1

آرزوهای کارگردان «دختری با کفشهای کتانی» برای سینمای۹۶ و مدیرانش⇐امیدوارم «شرایط حساس کنونی» را پشت سر بگذاریم/امید که شخصیت‌های فیلم‌ها و قهرمانان سینمایمان دیگر توسری‌خور، منفعل و ابله نباشند

سینماروزان: رسول صدرعاملی کارگردان آثاری نظیر «دختری با کفشهای کتانی»، «من ترانه 15 سال دارم» و «زندگی با چشمان بسته» در عیدانه ای که برای «شرق» نوشته دو آرزوی مهم برای سال96 کرده است؛ یکی به اتمام رسیدن موقعیتی زمانی موسوم به «شرایط حساس کنونی» که به ترجیع بند سخنان مدیران منفعل وطنی بدل شده و دیگری اینکه سینمای 96 بجای شخصیتهای منفعل و توسری خور به سمت استفاده از قهرمانان برود.

متن یادداشت صدرعاملی را بخوانید:

امیدوارم بالاخره سالی برسد که دیگر آرزو‌به‌دل نباشیم. آرزو دارم سال ١٣٩٦ همین سال باشد؛ یعنی به قول «علی معلم» در این سال عقلا و زعمایمان کمتر حرف بزنند و بیشتر عمل کنند. به عبارت دقیق‌تر با رفتار و عملکردشان نشان دهند که تغییر کرده‌اند، ‌نه با کلامشان. اصلا مسئولیت‌پذیری خود را با عملکرد خود به مردم به اثبات برسانند وگرنه دیگر از کلمات و حرف‌ها هیچ کاری ساخته نیست.
امیدوارم جامعه به سمتی برود که «شرایط حساس کنونی» را پشت‌سر بگذارد.
امنیت، احساس آرامش و شادی بیشتری میان مردم به وجود آید. امید است روزهای سیاه را پشت‌سر بگذاریم و روی سفید روزگار را هم ببینیم. آرزویم برای سینمای ایران این است که همین رونقی راکه پیدا کرده است ‌تداوم دهد. شخصیت‌های فیلم‌ها و قهرمانان، دیگر توسری‌خور، منفعل و ابله نباشند، بلکه آن‌قدر قوی و رشک‌برانگیز باشند تا دلمان بخواهد جای آنها باشیم، نه‌اینکه برایشان دل بسوزانیم! خلاصه اینکه سینمایمان پرقدرت باشد و کمتر سعی کنیم که جهان شکل ما شود، بلکه بتوانیم در عین اعتقاد و احترام به تنوع فرهنگ‌ها، با جهان تعامل سازنده داشته باشیم.




یک انتصاب پرسش‌برانگیز⇐واگذاری مدیریت میانی جهانی فجر به مدیر دوشغله تلویزیون!

سینماروزان/محمد شاکری: حضور محمدمهدی یادگاری مدیر کل تأمین برنامه‌های خارجی و رسانه بین‌الملل سیما و البته از اعضای شورای راهبردی شبکه «شما» در منصب مدیریت بازار فیلم جشنواره ای موسوم به «جهانی فجر» قدری پرسش برانگیز به نظر می رسد.

به گزارش سینماروزان اینکه در دوران رکود صداوسیما و رقابت نفسگیری که شبکه های ماهواره ای با این رسانه دارند یک مدیر تلویزیون منصبی تازه را در یک جشنواره دولتی بپذیرد پرسش برانگیز است.

رسانه ملی در شرایط فعلی بیش از هر چیز به مدیران و نیروهایی نیاز دارد که تمام وقت در خدمت این رسانه باشند بلکه بتوانند اوضاع را در جهت بهبود نسبی محصولات تلویزیون و بازگشت مخاطب از دست رفته ببرند.

اینکه در چنین وضعیتی می بینی یک مدیر تلویزیون که هم مسئولیت تأمین برنامه های خارجی را دارد و هم عضویت در شورای راهبردی یکی از شبکه های رسانه ملی، بی توجه به اهمیت موقعیت شغلی خود منصبی تازه می پذیرد جای کنکاش دارد.

از آن سو هدف دست اندرکاران بین الملل فجر در استفاده از یک مدیر رسانه ملی در منصب مدیریت بازار فیلم جشنواره شان چه بوده است؟ سال گذشته این وحید اسفندیاری اخوی امیر اسفندیاری معاون بین الملل جشنواره فجر بود که مدیریت بازار فیلم را برعهده داشت و دست اندرکاران جشنواره هم تا توانستند بر پویایی بازار فیلم تأکید کردند.

اگر آن پویایی، واقعی بود و نه مرهون فانتزی‌سازی برگزارکنندگان، دلیل تغییر اسفندیاری چه بوده است؟ و اگر اسفندیاری به دلیل عدم کارایی برکنار شده چرا دلیل این برکناری رک و پوست کنده گفته نمی شود؟

فارغ از آن حتی اگر بنا به انتخاب نیرویی جدید برای مدیریت بازار فیلم بود چرا به سراغ نیرویی متخصص و البته با وقت آزاد کافی نرفتند و یک مدیر رسانه ملی را به این منصب گماردند؟ آیا این تخصیص پست برای آن است که به هنگام برگزاری، رسانه ملی هوای جشنواره را داشته باشد؟




روی آنتن زنده بیان شد⇐بدنه مدیریتی دهه ۶۰ منتقد اصلی جشنواره فجر بودند!/دشمن خطاب کردن رسانه‌های شفاف‌ساز، بزرگترین اشتباه هیأت داوران بود

سینماروزان: با گذشت بیشتر از یک هفته از پایان جشنواره سی و پنجم فجر همچنان تحلیلهای متفاوت نسبت به این رویداد است که در کانون توجه قرار دارد.

به گزارش سینماروزان از جمله تحلیلهای اخیر نسبت به جشنواره فجر پنجشنبه شب در شبکه خبر انجام شد و در برنامه ای زنده به نام «شهرفرنگ»؛ جالب اینجا بود که کیوان امجدیان مهمان حاضر در این برنامه ادعایی را بیان کرد درباره منتقدان جشنواره؛ ادعایی با این مضمون که افرادی نزدیک به بدنه مدیریتی دهه 60 سینما بزرگترین منتقد جشنواره امسال فجر بودند. امجدیان البته از هیأت داوران هم گلایه کرد که چرا فضای مجازی و رسانه های شفاف ساز این فضا را دشمن خود قلمداد کرد.

کیوان امجدیان منتقد و فعال رسانه‌ای گفت: امسال باتوجه به نزدیک بودن جشنواره به یک انتخابات مهم، فکر می‌کنم نسبتا خوب مدیریت شد تا جشنواره محل رسیدن به مطامع سیاسی جناح‌ها و گروه‌ها نشود و به هر روی این جشنواره هم جشنواره‌ای بود مثل جشنواره های گذشته. با همه نقاط قوت و ضعف آن. این هم که می‌گویند بدترین جشنواره بود و …فکر می‌کنم صرفا عده ای دارند مشکلات را آگراندیسمان می‌کنند.

وی درباره چرایی بوجود آمدن این حواشی گفت: چند ماه قبل از جشنواره ، آقای حیدری تصور می‌کرد با منتقدان سنتی خود روبرو خواهد بود. منتقدانی که به واسطه اختلاف مبنایی در نوع نگاه فرهنگی و سیاسی با طیف او از همان ابتدا معلوم بود به مخالفت با این جشنواره برخواهند خواست. اما اینطور نبود. اتفاقا افرادی که از بدنه مدیریت سینمایی نزدیک به جریان متنفذ دهه 60 بودند قرار بود مهمترین منتقدان جشنواره  باشند. جریانی که پیش از جشنواره به شدت به آنها حمله شده بود و حالا می‌خواستند با ضعیف نشان دادن این دوره مدیریتی، وجهه خود را ترمیم کند.

او افزود: متاسفانه با حرکتی که در سالهای قبل داشتیم حالا دیگر فیلمسازان به دو سیمرغ و 3 سیمرغ قانع نیستند و مدام اعتراض دارند که نه‌امین سیمرغ را چرا ندادند و دهم‌این هم حق ما بود و …از سوی دیگر بعضی منتقدان باسابقه هم به‌عوض آن‌که به دنبال اصلاح و نقد باشند متاسفانه جایگاه خود را فراموش کردند و تصور کردند هرچه آنها می گویند باید عملی شوند. در نتیجه بجای اینکه منتقد باشند توهم مدیریت و راهبری سینما برای آنها ایجاد شد و در نتیجه فضای نقد سالم، محدود شد. هرجا هم که نقد کم شود، بی اخلاقی زیاد می‌شود و جای آن را می‌گیرد. متاسفانه عملکرد بعضی منتقدان در این جشنواره خوب نبود.

وی همچنین گفت: در نامزدی و داوری اشتباهات و حواشی پیش آمد که البته مسبوق به سابقه است و این بار آگراندیسمان شد. واقعیت این است که هر تیم داوری دیگری هم می‌آوردند کمی بهتر یا کمی بدتر می‌شد چرا که اصلا ساختار جشنواره و داوری غلط است و باید تغییر کند.

امجدیان درباره ساختار جشنواره فیلم فجر توضیح داد:  ساختار کنونی جشنواره مربوط به زمانی است که ما 40 فیلم در سال تولید می‌کردیم. کلا هم یک یا دو جشنواره بیشتر نداشتیم. اما حالا 200 فیلم در سال تولید می‌کنیم و بیش از 100 جشنواره داریم. طبیعتا دیگر آن ساختار و آن شکل انتخاب و داوری جواب نمی‌دهد. شما هرچقدر هم تلاش کنید ، چون ساختار غلط است، باز هم حاشیه ایجاد می شود. حالا وای به حال اینکه عده‌ای هم ( ظاهرا همسو) با قصد قبلی برایت شمشیر تیز کرده باشند.

وی با اشاره به شفاف سازی صورت گرفته از سوی رسانه های غیررسمی افزود: یکی از اشتباهات هیئت داوران این بود که رسانه های رسمی و غیررسمی را به عنوان یک دشمن قلمداد کردند و حتی در بیانیه هم به آن اشاره کردند و فضاسازی ها را به همین رسانه های غیررسمی نسبت می دادند که اشتباه بود. از سوی دیگر به نظر من در داوری به فیلمی مثل «21 روز بعد» اجحاف شد. فیلم «ویلایی‌ها» آنگونه که باید دیده نشد و بعضی فیلم‌ها مثل «خفگی» یا «سوفی و دیوانه» هم در بعضی بخش‌ها می‌توانستند مطرح شوند که نشدند. اما با تمام این حرفها فکر می‌کنم باوجود اختلاف سلیقه و انتخاب، باید به قانون تمکین کنیم.




طعنه مجری تلویزیون به مدیران مسلط به تکنیک “۱۰۰روزه”

سینماروزان: رضا رفيع، طنزپرداز درباره بايسته‌هاي طنزپردازي و رعايت اخلاق در اين حوزه سخن گفت و توضيح داد: طنز اگر جوانب انصاف و اخلاق را رعايت نكند، مي‌تواند آسيب‌زا باشد و افكار عمومي را جريحه‌دار كند.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “جوان” وی ادامه داد: به فرض هجو كردن، آبرو بردن و تهمت زدن به صرف اينكه كسي بخندد بايد يك ضد ارزش قلمداد شود و اگر جامعه از بلوغ كافي برخوردار باشد و سلامت اخلاقي در آن حاكم باشد، حتماً نسبت به اين جنس از طنز واكنش خوبي نشان نخواهد داد ولي با همين سلاح طنز بيش از حرف جدي مي‌تواند در سلامت رواني و اخلاق جامعه تأثيرگذار باشد چون زبان طنز زبان شيريني است كه مي‌تواند در خدمت رشد جامعه و حتي مسئله امر به معروف قرار گيرد.

اين طنزپرداز در ادامه با بيان اينكه امر به معرف وجه ديني و ملي دارد، عنوان كرد: بسياري از اهل دين ما با فريضه امر به معروف آشنا هستند اما در پياده كردن اين فريضه مشكل دارند و شيوه آن را نمي‌دانند، يكي از اين شگردها شيوه زباني است.

وي در پاسخ به اين سؤال كه چرا برخي مديران ما از فنون طنزپردازانه در بيان استفاده نمي‌كنند، خاطرنشان كرد: اتفاقاً خيلي از مديران ما در مقام اجرا به لحاظ قول و قرارهايي كه مي‌دهند از طنز استفاده مي‌كنند، مي‌گويند صد روزه فلان كار را مي‌كنيم و همه مي‌خندند و سه سال بعد مي‌بينيد كه اين اتفاق نيفتاده است.

رفیع افزود: نكته ديگر اينكه طنز از درد نشئت مي‌گيرد و اگر غير از اين باشد طنز به اصطلاح سنگي مي‌شود هر كو آگاه‌تر پردردتر، هر كو پردردتر او رخ زردتر.
رفيع درباره طنز تصويري نيز توضيح داد كه اين طنز در روزگار ما خيلي كاربرد دارد، من سال‌ها در مطبوعات نوشتم و سردبير گل آقا بودم اما ديدم كه تلويزيون گستره خيلي وسيعي در اختيار انسان قرار مي‌دهد كه انكارناپذير است. شما را تا قلب روستاها و شهرستان‌ها مي‌برد. توده مردم با تلويزيون ارتباط بهتري پيدا مي‌كنند. البته مسئولان هم از “قندپهلو” استقبال كردند و اگر مديران تلويزيون همكاري كنند ادامه “قندپهلو” را به روي آنتن خواهيم برد. من جزو طنزپردازاني هستم كه موضوعات اجتماعي را به موضوعات سياسي ترجيح مي‌دهم و براي همين موضوع آب را بارها به شكل شعر و نثر مورد توجه قرار دادم.




یک پلان تراژیک⇐سنگ مزار علی حاتمی+عکس

سینماروزان/حامد مظفری: در ساختاری که مدیران دولتی و روسای صنفی اش کمترین انرژی را بر بهبود امور رفاهی زندگان هنر می گذارند گلایه کردن از وضعیت سنگ مزار هنرمندان محلی از اعراب ندارد.

به گزارش سینماروزان در ساختاری که خواننده ای مانند حبیب محبیان حتی در زمان مرگ هم سهمی از قطعه هنرمندان نمی برد اینکه انتظار داشته باشیم نه ماه به ماه که لااقل سال به سال به سنگ مزار هنرمندان رسیدگی شود، چندان بجا نیست.

آنچه می بینید تصویری از سنگ مزار علی حاتمی نویسنده و کارگردان بی تکرار ژانر تاریخی است؛ کارگردانی که همین دیروز ابراهیم حاتمی کیا از بی نظیر بودن او در گونه تاریخی سخن گفت.

این وضع سنگ مزار کارگردانی است که اگر زنده بود به مانند امثال ناصر تقوایی مدیران هنری مملکت برای سلفی گرفتن با او صف می بستند.

سنگ مزار علی حاتمی/عکس: علی کیانی موحد

سنگ مزار علی حاتمی/عکس: علی کیانی موحد

افسوس که مدیران ناآشنا به سینما و روسای صنوف آلوده به گعده های منفعت طلبانه، هنوز نمی دانند که اصلی ترین رمز مدیریت، حفظ حرمت دست اندرکاران صنف است.

افسوس که سینمای ایران مدیرانی دارد که برای جلوگیری از برکناری برآمده از حذف وزیر متبوع، از عجز و لابه هم فروگذار نمی کنند و این وضع سنگ مزار مهمترین کارگردان گونه تاریخی آن است!

خانه سینما باز است و ده ها مدعی ایستادگی برای بازگشایی دارد و این وضع سنگ مزار علی حاتمی است!

سینمای ایران مسلح شده به مدیرانی متخصص در آماردهی از سیاهه موفقیتها(!) و این سنگ مزار علی حاتمی است…