقادی خودش نیست، چرا رشید کاملا برعکس اوست و اهل افراط و تفریط در هر کاری است؟
رشید به‌خاطر کم‌توجهی‌های خانواده که شامل عبدالله هم می‌شود، دچار حسادت و عقده شده. هم نسبت به رسول و هم میکائیل؛ خوی تند او هم در این جریان بی‌تاثیر نیست و او را به این وادی می‌کشاند. عبدالله به‌خاطر رشید است که تصمیم به انتقام از آقاخان می‌گیرد. می‌ترسد اگر رشید بفهمد که آقاخان مسبب قتل رسول است دست به انتقام بزند. به این جهت خودش دست به انتقام می‌زند ولی سکته می‌کند و می‌میرد.
این سریال مسائلی را به تصویر می‌کشد که این‌روزها از معضلات و بحران‌های مهم جامعه‌مان محسوب می‌شوند. جریان مافیای آدم‌هایی مثل آقاخان، تعصبات خشک و کورکورانه، بی‌احترامی‌ها نسبت به والدین، مسائلی هستند که این‌روزها به طرز چشمگیری در جامعه‌مان وجود دارد. سریالی مثل «میکائیل» چقدر می‌تواند به تعدیل این جریان‌ها در کشورمان کمک کند؟
برای حل‌کردن مسائل باید آنها را مطرح کرد که بازشود و مورد توجه جامعه قرار بگیرد. پاک‌کردن صورت‌مسأله کمکی نمی‌کند. این تعصبات خشک که فرمودید بیشتر در جوامع کوچک و بسته دیده می‌شود. طرح این مسائل در قالب قصه در رسانه می‌تواند به کمرنگ شدن آنها کمک کند.
شما علاوه‌بر «میکائیل» در سریال «بچه‌های نسبتا بد» هم با آقای مقدم همکاری‌ کرده بودید. نگاه و شیوه کارگردانی او به چه شکل است و چقدر آن را می‌پسندید؟
شیوه کاری آقای مقدم را که در کارهایش به وضوح می‌بینم. چیزی که باعث موفقیت او می‌شود، این است که رسانه را می‌شناسد و به‌سمت مسائلی می‌رود که جامعه با آن درگیر است. مهم‌تر از آن، این است که این مسائل را خوب به تصویر می‌کشد. به عبارتی، خیلی‌ها ممکن است این مسائل را بدانند و مطرح کنند، ولی به‌خوبی ایشان نتوانند به تصویر بکشانند، مهم پیداکردن زبان تصویر است.
با توجه به این‌که در سال‌های اخیر شبکه‌های ماهواره‌ای تلاش فراوانی در جذب مخاطبان ایرانی به‌سوی خود داشته‌اند و متاسفانه تعداد بسیاری از مردم کشورمان تماشای چنین شبکه‌هایی را به تلویزیون خودشان ترجیح می‌دهند، شما به‌عنوان یک پیشکسوت که سال‌هاست در عرصه هنر فعالیت می‌کنید، چه توصیه‌ای در این رابطه دارید؟
مردم برای پرکردن اوقات فراغت خود نیاز به سرگرمی دارند. باید اول خوراک مناسب برایشان فراهم کرد و بعد از آن خواست که چگونه رفتار کنند. دست‌وپای تلویزیون برای تولید برنامه‌های جذاب بسته است. نداشتن بودجه هم به این مسأله اضافه شده است. با این شرایط فقط می‌توان با یک مدیریت فهیم این امکانات اندک را در جریان ساخت برنامه‌ها به‌کارگرفت.