1

مهدی فخیم‌زاده: بازپخش برخی کارهای قدیمی به مدیران تلویزیون ارتباطی ندارد و معلول کمبود بودجه است/از اواسط دوران ضرغامی تلویزیون دچار معضل کمبود بودجه شد و این معضل همچنان باقیست/تا بودجه نباشد کسی به سراغ تولید سریال تاریخی-مذهبی نمی‎‌رود

سینماروزان: مهدی فخیم زاده از جمله کارگردانان باسابقه سینماست که سابقه فعالیت برای تلویزیون را هم دارد و از جمله دو سریال تاریخی «ولایت عشق» و «تنهاترین سردار» را کارگردانی کرده است.

به گزارش سینماروزان بازپخش چندین و چندباره آثار تاریخی-مذهبی قدیمی و از جمله «مختارنامه» از رسانه ملی موجب شده مهدی فخیم زاده در این باره طرف پرسش قرار گیرد.

مهدی فخیم زاده که قصد دارد به زودی و بعد از سالها دوری از سینما فیلمی با نام «مشت در وقت اضافه» را بسازد با اشاره به دلیل بازپخش برخی سریال‌ها در تلویزیون به «ایسنا» گفت: زمانی که تلویزیون برای تولید آثار نمایشی جدید بودجه ندارد، مجبور می‌شود به اینکه سریال‌های قدیمی را بازپخش کند و تکرار یک سریال دیده شده دیگر جذابیتی برای بیننده ندارد.

این کارگردان با اشاره به روند تولید سریال‌های تاریخی مذهبی، بیان کرد: ساخت سریال‌های مذهبی و تاریخی بودجه زیادی لازم دارند و مدت زمان زیادی طول می‌کشد تا به نتیجه برسد. تولید سریال «مختارنامه» هفت سال طول کشید. همچنین مجموعه «ولایت عشق» را دو سال و نیم فیلمبرداری کردیم؛ البته از زمانی که من شروع به تحقیق و نگارش فیلمنامه این سریال کردم تا زمانی که پخش سریال تمام شود، پنج سال زمان برد.

فخیم‌زاده به مشکلات مالی تلویزیون اشاره کرد و گفت: ساخت این نوع سریال‌ها سنگین و دشوار است و هزینه زیادی برای تولید آن‌ها نیاز است. تلویزیون از اواسط دوره آقای ضرغامی، رییس سابق سازمان صدا وسیما گرفتار معضل کمبود بودجه شد در نتیجه اگر بودجه نباشد اصل قضیه یعنی تولید و کیفیت هم دچار مشکل می‌شود.

او با اشاره به اینکه پخش تکراری برخی سریال‌ها از تلویزیون معلول کمبود بودجه است ادامه داد: بازپخش برخی کارهای قدیمی از تلویزیون به مدیران سازمان ارتباطی ندارد، بلکه به بودجه تلویزیون مربوط می‌شود. در حال حاضر تلویزیون به دلیل مشکلات مالی تحمل مخارج سنگین برای تولید یک پروژه را ندارد، بنابراین زمانی که تلویزیون برای تولید آثار نمایشی جدید بودجه ندارد، مجبور می‌شود سریال‌های قدیمی را بازپخش کند و تکرار یک سریال دیده‌شده دیگر جذابیتی برای بیننده ندارد.

این بازیگر درباره محتوای برخی مجموعه‌های تلویزیونی اظهار کرد: من به دلیل اینکه تمامی سریال‌های تلویزیون را ندیده‌ام، نمی‌توانم قضاوت کلی کنم  اما کیفیت محتوای سریال‌های تلویزیونی هم به بودجه بستگی دارد و مدیران هم نمی‌توانند کاری کنند.

او درباره تاثیر بودجه بر کیفیت ساخت یک سریال توضیح داد: زمانی که برآورد بودجه سریالی که تولید آن هفت یا هشت ماه زمان می‌برد، پایین باشد باعث می‌شود که آن سریال در چهار ماه فیلمبرداری و تمام شود؛ بنابراین این کم وقت گذاشتن بر روی تولید یک سریال، به کیفیت آن لطمه خواهد زد.




درگذشت دکورساز «هزاردستان»، شهرک سینمایی غزالی و کلی فیلم و سریال خاطره انگیز دیگر+عکس

سینماروزان: کاظم فریبرزی ملقب به «اوس کاظم» دکور ساز قدیمی سینما و تلویزیون ایران صبح چهارشنبه 11 اسفندماه به علت بیماری قلبی در بیمارستانی در شهرری درگذشت.

به گزارش سینماروزان فریبرزی دکورسازی متبحر بود که هم در سینما و هم در تلویزیون کارنامه ای پر و پیمان از خود به جای گذاشت.

سریال هایی چون «هزار دستان»، «ولایت عشق»، «یوسف پیامبر» و «ملاصدرا» و فیلم های سینمایی  «کفشهای میرزا نوروز»، «جاده های سرد»، «شاید وقتی دیگر»، «راه آبی ابریشم»، «ملک سلیمان»، «محمد رسول ا..(ص)» و «چ» از جمله آثار ماندگار کاظم فریبرزی در ساخت دکور بوده است.

فریبرزی درام تاریخی-مذهبی «رستاخیز» که مدتها بعد از تولید و به دلیل محافظه کاری مدیران سینمایی هنوز نتوانسته فرصت اکران پیدا کند را هم در کارنامه دارد.

ساخت دکورهای شهرک سینمایی غزالی یعنی همان شهرکی که علی حاتمی عمرش را بر طراحی و اجرای آن گذاشت از کارهای این هنرمند فقید بود و فریبرزی بود که کوشید منطبق با ایده های حاتمی شرایط ساخت دکورهایی ماندگار برای این شهرک را فراهم کند.

از «اوس کاظم» سینمای ایران به پاس خدماتی که به سینمای ایران کرده بود در دوازدهمین جشن سینمای ایران در کنار بهرام بیضایی، سیف‌الله داد و جمشید مشایخی تقدیر شد.

تقدیر از کاظم فریبرزی ملقب به «اوس کاظم» در جشن دهم خانه سینما
تقدیر از کاظم فریبرزی ملقب به «اوس کاظم» در جشن دوازدهم خانه سینما



برنامه‌ريزي تکراری سیما برای تعطيلات⇐تلويزيون يك هفته تعطيلي را تعطيل بود

سینماروزان/محمدصادق عابدینی: هفته گذشته ترتيب تعطيلات به نوعي بود که عملاً بسياري از فعاليت‌ها را نيمه‌تعطيل يا تعطيل کرده بود. تقريباً يک هفته تعطيلي که در آن مردم براي اوقات فراغت‌شان از چندين روز جلوتر برنامه‌ريزي داشتند.

برنامه‌ريزي که کار اساسي آن يک نگاه ساده به تقويمي بود که همه جا هست؛ از خانه‌هاي شهروندان گرفته تا روي ميز مديران تلويزيون، ولي با اين تفاوت که مردم به تقويم با نگاه برنامه‌ريزي نگاه کردند ولي مديراني که قرار است در تلويزيون براي روزهاي تعطيل ملت ايران برنامه توليد کنند، گويا سرشان شلوغ بوده و فرصت اين کار را نداشته‌اند.

“ولايت عشق” جور “مختار” را کشيد
روزهاي سوگواري هفته گذشته يعني ايام رحلت پيامبر(ص)، شهادت امام حسن مجتبي(ع) و شهادت امام رضا(ع) امکان پخش چندين باره مجموعه مختارنامه را از تلويزيون گرفته بود، زيرا به غير از چند قسمت اول مختارنامه که به دوران امامت حسن‌بن‌علي(ع) مربوط مي‌شد، باقي قسمت‌هاي اين سريال ارتباطي با ايام هفته گذشته نداشت و اين توفيق اجباري بود تا دست به کار شوند و يک مجموعه قديمي را از آرشيو صداو سيما بيرون بکشند و پخش کنند؛ سريال «ولايت عشق» که مهدي فخيم‌زاده بعد از توليد «تنهاترين سردار» براي تلويزيون ساخت. در سي‌امين روز ماه صفر تلويزيون گلچيني از اين مجموعه را در قالب فيلم سينمايي پخش کرد.
به غير از اين فيلم روال کار شبکه‌هاي تلويزيوني همان روش قديمي پخش سخنراني بود، حتي وجود حرم مطهر امام رضا(ع) در ايران و قطب معنوي بودن مشهد مقدس در کشورمان نتوانسته خلاقيت در برنامه‌سازي تلويزيوني را به حرکت درآورد. اگرچه برکت حضور ثامن‌الائمه قرن‌هاست به اين سرزمين رونق و اعتبار داده است، ولي هنوز آثار آن را در برنامه‌هاي تلويزيوني نمي‌بينيم. ذکر مصيبت آل‌الله از فرايض ديني است ولي بايد رسانه ملي براي ايجاد فضاي معنوي در روزهاي پاياني صفر به همين حد بسنده کند؟!

کلاه قرمزي جايگزين لورل و هاردي
گذر از ماه صفر به ربيع‌الاول يعني پايان ايام حزن و اندوه و اتمام ماهي که در فرهنگ عامه نحس و سنگين به شمار مي‌رود و در عوض شروع ماهي که شادي اهل‌بيت(ع) را به همراه دارد و طبق سنتي ديني اين ماه عزيز شمرده شده و مردم فرا رسيدن آن را به يکديگر تبريک مي‌گويند.
همان‌طور که الگوهاي برنامه‌سازي در ايام سوگواري هرساله تکرار مي‌شود، سبک و سياق ورود به روزهاي شادي نيز در تلويزيون تکراري‌اند. از زماني که غالب مردم تلويزيون‌هاي سياه و سفيد داشتند و سيماي جمهوري اسلامي در دو شبکه خلاصه مي‌شد روزهاي عيد و شادي در پخش قطعاتي از مجموعه فيلم‌هاي زوج کمدين استنلي لورل و اوليور هاردي خلاصه مي‌شد و هرازگاهي هم چارلي چاپلين، باستر کيتون و ديگر ستاره‌هاي فيلم‌هاي کمدي سينماي صامت فرصت ديده شدن پيدا مي‌کردند. اين روش البته مدتي است کمرنگ شده و در عوض با بازپخش قسمت‌هايي از مجموعه تلويزيوني کلاه قرمزي وظيفه سرگرم کردن بينندگان تلويزيون برعهده عروسک‌هاي اين برنامه قرار گرفته است. در کنار کلاه قرمزي دعوت از خواننده‌هاي همکار صداوسيما و اجراي موسيقي به روش پلي‌بک (لب‌ زدن) هم روش مرسوم ديگر شبکه‌هاي تلويزيوني براي نگه داشتن بيننده‌ها پاي شبکه‌هاي صداوسيماست.

آيا تلويزيون در سال‌هاي اخير کاري کرده که بيننده‌هايش شگفت‌زده و از اينکه نتوانسته‌اند دست رسانه ملي را بخوانند، هيجان‌زده شوند؟ اينکه هر سال بيننده‌ها منتظر برنامه‌اي تکراري باشند را مي‌توان به پاي هوش بالاي بيننده‌ها گذاشت يا بي‌تحرکي و عدم خلاقيت در تلويزيون؟ اگر قرار باشد در فضاي غيرانحصاري يک رسانه اين‌گونه عمل کند، مي‌تواند دوام بياورد؟

روزهاي تعطيل براي شبکه‌هاي تلويزيوني حکم شب عيد را دارد
نگاهي به نوع برنامه‌سازي شبکه‌هاي مهم تلويزيوني نشان مي‌دهد نه‌تنها اين شبکه‌ها نسبت به ايام تقويمي بي‌تفاوت نيستند بلکه هر ساله از تيم‌هاي برنامه‌سازشان مي‌خواهند برنامه‌اي متفاوت با قبل را ارائه دهند، حتي در تعطيلات آخر هفته يا همان ويکند هم تنوع برنامه‌ها تفاوت چشمگيري با جدول پخش ديگر روزهاي هفته دارند.
روزهاي تعطيل براي شبکه‌هاي تلويزيوني حکم شب عيد را براي مغازه‌دارها دارد؛ روزهايي که بايد حداکثر مشتري را جذب کرد و نگذاشت بازار در دست رقبا بيفتد. ما هنوز جشن ميلاد نبي اکرم(ص) را پيش‌رو داريم، براي تصميم‌گيران رسانه ملي حدود دو هفته زمان باقي است تا براي آن روز بزرگ کنداکتور متفاوتي را بچينند و کاري کنند که مخاطبان تلويزيون يک روز مفرح و به يادماندني را پاي گيرنده‌هاي تلويزيوني تجربه کنند.




محمد اصفهانی: فکر می کنم مایکل جکسون در اواخر عمر خود، به سمت اسلام یا یک دین آسمانی آمده است!/به خاطر تصورات سطحی که نسبت به مایکل جکسون داشتم استغفار کردم!/به حدی مفاهیم و ترجمه‌های کارهای مایکل جکسون زیبا بود که من دیدم بخشی از مسلمانی همین است

سینماروزان: محمد اصفهانی از جمله خوانندگان نسل اول موسیقی پاپ است که توانسته در دو دهه و نیم بعد همچنان سطح بالایی از هنر موسیقی را ارائه کند و همچنان جزو خوانندگان پاپی است که انتشار آلبوم یا برگزاری کنسرتهایش با اقبال مخاطبان مواجه می شود.

به گزارش سینماروزان اصفهانی به دلیل نوعی حجب و حیای ذاتی آدمی اهل شوآف نیست و علاقه چندانی هم به حضور در مصاحبه نشان نمی دهد اما هرازگاه که حرف میزند سخنانش نکات خواندنی خوبی برای گفتن دارد.

تازه ترین گفتگوی اصفهانی که با “موسیقی ما” انجام شده هرچند به بهانه سالروز شهادت امام رضا(ع) و قطعاتی است که او برای سریال “ولایت عشق” خوانده اما کم نیست وجوهی خواندنی و نسبتا بکر از جهان بینی هنری این خواننده؛ خواننده ای که همان قدر که معتقد به اصول دینی است همان قدر هم برای برخی ترانه های خواننده ای به نام مایکل جکسون احترام قائل است.

متن کامل گفتگوی اصفهانی را بخوانید:

 شروع فعالیت حرفه‌ای شما در بازار موسیقی با دو آلبوم «تنهاترین سردار» و «گلچین» بود. چطور شد که چنین ریسکی کردید و با دو آلبوم مذهبی و مناسبتی وارد بازار موسیقی شده و خودتان را به مخاطبان معرفی کردید؟

برای من در دوران جوانی امکانات رفتن به راه‌های دیگر وجود داشت اما من در شخصیت‌هایی که از آنها خواندم، چیزهایی دیدم که برایم مفید بود. به همین دلیل احساس کردم شروع کارم باید با قدردانی و قدرشناسی از این شخصیت‌های بزرگ باشد. مسأله مذهب یک مقوله کاملاً آزاد است و قرآن کریم هم می‌فرماید که هیچ اکراهی در پذیرش دین و ایده نیست. اما من از ابتدا خواستم آنچه که درونم می‌گذرد را با صداقت به مردم معرفی کنم. به من گفته بودند که اگر با کار مذهبی به بازار بیایی، زمین می‌خوری و در ابتدا کار عاشقانه بخوان؛ ولی من ترجیح دادم عقیده خودم را بخوانم و زمین هم نخوردم. از آن کارها استقبال خوبی به عمل آمد و از آلبوم «گلچین» هم به عنوان پرفروش‌ترین آلبوم مناسبتی شرکت «سروش» در آن زمان یاد شد. در ادامه هم کارهای درخور مارکت مثل «حسرت» و «فاصله» را به بازار عرضه کردم و از آنها هم استقبال شد. لازم نیست همه کسانی که کارهای من را گوش می‌کردند یا گوش می‌کنند، با من هم‌عقیده باشند یا من با آنها هم‌‌عقیده باشم. اما احساس شخصی من همواره این بوده که هیچ‌وقت برای جلب مشتری به آنها دروغ نگویم و حتی اگر اشعار عاشقانه می‌خوانم، دوست دارم مخاطب بداند که چه نگرش و منظوری دارم.

شنیده‌ام که گویا قرار نبود خودتان آلبوم «گلچین» را بخوانید. درست است؟

قرار نبود آلبوم «گلچین» به این شکل وجود داشته باشد. کارهایی که در صدا و سیما برای مناسبت‌های مختلف خوانده بودم، توسط شرکت «سروش» در قالب یک آلبوم جمع‌آوری شد. از قبل، هیچ اراده‌ای برای آلبوم شدن این کارها از جانب من و تهیه‌کننده وجود نداشت.

این اثر چه ویژگی‌هایی داشت که پرفروش‌ترین آلبوم مناسبتی شرکت «سروش» در آن زمان شد؟ در حالی که آن سال‌ها بازارِ کارهای عاشقانه گرم بود.

نمی‌دانم. آلبوم «نون و دلقک» چه ویژگی‌هایی داشت که پرفروش شد؟ به‌هرحال این اتفاقات به خاطر درجاتی است که مردم به این آثار می‌دهند. البته ملاک‌هایی دارم اما هنوز نمی‌توانم بگویم که دلیل قطعی استقبال از برخی کارها چیست.

معمولاً خواننده‌های ما وقتی در یک سبک موفق می‌شوند، دیگر فقط همان مسیر را دنبال می‌کنند؛ اما شما روی کارهای مذهبی توقف نکردید و به سراغ آثار عاشقانه هم رفتید.

من قصد نداشتم در یک جا بمانم و خودم را تکرار کنم.

کمی جلوتر آمدیم و پس از دو آلبوم موفق «حسرت» و «فاصله»، دوباره به سراغ اجرای یک اثر مذهبی رفتید و «ولایت عشق» را خواندید.

بله، در سریال «ولایت عشق» یک تیتراژ ابتدایی و یک تیتراژ انتهایی داشتیم و چند قطعه عربی و کوتاه برای وسط سریال که در لحظات حساس -نظیر صحنه شهادت امام رضا(ع)- پخش می‌شد. قرار نبود آلبوم «ولایت عشق» منتشر شود اما آقای «بابک بیات» تصمیم گرفتند که قطعات باکلام این مجموعه را به همراه موسیقی متن در یک آلبوم قرار دهند و خدا را شکر، از این مجموعه هم استقبال خوبی به عمل آمد.

پروژه «ولایت عشق» با چه اتفاقات جالبی برای خودتان همراه بود؟

همه کارهایی که با مرحوم «بابک بیات» انجام دادم، برای من تغییرات مثبتی به دنبال داشت. هر وقت هم کارهایی که آقای بیات برای من ساختند را می‌شنوم، حس می‌کنم آن آثار را به شکل دیگری خوانده‌ام. احساس می‌کنم آن تیپ، تیپ خوانندگی تنها خود من نبود و آقای بیات آن کاراکتر را به من القا کردند. آقای بیات خواننده بزرگی بودند ولی هیچ‌وقت کاری با صدای خودشان منتشر نکردند. چند مرتبه به ایشان گفتم با این صدا و تجربه و لحنی که دارید، چرا نمی‌خوانید؟ اما همیشه می‌خندیدند و می‌گفتند که من آهنگسازم. یعنی شأن آهنگسازی خودشان را از شأن خوانندگی خود بالاتر می‌دانستند.

من روند همکاری ایشان با خواننده‌های دیگر را ندیده بودم اما هنگام کار با من، پیشنهادات بسیار خوبی مطرح می‌کردند. مثلاً پیشنهاد می‌دادند که یک شکل دیگری بخوانم و می‌دیدم چقدر ایده‌ها و نظرات خوبی دارند و به ایشان می‌گفتم که دوباره ضبط کنیم و می‌پذیرفتند. آن زمان، اکثر کارهای ما در استودیو پاپ ضبط می‌شد و لاین‌های آن استودیو هشت عدد بود و مثل امروز کامپیوتری نبود که بتوانیم nترک ضبط کنیم. آقای فرهودی برداشت‌های خودم را نگه می‌داشتند و یک لاین را خالی می‌کردند و برداشت آقای بیات را هم می‌گرفتیم. موقعی که می‌خواستیم کار را میکس کنیم، 95 درصد کار برداشت‌های آقای بیات می‌شد؛ یعنی می‌دیدیم آنچه که سلیقه آقای بیات بوده، همان روی کار بهتر می‌نشیند.

«ولایت عشق» و تمامی کارهایی که آقای بیات آهنگسازی می‌کردند و همچنین کارهایی که با مرحوم «همایون خرم» و آقای «فریدون شهبازیان» داشتم، کلاس‌های درس و تجربیات گران‌بهایی برای من شد. چون نکات بسیار دقیقی درباره نوع خواندن و لحن و ادای کلمات بیان می‌کردند. من هنوز هم با آقای بیات زندگی می‌کنم و احساس خاصی با ایشان دارم. حس می‌کنم ایشان هنوز هم از لحاظ روحی با من مرتبط و نزدیک هستند؛ البته نکات و خاطراتی که بیان کردم، جنبه هنری و فنی کار «ولایت عشق» بود.

اما از لحاظ خواندن کار برای حضرت امام رضا (ع)، باید بگویم زمانی که «ولایت عشق» را خواندم، رفتار مردم با من متفاوت و احترام و محبت‌شان دوچندان شد. قبل از آن هم مردم به من اظهار لطف می‌کردند و افتخار می‌کنم که بگویم من را دوست داشتند؛ اما پس از «ولایت عشق»، شکل و اندازه این محبت تغییر کرد و هنوز هم ادامه دارد. وقتی با دوستان به جایی می‌رویم، به من می‌گویند که مردم چه‌قدر دوستت دارند و یک شکل متفاوتی رفتار می‌کنند. گاهی به دوستان نزدیکم می‌گویم -و اگر به زبان هم نیاورم، از دلم می‌گذرد- که این محبت مخصوص را حس می‌کنم و می‌دانم که از کجا است.

با وجود کارهای موفق‌ زیادی که در سبک‌های مختلف دارید، چه حسی دارید که هنوز هم خیلی‌ها شما را با «ولایت عشق» می‌شناسند؟

افتخار می‌کنم مردم من را با کاری که برای امام رضا (ع) خوانده‌ام، می‌شناسند. واقعیت این است که من یک آدم مذهبی‌ام و به چارچوب مذهبی اعتقاد دارم. معتقدم اگر واقعاً به دین و مذهب عمل شود، موجب ارتقا و تعالی زندگی عمل‌کننده می‌شود. مفتخرم که ایده‌ها و عقاید مذهبی خودم را به راحتی با مردم در میان گذاشته‌ام و هنوز هم اعتقاد دارم که اگر به دین و مذهب درست عمل شود، انسان‌ها زندگی بهتری خواهند داشت. هم‌اکنون در دنیا خیلی‌ها ادعای دین‌داری می‌کنند اما در باطن، دینی ندارند. «داعش» را می‌بینید که یکی از بزرگ‌ترین لکه‌های ننگ است. منظور من دین‌داری آن شکلی نیست و نیمه پر لیوان را می‌گویم.

شما آدم‌های خوب و بااخلاقی را در نظر بگیرید که از لحاظ شئون مادی و دنیوی بسیار پیشرفته‌اند و همچنین به مردم محبت می‌کنند. چنین افرادی را دیده‌ام که با اعتقادات مذهبی خود عجین بوده‌اند و آزاری از آنها به دیگران نرسیده است. ما می‌دانیم که «حافظ» طبق شواهد تاریخی، انسان مذهبی و از لحاظ ادبیات هم بسیار موفق بوده است و نمی‌توانیم بگوییم که او شناختی از دین و معرفت نداشته است. حافظ در یکی از غزل‌های خود می‌گوید: «مباش در پی آزار و هرچه خواهی کن/ که در شریعت ما غیر از این گناهی نیست». یعنی واقعیت اسلام همین است که آزاری از شما به دیگران نرسد و برای اینکه بتوانیم معرفت خودنگه‌داری را پیدا کنیم، دستوراتی در دین داریم. وقتی به آن مرحله برسید که آزاری از شما به دیگران نرسد و دیگران دوست‌تان داشته باشند، همان مکارم اخلاقی که پیامبر (ص) برای آن آمده بود، حاصل شده است. اگر بتوانیم چنین فرهنگی را در خودمان پیاده کنیم، در حقیقت به نقطه‌ای رسیده‌ایم که خدای مهربان و بزرگان دین از ما انتظار دارند.

من در جار زدن چنین ایده‌ای در ترانه‌هایم -حتی اگر اشاره مستقیمی به نام پیامبر (ص) و ائمه نداشته باشد- هیچ ترسی ندارم و به آن افتخار می‌کنم. افتخار می‌کنم که ترانه‌هایم حاوی پیام‌های اخلاقی باشد. چندی پیش پستی در صفحه اینستاگرام خودم درباره ترجمه برخی ترانه‌های «مایکل جکسون» گذاشتم که چه‌قدر آن کارها اخلاقی بودند. آن متن را «بهروز صفاریان» برایم فرستاد و دیدم آن‌قدر زیبا است که به سرعت در اینستاگرام پست کردم. به حدی مفاهیم و ترجمه‌های کارهای او زیبا بود که من دیدم بخشی از مسلمانی همین است. هیچ وقت به ترجمه این چند ترانه مایکل جکسون دقت نکرده بودم و وقتی این کارها را خواندم، خود من هم -مثل نویسنده آن مقاله- به خاطر برخی تصورات سطحی که قبلاً نسبت به مایکل جکسون داشتم، استغفار کردم. همچنین این داستان بیشتر در ذهن من شکل گرفت که او اواخر عمر خود، به سمت اسلام یا یک دین آسمانی آمده است.

از نظر من موسیقی هدف نیست و وسیله‌ای است برای انتقال پیام‌های خوب. منتهی برخی پیام‌ها ممکن است آن‌قدر تکراری یا سخت و سنگین باشند که ارائه آنها به برخی مخاطبان در حکم دارو باشد؛ اما شما با موسیقی این پیام‌های شفابخش را کادوپیچ می‌کنید. نگرش من نسبت به موسیقی همین است و اعتقاد دارم در هر زمان باید کاغذ کادو و بسته‌بندی همان زمان را برای انتقال پیامی ارزشمند انتخاب کرد. به همین خاطر سعی می‌کنم روی هیچ سبکی فریز نشوم. خیلی‌ها می‌گویند که محمد اصفهانی آلبوم «برکت» یا محمد اصفهانی آلبوم «حسرت» کجاست؟ آن کارها در دهه هفتاد و هشتاد بود و الان سال 95 است. باید اصول کار را حفظ کنیم و محتوای خوب را با بسته‌بندی به‌روز به مخاطب ارائه کنیم.

پس از «ولایت عشق» کارهای مذهبی متعددی خواندید که آنها هم موفق بودند اما در عین حال برخی خواننده‌های پاپ هستند که کارهای زیادی در این عرصه دارند اما هیچ‌کدام هیت و موفق نشده‌اند. به همین دلیل خیلی‌ها می‌پرسند که دکتر «محمد اصفهانی» در تولید این قبیل کارها چه فرمولی دارد؟

اگر توفیقی باشد که به قول معروف بهتر است گفته آید در حدیث دیگران. اما بنده می‌توانم فقط عرض کنم در کارهایم تلاش می‌کنم که کم نگذارم. سعی می‌کنم با آهنگسازهای قوی کار کنم؛ من به تنهایی نمی‌توانم تمامی وجوه موفقیت یک کار را تضمین کنم. در کارهای مذهبی هم اگر این‌طور باشد که شما می‌گویید، اسباب افتخار برای من است و فرمول خاصی برای موفقیت کارها ندارم.

اما یکی از سوالات مهم درباره شما این است که چرا تک‌آهنگی منتشر نمی‌کنید و پس از قطعه «آشوب» که سال گذشته با صدای شما شنیدیم، سکوت کرده‌اید؟

هنوز هم در دل من، آن تفکر آلبومی حاکم است. دوست دارم کارهایی که انجام می‌دهم را در قالب مجموعه‌ای با کیفیت اصلی در اختیار کسانی که دوست دارند بشنوند، قرار بدهم. به‌هرحال اتفاقاتی در این روزگار وجود دارد که از آنها نه گریز و نه گزیری هست. آلبوم‌ها را در اینترنت با کیفیت پایین منتشر می‌کنند یا تیتراژهایی که به صورت مونو برای سریال‌ها ارائه کرده‌ایم را در فضای مجازی قرار می‌دهند و نمی‌توانیم جلوی این اتفاقات را بگیریم. اما می‌توانیم نسخه باکیفیت کارها را در اختیار مردم بگذاریم. تولید آلبوم من، در حال رسیدن به مرحله تنظیم است که سرعت بیشتری پیدا خواهد کرد و دوستان مشغول نهایی‌کردن تنظیم‌ها هستند. خودم نسبت به انتشار تک‌آهنگ رضایت چندانی نداشتم و مایل بودم که قطعات را با کیفیت استاندارد و در قالب یک مجموعه در اختیار مخاطبان قرار بدهم. این آلبوم که منتشر شود -چون استودیوی من از هر لحاظ امتحانش را پس داده و در حال ضبط کار هستیم- کارهای بعدی را به سرعت شروع می‌کنیم و اجازه نمی‌دهیم که بین آثار وقفه ایجاد شود. ان‌شاءالله و اگر اتفاقی رخ ندهد، یخ عدم حضور من با انتشار آلبوم جدید شکسته می‌شود.

من همیشه تلاش می‌کنم -در حد بضاعتم- زمانی که اصطلاحاً کار رسید، آن را از درخت بچینم و به مردم تقدیم کنم. اگر احساس کنم که نارس است، هر چه‌قدر هم طول بکشد، دلم نمی‌آید اثر خامی را به گوش مخاطبان برسانم و نمی‌خواهم برای کاستن از اعتراض برخی افراد، از کیفیت کار کم کنم.

کدام هنرمندان در روند تولید این مجموعه همراه شما بوده‌اند و آیا قصد ندارید تا زمان انتشار این کار، کنسرتی برگزار کنید؟

به دلیل عدم انتشار آلبوم، تصمیم گرفته‌ایم کنسرت هم برگزار نکنیم و می‌خواهیم با رپرتوار جدید به صحنه برگردیم. تمام انرژی و زمان را صرف آلبوم جدید کرده‌ایم و براساس آن، تور کنسرت‌ها را برگزار می‌کنیم. چند مرتبه تا مرز برگزاری کنسرت تهران آمدیم و حتی دوستان پیشنهاد دادند که می‌توانند قطعات قدیمی را با تنظیم جدید به گوش مردم برسانند اما نهایتاً به جمع‌بندی برای برگزاری کنسرت نرسیدم. در حال حاضر یکی از دلایل افت شدید اقبال مخاطبان به کنسرت‌ها همین مسأله است که برخی از دوستانِ همکار، چندین مرتبه با یک‌سری قطعه مشخص فقط در تهران روی صحنه می‌روند. مشخص است که مردم دوست ندارند قطعات تکراری در کنسرت بشنوند و خواننده‌ها هم می‌گویند که چرا مخاطبان ما مثل قبل نیستند. اقبال کمِ مخاطبان باعث خالی‌ماندن سالن‌ها و پرکردن صندلی‌ها با مهمان شده و این اتفاقات، رازِ مگو نیست و همه می‌دانند. من سعی کرده‌ام در چنین وضعیتی بیشتر مراقب کارهای خودم باشم.

درباره عوامل آلبوم هم باید بگویم که هنوز چیدمان قطعات نهایی نشده و امکان دارد در لحظه آخر، آهنگی به من برسد و آن کار را جایگزین یکی از کارهای آلبوم کنم. همین الان که با شما صحبت می‌کنم، سه یا چهار قطعه‌ی مسلّمِ آلبوم را حذف و کارهای جدید جایگزین‌شان کرده‌ام. آقایان فواد حجازی، علیرضا کهن‌دیری، بهروز صفاریان، علیرضا افکاری، افشین مقدم، سیاوش انور، غلامرضا صادقی و… از جمله دوستانی هستند که در این آلبوم حضور دارند. همچنین شما از روزبه بمانی، بیشتر ترانه شنیده‌اید؛ اما در این آلبوم، او یک آهنگ هم به من داده است. احتمال هم دارد که آقایان فرید سعادتمند و تویجان آتابای هم در این آلبوم حضور داشته باشند. تا لحظه آخر، امکان تغییر در قطعات و هنرمندان حاضر در آلبوم وجود دارد و در دقیقه نود هم اسم مجموعه را انتخاب می‌کنیم و پس از آن، به سراغ طراحی کاور و تکثیر می‌رویم.

آلبوم جدید من شامل نه یا ده قطعه جدید است و همه آلبوم‌هایی که این روزها منتشر می‌شوند، به همین شکل است. اما امکان دارد که آلبوم من سیزده یا چهارده قطعه داشته باشد؛ چون بقیه کارها تکراری است. نه یا ده قطعه جدید داریم و بقیه شامل کارهای نوستالژیکی می‌شود که کیفیت خوب‌شان در اختیار مردم نیست و شاید تغییر کوچکی هم در ارکستراسیون آنها داده شده باشد. بیشتر این کارهای خاطره‌انگیز، تیتراژهایی است که مردم دوست‌شان داشته‌اند و آنچه از این آثار در اینترنت وجود دارد، کیفیت‌های مونویی است که از صدا و سیما پخش شده است.

و کلام آخر؟

رحلت پیامبر اسلام (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) را تسلیت عرض می‌کنم. امیدوارم دنیایی مملو از صلح و اخلاق داشته باشیم که قطعاً روح پیامبر ما هم راضی به صلح و دوستی میان انسان‌ها است؛ چون ایشان فرموده‌اند که علت بعثت من تمام‌کردن مکارم اخلاق است. متأسفانه اتفاقاتی به نام دین اینجا و آنجا رخ می‌دهد. ولی خصوصاً از دوستان جوان تقاضا دارم که محققانه با این اتفاقات برخورد کنند. مثلاً مطلبی که در تلگرام به دست‌تان می‌رسد را به سادگی قبول نکنید و تحقیق کنید که این موضوع اصالت دارد یا نه. متأسفانه دین‌گریزی و دین‌ستیزی بی‌موردی در حال مد شدن است و در بسیاری موارد، ریشه آن هم پیام‌های بی‌اصل و اساسی است که در فضای مجازی منتشر می‌شود.

چندی پیش پروفسور سمیعی در تلویزیون گفتند که این صداها و توصیه‌های تلگرامی و… هیچ‌کدام از من نیست و آدرس صفحه شخصی خود در یوتیوب را اعلام کردند. زمانی که درباره مسائل تغذیه‌ای و پزشکی چنین اتفاقات ناگواری در فضای مجازی رخ می‌دهد، ما نباید احتمال بدهیم که درباره مسائل عقیدتی و مذهبی تقلب‌ها و وارونگی‌هایی رخ ‌دهد؟ ان‌شاءالله اگر اخلاقیات حاکم شوند، ستیزها از بین می‌روند و دنیای ما به دنیای بهتری تبدیل می‌شود. در این هفته که رحلت پیامبر (ص) و شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع) را داریم، آرزو می‌کنم که همه ما به آن خُلق خوشی که هدف این بزرگواران بوده، دست پیدا کنیم.




یک روایت واقعی از اکبر زنجانپور⇐چگونه عشق به دختر همکلاسی باعث بازیگر شدن پرویز فنی‌زاده شد؟

سینماروزان: اکبر زنجانپور از بازیگران پیشکسوت تئاتر ایران زمین که سابقه ایفای نقش در سینما و تلویزیون را هم داشته است و از جمله فیلمی به نام “پل خواب” را آماده اکران دارد در بخشی از گفتگویی تفصیلی که با “اعتماد” انجام شده است به مرور خاطره ای از پرویز فنی زاده بازیگر شناخته شده پرداخته است.

به گزارش سینماروزان این خاطره مربوط است به چگونگی بازیگر شدن پرویز فنی زاده که زنجانپور آن را به نقل از خود فنی زاده بیان کرده است.

متن کامل خاطره نگاری زنجانپور را بخوانید:

اوايل سال ٥٨ به پيشنهاد پرويز فني‌زاده با دكتر خواجه نوري نامي كه در زمينه مطالعات روانكاوي تخصص داشت جلسه‌اي برگزار كرديم. تعدادي از بازيگران تئاتر هم حضور داشتند. آقاي خواجه نوري به همراه گروهش آمد و بعد از چند دقيقه گفت‌وگوهاي ابتدايي از بعضي پرسيد «چرا بازيگري را انتخاب كرده‌اند؟»

يكي از افراد هميشه طلبكار كه اصلا بازيگر خوبي هم نبود جواب داد: ديدم خلق به اين كار احتياج دارد، آمدم! اغلب چنين پاسخ‌هايي مطرح مي‌شد كه مثلا براي نجات مردم! چرا؟ چون آن زمان مد روز بود. اصلا فكر نمي‌كردند كه هنرمند وراي اين حرف‌ها قرار مي‌گيرد.

 نوبت به فني‌زاده رسيد، گفت: «در دوران مدرسه عاشق شدم ولي از بس زشت بودم طرف اصلا به من نگاه نمي‌كرد. برادرش عضو گروه تئاتر مدرسه بود، به همين دليل عضو گروه شدم و يك نقش گرفتم. نقش هم اين‌طور بود كه بايد كتك مي‌خوردم. روز اجرا همه از جمله شخص مورد نظر به سالن آمدند و من اگر قرار بود زمين بخورم اتفاق را دوبرابر جلوه مي‌دادم به اين اميد كه ديده شوم. خب ديده شدم ولي نه از سوي دختري كه عاشقش بودم، بلكه صحنه من را ديد و بازيگر شدم. » بعد از اين خاطره سالن اداره تئاتر از تشويق حضار رفت روي هوا! چرا؟ چون راست گفت.

اکبر زنجانپور
اکبر زنجانپور