1

مرتضی شایسته تهیه‌کننده بیان کرد⇐«صد سال به این سالها» توقیف نبود/پروانه نمایش داشت اما توصیه شده بود اکران نشود/قصد داریم نیمه دوم سال آن را اکران کنیم/اصلاحات به فیلم اعمال شده اما نام کاراکتر معتمدآریا تغییر نیافته!!

سینماروزان: «صد سال به این سالها» نام فیلمی به کارگردان سامان مقدم است؛ فیلمسازی که این سالها بخاطر کمدی «نهنگ عنبر» شناخته میشود اما «صد سال به این سالها» نه به مانند «نهنگ» یک فیلم طنز بلکه درامیست کاملا جدی که دگردیسی زندگی خانواده ای در دهه های مختلف را روایت میکند.

به گزارش سینماروزان «صد سال به این سالها» حدودا ده سال قبل ساخته شد و حدود هشت سال قبل و در جشنواره بیست و هشتم فجر هم نمایش داده شد اما پس از آن نتوانست رنگ پرده را ببیند تا روزهای اخیر که اخباری مبنی بر اکران آن منتشر شده است.

مرتضی شایسته مدیرعامل هدایت فیلم که تهیه کنندگی «صد سال به این سالها» را برعهده داشته در گفتگو با سینماروزان با بیان اینکه پروانه نمایش این فیلم مدتها پیش صادر شده بود بیان داشت: برخلاف اینکه گفته شده این فیلم توقیف بوده «صد سال به این سالها» مدتها پیش پروانه نمایش گرفته بود یعنی در زمان دولت دوم محمود احمدی‌نژاد پروانه نمایش آن صادر شد اما توصیه کرده بودند که اکران نشود.

شایسته ادامه داد: در دولت یازدهم با توجه به شرایط جدیدی که در جامعه حاکم شد تلاش کردیم فیلم اکران شود و بالاخره توانستیم شرایط اکران را فراهم کنیم.

این تهیه‌کننده باتجربه پیرامون میزان تغییرات فیلم نسبت به نسخه اصلی اظهار داشت: نسخه اصلی با یک سری اصلاحیه نسبت به نسخه اولیه اکران خواهد شد.

یکی از موارد مناقشه برانگیز «صد سال به این سالها» کاراکتریست که فاطمه معتمدآریا نقش آن را بازی میکند؛ کاراکتری به نام «ایران» که بعد از وقوع انقلاب مدام با اتفاقات بد و دردناک مواجه میشود و همین مسأله بود که انتقادات برخی رسانه ها را موجب شد درباره اینکه نام کاراکتر نمادیست از موجودیت ایران. شایسته درباره اینکه آیا اصلاحات شامل تغییر نام کاراکتر معتمدآریا میشود یا نه به سینماروزان گفت: نه، نام هیچ کاراکتری قرار نیست تغییر کند و اصلاحات درنظرگرفته شده هم بیشتر برای بالا بردن ضرباهنگ فیلم است.

مرتضی شایسته پیرامون زمان اکران «صد سال به این سالها» گفت: امیدواریم بتوانیم نیمه دوم امسال و احتمالا آبان ماه فیلم را روی پرده بفرستیم.




چالش حامد بهداد با ضحاک ماردوش+عکس

سینماروزان: حامد بهداد در تازه ترین چالش هنریش، نقش ضحاک ماردوش را در انیمیشن «آخرین داستان» به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر صداپیشگی می‌کند.

به گزارش سینماروزان انیمیشن «آخرین داستان» با برداشتی آزاد از داستان «ضحاک» شاهنامه این روزها در مرحله گویندگی قرار دارد و بازیگران مطرح سینما و تئاتر در حال صداپیشگی نقش‌های اصلی آن هستند. نقش ضحاک ماردوش، یکی از پادشاهان افسانه‌ای شاهنامه را حامد بهداد صداپیشگی می‌کند.

پرویز پرستویی، بیتا فرهی، حسن پورشیرازی، باران کوثری،اشکان خطیبی، فرخ نعمتی، شقایق فراهانی، ملیکا شریفی‌نیا، زهیریاری  و بانیپال شومون از دیگر بازیگرانی هستند که صداپیشگی نقش‌های اصلی انیمیشن«آخرین داستان» را بر عهده دارند.

«آخرین داستان» از سال 89 در استودیو هورخش در حال ساخت است و تولید آن در نیمه دوم امسال به پایان می‌رسد. این انیمیشن  در مسیر تولید و در سال 2013 موفق شد به‌عنوان شش پروژه برتر در حال تولید جهان در جشنواره «انسی» فرانسه که مهم‌ترین رویداد انیمیشنی سالانه جهان است، معرفی شود. همچنین این اثر در سال 2016 به دعوت جشنواره انسی در بازار فیلم جشنواره بین‌المللی کن، به‌عنوان یکی از چهار انیمیشن سینمایی برتر در حال تولید جهان معرفی شد.

عوامل انیمیشن: نویسنده و کارگردان: اشکان رهگذر، تدوین: ژینوس پدرام، آهنگساز: کریستف رضاعی، طراحی و ترکیب صدا: علیرضا علویان، انتخاب بازیگران: تینا پاکروان، صداپیشگان: پرویز پرستویی، بیتا فرهی، حسن پورشیرازی، باران کوثری، فرخ نعمتی، شقایق فراهانی، ملیکا شریفی‌نیا، زهیریاری، اشکان خطیبی  و بانیپال شومون، عکس: امیر عابدی، مشاور رسانه‌ای: زهرا نجفی

حامد بهداد-کاراکتر ضحاک
حامد بهداد-کاراکتر ضحاک



ادامه پرسشها درباره کپی بودن بلوری «بادیگارد»⇐آقازاده حاتمی‌کیا جوابیه‌ای گاف‌آلود داد/تنها تولیدکننده داخلی بلوری ارژینال، ادعاهای این آقازاده را زیر سوال برد

سینماروزان: ماجرای عرضه نسخه بلوری «بادیگارد» ابراهیم حاتمی کیا به شبکه نمایش خانگی از همان آغاز خبررسانی با طرح پرسش درباره اصالت بلوری ها عرضه شده به شبکه خانگی مواجه شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «نمایش خانگی» از آنجا که تنها تولیدکننده بلوری ارژینال صنایع الکترونیک گلرنگ از بی خبری نسبت به عرضه بلوری «بادیگارد» خبر داد پرسشهایی شکل گرفت در این باره که آیا بناست کپی بلوری به بازار عرضه شود؟

این پرسشها با واکنش اسماعيل حاتمي‌کيا آقازاده ابراهيم کارگردان «بادیگارد» که با عنوان بديع «مدير توسعه پروژه» در «باديگارد» حضور داشته مواجه شد.

آقازاده حاتمي‌کيا با نگارش يادداشتي تفصيلي که بخش عمده آن به شرح تلاشهايشان براي عرضه بلوري اختصاص داده شده ابتدا بدون آن که درباره چرایی عدم تولید بلوری فیلم به صورت ارژینال بگوید از روشهای رایت بلوری و البته محتویان دیسک سخن گفته اند!!!

اين آقازاده اما در جریان شرح تلاشهایش مرتکب گافی شده که هم میتواند پرسشها درباره ارژینال نبودن بلوری «بادیگارد» را جدی تر کند و هم بیانگر دانش اندک ایشان درباره داشته های ایرانیان در زمینه بلوری باشد.

ایشان مدعي شده امکان توليد دیسک بلوري ارژينال در ايران و کشورهاي همسايه وجود ندارد و در انحصار چند کشور معدود است. آیا اين ادعا خود تأییدی بر ارژینال نبودن بلوری «بادیگارد» نیست؟

از اینکه بگذریم گاف آقازاده این است که نمی‌داند در چهار سال گذشته هشت عنوان فيلم و انيميشن بلوری ارژینال در همين کشور و توسط شرکت صنايع الکترونيک گلرنگ -که تنها تولیدکننده بلوری ارژینال در منطقه است- توليد و توزيع شده است. اين عناوين نه با قيمت ۲۵ هزار توماني که بر روي کپي بلوري «باديگارد» گذاشته اند بلکه به قيمت ۸۵۰۰ تومان در فروشگاهها عرضه شده است آن هم در حالي برخي از اين عناوين سه بعدي هستند!

آنچه ايشان ادعا کرده در انحصار چند کشور محدود هست نيز نه تجهيزان توليد دیسک بلوري ارژينال فيلمها بلکه دستگاه و اجازه ساخت استامپر بلوري(ديسک مادر) هست! عدم در اختيار قراردادن امتياز ساخت استامپر به ساير کشورها هم به دليل جلوگيري از توليد محصول بدون دارا بودن رايت محتواست تا يک بار براي هميشه و لااقل در فرمت بلوري جلوي کپي‌کاريهاي دوران سي.دي و دي.وي.دي گرفته شود.

متن یادداشت اسماعیل حاتمی کیا را بخوانید:

چند روزي است که خبر پخش “اولين فيلم بلو رِي ايران” در فضاي فرهنگي و مجازي کشور پخش شده است و نظرات متفاوتي از صاحبنظران اين حوزه به گوش مي‌رسد. از اين رو لازم ديدم توضيحي در اين خصوص ارائه کنم. فيلم “باديگارد”، ساخته ابراهيم حاتمي کيا، که پيش‌تر در سينما و بعد از آن در شبکه نمايش خانگي (البته با فرمت دي وي دي) به نمايش گذاشته شده بود، جدا از ملاحظات داستاني و سينمايي خود، در قالب بلو رِي هم ارائه شد که اين نکته از نظر فني ارزش منحصر به فردي دارد، چرا که اولين فيلم بلو رِي برنامه نويسي شده ساخت داخل کشور مي‌باشد.

براي توضيح بايد عرض کنم که ديسک بلو رِي، تکنولوژي جديدتري نسبت به ديسک دي وي دي است که ظرفيت‌هاي ۲۵ گيگابايت(تک لايه) و ۵۰ گيگابايت (دو لايه) را در مقابل ديسک دي وي دي با ظرفيت‌هاي ۴٫۷ گيگابايت (تک لايه) و  ۹٫۴گيگابايت (دو لايه) در اختيار مصرف کننده مي‌گذارد. اين ظرفيت چند برابري به توليدکنندگان محصولات مولتي مديا از قبيل فيلم، انيميشن، کليپ و موسيقي اين امکان را مي‌دهد که بتوانند کيفيت خروجي محصول خود را افزايش دهند و از تصاوير با ابعاد ۷۲۰*۵۷۶ پيکسلي که اصطلاحا کيفيت SD ناميده مي‌شود، به تصاوير با کيفيت FULL HD با ابعاد تصويري ۱۹۲۰*۱۰۸۰ يا حتي بالاتر مانند  ۴Kرو بياورند. البته که صرف توليد تصاوير با کيفيت کافي نيست و مصرف کنندگان و بينندگان اين تصاوير نيز بايستي از دستگاه‌هاي پخش متناسب با اين فرمت‌ها بهره ببرند.

استفاده از اين ظرفيت بالا و توليد يک محصول با کيفيت، نيازمند بکارگيري تکنولوژي‌هاي خاص خود است و همانطور که احتمالا مي‌دانيد ساختار ديسک بلو رِي مشابه فرمت دي وي دي نيست. ديسک بلو رِي دو فرمت دارد. يکي ساختار نشانه گذاري و ديگري برنامه‌نويسي. در ساختار نشانه‌گذاري (HDMV) تعريف ساختار و اجزا با يک زبان نشانه‌گذاري و بکارگيري چندين فايل و اجزاي درختي صورت مي‌پذيرد. اين ساختار عليرغم کارآمد بودن، پيچيده، کم انعطاف و تا حدودي قديمي و از رده خارج است چرا که آخرين ساختار بکار رفته براي دي وي دي ها و ديسک‌هاي با فرمت نهايتا HD (تصاوير با ابعاد ۱۲۸۰*۷۲۰) است و توليدکنندگان اين تکنولوژي، به دلايلي که اشاره شد، آن را براي نسل بعدي تصاوير، که FULL HD،  ۲Kو ۴k ميباشند، توصيه نکرده‌اند ولي با اين حال توليد کنندگاني که قصد ارائه تصاوير تا فرمت HD را دارند، همچنان از سيستم‌هاي خود با ساختار نشانه‌اي استفاده و اقدام به توليد محتوا مي‌نمايند.

فرمت ديگر فرمت قابل برنامه نويسي (BD-J) است که نسبت به فرمت نشانه‌اي، داراي انعطاف فوق العاده در تک تک اجزاي کار، کاملا به روز و کاملا قابل تطبيق و تغيير مي‌باشد. ساختاري که از همان ابتداي بررسي، نظر تيم توليدکننده فيلم بلو رِي باديگارد را به خود جلب کرد. گرافيک چندلايه، امنيت، سادگي، قابليت تعريف روال‌هاي مختلف و قدرت مانور در اين فرمت به گونه‌اي ست که نه تنها آن را براي فيلم و انيميشن، بلکه براي موسيقي و ساير محتواهاي مالتي مديا مناسب و منحصر بفرد کرده است.
با تمام اين اوصاف، و شايد بهتر است بگويم از روي يک کنجکاوي، جرقه توليد فيلم بلو رِي در داخل کشور زده شد. جرقه‌اي که به دنبال اين پرسش در ذهن مان ايجاد شد که ” آيا مي توانيم خودمان در کشور فيلمي با ساختار بلو رِي توليد کنيم؟”. طي بررسي هايي که در روزهاي نخست توسط تيم توسعه انجام داديم، مشخص شد که نه تنها در کشور، بلکه در همسايگي ما نيز چنين کاري انجام نشده است و توليد ديسک بلو رِي در انحصار چند کشور معدود از جمله امريکا است. اين نکته عزم مان را براي کنکاش بيشتر راسخ کرد. ادامه راه نيز هموارتر نبود و روز به روز که مراحل کار پيش مي رفت، جنبه هاي تازه‌اي از دشواريهاي اين کار براي ما روشن مي‌شد و نبود منبع و اطلاعات کافي همواره تهديدي براي ادامه کارمان به شمار مي‌آمد. اما با توکل بر خدا و تلاش جمعي، کاري آماده شد که اکنون در اختيار عموم قرار گرفته است. کاري که از ابتدا بايد گفت که “مشق اول” ماست و يقينا بي اشکال نيست ولي مطمئنا نهايت تلاش‌مان را کرده‌ايم تا رضايت خاطر هم‌وطنان‌مان را به دست بياوريم. اين فيلم حدودا ۱۱۰ دقيقه‌اي  با فرمت برنامه نويسي شده، نه به دليل کپي بودن ديسک آن به زعم برخي دوستان کارشناس(!) بلکه به دليل احترام به کاربران شبکه خانگي که اکثرا از سيستم‌هاي پخش FULL HD استفاده مي کنند (Bluray Player, PS3, PS4)  در همين فرمت توليد شد.

صداي منحصربفرد آن در پنج صورت (صداي  ۵٫۱ کاناله دالبي فارسي، ۲ کاناله دالبي فارسي،  دي.تي.اس فارسي و همچنين صداي ۵٫۱ کاناله دالبي عربي و يک روايت صميمانه و گرم از ابراهيم حاتمي کيا از اتفاقات فيلم) ارائه شده است.
زيرنويس‌هاي انگليسي، عربي، ژاپني و فارسي ويژه ناشنوايان براي آن در اختيار مخاطب قرار گرفته است که اين فيلم را نه تنها براي مخاطب داخلي، بلکه به صورت بين المللي قابل ارائه و نمايش مي نمايد. وجود بخشهاي پشت صحنه در خصوص کارگردان، بازيگران، تدوين، توليد، فيلمبرداري، موسيقي، جلوه هاي بصري، صدا و طراحي صحنه نه تنها براي مخاطب عام جذاب است، بلکه براي هنرجويان و علاقه مندان به سينما و بازيگري نيز، جنبه آموزشي دارد. از ديگر ويژگي‌هاي جالب توجه اين ديسک، ارائه آلبوم عکسي است از عوامل، بازيگران، صحنه ها و پشت صحنه‌ها که در اين ديسک گنجانده شده است. آلبوم کامل موسيقي متن فيلم نيز به همراه يک پخش کننده در دسترس است و نيازي به جستجوي اين موسيقي ها در اينترنت و يا پخش در دستگاه ديگري وجود ندارد. اين ديسک با صرف ماهها وقت تيم توسعه و با برنامه نويسي حدود ۶۰۰۰ خط کد توليد شد. در توليد آن از تمامي منابع موجود، هرچند اندک خارجي، استفاده گرديد ولي در مقابل دانش آن به صورت کامل بومي شد. اکنون ما مفتخريم که اعلام کنيم مي توانيم ديسکهايي با تکنولوژي روز فيلم‌هاي هاليوودي توليد کنيم و اين نکته، کار را براي رقابت فرهنگي و اقتصادي با بازارها و صنعت فيلمسازي خارجي هموارتر مي نمايد. خلاصه مطلب اينکه، همه و همه اينها با ياري خداوند و به همت تيمي از هنرمندان، کارشناسان، متخصصين و مديران عرصه فرهنگ، توليد شده و در اختيار شما قرار گرفته است تا هم کاري در جهت ارتقاي توان علمي و فرهنگي کشور صورت گرفته باشد و هم اينکه محصولي توليد شود که همگام با پيشرفت تکنولوژي، بتواند کيفيتي در خور و شايسته شان مخاطب ايراني را به شما بيننده عزيز ارائه کند. اميدوارم که بتوانيم نظر مساعد شما را جلب کنيم و از نقد سازنده و ارزشمند شما در جهت بهبود کارمان بهره ببريم.

⇓⇓⇓

تنها تولیدکننده داخلی بلوری ارژینال: کیفیت تصویری بلوری چه ربطی دارد به اینترفیس؟/ای کاش درباره تفاوت کیفیت دیسکهای ارژینال و کپی بلوری توضیح دهید

یادداشت اسماعیل حاتمی کیا با واکنش دست اندرکاران گروه فنی موسسه گلرنگ رسانه که در تعامل با صنایع الکترونیک گلرنگ تنها تولیدکننده بلوری ارژینال در ایران هستند مواجه شد.

در جوابیه تیم فنی گلرنگ رسانه با اشاره به اینکه نحوه اتورینگ بلوری چه به صورت جاوا باشد یا نشانه گذاری هیچ ربطی به پرسش اصلی مبنی بر چرایی رایت بلوری به صورت کپی ندارد بر این امر تأکید شده که ماندگاری و دوام بلوری تولیدشده به صورت ارژینال و از طریق استمپر چندین برابر بلوری های کپی تولیدشده به وسط داپلیکیتور است که در مورد «بادیگارد» از شیوه دوم استفاده شده است.

متن جوابیه تیم فنی گلرنگ رسانه را بخوانید:

سال ۱۳۹۲ شرکت صنایع الکترونیک گلرنگ در تعامل با گلرنگ رسانه با خرید و راه‌اندازی خط بلوری که از پیشرفته ترین نوع در زمان خود بود، تحقیق و بررسی در خصوص مسائل فنی تولید مستر بلوری اعم از دوبعدی و سه بعدی را آغاز نمود.

این مسائل که شامل تهیه سخت افزار و نرم افزارهای تخصصی در این حوزه بود خیلی زود توسط تیم فنی این شرکت پشت سر گذاشته شد که نتیجه آن تولید ۷ عنوان دیسک بلوری به عنوان نمونه در دو قالب دوبعدی و سه بعدی FullHD در همان سال بود.

دشوار ترین و پیچیده ترین مرحله کار، آتورینگ و مسترینگ دیسکهای بلوری بود و آن هم در مرحله کدگذاری و فشرده سازی محتوای اصلی؛ اینکه دقیقا در چه محدوده ای از بیت ریت قرار بگیرد و سمبل ریت مناسب برای صدای محتوا چگونه باشد.

البته تعدد تراک‌های صدا و زیرنویس هم مشکلات مربوط به خود را داشت. آنچه که در یادداشت دست اندرکار «بادیگارد» آمده، نه توضیح درباره چرایی عدم استفاده از تولید ارژینال بلوری بلکه توضیح درباره تفاوت قائل شدن در مدل اتورینگ است.

آنچه که از تعریف آتورینگ می دانیم مرحله ای است که در آن نحوه چیدمان محتواهای موجود در دیسک و ایجاد یک اینترفیس مناسب جهت دسترسی کاربر انجام می شود. این موضوع در مورد دی.وی.دی هم صدق می‌کند اما در آتورینگ بلوری نحوه ساخت این اینترفیس کمی متفاوت و پیچیده تر است.

به طور کلی دو مدل برای آتورینگ بلوری وجود دارد: یکی استفاده از علائم و محتوای گرافیکی (نشانه گذاری)  یا HDMV  و دیگری برنامه نویسی جاوا یا BD-J. این دو مدل تفاوت کلی داشته و حتی محیط نرم افزاری ساخت آنها با هم متفاوت است اما کاربرد نهایی که همان ایجاد اینترفیس دسترسی به محتوا برای کاربر می باشد، در نهایت بسیار به هم شبیه هستند.

تنها تفاوت عمده این دو مدل برای کاربر استفاده از امکانات آنلاین دیسکهای بلوری در مدل BD- J  است. اینترفیس ساخته شده با این مدل چون کاملا برنامه نویسی می شود امکان ایجاد دسترسی به پروتکل های اتصال به شبکه دستگاههای پخش را به برنامه نویس می دهد. در واقع در این مدل اینترفیس کاربر می تواند از طریق لینک هایی که برنامه نویس در اختیار او قرار می دهد به شبکه نت متصل شود. از نمونه کاربردهای این اتصال می توان به انجام گیم آنلاین ، چت به صورت زیر نویس بر روی محتوا و از همه مهم تر دسترسی به بانک اطلاعاتی محتوای موجود بر روی دیسک جهت مطالعه اطلاعات بازیگران  و عوامل فیلم ، هزینه ها و حتی حواشی و اخبار مربوط به محتوا اشاره کرد.

فارغ از این توضیحات درباره تفاوتهای اتورینگ ها، مهم اینجاست که اینترفیس موجود بر روی دیسک از هر مدلی که باشد به هیچ عنوان ربطی به کیفیت تصویر نهایی محتوای اصلی ندارد.

به عبارت دیگر می توان دیسک بلوری را بدون اینترفیس و کاملا اتوماتیک تولید کرد که در این حالت با قرار گرفتن دیسک داخل دستگاه پخش، دیسک بطور خودکار و بر اساس لیست پخشی که در آن قرار داده شده است  شروع به نمایش فیلم می کند.

کیفیت تصویر نهایی ارتباط مستقیم به نحوه فشرده سازی و نرم افزار مورد استفاده و همچنین کیفیت دیسک اصلی دارد که  گلرنگ رسانه در مسترینگ عناوین بلوری خود از حرفه ای ترین نرم افزار روز دنیا و باکیفیت ترین دیسکها استفاده کرده است.

تفاوت دیسکهای تولید شده با روش استمپر در این شرکت با دیسکهای کپی موجود در بازار در ماندگاری و دوام آن می باشد. دیسکهای تولید شده با داپلیکیتور دارای عمر محدود بوده  و پس از مدتی از کار می افتند که همین امر امکان آرشیو کردن طولانی مدت را از کاربر می گیرد اما دیسکهای تولید شده به روش استمپر به شرط اینکه آسیب فیزیکی  نبینند تقریبا به مدت نامحدود قابل استفاده خواهند بود. ای کاش در یادداشت دست اندرکار محترم درباره این تفاوت کیفیت توضیح داده می شد.




توضیحات یک مدیر مترو درباره چگونگی استخدام آقازاده پرستویی در مترو⇐ایشان ۷ سال هم در سایپا بود/ایشان در سال ۹۱ با فوق‌دیپلم جذب مترو شد و حالا رییس اداره تبلیغات مترو است

سینماروزان: افشاگری محسن سرخو از اعضای شورای شهر تهران درباره استخدام فرزند یک هنرپیشه معروف در متروی تهران با گمانه زنی رسانه ها درباره حضور بهروز پرستویی آقازاده پرویز در این سمت، همراه شد.(اینجا و اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان عدم حمایت پرویز پرستویی از حسن روحانی در انتخابات اخیر و ذکرخیرهای گذشته او درباره شهردار تهران این پرسش را شکل داد که آیا استخدام فرزندش در مترو به واسطه آشنایی با شهردار بوده است؟؟

 در امتداد این پرسشها پرویز پرستویی با انتشار متنی از نقش نداشتن شخص خودش در استخدام فرزند سخن گفت.(اینجا را بخوانید)

به تازگی احسان مقدم مدیر روابط عمومی متروی تهران در گفتگویی که با «تماشاگران امروز» داشته درباره استخدام بهروز پرستویی نکاتی خواندنی را بیان کرده و از جمله اینکه بهروز که اکنون 31 ساله است از سال 91 یعنی 26 سالگی با مدرک فوق دیپلم جذب مترو شده است!

این مدیر مترو این را هم گفته که بهروز پرستویی قبل از آن که به مترو بیاید هفت سالی هم در سایپا فعالیت داشته! آیا ایشان از 19 سالگی جذب سایپا شده؟

احسان مقدم درباره منصب آقازاده پرویز بیان داشت: من به عنوان مدیر روابط عمومی مترو چهارمسئول اداره دارم که یکی از این ادارات یعنی اداره تبلیغات را بهروز پرستویی در اختیار دارد…من چهار رییس زیردستم دارم که بهروز یکی از آن چهار نفر است.

وی با اشاره به سوابق این آقازاده ادامه داد: بهروز 7 سالی در ساپیا کار کرده بود…او سال 91 جذب مترو شد و در آن زمان فوق دیپلم داشت.

او درباره چگونگی رشد بهروز پرستویی با داشتن مدرک فوق دیپلم بیان داشت: مگر همه چیز مدرک است؟ من در سیستم خودم آدمی دارم که دیپلم است اما قدر دو فوق لیسانس کار میکند.

مدیر روابط عمومی مترو خاطرنشان ساخت: در مرحله جذب ایشان و گرفتن نامه جذبش، پدر او هیچ نقشی نداشته است و خود ما این کار را کردیم. پدر ایشان هیچ دخالتی نکرد. این نامردی و تهمت است که کسی بگوید او به واسطه پدرش استخدام شد.

احسان مقدم پیرامون چگونگی جذب نامبرده اظهار داشت: ما سالهای 90 تا 92 زمان مدیرعامل وقت 4 هزارنفری را جذب کردیم. با درخواستهایی که می آمد دستور جذب صورت می گرفت و برای هیچ کس آزمونی نبود و هر کسی که جذب شد به همین صورت بود.




واکنش پرویز پرستویی به اظهارات یک عضو شورای شهر؟⇐پسرم خودش در مترو استخدام شده!!

سینماروزان: هفته گذشته بود که محسن سرخو از اعضای شورای شهر از استخدام فرزند یک هنرپیشه معروف در متروی تهران خبر داد.(اینجا را بخوانید)

متعاقب اظهارات سرخو گزارش چند ماه قبل «صراط نیوز» که درباره استخدام بهروز پرستویی آقازاده پرستویی به عنوان رییس یکی از ادارات روابط عمومی مترو اطلاع رسانی کرده و این مساله را ناشی از ارتباطات پرستویی و شهردار دانسته بود، در فضای رسانه ای بازنشر شد.(اینجا را بخوانید)

انتشار گفته های سرخو و بازنشر گزارش «صراط نیوز« موجب شده که پرستویی در پیامی که برای «سینمای حرفه ای» فرستاده با تایید مسئولیت فرزند در مترو از این بگوید که هیچ نقشی در استخدام فرزندش نداشته است.

پرستویی نوشته است: دوست عزیزی که این پست رو گذاشتید که پسر من در مترو کار میکنه وبخاطر ارتباط بنده و آقای قالیباف بوده. براتون متاسفم که ندانسته قضاوت کردید؛ من هیچ نقشی در استخدام پسرم در مترو نداشته ام. پسر بنده خودش استخدام شده و نه کلاه برداره و نه اختلاص(اختلاس) کرده و نه حق کسی رو خورده و نه جای کسی رو غصب کرده.




آیا منظور یک عضو شورای شهر از فرزند هنرپیشه معروف آقازاده پرستویی است؟؟؟

سینماروزان: در حالی که محسن سرخو عضو شورای شهر تهران به افشاگری درباره استخدام پسر یک هنرپیشه معروف در متروی تهران دست زده است پایگاه «صراط نیوز» در آذر 95 از استخدام پسر پرویز پرستویی در مترو چنین نوشته بود:

بهروز پرستویی، پسر پرویز پرستویی سال هاست در واحد مدیریت ارتباطات متروی تهران مشغول به کار است و اخیرا شنیده شده قرار است به پستی بالاتر هم ارتقاء یابد.

ماجرا از این قرار است که محمد احمدی بافنده، مدیرعامل شرکت بهره برداری مترو تهران که کمتر از 7 ماه پیش به این سمت منصوب شده، پسر خود را در یک ارتقاء ناگهانی به عنوان رییس یک اداره برگزید. پس از این انتصاب، پسر احمدی بافنده، بهروز پرستویی را به عنوان مشاور خود برگزید.

اما آنچه قابل تامل است اینکه اخبار دریافتی حکایت از آن دارد که بهروز پرستویی جانشین پسر مدیرعامل مترو و رییس اداره مذکور خواهد شد. همزمان اخباری از انتصاب او به قائم مقامی معاونت ارتباطات مترو هم به گوش می رسد.

بهروز پرستویی در سال های اخیر، نقش پل ارتباطی میان پدر خود و مدیران ارشد شهرداری تهران را ایفا کرده تا جایی که پرویز پرستویی و محمدباقر قالی باف در این سال ها، چند باری به بهانه های مختلف در برنامه های گوناگون در کنار یکدیگر دیده شده اند.

پرستویی اندکی قبل از انتخابات 92، در همایش حامیان قالی باف هم شرکت کرد. هرچند او در همان مراسم اعلام کرد که نمی دانسته قرار است به همایشی انتخاباتی بیاید اما با تعریف و تمجید از قالی باف، اهداف برگزارکنندگان همایش را به طور کامل تامین کرد. پرستویی گفت: به آقای قالیباف ارادت دارم؛ البته وی کارهایی را در رابطه با رزمندگان انجام داده است که دوست ندارد مطرح شود.

او گفت: بعد از مطالعه کتاب بابانظر فهمیدم که قالیباف در طول هشت سال دفاع مقدس در جبهه‌ها نیز شهردار بوده است.

ارتباط ویژه پرستویی با شهرداری تهران به واسطه حضور پسر او در مترو تا جایی پیش رفته که متروی تهران در اقدامی غیرمتعارف و عجیب و غریب، اسفندماه 94 برای یکی از آخرین فیلم های پرستویی – بادیگارد – مراسم تجلیل برگزار کرده و هدایای ویژه ای هم به آنها تقدیم کرد! مترو در این مراسم، از همه عوامل فیلم بادیگارد دعوت کرده بود. به علاوه، شرکت مترو برای این فیلم اکران ویژه هم گذاشته بود.




بعد از پرستویی و فرخ‌نژاد⇐کمال تبریزی هم از موضع‌گیری صریح انتخاباتی سرباز زد

سینماروزان: بعد از پرویز پرستویی که برخلاف ادوار گذشته در این دوره از انتخابات کوشید به صراحت از این بگوید که کسی را به رأی دادن دعوت میکند و نه کسی را به رأی ندادن، حمید فرخ‌نژاد هم برخلاف سابق از این گفت که قصد ندارد کسی را از هراس آمدن کس دیگر بترساند.

به گزارش سینماروزان حالا کمال تبریزی کارگردانی که در همه این سالها منتقد دولتهای نهم و دهم و شخص محمود احمدی نژاد بود و البته از حامیان دولت حسن روحانی در گفتگویی تفصیلی که با «شرق» داشته در پاسخ به سوالی انتخاباتی کاملا احتیاط کرده تا هیچ موضع گیری صریحی از سخنش استنباط نشود.

کارگردان «مارمولک» و «طبقه حساس» در پاسخ به این سوال که مردم باید به چه کسی رأی دهند گفته است: به نظرم نامزدهایی که تأیید صلاحیت شده‌اند مشخص است و مردم می‌دانند به چه کسی از میان این شش نفر باید رأی دهند. به‌راحتی می‌توان تشخیص داد؛ در شرایط حساس کنونی، اتفاقاتی که برای کشور رخ داده را با دوره گذشته مقایسه کنند و در نهایت با انداختن چرتکه معمولی می‌فهمند باید به چه کسی رأی دهند.




مصداقی بر عدم بینش سیاسی صحیح هنرمندان⇐قدرت شبکه‌های اجتماعی، پرستویی را به تکذیب واداشت؟

سینماروزان/بابک روزبه: پرویز پرستویی که در انتخابات مختلف از افراد و لیستهای مختلف حمایت کرده است این بار و در پی پیشنهادی انتخاباتی که به وی منتسب شده است در صفحه اجتماعیش اعلام کرده که نه تنها از هیچ نامزدی حمایت نمی کند بلکه به هیچ کس هم توصیه نمی کند در انتخابات شرکت کند یا نکند.

این متن اجتماعی پرستویی واکنش به متنی از قول وی است که در آن مخاطبان را به طور تلویحی و بدون ذکر نام به رای دادن تشویق می‌کند؛ متنی مربوط به مواضع دوسال پیش این بازیگر و حمایتی  که ایشان از لیستی موسوم به امید اتخاذ کرده بود.

البته حمایت انتخاباتی پرستویی از لیستی موسوم به امید که هر سی نفر آنها به مجلس راه پیدا کردند محدود نمی شود. پرستویی یک دوره از انتخابات ریاست جمهوری نیز از محمدباقر قالیباف حمایت کرده بود که در انتخابات فعلی احتمالا قطب مقابل اصلاح طلبان و همان لیست امید خواهد بود.

اینکه چه اتفاقی افتاده که در این دوره پرستویی حاضر نیست از هیچ نامزد انتخاباتی حتی حسن روحانی حمایت کند شاید یک دلیل واضح داشته باشد و آن هم غبار آلود بودن فضای انتخاباتی است.

در متن منتسب به پرستویی آمده: «می دانم که در مقاطعی باورهایتان خدشه دار شده اما یادم نمی‌رود که دور روز به انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم چگونه غیرت و عرق ملی به جوش آمد و آگاهانه رأی خود را به صندوقها انداختید. الان هم همان زمان است که رأی دادن فارغ از هرگونه رای و انتقادها را وظیفه ملی بدانیم و در انتخابات شرکت کنیم.»

واضح است که پرستویی متن بالا را در حمایت از حسن روحانی و لیست اصلاح طلبان نوشته است پس چرا در فاصله زمانی دوساله به صراحت از این می گوید که دیگر حتی کسی را به رأی دادن هم دعوت نمی‌کند؟ شاید به خاطر غبارآلود بودن فضای انتخاباتی.

یکی از مصداقهای پوپولیسم منتظر وزش نسیم ماندن و سپس انتخاب جهت خمیدگی است. ظاهرا الان دقیقا معلوم نیست آرای تهرانیها با کیست؛ شهرستانیها هم همین طور! پس بدیهی است هنرمندی که فهمیده به واسطه قدرت شبکه های اجتماعی ریزترین واکنشهایش زیر ذره بین است از جانبداری صریح نسبت به هر نامزدی شدیدا احتراز کند تا ببیند بعدتر چه اتفاقی خواهد افتاد.

این ترس از واکنشهای شفاف مخاطبان در شبکه های اجتماعی می تواند یک ویژگی مثبت برای هنرمندان باشد که بی دلیل آلوده سیاسی بازیهایی که فقط اعتبار آنها را زیر سوال می برد نشوند و البته مصداقی بر عدم شناخت سیاسی هنرمندان از سیاستمداران باشد و گواهی بر آن که رجوع به هنرمندان در بزنگاههای سیاسی مشکلی را حل نمیکند و شهروندان باید در این بزنگاهها به شناخت خودشان تکیه کنند.




انتقاد یک نویسنده پیشکسوت از رفتاهای اخیر مسعود کیمیایی⇐بالاخره فهمیدم چرا دیگران کوروساوا و اسکورسیزی دارند و ما نه!/با این بار عظیم و خردکننده از غرور و خودستایی مگر توان و رمقی برای آفریدن اثری قابل اعتنا هم باقی می ماند؟

سینماروزان: درحالی که همچنان اختلافات میان مسعود کیمیایی کارگردان و منصور لشکری قوچانی تهیه کننده «قاتل اهلی» پابرجاست و در شرایطی که این اختلافات سبب ساز ایجاد حواشی فراوانی در نشست پرسش و پاسخ این فیلم در جشنواره اخیر فجر شد شهزاد رحمتی نویسنده قدیمی مجله «فیلم» در یادداشتی با اشاره به اینکه در میان فیلمهای جشنواره فقط فیلم نشست «قاتل اهلی» را دیده(!) به انتقاد از رفتارهای کیمیایی در این نشست پرداخت.

شهزاد رحمتی در بخشی از یادداشت خود آورده است: با دیدن فیلم نشست «قاتل اهلی»  بالاخره فهمیدم چرا کشورهای دیگر امثال کوروساوا، ده الیویرا، اسکورسیزی، وودی آلن، ایستوود و… دارند ولی در کشور ما هیچ فیلمساز صاحب نام پابه سن گذاشته ای فیلمی در حد اعتبار سالهای اوجش نساخته است. چرا؟

این نویسنده با اشاره به گفتارهای مغرورانه کیمیایی در نشست «قاتل اهلی» ادامه داده است: با این بار عظیم و خردکننده از غرور و خودستایی که یک تریلی هجده چرخ هم  از عهده حملش برنمی آید مگر توان و رمقی برای آفریدن اثری قابل اعتنا هم باقی می ماند؟ با چنین بار عظیمی همین که سرصحنه حاضر شوی و دستور اکشن و کات بدهی خودش دستاوردی غبطه برانگیز است.

رحمتی با اشاره به گروهی از حاضران در نشست «قاتل اهلی» که در برابر هر جمله کیمیایی او را تشویق میکردند و تشکیک در هویت آنها که شبیه به مطبوعاتیها نبوده اند، اظهار داشته است: مگر میشود جماعتی بابت تحقیرهای متفرعنانه و مکرر خویش چنین ذوق زده تشویق کنند و کف بزنند تا گوینده هر چه بیشتر به هیچان بیاید و غلظت توهینهایش را بیشتر کند؟ چرا که همچنان تا اطلاع ثانوی مستمع، صاحب سخن(صاحب توهین؟) را سر ذوق آورد.




انتشار قطعه ترانه‌سرای ابی و شماعی‌زاده برای سازمان ارزشی اوج+آهنگ⇐صدام را اعدام نکنید…

سینماروزان: تنها یک هفته بعد از خبر همکاری یغما گلرویی با سازمان هنری-رسانه ای اوج(اینجا را بخوانید) اولین خروجی این همکاری که قطعه ایست با نام “برادر” منتشر شد.

به گزارش سینماروزان خواننده این قطعه پرویز پرستویی است که پیشتر به عنوان دکلمه سرا هم صدایش را شنیده بودیم اما در “برادر” این آوازخوانی پرستویی است که به گوش می رسد؛ البته پرستویی در این قطعه دکلمه هم می خواند و از جمله در جایی میگوید: صدام را اعدام نکنید…

انتشار اول بار خبر همکاری گلرویی که سابقه ترانه سرایی با خوانندگان لس آنجلسی را دارد با سازمان ارزشی اوج بشدت حاشیه ساز شد و حتی “کیهان” نسبت به این همکاری هشدار داد(اینجا را بخوانید) با این حال مدیران اوج در جوابیه خود بر این حواشی، بر این همکاری اصرار ورزیدند.(اینجا را بخوانید)

برای شنیدن خروجی همکاری یغما با سازمانی ارزشی اینجا را کلیک کنید.




به‌اشتراک مخالف‌خوان دائمی فراستی⇐ترانه‌سرای اپوزیسیون‌نما همکار سازمان ارزشی شد!+عکس

سینماروزان: یغما گلرویی ترانه سرایی که تقریبا در تمام مدت فعالیتش در حیطه موسیقی سعی زیادی کرده است که خود را به عنوان چهره‌ای کاملا منتقد و اپوزیسیون معرفی کند به صورت رسمی همکار سازمان هنری-رسانه ای اوج شد.

به گزارش سینماروزان همکاری گلرویی با سازمان ارزشی اوج در قالب انتشار دو ویدیوکلیپ با صدای پرویز پرستویی است؛ بازیگری که در ماههای اخیر مدام به انتقاد از مسعود فراستی پرداخته است.

پرویز پرستویی پس از تجربه‌هایی که در سال‌های گذشته در حوزه موسیقی و دکلمه داشته، این بار با همکاری یغما گلرویی ترانه سرا اقدام به تولید آثاری در قالب تک آهنگ به همراه موزیک ویدیو در فضای اجتماعی کرده است.

اشکان دباغ نیز در بخش آهنگسازی و تنظیم موسیقی این پروژه حضور دارد و  نخستین قطعه آن به گفته خالقانش، پیش از عید نوروز منتشر خواهد شد و آن طور که «مهر» گزارش داده در آن به یکی از مهم ترین مباحث شهری و اجتماعی که دغدغه بسیاری از جامعه هنری نیز هست، پرداخته شده است.

 سازمان هنری-رسانه‌ای اوج که پیشتر تجربه همکاری با پرویز پرستویی در فیلم «بادیگارد» را داشته، تهیه کننده این دو موزیک ویدیو است.

پیش از این مردادماه امسال میثم محمدحسنی اخوی مدیرعامل سازمان ارزشی اوج که دبیر اصلی جشنواره مرگ بر آمریکاست در نشست خبری خود از اجرای ترانه ای از یغما گلرویی در اختتامیه جشنواره خود خبر داده بود با این حالا ساعاتی بعد از خبر اولیه سازمان ارزشی فضای مجازی سراج که اسپانسر برگزاری جشنواره است خبر را تکذیب کرد؛ البته نه تکذیب مطلق که تکذیبی «نسبی».(اینجا و اینجا را بخوانید)

پرویز پرستویی پیش از این با انتشار آثاری در قالب دکلمه همچون آلبوم «بی‌بی جان»، «عشق است» و «بابایی»، تجربیاتی را در حوزه موسیقی به دست آورد. او همچنین در آلبوم «دوستت دارم» زنده یاد ناصر عبداللهی در سال ۱۳۷۹ با این خواننده جنوبی همکاری و دکلمه داشت. پرستویی همچنین آلبوم «من یک بازیگرم» و «من پرویز پرستویی» را در سال ۱۳۹۳ منتشر کرد. این آلبوم زندگی نامه پرویز پرستویی است که به صورتی فایل صوتی منتشر شده است.

پرویز پرستویی و یغما گلرویی
پرویز پرستویی و یغما گلرویی




ماجراجویی پرویز پرستویی در دربار ضحاک!+عکس

سینماروزان: پرویز پرستویی گویندگی دو نقش را در انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» به کارگردانی اشکان رهگذر برعهده گرفت.

به گزارش سینماروزان دوبله انیمیشن «آخرین داستان» با حضور بازیگران مطرح سینما و تئاتر به تازگی آغاز شده است که پرستویی، بازیگر مطرح سینما و تلویزیون نقش‌های ارشیا و تهمورث را صداپیشگی می‌کند. تهمورث سردار سپاه و ارشیا وزیر دربار جمشید است که برای مدتی هم در دربار ضحاک خدمت می‌کند.

انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» به نویسندگی و کارگردانی اشکان رهگذر برداشتی آزاد از داستان «ضحاک» شاهنامه است که داستانی از اواخر حکومت جمشید تا ابتدای حکومت آفریدون را روایت می‌کند و از سال 89 در استودیو هورخش در حال ساخت است.

پیش از این اشکان خطیبی به عنوان گوینده نقش «آفریدون» به «آخرین داستان» پیوسته بود.

کریستف رضاعی آهنگسازی، تینا پاکروان انتخاب بازیگران گوینده، علیرضا علویان صداگذاری، ژینوس پدرام تدوین، رضا عسگرزاده ضبط صدا، امیر عابدی عکاسی و زهرا نجفی مشاور رسانه‌ای  این پروژه سینمایی را برعهده دارند.

«آخرین داستان» در مسیر تولید و در سال ۲۰۱۳ موفق شد به‌عنوان شش پروژه برتر در حال تولید جهان در جشنواره «انسی» فرانسه که مهم‌ترین رویداد انیمیشنی سالانه جهان است، معرفی شود. همچنین این اثر در سال ۲۰۱۶ به دعوت جشنواره انسی در بازار فیلم جشنواره بین‌المللی کن، به‌عنوان یکی از چهار انیمیشن سینمایی برتر در حال تولید جهان معرفی شد.

گرافیک نوول‌هایی درباره سرنوشت «جمشید»، اتفاقات پیش از شروع قصه «آخرین داستان» و یکی از شخصیت‌های مرموز این انیمیشن نوشته و طراحی‌شده است که هم‌اکنون یک جلد از آن با عنوان «جمشید طلوع 1» در کتاب‌فروشی‌ها در دسترس علاقه‌مندان است.

پرویز پرستویی-آخرین داستان
پرویز پرستویی-آخرین داستان



در «هفت» اتفاق افتاد⇐از اعتراف سعید سهیلی به خودسانسوری و حذف ۱۵ دقیقه از «گشت۲» تا اظهارات افخمی درباره تلاش ایوبی برای حاشیه‌سازی حول «گشت۲» در جهت کاور کردن مشکلات مدیریتی

سینماروزان: قسمت تازه برنامه سینمایی «هفت» تحت تاثیر حواشی اخیر سینمای ایران پیرامون ورود کمیسیون فرهنگی مجلس به ماجرای اعتراضات به جشنواره فیلم فجر و اظهارنظرات یک نماینده مجلس درباره گزارشاتی که مسعود فراستی درباره آثار جشنواره و از جمله «گشت2» به آنها داده و البته واکنشهای پرویز پرستویی و حمید فرخ نژاد به این گزارشها، روی آنتن زنده شبکه سه سیما رفت.

 به گزارش سینماروزان بهروز افخمی در واکنش به حواشی اخیر نامه حمید فرخ نژاد به مسعود فراستی در ابتدای برنامه «هفت» گفت: قصد ندارم به جزییات نامه همراه با ادبی و لحن تحقیرآمیز حمید فرخ نژاد به مسعود فراستی بپردازم چون فکر می کنم پرداختن به کلیت این یادداشت در مقابل مخاطب میلیونی تلویزیون برای خود ایشان بد می شود و سبب کاهش مقبولیتش می شود. لحن نامه ایشان زننده بود ولی در بخشی از این نامه به نکته جالبی اشاره شده بود که گویی سینمای ایران یک جور قبیله است و باید در برابر دیگران هوای خود را داشته باشند.

مجری «هفت» افزود: بنظر این کسان دیگر کمیسیون فرهنگی هستند که غیرخودی به حساب می آیند و ما نباید مسائل داخل سینما را به بیرون از جمله این افراد بکشانیم. من این پیش فرض برایم جالب است. سینمای ایران از نظر ایشان چیست؟ این قبیله کجاست؟ آیا مسئولین و مدیران سینمایی جزو این قبیله هستند و اعضای مجلس نیستند و یا آنها هم جز این قبلیه به حساب نمی آیند؟ و آیا با طرح مسئله، نگاه ها از انتقادات تند و تیز به داوری های پر از اشتباه جشنواره برداشته نشده است؟

وی خطاب به حمید فرخ نژاد گفت: اگر هم مافیایی وجود داشته باشند شما نه جزو افسران آنهانید نه سربازان آن. شما خود در «گشت ارشاد 1» چوب همین رفتارها را خوردید. آقای فراستی کسی بود که در برابر توقیف فیلم «گشت ارشاد 1» واکنش نشان داد و از فیلم دفاع کرد. لذا این طور رفتار نکن که هرکس به کمیسیون فرهنگی دعوت شد دارد شما را می فروشد. کیمسیون فرهنگی وظیفه اش رصد و پیگیری تولیدات سینمای ایران و جشنواره فجر است و فکر می کنم پیش از برگزاری جلسه با مسعود فراستی، برخلاف آقای ایوبی که شب ها زود می خوابند، جشنواره و برنامه «هفت» را دنبال می کردند. مسعود فراستی در این کمیسیون چیزی جز آنکه همان حرف ها را در برنامه «هفت» و در مقابل میلیون ها مخاطب زده بود، نزد.

وی نهایتا گفت: شما بازیگر بسیار خوبی هستید و جایی را در سینمای ایران پر کرده اید که با نبود شما نمی توان سالها کسی را جایگزین کرد. قدر این نقش آفرینی را باید دانست. ما به تو بیشتر از آقای پرستویی نیاز داریم. شما مثل آقای پرستویی نیستید که با مخالفان ما همراه شده و از هر فرصتی استفاده می کند تا تلافی نقد برنامه سال گذشته را دربیاورد که من در عین سادگی گفتم سیمرغ حق ایشان نبود، حق پیمان معادی بود.

در ادامه برنامه سعید سهیلی، کارگردان فیلم سینمایی «گشت 2» میهمان «هفت» شد. وی در گفتگو با بهروز افخمی گفت: به حضرت عباس (ع) قسم به هزار دلیل نمی خواستم به برنامه «هفت» بیایم. اما به یک دلیل خواستم بیایم. دلیل آمدم این است که فقط مقابلم یک کارگردان نشسته است. اگر به نام ترین مجری هم بود نمی آمدم! آمدم به این دلیل که روبرویم کارگردانی نشسته است که سکانس طلایی تصادف فیلم «عروس» را گرفته است که می داند زحمت فیلم ساختن چقدر سخت است.

وی افزود: همانطور که به اعضای کمیسیون فرهنگی گفتم تنها بخاطر آقای پژمان فر است که به این کمیسیون می روم والا نمیرفتم. چون ایشان در یک اظهارنظری گفته بودند خاک پای هنرمندان و سینماگران هستند. کسی که خود را کوچک می کند، در نظر دیگران بزرگ می شود.

کارگردان «گشت 2» ادامه داد: دعا می کنم خداوند آقای علیرضا داوودنژاد، آقای ابوالقاسم طالبی، آقای حبیب الله کاسه ساز، آقای معززی نیا و همه بیماران اهل سینما و همه مریضان را شفاه دهد.

سهیلی درخصوص حواشی اخیر گفت: همانطور که نباید روی یک فرد بخاطر یک اشکالش، نام بد بگذاریم، یکباره یک نام را روی یک فیلم را گذاشتن، درست نیست. ما باید اشکالات و نقاط قوت و ضعف یک فیلم را با هم ببینیم. من فکر می کنم شما باید در برنامه «هفت» به انتقاداتی هم که به شما می شود توجه کنید و ببینید مشکل از کجاست که در میان سینماگران مورد نقد است. آیا همه نقدها با کینه است و از سر دلسوزی نیست؟

در ادامه بهروز افخمی گفت: اگر برنامه «هفت» زمان جشنواره را دیده باشی من برعکس دو منتقد برنامه درباره فیلم «گشت 2» معتقد بودم، این فیلم هم کمدی روتین سبکی است که جای خود را در صنعت سینما دارد و باید از این دست فیلم ها ساخته شود و درباره فروش فیلم معتقد بودم، خوب هم می فروشد. درضمن حرف های مسعود فراستی در «هفت» هم گفته شد و تکراری بود. اعضای کمیسیون فرهنگی هم عاقل تر از آن هستند که بخواهند تنها بنا بر حرف مسعود فراستی که همگی سبک نقد او را می شناسند که در سال شاید یکی دو فیلم را تنها بپسندد، عمل کنند.

وی افزود: بنظرم فیلمسازان باید عادت کنند که حرف منتقدین را کمتر گوش کنند. منتقدان درواقع مشاوران تماشاگران هستند. و سازمان سینمایی و آقای ایوبی نیز باید بداند با این جنحال های حاشیه ای و الکی حول یک فیلم نمی تواند، عملکرد پر از اشتباه خود را پوشش دهد.

در ادامه سعید سهیلی در پاسخ به این سوال که آیا حواشی اخیر حول «گشت 2» به توقیف آن منتهی خواهد شد، گفت: بنظرم «گشت ارشاد 1» را یک نفر و یک گروه نتوانستند پایین بکشند. چند گروه و دسته این کار را کردند. در آن مقطع عده ای حتی فیلم را ندیده بودند و پس از دیدن، فهمیدند اشتباه می کردند. عده ای نیز در دعواهای سهمیه اکران نوروزی، خواستند این فیلم را به اکران دوم نوروزی بکشانند. بخشی نیز بدلیل سوتفاهامتی بود که در آن مقطع ایجاد شده بود.

وی افزود: امروز ظرفیت های همه از امام جمعه ها، مداحان و… بالا رفته است؛ جز سینماگران! امروز همگی معتقدند که دوران مونولوگ تمام شده است و دوران دیالوگ است. لذا معتقدم آن اشکالات آن روز، امروز جواب نمی دهد. اینکه یک نفر برای نمایندگان مجلس بگوید این فیلم بد است، آنها نیز با چشمان بسته بگویند این فیلم را پائین بکشید.

این کارگردان سینما ادامه داد: ما باید توهم توطئه را کنار بگذاریم. معتقدم اگر بهم نزدیک تر شویم اختلافات کمرنگ تر و کمتر می شوند. توهم توطئه در سینما تا جایی پیش می رود که برخی درباره حواشی اخیر فیلم «گشت 2» می گویند همه اینها سناریوی فرخ نژاد و فراستی بوده برای تبلیغات فیلم!

وی نهایتا گفت: ما هنوز اکران عید را از دست نداده ایم و ان شاالله اکران ما 15 یا 25 اسفند آغاز خواهد شد. من 15 دقیقه از فیلم را کوتاه کردم و خوش ریتم تر و جذاب تر شده است

 




باز هم حسین فرحبخش، باز هم افشاگری، این بار در گفتگو با روزنامه «جوان»⇐ حبيب ايل‌بيگي و عليرضا رضاداد هستند که برای سینما مشکل‌ساز بودند/ایل‌بیگی بیشتر منشی دفتر و کارمند روابط عمومی بوده و سپردن ریاست اداره نظارت به وی کار اشتباهی بود/ایل‌بیگی و رضاداد بدشان نمی‌آید زیرپای ایوبی را خالی کنند و جای او بنشینند

سینماروزان: به نظر می رسد افشای ماجرای حضور مسعود فراستی در کمیسیون فرهنگی مجلس به عنوان مشاور ارائه داده های سینمایی به اعضای کمیسیون، یک تنفس کامل برای تیم مدیریتی سینمای دولت یازدهم و به ویژه شخص حجت ا.. ایوبی بوده است.

به گزارش سینماروزان در تهاجمی که از سوی برخی سینماگران به سمت و سوی فراستی رفته کل مشکلات و نقاط ضعف کارنامه مدیریتی سازمان سینمایی به محاق رفته و حالا ایوبی و همکارانش در سازمان سینمایی می توانند برای مدتی کوتاه هم که شده یک نفس راحت بکشند بخصوص که آخرین جشنواره فجرشان هم با کلی انتقاد به داوریها و ماجرای بلیت فروشی برگزار شده بود و همین نیاز به یک تنفس کامل را حیاتی می کرد.

در این اوضاع روزنامه اصولگرای «جوان» کوشیده با ارائه گزارشی درباره دعوای شکل گرفته بر سر حضور مسعود فراستی در کمیسیون فرهنگی در گفتگو با حسین فرحبخش به طرح این موضوع بپردازد که اساسا مشکل سینمای ایران نه فراستی که افرادی دیگر هستند.

متن گزارش «جوان» به قلم جواد محرمی را بخوانید:

آدرس غلط از بدبختي سينما ندهید

حضور مسعود فراستي در کميسيون فرهنگي مجلس و ارائه گزارش از جشنواره فيلم فجر به اين کميسيون جنجال‌ساز شده است. يک منتقد و نويسنده سينمايي حضور فراستي در مجلس را با فعاليت‌هاي موسوم به مک‌کارتيسم در امريکا مقايسه کرده است. البته فراستي در کميسيون فرهنگي همان حرف‌هايي را زده که پيش از اين جلوي دوربين هفت بر زبان رانده است، اما معترضان به او ارائه گزارش منفي درباره سينما و برخي فيلم‌ها در کميسيون فرهنگي مجلس را نوعي زيرآب‌زني و بردن دعواي خانوادگي به بيرون از خانواده سينما تفسير کرده‌اند.

حميد فرخ‌نژاد و پرويز پرستويي جزو کساني بودند که از فرصت استفاده کردند و در متن‌هاي جداگانه‌اي عليه فراستي دست به قلم شدند و اين منتقد سينما را با ادبيات نه‌چندان دوستانه و مؤدبانه‌اي مورد حمله قرار دادند.

فرخ‌نژاد در اين‌باره در فضاي مجازي نوشت: «با خودم گفتم اگه قراره پير شيم و غم نون به آدم‌فروشي بكشونتمون، بارالها خودت ترتيبمونو بده تا هنوز واسه خاطر نون مجبور نشديم چارپايه كش اعدامي شيم، خودت آقايي كن و خلاصمون كن، ولي مرد حسابي چقلي همكاراتو اينور اونور بردن ديگه خدايي آخرشه، خدايا بحق بزرگيت هيچ تنابنده‌اي رو اين جوري آزمايش نكن». پرويز پرستويي هم به سرعت به حضور فراستي در کميسيون فرهنگي واکنش نشان داد و نوشت: «بهروز افخمي و مسعود فراستي سراپا عقده‌ و کينه‌اند، افخمي با بودجه بيت‌المال به منافع خوبي رسيده، پرونده گذشته و حال فراستي بايد بررسي شود.»

عكس فرخ‌نژاد در کنار محمد امامي
اما اعتراضات اين دو سينماگر عليه فراستي بي‌پاسخ نماند. نادر فتوره‌چي، فعال رسانه‌اي و ژورناليست باسابقه طي متني در اينستاگرام درباره نوشته فرخ‌نژاد همراه با درج عکس اين بازيگر در کنار محمد امامي تهيه‌کننده جنجالي سريال شهرزاد نوشت: آقاي فرخ‌نژاد فردي که با او عکس سلفي گرفته‌ايد، اکنون بيش از شش ماه است که در زندان به سر مي‌برد. آن‌طور که «قائم‌مقام صندوق ذخيره فرهنگيان» مي‌گويد، اين فرد با «يک برگ چک»، بين «هزار  تا هزار و 300‌ميليارد تومان» از «بانک سرمايه» و به نام «صندوق ذخيره فرهنگيان» وام گرفته است.

اکنون با توجه به انتشار نامه شما با «ادبياتي فاخر!» خطاب به رقباي‌تان در باند «بغلي» و تأکيد بر اينکه ترجيح مي‌دهيد «خدا ترتيبتون رو بده» قبل از آنکه «براي غم نان» دست به کاري بزنيد که مايل به انجامش نيستيد، لطفاً به سؤالات زير نيز پاسخ دهيد که «صداقت» و «مشتي‌گري» شما براي علاقه‌مندان‌تان بيش از پيش روشن شود: ارتباط شما با تهيه‌کننده سريال شهرزاد که متهم به اختلاس از صندوق ذخيره فرهنگيان اين مملکت است، چيست؟ آيا هرگز براي او نيز با اين «زبان اديبانه» از اين نامه‌هاي «قشنگ قشنگ» نوشتيد و پرسيديد که با اين سن کم، اين حجم از ثروت را از کجا آورده است؟

يک کاربر فضاي مجازي هم درباره فحاشي‌ها عليه مسعود فراستي نوشت: فراستي آدميزاد است. مثل همه ما. گاهي درست مي‌گويد و گاهي غلط. گاهي عصباني مي‌شود و گاهي آرام است. فکر مي‌کنيد چند درصد از منتقدان سينماي ايران از تمام اظهارنظرهاي‌شان درباره فيلم‌هاي چند سال قبل راضي هستند؟ هوشنگ گلمکاني در کتابي كه از مجموعه نقدهايش تشکيل شده در آخر هر نقد، پي‌نوشت جذابي با عنوان نگاه امروز نوشته است. براي اينکه بتواند نگاه آن سال‌ها را با اين سال‌ها در کفه ترازو قرار دهد، اما اينکه عده‌اي دائم به فراستي فحش مي‌دهند و دو مرتبه مازوخيسم‌وار پاي صحبت‌هايش مي‌نشينند نشان از کاريزما و مهم بودنش دارد. طبيعتاً اينکه عامل اصلي بدبختي سينماي ايران را مسعود فراستي بدانيم راه ساده‌اي‌ است، اما راه درست هم هست؟

مسعود فراستي در سينماي ايران تنها به اندازه يک نفر تأثيرگذار است

به گزارش جوان مسعود فراستي در سينماي ايران تنها به اندازه يک نفر تأثيرگذار است. او نه پست و مقامي در سينما دارد و نه از رانت‌هاي دولتي برخوردار است. پس اظهارنظر او در کميسيون فرهنگي هم تنها به اندازه اظهارنظر يک نفر تأثيرگذار خواهد بود و نبايد آن را زياد بزرگ کرد. فراستي مسئول نابساماني‌هاي فعلي سينما نيست. مسئول مشکلات سينما مديريت چهار ساله حجت‌الله ايوبي بر سازمان سينمايي است.

فرحبخش: ورود کميسيون فرهنگي ناشي از ضعف مديريت سينماست
«جوان» اين مسئله را با حسين فرح‌بخش، تهيه‌کننده سينما در ميان گذاشت. او معتقد است «مسائل سينما به دليل تخصصي بودن نيازمند اين است که به دست خود اهالي سينما حل و فصل شود، اما مسئله اينجاست که حضور برخي آدم‌هاي غيرسينمايي در بدنه سازمان سينمايي سبب مي‌شود منازعات سينما به انحراف کشيده شود. اين سينماگر از حبيب ايل‌بيگي و عليرضا رضاداد به عنوان مديراني ياد کرد که اقدامات آنها سبب بروز مشکلات زيادي در سينماي کشور شده است. او از اين افراد به عنوان رانت‌خواراني نام مي‌برد که به دليل غفلت و تصميمات غلط حجت‌الله ايوبي وارد سينما شده‌اند، ولي نه تنها شناخت درستي از سينما ندارند بلکه به دليل نگاه غيردلسوزانه به سينما شرايط بدي براي سينما رقم زده‌اند و همين مديريت‌هاي غلط سبب مي‌شود که دعوا و مشکلات سينما در داخل خانواده سينما حل نشود و به بيرون سرايت پيدا کند.» فرح‌بخش از رضاداد و ايل‌بيگي به عنوان افرادي ياد کرد که بدشان نمي‌آيد زير پاي ايوبي را خالي کنند و خودشان جاي او بنشينند.

به اعتقاد فرح‌بخش، رضاداد و ايل‌بيگي افرادي هستند که براي حجت‌الله ايوبي دشمن درست مي‌کنند. «ايل‌بيگي زماني نه چندان دور در سيمافيلم در بخش روابط عمومي کار مي‌کرده و منشي دفتر بوده و سپردن مسئوليت حساسي چون ارزشيابي و نظارت سينمايي به وي اساساً کار غلطي بوده است و همين اشتباهات سبب شده مديريت سينمايي دولت يازدهم عملکرد ضعيفي از خود بر جاي بگذارد.  اگر اين ضعف‌ها وجود نداشت کميسيون فرهنگي اساساً به ماجراهاي سينما ورود پيدا نمي‌کرد

 




پیشنهاد یک رسانه به کیمیایی⇐با مهرجویی شریک شو، یک تعاونی فیلمسازی راه بینداز و خودت را خلاص کن از شرّ تهیه‌کنندگانی که آقازاده‌ات را دوست ندارند!

سینماروزان: در هیاهوی درگیری میان کارگردان و تهیه کننده «قاتل اهلی» بر سر زیاد و کم کردن نقش پولاد کیمیایی یک رسانه فرهنگی با نام «فرهنگ نیوز» که پایگاه خبری فرهنگ انقلاب اسلامی است با نگارش یادداشتی درباره این فیلم پیشنهاد قابل تأملی را هم به کیمیایی داده است.

به گزارش سینماروزان این رسانه به کیمیایی پیشنهاد داده که برای رهایی از شرّ تهیه کنندگانی که اجازه گسترش کاراکتر آقازاده اش را نمی دهند با داریوش مهرجویی متحد شده و یک تعاونی فیلمسازی راه بیندازد و فیلمهای دلخواهش را بسازد.

متن یادداشت «فرهنگ نیوز» را بخوانید:

حالا می‌شود فهمید چرا فرهاد اصلانی بعد از ماه‌ها پیش‌تولید به ناگاه قید حضور در فیلم را زد و پرویز پرستویی جایگزینش شد! اصلانی شاید به دلیل حضور در بطن جریان روز سینما خیلی خوب دریافت که از فیلم‌نامه دمده “قاتل اهلی” جز کمدی ناخواسته پدید نمی‌آید…

 امیدها از “قاتل اهلی” مسعود کیمیایی و آقازاده‌شان خیلی بیشتر از این‌ها بود. چرا می‌گوییم آقازاده؟ به یک دلیل مهم و آن‌هم حواشی خبری که به‌واسطه کوتاه و بلند شدن نقش پولاد در فیلم ایجاد شد و درنهایت البته خودخواهی ایشان به‌جایی رسید که هم نقشش در فیلم توسعه یافت و هم در فیلم پدر آوازخوانی را تجربه کرد و هم اسباب خنده مخاطبان در کاخ جشنواره را موجب شد.

چرا امیدها از این فیلم بیشتر بود؟ به یک دلیل مهم دیگر و آن‌هم سوژه به‌روزی که کیمیایی برای ساخت فیلم اخیرش دستمایه کار قرار داده است. صحبت درباره اختلاس و سوءاستفاده‌های اقتصادی تنیده شده در حلقه آدمیانی است که در سیکل‌های بالادستی نفوذ کرده‌اند. سوءاستفاده‌هایی که در این سال‌ها مدام درباره آن‌ها می‌شنویم و هرازگاه نیز احکامی درباره آدم‌های درگیر این فسادها صادر می‌شود.

قاتل اهلی” نه به امیدها و انتظارات پاسخ درخوری می‌دهد و نه می‌تواند توجیهی باشد برای توسعه نقش پولاد در فیلم.

شخصیت‌پردازی تیپیکال جلال سروش، دیالوگ‌نویسی بی‌ربط با مضمون و ایجاد پاساژهای فرعی غیر مرتبط نظیر ماجرای زن صیغه‌ای کاراکتر اصلی و عشق آقازاده جلال سروش به خواننده‌ای که حتی ادبیات حرف زدن در خواستگاری را نمی‌داند سبب‌ساز آن شده “قاتل اهلی” منتهی‌الیه بدبیاری دهه اخیر کارگردانش باشد.

عجیب آنجاست که کارگردان در نشست فیلم خطاب به مخاطبان از این می‌گوید که فیلم به آن‌ها تعلق دارد درحالی‌که به‌غیراز کاراکتر سیاوش که فقط تااندازه‌ای وجه هم ذات پندارانه برای مخاطبان جوان دارد نه موقعیت‌ها ملموس است و نه شخصیت‌ها.

حالا می‌شود فهمید چرا فرهاد اصلانی بعد از ماه‌ها پیش‌تولید به ناگاه قید حضور در فیلم را زد و پرویز پرستویی جایگزینش شد! اصلانی شاید به دلیل حضور در بطن جریان روز سینما خیلی خوب دریافت که از فیلم‌نامه دمده “قاتل اهلی” جز کمدی ناخواسته پدید نمی‌آید و افسوس به حال پرستویی که باسابقه‌ای یک دهه بیشتر از اصلانی این را نفهمید.

نقطه قوت فیلم کیمیایی بازی امیر جدیدی است که هرچند کیمیایی کوشیده کلوزآپهای او را کم کند تا به‌جایش پولاد دیده شود اما جدیدی در همان اندک نماهای باقیمانده هم تصویری مثبت از خود به‌جای می‌گذارد.

قاتل اهلی” برای اکران قطعاً باید مجدداً تدوین شود و در این تدوین دوباره باید فکری کرد به حال بازی تصنعی و دور از کاراکتر آقازاده کیمیایی که بزرگ‌ترین نت فالش فیلم پدر است به‌خصوص آنجا که می‌خواهد با صدای پرداخت‌نشده‌اش آواز بخواند.

قاتل اهلی” می‌تواند پایانی باشد بر کارنامه سینمایی مسعود کیمیایی؛ کیفیت پایین فیلم و درگیری‌های مداوم با تهیه‌کننده‌ای از بخش ظاهراً خصوصی چنان آسیبی به کیمیایی زده که بعید است در سال‌های پیش رو تهیه‌کننده یا سرمایه‌گذاری دیگر برای تعامل با کیمیایی پا پیش بگذارد! می‌ماند نهادهای دولتی که آن‌ها هم بعید است جز با وام و شراکت به‌صورت درصدی، گونه‌ای دیگر از همکاری با کیمیایی را طالب باشند.

 یک‌راه دیگر هم پیش روی کیمیایی است و آن‌هم اینکه با داریوش مهرجویی که اخیراً و در دعوا با تهیه‌کننده “قاتل اهلی” جانب وی را گرفت، متحد شده و با راه‌اندازی تعاونی فیلم‌سازی، آثار مطلوب خویش که نقش اصلی آن را هم پولاد بازی می‌کنند بسازد. البته که در طی این مسیر مشاوره‌های همسر فیلم‌نامه‌نویس مهرجویی هم می‌تواند کمک‌رسان باشد!




شفاف‌سازی تهیه‌کننده «قاتل اهلی» در نشست رسانه‌ای⇐کیمیایی اگر طلب دارد شکایت کند!/تمام بازیگران قرارداد سفید بستند به‌جز آقازاده کیمیایی که مدام درباره رقم قرارداد همکاری با پدرش چک و چانه زد/کیمیایی تدوین دهقانی را پسندید و با پسرش به سفر رفت! اما به محض بازگشت از سفر، پولاد گفت بناست سکانسهایی به فیلم اضافه شود!/کیمیایی مدام می‌گفت کارش پِرتی ندارد اما الان ۲۱ ساعت راش روی دستش مانده!!/عدم توجه پولاد به فیلمنامه عصبانیت پرستویی را به‌دنبال داشت

سینماروزان: بعد از ورود پرویز پرستویی به درگیری میان تهیه کننده و کارگردان «قاتل اهلی» و بالا گرفتن کار، منصور لشکری قوچانی تهیه کننده فیلم نشستی رسانه ای ترتیب داد و کوشید به نوبه خود در این نشست پاسخگوی حواشی پیرامون فیلم باشد.

به گزارش سینماروزان منصور لشکری قوچانی با انتقاد از جنجال پیش آمده در حاشیه فیلم «قاتل اهلی» آن را خطری بزرگ برای فیلم دانست. لشکری قوچانی با بیان اینکه تهیه کننده هرچقدر هم که از نظر سنی از کارگردان کوچکتر باشد حکم پدر فیلم را دارد، مسائل پیش آمده در حاشیه قاتل اهلی را موجب رنجش خاطر عمیق و بیخوابی اش دانست.

وی با گله از یادداشت کیمیایی گفت: «وقتی بازیگری قرارداد را سفید امضاء می کند چطور می توانیم به او بگوییم که برای پول در پروژه حاظر شده است. ما بارها با آقای کیمیایی تماس گرفتیم تا با او جلسه مشترک بگذاریم. حضور آقای پرستویی در این جلسات کاملاً پذیرفتنی است، اگر پرستویی نبود این فیلم کلید نمی خورد.»

لشکری قوچانی با بیان اینکه دستمزد عوامل فیلم برعهده تهیه کننده است، از کیمیایی خواست اگر طلبی دارد می تواند به خانه سینما شکایت کند نه اینکه موضوع را به رسانه ها بکشاند و با دقت در گفتارش نگذارد حاشیه بر متن غالب شود.»

تهیه کننده «عصر یخبندان» در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از حضور پولاد کیمیایی در فیلمش، قبول حضور او در فیلم را به خاطر خواهش پرستویی عنوان کرد. وی با بیان اینکه به پولاد کیمیایی گفته بود مایل نیست در فیلمش حضور داشته باشد، او را تنها کسی در بازیگران معرفی کرد که قرارداد را سفید امضاء نکرده و به چک و چانه در قبال رقم قرار داد پرداخته است. وی شش نفر از جمله حافظ ناظری، اشکان خطیبی و پژمان بازغی را کاندیداهای نقشی که پولاد کیمیایی آن را بازی کرده بود عنوان کرد.

لشکری قوچانی یکی از درونمایه های فیلمهایش را مبارزه با رانت خواری و آقازادگی دانست و از اینکه کیمیایی با رانت پسرش را در فیلمها شرکت می دهد ابراز ناراحتی کرد و این موضوع را سبب خارج شدن چند تهیه کننده فیلمهای کیمیایی از دنیای سینما دانست. وی حضور پولاد کیمیایی را حتی در فیلمنامه نویسی نیز موثر دانست، لشکری در این مورد گفت: «پس از آنکه ما دو ماه روی فیلمنامه کار کرده بودیم یک روز پولاد آمد و در مورد قصه اظهار نظر کرد. این اظهار نظر باعث رنجش خاطر یکی از نویسندگان شد ولی من به احترام آقای کیمیایی با آن نویسنده قطع همکاری کردم.»

تهیه کننده «خط ویژه» خود را یک تهیه کننده مستقل عنوان کرد که در صورت عدم فروش فیلمش نمی تواند فیلم بعدیش را تهیه کند. وی در مورد فیلمی که دهقانی آن را تدوین کرده بود گفت: دهقانی فیلم را بر اساس فیلم نامه تدوین کرده بود و کیمیایی پس از تماشا آن را بسیار پسندید. سپس کیمیایی به سفر رفت و زمانی که از سفر برگشت پولاد با من تماس گرفت و گفت پدرش می خواهد سکانسهایی در این فیلم اضافه شود. 

لشکری قوچانی یکی از تفاهمات میان خود و کیمیایی را محتوای فیلم دانست که قرار بود زنگ خطری برای اوضاع جامعه باشد.زنگ خطری که به رنج اقشار ضعیف در فشار فساد اقشار بالاتر تحمل می کنند اشاره می کند. یکی از نکته های مهم این هشدار نمایش عاملان اصلی فساد هستند که در طبقات مدیران میانی وجود دارند اما مردم را تحریک می کنند تا مطالباتشان را از رأس هرم بگیرند. این تهیه کننده یکی دیگر از صحبتها با کیمیایی را برای فیلمنامه معرفی افراد نفوذی در نظام دانست.

وی بحث دیگر راجع به «قاتل اهلی» را درخواست از کیمیایی برای بیشتر کردن جذابیتهای بصری عنوان کرد چرا که کیمیایی به عنوان یک رمان نویس به دیالوگ علاقه بیشتری دارد. لشکری با بیان اینکه نسخه کارگردان 119 دقیقه بدون تیتراژ است گفت: « آقای کیمیایی می خواستند ما از فیلمبرداری 35 برای فیلمبرداری استفاده کنیم. وقتی گفتیم برای این کار 100 حلقه فیلم نیاز داریم چرا که تقریبا با هر حلقه 4 دقیقه می توانیم بگیریم، او گفت کار من پرتی ندارد، ولی الآن من 21 ساعت راش دارم!»

لشکری قوچانی با تاکید بر اینکه نمی گذارد به فیلم ضربه بخورد، نسخه اکران را نسخه ای دانست که حیثیتش را حفظ خواهد کرد و از عوامل کار خواست تا با حفظ صبوری به اعتماد کنند. وی با اشاره به اینکه کیمیایی بسیار باهوش و خلاق است، ذهن او را آشفته توصیف کرد و این آشفتگی را خاصیت افراد باهوش دانست. این تهیه کننده یکی از وظایف خود را مدیریت این ذهن دانست و از افراد کنار کیمیایی که باعث حاشیه سازی می شوند انتقاد کرد. لشکری قوچانی نمونه این موضوع را اینچنین بیان کرد: در زمان فیلمبرداری از مقطعی به بعد کیمیایی از فیلمنامه خارج شد. در یکی از سکانسها آقای پرستویی سکانس خود را براساس فیلمنامه بازی کرد و رفت ولی بازی پولاد بر اساس فیلمنامه انجام نشد که عصبانیت پرستویی را در پی داشت.

تهیه کننده «قاتل اهلی» با انتقاد شدید از فریدون جیرانی که در برنامه تصویری اش ترانه های فیلم او را بدون اجازه پخش کرده بود، از تنظیم شکایت از وی خبر داد و زمان ارجاع این شکایت را پس از اکران فیلمش اعلام کرد.

لشکری قوچانی در پایان قول داد نسخه فیلمنامه و نسخه کیمیایی هر دو دیده شود.




پرویز پرستویی زودتر از حد تصور پاسخ کیمیایی را داد+عکس

سینماروزان: درگیری میان تهیه کننده و کارگردان «قاتل اهلی» بر سر کم و زیاد کردن نقش پولاد آقازاده کارگردان در فیلم با نگارش یادداشت پرستویی خطاب به کیمیایی و انتقاد از نسخه ای که توسط کارگردان تأیید شده، وارد فاز جدیدی شد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان از آن سو کیمیایی هم بیکار ننشست و در جوابیه ای به انتقاد از پرستویی پرداخت و او را اسیر حرف سرمایه قلمداد کرد.(اینجا را بخوانید)

پرستویی هم در کوتاه ترین زمان ممکن و از طریق صفحه اجتماعی خود پاسخ کیمیایی را این گونه داد: اینجوریه دیگه؛ وقتی به یه آدم زیادی لطف می‌کنی، خودش رو گم میکنه؛ بعد از مدتی هم خودش رو گم میکنه هم تو رو …

متن اجتماعی پرویز پرستویی
متن اجتماعی پرویز پرستویی



هشت ماه بعد از روزی که کیمیایی، پرستویی را «تنهای موسفیدکرده خودش» خطاب کرده بود⇐ حالا پرویز پرستویی اسیر حرف سرمایه  و هوچی‌گری خطاب شده که ۲۷۰ میلیون دستمزدش را نقد گرفته و به فکر بقیه نیست!+متن جوابیه کیمیایی خطاب به پرستویی

سینماروزان: انتقادات تند و تیزی که پرویز پرستویی به واسطه تغییر فیلمنامه و تدوین نسخه ای متفاوت از فیلمنامه به مسعود کیمیایی کارگردان «قاتل اهلی» وارد نموده بود(اینجا را بخوانید) سبب ساز آن شد که مسعود کیمیایی جوابیه ای را خطاب به پرستویی در «بانی فیلم» منتشر کند.

به گزارش سینماروزان برخلاف یادداشتی که مسعود کیمیایی به هنگام حضور پرستویی به جای فرهاد اصلانی در نقش اصلی فیلمش منتشر کرده و در آن با لحنی حامیانه پرستویی را «تنهاىِ قلدرِ ضرب ديدهِ تنهامانده و مانده تا موسفيد كرده و از پا نيفتاده من» خطاب کرده بود(اینجا را بخوانید) در جوابیه اخیر پرخاش به پرستویی است که خود می‌نماید.

متن کامل جوابیه کیمیایی را بخوانید:

آقای پرویز پرستویی

هیچگاه فکر نمی کردم در نوشته ای جواب شما را بدهم. دو تفکر دور از هم و دو تجربه ای جدا. کار را آسان می کردید، تماس می گرفتید و موضوع را می پرسیدید. این ها موضوعات سودآوری نیستند.

برای شما مهم است که در فیلم های من دعوت شده اید اما بازی نکرده اید. «نتوانستید خود را مجاب کنید». بعضی از فیلم هایی که خود را مجاب و بازی کرده اید به یاد داریم.

یک بار می آمدید مهمان من، خانه من. مثل همان دفعاتی که می آمدید، از فیلم می پرسیدید. نگرانی خودتان را می گفتید.

چرا به حرف های سرمایه گوش کردید، به حرف های هنر گوش نکردید، حتی سراغی نگرفتید. شما حتی نمی دانید و خبر ندارید من در نامه ای به خانه سینما دانسته گانی که می خواهند این فیلم را به سرانجامی برسانند نوشتم و تقدیم کردم. من کی به دو نسخه ای بودن فیلم «قاتل اهلی» رضایت دادم؟

آقای پرستویی!

مگر می شود دو نسخه از فیلمی ساخته من وجود داشته باشد؟ مگر «گوزن ها» و چندتایی دیگر که باید عوض می شد و من چاره ای نداشتم، تهیه کننده نسخه ای دارد؟ تهیه کننده نه نویسنده و نه کارگردان است، صاحب پول است. شما در کجا و کدام سمت ایستاده اید؟ شما به قول خودتان آن نسخه من را کجا دیده اید، کنار آقای تهیه کننده؟

آقای پرستویی!

کارگردان و نویسنده اثر تا آخرین لحظه نگران اثر خود است، می تواند در زیبایی، تأثیر مفهومی و اجرایی فخار فکر و اجرا کند. مگر تألیف دو نسخه دارد؟ کدام تألیفی دو تا بوده، نسخه ناشر، نسخه نویسنده؟! مونتاژ فیلم «قاتل اهلی» را تهیه کننده به بهرام دهقانی سپرد و سرانجام تمام شد. دیدم قسمت هایی زیبا و حرفه ای و خلاق است. فقط همان دو – سه فصل به قول شما که در فیلمنوشت بوده فیلمبرداری شد و واجب بود. این واجب ها فقط در سینه و خلاقیت مولف واجب می شود، نه عاملان دیگر. شما چرا در فیلم «متروپل» بازی نکردید را که هیچگاه نه من به شما فیلمنوشتی دادم و نه گفت وگویی کردیم، مدال می کنید؟! گفتند شما بیلیارد را نمی دانید. من گفتم مهم نیست، با استعدادی که دارند به سرعت یاد می گیرند و شاید هم خیلی خوب بازی را بلدند. گویا رابطی که هم اکنون یکی از دوستان شماست، با شما گفت وگویی داشته است که هیچگاه به من منتقل نشد، ایشان هم برای من احترام دارند و دوستشان دارم.

شما در قاب کارگردان و گفت وگوی نوشته شده نویسنده بازی می کنید. جواب دادن کار شما نیست. شما بازی نوشته شده را بازی کردید و بسیار خوب هم بازی کردید.

آقای پرستویی!

بسیار باید مواظب بود. آدم هایی که تبلیغات را بلدند و از این راه ها پولدار شده اند و از این دست بسیارند، به حساسیت های هنرمندان و دانسته گان از قاب دوستی وارد می شوند و بیشتر خودشان را تبلیغ می کنند. شما وارد این یارگیری ها نشوید، شما را خیلی پاک تر و هنرمندتر می دانم که بدون سوالی از این دوست به سمت سرمایه گذاری بروید که تا حال هیچ تألیفی در هیچ زمینه ای از هنرها نداشته اند. شما را مردم دوست دارند، مواظب این دوست داشته ها باشید، شما بازیگر دانسته ای هستید. در فیلم «قاتل اهلی» بسیار دانسته بازی کردید. شما هم می دانید بسیار بازیگران لطف بر آن دارند در کارنامه خودشان در فیلمی از من باشند که به طور قطع بهترین در فیلم من خواهند شد.

می گویید مسائل شخصی؛ کجای زندگی هنرمند و نویسنده ای که متعهد است و ۵۰ سال آن را تثبیت کرده و داننده ها می دانند، مسائل شخصی وارد اثر و تألیفش شده است؟

پرویز خان، پرویز عزیز، دوست به خانه آمده ام، هوچی گری به آرامی روح ساده ما را فتح می کند. در طول فیلم، بسیار درباره آهنگ و اعتراض، اختیار واژه در مفهوم و بسیاری دیگر حرف داشته ایم و به قول خودتان بسیار آموختید، اینجا سمت شماست. این مونتاژ تماماً کار آقای بهرام دهقانی هست و مورد تأیید من. فیلمنوشت مال ماست، مال نویسنده است. همانی هست که بود.

دریغ که دوستی، هنرمندی، بازیگری خوب را از من برنجانند. در همین دوستی می گویند، کاش یک بار به خانه ای که سر سفره آن نشستی، می نشستی و به من گوش می دادی…

این را توضیح می دهم.

در نمایش برای هیأت انتخاب جشنواره فجر، فیلم «قاتل اهلی» با تمام آراء تأیید شد. شما می گویید ای کاش این فیلمی را ندیده اید که من و فیلمبردار و آهنگساز و صداگذار هنوز کامل ندیده ایم انتخاب نمی شد، و فیلم دیگری به طور قطع شما ندیده اید و نادیده گرفته شده قبول می‌شد.

آقای پرستویی!

شما دستمزد فیلم «قاتل اهلی» را به گفته تهیه کننده آن دویست و هفتاد میلیون تومان گرفته اید که تمام آن نقد شده است. اما ایشان هنوز طبق قرارداد، نیمی بیشتر از دستمزد قرارداد مرا نداده اند. رفاقت کنید، بقیه پول من و دیگر عوامل را بگیرید و سالی یک فیلم از آن فیلم های دفاعی، خود بازی کنید.

فیلم «قاتل اهلی» یک نسخه دارد، یک تألیف دارد.

با دوستی

مسعود کیمیایی




پرویز پرستویی تعارف را کنار گذاشت و به انتقاد صریح از کیمیایی پرداخت⇐نسخه تهیه‌کننده «قاتل اهلی» همان است که در فیلمنامه بود!/در نسخه کیمیایی تغییرات در مونتاژ به نفع دو سه سکانس جدید، صدمه اساسی به فیلم زده است/متأسفم که از اعتمادم به این فیلم سوءاستفاده شد/آنچه کیمیایی مونتاژ کرده فیلمنامه‌ای نبود که قرار بود بازی کنم/نسخه فعلی «قاتل اهلی» نباید در جشنواره و بخش مسابقه باشد/ین فیلم که می‌توانست اثری خوب در کارنامه همه ما باشد ارزشش را به مسائل شخصی باخت!

سینماروزان: ماجرای درگیری مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی تهیه کننده فیلم جدیدش «قاتل اهلی» در ظاهر با پخش نسخه کارگردان در جشنواره و استفاده از نسخه تهیه کننده برای اکران عمومی پایان یافته است اما گویا ماجراهای جدیدی در پیش است.

به گزارش سینماروزان پرویز پرستویی بازیگر نقش «جلال سروش» در «قاتل اهلی» به تازگی با نگارش یادداشتی برای «شرق» به صراحت از نسخه کیمیایی اعلام برائت کرده و آن را مخالف فیلمنامه ای دانسته که بنا بوده در آن ایفای نقش کند. پرستویی انتقاد را به آنجا رسانده که به گلایه از هیأت انتخاب فجر پرداخته که چرا چنین فیلمی را به بخش مسابقه وارد کرده اند که این انتقاد می تواند ناظر باشد به حذف فیلمی از پرستویی با عنوان «خانه کاغذی» از جشنواره.

متن یادداشت پرستویی را بخوانید:

آقای کیمیایی خالق آثاری مهم مانند «گوزنها»، «قیصر» و«داش آکل» که با این فیلمها یکی از بانیان موج نوی سینمای ایران بودند در فیلمهای «ضیافت»، «حکم» و «متروپل» به بنده پیشنهاد همکاری دادند که نتوانستم خود را مجاب کنم که در این فیلمها بازی کنم.

اما امسال از طرف آقای لشکری قوچانی به من پیشنهاد همکاری شد. بعد از خواندن فیلمنامه و اعتقاد به اینکه این فیلم کار متفاوتی در آثار اخیر کیمیایی خواهد شد با علاقه پذیرفتم و با جان و دل برای خلق لحظه لحظه ی فیلم وقت و انرژی گذاشتم که به قول آقای کیمیایی دیر شد اما شد.

در تمام لحظات فیلمبرداری ارتباط بسیار خوبی بین من و آقای کیمیاییو  سایر عوامل و بازیگران برقرار بود تا لحظه آخر که تمام سکانس ها طبق همان فیلمنامه ای که خوانده و توافق همکاری ای که کرده بودیم در کنارشان بودم.

در پایان هم به خوبی و خوشی با گروه خداحافظی کردم و ای کاش این حال خوب تا اکران با ما بود. اما غائله به اینجا ختم نشد و اختلاف تهیه کننده و کارگردان بر سر اضافه شدن دو سه سکانس کلیدی و مهم به وجود آمد و ما نمی دانستیم پس از پایان فیلمبرداری موضوع از چه قرار است و نهایتا حکمیت و تصمیم به فیلمبرداری آنها برای من به عنوان کسی که همیشه اول با احترام به مخاطب نقش را می پذیرم و به عشق برقراری ارتباط با ایشان، علامت سوال ایجاد کرد.

این سوال نه فقط برای من بلکه برای بازیگران و عوامل هم ایجاد شده و نهایتا شنیدم که تهیه کننده و کارگردان توافق کرده اند دو نسخه را به مخاطب نشان دهند. نسخه کارگردان در جشنواره و نسخه تهیه کننده در زمان اکران عمومی. نسخه تهیه کننده همان است که در فیلمنامه بود اما…

اما نسخه کارگردان را دیدم و فقط بحث اضافه شدن سه سکانس نبود!!! تغییرات اساسی در فیملنامه و مونتاژ به گونه ای که در خدمت آن دو سه سکانس جدید باشد صدمه اساسی به فیلم زده است. از اینکه از اعتماد و عشقی که به این فیلم داشتم سوءاستفاده شده متأسفم و به دلیل احترام ویژه ای که برای مخاطبان عزیز قائل هستم خواستم پیش از نمایش فیلم به ایشان اعلام کرده باشم این فیلمنامه ای نبود که قرار بود بازی کنم و در نتیجه این فیلم که می توانست اثری خوب در کارنامه همه ما باشد ارزشش را به مسائل شخصی باخت و آن نشد که با وجود مدیر بودن قرار بود بشود.

در آخر انتقادی هم به هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر دارم. اگر از متخصصان سینمای حرفه ای بیشتر در این شورا استفاده می شد در آن صورت نقاط ضعف و قوت فیلمها بیشتر جلوه می کرد و انتخابها این گونه نبود که الان هست. آقای افروغ در مصاحبه شان تأکید داشتند که فیلمها با با حساسیت انتخاب شدند. اگر این گونه است چرا باید «قاتل اهلی» در جشنواره و آن هم در بخش سودای سیمرغ باشد. ای کاش فیلمهای دیگرانی که نادیده گرفته شدند به جای این فیلم نمایش داده می شد.




تهیه کننده «قاتل اهلی» در تازه ترین گفتگویش بیان کرد⇐خیلی واضح و شفاف به کیمیایی گفتم که پولاد در «قاتل اهلی»حضور نداشته باشد و ایشان نیز پذیرفت!/ کیمیایی اگر بخواهد هم پولاد و هم دوستانش را راضی کند، فیلم آشفته خواهد شد!/ کیمیایی می‌تواند هرچقدر که می‌خواهد تصویر بگیرد ولی مسئولیت نسخه اکران بر عهده من است!!!/فیلمهای اخیر کیمیایی شکست خورده بود و کمتر کسی حاضر بود ریالی برای ایشان سرمایه‌گذاری کند/هنوز هیئت داوری خانه سینما تشکیل نشده چون کیمیایی تا به امروز حکمیت هیئت داوری خانه سینما را نپذیرفته‌/اسناد و مدارک دور شدن کیمیایی از فیلمنامه مصوب شده موجود است

سینماروزان: اختلافات میان مسعود کیمیایی و منصور لشکری قوچانی تهیه کننده تازه ترین فیلمش «قاتل اهلی» بر سر زیاد و کم کردن کاراکتر پولاد در فیلم، هرچند در ظاهر حل شده به نظر می رسد و کیمیایی مشغول فیلمبرداری و در نهایت ارائه نسخه مطلوبش به جشنواره است اما تازه ترین گفتگوی لشکری قوچانی که با روزنامه «خراسان» انجام شده حکایت از آن دارد که لشکری قوچانی در نهایت برای اکران نه نسخه کیمیایی که نسخه خودش را به نمایش خواهد گذاشت چراکه مالک حقوقی فیلم خودش است.

به گزارش سینماروزان تهیه کننده «قاتل اهلی» در گفتگوی اخیرش هم درباره روند تولید «قاتل اهلی» سخن گفته و هم این را گفته که اگر کیمیایی به دنبال آن باشد هم دوستانش را راضی کند و هم پولاد را، فیلم به محصولی آشفته بدل خواهد شد.

متن کامل گفتگوی این تهیه کننده را بخوانید:

به نظر می‌رسد یکی از اختلافات شما با کیمیایی به خاطر حضور پسرشان پولاد در فیلم بوده است؟

زمان ساخت فیلم خیلی واضح و شفاف با استاد کیمیایی این موضوع را در میان گذاشتم که پسرشان پولاد در «قاتل اهلی »حضور نداشته باشند و ایشان نیز پذیرفتند. چون به نظر من راه ایشان و پولاد از هم جداست. حتی به ایشان گفتم:« کمک کنید پولاد خودش باشد وبگذارید از زیر سایه شما بیرون بیاید. استاد کیمیایی اگر بخواهند در فیلم« قاتل اهلی» هم پسرشان پولاد و هم دوستانشان را راضی کنند فیلم آشفته خواهد شد. اگر قرار باشد فصل‌ها و سکانس‌های دیگری گرفته یا شخصیت‌های دیگری به فیلم اضافه شوند شاخه‌ای به فیلم افزوده  و برای تماشاگر سردرگمی ایجاد می‌شود، به همین خاطر با بعضی از فصل‌هایی که استاد می‌خواستند نقش پولاد را پررنگ یا اضافه کنند مخالف بودم و اگر شرایط را بپذیرم به خاطر این است که حسن نیت خودم را به استاد کیمیایی اثبات کنم. هنوز هم امیدوارم استاد کیمیایی در میزان کمیت و کیفیت نقش پسرشان در «قاتل اهلی» دقت کنند . پولاد برخلاف تصور اولیه حتی خودم ، خواننده نیست و در قرارداد هم نقش بازیگر خواننده است .

انگار  اصرار دارید مسئولیت نسخه اکران عمومی فیلم بر عهده شما باشد؟

درست درک کرده‌اید. پس ازاین که استاد کیمیایی به دبیر جشنواره فیلم فجر نامه نوشتند که« قاتل اهلی » فیلم من نیست و در جشنواره نباشد به دفترشان زنگ زدم و گفتم تا ایشان تدوین نهایی را تایید نکنند نسخه را به جشنواره نمی‌دهم و فیلم پس از تایید ایشان فیلم به جشنواره ارائه شد. اگرچه نسخه‌ای هم که به جشنواره فجر ارائه‌شده نسخه آشفته‌ای است . ولی امیدوارم استاد کیمیایی نسخه نهایی را با آرامش خیال و بدون جنجال‌های حاشیه‌ای تدوین کنند .نگرانی من این است استاد کیمیایی در فیلمی که تدوین خواهند کرد بخش آشفته به‌کل فیلم مسلط شود.  من در «قاتل اهلی»خست به خرج ندادم و این فیلم طولانی‌ترین زمان فیلم‌برداری را در میان آثار کیمیایی دارد.  تا همین‌الان 20 ساعت راش از «قاتل اهلی»گرفته‌ایم و می‌توانیم یک مینی زنجیره 6 یا 7 قسمتی از این راش‌ها تولید کنیم. من نسخه اولیه فیلم را که هنوز کارهای رایانه‌ای آن کامل انجام‌نشده بود به منتقدانی از طیف‌های مختلف نشان دادم  و همه بدون استثنا گفتند این موقعیت خوبی برای استاد کیمیایی  است تابه جایگاه قبلی‌اش بازگردد. قطعاً به استاد کیمیایی پیشنهاد می‌کنم نسخه جشنواره متعلق به ایشان باشد . استاد می‌توانند هرچقدر دیگر می‌خواهند تصویر بگیرند به‌شرط آن که مسئولیت نسخه اکران بر عهده من باشد.

با توجه به گفته‌هایتان می‌توان به این نتیجه رسید باوجود رفاقت بین شما و کیمیایی، پولاد اختلافات را کلید زد.

فیلم‌برداری «قاتل اهلی» شهریور امسال به پایان رسید و هشتم آبان پولاد کیمیایی در مصاحبه‌ای گفت فیلم‌برداری تمام نشده و فیلم ناقص است. از همان نخستین روز که اخبار فیلم«قاتل اهلی» را در اختیار  رسانه‌ها قرار می‌دادیم به احترام استاد کیمیایی در فهرست بازیگران ذکر می‌کردیم« با هنرمندی پولاد کیمیایی» چون پولاد نقش اول این فیلم نیست اما آنچه در قرارداد آمده است با آنچه الآن هست مغایرت دارد.   قرار بود فیلم « قاتل اهلی »در مشهد کلید بخورد و سکانس فصل اول در مشهد باشد و فیلم از حرم آقا امام رضا(ع) آغاز شود. اما شرایطی پیش آمد که نتوانستیم از مشهد آغاز کنیم .

یکی از موارد مهم در مورد اختلاف شما که رسانه‌ای هم  شد دستکاری شما در فیلم‌نامه قاتل اهلی و تسویه‌حساب نکردن با عوامل فیلم است؟

درباره این‌که ادعا کرده‌اند در فیلم‌نامه«قاتل اهلی» دستکاری کرده‌ام باید بگویم تمام دست‌نوشته‌های استاد کیمیایی و فیلم‌نامه رادارم. اگر فیلم‌نامه مورد تأییدشان نبود مطمئن باشید آن را کار نمی‌کردند.  در موردقرارداد بازیگران و عوامل هم برخلاف آنچه بعضی‌ها گفته‌اند باید بگویم با همه عوامل تسویه‌حساب کرده‌ایم .باید در همین‌جا تأکید کنم ازنظر حقوقی دستمزد عوامل هیچ ربطی به کارگردان ندارد و طبق قانون دستمزد عوامل با تهیه‌کننده است. خود استاد کیمیایی روز نخست نه‌تنها در این مورد سرسختی نداشت بلکه اصلاً دستمزدنمی خواست و می‌گفت مهم این است یک فیلم خوب ساخته شود. چون متوجه شده بودند چند فیلم اخیرشان ازنظر اقتصادی شکست‌خورده است و کمتر کسی حاضر بود ریالی برای ایشان سرمایه‌گذاری کند . استاد کیمیایی گفتند چهار سال است بیکارند و این کار من نشانه عشقم به ایشان است.

زمزمه‌هایی مبنی بر حکمیت درباره «قاتل اهلی» نیز در محافل سینمایی شنیده‌شده است.

هنوز هیئت داوری خانه سینما تشکیل نشده و هیچ رأیی درباره «قاتل اهلی» نداده است. چون استاد کیمیایی تا به امروز حکمیت هیئت داوری خانه سینما را نپذیرفته‌اند این قضیه یک بحث حقوقی و قانونی است و تلاش می‌کنیم پیش از حکمیت برطرف شود. ولی اگر مجبور شوم به هیئت داوری خانه سینما خواهم رفت . من از روزی که استاد کیمیایی به‌مرور از فیلم‌نامه دور شدند و محتوای فیلم‌نامه را عوض کردند هم به هیئت داوری خانه سینما و هم به معاونت ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی ارشاد اطلاع داده‌ام.

همه اسناد و مدارک آن نیز موجود است البته امیدوارم موضوع باریش سفیدی دوستان آقای کیمیایی برطرف شود و نسخه‌ای از فیلم در جشنواره فجر اکران شود که درباره آن به تفاهم برسیم و نسخه آشفته‌ای به جشنواره ارائه نکنند .مطمئن باشید برای این‌که استاد کیمیایی فیلم خوبی بسازند که درشان ایشان باشد مقاومت می‌کنم  و بخش آشفتگی ذهنی ایشان را می‌شود مدیریت کرد به‌شرط آن‌که آدم‌های حاشیه‌ساز اجازه دهند و استاد آرامش داشته باشند. تمام آرزویم این است مخاطبان پس از تماشای فیلم «قاتل اهلی» در جشنواره فجر برای استاد کیمیایی دست بزنند و تحسینشان کنند.

به‌تازگی در گفت‌وگویی اظهار کرده‌اید که همه اختیار فیلم  را به کیمیایی داده‌اید و خودتان را کنار کشیده‌اید اگر قرار به این بود این‌همه حاشیه و جنجال چه معنایی داشت؟

معتقدم نزدیک جشنواره فجر هستیم و اگر اختلاف‌نظری داریم باید در تنهایی برطرف شود و به بیرون و حتی به داخل کشیده نشود. اما با همه این تفاسیر بحث ما به بیرون کشیده شد و به نحوی دودستگی پیش آمد که تمام تلاشم را در حل آن انجام دادم؛ نخست سکوت کردم و سپس فرصت دادم اگر اختلاف‌نظری وجود دارد در مجاری خودش حل شود. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که بحث کردن و دامن زدن به اختلافات نه‌تنها سودی ندارد بلکه به ضرر فیلم تمام می‌شود چون تمام دغدغه ما رسیدن به فیلمی است که مردم‌دوست داشته باشند. در این شرایط و به‌واسطه سینماگران و دوستانی که پادرمیانی کردند، پذیرفتم هر آن چیزی که کیمیایی می‌گوید انجام دهم و تمام اختیارات را به وی واگذار کنم تا فیلمی  راکه دوست دارند در جشنواره به نمایش بگذارند. فعلاً وحدت و یکپارچه شدن ما می‌تواند کمک کند تا فیلم در جشنواره بهتر به ثمر بنشیند امیدوارم منطق بر عقلانیت و خواسته‌های بیرون از فیلم غلبه کند.