1

پول بده، با “بابا پنجعلی” عکس بگیر…

سینماژورنال/محمد صادق عابدینی: رسانه ملی به دلایل مختلف که اصلی ترین آن کمبود منابع مالی است، چند سالی میشود به کسب درآمد مستقیم از بینندگان خود روی آورده و با ایجاد مسابقه، نظرسنجی و حتی اعلام هواداری بینندگان درباره موضوعی خاص، آنها را ترغیب به ارسال پیامک پولی می کند.

 یکی از سریال های مناسبتی ماه رمضان با همکاری یک اپراتور تلفن همراه مسابقه پیامکی راه انداخته، سریال دیگر نیز سایت هواداران ایجاد کرده و در آن مسابقه پیامکی و چند مسابقه دیگر با جوایز چشمگیر تدارک دیده، جالب اینجا است که هزینه این پیامک های برای ارسال کننده بسیار گران تمام میشود و همان طور که پیش از این به مناسبت هایی چون هواداری تیم ملی فوتبال از بینندگان برنامه های ورزشی در خواست ارسال اس.ام.اس پولی میشد، این بار نیز مردم مجبورند نقش محل کسب درآمد صداوسیما و شرکت های همکارش را بازی کنند.
اپراتور تلفن همراه در کنار “دردسرهای عظیم”
سریال “دردسرهای عظیم” که فصل دوم آن با ریتمی کند و کشدار از تلویزیون در حال پخش است، مسابقه پیامکی را با کمک یکی از اپراتور های تلفن همراه به راه انداخته که برنده باید به 100 سوال جواب دهد و هزینه هر پیامک 120 تومان است! رقمی تقریبا 10 برابر هزینه معمول ارسال یک پیامک! جالب اینجا است که برنده فقط ربع سکه به دست خواهد آورد.
شوینده بهداشتی در کنار “پایتخت4”
سریال “پایتخت” امسال نیز با حضور پررنگ یک اسپانسر به روی آنتن آمده است. اسپانسری که با توجه به قوانین سختگیرانه صدا وسیما در تعیین مبلغ آگهی های بازرگانی مشخص است حسابی دست به جیب بوده و نیازهای مالی سریال را مرتفع کرده است.
اما در کمال تعجب میبینیم که عوامل این سریال پر مخاطب برای کسب درآمد بیشتر دست به کارهای کاملا حاشیه ای مانند کسب درآمد از طریق عکس یادگاری گرفتن با بازیگران سریال هم روی آورده اند.
از پیرمرد بازار وکیل تا باباپنجعلی…
پیشتر شنیده بودیم در بازار وکیل شیراز پیرمردی با لباس سنتی و تفنگی قدیمی در قبال دریافت پول با گردشگران عکس یادگاری می اندازد، شاید تنها راه ارتزاق آن پیرمرد همین پول عکس باشد اما سریال متمول “پایتخت” چرا می خواهد با عکس گرفتن یادگاری مردم با “بابا پنجعلی” کسب درآمد کند؟!
انواع روشهای درآمدزایی در سایت سریال
در سایتی که بعنوان «باشگاه هواداران پایتخت» آغاز به کار کرده است شاهد انواع و اقسام روشهای مستقیم و غیر مستقیم درآمد زایی هستیم. یکی از این راه ها ایجاد مسابقه پیامکی است. مخاطب باید سریال را با دقت نگاه کند و با حضور در مسابقه پیامکی به سوالات پاسخ دهد.
داستان پیچیده این گونه مسابقه های پیامکی نیز تا به حال بارها و بار ها در رسانه های مختلف بازتاب داشته، اما جوایز وسوسه کننده ای از جمله 25 میلیون تومان جایزه ویژه ای که این سایت برای برندگان مسابقه اش در نظر گرفته بسیاری از مخاطبان سریال را به وسوسه می اندازد تا با صرف نظر از هزینه های بالای شرکت در مسابقه، شانس خود را برای دریافت این جایزه امتحان کنند.
وعده های قبلی عملی نشد
البته سایتهای رسمی سریال هایی مانند “کلاه پهلوی” نیز پیش از این وعده جایزه به بینندگان خود داده بودند که با وجود چند سال از پایان پخش سریال، گویا جوایز  وعده داده شده به صاحبان شان تحویل داده نشده و همه چیز در حد همان تبلیغات اولیه باقی مانده است.
شأن سریال را بیش از حد به خطر نیندازید
“پایتخت” خاطره خوبی در اذهان بینندگان تلویزیون به جای گذشته است، ای کاش تهیه کننده و  دیگر کسانی که در جریان امور مالی این سریال هستند، شأن و جایگاه بهترین مجموعه تلویزیونی رمضان 94 تلویزیون را با آلودگی بیش از پیش سریال با حضور اسپانسر ها و تلاش برای کسب درآمد از طریق عکس گرفتن با بازیگران و مسابقه های پیامکی به خطر نیاندازند.



آسیب شناسی محسن تنابنده از مناظره جنجالی انتخابات ۸۸

 سینماژورنال: محسن تنابنده این شبها از یک طرف سریال “پایتخت4” را روی آنتن دارد و از طرف دیگر اولین تجربه کارگردانی سینمایی اش با عنوان “گینس” روی پرده است.

به گزارش سینماژورنال مضامین غیرمتعارف و گاه دور از اخلاقی که او در “گینس” ارائه شده در کنار تکراری بودن بیش از حد موقعیتهای “پایتخت” و مشابهت آن با فصلهای قبلی سبب ساز بروز پاره ای از انتقادات به وی شده است.

تنابنده در تازه ترین گفتگویش که با بهناز شیربانی در “شرق” انجام شده اما بی آن که مسئولیت مشکلهای موجود در این دو اثر را بپذیرد منتقدان را متهم به بی انصافی کرده است.

البته که از نظر وی منتقد بزرگواری چون هوشنگ گلمکانی هم وجود دارد که به سریالش لطف دارد اما بقیه منتقدان در عوالم دیگری سیر می کنند.

محسن تنابنده که لحن گفتاریش در این گفتگو نشان دهنده دلخوری فراوانش از انتقادهایی است که به فیلمش و این سریال وارد شده، به آسیب شناسی مناظره انتخاباتی جنجالی سال 88 میان دو نفر از کاندیداها بعنوان عاملی جهت گسترش بدرفتاری در سطح جامعه پرداخته است.

این کارگردان در جاهایی از گفتگویش نیز درباره ایفای نقش خواننده لوس آنجلسی در “شاهگوش” و عدم رضایتش از همکاری با کمال تبریزی در “ابله” سخن گفته است.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی محسن تنابنده را ارائه می دهد:

این‌روزها بحث و نظرهای مختلفی درباره فصل چهارم سریال «پایتخت»مطرح است. باوجود اقبال زیاد مخاطبان، بسیاری از منتقدان معتقدند که «پایتخت» به مرور جذابیت‌هایش را از دست می‌دهد و شاید ظرفیت ادامه‌دارشدن را ندارد. با همه این تعابیر و صحبت‌ها، با توجه به زمان کمی هم که برای ساخت فصل جدید در اختیار داشتید، نظر شما نسبت به کیفیت فصل جدید چیست؟
حقیقت این است که نالیدن از شرایط خیلی فایده‌ای ندارد و اینکه مدام بخواهی این نکات را متذکر شوی که زمان نداشتم یا شرایط برای ساخت فراهم نبود، در این صورت خیلی راحت می‌شود کاری را تولید نکرد و به نظرم این بهانه‌ها بیشتر شانه‌خالی‌کردن است. چیزی که مشخص است اینکه اقبال مخاطبان به سریال پایتخت در همه این سال‌ها مثال‌زدنی است و همین استقبال مخاطبان است که باعث شده تمام سختی‌ها را برای تولید پایتخت به جان بخریم. اما تا حدی از دوستانی که در حوزه نقد قلم می‌زنند دلگیرم و متأسفانه شرایط را درک نمی‌کنند. در همین فصل چهارم، ما با شرایط بسیار سختی کار را به آنتن رساندیم. گرمای وحشتناک شمال، لوکیشن‌های متعدد و… و از هیچ‌چیز به‌منظور کیفیت بهتر اثر چشم‌پوشی نمی‌کنیم. در این شرایط توقع هم نداریم که توسط گروهی مورد هجمه بی‌مورد قرار بگیریم. نگاه اجتماعی جاری در سریال، نوع پلان‌ها، گسترش قصه و نماهای سنگین یا شخصیت‌های زیاد قصه مشخص می‌کند تا چه حد برای ساخت این مجموعه زحمت کشیده شده است. حقیقت این است که ما برای منتقد این سریال را نمی‌سازیم و تمام تلاش ما برای مردم است. من متوجه این نگاه دوگانه منتقد و تماشاگر نمی‌شوم! گاهی با خودم فکر می‌کنم انگار منتقدان ما در عوالم دیگری سیر می‌کنند و اصلا متوجه اثری که ساخته شده است نمی‌شوند؛ هرچند منتقدانی هم مثل آقای گلمکانی که آدم بزرگوار و منتقد پیش‌کسوتی هستند به سریال لطف دارند. صحبت من با منتقدانی است که انصاف را در تحلیل‌هایشان رعایت نمی‌کنند.
در فصل پیشین و فصل چهارم البته بخشی از انتقادها متوجه نحوه حضور اسپانسر در سریال هم بود، که چرا پایتخت این بستر را برای حضور اسپانسر به این شیوه فراهم کرده است… .
برای ساخت یک مجموعه، عوامل زیادی دست به دست هم می‌دهند. از خیلی‌ها شنیدم که می‌گویند چرا اسپانسر در سریال این‌قدر گل‌درشت است؟ به‌خدا ما هم عقلمان می‌رسد و متوجه هستیم که چه‌چیزی به‌نفع یا ضرر سریال است. اما باور کنید حضور اسپانسر اختیاری نیست، کاملا جبری است. به دلیل اینکه سازمان صداوسیما با مشکلات بسیار بد اقتصادی مواجه است ما هم به‌عنوان تولید‌کنندگان یک اثر مجبور هستیم چیزهایی را بپذیریم. علاوه‌بر اینکه معتقدم اساسا حضور اسپانسر در کار اگر به شکل بهداشتی و هم‌راستا با نحوه ارائه اثر، استفاده شود اصلا بد نیست. این مورد در سایر کشورها هم وجود دارد و اصلا اتفاق بعیدی نیست، اما در کشور ما این ضعف اقتصادی وجود دارد و صداوسیما با توان اقتصادی بسیار کمی که دارد، از وجود این اسپانسرها نه‌تنها در این سریال بلکه در سایر برنامه و مجموعه‌هایش می‌تواند کمی قوت بگیرد. از طرف دیگر تغییر و تحولات معمولا به ضرر سازندگان تمام می‌شود و آن‌قدر رسانه ملی دچار سیاست‌های غلط می‌شود که مسیر هم برای سازندگان نامشخص است. تلویزیون خواستار سریال‌های با کیفیت خوب و درجه‌یک است و از ما می‌خواهند با سریال‌های مبتذل و مستهجن مبارزه کنیم. این شرایط دقیقا مثل این است که تمام لوازم یک جنگ را از شما بگیرند و شما را راهی جنگ کنند هرچند که شاید جنگ واژه درستی نباشد، اما به‌هرحال مشابه همین وضعیت است. مگر شدنی است؟ حتما باید ابزاری در اختیار ما باشد که بتوانیم کاری کنیم. تجربه به من ثابت کرده که وارد شدن به حوزه کارهای شیرین از فشار اول قبر سخت‌تر است و اصلا ساخت سریال در تلویزیونی که با محدودیت‌های بسیاری روبه‌رو است، بسیار دشوار است. شوخی با خانم‌ها در تلویزیون ما تقریبا امکان ندارد. شوخی با سن و برخی‌چیز‌های دیگر خط‌قرمز است و تقریبا هیچ دستاویزی برای سرگرمی مردم وجود ندارد. حقیقتا با این شرایط دلم می‌خواهد یکی از همین منتقدانی که پایتخت را فاجعه‌بار توصیف کرده است، بیاید و سریال بسازد. حتما کار مشکلی است و از پس آن برنمی‌آید. بسیاری از منتقدان ما منتظر می‌مانند تا در شرایطی اعلام حضور کنند و حاضر نیستند بپذیرند یک مجموعه وقتی به فصل‌های مختلف می‌رسد باید دچار تغییر و تحولاتی شود و مثلا برای ساخت فصل چهارم، همه‌چیز؛ از متن گرفته تا نحوه ساخت، سخت‌تر می‌شود و خودشان را در شرایط سازندگان اثر قرار نمی‌دهند.
اما بخشی از این انتقادها هم به کیفیت متن مربوط می‌شود. وجود پلان‌های طولانی یا نبود داستانی به انسجام فصل‌های پیشین یکی از نقدهایی است که در مورد «پایتخت ٤» مطرح می‌شود…  .
اگر به «پایتخت٤» نگاه تحلیلی داشته باشیم متوجه می‌شویم که این سریال در هر فصل شیوه دیگری به لحاظ روایت پیدا کرده است. زمانی یک قصه منسجم و واحد داشته است و زمانی دیگر روال کار بر این اساس بوده که فیلم‌نامه با داستانک‌های متنوع نوشته شود. به‌مرور هرچقدر که پیش رفتیم سعی کردیم تا شخصیت‌های داستان را در موقعیت‌های متفاوت و جدید قرار دهیم. مشکل این است که تحمل خیلی‌ها پایین آمده و خیلی حوصله یا اعصاب این را ندارند که از ابتدا تا انتهای سریال را با دقت و حوصله نگاه کنند. بخش عظیمی از مردم هم دچار خستگی روحی و روانی هستند و تنها خواسته‌شان وجود سریالی است که آنها را بخنداند و خیلی پیگیر قصه نمی‌شوند. باز هم تأکید می‌کنم که شکاف وحشتناکی بین مردم و منتقد وجود دارد و منتقد عمدتا برای لذت‌بردن کاری را نگاه نمی‌کند و این‌روزها بیشتر به این موضوع فکر می‌کنم که یکسری آدم‌ها چرا از تلویزیون رفتند و به این نتیجه می‌رسم که برخی آن‌قدر تو را مستهلک می‌کنند که ناچار به کناره‌گیری می‌شوی. شرایط برای کارکردن، آن‌هم در رسانه ملی سخت است و دراین‌میان هستند افرادی که بی‌خبر از این شرایط زیر باد کولر می‌نشینند، سیگار می‌کشند و آروغ روشنفکری می‌زنند.
چیزی که مشخص است و متأسفانه در جامعه ما به مرور تبدیل به یک فرهنگ می‌شود، بدرفتاری و استفاده از ادبیات بد در مراوده با هم است. زمانی در دولت قبل، دو نفر در ملأعام در مناظره به جان هم افتادند و کار به بدرفتاری و ادبیات بد و سخیف کشید. این فرهنگ به‌مرور نه‌تنها در ابعاد زیاد و آدم‌هایی که جایگاه و منزلت اجتماعی بالایی داشتند بلکه در سایر سطوح اجتماعی هم رسوخ پیدا کرد و فرهنگ و هنر هم از این قاعده مستثنا نبود و متأسفانه به جایی رسیدیم که همه به هم ناسزا می‌گوییم، به‌زور خانه سینما را می‌بندیم و رفتارهای این‌چنینی از ما سر می‌زند. مدتی است که نخستین تجربه‌ کارگردانی من در سینما اکران شده است و من رفتارها و گفتارهای عجیبی درباره فیلم می‌بینم و می‌شنوم، احتمالا فیلم من ضعف‌هایی هم دارد، اما متأسفانه کار را هم نقد نمی‌کنیم. فحش می‌دهیم و معلوم نیست چرا این کار را انجام می‌دهیم. کار من و امثال من از یک جهت قابل ستایش است، باید احترام گذاشت به کسانی که تماشاچی را به سالن‌های سینما می‌آورند و با توجه به اینکه مدام از بحران مخاطب حرف می‌زنیم، مشخص نیست چرا به کسانی که تماشاچی به سالن‌ها می‌آورند فحش می‌دهیم و برعکس به کسانی که تماشاچی نمی‌آورند هم ناسزا می‌گوییم؟ ما به‌دنبال چه هستیم؟ فکر می‌کنم زمان آن فرارسیده که این ادبیات سخیف و بدرفتاری و توهین از بین برود و روزگار کمی جلو برود تا با هم کمی مؤدب‌تر و درست برخورد کنیم.
سال‌هاست که همراه سیروس مقدم«پایتخت» را برای مردم تولید می‌کنید و به گفته خود سیروس مقدم، شما عنصر مهمی در تولید این مجموعه و به‌نوعی مغز متفکر آن هستید. هیچ‌وقت به این فکر کرده‌اید که دیگر میلی به ادامه این مسیر ندارید و بهتر است از این مجموعه خداحافظی کنید؟
حقیقتا فقط اقبال مردم است که تا به امروز من را وادار به ادامه مسیر کرده. بازی‌کردن در فیلم سینمایی، نوشتن و حتی کارگردانی، هرقدر هم که سخت باشد، از کار ما در «پایتخت» سخت‌تر نیست. تنها لطف مردم است که «پایتخت» را نگاه داشته و مشخص نیست چرا در این سال‌ها عده‌ای تمام تلاششان را کردند که نباشیم و مدام به این فکر می‌کنند هرطور که هست بلایی سر ما بیاورند که از کار منصرف شویم. این فقط منوط به‌ کار ما نیست. در بسیاری از حوزه‌ها؛ مثل فوتبال و سیاست هم همین اتفاق را می‌بینید و نمی‌دانم چرا چشم دیدن همدیگر را نداریم!
شما از جمله افرادی هستید که همیشه در صحبت‌هایتان به‌ کار گروهی قائل هستید و با تیم نویسندگان فصل‌های «پایتخت» را نوشتید. آیا از کار گروهی نتیجه خوبی گرفتید یا با توجه به اینکه معمولا ساخت«پایتخت» با سایر مشغله‌های شما هم‌زمان شده است، کمکی بوده برای پیشبرد کار؟
البته پیمان قاسم‌خانی از جمله نویسندگانی است که با تیم نویسندگانش کار کرده و همچنان مشغول کار است و آثار درخشانی هم نوشته‌ است. اصولا کار به این شیوه کاملا درست و مطابق با استانداردهای جهانی است. سریال‌های موفق دنیا عمدتا گروهی نوشته می‌شوند و من همیشه به این موضوع اشاره کرده‌ام که مدیون تیم نویسندگانم هستم. شرایط بسیار سختی را برای رسیدن به این مرحله طی کردیم و حقیقت این است که من تصوراتی دارم و دنیایی را ساختم و به‌مرور، روی آن تسلط پیدا کردم که آن رؤیا را با گروهی از جمله تیم نویسندگان و سیروس مقدم در میان می‌گذارم. شاید این فرصت بدی نباشد که از سیروس مقدم عزیز تشکر ویژه‌ای داشته باشم. مردی بسیار صبور و محترم که خیلی‌وقت‌ها خارج از محدوده، چیزهایی را از او طلب می‌کنم یا در کارش دخالت می‌کنم و از همین‌جا از او معذرت می‌خواهم. اما حقیقت این است که «پایتخت» یک کار گروهی است و در تمام این سال‌ها گروهی منسجم آن را به سرانجام رساند.
 در سال‌های اخیر شما علاوه بر حضور در سینما و تلویزیون، مدیوم شبکه نمایش خانگی را هم با آثاری که بسیار پرسروصدا بودند تجربه کردید. ایفای چند نقش سنگین در سریال «شاهگوش» یا بازی در نقش یک پیرزن در سریال «ابله» توجه بسیار زیادی را به این سریال‌ها جلب کرد و وجه اشتراک این دو کار، گریم‌های بسیار سنگین شما بود. آیا علاقه شما به حضور در نقش‌هایی است که علاوه‌بر تنوع در بازی، گریم عجیب و سختی هم داشته باشد؟!
وقتی قرار شد با داوود میرباقری عزیز در سریال شاهگوش همکاری کنم، او به من پیشنهاد کرد که نقش چند مجرم و متهم را بازی کنم. تعداد این نقش‌ها البته بسیار زیاد بود و برای من بازی در تعداد زیادی نقش امکان‌پذیر نبود؛ بنابراین انتخاب نقش‌ها را به خودم واگذار کرد. اما طبعا وقتی قرار بود نقش «اِبی» یا یک روحانی را بازی کنم، نیاز به گریمی که باعث تغییر چهره من شود بود و این، به بازی من کمک زیادی کرد. اما من بازیگری نیستم که از گریم‌های سنگین استقبال کنم و به فراخور نقش گریم هم متفاوت است، اما در مورد سریال «ابله»، آقای تبریزی از من خواست که نقش پیرزن قصه را بازی کنم. طبیعتا بازی در این نقش برای من هم بسیار جذاب بود و یک بازیگر در شرایط مختلف کاری و پیشنهاد‌های مختلف و البته مدیوم‌های متفاوت و بسته به استعداد و توانایی‌ای که دارد، یا کاری را قبول می‌کند یا خیر. من هم بازی در نقش پیرزن سریال «ابله» را پذیرفتم چون برای خودم تجربه جدیدی بود. اما از اینکه نقش پیرزن سریال «ابله» را بازی کردم خوشحال نیستم.
این نارضایتی به‌دلیل شرایط کار و نوع قصه است یا حضور این سریال در شبکه نمایش خانگی؟
فکر می‌کنم جا داشت تا این نقش را جای بهتری خرج کنم. ساخت این سریال دچار سرعت و شتاب شد و شرایط برای کار خیلی مساعد نبود و نشد آن‌طور که باید کلیت قصه را گسترش دهیم.
با اینکه شما تا پیش از«پایتخت» در چند سریال و مجموعه تلویزیونی بازی کردید و در سینما حضور چشمگیری دارید و البته سابقه درخشان بازی در تئاتر را هم دارید؛ اما عامه مردم با نقش «نقی معمولی» با شما ارتباط برقرار کردند و دوستش دارند. به‌عنوان عضوی از تیم سازنده این اثر و کسی که انرژی مردم در تمام این سال‌ها باعث شده کار در شرایط سخت تلویزیون را بپذیرد، فکر می‌کنید این سریال ظرفیت ادامه مسیر را در فصل‌های آینده خواهد داشت و اصلا صحبتی درباره ادامه‌دارشدن مجموعه وجود دارد؟
این سریال به‌گونه‌ای نوشته شده که ظرفیت ادامه‌دارشدن را دارد و حقیقتا اصرار مردم باعث ساخته‌شدن «پایتخت» بوده است، اما این‌قدر این روزها خسته‌ام که نمی‌توانم به این سؤال فکر کنم و نمی‌دانم چه پاسخی بدهم. احترام مردم ایران برایمان واجب است و هرکاری می‌کنیم برای آنهاست. اما پاسخ روشنی برای این پرسش ندارم… .




پای خوانندگان لوس‌آنجلسی به “پایتخت” باز شد

 سینماژورنال: فاصله کوتاه میان ضبط و روی آنتن رفتن فصل چهارم سریال “پایتخت” سبب ساز آن شده که کارگردان کار دست بازیگران را برای بداهه پردازی باز بگذارد.

به گزارش سینماژورنال در نتیجه چنین بداهه هایی است که دو بازیگر اصلی کار یعنی محسن تنابنده و احمد مهرانفر هرازگاه می کوشند با واکنشهایی که کاملا در لحظه روی می دهد درام را پیش ببرند.

از جمله این بداهه ها در یکی از قسمتهای اخیر این سریال روی داد که محسن تنابنده بازیگر کاراکتر “نقی معمولی” برای کمک به توسعه داستان شروع به آوازخوانی در مدح خاله و همسرش کرد!

او ابتدا قطعه “عسل بانو”ی یکی از خوانندگان قدیمی لوس آنجلسی که سابقه فراوانی در آهنگسازی و تنظیم آهنگ دارد را با کمی تغییر برای خاله اش خواند و سپس قطعه “بی بی گل” از قطعات یکی  دیگر از خوانندگان لوس آنجلسی را باز هم با اندکی تغییر در ترانه برای همسرش خواند.

البته که تنابنده پیش از این در سریال “شاهگوش” نیز با گریمی شبیه به یک خواننده لوس آنجلسی ظاهر شده بود و قطعاتی از وی را نیز خوانده بود. اما “شاهگوش” برای شبکه خانگی تولید می شد و طبیعی است که خط قرمزهای رسانه ملی را نداشت.

اینکه کلام خوانندگان آن ور آبی در سریالی محصول رسانه ملی پخش می شود مطمئنا بدعتی است که نقی معمولی گذاشته است.

باید دید آیا این بدعت در آینده هم قابل استفاده توسط دیگر کارگردانان تلویزیون خواهد بود یا انحصار آن فقط برای نقی معمولی است؟




علیرضا خمسه منتقد محبوب گبرلو را بیسواد قلمداد کرد!؟

سینماژورنال: چهارمین سری «پایتخت» این ‌شب‌ها روی آنتن سیما رفته و عده ای را پای تلویزیون کشانده است.

به گزارش سینماژورنال  در عین مخاطبانی که با شوق سریال را دنبال می کنند پاره ای انتقادات هم به سریال وارد شده است. از جمله این انتقادات گاف تاریخی بزرگ سریال بود که سینماژورنال به آن اشاره کرد.

دو روز قبل یکی از منتقدانی که در زمره منتقدان محبوب محمود گبرلو و برنامه “هفت” جای می گیرد با انتقاد از  این سریال به خبرآنلاین گفته بود: همان قصه و درام نیم‌بند «پایتخت» هم دیگر وجود ندارد و سازندگان کوشیده‌اند تا صرفا از طریق لودگی شخصیت‌ها یا مکررکردن برخی عبارات، سریال را سرپا نگه دارند.

این انتقاد، تمام و کمال در شماره دیروز روزنامه “شرق” منتشر شده و جالب اینجاست شماره امروز این روزنامه حاوی گفتگویی است با علیرضا خمسه که برخلاف همیشه با بیانی تند و صریح به انتقاداتی از این دست تاخته و آن را محصول ذهن منتقدانی دانسته که بیسوادند.

خمسه این حکم کلی را نیز صادر کرده است: آنها که از “پایتخت” انتقاد می‌کنند آدمهای بیسوادی هستند که حتی قدرت تشخیص کمدی و طنز و تراژدی را ندارند!!

سینماژورنال متن کامل گفتگوی خمسه را ارائه می دهد:

‌مخاطبان پس از چهار دوره پخش پیاپی سریال پایتخت همچنان طرفدار این سریال هستند. دلیل استقبال از این سریال چیست؟
سریال پایتخت با شخصیت‌ها و قصه‌های جذاب، جای خود را در دل مخاطبان باز کرده. خرده‌داستان‌های این سریال از زندگی مردم گرفته شد‌ه و قصه زندگی معمولی آدم‌هاست که نمونه‌اش را در زندگی واقعی و در اطرافمان زیاد دیده‌ایم. چون مردم این شخصیت‌ها را در زندگی خودشان دیده‌اند، بنابراین با آن ارتباط برقرار می‌کنند و طرفدارش هستند.
‌برخی منتقدان می‌گویند این سریال بیش از اینکه طنز باشد، حاوی لودگی است. شما چه فکر می‌کنید؟
بعضی منتقدان بی‌سواد هستند؛ بسیاری از کسانی که در کسوت مترجم در رسانه‌ها کاغذ سیاه می‌کنند، سواد دراماتیک ندارند. اول ببینیم اطرافمان چند منتقد باسواد وجود دارد، بعد اگر آنها نظری دادند، درباره‌شان صحبت کنیم. گفته شده اغلب منتقدان، سودازده‌های بازیگری یا کارگردانی هستند که می‌خواستند کارگردان شوند یا بازیگر، برخی در نمونه‌هایی هم تلاش کرده‌اند فیلمی بسازند و ناموفق بوده‌اند. در ١٠ سال گذشته در تلویزیون، چه سریالی مثل پایتخت را می‌شناسید که ساخته شده و این همه با اقبال مواجه شده باشد؟ آدم‌های بی‌سوادی که حتی قدرت تشخیص کمدی و طنز و تراژدی را ندارند، می‌گویند این سریال لودگی است یا از دیگر کارهای شبیه به این سریال که کمدی اجتماعی هستند با عنوان طنز و لودگی یاد می‌کنند. نوشته‌های این دست از افراد، مصارف روزانه دارد. آنها می‌خواهند صفحه‌ای را سیاه کنند، بنابراین هیچ دوست ندارم درباره این منتقدان بی‌سواد صحبت کنم.
‌وقتی نظر برخی منتقدان را درباره این سریال می‌پرسیدم، می‌گفتند اصلا تلویزیون نمی‌بینند، یا این سریال بخصوص را تماشا نمی‌کردند. این در حالی است که اغلب مردم پیگیر این سریال هستند و آن را پسندیده‌اند. این شکاف بین عملکرد منتقدان و مردم در مواجهه با یک سریال تلویزیونی، چطور حاصل شده است؟
اینکه منتقدان یا حتی عده‌ای از مردم تلویزیون نگاه نمی‌کنند به عملکرد تلویزیون برمی‌گردد که موقعیتی ندارد که همه اقشار، برنامه‌هایش را ببینند. درباره چرایی این اتفاق، مسئولان تلویزیون باید پاسخ بدهند، اما درباره سریال پایتخت باید بگویم اساسا این سریال برای منتقدان ساخته نمی‌شود که حالا بیاییم بابت اینکه نمی‌بینند، سؤال طرح کنیم. این سریال، برای مردمی ساخته می‌شود که تلویزیون می‌بینند و سریال‌های مختلف را با هم مقایسه می‌کنند و بین سریال‌هایی که دیده‌اند، پایتخت را سریالی موفق می‌دانند؛ از لحاظ قصه و ساختار و شخصیت‌پردازی. حالا با توجه به این، باید یادآوری کنم پایتخت ادعایی ندارد که می‌خواهد جهان را فتح کند یا فرمول‌های دراماتیک جهان را جابه‌جا کند یا جامعه هدفش منتقدان هستند. این سریال، برای یک‌سری مردم زحمتکش است که می‌خواهند شب پس از فعالیت سنگین روزانه استراحت کنند و با تماشای این سریال بخندند. پایتخت دنبال انقلاب رسانه‌ای نیست، همین که مردم بتوانند دقایقی لبخندی بزنند و خستگی روزشان را از تن به در کنند، ما به هدفمان رسیده‌ایم، اما چرا برخی جبهه می‌گیرند که ما نمی‌بینیم یا می‌گویند پایتخت لودگی است؟ شاید چون عادت ندارند ببینند یک سریال به مرحله چهارم برسد. سریالی که به مرحله چندم می‌رسد، یعنی سریالی است که برای مردم و مسئولان جذاب بوده و فیدبک قابل‌قبولی داشته و این را هرکسی برنمی‌تابد. گاهی برخوردهایی هست که ریشه علمی یا هنری ندارند و بیشتر باید در حوزه روان‌شناسی فردی آنها را ریشه‌یابی کرد.
آرزو می‌کنم بقیه سریال هم موردپسند مردم قرار گیرد و همچنین امیدوارم منتقدان سریال‌ها را ببینند و با انصاف و عدالت آنها را نقد کنند، نه با عداوت.
‌حفظ راکورد نقشتان در چهار سال پیاپی دشوار نبود؟
شخصیت‌ها در این سریال، شخصیت‌هایی نمایشی هستند که حفظ راکورد آنها برای بازیگران سخت نیست. سخت‌تر، این است که شخصیت‌هایی که چهار سال موردپسند قرار گرفته‌اند، در موقعیت‌های جدید، بتوانند همان شیرینی قبل را داشته باشند. برای بازیگر حرفه‌ای، حفظ راکورد یک نقش سخت نیست. امیدوارم توانسته باشیم جذابیت شخصیت‌ها را حفظ کنیم. ناب‌بودن شخصیت‌ها، در یکی، دو سری اول، شدنی است، اما وقتی به سری سه و چهار می‌رسد، شخصیت برای تماشاگر عادی می‌شود و برای حفظ جذابیت آن باید بسیار تلاش کرد.
‌به‌نظر می‌رسد نقش «باباپنجعلی» با بازی شما، در این سریال، نقشی خنثی است و همیشه زیر سایه دیگر کاراکترها از جمله «نقی» و «ارسطو» است. موافقید؟
اگر آینه‌ای مقابل زندگی بگذارید، می‌بینید در هر خانواده یکی می‌شود پدر، یکی مادر، یکی هم پدربزرگ و یکی هم فرزند. قرار نیست همه این افراد به یک اندازه در یک خانواده اثرگذار باشند. حتی پدر و مادر هم در یک خانه میزان تأثیراتشان متفاوت است. پدربزرگی که دچار کهولت است و آلزایمر دارد مسلما نمی‌تواند به اندازه پدر خانواده جنب‌وجوش داشته باشد، پس کاراکتری که بر این اساس طراحی شود رئال است. زندگی رئال این حجم از حضور پدربزرگ را در خانواده می‌خواهد که ما آن را در کاراکتر «باباپنجعلی» می‌بینیم.
‌در دوره چهارم «پایتخت» به‌نظر می‌رسد بیشتر تکیه سازندگان، بر همان نکات جذاب کاراکترهاست تا قصه. چرا؟
یک قضیه‌ای هست که فهمش دشوار نیست. تلویزیون ما، برنامه‌ریزی‌های بلندمدت و میان‌مدت ندارد. برنامه‌ریزی‌هایش کوتاه‌مدت است. تازه ٢٠ فروردین تصمیم می‌گیرند برای ماه رمضان، «پایتخت٤» بسازند. برای همین فرصت برای ساخت و پرداخت قصه کم است. درحالی‌که مثلا اگر الان پس از اتمام این دوره به ما بگویند برای نوروز ٩٥ باید ادامه سریال را بسازیم، بسیار فرصت هست برای ساخت و پرداخت شخصیت‌ها و همین طور داستان. درحالی که ما بعد از اتمام این دوره می‌رویم و ممکن است تازه دی و بهمن به ما بگویند برای عید باید دوباره پایتخت بسازیم. آن‌وقت با آن فرصت کم دیگر نمی‌توان شاهکار خلق کرد و فقط می‌شود از شخصیت‌ها در زمان اندک استفاده بهینه داشت. اینکه چرا در این دوره خلاقیت‌های موردانتظار اتفاق نمی‌افتد، خب به این دلیل است که ما تازه اول اردیبهشت شروع به ‌کار کردیم. برای ساخت سریالی که پخش اولش ٢٨ خرداد است، کمتر از دو ماه وقت داشتیم. پس در این زمان اندک، چیزی که تابه‌حال دیده‌اید و پس از این خواهید دید شاهکار است.
‌آنچه در این سریال می‌بینیم، خواستِ صددرصد کارگردان است یا بداهه‌پردازی هم دارید؟
قصه‌ها که نوشته می‌شوند، توسط آقای تنابنده که مسئول گروه نویسندگان هستند بازخوانی می‌شود و وقتی تأیید شد، آقای تنابنده آن را توی گروه می‌آورد. همه جمع می‌شوند و متن تأییدشده را می‌خوانند و اگر اتفاقی قرار است بیفتد و بداهه‌ای اضافه شود با نظر جمع این اتفاق می‌افتد. یعنی بازیگری اگر خواست بداهه‌ای را به نقشش اضافه کند، در تمرینات، آن را مطرح می‌کند و اگر موردپسند جمع بود، آن بخش اضافه می‌شود. گاهی چیزهایی را پیشنهاد می‌دهیم که موردقبول قرار نمی‌گیرد، پس حذف می‌شود. در این گروه، افراد کاملا همدل هستند و به‌راحتی ‌نظراتشان را مطرح می‌کنند. در حضور آقای مقدم به‌عنوان کارگردان و آقای تنابنده به‌عنوان بازی‌گردان و سرپرست نویسندگان اگر پذیرفته شد، آن بداهه جزئی از کار ما می‌شود.
‌تبلیغات «تاژ» در این سریال گل‌درشت است. خودتان با حضور پررنگ این برند در داستان مشکلی ندارید؟
هم‌اکنون تلویزیون بحران جدی مالی‌ای را تجربه می‌کند. این یعنی تلویزیون به اندازه کافی بودجه ندارد برای ساخت سریال. از طرفی وظیفه‌اش ساخت سریال است. پس اسپانسر می‌گیرد. سال گذشته اسپانسر سریال «اطلس مال» بود و امسال هم «تاژ» است. مسلما وقتی شرکتی می‌آید و کل هزینه تولید یک سریال را می‌دهد، توقع ندارد گل‌های ریزی ببیند روی دامن این سریال. شما هم اگر پول یک سریال را بدهید، دوست دارید گل‌های درشتی روی دامنش باشد. پس این اصطلاح گل‌درشت، از آن اصطلاح‌هایی است که بی‌دلیل بار منفی به خود گرفته است. هرکس به اندازه‌ای که پول می‌دهد برای تبلیغ، دوست دارد گل‌هایی که می‌بیند، همان اندازه باشند.




دوبلور “شِرِک” و راوی “دیرین دیرین” در “پایتخت۴″+عکس

سینماژورنال/مارتا ثناوش: فصل چهارم سریال “پایتخت” بلحاظ سوژه هنوز نتوانسته به اندازه فصل سوم جذاب و مملو از موقعیتهای کمیک باشد.

یک دلیل این امر احتمالا فشردگی تولید بوده که باعث شده وقت زیادی برای فیلمنامه اثر گذاشته نشود و این مساله به نوعی به پر کردن سریال با نمایش برپایی سفره های افطاری و سحری و تناول غذا منجر شده است!

به گزارش سینماژورنال بازیهای موش و گربه واری که میان “نقی” و “ارسطو” در طول سریال روی می دهد نیز آن قدر تکراری و دمدستی ارائه شده که بجای خنده نوعی ناراحتی حاکی از ساده انگاری را به مخاطب مستولی می دارد.

در این بین اما هستند یکی دو شخصیت مکمل که در لحظات ورود خود به سریال به اندازه خود می کوشند سریال را از درغلتیدن کامل به ورطه تکرار نجات دهند.

یکی از این شخصیتها “بائو” نام دارد؛ مردی میانسال با سبیلی پرپشت که در روایت داستان به عنوان رقیب انتخاباتی “هما سعادت” همسر “نقی معمولی” معرفی می شود.

“بائو” هرگاه که وارد سریال می شود می کوشد با ارائه یک بازی معلق میان کمدی و جدی شرایطی را فراهم کند که حتی وقتی کسی مثل “نقی معمولی” هم در برابر اوست بیشتر از “نقی” دیده شود.

“بائو” کیست؟

شاید برای بسیاری از مخاطبان “پایتخت4” جالب باشد که بدانند بازیگر نقش “بائو” کیست؟ آیا او بازیگر حرفه ای است یا چهره ای که تازه وارد عرصه بازیگری شده؟

کمی دقت در تصویر و البته صدای “بائو” کافیست تا دریابیم بازیگر این شخصیت یک صداپیشه شناخته شده است؛ صداپیشه ای به نام محمدرضا علیمردانی.

علیمردانی که به جز دوبلوری در انیمیشنهایی نظیر “شرک”، “ماشینها” و “باب اسفنجی” به عنوان راوی در مجموعه انیمیشن “دیرین دیرین” هم حضور داشته است سالهاست فعالیت بازیگری دارد.

از “هنروتجربه” تا شبکه خانگی

وی که فارغ التحصیل آکادمیک بازیگری است از اواسط دهه هفتاد کار بازیگری را با سریالهایی نظیر “جنگ آفتاب” و “نوروز76” شروع کرد و در دهه های بعد به اندازه فعالیت در دوبله بازیگری را هم ادامه داد و از جمله در مجموعه هایی مانند “مامور بدرقه” هم بازی کرد.

علیمردانی این روزها یک فیلم با نام “فردا” را در گروه هنروتجربه روی پرده دارد و در شبکه خانگی هم “روز روشن” را. او در تولید دو انیمیشن سینمایی “رستم و سهراب” و “مبارک” نیز به عنوان مدیر دوبلاژ حضور داشته است.

علیمردانی سابقه خوانندگی هم دارد و آنها که سریال “انقلاب زیبا” را دیده اند حتما صدای او در تیتراژ این سریال را شنیده اند؛ صدایی که به شدت شبیه به صدای محسن چاووشی است.

محمدرضا علیمردانی
محمدرضا علیمردانی

لارنژیت دوران کودکی و شش ماه روزه سکوت

به گزارش سینماژورنال نکته جالب درباره علیمردانی که کفه فعالیتش به عنوان دوبلور و صداپیشه خیلی بیشتر از بازیگری است، بیماری لارنژیتی است که در کودکی گریبانش را گرفت و تا چهارده سالگی توانایی درست حرف زدن را از وی گرفت.

در این زمان بود که وی به واسطه معلم قرآن مدرسه ای که در آن درس می خواند با سرگذشت یک قاری مصری آشنا می شود که برای کمک به ادای درست واژگان قرآن، روزه سکوت می گرفته است.

اینجاست که علیمردانی نوجوان هم تصمیم به روزه سکوت گرفته و بعد از شش ماه ریاضت کشیدن در نهایت سلامتی صدای خود را بازمی یابد.

خیلی بهتر از آنها که ستاره نام گرفته اند

محمدرضا علیمردانی حالا نه فقط با صدای رسای خود به “پایتخت4” آمده بلکه خیلی خوب سکانسهای مقابلش با بازیگرانی چون محسن تنابنده، احمد مهرانفر و هومن حاجی عبدالهی را نیز از آن خود می کند خیلی بهتر از آنها که این روزها به عنوان ستاره سینما می شناسیمشان و هنوز حتی راه رفتن جلوی دوربین را نیاموخته اند.




بهزاد فراهانی: در بورکینافاسو هم نامه را پاسخ می‌دهند اما در اینجا…

سینماژورنال: در این‌روزها که از آغاز ماه رمضان سپری شده و سریال‌ها و برنامه‌های مناسبتی دوباره روی آنتن تلویزیون رفته‌اند، انتقاد به محتوای برنامه‌ها، بیش‌ازپیش بوده.

به گزارش سینماژورنال در بین برنامه‌های مختلف، تاکنون «ماه‌عسل» و «پایتخت٤» زیر تیغ نقد بوده‌اند، از همین‌رو عسل عباسیان در “شرق” در گفت‌وگویی با بهزاد فراهانی، هنرمندی که سال‌ها در تلویزیون حضور مستمر داشته و هم‌اکنون نامش در تیتراژها به چشم نمی‌خورد، دلیل افت کیفی برنامه‌های سیما را جویا شده‌است.

فراهانی نیز به مانند همیشه با صراحت به انتقاد از مدیرانی پرداخته است که جواب امثال او را نمی دهند.

متن کامل گفتگوی فراهانی را در ادامه می خوانید:

 سریال‌ها و برنامه‌های ماه رمضان را چطور ارزیابی می‌کنید؟
مدت‌هاست تلویزیون تماشا نمی‌کنم. با تلویزیون قهرم. فقط یک عده آدم را دورهم جمع کرده اعم از دوست و رفیق، که بی‌فکر و برنامه‌ریزی، دورهم جمع می‌شوند و برنامه می‌سازند و دستمزدها را بین خودشان تقسیم می‌کنند. متأسفانه شرایط کنونی تولید در تلویزیون، شرایط خوبی نیست ، ازهمین‌رو مدت‌هاست تلویزیون نمی‌بینم.
  این شرایطی که به آن اشاره کردید، چطور به وجود آمده؟
شرایط با سوءمدیریت مسموم شده است. سنت جاافتاده‌ای که از دوره آقای ضرغامی باقی مانده است. اساس این شیوه، چنین است که کار را بین خودمان و رفقایمان تقسیم کنیم.
  چرا شما هنرمندان برای بهبود وضعیت آستین بالا نمی‌زنید؟
واقعیت این است که ما تلاش کردیم و جواب نگرفتیم. از طرف خانه تئاتر به نمایندگی از دوهزارو٥٠٠ هنرمند در نخستین روزهای انتصاب آقای سرافراز نامه نوشتیم و درخواست ملاقات کردیم تا نظراتمان را مطرح کنیم، اما ایشان ما را نپذیرفتند.
  پاسخشان به نامه شما چه بود؟
موضوع این است که اصلا به نامه ما پاسخی ندادند چون ظاهرا ایشان مقامشان بالاتر از آن است که به عده‌ای هنرمند پاسخ دهند! وقتی این اتفاق افتاد و چنین برخوردی رخ داد، ما فهمیدیم دیگر تلویزیون مال ما نیست. منِ کارمندِ تلویزیون، آن زمان نامه را شخصا بردم دفترشان و با دو دستم تقدیم کردم به مدیر دفترشان. خواهش کردم لطف کنند ما را بپذیرند تا لااقل حضوری به ایشان تبریک بگوییم، اما ایشان ما را نپذیرفتند. فکر می‌کنم حتی در کشور بورکینافاسو هم نامه را پاسخ می‌دهند، چه برسد به اینکه عده‌ای هنرمند که سال‌ها برای این رسانه تلاش کرده‌اند، به مدیر آن نامه بنویسند و درخواست ملاقات کنند و دریغ از یک پاسخ!
  نویسندگان این نامه چه کسانی بودند؟
شورای‌عالی خانه تئاتر و رؤسای ١٤ انجمن زیرمجموعه خانه تئاتر.
  مضمون نامه چه بود؟
به ایشان خوشامد گفته بودیم و برایشان نوشته بودیم دلمان می‌خواهد از نزدیک ایشان را ببینیم و مبادلات فکری داشته باشیم. نوشتیم قصد داریم برای تلویزیون تئاترهایی تولید کنیم که علاوه بر بالابردن سطح کیفی برنامه‌های تلویزیون، ارزان هم تمام می‌شود، تولیدات را بالا می‌برد و مخاطبی که طی این سال‌ها از تلویزیون بریده و به سمت ماهواره گرایش داشته را باز به سمت تماشای تلویزیون می‌کشاند.
  دلیل قهر مخاطب تلویزیون و گرایشش به ماهواره را چه می‌دانید؟
انحصاری‌بودن تلویزیون. امروزه برنامه‌سازی و تولید محتوا در این رسانه، انحصاری یک عده افراد خاص است. که اغلب رفیق‌اند و سلایق شبیه به هم دارند و سلیقه‌ای که شبیه خودشان نباشد را نمی‌پذیرند. امروزه اگر به ‌کارهای دهه٧٠ که من و دوستانم در این حرفه در آنها حضور داریم، رجوع کنید و مقایسه کنید با برنامه‌های کنونی، متوجه این تفاوت چشمگیر می‌شوید. آن زمان ژانرهای گوناگون، افراد متفاوت و سلیقه‌های مختلف در برنامه‌سازی وجود داشت، اما امروز تولید محتوا هم، مثل مدیریت اختصاصی است، یعنی فقط به عده‌ای خاص اختصاص دارد.
  چطور می‌توان این انحصار را از بین برد؟
ازبین‌بردنش که دست مدیران است. آنها باید تصمیم بگیرند. اگر می‌گویند این رسانه، رسانه ملی است، بی‌شک هنرمندان ملی همه باید در آن سهیم باشند. چنانچه تلویزیون تولیدکنندگانی از نحله‌های مختلف فکری و اندیشه را نداشته باشد، مخاطبش – مثل همین حالا- می‌رود پشتِ «حریم سلطان» در ترکیه.
 اما چه‌چیزی باعث شده مخاطب، سریال‌های پرزرق‌وبرق ماهواره‌ای را به برنامه‌های تلویزیون ترجیح دهد؟
وقتی ما در تلویزیونمان، کار خوب و سالم و بدون ایراد تحویل ندهیم، به این وضع دچار می‌شویم. مقصر خود ماییم که اثر وزین تولید نمی‌کنیم و مخاطب بنا به نیازش می‌رود سمت همان برنامه‌های پرزرق‌وبرق تلویزیون‌های بیگانه.




یک گاف تاریخی بزرگ در “پایتخت۴”

سینماژورنال: چهارمین فصل سریال “پایتخت” از اولین شب ماه رمضان روی آنتن رفته است و طی همین دو قسمتی که پخش شده است شباهتهای آن به کمدیهایی نظیر “ایران برگر” و “اخراجیها3” مورد توجه قرار گرفته است.

به گزارش سینماژورنال فارغ از این شباهتهای مضمونی در سیر روایی داستان “پایتخت4” یک گاف تاریخی روی داده است.

در سریال “ارسطو” در وضعیتی تصویر می شود که همسر چینی اش بر اثر سقوط هواپیمای مالزیایی از بین رفته و “ارسطو” نیز داغدار اوست.

درست بعد از مرگ همسر “ارسطو” است که انتخابات شورای شهر در محل زندگی خانواده “نقی معمولی” برگزار میشود و “هما” همسر “نقی” به عنوان نماینده به شورای شهر می رود.

بعد از سقوط هواپیمای مالزی هیچ انتخابات شورایی در کشور ما برگزار نشد

اگر تاریخ سقوط پرواز شماره 17 مالزی که جولای 2014 برابر با تیر ماه 1393 می شود را کنار زمان برگزاری انتخابات شوراها قرار دهیم می بینیم که بعد از سقوط این هواپیما هیچ انتخابات شورایی در کشور ما برگزار نشده است!

آخرین دوره انتخابات شوراهای شهر در کشور ما خرداد 1392 برگزار شد یعنی یک سال قبل از سقوط هواپیمای مالزی!

البته شاید هم منظور پرواز 370 هواپیمایی مالزی بوده که آن هم در مارس 2014 یعنی اسفند 92 به دلایل نامعلوم ناپدید شد و این بار بعد از برگزاری انتخابات شوراها!!!

پس آنچه در “پایتخت4” تصویر شده بلحاظ تاریخی ایراد دارد.

شاید اگر نویسندگان کار کمی هوشمندی به خرج می دادند و بجای انتخابات شوراها از انتخابات شورایاری مثال می زدند این ایراد تاریخی برطرف می شد اما احتمالا در فشردگی تولید کسی حواسش به این مطابقتهای تاریخی نبوده است.




یک شاخه گل رُز برای “نقی معمولی”+عکس

سینماژورنال: چهارمین فصل سریال “پایتخت” از اولین شب ماه رمضان روی آنتن خواهد رفت.
به گزارش سینماژورنال در این فصل هم به مانند فصلهای قبلی بخش عمده ای از روایت داستان برعهده محسن تنابنده و احمد مهرانفر است.
این دو همچنان با ایفای نقشهای “نقی معمولی” و “ارسطو” می کوشند رقم زننده لحظاتی خوش برای مخاطبان روزه دار باشند.
در تازه ترین تصویری که از این مجموعه منتشر شده “نقی معمولی” را خوابیده در پشه بند می بینیم؛ در حالی که یک شاخه گل رز به سمت او نشانه گرفته شده است.
تنابنده درباره این تصویر در صفحه اجتماعیش نوشته است: صبح زود، نقي در پشه بند خواب است، او ديشب با هما حرفش شده، هما قبل از رفتن به سر كار شاخه گلي براي او روي پشه بند ميگذارد…

پایتخت4
“نقی معمولی” در نمایی از “پایتخت4”




“نقی معمولی” با ریشی انبوه!+عکس

سینماژورنال: روند فیلمبرداری فصل چهارم “پایتخت” در حالی ادامه دارد که این سریال بناست در ماه رمضان روی آنتن برود.

به گزارش سینماژورنال تاکنون فیلمبرداری بیشتر از هفتاد درصد کار انجام شده و سریال همزمان با فیلمبرداری در حال تدوین است.

در فاصله کمتر از ده روزی که تا آغاز ماه مبارک رمضان باقی مانده است فشردگی ضبط سریال هم بیشتر شده است و همین موضوع سبب ساز آن شده است که سرعت فیلمبرداری در روزهای اخیر بیشتر شود.

سیروس مقدم کارگردان سری “پایتخت” تمام سعی خود را می کند تا این فشردگی سبب ساز آن نشود به کیفیت کار لطمه نزند.

در تازه ترین تصویر منتشر شده از “پایتخت” کاراکتر “نقی معمولی” با بازی محسن تنابنده را با ریشهایی انبوه می بینیم.

نقی معمولی
“نقی معمولی” با ریشی انبوه در نمایی از “پایتخت4”



کُندی در روند تولید “پایتخت۴” و نگرانی عوامل درباره عدم پخش به‌موقع سریال

سینماژورنال: در فاصله دو هفته مانده به آغاز ماه مبارک رمضان تردیدهایی در آماده سازی بموقع فصل چهارم “پایتخت” برای پخش ایجاد شده است.

به گزارش سینماژورنال تا اینجای کار تصویربرداری حدودا 15 قسمت از سریال انجام شده است و فیلمبرداری مابقی کار هم اگرچه ادامه دارد اما مشکل دیر رسیدن فیلمنامه است که بدجوری باعث تأخیر در فیلمبرداری شده است.

به مانند اغلب سریالهای مناسبتی سیما، در “پایتخت4” هم سناریو به صورت روزبروز نوشته میشود و همین مساله باعث شده است در برخی از روزها گروه تولید چند ساعتی را منتظر بمانند تا متن برسد و سپس تمرین و در نهایت فیلمبرداری را آغاز کنند.

نگرانیهای تنابنده و آرامش سیروس مقدم

در این بین تعدادی از عوامل کار و از جمله محسن تنابنده که هم سرپرستی نویسندگان سریال را برعهده دارد و هم بازیگر نقش اصلیست به شدت نگران اند که مبادا این دیر رسیدن فیلمنامه موجب شود سریال بموقع روی آنتن نرود یا کیفیت کار پایین آید با این حال سیروس مقدم مرتب او و دیگران را آرام میکند که همه چیز طبق برنامه پیش خواهد رفت.

با توجه به فشردگی زمانی که تا ماه رمضان وجود دارد و این مساله که هنوز 15 قسمت فیلمبرداری نشده از “پایتخت4” وجود دارد به احتمال زیاد فیلمبرداری کار تا اواسط ماه رمضان هم ادامه خواهد داشت.

سینماژورنال امیدوار است این فشردگی زمانی باعث پایین آمدن کیفیت سریال نشود و گروه تولید بتوانند سریال را چنان که شایسته یک مجموعه پرمخاطب است به مخاطبان ارائه کنند.




“ارسطو”ی پایتخت در کنار برادرزنهای چینی+عکس

سینماژورنال: در حالی که فیلمبرداری فصل چهارم سریال “پایتخت” همچنان ادامه دارد هرازگاه تصاویر جالبی از این سریال در شبکه های اجتماعی منتشر می شود.

به گزارش سینماژورنال در یکی از تازه ترین تصاویر منتشر شده از این سریال احمد مهرانفر بازیگر کاراکتر “ارسطو” را در شرایطی می بینیم که در میان برادرزنهای چینی خود نشسته است.

“هان” و “چی” برادرزنهای ارسطو هستند!

“ارسطو” در فصل چهارم “پایتخت” به همراه همسر چینی اش سفری به چین داشته و در آنجا هم یک مراسم ازدواج چینی برپا می کند.

بعد از برپایی مراسم ازدواج در چین است که ارسطو به همراه همسرش به ایران بازگشته و در کنار پسرخاله اش “نقی معمولی” اتفاقات تازه ای را تجربه می کند.

فصل چهارم سریال “پایتخت” به کارگردانی سیروس مقدم برای پخش در ماه رمضان سال جاری آماده می شود.

پایتخت
ارسطو در کنار برادرزنهای چینی اش در “پایتخت”



سیروس مقدم: عزیزان طلبه و روحانی سراغ “پایتخت” را می‌گیرند/ “پایتخت ٤” بدون حضور اسپانسر و با حمایت سازمان تولید میشود

سینماژورنال: سیروس مقدم این روزها هم سریال “میکائیل” را روی آنتن دارد و هم درگیر تولید فصل چهارم “پایتخت” است.

به گزارش سینماژورنال این کارگردان پرکار تلویزیون که اغلب کوشیده ژانرهای مختلف از پلیسی تا کمدی و ملودرام را تجربه کند در تازه ترین گفتگویش درباره مخاطبان فراگیر سریال “پایتخت” سخن گفته است.

جالب اینجاست که مقدم، روحانیون و مسئولان کشوری را از جمله طیفهایی دانسته است که پیگیر تولید “پایتخت” اند.

عزیران طلبه و روحانی سراغ “پایتخت” را میگیرند

سیروس مقدم درباره طیف مخاطبان این سریال به بهناز شیربانی در “شرق” می گوید: مردمان زیادی -چه داخل و چه خارج از کشور- ما را به ساختن “پایتخت٤” ترغیب کردند. به گزارش سینماژورنال مقدم در توصیف این مردمان می گوید: ارگان‌های مختلف، عزیزان طلبه و روحانی، مسئولان و مردم کوچه و بازار سراغ “پایتخت” را می‌گیرند.

وی ادامه می دهد: گویی خانواده “پایتخت” جزئی از خانواده آنها شده است؛ بنابراین باوجود اینکه ساخت “پایتخت” امری بسیار سخت و دشوار است. دعوت مردم را لبیک گفتیم و “پایتخت٤” را می‌سازیم.
“پایتخت” سریالی پرهزینه است

سیروس مقدم درباره بودجه موردنیاز برای تولید این سریال هم بیان می دارد: “پایتخت” سریالی پرهزینه است و تولید سختی دارد؛ جابه‌جایی‌های مکرر جمع‌کردن کل تیم ثابت جلو دوربین، سفرهای بین‌شهری و… اما با همه سختی‌ها و هزینه‌ها، برآورد مالی آن تقریبا نزدیک به همه سریال‌هایی است که در یک آپارتمان و با تعداد محدودی بازیگر و به شکل پلاتویی اجرا می‌شود.

برنامه‌ریزی دقیق کمک میکند “پایتخت” در زمان مقرر تولید شود

وی می افزاید: برنامه‌ریزی دقیق و محاسبات درست تهیه‌کننده و همکاری دلسوزانه تیم تولید، کمک می‌کند تا “پایتخت” طبق بودجه پیش‌بینی‌شده و در زمان معینی تولید و پخش شود.

اسپانسر برای کمک به سازمان است

به گزارش سینماژورنال مقدم درباره حضور اسپانسرهای برای تولید این سریال بیان می دارد: اسپانسری هم اگر وجود دارد، صرفا برای کمک به سازمان است تا بتواند بودجه سریال را تأمین و برای گروه، فقط آرامش‌خاطر تولید را فراهم کند.

“پایتخت ٤” بدون حضور اسپانسر و با حمایت سازمان تولید میشود
این کارگردان خاطرنشان می سازد: “پایتخت ٤” تا زمان حال، بدون حضور اسپانسر و فقط به همت تهیه‌کننده و حمایت سازمان، بخش‌های خارج از کشورش گرفته شده است.




“پایتخت” چینی ۸ تا ۱۰ میلیارد آب می‌خورد؟!/این بار یک عروسی هم در چین برگزار می‌شود

سینماژورنال: در حالی که فیلمبرداری فصل چهارم سریال “پایتخت” به تازگی آغاز شده است گروه تولید برای ضبط بخشهایی از کار به چین رفتند!

به گزارش سینماژورنال گویا در سکانسهای چین صرفا احمد مهرانفر بازیگر نقش “ارسطو” و “ژانگ منگ هان” بازیگر چینی نقش “چوچانگ” حضور دارند.

سیر روایی این فصل از “پایتخت” طوری پیش می رود که بخشهایی از داستان با حضور “ارسطو” به عنوان داماد یک خانواده چینی در میان بستگان “چوچانگ” نشان داده می شود.

در بخشهایی از نماهای مربوط به چین “پایتخت4” مراسم ازدواج “ارسطو” و “چوچانگ” که این بار با مناسک چینیان انجام می گیرد را هم می بینیم !

سرک کشیدن در زیباییهای چین

البته که همین حضور بهانه ای هم میشود برای سرک کشیدن در بخشی از زیباییهای گردشگری چین و قرار دادن نماهایی از آن در دل سریال.

به گزارش سینماژورنال همزمان با آغاز فیلمبرداری، نگارش فیلمنامه “پایتخت4” همچنان با همکاری محسن تنابنده و خشایار الوند در حال انجام است.

ضبط سکانسهای داخل کشور فیلم نیز از اوایل هفته آینده در شمال آغاز خواهد شد و بقیه فیلمبرداری به تناوب در شمال و تهران ادامه خواهد داشت.

“پایتخت4” به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی الهام غفوری در 26 قسمت و برای پخش در ماه رمضان انجام میشود.

    احمد مهرانفر و "ژانگ منگ هان" در نمای جشن عروسی چینی از سریال "پایتخت4"
احمد مهرانفر و “ژانگ منگ هان” در نمای جشن عروسی چینی از سریال “پایتخت4”

بودجه 8 تا 10 میلیاردی برای تولید؟!

تولید فصل چهارم این سریال که نامش “پایتخت” است و حالا بجای پایتخت ایران عواملش از پکن پایتخت چین سردرآورده اند در حالی امتداد می یابد که شنیده های سینماژورنال حکایت از درنظر گرفتن بودجه ای ویژه و بین 8 تا 10 میلیارد برای تولید آن دارند.

فصل سوم “پایتخت” با بودجه ای 5 میلیاردی تولید شده بود و بواسطه موفقیت در جلب مخاطب و البته سرازیری سیل آگهی هایی که صاحبان آنها علاقمند بودند تیزرهایشان قبل یا میان این مجموعه پخش شود، سود خوبی را هم عاید رسانه ملی کرد.

به همین دلیل بود که مدیران رسانه ملی اولا با طرحی که مقدم برای فیلمبرداری بخشی از کار در چین داد و البته که هزینه بر است موافقت کردند و ثانیا ارقام دستمزدها را نیز به طرز قابل ملاحظه ای افزایش دادند.




مهران احمدی: از خدایم بود که در “پایتخت۴” هم باشم اما…

سینماژورنال: سریال “پایتخت 4” از اوایل اردیبهشت ماه توسط سیروس مقدم جلوی دوربین خواهد رفت با این تفاوت که این بار سریال را در ماه رمضان خواهیم دید و نه نوروز.

به گزارش سینماژورنال در عین حال مهران احمدی یکی از بازیگران اصلی و جذاب این مجموعه تلویزیونی نیز در سری چهارم نخواهد بود. اما دلیل این اتفاق چیست؟

مهران احمدی بازیگر نقش بهبود سریال “پایتخت” در این باره به “مهام‌نیوز” گفت: فقط به دلیل همزمانی بازیم در پروژه‌ای دیگر نتوانستم در “پایتخت 4” باشم و دلیل دیگری هم واقعا ندارد.

همزمانی با کاری دیگر باعث عدم حضور در این کار شد

وی تأکید کرد: اتفاقا من از خدایم بود که باز در سریال سیروس مقدم هم باشم که متأسفانه همزمانی کار در فیلمی دیگر، اجازه نداد با گروه تولید این سریال همراه شوم.

این بازیگر تأکید داشت: مشکلی نیست و در بازیگری سینما و تلویزیون این اتفاقها زیاد می افتد و من هم چون با یک فیلم سینمایی قبل از “پایتخت 4” صحبت کرده بودم نشد که باز هم در این سریال باشم وگرنه علاقه هم داشتم.

“پایتخت ۴” هم اکنون در مرحله پیش تولید به سر می‌برد و تا چند روز آینده تست گریم بازیگران پایان می‌یابد و به طور رسمی تصویربرداری از اوایل اردیبهشت کلید خواهد خورد.