1

جناب ایوبی! خوشحالیم که به رخ کشیدن محفوظات ادبی‌تان را کنار گذاشتید و از بی‌پولی حرف زدید اما سینمای بی‌پول را چه نیاز به جدایی بودجه‌خوار بین‌الملل از فجر و تأسیس هزینه‌زای یک مدرسه دولتی؟

سینماژورنال/حامد مظفری: اینکه حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی در تازه ترین گفتگویش به صراحت از انحلال شورایعالی سینما سخن می‌گوید و باز هم با صراحت از این می‌گوید که شورای عالی نظارت نمی‌تواند در مسأله فیلمهایی که در مرحله اکران توقیف شده اند دخالت کند جای تقدیر دارد.

به گزارش سینماژورنال اینکه ایشان باز هم بی هر گونه سانسور از این می گوید شورایی که برای ارتقای منزلت اجتماعی سینماگران راه انداخته‌اند تاکنون نتوانسته کاری برای سینماگران انجام دهد و دلیل اصلی آن هم بی پولی است جای تحسین دارد.

همین که مدیر سینمایی دولت یازدهم بعد از حدودا دو سال و نیم از حضورش در سازمان سینمایی به جای به رخ کشیدن دانش ادبی اش و از فردوسی و مولانا حرف زدن درباره مسائل مبتلابه سینمای ایران به صراحت حرف می زند جای تشکر دارد.

همین که ایشان سعی نکرده به مانند همه این ماهها فروش بالای آثار کمدی را که در همه ادوار فروخته اند برآمده از مدیریت موفق خویش دانسته و از عاجز بودن در حل زیربنایی ترین مشکل سینماگران که مسائل معیشتی است حرف زده واقعا دست مریزاد دارد.

چه اصراری بود بر تأسیس هزینه‌بر مدرسه عالی سینما و جدایی بودجه‌خوار بین‌الملل از فجر؟

نکته اما اینجاست که ایوبی که خود واقف است به بودجه محدود سینمای ایران و اینکه حتی بودجه ای برای زیربنایی ترین شورایی که در سینمای ایران می تواند کارکرد داشته باشد وجود ندارد چرا این قدر اصرار داشت بر تأسیس هزینه‌بر مدرسه عالی سینما و جدایی باز هم بودجه‌خوار بین‌الملل از فجر.

مگر نه اینکه در همه جای دنیا وقتی حتی خردترین سیستمها دچار کمبود منابع مالی می شوند از اسراف پرهیز می کنند و می کوشند هزینه های اضافی را از دوش سیستم برداند پس اصرار بیش از حد بر تأسیس مدرسه سینمایی در حالی که ده ها دانشکده و آموزشگاه سینمایی در سراسر کشور داریم چه معنایی داشت؟

از آن تأسف‌آورتر این است که رییس سازمان سینمایی به تشریفاتی شدن شورایی که بنا بوده اسباب ارتقای منزلت اجتماعی سینماگران را فراهم کند به دلیل فقدان بودجه واقف است اما به جدایی بی فایده و هزینه زای بین الملل از فجر و برگزاری آن در قامت یک جشنواره جدید حکم داده است.

تازه وقتی به زعم خودشان کارکرد نامطلوب دوره اول این جدایی را دیده اند باز هم امتداد آن را خواستار شده اند.

آیا دست اندرکاران این جشنواره فی‌سبیل‌ا.. مشغول فعالیتند؟

چطور می شود سازمانی بودجه ای برای ارتقای اهالی صنفش نداشته باشد اما به سمت برگزاری جشنواره ای هزینه‌زا و البته با کمترین کارکرد جشنواره ای برود؟

باز اگر این جشنواره به صورت کاملا خیریه و با حضور سینماگران متمولی انجام می شد که هدفشان کمک به ارتقای سطح سینماست ایرادی نداشت اما وقتی چنین جشنواره ای فقط 27 مدیر و معاون و مشاور دارد که همه هم با صرف دستمزد در حال خدمت(!) به جشنواره هستند واقعا برگزاری این جشنواره وقتی دست و بال بودجه ای سازمان سینمایی بسته است چقدر منطقی است؟

بدنه سینما یک بیمه تکمیلی مفیدفایده ندارد اما…

در ابتدای سال جدید قرار داریم و نه فقط رییس سازمان سینمایی با شفافیت هر چه تمامتر از بی فایدگی شورای ارتقای منزلت اجتماعی سینماگران سخن گفته است که حتی تکلیف بیمه تکمیلی صنف سینمای ایران هم مشخص نیست.

طبیعی است که رییس سازمان سینمایی و حلقه بالادستی که این روزها مشغول خدمت‌گزاری برای برگزاری جشنواره‌ای بین‌المللی هستند هیچ گاه دغدغه این را نداشته اند که اگر روزی دچار بیماری سختی شوند کدام بیمه تکمیلی است که به دادشان برسد اما بدنه صنف سینمای ایران در این سالها از نداشتن یک بیمه تکمیلی خوب بدجوری ضربه خورده اند و هر سال هم شاهد حضور شرکتهایی به عنوان بیمه دهنده بوده اند که فقط به هنگام دریافت حق بیمه است که لبخند می زنند و به هنگام ارائه اولین فاکتور بیماری از سوی اهالی سینما، این لبخندها جای خود را به توجیهات مختلفی می دهد برای عدم انجام تعهدات مالی.

ای کاش یک سال قید این هزینه‌زایی را می‌زدید و به فکر رفع مشکلات بنیادی صنف بودید

آیا بهتر نبود رییس سازمان سینمایی که خود به کمبود بودجه سازمان خویش واقف است برای یک سال هم که شده قید برگزاری بین الملل فجر که جز هزینه زایی برایشان ندارد را زده و بودجه‌اش را صرف ارائه تسهیلات بیمه‌ای جامع به سینماگران می کرد؟

آیا این اتفاق نمی توانست به حال سینمای ایران و اصلا مدیریت ایشان مثمرثمرتر باشد تا برگزاری جشنواره ای به نام جهانی که حتی کارگردانان ایرانی از چهره هایی شاخته شده چون اصغر فرهادی، علیرضا داوودنژاد و عبدالرضا کاهانی تا جوانترهایی چون حمیدرضا قربانی هم علاقه ای به حضور در آن ندارند؟

وقتی بودجه برای شورایی که برای ارتقای منزلت اجتماعی سینماگر راه افتاده وجود ندارد چه نیازی داریم به صرف بودجه برای برگزاری جشنواره؟

وقتی توان مالی ارائه تسهیلات بیمه ای جامع را به سینماگران نداریم چه اصراری وجود دارد بر خرج ریال ولو به مقدار اندک برای تأسیس مدرسه ملی سینما؟

ارتقای جایگاه مدیریتی می‌بایست مجالی می‌شد برای امکان ارتقای وضعیت معیشتی صنف سینما

البته آقاي ايوبي مي تواند يك جواب آماده برای این پرسشها داشته باشد و آن اینكه بنده وزير رفاه اجتماعي نيستم و خواسته هايتان را به گوش وزير سينمادوست رفاه كه در جمع هاي سينمايي حضور پيگير و فيلم بازانه اي دارد برسانيد.

اما قطعا این پاسخ هم نمی‌تواند قانع‌کننده باشد چرا كه ضرورت ارتقای جايگاه  مديريتي شما از معاونت وزير به رياست سازمان براي ظاهر شدن در همكاري هاي بالادستي براي جذب بودجه  بيشتر، امكانات بهتر و ارتقای وضع زيست و معيشت عوامل انساني مجموعه تحت مديريت تان كه فقط محدود به كارمندان و كارگزاران دولتي سازمان تان نميشود و گستره  نرم افزاري سينما يعني كليه صنوف سينمايي را شامل ميشود، است.