1

یک مجری تلویزیون از فقر استعداد درونی لیلا اوتادی سخن گفت⇐هنوز راه زیادی برای حرفه ای شدن در پیش دارد

سینماروزان: حضور لیلا اوتادی بازیگر برخی از آثار کم مایه سینمای ایران در «هفت» و اظهاراتی ناپسند که از سوی وی خطاب به جامعه رسانه ای مطرح شد از یک طرف عملکرد دست اندرکاران «هفت» را زیر سوال برد که بر چه اساس به گزینش چنین مهمانانی می پردازند و از طرف دیگر با انتقاد برخی رسانه ها مواجه شد.

به گزارش سینماروزان دست اندرکاران تولید فصل سوم «هفت» علاوه بر وابستگی حلقه مرکزی خود با مدیریت شبکه سوم در شمار برخی از خبرنگاران سالیان اخیر رسانه های اصولگرای افراطی قرار داشته اند و عجیب اینجاست که شماری از برآمدگان رسانه حتی از نوع افراطی آن این چنین تریبون را در اختیار بازیگران کم مایه قرار میدهند که هرچه بخواهند بگویند.

فوژان احمدی مجری جوانی که در فصل قبل «هفت» فعالیت داشته است در انتقاد از ادبیات لیلا اوتادی در «هفت» یادداشتی را برای «مهر» نوشته که عین آن را در ادامه می خوانید:

در عصر ارتباطات، سینما به منزله یک وسیله موثر و قدرتمند محسوب می شود اما جامعه شناسان و کارشناسان ارتباطات معتقدند، این رسانه ها هستند که می توانند بستر تاثیرگذاری سینما را در اذهان عمومی فراهم آورند. واقعیت این است که سینما بدون تکیه بر فضای رسانه های مکتوب همچون روزنامه ها و خبرگزاری ها و حتی صفحات مجازی نمی تواند ارتباط تنگاتنگی با مخاطبان خود برقرار کند. به همین دلیل است که تهیه کنندگان و شرکت های بزرگ سینمایی در جهان، پیش از آغاز تولید و سپس در مسیر تولید یک اثر، همیشه چشم به نگاه و قلم خبرنگاران و منتقدان دوخته اند تا مبادا با تغییر نگرش آنان، در مسیر فروش یک اثر سینمایی رویکردی منفی ایجاد شده و نهایتا ورشکستگی اقتصادی را در پی داشته باشد؛ چراکه خبرنگاران نقطه طلایی اتصال به افکار عمومی اند.

در دنیای پرزرق و برق و پیچیده سینما، منتقدان و خبرنگاران به ظاهر شغل ساده ای دارند و به زعم عوام فقط به انعکاس خبر می پردازند و این فیلمسازان و هنرپیشه ها یا به اصطلاح ستاره های سینما هسستند که نقش اصلی و تعیین کننده را بازی می کنند.

متاسفانه اخیرا این نگرش ساده در میان اهالی سینما و به ویژه هنرپیشه ها هم رشد کرده و سبب شده تا به راحتی نقش همکاران رسانه ای خود را نادیده بگیرند. در حالیکه حتی چهره های مشهور سینمایی نیز برای حضور پررنگ تر، شاید بیش از تهیه کنندگان و کارگردانان نیاز به حضور رسانه ای دارند تا تصویر درست و تاثیر گذاری از آنان در جامعه هنری و نیز در افکار عمومی نشان داده شود. مردم نیز که مخاطبان اصلی آثار هستند معمولا براساس آنچه که در رسانه ها درباره افراد و فیلم ها نوشته می شود، به انتخاب فیلم مورد نظرشان می پردازند. بنابراین براساس این تحلیل که نتیجه اش در سطح جهانی به اثبات رسیده است، بدون توجه به جریان رسانه ای موفقیتی در عرصه سینما حاصل نخواهد شد.

اخیرا در یک برنامه زنده تلویزیونی یکی از بازیگران متوسط زن سینما و تلویزیون، فرصتی یافته تا خبرنگاران را (به جز تعداد اندکی) متهم به نادانی کند! در حالیکه اگر نیم نگاهی به گذشته خود بیندازد، حضورش را در چند فیلم سینمای بدنه مثل «اخراجی های۳»، «سه بیگانه» و… و چند سریال نه چندان پرمخاطب، مدیون انعکاس تصاویر و پوشش فعالیت هایش به وسیله اهالی رسانه است.

به نظر می رسد آفت غرور و تکبر همراه با فقر استعداد درخشان درونی و آگاهی و دانش به روز، منجر به بیان کلماتی منافی شأن و منزلت یک بازیگر می شود و نشان می دهد که هنوز راه زیادی برای ورود به فضای حرفه ای در پیش دارد. از سوی دیگر چنین مواجهاتی با اهالی رسانه بیانگر آن است که هنرمندان، تحمل نقد و تحلیل و احیانا آشکارا شدن نقاط ضعف خود را ندارند و وقتی فرصتی می یابند دیواری کوتاه تر از دیوار خبرنگاران نیافته، ضعف خود را در قالب رفتار خصمانه شان پدیدار می کنند.

نکته مهمتر در این میان، همراهی برنامه تلویزیونی رسانه ملی با این الفاظ نادرست است تا آنجا که مجری برنامه خبرنگاران را بی تربیت می نامد!

برنامه «هفت» هرچند عنوان برنامه ای تخصصی برای سینما را یدک می کشد، اما با رویکرد سری سوم خود نشان داده که به واقع علیه منافع سینما و سینمادوستان قدم برمی دارد.

در عین حال آنچه که از رسانه ملی انتظار می رود در وهله اول ترویج و تبلیغ ادب و احترام در جامعه است؛ به ویژه از طرف مجریان تلویزیون که نماینده رسانه ملی و عضو فرهنگ ساز جامعه محسوب می شوند.

البته این رویداد برای اولین بار نیست که اتفاق افتاده است؛ وقتی منتقد ثابت برنامه رکیک ترین و زشت ترین الفاظ را برای فیلمساز ان این کشور بکار می برد اما مسئولین تلویزیون خوشنود از این رفتار به تشویق و امتیاز دادن به او می پردازند چه انتظاری از یک مجری تلویزیون می رود و دریغ بیشتر آنجاست که این بار کسی این الفاظ را بکار می برد که خود فیلمساز است و قرار است با آثار خود درصدد احیا و اصلاح فرهنگ و آداب غنی این مرز و بوم بپردازد.

آیا بهروز افخمی متوجه این موضوع نیست که رسانه ملی همچون رسانه های مکتوب در یک مسیر متحد می بایست به ارتقای فهم و دریافت مخاطبان بپردازند و طبیعتا در این مسیر فیلمسازان به خبرنگاران بیشتر از هر فرد دیگری نیاز دارند تا به اهدافشان دست یابند؟ جنجال سازی و ایجاد هیاهوهای کاذب، با بکار بردن الفاظ نادرست برای مطرح شدن، آفتی است که فعلا متولیان برنامه «هفت» گرفتارش شده اند و یقینا گردونه همواره اینگونه نخواهد گردید و مردم بعنوان مخاطبان اصلی هر دو رسانه حقیقت را درخواهند یافت.




انتقاد صریح رسانه های اصولگرا از «هفت»، گبرلو و بازیگر سریالی محصول انجمن دفاع مقدس

سینماروزان: اتفاقی که در برنامه اخیر «هفت» افتاد و در آن لیلا اوتادی بازیگری که اخیرا سریال «آرام می گیریم»-از محصولات انجمن سینمای دفاع مقدس که کارگردان آن هم قائم مقام انجمن بود- را روی آنتن داشت با لحنی بی ادبانه درباره اهالی رسانه سخن گفت و تأیید سخنان او توسط بهروز افخمی مجری برنامه سبب ساز آن شده که برخی از رسانه های اصولگرا به نقد صریح «هفت» بپردازند.

از جمله این رسانه ها روزنامه «جوان» است که با زیر سوال بردن وجه کیفی کارنامه اوتادی نقدهای تندی را به ادبیات او و مجری «هفت» که شرایط حضور وی در برنامه را فراهم کرده روانه ساخته است.

از سوی دیگر خبرگزاری اصولگرای «فارس» نیز به انتقاد شدید از «هفت» به خاطر دعوت از مهمانی که اهالی رسانه را زیر سوال برده پرداخته است. «فارس» البته کوشیده به نوبه خود هم از خجالت اوتادی درآید و هم اشاراتی تند داشته باشد به یکی از مجریان با سابقه ضعیف در مطبوعات که اخیرا به نقد اهالی رسانه پرداخته بود؛ اشاراتی که بیش از همه یادآور ادعاهای اخیر محمود گبرلو مجری فصل دوم «هفت» در کلی گویی پیرامون اهالی رسانه است.

ابتدا متن گزارش «جوان» را بخوانید:

به نظر مي‌رسد بايد مرتضي ميرباقري وعده اصلاح برنامه «هفت» را زودتر عملي كند. در آخرين نمونه از دسته گل‌هايي كه مجري و مهمان برنامه به آب دادند، اصحاب رسانه را مورد اهانت قرار دادند. ليلا اوتادي بازيگر درجه چندم سينما كه سال‌ها است فيلم شاخصي در سينما نداشته و اخيراً به خاطر بازي در سريالي تلويزيوني دوباره فرصت ديده شدن پيدا كرده، در برنامه «هفت» مهمان بهروز افخمي بود. افخمي و اوتادي در گفت‌و‌گوي‌شان به مسائل مختلفي از جمله سينما پرداختند و ليلا اوتادي درباره حضور نيافتنش در جشنواره فجر به اصحاب رسانه حمله كرد و در پازلي كه بهروز افخمي چيده بود شروع به توهين به خبرنگاران كرد. در بخشي از برنامه افخمي به اوتادي مي‌گويد: «فضاي جشنواره و رفتار خبرنگارها اذيت‌كننده است، اوتادي پاسخ مي‌دهد: ما پنج، شش خبرنگار خوب بيشتر نداريم و به جز آنها بقيه تازه‌كار و شايد كمي نادان‌اند. بهروز افخمي مي‌گويد: كمي نادان و خيلي بي‌تربيت. اوتادي مي‌گويد: بله بله منظورم همين بود! در ادامه افخمي با تكميل دايره توهينش مي‌گويد:‌«حالا خبرنگار خوب هم هست واقعا؟!»

 آيا رسانه ملي كه بزرگ‌ترين مجموعه خبرنگاري را در اختيار دارد و البته در دوران جشنواره فجر نيز خبرنگارانش حضور فعالي دارند، در برابر چنين توهيني سكوت خواهد كرد؟ پيش از اين ادبيات زشت مجري و منتقد ثابت اين برنامه انتقادهاي زيادي را از تلويزيون در پي داشته است و حاشيه‌سازي‌هاي برنامه «هفت» نه تنها اهالي سينما را بلكه مخاطبان تلويزيون را نيز رنجانده است. اين برنامه تلويزيوني در طول برگزاري جشنواره فيلم فجر نيز همين رفتار را تكرار كرد، به طوري كه پرويز پرستويي با انتشار يادداشتي نوشت: «متأسفانه اين دو تن، با حمايت مسئولان رسانه ملي خر خود را سوار شده و مي‌تازند، ولي نمي‌دانند كه حتي مردم عزيز غيرسينمايي هم اينها را منفور مي‌خوانند. بازهم اميدوارم مسئولاني كه دغدغه فرهنگ دارند تجديد‌نظري در خصوص اين برنامه سينمايي كرده و از افراد لايق در اين برنامه استفاده نمايند.» لازم به يادآوري است، مرتضي ميرباقري در نشست اخير مطبوعاتي‌اش از لزوم اصلاح هفت خبر داده بود.

حالا متن گزارش خبرگزاری «فارس» را بخوانید:

امروزه بسیاری به این مهم رسیده‌اند که در کنار فیلم‌های خوب سینما، وجود فیلم‌های زرد شرایط بدی را برای سینما به‌وجود آورده‌است و بعضی آن را به شرایط بد نقد فیلم و خبرنگاری و روزنامه‌نگاری سینمایی مرتبط می‌دانند اما نکته حایز اهمیت این است که در حوزه رسانه و مطبوعات نیز مانند حوزه‌های دیگر ضعیف و قوی در کنار هم هستند و فعالیت می‌کنند. یعنی در کنار ضعف‌های حوزه رسانه‌، نقاط قوت بسیاری نیز دیده می‌شود که بسیار تاثیرگذار است. با این احوال، گویا توهین به خبرنگاران به مد روز تبدیل شده و بعضی به جای اینکه کار خود را درست انجام دهند تا بتوانند کارنامه درستی ارائه دهند با چرخاندن نوک پیکان نقد (و خصوصا نقدهای غیرکارشناسی و غیرمنصفانه) به سوی رسانه، تلاش دارند تا خود را موجه جلوه دهند.

در این میان و برای رسیدن به مقصود بهتر است در هر جایگاهی، حتی بازیگر فیلم‌های کم‌ارزش و بعضاً زرد یا فلان مجری ورشکسته که دائم در فضای مجازی از مخاطبان می‌خواهد که به برنامه‌اش رأی دهند هم یک پس گردنی به اهالی رسانه و خبرنگاران می‌زند تا کارنامه ضعیفش مغفول بماند. یا یکی از مجریان که سابقه‌ای ضعیف در کار مطبوعات داشته است و هیچ گاه خبرنگاری را تجربه نکرده نیز کار اهالی رسانه را به نقد می‌کشد و از اینکه روزگاری در رسانه حضور داشته اظهار تاسف می‌کند.

افرادی از این دست، این مهم را به فراموشی سپرده‌اند که این نوع رفتار غیراخلاقی برای اهالی رسانه حتی برای دقایقی نیز قابل تأمل و تاثیرگذار نیست. هم‌کلامی مجری برنامه تلویزیونی با بازیگری که کارنامه موفقی ندارد در زیر سوال بردن خبرنگاران و «نادان» خطاب کردن این قشر زحمتکش جامعه، تنها باعث ایجاد نفاق و تفرقه میان این قشر و اهالی سینما خواهد بود. جداکردن 5 یا 6 خبرنگار را هم توسط بازیگری که برترین نشان کارنامه او دریافت جایزه «عشق»! از جشنواره‌ درجه چندم از آمریکاست، می‌توان صرفا در راستای تفرقه انداختن میان اهالی رسانه برآورد کرد. خبرنگاران در همه جای دنیا به لحاظ مادی و معنوی جایگاه بالایی در جوامع دنیا دارند و دست‌کم حقوق‌ مالی شان از بالاترین میزان حقوق‌هاست. این در حالیست که خبرنگاران امروز جامعه سینمایی ما با یک‌بیستم و یک‌سی‌ام درآمد خبرنگاران دنیا فعالیت می‌کنند و با این حال توسط یک برنامه تلویزیونی مورد بی‌حرمتی قرار می‌گیرند و متهم به نادانی می‌شوند.

متأسفانه خبرنگاران به این مورد متهم هستند که پشت میزنشین شده‌اند. انتقادی که صدالبته بخشی از آن درست است و باید اصلاح شود. اما واقعیت این است که همین خبرنگاران با وضعیت حقوقی که دریافت ‌می‌کنند، تا همین حالا هم در مقاطع مختلف -از جنگ تحمیلی گرفته تا حادثه پلاسکو- از نثار جانشان دریغ نداشته‌اند و همیشه در بهترین شکل به مخابره خبر پرداخته‌اند. اگرچه برای زحمات این قشر پرتلاش روزی در تقویم سالانه به نام فعالان این عرصه در نظر گرفته شده است اما متاسفانه با بی‌احترامی تمام در یک برنامه سینمایی به این قشر «نادان» لقب داده می‌شود! سوال اینجاست این کارگردان و بازیگر حاضر هستند تنها یک‌سال با شرایط کاری خبرنگاران و حقوق آن‌ها امرار معاش کنند؟ به جرأت می‌گوییم که برای یک ماه هم توان امرار معاش با حقوق خبرنگاران را ندارند اما اینگونه درباره این خبرنگاران به قضاوت می‌نشینند. خبرنگاران در ایران امنیت شغلی ندارد و در تمام دنیا، کارشان در زمره مشاغل سخت قرار می‌گیرد. بیمه خبرنگاران در اکثر رسانه‌ها به‌عنوان بیمه کارگری پرداخت شده و حتی به آنها امکان استفاده از مزایای بازنشستگی شغل‌های سخت هم درنظر گرفته نمی‌شود. در نهایت هم با تمام این اوصاف آن‌ها را در جامعه هنری و در یک برنامه تلویزیونی نادان تصویر کردن کار جوانمردانه‌ای نیست.

اهالی رسانه هم به حضور برخی از افراد کم‌تخصص در این حوزه نقد دارند اما این مهم باید در گفتمانی درونی مورد بررسی قرار گیرد نه اینکه در یک برنامه تلویزیونی. این نوع گفتار و نقد نه تنها باعث اصلاح نمی‌شود بلکه این قشر پرتلاش جامعه را بی اجر و مزد می‌کند. نقد خوب و به جا می‌تواند بسیار کارساز باشد و باعث تقویت بنیه خبرنگاران شود اما این که چند آدم کم‌سواد در عرصه خبرنگاری برای بزرگ جلوه‌دادن جایگاه خود خبرنگاران سینمایی را زیر سوال ببرند و ذهن مردم را نسبت به این افراد خدوم در جامعه مشوش کنند نه محترم و نه پذیرفتنی است. با توجه به اعتراضات هنرمندان و اهالی سینما به برنامه تلویزیونی تخصصی سینمایی که به صورت زنده پخش می‌شود، مرتضی میرباقری معاون سیما در اولین نشست رسانه‌ای خود به تغییرات در این برنامه تاکید کرد اما پس از نشست رسانه‌ای معاون سیما، مجری در اولین برنامه پا را فراتر از نقد گذاشت و به خبرنگاران حوزه سینمایی توهین کرد.




مرحبا به اعتراف روی آنتن زنده⇐تهیه‌کننده فیلم «۳ارگانی»: عادت کرده‌ایم که منافع‌مان را در تولید ببریم

سینماروزان: این عادت اغلب سینماگران ایران شده است که از یک طرف از بدیهای وابستگی دولتی سینماگران بگویند و از سوی دیگر برای تولید آثارشان دست به دامن ارگانهای مختلف دولتی شوند.

به گزارش سینماروزان شاید برای همین است که وقتی می بینیم جوانی به نام محمود رضوی که برای تولید فیلم آخرش «ماجرای نیمروز» از حوزه هنری گرفته تا فارابی و تصویرشهر را پشتش داشته، روی آنتن زنده «هفت» صادقانه اعتراف میکند که سوددهی در تولید به عادت او و برخی از همسلکانش بدل شده او را تحسین کنیم و البته به او توصیه کنیم که فیلم بعدی اش را بی حمایت ارگانهای دولتی تولید کند تا مصداق بارز «رطب خورده منع رطب چون کند» نباشد.

محمود رضوی در «هفت» بیان داشت: در میان بیش از 100 فیلم تولید سالانه ایران، کمتر از 15 فیلم است که بصورت کاملا خصوصی تولید می شوند. برخی از ما تهیه کنندگان عادت کرده ایم که منافع مان را در تولید ببریم. وقتی جیب شخصی خودمان نیست، نگاه از مخاطب برداشته می شود. باید دولت سهمش کم شود و پای حاکمیت از تولید در سینمای ایران بیرون رود، اما اگر این شیوه بصورت شوک باشد، قطعا به نابودی سینما منجر می شود. من معتقدم دولت باید حمایت و کمک خود را از تولید به سمت عرضه ببرد. باید به سمت استودیوهای فیلمسازی برویم که صاحبان آن تهیه کنندگان نباشند، بلکه کمپانی و برندهایی باشند که سود خود را در تولید نبینند، بلکه در نمایش و توزیع. و در میان مدت باید دولت این کمک ها را در بلیت کارت هایی که می تواند به مردم بدهد، خرج کند و مردم انتخاب کنند که این هزینه را صرف کدام فیلم ها کنند. اولا این موجب رونق ساخت سالن شود و دوما تهیه کنندگان به سمت تولید فیلم هایی بروند که موجب رضایت مردم شوند.




ادعاهای محمود گبرلو در برنامه اینترنتی «کات»⇐سینماگران ایرانی با سرعت عجیبی در حال پیشرفت هستند ولی منتقدان بیسواد جامانده‌اند/در {فصل دوم «هفت»} منتقد مخالف، وسط برنامه با تهیه‌کننده می‌بست و به ناگاه به موافق او بدل می‌شد!/فراستی کاملا مخرب شده و اندیشه و تفکر و حرفهایش دیگر هیچ سودی برای سینمای ایران ندارد/خبرنگاران {برای} کپی-پیست هم {از رسانه شان} حقوق می‌گیرند و هم از تهیه‌کنندگان و مدیران، هدیه دریافت می‌کنند

سینماروزان: محمود گبرلو مجری فصل دوم «هفت» که بعد از حذف فریدون جیرانی تهیه و اجرای این برنامه را برعهده گرفت امسال مدیریت نشستهای پرسش و پاسخ جشنواره فجر را برعهده داشت.

به گزارش سینماروزان حضور گبرلو در قامت مجری نشستهای پرسش و پاسخ جشنواره به اندازه اجرای «هفت» کلیشه گرا و بی رمق بود و نشان از آن داشت که این علاقمند به اجرا همچنان اعتماد به نفس اجرا را ندارد.

با این حال گبرلو آن قدر اعتماد به نفس دارد که در گفتگویی تصویری که با برنامه «کات»  داشته نه فقط خبرنگاران و منتقدان را به راحتی زیر سوال ببرد که ادعاهایی را طرح کند درباره پیشرفت سینماگران ایرانی با سرعتی عجیب(!!!) و جاماندن خبرنگاران از قافله پیشرفت! بدون اینکه بگوید جایگاه خودش در این جاماندگی چیست؟

گبرلو البته ادعاهایی را هم طرح کرده درباره زدوبند منتقدان حاضر در فصل دوم «هفت» با تهیه کنندگان سینما اما این را نگفته چرا منتقدانی را به برنامه اش دعوت میکرده که اهل زدوبند باشند.

در گفته های گبرلو تناقضاتی از این دست هم به چشم می خورد که یکجا میگوید بخاطر اوضاع خراب خبرنگاری و نقد خجالت میکشد بگوید منتقد و خبرنگار است و در جایی دیگر میگوید خودش را منتقد و خبرنگار نمیداند چون بجای نقد فیلم به دنبال جریان شناسی است!!!

گبرلو البته به مانند اغلب گرفتاران در تب نوستالژی از روزگاری با حداقل رسانه یعنی اواخر دهه شصت تا اوایل دهه هفتاد به عنوان روزگاری متفاوت یاد کرده است.

فرازهای خواندنی گفتگوی محمود گبرلو با برنامه «کات» سامانه «آپارات» را بخوانید:

با رفتن به جشنواره های جهانی رشد کردم

من نسبت به اوایل انقلاب خیلی تغییر کرده ام. سینما خصلت اش همین است، تغییر دادن آدمها. من با دیدن فیلمهای روز ایران و جهان و با رفتن به فستیوال های جهانی به فضایی از نظر ذهنی رسیدم که باید می رسیدم. آدم ها باید تغییر کنند وگرنه فسیل میشوند. سینما زندگی من را تغییر داد مخصوصا فکر و اندیشه ام را. همه ی عشق من سینماست.

 نه منتقدم و نه خبرنگار

من هیچ وقت خودم را منتقد فیلم ندانستم و نمی دانم و هیچ وقت هم خبرنگار نبودم. من یک روزنامه نگارم. همین. در شان خودم نمیدانم که منتقد باشم! روزنامه نگار ادبیات اش روزمره و به روز است. یاداشتش خیلی تخصصی نیست. من بیشتر جریان شناسی میکنم تا نقد تخصصی یک فیلم.

 در اواخر دهه 60 فقط 45 نفر بودیم
فضای نقد فیلم و فعالیت رسانه ای در دهه 60 و 70 نسبت به امروز خیلی متفاوت بوده. در اواخر دهه 60، قبل از تشکیل انجمن منتقدان، مجله فیلم خودش می خواست انجمن منتقدان را راه بیندازد. اولین جلسه شان هم در روزنامه کیهان برگزار شد. برگزار کنندگانش خانم کلهر و آقای فریدون صدیقی و آقای محمد آقازاده بودند. صدیقی آن زمان مسئول بخش فرهنگی – هنری کیهان بود و آقازاده منتقد کیهان. من هم به نمایندگی از روزنامه رسالت رفته بودم. شاید باور نکنید اما در آن جلسه که تمام منتقدین مطرح و خبرنگاران آمده بودند، همه با هم به 50 نفر هم نمی رسیدیم. کلا حدود 45 نفر بودیم. از گلمکانی و نورایی تا خسرو دهقان همه بودند…

تهیه کنندگان بودند که سینمای مطبوعات را راه انداختند

 آرام آرام تهیه کنندگان، سینمای مطبوعات را راه انداختند. خودشان هم تایین میکردند که چه کسی در این سینما حضور داشته باشد و چه کسی نیاید. خبرنگارها و منتقدین آنجا در کنار هم بودند. در سینمای شهر قصه. قالب افراد حاضر در آنجا روشنفکران بودند و ما در اقلیت بودیم. در بین مجلات مجله فیلم و گزارش فیلم اعتبار زیادی داشتند و ما اصولگراها همه با هم، فقط می توانستیم صندلی های ردیف آخر سالن را پر کنیم!

 آن موقع نزاعی بین منتقدان جناح های مختلف نبود

 آن موقع نزاعی بین منتقدان جناح های مختلف نبود. در سالن مطبوعات همه ی افراد روی هم حدود شصت – هفتاد نفر بیشتر نبودند. هرکس دیدگاه خودش را داشت اما درگیری و جدل اصلا نبود. همه به هم احترام می گذاشتیم و کسی مثل امروز در زمان نمایش فیلم سوت و کف نمیزد. اصلا آن زمان در سینمای مطبوعات چنین فرهنگی وجود نداشت. بین فیلمساز و تهیه کننده، با منتقد و خبرنگار رابطه ی بسیار محترمانه ای برقرار بود اما هر رسانه قدرت خودش را داشت. هم روزنامه سلام که آقای فرید آنجا بود قدرت خودش را داشت، هم کیهان، هم ما در رسالت.

امروز اوضاع نقد فیلم و خبرنگاری و روزنامه نگاری سینمایی، بسیار بد است

بگذارید رک بگویم. امروز اوضاع نقد فیلم و خبرنگاری و روزنامه نگاری سینمایی، بسیار بد است. ما در فضایی اسیر شدیم که نمی دانیم از این طناب های پیچیده ی دور خودمان چطور خودمان را رها کنیم. در عرصه نقد و کار روزنامه نگاری سینما لحظه به لحظه عقب رفتیم و پسرفت داشتیم. همه فقط شور و هیجان دارند و با علاقه به نشست های مطبوعاتی میروند و کارت می گیرند و فیلم می بینند، اما با سواد اندک و عملکردشان به سینما و عرصه ی رسانه ضربه میزنند.

خجالت میکشم بگویم منتقد و خبرنگار سینما هستم!
من یکی از معدود افراد عرصه ی رسانه و مطبوعات هستم که چند سال پشت هم مسئول مدیریت و برگزاری تمام جلسات پرسش و پاسخ فستیوال فیلم فجر بودم. دو سال هم که رییس انجمن منتقدان بودم و کاملا بر اوضاع انجمن و اعضایش اشراف دارم. در برنامه ی هفت هم به عنوان تهیه کننده و مجری بودم که اوج فعالیت و گسترده شدن شناخت و تحلیل ام نسبت به اوضاع منتقدان فیلم بود. برآیند مجموع این تجربه ها و تحلیل خودم را برای اولین بار در برنامه ی شما میگویم. واقعیت این است که من دیگر خجالت میکشم بگویم منتقد و خبرنگار سینما هستم! از بچه های مطبوعات و رسانه خسته شده ام چون اکثرشان بی سواد و بی دانش هستند. من در برنامه هفت هرکس را بگویید به عنوان منتقد فیلم دعوت کردم. از طیف های مختلف همه را آوردم. ولی یک روز دیگر به این نتیجه رسیدم که همه شان را بگذارم کنار و بروم برای تحلیل فیلم یک جامعه شناس بیاورم.

اکثر منتقدان نمی توانستند هم سطح فیلمساز حرف بزنند

 در برنامه هفت اکثر منتقدان نمی توانستند هم سطح فیلمساز حرف بزنند. یک برنامه تلویزیونی با آن مخاطب گسترده… واقعا برایم افت داشت که این منتقدان بی سواد بیایند و تحلیل فیلم کنند. به خاطر بی سوادی و بی دانشی شان بحث نقد را به حاشیه می بردند و با فیلمساز چالش های بی ربط و سیاسی میکردند، چون بی سواد بودند.

منتقد فیلم، وسط برنامه خودش را با تهیه کننده آن فیلم هماهنگ میکرد و پشت پرده با او می بست!

 چیزهایی در برنامه هفت دیدم که واقعا شرم آور بود. منتقد فیلم، وسط برنامه خودش را با تهیه کننده آن فیلم هماهنگ میکرد و پشت پرده با او می بست! وقتی می خواستم منتقد را به برنامه دعوت کنم می گفت من مخالف فیلم هستم اما در برنامه به یکباره موافق فیلم میشد! بهش می گفتم تو که تا دو ساعت قبل میگفتی مخالف فیلم هستی الان چطور موافق شدی؟! بعد می فهمیدم با تهیه کننده بسته است! خجالت آور است. من عضو انجمن منتقدان هستم و خودم توی این صنف ام اما وقتی این چیزها را دیدم دیگر خجالت کشیدم بگویم من منتقدم.

فراستی کاملا مخرب شده و اندیشه و تفکر و حرفهایش دیگر هیچ سودی برای سینمای ایران ندارد

در برنامه هفت مشکل آنچنانی با فراستی نداشتم اما تهیه کننده ی هفت من بودم نه فراستی. فراستی باید این را می پذیرفت. خط مشی برنامه را من باید تایید میکردم نه او. من در مورد شخص مسعود فراستی تحلیل دارم. او سه دوره ی مختلف داشته. دوره اول دوره ی سروش و ایامی که با شهید آوینی بود، که عملکرد خوب و مثبتی داشت. در دوره ی دوم که دوره ی برنامه هفت جیرانی بود، به خودش غره شد، و الان دیگر به نظرم کاملا مخرب شده. یعنی اندیشه و تفکر و حرفهایش دیگر هیچ سودی برای سینمای ایران ندارد.

خبرنگاران فقط کپی-پیست می کنند و هم حقوق می گیرند و هم از تهیه کنندگان و مدیران، هدیه دریافت میکنند!
در این سالها در فستیوال فیلم فجر واقعا آزار دیدم. بی سوادی مجموع افرادی که در برج میلاد هستند آزار دهنده است. منتقدان با سواد و جدی که در این سالها اصلا برج میلاد نمیایند، حق هم دارند چون آزار می بینند بیایند در چنین فضایی. از عملکرد مدیران هم باید انتقاد کرد اما من الان دارم درون صنفی حرف می زنم. هر چند همه چیز آشکار و علنی میشود، اما بالاخره یک روز باید این حرفها صریح گفته شود و به نظرم امروز وقتش است. امروز خبرنگارهایی مشغول کار در رسانه ها هستند که حتی خبرنویسی بلد نیستند. اصلا نمی دانند کار رسانه یعنی چه، فقط کپی پیست می کنند و از روی یک سایت دیگر خبر را می گیرند و روی سایت یا خبرگزاری خودشان می گذارند بعد حقوق هم می گیرند و در کنارش از تهیه کنندگان و مدیران هم هدیه می گیرند!

خبرنگاری از فیلمساز سوال می پرسد که اصلا فیلم آن فیلمساز را ندیده!

 اطلاعات خبرنگاران سینما بسیار کم است در حدی که حتی نمی دانند فیلمسازان، چه فیلمهایی ساخته اند و تهیه کننده ها چه کارهایی را تولید کرده اند. من در سالهای مختلف مسئول برگزاری جلسات پرسش و پاسخ فیلم فجر بوده ام. خبرنگاری از فیلمساز سوال می پرسد که اصلا فیلم آن فیلمساز را ندیده! مثلا می پرسید چرا در آن سکانس فیلم شما چنین اتفاقی افتاده؟ کارگردان جواب میداد که چنین سکانسی اصلا در فیلم من نبوده! واقعا شرم آور است.

 خبرنگاری در نشست پرسش و پاسخ، از فیلمساز پرسید چند روز فیلمبرداری فیلم تان طول کشید؟ آخر این چه سوالی است؟ خوب برو توی دفترچه اطلاعات این فیلم بخوان چند روز طول کشید.

او که نشست «زمهریر» را به هم زد به دنبال بحثهای سیاسی خودش بود

 در نشست جنجالی فیلم زمهریر من مسئول نشست بودم. اتفاقا به نظرم نشست پرباری بود. کسانی وارد بحث و جدل شده بودند که جایگاهی داشتند. خبرنگارها نبودند، بلکه منتقدین مطرح بودند. درگیری لفظی هم از جایی شروع شد که چند منتقد بلند شدند نظرشان را علیه فیلم گفتند اما کارگردان این فیلم نتوانست تحمل کند و شعری در جوابشان خواند که منتقدان احساس کردند بهشان توهین شده است. به همین خاطر به فیلمساز معترض شدند و پرخاش کردند. بعد هم منتقدان شروع کردند به دفاع از یکدیگر حرف زدن.

کیوان کثیریان (که عکسهایی از او در حال فریاد زدن در نشست رسانه ای فیلم زمهریر همچنان در فضای مجازی می چرخد) اعتراضش در آن نشست به خود کارگردان بود. او دنبال بحث های سیاسی خودش هم می گشت. مثلا به فیلمساز میگفت شمقدری پشت فیلم تو بوده و اینطور نظرهای سیاسی…

سینماگران ایرانی با سرعت عجیبی در حال پیشرفت هستند ولی منتقدان بیسواد نمی توانند با نقدهایشان تاثیری روی آنها بگذارند

 الان تهیه کنندگان و کارگردانان، جایگاه خبرنگار و منتقد را جایگاه خوبی نمی دانند. نگاهشان به مطبوعات مثبت نیست. حق هم دارند. خبرنگارها خودشان فکر می کنند دارند خوب کار می کنند چون به هر حال زندگی شان میگذرد و چیزی هم می نویسند، اما واقعیت این است که جریان نقد فیلم در سینمای امروز ایران هیچ جایگاه و تاثیری ندارد. سینماگران ایرانی با سرعت عجیبی در حال پیشرفت هستند و دائم با فیلمهای درخشانشان غوغا می کنند و طبیعی است که منتقدان بی سواد نمی توانند با نقدهایشان تاثیری روی آنها بگذارند. این را با علم و تحقیق میگویم و اثبات هم میتوانم بکنم.




ابراهیم داروغه زاده در یادداشتی ۵ بندی بیان کرد⇐بهتر است مطالبه سينماگران از رسانه ملي پخش رايگان تيزرهاي فيلم هاي سينمايي باشد نه تعطيلي یک برنامه سینمایی/فراستی آن قدر مرد هست که اول حرف هايش درباره «گشت۲» را در محضر همه مردم بيان ميكند و بعد در جلسه هاي رسمي؛ در صورتيكه منتقدان فيلم «گشت ارشاد۱» متاسفانه كاملا برعكس عمل كردند!!/«هفت» افخمی از دو سری قبل این برنامه چالشی تر است/فیلمسازی که از مدیران انتظار سعه صدر دارد خودش هم تاب تحمل نقد را داشته باشد!

سینماروزان: ابراهیم داروغه زاده از مدیرانی که در فارابی، موسسه رسانه های تصویری و صداوسیما سابقه فعالیت داشته و این روزها نیز در موسسه آوای هنرسلامت به دنبال ایجاد ارتباط بیشتر میان هنر و سلامت است، در یادداشتی 5بندی به حوشی پیرامون ماجرای “هفت”، مسعود فراستی و درگیریهای اخیر “هفت” با جشنواره فجر پرداخته است.

متن این یادداشت را بخوانید:

فراستي ،افخمي ، هفت و ديگران

١- آقاي فراستي منتقد سينماست و نظر خودش را بايد بگويد و طبيعتا اين نظر براي بخشي از مخاطبان سينما كه براي او اهميت قائل هستند تأثير گذار خواهد بود و لاغير.منتقدين ديگر هم نقد هايشان براي مخاطبان خودشان اهميت دارد نه براي سينماگران و فيلمسازان. چرا بايد نقدهاي فراستي و يا هر منتقدي اينقدر براي فيلمسازان مهم باشد و چرا سينماگر بايد به منتقد به خاطر نقدهايش معترض باشد؟

٢- حضور علني و با دعوت اقاي فراستي در كميسيون فرهنگي مجلس با موضوع ارزيابي جشنواره فيلم فجر ادم فروشي محسوب ميشود؟!! چرا؟ اقاي فراستي در ايام جشنواره تمامي نقدهايش به فيلم هاي جشنواره و … را خيلي صريح و بي پرده در برنامه زنده هفت و در محضر مخاطب مليوني بيان كرده بود و صحبت هايش در كميسيون فرهنگي مجلس تكرار بخشي از همان نظرات و نقدهاي او بوده است كه هيچ ارتباطي به خيانت و ادم فروشي و… ندارد. از اين منظر اتفاقا آقاي فراستي خيلي هم مرد هست كه اول حرف هايش را در محضر همه مردم بيان ميكند و بعد در جلسه هاي رسمي ، در صورتيكه منتقدان فيلم “گشت ارشاد1” متاسفانه كاملا برعكس عمل كردند.

٣- در ايام برگزاري جشنواره امسال واكنش هاي منفي زيادي از منتقدان نسبت به فيلم ها و داوري ها ديده شد ولي چرا همه سينماگران عزيز عليه برنامه هفت و مسعود فراستي جبهه ميگيرند ؟ مگر ديگر منتقدان عزيز سينما از چند فيلم جشنواره امسال شگفت زده شدند و يا براي چند فيلم نقد هاي مثبت نوشتند؟ آیا اكثريت منتقدين و رسانه ها نسبت به داوري ها و انتخاب ها انتقاد نداشتند؟

٤- برنامه هفت افخمي با همه انتقاداتي كه دارد از دو سري قبلي اين برنامه پر مخاطب تر و چالشي تر و طبيعتا با اهميت تر است. سينما با مخاطب معنا پيدا ميكند و اتفاقا نقد ها و دعواهاي برنامه هفت به رونق گيشه فيلم ها كمك كرده تا جاييكه بعضي ها گفته اند اين دعواهاي برنامه هفت با سينماگران ، جنگ هاي زرگري ست براي جذب مخاطب بيشتر براي فيلم ها. هر چه برنامه هاي اينگونه در تلويزيون براي سينما توليد و پخش شود به درگير شدن ذهن مخاطب به سينما و در نهايت به اقبال بيشتر مردم به سينما خواهد انجاميد. بهتر است مطالبه سينماگران عزيز از رسانه ملي پخش رايگان تيزرهاي فيلم هاي سينمايي باشد نه تعطيلي برنامه هفت.

٥- سينماگران به درستي از مسؤلين رده بالاي كشور انتظار دارند كه در مقابل انتقاداتي كه در فيلم ها مشاهده ميكنند سعه صدر داشته باشند و ظرفيت خود را بالا ببرند ، خوب است خود عزيزان فيلمساز هم اين سعه صدر را نسبت به نقد ها داشته باشند هر چند به نظرشان نقد ها درست و منصفانه نباشد. كدام فيلم خوبي سراغ داريد كه با نقد هاي منفي يا احيانا غير منصفانه يك منتقد مخاطبان خود را از دست داده باشد؟ اتفاقا نقدهاي منفي كنجكاوي مخاطبان را نسبت به فيلم ها بيشتر ميكند، در ايران كه تاکنون اينطور بوده است. به اميد موفقيت هاي بيشتر براي سينماي عزيز ايران.




در «هفت» اتفاق افتاد⇐از اعتراف سعید سهیلی به خودسانسوری و حذف ۱۵ دقیقه از «گشت۲» تا اظهارات افخمی درباره تلاش ایوبی برای حاشیه‌سازی حول «گشت۲» در جهت کاور کردن مشکلات مدیریتی

سینماروزان: قسمت تازه برنامه سینمایی «هفت» تحت تاثیر حواشی اخیر سینمای ایران پیرامون ورود کمیسیون فرهنگی مجلس به ماجرای اعتراضات به جشنواره فیلم فجر و اظهارنظرات یک نماینده مجلس درباره گزارشاتی که مسعود فراستی درباره آثار جشنواره و از جمله «گشت2» به آنها داده و البته واکنشهای پرویز پرستویی و حمید فرخ نژاد به این گزارشها، روی آنتن زنده شبکه سه سیما رفت.

 به گزارش سینماروزان بهروز افخمی در واکنش به حواشی اخیر نامه حمید فرخ نژاد به مسعود فراستی در ابتدای برنامه «هفت» گفت: قصد ندارم به جزییات نامه همراه با ادبی و لحن تحقیرآمیز حمید فرخ نژاد به مسعود فراستی بپردازم چون فکر می کنم پرداختن به کلیت این یادداشت در مقابل مخاطب میلیونی تلویزیون برای خود ایشان بد می شود و سبب کاهش مقبولیتش می شود. لحن نامه ایشان زننده بود ولی در بخشی از این نامه به نکته جالبی اشاره شده بود که گویی سینمای ایران یک جور قبیله است و باید در برابر دیگران هوای خود را داشته باشند.

مجری «هفت» افزود: بنظر این کسان دیگر کمیسیون فرهنگی هستند که غیرخودی به حساب می آیند و ما نباید مسائل داخل سینما را به بیرون از جمله این افراد بکشانیم. من این پیش فرض برایم جالب است. سینمای ایران از نظر ایشان چیست؟ این قبیله کجاست؟ آیا مسئولین و مدیران سینمایی جزو این قبیله هستند و اعضای مجلس نیستند و یا آنها هم جز این قبلیه به حساب نمی آیند؟ و آیا با طرح مسئله، نگاه ها از انتقادات تند و تیز به داوری های پر از اشتباه جشنواره برداشته نشده است؟

وی خطاب به حمید فرخ نژاد گفت: اگر هم مافیایی وجود داشته باشند شما نه جزو افسران آنهانید نه سربازان آن. شما خود در «گشت ارشاد 1» چوب همین رفتارها را خوردید. آقای فراستی کسی بود که در برابر توقیف فیلم «گشت ارشاد 1» واکنش نشان داد و از فیلم دفاع کرد. لذا این طور رفتار نکن که هرکس به کمیسیون فرهنگی دعوت شد دارد شما را می فروشد. کیمسیون فرهنگی وظیفه اش رصد و پیگیری تولیدات سینمای ایران و جشنواره فجر است و فکر می کنم پیش از برگزاری جلسه با مسعود فراستی، برخلاف آقای ایوبی که شب ها زود می خوابند، جشنواره و برنامه «هفت» را دنبال می کردند. مسعود فراستی در این کمیسیون چیزی جز آنکه همان حرف ها را در برنامه «هفت» و در مقابل میلیون ها مخاطب زده بود، نزد.

وی نهایتا گفت: شما بازیگر بسیار خوبی هستید و جایی را در سینمای ایران پر کرده اید که با نبود شما نمی توان سالها کسی را جایگزین کرد. قدر این نقش آفرینی را باید دانست. ما به تو بیشتر از آقای پرستویی نیاز داریم. شما مثل آقای پرستویی نیستید که با مخالفان ما همراه شده و از هر فرصتی استفاده می کند تا تلافی نقد برنامه سال گذشته را دربیاورد که من در عین سادگی گفتم سیمرغ حق ایشان نبود، حق پیمان معادی بود.

در ادامه برنامه سعید سهیلی، کارگردان فیلم سینمایی «گشت 2» میهمان «هفت» شد. وی در گفتگو با بهروز افخمی گفت: به حضرت عباس (ع) قسم به هزار دلیل نمی خواستم به برنامه «هفت» بیایم. اما به یک دلیل خواستم بیایم. دلیل آمدم این است که فقط مقابلم یک کارگردان نشسته است. اگر به نام ترین مجری هم بود نمی آمدم! آمدم به این دلیل که روبرویم کارگردانی نشسته است که سکانس طلایی تصادف فیلم «عروس» را گرفته است که می داند زحمت فیلم ساختن چقدر سخت است.

وی افزود: همانطور که به اعضای کمیسیون فرهنگی گفتم تنها بخاطر آقای پژمان فر است که به این کمیسیون می روم والا نمیرفتم. چون ایشان در یک اظهارنظری گفته بودند خاک پای هنرمندان و سینماگران هستند. کسی که خود را کوچک می کند، در نظر دیگران بزرگ می شود.

کارگردان «گشت 2» ادامه داد: دعا می کنم خداوند آقای علیرضا داوودنژاد، آقای ابوالقاسم طالبی، آقای حبیب الله کاسه ساز، آقای معززی نیا و همه بیماران اهل سینما و همه مریضان را شفاه دهد.

سهیلی درخصوص حواشی اخیر گفت: همانطور که نباید روی یک فرد بخاطر یک اشکالش، نام بد بگذاریم، یکباره یک نام را روی یک فیلم را گذاشتن، درست نیست. ما باید اشکالات و نقاط قوت و ضعف یک فیلم را با هم ببینیم. من فکر می کنم شما باید در برنامه «هفت» به انتقاداتی هم که به شما می شود توجه کنید و ببینید مشکل از کجاست که در میان سینماگران مورد نقد است. آیا همه نقدها با کینه است و از سر دلسوزی نیست؟

در ادامه بهروز افخمی گفت: اگر برنامه «هفت» زمان جشنواره را دیده باشی من برعکس دو منتقد برنامه درباره فیلم «گشت 2» معتقد بودم، این فیلم هم کمدی روتین سبکی است که جای خود را در صنعت سینما دارد و باید از این دست فیلم ها ساخته شود و درباره فروش فیلم معتقد بودم، خوب هم می فروشد. درضمن حرف های مسعود فراستی در «هفت» هم گفته شد و تکراری بود. اعضای کمیسیون فرهنگی هم عاقل تر از آن هستند که بخواهند تنها بنا بر حرف مسعود فراستی که همگی سبک نقد او را می شناسند که در سال شاید یکی دو فیلم را تنها بپسندد، عمل کنند.

وی افزود: بنظرم فیلمسازان باید عادت کنند که حرف منتقدین را کمتر گوش کنند. منتقدان درواقع مشاوران تماشاگران هستند. و سازمان سینمایی و آقای ایوبی نیز باید بداند با این جنحال های حاشیه ای و الکی حول یک فیلم نمی تواند، عملکرد پر از اشتباه خود را پوشش دهد.

در ادامه سعید سهیلی در پاسخ به این سوال که آیا حواشی اخیر حول «گشت 2» به توقیف آن منتهی خواهد شد، گفت: بنظرم «گشت ارشاد 1» را یک نفر و یک گروه نتوانستند پایین بکشند. چند گروه و دسته این کار را کردند. در آن مقطع عده ای حتی فیلم را ندیده بودند و پس از دیدن، فهمیدند اشتباه می کردند. عده ای نیز در دعواهای سهمیه اکران نوروزی، خواستند این فیلم را به اکران دوم نوروزی بکشانند. بخشی نیز بدلیل سوتفاهامتی بود که در آن مقطع ایجاد شده بود.

وی افزود: امروز ظرفیت های همه از امام جمعه ها، مداحان و… بالا رفته است؛ جز سینماگران! امروز همگی معتقدند که دوران مونولوگ تمام شده است و دوران دیالوگ است. لذا معتقدم آن اشکالات آن روز، امروز جواب نمی دهد. اینکه یک نفر برای نمایندگان مجلس بگوید این فیلم بد است، آنها نیز با چشمان بسته بگویند این فیلم را پائین بکشید.

این کارگردان سینما ادامه داد: ما باید توهم توطئه را کنار بگذاریم. معتقدم اگر بهم نزدیک تر شویم اختلافات کمرنگ تر و کمتر می شوند. توهم توطئه در سینما تا جایی پیش می رود که برخی درباره حواشی اخیر فیلم «گشت 2» می گویند همه اینها سناریوی فرخ نژاد و فراستی بوده برای تبلیغات فیلم!

وی نهایتا گفت: ما هنوز اکران عید را از دست نداده ایم و ان شاالله اکران ما 15 یا 25 اسفند آغاز خواهد شد. من 15 دقیقه از فیلم را کوتاه کردم و خوش ریتم تر و جذاب تر شده است

 




چه کسی به کمیسیون فرهنگی راپورت جشنواره، «گشت۲» و «کاناپه» را داد؟⇐منتقد «هفت»!!!⇔ایوبی هم امروز باید به مجلس برود⇔یک کارگردان حاضر در جشنواره و یک کارگردان حذفی از جشنواره هم در روزهای آتی به کمیسیون فرهنگی خواهند رفت؟!

سینماروزان: بالا گرفتن انتقادات از داوریهای جشنواره امسال موجب شده که اعضای کمیسیون فرهنگی مجلس هم به ماجرا ورود کنند و در همین راستا  کمیته فرهنگ و هنر کمیسیون فرهنگی مجلس با دعوت از سه نفر از منتقدان جشنواره کوشیده دلایل انتقادات را دریابد.

به گزارش سینماروزان این سه نفر عبارت بوده اند از مسعود فراستی منتقد «هفت»، احمدرضا معتمدی کارگردانی که فیلم «بوف کور»ش در جشنواره پذیرفته نشد و فریدون جیرانی که فیلمش در بخش مسابقه جشنواره امسال بود و البته خودش هم سال گذشته با حکم محمد حیدری در هیأت انتخاب جشنواره حاضر بود.

از میان این سه نفر اول اسفند ماه فراستی در کمیته فرهنگ و هنر حاضر شده و کوشیده برخی نظرات خود را با اعضای کمیسیون فرهنگی در میان بگذارد ولی مشخص نیست که جیرانی و معتمدی در روزهای آتی به کمیسیون خواهند رفت یا خیر.

سیدصادق طباطبایی‌نژاد نایب رییس کمیته فرهنگ و هنر در تشریح جلسه میان این سه نفر به «خانه ملت» گفت: در این جلسه که علی مطهری، احمد سالک، احسان قاضی‌زاده هاشمی و احد آزادی‌خواه حضور داشتند و مسعود فراستی در کمیته حضور  یافت و البته رئیس سازمان سینمایی نیز دوشنبه به درخواست کمیته برای ارائه گزارش از جشنواره فیلم فجر و پاسخگوی به انتقادها در کمیته حاضر خواهد شد.

نماینده مردم اردستان در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: آقای فراستی در این جلسه انتقادهای جدی به جشنواره از جهات مختلف داشت و این دوره از جشنواره را ضعیف‌ترین دوره در تمام دوره‌های گذشته دانست، ضمن آنکه انتخاب داوران دو تابعیتی برای چنین جشنواره‌ای را اشکال اساسی داوری دانست چراکه افراد دو تابعیتی آنقدر که لازم است به ملیت ایرانی پایبند نیستند.

فراستی ادعا کرده انتقادهای خودش و افخمی سبب رای داوران به «ماجرای نیمروز» شد

وی ادامه داد: آقای فراستی معتقد است؛ انتقادهای خودش و آقای افخمی و البته جریان رسانه‌ای ایجاد شده، سبب تغییر رأی هیات داوران و اهدای بهترین سیمرغ‌ها به فیلم «ماجرای نیمروز» شده، در واقع هیات داوران در ابتدا چنین تصمیمی نداشته است.

طباطبایی‌نژاد با بیان اینکه فراستی همچنین تغییر تصمیم هیات داوران به دلیل اعتراض‌های وی و آقای افخمی را نیز نشان از عدم تبحر این هیات دانست چراکه در غیر این صورت بر رای خود پافشاری می‌کردند، افزود: این منتقد سینما با انتقاد جدی به فیلم سینمایی «گشت ارشاد 2» این فیلم را اثری که نمی‌توان با اتفاق خانواده به تماشای آن نشست خواند، لذا قرارشد؛ این فیلم قبل از اکران توسط کمیسیون دیده شود.

کپی‌برداری از فیلم های اجتماعی دوره قبل در این دوره از جشنواره

نائب رئیس کمیته فرهنگ، هنر، رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه داد:  فراستی در ادامه اظهارات خود معتقد است؛ در این دوره کپی‌برداری بیش از حدی از فیلمهای اجتماعی دوره گذشته شده و این فیلم‌ها معضلات اجتماعی را  اغراق‌آمیز نشان داده‌اند، اما با این وجود از سوی مسئولان جشنواره برای حضور در بخش‌های مختلف انتخاب شدند.

وی اضافه کرد: فراستی به اصل سینما به معنای دولتی که در آن بازگشت هزینه اهمیتی ندارد نیز انتقاد داشت و خواستار حرکت به سمت سینمای خصوصی با گردش اقتصادی از طریق فروش و استقبال مخاطبان بود.

طباطبایی‌نژاد ادامه داد: فراستی در پاسخ به این سوال که چطور این جشنواره مملو از ایراد با استقبال مخاطبان رو به رو شد، افزود: جشنواره امسال مخاطب قابل‌ملاحظه‌ای نداشته و فقط جشنواره سال گذشته به واسطه چند فیلم که محصول این دولت نیز نبوده مورد استقبال قرار گرفته است.

نائب رئیس کمیته فرهنگ، هنر، رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه آقای مطهری درخصوص اینکه -حرکت به سمت سینمای خصوصی در اعمال ممیزی‌ها چقدر تاثیر خواهد گذاشت- صحبت کرد و آقای فراستی نیز گفت: اکنون نیز با وجود اعمال ممیزی‌ها، شاهد تولید فیلم‌های بسیاری بدون رعایت شئونات بوده و حتی به تازگی فیلمی که برای زنان کلاه گیس گذاشته‌اند، ساخته شده است.

 




تازه‌ترین اظهارات وزیر ارشاد⇐معترضین به داوریها، نباید در جشنواره شرکت می‌کردند!/دخالت در برنامه های صداوسیما در شأن من نیست/اگر سندی مبنی بر دوتابعیتی بودن مدیران ارشاد دارید ارائه کنید/یک هیأت سه نفره وضعیت «رستاخیز» را بررسی می‌کند/مشکل فقهی «کاناپه» را بدون جار و جنجال حل خواهیم کرد

سینماروزان: نخستین نشست رسانه‌ای سیدرضا صالحی‌امیری وزیر ارشاد با خبرنگاران صبح امروز برگزار شد.

به گزارش سینماروزان صالحی امیری درباره انتقادها و حواشی که پیرامون سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به وجود آمده است اظهار داشت: از سال 62 تاکنون و در این 35 سال همیشه جشنواره با حواشی همراه بوده است دلیل آن هم اهمیت و اعتبار این رویداد فرهنگی و هنری است. بالاخره وقتی تعداد سیمرغ محدود است و عده‌ای از دستیابی به آن بازمی‌مانند، ناراضی می‌شوند.

وی گفت: تقاضای من از رسانه‌ها و دست‌اندرکاران سینما این است که به سازوکار و داوران جشنواره‌ای که خود انتخاب کرده‌اند؛ اعتماد داشته باشند و تن بدهند. در غیر اینصورت کل فرآیند جشنواره مورد سوال قرار می‌گیرد. یعنی افراد اگر به این کل واحد انتقاد یا اعتراضی دارند از ابتدا نباید در آن شرکت می‌کردند. نمی‌شود وقتی که در یک رقابت هنری انتخاب نمی‌شوی نتیجه را قبول نکنی و به آن اعتراض کنی. البته ما اعتراضات را همراه با آقای ایوبی در جلسه‌ای با حضور خود منتقدان مورد ارزیابی قرار می‌دهیم.

دخالت در برنامه های صداوسیما در شأن من نیست

او همچنین با ردّ شایعات مربوط به رایزنی با مدیران سیما برای تغییر تیم یک برنامه سینمایی گفت: اول آنکه افراد تخریب‌کننده جشنواره واقعا محدود بودند و دوما دخالت در چنین اموری و مثلا پیشنهاد رئیس سازمان صداوسیما برای بازنگری در فلان برنامه اصلا در شأن وزیر نیست و اصولا وزیر دخالتی در امور هیچکدام از دستگاه‌های دیگر نمی‌کند. اما مساله این است که برنامه هفت دقیقا برای تخریب جشنواره فیلم فجر هدف‌گذاری شده بود که با عملکرد سینماگران ما با فیلم‌های نمایش داده شده راه به جایی نبرد.

یک هیأت سه نفره وضعیت «رستاخیز» را بررسی میکند/مشکل فقهی «کاناپه» را بدون جار و جنجال حل خواهیم کرد

صالحی امیری سپس درباره موضع ارشاد در قبال فیلم‌هایی مثل «رستاخیز» و «کاناپه» که برای اکران و حضور در جشنواره به مشکل برخوردند، بیان کرد: برای حل مشکل «رستاخیر» یک هیئت حکمیت سه نفره از صاحبان به‌نام حوزه سینما انتخاب کرده‌ایم و با آقای درویش هم جلسه‌ای در این خصوص برگزار شوده بود. نباید فراموش کنیم که آقای درویش یکی از سینماگران شاخص ماست. خوشبختانه برای رایزنی‌ها گزینه‌ انتخابی معرفی شده و امیدوارم با همراهی و تعامل فیلمساز به نتیجه برسد. در مورد «کاناپه» هم به همین ترتیب از صاحب‌نامان شناخته شده سینما برای همراهی کمک خواستیم. عمده بحث در مورد «کاناپه» فقهی است و سعی داریم بدون جار و جنجال و کارهای تبلیغاتی و رسانه‌ای اگر بشود این را حل و فصل کنیم.

وزارت ارشاد هم با سینماگران هم با رسانه‌ها هم با مردم صادق است

او ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم با اصحاب سینما و هم با اصحاب رسانه و مردم صادق است. جلسه دیروز کمیسیون فرهنگی با مسئولان جشنواره نیز تنها براساس روال تعامل کمیسیون فرهنگی و دستگاه‌های دولتی است که به صورت متناوب و دوره‌ای برگزار می‌شود و حالا این بار پیرامون حواشی جشنواره فیلم فجر اتفاق افتاد. بنده هم شخصا در این جلسه حضور نداشتم.

اگر سندی مبنی بر دوتابعیتی بودن مدیران ارشاد دارید ارائه کنید

وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره ادعاهایی که در قبال دوتابعیتی بودن برخی مدیران ارشاد مطرح می‌شود، تاکید کرد: ما در وزارت ارشاد هیچ عمل فراقانونی را نمی‌پذیریم. هیچکدام از مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز مشمول قانون دوتابعیتی‌ها نیستند و طرح ادعاهای این چنینی بدون سندو مدرک تنها جنبه حرکت سیاسی دارد. مدعیان اگر سند و مدرکی دارند خواهش می‌کنم به بنده تقدیم کنند وقتی با 50 رسانه در این باره صحبت می‌شود و یک سند هم ارائه نمی‌کنند این یعنی حرکت سیاسی.

 




بهروز افخمی با اشاره به اصغر فرهادی و «فروشنده»⇐در اثر ديدن انبوه تماشاگراني كه به ريشش مي‌خندند مجبور شد نامه‌اي درباره معتادان گورخواب بنویسد تا حواس مردم پرت شود

سینماروزان: بهروز افخمی مجری «هفت» که ماههاست به عنوان یادداشت نویس با «هفت صبح» همکاری می کند در تازه ترین یادداشتش که «تازه به دوران رسیده ها» نام گرفته کوشیده در کنار ذکر خیر برخی از فیلمسازان جوان از ترس و واهمه خود برای ساخت فیلم جدیدش سخن بگوید و در نهایت هم طعنه ای بزند به اصغر فرهادی و «فروشنده».

به گزارش سینماروزان افخمی به صراحت از این گفته که فرهادی از ترس مقایسه اثرش با آثار جوانترها مجبور شده اکران فیلمش را تا بعد از معرفی به عنوان نماینده ایرانی اسکار به تأخیر اندازد و از آنجا که فیلمش مورد توجه قرار نگرفته کوشیده با نگارش نامه ای درباره گورخوابان معتاد حواس مخاطبان را پرت کند تا ندانند چه محصول بی کیفیتی به آنها قالب شده!

متن کامل یادداشت افخمی را بخوایند:

تازه به دوران رسيده‌ها!

«لاك قرمز» را ديدم و با ديدن آن تعداد فيلم‌هاي جذاب و ديدني فيلمسازان جوان و تازه وارد سينماي ايران در سال نود و پنج از نظر من به هشت فيلم با هشت فيلمساز متفاوت رسيد. فيلم‌ها و فيلمسازان تازه وارد و انتظار برانگيز امسال تا آن جا كه من ديده‌ام اينها هستند: برادرم خسرو (احسان بيگلري) ايستاده در غبار (محمدحسين مهدويان) ابد و يك روز (سعيد روستايي) زاپاس (برزو نيك‌نژاد) نيمه شب اتفاق افتاد (تينا پاكروان و طلا معتضدي) متولد 65 (مجيد توكلي و جميله دارالشفايي) خانه‌اي در خيابان چهل و يكم (حميدرضا قرباني و آزيتا ايراني) و لاك قرمز (سيدجمال سيدحاتمي و امير عبدي).

بهترين فيلم اين فهرست يعني «برادرم خسرو» هنوز به نمايش عمومي درنيامده است اما شش فيلم از هشت فيلم كه تا حالا نمايش داده شده همگي كم و بيش با موفقيت تجاري هم روبه‌رو شده و پول خودشان را درآورده‌اند يا به سود خوب رسيده‌اند. يك نكته جالب اين است كه از اين هشت فيلم فيلمنامه سه تاش را زنان نوشته‌اند و در نوشتن بهترين آنها يعني برادرم خسرو هم يك زن (پريسا هاشم‌پور) همكاري كرده است. به اين ترتيب مي‌شود گفت كه همكاري فيلمسازان جوان با فيلمنامه‌نويسان زن نتايج خوبي داشته و بايد منتظر كارهاي بعدي اين زنان فيلمنامه‌نويس هم باشيم. به هر حال غير از فيلم ايستاده در غبار كه ساخت و پرداخت و بافت تصويري و صوتي خيلي چشمگير و جذاب دارد و زاپاس كه تنها فيلم كمدي اين فهرست اميدواركننده است مابقي فيلم‌ها به طور بنيادي و جدي متكي به فيلمنامه و ديالوگ خوب نوشته و روان و شخصيت‌سازي و بازي‌هاي به ياد ماندني هستند.

تماشاچي «برادرم خسرو» شخصيت‌هاي دو برادر عجيب اين فيلم غريب را هيچ وقت از ياد نمي‌برد و شخصيت‌هاي زنده و جنگنده ابد و يك روز هم به اين سادگي‌ها فراموش نمي‌شوند. حامد بهداد و رويا نونهالي در نيمه شب اتفاق افتاد به ياد مي‌مانند و حتي شخصيت پرديس احمديه در فيلم لاك قرمز با آن كه چندان متقاعدكننده از آب درنيامده به هر حال ما را درگير فيلم مي‌كند و همراه خودش مي‌برد. هيچ‌كدام از اين هشت فيلم طرح داستاني پيچيده ندارد و غير از «متولد 65» هيچ‌كدام ايده داستاني تازه ندارد و تقريبا در هر هشت فيلم داستان كم و بيش همان طور پيش مي‌رود كه از اول مي‌توانستيم حدس بزنيم اما اين شخصيت‌هاي فيلم‌ها هستند كه ما را نگران خودشان مي‌كنند و با خودشان مي‌برند و نمي‌گذارند پيش از تمام شدن فيلم از سالن بيرون برويم. نكته جالب ديگر اين است كه همين جوانان فيلم اولي و فيلم دومي بهترين فيلم‌هاي سينماي امسال ايران را ساخته‌اند يعني از فيلم‌هاي فيلمسازان قديمي و با اعتبار و رانت‌خوار (چه آنها كه از حكومت‌هاي خارجي رانت مي‌خورند و چه كساني كه از حكومت خودمان امتياز طلب دارند) هيچ فيلمي امسال در حد و اندازه‌هاي اين هشت فيلم درنيامده و هيچ‌كدام به اندازه آنها ماندگار نخواهد شد.

مثلا فيلم «فروشنده» كه در ارزيابي و معرفي براي اسكار بايد با دو تا از اين هشت فيلم رقابت مي‌كرد آنقدر كم مي‌آورد كه آقاي فرهادي مجبور شد تقلب كند و قايمش كند و تا زمان زورچپان كردن آن به عنوان نماينده ايران در اسكار فيلم را در معرض تماشاي عمومي قرار ندهد. خلاصه امسال واقعا سال جوانان و فيلم اولي‌ها بود. آنها كار را از راه سخت انجام دادند و بدون رانت و بدون تبليغات و بدون هوچي‌گري و خررنگ كني و پاپاراتزي بازي موفق شدند و با رونق‌ترين سال سينماي ايران در پونزده سال اخير را شكل دادند. آنها نشان دادند كه كار خودشان را بلدند و نيازي به نصيحت من ندارند. در حقيقت آنها كاري كرده‌اند كه من مي‌ترسم دست به دوربين بشوم و فيلم بعدي‌ام را بسازم و مي‌ترسم خودم را در مقايسه با اين جوجه‌هاي ديروز و نيمچه‌هاي امروز قرار بدهم.

اما البته چون كه معلم هستم و نمي‌توانم دست از عادت ناپسند نصيحت كردن بردارم اين چند سطر را نه براي فيلمسازان جوان امسال بلكه براي فيلم اولي‌هاي سال‌هاي آينده مي‌نويسم: اي فيلمساز بعد از اين عزيز! بدان و آگاه باش كه همه داستان‌ها گفته شده و طرح داستاني تازه و بديع وجود ندارد. بنابراين سعي نكن تماشاچي را با داستاني كه مثلا بديع و غيرقابل پيش‌بيني است سورپرايز كني. اين كار آخر و عاقبت ندارد. يك بار جستي ملخك! دو بار جستي ملخك! آخر به دستي ملخك!

اگر بناي داستان‌هايت را بر سورپرايز كردن تماشاچي بگذاري يكهو مي‌بيني فيلمي ساخته‌اي كه به جاي تماشاچي خودت را سورپرايز مي‌كند يعني در اثر ديدن انبوه تماشاگراني كه به ريشت مي‌خندند يا دنبالت مي‌گردند تا پول بليط‌شان را پس بگيرند جا مي‌خوري و چه بسا مجبور شوي نامه‌اي درباره به درد آمدن قلب خودت در اثر مشاهده معتادان گورخواب بنويسي تا شايد يك مدتي حواس مردم پرت شود و خدا خدا كني كه زودتر آب‌ها از آسياب بيفتد!




وقتی رییس کمیسیون فرهنگی مجلس بیشتر از رییس اداره نظارت، دلسوز سینماست⇔چرا ایل‌بیگی در «هفت» درباره توقیف فیلمهای مجوزدار و ماجرای کشدار تیزرهای ماهواره‌ای کلمه‌ای سخن نگفت؟

سینماروزان: حضور حبیب ایل بیگی رییس اداره نظارت و ارزشیابی ارشاد در برنامه “هفت” این پیش بینی را ایجاد می کرد که با رندی بهروز افخمی مجری برنامه بحث به سمت یک مسأله مهم سینمای ایران در دولت یازدهم که همان جلوگیری از اکران فیلمهای دارای مجوز نمایش است کشیده شود.

به گزارش سینماروزان ایل بیگی برای حضور در میزگردی با بررسی مدیریت سینمای دولتی به “هفت” آمده بود؛ موضوعی که اظهارنظر درباره آن ربط چندانی به ایل بیگی نداشت.

ایل بیگی بیشترین سابقه اش مدیریت روابط عمومی نهادها و جشنواره ها بوده و به غیر از حضورش در دولت یازدهم در انجمن سینمای جوان و اداره نظارت، کسوت چندانی که او را در جایگاه اظهارنظر رسمی درباره بررسی مدیریت سینمای دولتی قرار دهد، ندارد.

از همین رو شاید یک دلیل دعوت از او برای بحث درباره موضوعی غیرمرتبط با رزومه کاری همان رندی افخمی بود که می خواست از خلال صحبتهای او بحث را به سمت وضعیت عجیبی که در این سالها درباره جلوگیری از اکران فیلمهای مجوزدار وجود داشته بکشاند به خصوص که در هفته های اخیر از یک طرف کمدی “سه بیگانه” علیرغم داشتن پروانه نمایش و ثبت قرارداد در شورای صنفی نمایش به ناگاه توقیف شد و از طرف دیگر همین دو روز پیش خیر توقیف کمدی بازهم دارای مجوز نمایش “مشکل گیتی” منتشر شد.

افخمی البته در انتهای بحث کوشید با بیان اینکه “فیلمسازانی که امروز فیلم شان توقیف شده است می توانند نزد قوه قضاییه برای عدم نمایش فیلمی که پروانه ساخت گرفته است، شکایت کنند!” از ایل بیگی بخواهد درباره این تناقض مهم اظهارنظر کند اما ایل بیگی که مشخص بود برای ادامه بحث استدلالی موجه ندارد صرفا گفت: طبق قانون، شورای پروانه نمایش الزامی ندارد تا فیلم دارای پروانه ساخت را نمایش دهد. به هرحال می تواند یک نفر این آیین نامه را درست نداند و نزد قوه قضاییه از همین آیین نامه هم شکایت کند. اما ما به عنوان مجریان قانون تا زمانی که قانون پابرجاست باید آن را اجرا کنیم.

ایل بیگی نه درباره توقیف فیلمهای دارای پروانه نمایش گفت و نه درباره توقیف بخاطر پخش تیزرهای ماهواره ای

 بسیاری از مخاطبان “هفت” منتظر بودند ایل بیگی به صراحت درباره این هم بگوید که فارغ از مخالفت با نمایش برخی فیلمهای دارای پروانه ساخت، چرا جلوی اکران فیلمهای مجوزدار گرفته می شود و چرا آثاری مختلف از “عصبانی نیستم” و “رستاخیز” گرفته تا “خانه پدری” و “خانه دختر” و این اواخر هم “سه بیگانه” و “مشکل گیتی” علیرغم داشتن پروانه نمایش به ناگاه توقیف شده اند؟

این انتظار حداقلی بخشی از بدنه سینما بود تا بدانند نقطه نظر ایل بیگی درباره شکایتی که صاحبان “رستاخیز” از وزارت ارشاد به دیوان عدالت اداری به واسطه جلوگیری از اکران یک فیلم مجوزدار داشته اند چیست؟

آیا او همان طور که شکایت فیلمسازان از درست نبودن آیین نامه شورای پروانه ساخت را منطقی می داند، این را هم حق صاحبان آثاری مانند “سه بیگانه” و “خانه پدری” و “عصبانی نیستم” می داند که دادخواهی را نزد دیوان عدالت اداری ببرند؟

چــــــــرا؟؟؟

اما ایل بیگی نه در این باره حرف زد و نه حتی درباره یک موضوع کاملا به‌روز یعنی درگیری مدام صاحبان فیلمهای روی پرده با حکمهای تعلیق موقت یا دائم بخاطر پخش تیزر از شبکه ای ماهواره ای واژه ای سخن گفت.

ایل بیگی این را هم نگفت چطور می شود صاحبان یک فیلم مرتب به پخش تیزرهای خود از یک شبکه خاص اعتراض می کنند اما به جای برخورد با صاحبان آن شبکه ماهواره ای، صاحبان آن فیلم خاص دچار مشکل می شوند؟

همه این حرف نزدنهای ایل بیگی درباره مسائل مبتلابه حوزه کاریش در شرایطی بوده که در هفته اخیر حتی رییس کمیسیون فرهنگی مجلس هم به صراحت از دوگانگی در برخورد با صاحبان آگهی های پخش شده از یک شبکه ماهواره ای خاص انتقاد کرد و خواستار تعیین تکلیف در این باره شد که چرا فقط با صاحبان آگهی های سینمایی که از ماهواره پخش می شود برخورد صورت می گیرد اما رییس اداره نظارت و ارزشیابی که می توانست در این باره اظهارنظرات روشن خود را داشته باشد کلمه ای در این باره حرف نزد. چرا؟

حبیب ایل بیگی
حبیب ایل بیگی




دایره واژگان فراستی دردسری تازه ساخت⇐مصونیت آهنین آقای منتقد و ادبیاتی که تکثیر می‌شود

سینماروزان/اسماعیل بهزاد: اینکه عده ای سعی می کنند مسعود فراستی را به عنوان منتقدی بی اخلاق، پرخاشگر، غیرمنطقی و هتاک جا بیاندازند و خود فراستی هم بیشترین خوراک را به آنها می دهد مسئله عجیبی به نظر می رسد.

ظاهرا مسعود فراستی بدش نمی آید به عنوان منتقدی بداخلاق شناخته شود و برای مبری کردن خود از انگ بداخلاقی نه تنها تلاشی نمی‌کند که خودش نیز پیش دستی کرده و پازل مخالفانش را تکمیل می کند. برای این رفتار فراستی نمی توان هیچ منطقی در نظر گرفت جز اینکه بگوییم منتقد برنامه “هفت” دیده شدن به هر قیمت را شیوه خود ساخته است.

فراستی بدش نمی آید که او را منتقدی افراطی بخوانند، معتقد است همه فیلمها بد هستند، زبانش به سمت مثبت گویی نمی چرخد که مبادا کسی فکر کند دارد مجیز فیلمساز را می گوید یا خدایی نکرده او را روابط عمومی فیلم تلقی کنند اما به خاطر ادبیات فراستی باید نگران بود چون ادبیات او قابلیت تکثیر شدن دارد.

فراستی به واسطه استعمال واژه دیاثت برای فیلمی که به انگیزه های جناحی بخش عمده ای از مردم ایران را احمق و عقب مانده نشان داده بود مورد هجمه سنگین رسانه ای از سوی یک طیف سینمایی قرار گرفت تا حدی که مخالفانش خواهان اخراج او از سیما شدند. منتقد برنامه “هفت” در پاسخ عنوان کرد که واژه دیاثت را از سخنان آیت الله جوادی آملی استفاده کرده است در حالی که سخن آیت الله جوادی ناظر به مذمت یک رویکرد بود و متوجه شخص خاصی نبود اما فراستی به طور مشخص از واژه دیاثت برای انتقاد از یک شخص استفاده کرده بود.

چندی بعد همین واژه سر از یک هفته نامه درآورد و عده ای از سینماگران به خاطر پوشش همسرانشان در یک برنامه سینمایی متهم به بی غیرتی شدند. موجی از اعتراضات در فضای مجازی توسط سینماگران شکل گرفت و بالاخره سردبیر هفته نامه کذایی به خاطر تیتر توهین آمیز نشریه اش تلویحا عذرخواهی کرد.

جارو جنجالها یکی دوماه فضای سینما را به خود مشغول کرده بود،  عده ای نویسنده هتاک را نفوذی شبه‌روشنفکران برای جنجال سازی می‌دانستند اما فارغ از حقیقت پشت پرده ماجرا این ظواهر بود که شاهدان بی طرف را به قضاوت وامی داشت و عاقبت این شد که برنامه “هفت” به طور غیر مستقیم به منشا و خط دهنده بداخلاقی های سینمایی متهم شد هر چند که اصولا هیچ رابطه تشکیلاتی میان نویسندگان نشریه هتاک و عوامل برنامه “هفت” وجود نداشت و بهروز افخمی نیز در برنامه زنده به شدت علیه نویسندگان آن هفته نامه موضع گرفت اما از یاد کسی نرفت که اولین بار این مسعود فراستی بود که روی آنتن زنده یک برنامه سینمایی که به ادعای مجری اش بیننده میلیونی! دارد واژه غیراخلاقی استفاده شد و این ادبیات به نشریه ای دیگر تکثیر شد.

شاید اگر همان زمان و در جریان انتقادها به ادبیات فراستی مدیران سیما منتقد برنامه هفت را توبیخ می کردند یا به او تذکر می دادند ادبیات فراستی الگوی یک روزنامه نگار جاهل نمی شد و جنجال هفته نامه کذایی شکل نمی گرفت. همین بی خیالی باعث می شود که فراستی بر روی ادبیات خود پافشاری کند و خود را در هاله ای آهنین فرض کند و مصونیتی استثنائی برای خود قائل شود.

مسعود فراستی در تازه ترین دست گل ادبی خود با حضور در یک برنامه اینترنتی گفت و گو محور بار دیگرعنان زبان از دست داده و در مواجهه با به چالش کشیده شدن از سوی یک مجری تازه کار باز هم متوسل به بداخلاقی شده است. ظاهرا مجری برنامه اصرار بر این داشته که بگوید فراستی فیلمها را بدون دیدن نقد می کند و اقای منتقد هم به جای اینکه متناسب سن و سال و تجربه اش پاسخ سماجت مجری جویای نام را بدهد به همان ادبیات چاله میدانی متوسل شده و تاسف آور اینکه با ژست آدمهای شجاع به مجری تاکید می کند: «این چیزی که گفتم را هم توی برنامه بزار».

فراستی تلویحا می گوید که من از کسی نمی ترسم و این نترس بودن را برای خود امتیاز قلمداد می کند. ای کاش شجاعت و بی باکی مسعود فراستی در همان محدوده نقد جدی و بی رودربایستی از سینمای شبه‌روشنفکری محدود می شد و به دایره بداخلاقیهای کلامی توسعه نمی‌یافت و نیز ای کاش فراستی به این درک می رسید که فیلمها را با تواضع و فروتنی بیشتری به نقد بنشیند و این بهانه را از شبه‌روشنفکران بگیرد که او صرفا از مخالف خوانی لذت می برد و نقدش دردی از سینما دوا نمی کند.




با سرمایه سازمان ارزشی اوج و با همکاری کارگردان فیلم شکست‌خورده اوج⇐افخمی فیلمسازی به زبان عربی را مشق می‌کند

سینماروزان: بهروز افخمی کارگردانی که بعد از حضور در تیم تولید فصل سوم “هفت” سعی زیادی کرد که به برخی از نهادهای ارزشی سینمایی نزدیک شود و البته برای محصولات تولید شده توسط این نهادها سنگ تمام بگذارد حالا آن طور که “فارس” خبر داده با سرمایه یکی از همین نهادهای ارزشی فیلم خواهد ساخت.

به گزارش سینماروزان بهروز افخمی کارگردان سینمای ایران در حال آماده سازی فیلمنامه ای با موضوع دفاع مقدس است؛ این فیلم به زبان عربی تولید می شود و مراحل پیش تولید طولانی را سپری می کند.

فیلم افخمی داستانی را روایت می کند که مربوط به دهه 60 است؛ داستانی که به اوج سالهای دفاع مقدس باز می گردد.

سازمان هنری-رسانه ای اوج تهیه این فیلم را برعهده دارد و احتمالا آماده سازی فیلمنامه تا بهمن ماه به طول خواهد انجامید. تمام صحنه های فیلم در جنوب کشور جلوی دوربین می رود و  دانش اقباشاوی در نگارش فیلمنامه با افخمی همراه است.

شریک فیلمنامه نویس افخمی یعنی دانش اقباشاوی  پیشتر در تولید فیلمی عاشورایی از محصولات اوج با نام “هیهات” به تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی به عنوان کارگردان حضور داشت. این فیلم علیرغم صرف هزینه مکفی برای تولید اما نه تنها نتوانست به جشنواره سی و چهارم فجر راه یابد بلکه در اکران هم شکست سنگینی خورد و حتی به هنگام عرضه در شبکه خانگی هم توجهی برنینگیخت.




روی آنتن زنده⇐پرستویی به‌جای نقد مدیران شهری به نقد “هفت” پرداخت!

سینماروزان: پرویز پرستویی دقیقا از جشنواره فیلم فجر به بعد و پس از آن که بهروز افخمی بازی او در “بادیگارد” را زیر سوال برد و بازی پیمان معادی در “ابد…” را از بازی وی در نقش “حیدر ذبیحی” بهتر دانست موضع مخالفی که با “هفت” داشت را شدت بخشید.

به گزارش سینماروزان در امتداد چنین روندی است که پرستویی امروز وقتی روی خط زنده برنامه “حرف حساب” شبکه یک آمد و بنا شد درباره پخش کلیپ پسرکی به نام حسین که از نداشتن پارک و کم‌کاری مسئولان شهری در فراهم آوردن یک فضای سرگرم کننده ساده می‌نالد سخن گوید بحث را باز هم به سمت “هفت” کشاند و تا توانست از تلویزیون و این برنامه انتقاد کرد.

صدالبته که هر هنرمندی فارغ از جایگاه خود می تواند گاه و بیگاه نظراتش را درباره موضوعات مختلف و البته رسانه ملی و کیفیت برنامه هایش بیان کند اما اینکه یک بازیگر بی‌ربط به موضوعی که از وی درباره آن اظهارنظر خواسته اند، دلگیری‌های شخصی خود از یک برنامه را مجالی می کند که هر آنتن زنده ای را ربط دهد به آن برنامه کمی احساسی به نظر می رسد.

کمترین کاری که پرستویی باید می‌کرد آن بود که نیشتری زند بر مقامات شهری که هنوز در فراهم آوردن تسهیلات اولیه سرگرم سازی برای کودکان و نوجوانان مناطق جنوب شهری عاجزند و به وادی تولید محصولات سینمایی و تلویزیونی ورود کرده اند اما این اتفاق نمی افتد و به‌جایش یک دلخوری قدیمی باعث می شود بحث به سمتی کاملا انحرافی کشیده شود.

فارغ از آن پرسشی مهمتر که با شنیدن دلخوریهای مداوم پرستویی از “هفت” به ذهن می رسد آن است که چرا ایشان که از سینماگران باسابقه ماست و البته سابقه تهیه کنندگی دارد به جای طرح گلایه های مدام، خود آستین بالا نمی‌زند تا طرح برنامه ای سینمایی آن طور که خود مناسب می داند را در رسانه ملی به اجرا بگذارد؟

حتی اگر در رسانه ملی این مجال برایشان فراهم نبود فضای مجازی و سامانه هایی مانند ویدیوی درخواستی به سادگی و با حداقل ممیزی این مجال را فراهم می کنند که ایشان ایده های ذهنی خود درباره برنامه سازی سینمایی را پیاده کنند. چرا یک بار به جای ایراد از ماهیگیری امثال افخمی خودتان ماهیگیری را به امثال وی یاد نمی‌دهید؟




این هم اولین اظهارات محمد خزاعی تازه ترین مجری سینمایی رسانه ملی ⇐فرصت نمی کنم “هفت” افخمی و دیگر برنامه های تلویزیون را ببینم!!!/از “هفت” جیرانی خوشم می آمد/نه مجری ام و نه کارشناس! فقط یک تهیه کننده هستم که هرازگاه کارهای دیگری انجام می دهد!!/قرار است از منظر جامعه شناسی به سینما نگاه کنیم!!!

سینماروزان: محمد خزاعی را که در سالهای اخیر به عنوان دبیر جشنواره مقاومت دیده ایم از پنجشنبه یازدهم آذرماه به عنوان مجری برنامه تلویزیونی “سینمادو” به رسانه ملی می آید.

به گزارش سینماروزان خزاعی البته سابقه اجرای برنامه ای به نام “شبهای روشن” در شبکه جام جم را داشته اما طبیعی است که روی آنتن بردن یک ژورنال تصویری سراسری که زیر ذره بین سینماگران و روزنامه نگاران سینمایی قرار می گیرد به مراتب دشوارتر از اجرای برنامه ای روتین برای شبکه ای برون مرزی است.

خراعی در گفتگویی که با “خبرآنلاین” داشته در کنار برشمردن برخی ویژگیهای “سینمادو” و تأکید بر وجه جامعه شناختی(!) این برنامه ادعا کرده که به دلیل کمبود وقت نه “هفت” افخمی را می بیند و نه برنامه های دیگر تلویزیون!!! و البته نگفته چطور می شود اجرا در رسانه ای را پذیرفت که خود مخاطبش نیستیم؟

مهمترین گفته خزاعی آنجاست که می گوید خود را تهیه کننده ای می داند که هرازگاه کارهای دیگر می کند و این می تواند به این معنا باشد که شاید او نیز مانند افخمی به اجرا در تلویزیون به عنوان فعالیتی موقتی برای در بورس ماندن می نگرد!

متن کامل گفتگوی خزاعی را بخوانید:

چطور شد که شما به عنوان کارشناس و مجری برای «سینما دو» انتخاب شدید؟
بعد از رفتن آقای جیرانی از برنامه «هفت» آقای ضرغامی پیشنهاد دادند که ادامه برنامه را من بپذیرم، من همان موقع هم اعلام کردم از فضایی که برنامه «هفت» با اجرای آقای جیرانی داشت خوشم می‌آید و شیوه اداره ایشان در برنامه بهتر بود و اما من پیشنهاد آقای ضرغامی را به دلایل گرفتاری‌های که خودم داشتم از جمله مشغله‌هایم در سینما و برگزاری جشنواره و کارهایی از این قبیل نپذیرفتم. بعد از این بود که آقای گبرلو اجرای ادامه برنامه را بر عهده گرفتند. البته من مدتی در شبکه جام جم برنامه «شب‌های روشن» را که در حوزه سینما بود اجرا می‌کردم. وقتی دوستان پیشنهاد برنامه «سینما دو» را به دادند و گفتند که به عنوان کارشناس و مجری در این برنامه حضور داشته باشم به دوستان گفتم هستند کسانی که در اجرا و حوزه نقد از من کارشناس‌تر هستند و می‌توانند این برنامه را به شکل بهتری اجرا کنند، اما اصرار دوستان بر این بود که خودم من در این برنامه حضور داشته باشم.

این نکته را باید بگویم که من خودم را نه مجری می‌دانم و نه مثل خیلی از دوستان که مدعی کارشناسی هستند ادعای کارشناسی دارم، من یک تهیه کننده هستم که فعالیت‌های دیگری هم انجام‌ می‌دهم. حتی این امکان وجود دارد که من فعلا به صورت موقت اجرای این برنامه را برعهده بگیرم تا ببینیم در آینده چه پیش می‌آید. از طرف دیگر باید دید مشغله‌های من در حوزه سینما اجازه حضورم در برنامه را می‌دهد یا خیر. من گرفتاری‌ها و مشکلات دیگری دارم و باید ببینم آیا اصلا می‌توانم هر هفته متمرکز شوم و برای گردانندن این برنامه روی آنتن بروم. شاید اینکه هر هفته بخواهم روی آنتن بروم کار سختی باشد، اما من تلاشم را می‌کنم که در مدت زمان حضورم در این برنانه اتفاق‌های خوبی حاصل شود.

از ویژگی‌های «سینما دو» برایمان بگویید و اینکه چقدر مخاطب طرح و ایده جذاب و نو در این برنامه خواهد دید؟

«سینما دو» کاملا برنامه متفاوتی نسبت به برنامه‌های سینمایی است که تا به حال از تلویزیون پخش شده‌اند و از منظر اجتماعی و جامعه شناسی به سینما و فیلم‌هایش نگاه می‌کند. «سینما دو» اصلا قرار نیست یک برنامه مطبوعاتی به معنای اینکه در فضایی جنجالی روی آنتن رود باشد. برنامه صرفا خبری و تخصصی سینما هم نیست بلکه این برنامه شیوه جدید و نویی است که از منظر جامعه شناسی و با حضور کارشناسان این حوزه و البته کارشناسان حوزه روانشناسی و اجتماعی فیلم‌های فیلمسازان را نقد خواهد کرد و نگاهی جدی به سینمای اجتماعی ایران خواهد داشت.

چقدر از این طرح و ایده‌ها به خودتان تعلق دارد؟

تا جایی که من در جریان هستم طراحی اولیه این برنامه از حدود هشت نه ماه قبل مطرح شده بود و دوستان حتی با یکی دو کارشناس این برنامه را ضبط هم کرده بودند، اما ظاهرا طبق نظر خودشان به آن شکل و شمایلی که مطلوب خودشان بود نرسیده بودند و برنامه‌ها را متوقف کردند تا زمانی که از من برای همکاری دعوت کردند.

البته من از همان روز اول هم به دوستان گفتم من درگیر تولید فیلم هستم و نمی‌رسم، اما بالاخره شرایطی فراهم شد که احساس کردم شاید با حضورم در این برنامه بتوانم کمکی به سینمای ایران کنم. در واقع حس کردم این برنامه می‌تواند برنامه‌ای محترم و تخصصی در حوزه سینما باشد و می‌تواند بستری فراهم کند که افراد در حوزه سینمای اجتماعی بیایند و حرف‌هایشان را بزنند و ما مشکلاتی را که در سینمای اجتماعی داریم مطرح کنیم و اساسا نگاهی که به سینمای اجتماعی داریم را جریان شناسی کنیم و به بررسی افت و خیزهای آن بپردازیم.

من با این نگاه به این برنامه ورود پیدا کردم که مباحثی جدید در باب سینمای اجتماعی در برنامه مطرح کنیم و الان هم امیدوارم «سینما دو» بتواند برنامه خوبی شود. البته مهندس جعفری جلوه در شبکه دو به عنوان کسی که سالیان سال در حوزه سینما فعالیت می‌کردند ایده‌ها و طرح‌هایی داشتند که از ابتدا برای خود سیستم و مدیریت بوده و دوستانی که آنجا حضور داشتند الان نیز دنبال این هستند که برنامه جذاب شود. به نظرم دوستان سازنده تیم حرفه‌ای جمع کردند، از حضور آقای میرفخرایی گرفته تا طراحی صحنه و موسیقی و تیتراژ و … همه تلاش‌شان این بوده که برنامه خوب شکل بگیرد. البته بعد از چند قسمت اولیه ساختار برنامه عوض خواهد شد و تقریبا می‌توان گفت چند قسمت اولیه که روی آنتن می‌رود به نوعی محک زدن ذائقه مخاطب خواهد بود و بعد برنامه با توجه به بازخوردهایی که از مخاطب خواهیم گرفت تغییراتی پیدا می‌کند و طبیعتا نقصان‌های برنامه نیز در قسمت‌های آتی برطرف خواهد شد. تلاش ما این است که این برنامه جایی باشد برای دور هم جمع شدن اهالی سینما، بدون حب و بغض و در عین حال این برنامه نگاه خودش را دارد و برنامه ای خنثی نخواهد بود.

چه شباهت‌هایی بین برنامه «سینما دو» و «هفت» وجود دارد؟

من فکر می‌کنم ماموریت‌های هر کدام از این برنامه‌ها با هم متفاوت است. رقابت «سینما دو» با «هفت» مثل این است که بگوییم چون الان چند روزنامه سینمایی در می آید دیگر نیازی به انتشار یک روزنامه جدید نیست البته ممکن است رقابت بین روزنامه‌ها به وجود بیاید اما من فکر می‌کنم ماموریت هر برنامه سینمایی که در حال شکل گرفتن است باید متفاوت باشد. یعنی اگر شباهتی با هم داشته باشند سیاست گذاری در حوزه سینما در تلویزیون مشکلاتی خواهد داشت. برنامه «هفت» رسالت دیگری دارد با یک سابقه و پیشینه دیرینه دیگر کار خود را می‌کند و برنامه «سینما دو» کاملا با آن متفاوت است. ما سعی کردیم نگاهی کاملا علمی به همه چیز داشته باشد و قرار نیست وارد حواشی زرد شویم. اتفاقا من معتقدم چقدر خوب است که همه این برنامه‌ها سعی کنند موفق شوند و با حفظ ادب، احترام و رعایت شان مخاطب و مهمان برنامه مباحثی را مطرح کنند. ما نیز تمام تلاشمان این است که برنامه محترمی را به روی آنتن ببریم.

این روزها حواشی زیادی درباره برنامه «هفت» شنیده می‌شود و نارضایتی مخاطبان و حتی سینماگران نیز به وضوح مشخص است. چقدر این موضوع و رقابت با «هفت» در شکل گیری «سینما دو» تاثیر داشت؟

من از آنجاییکه گرفتار هستم،فرصت نمی‌کنم «هفت» و برخی دیگر از برنامه‌های تلویزیون را تماشا کنم‌. مطمئن هستم همه دوستان چه در «هفت» و چه در شبکه‌های دیگر همه تلاش می‌کنند تا به نوعی به جریان فرهنگی کشور کمک کنند. حالا اینکه چقدر موفق بودند یا نه بحثی جداست. اما من بیشتر «هفت» اقای جیرانی را تماشا می‌کردم بعد از رفتن ایشان و تصدی محمود گبرلو نیز چندین قسمت از برنامه را دیدم، از زمان آقای افخمی خیلی وقت نکردم برنامه‌ها را به طور کامل ببینم، اما چند قسمت از برنامه‌ را دیدم که فکر می‌کنم این تعداد برای قضاوت عادلانه نباشد. به اعتقاد من صرف برنامه داشتن مهم نیست اینکه بدانی به چه نکته‌ای می‌خواهیم برسیم، هدفمان چیست و در نهایت قرار است تلاشمان به کجا ختم شود نکته مهمتری است. تلاش ما نیز این است که برنامه‌ای روی آنتن ببریم که به درد مردم و سینمای اجتماعی بخورد و تلاش ما و بچه‌ها در شبکه دو این است که این برنامه در عین حال که برای مخاطب جذاب باشد بحث‌های جدید را نیز در سینما باز و مطرح کند. حالا اینکه تا چه اندازه موفق شویم مستلزم این است که چند قسمت بگذرد تا خودمان هم بازخوردها را دریافت کنیم.




این روزها همه منتقد ایوبی شده‌اند حتی محمود رضوی تهیه‌کننده جوان “معراجیها”، “سیانور” و البته “دلبری”!!!

سینماروزان: محمود رضوی تهیه کننده جوان سینما و تلویزیون که تولید آثاری نظیر “معراجیها”، “دهلیز” و “دلبری” را در کارنامه دارد این روزها فیلم “سیانور” را روی پرده دارد.

به گزارش سینماروزان رضوی به بهانه اکران “سیانور” مهمان “هفت” بود و در آخرین ماههای منتهی به انتخابات ریاست جمهوری به انتقاد از حجت ا.. ایوبی پرداخت؛ رییسی که بعد از استعفای علی جنتی، موقعیتی متزلزل دارد و در هفته های اخیر حتی آنها که زمانی به مدح او می پرداختند نیز زبان به انتقاد از او گشوده اند.

رضوی درباره ایوبی گفت: عیب است که هنوز من گله کنم که آقای ایوبی هنوز فیلم ما را ندیده است. با شعار و شعر نمی توان سینما را اداره کرد. اینکه اهالی سینما امروز سکوت می کنند نه اینکه مشکلی نیست، صبوری می کنند. آقای ایوبی و سازمانش در این منظومه کمک به این فیلم کجا بوده است؟! امیدوارم در دوران جدید بکند.

این تهیه کننده که حضورش در سینمای ایران هنوز به یک دهه نرسیده درباره بودجه “سیانور” بیان داشت: فیلم را با کمتر از 3 میلیارد تومان تولید کردیم. البته این میزان در میان فیلم ها عدد زیادی است اما برای یک فیلم تاریخی به این شکل خوب بود. استقبال از فیلم با لطف رسانه ها و مردم ممکن شد و شانس نبوده است. نادیده گرفته شدن در جشنواره های فجر و مقاومت از عجایب روزگار بود. یک روز یک آدم بزرگی به من گفت از برخی جریانات و آدم های تاریخ فیلم نساز. چون هرچند به ظاهر نیستند اما وجود دارند.

وی ادامه داد: صحنه پردازی و طراحی لباس و گریم نزدیک به نیم میلیارد هزینه برد. یک اتفاق در فیلم افتاد که سبب شد به تهران آن زمان به خوبی نزدیک شویم. اینکه جزئیات را با دقت تمام و کمترین هزینه تامین کنیم. یعنی از دکورها و طراحی صحنه بیگ پروداکشن دور شویم و دقیقا جزیئاتی را که می خواهیم بدست آوریم. و این را در راستای احترام به مخاطب انجام دادیم. یعنی یک فیلم تاریخی را در بستر عشق، جناحی و داستان درام خلق کنیم.

رضوی بیان داشت: «سیانور» تنها فیلم 35 میلیمتری در جشنواره گذشته و آخرین فیلم از این جنس در سینمای ایران است. آن هم به این دلیل که جنس تصویر نیاز داشت. ما نزدیک به 260 حلقه نگاتیو بکار بردیم، هرچند بخش هایی نیز دولت به ما کمک کرد. در فیلم جدید محمدحسین مهدویان، “ماجرای نیمروز”{که گفته می شود ماجرای قتل موسی خیابانی را روایت می کند} نیز از نگاتیو 16 میلیمتری استفاده خواهیم کرد.

رضوی با مخاطب قرار دادن مدیر رسانه ملی گفت: از رئیس سازمان صداوسیما در خواست می کنم پخش مجدد تیزرهای این فیلم از صداوسیما را آغاز کند. آقای علی عسکری! جم فیلم ما را تبلیغ نمی کند و ما هم سراغ آنها نمی رویم، اما تیزرهای فیلم «سیانور» الان نزدیک به یک هفته است از تلویزیون پخش نمی شود، زیرا ما از ابتدای این فیلم۴۵۰ تیزر داشتیم که به اتمام رسیده است.




سیدضیاءالدین دری در “هفت” بیان کرد⇐”کیف انگلیسی” فقط ۳ ثانیه ممیزی خورد اما “کلاه پهلوی” ۳۰۰ دقیقه سانسور شد!/پیش از انقلاب اسلامی ۴۸ فیلم تاریخی ساخته شد اما الان حتی فارابی هم از تولید فیلم تاریخی حمایت نمی‌کند

سینماروزان: سیدضیاءالدین دری کارگردان شب گذشته در برنامه “هفت” حاضر شد و کوشید درباره سینمای هویتی-تاریخی صحبت کند. دری با اشاره به تاثیر پدرش بر آثارش گفت: ایده چند فیلمم از پدرم بود. او در اواخر عمرش به من می گفت دنبال «کیف انگلیسی» برو، می گیرد!

به گزارش سینماروزان دری درخصوص علت کم رونق بودن ساخت فیلم تاریخی در سینما گفت: در سینمای تاریخی پژوهش و جزییات مهم است و همین ریتم تولید را پائین می آورد و پرخرج می شود. از سویی تلویزیون مردم را بدعادت کرده است به گونه ای که گمان می کنند حتما باید فیلم تاریخی را از قاب تلویزیون دید و نباید برای آن پول داد. فروش فیلم های آپارتمانی روی پرده سینما هم فیلمسازان را ترغیب کرده به جای تحمیل هزینه و انرژی زیاد، راحت تر فیلم پرفروش بسازند.

فیلم تاریخی را نمی توان با سفارش ساخت

کارگردان «کیف انگلیسی» ادامه داد: ابتدا باید بستر مادی فیلم تاریخی را فراهم کرد. فیلم تاریخی را نمی توان با سفارش ساخت. باید از درون فیلمساز بجوشد. امروز اولا امکان مادی تولید فیلم تاریخی وجود ندارد. ثانیا ترس ساخت فیلم تاریخی وجود دارد.

وی افزود: من سال گذشته پروانه ساخت فیلم تاریخی را گرفتم. اما از ردیف حمایت های فارابی در مسئله مادی بیرون آمد و همین سبب شد که متوقف شود. در حال حاضر جز حمایت دولت برای ساخت این فیلم ها راهی نیست. در آخرین نمونه این فیلم ها «یتیم خانه ایران» نیز با حمایت دولت تولید شده است.

این کارگردان درخصوص علت اقبال کمتر مخاطبان به فیلم «کلاه پهلوی» بیان داشت: سریال «کیف انگلیسی» تنها 3 ثانیه ممیزی شد. هر آنچه روی کاغذ تفاهم کردیم، پخش شد. اما در «کلاه پهلوی» 300 دقیقه سانسور شد. لذا تمام بزنگاه های فیلم بهم ریخت. اساسا موفقیت یک سریال نظیر «کیف انگلیسی» ممکن نیست. چون اساسا ذائقه ها، سلایق و انتخاب مردم تغییر کرده است. آن سریال آن زمان 80 میلیون مخاطب داشت. اگر امروز شما اثری با این میزان مخاطب ادعا کنید می سازید، باید 60 میلیارد تومان دستمزد بدهند. درست شبیه این است که شما کسی را رئیس جمهور کنید. برای اینکه آن زمان ماهواره یا شیوه های نوین ارتباطات اجتماعی نبود و ذائقه ها انقدر دستخوش تغییر نبود.

«کیف انگلیسی» و «کلاه پهلوی» در ابتدا سینمایی بودند!

دری با اشاره به آنکه گرایشم به سینماست، افزود: من از سینما به تلویزیون آمدم. هم «کیف انگلیسی» و هم «کلاه پهلوی» هر دو در ابتدا سینمایی نوشته شدند اما بعدا به تلویزیون تن دادم چون تولید چنین فیلم هایی در سینما ممکن نبود. ما در سریال سازی و سینما در دنیا استثنائیم. با توجه به خطوط قرمزی که در کشورمان داریم، کار برای ما بسیار سخت تر می شود. باید بسیار فسفر بسازیم. تولید درام هایی بدون ورود به خطوط قرمز و سالم بسیار سخت است.

چرا درباره کشورهای تحت نفوذمان فیلم نمی سازیم؟

وی ادامه داد: در حوزه فرهنگی خارج از مرزهای فعلی کم کار کرده ایم. امروز سوریه، لبنان و… کشورهایی تحت تاثیر و نفوذ ما هستند اما دربارش فیلم نمی سازیم. اول از همه باید اطلاعات نویسنده و فیلمساز ما بسیار روزآمد و بروز باشد. الان تنها چیزی که درباره سوریه بدان آگاهیم و فکر می کنیم، مسئله «مدافعان حرم» است که خیلی هم خوب است. اما سوژه و موضوع دیگری نداریم. اگر مسئولین ما اجازه دهند و بفهمند درام عین خود جنس نیست و باید دست کارگردان را برای خلق درام باز گذاشت، حتما شاهد تولید آثاری درباره این مسائل خواهیم بود.

وی خاطرنشان کرد: یک بخش از مشکل نیز به کمبود اطلاعات باز می گردد. سرمایه و وقت زیادی بر روی پژوهش فیلم گذاشته نمی شود. ایده کارگردان یا براساس شنیده و مطالعه شخصی اش است یا اصرار به بیان حرف خود در یک مسئله. به طور مثال درباره زندگی امام موسی صدر، سابقه حضور او در ایران و لبنان و امروز ظهور و بروز حزب الله لبنان اتفاقی نیافتاده است و چون عقب هستیم و تاکنون تولیدی نداشته ایم، وقتی کسی بخواهد تولیدی در این زمینه بکند فکر می کنیم همین یک اثر خواهد بود و باید به همه چیز پاسخ داد و این به همان امکان مادی ما باز می گردد.

ادای دین سینمای پیش از انقلاب به تاریخ

دری با اشاره بدان که ما قبل از انقلاب بالغ بر 48 فیلم در حوزه تاریخی ساختیم افزود: در آن مقطع دولت تنها در 3 فیلم برای تولید دخالت کرده است. بنابراین با این نگاه باید بگوییم سینمای فقیر آن دوران به تاریخ رفت و با خود رشد می کرد.

این کارگردان درخصوص فیلمهای تاریخی در سینمای آمریکا نیز بیان داشت: سینمای آمریکا از زمانی که تدوین آغاز می شود از همان فیلم های 15 دقیقه ای تا «تولد یک ملت» هالیوود به سمت تاریخ رفت و همان موقع برای مردم آمریکا جذاب بود. هرچند یهودیانی که وارد سینمای آمریکا شدند دستورالعمل های خود را در تاریخ دنبال می کردند و اگر سیر حرکت یهودیان را در سینما آمریکا دنبال کنید، یک سیر بسیار دقیق و عمیق است. اما برخلاف آمریکا در ایران فیلم ساختن از شخصیت ها و وقایع تاریخی بسیار سخت است. من می توانم درباره محبوب ترین شخصیت معاصر ایران امام خمینی (ره) حرف بزنم اما اگر درباره او فیلم بسازم هرکسی ممکن است به من اتهام بزند، چون فضای گفتاری با بصری متفاوت است.




آیا مدیران سیما از اعتراف‌گیری “هفت” افخمی خبر دارند؟

سینماروزان/پرویز پایور: زمانی فریدون جیرانی در فصل اول “هفت” می کوشید به نوبه خود در گفتگو با برخی از سینماگران و به نوعی از زبان خود آنها از شیوع اعتیاد در سینما پرده برداری کند و حالا بهروز افخمی در فصل سوم “هفت” به دنبال اعتراف گیری درباره شرمندگی بازیگران از حضور در آثار مرتبط با انتخابات 88 است.

به گزارش سینماروزان داریوش ارجمند و امین حیایی دو بازیگری که در فیلمهایی با موضوع  انتخابات سال 88 به ایفای نقش پرداختند برای اولین بار در برنامه سینمایی هفت مجبور به ابراز پشیمانی شدند. سوالات در برنامه “هفت” به گونه ای طراحی شده که پاسخ ها منجر به ابراز ندامت از ایفای نقش در برخی فیلمهای مرتبط با انتخابات سال 88 شود.

بهروز افخمی چند هفته پیش در بخشی از برنامه “هفت” در حالی میزبان امین حیایی بود که به شکلی عجیب این بازیگر را درباره بازی در فیلم “قلاده های طلا” سوال پیچ کرده و با طرح برخی سوالات این بازیگر را در موقعیتی قرار داد تا نسبت به بازی در فیلم “قلاده های طلا” ابراز پشیمانی کند.

 پشیمانی بازیگر “قلاده های طلا”

سماجت بی مورد افخمی تا جایی رسید که پس از طفره رفتن های هوشمندانه حیایی از این بازیگر پرسید آیا حاضر است در “قلاده های طلای 2” بازی کند و حیایی به صراحت پاسخ داد: خیر! با این بایکوتی که در سینما صورت گرفت دیگر حاضر به این کار نیستم.

این سخنان از زبان امین حیایی در آنتن زنده رسانه ملی درحالی انجام گرفت که پیش از این امین حیایی در گفت و گو با هیچ رسانه ای تن به بیان چنین مواضع صریحی نداده بود.

پشیمانی بازیگر “پایان نامه”

مورد دیگر مصاحبه این برنامه با داریوش ارجمند بود. برنامه “هفت” در یکی از قسمتهای اخیرش میزبان داریوش ارجمند بود که در فیلم سینمایی “پایان نامه” به ایفای نقش پرداخته است و این بازیگر این بار در گفت و گوی پشت صحنه برنامه “هفت” مجبور شد اعتراف کند که از بازی در فیلم “پایان نامه” پشیمان است.

ارجمند در پاسخ به سوال “هفت” که از او پرسید: چرا داریوش ارجمند در سینمای ما کم کار شده است؟ تلویحا مجبور شد به این مسئله اعتراف کند که به او در سینما نقش پیشنهاد نمی شود. بازیگر نقش مالک اشتر در برنامه هفت تاکید کرد: برای اینکه مزخرف اند! اینکه من کم کار شدم، علتش این است که چیز دندان گیری گیرم نمی آید. فیلم های پرفروش بسیاری هست، اما اینها مقصدم نیست. برای اینکه من با اعتقاداتم زندگی می کنم. شما توقع داشتی من بروم در «اخراجی ها» بازی کنم؟! نه حضرت عباسی! یا بروم در «رسوایی» بازی کنم؟

گزارشگر “هفت” که گویی از این جواب قانع نشده و به دنبال این است که میهمان به بایکوت خود از سوی سینماگران اعتراف کند می پرسد؟ پیشنهاد هم شد؟ و ارجمند پاسخ می دهد:  پس چی که شد! پس چی که شد! تو اینترنت بخون نوشته. دشمنی با آقای ده نمکی ندارم. متن، متن بدی است! من که قرار نیست بروم جک بازی کنم! سوال می شود: از فیلم های آپارتمانی جدید هم به شما پیشنهاد شده؟ و ارجمند می گوید: فت و فراوان. اما من نیستم. اینها برای این قلمی بادمجون هاست. چشم رنگی ها، دماغ عمل کرده ها، پشت چشم برداشته ها و دور سر سفید کرده ها. اینها بدرد اونها میخوره. بدرد من نمی خورد!

خودم نقشم را در “پایان نامه” نوشتم

اما گزارشگر ول کن نیست و باز هم می پرسد: هجمه زیادی به شما برای بازی در فیلم «پایان نامه» شد؟ پاسخ بازیگر نقش حضرت عبدالعظیم این است: «من نقش دکتری را بازی کردم که هیچ کاری به سیاست نداشت. خودم نیز آن نقش را نوشتم. بعد هم قیچی اش کردند. این هم بس که التماسم کرد. چون یک فیلم برایش بازی کردم. “کلاهداری” جوان بود و دلم برایش سوخت. ولی من هیچ ننگی نمی کنم. نه اصلا! آن قدر فیلم خوب دارم که این یکی می تواند تو قاطی اونها یک ریگ در گونی عدس باشد.»

سیاست تازه رسانه ملی؟

به نظر می رسد که برنامه “هفت” در اقدامی عجیب با دعوت از بازیگرانی که حاضر به ایفای نقش در فیلمهایی با موضوع حوادث سال 88 شده اند و سوال پیچ کردن این بازیگران قصد اعتراف گیری از آنها را دارد و در این کار هم تا به حال موفق عمل کرده است. چرا که دو بازیگر مطرح سینمای کشور یعنی امین حیایی و داریوش ارجمند سخنانی را درباره عواقب بازی در برخی فیلمها بر زبان رانده اند که پیش از آن در هیچ مصاحبه ای آنها را بیان نکرده اند.

فارغ از آن که این گونه اعتراف گیری توأم با سماجت به لحاظ اخلاقی برای بازیگرانی که به چشم حرفه یا شغل به بازیگری می نگرند برخورنده است و در درازمدت به موضع گیری های بیشتر در برابر “هفت” منجر خواهد شد پرسش اصلی بر سر هدایت کنندگان این اعتراف گیری است.

هدایت کنندگان این اعتراف گیری که اتفاقا با همراهی رسانه های اصلاح طلب روبرو شده چه کسانی هستند؟

آیا این برآمده از سیاستی درون سازمان صداوسیما است که به افخمی دیکته شده است یا آن که افخمی خود این مسیر را طراحی کرده و در حال اجرای آن است؟ و نقش همراهان ظاهرا ارزشی افخمی که در تمام مدت حضور وی در “هفت” وی را ساپورت کرده اند در این مسیر چیست؟




یک کارگردان خطاب به فراستی⇐تو که به همه فیلمها گیر می‌دهی آیا جرأت داری درباره پولشویی در سینما هم حرف بزنی؟؟؟

سینماروزان: اصغر نعیمی کارگردانی که درام عاشقانه “سایه های موازی” را روی پرده دارد و فیلمش با وجود محدودیت در تعداد سانس فروش نیم میلیارد را رد کرده در تازه ترین برنامه “هفت” طعنه های تندی زد به مسعود فراستی.

به گزارش سینماروزان فراستی در نقد “سایه های موازی” از این گفت که فیلم نه فیلمنامه دارد و نه کارگردانی و فیلمنامه نویس عرضه این را نداشته که شخصیت خلق کند.

این انتقادات تند و تیز باعث شد نعیمی که سابقه روزنامه نگاری در مجلات سینمایی را هم داشته است با بیانی صریح خطاب به فراستی بگوید: باید مراقب باشیم از چه ادبیاتی استفاده می کنیم. فیلم من فیلمفارسی اما فیلمفارسی شرف دارد به اینکه مثل تو بنشینم جلوی تلویزیون از یک رانت و موقعیت مسمومی استفاده کنیم و بدانم هیچ کسی هم جوابی به ما نمی تواند بدهد. مسعود! تو مسیری که می روی مسیر غم انگیزی است و آدم غم انگیزی شده ای! من دلم برایت می سوزد. از اینکه تو لذت می بری من را و فیلم مرا سخیف کنی، من ناراحت می شوم.

این گفته ها پاسخ متقابل فراستی را به دنبال داشت که گفت: پشت این جمله ها مخفی نشو. عرضه یعنی توان! توان این را نداشته است. تو با ادبیات خودت برداشت کن. بجای آنکه ناراحت شوی و استرس بگیری، به نقد فیلمت پاسخ بده.

نعیمی هم صریحتر از قبل خطاب به وی بیان داشت: حرف من این است که مسعود فراستی که به همه فیلمها گیر می دهد آیا جرات این را دارد که وارد مسائل دیگری مثل فساد مالی و پولشویی در سینما شود و درباره آنها حرف بزند؟

همین پرسش بود که باعث شد بهروز افخمی هم به کمک فراستی آمده و تا پایان این بخش از برنامه به دفاع از همکارش پرداخته و شرایطی را فراهم آورد تا فراستی بدون پاسخ دادن به این پرسش ادامه حرفهای خود را پی گیرد.




مرحبا به این همه اعتماد به نفس⇔گبرلو: “هفت” من بسيار جذاب و چالشي به روي آنتن مي‌رفت/من شيوه مديريت پنهان را اجرا مي‌كردم/برنامه من حلقه بسیار وسیع‌تری از “هفت” جیرانی و افخمی را دربرگرفته بود

سینماروزان: یک سال و خرده‌ای بعد از حذف محمود گبرلو از “هفت” و آمدن بهروز افخمی که سعی می کند به گونه ای ژورنالیستی این برنامه را اجرا کند همچنان گلایه های گبرلو از کنار گذاشته شدن از “هفت” وجود دارد.

به گزارش سینماروزان جالب است که گبرلو خودش بعد از حذف فریدون جیرانی که بنیانگذار “هفت” بود به این برنامه آمد اما همان روندی که منجر به ظهور او شد وقتی به ظهور افخمی منجر شد، انتقاد او را برانگیخت.

گبرلو البته که به مانند جیرانی آن قدر شمّ یا دغدغه رسانه ای نداشت که بتواند بعد از “هفت”، ژورنالی لااقل در همان حد و اندازه خود را در فضایی دیگر مانند اینترنت راه اندازی کند با این حال در تمام مدتی که افخمی “هفت” را روی آنتن برده تا توانسته هم برنامه او و هم برنامه جیرانی را زیر سوال برده و فقط الگوی خود را مفیدفایده دانسته است؛ الگویی که البته به تجربه ثابت شده بی حمایتهای مالی رسانه ای مانند صداوسیما و مثلا در بخش خصوصی امکان اجرایی شدن حتی در کوتاه مدت را ندارد.

تازه ترین گفتگوی گبرلو که با جواد محرمی در “جوان” انجام شده هم پر شده از نوشابه هایی که ایشان برای خودش باز کرده است.

او آن قدر مغرورانه درباره برنامه خویش صحبت کرده که یادشان رفته بعد از ماهها حضور در این برنامه همچنان در آخرین برنامه ها هم اعتماد به نفس لازم برای اجرای زنده را نداشت!

غریب ترین اظهارات گفتگوی تازه شان جایی است که بیان می دارد: “هفت” گبرلو بسيار جذاب و چالشي به روي آنتن مي‌رفت. آن زمان اينقدر بي‌پروا و صريح مسائل در هيچ برنامه تلويزيوني ديگري مطرح نمي‌شد و هيچ برنامه‌اي به اين شكل گسترده از همه طيف‌هاي فكري نمي‌توانست ميهمان داشته باشد.

و در جایی دیگر اظهار می دارد: من شيوه مديريت پنهان را اجرا مي‌كردم به اين شكل كه بستري فراهم مي‌كردم تا همه اهالي سينما با هر گرايش فكري در برنامه حضور پيدا كنند.

و در نهایت خودستایی را تا آنجا امتداد می دهد که در بخش پایانی گفتگو می گوید: گبرلو هفت را براي سينماي ايران و نظام جمهوري اسلامي مي‌ديد براي همين هم نگاه گبرلو براي حفظ وجهه انقلاب و نظام حلقه بسيار وسيع‌تري از “هفت” جيراني و افخمي را در نظر گرفته بود.




انتقادات تند و تیز “کیهان” از افخمی و “هفت”⇔از درخواست شبی ۲۰ میلیون برای پوشش خبری تا قرارگیری در خدمت صبغه “مشارکتی”

سینماروزان: همان طور که قابل پیش بینی بود یادداشت غریبی که بهروز افخمی مجری “هفت” خطاب به محمد خزاعی دبیر جشنواره مقاومت نوشته بود(اینجا را بخوانید) با واکنش رسانه های مختلف مواجه شد.

به گزارش سینماروزان لحن تحقیرآمیز افخمی در این یادداشت و ادبیات نه چندان محترمانه ای که در گفتگو با خزاعی به کار گرفته بود سبب ساز آن شده که روزنامه اصولگرای “کیهان” که پیش از این چندان با “هفت” و بهروز افخمی مشکل نداشت هم با نگارش گزاشی تند و تیز به نقد نامه وی بپردازد.

جالب است که در گزارش “کیهان” از افخمی به عنوان مشارکتی سابق نام برده شده و اهداف برنامه اش هم در خدمت صبغه مشارکتی دانسته شده است در صورتی که در ماههای گذشته افخمی کاملا به سمت طیف فرهنگی اصولگرایان رادیکال چرخش داشته و علاوه بر حمایت از مهمان مارکسیست بخش بین‌الملل جشنواره عمار، بناست با بودجه سازمان ارزشی اوج فیلمی به نام “آذرباد” را بسازد!(اینجا و اینجا را بخوانید)

متن کامل گزارش “کیهان” را بخوانید:

عقده‌گشایی عضو سابق مشارکت

بهروز افخمی مجری برنامه “هفت” و عضو سابق «حزب منحله مشارکت» در یادداشتی که بیشتر به عقده گشایی شخصی شباهت دارد، مطالب توهین آمیزی را علیه جشنواره فیلم مقاومت نگاشت.

افخمی که پیش از این هم در برنامه «هفت» جمعه دوم مهر همزمان با آغاز جشنواره فیلم مقاومت، این جشنواره را بایکوت کرده بود و بعد در توجیه این کار گفته بود که جشنواره مقاومت یک جشنواره فرعی است! این درحالی است که جشنواره مقاومت به خاطر محور قرار دادن انقلاب، دفاع مقدس و مقاومت در عرصه بین الملل، مهم‌ترین جشنواره سینمایی ایران محسوب می‌شود. حتی اگر از جنبه بین‌المللی نگاه کنیم، تعداد هنرمندان خارجی شرکت‌کننده در این جشنواره و همچنین بازتاب‌های جهانی آن نسبت به سایر جشنواره‌های سینمایی کشور بیشتر است. بنابراین دلیل افخمی یک فرافکنی است.

برای هر برنامه 20 میلیون مطالبه کرده بوده!

هر چند که برخی از رسانه‌ها نوشتند که برنامه “هفت” برای پرداختن به جشنواره مقاومت، مبالغی را -برای هر برنامه 20 میلیون تومان- مطالبه کرده و چون این مبالغ داده نشده، هفت هم مقاومت را بایکوت کرده بود.
این بار اما مجری «هفت» یک یادداشت مبتذل و مملو از توهین در یک روزنامه زرد علیه جشنواره فیلم مقاومت نوشت. افخمی در این یادداشت به جای طرح مسائل انتقادی و نقد کمبودها و نقاط ضعف جشنواره مقاومت، الفاظی موهن را به کار برده است. به طوری که یادداشت وی به جای نقد، به عقده‌گشایی شباهت دارد.

این جشنواره با پیام سید حسن نصرالله و با حضور سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه به کار خودش پایان داد
در یادداشت یاد شده، افخمی رویکرد به موضوع دفاع مقدس را منجر به ریزش مخاطب توصیف کرده است!
اظهارات توهین آمیز افخمی علیه جشنواره فیلم مقاومت در حالی انجام گرفته که این جشنواره با پیام سید حسن نصرالله و با حضور سردار عزیز جعفری فرمانده کل سپاه به کار خودش پایان داد.

توجیه مدیر گروه اجتماعی شبکه سوم
اما در کنار یادداشت مجری برنامه “هفت” ناصر کریمان مدیر گروه اجتماعی شبکه سه در توجیه بی‌اعتنایی برنامه تحت مدیریت اش در گفت وگو با رسانه‌ای گفت که بر پایه توافق با جشنواره مقاومت قرار بود که در بخشی جداگانه برنامه‌ای ویژه این جشنواره به روی آنتن برود که این خبر اساسا توسط دست اندرکاران جشنواره تکذیب شد.
متأسفانه برنامه «هفت» دارای حاشیه امن قابل تأملی شده است و به نظر می‌رسد این برنامه بیشتر در خدمت اغراض شخصی که بی‌ارتباط با صبغه سیاسی و مشارکتی افخمی نیست، قرار گرفته است.