1

داریوش ارجمند بی‌اشاره به فیلم ارگانی روی پرده‌اش که بعد از ده روز ۳۰میلیون هم نفروخته اظهار داشت⇐سینما پر شده از مارمولک و لاک‌پشت و هزارپا و حیوانات عجیب و غریب!!

سینماروزان: داریوش ارجمند هرچند زمانی به لطف بازی در آثاری همچون «امام علی(ع)»، «ناخدا خورشید» و «سگ کشی» توانست نامی برای خود در عرصه بازیگری دست و پا کند اما در سالهای اخیر کم پیش آمده که ازشان یک کاراکتر متفاوت و نقشی ماندگار ببینیم.

به گزارش سینماروزان ارجمند این روزها فیلمی با نام «چراغهای ناتمام» را روی پرده دارد که هرچند با حمایت موسسه آوینی تولید شده و کارگردان آن هم آقازاده رییس هیأت مدیره این موسسه است اما در ده روز ابتدایی اکران 30میلیون هم نفروخته است!!

ارجمند اما بی اشاره به فروش ضعیف فیلم تازه اش، بزرگداشتی که برایش در خانه هنرمندان گرفتند را مجالی کرد برای طعنه به سینما و نمایش و اظهار داشت: گاهی خجالت می‌کشم به سالن‌های نمایش بروم. در سینما نیز گاهی حرف‌هایی مطرح می‌شود که در خلوت نیز قابل بیان نیست. ما امروز گرفتار بی‌آبی هستیم و همین‌طور گرفتار کم فرهنگی. به فیلم‌ها و تئاترهایمان نگاه کنید. گاهی خجالت می‌کشم به سالن‌های نمایش بروم. سینما پر از اسب و مارمولک و لاک‌پشت و هزارپا و حیوانات عجیب و غریب شده است. 

بازیگر فیلم پرحاشه «پایان نامه» ادامه داد: در سینما شاهدیم که از تنگناهایی که مردم دچار آنند، بهره می‌برند. می‌بینیم در میان یک جمع همراه می‌توان متلک‌هایی گفت که در خلوت هم قابل گفتن نیست، و همه دسته‌جمعی می‌خندند و پول می‌دهند تا چنین چیزهایی بشنوند و بخندند. چه به سر ما و فرهنگ‌مان آمده است؟ سینمای ایران پشتوانه‌هایی حیرت‌انگیز در فرهنگ ما دارد ولی هیچ‌کس مثلا سراغ شاهنامه نمی‌رود. هزاران نمایش اجنبی که مشخص نیست فرهنگ آنها با ما همخوان است یا نه، ترجمه و اقتباس و اجرا می‌شود اما به گنجینه ادب فارسی هیچ‌کس ناخنکی هم نمی‌زند. یک زمانی کسانی این کار را می‌کردند؛ مثل علی حاتمی بزرگ که آثارش پر از ترمه و بلور و چیزهایی بود که به ما تعلق داشت. وقتی به تصاویر فیلم‌های او نگاه می‌کردید احساس می‌کردید چه ایرانی سربلندی هستید. الان چه؟ سالوادور و تگزاس و..




بعد از تکذیبیه‌های شهردار و سازمان ورزش درباره اهدای ۲۰بیلبورد رایگان به این بازیگر⇐بازیگر فیلم ارگانی-سیاسی «پایان نامه» با منتسب کردن خود به «سینمای مستقل»(!!!) از دریافت بیلبوردها انصراف داد و آرزوی رهایی هنر از سایه «سیاست» را کرد!!

سینماروزان: دو روز قبل بود که خبر اهدای 20 بیلبورد از سوی سازمان ورزش شهرداری به بهاره افشاری بازیگر «پایان نامه» منتشر شد و در ساعات بعد از انتشار خبر ابتدا سرپرست سازمان ورزش و بعد شهردار تهران این ماجرا را تکذیب کردند(اینجا و اینجا و اینجا را بخوانید) و تازه بعد از این تکذیبیه ها بود که بهاره افشاری هم از دریافت بیلبوردها انصراف داد.

به گزارش سینماروزان بهاره افشاری در متن نامه انصرافش و با منتسب کردن خود به «سینمای مستقل» مدعی شده هدیه سازمان ورزش شهرداری، هدیه به فرد نبوده و بیلبوردهایی که بنا بوده در اختیار او قرار گیرد پیشتر هم در اختیار کالاهای فرهنگی قرار داشته و اصلا این وظیفه شهرداری است که به حمایت از کالاهای فرهنگی بپردازد.

افشاری در انتهای نامه اش باز با تشبث به واژه «مستقل» آرزو کرده که هنر ایران بتواند مستقل و بدون سایه سیاست به حرکتش ادامه دهد.

اینکه در روزگار بدنامی نسبی ارگانی سازان و عدم اقبال مخاطبان به پروژه های ارگانی، بازیگری که زمانی در فیلم ارگانی «پایان نامه» بازی کرده بود به ذکر وظایف شهرداری در حمایت از سینمای «مستقل» بپردازد خیلی هم خوب است و معنایی ندارد جز آن که مستقلان حتی اگر به کف اقتصادی برسند «نیکنامی»شان میلیاردها دلار می ارزد.

آرزوی افشاری مبنی بر رهایی هنر از سایه سیاست هم آرزویی زیباست و معنایی ندارد جز آن که علیرغم صرف میلیاردها هزینه برای تولید فیلم کاملا سیاسی «پایان نامه» و ایفای یکی از نقشهای اصلی توسط بهاره افشاری حتی بازیگر این فیلم سیاسی هم دریافته که آلودگی در سیاست حتی از نوع سینمایش سرنوشت مطلوبی را پیش رو نخواهد گذاشت.

متن کامل نامه انصراف بهاره افشاری از دریافت بیلبورد را بخوانید:

 فضای مه‌آلود و سیاست‌زده‌ای که این روزها بر جامعه حاکم شده، باعث می‌شود از هر رفتاری، تعبیر سیاسی شود. همه دوستانی که این روزها خبر هدیه شش میلیاردی شهرداری را به من می‌دهند، خودشان بیش از هر کس دیگری بر این موضوع واقف هستند که این هدیه، هدیه شخصی از سوی یک نهاد به یک فرد نبود. پر واضح است نهادهایی مانند شهرداری و صداوسیما یکی از وظایف‌شان کمک به آثار فرهنگی مستقلی است که در فضای بغرنج اقتصادی این روزها سعی در ادامه حیات و بقا دارند. این اولین بار نیست و صد البته آخرین بار هم نخواهد بود که ارگان‌هایی نظیر شهرداری و تلویزیون امکاناتی نظیر بیلبورد و تیرزهای تبلیغاتی خود را با تخفیف‌های حداکثری یا به شکل رایگان در اختیار اهالی فرهنگ قرار می‌دهند تا از این طریق امکان حیات را برای آنها فراهم کنند. در مراسم اکران خصوصی فیلم «سریک» در امتداد وظایف نهاد شهرداری جهت حمایت از سینمای مستقل، پیشنهاد اختصاص بیست بیلبورد به فیلم «سریک» مطرح شد. سؤال من اینجاست کدام کارگردانی که غایت آرزویش دیده شدن فیلمش است از این امکان چشم‌پوشی می‌کند؟ هرچند که بعدها این کمک فرهنگی در این فضای ملتهب، تعبیر به هدیه شخصی شد. (که باز پر واضح است پیشنهاد هدیه یا حتی حسن نیت کمک به سینمای مستقلی که از جانب کسی دیگر اولین بار مطرح شده و نه از طرف گروه سریک چرا باید باعث شرمساری گروه ما شود؟) این در حالی است که به لطف خدا و مردم نازنین فیلم ما در هفته اول بدون هیچ تبلیغی در نخستین ساعات فروش تمام بلیت‌هایش به پایان رسید. از عزیزانی که از شرایط اقتصادی مردم سواستفاده می‌کنند تا برای آنها ایجاد سوتفاهم کنند پرسشی دارم و آن این است چگونه من را متهم به گرفتن هدیه میلیاردی از بیت‌المال می‌کنند در حالی که به خوبی واقف هستند بیلبوردهایی که قرار بود به این فیلم مستند اختصاص داده شوند، بیلبوردهایی بودند که همواره جهت معرفی و تبلیغ آثار فرهنگی در زمانی تعریف شده از آنها بهره گرفته می‌شود و در این زمان تعریف شده این بیلبوردها در اختیار شرکت‌های تبلیغاتی و در نهایت چرخه اقتصادی قرار ندارد و در خدمت فرهنگ است. ضمن اینکه تاکنون افکار عمومی نه تنها هرگز نسبت به تخفیفات فرهنگی از این جنس واکنشی نشان نداده بلکه آن را راهکاری برای دوام هنر دانسته است.به هر روی پیش از اکران فیلم خصوصی «سریک» ما هیچ درخواستی مبنی بر گرفتن بیلبورد، نه به شهرداری و نه هیچ نهاد دیگری ارائه نداده بودیم. و این پیشنهاد صرفا از سوی این نهاد و در راستای وظایفش که حمایت از فرهنگ و هنر است، ارائه شده بود. در  طول دوران زندگی‌ام و در شرایط متفاوت سکوت را بهترین پاسخ در مقابل  قضاوت‌های بیرحمانه می‌دانستم. اما امروز در جایگاه تهیه‌‌‌‌‌کننده و کارگردان «سریک» نمی‌توانم سکوت کنم و چشمم را روی زحمات یک ساله گروهم ببندم. این روزها من و فیلم «سریک» آماج تندترین و بی‌رحمانه‌ترین قضاوت‌ها قرار گرفته‌ایم در حالی که در این ماجرا تقصیری متوجه ما نبوده است. ‎اما در نهایت به احترام افکار عمومی که این روزها تحت تاثیر فضای التهاب‌آمیز سیاسی دچار سوتفاهم شدند، انصراف خود را از پذیرفتن بیست بیلبورد فیلم «سریک» اعلام می‌کنم و آرزو دارم هنر ما بتواند همچنان مستقل و بدون سایه سیاست به حرکتش ادامه دهد و ما با تعبیرهای این چنینی جلوی بقای هنر را نگیریم. این بار با تمام وجود می‌ایستم و اجازه نمی‌دهم زحمات گروهم فداى بازی‌هاى پشت پرده شود.خدا را بهترین ناظر و شاهد می‌دانم و مردم نازنین را بهترین مبلغ فیلم‌ام.

 




تصویرسازی بازیگر زن «پایان نامه» از اسب سردار آزمون!!+فیلم

سینماروزان: بهاره افشاری بازیگر زن فیلم انتخاباتی و پرحاشیه «پایان نامه» اخیرا درگیر ساخت مستندی با نام «سریک» بوده است.

به گزارش سینماروزان «سریک» مستندی است که در لوکیشنهایی مختلف از  تهران تا پاریس و گنبد مقابل دوربین رفته است.

در «سریک» در کنار تمرکز بر اسب سردار آزمون، بخش‌هایی از زندگی این فوتبالیست ملی پوش هم به تصویر کشیده شده است.

در پایان تصویربرداری این مستند عوامل فیلم با برپایی جشن تولد 23 سالگی سردار آزمون او را غافلگیر کردند.

در این برنامه که در کافه جواد رضویان برگزار شد علاوه بر این بهاره افشاری، حامد همایون و محسن رجب‌پور (تهیه‌کننده موسیقی) نیز حضور داشتند.

برای تماشای فیلم پایان تصویربرداری «سریک» اینجا را ببینید.




آیا مدیران سیما از اعتراف‌گیری “هفت” افخمی خبر دارند؟

سینماروزان/پرویز پایور: زمانی فریدون جیرانی در فصل اول “هفت” می کوشید به نوبه خود در گفتگو با برخی از سینماگران و به نوعی از زبان خود آنها از شیوع اعتیاد در سینما پرده برداری کند و حالا بهروز افخمی در فصل سوم “هفت” به دنبال اعتراف گیری درباره شرمندگی بازیگران از حضور در آثار مرتبط با انتخابات 88 است.

به گزارش سینماروزان داریوش ارجمند و امین حیایی دو بازیگری که در فیلمهایی با موضوع  انتخابات سال 88 به ایفای نقش پرداختند برای اولین بار در برنامه سینمایی هفت مجبور به ابراز پشیمانی شدند. سوالات در برنامه “هفت” به گونه ای طراحی شده که پاسخ ها منجر به ابراز ندامت از ایفای نقش در برخی فیلمهای مرتبط با انتخابات سال 88 شود.

بهروز افخمی چند هفته پیش در بخشی از برنامه “هفت” در حالی میزبان امین حیایی بود که به شکلی عجیب این بازیگر را درباره بازی در فیلم “قلاده های طلا” سوال پیچ کرده و با طرح برخی سوالات این بازیگر را در موقعیتی قرار داد تا نسبت به بازی در فیلم “قلاده های طلا” ابراز پشیمانی کند.

 پشیمانی بازیگر “قلاده های طلا”

سماجت بی مورد افخمی تا جایی رسید که پس از طفره رفتن های هوشمندانه حیایی از این بازیگر پرسید آیا حاضر است در “قلاده های طلای 2” بازی کند و حیایی به صراحت پاسخ داد: خیر! با این بایکوتی که در سینما صورت گرفت دیگر حاضر به این کار نیستم.

این سخنان از زبان امین حیایی در آنتن زنده رسانه ملی درحالی انجام گرفت که پیش از این امین حیایی در گفت و گو با هیچ رسانه ای تن به بیان چنین مواضع صریحی نداده بود.

پشیمانی بازیگر “پایان نامه”

مورد دیگر مصاحبه این برنامه با داریوش ارجمند بود. برنامه “هفت” در یکی از قسمتهای اخیرش میزبان داریوش ارجمند بود که در فیلم سینمایی “پایان نامه” به ایفای نقش پرداخته است و این بازیگر این بار در گفت و گوی پشت صحنه برنامه “هفت” مجبور شد اعتراف کند که از بازی در فیلم “پایان نامه” پشیمان است.

ارجمند در پاسخ به سوال “هفت” که از او پرسید: چرا داریوش ارجمند در سینمای ما کم کار شده است؟ تلویحا مجبور شد به این مسئله اعتراف کند که به او در سینما نقش پیشنهاد نمی شود. بازیگر نقش مالک اشتر در برنامه هفت تاکید کرد: برای اینکه مزخرف اند! اینکه من کم کار شدم، علتش این است که چیز دندان گیری گیرم نمی آید. فیلم های پرفروش بسیاری هست، اما اینها مقصدم نیست. برای اینکه من با اعتقاداتم زندگی می کنم. شما توقع داشتی من بروم در «اخراجی ها» بازی کنم؟! نه حضرت عباسی! یا بروم در «رسوایی» بازی کنم؟

گزارشگر “هفت” که گویی از این جواب قانع نشده و به دنبال این است که میهمان به بایکوت خود از سوی سینماگران اعتراف کند می پرسد؟ پیشنهاد هم شد؟ و ارجمند پاسخ می دهد:  پس چی که شد! پس چی که شد! تو اینترنت بخون نوشته. دشمنی با آقای ده نمکی ندارم. متن، متن بدی است! من که قرار نیست بروم جک بازی کنم! سوال می شود: از فیلم های آپارتمانی جدید هم به شما پیشنهاد شده؟ و ارجمند می گوید: فت و فراوان. اما من نیستم. اینها برای این قلمی بادمجون هاست. چشم رنگی ها، دماغ عمل کرده ها، پشت چشم برداشته ها و دور سر سفید کرده ها. اینها بدرد اونها میخوره. بدرد من نمی خورد!

خودم نقشم را در “پایان نامه” نوشتم

اما گزارشگر ول کن نیست و باز هم می پرسد: هجمه زیادی به شما برای بازی در فیلم «پایان نامه» شد؟ پاسخ بازیگر نقش حضرت عبدالعظیم این است: «من نقش دکتری را بازی کردم که هیچ کاری به سیاست نداشت. خودم نیز آن نقش را نوشتم. بعد هم قیچی اش کردند. این هم بس که التماسم کرد. چون یک فیلم برایش بازی کردم. “کلاهداری” جوان بود و دلم برایش سوخت. ولی من هیچ ننگی نمی کنم. نه اصلا! آن قدر فیلم خوب دارم که این یکی می تواند تو قاطی اونها یک ریگ در گونی عدس باشد.»

سیاست تازه رسانه ملی؟

به نظر می رسد که برنامه “هفت” در اقدامی عجیب با دعوت از بازیگرانی که حاضر به ایفای نقش در فیلمهایی با موضوع حوادث سال 88 شده اند و سوال پیچ کردن این بازیگران قصد اعتراف گیری از آنها را دارد و در این کار هم تا به حال موفق عمل کرده است. چرا که دو بازیگر مطرح سینمای کشور یعنی امین حیایی و داریوش ارجمند سخنانی را درباره عواقب بازی در برخی فیلمها بر زبان رانده اند که پیش از آن در هیچ مصاحبه ای آنها را بیان نکرده اند.

فارغ از آن که این گونه اعتراف گیری توأم با سماجت به لحاظ اخلاقی برای بازیگرانی که به چشم حرفه یا شغل به بازیگری می نگرند برخورنده است و در درازمدت به موضع گیری های بیشتر در برابر “هفت” منجر خواهد شد پرسش اصلی بر سر هدایت کنندگان این اعتراف گیری است.

هدایت کنندگان این اعتراف گیری که اتفاقا با همراهی رسانه های اصلاح طلب روبرو شده چه کسانی هستند؟

آیا این برآمده از سیاستی درون سازمان صداوسیما است که به افخمی دیکته شده است یا آن که افخمی خود این مسیر را طراحی کرده و در حال اجرای آن است؟ و نقش همراهان ظاهرا ارزشی افخمی که در تمام مدت حضور وی در “هفت” وی را ساپورت کرده اند در این مسیر چیست؟




بازیگر فیلم ضدّ فتنه ۸۸ آرزوی این کودک را برآورده کرد+عکس

سینماژورنال: کامبیز دیرباز بعد از چند سال دوری از سینما اخیرا درگیر بازی در یک فیلم انتخاباتی به نام “ماه گرفتگی” شده است.

به گزارش سینماژورنال “ماه گرفتگی” ماجرایی در بحبوجه انتخابات 88 را با نقد جریان موسوم به فتنه به نمایش می‌گذارد و بسیاری آن را در امتداد فیلمهایی مانند “پایان نامه” و “قلاده های طلا” می دانند.(اینجا و اینجا را بخوانید)

دیرباز اخیرا درگیر ویژه برنامه ای به نام “بگو…سیب” شده است که از سوی “تی وی پلاس” ترتیب داده شده و طی آن هر شب یک کودک یتیم یا بی بضاعت با یک ستاره روبرو شده و آن ستاره سعی می کند آرزوی کودک را برآورده کند.

متن گزارش مرتبط با برآورده شدن آرزوی یک کودک توسط دیرباز را در ادامه بخوانید:

غافلگیری بزرگ

 شاید برای خیلی از بچه های امروزی، داشتن یک توپ و لباس فوتبال یک خواسته کم و کوچک باشد اما برای “سید ابوالفضل” پیراهن کریستیانو رونالدو، آرزویی است که هیچگاه فکر نمی کرد برآورده شود. پسر کوچکی که قرار است توسط ما غافلگیری بزرگی را تجربه کند.

همزمان با اینکه ما برای وی توپ و لباس خریدیم، در گوشه ای از شهر برخی از هنرمندان و ورزشکاران و چهره های سرشناس در مسابقات فوتبال ستارگان که هرسال در ماه رمضان برگزار می‌شود، مشغول فوتبال بازی کردن هستند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم قهرمان داستانمان را به آنجا ببریم تا با یکی از ستارگان عالم هنر که خیلی هم فوتبالی است، آشنا کنیم.

شاید خودش هم باورش نمی شد که اینگونه سورپرایزش کنیم. زمانی که روبری کامبیز دیرباز ایستاد، کمی هول و شوکه بود.

 کامبیز خودش متوجه این قضیه شد و سعی کرد سر حرف را با وی باز کند:

طرفدار چه تیمی هستی؟!

-پرسپولیس!

دیرباز لبخندی می زند و می گوید که من هم پرسپولیس هستم، قول می دی همیشه پرسپولیسی بمونی؟!

-بله آقا! تا آخر عمر طرفدار پرسپولیس خواهم بود و سعی می کنم درسهایم را خوب خوانده و به همه هدفهایم برسم.

کامبیز دیرباز در کنار کودکی که به آرزویش رسیده
کامبیز دیرباز در کنار کودکی که به آرزویش رسیده

ابوالفضل تا چند ساعت پیش در ذهنش هم نمی گنجید که در یک روز همه این اتفاقهای خوب باهم برایش بیفتد. کم کم محو بازی فوتبال عادل فردوسی پور و دیگر ستاره ها می شود و کامبیز دیرباز نیز برای گپ و گفت با ما آماده می شود.

-پدر شما در قید حیات هستند؟

-بله،خدا را صدهزار مرتبه شکر و امیدوارم که سایه اش همیشه بالای سرم باشد!

-فکر می کنید چگونه می توان یک بچه یتیم را درک کرد؟

-باور کنید به هیچ صورت نمی توان یک یتیم را درک کنیم. یکی از کابوس های زندگی من، همین قضیه است . خدا را شکر خیلی کم عزیزی از دست دادم. در این چهل سال عمری که از خدا گرفتم به جز پدربزرگ ها  و یکی از مادربزرگ هایم عزیز دیگری را از دست نداده ام. خوشبختانه تمام خانواده ام کنارم هستند  و امیدوارم که همیشه هم باشند اما این مسئله که خدایی نکرده شاید قرار باشد یکی از عزیزهایم رو از دست بدهم برای من یه کابوس است و دوست ندارم به جواب سوالتون حتی فکر کنم!

– یتیم از نظر شما چه معنی دارد؟

– شاید بی پناه چراکه  پشت آدم خالی می شود و این جای خالی با هیچ چیز دیگری پر نمی شود.امیدوارم هیچ کسی، هیچ وقت این اتفاق برایش نیقتد. همسرم را که می بینم، متوجه می شم این اتفاق اصلا قابل درک و جبران نیست. همسر من دو ماهش بود که پدرش را در تصادف از دست داد و همیشه هم می گوید که هیچ چیز نمی تواند جای خالی این اتفاق را برایش پرکند.

پسر خوبی که قول داده یک فوتبالیست معروف شود

دیگر فوتبال ستارگان در حال پایان است و باید سیدابوالفضل را به خانه اش بازگردانیم. پسر بچه خوبی که قول داده تا با تمام وجود تلاش کند تا یک روز فوتبالیست معروفی شود و خودش پیش بینی کرده تا سال 1400 یک فوتبالیست معروف شود و هر جای ایران هم که بود دوباره ما با هم قراری بگذاریم تا وی را در اوج موفقیت ببینیم.

کامبیز دیرباز سوار بر موتور هزار در نمایی از "ماه گرفتگی"
کامبیز دیرباز سوار بر موتور هزار در نمایی از “ماه گرفتگی”



جواد شمقدری: اگر امیر آقایی ممنوع الکار بود چطور در “هیس…” بازی کرد؟/”آشغالهای دوست داشتنی” یک هنرنمایی استثنایی دارد/پیوستن چکامه چمن‌ماه به GEM ریشه در ارعاب شاه‌نشین‌های سینما دارد

سینماژورنال: بعد از گذشت دو سال و اندی از عمر ریاست حجت ا.. ایوبی بر سازمان سینمایی همچنان شنیدن نظرات جواد شمقدری سلف او در دولت دهم کنجکاوی برانگیز و بعضا عجیب است.

به گزارش سینماژورنال امیر آقایی بازیگر سینمای ایران که این روزها فیلم میلیاردی “کوچه بی نام” را روی پرده دارد چندی قبل از ممنوع الکاری خود بخاطر عدم حضور در فیلم “پایان نامه” محصول جنجالی که در دولت دهم تولید شده بود سخن گفت.

آقایی قرارداد بسته، قسط اول را گرفت و چند سکانس هم بازی کرد

جواد شمقدری در گفتگو با “تماشاگران امروز” با رد ادعای این بازیگر بیان داشته است: آقای بازیگر{امیر آقایی برای بازی در “پایان نامه”} قرارداد بسته، قسط اول را گرفته، چند سکانس هم بازی کرده و بعد در میانه کار غیرحرفه ای ترین رفتار از او سر زده و کار را ترک کرده  است. تهیه کننده از این بازیگر شکایت کرده است.

وی ادامه داد: در چنین شرایطی یکی از احکامی که صادر میشود این است که اگر بازیگر نتواند شاکی خصوصی را راضی کند اجازه کار بعدی به او داده نمی شود…اما تهیه کننده متانت از خود نشان داد و هیچ گاه چنین تقاضایی{ممنوع الکاری} نکرد.

اگر قرار بود  ممنوع الکار باشد حداقل در “پایان نامه” نباید بازی می کرد

شمقدری با اشاره به فیلمهایی که آقایی بعد از “پایان نامه” بازی کرده بیان داشت: ایشان بعد از “پایان نامه” دو سه فیلم دیگر کار کرده که در همان مدت دو سال و نیمی بوده که ادعا کرده ممنوع الکار است.

جواد شمقدری ادامه داد: حتی یکی از این فیلمها “هیس دخترها فریاد نمی زنند” است که تهیه کننده آن فارابی است یعنی بنیادی که وابسته به سازمان سینمایی است و رییس هیات مدیره آن، رییس سازمان سینمایی است. اگر قرار بود  ممنوع الکار باشد حداقل در این فیلم نباید بازی می کرد.

گفته های بهاره افشاری و پیوستن چکامه چمن‌ماه  به GEM ریشه در ارعاب شاه‌نشین‌های سینما دارد

جواد شمقدری با اشاره به فشارهای وارده بر بازیگران “پایان نامه” و البته گفته های بازیگرانی چون بهاره افشاری بیان داشت: من می دانم بازیگران این فیلم چه فضای سنگین و غیرانسانی را از سوی برخی مدعیان آزادی متحمل شدند و اظهارات غیرواقع {این بازیگران} را هم ناشی از همین جو مسموم می دانم و حرکت آنها{بازیگران} را واکنشی برای رهایی از این نامردمی ها تلقی می کنم.

شمقدری خاطرنشان ساخت: حتی خروج یکی از بازیگران “پایان نامه”{ یعنی چکامه چمن ماه که اخیرا به ترکیه رفته و به جم پیوسته} متاسفانه ریشه در همین ارعاب و تهدیدات شاه نشین های سینما دارد و هیچ نهاد امنیتی یا نظارتی دولتی ای در این مهاجرت نامیمون نقشی ندارند.

“آشغالهای دوست داشتنی” توانسته موقعیتی را ایجاد کند که مصداق کرسیهای ازاداندیشی مطالبه رهبر باشد

جواد شمقدری در بخشی از گفتگوی خود درباره فیلم توقیفی “آشغالهای دوست داشتنی” که پروانه ساخت آن در زمان مدیریت وی صادر شد اما مدیریت ایوبی به آن پروانه نمایش نداد نکته جالبی را طرح کرد. به گزارش سینماژورنال وی با اشاره به ویژگیهای مثبت فیلم بیان داشت: “آشغالهای دوست داشتنی” یک خلاقیت و هنرنمایی استثنایی دارد. بارها گفته ام این فیلم توانسته موقعیتی را ایجاد کند که روند قصه فیلم مصداقی برای کرسی های آزاداندیشی که رهبری معظم انقلاب آن را مطالبه کرده بودند، باشد.

وی ادامه داد: ما در این فیلم پای گفتگوهای گرایشهای مختلف سیاسی و حتی ضدانقلاب می نشینیم.خطایی که فیلمساز مرتکب شده در جاهایی با ظرافت از جریان خاصی حمایت خود را به زبان سینمایی حقنه می کند…




بازيگر “قلاده‌هاي طلا” هم مي‌خواهد نماینده مجلس شود!+عکس

سینماژورنال: بعد از نام نویسی حبیب‌ا.. کاسه ساز تهیه کننده “اخراجیها” برای شرکت در انتخابات مجلس دهم(اینجا را بخوانید) حالا یکی از بازیگران سینما و تلویزیون هم اقدام به ثبت نام برای انتخابات کرده است.

به گزارش سینماژورنال محمود عزیزی بازیگر پیشکسوت و مدرس سینما و تئاتر که سال گذشته پروانه ساخت فیلمی با نام “عاقبت” را هم گرفت اما نتوانست آن را بسازد با حضور در فرمانداری تهران داوطلب نمایندگی مجلس دهم شد.

محمود عزیزی که بسیاری از مخاطبان او را به واسطه بازی در کمدی-جنگی “لیلی با من است” کمال تبریزی می‌شناسند در سالهای اخیر در سریالهایی چون “ستایش” و فیلمهایی چون “قلاده های طلا”  ایفای نقش کرده است.

وی امسال با “بادیگارد” حاتمی کیا به جشنواره فجر می آید.

عزیزی عضو هیأت علمی و استاد تمام دانشکده هنرهای نمایشی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.

محمود عزیزی در حال ثبت نام برای انتخابات
محمود عزیزی در حال ثبت نام برای انتخابات



بودجه انجمن دفاع مقدس در خدمت سناریست ۲۵ ساله!

سینماژورنال/ورتا چمانی: انجمن سینمایی انقلاب و دفاع مقدس اخیرا درام سینمایی “دلتنگیهای عاشقانه” را روی پرده داشت؛ درامی که علیرغم صرف هزینه مناسب برای تولید، فروشش در دو ماهی که روی پرده بود به 200 میلیون هم نرسید و طبیعی است که با احتساب سهم 35 درصدی تهیه کننده نهایتا بیشتر از 70 میلیون عاید انجمن نکرده است.

به گزارش سینماژورنال البته که این انجمن یکی دیگر از محصولاتش به نام “خاکستر و برف” را که توسط قائم مقامش روح ا.. سهرابی کارگردانی شده و البته این یکی هم هزینه تولید مناسبی دریافت کرده بود را بعد از دو سال پشت خط اکران ماندن روانه گروه تازه تاسیس “هنروتجربه” کرد که به صورت کاملا محدود و برای مخاطبان خاص به نمایش درآید.

این انجمن یک سریال با عنوان “آرام می گیریم” را باز هم به کارگردانی قائم مقام انجمن یعنی جناب سهرابی در مسیر تولید داشت که کیفیت پایین سناریوی اثر باعث شد از سوی مدیران سیما تولید سریال معلق شود. (اینجا و اینجا را بخوانید)

اینها را بگذارید کنار دیگر پروژه پرهزینه متاخر اما شکست خورده انجمن یعنی “پنجاه قدم آخر” تا عیار کار این هسته اصلی سینمای انقلاب و دفاع مقدس در سالهای اخیر دستتان بیاید. “پنجاه قدم آخر” علیرغم بودجه میلیاردی تولید در دو هفته ای که روی پرده بود فقط 25 میلیون تومان فروخت!!!

عدم حمایت از سینماگران کارکشته و امتحان پس داده

البته که در ماههای گذشته کارگردانانی چون محمدعلی باشه آهنگر و احمدرضا معتمدی که هر دو از جمله سینماگران مطرح و امتحان پس داده ایرانی هستند به دنبال تولید فیلمنامه های “سرو زیر آب” و “بوف کور” از طریق این انجمن بودند که حمایتی شامل حال آنان نشد.

از آن سو تیم تولید درام تحسین برانگیز “شیار143” نیز در جلب حمایت این انجمن برای فیلم اخیر خود “نفس” ناکام ماندند و نتوانستند حتی یک ریال حمایت برای تولید محصولی کاملا مرتبط با دفاع مقدس از انجمن دریافت کنند.

سال قبل نیز مهدی نادری کارگردان جوانی که توانایی خود در ژانر جنگ را با همان اولین فیلمش “بدرود بغداد” نشان داده بود و  فیلمش به عنوان نماینده ایرانی اسکار 2010 هم انتخاب شد سناریویی با محوریت حوادث مربوط به فتح خرمشهر با نام “لیخون” را برای جلب حمایت به انجمن ارائه داد که فیلمنامه وی نیز رد شد.

حمایت از سناریست بی تجربه و تهیه کننده ای کم تجربه

حالا اما در اتفاقی عجیب سناریویی با عنوان “ماه گرفتگی” با مضمون اتفاقات 88 پروانه ساخت گرفته است که بناست با حمایت انجمن دفاع مقدس تولید شود.

این پروژه نام مسعود اطیابی سازنده آثاری چون “صبح روز هفتم” و “خاک و مرجان” را به عنوان کارگردان بر خود دارد اما اعجاب آنجاست که فیلمنامه اثر از جوانی 25 ساله به نام مهدی آذرپندار است!!!

جوانی که همه سابقه سینمایی اش نگارش یک سری مقاله در بولتنهای دانشجویی و البته یکی دو رسانه اصولگرا بوده است.

این جوان هموست که چند سال پیش انتخابش به عنوان یکی از اعضای شورای تخصصی بررسی فیلمنامه‌های سیما درست بعد از انتقاداتی که در مقالاتش به محصولات رسانه ملی داشت(!!) شگفتی بسیاری از اهالی تلویزیون را به دنبال داشت.

اینکه چطور شده فیلمنامه ایشان مورد حمایت انجمن دفاع مقدس قرار می گیرد هم ریشه دارد در سمتی که ایشان اخیرا در یکی از نهادهای مافوق انجمن پیدا کرده است!!!

پروانه ساخت “ماه گرفتگی” به تهیه کنندگی هادی انباردار صادر شده که بیشتر در گروه تولید و تدارکات پروژه های دفاع مقدسی حضور داشته و البته از رفقای سالیان اخیر مسعود اطیابی است.

فارغ از ایفای نقشهای فرعی در تعدادی فیلم درجه دوی دفاع مقدسی، انباردار سابقه تهیه کنندگی یک فیلم به نام “دویدن تا نیمه شب” را هم دارد که سال قبل به تولید رسید اما نه اکران شد و نه به  شبکه خانگی وارد شد.

تجربه تلخ “پایان نامه” پیش رویمان است و درس نمی گیریم

اینکه در انجمن دفاع مقدس که باید مرکز کارکشته های ژانر دفاع مقدس باشد از امثال محمدعلی آهنگر و احمدرضا معتمدی به دلیل صراحت کلامشان حمایت نمی شود اما فیلمنامه چهره هایی با حداقل رزومه سینمایی در دستور کار تولید قرار می گیرد و تهیه کنندگی هم به چهره هایی با حداقل سابقه تهیه می رسد مطمئنا خرسندکننده نیست بخصوص که مضمون”ماه گرفتگی” مرتبط است با ماجراهای حاشیه انتخابات 88!
در این گونه، تجربه شکست خورده “پایان نامه” پیش روی دوستان انجمن است؛ تجربه ای که دقیقا به دلیل حضور چهره ای بی تجربه به عنوان سناریست و حضور کارگردانی تازه کار پشت دوربین به یکی از ضعیف ترین آثار تاریخ سینمای ایران بدل شد.

انگار تحولی در کار نیست…

بسیاری از سینماگرانی که دغدغه انقلاب و دفاع مقدس را دارند امیدوار بودند با حضور مدیری تازه نفس در این نهاد، سیاستهایی تازه درپیش گرفته شود برای حمایت از سینمایی که نام انجمن از آن الهام گرفته شود اما انگار اولین تجربه تولید فیلم در مدیریت جدید نیر با حداقل نشانه از تحول پیش خواهد رفت.




بازیگر “پایان نامه” با انتشار صفحه دوم شناسنامه‌اش، ازدواج با بنیامین را تکذیب کرد+عکس

سینماژورنال: ماجرای حواشی خبری که خبرگزاری اصولگرای “تسنیم” درباره ازدواج بهاره افشاری و بنیامین بهادری منتشر کرد(اینجا را بخوانید) حتی با وجود تصحیح از سوی این خبرگزاری همچنان ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال بعد از تکذیبیه بنیامین در صفحه اجتماعیش(اینجا را بخوانید) حالا بهاره افشاری با انتشار صفحه دوم شناسنامه اش که کاملا خالی است به این خبر واکنش نشان داده است.

خسته ام بیشتر از آن که عصبانی باشم

افشاری به ضمیمه این عکس در صفحه اینستاگرامش نوشته است: خسته ام بيشتر از اينكه عصبانى باشم… شايد نبايد هميشه سكوت كرد شايد بايد ويران كرد تا هرگز جرات نزديك شدن به تو رو نداشته باشند تا شايد آن قدر محدود زندگى نكنم تا شايد اجازه بدهند خانواده ام ساعات تلخى رو تجربه نكنند. شايد دوستانم باورشان را از دست ندهند شايد روزهاى زيادى با استرس و حال و اخبار پرتغالى از خواب بيدار نشوم شايد و يا اي كاش جور ديگرى بودم.

تمامی اتفاقات این یک ماه عجیب و این ده سال را تکذیب می کنم

وی ادامه داده است: براى اولين و آخرين بار حرف ميزنم تمام اتفاقات اين يك ماه عجيب و تمامى اين ده سال را تكذيب ميكنم تا شايد خودم آرام شوم از ازدواج هاى شش ماه يك بارم تا ممنوع الكارى در شرايطى كه فقط روزى ٦ ساعت بيدارم و مابقى درگير فيلمبرداريم تا ورودم به سينما از طرف x و حواشى ديگرم.

یک لحظه چشم بر هم بگذارید

افشاری در پایان نوشته است: فقط آقايون خبرگزارى ها كه اكثرا هم معتبرترينيد! با كدام دين و ايمان و باورتان به زندگى من حمله ور شده ايد؟؟؟ يك لحظه چشم بر هم بگذاريد و فكر كنيد به مادرتان، خواهرتان، همسرتان و ناموستان چون من هم دختر كسى، خواهر برادرم و ناموس كسى هستم. بعد از قانون كه تك به تك شما رو زيارت خواهم كرد واگذارتان ميكنم به حق و خدايم.

صفحه دوم شناسنامه بهاره افشاری
تصویر صفحه دوم شناسنامه بهاره افشاری در صفحه اجتماعی اش




انتشار خبر پرسش‌برانگیز ازدواج بنیامین بهادری با بازیگر “پایان نامه” از طریق یک خبرگزاری اصولگرا+عکس

سینماژورنال: بنیامین بهادری و بهاره افشاری زوجی که به تازگی با هم ازدواج کرده‌اند آخرین مهمانان برنامه “خنداونه” رامبد جوان در پایان سری دوم این برنامه هستند.

به گزارش سینماژورنال این لید خبری است که خبرگزاری اصولگرای “تسنیم” منتشر کرده و البته در آن هم به ازدواج این دو رسمیت بخشیده و هم خبر از کیفیت قسمت آخر “خندوانه” داده است.

حذف نام بهاره افشاری از خبر اولیه بعد از یک ساعت

البته که حدودا یک ساعت بعد از انتشار خبر، این خبرگزاری نام افشاری را از خبر خود حذف کرد و تیتر خود را به حضور بنیامین و همسر جدیدش در “خندوانه” تغییر داد اما خبر اول کار خود را کرد و خبر این ازدواج در فضای مجازی با سرعتی فراگیر منتشر شد.

پیش از این شهریورماه امسال شنیده هایی درباره ازدواج بنیامین با بهاره افشاری طرح شده بود که هیچ کدام به طور رسمی تایید نشده بود.

خبر اولیه خبرگزاری تسنیم درباره حضور بنیامین و همسرش در "خندوانه"
خبر اولیه خبرگزاری تسنیم درباره حضور بنیامین و همسرش در “خندوانه”
خبر تصحیح شده خبرگزاری تسنیم درباره حضور بنیامین و همسرش در "خندوانه"
خبر تصحیح شده خبرگزاری تسنیم درباره حضور بنیامین و همسرش در “خندوانه”

به گزارش سینماژورنال بهاره افشاری دارای دیپلم بازیگری،  کار خود را با ایفای نقش یک شیطان در “او یک فرشته بود” علیرضا افخمی آغاز کرد.

وی در سالهای بعد بیش از هر چیز بخاطر بازی در یکی از دو فیلم مربوط به انتخابات 88 یعنی “پایان نامه” ساخته حامد کلاهداری در کانون توجه قرار گرفت.

کاهش پیشنهادات بعد از “پایان نامه”

کیفیت ساختاری ضعیف این فیلم و حفره های متعدد روایی سبب ساز آن گشت که نه فقط به هنگام نمایش در جشنواره بیست و هشتم که به هنگام اکران هم آماج انتقاداتی قرار گیرد که از هدر رفتن بودجه میلیاردی پروژه سخن می گفتند.

در سالهای بعد بازیگران این پروژه و از جمله کسانی چون حامد کمیلی و بهاره افشاری نیز مرتب با انتقاد از بابت حضور در این فیلم مواجه بودند و البته خواسته یا ناخواسته دامنه کارشان در سینما بسیار محدودتر شد به گونه ای که افشاری که تا قبل از “پایان نامه” در هفت فیلم بازی کرده بود و البته تجربه همکاری با سامان مقدم، تهمینه میلانی و سعید اسدی را در کارنامه داشت، پس از این فیلم فقط توانست در سه فیلم ایفای نقش کند که مهمترین آنها “معراجیها” بود!!!