1

به دنبال انتصاب وزیر نیروی احمدی‌نژاد به ریاست بنیاد مستضعفان⇐ آیا موسسه نورتابان گرفتار تغییر و تحول مدیریتی خواهد شد؟؟ آیا مدیرانی جوان و خلاق که سینماگران را ولی نعمت خود بدانند وارد نورتابان خواهند شد؟

سینماروزان: موسسه سینمایی نورتابان به واسطه پروژه پرهزینه “محمد رسول الله(ص)”مجید مجیدی شناخته شد.

بنیاد انقلاب اسلامی مستضعفان وقتی به کمک تولید “محمد…” آمد، بنیان موسسه سینمایی نورتابان هم گذاشته شد تا کمکها از کانال این موسسه اعمال شود.

موسسه نورتابان در سال 90 و در دوران ریاست محمد سعیدی کیا بر بنیاد مستضعفان ثبت شد در حالی که بنیاد مستضعفان و موسسه مالی سینا منسوب به بنیاد، از سهامداران اصلیش بودند.

پروژه های پرهزینه “محمد…”مجیدی و “نفس”نرگس آبیار با حمایت نورتابان تولید شدند و به جز این دو فیلم که پخششان را نورتابان برعهده داشت، این موسسه، پخش کننده آثاری همچون “امروز”، “با دیگران” و “پنج ستاره” ، “پیشونی سفید2” و اخیرا “شبی که ماه کامل شد” هم بوده است. ضمن اینکه پخش فیلم اکران نشده “آبجی” را هم برعهده گرفته است.

تقریبا از بدو راه اندازی نورتابان این محمدرضا صابری بوده که مدیریت پخش این موسسه سینمایی وابسته به بنیاد را برعهده داشته است.

پس از تغییر و تحول در بنیاد مستضعفان و حضور پرویز فتاح به عنوان رییس تازه بنیاد باید منتظر ماند و تغییرات در نورتابان را رصد کرد.

پرویز فتاح که وزیر نیروی دولت اول محمود احمدی نژاد بود در سالهای اخیر به عنوان رییس کمیته امداد فعالیت داشته و تکیه کلام او در برابر مدیران زیردستش این جمله کلیدی امام خمینی(ره) بوده که “مردم ولی نعمت مدیران و مسئولان هستند”!

آیا با حضور فتاح در بنیاد مستضعفان، مدیرانی جوان و خلاق در نورتابان منصوب میشوند که سینماگران را ولی نعمت خود بدانند؟؟!!




آیا این تخلف نیست؟ پخش همزمان دو فیلم کم‌مخاطب اکران نوروز توسط یک دفتر پخش؟؟!!+عکس

سینماروزان: مهندسی بالادستی اکران نوروز، حذف مستقلها و چینش فیلمهای حاکمیتی-مافیایی کنار یکدیگر از یک سو و رساندن سقف قیمت بلیت به 20 هزار تومان از سوی دیگر، موجبات شکل گیری اکران نوروزی سرد و کم رونق شده است.

در این بین یک اتفاق سوال برانگیز هم در اکران نوروز رخ داده و آن هم شبهه های پخش دو فیلم مختلف توسط یک دفتر پخش است!

در میان فیلمهای کم فروش اکران نوروز، دو فیلم “غلامرضا تختی” و “پیشونی سفید3” قرار گرفته اند که در ابتدا بنا بود “تختی” توسط سیمای مهر و “پیشونی سفید3” توسط نورتابان پخش شود.

با این حال بر روی اقلام تبلیغاتی “پیشونی سفید3” در کنار نام نورتابان، نام سیمای مهر هم آمده تا مشخص نباشد بالاخره پخش کننده فیلم کیست؟

آیا پخش اشتراکی در اکران سینماها باب شده یا تبصره، تک ماده یا استثنایی برای سیمای مهر ایجاد شده که بتواند همزمان دو فیلم را اکران کند؟؟؟

 

پوستر “پیشونی سفید3″/ در پایین پوستر هم لوگوی “سیمای مهر” به چشم میخورد و هم لوگوی “نورتابان”!!!




اظهارات تازه مجید مجیدی که چند ماه قبل برخی رسانه‌ها را تحت تعقیب قضایی قرار داده بود⇐رسانه‌ها عضو خانواده سینمای ایران هستند!

سینماروزان: مجید مجیدی که تازه‌ترین فیلمش «پشت ابرها» برخلاف دستورالعمل قبلی شورای صنفی نمایش به جای 25 بهمن از سوم اسفند روی پرده خواهد رفت تا بتواند در نوروز97 هم روی پرده باشد در مراسم اکران خصوصی این فیلم سخنانی سمپاتیک درباره اهالی رسانه گفت.

مجید مجیدی با تشکر از رسانه‌ها بیان داشت: رسانه‌ها همیشه از سینمای ایران حمایت می‌کنند و من رسانه‌های سینمایی را جدا از سینما نمی‌دانم. آنها عضو خانواده سینمای ایران هستند.

سخنان مجیدی درباره رسانه ها بیش از هر چیز  ذهن را به سمت پیگیری های قضایی می برد که ایشان چند ماه پیش از برخی رسانه ها داشت.

شرایط اکران ویژه و منحصربفرد «محمد رسول الله(ص)» از تخصیص دو سرگروه سینمایی به این فیلم تا زمان طولانی اکران اسباب انتقاد بسیاری از سینماگران و رسانه های مستقل را نسبت به مجیدی فراهم کرده بود.

مدتی بعد از اکران بود که هم مجید مجیدی و هم شرکت پخش فیلمش نورتابان برخی رسانه‌های سینمایی را تحت تعقیب قضایی قرار دادند.

هرچند در نهایت آن پیگیریها به جایی نرسید و رسانه‌های موردنظر تبرئه شدند اما اینکه همان مجیدی حالا از رسانه‌ها تشکر می‌کند و آنها را جزیی از سینما می‌داند اسباب امیدواری ایجاد می‌کند نسبت به آن که تجربه پیگیری قضایی و در نهایت تبرئه رسانه‌ها باب جدیدی را در سلوک این کارگردان گشوده است.




پرسشی متعاقب ابراز نگرانی پخش‌کننده فیلم مجیدی از دستورالعمل تازه شورای اکران⇐آیا اکران «پشت ابرها»ی مجیدی از ۲۵ بهمن به ابتدای نوروز منتقل خواهد شد؟؟

سینماروزان: دو هفته پیش که خبر رسید فیلم «پشت ابرها»ی مجید مجیدی از 25 بهمن ماه در گروه کوروش روی پرده خواهد رفت بسیاری به طرح این گمانه پرداختند که اکران این فیلم تا نوروز ادامه پیدا کرده و این فیلم اولین گزینه اکران نوروزی است؛ شاید برای همین بود که بلافاصله خبر اکران فیلم «بدون تاریخ بدون امضاء»وحید جلیلوند از 25 بهمن ماه هم منتشر شد تا این فیلم هم نام خود را به عنوان گزینه ای دیگر برای اکران نوروزی اعلام کند.

به گزارش سینماروزان با این حال وقتی شورای صنفی نمایش از دستورالعمل امسال خود مبنی بر پایین کشیده شدن تمامی فیلمها در انتهای سال و روی پرده رفتن آثار جدید از نوروز خبر داد دیگر هیچ خبر تازه ای از اکران «پشت ابرها» و «بدون تاریخ…» منتشر نشد!!

به تازگی محمدرضا صابری مدیرپخش نورتابان که پخش فیلم مجیدی را برعهده دارد در گفتگو با «فارس» به انتقاد از دستورالعمل اخیر شورای صنفی نمایش پرداخته و از ارشاد و شورای صنفی نمایش خواسته راه‌حلی برای این مسأله پیدا کنند.

آیا انتقاد از این دستورالعمل به تعلیق اکران «پشت ابرها» تا نوروز و روی پرده رفتن از آخرین روز اسفند یا اولین روز فروردین منجر خواهد شد؟؟؟

متن گفته‎های محمدرضا صابری را بخوانید:

–با توجه به شرایط جشنواره فیلم فجر  و علاقه مخاطب به دیدن فیلم های حاضر در جشنواره در سالهای گذشته بهمن و اسفند به فصل مرده سینما بدل می‌شد اما با تصمیم درست و اکران فیلم‌های پر مخاطب این فصل رونق پیدا کرد و صاحبان آثار علاقه به اکران فیلم‌هایشان در این فصل نشان دادند.  امسال هم اگر قصد دارند بهمن و اسفند از رکود خارج شده و همچنان اقبال مخاطب مانند ماه‌های گذشته ادامه یابد بهتر است رویه قبل را ادامه دهند و فیلم‌هایی که در بهمن و اسفند به نمایش گذاشته می‌شوند با این شرط که  اگر توانستند کف فروش را تامین کنند به نوروز 97 پیوسته و جزء اکران نوروزی قرار گیرند.

–در سالهای گذشته شورای صنفی نمایش هیچ مزیتی به لحاظ هفته‌های نمایشی برای این آثار در نظر  نمی‌گرفت تنها این مزیت وجود داشت که اگر فیلم توان جذب مخاطب را داشت و کف فروش فیلم تأمین می‌شد در میان آثار نوروزی جای می‌گرفت. اگر این مزیت برای فیلم‌های بهمن و اسفند ماه فراهم نشود، تهیه‌کننده میل و رغبتی برای اکران فیلم پر مخاطب خود در سینما برای این دو ماه (بهمن و اسفند) ندارد و دوباره شاهد رکود فروش فیلم‌ها در  این ماه‌های سال خواهیم بود و سینمای ایران سیر نزولی در این دو ماه پیدا خواهد کرد و سینماداران نگران این وضعیت هستند. باید ببینیم شورای صنفی نمایش و ارشاد چه تصمیمی خواهند گرفت و چه راه حلی برای این مسئله ارائه می‌دهند.




کارگردان ذوق‌زده یک فیلم ۲ارگانی: ترامپ «نفس» را ببیند تا با فرهنگ اصیل ایرانی آشنا شود!⇔پرسش اول: ترامپ باید «نفس» را ببیند که دریابد در ایران چگونه یک کودک توسط مادربزرگی متشرع مدام کتک می‌خورد؟/ پرسش دوم: ترامپ باید «نفس» را ببیند تا بفهمد چطور آموزگار قرآن برای تعلیم به کودکان، بدترین روش را انتخاب می‌کند؟!!/پرسش سوم: ترامپ باید «نفس» را ببیند تا دریابد چگونه اثرگذاری فرهنگی هالیوود باعث شده یک مرد روستایی در بیغوله‌های ایران، موهایش را همانند قهرمان یهودی «سامسون و دلیله» آرایش کند؟

سینماروزان/مهدی فلاح‌صابر: اینکه در روزهای نزدیک به انتخاب گزینه ایرانی اسکار دست اندرکاران فیلم 2ارگانی «نفس»- که با حمایت فارابی و نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان تولید شده- تلاش زیادی کردند که با انتشار رپورتاژهایی متکی بر سیاهه حضورهای جشنواره ای فیلم، پاشنه آشیلی به نام نداشتن پخش کننده معتبر نه در اروپا و نه در آمریکا را کاور کنند آن قدرها خنده دار نبود.

به هر حال رقبایی همچون «وارونگی» و «مالاریا» که یکی در اروپا و مثلا در فرانسه و سوئد پخش کننده داشت و دیگری تا حضور در جشنواره ای همچون ونیز پیش رفته آن قدر مطرح بودند که تلاشهای دست اندرکاران «نفس» برای تاکید حضور در مثلا جشنواره ایرانیان استرالیا(!) خنده دار به نظر نرسد.

اما اینکه بعد از درآمدن نام این فیلم از قوطی هیات انتخاب اسکار- که یک کارمند شریک تولید یعنی معاون فارابی هم در آن حضور داشت- دست اندرکاران همچنان بکوشند به جای پیدا کردن پخش کننده معتبر پناه ببرند به رپورتاژ برای هموار کردن مسیر، زیاده از حد خنده دار است به خصوص اگر یکی از این رپورتاژها خطاب به دونالد ترامپ باشد و آن هم در قالب تقاضای کارگردان «نفس» از وی.

کارگردان فیلم 2ارگانی «نفس» از ترامپ میخواهد تا فیلمش را ببیند بلکه با فرهنگ اصیل ایرانی آشنا شود و وجه کمدی ماجرا هم همین فرهنگ اصیل ایرانی است که هرچه فیلم را زیر و رو کنیم جز نقیض اش را در آن نمی یابیم.

ترامپ باید «نفس» را ببیند که دریابد در ایران چگونه یک کودک توسط مادربزرگ متشرع اما نامهربان مدام کتک میخورد و توهین می‌شنود و تحقیر می‌شود و چطور آموزگار قرآن برای تعلیم قرآن بدترین وجنون آمیزترین  رفتار را با کودکان دارد؟!!

ترامپ باید «نفس» را ببیند تا دریابد چطور تأثیر فرهنگی کشورش از کانالی به نام هالیوود تا بیغوله های ایران آمده و یک مرد روستایی با دیدن فیلم «سامسون و دلیله» موهایش را به مانند قهرمان یهودی فیلم آرایش می کند و چارچوب در خانه را همچون معبد هیکل سلیمان فرض  می نماید!

ترامپ باید «نفس» را ببیند تا متوجه شود حتی شهرنشینان ایرانی نیز جز درگیریهای خاله‌زنک‌گونه حرف دیگری برای گفتن ندارند؟؟

اگر بناست در جهت پیدا کردن پخش کننده، تبلیغات کنید، تقاضا به تماشای مفاهیم غیرموجود و بازنشر آن در کانالهای آگهی بگیر(!!) عبث ترین کار ممکن است.

اگر هم دست اندرکاران «نفس» در حال رونویسی از ترانه و ماجرای توییت تحریم آمیز سال قبلش درباره اسکار هستند- که مستقیما رفتاری خاص از ترامپ را نشانه رفته بود- باید بدانند کارگردان فیلمشان تاکنون یک جایزه حتی فرعی از فستیوالهایی چون کن و برلین و ونیز دریافت نکرده چه برسد به اینکه یک اسکار قبلی در کارنامه داشته باشد تا رفتارهای آنتی ترامپش برای آن‌وری‌ها توی ذوق نزند و عمیق جلوه کند و بهانه ای برای طرح خود نباشد.

اگر هم این گونه رفتارها مصرف داخلی دارد که الحمدالله  کارگردان و تهیه کننده فیلم از این حیث صبغه پرو پیمانی دارند و نیازی به این پروپاگانداها نیست.

پس چه بهتر که حتی برای تبلیغات هم بر روی داشته ها کار شود و نه شعارهایی که نقیض شان آشکارا در فیلم رژه می رود.

نفس-ساره نورموسوی
نفس-ساره نورموسوی



خیالمان راحت؛ امسال خبری از اسکار نیست⇐فیلم ۲ارگانی فارابی گزینه ایرانی اسکار شد

سینماروزان: بعد از حذف «وارونگی» از فهرست 4فیلم نهایی اسکار و ورود دو فیلم از محصولات مشارکتی فارابی در میان 4 فیلم نهایی، می‌شد حدس زد که بناست امسال یک محصول کاملا دولتی به اسکار معرفی شود.

به گزارش سینماروزان همین اتفاق هم افتاد و در نهایت فارابی نام فیلم 2ارگانی «نفس» را به عنوان گزینه ایرانی اسکار معرفی کرد تا از همین حالا بشود پیش‌بینی کرد که حتی در میان گزینه های ابتدایی بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان آکادمی هم جایی برای سینمای ایران نیست.

«نفس» که با مشارکت ویژه فارابی و با حمایت مالی نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان تولید شده نه فقط نتوانست به هیچ کدام از جشنواره های مطرح جهانی و از جمله کن، ونیز و برلین راه یابد بلکه در بیشتر از یک سالی که از تولیدش میگذرد هم اکرانهای جهانی قابل توجهی نداشته است؛

بماند که اکران داخل آن نیز چنان که باید در جلب مخاطب موفق نبود و علیرغم حمایتهای تبلیغاتی، فروش کل آن به 2 میلیارد هم نرسید!!!

با چنین اندوخته‌ای حتی راهیابی به فهرست ابتدایی کاندیداهای بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان هم دور از دسترس است چه برسد به دریافت اسکار مگر آن که به مانند دوران رییس اسبق سازمان سینمایی فردی را پیدا کنیم تا لابی کند برای دریافت اسکار!!!

این نامها را به خاطر بسپارید؛ امیر اسفندیاری، سیروس الوند، مجید انتظامی، محمد بزرگ‌نیا، کمال تبریزی، سیدجمال ساداتیان، رسول صدرعاملی، جواد طوسی و رضا کیانیان.

«نفس» حاصل انتخاب هیأتی است که اینها در آن حضور داشتند.




تولیدکننده پروژه پرهزینه «محمد…» به سینمافروشی روی آورد؟!+عکس

سینماروزان: در حالی که در سالهای اخیر بودجه های خوبی هم برای تولید فیلم و هم برای راه اندازی جشنواره های میلیاردی در سازوکار دولتی سینمای ایران وجود دارد اما سینماهای قدیمی پایتخت به جای بازسازی یا به حال خود رها شده اند یا آن که در شرف تغییر کاربری اند.

به گزارش سینماروزان از جمله این سینماهای قدیمی، سینما قیام با نام قدیمی «سینه موند» است که در سالهای اخیر به تماشاخانه تهران بدل شده بود.

مالکیت این سینما بعد از انقلاب به بنیاد مستضعفان واگذار شد و اخیرا نیز به موسسه نورتابان تهیه کننده پروژه پرهزینه «محمد…» انتقال پیدا کرد. عابرانی که این روزها از تقاطع ولیعصر-طالقانی می گذارند حتما آگهی فروش ملک این سینما را دیده‌اند.

پرسش آنجاست حتی اگر بپذیریم موسسه ای مانند نورتابان که فارغ از پروژه «محمد…» این سالها فیلمی مانند «نفس» را هم تولید کرده، بودجه بازسازی این سینما را نداشته آیا در سازوکار مدیریت دولتی سینما که فقط 5.8میلیارد صرف نوعی دورهمی موسوم به جشنواره جهانی کرده یا در موسسه تصویرشهر که همه ساله بودجه ای ویژه برای تولید فیلم میکند هیچ بودجه ای برای مشارکت در بازسازی این سینما وجود نداشت که باید شاهد آگهی فروش تجاری این سینما باشیم؟

گزارش خبرگزاری «مهر» درباره فروش این سینما را بخوانید:

مدتی است ساختمان سینما قیام برای فروش گذاشته شده و مساله قابل توجه این است که این فروش با کاربری تجاری انجام می‌گیرد!!!
امور مربوطه به این سینما که متعلق به بنیاد مستضعفان است از مدتی پیش به شرکت «نورتابان» از جمله شرکت های وابسته به این بنیاد، انتقال پیدا کرده است.
فروش ملک سینما قیام در حالی انجام می‌گیرد که در این سال‌ها تلاشی برای بازسازی و اضافه شدن آن به ناوگان سینمایی کشور نشده بود و در این مکان تئاتر آزاد روی صحنه می رفت.
کمبود سالن سینما به نسبت تولیدات سینمایی یکی از مشکلات جدی در صنعت سینمای ایران است.
سینما قیام در سال ۱۳۴۵ با نام «سینه موند» تاسیس شد. این سینما دارای یک سالن سینما با ظرفیت ۴۰۰ نفر بود که در آن فیلم های کودکان و نوجوانان نمایش داده می شد.

سینما قیام و اعلان فروش
سینما قیام و اعلان فروش



همزمان با اکران مجدد فیلم و افزایش سالن رخ داد⇐حذف “محمد رسول ا..(ص)” از جدول فروش ۹۴ سینماتیکت⇐آیا بناست رکورد “سالوادور…” و “فروشنده” با اختلافی دست نیافتنی شکسته شود؟

سینماروزان: هفته وحدت بهانه ای شد برای اکران مجدد آخرین فیلم مجید مجیدی “محمد رسول ا..(ص) به صورت محدود در پردیس کوروش.

به گزارش سینماروزان این اکران محدود اما گسترش یافته است و آن طور که محمدرضا صابری مدیر پخش نورتابان به “فارس” گفته به شهرهای شیراز و مشهد هم رسیده است ضمن اینکه بنا شده فیلم تا جشنواره فجر به اکران خود ادامه داشته باشد.

جالب اما آنجاست که مدتی بعد از آغاز اکران مجدد این فیلم نام آن از جدول فروش سال 94 سایت سینماتیکت حذف شد!!!

آیا این به آن معناست که آمار فروش ویژه فیلم که به مناسبت هفته وحدت انجام شده و تا جشنواره هم امتداد می یابد بناست به آمار فروش رسمی آن افزوده شود؟

آیا این مجالی برای آن نیست که این فیلم رقبایی همچون “سالوادور…” و “فروشنده” که یکی با 16.5 میلیارد فروش و دیگری با حدود 16 میلیارد فروش توانسته بودند فیلم مجیدی را که رقم کل فروش اش بعد از حدود شش ماه اکران و البته با دارا بودن دو سرگروه به 15.5 رسیده بود را پشت سر بگذارد؟

حذف "محمد رسول ا..(ص)" از جدول فروش 94 سینماتیکت
حذف “محمد رسول ا..(ص)” از جدول فروش 94 سینماتیکت
حذف "محمد رسول ا..(ص)" از جدول فروش 94 سینماتیکت
حذف “محمد رسول ا..(ص)” از جدول فروش 94 سینماتیکت




پخش مکرر تیزر موزیکال “نفس” از ماهواره+عکس

سینماروزان: در روزهای گذشته پخش تیزر برخی آثار سینمایی از شبکه های ماهواره ای و به ویژه جم سبب ساز آن شد جلسه ای در سازمان سینمایی برگزار شده و درباره ضرورت برخورد با متخلفان تصمیم گیری شود.

به گزارش سینماروزان در سوی مقابل پخش کنندگانی که تیزر محصولاتشان از شبکه های ماهواره ای پخش شده بود هم با صدور بیانیه های جداگانه به اعلام برائت از این شبکه ها پرداخته و آنها را تهدید کردند به پیگیری حقوقی.

در دل این اتفاقات اما در روزهای اخیر تیزری از فیلم “نفس” که مهدی یراحی بر روی آن آواز می خواند به کرات از شبکه ماهواره ای pmc روی آنتن رفت.

در این تیزر که به مانند تمامی کلیپهای این شبکه شناسنامه دارد نام فیلم “نفس” کنار نام خواننده ذکر شده و البته بر ارتباط تیزر با فیلم “نفس” تاکید شده است.

هنوز مشخص نیست که آیا پخش تیزر از نوع موزیکال از pmc هم مشمول تشکیل جلسه فوق العاده مدیران سینمایی و تصمیم گیری درباره برخورد با صاحبان تیزر خواهد شد یا آن که فقط پخش تیزر از  GEM است که تخلف محسوب شده و مستحق برخورد است؟

تیزر موزیکال "نفس" در PMC
تیزر موزیکال “نفس” در PMC

تیزر موزیکال "نفس" در PMC
تیزر موزیکال “نفس” در PMC




شائبه‌های رکوردزنی به کنار⇐فروش کدام فیلم در شرایط طبیعی رخ داده؟ “فروشنده”، “محمد…” یا “سالوادور…”؟

سینماروزان/حامد مظفری: ماجراي ركوردزني فروش فيلم‌ها در سينماهاي ايران هم ماهيت جالب و در عين حال شبهه‌برانگيزي پيدا كرده است. مشكل اينجاست كه هيچ مرجع بيرون از دايره سينمادار يا پخش‌كنندگان يا تهيه‌كنندگان سينما وجود ندارد كه به ارائه آماري دقيق از وضعيت فروش فيلم‌ها در سينماها بپردازد و همين باعث می‌شود كه نتوان با خيال جمع به اخباري كه درباره ركوردزني فروش منتشر مي‌شود، اعتماد كرد.

به گزارش سینماروزان درباره رقابتي كه ميان «فروشنده» و رقبايي همچون «من سالوادور نيستم» و «محمد رسول‌الله(ص)» شكل گرفته نيز وضعيتي شبهه‌برانگيز روي داده است. ماجرا اين است كه دست‌اندركاران شركت پخش فيلم فرهادي براي آنكه از ركوردزني اين فيلم سخن گويند به آمار سايت سينماتيكت استناد كرده و منطبق با آمار اين سايت «فروشنده» را پرفروش‌ترين فيلم تاريخ سينما مي‌دانند.
اما نكته اينجاست كه از همان بدو راه‌اندازي اين سامانه فروش بليت توصيه اكيد شده كه استناد به آمار فروش اين سايت فقط و فقط زماني قابل‌اعتماد است كه بخواهيم ميزان فروش فيلم‌ها در سينماهاي مكانيزه يعني سينماهاي متصل به سيستم خريد اينترنتي بليت را داشته باشيم چون اغلب ميان آمار كلي فروش فيلم‌ها در تمامي سينماها با آمار سينماتيكت اختلافي 10تا 20درصدي وجود داشته است.

منابع ديگر چيز ديگري مي‌گويند
سينماتيكت مي‌گويد «فروشنده» ركورد‌زده اما آمار ارائه شده در سايت‌هايي مانند «سي نت» و البته آمار كلي فروشي كه پخش‌كننده فيلم‌ها ارائه مي‌دهند حكايت از چيزي ديگر دارد.  آمار «سي نت» حكايت از آن دارد كه «من‌سالوادور نيستم» با فروش 15‌ميليارد و 770 ميليون تومان بالاتر از «محمدرسول‌الله(ص)» با فروش 15‌ميليارد و 700 ميليون و «فروشنده» با فروش 14‌ميليارد و 880 ميليون قرار دارد.

در آمار ارائه شده از سوي پخش‌كنندگان اما اين «محمد رسول‌الله(ص)» مجيد مجيدي است كه با داشتن دو سرگروه سينمايي و حدود شش ماه روي پرده ماندن توانسته بود رقم فروش كلي 17 ميليارد را رد كند، بعد از آن كمدي «من سالوادور نيستم» قرار دارد كه حدود 17‌ميليارد تومان فروش كرد. «فروشنده» نيز با فروش حدود 15‌ميلياردي فيلم سوم فروش است.

وراي اينكه تا همين چند سال پيش و قبل از راه افتادن سامانه فروش اينترنتي بليت مهم‌ترين مرجع ارائه آمار فروش پخش‌كنندگان بودند و جدا از آنكه در هر دو آمار ارائه شده از سوي سي‌نت و پخش‌كنندگان، «فروشنده» در جايگاه سوم فروش قرار دارد بررسي شرايط اكران هم ملاك مهمي در سنجش فروش است. «محمدرسول‌الله» سال قبل با بيشتر از 100 سالن سينما روی پرده رفت!
وضعيت اكران «فروشنده» اصغر فرهادي هم كاملاً ويژه بوده است. اين فيلم هم اگرچه به ظاهر در گروه آزاد روي پرده رفت اما تقريباً از همان روزهاي ابتدايي اكرانش بيشتر از 100 سالن در اختيارش بوده و در كنار آن چينش اكران هم طوري پيش رفت كه همزمان با اين فيلم آثاري متوسط و حتي ضعيف روي پرده باشند تا به ميزان فروش اين فيلم آسيب نزند. «فروشنده» نيز در روزهاي ابتدايي اكران با افزايش غيرمعقول قيمت بليت توانست ركوردي حاشيه‌ساز در افتتاحيه بزند!

فروش کدام فیلم در شرایط طبیعی رخ داده؟

كمدي تجاري «من سالوادور نيستم» نه با افزايش قيمت بليت روي پرده رفت و نه شش ماه روي پرده ماند؛ اين فيلم رقبايي مانند «ابد و يك روز» و «50 كيلو آلبالو» را هم در گيشه داشت و اتفاقاً شرايط طوري پيش رفت كه فروش فيلم افت كند اما اين فيلم فروش بالايي را تجربه كرد كه البته در اين ميان نقش تيزرهاي ماهواره‌اي در اين فروش محسوس بود؛ البته هر دو رقيب «من سالوادور نيستم» يعني «ابد و يك روز» و «50كيلو آلبالو» هم از اين تيزرها بهره‌مند بودند. با اين اوصاف و اصلاً منهاي آمارهاي سه‌گانه كدام فيلم پرفروش‌تر بوده است؟
فيلم‌هايي كه تسهيلات ويژه‌اي در اكران داشته‌اند يا فيلمي كه با پايبندي به مقررات شوراي صنفي نمايش در محدوديت تعداد روزهاي اكران و البته تغييرناپذيري قيمت بليت روي پرده رفته است؟ اين را تاريخ قضاوت خواهد كرد.

سینما آیکون مخاطب
سینما 



نرگس آبیار هم پاسخ حاتمی‌کیا را داد و هم پاسخ مریلا زارعی را+ادعاهایی طرح کرد درباره تولید فیلم اخیرش با بودجه یک فیلم آپارتمانی و پیشنهاداتی که از بخش خصوصی دارد!

سینماروزان: نرگس آبیار کارگردان زن که فیلم روی پرده اش “نفس” را با حمایت فارابی و موسسه نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان ساخته و به زودی هم بناست با حمایت سازمان متمول اوج یک سریال با نام “دختر شینا” را بسازد در تازه ترین گفتگویش که با “ایسنا” انجام شده ادعاهای جالبی را درباره تولید فیلم اخیرش با بودجه یک فیلم آپارتمانی بیان کرده است.

به گزارش سینماروزان آبیار در این گفتگو پاسخی هم داده به طعنه های ابراهیم حاتمی کیا و مریلا زارعی؛

حاتمی کیا به انتقاد از یکی از اظهارات آبیار درباره اینکه گفته بود: «من ارزشی نیستم» پرداخته بود و مریلا زارعی هم در اظهارنظری دلیل اصلی موفقیت “شیار143” را حضور خود دانسته بود و حالا آبیار به هر دو نفر پاسخ داده است.

ادعاهای آبیار و پاسخهایش به حاتمی کیا و زارعی را بخوانید:

 

در جایی گفته بودید نمی‌خواهید جزو طبقه‌بندی “ارزشی” قرار بگیرید  و بعد از آن حتی آقای حاتمی‌کیا هم به نوعی به حرف شما واکنش نشان دادند. دلیل این حرف چه بود و اصلاً ارزشی بودن را چطور تعریف می‌کنید؟

 اصل موضوع به اینجا برمی‌گشت که در یک رسانه، خبری منتشر شده بود که علاوه براینکه مطالبش صحت نداشت، به شکلی کنایه‌آمیز از واژه‌ی ارزشی استفاده شده بود، یعنی به شکلی که انگار من گفته‌ام فیلمنامه‌ای را برای ساخت داشته‌ام اما هیچ نهادی برای کار جلو نیامد. در حالی که اصلاً من چنین قصدی نداشتم و «نفس» را با همکاری بنیاد سینمایی فارابی و شرکت «نور تابان» آن هم با بودجه‌ای به اندازه‌ی بودجه‌ی یک فیلم آپارتمانی ساختم. همین اتفاق باعث شد که احساس کنم تعریف درستی از واژه‌ی “ارزشی” وجود ندارد و نمی‌شود که خبرهایی منتشر شود و از من دائم به عنوان کسی که منتظر است هزینه‌ی ساخت فیلمش را نهادهای خاصی بدهند یاد شود.

البته این را هم بگویم که این اتفاق در حالی بوده که از بخش خصوصی پیشنهادهای زیادی برای مشارکت در ساخت فیلم‌ام داشتم و الان هم رایزنی‌های زیادی می‌شود، اما درباره‌ی آنچه پیش آمد فکر کردم اگر قرار است از این واژه استفاده‌ی کلیشه‌ای شود، بهتر است درباره‌ی من نباشد و بهتر است که آدمی ارزشی باشیم تا فقط یک عنوان را همراه داشته باشیم.

حالا که حرف از «شیار 143» است درباره‌ی اظهارنظر اخیر مریلا زارعی هم صحبت کنید که به شکلی گفته شده که فیلم را بیشتر ایشان ساخته‌اند.

فکر می‌کنم کارنامه‌ی هر کس نشان می‌دهد چه کرده است. من پس از «شیار143»، «نفس» را ساختم و فکر می‌کنم برای همه مشخص باشد که کارگردان ممکن است برای ساخت یک فیلم چه نقشی داشته باشد. با این حال زمان خیلی چیزها را روشن کرده و می‌کند.

از اکران جهانی فیلم هم خبر خاصی هست؟

 اکران جهانی این فیلم از آبان‌ماه شروع می‌شود و ابتدا در یک جشنواره‌ی الف نمایش داده خواهد شد. ما برای این کار کمی دیر شروع کردیم و در واقع دیر به سراغ پخش‌کننده رفتیم که اکنون آقای اطبایی پخش خارجی فیلم را بر عهده دارد.




نورتابان پخش “ابد و یک روز” را تکذیب کرد/”دختر” به اکران نوروزی می‌رسد؟

سینماژورنال: در حالی که صبح امروز خبری از سوی روزنامه “سینما” به سردبیر فریدون جیرانی منتشر شده بود با این مضمون که “ابد و یک روز” توسط شرکت نورتابان پخش خواهد شد(اینجا را بخوانید) اما روابط عمومی این موسسه عصر امروز این خبر را تکذیب کرد.

به گزارش سینماژورنال در این تکذیبیه از دو فیلم “نفس” و “دختر” به عنوان آثاری که پخش شان برعهده نورتابان است نام برده شد و با این حساب این گمانه زنی طرح می شود که آیا “دختر” توسط نورتابان به اکران نوروزی می رسد؟

سینماژورنال متن کامل تکذیبیه نورتابان را ارائه می کند:

 شرکت سینمایی نور تابان پخش فیلم سینمایی “ابد و ویک روز” به کار گردانی سعید روستایی را بر عهده ندارد .

شرکت سینمایی نور تابان ، بر خلاف اخبار منتشر شده ، پخش فیلم سینمایی “ابد و یک روز” به کار گردانی سعید روستایی بر عهده  شرکت سینمایی نور تابان نیست و اخباری که پیرامون  پخش این فیلم توسط شرکت سینمایی نور تابان منتشرشده است کاملا تکذیب می شود.

 شرکت سینمایی نور تابان  پخش دو فیلم سینمایی “نفس” به کار گردانی نرگس آبیار  و “دختر” به کار گردانی رضا میرکریمی را برعهده دارد و زمان اکران و نمایش این دو فیلم نیز پس از قطعی شدن اعلام می شود.




“ابد و يك روز” هم بعد از “گينس” در نورتابان

سینماژورنال: در حالی که یک هفته قبل سینماژورنال در گزارشی با عنوان “همه آنچه درباره اکران نوروزی میخواهید بدانید”  از احتمال پخش فیلم “ابد و یک روز” توسط شرکت نورتابان سخن گفته بود(اینجا را بخوانید) حالا این احتمال رنگ واقعیت گرفت.

به گزارش سینماژورنال امروز لیستی حاوی برخی گزینه های مربوط به اکران نوروزی از سوی روزنامه “سینما” منتشر شده که تایید گزارش سینماژورنال است.

در این لیست از “ابد و یک روز” که تهیه آن را سعید ملکان برعهده داشته به عنوان فیلمی که توسط نورتابان در گروه کوروش اکران نوروزی دارد نام برده شده است.

جالب است که پیشتر پخش “گینس” که تهیه کنندگی آن را هم سعید ملکان برعهده داشت توسط نورتابان که در این سالها بخاطر تولید فیلم اخیر مجیدی می شناسیمش انجام شده بود.

فهرست اکران نوروزی را ببینید:

— من سالوادور نیستم (منوچهر هادی) در گروه ماندانا (که اکران آن امروز آغاز می شود) – پخش از رسانه فیلمسازان

— بادیگارد (ابراهیم حاتمی کیا) در گروه آزادی – پخش از فیلمیران

— ابد و یک روز (سعید روستایی) در گروه کورش – پخش از نور تابان

–پنجاه کیلو آلبالو (مانی حقیقی) در گروه استقلال – پخش از هدایت فیلم

— کفشهایم کو؟ (کیومرث پوراحمد) در گروه زندگی – پخش از رسانه فیلمسازان

— یک فیلم کودک که مشخص نشده است.

— دو فیلم “چهارشنبه” و “نیم رخها” نیز برنامه گروه هنر و تجربه خواهند بود.

گفتنی است ممکن است به روال سالهای گذشته در دقیقه 90 سرگروه ها تغییر کند.




در پي طولاني و كسالت‌بار خوانده شدن “نفس”⇐نرگس آبيار: سكانسهاي درخشان فيلم را بخاطر كوتاه شدن زمان فيلم حذف كردم!!!/ هر جايي از “نفس” را مي‌توان حذف كرد و به داستان لطمه نزد!!!

سینماژورنال: در پنجمین هم اندیشی سینما انقلاب که در حاشیه جشنواره فیلم ققنوس برگزار می شود نرگس آبیار درباره طولاني و كسالت بار خواندن فيلم جديدش از سوي مخاطبان جشنواره اظهار داشت: زمان اصلی فیلم ۱۴۰ بود که ما چند سکانس درخشان آن را حذف کردیم تا ۲ ساعت شود و مخاطب با آن ارتباط بهتری برقرار کند.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “فارس” کارگردان فیلم «شیار ۱۴۳» با اشاره به اینکه این فیلم خیلی بر اساس قواعد و تعاريف جلو نرفته است، ادامه داد: ما پیش از نهایی شدن فیلم آن را به طیف های مختلف مثل روزنامه فروش و نگهبان خانه ها نشان دادیم تا ببینیم زمان فیلم باعث خستگی آنها خواهد شد یا خیر؟
وی با انتقاد از صدای سالن برج میلاد، گفت: متاسفانه کاخ جشنواره (برج میلاد) نه به لحاظ صدا استاندارد است و نه شرایط مناسبی برای اهالی رسانه در آن وجود دارد تا مخاطب با آرامش فیلم را ببیند، بنابراین خبرنگاران در زمانی از اوج کار و خستگی باید فیلمی آرام و ۲ ساعته را ببینند که تا حدودی خسته کننده می آید.

آبیار ادامه داد: نوع سلیقه مخاطب بايد با این نوع آثار هماهنگ باشد تا بتواند آن را دوست داشته باشد كارگردان فیلم سینمایی «نفس» درباره زمان طولانی فیلم، گفت: هر جایی از فیلم را می توان حذف کرد و قطعا ضربه ای به داستان نخواهد خورد چون «نفس» فیلمی درباره فضا و اتمسفر است.

 پي نوشت سينماژورنال :

درباره اينكه فيلمشان درباره فضا و اتمسفر است نظري نمي دهيم كه حتما منظور كارگردان اين بوده “نفس” فيلمي فضامحور است نه داستان محور و اجزاي داستان حول محور اتمسفر فيلم وحدت مي يابند كه خود در جاي خود قابل تامل است ، چرا كه اساساً اتمسفر و فضا تعريفي جداي از وحدت گرافيكي تصاوير به خاطردوساعت دوربين روی دست شبيه به هم ، دارد اما دو نكته باقي مي ماند.

نخست اگر فقط منتقدين به خاطر صداي غير استاندارد و خستگي فيلم را كسالت بار يافته اند پس چرا مخاطبان مردمي فيلم در سالنهاي ديگر اقبالي به فيلم نشان نداده و فيلم جزو برگزيده هاي مردمي نيست ؟

دوم آنكه ايشان فرموده اند به خاطر اينكه زمان فيلم را به دو ساعت برسانند سكانسهاي درخشان فيلم را در آورده اند كه جاي بسي تعجب است؛ چرا كه اين كار خارج از تخصص هنري می باشد كه اقتضا مي كند آدم به سكانسهاي شاهكارش دست نزند.
براي كوتاه كردن زمان بخصوص چون بنا به گفته سازنده اش فيلم فضاست و از هر چه كوتاه كند لطمه اي نمي خورد ، حداقل به جاي صحنه هاي درخشان صحنه هاي ضعيف و متوسط را كه در طول فيلم كم هم نيستند حذف كند ، مثلاً از تعداد تنبيه هاي بدني و شكنجه مانند كودك توسط مادر بزرگ متشرع خود بكاهد كه هم از فرط تكرار ملال آور شده و هم اسباب اشمئزاز را فراهم مي آورد،عقل هم حكم مي كند درخشان ها را حفظ كنيم و بدها را حذف كنيم كه اميدواريم براي اكران عمومي اين تدبير ساده اما عقلايي، مورد عمل قرار گيرد.




“نفس” براي حفظ مخاطبانش نفس كم آورد

سینماژورنال: طولانی بودن بیش از حد زمان فیلم “نفس” که بالغ بر دو ساعت بود،  چند تکه بودن فیلم که آن را شبیه به سریالی اپیزودیک کرده بود، قاب بندی های تلویزیونی اثر، انیمیشنهای بی ارتباطی که در فیلم گنجانده شده بود، محدودیت لوکیشن تقریبا در تمامی فیلم، قرار دادن نماهای مختلف و البته ابتری از اتفاقات مختلف ارزشی از ورود امام به میهن تا عزاداری محرم باعث شد تقریبا از نیمه های فیلم به بعد مخاطبان کاخ جشنواره دچار خستگی شوند.

به گزارش سینماژورنال واکنش مخاطبان به این خستگی دو جور بود؛ برخی ترجیح دادند از همان نیمه های فیلم قید تماشای ادامه اثر را بزنند و از سالن خارج شوند و برخی نیز در سالن ماندند و کوشیدند ادامه فیلم را با دقت بیشتری دنبال کنند بلکه عنصری برای رهایی از این خستگی بیابند اما زهی خیال باطل.

“نفس” تا انتها ریتم ثابت و تلویزیونی خود را حفظ کرد تا یک عقبگرد آشکار برای کارگردانی باشد که فیلم قبلی اش به هر حال مورد توجه قرار گرفته بود. “نفس” در فرمت فعلی مناسب تبدیل شدن به سریالی تلویزیونی برای پخش از رسانه ملی است؛ بخصوص که عدم وابستگی مضمونی میان تکه های مختلف اثر باعث میشود مخاطب از هر کجا که وارد داستان شود چیز زیادی را از دست نداده باشد اما متاسفانه باید بگوییم این اثر در فرمت سینما حرف تازه ای برای گفتن ندارد به جز بازیگری کودک به نام ساره نورموسوی که خودش را به آب و آتش می زند که جلوی نیم دوجین بازیگر تئاتری سرشناسی که تیپهایی کلیشه ای مختلف را جلوی دوربین ایفا می کنند کم نیاورد و انصافا موفق هم عمل می کند…




مذاكره با اروپا و آمريكا براي نمايش فيلم مجيدي

سینماژورنال: در حالیکه یک ماه پیش، مجید مجیدی کارگردان فیلم “محمدرسول ا..(ص)”  از شروع اکران گسترده این فیلم از تاریخ ۱۷ ربیع الاول در کشور ترکیه خبر داده بود؛ محمدرضاصابری مدیر شرکت سینمایی نورتابان می‌‌گوید که امکان اکران این فیلم در ترکیه فعلا منتفی است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “تسنیم” مجید مجیدی  کارگردان “محمدرسول ا..(ص)” چندی پیش در مورد وضعیت نمایش این فیلم در کشورهای دیگر گفت: قرار است به زودی فیلم در خانه سینمای کشور ایتالیا به نمایش دربیاید و اکران گسترده “محمدرسول ا..(ص)” از 17 ربیع‌الاول سالروز میلاد پیامبر در 400 سینما در ترکیه آغاز می‌شود. در ترکیه کمپانی مارس و ATV قرار است این فیلم را پخش کنند همچنین فیلم به خیرالدین کارابان مفتی اعظم این کشور نشان داده شده و مورد پسند وی قرار گرفته است.

برنامه ریزی برای اکران اروپا و آمریکا

کارگردان “محمدرسول ا..(ص)” ادامه داد: هرچند بعضی کشور‌ها همچون عربستان در راه نمایش این فیلم مشکلاتی ایجاد کردند اما در حال برنامه‌ریزی برای اکران این فیلم در کشورهای عراق، سوریه و لبنان با دوبله عربی هستیم. همچنین برنامه‌ریزی‌هایی برای اکران فیلم در آمریکا و اروپا صورت گرفته است.

شرایط برای اکران در ترکیه فراهم نیست
محمدرضاصابری مدیر شرکت سینمایی نورتابان گفت: شرایط لازم برای اکران فیلم سینمایی “محمدرسول ا..(ص)” ز تاریخ 17 ربیع الاول در کشور ترکیه هنوز فراهم نشده است.

صابری دلیلی برای عدم نمایش فیلم عنوان کرد و  همچنین گفت: در تلاش هستیم که شرابط اکران فیلم “محمدرسول ا..(ص)” در تاریخ دیگری فراهم شود که زمان قطعی آن توسط پخش بین الملل فیلم اعلام می‌شود.

مجیدی همچنین درحاشیه شصت و هشتمین سالروز تاسیس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر به این نکته اشاره کرده بود که این فیلم به کشورهای اسلامی همچون اندونزی، سریلانکا و مالزی ارائه شده و با کشور هند و همچنین با کشورهای اروپایی و امریکایی در حال مذاکره برای اکران هستیم.




مینا ساداتی: تمایل داشتم که آقای مجیدی مرا از نزدیک ببینند/مديون شيرخوارگاه آمنه هستم

سینماژورنال: مینا ساداتی بازیگر جوانی که این روزها همچنان با فیلم اخیر مجید مجیدی روی پرده سینماهاست در یکی از معدود گفتگوهایش که با “اعتماد” انجام شده درباره حضور در “محمد رسول ا..(ص)” و همکاری با مجیدی نکات خاصی را بیان کرده است.

به گزارش سینماژورنال مهمترین نکته که در ابتدای گفتگو مطرح شده این است که برمبنای عکسهایی که با تست گریم “آمنه” از او گرفته شده مجیدی او را رد کرده اما بعد از اینکه با مجیدی دیدار حضوری داشته، مجیدی او را پذیرفته است.

ساداتی که در آثاری چون “عیار14″، “خانه پدری” و “عصر یخبندان” هم بازی داشته است حضور در شیرخوارگاه آمنه و در جمع نوزادان بی سرپرست را عاملی مهم در نزدیک شدن به نقش دانسته است.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی ساداتی را ارائه می دهد:

چطور شد كه شما به عنوان بازيگر نقش حضرت آمنه برگزيده شديد؟
زماني كه اين نقش به من پيشنهاد شد، تعدادي از گزينه‌ها از ميان عكس‌ها انتخاب شدند و تعدادي ديگر از آنها حضوري تست بازيگري دادند. وقتي از من هم خواستند، در دفتر پيش‌توليد حاضر شدم و تست گريم دادم. بعد از چند روز آقاي مجيدي عكس‌هاي من را ديدند ولي من تاكيد داشتم كه به دفتر بروم و من را با تست گريم ببينند. ايشان گفته بودند كه چهره‌اش به نقش نزديك نيست ولي من تمايل داشتم كه از نزديك من را ببينند و اين گونه حضور من به عنوان بازيگر اين نقش ميسر شد.
  امروز براي مخاطب نام مينا ساداتي با دو نقش، ليلاي سريال «تنهايي ليلا» و ديگري حضرت آمنه در فيلم محمد رسول‌الله (ص) شناخته مي‌شود. هر دوي اين نقش‌ها در ناخودآگاهش تِمي معنوي دارد. اين موضوع مسير حرفه‌اي شما را به عنوان بازيگر سخت‌تر نمي‌كند؟
هدف‌گذاري‌ام را در مسير بازيگري از خيلي وقت پيش تعيين كرده‌ام. از همان زمان كه نخستين كار حرفه‌اي‌ام را با فيلم عيار١٤ به كارگرداني پرويز شهبازي آغاز كردم. بعد از اين دو اثر افراد بيشتري من را مي‌شناسند اما براي خودم همان قدر كه اين كارها دوست‌داشتني و ارزشمند محسوب مي‌شود، عيار١٤ هم به همان ميزان دوست‌داشتني است. فيلم خانه پدري كه مقطع كوتاهي در خدمت آقاي عياري بودم به همان اندازه برايم مهم است، تك‌تك كارهايي كه انجام داده‌ام مثل فيلم‌هاي «عصر يخبندان» و «برف» يا نمايش‌هايي كه روي صحنه اجرا كردم در شكل‌دهي من در مسير بازيگري تاثير داشته‌اند. اين طوري نبوده كه كاملا ناآگاه بروم و در سريال «تنهايي ليلا» ايفاي نقش كنم يا همين طور ندانسته در فيلم «محمد رسول‌الله(ص)» نقش حساسي را ايفا كنم. به خودم ثابت شده كه قرار نيست نگاه‌هاي مردم من را جوزده كند و مسير حرفه‌اي بازيگري‌ام را تحت تاثير قرار دهد. منظورم اين است، سريالي از من پخش شده و خوشبختانه پرمخاطب هم بوده است، من را تحريك نمي‌كند كه بلافاصله بعد از آن بروم يك سريال ديگري كه صرفا مخاطب زيادي دارد، بازي كنم. يكسري از كارها را از روي علاقه انجام مي‌دهم و الان هم اين كار را ادامه خواهم داد.
  در سينماي ايران پيش‌تر اين گونه بوده است كه وقتي كسي در يك نقش مذهبي قرار مي‌گيرد ناخودآگاه آن نقش برايش هاله‌اي مي‌سازد كه هم به خاطر مخاطب و هم به خاطر آن نقش، مسير بازيگري تحت تاثير قرار مي‌گيرد. حالا شما نقشي را بازي كرده‌ايد كه نه فقط در ايران، در جهان نيز ديده شده است. چه تاثيري حضور شما در نقش حضرت آمنه در فيلم «محمد رسول‌الله (ص)» در ادامه مسيرتان داشته است؟
مفروضات سوال شما غلط است. متاسفانه ميان سينماگران ما، تقسيم‌بندي‌هاي مختلفي وجود دارد. با فيلم‌هاي روشنفكري يك جور و با فيلم‌هاي مذهبي هم به گونه‌اي خاص رفتار مي‌شود. اما يك نكته‌اي را نبايد فراموش كنيم كه همه ما بازيگران و سينماگراني هستيم كه در ايران كار مي‌كنيم و همه پايبند به يك‌سري اصول و چارچوب هستيم. همه در فيلم‌هايي كار مي‌كنيم كه با هر نوعي از روايت و مضمون از يك فيلتر عبور مي‌كند، آن هم فيلتر فرهنگي اين جغرافيا. من براي كارم خيلي تقسيم‌بندي‌هاي اين شكلي نمي‌گذارم و نقش براي من مهم است. در مورد فيلم محمد رسول‌الله(ص) در واقع چيزي كه در درجه اول من را خيلي تشويق كرد حضور آقاي مجيدي بود. مجيد مجيدي قبل از آن فيلم «بچه‌هاي آسمان» را هم ساخته است و نبايد فراموش كنيم. اين فيلم يكي از محبوب‌ترين فيلم‌هاي زندگي من است. امروز وقتي اسم مجيد مجيدي مي‌آيد، همه مي‌گويند كارگردان فيلم محمد رسول‌الله (ص)، در حالي كه آقاي مجيدي نخستين فردي بودند كه از طرف ايران نماينده اسكار شدند و در جشنواره‌هاي فيلم كن، برلين و… حضور داشته است. كارگرداني كه فيلم‌هايي همانند «آواز گنجشكها»، «رنگ خدا»، «بچه‌هاي آسمان» را در كارنامه خود دارد، براي من آقاي مجيدي آن است. فكر كردم فيلم حضرت محمد(ص) از نگاه آقاي مجيدي حتما فيلم متفاوتي خواهد شد. اين كار فاكتورهاي ديگري داشت مثل حضور ويتوريو استرارو به عنوان فيلمبردار و تيم حرفه‌اي كه در كنار او قرار داشتند. حضور در كنار تك تك اين عوامل براي من ارزشمند بوده است.
  فكر نمي‌كنيد كار در اين پروژه كمتر از كار در پروژه‌اي به قول خودتان روشنفكري اجازه نقد بازي‌تان را به منتقدان بدهد؟
گاهي اوقات پيش مي‌آيد، دوستان و همكاران شما در بخش سينمايي مطبوعات، فيلمي را ظاهرا نقد مي‌كنند ولي درواقع همه‌چيز را از بنا نابود مي‌كنند. در حالي كه كار در اين پروژه سختي‌هاي زيادي براي تك‌تك عوامل به همراه داشت و حتي دوستان حرفه‌اي‌تر كه به عنوان بازيگر در كنار من حضور داشتند اذعان داشتند كه كار در اين فيلم براي آنها مثل خدمت سربازي مي‌ماند. اتفاقا حضور من در اين پروژه باعث شد تا تجربه چند ساله بازيگري‌ام را تكميل كنم اما اينكه بگويم چون دريك فيلم اينچنيني حضور داشتم، پس مسير حرفه‌اي من از آن به بعد تحت تاثير قرار خواهد گرفت كه راهم را ادامه بدهم، نه، بايد بگويم كه من براساس نقش‌ها، كارم را انتخاب مي‌كنم. يعني فيلمنامه را مي‌خوانم و اگر احساس كردم پله‌اي است براي ادامه كارم در اين حرفه جذاب و پرفراز و نشيب، پس انتخابش مي‌كنم.
  البته كه شما از ابتداي حضور حرفه‌اي‌تان هم با كارگردانان خوبي مثل آقايان شهبازي، كيانوش عياري، مجيد مجيدي و لطيفي كار انجام داده‌ايد.
بله كاركردن با اين بزرگان سعادت بوده. ديگر به اين جريان خيلي فكر نمي‌كنم كه اين فيلمي كه مي‌خواهم بازي كنم يك اثر مذهبي، جشنواره‌اي يا روشنفكري است. البته كه كاركردن با همكاران حرفه‌اي و با سابقه درخشان در اين حرفه هميشه برايم جذاب بوده و خواهد بود. به هر حال ايفاي نقش حضرت آمنه در فيلم محمد رسول‌الله(ص)، نقش بسيار ارزشمندي براي من بوده است و خيلي خوشحالم كه بازي كرده‌ام و احساس مي‌كنم يكي از موهبت‌هاي خداوند بوده است.
  به گمانم بسياري از بازيگران سينماي ايران دوست داشتند در چنين چينشي قرار بگيرند.
احتمالا همكاران زيادي دوست داشتند كه در اين پروژه كار كنند. خيلي از دوستان، قبل از من به آن دفتر مراجعه كرده و تست گريم داده بودند. زماني كه من براي اين فيلم انتخاب شدم و جلوي دوربين رفتم، جلوي دوربين «استرارو»اي مي‌رفتم كه بازيگران بزرگي در دنيا جلوي دوربين او رفته بودند. از طرفي تا به حال در تاريخ سينما بازيگري نبوده است كه در قالب حضرت آمنه به ايفاي نقش بپردازد. راجع به حضرت مسيح و حضرت مريم فيلم‌هاي بسياري ساخته شده است اما راجع به مادر حضرت محمد(ص) تصويري وجود نداشته است و اين حضور براي من جذابيت داشت.
بله، در سينماي جهان اسلام هم تا به حال تصويري از حضرت آمنه خلق نشده بود.
براي نخستين‌بار قرار بود كه چهره حضرت آمنه را ببينيم. اين كار براي من چالش بازيگري در ژانري كه تاكنون تجربه نكرده بودم را نيز به همراه داشت و كار در اين پروژه جزو سخت‌ترين كارهايي بود كه تا آن زمان انجام دادم.
  پس از انتخاب شدن به عنوان بازيگر نقش حضرت آمنه، مجيدي به عنوان كارگردان براي اينكه اين نقش را براي شما تشريح كنند و حضرت آمنه را به شما بشناسانند، جدا از فيلمنامه به چه نكاتي اشاره كرد؟ و نگاهش به اينكه اين نقش بايد چگونه باشد، چه بود؟
تا آنجايي كه من مي‌دانم در تاريخ چيزهاي زيادي راجع به جزييات شخصيت حضرت آمنه وجود ندارد اما يك اصل مشتركي كه در همه جا نوشته شده بود: آرامش شاعرانه اين شخصيت بزرگ، پاكدامني و خصايص والاي انساني ايشان بوده است. زماني كه با آقاي مجيدي صحبت كردم و تمام مراحل گريم، تست بازيگري و دوربين انجام شد و قرار شد كه من در اين نقش بازي كنم، آقاي مجيدي از من خواستند كه فقط آرامشي كه مدنظر ايشان بود براي اين شخصيت، در تمام طول فيلمبرداري با من همراه باشد و من تمام تلاشم را كردم كه اين اتفاق بيفتد.
  اين تلاش شما چگونه بود؟
نخستين اقدامي كه انجام دادم اين بود كه خود را نسبت به دنياي اطرافم ايزوله كردم. از طرفي، تعداد عواملي كه در اين فيلم حضور داشتند، از يك پروژه سينمايي معمولي و شهري خيلي بيشتر بود. بنابراين زماني كه سر صحنه حاضر مي‌شدم، عوامل محرك بسياري وجود داشت كه بازيگر را درگير و ذهن او را مشغول مي‌كرد و من سعي ‌كردم خود را از اين فضا جدا كنم. وقتي دورهم در يك اتاق جمع مي‌شديم، گوش دادن به موسيقي و كتاب خواندن و كارهايي از اين قبيل باعث مي‌شد تا با آرامش عميق‌تري جلوي دوربين بروم.
از جمله كارهايي كه براي نزديك شدن به نقش حضرت آمنه انجام دادم اين بود كه تلاش كردم فيلم‌هاي مذهبي مهم و در دسترس را ببينم، بخشي از آن را خودم فراهم كردم و ديدم و تعدادي از آنها را به پيشنهاد آقايان بيژن ميرباقري و كامبوزيا پرتوي گرفتم و تماشا كردم. قبل از فيلمبرداري فيلم محمد رسول‌الله (ص) سعي كردم تعدادي از كتاب‌هايي را كه راجع به اين شخصيت وجود دارد مطالعه كنم و هر مطلبي كه به من معرفي مي‌شد با دقت مي‌خواندم. نكته ديگري كه در اين سال‌ها تجربه نكرده بودم و ميسر شد، كاركردن با كودكان بود. براي اينكه بتوانم با آنها ارتباط برقرار كنم و براي نزديك شدن به نقش و در آمدن احساس مادرانه، تصميم بر اين شد كه به شيرخوارگاه آمنه بروم. بعد از يك ماه و نيم نامه‌نگاري، سرانجام اين اتفاق رقم خورد و اين فرصت براي من فراهم شد تا به اين مكان عجيب و پرشور بروم. روزهاي اول حضورم در شيرخوارگاه آمنه، به سختي گذشت. آنجا كودكاني نگهداري مي‌شوند كه به‌شدت خواستار آغوش هستند. در مدت زمان اندكي به بچه‌ها علاقه‌مند شدم. اين يك اتفاق ويژه‌اي بود در زندگي‌ام، كه آن را مديون شيرخوارگاه آمنه هستم و البته فيلم محمد رسول‌الله (ص).
   بعد از نمايش فيلم، چه در مونترال و چه در ايران، چه بازخوردي گرفتيد؟ آيا آن اتفاقي كه بايد مي‌افتاد، افتاد و به آنچه مي‌خواستيد رسيديد؟
بازخوردهاي اجتماعي در زندگي من در وهله دوم قرار دارند چرا كه نقد در شكل حرفه‌اي هم گاهي دستخوش دلايل شخصي و غيرحرفه‌اي قرار مي‌گيرد. هميشه سعي كردم مسير درست را در كار حرفه‌اي دنبال كنم و بازيگري براي ذات بازيگري برايم مهم باشد نه جو حاكم. تعدادي بودند كه خيلي فيلم را دوست داشتند و نظرهاي خود را صريح و شفاف اعلام كردند و تعدادي نه. در ميان مردم ديدگاه‌هاي شفاف و بدون حاشيه‌اي وجود دارد. يك روزي به شيريني‌فروشي نزديك منزل رفته بودم و در آنجا پسربچه‌اي شش، هفت ساله ايستاده بود و من را نگاه مي‌كرد. مادرش به او مي‌گفت بيا برويم، مي‌گفت نه آمنه است، مي‌خواهم نگاهش كنم. بعد از آن مادرش نگاه كرد و تا آن لحظه اصلا متوجه من نشده بود. اتفاق‌هاي اينچنيني بخشي از كار ما است اما اين اتفاقات خيلي براي من ملاك تعيين‌كننده‌اي نيست كه به خود بگويم كه ديگر تمام شد، اين اتفاق‌ها خاطره مي‌شود و مي‌گذرد.
  همان طور كه اشاره كرديد هم نقش‌تان در فيلم مجيدي نقش سختي بوده است و هم اينكه شما با عواملي كار كرده‌ايد كه از دنياي سينماي حرفه‌اي آمده‌اند. دنياي سينماي بيگ پروداكشن و صنعت سينما با سلايقي متفاوت از سينماي ايران و به قطع حرفه‌اي‌تر. همين موضوع هم بايد سطح توقع شما را بسيار بالاتر برده باشد.
صددرصد، همكاري در كنار بزرگاني كه تجربه بزرگ دارند براي ما هم در خودآگاه و هم ناخودآگاه پر است از تجربه‌هاي نو و قابل اعتنا. البته ما در سينماي ايران به لحاظ تكنيكال، سينمايي بسيار حرفه‌اي داريم اما در يك موردهايي هنوز سستي‌هايي وجود دارد. گهگاه يكي از اين سستي‌ها در توليد و تداركات است. در پشت صحنه افرادي را داريم كه حرفه‌اي هستند و در حوزه خود مطالعه دارند، اميدوارم كه حضور اين افراد در سينما روز به روز پر رنگ‌تر شود. به جرات مي‌توانم بگويم كه فيلم محمد رسول‌الله(ص) تاثيرات ناخودآگاهي روي سينماي ايران گذاشت كه ما الان متوجه آن نيستيم. مثل يك سرمايه‌گذاري بود كه در مدت طولاني به نتيجه خواهد رسيد. يعني خيلي از كساني كه در صحنه كار مي‌كردند، در گروه لباس كار مي‌كردند، در گروه فيلمبرداري كار مي‌كردند اينها علاوه بر تجربيات تكنيكالي كه با خودشان در گروه‌هاي ديگر آورده‌اند يك‌سري تجربيات رفتاري هم گرفته‌اند. يك‌سري چيزهايي ديده‌اند كه آنها را با خودشان به سينماي ايران آورده‌اند و اين اتفاق بزرگي است. اميدوارم پروژه‌هاي بيشتري پيش بيايد كه ما با سينماي دنيا كار كنيم؛ پروژه‌هاي مشترك بيشتر با كشورهايي كه در سينما فعال هستند و كار مي‌كنند.
  اگر زمان بازگردد و شما با همين تجربه به عقب بازگرديد و بخواهيد دوباره نقش آمنه را بازي كنيد، در بازي‌تان چه اضافه مي‌كنيد و چه كم مي‌كنيد؟
نمي‌دانم چه چيزي اضافه مي‌كنم، اما آدم بايد در موقعيت قرار بگيرد تا بداند. حتي پيش‌توليد يك فيلم هم با توليد آن متفاوت است. نقش آمنه يك نقش استرليزه‌اي بود و خيلي با نقش‌هاي ديگر فرق مي‌كرد. با آن لباس و در آن ظاهر، با آن كلمات و با آن تصويري كه به‌ جز بازيگر چيزهاي ديگري هم در آن مهم است. گاهي فكر مي‌كردم براي بيان احساسي بيشتر، قبل يا بعد از بعضي سكانس‌ها يك چيزهايي لازم دارد براي اينكه حس من در اين لحظه بهتر نشان داده شود اما آيا شرايطش براي من بازيگر پيش مي‌آيد كه در يك چنين پروژه‌اي با آن پروداكشن و آن اضطراب و استرس، خواسته‌هاي خودم رابراي ايفاي نقش پياده كنم يا نه؟!اين پروژه خيلي چيدماني است. ما حتي در مورد ديالوگ‌ها هر بحثي مي‌كرديم بايد قبل از آن انجام مي‌داديم كه چگونه گفته شود اما سر پلان هم به همان ترتيب گرفته مي‌شد و با همان حس و حال. من كاري‌ را مي‌كردم كه آقاي مجيدي مي‌خواست و با او به يك نقطه نظر مشترك رسيده بوديم. در فيلم‌هاي ديگر بيشتر مي‌توان گفت؛ مثلا در فيلم عصر يخبندان در سكانس‌هاي ماشين شايد، كار ديگري مي‌كردم، بهتر بود. من اين روزها سر فيلم «امكان مينا» به كارگرداني آقاي تبريزي هستم. در زمان پيش‌توليد فيلم صحبت مي‌كنيم كه اين كار را انجام بدهيم، آن كار را انجام ندهيم، اين تصوير را بگيريم. اما زماني كه براي توليد مي‌رويم متوجه مي‌شويم آن سكانسي كه در موردش ساعت‌ها صحبت مي‌كرديم بنا به يك شرايطي حذف مي‌شود، بايد در موقعيتش قرار بگيريد.
  گفتيد كه مسير حرفه‌اي‌تان را بر اساس آن چيز كه پيش مي‌آيد انتخاب مي‌كنيد. گمان‌تان اين است كه از اين پس چه پيش خواهد آمد؟
از اينجا به بعد هيچ‌كس نمي‌تواند بگويد كه فرداي زندگي خود چه كار مي‌كند.
  در ذهن خودتان كه قطعا ايده‌اي براي ادامه مسير حرفه‌اي‌تان داريد؟
بله، صددرصد. من از سال ٧٨ وارد دانشگاه هنر شدم و در فضايي آرتيستي نفس كشيدم، نوازندگي ‌كردم، پايان‌نامه‌ام هم در مقطع كارشناسي و هم كارشناسي ارشد در مورد سينما بوده و قبل از اينكه وارد بازيگري شوم به كلاس‌هاي فيلمسازي مي‌رفتم و فيلم كوتاه مي‌ساختم. حضور در ورك‌شاپ‌هاي عباس كيارستمي به من كمك كرد كه سينما را به شكل حرفه‌اي شروع كنم.
در دنياي هنر يك آدم ايده‌آليست هستم يعني فكر مي‌كنم در آينده اگر نقش‌هايي كه من دوست دارم به من پيشنهاد نشود، حتما كار ديگري را براي انجام دادن خواهم داشت. اولويت من الان كار بازيگري است و اين حرفه بسيار مقدس است و به عنوان بازيگر يك مسووليت خيلي سنگيني روي دوش ما است كه يك چيزهايي را بتوانيم نشان دهيم و يك دردهايي را بتوانيم حل كنيم، اما اگر فردا ببينم آن فيلمي كه بايد به من پيشنهاد شود نمي‌شود با ويديوآرت اين حرف را مي‌زنم، با پوستر كار كردن اين حرف را مي‌زنم، با نوشتن اين كار را انجام مي‌دهم.
  نقشي كه دوست داريد به شما پيشنهاد شود، چيست؟
خيلي نقش‌هاست اما نقش معلول را خيلي دوست دارم. نمي‌گويم دور است ولي خيلي دوست دارم تجربه‌اش كنم، از سوي ديگر نقش افراد ناشنوا را خيلي دوست دارم. نقش‌هايي كه مجبور باشم كار فيزيكي انجام دهم و از اين ظاهري كه دارم دور شوم.
  مي‌شود اين گونه استنتاج كرد كه سيرت را بر صورت ترجيح مي‌دهيد؟
بازيگران واقعا بايد براساس توانايي‌هاي‌شان انتخاب شوند نه براساس ظاهر فيزيكي. توانايي‌ها با كاركردن شكل مي‌گيرد. شايد چندنفر در سينما باشند كه بگوييم بازيگران غريزي هستند مثل اكبر عبدي كه وقتي به دنيا آمده است انگار بازيگر به دنيا آمده است، بقيه آن سواد و مطالعه و كاركردن است. به جرات مي‌توانم بگويم كه من نسبت به چهار يا هشت سال پيش متفاوت هستم و بايد باشم اگر غير از اين باشد غلط است. به همين دليل است كه الان جرات اين را دارم كه بگويم مي‌خواهم نقش يك معلول را بازي كنم. به خاطر اينكه احساس مي‌كنم يك وجه ديگر از بازيگري را بايد تجربه كرد و يك دنياي ديگر را. مثلا وقتي مريل استريپ، كه خيلي بازيگر توانمندي است، در يك فيلمي نقش يك معتاد را بازي مي‌كند در واقع، به لحاظ كار بازيگري لحظه‌هايي برايش رقم مي‌خورد كه غير‌قابل توصيف است. من جزو آدم‌هاي به‌شدت احساسي هستم. هنوز هم كه هنوز است موقع تماشاي فيلم گريه مي‌كنم. لحظه‌هايي كه به لحاظ حسي من را برانگيخته مي‌كند و بازيگر احساس درستي را به من منتقل مي‌كند، تحت تاثير قرار مي‌گيرم. وقتي نقش‌هايي شبيه مريل استريپ در فيلم«August: osage county»مي‌بينم هميشه مي‌گويم مي‌شود من اين نقش را تجربه كنم؟ به نظر من بايد بازيگري را يك مقدار وراي ظاهر آن نگاه كنيم. همان طور كه گفتم يك حرفه مقدس است و من وقتي در نقش آمنه بازي مي‌كنم، وقتي در نقش ليلا بازي مي‌كنم، وقتي در نقش ستاره عصر يخبندان بازي مي‌كنم در واقع يك كنش و رفتار را نشان مي‌دهم، كاراكتري را به آدم‌ها معرفي مي‌كنم كه مابه‌ازاي بيروني دارد؛ براي همين بازيگري حرفه پراهميتي است. يعني اجازه ندارم صرف يك قالب و صورت به آن نگاه كنم و بگويم همين است و تمام شد و رفت يا آدم‌ها چهره من را دوست دارند، لازم نيست كاري انجام دهم. نه اين نيست، يك مقدار مسووليت را سنگين مي‌كند كه براي دنيا چه داري كه روكني؟ براي اينكه آدم‌ها را تحت تاثير قرار بدهي چه داري؟ دستاورد من از آن سريالي كه پخش شد براي خودم شخصا اين بود كه توانسته بودم از يك سريال نسبتا معمولي يك‌سري از آدم‌ها را تحت تاثير قرار بدهم كه داستان من را باور كنند. بخش زيادي از سريال سرگرمي است. اگر بتواني در قالب همين سرگرمي احساسات انسان‌ها را كنترل كني، يعني راه درستي را طي كرده‌اي.




“سينماگران مستقل سينماي ايران: فيلم مجيدي را بايكوت كنيد”⇐ توهم توطئه؟شگرد تبليغاتي؟ يا واقعيت؟/ چرا شفاف‌سازي با انتشار تصوير اصل نامه صورت نمي‌گيرد؟/واکنش خانه سینما به این ادعا چیست؟

سینماژورنال/غفور پورغفور: درست یک روز بعد از آن که شورای صنفی نمایش بعد از حدودا دو ماه و نیم سرگروه آزادی را از فیلم مجیدی گرفت و به “شیفت شب”ی داد که مدتها بود پشت خط اکران مانده بود(اینجا را بخوانید) خبرگزاری اصولگرای “فارس” گزارش خاص و در عین حال پرسش‌برانگیزی را منتشر کرد.

به گزارش سینماژورنال در این گزارش ادعا شده است نامه‌ای با امضای “سینماگران مستقل ایران” علیه فیلم اخیر مجیدی به جشنواره‌های سینمایی و نیز رسانه‌های خبری بین‌المللی ارسال شده است.

سینماژورنال ابتدا متن گزارش این رسانه اصولگرا را ارائه می‌کند:

چندی پیش نامه‌ای با امضای فیلم‌سازان و سینماگران مستقل ایران به موسسات و نهادهای رسانه‌ای و برگزارکنندگان جشنواره‌های سینمایی در سطح جهان ارسال شده است که در آن فیلم سینمایی “محمد رسول ا..(ص)” نماینده معرفی شده ایران به آکادمی اسکار -فیلمی غیرمرتبط با بدنه سینمای ایران و فیلمی حاکمیتی خوانده شده است.

 یک منبع آگاه در این زمینه بدون اشاره به جزئیات این نامه به خبرنگار سینمایی فارس گفت:در این نامه فیلم سینمایی “محمد رسول ا..(ص)” به عنوان یک فیلم حاکمیتی معرفی شده و درخواست شده است که رسانه‌های بزرگ خبری جهان و همچنین برگزارکنندگان جشنواره‌ها و جوایز سینمایی به عظیم‌ترین پروژه سینمایی جهان اسلام نپردازند. در این نامه به صراحت درخواست شده است که این محصول سینمایی بایکوت شود.

 در پی ارسال این نامه، دو رسانه بزرگ از انتشار و پخش مصاحبه با مجید مجیدی کارگردان این فیلم خودداری کرده و برخی دیگر از رسانه‌ها که درخواست انجام گفتگو با این چهره سینمایی را داشته اند دعوت خود را پس گرفته اند.

 پس از پیگیری‌های انجام شده از سوی چند کارگردان که به لابی با افراد و چهره‌های سرشناس سینمایی جهانی پرداخته‌اند،هویت برخی از نویسندگان این نامه مشخص شده است.

این در حالی است که نامه مزبور بدون داشتن اسم و نشانی از نویسندگان آن و صرفا به امضای مبهم سینماگران مستقل ایران رسیده است.

چرا تصویر اصل نامه منتشر نشده؟؟؟

اولین پرسشی که بعد از خواندن این گزارش برای مخاطب ایجاد می‌شود آن است که چرا تصویر اصل نامه منتشر نشده است؟ اصول حرفه‌ای کار رسانه‌ای ایجاب می‌کند که تصویری از این نامه به دست سرویس فرهنگی رسانه مذکور رسیده باشد و بعد از اطمینان از صحت تصویر، اقدام به انتشار این گزارش نمایند.

طبیعی است که برای جلوگیری از بروز هر گونه شبهه و سوء‌تفاهم اولین کاری که رسانه مذکور باید انجام می‌داد ضمیمه کردن تصویر نامه به متن گزارش است. چرا تصویر نامه، ضمیمه گزارش نشده است؟

نامه بدون اسم و نشانی چگونه می‌تواند منبعی شود برای تولید گزارش خبری؟

دومین پرسش به خط آخر گزارش مذکور بازمی‌گردد یعنی آنجا که ادعا شده ” نامه مزبور بدون داشتن اسم و نشانی از نویسندگان آن و صرفا به امضای مبهم سینماگران مستقل ایران رسیده است”!

پرسش اینجاست وقتی نامه ای بدون داشتن اسم و نشانی از نویسنده نوشته شده است، رسانه مذکور از کجا فهمیده است که این نامه را جمعی از سینماگران ایران نوشته‌اند؟

این مصداق دوم کنار گذاشتن اصول حرفه‌ای کار رسانه‌ای و اکتفا به حدس و گمان است. اگر این طور باشد که هر شخصی بدون افشای هویت حقیقی خود و صرفا با استفاده از عبارات کلی مانند سینماگر یا فیلمساز مستقل طرح ادعا نماید و ادعایش هم رسانه‌ای شود که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

چرا اسامی کارگردانهای لابی‌گر را اعلام نمی‌کنید؟

البته رسانه مذکور چنین توجیهی را برای گزارش خویش آورده که “پس از پیگیری‌های انجام شده از سوی چند کارگردان که به لابی با افراد و چهره‌های سرشناس سینمایی جهانی پرداخته‌اند،هویت برخی از نویسندگان این نامه مشخص شده است.”

اما خود این توجیه هم پرسش سوم را ایجاد می‌کند که کدام کارگردانها بوده‌اند که با چهره‌های سرشناس جهانی لابی کرده‌اند؟ حداقل نام یکی از این کارگردانها به همراه سندی مبنی بر همکاری رسانه‌ای شود.

شگرد تبلیغاتی؟ توهم توطئه؟ هر چه زودتر تصویر اصل نامه منتشر شود

اینکه گزارشی شش پاراگرافی، چهار پرسش کلیدی ناقض حرفه‏‌ای گری رسانه‌ای را موجب می‌شود به شدت قابل تأمل است و البته این حدس را پیش‌رو قرار می‌دهد که نکند این هم یک شگرد تبلیغاتی تازه برای در کانون توجه قرار دادن فیلم است؟

حتی اگر فرض بگیریم که این روند برآمده از یک شگرد تبلیغاتی هم بوده، شگرد تبلیغاتی بدون سند نه تنها به نفع فیلم تمام نمی‌شود که به ضرر آن است.

شاید هم ماجرا برآمده از توهم توطئه‌ای است که سالهاست برخی از چهره های فرهنگی-هنری ما با توسل به آن گریزگاهی می‌یابند برای طفره رفتن از پاسخگویی به پرسشهای مرتبط با کم کاری خود در یافتن بازاری ولو منطقه‌ای برای محصولات هنری وطنی.

سینماژورنال پیشنهاد می‌کند که تصویر اصل نامه هر چه زودتر منتشر شود تا جلوی این حدس و گمان‌های احتمالی هم گرفته شود.

پی نوشت:

باید منتظر ماند و دید واکنش خانه سینما به عنوان تنها نهاد صنفی سینمای کشور به ادعاهای طرح شده در گزارش مذکور چیست؟

به هر حال در این گزارش اتهاماتی درباره لابی‌گری  با جشنواره‎‌ها و رسانه‌های جهانی برای بایکوت یک فیلم ایرانی به جمعی از سینماگران ایرانی زده شده است و البته که این حق اهالی صنف سینما است که پاسخ رسمی نهاد خویش به این اتهامات که متوجه بخشی از سینماگران است را شنوا باشند.




گلایه داریوش فرهنگ از دستمزدهای پایین و زیر خط فقر(!!!)عوامل ایرانی فیلم مجیدی!/ شیفتگی خارجی پسندی زیادی بین تهیه کنندگان این کار بود!

سینماژورنال: تازه ترین فیلم مجید مجیدی لقب پرهزینه ترین اثر تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داده است.
به گزارش سینماژورنال این فیلم با بودجه ای 150 میلیارد تومانی تولید شده و چنان که در میان مخاطبان شیوع یافته تیم تولید آن نیز دستمزدهای خوبی گرفته اند.

اما انگار این همه واقعیت نیست چراکه داریوش فرهنگ بازیگر نقش “ابوسفیان” در این فیلم در گفتگو با محمدصادق شایسته در “سینما” گلایه هایی را درباره وضعیت دستمزدهای عوامل ایرانی این کار طرح کرده است.

این کار نه برای داریوش فرهنگ منفعت مالی داشته و نه برای دیگر عوامل
داریوش فرهنگ گفته است بازی در پرهزینه ترین فیلم سینمای ایران برایش منفعت مالی نداشته همان گونه که معتقد است برای دیگر عوامل ایرانی هم منفعت نداشته است و آنها خیلی حیثیتی وار وارد کار شده اند.

شیفتگی خارجی پسندی زیادی بین تهیه کنندگان این کار بود!
فرهنگ می گوید: نه من بلکه تمام عوامل ایرانی این پروژه بزرگ و عظیم مالی، معصوم ترین و مظلوم ترین افراد بودند و متاسفانه شیفتگی خارجی پسندی زیادی بین تهیه کنندگان این کار بود و این یک واقعیت است که نه برای من بلکه برای همکاران ایرانی ام در پروژه، این فیلم یک مساله حیثیتی بود.

دستمزدهای ایرانیها در برابر بودجه عظیم فیلم کاملا زیر خط فقر بود
وی خاطرنشان می سازد: مسائل مالی ایرانیهای این فیلم در برابر بودجه عظیمی که داشت کاملا زیر خط فقر بود. این مساله که اینجا عنوان می کنم در برابر خود مجیدی، تهیه کنندگان و عوامل خارجی هم گفته ام و در آینده دوباره تکرار می کنم. این سنت تحت تاثیر خارجیها قرار گرفتن را باید از خودمان دور کنیم.




تهیه کننده ابتدایی فیلم مجیدی که حالا معاون فرهنگی وزارت تعاون شده: "نورتابان" تاسیس شد تا هم یک پوشش حقوقی برای مسائل مالی و حقوقی پروژه شود و هم…

سینماژورنال: محمدمهدی حیدریان در کنار مجید مجیدی و علیرضا رضاداد جزو هسته اولیه تولید “محمد رسول ا..(ص)” بود.
به گزارش سینماژورنال در ابتدای تولید حتی از وی با عنوان تهیه کننده نام برده می شد اما از جایی به بعد شرکتی به نام نورتابان تاسیس شد که به عنوان تهیه کننده معرفی شد.

به هنگام اکران فیلم مجیدی نیز مقابل نام حیدریان عنوان مدیر پروژه آمد.

حیدریان که این روزها به عنوان معاون فرهنگی وزارت تعاون فعالیت می کند در بخشی از گفتگوی تفصیلی با معین احمدیان در “تسنیم” واقعه نگاری جالبی را درباره تاسیس شرکت نورتابان بیان کرده است.

در ابتدا بودجه بین الملل برای کار تامین شد

محمدمهدی حیدریان در این باره می گوید: شرکت سینمایی نور تابان وجود نداشت؛ ما خودمان آن را به وجود آوردیم. ماجرا این بود که به دلیل حجم بالای سرمایه‌ای که کار نیاز داشت، ما ابتدا به دنبال تامین بودجه بین المللی رفتیم و این کار انجام شد و بودجه هم تامین شد.

وی ادامه می دهد: بعد با ملاحظاتی که درست هم بود و اصل مطلبش این بود که این پروژه ممکن است که حساسیت ها و مسائل سیاسی و دینی زیادی درباره اش باشد، تصمیم این شد که بهتر است که در خود ایران تامین سرمایه صورت بگیرد تا این موضوع دستخوش مسائل حاشیه ای نشود؛ همه آنها را پس زدیم و برگشتیم تا در ایران این کار را انجام دهیم.

پروژه نه در صداوسیما جا میشد و نه در ارشاد

حیدریان می افزاید: ماجرا خیلی پیچیده بود. ما به دنبال این بودیم که در تامین بودجه این پروژه قطعا یک جاهایی سهیم نباشد، نهادهای دولتی فرهنگی که کار روتینشان همین بود و بضاعت شان هم معلوم بود؛ مثل سازمان تبلیغات، مثل سازمان صدا و سیما و مثل ارشاد؛ تعریفی که از این کار شده بود، در هیچ کدام از این سازمان ها جا نمی شد و نمی توانست درگیر حاشیه این نوع سازمان ها شود؛ پس ما جایی را می خواستیم که یک سازمان اقتصادی باشد و نه سازمان سینمایی و فرهنگی به این معنا، علاوه بر آن ما نمی‌خواستیم که سرمایه بزرگی از این سازمان ها را تصرف کنیم که باعث محرومیت سایر پروژه‌ها شود.

این مدیر فرهنگی با اشاره به ویژگیهای بنیاد مستضعفان بیان می دارد: بنیاد مستضعفان و مشخصا آقای فروزنده، بهترین کسی بود که جامع نگری اش این امکان را می داد که این پروژه در اینجا متولد شود؛ جلساتی با ایشان داشتیم و خیلی استقبال کرد، به میدان آمد و با اعتماد و اطمینان کامل نقدینگی لازم و اسبابش را به مرور فراهم کرد. البته طبیعتا، خیلی‌ جاها هم مشکل داشتیم؛ ارز یا پول نبود، نمی‌رسید، تاخیر می‌افتاد و از این جور مسائل که واقعا طبیعی است.

قرار شد یک روپوش حقوقی برای کار ایجاد کنیم
حیدریان درباره زمان تاسیس نورتابان اظهار می دارد: در اواسط کار بنا شد که ما یک روپوش حقوقی برای این پروژه ایجاد کنیم؛ چون کار به شدت در حال گسترش بود و لوکیشن تبدیل به شهر یا شهرک شده بود و به زودی صاحب تجهیزات ویژه‌ای می شد.

وی ادامه می دهد: فروزنده این حرف ما را  پذیرفت؛ استدلال ما هم این بود که وقتی کاری در این حد و اندازه در حال تولید است، باید زمینه‌های جریان‌سازی آن برای آینده هم فراهم شود و کار فقط محدود به این پروژه نشود، چون قصد اولیه ما هم تولید منحصرا یک فیلم نبود و برای اینکه یک کار یا فیلم یا سریال  تاریخی، درباره تاریخ اسلام را پایه گذاری کنیم؛ لازمه‌اش فراهم کردن امکاناتی است که 40 تا 60 درصد از هزینه کار بعدی را کم کند، ایشان هم کاملا موافق بود و پذیرفت و حتی یک جاهایی هم از ما جلو زد.

شرکتی تاسیس شد که هم پوشش حقوقی بود و هم…
محمدمهدی حیدریان می افزاید: بنابراین بنا شد که  شرکتی تاسیس شود که هم یک پوشش حقوقی برای مسائل مالی و حقوقی پروژه شود و هم بتواند این تجهیزات و شهرک را نگهداری کند و بعدا بتواند به بقیه ارائه خدمات کند؛ به این ترتیب شرکت سینمایی نورتابان در درون بنیاد تاسیس شد و بعد کم کم همه این اموال و دارایی هایی که در طول این پروژه ایجاد شد؛ تحویل این شرکت شد.