تغییرِ مدیری!؟/روایت عباس رافعی نویسنده فیلم تازه مهران مدیری از تغییر نگاه او در کارگردانی
|
سینماروزان/پرستو فرهادی: مهران مدیری قصد دارد در ادامه تغییراتی که در رویکرد بازیگری خود به وجود آورده، رویکردش در کارگردانی را نیز تغییر دهد.
عباس رافعی نویسنده فیلمنامه تازه مهران مدیری با بیان مطلب فوق به خبرگزاری ایسنا گفت: فیلمنامه «ساعت ۶ صبح» اصلا کمدی نیست و اگرچه شاید کمی لحظههای طنز داشته باشد، اما حتما طنزی تلخ خواهد بود.
رافعی درباره اینکه چطور شد که بعد از سالها کارگردانی، فیلمنامه خود را به کارگردانی دیگر داده، گفت: مدتی قبل فیلمنامهای را نوشته بودم به نام «بنبست» که قرار بود خودم آن را کارگردانی کنم ولی آن را به مهران مدیری واگذار کردم.
او با اشاره به اینکه «بنبست» پس از بازنویسی و اعمال تغییراتی توسط مهران مدیری برای گرفتن پروانه ساخت، به «ساعت ۶ صبح» تغییر نام پیدا کرد درباره چگونگی این واگذاری توضیح داد: فیلمنامه من شبیه کارهای سابق خودم بود و میخواستم با تهیهکنندگی (علی) اوجی آن را بسازم که مهران مدیری از این طریق در جریان داستان فیلمنامه قرار گرفتند و از آنجا که قصه را دوست داشتند، نسبت به ساختش اظهار علاقه کردند و من هم آن را واگذار کردم. بعد هم با توجه به اسم فیلم قبلیشان «ساعت ۵ عصر»، نام این فیلم هم تغییر کرد.
کارگردان «فصل فراموشی فریبا» درباره اینکه چقدر نگاه خود را در کارگردانی این فیلمنامه با مهران مدیری متفاوت میداند، گفت: قطعاً تفاوت زیادی وجود دارد. بالاخره نگاه ایشان به مسائل اجتماعی با نوعی طنز توأم است در حالی که متاسفانه نگاه من خیلی تلخ است. با این حال معتقدم این فیلمنامه که مهران مدیری آن را میسازد، قطعاً بهتر دیده میشود چون هم خودشان در آن بازی میکنند و هم اینکه آقای مدیری تماشاچی بیشتری دارد، به همین دلیل بابت این اتفاق کاملا راضی هستم…
گفتنی است که مهران مدیری فیلمبرداری «ساعت ۶ صبح» را با بازی خودش، سمیرا حسنپور، مهردادصدیقیان، مونا فرجاد، تینو صالحی، سعید زارعی، خیام وقار کاشانی و… با مدیریت فیلمبرداری مسعود سلامی از ابتدای تابستان امسال به طور رسمی در تهران کلید زد.
صدور پروانه همکاری مهران مدیری و کارگردان #کیمیا_و_خاک!!+صدور پروانه برای بازیگر #آینه_عبرت+صدور پروانه برای سازنده #گشت_ارشاد+صدور پروانه برای کارگردانانی با دو فیلم اکران نشده!+صدور دو پروانه دیگر
|
سینماروزان/محمد شاکری: صدور پروانه ساخت آثار سینمایی در جلسه اخیر با شش فیلمنامه موافقت کرد.
مهران مدیری که مدتها از پیش تولید فیلم تازهاش #ساعت_۶_صبح با نام قبلی #بنبست میگذرد و نام مهرداد صدیقیان و سمیرا حسنپور بعنوان بازیگران آن اعلام شده، از جمله فیلمسازان پروانه گرفته است. نام عباس رافعی کارگردان فیلمهایی مثل #کیمیا_و_خاک و #پروانهای_در_باد و #فصل_فراموشی_فریبا بعنوان نویسنده سناریوی فیلم تازه مدیری به چشم میخورد.
محمود دینی یکی از دو بازیگر اصلی سریال #آینه_عبرت پروانه #لیث را گرفته به تهیهکنندگی محمدرضا شرفالدین مدیر اسبق انجمن دفاع مقدس.
سعید سهیلی بعد از موفقیت اکران #گشت۳، پروانه یک کمدی ماجراجویانه تازه را گرفته با عنوان #پول_و_پارتی!
کیوان علیمحمدی و علی اکبر حیدری که دو فیلم اکران نشده #سینماشهرقصه و #۲۸۸۸ را در کارنامه دارند باز پروانه ساخت گرفتهاند برای #سینمامولنروژ.
فهرست پروانههای صادره به شرح زیر است:
–«ساعت ۶ صبح» به تهیهکنندگی علی اوجی، کارگردانی مهران مدیری و نویسندگی عباس رافعی و علی اوجی
–«سینما مولن روژ» به تهیهکنندگی کیوان علیمحمدی، کارگردانی و نویسندگی کیوان علیمحمدی و علیاکبر حیدری
–«ساعت عاشقی» به تهیهکنندگی و کارگردانی داود محمدی شلمانی و نویسندگی پیمان شمس
–«پول و پارتی» به تهیهکنندگی و کارگردانی سعید سهیلی و نویسندگی حسام سامریزاده مقدم
–«لیث» به تهیهکنندگی محمدرضا شرفالدین و کارگردانی و نویسندگی محمود دینی
— «آن دو» به تهیهکنندگی علیرضا سبط احمدی، کارگردانی مرتضی رحیمی یتیم و نویسندگی سیدمهدی سجادپور
پارتی شبانه!؟ یک اشتباه کوچولو درباره پروژهی تازه مهران مدیری!
|
سینماروزان/حامد مظفری: استناد رسانهای به یک تقاضا برای دریافت پروانه ساخت بدون اقدام به تحقیقات کافی، به بروز اشتباهی کوچولو حول پروژه ی تازه مهران مدیری منجر شده و آن هم اینکه مهران مدیری دو پروژه در دست تولید دارد به نامهای ساعت ۶صبح و بنبست.
اشتباه کجاست؟
به گزارش سینماروزان درست است که مهران مدیری برای ساخت #ساعت_۶صبح درخواست داده ولی برخلاف تصور، این یک پروژه تازه نیست و همان #بنبست است!
فیلم ساعت ۶صبح همان فیلم بن بست است که عنوان و تهیه کننده آن عوض شده.
اواخر سال قبل مهران مدیری براساس فیلمنامه ای از یکی از کارگردانان فعال این سالها تقاضای پروانه ساخت #بنبست را به تهیه کنندگی علی اوجی داده بود که آن فیلمنامه دچار ممیزی شد و با تغییر تهیهکننده، بن بست به ساعت ۶ صبح تغییر کرد.
هنوز مشخص نیست که فیلمنامه هم همانند تهیه کننده عوض شده یا همان فیلمنامه قبلی است؟! درباره مضمون فیلمنامه بنبست باید گفت یک فیلمنامه کاملا جدی و تند و انتقادي بوده و حول و حوش عوارض پارتیهای شبانه که معلوم نیست به ساعت ۶صبح تسری یافته یا خیر؟
اینکه حالا مهران مدیری بناست با ممیزی های وارده به بنبست، ساعت شش صبح را با همان نگاه جدی بسازد یا مثل ساعت ۵ عصر، آن را به یک کمدی سیاه مملو از هنرور بدل کند، بزودی مشخص خواهد شد؛ انگاری در پروژه جدید مدیری خبری هم از بازیگران تیپیکال طنز هم نیست…؟
در عین حال امیدواریم مهران مدیری در دام تریلوژی بازی نیفتد و بعد از ساعت ۵عصر و ساعت ۶صبح کارش به ۲ بعد از نیمه شب نرسد! حالا ساعت ۵عصر را میشد باز ارجاع داد به شعر لورکا ولی ساعت ۶ صبح را به چه ارجاع دهیم؟ به تهران ۷ صبح امیرشهاب رضویان؟
حرفهای تازه مهران رجبی درباره مهران مدیری و اجرای #دورهمی!
|
سینماروزان/مهدی فلاح صابر: اظهارنظرهای متفاوت دو مهران-یکی رجبی و دیگری مدیری- درباره اتفاقات اجتماعی اخیر باعث شده بسیاری شایعه حول هر دو نفر ساخته شود.
از جمله این شایعات اجرای برنامه دورهمی توسط مهران رجبی است. رجبی به روزنامه جام جم گفت: شنیدهام میگویند قرار است جای مهران مدیری را در #دورهمی بگیرم. اصلا این طور نیست.
رجبی ادامه داد: مهران مدیری از دوستان من است و خیلی اجرا و سبک او را دوست دارم. البته خودش هم به این موضوع احاطه دارد که شایعه بوده است.
رجبی که برنامه #خودمونی را بهعنوان مجری روی آنتن دارد، افزود: من جانشینی مدیری را تکذیب کردم، چون برنامهای که با لوگو و اسم خودش ساخته میشود، هیچ ربطی به برنامه قبلی ندارد. ممکن است عدهای #خودمونی را مترادف #دورهمی بدانند اما اگر این طور باشد که اصلا هیچ برنامهای ساخته نمیشود. هر برنامه دست اندرکار، مجری و گروه سازنده خودش را دارد. بنابراین از مردم میخواهم به این شایعات اهمیتی ندهند.
ماجرای سیلی بازیگر قدیمی به صورت مهران مدیری!!
|
سینماروزان: پرویز فلاحی پور مهمترین خاطر خود از #سریال_مرد_هزارچهره را سیلی محکمی میداند که در نقش طبیبیان به صورت مسعود شصتچی زده.
فلاحی پور در گفتگو با برنامه خارج از کادر شبکه #آیفیلم گفت: در سریال مرد هزارچهره بنا بر این بود که مدیری با بازیگران حرفه ای تر کار کند و برای همین از من دعوت کرد.
فلاحی پور گفت: علاقه ای نداشتم در آن نمای خاص به مهران مدیری سیلی بزنم ولی مهران مدیری گفت بزن تا حس بگیرم و من جوری زدم که صورت مدیری از کادر خارج شد.
فلاحیپور ادامه داد: مدیری اصرار داشت که صحنه را تکرار کند اما من سیلی دوم را نزدم و درنهایت از همان برداشت اول استفاده شد.
این بازیگر افزود: فردای سیلی زدن، مهران مدیری در اتاق گریم گفت چکی به من زدی که پدر و پدربزرگم را جلوی چشمم دیدم!!!
دهنمکی بهجای مهران مدیری در “دورهمی”؟؟!
|
سینماروزان/علی فرهمند: چرا برخی از ما امثال دهنمکی را دوست نمیداریم امّا افرادی چون مهران مدیری را چرا! و شاید حتّی مدیریها را در «مقابل» دهنمکیها قرار دهیم که آنیکی آنطرفی است و اینیکی از ماست! این دو طیف با هم چه تفاوتی میکنند؟ آیا اگر فقط یکماه آقای دهنمکی را جای مدیری در «دورهمی» قرار بدهید، ایشان هم نمیشود اپوزیسیون؟؟؟
به گزارش سینماروزان و به نقل از خبرگزاری اصلاحطلب ایسنا، از کجا باید شروع کرد؟ از «دراکولا» بهعنوان یک سریال یا دراکولا بهمثابه یک جریانِ شبه فرهنگ که در راستای ضد ـ فرهنگ ـ بودگی، برای تولید و عرضه شدن از خونِ ملّت تغذیه میکند؟ طبیعی است قرار نیست (و نباید) دربارۀ ساختار متن (ساختار؟ متن؟) صحبت کرد؛ این کار، بهتکرار و بسیار شده است و دیگر حوصلهاش نیست (هست واقعاً؟) که سرِ «دراکولا» همان چیزی گفته شود که دربارۀ «مردم معمولی» و «ملکه گدایان» و «سیاوش» و «گیسو» و بسیار پدیدههای مدعی فرهنگِ این سالها. اصلاً چه اهمیت دارد که فیلمنامۀ «دراکولا» (اگر چیزی نوشته شده باشد؟) از فلان ناحیه ضربه خورده یا شخصیتپردازیها دچار ضعف است یا مهرانـ مدیریاش زیاد است یا کم است! این حرفها که اغلب همکاران جوانترم نوشتهاند میرساند که نقد انگار قرار است بدیهیات را یادآوری کند. و گرایشات تئوریک (اگر باشد) به آوازهخوانی جناب مدیری ختم میشود! کارِ متخصص سینما به جایی رسیده است که باید دربارۀ «میزانسن» ِ این فجایع صحبت کند؟ اگر آن «نقد» است، «این» نیست (و نمیخواهد باشد)!
مسئلۀ این نوشته خودِ «دراکولا» نیست، بلکه علّت ظهور و استمرار حضورِ «دراکولا»هاست. در چندماه گذشته چند تن از منتقدان دربارۀ فساد اقتصادی که حول برخی از تولیدات اخیر میگردد، گفته و نوشتهاند امّا هرچه میگردم چیزی بهعنوان پاسخ از سوی سازندگان نمییابم که بهقول خودشان ردِ «شایعات» کنند و بهجایش مدام میگویند «مردم، مردم»؛ واژهای دلفریب برای عدهای کوردل؛ نقشمایۀ اصلی حرفهای قورباغه-سازان که کیفیتِ نامطلوب کارهایشان را پشت تودهها پنهان میکنند. و سالهاست این منّت چون آوار روی سرمان خراب شده است. جالب اینجاست که تقریباً تمام این «مردمی»سازان مشغول ساخت هستند و آنچه در عمل حاصل شده، بهواقع خجالتآور است. یعنی بعید است خودِ این سازندگان توان تماشای آثارشان را داشته باشند. اینکه کار بَد و ضعیف بسازند موضوع بحث نیست بلکه چیزی که اهمیت دارد، ساخت تعدادی قابلتوجه سریال و تاکشوی نهچندان ارزان قیمت، در دورانِ مقاومت اقتصادی است. این یادداشت کارنامۀ یک «مردمی»ساز را دنبال میکند؛ یکی و شاید مهمترینشان.
مهران مدیری از کِی و چطور اینقدر محبوب شد؟ چقدر محبوبیت او وامدار شرایطِ فرهنگی بوده؟ و آیا هنوزم محبوب است یا صرفاً معروف؟ و شاید مهمترین پرسش: رویکرد اجتماعی او در آثارش چهقدر همسو با جامعه است (؟) و آیا آنچه بهاصطلاح «حرفِ دلِ مردم» میگویند را میتوان در کارهای مهران مدیری پیدا کرد که این میزان هوادار، منطقی به نظر برسد؟
به «پرواز ۵۷» و «ساعت خوش» که برمیگردم، چیزی جز شوقِ یک جوان و یک قریحۀ ناپخته در ایجاد کمدیهای ساده حاصل نمیشود. آنها که سن و سالشان به پخش «ساعت خوش» میخورد، عمدتاً با «یادش بهخیر چه دورانی بود» از آن یاد میکنند و انگار در نگاه تحسینآمیز مخاطبان سریالهای متقدم مدیری، بهجز «تعصب نوستالژیک» چیزی نمیتوان یافت.
این واقعیت را باید پذیرفت که برای جامعۀ دردمندِ اوایل دهه ۱۳۷۰ ـ که یک انقلاب و بیش از یک دهه التهابِ پس از انقلاب را پشت سر گذاشته ـ فراگیری هر محصولی که موجبات «سرگرم شدنش» را فراهم میکرد کاملاً طبیعی بود. در شرایطی که محصولات عامهپسند در سطح «هزاردستان»، «سلطان و شبان»، «امیرکبیر»، «بوعلی سینا»، «سربداران» یا «روزی روزگاری» بود، یک دورهمی به زبان محاوره و بهدور از حرفها/ پیامهای اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و مذهبی و پر از «بیخیالی» و هجو، برای همه میتوانست جذاب باشد و این چندان به استعدادِ مدیری ارتباط نداشت. مهران مدیری ـ مانند بسیاری دیگر ـ محصول این شرایط و «جوان» ِاین دوران است.
هرچه مدیری به اواخر دهه ۱۳۷۰ پیش رفت، همان دورهمیهایش ـ چون «جنگ ۷۷» و «پلاک ۱۴» ـ نیز قافیه را به محصولات دیگری چون «زیر آسمان شهر» باخت. و او دوباره در ۱۳۸۱ با «پاورچین» بازگشت. این شاید تنها کاری از او (در دهه ۱۳۸۰) است که خود میتواند از آن دفاع کند؛ کاری که البته یک اوج دارد و یک سقوط ـ که انگار از جایی به بعد قضیۀ بساز و بنداز میان بود که بامزگیِ نیمۀ اول سریال جای خود را به رخوت و کشآمدن نیمۀ دیگر داد. از همان کارهای آغازین مشخص بود که مدیری به شدت به نویسندگانش وابسته است. در «پاورچین» این باور به اوج خود رسید امّا همین نویسندگان هم وقتی در جایگاه «میرزا ـ بنویس» قرار گرفتند و هدف، «صرفاً تولید» بود، شکستِ مدیری حاصل شد. اولین شکست شاید «نقطهچین» بود. این شکست امّا فقط یک شکست در کارنامۀ مدیری نبود. بلکه نتایجی که از پسِ این شکست حاصل شد قابل توجه است:
باغ مظفر، گنج مظفر، مرد دوهزار چهره، قهوه تلخ، ویلای من، شوخی کردم، عطسه، در حاشیه ۱، در حاشیه ۲ و اکنون دراکولا؛ آثاری گرانقیمت (که سهتا از آنها تاریخی است) و همه در طول ۱۵ سال ساخته شده است و هیچکس نیست که بپرسد این میزان به سنگ خوردن که قادر است اسپیلبرگ را از پای بیندازد چطور موجب میشود یک «شکستخورده» همچنان در مرکز توجه باشد! بدتر از این: دو مجموعه وجود دارد که هیچکدام «پایان» ندارد و اتفاقاً هردوی مجموعهها مربوط به شبکه نمایش خانگی است؛ یعنی مردم پول داده و هر هفته در طولِ چندین ماه یک سریال را خریداری کردهاند امّا بهراحتی، سازندهاش مقابل دوربین قرار میگیرد و میگوید نشد که سریال را تمام کنیم. با این حساب با کدام معیار میشود برای مدیری جایگاهی که اکنون دارد را متصور شد؟ مهران مدیری چه دارد که هواخواه کم ندارد؟؛ که هرکه بود محو میشد در سیستم تولید. آیا واقعاً مدیری یک نابغه است یا شرایط ناهنجار فرهنگی باعث میشود او آدم مهمی باشد؟ یعنی اگر مدیری جای دیگری بهدنیا میآمد اصلاً آدم مهمی بود؟
فعالیتهای او خارج از حیطه کارگردانی نیز نتیجهای جز وضعیت پیش آمده برای سریالهایش را عایدمان نمیکند. مهران مدیری در آوازخوانی قابل بررسی نیست و در حوزۀ بازیگری نقشِ هیچکس جز مهران مدیری را نمیتواند بازی کند. «دردسر والدین» و «جایزه بزرگ» نشانههایی است بر این ادعا. و اگر آن دوقطره اشک در «مرد هزارچهره» نبود نمیگفتند «عجب بازیگری!». همچنین بازیهای غیرکمدیاش نیز درست مانند آوازخوانیاش. خاطرم هست در «درخت گردو» هرجا حضور داشت، مردم را به خنده میانداخت، و موضوعِ «درخت گردو»: بمباران شیمیایی سردشت!
با اینحال مهران مدیری از هوادارانِ بسیاری برخوردار است. برمیگردم به پرسش طرحشده و میگردم دنبالِ نزدیکی حال و هوای کارهای او یا رفتارهایش ـ بهعنوان یک چهرۀ سرشناس ـ با «مردم» و اینکه شاید او دارد حرف مردم را بازگو میکند ـ حتّی در شکستهایش ـ و نتیجه عکسِ چیزی است که انتظار میرود:
در آثار مهران مدیری همهچیز در شکل شیک و بهاصطلاح لاکچریِ خود نمایش داده میشود. از «پاورچین» تا «دراکولا» فقر معنای بیرونیِ خود را ندارد. چرکمردگی اجتماعی قابل دریافت نیست. و اصلاً مسئلۀ سازنده، جامعه نیست. و شاید همین باعث میشود مردم او را دوست بدارند؛ یعنی مهران مدیری در رفتار و گفتار و آثار، دنیای دستنایافتنیِ ماست و بسیاری در آرزوی «جای او بودن» او را دوست میدارند. این البته سادهترین و طبیعیترین نتیجهگیری است؛ امّا تماشای «شیک بودگی»ها برای مردم بیرنگ و کدر، حتماً جذاب است. به همین خاطر «منوچهر هادی» پرفروش است و به همین علت هنوز که هنوز است الگوهای فیلمهای پیش از انقلاب جواب میدهد. در واقع این مدیری نیست که طرفدار دارد ـ جایگاه او است.
دوباره میپرسم از خودم: آیا مهران مدیری واقعاً محبوب است؟ یا صرفاً یک شمایلِ دارای جذابیت است و چیزی است که مردم به آن نیاز دارند. حال حضور او در تلویزیون بهعنوان مجری و رودررو با تماشاگر را به این اضافه کنید تا این میزان مخاطبش توجیهپذیر به نظر برسد.
او انگار با هر شکست، عزتمندتر شده است؛ زیرا ۱) در هر سقوط، همچنان شمایل دستنیافتنی خود را حفظ کرده و هر جامعۀ سختی کشیده به یک چهرۀ «به همهجا رسیده» نیاز دارد و ۲) «رسانه» در اختیار او است و ۳) شرایط و اوضاع و احوال سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … از اوایل دهه ۱۳۷۰ چندان تفاوتی نکرده و تنها شکلش عوض شده است و همین موجب میشود پسماندهای فرهنگ بشوند پرفروشترینهای سال ـ چون شاید تابویی را میشکنند یا به هر قیمت و زحمتی میخندانند. و ما نیز چهقدر در حسرت خندیدن. در این میان اگر آقای مدیری با خودنماییِ هرچه بیشتر بخشی از «هملت» را از حفظ بخواند میگویند «چهقدر باسواد»! از باخ که حرف میزند میگویند «واااو» و هیچکس حواسش نیست که با وجود گوشیِ چسبیده به گوشش، شعری را بهاشتباه میخواند یا بهعنوان کسی که زندگیاش موسیقی کلاسیک است، «مالر» را «ماهلر» مینامد! باورکردنی نیست امّا رسانه قادر است همهچیز را آنگونه که نیست جلوه دهد. گاهی وقتها رسانه قادر است «گلوی سیاوش» را وادار کند به خنجر کاری جز «بُریدن» انجام دهد و آب از آب هم تکان نخورد.
دراکولا امّا در میان این کارنامه ضعیف، یک پدیده است و نمونۀ دقیق و درستِ «خوردن نان به نرخ روز». هیچ ایدهای، متنی، فکری و راهبردی وجود ندارد و ظاهراً تنها چیزی که هست، سرمایه است و باید صرف کار «فرهنگی» شود! نتیجهاش میشود یک قصر، چند لوکیشن شیک، ماشینهای گرانقیمت، غذاهای لذیذ، ببر و شترمرغ و اسب به مقدار لازم، چند قطعه ترانه با صدای مهران مدیری («مهتاب»خوانی و لرزش خواننده اش در گور) و در پایان، مذمت طبقۀ فرادست که «چهقدر پول داشتن چیز بدی است» و در ستایش آنان که نان خشک به آب میزنند امّا آدمهای خوبی هستند. خندهدار است که تمام جذابیت سریال بر شیک بودگیها بنا شده و در پایان این چرک بودگیهاست که ستایش میشود! «دراکولا» بهواقع هیچ نیست و هیچ ایدهای ندارد. دیالوگها چندباره تکرار میشود، مکثها بسیار است، رفتوآمدهای زمانی بهوفور که تنها به زمانِ استاندارد برسد. منتقدی میگفت به این میماند که پسماندی را جلویت قرار دهند و تو دربارۀ اجزای تشکیلدهندهاش حرف بزنی. امّا همین پسماندهاست که بهزودی زود به نابودی سینما و تلویزیونهای اینترنتی میانجامد. «دراکولا» شمایل سینما و تلویزیون این روزهای ماست که الف) مهرانِ مدیری آن را میسازد؛ شخصی که بارها ناکامی اش را به اثبات رسانده و ب) چیزی برای ارائه در این قسمتهای پخششده قابل بررسی نیست: سلبریتیها دور هم جمع شدهاند و صدا، دوربین و حرکت. حتّی لحظهای نمیخنداند. دراکولا آینهای است به تباهیِ فرهنگ. چرخهای که هیچکجای آن «مخاطب» مسئله نیست. یک پسماند فرهنگی است امّا منتش روی سرِ ماست که مدام میگویند «مردم… مردم…». بهراستی سرمایهگذاران بر چه اساس هزینههای سرسامآور این آثار کممخاطب را تأمین میکنند؟ کدام معیار در یک صنعتِ سلامت حاضر به تولید «دراکولا» یا «مردم معمولی» است؟ هزینههای این پسماندها از کجا میآید؟ چرا دستمزدها مشخص نیست؟
اکنون پرسشی دیگر مطرح میکنم و یادداشت را به سرانجام میرسانم: چرا برخی از ما امثال دهنمکی را دوست نمیداریم امّا افرادی چون مهران مدیری را چرا! و شاید حتّی مدیریها را در «مقابل» دهنمکیها قرار دهیم که آنیکی آنطرفی است و اینیکی از ماست! این دو طیف با هم چه تفاوتی میکنند؟ نکند «دراکولا» از هیولاهای فولکلور باکلاستر است؟ وقتی رویکرد هر دو یکی است و قدرت هر دو یکی، چطور میشود میان مدیریها و دهنمکیها تفاوت قائل شد؟ یکماه آقای دهنمکی را جای مدیری در «دورهمی» که قرار بدهید، ایشان هم میشود اپوزیسیون. هیچوقت نباید قدرت رسانه و قضیۀ گلوی سیاوش را از یاد بُرد. هیچوقت.
واکنش یک رسانه فرهنگی به حضور انبوه جانور در سریال تازه مهران مدیری⇐حیوانات وحشی موجود در “دراکولا” از کجا آمدهاند و به کجا بازگردانده میشوند؟/ زیستگاه ببر و زرافه و کروکودیل موجود در “دراکولا”، ایران است یا به صورت قاچاق وارد ایران شدهاند؟/چگونه میتوان ببری را در یک سریال رها کرد و بدون آزار به غریزه حیوانی و درندگیاش کنترلش کرد؟
|
سینماروزان/فروغ گشتیل: عرضه سریال خانگی «دراکولا» جدیدترین ساخته مهران مدیری که به عنوان فصل دوم «هیولا» شناخته میشود، انتقاداتی از سوی حامیان محیط زیست را به دنبال داشته است.
خبرگزاری فرهنگی صبا در واکنشی به حضور این جانوران نوشت: قسمت اول «دراکولا» را میشد از پوستر پر زرق و برق و تجملاتیاش حدس زد؛ پوستری که در آن یک توله ببر زیر پای دو شخصیت سریال نشسته است؛ ببری که به وجود آن هیچ احتیاجی نیست و اگر نباشد سریال راه خود را طی میکند ولی استفاده از حیوانات به ویژه حیوانات وحشی و حتی در حال انقراض فقط به رواج نگهداری آنها به عنوان حیوان خانگی دامن می زند.
صبا ادامه داد: البته ماجرا فقط به حضور یک ببر در پوستر منتهی نمیشود و در روند داستان قسمت اول سریال، حیوانات دیگری را مشاهده میکنیم، گویی سریال در باغ وحشی فیلمبرداری شده است که تعدادی انسان در آن جشن تولد گرفتهاند! حضور انواع حیوانات زینتی و تجاری همچون ببر، طاووس، کروکدیل، شاهین، لاما، قوی سیاه و… در این سریال برای نشان دادن تجملات و ثروت به اغراقی غیرقابل وصف تبدیل شده و به وضوح آزار آنان در میانه تصویربرداری مشاهده میشد. به راستی چگونه میتوان ببری را میان انسانهای یک سریال رها کرد و بدون آزار به غریزه حیوانی و درندگیاش کنترلش کرد؟
این خبرگزاری افزود: البته باید تاکید کرد که این توله ببر نیز لنگ لنگان وارد صحنه میشود که نشان از نرمی استخوان او دارد و این مساله به دلیل جدا شدن زودهنگام آنان از مادر و تغذیه نامناسبشان توسط قاچاقچیان است.
صبا اظهار داشت: مهران مدیری پیش از این نیز در آثاری دیگر همچون “همیشه پای یک زن در میان است” از حضور حیوانات استفاده کرده و آن زمان هم با انتقادات حامیان محیط زیست همراه شده بود ولی به نظر میرسد این انتقادات راه به جایی نبرده و علاقه مدیری به حیوانات وحشی بیشتر هم شده است؛ حیواناتی که اغلب به وسیله قاچاق وارد کشور میشوند و این مساله به ترویج اسارت حیوانات صحه میگذارد. البته گروه سازنده سریال «دراکولا» برای توجیه کار خود اعلام کردند: «حیوانات وحشی باید در زیستگاه طبیعی خود زندگی کنند. نگهداری از آنها در خانه به هیچ عنوان مورد قبول و تایید تیم سازنده این سریال نیست. حیواناتی که در این سریال میبینید صرفا به دلیل داستان، بصورت موقت با مراقبتهای ویژه و فقط به مدت ۳ روز در لوکیشن فیلمبرداری حضور داشتهاند و پس از پایان فیلمبرداری به زیستگاه اصلیشان بازگردانده شدهاند. نگهداری از حیوانات وحشی در خانه، انسانی نیست.»
صبا در پایان مطرح کرد: حال باید پرسید این حیوانات وحشی موجود در “دراکولا” از کجا آمدهاند و به کجا بازگردانده میشود؟ زیستگاه ببر و زرافه و کروکودیل در ایران است یا به صورت قاچاقی وارد ایران شدهاند؟ مجوز این گونه فعالیتهای حاشیهساز برای محیط زیست از کجا صادر شده است؟
آقای مدیری! گفتید که هیچگاه در تبلیغات نبودهاید؟ یعنی تبلیغ چای کار شما نبود؟+عکس
|
سینماروزان: مهران مدیری مجری “دورهمی” بهتازگی بهعنوان سفیر فروشگاه رفاه و به بیان بهتر مبلغ این فروشگاه قرارداد تبلیغاتی منعقد کرده است.
به گزارش سینماروزان با اینکه چرا از بین کلی برند کاملا مستقل مدیری به سراغ فروشگاهی رفته که نام چندین بانک دولتی در فهرست سهامدارانش به چشم میخورد، کاری نداریم ولی مرور گفتههای مدیری در نشست خبری همکاری با رفاه، یک تناقض را پیشرو میگذارد.
مهران مدیری در این نشست گفت: شخصا هیچگاه در بحث تبلیغات نبودهام!! و اکنون به دلیل بعد مسئولیت اجتماعی این کار آن پذیرفتم چراکه بنابراین همکاری قرار است بخشی از فروش ماهانه، سالانه فروشگاه رفاه در تمام کشور به مسائل مختلفی همچون کودکان کار، بیماران تالاسمی و هر آنچه که در جامعه ما با مشکل مواجه است اختصاص داده شود.
اینکه مهران مدیری بناست ازطریق همکاری با رفاه به کمک کودکان کار و بیماران تالاسمی برود خیلی نیک و خداپسندانه است و الگویی برای همه سلبریتیها ولی اینکه مدیری میگوید هیچگاه در بحث تبلیغات نبوده تناقض دارد با بیلبوردهایی که در سالهای گذشته از ایشان کنار تبلیغ یک چای دیده شده بود.
نمیدانیم عین حرفهای مدیری همین بوده یا حرفهایش نادرست، منعکس شده فقط این را میدانیم که سالها پیش تصویر مدیری را کنار تبلیغ چای عرفان دیده بودیم و براین مبنا اینکه ایشان هیچ گاه در تبلیغات نبوده، ناقض اتفاق قبلی است.
به جز این از مهران مدیری که در حرکتی نیک بهدنبال کمک به کودکان کار و تالاسمی از طریق رفاه است انتظار میرود درصورت امکان از طریق همین رفاه یا دیگر برندهای زنجیرهای کمکی هم بکند به همکاران سینمایی خود که بهخاطر شیوع کرونا بدجوری گرفتار مشکلات اقتصادی و قرض و بدهی هستند و البته آن قدر هم غرور دارند که جرات دست نیاز دراز کردن به سمت همکاران را هم ندارند؛
دولت که تقریبا بیخیال این جماعت شده؛ آقای مدیری! اگر میتوانید از رفاه بخواهید برنامهای بگذارد برای کمک به سینماگران نیازمند!
چرا ۳۲درصد درصد مهمانان فصل چهارم “دورهمی”، چهرههای تکراری بودهاند؟؟/چرا برزو ارجمند و پژمان بازغی، مدام به “دورهمی” میآیند؟/چرا “دورهمی” جولانگاه خوانندگان کمسابقه شده؟
|
سینماروزان: پیشتر درباره نیاز جدی برنامه “دورهمی” به اتفاقات و ایدههای تازه، فراوان گفته شده اما علیرغم این گفتهها همچنان خبری از تغییر و تحول نیست. حتی مهمانان متفاوت و جذابی که میتوانستند بار یکنواختی برنامه را کم کنند، دیگر در «دورهمی» دیده نمیشوند و این برنامه پیش از علیرضا افتخاری، میزبان سه مهمان تکراری بوده است.
به گزارش سینماروزان و به نقل از “خراسان” از ابتدای فصل چهارم «دورهمی» هر از گاهی شاهد حضور یک مهمان تکراری در برنامه بودهایم، اما این تکرار در قسمتهای اخیر برنامه به اوج خود رسیده است. «دورهمی» به ترتیب جمعه 12، چهارشنبه 17 و پنج شنبه 18 اردیبهشت میزبان هنرمندانی مانند میلاد کیمرام، پوریا پورسرخ و سیما تیرانداز بوده است که هر سه بازیگر، پیشتر در سال 95 مهمان سری اول این برنامه بودهاند. هرچند که محتوای گفتوگوها تغییراتی کرده و به طور مثال درباره مسائل شخصی بیشتر سؤال میشود یا تست جدید بازیگری مهران مدیری به آن اضافه شده است، اما به طور کلی سبک گفتوگو با مدیری و حتی بعضی شوخیها تکراری است و صحبتهای چندان جدید یا متفاوتی مطرح نشده است. به ویژه این که بعضی چهرهها در طول 4-3 سال گذشته چه در زندگی شخصی و چه در زندگی حرفهای خود، تغییر و تحول خاصی نداشتهاند، بنابراین چهار سال برای این دسته از چهرهها زمان کمی به حساب میآید و حرف جدیدی برای گفتن ندارند.
تا به حال از مجموع 40 برنامه «دورهمی» که از شب یلدا تا شب گذشته روی آنتن رفته، 13 چهره، حضور تکراری در این برنامه داشتهاند که این رقم برای 40 قسمت عدد چشمگیری است. غیر از سه چهرهای که نام بردیم، شخصیتهای دیگری مانند علی انصاریان، امید حاجیلی، مهران احمدی، گلاره عباسی، بهنام بانی، پژمان جمشیدی، برزو ارجمند، پژمان بازغی، محمدرضا علیمردانی و سروش صحت نیز در فصل اول «دورهمی» حضور یافته بودند و در سری چهارم برنامه دوباره با مهران مدیری به گفتوگو نشستند. با این حساب میتوان گفت، 32 درصد از مهمانان سری چهارم «دورهمی»، تکراری بودهاند.
جالب این جاست که ظاهرا بعضی چهرهها پای ثابت مهمانان «دورهمی» هستند، چون تا به حال سه بار در این برنامه حاضر شدهاند! برزو ارجمند و پژمان بازغی، دو هنرمندی هستند که پیش از فصل چهارم، دو بار دیگر هم به این برنامه دعوت شده بودند. برزو ارجمند که سال 95 مهمان اولین قسمت سری اول برنامه بود، در همان فصل دو بار در برنامه حاضر شد و مدتی پیش، برای سومین بار مهمان «دورهمی» بود. پژمان بازغی هم به جز ویژهبرنامه یلدایی که سال 98 پخش شد، اولین بار تابستان سال 95 مهمان این برنامه شد و پس از آن برای بار دوم، اسفند سال 96 به همراه همسرش مستانه مهاجر در این برنامه دیده شد.
علاوه بر تکراری بودن چهرهها، بعضی از مهمانان برنامه که در سری چهارم برای اولین بار به «دورهمی» آمدند، چهرههایی نبودهاند که کمتر در برنامههای تلویزیونی حاضر شوند به همین دلیل بیشتر شخصیتهایی که در این 40 برنامه دیده شدهاند، مهمانانی نبودهاند که مخاطب را غافلگیر کنند و میتوان علیرضا افتخاری را جزو موارد استثنا دانست. فصل چهارم «دورهمی» تا به حال بیشتر جولانگاه خوانندههای کمسابقه هستند.
برنامه «دورهمی» در دعوت از مهمانان، علاوه بر چهرههای جدیدتر که تا به حال به این برنامه نیامدهاند و کمتر در گفتوگوهای تلویزیونی ظاهر میشوند، به تنوع در گروه مهمانان هم نیاز دارد. بیشتر مهمانانی که به سری چهارم برنامه «دورهمی» دعوت شدهاند، بازیگران و پس از آن خوانندگان بودهاند، اما به دلیل شیوع کرونا و اقتضای جریان روز، در دو قسمت از برنامه هم شاهد حضور کادر درمان در این برنامه بودهایم. جذابیت تنها در بازیگران و خوانندگان خلاصه نمیشود، میتوان از چهرههای دیگری مانند ورزشکاران در رشتههای مختلف، مجریان، آهنگسازان و حتی شخصیتهای سیاسی، دعوت کرد تا مهران مدیری به سبک خاص خودش گفتوگوی جذابی با آنها داشته باشد.
انتقادات دو تهیهکننده از تبعیض در تلویزیون⇐چطور است که مهران مدیری برای یک برنامه ترکیبی دقیقهای ۳۰-۲۰ میلیون تومان برآورد میدهد و دیگران همان را باید با دقیقهای ۴۰۰ هزار تومان تولید کنند!؟/«کلاهقرمزی» چطور برآورد میشود که دقیقهای ۷٫۵ میلیون میگیرد درحالیکه کل فضای آن پلاتوی مجری است و اصلا سریال محسوب نمیشود؟/حتی اگر دستمزد اینها را در ۱۰۰ ضرب کنید، بازهم این مقدار درنمیآید!/ چرا مدیران تلویزیون به برخی آنقدر بها میدهند و بزرگشان میکنند که درنهایت به خود سازمان هم پاسخگو نباشد؟؟
|
سینماروزان: ارقام عجیب و غریبی که صرف تولید برخی برنامههای شوگونه رسانه ملی میشود بدون آن که درباره کارکرد بلندمدت چنین برنامههایی ارزیابی دقیق صورت گیرد ازجمله پارادوکسهای موجود در رسانه ملی است.
یعنی رسانه ملی از یک طرف کلی بودجه صرف کارکنان و پرسنل رسمی خود میکند ولی از آن طرف یک سری برنامه با برآورد بالا را برونسپاری میکند!
ناصر مقدمپور که تهیهکنندگی برنامههایی سیاسی نظیر “موج” و “فصل رویش” را در کارنامه داشته با انتقاد از تبعیض در برآورد تولید محصولات تلویزیونی به فرهیختگان گفت: این تبعیضها متاثر از ضعف و ناپختگی در مدیران سیماست!!
مقدمپور ادامه داد: چرا مثلاً مهران مدیری برنامهای مثل «دورهمی» یا یک برنامه ترکیبی میسازد که دقیقهای 30-20 میلیون تومان برآورد آن است و دیگران همان را با دقیقهای 400 هزار تومان باید تولید کنم؟؟ تفاوتها خیلی زیاد است و این به مدیریت برمیگردد.
این تهیهکننده افزود: مدیریتهایی که در سازمان اتفاق میافتد، واقعاً به مقوله برنامهسازی و تولید، اشراف کافی ندارند. سازمان بهاشتباه چنین مسیری را میرود. به برخی آنقدر بها میدهند و بزرگش میکنند تا در روی خود سازمان برمیگردد و نقطه مقابل آن قرار میگیرد. بارها اتفاقات مشابه این افتاده و شاهدش بودهایم. این روند خیلی جالب نیست. موقعیت و فضایی را برای یکفرد ایجاد کردند و رفتهرفته آنقدر این فضا برای این فرد بزرگ و وسیع میشود که به خود سازمان هم پاسخگو نیست!
محمود سلامیان تهیهکننده “ململ” و “بچههای ایران” در امتداد مقدمپور بیان داشت: چارچوبی که برای هر برنامهای سطح تعیین کند و به همه طبق رتبهای که در آن قرار دارند، دستمزد یکسان پرداخت شود، الان وجود دارد. اگر این چارچوب وجود نداشته باشد نمیتوان برای تلویزیون برنامهسازی کرد. منتها دوستان این چارچوب را میشکنند.
سلامیان ادامه داد: مثلا برنامه «کلاهقرمزی» چطوری برآورد میشود که دقیقهای 7.5 میلیون میشود درحالیکه کل فضای آن پلاتوی مجری است و اصلا سریال محسوب نمیشود؟ همین برای من جای سوال بود. علاقهمند بودم دفترچه برآورد این برنامه را ببینم و بررسی کنم که این کدها را چطور تنظیم میکنند که این رقم درمیآید. 45 دقیقه میایستند، 12-10 عروسک با یک مجری هستند.
این تهیهکننده تاکید کرد: حتی اگر دستمزد اینها را در 100 ضرب کنید، بازهم این مقدار درنمیآید!!!
همراهی مداح پرحاشیه با مهران مدیری و مهناز افشار!!+عکس
|
سینماروزان: انتشار آمار پربازدیدترین چهرههای سال 98 یک سامانه کاربرمحور مجازی، مهران مدیری و مهناز افشار را کنار محمود کریمی مداح پرحاشیه قرار داد.
سایت آپارات برای چندمین سال متوالی اقدام به انتشار گزارش پایان سال خود کرده است که پربازدیدترین و محبوبترین چهرههای سال 98 را از نگاه آمار و ارقام و بازدید کاربران معرفی کرده است.
سال گذشته مهناز افشار و محمد رضا گلزار دو بازیگر پربازدید زن و مرد سینمای ایران در آپارات بودند که امسال هم مهناز افشار، عنوان پربازدیدترین بازیگر زن را از آن خود کرد و مهران مدیری، جایگزین محمدرضا گلزار در بخش پربازدیدترین بازیگران مرد سال 98 شد.
همچنین محسن ابراهیمزاده، خواننده پاپ و جوان کشور در رتبه نخست پربازدیدترین خوانندههای کشور قرارگرفته است و در کنار او محمودکریمی، مداح سرشناس کشور در صدر مداحان کشور حضور دارد که مردم در آپارات به سراغش رفتهاند.
در بخش پربازدیدترین شخصیت کارتونی، باب اسفنجی، در بین بیشمار شخصیت کارتونی، جزو برترین کاراکترهایی بود که مردم ایران به تماشای آن نشستهاند.
این آمار بر اساس دادههای تیم فنی، برمبنا تعداد نمایش، تعداد بازدید، تیتر و تگ به دست آمده است که مخاطبان و علاقمندان جهت مشاهده این اطلاعات میتوانند به نشانی https://www.aparat.com/info98 مراجعه کنند.
مکث مشکوک بیژن بنفشهخواه بههنگام صحبت درباره مهران مدیری!؟
|
سینماروزان: بیژن بنفشهخواه بازیگر طنازی که در شبهای قطعی اینترنت، سریال «فوق لیسانسه ها» را روی آنتن دارد به هنگام حضور در یک برنامه زنده وقتی صحبت به مهران مدیری رسید، مکثی کرد به شدت مشکوک.
به گزارش سینماروزان بنفشه خواه در برنامه «زنده رود» درباره برخی از طنزپیشگان همکار خود حرف زد و از جمله به ذکر خیر رضا عطاران و صمیمت و خوش مشربی اش پرداخت ولی وقتی مجری برنامه نام مهران مدیری را برد ابتدا مکث کرد.
مکث بنفشه خواه چند ثانیه ای طول کشید و او نفسی تازه کرد و سپس با واژگان «کاربلد» و «کاریزماتیک»، از کنار نام مهران مدیری گذشت.
بیژن بنفشه خواه از جمله بازیگرانی است که در برخی از سریالهای مهران مدیری و از جمله «مرد دوهزارچهره» و «قهوه تلخ» به عنوان بازیگر حضور داشته است ولی اینکه چرا بلافاصله وقتی نام عطاران آمد دربارهاش حرف زد ولی در برابر نام مهران مدیری مکث کرد به شدت مشکوک بود؟؟
خروجی گفته های کمال تبریزی درباره سرمایه گذار مشکوک المنابع فیلم روی پرده اش⇐سرمایه گذار “ما همه با هم هستیم” خودش تمایل داشت که هزینه تولید بالا رود!!/بیش از ۵۰ درصد هزینه تولید صرف دستمزد بازیگران شد!!/[علیرغم این هزینه بالا] سکانسهای مهران مدیری و جواد عزتی جداگانه ضبط شد و این دو هیچ گاه روبروی هم ننشستند!!/سجاد علیجانی که سرمایه گذار فیلم ما است در آثار دیگری مانند «جهان با من برقص»(محمدرضا تخت کشیان)، «رحمان ۱۴۰۰»(علی سرتیپی) و «روزهای نارنجی»(علیرضا قاسم خان) نیز حضور داشته!!!/وظیفه ارشاد است که صلاحیت سرمایه گذار را تعیین کند و به ما ربطی ندارد!!!
|
سینماروزان: تازه ترین فیلم کمال تبریزی با عنوان “ما همه با هم هستیم” با نزدیک به 500 سانس روی پرده رفته و بیلبوردهایش هم تمام پایتخت را اشغال کرده!
“ما همه با هم هستیم” ورای کیفیتش که از صرف مدام فعل “شل کردن” توسط بازیگر محوریش جواد عزتی قابل تشخیص است بخاطر حضور سرمایه گذاری به نام سجاد خواجه علیجانی که فراوان حرف و حدیث پشتش است مورد سوال قرار گرفته. سرمایه گذاری که هزینه ای هنگفت را هم صرف تولید کرده!!
کمال تبریزی با تأیید علاقه سجاد خواجه علیجانی برای صرف هزینه ای هنگفت جهت به کارگیری تعدادی بالا بازیگر به “ایسنا” گفت: سرمایه گذار خودش تمایل و آمادگی این هزینه بالای تولید را داشت که ما بتوانیم برای اولین بار از چندین بازیگر شناخته شده در فیلم استفاده کنیم و باید اشاره کنم که به این ترتیب بیش از ۵۰ درصد از هزینه فیلم برای بازیگران صرف شده است و در حقیقت علاوه بر پروسه و هزینه سنگین تولید خود فیلم با توجه به شرایطی که داشتیم هزینه بازیگران هم به آن اضافه میشد.
جالب است که علیرغم صرف هزینه بالا برای تولید ولی گرانترین بازیگران فیلم کنار هم قرار نگرفته اند. تبریزی با تأیید ماجرا بیان داشت: گفتگوی آقای مدیری و عزتی را نتوانستیم همزمان با هم داشته باشیم و جداگانه فیلمبرداری شد. بنابراین، این دو هیچگاه روبروی هم ننشستند.
تبریزی درباره پرسش های شکل گرفته پیرامون منابع مالی مشکوک سرمایه گذارش گفت: سجاد علیجانی که سرمایه گذار فیلم ما است در آثار دیگری مانند «جهان با من برقص» سروش صحت، «رحمان ۱۴۰۰» و «روزهای نارنجی» نیز حضور داشته است.
تبریزی ادامه داد: وظیفه نهادی مانند وزارت ارشاد است که هنگام صدور پروانه ساخت علاوه بر پرسش از عوامل فیلم، از سرمایه گذار هم بپرسد و درباره او نیز جستجو کند و در نهایت صلاحیت سرمایه گذار را هم اعلام کند.
بعد از پایان نگارش فیلم تاریخ آبیهای پایتخت و درست در روزهایی که سرگرم نوشتن اپیزود نوروزی «پایتخت» بود⇐خشایار الوند در ۵۱ سالگی سکته کرد و مرحوم شد!!
|
سینماروزان: خشایار الوند بعد از نگارش فیلم تاریخ باشگاه آبیهای پایتخت و درست در روزهایی که سرگرم نوشتن سکانسهایی مفرح برای اپیزود نوروزی «پایتخت» بود گرفتار سکته قلبی شد و درگذشت.
به گزارش سینماروزان خشایار برادر کوچکتر سیروس الوند بود که هرچند تحصیلاتی ناتمام در حیطه دارویی داشت ولی به واسطه برادر وارد کار سینما شد و بعد از نوشتن فیلمنامه هایی نظیر «مزاحم» و «برگ برنده» برای سیروس، به تلویزیون آمد و به عنوان پای ثابت برخی از مجموعه های طنز درازمدت فعالیت کرد.
«باغ مظفر»، «شبهای برره»، «مرد هزارچهره»، «مسافران»، «پایتخت»، «علی البدل» و «دیوار به دیوار» از جمله سریالهای کارنامه تلویزیونی خشایار الوند است.
الوند بخاطر درگیریهای تلویزیونیش در سینما چنان که باید فعالیت نداشت؛ «هر چی تو بخوای»، «کیش و مات» و «ساعت 5عصر» که بخاطر عدم ذکر نامش در این آخری، به انتقاد از مهران مدیری پرداخت(اینجارا بخوانید) از معدود فعالیتهای سینمایی خشایار الوند بود.
الوند یک فیلم اکران نشده با عنوان «آبی به رنگ آسمان» به کارگردانی امیر رفیعی را هم در کارنامه دارد؛ فیلمی که با حضور ده ها چهره مطرح ورزش و هنر به مرور دراماتیک تاریخ باشگاه آبیهای پایتخت از تاج تا استقلال میپردازد و بزودی در سینماها اکران خواهد شد.
اظهارات حامیانه مدیر شبکه «نسیم»-که سابقه نظارتی هم داشته- در جهت برائت مهران مدیری از شبهات مرتبط با پرونده تخلفات یک موسسه مالی-اعتباری⇐اقدام مهران مدیری دزدی، اختلاس یا تعابیری مشابه این نیست/مدیری را بیدلیل زدند!/ایشان یک وامی از آن موسسه مالی گرفته!/مهران مدیری با همان وام «قهوه تلخ» را ساخته!!/«من و تو» نمیتواند موفقیت مدیری را تحمل کند!!/برای پنجه انداختن به برنامهسازان موفق تلویزیون این غائله را راه انداختند!!
|
سینماروزان: افشای نام اختصاری دو مجری درگیر در پرونده تخلفات موسسه مالی-اعتباری ثامن الحجج زودتر از حد تصور پرسشها را روانه احسان علیخانی و مهران مدیری مجریان «ماه عسل» و «دورهمی» کرد. (اینجارا بخوانید) علیخانی سعی کرد با حضور در رسانه ملی درباره ماجرا توضیح دهد اما توضیحات او فقط حجم پرسشها را بیشتر کرد و مهران مدیری هم که اصلا هیچ واکنشی به ماجرا نشان نداد.
به گزارش سینماروزان شخص مدیری هیچ توضیحی درباره این ماجرا نداد ولی محمد احسانی مدیر شبکه «نسیم» که مدیری برنامه «دورهمی» را برای آن اجرا میکرده کوشیده در گفتگویی پر و پیمان برای مدیری سنگ تمام بگذارد و به حمایت از او بپردازد.
احسانی که در زمان رییس معزول سینما معاون نظارت و ارزشیابی بود، درباره مباحث مالی و پولهای دریافتی که در مورد برخی از برنامهها و مجریان شبکههای تلویزیون به خصوص مهران مدیری و برنامه «دورهمی» «شبکه نسیم» وجود دارد به «جوان» گفت: به نظر بنده مدیری را بیدلیل زدند چراکه این فرد یک وامی را از بانک یا موسسه مالی به منظور برطرف کردن مشکلاتی که در حوزه فعالیتهای هنریاش [مثل ساخت و تولید سریالهای شبکه نمایش خانگی و…]ایجاد شده بود، گرفته و الان هم در حال پرداخت اقساط آن است، البته داستانی که در این زمینه شکل گرفت بسیار پیچیدهتر از مباحثی است که به ظاهر در مورد برخی برنامههای صدا و سیما مثل «دورهمی» و… در فضای رسانهای و شبکههای اجتماعی و گروههای خبری که در فضای مجازی فعالیت میکنند، شکل گرفت. شما اگر با دقت بیشتری خط خبری این مسائل را پیگیری کنید ملاحظه خواهید کرد یکی از روزنامههای جریان به اصطلاح اصلاحطلب در ردیف اولین رسانههایی است که به آن پرداخت. بعد از انتشار خبر در این روزنامه، شبکه ماهوارهای «من و تو» اولین رسانه معاند نظام بود که این خط خبری را با رنگ و لعاب پررنگتری در پی گرفت.
احسانی در ادامه تأکید کرد: وقتی مسئولان شبکه ماهوارهای مثل «من و تو» میبینند که برنامه تلویزیونی مهران مدیری توانسته است مورد توجه و اقبال مخاطبان قرار بگیرد سعی میکنند تا با طرح اتهامات مختلف به آن حمله کنند. در این رابطه به دلیل حساسیت بسیار بالای عموم مردم کشور و مشکلات اقتصادی که جامعه با آن دست به گریبان شده است، طرح موضوع اتهامات مالی و پولی به راحتی در ذهن و قلب افراد مینشیند و برایشان ایجاد سؤال و شک و شبهه میکند.در واقع اینگونه اقدامات سیاهنمایانه با استراتژی و دکترین عملیات روانی و با اهداف پنهانی مانند پنجه انداختن به صورت برنامهسازان موفق تلویزیونی یا مجریانی که در جذب مخاطب توانستهاند موفقیتهای قابل اعتنایی کسب کنند، طراحی و اجرا میشوند.اقدام مهران مدیری دزدی، اختلاس یا تعابیری مشابه این نیست ولی متأسفانه برخی رسانهها با عدمرعایت اخلاق در مورد این مجری تلویزیون از این دست تعابیر استفاده زیادی کردند.
احسانی در ادامه این بحث تأکید کرد: بر اساس اطلاعاتی که بنده به عنوان مدیر شبکه نسیم دارم باید به مخاطبان محترم عرض کنم که اولاً موضوع گرفتن وام و پرداخت اقساط آن مربوط به چند سال قبل و پیش از تولید و ساخت برنامه پرمخاطب «دورهمی» شبکه نسیم بوده است. نکته دوم اینکه گمان میکنم مهران مدیری با همین وام آثاری مثل «قهوه تلخ» را برای انتشار در شبکه نمایش خانگی ساخته است. اینجا لازم است عرض کنم که در مورد اسپانسرش اول مارکت، خود بنده با آنها صحبت کردهام و میدانم که بر اساس قرارداد تسویه کامل انجام و چک آخرین قسط آن هم صادر شده است. شما ببینید وقتی وزیر خارجه امریکا میرود در جمع سلطنتطلبهای نیویورک و سخنرانی میکند نمیگوید که مثلاً در ایران فساد هست یا افرادی مثل خاوری حضور دارند یا چیزهایی شبیه به این، بلکه میگوید فلان مرجع تقلید یا فلان عالم بزرگ دینی و وابستگان به آنها فاسد هستند! این یعنی از ریشه زدن و ایجاد شبهات بنیادی در ذهن افراد. دشمنان ما آنقدر پیچیده بازی میکنند که گاهی ما در شناخت و تشخیص اولویتها دچار اشتباه میشویم.
نقطهنظر روزنامه اصلاحطلب درباره افشای ارتباط دو مجری تلویزیون با ماجرای تخلفات یک موسسه مالی-اعتباری⇐تکلیفمان با احسان علیخانی روشن است و کسی از او انتظار خاصی ندارد!/مهران مدیری اگر از این ماجرا جان سالم به در برد یا خودش را بازنشسته کند یا تکلیفش را با مردم مشخص کند!
|
سینماروزان: برگزاری جلسات دادگاه رسیدگی به پرونده تخلفات موسسه مالی-اعتباری ثامن الحجج سبب ساز باز شدن پای دو مجری با نامهای اختصاری «م.م» و «الف.ع» به پرونده شد.
زودتر از حد تصویر احسان علیخانی و مهران مدیری هر کدام به طریقی دربرابر این ماجرا موضع گرفتند؛ اولی کوشید با حضور در رسانه ملی درباره ماجرا توضیحاتی بدهد که بیش از شفاف سازی بر حجم پرسشهای پیرامون این ماجرا افزود و دومی هم مستقیما راه شکایت از رسانه منتشرکننده خبر درگیریش با این پرونده را در پیش گرفت.
روزنامه اصلاحطلب «اعتماد» در تحلیلی پیرامون این ماجرا وضعیت مهران مدیری را در این ماجرا غریب تر از احسان علیخانی میداند و به او توصیه کرده که قدر هنرش را بداند و سعی کند درباره ماجرای اخیر روراست با مردم سخن گوید.
در نگاه اول میشود حدس زد که مطرح شدن نام دو چهره تلویزیونی معروف در ماجرای ثامنالحجج به این خاطر است که دانهدرشتهای پرونده اختلاس این موسسه فرصتی برای فرار یا مخفی کردن اسناد و مدارک داشته باشند. احتمالا نام این دو نفر مطرح شده تا سپر بلا برای دیگرانی شوند که در این ماجرا دست داشتهاند.
نکته بعدی اما، پولهای کثیفی است که معمولا به چهرههای مختلف پرداخت میشود تا سوءاستفادههای خود را پنهان کنند. در واقع این دو چهره و موسسه ثامنالحجج، اولین مواردی نیستند که دربارهشان میشنویم و خبرهای تلخشان را میخوانیم. در این روزگار و به تعبیر خیلیها، بسیاری از برنامههای رسانه ملی، تحت عنوان برنامههای ترکیبی یا مسابقه و… به کازینو تبدیل شدهاند. برنامههایی که به اسم اسپانسر، تبلیغات، حمایت و… پولهایی را از موسسات مختلف دریافت میکنند. اما واقعیت امر این است که در این پرونده مهران مدیری از مجری دیگری که نامش برملا شده و ادعا میکند که فقط به عنوان تهیهکننده پول را گرفته وضعیت غریبتری دارد.
مدیری هنرمندی درجه یک است که بارها و بارها در کارهایش از نابهسامانیهای اخلاقی، نابخردی و سوءاستفادهها… حرف زده و حالا ناگهان دست خودش رو شده است که او هم آلوده این ماجرا است. حالا درست است که عنوان دریافت این مبلغ برای مدیری «هدیه» یا «وام بیبازگشت» است اما پذیرش چنین باجهایی از سوی مدیری عجیب و غیر قابل باور است. چون اخیرا قسمت بسیار جذابی از برنامه «دورهمی» درباره اختلاس در فضای مجازی منتشر شده و این سوال را پیش میآورد که مدیری که بیاغراق هیچ چهرهای پس از انقلاب مانند او نتوانسته در حوزه طنز و نمایش موفق باشد و وجههای ملی پیدا کرده، چطور حاضر شده که این مبالغ هنگفت را بپذیرد؟
من در خلاقیت مهران مدیری تردیدی ندارم اما واقعا نمیدانم این پول به تعبیر عدهای چرک کف دست چیست که میتواند آدمها را وسوسه کند؟ حالا هم که موضوع برملا شده، به جای پذیرش اشتباه از مطبوعات شکایت کند. میتوان از مهران مدیری پرسید که چرا وقتی رسانهها حمایتت میکردند، درباره کارهایت نقد مینوشتند و مصاحبه میکردند، مشکلی با آنها نداشتی؟ اما به محض این که کوچکترین ضعف اخلاقیات را برملا کردهاند، خائن میشوند یا خلافکار و قصد داری از آنها شکایت کنی؟
دو سال پیش در مطلبی با تیتر «آبروی از دست رفته مهران مدیری» به دلیل حضورش در مکانها و برنامههای خاص نوشتیم که مدیری حواسش نیست و دارد با آبروی خودش بازی میکند. حالا هم میگوییم مدیری به جای شکایت از رسانهای که صرفا کارش را انجام داده، اگر از این ماجرا جان سالم به در برد،بهتر است که یا خودش را بازنشسته کند یا تکلیفش را با مردم مشخص کند. در این پرونده تکلیف مردم با آن یکی مجری احساساتی روشن است و کسی از او انتظار خاصی ندارد.
اما مهران مدیری باید مراقب باشد مبادا که قربانی بازیهای سیاسی و اقتصادی شود. او باید بپذیرد که اشتباه کرده و صادقانه این ماجرا را برای مردم توضیح دهد. این اتهام میتواند هویت مدیری را زیر سوال ببرد و بنابراین چه اشکالی دارد که اگر اشتباهی شده، او عذرخواهی کند؟ چهرههای سرشناس هم مانند هر انسان دیگری میتوانند اشتباه کنند و عذرخواهی از مردم، بهتر از دست رفتن اعتبار و آبرویی است که همه این سالها با زحمت به دست آورده است. اتهام زدن به مطبوعات هم روش خوبی نیست و به نتیجه هم نمیرسد. این چهرهها هم باید بدانند که مطبوعات ما دوران دشواری را میگذرانند؛ با یک دستور چند کلمهای بنیاد یک نشریه میتواند بر باد برود.
از نظر اقتصادی هم که شرایط برای مطبوعات و رسانهها دشوار است، از بحران کمبود کاغذ و گرانی گرفته تا رقابت رسانههای مجازی. نمیشود چهرهها به وقت خوشی از رسالت مطبوعات تعریف کنند و وقتی که دو کلمه درباره کژیها و کاستیهای آنها نوشته شد، مطبوعات را متهم کنند. آنها باید بدانند که مطبوعات آلت دست نیستند. این چهرهها باید بدانند که متاسفانه الگوی مردم هستند و بنابراین باید مراقب پیشنهادهای اینچنینی باشند و در مقابل پول وسوسه نشوند.
واکنش یک حقوقدان و نایبرییس انجمن صنفی روزنامهنگاران به شکایت مهران مدیری از روزنامه اصلاحطلب بخاطر افشای نام اختصاری درگیران در تخلفات ثامنالحجج⇐گزارش روزنامه مذکور وجه «مجرمانه» ندارد چون اسم کامل هیچ شخص خاصی در آن ذکر نشده!/ مهران مدیری که اغلب کارهایش انتقادی بوده، باید آن قدر ظرفیت داشته باشد که در مواجهه با یک رسانه، جوابیه منتشر کند/متأسفانه جریان فساد، فوقالعاده گسترده شده و تمامی عرصههای صنعت، کشاورزی و حتی هنر را هم آلوده کرده!
|
سینماروزان: انتشار خبر افشای ردّپای دو مجری تلویزیون به نامهای «م.م» و «الف.ع» در پرونده تخلفات یک موسسه مالی-اعتباری(اینجا را بخوانید) ابتدا واکنش احسان علیخانی مجری «ماه عسل» را به دنبال داشت که در یادداشتی متناقض و با «مستقل» خواندن خود(!!) ابتدا از این گفت که «الف.ع» او نیست و در انتها بر اسپانسرینگ موسسه مذکور بر برنامه های مختلفی که اجرا کرده تأکید نمود.(اینجارا بخوانید)
به گزارش سینماروزان واکنش مهران مدیری به انتشار این خبر اما تصمیم به شکایت از روزنامه اصلاح طلب «شرق» بود که نام «م.م» -و نه مهران مدیری- را به عنوان فردی حاضر در پرونده تخلفات ثامن الحجج برشمرده بود. تصمیمی که گویا عملی هم شد.
کامبیز نوروزی، حقوقدان و نایبرئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران درباره شکایت مهران مدیری از این رسانه اصلاح طلب به «شهروند» گفت: نخستین چیزی که باید به آن اشاره کنم این است که متاسفانه جریان فساد فوقالعاده گسترده شده و تمامی عرصههای صنعت، کشاورزی و حتی هنر را هم آلوده کرده است. نکته دیگر این است که جامعه حق دارد از مسائل مالی زندگی شخصیتهای مشهور اعم از شخصیتهای سیاسی، هنری و ورزشی باخبر شود. در همه جای دنیا هم این موارد مورد کنجکاوی رسانهها و البته دانستنش حق رسانه است.
او در ادامه بیان داشت: صاحبمنصبان سیاسی و مدیران ارشد پنهانکاری میکنند و در نتیجه سلبریتی که بر دوش مردم مشهور شده، هم پنهانکاری میکند. اگر این پنهانکاری وجود نداشته باشد، میتوان انتظار داشت اخبار درستی منتشر شود.
نایبرئیس انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران با اشاره به اینکه روزنامه مذکور فقط نام اختصاری دو مجری را برده و هیچ نام کاملی از آنها منتشر نکرده، خاطرنشان ساخت: روزنامه «شرق» اسمی از اشخاص نبرده و در نتیجه از خود گزارش میتوان متوجه شد وجه مجرمانه ندارد؛ چون اسامی مشخص نیست و نشر اکاذیب و افترا صدق نمیکند.
نوروزی با اشاره به لزوم پاسخگویی مدیری افزود: این را هم باید اضافه کنم که یک هنرمند مثل آقای مدیری که اغلب کارهایش انتقادی بوده، باید آنقدر ظرفیت داشته باشد که در مواجهه با یک رسانه برخورد حرفهای رسانهای داشته باشد؛ چرا که روزنامه مذکور اصول اخلاق حرفهای و قانون را رعایت کرده و رفتار حرفهای این بود که جوابیهای به روزنامه فرستاده شود. حالا میتوان به آقای مدیری گفت که بهتر است لطف کنند و دیگر هیچ انتقادی از کسی یا ارگانی نکنند و به حداقلی از اصول حرفهای پایبند باشد.
ساعد هدایتی اظهار داشت⇐مدیری به دنبال تولید قسمت دوم یکی از سریالهای موفقش است!/شاید قسمت دوم «قهوه تلخ» را بسازد؛ شاید هم قسمت دوم «پاورچین» را!
|
سینماروزان: مهران مدیری که از «ویلای من» تا «در حاشیه» شاهد نزولی تدریجی در کارنامه سریال سازیش بودیم، وقتی به سراغ اجرای برنامه «دورهمی» رفت باز هم بیش از آیتمهای نمایشی این تک گوییهای خودش در برابر دوربین بود که مخاطب داشت.
چندی قبل و با انتشار تصویری از گردهمایی تیم نویسندگان سریالهای قدیمی مدیری شایعهای منتشر شد مبنی بر بازگشت مدیری به سریالسازی با گروه نویسندگان قدیمیش؛ شایعهای که به دلیل درگیری هسته مرکزی آن تیم که پیمان قاسم خانی باشد با نگارش سریال خانگی «خوب بد جلف»، چندان جدی گرفته نشد.
با این حال ساعد هدایتی از بازیگران ثابت سریالهای مدیری در گفتگوی تازه اش مدعی شده مهران مدیری به دنبال ساخت فصل دوم یکی از سریالهای موفقش است. هدایتی به «آیفیلم» گفت: مدیری پس از ساخت سریال «در حاشیه» که من نیز در آن به ایفای نقش پرداختم وارد تولید برنامه «دورهمی» از شبکه نسیم شد و پس از اجرای این برنامه تصمیم گرفت که سریال جدیدی تولید کند.
هدایتی ادامه داد: مدیری تصمیم دارد فصل دوم یکی از سریال های طنز گذشته اعم از «پاورچین»، «نقطه چین»، «شب های برره» یا «قهوه تلخ» را تولید کند. در گفتگوی چند روز گذشته من با وی قرار شد در آینده با تولید یکی از این سریالها با همان تیم قبلی دوباره به تلویزیون بازگردد.
هدایتی خاطرنشان کرد: مدیری هم اکنون در حال رایزنی با تهیه کننده است و هنوز تصمیم جدی برای انتخاب نگرفته است. او در گذشته میلش به تولید فصل دوم «شب های برره» بود که در مرحله پیش تولید قرار نگرفت. مدیری بعد از تصمیم نهایی برای انتخاب سریال و گردآوری تیم بازیگران خود، امسال تولید این سریال را کلید خواهد زد.
هم دستیار مهران مدیری پروانه ساخت گرفت و هم شریک رامبد جوان!+فهرست کامل پروانه های صادر شده
|
سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت سینمایی با ساخت 4 فیلمنامه موافقت به عمل آورده است که در میان آنها بیش از همه نامهایی مثل «سلوک» و «زیرنظر» جلب توجه میکند.
به گزارش سینماروزان پروانه ساخت «سلوک» به تهیه کنندگی عباس رافعی صادر شده و بناست حجت ذیجودی که سابقه دستیاری مهران مدیری در مجموعه هایی همچون «نقطه چین» را دارد آن را بسازد.
به جز این محمد شایسته داداش کوچیکه براداران شایسته که اخیرا با شراکت رامبد جوان دو فیلم «قانون مورفی» و «طلا» را تولید کرده است پروانه ساخت فیلم «زیرنظر» را به کارگردانی مجید صالحی گرفته است. در این فیلم هم رامبد به عنوان شریک تولید حضور دارد.
فهرست کامل پروانه ساختهای صادره به شرح زیر است:
–«عشق بدون پروانه» به تهیهکنندگی محمد علی اسلامی ،کارگردانی کامران قدکچیان و نویسندگی امیرحسین مزدارانی در ژانر اجتماعی
–«سلوک» به تهیهکنندگی و نویسندگی عباس رافعی وکارگردانی محمدحجت ذیجودی در ژانر اجتماعی
–«زیر نظر» به تهیهکنندگی محمد شایسته ،کارگردانی سید مجید صالحی و نویسندگی مشترک علیرضا جزینی،مصطفی زندی،امیر برادران در ژانر اجتماعی
–«تپلی» به تهیهکنندگی ، کارگردانی و نویسندگی حسین قناعت در ژانر کودک و نوجوان.
منظور، مهران مدیری است یا رامبد جوان؟ یا…؟⇐کاظم احمدزاده: مجری داریم که بازیگر است و روزی ۲۵میلیون میگیرد!!
|
سینماروزان: حضور پررنگ اسپانسرها در تولید برنامه های گفتگومحور توأم با مسابقات پیامکی-اپلیکیشنی سبب ساز آن شده که به جای مجریان قدیمی تلویزیون این بازیگران سینما باشند که به عنوان مجری مورد استفاده قرار گیرند بلکه حجم تبلیغی اسپانسرها بیشتر شود.
این روند در عین حال که دلخوری مجریان قدیمی و پابه سن گذاشته تلویزیون را به دنبال دارد پرسشهایی را درباره مراودات مالی حضور بازیگران برای اجرا شکل داده است.
کاظم احمدزاده از مجریان باسابقه تلویزیون با نقد این بده بستانهای مالی از بازیگرانی گفته که برای اجرا در تلویزیون تا روزی 25میلیون هم میگیرند. احمدزاده به «تسنیم» گفت: ما مجری داریم که بازیگر است و در یک روز 25 میلیون تومان میگیرد و حالا دو تا یا سه تا ضبط میکند. اینکه میگویم معمولی است یعنی تازه چهره آنچنانی هم نیست اما برای یک مجری معمولی خیلی بخواهند پول بدهند دویست تومان سیصد تومان نهایتاً پانصد تومان است.
وی با انتقاد از انفعال رسانه ملی در مواجهه با چهرههای مشهور، تصریح کرد: سازمان صدا و سیما برای تربیت یک مجری میلیاردها تومان هزینه میکند اما قدرت بازخواست آنان را در سرپیچی از اجرای یک برنامه ندارد.
احمدزاده با بیان اینکه تصمیم برای انتخاب مجری برنامهها کاملاً سلیقهای است، اظهار کرد: مثلاً یک نفر از من خوشش نمیآید و فرد دیگر بهعکس از من بسیار خوشش میآید، اصلاً آنقدر از من خوشش میآید که حتی راز بقا هم میدهد من اجرا کنم در حالی که من مجری برنامه اجتماعی هستم.