1

ادعای مهدی پاکدل که فیلمی ارگانی متعلق به یک سازمان ارزشی متمول را روی پرده دارد⇐تا وقتی تلویزیون متعلق به همه مردم نیست ترجیح میدهم در تلویزیون کار نکنم⇔پرسش: آقای پاکدل! آیا نهادهای تولیدکننده فیلمهای ارگانی شما از «محمد…» تا «ماجرای نیمروز» و همین «تنگه ابوقریب» به همه مردم تعلق دارند؟؟

سینماروزان: مهدی پاکدل بعد از بازی در فیلم پرهزینه «محمد رسول ا..(ص)» که با حمایت نورتابان وابسته به بنیاد مستضعفان تولید شد، بازی در فیلمهای ارگانی را ادامه داد. پاکدل ابتدا در فیلم 3ارگانی «ماجرای نیمروز» حاضر شد که با حمایت مستقیم فارابی-حوزه هنری-تصویرشهر تولید شده بود و به دنبال آن نیز فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» را بازی کرد که از محصولات سازمان هنری-رسانه ای اوج است.

به گزارش سینماروزان پاکدل به بهانه اکران فیلم ارگانی «تنگه ابوقریب» که رسانه ملی هم مدام برایش تیزر پخش میکند، در گفتگویی با «شرق» مدعی آن شده که چون مردم به تلویزیون بی اعتماد هستند ترجیح میدهد در این رسانه حاضر نشود.

پاکدل گفت: بعد از سریال «کیمیا» ترجیح دادم در تلویزیونی که مردم به آن بی‌اعتماد هستند، هیچ حضوری نداشته باشم؛ حتی یک مصاحبه کوتاه، اما متأسفم که شرایط، من را به این تصمیم رساند چراکه به‌اصطلاح ما بچه‌های تلویزیون و رشدیافته این رسانه هستیم. اما واقعیت این است تا وقتی شرایط به این صورت است و تلویزیون متعلق به همه مردم نیست و برخلاف اسمش که رسانه ملی است، ترجیح می‌دهم در تلویزیون کار نکنم.

⇓⇓⇓

پرسشی که متعاقب این ادعای پاکدل طرح میشود آن است که آیا ارگانهای تولیدکننده فیلمهای ارگانی اخیر ایشان از «محمد…» تا «ماجرای نیمروز» و همین «تنگه ابوقریب» به همه مردم تعلق دارند؟ یعنی فی المثل تمامی سینماگران فارغ از خط و ربط خود میتوانند از تسهیلات این ارگانها استفاده کنند که ایشان میان آنها و تلویزیون فرق گذاشته و در تلویزیون حاضر نمیشود اما در محصولات این ارگانها حاضر میشود؟؟ پاسخ به این پرسش میتواند سوءتفاهمات احتمالی درباره ادعای پاکدل را برطرف کند.




«فیلشاه» در اوکراین

سینماروزان: مهدی پاکدل، مدیرتولید انیمیشن سینمایی «فیلشاه» از انجام مراحل رندرینگ محصول جدید گروه هنرپویا در اوکراین خبر داد و گفت: به دلیل کیفیت پروژه و حجم بالای پردازش مورد نیاز برای تولید انیمیشن سینمایی «فیلشاه» و فراهم نبودن شرایط رندرفارم های داخلی، تصمیم گرفتیم تا بخش هایی از رندرینگ این پروژه را در خارج از ایران انجام دهیم.

وی افزود: ما برای رندرینگ پروژه «فیلشاه»، حدودا به ۱۰ میلیون گیگاهرتز ظرفیت پردازشی نیاز داشتیم که این حجم تقریبا ۳ برابر حجم پردازش مورد استفاده ما در پروژه «شاهزاده روم» بود. لذا ما برای عملیات رندرینگ و پردازش انیمیشن سینمایی «فیلشاه» ۳۰ درصد از رندرینگ را در یکی از رندرفارم های ایرانی، ۱۰ درصد را به وسیله امکانات موجود در خود گروه هنرپویا و ۶۰ درصد باقیمانده را در یکی از رندرفار مهای کشور اوکراین انجام دادیم.

مدیر تولید گروه هنرپویا درباره محدودیت های انجام مراحل رندرینگ در کشور گفت: ما برای انجام این بخش از پروژه، اکثر سوپرکامپیوترها و رندرفارم های ایرانی را مورد بررسی قرار دادیم، اما بخش قابل توجهی از ظرفیت های پردازشی و رندرینگ کشور جهت انجام پروژه های علمی و دانشگاهی در دانشگاه ها و مراکز علمی ایجاد شده اند و اندک بخش های دیگری که برای تولید انیمیشن ایجاد شده اند نیز اکثرا توانمندی و قابلیت های لازم برای رندرینگ پروژه «فیلشاه» با این حجم و کیفیت را نداشتند، لذا ما نتوانستیم از آنها استفاده کنیم. و تنها در یک مورد رندرفارم به سامان و قابلی را یافتیم که متاسفانه هزینه رندرینگ پروژه «فیلشاه» بر روی سرورهای رندرفارم مذکور، حدودا ۲۰ برابر بیشتر از هزینه های انجام این مرحله در رندرفارم اوکراین بود و این موضوع برای ما به عنوان یک مجموعه کاملا خصوصی به هیچ عنوان از لحاظ اقتصادی قابل توجیه نبود.

پاکدل در پایان اظهار امیدواری کرد: امیدوارم در آینده ظرفیت های خوب و به سامانی برای این کار در ایران براساس مطالعه و دقت نظر لازم فراهم شود تا مجموعه هایی مثل ما دیگر نیازی به انجام این مراحل در خارج از کشور نداشته باشند.

گفتنی است پیش از این حسین مهدوی، سرپرست صداگذاری انیمیشن سینمایی «فیلشاه» از انجام بخشی از صداگذاری جدیدترین محصول سینمایی گروه هنرپویا در آمریکا خبر داده و تاکید کرده بود: براساس تجربه‌ای که از صداگذاری فیلم «محمد رسول الله (ص)» مجید مجیدی در مورد تاثیر افکت سالن بر فضای صوتی فیلم به دست آوردیم، تصمیم گرفتیم ضبط افکت سالن «فیلشاه» را در آمریکا انجام دهیم. با وجود اینکه در ایران نیروهای متخصص در زمینه افکت سالن در حال فعالیت هستند، اما متاسفانه هنوز نتوانسته‌ایم به کیفیت مطلوب در این زمینه دست یابیم. به همین منظور پس از هماهنگی با تهیه‌کننده، تصمیم گرفتیم تا از دپارتمان‌های تخصصی خارج از ایران استفاده کنیم.

«فیلشاه» دومین انیمیشن سینمایی گروه هنرپویا است که با نگاه ویژه به مخاطب کودکان و نوجوانان به کارگردانی هادی محمدیان و تهیه کنندگی حامد جعفری تولید شده است.

در خلاصه داستان «فیلشاه» آمده است: «در جنگلی در آفریقا رییس گله فیل ها صاحب فرزندی می ‌شود که همه انتظار دارند جانشین رئیس گله باشد، اما برخلاف تصور همه «فیلشاه» بسیار دست و پا چلفتی است و هیکل گنده‌اش همیشه سبب تخریب و خرابکاری می ‌شود… .»

شایان ذکر است گروه «هنرپویا» اولین کنسرسیوم فرهنگی هنری شکل گرفته در بخش خصوصی است که توسط موسسات فرهنگی هنری هفت سنگ و سلوک افلاکیان با شعار “فرزندانتان را آسوده خاطر به سینما بیاورید” پایه گذاری شده است. این گروه در اولین اقدام مشترک انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» را در سال ۱۳۹۴ با همین شعار در سینماهای کشور عرضه کرد و توانست با فروش ۵ میلیارد تومانی، عنوان سومین فیلم پربیننده سال ۹۴ را از آن خود سازد.




توضیحات بهنوش طباطبایی درباره اثرات جدایی از همسر بر زندگی حرفه‌ای

سینماروزان: بهنوش طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون که اخیرا درامی با نام «زیر سقف دودی» را روی پرده و فیلم-تئاتری به نام «آینه های روبرو» را روی صحنه داشت یک فیلم آماده اکران به نام «لابی» هم دارد با این حال فعالیتش در ماههای گذشته کمتر از قبل بوده است.

بهنوش طباطبایی با اشاره به جدایی از همسر سابقش مهدی پاکدل و ربط آن با این کم‌کاری به «هفت صبح» گفت: در سال گذشته با توجه به شرایطی که داشتم و همین طور به دلیل جدایی از همسر سابقم تصمیم گرفتم زمان بیشتری را به خود اختصاص دهم؛ بنابراین فقط یک فیلم را پذیرفتم اما امسال قصد دارم پیشنهادات سینمایی را جدی تر بگیرم.

طباطبایی در ادامه درباره تنها کاری که سال قبل بازی کرد با نام «زیر سقف دودی» که به طلاقهای عاطفی و زندگیهای پنهانی زوجهای دچار مشکل میپردازد بیان داشت: جدای از فیلمنامه که به روابط انسانی در چارچوب خانواده می پردازد و معضل جدی آن را در رابطه با خانواده مطرح میکند من هم به دلیل رشته تحصیلیم که روانشناسی است بسیار علاقمند به مطرح کردن و نشان دادن این معضلات هستم. از طرفی سینمای پوران درخشنده برایم حس نوستالژیک دارد و از کودکی با «پرنده کوچک خوشبختی» سینمای ایشان را دنبال کردم.

این بازیگر 36ساله درباره ایفای نقش همسر صیغه ای فرهاد اصلانی در «زیر سقف دودی» گفت: اولین موضوعی که با درخشنده بر سر آن توافق کردیم اینکه رعنا مانند همه زنهای دوم اغواگر  و دارای سوءنیت نباشد و ما عشق و علاقه واقعی او را به بهرام ببینیم. علاقه به داشتن عشق و محبت در زندگی، علاقه به داشتن فرزند و داشتن محیطی گرم و سالم برای زندگی.




انتقاد يک رسانه فرهنگي از نبود «سرويس بهداشتي» در کنسرت-نمايش «سي»!⇐نمی‌شود هم از تخفیفهای میراث فرهنگی استفاده کنید و هم درباره نبود سرویس بهداشتی فکری نکنید!/حداقل در بليتها ذکر مي‌کرديد امکاني براي رفتن به سرويس بهداشتي نيست!

سينماروزان: کنسرت-نمايش «سي» همان قدر که درباره ساختار اجرا در محافل هنري بحث برانگيز شد به همان اندازه هم درباره کيفيت سرويس‌دهي به مخاطبان با انتقاد مواجه شد.

به گزارش سينماروزان انتخاب فضايي باز در کاخ سعدآباد براي اجرا به گونه اي که تقريبا از رديفهاي مياني به بعد مخاطبان هيچ چشم‌انداز روشني از سن نداشتند و در کنارش استفاده از صندليهاي موسوم به چلوکبابي براي استقرار مخاطباني که گاهي بليت را به چند برابر قيمت از واسطه ها تهيه کرده بودند و از همه بدتر نبود سرويسهاي بهداشتي مناسب در نزديکي محل اجرا از جمله مشکلات اين کنسرت بود که مخاطبان در شبکه‌هاي اجتماعي به شدت از آن گلايه کردند.

به تازگي آرش خوشخو مدیرمسئول روزنامه فرهنگي-اجتماعي «هفت صبح» انتقادات تند و تیزی را از نبود سرويس بهداشتي در کنسرت-نمايش «سي» طرح کرده است. خوشخو گفت: يک نکته عجيب درباره «سي» اين بود که از تماشاگران‌تان پول کلان مي‌گيريد-پول کلان حتي در مقايسه با اجراهاي خارج از کشور و در ابعاد اروپا و آسيا و کنسرت-و نمايش گرانقيمتي برگزار ميکنيد بعد در مورد مسأله اي مثل سرويس بهداشتي فکر نميکند.

وي با اشاره به مشکل مخاطبانی که نیاز به قضای حاجت داشتند ادامه داد: يک جايي بود که يک ربع پياده‌روي داشت در مسيري با کلي پستي و بلندي! چرا کسي که مي‌آيد آنجا براي مسأله اي که در همه اپرهاي بزرگ دنيا هم فکر ميشود بايد اين قدر سختي و استرس بکشد؟ چرا فکري در اين مورد نکردند؟ حس ميکردند کسر شأن است و نبايد درباره اين چيزهاي کوچک فکر کنيم؟

خوشخو افزود: دو تا ماشين ون مي‌گرفتند براي احترام به مخاطبان‌شان که هر بار 20 نفر را ببرد و بياورد. وقتي کنسرت را در جايي مثل سعدآباد برگزار مي‌کنيد نمي‌شود هم از ظرفيت دوهزارنفري و فضاي وهم‌آلود سعدآباد استفاده کنيد و هم از تخفيفهاي ميراث فرهنگي سود ببريد ولي درباره چنين چيز ساده اي فکر نکنيد. اين بي‌احترامي عجيبي به مخاطب است.

مدیرمسئول «هفت صبح» با انتقاد از قیمت بالای محصولات خوراکی در کنسرت اظهار داشت: از آن طرف در ورودي ده ها غرفه چاي، آب معدني و قهوه گذاشته‌ايد با قيمتهاي بالا که خود صاحبان غرفه مي‌گفتند مجبوريم بالا بفروشيم چون اجاره بالايي مي‌گيرند ولي فکري براي سرويس بهداشتي نکرده بودند. آيا استفاده از سرويسهاي بهداشتي سيار مانند آنچه در نمايشگاه کتاب شهر آفتاب بود کار عجيبي بود؟ يا حداقل در بليتها ذکر مي‌کرديد امکاني براي رفتن به سرويس بهداشتي در کنسرت نيست. اين نقطه ضعفي بود که بالاخره مخاطب را به کل پروژه بدبين و دلچرکين کرد. يک ذره اين کارهايشان زيادي کاپيتاليستي بود و با فضاي شاهنامه و فردوسي جور درنمي‌آمد.




برای یک تجربه متفاوت⇐مهدی پاکدل به پردیس کارگردان «مسافری از هند» می‌رود+عکس

سینماروزان: پرفورمنس- تئاتريكال «خانه بوشاسب دراز دست» به نويسندگى و كارگردانى على اتحاد با بازى مهدى پاكدل از اوایل تیر در پرديس تئاتر شهرزاد روى صحنه مى رود.

به گزارش سینماروزان على اتحاد زمستان ٩٣ پروژه «مرثيه اى براى كتابسوزى ها» را در فرهنگسراى نياوران روى صحنه برد كه مورد استقبال قرار گرفت.
«خانه بوشاسب دراز دست» یک پرفومنس تئاتريكال است که از اول تير در اين پرديس تئاتري تازه تاسيس به اجرا در مى آيد.

مهدى پاكدل به همراه سه بازيگر زن در اين نمايش نقش آفرينى مى كنند.

مديريت پرديس تئاتر شهرزاد برعهده قاسم جعفر کارگردان «خط قرمز» و «مسافری از هند» است. اين تالار بزرگ نمايشى داراى دو سالن با ظرفيتهاى ٣٠٠ و ١٥٠ نفره است.

به مناسبت ماه مبارك رمضان تماشاگرانى كه براى پرفورمنس- تئاتريكال «خانه بوشاسب دراز دست» به اين سالن مى آيند، افطار ميهمان مديريت اين سالن خواهند بود.

اين نمايش به تهيه كنندگى  مجيد رحيمى جعفرى از اول تير هر شب  به جز شنبه ها از ساعت ٢١  به مدت ٧٠ دقيقه در پرديس تئاتر شهرزاد واقع در خيابان نوفل لوشاتو بعد از خيابان رازي روى صحنه مى رود.

خانه بوشاسب درازدست
خانه بوشاسب درازدست



با حمایت انجمن حامیان⇐مهدی پاکدل هم گرفتار “بن بست وثوق” شد!+عکس

سینماروزان: بازی مهدی پاکدل در فیلم سینمایی «بن بست وثوق» آغاز و به این ترتیب فیلمبرداری این فیلم به نیمه رسیده است.

به گزارش سینماروزان فيلمبردارى فيلم سينمايى “بن بست وثوق” به نويسندگى و كارگردانى حميد كاويانى و تهيه كنندگى مهرداد فريد به نيمه رسيد.

فيلمبردارى “بن بست وثوق” در سكوت كامل خبرى آغاز شد و اين روزها در لوكيشن دزاشيب با مديريت فيلمبردارى محمدرضا جهان پناه در حال پيگيرى ست، تا كنون بيش از ٥٠٪‏درصد از فيلمبردارى انجام شده است و ميثم مويينى تدوين همزمان “بن بست وثوق” را آغاز كرده است.

تا كنون حضور و نقش آفرينى امين تارخ، هانيه توسلى، مهدى پاكدل، هومن برق نورد و جمشيد مشايخى به صورت رسمى اعلام شده است.
فيلم سينمايى “بن بست وثوق” با حمايت انجمن حاميان(!!!) براى نمايش در سى و پنجمين جشنواره فيلم فجر آماده مى شود.

برخي از عوامل بن بست وثوق عبارتند از: نويسنده و كارگردان: حميد كاويانى/ طراح هنرى: ملك جهان خزاعى/ مدير فيلمبردارى: محمدرضا جهان پناه/ مدير صدابردارى: مهران ملكوتى/ طراح چهره پردازى: بابك اسكندرى/ مجرى طرح و مدير توليد: پيمان جعفرى/ تدوين: ميثم مويينى/
سرمايه گذار: مهدى مقدس زاده(انجمن حاميان)/ و مشاور كارگردان: كيومرث پوراحمد/ عکاس: حبیب مجیدی، مدیر روابط عمومی: احسان عباسی.

بن بست وثوق
مهدی پاکدل و امین تارخ در “بن بست وثوق”




روایت قتل موسی خیابانی و همسر مسعود رجوی در فیلم تازه محمدحسین مهدویان+عکس

سینماروزان: محمدحسین مهدویان کارگردان جوان “ایستاده در غبار” در آستانه کلید زدن فیلم دومش “ماجرای نیمروز” قرار دارد؛ فیلمی که مهرداد صدیقیان، هادی حجازی فر، بابک حمیدیان، احمد مهرانفر و مهدی پاکدل از جمله بازیگران آن هستند.

به گزارش سینماروزان درباره خلاصه داستان فیلم که مرتبط با اتفاقات بعد از 30 و 31 خرداد 60 و ورود سازمان مجاهدین به فاز نبرد مسلحانه است حرف و حدیث فراوان است و حالا روزنامه “صبح نو” گمانه زنی کرده که این فیلم بخشی از ماجرای کشته شدن موسی خیابانی از سران این سازمان را به تصویر می کشد.

متن کامل گزارش “صبح نو” را بخوانید:

محمدحسین مهدویان کارگردان جوانی که با مستند «آخرین روزهای زمستان» توانایی خود را در کارگردانی نشان داده بود؛ سال گذشته «ایستاده در غبار» را که اثری مستندگونه بود در جشنواره داشت؛ فیلمی که بهترین فیلم جشنواره فجر شد. این کارگردان جوان زودتر از حد تصور پیشنهادات مختلفی را برای ادامه کار دریافت کرد و در یک روند معقول تصمیم گرفت کارگردانی فیلمنامه‌ای با عنوان «ماجرای نیمروز» به تهیه‌کنندگی آقای محمود رضوی را انجام دهد.

«ماجرای نیمروز» هرچند به لحاظ نام‌گذاری شباهتی دارد به وسترنی دهه پنجاهی از «فرد زینه‌مان» با بازی «گری کوپر» و «توماس میچل» اما در واقعیت کمترین شباهت داستانی میان فیلم مهدویان و وسترن زینه‌مان وجود ندارد.

مهدویان در فیلم تازه‌اش سراغ دهه 60 رفته و می‌کوشد التهابات اجتماعی-سیاسی متأثر از تابستان 1360 را روایت کند. هادی حجازیفر که در «ایستاده در غبار» نقش احمد متوسلیان را بازی کرد باز هم در گروه بازیگران مهدویان قرار دارد و مهدی پاکدل و مهرداد صدیقیان دیگر بازیگرانی هستند که حضورشان در این فیلم قطعی شده است. این فیلم برخلاف 2 اثر سابق مهدویان، مستندگونه نیست و فضایی رئال خواهد داشت.

توهم سازمانی که مقابل حاکمیت ایستاد
تابستان 1360 به یک دلیل مهم و آن هم ورود سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به فاز نبرد مسلحانه با مردم و نظام جمهوری اسلامی یکی از پرحادثه‌ترین بخش‌های تاریخ جمهوری اسلامی است. در 30 و 31 خرداد 1360 و بعد از طرح عدم کفایت سیاسی ابوالحسن بنی‌صدر رییس‌جمهور وقت، سازمان مجاهدین خلق -که نوعی توهم نسبت به جایگاه مردمی خود داشت- یک سری تظاهرات و درگیری‌های خیابانی را ساماندهی کرد که منجر به برخورد نیروهای امنیتی شد و در کنار این تظاهرات، سران سازمان با انتشار بیانیه‌ای ورود به فاز مبارزه مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی ایران را اعلام کردند. این ورود به فاز مسلحانه و ترور مقامات مطرح نظام و در کنارش مردمان عادی کوچه و خیابان سبب فاصله‌گذاری فراوان این سازمان با ملت شد به گونه‌ای که در 2دهه بعدتر مجاهدین سابق و منافقین فعلی کاملاً آنچه را با عنوان وجهه ملی از آن یاد می‌کردند از دست دادند.

حالا مهدویان قرار است به نوبه خود بخشی از اتفاقات منتج از ماجراهای 30 خرداد 60 را در «ماجرای نیمروز» روایت کند. در بطن اتفاقات آن زمان مسعود رجوی و موسی خیابانی سرکردگی منافقین را برعهده داشتند و در این بین رجوی زودتر از حد تصور به همراه ابوالحسن بنی صدر فرار را بر قرار ترجیح داد و به پاریس گریخت و موسی خیابانی ناگزیر فرماندهی نظامی منافقین را بر عهده گرفت اما وی نیز سرنوشتی شوم پیدا کرد؛ در ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ نیروهای اطلاعات سپاه پاسداران بعد از چند ماه کار اطلاعاتی، موفق به  کشف محل اختفای مردی شدند که رهبری شاخه داخل ایران سازمان منافقین را بر عهده داشت. نیروهای امنیتی پس از محاصره آن محل که در محله زعفرانیه تهران قرار داشت و چند ساعت درگیری مسلحانه آن را تصرف کردند. در این واقعه ۲۳ نفر از جمله موسی خیابانی که سوار بر خودروی ضدگلوله و به فکر فرار بود، آذر رضایی همسر موسی خیابانی و اشرف ربیعی همسر مسعود رجوی کشته شدند اما پسر خردسال مسعود و اشرف با نام مصطفی رجوی زنده ماند.

گویا بخشی از اتفاقات مربوط به درگیری در خانه تیمی موسی خیابانی و مرگ وی و همراهانش نیز در «ماجرای نیمروز» روایت خواهد شد و به این ترتیب یکی از مهم‌ترین فرازهای تاریخ انقلاب مصور خواهد شد.

موسی خیابانی
موسی خیابانی

خوشبختانه جزو منافقین نیستم
آقای هادی حجازی‌فر که حین همکاری در «ایستاده در غبار» به دوست صمیمی محمدحسین مهدویان بدل شد با اشاره به حضورش در «ماجرای نیمروز» به «صبح نو» گفت: فیلم برخی از وقایع تابستان 60 و اتفاقات پس از آن را روایت خواهد کرد و برخلاف «ایستاده در غبار» که نقش اصلی بودم در اینجا من ایفاگر یکی از کاراکترهای مکمل فیلم هستم. حجازی‌فر درباره اینکه آیا کاراکترش در این فیلم در زمره مجاهدین خلق قرار می‌گیرد یا نیروهای انقلابی بیان داشت: خوشبختانه(!) من جزو مجاهدین نیستم و در قطب مقابل آنها هستم.

فیلمبرداری به‌زودی آغاز می‌شود
این بازیگر با اشاره به اینکه فیلمبرداری «ماجرای نیمروز» ظرف روزهای آینده آغاز خواهد شد خاطرنشان ساخت: تمام تلاش گروه تولید این است که فیلم را به جشنواره برسانند. گروه پشت صحنه تولید «ایستاده در غبار» در اینجا هم هستند و فقط اندکی گروه تقویت شده است و به نظر می‌رسد این همکاری قبلی کمک کند تا محصولی متفاوت خلق شود. این بازیگر درباره اینکه آیا شخصیتی که ایفا خواهد کرد مابه‌ازای بیرونی دارد گفت: نه، فکر نمی‌کنم کاراکترم معادل بیرونی داشته باشد، ضمن اینکه این‌بار به خاطر شباهت به شخصیتی خاص انتخاب نشده‌ام.




مسعود فراستی: کات را در فیلم مجیدی چه کسی داده؟ قطعا استورارو!/ ابرهه مثل جومونگ است

سینماژورنال: چندی قبل نشست نقد و بررسی فیلم «محمدرسول‌ا..(ص)» مجیدی در دانشگاه صداو سیما با حضور مسعود فراستی، منتقد سینما و دانشجویان برگزار شد.

به گزارش سینماژورنال فراستی کوشید در این نشست برخی از نقدهای مهمی که به فیلم مجیدی وارد می داند را به صراخت بیان کند و از جمله این نقدها، تأثیرگذاری بیش از اندازه مدیر تصویربرداری فیلم بر کارگردان است.

سینماژورنال متن کامل گفته های فراستی در این نشست را به نقل از “فارس” ارائه می دهد:

چه‌طور می‌شود که فیلمساز 20 سال قبل بلد بوده ولی الان بلد نیست؟

درام دو سر دارد، درام شکل نمی گیرد اگر همه خوب یا بد باشند. درام کنتراست و تضاد است و بین خوبی و بدی و بین آدم مثبت و منفی است. یک جمله ای فیلمساز (هیچکاک) دارد که خیلی دوستش دارم، می‌گوید: خوبی یک فیلم به قدرت بدمن هایش است، هرچقدر بهتر دربیاید این طرفی قوی‌تر و درست‌تر در می آید، یعنی کلید درام اینجاست. ما وقتی در بچه های آسمان صدای نمکی را می‌شنویم و بعد تصویرش را می‌بینیم که دم میوه فروشی می‌آید و آن کفش را می‌برد وظیفه‌اش را انجام می‌دهد و چیزهای کهنه را جمع می‌کند. در روح ما، ما را عصبانی می‌کند، ولی یک آدم فقیر است و کارش جمع کردن آت و آشغال است، وقتی فیلم به بوسه ماهی روی پا می رسد دیگر همه خلاص می شویم، کفش رسیده است و قبل از این صحنه کفش را خریده و پشت باربر دوچرخه است یعنی پاداش اینجایی اش را گرفته است و پاداش آنجایی را هم از طریق ماهی‌ها می‌گیرد. این به خاطر باور و دل و بلدی فیلمساز در آن لحظه است، این حرف من یک ذره سوال ایجاد می‌کند که چه‌طور می‌شود فیلمساز 20 سال قبل داشته چنین فیلمی می‌ساخته و بلد بوده، الان بلد نیست. چه شده که بعد از 20 سال که به نظر من بهترین فیلم بعد از انقلاب را ساخته است چنین سقوطی کرده است؟

یک لحظه «آن» در «محمدرسول‌الله(ص)» نیست، چه شده است؟ قصه شرح حال حضرت رسول (ص) تا 10-12 سالگی است، تمام عوامل فنی صد برابر عوامل فنی «بچه های آسمان» است، هزینه بیش از صدبرابر است، آدم های «بچه های آسمان» هم پشت آن هستند.

انسان باورمند در فیلم  کجاست؟

چه چیزی فیلم را خوب می‌کند؟ انسان باورمند و کاربلد. اگر باورمند باشد و کاربلد نباشد جلو نمی رود و اگر کاربلد باشد و به کارش باور نداشته باشد هم نمی گویند فیلم خوب است، ما در شرایط سینمایی آمریکا نیستیم که باور نداشته باشیم و همه تکنیسین های قابلی باشیم، چون بدترین‌ فیلم آمریکایی را هم که می‌بینید حداقل کیفیت را بلد است اما در بهترین فیلم‌های خودمان می بینیم چقدر ایراد دارد. چه چیزی سینمای ایران را نجات می داد؟ چه چیزی بچه های آسمان، دیدبان، مهاجر و سفر به چزابه را به وجود آورد؟ تکنیک؟ یا باور؟

کات را چه کسی می داد؟ قطعا استرارو 

در فیلم «بچه های آسمان» در صحنه ای که علی و زهرا در حیاط نشسته اند کفشش کثیف است، زهرا می‌گوید کفشت کثیفت است و علی می‌گوید بشوریمش، و شستن کفش تبدیل به صحنه شاد می‌شود که معرکه است، «ملک‌زاده» خودمان پشت دوربین بوده است، آن لحظه چه شده است؟ ببینید چقدر حس و حال دارد و شاد است. این از باور می‌آید، آن خانه بغل خانه فیلمساز بوده است و می شناخته و نفسش در آنجا بوده و در همان کوچه ها با مردم سلام و علیک داشته است، علی از جنس خودش بوده و فیلم درآمده است. «کات» را در «محمدرسول‌الله(ص)» چه کسی می داد؟ استرارو یا مجیدی؟ قطعا استرارو  و من این را ثابت می‌کنم. حتی حرکت‌های دوربین استرارو را هم که می‌بینید تکراریست. وقتی فیلمنامه درست نیست و دو سه نفر که اصلا از جنس فیلمساز و قصه فیلم نیستند نشسته‌اند و چیزهایی انتخاب کرده‌اند و خیال انگیز کرده اند که نمی فهمم معنی اش چیست. یعنی شما برای زندگی حضرت رسول خیال ساخته اید؟ عوامل فنی هم که هم تفکر و هم جنس با فیلمساز نبوده اند.

نورهای فیلم نور مسیحی است

 یک نما در فیلم محمد(ص) هست که ابرهه مثل جومونگ است، به آن نما دقت کنید، قبل از اینکه نما باز شود چقدر از این طرز لباس پوشیدن سمپاتی تولید می کند! واقعا فکر می‌کنید که یک قهرمان است و باز که می‌شود می بینید که یک جانور زشت است، این یعنی چه؟ یعنی یک بدمن را هم در نمی آوری؟ این فیلم چه درآمده است؟ تمام نورهای فیلم نور مسیحی است و ربطی به ما ندارند، نور زرد ماقبل رنسانس که الگوی این آدم بوده، هرچند طبیعی است اما اینجایی نبوده است و یک آدم مسیحی نیمه چپ است، با نور زرد به صورت عبدالمطلب و ابوطالب و … دوربین حرکت می کند و از دور به چهره می‌آید و نور زرد می شود و بازیگر از زیر سری تکان می دهد، به این نقاشی می‌گویند. چه کسی گفته این نقاشیست؟ اگر کادر و نور درست باشد به چه درد ما می خورد؟ مگر سینما یک پلان زیباست؟ ابدا. سینما زیبایی از پس تاثیرگذاری است، تاثیرگذاری باید به زیبایی ختم شود.

شخصیت پردازی پیامبر و بار دراماتیک فیلم کجاست؟

تمام نورپردازی فیلم غیر از اینکه مسلمانی نیست و مسیحی- یهودی است به درد ساختن شخصیت مسلمان نمی‌خورد، این مهمترین چیزیست که فیلمساز به آن می‌نازد و به درد نمی‌خورد. دوم اینکه فیلمساز می‌گوید حضرت محمد (صلوات الله علیه) را همه می شناسند پس خیلی نیاز به شخصیت پردازی نداشتیم و با همین جمله تمام می کند، یعنی چه؟ اگر بشناسم که کار تو سخت تر می شود چون سخت گیرتر می‌شوم، اگر نشناسم می‌گویم این چیست که ساخته‌ای؟ این بچه مرفه صدای دخترانه موسشواری محمد(ص) ماست؟ اگر حضرت محمد (ص) کودکی جدی دراماتیکی ندارد مگر مجبوری بسازی؟

این یعنی به شدت تفکر فیلمفارسی است

و بعد چرا اینقدر این بچه رفاه زده هست و چوپانی‌اش توریستی است!؟ نان پخش کردن و بدتر از همه دختری که از زنده به گوری درش می‌آورد اوج حماقت است که بچه را از گور در می آورد و به پدر کریه المنظرش می گوید چه چشم های زیبایی دارد. این یعنی به شدت تفکر فیلمفارسی است، اگر آن آدم به ناحق است که هست چرا زشتش می‌کنید. می گویند حضرت مسیح با حواریون از جایی رد می شده و یک سگ نیمه مریض می‌بیند، حواریون می‌گویند چه سگ زشتی؛ و حضرت می‌گوید چه چشم های زیبایی دارد و احتمال می دهم مجیدی این را شنیده که کاش نشنیده بود، نمی‌داند حضرت مسیح شوخی نمی‌کند و واقعا چشم زیبا دیده .

احتیاط و میزانسن های غلط

فیلم به شدت محتاط است، تاورکرین‌ها بسیار محتاطانه است و جایی کات می‌خورد که فقط نشان دهد نگاهش از بالا به این طرف است ولی وسط اینها که کات می‌زند اتفاقا نشان می‌دهد حرکت اینقدر جسور نیست، در فیلم «شتر» خوب است ولی جاهای دیگر این درستی را نمی‌بینیم یعنی دوربین غلط شروع ‌می‌کند و میزانسن نمی‌داند چه کار می‌کند، یا صحنه‌ای که دور کعبه دارند طواف می‌کنند، شجاع نوری هست و طفل می‌گوید همه اینها طوافشان باطل است و دوربین بالا می‌کشد، این چه‌کار می‌کند؟ یعنی یک میزانسن فیلم، میزانسن درستی که بتواند نتیجه بگیرد نیست، یا صحنه ابرهه که خیلی مونتاژ آهنگینی هم دارد.

دعوای اول فیلم خاطرتان هست که بین ابوطالب و ابوسفیان است؟ میزانسن طرف ابوسفیان است و همه حق را به ابوسفیان می‌دهند، آن میزانسن است. تنها چیزی که در فیلم یک ذره بازی دارد داریوش فرهنگ در همان نقش است که آن هم برای این فیلم نیست و از قبل آمده است.

 




جراحی زیبایی چه بر سر چهره بازیگران آورده؟+عکس

سینماژورنال: شاید برای بسیاری از مخاطبان جالب باشد تا بدانند کدام دسته از بازیگرانی که در کانون توجهند چهره طبیعی شان را در برابر دوربینها نشان می دهند و کدام دسته به مدد جراحی های زیبایی متعدد است که چهره سازی کرده اند.

به گزارش سینماژورنال البته که در این بین گفتگوی مستقیم با بازیگران اغلب راه به جایی نمی برد چون بسیاری از چهره های بازیگری دوست ندارند درباره این جراحیها و نقش آنها در تغییر وضعیت چهره های خویش سخن گویند.

اما روشهای غیرمستقیمی هم برای فهمیدن اینکه چهره یک بازیگر چقدر ژنتیک و خدادادی بوده و چقدر برآمده از جراحیهای مختلف، وجود دارد.

یکی از این روشهای مقایسه تصاویر بازیگران در برهه های مختلف زندگی است.

مقایسه چهره بازیگران در کودکی با چهره آنها در سالهای اخیر

سینماژورنال برای آن که یک بررسی موردی داشته باشد درباره میزان علاقه بازیگران به جراحیهای زیبایی به گردآوری تعدادی از تصاویر کودکی بازیگران پرداخته و با قرار دادن آنها در کنار تصویر کنونی بازیگران به داده های خوبی درباره میزان طبیعی بودن چهره بازیگران رسیده است.

کافیست شما هم به عنوان مخاطب فقط اندکی تأمل در تصاویر زیر داشته باشید تا دریابید کدامیک از بازیگران همچنان با چهره طبیعی خویش است که فعالیت دارند و کدامیک کوشیده اند با انجام جراحیهای زیبایی بر کیفیت تصویری که مخاطبان از آنها می بینند بیفزایند.

محمدرضا گلزار
محمدرضا گلزار
مهناز افشار
مهناز افشار
ماهایا پطروسیان
ماهایا پطروسیان
لیلا حاتمی
لیلا حاتمی
بهرام رادان
بهرام رادان
شیلا خداداد
شیلا خداداد
مهدی پاکدل
مهدی پاکدل
نیوشا ضیغمی
نیوشا ضیغمی
زیبا بروفه
زیبا بروفه
شاهرخ استخری
شاهرخ استخری
الناز شاکردوست
الناز شاکردوست
لیلا اوتادی
لیلا اوتادی

 




واکنش دیدنی دو بازیگر سینما در شب باخت والیبال+عکس

سینماژورنال: تیم ملی والیبال ایران هرچند دومین بازی خود در برابر لهستان در لیگ جهانی والیبال را واگذار کرد اما همچنان شاهد حضور تعداد بالای هوادارانی بود که در گرمای تیرماه و در ماه رمضان ساعتی پیش از افطار به استادیوم آزادی آمده بودند تا از تیم کشورشان حمایت کنند.

به گزارش سینماژورنال در میان این هواداران تعدادی از هنرمندان و بخصوص بازیگران سینما و تلویزیون هم حاضر بودند که همراه با مردم به ابراز احساسات می پرداختند.

شهرام حقیقت دوست بازیگری که اخیرا سریال “جاده چالوس” را روی آنتن داشت به همراه مهدی پاکدل که فیلم “فردا” را به عنوان کارگردان روی پرده دارد از جمله هنرمندانی بودند که در این دیدار حاضر بودند.

حقیقت دوست ساعتی بعد از باخت ایران با قرار دادن عکسی از واکنش دیدنی خود و پاکدل در صفحه اجتماعیش نوشت: باختيم ولي يه جوري دم همه بچه هاي تيممون گرم كه انگاري برديم…

شهرام حقیقت دوست
شهرام حقیقت دوست و مهدی پاکدل در استادیوم آزادی



مهدی پاکدل: ممانعت از ورود بانوان به ورزشگاهها، توهین به آقایان است

سینماژورنال: برگزاری مسابقات لیگ جهانی والیبال سبب ساز آن شده است که بار دیگر موافقان و مخالفان حضور بانوان در استادیومهای ورزشی به موضع گیری علیه یکدیگر بپردازند.

به گزارش سینماژورنال موافقان از حضور بانوان به عنوان عاملی جهت پالایش فضای ورزشگاهها حرف می زنند و مخالفان نیز فضای مردانه ورزشگاهها را مانعی بر سر راه این حضور می دانند.

ممانعت، توهین به آقایان است

مهدی پاکدل بازیگر بااخلاق سینما و تلویزیون در دسته موافقان ورود بانوان به استادیومها قرار دارد. پاکدل با اشاره به اینکه حضور بانوان باعث میشود فضای سالمتری بر ورزشگاهها حاکم شود به “تماشاگران امروز” می گوید: به نظر من خانمها نباید این برخورد{ممانعت از حضورشان در ورزشگاهها} را توهین به خود تلقی کنند چراکه {این رفتار} بیشتر توهین به آقایان است.

وی ادامه می دهد: فضای ورزشگاه خصوصا برای بازی والیبال به شدت مثبت، سالم و پرانرژی است و این حکمی که صادر کرده اند{درباره فضای نامناسب ورزشگاهها} بیشتر توهین به آقایان است.

اگر خانمها بیایند سمت و سوی شعارها بیشتر می شود

بازیگر “ابوطالب” در فیلم “محمد(ص)” خاطرنشان می سازد: همه ما می رویم تا تیم ملی کشورمان را تشویق کنیم و فکر نمی کنم اینکه خانمها و آقایان با هم این تشویق را انجام دهند مشکلی ایجاد کند. ممکن است در بازی فوتبال فحاشی صورت گیرد اما در بازیهای والیبال واقعا این طور نیست.

وی تاکید می کند: اتفاقا من معتقدم اگر خانمها به استادیوم بیایند سمت و سوی شعارها بهتر میشود. این یک انرژی مضاعفی است که بهتر است شامل حال خانمها هم بشود.




حمایت بازیگر “محمد(ص)” از شهرداری+عکس

سینماژورنال: کمتر پیش می آید که بازیگران سینما و تلویزیون که نامی هم برای خود دست و پا کرده اند بی واهمه وارد نقد یا تحسین یک رفتار فرهنگی غلط یا درست شوند.

به گزارش سینماژورنال عادت کرده ایم که در برابر اتفاقات مثبت اغلب بی تفاوتی بازیگران سرشناس را شاهد باشیم و در برابر اتفاقات منفی نیز به جای نقدهای آشکار، این حرفهای محفلی است که شنیده می شود.

با این حال مهدی پاکدل بازیگر سینما و تلویزیون که فیلم “محمد(ص)” را هم آماده اکران دارد در اقدامی جالب با اشاره به نصب بیلبوردهایی در نقاط مختلف شهر که در آنها تصاویری متفاوت از آثار هنرمندان تجسمی کار کشور می بینیم به تحسین شهرداری پرداخته است.

حرکت شهرداری تحسین برانگیز است

پاکدل در این باره در صفحه اجتماعی خویش نوشته است: حركت بسيار زيبا و پسنديده و پر از سليقه شهردارى تهران بسيار تحسين برانگيز است. قطعاً شهروندان با ديدن اين آثار تجسمى در سطح شهر، مهربانتر، آرامتر و صبورتر ميشوند. پرخاشگرى و عصبيت خجالت ميكشند در برابر اين آثار زيبا و خلاقه خود را ثانيه به ثانيه نشان بدهند.

ممنونیم که به غیر از تبلیغ محصولات چینی، چیزهای دیگری هم برای دیدن وجود دارد

بازیگر نقش “ابوطالب” در فیلم پرهزینه “محمد(ص)” ادامه داده است: ممنونم از بانى اين امر كه باعث ميشود بدانيم در شهر به غير از تبليغ محصولات كره اى و چينى چيزهاى ديگرى هم براى ديدن وجود دارند.

شهرداری
تصویری که پاکدل ضمیمه یادداشت خود کرده