1

ادعای بازیگر “معمای شاه”⇐مافیای نفت نگذاشت کیمیایی، فیلم دفاع مقدسی بسازد!

سینماروزان: در روزهایی که مسعود کیمیایی فیلمبرداری تازه ترین فیلمش “خون شد” را با حمایت سرمایه‌گذار چندفیلمه پشت سر گذاشته است، یک بازیگر قدیمی ادعایی را طرح کرده درباره تلاشهای ناکام کیمیایی برای تولید یک فیلم دفاع مقدسی.

رسول توکلی ایفاگر نقش شهید مطهری در سریال “معمای شاه” با اشاره به نگارش طرح فیلم “به شرط عشق” برای کیمیایی به “تسنیم” گفت: مسعود کیمیایی طرحی به‌نام «به‌شرط عشق» را قرار بود قبل از «خون شد» کار کند اما به‌خاطر عدم حمایت، بستر ساخت و تولید «به‌شرط عشق» فراهم نشد.

ایفاگر کاراکتر خبرنگار در “تاراج” ادامه داد: «به‌شرط عشق» به جنگ تحمیلی و حمله عراق در سال ۶۲ به چاه نوروز شماره ۳ برمی‌گردد. مسعود کیمیایی این طرح را با اشتیاق توسعه داد ولی نگذاشتند کار به تولید برسد.

این بازیگر با اشاره به علاقه کیمیایی برای ساخت این فیلم جنگی افزود: جالب است بدانید که وقتی با کیمیایی درباره ایجاد شرایط تولید فیلم صحبت کردم فکر نمی‌کردم رغبتی نشان دهد، اما نه‌ تنها استقبال کرد بلکه خودش گفت «این صریح‌ترین سناریویی بود که با من ارتباط برقرار کرد.» می‌دانید که کیمیایی کارگردانی است که طرح دیگران را نمی‌سازد، افسوس وزارت نفت و مافیایش نگذاشتند به هر دلیلی این کار محقق نشد ولی دست‌بردار نیستیم و دنبال این هستیم که نهاد‌هایی که در این زمینه وظیفه دارند اسپانسر شوند.




بازيگر نقش هاشمی‌رفسنجانی در سريال «معماى شاه»⇐كتاب بايد در سبد خريد خانواده‌ها باشد/مطالعه روى فن بیان به شدت تأثيرگذار است

سینماروزان: حسين باقريان بازيگر نقش هاشمى رفسنجانى در سريال «معماى شاه» خواستار حضور كتاب در سبد خريد خانواده ها شد.

حسين باقريان بازيگر سريال «معماى شاه» با اعلام اينكه دنیای مدرن نیاز انسان ها را نسبت به دنیای سنتی تغییر داده و به همان اندازه نیز توجه به کتاب و کتابخوانی هم متفاوت شده است، گفت: اینکه بخواهیم مردم به کتابفروشی ها مراجعه کنند و با این روش کتابخوانی در جامعه رواج پیدا کند بخشی از واقعیت است، زیرا امروزه به سبب پیشرفت تکنولوژی تعداد زیادی ازکتاب ها در فضای مجازی وجود دارد و مردم هم از آنها استفاده می کنند به همین دلیل در کنار اهمیت دادن به کتابگردی برای ترویج فرهنگ کتابخوانی، باید به نشر الکترونیک هم توجه داشت.

اين بازيگر ادامه داد: با وجود اینکه کتاب کاغذی و فیزیکی از زمان های گذشته وجود داشته و در سنت دیرینه و کهن فرهنگ ما ریشه دارد باید جایی هم برای کتاب های مجازی باز کرد و در کنار کتابگردی به سایت ها و کانال هایی که کتاب های مجازی می فروشند هم توجه کرد.

حسين باقريان با اشاره به اینکه باید امر کتاب و کتابخوانی از سنین پایه و مقطع ابتدایی دانش‌آموزی بین کودکان ترویج داده شود، اظهار داشت: باید به گونه‌ای عمل کرد تا دانش‌آموزان نسبت به مطالعه کتاب‌های غیر درسی و پژوهشی نیز تشویق شوند و به نحوی عمل کرد که سرانه مطالعه در استان افزایش پیدا کند.

وى افزود: مطالعه بر روی فن بیان دانش آموزان نیز تأثیرگذار است، موضوعی که مغفول مانده و باید زمینه ای را فراهم کرد تا این بخش نیز در بین قشر دانش آموز تقویت شود، چرا که بسیاری از عقب ماندگی ها نشأت گرفته از ناتوانی در بیان است.

بازيگر سريال «گذر از رنج ها» یادآورشد: همان گونه که درزندگی نیازهای مهمی وجود دارد باید به گونه ای رفتار کنیم تا کتاب در سبد خريد خانواده ها جای خود را باز کند و گروههای مختلف مردم بویژه جوانان و نوجوانان کتاب را به عنوان یک دوست بپذیرند.

بازيگر سريال «محكومين» اظهار داشت: باید بتوانیم وقت خود را مدیریت کنیم و از کمترین فرصت برای نهادینه شدن فرهنگ مطالعه در جامعه استفاده کنیم و برای نمونه حتی در مدارس زنگ مطالعه داشته باشیم و دانش آموزان را برای انس بیشتر با کتاب دعوت کنیم.

باقريان اضافه كرد: همه انسانها به آموختن مستمر نیاز مبرم دارند و هر گاه آموختن در جامعه کم رنگ شود باید منتظر آسیب های اجتماعی آن باشیم و هزینه های بیشتری را در این عرصه متحمل شویم.




محمدرضا ورزی در گفتگویی تازه بیان کرد⇐ترکمانچای محصول اعتماد به انگلستان بود!/خیانت انگلستان باعث جدایی هفده استان ایران شد/سر «معمای شاه» تلویزیون بلایی ناگفتنی سر من آورد!/دوقطبی موجود در مناظره‌های انتخابات۹۶ باعث شد «ایراندخت» را بسازم/جناح‌بازی سیاسی ممکن است به ترور شخصیت و در نهایت ترور فیزیکی منجر شود

سینماروزان: محمدرضا ورزی در سالهای اخیر پرکارترین کارگردان تاریخی ساز تلویزیون بوده است و علیرغم آن که بر سر پخش یکی از طولانی‌ترین سریالهایش که «معمای شاه» باشد کلی حرف و حدیث پیش آمد اما باز هم تاریخی سازی را رها نکرده و با «ایراندخت» و «ستارخان» آن را ادامه داد.

محمدرضا ورزی در گفتگویی با محمدصادق عابدینی در «جوان» در خلال شرح چرایی علاقه‌اش به ساخت سریال‌های تاریخی و علت اهمیت پرداختن به مشروطیت حرفهایی را هم درباره روند تولید «معمای شاه» و عامل اصلی تولید «ایراندخت» بیان کرده است.
تمرکز کاری‌تان معطوف به ساخت آثار تاریخی است و در اکثر کارهایتان اشاره‌ای به تاریخ مشروطیت وجود دارد، چرا پرداختن به مشروطیت مهم است؟
مشروطیت دوران بسیار مهمی در تاریخ معاصر ایران است که نیاز داریم به دیده عبرت به آن نگاه کنیم، حتی اگر همین الان هم دولت بخواهد با چشم عبرت به آن نگاه کند خیلی از مشکلات امروز کشور را می‌تواند حل کند.
چه مسئله‌ای در تحولات مشروطه وجود دارد که باعث عبرت گرفتن امروز می‌شود؟
در آن دوران هم دوقطبی شدیدی به وجود می‌آید که فضای انقلاب مشروطه را از بین می‌برد. عبرت‌انگیزی مشروطه از این جهت است که مشروطیت را روحانیون در کنار مردم و با همراهی قشری از روشنفکران آن زمان پیش بردند تا تحولاتی چشمگیر در مسائل اجتماعی و فرهنگی به وجود بیاید. این تحولات آنقدر بزرگ بود که حتی نوع پوشش و لباس را هم تحت تاثیر قرار داد، اما در ادامه می‌بینیم که جریان مشروطه به انحراف می‌رود و حتی بزرگان و پایه‌گذاران انقلاب مشروطه از آن جدا شدند.
منظورتان شیخ فضل الله نوری است؟
خیلی از بزرگان روحانیت آن دوره مانند شیخ فضل‌الله نوری، آیت‌الله طباطبایی، آیت‌الله بهبهانی و حتی علمای نجف مانند آخوندخراسانی از مشروطه حمایت می‌کنند. جریان انقلاب مشروطه یک فرایند طولانی است که جرقه‌های اولیه آن به اواسط دوران ناصرالدین شاه بازمی‌گردد و در نهایت در عهد مظفرالدین شاه به فرمان مشروطه ختم می‌شود.
بعد از آن هم که قضیه استبداد صغیر و فتح تهران به وجود می‌آید که در «ستارخان» و «ایران دخت» به آن اشاره کردید!
حتی محمدعلی میرزا ولیعهد مظفرالدین شاه که بعد‌ها به پادشاه استبداد تبدیل شد و مجلس را به توپ بست اوایل موافق مشروطه بوده و من درباره این موضوع حرف دارم.
چه حرفی؟
رفتار محمدعلی میرزا در مقابل مشروطه به این معناست که «ما قرارمان این نبود و آن مشروطه قرار نبود به اینجا ختم شود»، انحراف مشروطیت و مجلس آن باعث می‌شود که محمدعلی شاه بگوید این مجلس را قبول ندارم و دستور به توپ بستن آن را بدهد.
در آثارتان تلاش کرده‌اید این انحراف در مشروطه را نشان دهید و انگشت اتهام را به سمت غرب می‌گیرید!
در فضای مشروطه دو گروه سیاسی انقلابیون که دموکرات‌ها بودند و اعتدالیون که تفکراتشان نشئت گرفته از تفکر شیخ فضل‌الله بود شکل می‌گیرند که دوقطبی ایجاد می‌کنند و در مجلس مقابل هم می‌ایستند، پشت پرده این دعوا‌ها «لژ بیداری ایران» وجود دارد که هدایت این دعوا‌ها را در دست دارد. این لژ ابتدا با رهبری یک فرانسوی ایجاد می‌شود، بعد هم محمدعلی فروغی که در آن سال‌ها بسیار جوان بوده رئیس لژ می‌شود. این لژ به فضای دوقطبی کشور دامن می‌زده و سیاسی‌ها را وادار به رسوا کردن می‌کند و حتی این دعوا تا جایی پیش رود که ابتدا جناح‌های سیاسی یکدیگر را ترور شخصیت و بعد ترور فیزیکی می‌کردند. در این بین مردم به خاطر انحراف انقلاب مشروطیت دچار ضرر و زیان شدند و بیگانگان از آن سود بردند.
آن عبرت را می‌شود این گونه بیان کرد که اکنون هم بیگانگان از وجود دودستگی سیاسی در کشورمان و ناامیدی مردم سود می‌برند؟
الان هم بیگانگان به دنبال سود بردن از اختلافات ما هستند. آن‌ها هیچ وقت دوستدار مردم ما نبوده‌اند و نیستند و اگر امروز می‌گویند ملت ایران را دوست دارند تاریخ نشان می‌دهد که نه تنها مردم ایران بلکه ابرقدرت‌ها هیچ وقت هیچ ملت آزادی را دوست نداشته‌اند.
علت علاقه‌تان به ساخت سریال‌های تاریخی هم بیان چنین موضوعاتی بوده است؟
چیزی که من به دنبال ساخت آن هستم سریال تاریخی نیست. اصلاً سعی نکرده‌ام سریال تاریخی بسازم بلکه خواستم سریالی بسازم که در آن از تاریخ برای بیان حرف امروز استفاده کنم. وقتی سریال «سال‌های مشروطه» یا سریال «ایراندخت» را ساختم به این فکر می‌کردم که این جناح‌بازی‌های سیاسی چقدر می‌تواند به کشور ضرر بزند و حتی بزرگانی مانند ستارخان را قربانی می‌کند. جناح‌های سیاسی در دوره مشروطه روبه‌روی هم صف‌بندی می‌کنند و کار به جنگ و بگیر و ببند می‌رسد. می‌بینیم به ستارخان می‌گویند که تو «سردار ملی» هستی و نباید در جناح‌بازی‌ها وارد شوی، چون یک جناح می‌خواهد از محبوبیت تو به نفع خودش سوءاستفاده کند. بعد هم واقعه تلخ پارک اتابک و خلع سلاح مجاهدین تبریز به وجود می‌آید.
آثاری که نام برده‌اید به عنوان سریال تاریخی نام برده می‌شوند، چرا می‌گویید سریال تاریخی نمی‌سازید؟
علتش این است که نخواستم تاریخ‌نگاری کنم بلکه «تاریخ ابزاری» و از تاریخ استفاده کرده‌ام تا برای امروز هشدار و اخطار بدهم. رسالت فیلمساز این است که جامعه‌اش را متوجه کند، حتی اگر فیلم کمدی بسازد می‌خواهد جامعه را متوجه شادی کند یا وقتی فیلمساز می‌خواهد ملودرام خانوادگی بسازد، می‌خواهد به جامعه نگاه درست به خانواده و اخلاق را نشان دهد. اینکه ستارخان یا امیر کبیر در چه سالی به دنیا آمد و چه سالی از دنیا رفت که حرفی برای امروز ندارد. من دنبال این هستم که نوع نگاه و پیامی را که زندگی و رفتار بزرگان کشورمان داشته‌اند بیان کنم.
وظیفه سریال تاریخی نسبت به مخاطبانش چیست؟
باید دیروز را به امروز وصل کند. ترکمنچای را ببینید، محصول اعتماد ما به انگلستان می‌شود ترکمنچای، باید جامعه امروز ما بداند و هوشیار باشد که نتیجه اعتماد به غرب چه می‌شود و اگر در شرایط فعلی مقاومت کند، قطعا می‌توانیم از بحران عبور کنیم و به پیروزی برسیم. ما امروز دوباره به غرب اعتماد می‌کنیم، چون از تاریخ درس نگرفته‌ایم. در جنگ ایران و روسیه، ما از انگلستان مهمات می‌خریم و آن بی‌شرف‌ها کشتی‌ها را در زمان طلایی که نیاز ما بود تحویل ندادند و بعد از سقوط تبریز است که کشتی‌ها مانند نوشداروی بعد از مرگ سهراب به ایران می‌رسند. خیانت انگلستان باعث جدایی ۱۷ استان ایران شد. در انقلاب مشروطه هم همین است. ما در آن دوره به شدت دچار جنگ جناحی می‌شویم. دشمن می‌خواهد ما با خودمان دچار مشکل باشیم. وقتی جنگ جناحی پیش بیاید ما دیگر به افق واحدی برای کشورمان نگاه نمی‌کنیم و دولت نمی‌تواند تصمیم درستی بگیرد.
آیا در رساندن این پیام عبرت‌آموزی از تاریخ موفق بوده‌اید؟
بنده به عنوان خادم جامعه در حد توان خودم و بضاعتم در همان اندک لحظاتی که به تصویر کشیده‌ام تلاشم را کرده‌ام.
در دوره مشروطه یکی از بحث‌برانگیز‌ترین شخصیت‌ها شیخ فضل‌الله نوری است، درباره این شخصیت تاریخی قصد ساخت سریال ندارید؟
من در سریال «سال‌های مشروطه» به شیخ فضل‌الله هم پرداخته‌ام. شیخ فضل‌الله روشنفکر است، اما نه از جنس روشنفکر‌های غربی، وی ابتدا موافق مشروطه بوده است، اما می‌گوید با مشروطه‌ای که قوانینش از پارلمان فرانسه آمده باشد موافق نیستم. حرف حساب شیخ فضل‌الله این است که مشروطیت باید مشروعیت داشته باشد و در کشور اسلامی قوانین شرعی باشد، اما دشمن می‌آید، آخوند را مقابل آخوند قرار می‌دهد. روبه‌روی شیخ فضل‌الله، شیخ زنجانی قرار می‌گیرد و دستور اعدام شیخ را می‌دهد. این ترفند دشمن است که ما را روبه‌روی هم قرار می‌دهد، اما درباره اینکه صرفاً بخواهم زندگی شیخ فضل‌الله را بسازم آن وقت شاید مردم فکر کنند می‌خواهیم فقط موضع روحانیت را نشان دهیم، در حالی که انقلاب مشروطه پر از انسان‌های بزرگ است.
سریال «ایران دخت» آخرین کاری است که از شما پخش شده، چه شد که سراغ این درام رفتید؟
علت ساخت این سریال فضای دوقطبی بود که در جریان انتخابات ریاست جمهوری96 به وجود آمد، به خصوص بعد از پخش مناظره‌های انتخاباتی که در آن نامزد‌ها خیلی به هم لطف داشتند! و این برایم بسیار ناراحت‌کننده بود.
به نظر می‌رسد ساخت سریال تاریخی در تلویزیون کم شده، این را حس می‌کنید؟
فکر می‌کنم تلویزیون این روز‌ها بیشتر درگیر مسائل مالی خودش است و توان برای ساخت سریال تاریخی نمی‌گذارد.
اما خب هنوز پرهزینه‌ترین سریال یک دهه اخیر تلویزیون یعنی «معمای شاه» که کار شما هم بود، یک سریال تاریخی است!
سر «معمای شاه» تلویزیون بلایی سر من آورد که نمی‌شود گفت. تلویزیون فکر می‌کرد حمایت از سریال یعنی فقط حمایت مالی، در حالی که حمایت معنوی از کار مهم‌تر است. شما حتی اگر دستمال کاغذی هم تولید کنید به این فکر می‌کنید که با چه بسته‌بندی و در چه زمانی به بازار عرضه کنید. من دقیقاً وسط فیلمبرداری سریال «معمای شاه» بودم که آمدند گفتند سریال را بده، چون برنامه‌ای نداریم پخش کنیم! فکر کنید برای اینکه برنامه نداشتند، شروع به پخش معمای شاه کردند. بعد من نمی‌دانستم باید فیلمبرداری کنم یا پاسخ حواشی را بدهم. خیلی به سریال ظلم شد و دلم شکست. در تلویزیون کار مورد بی‌مهری قرار گرفت و جریانی راه افتاد که به دنبال حاشیه‌سازی بودند. نمی‌توانم بگویم کاری که صداوسیما با «معمای شاه» کرد سهوی بوده و عمدی در آن نبوده است.
چرا بی‌مهری شده باشد، سریال که محصول خود سازمان است؟
شانس بد من بود که پخش سریال به جابه‌جایی مدیریت در سازمان خورد. اگر در دوره مدیری که آن را ساخته بود پخش می‌شد، خود آن مدیر پروپاگاندا می‌کرد که کار دیده شود، اما دوره‌ای بود که مهندس ضرغامی رفته بود و آقای سرافراز آمده بود، این جابه‌جایی به کار لطمه زد و به نحو احسن داغانش کرد.
چرا فقط شما برای تلویزیون کار تاریخی درباره مشروطه ساخته‌اید؟
این را باید از دیگر کارگردان‌ها پرسید که چرا نمی‌آیند کار تاریخی بسازند، مگر بهروز افخمی نبود که سریال «کوچک جنگلی» را به آن خوبی ساخت! بیاید دوباره کار بسازد، چرا فقط مردم به من فحش بدهند و بزن بزن‌ها متوجه من باشد؟ [می‌خندد] وقتی دیگر کارگردان‌ها هم بیایند کار‌های بیشتری نیز ساخته می‌شود.
اگر تلویزیون بخواهد درباره مشروطه کار تاریخی بسازد و از شما مشورت بگیرد چه موضوعی را پیشنهاد می‌کنید؟
به نظرم خود انقلاب مشروطه می‌تواند دستمایه ساخت سریال قرار گیرد. اتفاقات این انقلاب هنوز به صورت جامع ساخته نشده است.



گلایه یک بازیگر پیشکسوت از بدحسابی دست‌اندرکاران «معمای شاه»⇐سه سال از تولید «معمای شاه» گذشته اما همچنان ۱۳ میلیون از سریال طلب دارم/تهیه‌کننده می‌گوید طلبتان را از سیمافیلم بگیرید و سیمافیلم می‌گوید تهیه‌کننده باید بهتان دستمزد بدهد

سینماروزان: در هفته هایی که سریال تازه محمدرضا ورزی با نام «ستارخان» با اعتراضات قومیتی مواجه شده، گلایه های بازیگران سریال قبلی این کارگردان «معمای شاه» درباره بدحسابی تولیدکننده هم در کانون توجهات قرار گرفته است.

به گزارش سینماروزان کاظم هژیرآزاد از جمله بازیگران پیشکسوت «معمای شاه» که در این سریال نقش «سرهنگ اعتمادی» را ایفا میکرد به تازگی در گفتگو با «مهر» درباره طلب 13میلیون پرداخت‌نشده خود از این سریال سخن گفته است. هژیرآزاد در این باره گفت: من اکنون حدود ۱۳ میلیون تومان از پروژه «معمای شاه» طلب دارم درحالیکه سه سال از تولید آن گذشته است.

وی با اشاره به پیگیری های خود برای دریافت پولش بیان کرد: من طی این مدت چندین بار برای دریافت دستمزدم اقدام کردم ولی نه از طرف سازمان صداوسیما و نه از طرف تهیه کننده جوابی نگرفتم. علی لدنی که تهیه کننده این سریال است می گوید لیستی از کسانی که طلب دارند برای سیمافیلم فرستاده و تقاضای تجدید برآورد داشته است و از ما خواست برای دریافت دستمزدمان از سازمان اقدام کنیم.

هژیرآزاد اضافه کرد: از طرفی وقتی به مرکز سیمافیلم رفتیم به من و یکی دو نفر دیگر از عوامل گفتند قراردادمان با تهیه کننده بوده و باید از خود او دستمزد بگیریم.

این بازیگر پیشکسوت درباره جزییات قرارداد خود توضیح داد: من ۱۲ جلسه در این سریال بازی کردم و قراردادم جلسه ای یک و نیم میلیون تومان بود یعنی باید در حدود ۱۸ میلیون تومان دریافت کنم که از این میزان فقط پنج میلیون تومان را دریافت کردم.

این بازیگر قدیمی تئاتر و تلویزیون عنوان کرد: ما اکنون نمی دانیم برای طلب خود سراغ چه کسی برویم و هیچ کس جوابگو نیست. به هر حال زندگی ما از این راه می گذرد ولی شرایط بد شده است و پرداخت ها به موقع انجام نمی شود. قبلا تلویزیون دیر دستمزدها را پرداخت می کرد اما اکنون هیچ تعهدی نسبت به آنچه که در آن انجام می گیرد احساس نمی کند.

وی درباره اینکه چه کسانی از این پروژه دستمزدشان را دریافت کرده اند، گفت: شاید بازیگران چهره تر شرایطشان از ما بهتر باشد ولی ما که چهره نیستیم با اینکه ۵۰ سال در عرصه هنر کار کرده ایم اینطور حقمان زایل می شود. ما جز بازیگری کار دیگری نداریم و به خاطر رزومه ای که داریم ما را صدا می کنند و کاش همین کار را هم انجام ندهند چراکه ما را به نوعی استثمار می کنند.




در روزنامه اصلاح‌طلب رخ داد⇐ایجاد ارتباط میان سریال «معمای شاه» و اعتراضات اخیر!!!

سینماروزان: اعتراضات اخیر کشور و بروز شعارهایی خاص در آن سبب ساز شده روزنامه اصلاح طلب «اعتماد» در تحلیلی با عنوان «اگر سریال معمای شاه خوب بود» بکوشد با کنار هم قرار دادن ضعف کیفی سریال «معمای شاه» و قوت مستندهای تاریخ‌نگارانه شبکه های ماهواره‌ای، از نقش «معمای شاه» در بروز شعارهای خاص اعتراضی بگوید.

متن تحلیل «اعتماد» را بخوانید:

گفتنش كه فايده‌اي ندارد اما چه مي‌توان كرد؟ جام مي ‌و خون دل هر يك به كسي دادند. فعلا كه در دايره قسمت براي ما كاري جز خون دل خوردن تعريف نكرده‌اند. روزي كه نوشتيم «معماي شاه» حيف و مال بيت المال بود و قتلگاه ذوق و فرهنگ و هنر، نخستين واكنش سياست‌زدگان مدافع اين سريال شليك دشنام‌ها و تهمت‌هايي بود كه در اين سال‌ها سكه رايج بازار دين فروشي است. منتقدان را به حمايت از سلطنت طلبي متهم كردند و مدافعان آن سريال كذايي را در شمار مدافعان از ارزش‌هاي انقلاب نشاندند. همان روزهايي كه خواجگان در بند نقش ايوان به شاهكار خود فخر مي‌فروختند در آن سوي آب كساني بودند كه حقيقتا دل در مهر خاندان سلطنت داشتند.

اگرچه بودجه‌اي كه در اختيار آنان بود در مقابل ريخت و پاش‌هاي دوستان انقلابي ما هيچ و كم از هيچ بود اما ذره‌اي در وظايف ضدانقلابي خود كوتاهي نكردند. آنها نمي‌توانستند سريال‌هاي پر زرق و برق بسازند اما به قدر وسع خود كوشيدند و مستندهايي اگرچه كاملا يكسويه و جهت‌دار اما جذاب ساختند.

روزگار گذشت و گذشت تا اينكه حوادث چند روز گذشته پيش آمد. ناگهان در هياهوي اعتراضات شعارهايي در ستايش خاندان پهلوي شنيده شد. باور كردني نبود. طبق معمول عده‌اي اين شعارها را به شرق و غرب عالم نسبت دادند و خيال خودشان را راحت كردند. اما آنان كه عالم را صرفا از پشت شيشه كبود سياست نمي‌نگريستند حدس و گمان‌هاي ديگري داشتند.

ميوه «معماي شاه» و آن مستندها حالا رسيده بود. بچه‌هاي دهه هفتاد و شصت هيچ خاطره‌اي از «معماي شاه» نداشتند و جز آن تصنيف تيتراژ هيچ چيزي از آن سريال در خاطر نداشتند. اما همه آن مستندها را باور كرده بودند. شما مي‌توانيد بگوييد اين عده كه تو از آنها سخن مي‌گويي مشتي فريب خورده و مزدورند. من اما مي‌گويم اگر سريال «معماي شاه» كارش را به درستي انجام داده بود اوضاع از اساس طور ديگري بود.




حمله کارشناس تاریخی حامی سریال «معمای شاه» به سینمای ایران⇐معتضد: سینمای ایران به شدت دچار ابتذال شده است!/«…آلبالو» حرفی برای گفتن نداشت!/«فروشنده» سر و ته نداشت!⇔سینماروزان: جناب معتضد! سنجش ابتذال را بگذار برای کارشناسان فت و فراوانش و بیا درباره گافهای تاریخی برخی آثار ارگانی و بخصوص تحریف تاریخ در پایان‌بندی «ماجرای نیمروز» سخن بگو!

سینماروزان: یکی از مشکلات سالیان سینمای ایران آن بوده که همگان فارغ از شناخت و درکی صحیح از جریانهای سینمایی تا توانسته اند درباره آن اظهارنظر کرده اند؛ البته حق اظهارنظر آزادانه درباره محصولات هنری حقی بجاست اما وقتی بناست از تریبونهای رسمی یا جایگاهی حقوقی به تکفیر کلیت سینما بپردازیم چندان درست به نظر نمیرسد.

به گزارش سینماروزان با این حال در ماههای اخیر و به بهانه کیفیت بالا و پایین برخی آثار سینمایی افراد مختلف از سیاستمداران دولتی گرفته تا نمایندگان مجلس درباره سینما نظر میدهند و اغلب هم میکوشند با دیده تحقیر به سینما نگاه کنند.

تازه ترین فردی که با دیده حقارت به سینما نگاه کرده است خسرو معتضد است؛ مورخی که پیشتر درباره گافهای تاریخی برخی آثار سینمایی یا تلویزیونی گونه تاریخی سخن میگفت اما وی به تازگی در گفتگو با رسانه رسمی قوه قضاییه به انتقاد از سینمای ایران پرداخته و از محصولات تجاری مانند «50 کیلو آلبالو» تا محصولات جشنواره ای مانند «فروشنده» را زیر سوال برده است.

معتضد که کارشناس تاریخی سریال پرحاشیه «معمای شاه» بود و به هنگام پخش سریال چندین بار به تعریف و تمجید آن پرداخت(!) و مدام از این گفت که برای تولید این سریال زحمت زیادی کشیده شده(!) با انتقاد از سینمای ایران به «میزان» گفت: این روزها سینمای ایران دچار ابتذال شده و مشکلات بسیاری دارد؛ از چرخه اکران گرفته تا فیلم‌هایی که صرفا برای گیشه و خنده مخاطب ساخته می‌شوند، بسیاری از کارگردانان و بازیگران این روزها در سینمای ایران بیکار هستند.  البته یک دوره کوتاهی بعد از انقلاب سینمای ایران رشد کرد اما در حال حاضر سینمای ایران به شدت دچار ابتذال شده است. فیلم‌هایی مانند «پنجاه کیلو آلبالو»، «آس و پاس» و «من سالوادور نیستم» چه حرفی برای گفتن دارند؟ عجیب‌تر از آن این است که چرا کارگردانان سینمای ایران کشور خود را نمی‌شناسند و نمی‌دانند که باید مخاطب را به چه سمت و سویی سوق دهند؟  الان همه چیز سینمای ایران فقط و فقط گیشه شده است و بعد از اینکه در چند فستیوال خارجی شرکت می‌کنند و جایزه می‌گیرند عزیز می‌شوند. من حتی از فیلم اصغر فرهادی «فروشنده» هم هیچ چیز نفهمیدم چرا که این فیلم اصلا سر و ته نداشت و در واقع کپی از یک فیلم خارجی بود.

به گزارش سینماروزان فارغ از آن که اسامی برخی از پرمخاطب ترین آثار سالیان اخیر سینمای ایران از «…آلبالو» تا «سالوادرو» و «فروشنده» به عنوان مصادیقی از ابتذال در سینمای ایران مورد توجه خسرو معتضد قرار گرفته است که خود گواه فاصله بعید مطلوب مخاطب با اندیشه های ایشان است پرسش مهمتر از این مورخ آن است که چرا به جای موضع گیری درباره این محصولات که به قدر کفایت درباره شان سخن گفته شده درباره کیفیت تصویرسازی تاریخ در برخی آثار تاریخی سالیان اخیر که کارشناس‌اش هستند، سخن نمی‌گویند؟

مثلا چرا درباره محصول 3ارگانی «ماجرای نیمروز» که پایان بندی آن در تناقض با مستندهای تاریخی و با جایگزینی اسدالله لاجوری با یک شخصیت دیگر به پایان رسیده چیزی نمی گویند؟




گلایه بازیگر «اخراجیها» از ممنوع‌التصویری⇐ احتمالا رانت‌خواری کرده‌ایم یا در پارتی شبانه حضور داشته‌ایم و خودمان خبر نداریم!

سینماروزان: پدیده ممنوع‌التصویری در تلویزیون ایران پدیده تازه‌ای نیست و کم نیستند بازیگران سینمای ایران که به دلایل مختلف و اغلب سیاسی به طور کاملا غیررسمی ممنوع التصویر هستند؛ یعنی برخی از این بازیگران خودشان هم نمی‌دانند که ممنوع التصویر هستند و فقط وقتی بنا میشود در مجموعه ای حاضر شوند است که با ممانعت از حضور ماجرا عیان میگردد.

به گزارش سینماروزان فخرالدین صدیق شریف بازیگر نقش روحانی درویش‌مسلک کمدی «اخراجیها» و بعدتر نقش شهردار در «رسوایی2» از جمله بازیگرانی است که به گلایه از ممنوع التصویری اش در تلویزیون پرداخته است.

صدیق شریف با گلایه از اوضاع و احوال تولید در رسانه ملی به «آنا» گفت: بازیگرانی که مردم آنها را می‌شناسند، الان کجای مجموعه‌های تلویزیونی روی آنتن یا در دست ساخت، هستند؟ من به کنار، ولی جای خالی خیلی از رفقا و همکاران بازیگر حس می‌شود.

این بازیگر ادامه داد: من به نوعی ممنوع‌التصویر نانوشته شده‌ام و دلیلش هم واقعا نمی‌دانم که چرا کسی سراغی از ما نمی‌گیرد. تصمیم گرفتم اگر این وضعیت ادامه دارد خیلی از مسائل ریزتر را افشا کنم چون برای خودم مبهم است که چرا هیچ پیشنهاد خاص بازیگری به ما نمی‌شود.

وی با بیان اینکه همیشه مدیران در جلسات روابط خوبی با هنرمندان دارند اما در عمل اتفاق خاصی نمی‌افتد، گفت: مدیران و کسانی که در جایگاه‌های بالا و حتی تهیه‌کننده نشسته‌اند، اتفاقا در همین میهمانی و جلسات و غیره روابط خوبی با ما دارند اما انگار در مورد برخی بازیگران یک نوع تبانی هست! من تصمیم گرفتم اگر این وضعیت ادامه دارد خیلی از مسائل ریزتر را افشا کنم چون برای خودم مبهم است که چرا هیچ پیشنهاد خاص بازیگری به ما نمی‌شود. خیلی از بازیگران برجسته خانه‌نشین شده‌اند.

این بازیگر خاطرنشان ساخت: کاش بنشینند و این مسائل را بررسی کنند که چرا به امثال من نباید در طول دو سال، چندان پیشنهاد بازیگری شود. نه فقط من بلکه خیلی‌ها اینگونه‌اند. اینها درد است؛ دردی که برای بسیاری پیش آمده است. اگر از کارافتاده بودیم و یا حتی گناهی از ما سر زده بود؛ حرفی نداشتیم. نکند ما را در مهمانی شبانه گرفته‌اند یا رانتخواری کرده‌ام که خودم هم بی‌خبرم! هیچ کدام از این حرف‌ها در مخلیه من هم نمی‌گنجد. این کارها را خدا را شکر نمی‌کنیم اما اتفاق خوبی هم برای ما نمی‌افتد.

این بازیگر با بیان اینکه فقط ما را برای مراسمات و همایش‌ها دعوت می‌کنند، گفت: حداقل همین رفت و آمد‌ها نشان می‌دهد ما مشکلی با تلویزیون نداریم. جالب اینکه متأسفانه برخی به تهیه کننده‌ها دروغ می‌گویند و اطلاعات درست در اختیارشان نمی‌گذارند. وقتی اینجور روابط را درمورد بازیگران می‌بینم، واقعا نگران می‌شوم و تأسف می‌خورم. الان جوری سریال می‌سازند که بعد از دوماه، حتی اسم سریال هم به ذهن مخاطب نمی‌آید چون اثرشان ماندگار نیست و از آدم‌های حرفه‌ای استفاده نمی‌کنند.

صدیق‌شریف در این باره افزود: تبعات این مسائل هم راحت دیده میشود. وقتی مردم به سمت شبکه نمایش خانگی یا حتی به سمت شبکه های معلوم الحال ماهواره‌ای پرتاب می‌شوند، مگر عللش چیست جز اینهایی که گفتم.

این بازیگر با بیان اینکه خودمان کم در این مسیر مقصر نیستیم، تأکید کرد: ما مقصریم چون اگر به طرف ساخت تولیدات کارشناسی شده و تأثیرگذار به لحاظ قصه و کارگردانی و تیم بازیگری برویم قائدتا مردم کمتر به سمت چنین شبکه‌ها و تولیداتی سوق می‌یابند. مصیبت بزرگ ما بازیگران این است که بدون دلیل موجه و گناه ناکرده‌ای، به کناری گذاشته می‌شویم. مشکل از رده‌های خیلی پایینتر از تهیه‌کننده است که آب را برای بازیگران باسابقه، گل‌آلود می‌کنند.




در اولین شب رمضان۹۶⇐خبری از «ربنا»ی شجریان نشد اما ویگن روی آنتن رفت!

سینماروزان: در روزهای گذشته اخباری مبنی بر درخواست وزیر ارشاد از رییس صداوسیما برای رفع توقیف “ربنا”ی محمدرضا شجریان در رمضان امسال منتشر شد اما رمضان المبارک آغاز شد و از ربنای شجریان خبری نشد.

به گزارش سینماروزان دعای افطار شجریان روی آنتن نرفت اما به جایش در اتفاقی قابل پیش بینی در قسمت آغازین سریال “نفس” جلیل سامان یکی از قطعات عاشقانه ویگن ددریان خواننده پاپ روی آنتن رفت.

داستان “نفس” در دهه 50 میگذرد و داستان دختری جوان را روایت میکند که طی اتفاقی که در یک سینمای لاله زار رخ میدهد نوار کاستی به دستش می رسد که مارک کمپانی معروف “آونگ” روی آن به چشم می خورد. حین بررسی کاست توسط دختر جوان است که صدای ویگن به وضوح روی آنتن می رود.

پیشتر و در سریال “معمای شاه” نه فقط صدای خوانندگان پهلوی پخش شد بلکه تصویر خوانندگانی نظیر ابی و ستار هم روی آنتن رفته بود و در این شرایط اینکه “نفس” هم صدای آن خوانندگان را پخش کند چندان عجیب نیست.




حسین فرحبخش بیان کرد⇐سریال «معمای شاه» تنها سریالی است که به خانواده‌ام توصیه کردم حتما ببینند/شاه، زمانی که از ایران رفت نزدیک به ۲۶ میلیارد دلار (به قیمت آن زمان) با خود برد/راه‌آهن را رضاخان نساخته؛ راه‌آهن جنوب را انگلیس و راه‌آهن شمال را روسها ساختند/دادگستری را آلمانها ساختند/در فاصله زمانی ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ شاه مترسکی بیش نبود/مردم زمان شاه را دوست دارند چون بی بندوباری در آن زمان آزاد بود!/ساواک بازار دیواربه‌دیوار منزل ما بود و من مدام کتک خوردن مردم را می‌دیدم

سینماروزان: در شرایطی که به دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی نزدیک می شویم حجم واکنشها نسبت به سریال «معمای شاه» روزبروز بیشتر می شود؛ برخی از اساس سریال را زیر سوال می برند و برخی نیز از ویژگیهای مثبت آن یاد می کنند.

به گزارش سینماروزان محمدحسین فرحبخش تهیه کننده قدیمی سینمای ایران و از شرکای موسسه «پویافیلم» که سابقه کارگردانی آثاری همچون «زندگی خصوصی»، «مستانه» و «آب نبات چوبی» را دارد از جمله چهره هایی است که با دید مثبت به «معمای شاه» می نگرد و در گفتگو با «سوره سینما» صراحتا از این می گوید که به خانواده اش توصیه کرده این سریال را حتما ببینند.

سریال «معمای شاه» تنها سریالی است که من به خانواده‌ام توصیه کردم حتما ببینند

فرحبخش با اشاره به وضعیت کشور در سالهای قبل از انقلاب گفت: قبل از انقلاب عموم مردم کشور را عوام تشکیل می دادند؛ اگرچه در حال حاضر هم مردم عوام بخشی از جامعه ما هستند اما در آن زمان این گستردگی بیشتر بود؛ اما در چند سال اخیر فضای مجازی و اینترنتی برای همگان قابل دسترسی شده و اطلاعات مردم ناخوداگاه افزایش پیدا می کند.

فرحبخش به صحبت هایش ادامه داد: در خانواده ای بزرگ شدم که از اساس در جریان چگونگی وقوع انقلاب قرار داشته و من هم در همین فضا بزرگ شدم. پدرم و خانواده ام از اتفاقاتی در آن زمان مطلع بودند که مردم عادی چیزی نمی دانستند. پدرم دوست شهید مطهری بود و من پای منبر ایشان بسیار آموختم.

وی با بیان اینکه این پیش زمینه برای این است که راحت تر در مورد سریال «معمای شاه» نظرم را بگویم گفت: جوانان امروز بسیاری از مسائل و موضوعات را نمی دانند و مطلع نیستند به همین دلیل وقتی با داستان سریال «معمای شاه» مواجه می شوند آن را تحریف شده می پندارند.

شاه زمانی که از ایران رفت نزدیک به ۲۶ میلیارد دلار (به قیمت آن زمان) با خود برد

کارگردان فیلم «آب نبات چوبی» در بخش دیگری از صحبت خود توضیح داد: شاه زمانی که از ایران رفت نزدیک به ۲۶ میلیارد دلار (به قیمت آن زمان) با خود برد اما جوانان امروز از این چپاول و دزدی هیچ خبری ندارند. انور سادات که عاشق چشم و ابروی شاه نبوده؛ با پول ملت ایران، شاه و خانواده او را تشییع می کند.

وی افزود: در حال حاضر شبکه فاسدی همچون «من و تو» به زندگی خاندان پهلوی می پردازد و زندگی آنها را به گونه ای نشان می دهد که جوان ها را تحت تاثیر زندگی شاه قرار می دهد تا دلشان برای خانواده شاه بسوزد.

راه آهن را رضاخان نساخته؛ راه آهن جنوب را انگلیس و راه آهن شمال را روسها ساختند/دادگستری را آلمانها ساختند

فرحبخش با اشاره به این نکته که سریال «معمای شاه» تنها سریالی است که من به خانواده‌ام توصیه کردم حتما ببینند گفت: پدرم از نزدیک دوران رضاخان را لمس کرده بود و با من از آن دوران زیاد صحبت کرد. بسیاری از اماکن تاریخی که ساخت آن را به رضا شاه نسبت می دهند کذب محض است. به عنوان نمونه راه آهن را رضا خان نساخته  و اصلا به او ربطی ندارد. راه آهن جنوب توسط انگلیسی ها و شمال توسط روس ها ساخته شده است. یا دادگستری تهران توسط آلمان ها ساخته شده چون قرار نبود جنگ جهانی دوم به زودی تمام شود و این مکان مقر آلمانی ها در آن زمان به شمار می رفت. بعد از خروج آلمان از ایران این مکان کاخ دادگستری شد. یا مثال دیگر اینکه  ۳۵ هزار آمریکایی در  داخل ایران مشغول کار بودند که ۱۴ هزار نفر آنها  فقط به عنوان مستشار در ارتش کار می کردند. ارتش ایران از خودش چیزی نداشت  و آن تعداد واقعی هم  فقط به استراحت می پرداختند.

وی ادامه داد: زمانی که انقلاب اسلامی پیروز شد من جوانی بیست ساله بودم؛ در آن زمان ایرانگردی می کردم و مشکلات آن زمان را خوب می دانم. به عنوان نمونه ما آن زمان جاده نداشتیم. روستاهای ایران برق نداشتند. تلفن نبود، جاده ها آسفالت نبود. مردم قبل از انقلاب اعتماد به نفس اینکه یک سوزن بسازند را نداشتند. با پول نفتی که داشتیم برق تهران یک روز در میان قطع می شد.

در فاصله زمانی 1320 تا 1332 شاه مترسکی بیش نبود

فرحبخش به مثالی دیگر اشاره کرد و گفت: در سال های قبل از انقلاب در برنامه پنج ساله برآورد شده بود که سی و یک و نیم میلیارد دلار در آمد نفت داریم که هزینه کشور سی و چهار و نیم میلیارد دلار می شود. بعد نفت گران شد درآمد ایران صد و دو میلیارد شد اما هزینه کشور به جای سی و چهار و نیم میلیارد، هشتاد و هشت میلیارد دلار شد. بدون اینکه کوچکترین سازندگی در آن سال ها اتفاق بیفتد.

وی با اشاره به اینکه دکترها و مهندس های آن دوران هم از عوام بودند و از سیاست بهره ای نبرده بودند گفت: در سال های قبل از انقلاب، حکومت پهلوی توانایی اداره کشور را نداشت و هرگوشه ای از آن توسط عده ای اداره می شد. اصلا در فاصله زمانی ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲شاه مترسکی بیش نبود. جوان هوسرانی که نه تنها از عهده اداره کشور بر نمی آمد بلکه هم خودش و هم خانواده اش در ایران جنایت های بیشماری مرتکب شدند و در آخر خود را پدر ایران نوین هم معرفی کرد.

ساواک بازار دیوار به دیوار منزل ما بود و من مدام کتک خوردن مردم را می دیدم

فرحبخش با اشاره به اینکه مردم در ابعاد این جنایت قرار ندارند گفت: متاسفانه، هجمه های شبکه های معاند را به پای حسن نیت خانواده پهلوی می گذارند.

وی افزود: تمام روایت سریال «معمای شاه» در به تصویر کشیدن دوران خاندان پهلوی درست است. از داستان چگونگی کشف حجاب در زمان رضاخان گرفته؛ تا ماجراهای ساواک و … همه عین تاریخ روایت می شود.

این کارگردان سینما گفت: ساواک بازار، دیوار به دیوار منزل ما بود و من با اینکه در آن زمان سن و سالی هم نداشتم مدام تمام اتفاقات مربوط به آنها و کتک خوردن ها را می دیدم و کاملا یادم می آید.

مردم زمان شاه را دوست دارند چون بی بندباری در آن زمان آزاد بود!

وی در بخش دیگری از صحبت خود با بیان اینکه این پدر و پسر (شاه) جز خیانت در حق کشور ایران چیزی نکردند گفت : من به همه مخاطبین تلویزیون این اطمینان را  می دهم اگر فساد خانواده پهلوی قرار بود نشان داده شود این سریال غیر قابل نمایش می شد. مردم زمان شاه را دوست دارند چون بی بندباری در آن زمان آزاد بود.




ستار در شبکه اول/خالق ترانه ستار در شبکه چهار!

سینماروزان: در ادامه حضور خوانندگان پاپ قبل از انقلاب در “معمای شاه” شب گذشته چشم این سریال به جمال عبدالحسن ستارپور ملقب به “ستار” هم روشن شد.

ستار در “معمای شاه” قطعه مشهور زندگیش “شازده خانوم” را اجرا می کرد آن هم در حالی که محمدرضا پهلوی به تماشای اجرای وی نشسته بود.

جالب است در سریال درباره اینکه ستار این قطعه را برای دختر محمدرضا پهلوی خوانده هم تعریضی زده شد.

این اتفاق در شرایطی رخ داد که خالق ترانه “شازده خانوم” یعنی محمد صالح علاء که گفته شده ترانه را برای یک شازده قجری صاحب هتلی معروف در تهران سروده بود، در حال اجرای برنامه “چشم شب روشن” در شبکه چهارم سیمای ملی بود!




اظهارنظر یک نماینده مجلس درباره حضور «ابی»، «ویگن» و دیگر خوانندگان سابق در «معمای شاه»+عکس

سینماروزان/احمد رنجبر: سريال «معماي شاه» روزهاي آرامي را سپري مي كرد تا اين كه آهنگي از ابراهيم حامدي آن را بار ديگر در صدر اخبار قرار داد. شنبه شب سكانسي از سريال در كاباره روايت مي شد كه محمود قربانی (سپند امیرسلیمانی) به همراه غلامرضا پهلوی(با بازی علی فرجام‌فر) به‌کاباره‌ای می‌روند که ابراهیم حامدی در آنجا مشغول آواز خواندن است.

به گزارش سینماروزان و به نقل از «هفت صبح» اين بخش از سريال به طرفه العيني در كانال هاي تلگرامي دست به دست شد و هر كسي از ظن خود درباره آن نظر داد.

 پيش تر و همزمان با پخش صداي ويگن در «معماي شاه» خبر رسیده بود برخي آهنگ هاي پيش از انقلاب با گريم خواننده هاي شان در «معمای شاه» نشان داده خواهد شد.

سید احسان قاضی زاده هاشمی نماینده مردم فریمان و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی و عضو ناظر مجلس در شورای نظارت بر صدا و سیما درباره حضور ابی و دیگر خوانندگان در «معمای شاه» اظهارنظر کرده است.

سرنوشت مبهم «معماي شاه»

نخستين مساله اي كه با سید احسان قاضی زاده در ميان مي گذاريم، ديدگاه شوراي نظارت بر صدا و سيما درباره پخش صداي ابراهيم حامدي است:« در «معماي شاه» يك بيان تاريخي صورت گرفته است. ما بايد موضوع را در شوراي نظارت بر صدا و سيما بررسي كنيم و در آن جا فيلم صحنه مذكور را مرور خواهيم كرد و نتيجه بعد از بررسي اعلام مي شود.»

به قاضي زاده مي گوييم خبرها حکایت از آن دارد که در روزهای آینده دیگر خواننده‌های قبل از انقلاب نیز به جمع کسانی که تصاویرشان در سریال «معمای شاه» پخش می‌شود، خواهند پیوست:«ما با صداي خواننده زن قطعا مشكل داريم و براي مان خط قرمز است؛ البته بايد درباره صحت و سقم اين كه واقعا قرار است صداي زن پخش شود يا نه كسب اطلاع كنم . درباره اين كه ديگر خواننده هاي زمان شاه قرار است در «معماي شاه» مورد استفاده قرار گيرند، بزودي در شورا بررسي خواهيم كرد.»

انتقادهاي سابقه دار

درباره اين كه واقعا شوراي نظارت بر صدا و سيما ، مسولان تلويزيون را قانع مي كنند كه جلو پخش صداي ديگر خوانندهاي پيش از انقلاب را بگيرند يا نه طي روزهاي آينده و بعد از جلسه شورا معلوم مي شود.

 سيد احسان قاضي زاده هاشمي بحث را فراتر مي مي بيند و مي گويد: « قبلا ديدگاه هايي درباره «معماي شاه» به ما رسيده بود. انتقادهايي به خود بنده منعكس شد كه به مسولان معاونت سيما ارائه دادم.» او رئوس انتقادها را اين طور برمي شمرد:« مهم ترين انتقاد پررنگ تر نشان دادن نقش آيت الله طالقاني نسبت به نقش حضرت امام (ره) بود ، برخي از انتقادها هم نوع روايت تاريخ را شامل مي شد كه منتقدان معتقد بودند به روايت به ذكر منابع خاص و يا به نگاه و قاب كارگردان محدود شده و  همه چيز را در برنمي گيرد.»

  اين نماينده مجلس در ادامه نظر شخصي خود را درباره دلايل بروز چنين انتقادهايي اين طور بيان مي كند: « قالب سريال اين بوده كه بيان تاريخي داشته باشد و اگر مقطع مقطع روايت مي شد شاهد قوام قصه مي بوديم. و يا ملودرامي كه از طريق خانواده دكتر وزيري شكل گرفته در خيلي موارد هماهنگ با ماهيت بيان تاريخي سريال نيست.»

سريال خوب به صداي منشوري نياز ندارد

يكي از موارد مشترك در كامنت هاي مردم اين است كه «معماي شاه» با اضافه كرده خواننده هاي پيش از انقلاب قصد تزريق جذابيت كاذب دارد و از اين طريق خواسته ضعف قصه را بپوشاند. قاضي زاده هاشمي هم چنين رايي دارد:‌«استفاده از ابزارهاي متنوعي مثل خواننده ها و آهنگ هاي پيش از انقلاب براي نشان دادن فضا حقيقي بوده. اما بنظر من اگر بجاي تاكيد بر اين موارد، تاكيد بر قصه و بيان هاي تاريخي مي بود سريال ماندگارتر مي شد. البته گزارش هايي داريم كه بر آمار مخاطبان «معماي شاه» روز بروز افزوده شده. »

چرا «معماي شاه» موفق نيست؟

سيد احسان قاضي زاده هاشمي به واسطه عضويت در شوراي نظارت بر سازمان صدا و سيما بر سريال هاي تلويزيوني اشراف دارد براي همين مي توان به ديدگاهش درباره كيفيت «معماي شاه» اعتماد كرد. او ابتدا مي گويد: « موفق نشدم همه قسمت ها را بخاطر مشغله كاري ببينم. هر وقت فرصت مي شود «معماي شاه» را مي بينم اما سراغ بعضي سريال ها به دليل كيفيت نازل شان نمي روم ؛‌مثل «همسايه ها» كه از شبكه دو به شبكه نسيم رفته را نمي بينم. «معماي شاه» اما استراتژيك است.»

 با اين مقدمه سراغ تحليل چرايي عدم موفقيت سريال مي رود: « من سطح مشاورهاي سريال را خيلي قوي نديدم ؛‌تعداد مشاورين و گروه نويسندگان در حوزه تحقيق فيلمنامه بايد بيشتر مي بود. يا حتي استفاده از لوكشين هاي متنوع سريال به لحاظ جذابيت بصري و داستاني قوي جا داشت قوي تر شود. حتما تحقيق زياد شده اما اين كه پژوهش ها چطور تبديل به قصه بشود مهم است. البته نسل جوان كه متولد دهه شصت و هفتاد هستند سريال را مي بينند منتهي بيشتر از بعد نگاه تاريخي؛ چون اطلاعات شان كم است. اما كاش جذابيت داستاني و بصري به مراتب بيشتر مي بودكه نتيجه آبرومندانه تر مي شد.»

 قاضي زاده هاشمي بار ديگر تاكيد مي كند اگر اثر قوي باشد نياز به  افزوده كاذب ندارد:‌« فيلم هايي داريم كه فضاي آن زمان را بخوبي منتقل مي كنند. شايد هزينه ها بالا مي رفت اما سريال واقعي تر مي شد. »

احسان قاضی زاده هاشمی
احسان قاضی زاده هاشمی

 




“بی بی سی”، “من و تو” و حمایت تمام قد مشاور تاریخی “معمای شاه” از “یتیم‌خانه ایران” و ابوالقاسم طالبی

سینماروزان: درام تاریخی “یتیم خانه ایران” ابوالقاسم طالبی در حالی روی پرده رفته است که علیرغم تبلیغات فراوان در فضاهای محیطی و رسانه ملی، فروش قابل توجهی نداشته است.

به گزارش سینماروزان در همین شرایط اما خسرو معتضد مورخ ایرانی که به عنوان مشاور تاریخی در گروه تولید سریال پرحرف و حدیث “معمای شاه” حضور داشته به حمایت از این فیلم پرداخته است و در این بیان حمایت از شبکه هایی مانند “بی بی سی” و “من و تو” نیز حرف به میان آمده است.

خسرو معتضد در نشست نقد و بررسی “یتیم خانه ایران” در فرهنگسرای رسانه گفت: تمام وقایعی که در فیلم مشاهده می‌شود، واقعی است و به نظرم ابوالقاسم طالبی تسلط بسیار خوبی بر تاریخ دارد.

معتضد با اشاره به نمایش قحطی، خشکسالی و بیماری در فیلم «یتیم‌خانه‌ ایران» گفت: براساس اسناد تاریخیِ بهداری جامع ملل در تاریخ ۱۳۰۳ (۱۹۳۵) بیماری طاعون در کشور بوده و همچنین کتاب «تاریخ هجده‌ساله‌ آذربایجان» و گزارش داخله وزارت امور خارجه، تمامی اطلاعات تاریخی را در مورد این حوادث مطرح کرده است.

نویسنده کتاب «یکصد سال فراز و فرود» با بیان اینکه ایران کشوری کم‌آب است، افزود: کشور در گذشته با مشکلات خشکسالی و قحطی و بیماری‌هایی همچون وبا، تیفوس و طاعون مواجه بوده و زمانی توسط کشورهای آلمان، عثمانی، انگلیس و روسیه اشغال شده بود که فیلم «یتیم‌خانه‌ ایران» این بخش از تاریخ را روایت می‌کند.

معتضد در ادامه گفت: آیا این فیلم را شبکه‌های ماهواره‌ای «BBC» و «من‌وتو» که همیشه بدبختی‌های ایران را نشان می‌دهند، حاضرند پخش کنند!؟ این فیلم از نظر تاریخی مورد تأیید من است و در طول تاریخ سیاست انگلیسی‌ها نیز ایجاد مشکلات، بدبختی و بیچارگی برای مردم ایران بود و عقیده داشتند برای سلطه بر ایران باید مردم این کشور را گرسنه نگه داشت.

او با اشاره به اینکه اطلاعات و اسناد کتاب سبز وزارت امور خارجه در تمامی صحنه‌های فیلم «یتیم‌خانه‌ ایران» منعکس شده است، اظهار کرد: در این فیلم تمام مشکلات ایران و بدرفتاری‌های کشورهای اشغالگر با مردم ایران به نمایش گذاشته شده است. ملت ایران باید این فیلم‌ها را ببینند و فقط سرگرم فیلم‌های تفریحی میلیاردی نشود.

معتضد گفت: در این فیلم با صحنه‌ ناراحت‌کننده‌ای روبه‌رو می‌شویم که شاید افسرده‌کننده باشد اما واقعیتی است که مردم ایران باید بدانند. ما ملتی هستیم که نسبت به گذشته‌ خود کمتر آگاهی داریم و به‌درستی نمی‌دانیم در طول تاریخ بر ما چه گذشته است.  رادیو و تلویزیون باید مسائل تاریخی را به درستی بیان کند. انجمن تاریخ و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید هنرمندان و کارگردانان را برای ساخت فیلم‌های تاریخی تشویق کنند و در عین حال این کارگردانان مهر «دولتی» نخورند.




حمایت تمام و کمال نمایندگان مجلس از “معمای شاه”!

سینماروزان: سریال «معمای شاه» با نگاهی نقادانه به دوران پهلوی به بررسی وضعیت جامعه آن دوره، شرایط فرهنگی، اجتماعی پهلوی دوم می پردازد. قصه سریال از سال ۱۳۱۷آغاز و تا سال ۱۳۵۷ و پیروزی انقلاب اسلامی ادامه دارد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “سینمانکات” ملی شدن صنعت نفت، ماجرای کودتای ۲۸مرداد، دوران قوام‌السلطنه، قیام سی تیر، فداییان اسلام، فرازهایی از حضور حضرت آیت‌الله بروجردی (که برای اولین بار پرداخت می‌شود)، وقایع ۱۵ خرداد، کاپیتولاسیون، وابستگی رژیم شاه به اسرائیل، آمریکا و انگلستان در دهه‌های مختلف بخشی از وقایع تاریخی این سریال است.

این مجموعه همزمان با پخش قسمت های آغازین با استقبال گسترده رسانه های داخلی و واکنش رسانه های فارسی زبان خارجی روبرو شده و فضای منفی علیه آن دامن زده شد.نکته بارز همراهی و استقبال نخبگان، شخصیت های مطرح سیاسی و چهره های تاریخی و طیف های مختلف مردم از این مجموعه است.

در همین راستا، جمعی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضمن استقبال از این اثر آن را یک اتفاق مهم در چشم انداز فعالیت های رسانه ملی قلمداد کردند.

علی مطهری نائب رئیس مجلس شورای اسلامی سریال تاریخی «معمای شاه» در مجموع موفق می داند و می گوید: این سریال مخاطبینش را پیدا کرده است.

وی معتقد است معمای شاه روایت خوب وروشنی از نهضت اسلامی دارد. همین بازگویی سیر تاریخی نهضت اسلامی درسریال معمای شاه می تواند نسل جوان ما در جریان اساس وعلل وقوع انقلاب اسلامی قرار دهد و در قالب سریال این موضوع جاذبه بسیاری دارد.

نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه خودم مقید به دیدن این سریال هستم در خصوص سریال های تاریخی خاطرنشان می سازد: انگیزه، عشق و علاقه درکارگردان و فیلنامه نویس و حتی بازیگران در اینگونه فیلم ها باید وجود داشته باشد و مهم این است که ان گروه احساس کنند که یک کار لازم و  واجب دارند انجام می دهند.

علی مطهری با اشاره به اینکه برای این کار بسیار زحمت کشیده شد درخصوص نقش استاد شهید مطهری در این سریال می گوید: در مجموع خوب و شباهت قابل قبول است. به نظر من این گریم تا ۹۰ درصد شبیه شهید مطهری است، هرچند شباهت هیچ وقت در این گونه موارد صد در صد نخواهد بود.

حجت‌الاسلام و‌المسلمین نصرالله پژمان‌فر، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز، با فاخر نامیدن سریال «معمای شاه» می گوید: به نظرم این مجموعه کار ارزشمندی است که در آن تاریخ معاصر ما مد نظر قرار گرفته است؛ به همین دلیل نمی‌توان این کار را با آثاری که به طور معمول در تلویزیون تولید می‌شود مقایسه کرد، البته این مجموعه با مخالفت برخی افراد مواجه شده که به نظرم دلیلش را باید در روشنگری«معمای شاه»جستجو کرد.

وی ادامه می دهد: به دلیل افشاگری برخی مسائل و پشت پرده‌‌ها، عده‌ای متضرر شوند؛ زیرا در آن زمان (قبل از انقلاب) زندگی کرده‌اند. برای همین برایشان قابل تحمل نیست که برخی مسائل افشا شود. با توجه به این موضوع جرئت و جسارت تهیه‌کننده و کارگردان را تحسین می‌کنم، چون با وجود اینکه می‌دانستند ممکن است با چه هجمه‌هایی روبرو شوند باز هم قدم در این مسیر گذاشتند تا نسل جوان ما با بسیاری از ناگفته‌ها آشنا شوند.

رئیس فراکسیون قرآن مجلس شورای اسلامی حجم مخالفت‌ها عده ای از این رسال را نشان از موفقیت آن می داند و مخالفت‌های پیرامون کار نشان می‌دهد، اثری موفق بوده‌؛ زیرا اگر کار ضعیف بود، مسلما این حجم مخالفت‌ها با مجموعه صورت نمی‌گرفت. مهم این است که تا چه حد این انتقادات منصفانه باشد.

 وی اضافه می کند:  من بسیاری از نقدها را در این حوزه رصد کرده‌ام و دیده‌ام برخی از انتقادات از سوی کسانی مطرح می‌شود که شاید این کار را هنوز تماشا نکرده‌اند! این نکته را از اینجا دریافتم که در برخی نقدها به موضوعاتی اشاره می‌‌کنند که در سریال به هیچ‌وجه به آن پرداخته نشده است.

نماینده مردم مشهد در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان می سازد: منظورم این نیست که سریال«معمای شاه» کاری بدون ایراد است؛ اما به طور کلی بخواهیم ارزیابی کنیم مجموعه، اثری فاخر و درخور توجه است.

وی عنوان می کند: شاید بخشی از جامعه به دلیل هجمه‌های تبلیغاتی رسانه‌های غرب تصور کنند، اتفاقاتی که در دوره پهلوی اول و دوم رخ داده تماما بد نبوده، بلکه ممکن است در آن زمان نیز سازندگی صورت گرفته باشد. برای همین این افراد با دیدن «معمای شاه» تصور می‌کنند، اشارات فیلم خلاف واقع است، در صورتی که اگر تاریخ را به صورت دقیق مطالعه کنیم متوجه بسیاری از حقایق در آن خواهیم شد.

رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تاکید می کند: کارهایی نظیر«معمای شاه»باید تولید شود؛ اساسا رسالت سیماست که تاریخ گذشته را برای جوانان کشورمان بیان کند. همچنین باید شرایطی به‌وجود آید تا با تولید کارهای مشابه، نقاط ضعف شناسایی شده تا در تولیدات بعدی شاهد اتفاقات بسیار بهتری باشیم.

ایرج ندیمی یک عضو دیگر کمیسیون فرهنگی مجلس هم با حمایت از این مجموعه درباره نقش سریال‌های تاریخی به ویژه تاریخ معاصر در معرفی به نسل‏ جدید معتقد است نسل جدید با تاریخ انقلاب آشنا نیست، حتی کسانی که در کوران انقلاب بودند خیلی به ریزه کاری‌های سال‌های ۵۶ و ۵۷ آشنایی ندارند پس هر اندازه که در این مورد کار و اطلاعات تصویری به مردم ارایه شود قطعا اثرگذار خواهد بود.

وی می گوید: اطلاعات مردم از تاریخ یک ضرورت است و بر اساس آن ضرورت ما می‌توانیم در مورد مباحث مختلف، دقت و کنکاش داشته باشیم؛ از این رو کار کردن درمورد این مقوله – هرچند که اشتباهاتی هم داشته باشد- ارزش اثر را از بین نمی‌برد زیرا معتقدم این تصاویر باعث تفکر و مطالعه در خصوص آن موضوع تاریخی خواهد شد.

سخنگوی فراکسیون فرهنگ، هنر و رسانه اضافه می کند: باید قبول کنیم که مستند بودن با هنری بودن باید تلفیق شود. طبیعی است که برای رساندن یک مطلب با ابزار هنر باید خلاقیت و نواوری هایی هم  داشته باشیم اما اصل تاریخ باید درست لحاظ شود .

ندیمی همچنین با اشاره به اطلاعات تصویری در سریال«معمای شاه»می گوید: در بررسی فیلم‌ها و سریال‌های تاریخی باید به چند نکته توجه کرد که مهم ترین آن وجود مستندات است، زیرا در پرداخت فیلم‌های تاریخی استفاده از غیرمستندات موجب عدم اقبال عمومی می‌شود، هرچه یک فیلم تاریخی به واقعیت نزدیک تر باشد بهتر بر دل بیننده می‌نشیند.

نماینده مردم لاهیجان و سیاهکل درمجلس شورای اسلامی،بر این باور است با توجه به اینکه جوانان آشنایی کاملی با دهه ۵۰ و حکومت پهلوی ندارند و البته با توجه به نزدیکی دهه مبارک فجر این سریال به خوبی می‌تواند در آشنایی مردم به ویژه جوانان در خصوص زمینه های پیدایش انقلاب اسلامی نقش مهمی ایفا کند.

وی تاکید می کند: اصل ساخت چنین سریال هایی ضروری است، همچنین برنامه ای که پس از این سریال برای بررسی بیشتر سریال پخش می شود نیز کار قابل قبولی است زیرا می‌تواند گوشه‌هایی از زوایای تاریخی را برای اهل نظر روشن کند.

جبار کوچکی نژاد نماینده مردم شهرستان رشت و نایب رییس کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی در مجلس نهم هم معتقد است بعد از سالها بالاخره سیمای جمهوری اسلامی به فکر افتاده مجموعه ای بسازد که در آن یکی از مهمترین برشهای تاریخی این مملکت به تصویر درآید. به نظر می رسد کمی دیر اقدام به ساخت سریالی مثل «معمای شاه» شده؛ سریالی که یک دوره چهل ساله از ملتهب ترین سالهای تاریخ این مرز و بوم را به صفحه تلویزیون بیاورد.

وی می گوید: اما همین که سیمای جمهوری اسلامی و عوامل سازنده سریال همت کرده و بالاخره تصمیم گرفته اند با دوربین خود وارد چالشی ترین دوران تاریخ ایران شوند، جای شکرش باقیست. در دورانی که جوانان کشور عزیزمان همواره مورد حمله و تهاجم تبلیغاتی فضای مجازی و شبکه های بیگانه هستند، جای ساخت چنین آثار فاخری که نسل سوم و چهارم این سرزمین را بر پدرانشان رفته آشنا سازد،خالی بوده. ساخت سریالی با چنین ماهیت حساسی نیازمند مطالعه و پژوهش های فراوان تاریخی است که البته آقای محمدرضا ورزی به عنوان کارگرادنی که همواره دانش خود را با ساخت سریالهای تاریخی  فاخر از برشهای زمانی مختلف این سرزمین نشان داده، به همراه مشاوران تاریخنگارشان به خوبی از عهده کار برآمده اند».

کوچکی نژاد بر این عقیده است که بی شک به تصویر کشیدن چنین دورانی از تاریخ ایران که جزو پر حادثه ترین سالهای این مرز وبوم بوده کار آسانی نیست، چرا که شاید هرکدام از حوادث آن دوران، شایسته این است که در موردش فیلم ساخته و کتابها نوشته شود، اما آقای ورزی با اینکه جوان هستند، در عرصه ساخت فیلمها و سریال هایی با موضوعیت تاریخ معاصر، به عنوان پیشکسوت شناخته می شوند و الحق که همواره کارهای خوب و ماندگار از ایشان دیده ایم.

وی خاطرنشان می سازد: آنچه ما در«معمای شاه» می بینیم، باز کردن سر دمل چرکینی به نام حکومت پهلوی است. حکومتی که به جز ظلم و ستم و خودباختگی و سرسپردگی، هیچ برای مردم ایران عزیزمان نداشت. بی شک وقتی چنین دمل چرکینی را باز کنیم، بوی گندش آنقدر فضا را آلوده می کند که صدای برخی که از عمق عفونتی که این ملت را تهدید می کرده،خبر نداشتند، در می آید. اما ما همواره به انسانهای شجاعی احتیاج داریم که وارد چنین عرصه های ملتهبی شوند تا ماهیت ظالمان و سرسپردگان را آشکار سازند».

وی، طراحی صحنه، لباس و گریم دوران حکومت پهلوی و شخصیتها، بازسازی و باورپذیری فضای سریال برای مخاطبان را از نقاط قوت این اثر می داند و می گوید: ملودرام عاشقانه ای که به کار اضافه شده است هم به نظر بر کشش سریال افزوده است. امیدوارم باز هم کارگردانان خوب و کاربلد کشورمان سراغ چنین موضوعات مهم و تاثیرگذاری بروند و ما شاهد کارهای ماندگار و دیدنی همچون «معمای شاه» باشیم».




توضیحات کارگردان “معمای شاه” درباره بازیگر نقش هاشمی رفسنجانی⇔نتیجه تست گریم شباهت ۹۸ درصدی با هاشمی بود/گریم بازیگر این نقش به تأیید هاشمی رسید/فریدون جوادی فقط همکلاسی فرح بود/کریم‌پاشا بهادری با فرح سابقه دوستی(!) داشت

سینماروزان: انتشار گزارشی با عنوان “دوست ایام شباب فرح دیبا؛ بازیگر نقش هاشمی رفسنجانی” که در آن معرفی بازیگر نقش علی اکبر هاشمی رفسنجانی و عقبه کاری او صورت گرفته بود(اینجا را بخوانید) در کنار بازخوردهای مختلف در میان مخاطبان، سبب ساز آن شد که محمدرضا ورزی کارگردان مجموعه “معمای شاه” توضیحاتی را درباره روند انتخاب بازیگر نقش رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام ارائه کند.

ورزی با اشاره به اینکه حسین باقریان بازیگر نقش هاشمی پیشتر هم سابقه بازیگری داشته به سینماروزان گفت: ایشان قبلا هم سابقه بازیگری داشته است و در “معمای شاه” نیز ابتدا برای بازی در نقش فریدون جوادی حضور داشت. نقش فریدون جوادی زیاد بلند نبود و به‌لحاظ دیالوگ هم کوتاه بود. یکی از روزهای ایفای نقش وقتی در حالات چهره باقریان دقیق شدم متوجه شدم کلیت صورت ایشان شبیه به آقای هاشمی است و برای همین گفتم بیا تست گریم بزن و نتیجه تست هم شباهت 98 درصدی با آقای هاشمی بود!

کارگردان “معمای شاه” درباره کاراکتر فریدون جوادی که باقریان پیش از شخصیت هاشمی آن را ایفا کرده گفت: برخلاف تصورات فریدون جوادی جزو همکلاسیان فرح در پاریس بوده و ابدا رابطه ای با وی نداشته است و آشنایی دوران تحصیل بوده که باعث می‌شود به رییس دفتری فرح برسد. این کریم پاشا بهادری بود که با فرح روابط دوستانه داشت و بنا بود با وی ازدواج کند.

هاشمی گریم را تأیید کرد

این کارگردان درباره آگاهی شخص هاشمی رفسنجانی از حضور حسین باقریان در نقش خودش اظهار داشت: بعد از اینکه تست گریم نهایی شد گریمها را نشان آقای هاشمی دادیم و ایشان هم خوشش آمد و گفت شبیه من است. حتی در همان جا یکی از نزدیکان ایشان بحثهایی را مطرح کرد درباره تفاوت فرم بینی ولی آقای هاشمی گفت حتی بینی اش هم شباهت دارد.

ورزی پیرامون اجرای نقش هاشمی توسط باقریان گفت: آقای هاشمی یک سری سکنات دارد در حرف زدن و نگاه کردن و برخوردهای بیرونی که حسین باقریان خیلی روی این سکنات کار و سعی کرد با تحقیق و تماشای فیلمهای ابتدای انقلاب و مثلا فیلم تنفیذ مهدی بازرگان، باورپذیری را بالا ببرد و به اعتقاد من برای باورپذیری نقش سنگ تمام گذاشت.

حسین باقریان در نقش علی اکبر هاشمی رفسنجانی در "معمای شاه"
حسین باقریان در نقش علی اکبر هاشمی رفسنجانی در “معمای شاه”




دوست ایام شباب فرح دیبا؛ بازیگر نقش هاشمی رفسنجانی!!!+عکس

سینماروزان: سریال “معمای شاه” با همه گافهای ساختاری-محتوایی که دارد هرازگاه به واسطه رونمایی از بازیگر یکی از شخصیتهای شناخته شده تاریخ انقلاب اسلامی مورد توجه قرار می گیرد.

به گزارش سینماروزان تازه ترین شخصیت از این دست علی اکبر هاشمی رفسنجانی است که به تازگی از تصویر بازیگر ایفاگر این شخصیت رونمایی شده است.

در تصویر منتشرشده از دیدار علی مطهری از پشت صحنه “معمای شاه” و حضور وی در کنار بازیگر نقش پدرش شهید مرتضی مطهری، بازیگر نقش جوانی هاشمی رفسنجانی هم دیده می شود.

هرچند به طور رسمی نام و نشان این بازیگر منتشر نشده اما شنیده های سینماروزان حکایت از آن دارد که بازیگر نقش هاشمی رفسنجانی جوانی است به نام حسین باقریان؛ خبرنگار سابق مجله سازمانی صداوسیما “سروش” و روزنامه ابرار و البته مدیر روابط عمومی یکی دو پروژه سینمایی و تلویزیونی.

اینکه چرا یک شخص عادی و اصلا نابازیگر برای این نقش انتخاب شده به کنار، عجیبتر آن است که حسین باقریان در “معمای شاه” نقش “فریدون جوادی” دوست ایام شباب فرح دیبا را هم ایفا کرده است!!! فریدون جوادی دوست‌پسر فرح بود و حتی بنا بود با وی ازدواج کند اما در نهایت این محمدرضا پهلوی بود که فرح را به عقد خود درآورد.

مشخص نیست انتخاب این نابازیگر برای ایفای نقش هاشمی رفسنجانی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با مشورت هاشمی یا نزدیکانش بوده یا نه؟!

حسین باقریان در نقش هاشمی رفسنجانی در راست تصویر دیده می شود
حسین باقریان در نقش هاشمی رفسنجانی در راست تصویر دیده می شود



هنرپیشه‌ای که “تور لیدر” شده⇐ ۲۰ تا ۳۰ میلیون می‌دهند که هنرور فیلم شانه تخم‌مرغی شوند!/سر کلاس به‌جای تدریس بازیگری، خاطره می‌گویند و وقت مردم را تلف می‌کنند

سینماروزان/علی کیانی‌موحد-شقایق ایروانی: سیاوش مفیدی از جمله بازیگرانی است که خیلی کم در مطبوعات حضور داشته و گفتگو می کند. به همین دلیل گفتگوهای خیالی با وی در فضای مجازی زیاد دیده شده و شایعات جالبی هم درباره زندگی اش وجود دارد.

به گزارش سینماروزان همین موضوع بهانه ای بود تا با وی درباره این شایعات و فضای مجازی همکلام شویم و او نیز کوشید در این گفتگو درباره همه شایعات و شبهه هایی که درباره زندگی شخصی و حرفه ای وی وجود دارد حرف بزند.

متن کامل گفتگوی سیاوش مفیدی که بیش از هر چیز به واسطه مجموعه هایی مانند “خنده بازار” و “شکرآباد” شناخته می شود را بخوانید:

*علاوه بر شهرت و محبوبیتی که دارید، اطلاعات ضد و نقیض فراوانی درباره تو در رسانه ها و فضای مجازی وجود دارد. می خواهیم کمی درباره این موضوع گپ بزنیم.

(با تعجب) واقعا اینگونه است؟!

*بله! مثلا اینکه دختر دارید…

ندارم! (کمی فکر می کند) الان یادم افتاد! عکسی از من در سایتهای مختلف منتشر شد که کنار همسرم و پسرم و دختر خواهر همسرم ایستاده بودم و گفتند که دختر من است! در مصاحبه ای که آن روز انجام دادم وی هم حضور داشت و در عکس کنارمان ایستاد. دو پسر دارم. علی 15 ساله و سام هم 15 ماهه است.

*پس چرا مردم می گویند دخترتان است؟!

مردم که همه چیز می گویند. چندی پیش عکس خودم و همسرم را در اینستاگرام منتشر کردم، کامنتهای فراوانی برایم آمد که مگر نعیمه نظام دوست همسرت نیست، پس کنار این خانم چه می کنی؟! ماجرا از آنجا آب می خورد که اواخر دهه هفتاد در یک سریال با نعیمه نظام دوست در نقش زن و شوهر همبازی بودیم. در آنجا اسم کاراکترهایمان با اسم خودمان یکی بود و به همین دلیل برخی از مردم فکر می کردند ما واقعا زن و شوهر هستیم. از این دست شایعات پشت سر بسیاری از مردم هستند. برخی مواقع دلم می خواهد اینستاگرام را ببندم و از فضای مجازی دور شوم تا از این حرفها دور باشم اما نمی توان اینکار را انجام داد. فضای مجازی حسنهای خاص خود را نیز دارد.

*امروز اینستاگرام و تلگرام راه ارتباطی بین هنرمندان و طرفدارانشان شده است. این موضوع را قبول دارید؟

خیر، اصلا این حرف را قبول ندارم. به جرات می گویم بیش از نوددرصد هنرمندان اصلا جواب طرفدارانشان را در فضای مجازی نمی دهند. ارتباطی هم که شما می گویید یکطرفه هست. یعنی آن چهره معروف عکس یا ویدیویی از خودش در فضای مجازی پخش می کند تا بیشتر دیده شود. از سوی دیگر متاسفانه اینستاگرام تبدیل به فضایی شده برای فحاشی! به فرض شما عکس یک گل در صفحه شخصی تان می گذارید. یک نفر زیر عکس ناسزا می دهد که این چه عکسی است؟! فرد دیگری به حمایت از شما با فحاشی جوابش را داده و یک جنگ تمام عیار راه می افتد! واقعا فضای مجازی این روزها در ایران فضای سالمی نیست. برخی مواقع دعا می کنم کاش در ایران هم مانند چین، اینستاگرام را فیلتر می کردند.

*در جریان این هستید که برخی از هنرمدان طرفدار مجازی در اینستاگرام خریداری کرده اند؟!

بله، در جریان این موضوع هستم.

*به نظرتان چرا برخی از هنرمندان دنبال خرید طرفدار هستند؟

سوالتان را با یک سوال پاسخ می دهم. به نظرتان چرا فردی بازیگر می شود؟!

*نمی دانم. چرا؟!

برای آنکه دیده شود! سالهای پیش مستندی درباره بازیگری دیدم که فکر کنم آقای کیارستمی یا مهرجویی در آن گفت بازیگر عاشق چهره اش هست و به همین دلیل جلوی دوربین می رود و هرفردی جز این بگوید دروغ گفته است! همه انسانها علاقه دارند دیده شوند. امروزه به واسطه همین شبکه های مجازی برخی از مردم از بازیگران هم مطرح تر هستند. اینکه یک هنرمند برای خود طرفدار مجازی می خرد تا صفحه اش از یک میلیون طرفدار به دو میلیون برسد، برای آن است که به دیگران بگوید من هوادار بیشتری داشته و بیشتر دیده می شوم. البته باید بگویم همه هنرمندان ما اینگونه نیستند.

*برای من جالب است که دیمیتریو آلبرتینی، هافبک سابق میلان و تیم ملی ایتالیا، در اینستاگرام تنها 1400 طرفدار دارد.

برای آنکه در آنجا ارزش انسانها به تعداد طرفدارانشان در فضای مجازی نیست! من به واسطه شغل دیگرم یعنی راهنمای تور بودن، با بسیاری از گردشگران خارجی در ارتباط هستم. شاید باورتان نشود که نود درصد آنها اینستاگرام یا تلگرام و این قبیل برنامه ها را ندارند. در ایران همه خود را درگیرفضای مجازی کرده اند. به نظرم این داستان به مشکل فرهنگی بازمی گردد. به همین دلیل هم هست که فحاشی در فضای مجازی در ایران بیشتر از سایر کشورهاست. با همه آدمهای دنیا متفاوت هستیم!

*برخی دوستان هنرمند در کار خرید و فروش لایک و کامنت و درآمدزایی هستند.

(باتعجب)واقعا؟! باورم نمی شود. یعنی یک بازیگر لایک و کامنت می فروشد؟! برای اولین بار چنین حرفی می شنوم. من که از کسی برای لایک و کامنت پول نمی گیریم(می خندد) فکر کنم با این حساب برخی از دوستان درآمد بالایی از فضای مجازی پیدا کرده اند. (باخنده) برای من هم می شود مشتری پیدا کنید؟!

*تا به حال اسم خودت را در گوگل جستجو کردید؟!

چند بار!

*به اطلاعات عجیب و غریبی هم برخورد کردید؟!

بله! زمانی که در خنده بازار مشغول بازی بودم، یکی از همکاران مطبوعاتی شما با من گفتگویی کرد و در مقدمه آن نوشت من متولد چالوس هستم، در حالیکه من متولد تهرانم! همین یک جمله این همکار شما که واقعا نمی دانم برای چه آنرا نوشته بود، در تمام اینترنت پخش شد و هنوز هم مردم من را در خیابان می بینند در اینباره صحبت می کنند. برای من جالب بود که یک خط نوشته در رسانه چقدر می تواند در افکار مردم تاثیرگذار باشد. یه جز این نوشته بود امیدوارم شهاب عباسی سالیان سال زنده باشد و من برای وی کار کنم و … نمی دانم چرا این حرفها را از زبان من نوشته بود؟!

*چرا باید یک نفر خیالی با شما صحبت کند؟

شاید به دلیل اینکه خیلی اهل گفتگو نیستم. چراکه حرف زیادی برای گفتن ندارم.

*شما که گفتید یک بازیگر علاقه به دیده شدن دارد.  یکی از راههای دیده شدن همین گفتگوهاست. پس چرا از آن فراری هستید؟!

به دلیل اینکه در یک گفتگو باید حرفی برای زدن باشد، وقتی من در کاری حضوری ندارم پس به چه دلیل باید گفتگویی کنم؟!

سیاوش مفیدی
سیاوش مفیدی

*شاید سوال دوستان مطبوعاتی همین باشد. چرا در کارها حضور ندارید؟

برای اینکه به من پیشنهاد کار نمی شود! ممنوع الکار هم نیستم. همین چند هفته پیش مهمان یک برنامه در شبکه دو بودم اما فکر کنم بازیگر خوبی نیستم که به من پیشنهاد زیادی نمی شود. آنهایی که کار می کنند به طور حتم بهتر از من هستند و به همین دلیل است که آنها در اکثر کارها حضور دارند و من خیر!من از کسی طلب ندارم و هرکسی دوست دارد با من کار می کند و هرکسی دوست ندارد خیر!

*برخی دوستان از وجود مافیا و باند صحبت می کنند…

باند که برای فرودگاه است! حرف برخی از دوستان را قبول ندارم. چطور تا مشغول به کار هستند و پروژه های مختلف به آنها پیشنهاد می شود و بازی می کنند حرف از باند و مافیا نمی زنند و تا بیکار می شوند به این نتیجه می رسند که باندهای مختلف اجازه فعالیت به آنها را نمی دهند؟!

*خود شما پیشنهاد نداشتید که درصدی به آنها بدهید تا به شما نقش دهند؟

هیچوقت! هیچوقت چنین پیشنهادی نشده و من هم درباره آن حرفی نشنیده ام. شاید مشکل از من است که به من پیشنهاد بی شرمانه نمی‌دهند!(می خندد)

*از دوستان مطبوعاتی هم پیشنهادی نداشتید؟

اینکه پول بدهم با من مصاحبه کنند یا عکس روی جلد بزنند؟! نه، اصلا از این حرفها هم نشنیده ام. اما از برخی همکاران شنیده ام که این اتفاقات می‌افتد. در واقع باید بگویم زمانی ناراحت می شدم که چرا من بازی نمی کنم اما این روزها دیگر عادت کرده ام! به این نتیجه رسیده ام که انگار هر فردی تاریخ مصرفی دارد و ممکن است این تاریخ برای من به انقضا رسیده باشد.

*حس نمی کنید این روزها کمتر از قبل مردم شما را می شناسند؟

نه، مردم هنوز هم در خیابان من را می شناسند اما باید قبول کرد توجهات کمتر شده است. وقتی در تلویزیون برنامه دارید مردم به شما بیشتر توجه می کنند و برایشان جذاب تر می شوید اما وقتی چند مدت برنامه نداشته باشید، از کانون توجه مردم دور خواهید شد. ایرادی به مردم نباید گرفت و این اتفاق برای همه می افتد. البته این روزها که مردم کمتر تلویزیون می بینند،حرف از تلویزیون یعنی صداوسیما و ماهواره!

*سیاوش مفیدی از فراموش شدن نمی ترسید؟

خیر! من را بشناسند و یا نشناسند، چه اتفاقی برای من می افتد؟ امروز به این نشناختن عادت کرده ام. سختی های زیادی داشت تا به این شرایط برسم اما این روزها دیگر شهرت و شناخته شدن برایم مهم نیست. اینکه مردم دوستت داشته باشند موهبتی الهی است. این همه آدم که ناشناس هستند، زندگی نمی کنند؟ جوانی ام را برای این کار گذاشتم و این همه تجربه دارم اما وقتی نمی خواهند از من استفاده کنند که نمی توانم به کسی اصرار کنم.

*کلاس بازیگری نخواستید برگزار کنید؟

هیچوقت! دوست ندارم عده ای را بدبخت کنم(می خندد)کلاس بازیگری به چه دردی می خورد؟! مگر به آنها در این کلاس چه چیزی یاد می دهند؟ هیچ چیز!

*شما خودت در کلاسهای سمندریان حضور داشتید و بازیگر شدید.

سمندریان با همه تفاوت داشت. کلاسهایش مثل کلاسهای امروز نیست. به من پیشنهاد تدریس زیاد شد اما قبول نکردم چون چیزی برای ارائه کردن به شاگردان نداشته و بهتر است بگویم بلد نیستم بازیگری را تدریس کنم. مانند برخی از دوستان هم نیستم که سرکلاس به جای تدریس بازیگری، خاطره بگویم و وقت مردم را تلف کنم!

*تب و تاب بازیگری که این روزها به شدت زیاد است. به نظر شما می ارزد برخی پول زیادی خرج کنند و بازیگر شوند؟

به طور حتم برای برخی می ارزد. خود شما سر لوکشین تله فیلمی که در آن بازی می کردم، حاضر بودید. برخی چهره های جدید را خودتان مشاهده کردید. آنها افرادی بودند که بیست یا سی میلیون پول به تهیه کننده داده بودند تا نقشی به آنها داده شود! آن فرد به چه امیدی بیست یا سی میلیون پول داده تا در یک فیلم شانه تخم مرغی که شاید صدنفر هم آنرا خریداری نکنند، حضور پیدا می کند؟! به نظر دوست دارد بین خانواده و دوستانش کلاس گذاشته و بگوید بازیگر است! متاسفانه از این دست افراد بسیار زیاد شده اند. هیچ کجای دنیا اینقدر علاقمند به بازیگری وجود ندارد. واقعا نمی دانم چرا مردم دوست دارند معروف شوند؟! مگر این معروف بودن چه مزیتی برای شما دارد؟!

*خود شما یک آدم معروف هستید، این معروف بودن سود فراوانی برای شما داشته است؟

(باخنده) بیشتر برعکس بوده. جایی برای خرید می روید و فروشنده جنس پانصد هزارتومانی را به شما هشتصد هزار تومان می فروشد و شما حرفی هم نمی توانید بزنید. بارها هم شده که یک راننده تاکسی کرایه از من نگرفته و گفته چون شما من را خندانده اید، حق ندارم از شما پولی دریافت کنم. اما اینکه معروفیت حسن خاصی داشته باشد، نمی دانم! یکبار در جشنی دعوت بودم. آقای مجری برخی را به عنوان بازیگر معرفی کرد که من فکر کنم پدر آن فرد هم وی را نشناسد اما به یکباره بازیگر شده است! دلیل این رفتار را هیچوقت متوجه نمی شوم. الان در فضای مجازی برخی فکر می کنند اگر دیوانه بازی دربیاورند معروف شده و به شهرت می رسند! هرچه دیوانه بازی بیشتر، مردم بیشتر تو را می بینند! این افراد برای من اصلا قابل درک نیستند.

*با این حساب اجازه می دهید پسرتان بازیگر شود؟

خیر! امیدوارم این اتفاق نیفتد و فعلا بیشتر به فوتبال علاقه دارد تا بازیگری! البته من نمی توانم جلوی علاقه شخصی اش را بگیرم اما در کل دوست ندارم سمت بازیگری برود.

*در یکی از گفتگوهایی که از سمت شما منتشر شده نوشته بودند که از وقتی علی به دنیا آمده اجازه ندادید که همسرتان بازی کند!

بازی کند؟! من و همسرم در کلاسهای استاد سمندریان آشنا شده و سپس ازدواج کردیم. وی به جای بازیگری سمت گریم رفت و کار گریم را دنبال کرد. اصلا این نبوده که بخواهد بازی کند و من اجازه نداده باشم! وی چند کار گریم در تلویزیون هم انجام داد اما وقتی علی به دنیا آمد دیگر نمی توانست در کارهای مختلف حضور داشته باشد چون ترجیح ما تربیت فرزندمان بوده. این هم از آن حرفهای جالب بود!

*در نقش سردبیر در “خنده بازار” حضور داشتید…

بله، نقش می فروشه می فروشه می فروشه! آن شخصیت را از یک تهیه کننده الگوبرداری کردم! در آنجا با اهالی مطبوعات شوخی های زیادی کرده و خیلی از آن شوخی ها در فضای رسانه وجود دارد. نمی توان با قاطعیت گفت فردی خوب یا بد است. خبرنگار خوب یا بد، دکتر خوب یا بد در همه جا وجود دارد. البته اگر انتقادی از قشری شود به همه آن قشر برمی خورد، برعکس بازیگران که واقعا مظلوم واقع شده اند! هر نقد و انتقادی که بخواهند به ما می کنند و ما هم گردنمان از مو باریکتر! فلان خواننده یا فوتبالیست بازیگر می شود و مردم هیچ حرفی نمی زنند اما فقط کافی است یک بازیگر بخواند تا به وی ایراد بگیرند. نمی دانم چرا مردم به این قضیه حساسیت دارند؟!

*یک ابهام دیگر هم درباره شما وجود دارد. رشته تحصیلی شما بانکداری است

مدیریت بانکداری. البته لیسانس قبول شده بودم اما انصراف داده و مدرک معادل فوق دیپلم گرفتم.

*شغل اصلی تان این روزها هم راهنمای تور بودن است.

بله!

*اینها چه ارتباطی به بازیگری دارند؟!

بله، حرف شما درست است، هیچ ربطی به یکدیگر ندارند. البته از تورلیدری لذت می برم اما از دهه هفتاد در بازیگری بودم و به آن علاقه دارم.

*داستان بازیگر شدن شما هم جالب است.

بله، در اوایل دهه هفتاد در کلاسهای بازیگری استاد سمندریان شرکت می کردم. آن زمان برای حضور در کاری باید تست می دادید، نه مثل امروز که جای تست از راههای مختلف نقش می گیرند. یکی از دوستان با من تماس گرفت که دو جای مختلف تست بازیگری می گیرند. تست اول برای حضور در فیلم سینمایی “سفر به چزابه” مرحوم ملاقلی پور بود. به محل تست رفتم اما گفتند باید صبر کنم و در آنجا کسی نبود. نیم ساعت صبر کرده و حوصله ام سر رفت. به آنها گفتم برم دوری بزنم و برگردم! از در آنجا خارج شده و رفتم سراغ محل دوم برای تست. حسین محب اهری کارگردان یک کار کودک بود و تعدادی بازیگر می خواست. من در تست کار وی شرکت کرده و وی هم از من خوشش آمد و برای آن کار انتخاب شدم. آن زمان همه افرادی که انتخاب شدند صفر کیلومتر بودند، بهراد خرازی و مجید صالحی در آن کار همبازی من بودند. شاید اگر کمی صبر می کردم در سفر به چذابه نقش جدی می گرفتم!




بازیگر “معمای شاه”، ایدز و ترس مدیران تلویزیون

سینماژورنال: حسین محب اهری بازیگر سینما و تلویزیون ریشه کم‌کاری سینما و تلویزیون درباره اچ.آی.وی را فرهنگی دانست و آن را برآمده از درگیری در نوعی رودربایستی در برخورد با پدیده‌های ملتهب اجتماعی قلمداد کرد.

حسین محب اهری بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون درباره علل کمتر پرداختن سینما وتلویزیون به بیماری ایدز در فیلمها و سریالها بیان کرد: مشکل بزرگی در جامعه ما و در اخلاقمان و فرهنگمان وجود دارد و آن تعارف و رودربایستی است.

البته که این تعارف اگر بجا باشد ایرادی ندارد اما وقتی بدون دلیل و منطق شکل می گیرد و موضوعات ملتهب اجتماعی را درگیر خود می کند سبب ساز آن می شود که حتی نتوانیم برای اطلاع رسانی پیرامون این بیماری اطلاع رسانی کنیم.

این بازیگر ادامه داد: تعارف و رودربایستی در زندگی همه ما تأثیرات منفی داشته است و بارها شده که از ابراز مسائل مهمی به یکدیگر رودربایستی می‌کنیم چون فکر می‌کنیم اگر نگوییم بهتر است؛ بیماری ایدز هم دقیقا چنین وضعیتی دارد یعنی فارغ از سطح خانواده‌ها، در سینما و تلویزیون هم گرفتاری در تعارف باعث شده جرأت طرح موضوع درباره آن را نداشته باشیم.

*مدیران فرهنگی می‌ترسند با پرداختن به ایدز منصب مدیریتی خود را از دست بدهند

بازیگر آثاری همچون “دردسرهای عظیم” و “خوب بد زشت” با اشاره به یکی دیگر از دلایل نپرداختن به ایدز در سینما و تلویزیون اظهار داشت: چون این بیماری اسم و سابقه خوبی در اذهان ما ندارد و این طور متبادر شده که هر کس مبتلا به این بیماری است دچار انحراف اخلاقی است پس در پرداختن به آن یک بی‌میلی و عدم انگیزه در مدیران سینما و تلویزیون و فیلمسازان دیده می شود.

محب اهری که در هفته های اخیر سریال “معمای شاه” را روی آنتن داشته است با اشاره به محافظه کاری مدیران و مسئولین تلویزیون افزود: این دوستان مسئول و مدیرهمیشه در پی حفظ مقام و میزشان هستند و نمی خواهند با رفتن به سراغ موضوعاتی که ممکن است دارای تبعات باشد، میز و مقامشان را به خطر بیاندازند.

وی ادامه داد: مدیران فرهنگی اعم از مدیران تلویزیون و سینما می‌ترسند با پرداختن به ایدز منصب مدیریتی خود را از دست بدهند در حالی که یک مدیر باید شجاع باشد و با جسارت زمینه تولید آثاری را فراهم کند که باعث کاهش ابتلا به ایدز شود.

*مدیران ما امروز به فکر فردا باشند

محب اهری که سابقه کارگردانی در تئاتر و تلویزیون هم دارد: عزم جدی برای پرداختن به اچ.آی.وی و بیمارانش در بدنه مدیریتی سینما و تلویزیون وجود ندارد و نتیجه اش هم اینکه این بیماری با پنهان‌کاری رشد سریع و خاموشی در جامعه دارد و رسانه های ما بخصوص تلویزیون در این باره سکوت اختیار کرده اند.

این بازیگر در پایان خاطرنشان ساخت: توصیه من به مدیران سینما و تلویزیون آن است که امروز به فکر باشند زیرا فردا دیر است. باید امروز به جوانها در قالب ساخت فیلم و سریال و آثار آموزشی درباره ایدز اطلاع رسانی کرد تا خدای نکرده مثل ماجرای طلاق های زوجین جوان یا اعتیاد به مخدرهای صنعتی، بعد از گرفتاری در اپیدمی، به فکر راه حل نباشیم.




ادعای عجیب یک روزنامه درباره تهمید سازندگان “معمای شاه” برای به دام انداختن تلویزیون!

سینماژورنال: سریال تاریخی “معمای شاه” تقریبا از همان هفته ابتدایی نمایش اش مواجه شد با انتقادات مختلفی که از گافهای تاریخی تا ساختار روایی و تکنیکی را دربرمی گرفت.

به گزارش سینماژورنال این انتقادات همچنان ادامه دارد و در سوی مقابل روابط عمومی این سریال نیز سعی می کند پرتوان(!) پاسخگوی انتقادات باشد.

تازه ترین انتقاد طرح شده علیه “معمای شاه” در روزنامه “هفت صبح” سه شنبه 18 اسفندماه آمده است آن هم در قالب گزارشی با عنوان “راز ورشکستگی بزرگ تلویزیون”.

این رسانه در این گزارش شش دلیل ورشکستگی تلویزیون را ارائه کرده و یکی از این دلایل را سریال “معمای شاه” دانسته است.

چرا سریال را براساس توالی تاریخی ضبط نکرده اند؟

در تحلیل این دلیل اما ادعای پرسش برانگیزی طرح شده است با این مضمون که دست اندرکاران تولید سریال آن را براساس توالی تاریخی ضبط نکرده اند تا امکان فازبندی آن برای پخش و مثلا جلوگیری از تولید فاز دوم به دلیل کیفیت پایین فاز اول فراهم باشد.

در مطلب این رسانه می خوانیم: شاید شما هم گمان می کنید پرونده “معمای شاه” بسته شده. نه این طور نیست و هنوز تصویربرداری “معمای شاه” ادامه دارد و گفته میشود تا یک سال و نیم دیگر ادامه دارد.

در ادامه آمده است: شنیده میشود سازندگان، “معمای شاه” را براساس ترتیب رویداد تاریخی ضبط نکرده اند تا تلویزیون بتواند آن را فازبندی کند و مثلا بگوید تا سال 50 را پخش می کنیم و بعد ادامه اش را به عنوان فاز بعدی سریال بسازید.

این رسانه افزوده است: این شیوه تصویربرداری الزام کار بوده یا تمهید سازندگان برای به دام انداختن تلویزیون را نمی دانیم. مدیران به این خاطر مقصرند که جسارت تغییر کارگردان یا وارد کردن تیم کمکی برای جمع کردن سریال ندارند. حداقلش این است که برای پایان تولید زمان مشخص کنند.

20 میلیارد یا 2 برابر این رقم؟؟

این روزنامه در جایی دیگر از مطلب خود درباره بودجه سریال نوشته است: علی لدنی تهیه کننده سریال از رقم 20 میلیاردی بودجه تولید گفته و در اخبار غیررسمی تا دو برابر این مبلغ دیده میشود.




تیتر رسانه اصولگرا⇐تشکيل تيمي براي رفع سوتي‌هاي “معماي شاه”

سینماژورنال: سریال “معمای شاه” محمدرضا ورزی تقریبا از همان هفته اول نمایش اش انتقادات مختلفی را موجب شد.

به گزارش سینماژورنال انتقاداتی که در نهایت سبب ساز آن شده که رییس مرکز فیلمنامه نویسی سیما از تشکیل تیمی برای بازبینی مجدد سریال خبر دهد.

روزنامه اصولگرای جوان با تیتر «تشکيل تيمي براي رفع سوتي‌هاي “معماي شاه”» به استقبال از این اقدام مرکز فیلمنامه نویسی سیما رفته است.

سینماژورنال متن کامل  گزارش “جوان” در این باره را ارائه می دهد:

مشکلات مالي گريبان سريال ورزي را هم گرفت

26 دي‌ماه سال 91 خبر آغاز تصويربرداري «معماي شاه» دو ماه و نيم پس از شروع نگارش فيلمنامه‌اش بر خروجي خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي خبري قرار گرفت. هرچند که برآوردهاي زماني از اتمام اين سريال لااقل يک سال پس از آغاز فيلمبرداري سخن مي‌گفتند، اما در نهايت مشکلات مالي‌اي که در سال‌هاي اخير گريبانگير بسياري از پروژه‌هاي تلويزيوني شده، گريبان سريال ورزي را هم گرفت و اطاله روند در نهايت سريال ‌‌ورزي را به آنتن 15 آبان شبکه اول سيما رساند.
انتقادات مختلف به تطابق نداشتن فيلمنامه با وقايع تاريخي
هنوز مدت زماني از آغاز پخش اين سريال نگذشته بود که انتقادات مختلف به تطابق نداشتن فيلمنامه با وقايع تاريخي و سوتي‌هايي که در نگارش فيلمنامه و طراحي صحنه و پرداخت دراماتيک وجود داشت، در رسانه‌ها شنيده شد. انتقادات به «معماي شاه» در ادامه با اعتراضات مورخان و استادان دانشگاه و کساني که در زمينه تاريخ دستي بر آتش داشتند ادامه پيدا کرد و کار به جايي رسيد که برخي از مخاطبان براي پيدا کردن سوتي‌هاي جديد، قسمت‌هاي بعدي سريال را دنبال مي‌کردند.
رفع نواقص و ايجاد اصلاحات
تداوم اين روند در نهايت باعث شد رئيس مرکز گسترش فيلمنامه‌نويسي صداوسيما از رفع نواقص و ايجاد اصلاحات کار سخن بگويد. امين صديقي با بيان اينکه برخي از نقدها پيش از اين قابل پيش‌بيني بود، درباره برخي انتقاداتي که قابل پيش‌بيني نبوده است، مطرح کرد: بخشي از انتقادها از طرف دوستان تعجب‌برانگيز بود. ما از دشمن انتظاري جز دشمني کردن نداريم. نقد دوستان هم مي‌توانست با ذکر ايرادات و حرفه‌اي انجام شود که اين اتفاق کمتر رخ داده است.
انتظار داشتيم با «معماي شاه» منصفانه برخورد شود
وی ادامه داد: اگر خود آقاي ورزي، محور نقد است، پس چرا مجموعه «تبريز در مه» او مورد هجمه قرار نگرفت؛ بنابراين اينها واقعيتي است که نبايد آن را ناديده بگيريم. نمي‌خواهيم سياسي‌کاري کنيم، ولي انتظار داشتيم با «معماي شاه» منصفانه برخورد شود. حتي از طرفي، تيم کار هم بايد در قبال نقدهاي سازنده رفتار منطقي‌تري انجام دهند. ايرادات متعدد به محتواي سريال بيگ پروداکشن «معماي شاه» در حالي با چنين حجمي اتفاق مي‌افتد که دست‌اندرکاران امر بايد پيش از ارائه مجوز ساخت به فيلمنامه کار به چنين نواقصي پي مي‌بردند تا اين همه سال پس از کليد خوردن کار و زماني که چند ماهي از پخش مي‌گذرد، کار به آنجا نرسد که يک کميته رفع نقص براي سريال روي آنتن تشکيل شود!




“معمای شاه” به فنا رفت!+عکس

سینماژورنال: در حالی که طی هفته های اخیر انتقادات به سریال تاریخی “معمای شاه” بیشتر شده است در اقدامی عجیب یکی از رسانه ها با تیتری عجیب به نقد این سریال پرداخته است.

به گزارش سینماژورنال این رسانه “همشهری جوان” است که در روی جلد خود با دست بردن به تصویری تاریخی از روزهای پیروزی انقلاب اسلامی و قرار دادن کلاهی بر سر محمدرضا ورزی که برآمده از یکی از تیترهای تاریخی روزنامه “اطلاعات” است و روی آن نوشته شده “معمای شاه به فنا رفت!” به نقد آشکار این سریال پرداخته است.

برای تحقیر بیشتر سریال تیترهای طنازانه “دلخوری شدید فوزیه از خواهرشوهرش” و “شمس پهلوی خطاب به فوزیه: خاک تو سر دخترزات” هم زیر تصویر اصلی دیده می شوند.

هنوز عوامل و دست اندرکاران سریال “معمای شاه” نسبت به این نقد واکنش نشان نداده اند.

از آن سو باید منتظر ماند و دید دست بردن در یک تصویر تاریخی که می تواند یکی از نمادهای تاریخی انقلاب باشد با واکنش کارشناسان تاریخ مواجه خواهد شد یا نه.

البته که مدیران روزنامه “اطلاعات” که در این تصویرسازی لوگوی آنها با دستکاری به “بی اطلاعات” بدل شده می توانند از دیگر منتقدان این تصویرسازی باشند.

معمای شاه
نقد “معمای شاه” روی جلد “همشهری جوان”
شاه رفت
تصویری تاریخی که زمینه تصویرسازی “همشهری جوان” قرار گرفته است