1

ادعای یک تهیه‌کننده⇐ تیزرهای ماهواره‌ای باعث شده کف فروش فیلمها نیفتد و آمار فروش به‌طرز شگفت‌انگیزی(!) بالا برود

سینماژورنال: در حالی که کمتر از سه ماه تا نوروز زمان باقی است اما تراکم اکران سبب ساز آن شده است برخی از تهیه کنندگانی که تمام نیمه دوم سال را منتظر اکران اثرشان بوده اند و نتوانسته اند فیلم خود را روی پرده بفرستند از حالا رایزنی‌ها را آغاز کنند برای اکران نوروزی.

به گزارش سینماژورنال از جمله این تهیه‌کنندگان منصور لشکری قوچانی است؛ تهیه کننده ای که چند ماه است به دنبال “کوچه بی نام” است و هنوز نتوانسته فیلمش را روی پرده بفرستند.

لشکری قوچانی در تازه ترین گفتگوی خود با اشاره به اینکه پخش تیزرهای فیلمهای روی پرده از شبکه های ماهواره ای باعث شده کف فروش فیلمها نیفتد و بجایش فروشهای افزایش یافته و همین موجب طولانی شدن پروسه انتظار فیلمهای در آستانه اکران شود، از مسئولان سازمان سینمایی درخواست کرد که این فیلم نوروز سال آینده اکران شود.

تیزرهای ماهواره ای باعث شده کف فروش نیفتد

منصور لشکری قوچانی درباره آخرین وضعیت اکران عمومی فیلم «کوچه بی‌نام» به “ایسنا” گفت: براساس محاسبات و فروش فیلم‌ها برنامه‌ریزی ما این بود که این فیلم دو هفته پیش اکران شود اما از آنجا که یکی از کانال‌های ماهواره تیزر رایگان برای فیلم‌های سینمایی ایران پخش می‌کند، فروش فیلم‌ها به طور کاملا محسوسی بالا رفته و همین موضوع سبب شد فروش فیلم‌های روی اکران به کف نرسد.

فروش فیلمها به طرز شگفت انگیزی بالا رفته

این تهیه‌کننده سینما با اشاره به تأثیر غیرقابل انکار تبلیغات فیلم‌های سینمایی ایران در ماهواره خاطر نشان کرد: بعد از پخش این تبلیغات، فروش فیلم‌ها به طرز شگفت‌انگیزی بالا رفت به طوری که حتی فیلم «حکایت عاشقی» که یک اثر دفاع مقدس است نیز به فروش قابل قبولی رسید و در همین راستا فروش فیلم «شیفت شب» هم بالا بود و این در حالی بود که ما پیش‌بینی کرده بودیم فیلم به کف فروش می‌رسد اما مجموعه این موارد نشانگر این است که اطلاع‌رسانی از طریق کانال‌های ماهواره تا چه اندازه می‌تواند، تأثیرگذار باشد چون به جز این هیچ اتفاق دیگری نیفتاده که فروش فیلم‌ها را بتواند بالا ببرد.

تابع قانون هستم

وی یادآور شد: فیلم «شیفت شب» نیز دو هفته دیرتر اکران شد و حالا هم فروشش بالاتر از کف فروش است و طبق صحبتی که در شورای صنفی نمایش داشتیم از آنجا که این فیلم هنوز به کف فروش نرسیده، نباید از پرده برداشته شود و من هم تابع قانون هستم و از این تصمیم تمکین می‌کنم.

“محمد رسول ا..(ص)” و “شاهزاده روم” در تلویزیون ایران تبلیغات بسیاری دارند و یک سری هم در شبکه های ماهواره ای

لشکری قوچانی در عین حال اظهار تأسف کرد: همه ما از فروش هر فیلمی در سینما خوشحال می‌شویم اما اتفاق بد این است که یک سری فیلم‌ها در تلویزیون دولتی ایران تبلیغات بسیاری دارند مانند فیلم‌های «محمدرسول‌الله (ص)» یا «شاهزاده روم» و یکسری دیگر هم به صورت رایگان در ماهواره تبلیغ می‌شوند. در نتیجه فروش هر دو گروه بالا می‌رود. اما فیلم‌های دیگری هم هستند که نه در ماهواره تبلیغ می‌شوند و نه امکان پرداخت هزینه تیزر تلویزیونی ایران را دارند و همین فیلم‌ها هستند که خیلی زود زمین می‌خورند و باید برایشان فکری کرد.

متأسفانه صداوسیما هم با هنرمندان همراه نمی‌شود

تهیه‌کننده فیلم «عصر یخبندان» متذکر شد: تبلیغات در شبکه‌های ماهواره‌ای خلاف قانون است اما متأسفانه صداوسیما هم با هنرمندان همراه نمی‌شود به همین دلیل بعضی فیلم‌ها از دو ناحیه مورد ظلم قرار می‌گیرند.

نمایش “کوچه بی نام” تا عید ادامه خواهد داشت

لشکری قوچانی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه مدتی است تبلیغات شهری فیلم «کوچه بی‌نام»آغاز شده و با در نظر گرفتن شرایط فعلی، این فیلم چه زمانی اکران می‌شود؟ توضیح داد: به محض اینکه «شیفت شب» از کف فروش پایین‌تر بیاید، «کوچه بی‌نام» اکران خواهد شد و نمایش‌اش تا عید ادامه دارد اما معتقدم این شیوه اکران باعث می‌شود فیلم به لحاظ فروش ضربه بخورد و در این وضعیت تصمیم‌گیری درباره اکران فیلم قدری مشکل است. به همین دلیل از مسئولان سازمان سینمایی و صداوسیما خواهش می‌کنم فکری اساسی برای سینمای مستقل داشته باشند.

از شورا خواستم به فیلم اکران نوروزی دهد

وی با اشاره به استقبال مخاطبان از فیلم «کوچه بی‌نام» در سی‌وسومین جشنواره فیلم فجر یادآور شد: این فیلم سال گذشته سومین فیلم پرفروش جشنواره فجر بود و خوب نیست که در حقش ظلم بشود. به همین دلیل روز گذشته (14 دی‌ماه) از شورای صنفی نمایش درخواست کردم در صورت امکان به این فیلم اکران نوروزی بدهند اما آنان گفتند از حالا نمی‌توان درباره اکران نوروزی سال آینده تصمیم‌گیری کرد.

لشکری قوچانی گفت: حیف است فیلمی که مورد استقبال قرار گرفته در زمان و شرایطی اکران شود که دیده نشود. اگر سازمان سینمایی و تلویزیون به این گونه فیلم‌ها توجه نکنند، نه تنها من به عنوان تهیه‌کننده این فیلم سرخورده می‌شوم که بخش دیگری از سینماگران نیز از مسئولان سینمایی ناامید و دلسرد می‌شوند و انرژی‌شان را برای فعالیت‌های آینده از دست می‌دهند.

او در پایان صحبتش بار دیگر از سازمان سینمایی درخواست کرد که فیلم «کوچه بی‌نام» را برای اکران نوروزی سال 95 انتخاب کنند.




مذاكره با اروپا و آمريكا براي نمايش فيلم مجيدي

سینماژورنال: در حالیکه یک ماه پیش، مجید مجیدی کارگردان فیلم “محمدرسول ا..(ص)”  از شروع اکران گسترده این فیلم از تاریخ ۱۷ ربیع الاول در کشور ترکیه خبر داده بود؛ محمدرضاصابری مدیر شرکت سینمایی نورتابان می‌‌گوید که امکان اکران این فیلم در ترکیه فعلا منتفی است.

به گزارش سینماژورنال و به نقل از “تسنیم” مجید مجیدی  کارگردان “محمدرسول ا..(ص)” چندی پیش در مورد وضعیت نمایش این فیلم در کشورهای دیگر گفت: قرار است به زودی فیلم در خانه سینمای کشور ایتالیا به نمایش دربیاید و اکران گسترده “محمدرسول ا..(ص)” از 17 ربیع‌الاول سالروز میلاد پیامبر در 400 سینما در ترکیه آغاز می‌شود. در ترکیه کمپانی مارس و ATV قرار است این فیلم را پخش کنند همچنین فیلم به خیرالدین کارابان مفتی اعظم این کشور نشان داده شده و مورد پسند وی قرار گرفته است.

برنامه ریزی برای اکران اروپا و آمریکا

کارگردان “محمدرسول ا..(ص)” ادامه داد: هرچند بعضی کشور‌ها همچون عربستان در راه نمایش این فیلم مشکلاتی ایجاد کردند اما در حال برنامه‌ریزی برای اکران این فیلم در کشورهای عراق، سوریه و لبنان با دوبله عربی هستیم. همچنین برنامه‌ریزی‌هایی برای اکران فیلم در آمریکا و اروپا صورت گرفته است.

شرایط برای اکران در ترکیه فراهم نیست
محمدرضاصابری مدیر شرکت سینمایی نورتابان گفت: شرایط لازم برای اکران فیلم سینمایی “محمدرسول ا..(ص)” ز تاریخ 17 ربیع الاول در کشور ترکیه هنوز فراهم نشده است.

صابری دلیلی برای عدم نمایش فیلم عنوان کرد و  همچنین گفت: در تلاش هستیم که شرابط اکران فیلم “محمدرسول ا..(ص)” در تاریخ دیگری فراهم شود که زمان قطعی آن توسط پخش بین الملل فیلم اعلام می‌شود.

مجیدی همچنین درحاشیه شصت و هشتمین سالروز تاسیس سازمان جوانان جمعیت هلال احمر به این نکته اشاره کرده بود که این فیلم به کشورهای اسلامی همچون اندونزی، سریلانکا و مالزی ارائه شده و با کشور هند و همچنین با کشورهای اروپایی و امریکایی در حال مذاکره برای اکران هستیم.




ادعاهای یک کارشناس فعال در شبکه خانگی⇐ یک میلیارد خرج خرید رایت “رستاخیز” شده/ رقم رایت ویدیویی فیلم اخیر مجیدی بالغ بر ۵ میلیارد است/حوزه هنری با ارقام نجومی رایت ویدیویی فیلم‌ها را می‌خرد

سینماژورنال: در سالهای اخیر شبکه نمایش خانگی برای بسیاری از فعالان در آن بیزنسی سودآور بوده است.

به گزارش سینماژورنال البته که همین سودآوری سبب ساز آن شده است که برخی از کارگردانان شناخته شده سینما و تلویزیون هم وارد شبکه خانگی شده و برای آن محصول تولید کنند.

تولید و توزیع محصول برای موسسات فعال در شبکه خانگی به دلیل آن که به غیر از موسسه رسانه های تصویری، رقیب دولتی دیگری برایشان وجود نداشته سودآور هم بوده است.

با این حال چند ماهی می شود که برخی از ارگانهای دولتی که پیشتر در سینما و تلویزیون فعال بودند فعالیت خود را در شبکه خانگی گسترده‌تر کرده‌اند و همین گسترده شدن که همراه شده با ورود بودجه‌های هنگفت دولتی به شبکه خانگی باعث بالا رفتن قیمت رایت فیلمها و به دنبال آن عدم توانایی رقابت بخش خصوصی با این ارگانها شده است.

شهاب کاظمی از جمله کارشناسان فعال در شبکه خانگی است که با نگاه انتقادی این حضور را آسیب شناسی کرده است.

حوزه هنري با بالا بردن بي‌دليل رقم کپي‌رايت‌ها، راه را براي شرکت‌هاي توانمند خصوصی بسته است

کاظمی در گفتگویی تفصیلی با “سی نت” با اشاره به حضور گسترده برخی موسسات دولتی و از جمله موسسه هنرهای تصویری سوره وابسته به حوزه هنری در شبکه نمایش خانگی گفت: حوزه هنري با بالا بردن بي دليل قيمت کپي رايت‌ها، راه را براي شرکت هاي توانمند خصوصی بسته است. اين اتفاق در شرایطی رخ ميدهد که بدون شک هر شرکت و موسسه‌اي پس از سرمايه‌گزاري بر روي يک محصول درصدد است تا به سوددهي برسد اما دقيقا در حال حاضر برعکس اين اتفاق ميفتد و حوزه هنري با قيمت‌هاي نجومي که براي فيلمها در نظر گرفته بدون شک به سوددهي نخواهد رسيد و عملا یک علامت سوال بزرگ را ایجاد می کند.

بهتر نيست اين پول براي بالا بردن کيفيت محصول و احترام بيشتر به مخاطب خرج شود؟
این مدیر فعال در شبکه خانگی ادامه داد: موسسات خصوصی ديگر هدف و تمرکز خود را بر کيفيت تصويري فيلم‌ها گذاشته‌اند اما حوزه هنري تنها هدفي که دارد بالا بردن غيرمنطقي رقم کپي رايت‌ها هست. با مقايسه اي ساده مي توانيد متوجه اين موضوع شويد که کيفيت فيلم هايي که از موسسات خصوصی در سال جديد عرضه شده چقدر با کيفيت فيلم‌هاي موسسه سوره تفاوت دارد. به نظر شما بهتر نيست اين پول براي بالا بردن کيفيت محصول و احترام بيشتر به مخاطب خرج شود نه بالا بردن قيمت کپي رايت فيلم ها.

با حضور رقبای دولتی بازار رقابتي که نيست هيچ، بلکه يک بازار انحصاري به وجود آمده

شهاب کاظمي با اشاره به یکی از فیلمهای خریداری شده توسط شرکت متبوعش خاطرنشان ساخت: کپي رايت فيلم «نهنگ عنبر» را بنده با قیمتی مناسب خريداري کردم در حالی که مبلغ خریداری شده فیلم فوق به نسبت سایر عناوین سینمایی عرضه شده در شبکه نمایش خانگی، مقرون به صرفه تر است.

کاظمي با اشاره به ارقام بالایی که از سوی برخی موسسات دولتی برای خرید رایت فیلمهای معمولی صرف می شود بیان داشت: اين اتفاق تنها در يک چیز ريشه دارد و آن هم منبع بزرگي چون بودجه دولتي. بدون شک اگر موسسات دولتی، بودجه حمایتی نداشتند و براي دخل و خرج خود برنامه ريزي مي کردند ما مخالف بالا بردن کپي رايت ها نمي‌شدیم به اين دليل که بازار رقابتي مي‌شد ولي الان بازار رقابتي که نيست هيچ، يک بازار انحصاري به وجود آمده و مهم نيست سود فيلم دربيايد؛ بلکه مهم این شده که فقط آثار برتر و پرفروش اکران سينماها خريداري شود.

شهاب کاظمی
شهاب کاظمی


با حضور شرکتهای دولتی بخش خصوصی شبکه خانگی به بن‌بست می رسد

وی تأکید کرد: وقتي بودجه دولتي باشد و عده اي تنها هدفشان در اختيار گرفتن فيلم ها بدون سود باشد اينجاست که بخش خصوصي به بن‌بست مي خورد. هيچ ناظري هم وجود ندارد که سود و زيان شرکت ها را بررسي کند و اساسا بخش خصوصي نمايش خانگي به ورطه نابودي مي‌رود. شاید عده‌ای نظرشان این که حوزه هنری دارد از فیلم های بخش خصوصی مثل “عصر یخبندان” و “قندون جهیزیه” حمایت می کند اما این قضیه توجیه‌پذیر نیست به این دلیل که وظیفه حمایت از فیلم های بخش خصوصی اول از همه برعهده موسسه رسانه های تصویری است و دوم اینکه در حال حاضر بخش خصوصی در شبکه نمایش خانگی فعال است و اگر هم حمایتی بناست صورت بگیرد دلیلی برای بالا بردن قیمت‌های متعارف نیست.

یک میلیارد خرج خرید رایت “رستاخیز” شده

کاظمی ادامه داد: حوزه هنری وظیفه حمایت از فیلم های مذهبی و ارزشی را دارد همان طور که شنیده شده رایت فیلمی مثل “رستاخیز” را با ملبغ یک میلیارد خریداری می‌کند. واقعا فیلمی که در اکران 700-800 میلیون تومان فروخته کپی رایتش از نظر منطقی بیشتر از 100 میلیون تومان نیست. همین طور فیلمهای کم فروش سینماها که تعدادشان هم کم نیست و در اکران بین 20 میلیون تا 60 میلیون تومان فروش داشته اند توقع حداقل یک سوم از مبلغ فیلمهای گران امسال را دارند یعنی 100 میلیون تومان. چیزی که به واقع برای این فیلمها شوخی بزرگیست. فیلم هایی که در اکران تنها با مبلغ 20 میلیون تا 60 میلیون در گیشه همراه هستند؛ در نمایش خانگی اگر موسسه ای به صورت رایگان هم آنها را خریداری کند به پولی که برای تولید دی.وی.دی آنها صرف شده هم نخواهد رسید چه برسد به سوددهی.

وی ادامه داد: یکی از دلایلی که شرکتهای نمایش خانگی از اعلام کردن مبلغ کپی رایت‌ها خودداری می‌کنند همین است که به گوش فیلمهای کم فروش نرسد. اما اگر واقعا به صورت منطقی قیمت کپی رایت هر فیلمی تصویب و مشخص بشود دیگر نیازی به پنهان کردن نیست و آن موقع است که وظیفه و هدف هر موسسه‌ای در شبکه خانگی کاملا شفاف معلوم می‌شود.

رقم رایت ویدیویی “محمد رسول ا..(ص)” بالغ بر 5 میلیارد است

شهاب کاظمی با اشاره به رقم خرید رایت فیلم “شهرز موشها2” بیان داشت: “شهر موش ها 2” مرضيه بروند با قيمت 800 ميليون تومان، گران ترين فیلم سال 94 شبکه خانگی بود. البته به احتمال زياد در سال آينده رکورد خرید “شهر موشها” می شکند چون شنيده مي شود رقم کپي رايت فيلم “محمد رسول ا..(ص)” بالغ بر 5 ميليارد است. رقمي که تنها موسسات دولتي توان پرداخت آن را دارند؛ موسساتي که دنبال سود نيستند و تنها وظیفه دارند اين رقم را پرداخت کنند تا مالکيت فيلم به دست آنها برسد.




توضیحات مهتاب کرامتی درباره حضورش به‌عنوان مشاور جشنواره فجر، تولید فیلم بدون کارت تهیه‌کنندگی، بیزنسی که درآمدش بیشتر از سینماست و تعریض به فیلم مجیدی!

سینماژورنال: مهتاب کرامتی بازیگر پرکار سال اخیر سینمای ایران که در ماههای گذشته چهار فیلم “عصر یخبندان”، “”مزارشریف”، “ارغوان” و “جامه دران” را روی پرده داشته است امسال با نخستین فیلم خود به عنوان سرمایه گزار به جشنواره سی و چهارم فیلم فجر می‌آید.

به گزارش سینماژورنال این فیلم “آه ای عبدالحلیم” نام دارد که احسان عبدی‌پور کارگردانی آن را برعهده دارد و البته در کنار حضور با این فیلم در جشنواره، کرامتی به عنوان مشاور جشنواره هم فعالیت می‌کند.

این روزها وقت بیشترم برای جشنواره فجر گذاشته شده و به هنگام برگزاری جشنواره حضورم به عنوان مشاوره پایان یافته است

این بازیگر بااخلاق در  گفتگوی خود با مرتضی مصباح در “فیلم نت”درباره شائبه تداخل مسئولیتش به عنوان مشاور جشنواره با حضورش به عنوان دست اندرکار تولید فیلمی حاضر در جشنواره گفت: به هیچ عنوان مشاور بودن من ربطی به بخش داوری فیلمها ندارد. اینها دو بخش متفاوت هستند که ربطی به هم ندارند.

وی ادامه داد: کارهای مربوط به “آه ای عبدالحلیم” توسط دوستان انجام می شود. وقت بیشتر این روزهایم برای جشنواره فجر گذاشته شده و وقتی به زمان برگزاری جشنواره برسیم کارم به عنوان مشاوره پایان یافته است و آن گاه می‌توانم به کارهای فیلم خودم هم برسم.

“مزارشریف” از همزمانی با اکران برخی فیلمها که خیلی از سالنها را گرفته بودند ضربه خورد

کرامتی در بخشی از گفتگوی خودش درباره فروش پایین فیلم “مزارشریف” تعریضی هم زد به فیلمی که همزمان با “مزارشریف” اغلب سالنها را در اختیار داشت یعنی فیلم مجیدی و بیان داشت: در سینمای ایران فیلمی که در مورد تاریخ و حتی تاریخ معاصر باشد معمولا در اکران موفق نیست. فیلم “مزار شریف” با اینکه فیلم بسیار خوبی است اما از همین موضع ضربه خورد، بعلاوه اینکه همزمان با اکران این فیلم، فیلمهای دیگری هم بودند که خیلی از سالن ها را گرفته بودند!

من کارت تهیه کنندگی ندارم

وی در پاسخ به این سوال که شما در کنار بازیگری به سراغ تولید فیلم هم رفته اید آیا این از آینده نگری شماست که ممکن است روزی پیشنهادها به شما برای بازی کم شود یا علاقه به تهیه فیلم دارید؟ گفت: البته من الان تهیه کننده کار نیستم و برای اینکه تهیه کننده فیلمی بشوم باید کارت تهیه کنندگی داشته باشم که بعد از سرمایه گذاری در چند کار میسر می شود و در این فیلم من در سمت سرمایه گذار حضور دارم.

کرامتی ادامه داد: به هر حال سینما برای خانم ها محدودیت های ویژه ای دارد که با بالارفتن سن هم ممکن است بیشتر شود برای همین حضور در سینما و تجربه عرصه های مختلف رازش ماندگار شدن است و در کنار آن این قدرت را ایجاد می کند که اگر زمانی خواستید فیلم کار کنید این شرایط فراهم شود.

وی در پاسخ به این سوال که شنیده شده خانم طهورا ابوالقاسمی سرمایه گذار اصلی فیلم “آه ای عبدالحلیم” هستند گفت: یک دفتر فرهنگی به نام اندیشه پردیس جم از سوی من، خانم طهورا ابوالقاسمی و خانم سمیرا علایی تشکیل شده است که سرمایه گذاری با شراکت ماست. خانم ابوالقاسمی کارت تهیه کنندگی دارند و به قدرت کارت ایشان جلو رفتیم و فیلم را تهیه کردیم.

نمی توانم بیزنس ام را بگویم چون نمی خواهم برایش تبلیغ شود

مهتاب کرامتی در انتهای گفتگوی خود با اشاره به اینکه هدفش از تهیه کنندگی و حتی بازیگری کسب درآمد نبوده به بیزنس دیگرش اشاره کرده که درآمد اصلی اش را از آن دارد و گفت: به هیچ عنوان به پول سینما وابسته نبودم. کارهای دیگری داشتم و بیزنس مخصوص به خودم. درباره تهیه کنندگی هم هدفم امتداد حضور بوده و نه کسب درآمد.

این بازیگر در پاسخ به این سوال که بیزنس تان چیست هم بیان داشت: نمی توانم بیزنس‌ام را بگویم چون نمی خواهم برایش تبلیغ کنم.

 




مینا ساداتی: تمایل داشتم که آقای مجیدی مرا از نزدیک ببینند/مديون شيرخوارگاه آمنه هستم

سینماژورنال: مینا ساداتی بازیگر جوانی که این روزها همچنان با فیلم اخیر مجید مجیدی روی پرده سینماهاست در یکی از معدود گفتگوهایش که با “اعتماد” انجام شده درباره حضور در “محمد رسول ا..(ص)” و همکاری با مجیدی نکات خاصی را بیان کرده است.

به گزارش سینماژورنال مهمترین نکته که در ابتدای گفتگو مطرح شده این است که برمبنای عکسهایی که با تست گریم “آمنه” از او گرفته شده مجیدی او را رد کرده اما بعد از اینکه با مجیدی دیدار حضوری داشته، مجیدی او را پذیرفته است.

ساداتی که در آثاری چون “عیار14″، “خانه پدری” و “عصر یخبندان” هم بازی داشته است حضور در شیرخوارگاه آمنه و در جمع نوزادان بی سرپرست را عاملی مهم در نزدیک شدن به نقش دانسته است.

سینماژورنال متن کامل گفتگوی ساداتی را ارائه می دهد:

چطور شد كه شما به عنوان بازيگر نقش حضرت آمنه برگزيده شديد؟
زماني كه اين نقش به من پيشنهاد شد، تعدادي از گزينه‌ها از ميان عكس‌ها انتخاب شدند و تعدادي ديگر از آنها حضوري تست بازيگري دادند. وقتي از من هم خواستند، در دفتر پيش‌توليد حاضر شدم و تست گريم دادم. بعد از چند روز آقاي مجيدي عكس‌هاي من را ديدند ولي من تاكيد داشتم كه به دفتر بروم و من را با تست گريم ببينند. ايشان گفته بودند كه چهره‌اش به نقش نزديك نيست ولي من تمايل داشتم كه از نزديك من را ببينند و اين گونه حضور من به عنوان بازيگر اين نقش ميسر شد.
  امروز براي مخاطب نام مينا ساداتي با دو نقش، ليلاي سريال «تنهايي ليلا» و ديگري حضرت آمنه در فيلم محمد رسول‌الله (ص) شناخته مي‌شود. هر دوي اين نقش‌ها در ناخودآگاهش تِمي معنوي دارد. اين موضوع مسير حرفه‌اي شما را به عنوان بازيگر سخت‌تر نمي‌كند؟
هدف‌گذاري‌ام را در مسير بازيگري از خيلي وقت پيش تعيين كرده‌ام. از همان زمان كه نخستين كار حرفه‌اي‌ام را با فيلم عيار١٤ به كارگرداني پرويز شهبازي آغاز كردم. بعد از اين دو اثر افراد بيشتري من را مي‌شناسند اما براي خودم همان قدر كه اين كارها دوست‌داشتني و ارزشمند محسوب مي‌شود، عيار١٤ هم به همان ميزان دوست‌داشتني است. فيلم خانه پدري كه مقطع كوتاهي در خدمت آقاي عياري بودم به همان اندازه برايم مهم است، تك‌تك كارهايي كه انجام داده‌ام مثل فيلم‌هاي «عصر يخبندان» و «برف» يا نمايش‌هايي كه روي صحنه اجرا كردم در شكل‌دهي من در مسير بازيگري تاثير داشته‌اند. اين طوري نبوده كه كاملا ناآگاه بروم و در سريال «تنهايي ليلا» ايفاي نقش كنم يا همين طور ندانسته در فيلم «محمد رسول‌الله(ص)» نقش حساسي را ايفا كنم. به خودم ثابت شده كه قرار نيست نگاه‌هاي مردم من را جوزده كند و مسير حرفه‌اي بازيگري‌ام را تحت تاثير قرار دهد. منظورم اين است، سريالي از من پخش شده و خوشبختانه پرمخاطب هم بوده است، من را تحريك نمي‌كند كه بلافاصله بعد از آن بروم يك سريال ديگري كه صرفا مخاطب زيادي دارد، بازي كنم. يكسري از كارها را از روي علاقه انجام مي‌دهم و الان هم اين كار را ادامه خواهم داد.
  در سينماي ايران پيش‌تر اين گونه بوده است كه وقتي كسي در يك نقش مذهبي قرار مي‌گيرد ناخودآگاه آن نقش برايش هاله‌اي مي‌سازد كه هم به خاطر مخاطب و هم به خاطر آن نقش، مسير بازيگري تحت تاثير قرار مي‌گيرد. حالا شما نقشي را بازي كرده‌ايد كه نه فقط در ايران، در جهان نيز ديده شده است. چه تاثيري حضور شما در نقش حضرت آمنه در فيلم «محمد رسول‌الله (ص)» در ادامه مسيرتان داشته است؟
مفروضات سوال شما غلط است. متاسفانه ميان سينماگران ما، تقسيم‌بندي‌هاي مختلفي وجود دارد. با فيلم‌هاي روشنفكري يك جور و با فيلم‌هاي مذهبي هم به گونه‌اي خاص رفتار مي‌شود. اما يك نكته‌اي را نبايد فراموش كنيم كه همه ما بازيگران و سينماگراني هستيم كه در ايران كار مي‌كنيم و همه پايبند به يك‌سري اصول و چارچوب هستيم. همه در فيلم‌هايي كار مي‌كنيم كه با هر نوعي از روايت و مضمون از يك فيلتر عبور مي‌كند، آن هم فيلتر فرهنگي اين جغرافيا. من براي كارم خيلي تقسيم‌بندي‌هاي اين شكلي نمي‌گذارم و نقش براي من مهم است. در مورد فيلم محمد رسول‌الله(ص) در واقع چيزي كه در درجه اول من را خيلي تشويق كرد حضور آقاي مجيدي بود. مجيد مجيدي قبل از آن فيلم «بچه‌هاي آسمان» را هم ساخته است و نبايد فراموش كنيم. اين فيلم يكي از محبوب‌ترين فيلم‌هاي زندگي من است. امروز وقتي اسم مجيد مجيدي مي‌آيد، همه مي‌گويند كارگردان فيلم محمد رسول‌الله (ص)، در حالي كه آقاي مجيدي نخستين فردي بودند كه از طرف ايران نماينده اسكار شدند و در جشنواره‌هاي فيلم كن، برلين و… حضور داشته است. كارگرداني كه فيلم‌هايي همانند «آواز گنجشكها»، «رنگ خدا»، «بچه‌هاي آسمان» را در كارنامه خود دارد، براي من آقاي مجيدي آن است. فكر كردم فيلم حضرت محمد(ص) از نگاه آقاي مجيدي حتما فيلم متفاوتي خواهد شد. اين كار فاكتورهاي ديگري داشت مثل حضور ويتوريو استرارو به عنوان فيلمبردار و تيم حرفه‌اي كه در كنار او قرار داشتند. حضور در كنار تك تك اين عوامل براي من ارزشمند بوده است.
  فكر نمي‌كنيد كار در اين پروژه كمتر از كار در پروژه‌اي به قول خودتان روشنفكري اجازه نقد بازي‌تان را به منتقدان بدهد؟
گاهي اوقات پيش مي‌آيد، دوستان و همكاران شما در بخش سينمايي مطبوعات، فيلمي را ظاهرا نقد مي‌كنند ولي درواقع همه‌چيز را از بنا نابود مي‌كنند. در حالي كه كار در اين پروژه سختي‌هاي زيادي براي تك‌تك عوامل به همراه داشت و حتي دوستان حرفه‌اي‌تر كه به عنوان بازيگر در كنار من حضور داشتند اذعان داشتند كه كار در اين فيلم براي آنها مثل خدمت سربازي مي‌ماند. اتفاقا حضور من در اين پروژه باعث شد تا تجربه چند ساله بازيگري‌ام را تكميل كنم اما اينكه بگويم چون دريك فيلم اينچنيني حضور داشتم، پس مسير حرفه‌اي من از آن به بعد تحت تاثير قرار خواهد گرفت كه راهم را ادامه بدهم، نه، بايد بگويم كه من براساس نقش‌ها، كارم را انتخاب مي‌كنم. يعني فيلمنامه را مي‌خوانم و اگر احساس كردم پله‌اي است براي ادامه كارم در اين حرفه جذاب و پرفراز و نشيب، پس انتخابش مي‌كنم.
  البته كه شما از ابتداي حضور حرفه‌اي‌تان هم با كارگردانان خوبي مثل آقايان شهبازي، كيانوش عياري، مجيد مجيدي و لطيفي كار انجام داده‌ايد.
بله كاركردن با اين بزرگان سعادت بوده. ديگر به اين جريان خيلي فكر نمي‌كنم كه اين فيلمي كه مي‌خواهم بازي كنم يك اثر مذهبي، جشنواره‌اي يا روشنفكري است. البته كه كاركردن با همكاران حرفه‌اي و با سابقه درخشان در اين حرفه هميشه برايم جذاب بوده و خواهد بود. به هر حال ايفاي نقش حضرت آمنه در فيلم محمد رسول‌الله(ص)، نقش بسيار ارزشمندي براي من بوده است و خيلي خوشحالم كه بازي كرده‌ام و احساس مي‌كنم يكي از موهبت‌هاي خداوند بوده است.
  به گمانم بسياري از بازيگران سينماي ايران دوست داشتند در چنين چينشي قرار بگيرند.
احتمالا همكاران زيادي دوست داشتند كه در اين پروژه كار كنند. خيلي از دوستان، قبل از من به آن دفتر مراجعه كرده و تست گريم داده بودند. زماني كه من براي اين فيلم انتخاب شدم و جلوي دوربين رفتم، جلوي دوربين «استرارو»اي مي‌رفتم كه بازيگران بزرگي در دنيا جلوي دوربين او رفته بودند. از طرفي تا به حال در تاريخ سينما بازيگري نبوده است كه در قالب حضرت آمنه به ايفاي نقش بپردازد. راجع به حضرت مسيح و حضرت مريم فيلم‌هاي بسياري ساخته شده است اما راجع به مادر حضرت محمد(ص) تصويري وجود نداشته است و اين حضور براي من جذابيت داشت.
بله، در سينماي جهان اسلام هم تا به حال تصويري از حضرت آمنه خلق نشده بود.
براي نخستين‌بار قرار بود كه چهره حضرت آمنه را ببينيم. اين كار براي من چالش بازيگري در ژانري كه تاكنون تجربه نكرده بودم را نيز به همراه داشت و كار در اين پروژه جزو سخت‌ترين كارهايي بود كه تا آن زمان انجام دادم.
  پس از انتخاب شدن به عنوان بازيگر نقش حضرت آمنه، مجيدي به عنوان كارگردان براي اينكه اين نقش را براي شما تشريح كنند و حضرت آمنه را به شما بشناسانند، جدا از فيلمنامه به چه نكاتي اشاره كرد؟ و نگاهش به اينكه اين نقش بايد چگونه باشد، چه بود؟
تا آنجايي كه من مي‌دانم در تاريخ چيزهاي زيادي راجع به جزييات شخصيت حضرت آمنه وجود ندارد اما يك اصل مشتركي كه در همه جا نوشته شده بود: آرامش شاعرانه اين شخصيت بزرگ، پاكدامني و خصايص والاي انساني ايشان بوده است. زماني كه با آقاي مجيدي صحبت كردم و تمام مراحل گريم، تست بازيگري و دوربين انجام شد و قرار شد كه من در اين نقش بازي كنم، آقاي مجيدي از من خواستند كه فقط آرامشي كه مدنظر ايشان بود براي اين شخصيت، در تمام طول فيلمبرداري با من همراه باشد و من تمام تلاشم را كردم كه اين اتفاق بيفتد.
  اين تلاش شما چگونه بود؟
نخستين اقدامي كه انجام دادم اين بود كه خود را نسبت به دنياي اطرافم ايزوله كردم. از طرفي، تعداد عواملي كه در اين فيلم حضور داشتند، از يك پروژه سينمايي معمولي و شهري خيلي بيشتر بود. بنابراين زماني كه سر صحنه حاضر مي‌شدم، عوامل محرك بسياري وجود داشت كه بازيگر را درگير و ذهن او را مشغول مي‌كرد و من سعي ‌كردم خود را از اين فضا جدا كنم. وقتي دورهم در يك اتاق جمع مي‌شديم، گوش دادن به موسيقي و كتاب خواندن و كارهايي از اين قبيل باعث مي‌شد تا با آرامش عميق‌تري جلوي دوربين بروم.
از جمله كارهايي كه براي نزديك شدن به نقش حضرت آمنه انجام دادم اين بود كه تلاش كردم فيلم‌هاي مذهبي مهم و در دسترس را ببينم، بخشي از آن را خودم فراهم كردم و ديدم و تعدادي از آنها را به پيشنهاد آقايان بيژن ميرباقري و كامبوزيا پرتوي گرفتم و تماشا كردم. قبل از فيلمبرداري فيلم محمد رسول‌الله (ص) سعي كردم تعدادي از كتاب‌هايي را كه راجع به اين شخصيت وجود دارد مطالعه كنم و هر مطلبي كه به من معرفي مي‌شد با دقت مي‌خواندم. نكته ديگري كه در اين سال‌ها تجربه نكرده بودم و ميسر شد، كاركردن با كودكان بود. براي اينكه بتوانم با آنها ارتباط برقرار كنم و براي نزديك شدن به نقش و در آمدن احساس مادرانه، تصميم بر اين شد كه به شيرخوارگاه آمنه بروم. بعد از يك ماه و نيم نامه‌نگاري، سرانجام اين اتفاق رقم خورد و اين فرصت براي من فراهم شد تا به اين مكان عجيب و پرشور بروم. روزهاي اول حضورم در شيرخوارگاه آمنه، به سختي گذشت. آنجا كودكاني نگهداري مي‌شوند كه به‌شدت خواستار آغوش هستند. در مدت زمان اندكي به بچه‌ها علاقه‌مند شدم. اين يك اتفاق ويژه‌اي بود در زندگي‌ام، كه آن را مديون شيرخوارگاه آمنه هستم و البته فيلم محمد رسول‌الله (ص).
   بعد از نمايش فيلم، چه در مونترال و چه در ايران، چه بازخوردي گرفتيد؟ آيا آن اتفاقي كه بايد مي‌افتاد، افتاد و به آنچه مي‌خواستيد رسيديد؟
بازخوردهاي اجتماعي در زندگي من در وهله دوم قرار دارند چرا كه نقد در شكل حرفه‌اي هم گاهي دستخوش دلايل شخصي و غيرحرفه‌اي قرار مي‌گيرد. هميشه سعي كردم مسير درست را در كار حرفه‌اي دنبال كنم و بازيگري براي ذات بازيگري برايم مهم باشد نه جو حاكم. تعدادي بودند كه خيلي فيلم را دوست داشتند و نظرهاي خود را صريح و شفاف اعلام كردند و تعدادي نه. در ميان مردم ديدگاه‌هاي شفاف و بدون حاشيه‌اي وجود دارد. يك روزي به شيريني‌فروشي نزديك منزل رفته بودم و در آنجا پسربچه‌اي شش، هفت ساله ايستاده بود و من را نگاه مي‌كرد. مادرش به او مي‌گفت بيا برويم، مي‌گفت نه آمنه است، مي‌خواهم نگاهش كنم. بعد از آن مادرش نگاه كرد و تا آن لحظه اصلا متوجه من نشده بود. اتفاق‌هاي اينچنيني بخشي از كار ما است اما اين اتفاقات خيلي براي من ملاك تعيين‌كننده‌اي نيست كه به خود بگويم كه ديگر تمام شد، اين اتفاق‌ها خاطره مي‌شود و مي‌گذرد.
  همان طور كه اشاره كرديد هم نقش‌تان در فيلم مجيدي نقش سختي بوده است و هم اينكه شما با عواملي كار كرده‌ايد كه از دنياي سينماي حرفه‌اي آمده‌اند. دنياي سينماي بيگ پروداكشن و صنعت سينما با سلايقي متفاوت از سينماي ايران و به قطع حرفه‌اي‌تر. همين موضوع هم بايد سطح توقع شما را بسيار بالاتر برده باشد.
صددرصد، همكاري در كنار بزرگاني كه تجربه بزرگ دارند براي ما هم در خودآگاه و هم ناخودآگاه پر است از تجربه‌هاي نو و قابل اعتنا. البته ما در سينماي ايران به لحاظ تكنيكال، سينمايي بسيار حرفه‌اي داريم اما در يك موردهايي هنوز سستي‌هايي وجود دارد. گهگاه يكي از اين سستي‌ها در توليد و تداركات است. در پشت صحنه افرادي را داريم كه حرفه‌اي هستند و در حوزه خود مطالعه دارند، اميدوارم كه حضور اين افراد در سينما روز به روز پر رنگ‌تر شود. به جرات مي‌توانم بگويم كه فيلم محمد رسول‌الله(ص) تاثيرات ناخودآگاهي روي سينماي ايران گذاشت كه ما الان متوجه آن نيستيم. مثل يك سرمايه‌گذاري بود كه در مدت طولاني به نتيجه خواهد رسيد. يعني خيلي از كساني كه در صحنه كار مي‌كردند، در گروه لباس كار مي‌كردند، در گروه فيلمبرداري كار مي‌كردند اينها علاوه بر تجربيات تكنيكالي كه با خودشان در گروه‌هاي ديگر آورده‌اند يك‌سري تجربيات رفتاري هم گرفته‌اند. يك‌سري چيزهايي ديده‌اند كه آنها را با خودشان به سينماي ايران آورده‌اند و اين اتفاق بزرگي است. اميدوارم پروژه‌هاي بيشتري پيش بيايد كه ما با سينماي دنيا كار كنيم؛ پروژه‌هاي مشترك بيشتر با كشورهايي كه در سينما فعال هستند و كار مي‌كنند.
  اگر زمان بازگردد و شما با همين تجربه به عقب بازگرديد و بخواهيد دوباره نقش آمنه را بازي كنيد، در بازي‌تان چه اضافه مي‌كنيد و چه كم مي‌كنيد؟
نمي‌دانم چه چيزي اضافه مي‌كنم، اما آدم بايد در موقعيت قرار بگيرد تا بداند. حتي پيش‌توليد يك فيلم هم با توليد آن متفاوت است. نقش آمنه يك نقش استرليزه‌اي بود و خيلي با نقش‌هاي ديگر فرق مي‌كرد. با آن لباس و در آن ظاهر، با آن كلمات و با آن تصويري كه به‌ جز بازيگر چيزهاي ديگري هم در آن مهم است. گاهي فكر مي‌كردم براي بيان احساسي بيشتر، قبل يا بعد از بعضي سكانس‌ها يك چيزهايي لازم دارد براي اينكه حس من در اين لحظه بهتر نشان داده شود اما آيا شرايطش براي من بازيگر پيش مي‌آيد كه در يك چنين پروژه‌اي با آن پروداكشن و آن اضطراب و استرس، خواسته‌هاي خودم رابراي ايفاي نقش پياده كنم يا نه؟!اين پروژه خيلي چيدماني است. ما حتي در مورد ديالوگ‌ها هر بحثي مي‌كرديم بايد قبل از آن انجام مي‌داديم كه چگونه گفته شود اما سر پلان هم به همان ترتيب گرفته مي‌شد و با همان حس و حال. من كاري‌ را مي‌كردم كه آقاي مجيدي مي‌خواست و با او به يك نقطه نظر مشترك رسيده بوديم. در فيلم‌هاي ديگر بيشتر مي‌توان گفت؛ مثلا در فيلم عصر يخبندان در سكانس‌هاي ماشين شايد، كار ديگري مي‌كردم، بهتر بود. من اين روزها سر فيلم «امكان مينا» به كارگرداني آقاي تبريزي هستم. در زمان پيش‌توليد فيلم صحبت مي‌كنيم كه اين كار را انجام بدهيم، آن كار را انجام ندهيم، اين تصوير را بگيريم. اما زماني كه براي توليد مي‌رويم متوجه مي‌شويم آن سكانسي كه در موردش ساعت‌ها صحبت مي‌كرديم بنا به يك شرايطي حذف مي‌شود، بايد در موقعيتش قرار بگيريد.
  گفتيد كه مسير حرفه‌اي‌تان را بر اساس آن چيز كه پيش مي‌آيد انتخاب مي‌كنيد. گمان‌تان اين است كه از اين پس چه پيش خواهد آمد؟
از اينجا به بعد هيچ‌كس نمي‌تواند بگويد كه فرداي زندگي خود چه كار مي‌كند.
  در ذهن خودتان كه قطعا ايده‌اي براي ادامه مسير حرفه‌اي‌تان داريد؟
بله، صددرصد. من از سال ٧٨ وارد دانشگاه هنر شدم و در فضايي آرتيستي نفس كشيدم، نوازندگي ‌كردم، پايان‌نامه‌ام هم در مقطع كارشناسي و هم كارشناسي ارشد در مورد سينما بوده و قبل از اينكه وارد بازيگري شوم به كلاس‌هاي فيلمسازي مي‌رفتم و فيلم كوتاه مي‌ساختم. حضور در ورك‌شاپ‌هاي عباس كيارستمي به من كمك كرد كه سينما را به شكل حرفه‌اي شروع كنم.
در دنياي هنر يك آدم ايده‌آليست هستم يعني فكر مي‌كنم در آينده اگر نقش‌هايي كه من دوست دارم به من پيشنهاد نشود، حتما كار ديگري را براي انجام دادن خواهم داشت. اولويت من الان كار بازيگري است و اين حرفه بسيار مقدس است و به عنوان بازيگر يك مسووليت خيلي سنگيني روي دوش ما است كه يك چيزهايي را بتوانيم نشان دهيم و يك دردهايي را بتوانيم حل كنيم، اما اگر فردا ببينم آن فيلمي كه بايد به من پيشنهاد شود نمي‌شود با ويديوآرت اين حرف را مي‌زنم، با پوستر كار كردن اين حرف را مي‌زنم، با نوشتن اين كار را انجام مي‌دهم.
  نقشي كه دوست داريد به شما پيشنهاد شود، چيست؟
خيلي نقش‌هاست اما نقش معلول را خيلي دوست دارم. نمي‌گويم دور است ولي خيلي دوست دارم تجربه‌اش كنم، از سوي ديگر نقش افراد ناشنوا را خيلي دوست دارم. نقش‌هايي كه مجبور باشم كار فيزيكي انجام دهم و از اين ظاهري كه دارم دور شوم.
  مي‌شود اين گونه استنتاج كرد كه سيرت را بر صورت ترجيح مي‌دهيد؟
بازيگران واقعا بايد براساس توانايي‌هاي‌شان انتخاب شوند نه براساس ظاهر فيزيكي. توانايي‌ها با كاركردن شكل مي‌گيرد. شايد چندنفر در سينما باشند كه بگوييم بازيگران غريزي هستند مثل اكبر عبدي كه وقتي به دنيا آمده است انگار بازيگر به دنيا آمده است، بقيه آن سواد و مطالعه و كاركردن است. به جرات مي‌توانم بگويم كه من نسبت به چهار يا هشت سال پيش متفاوت هستم و بايد باشم اگر غير از اين باشد غلط است. به همين دليل است كه الان جرات اين را دارم كه بگويم مي‌خواهم نقش يك معلول را بازي كنم. به خاطر اينكه احساس مي‌كنم يك وجه ديگر از بازيگري را بايد تجربه كرد و يك دنياي ديگر را. مثلا وقتي مريل استريپ، كه خيلي بازيگر توانمندي است، در يك فيلمي نقش يك معتاد را بازي مي‌كند در واقع، به لحاظ كار بازيگري لحظه‌هايي برايش رقم مي‌خورد كه غير‌قابل توصيف است. من جزو آدم‌هاي به‌شدت احساسي هستم. هنوز هم كه هنوز است موقع تماشاي فيلم گريه مي‌كنم. لحظه‌هايي كه به لحاظ حسي من را برانگيخته مي‌كند و بازيگر احساس درستي را به من منتقل مي‌كند، تحت تاثير قرار مي‌گيرم. وقتي نقش‌هايي شبيه مريل استريپ در فيلم«August: osage county»مي‌بينم هميشه مي‌گويم مي‌شود من اين نقش را تجربه كنم؟ به نظر من بايد بازيگري را يك مقدار وراي ظاهر آن نگاه كنيم. همان طور كه گفتم يك حرفه مقدس است و من وقتي در نقش آمنه بازي مي‌كنم، وقتي در نقش ليلا بازي مي‌كنم، وقتي در نقش ستاره عصر يخبندان بازي مي‌كنم در واقع يك كنش و رفتار را نشان مي‌دهم، كاراكتري را به آدم‌ها معرفي مي‌كنم كه مابه‌ازاي بيروني دارد؛ براي همين بازيگري حرفه پراهميتي است. يعني اجازه ندارم صرف يك قالب و صورت به آن نگاه كنم و بگويم همين است و تمام شد و رفت يا آدم‌ها چهره من را دوست دارند، لازم نيست كاري انجام دهم. نه اين نيست، يك مقدار مسووليت را سنگين مي‌كند كه براي دنيا چه داري كه روكني؟ براي اينكه آدم‌ها را تحت تاثير قرار بدهي چه داري؟ دستاورد من از آن سريالي كه پخش شد براي خودم شخصا اين بود كه توانسته بودم از يك سريال نسبتا معمولي يك‌سري از آدم‌ها را تحت تاثير قرار بدهم كه داستان من را باور كنند. بخش زيادي از سريال سرگرمي است. اگر بتواني در قالب همين سرگرمي احساسات انسان‌ها را كنترل كني، يعني راه درستي را طي كرده‌اي.




مسعود فراستی: کات را در فیلم مجیدی چه کسی داده؟ قطعا استورارو!/ ابرهه مثل جومونگ است

سینماژورنال: چندی قبل نشست نقد و بررسی فیلم «محمدرسول‌ا..(ص)» مجیدی در دانشگاه صداو سیما با حضور مسعود فراستی، منتقد سینما و دانشجویان برگزار شد.

به گزارش سینماژورنال فراستی کوشید در این نشست برخی از نقدهای مهمی که به فیلم مجیدی وارد می داند را به صراخت بیان کند و از جمله این نقدها، تأثیرگذاری بیش از اندازه مدیر تصویربرداری فیلم بر کارگردان است.

سینماژورنال متن کامل گفته های فراستی در این نشست را به نقل از “فارس” ارائه می دهد:

چه‌طور می‌شود که فیلمساز 20 سال قبل بلد بوده ولی الان بلد نیست؟

درام دو سر دارد، درام شکل نمی گیرد اگر همه خوب یا بد باشند. درام کنتراست و تضاد است و بین خوبی و بدی و بین آدم مثبت و منفی است. یک جمله ای فیلمساز (هیچکاک) دارد که خیلی دوستش دارم، می‌گوید: خوبی یک فیلم به قدرت بدمن هایش است، هرچقدر بهتر دربیاید این طرفی قوی‌تر و درست‌تر در می آید، یعنی کلید درام اینجاست. ما وقتی در بچه های آسمان صدای نمکی را می‌شنویم و بعد تصویرش را می‌بینیم که دم میوه فروشی می‌آید و آن کفش را می‌برد وظیفه‌اش را انجام می‌دهد و چیزهای کهنه را جمع می‌کند. در روح ما، ما را عصبانی می‌کند، ولی یک آدم فقیر است و کارش جمع کردن آت و آشغال است، وقتی فیلم به بوسه ماهی روی پا می رسد دیگر همه خلاص می شویم، کفش رسیده است و قبل از این صحنه کفش را خریده و پشت باربر دوچرخه است یعنی پاداش اینجایی اش را گرفته است و پاداش آنجایی را هم از طریق ماهی‌ها می‌گیرد. این به خاطر باور و دل و بلدی فیلمساز در آن لحظه است، این حرف من یک ذره سوال ایجاد می‌کند که چه‌طور می‌شود فیلمساز 20 سال قبل داشته چنین فیلمی می‌ساخته و بلد بوده، الان بلد نیست. چه شده که بعد از 20 سال که به نظر من بهترین فیلم بعد از انقلاب را ساخته است چنین سقوطی کرده است؟

یک لحظه «آن» در «محمدرسول‌الله(ص)» نیست، چه شده است؟ قصه شرح حال حضرت رسول (ص) تا 10-12 سالگی است، تمام عوامل فنی صد برابر عوامل فنی «بچه های آسمان» است، هزینه بیش از صدبرابر است، آدم های «بچه های آسمان» هم پشت آن هستند.

انسان باورمند در فیلم  کجاست؟

چه چیزی فیلم را خوب می‌کند؟ انسان باورمند و کاربلد. اگر باورمند باشد و کاربلد نباشد جلو نمی رود و اگر کاربلد باشد و به کارش باور نداشته باشد هم نمی گویند فیلم خوب است، ما در شرایط سینمایی آمریکا نیستیم که باور نداشته باشیم و همه تکنیسین های قابلی باشیم، چون بدترین‌ فیلم آمریکایی را هم که می‌بینید حداقل کیفیت را بلد است اما در بهترین فیلم‌های خودمان می بینیم چقدر ایراد دارد. چه چیزی سینمای ایران را نجات می داد؟ چه چیزی بچه های آسمان، دیدبان، مهاجر و سفر به چزابه را به وجود آورد؟ تکنیک؟ یا باور؟

کات را چه کسی می داد؟ قطعا استرارو 

در فیلم «بچه های آسمان» در صحنه ای که علی و زهرا در حیاط نشسته اند کفشش کثیف است، زهرا می‌گوید کفشت کثیفت است و علی می‌گوید بشوریمش، و شستن کفش تبدیل به صحنه شاد می‌شود که معرکه است، «ملک‌زاده» خودمان پشت دوربین بوده است، آن لحظه چه شده است؟ ببینید چقدر حس و حال دارد و شاد است. این از باور می‌آید، آن خانه بغل خانه فیلمساز بوده است و می شناخته و نفسش در آنجا بوده و در همان کوچه ها با مردم سلام و علیک داشته است، علی از جنس خودش بوده و فیلم درآمده است. «کات» را در «محمدرسول‌الله(ص)» چه کسی می داد؟ استرارو یا مجیدی؟ قطعا استرارو  و من این را ثابت می‌کنم. حتی حرکت‌های دوربین استرارو را هم که می‌بینید تکراریست. وقتی فیلمنامه درست نیست و دو سه نفر که اصلا از جنس فیلمساز و قصه فیلم نیستند نشسته‌اند و چیزهایی انتخاب کرده‌اند و خیال انگیز کرده اند که نمی فهمم معنی اش چیست. یعنی شما برای زندگی حضرت رسول خیال ساخته اید؟ عوامل فنی هم که هم تفکر و هم جنس با فیلمساز نبوده اند.

نورهای فیلم نور مسیحی است

 یک نما در فیلم محمد(ص) هست که ابرهه مثل جومونگ است، به آن نما دقت کنید، قبل از اینکه نما باز شود چقدر از این طرز لباس پوشیدن سمپاتی تولید می کند! واقعا فکر می‌کنید که یک قهرمان است و باز که می‌شود می بینید که یک جانور زشت است، این یعنی چه؟ یعنی یک بدمن را هم در نمی آوری؟ این فیلم چه درآمده است؟ تمام نورهای فیلم نور مسیحی است و ربطی به ما ندارند، نور زرد ماقبل رنسانس که الگوی این آدم بوده، هرچند طبیعی است اما اینجایی نبوده است و یک آدم مسیحی نیمه چپ است، با نور زرد به صورت عبدالمطلب و ابوطالب و … دوربین حرکت می کند و از دور به چهره می‌آید و نور زرد می شود و بازیگر از زیر سری تکان می دهد، به این نقاشی می‌گویند. چه کسی گفته این نقاشیست؟ اگر کادر و نور درست باشد به چه درد ما می خورد؟ مگر سینما یک پلان زیباست؟ ابدا. سینما زیبایی از پس تاثیرگذاری است، تاثیرگذاری باید به زیبایی ختم شود.

شخصیت پردازی پیامبر و بار دراماتیک فیلم کجاست؟

تمام نورپردازی فیلم غیر از اینکه مسلمانی نیست و مسیحی- یهودی است به درد ساختن شخصیت مسلمان نمی‌خورد، این مهمترین چیزیست که فیلمساز به آن می‌نازد و به درد نمی‌خورد. دوم اینکه فیلمساز می‌گوید حضرت محمد (صلوات الله علیه) را همه می شناسند پس خیلی نیاز به شخصیت پردازی نداشتیم و با همین جمله تمام می کند، یعنی چه؟ اگر بشناسم که کار تو سخت تر می شود چون سخت گیرتر می‌شوم، اگر نشناسم می‌گویم این چیست که ساخته‌ای؟ این بچه مرفه صدای دخترانه موسشواری محمد(ص) ماست؟ اگر حضرت محمد (ص) کودکی جدی دراماتیکی ندارد مگر مجبوری بسازی؟

این یعنی به شدت تفکر فیلمفارسی است

و بعد چرا اینقدر این بچه رفاه زده هست و چوپانی‌اش توریستی است!؟ نان پخش کردن و بدتر از همه دختری که از زنده به گوری درش می‌آورد اوج حماقت است که بچه را از گور در می آورد و به پدر کریه المنظرش می گوید چه چشم های زیبایی دارد. این یعنی به شدت تفکر فیلمفارسی است، اگر آن آدم به ناحق است که هست چرا زشتش می‌کنید. می گویند حضرت مسیح با حواریون از جایی رد می شده و یک سگ نیمه مریض می‌بیند، حواریون می‌گویند چه سگ زشتی؛ و حضرت می‌گوید چه چشم های زیبایی دارد و احتمال می دهم مجیدی این را شنیده که کاش نشنیده بود، نمی‌داند حضرت مسیح شوخی نمی‌کند و واقعا چشم زیبا دیده .

احتیاط و میزانسن های غلط

فیلم به شدت محتاط است، تاورکرین‌ها بسیار محتاطانه است و جایی کات می‌خورد که فقط نشان دهد نگاهش از بالا به این طرف است ولی وسط اینها که کات می‌زند اتفاقا نشان می‌دهد حرکت اینقدر جسور نیست، در فیلم «شتر» خوب است ولی جاهای دیگر این درستی را نمی‌بینیم یعنی دوربین غلط شروع ‌می‌کند و میزانسن نمی‌داند چه کار می‌کند، یا صحنه‌ای که دور کعبه دارند طواف می‌کنند، شجاع نوری هست و طفل می‌گوید همه اینها طوافشان باطل است و دوربین بالا می‌کشد، این چه‌کار می‌کند؟ یعنی یک میزانسن فیلم، میزانسن درستی که بتواند نتیجه بگیرد نیست، یا صحنه ابرهه که خیلی مونتاژ آهنگینی هم دارد.

دعوای اول فیلم خاطرتان هست که بین ابوطالب و ابوسفیان است؟ میزانسن طرف ابوسفیان است و همه حق را به ابوسفیان می‌دهند، آن میزانسن است. تنها چیزی که در فیلم یک ذره بازی دارد داریوش فرهنگ در همان نقش است که آن هم برای این فیلم نیست و از قبل آمده است.

 




تهیه‌کننده “عصر یخبندان”: الان زمان پخش فیلم مجیدی از رسانه ملی است

سینماژورنال: هرچند به صورت رسمی هم که شده دو سرگروه ماندانا و آزادی از فیلم اخیر مجیدی گرفته شده اما اکران این فیلم همچنان در بیش از 100 سالن سینمای ایران ادامه دارد.

به گزارش سینماژورنال این امتداد اکران که احتمالا برای کمک به فروش بیشتر فیلم است البته که همچنان با انتقادات و اظهارنظرات سینماگران و کارشناسان مستقل سینما روبرو است.

یکی از تازه ترین اظهارنظرات مربوط به این فیلم را منصور لشکری قوچانی تهیه کننده آثاری چون “خط ویژه” و “عصر یخبندان” انجام داده است.

این تهیه کننده البته از محترم بودن این فیلم سخن گفته اما پیشنهاد جالبی را بیان کرده هم برای کمک به بیشتر دیده شدن فیلم و هم برای کمک به دیگر آثاری که از فقر تعداد سالن سینما رنج می برند؛ این پیشنهاد عبارتست از روی آنتن فرستادن “محمد رسول ا..(ص)” تا طیف بیشتری از مخاطبان آن را ببینند.

الان زمان پخش “محمد رسول ا..(ص)” از رسانه ملی است

لشکری قوچانی به “برنا” گفته است: فیلم سینمایی “محمد رسول ا..(ص)” اثری ملی است که باید از آن حمایت های لازم صورت بگیرد… به نظر من اما در حال حاضر زمان پخش این فیلم فاخر سینمایی از صداوسیما فرا رسیده، چرا که بحث فروش این فیلم اصلا موضوعیت ندارد و هدف از ساخت این اثر چیز دیگری بوده است.

90 درصد شهرهای کشور کمبود سالن دارند

وی ادامه داده است: این مسئله را به این علت مطرح می کنم که ۹۰ درصد شهر های کشور از کمبود سالن های سینما رنج می برند و باید فرصت را برای نمایش این فیلم در یک مناسبت خاص از رسانه ملی فراهم کنیم.

این تهیه کننده که اخیرا برای تولید “قاتل اهلی” کیمیایی هم پیشقدم شده(اینجا را بخوانید) تصریح کرده است: ضعیف ترین سریال تلویزیون به مراتب مخاطبان بیشتری از پربیننده ترین اثر سینمایی دارد، به عنوان مثال اثری چون “مزار شریف” آنطور که باید و شاید در سینما دیده نشده است ولی شک ندارم که درصورت نمایش ان از صداوسیما بیشتر از ۲۰ میلیون نفر به تماشای آن خواهند نشست.




حتی تهیه کننده فیلم مجیدی نیز ماجرای “ارسال نامه سینماگران ایرانی برای بایکوت این فیلم” را محال می‌داند و می‌گوید: اساسا نتوانستم باور کنم…

سینماژورنال: روز گذشته، ٢٦ آبان خبری در خبرگزاری فارس درج شد مبنی‌بر اینکه چندی پیش نامه‌ای با امضای فیلم‌سازان و سینماگران مستقل ایران به مؤسسات و نهادهای رسانه‌ای و برگزارکنندگان جشنواره‌های سینمایی در سطح جهان ارسال شده که در آن فیلم سینمایی “محمدرسول‌ا..(ص)” نماینده معرفی‌شده ایران به آکادمی اسکار فیلمی غیرمرتبط با بدنه سینمای ایران و فیلمی حاکمیتی خوانده شده است.
سینماژورنال روز گذشته ضمن انتشار متن گزارش، تحلیلی مبتنی بر شگرد تبلیغاتی بودن این گزارش را متتشر نمود که انتشار این تحلیل با واکنش مثبت مخاطبان هم مواجه شد.(اینجا را بخوانید)

اساسا نتوانستم باور کنم

حالا محمدمهدی حیدریان، تهیه‌کننده فیلم مجیدی نیز در گفت‌وگو با “شرق” ارسال چنین نامه‌ای را بعید دانسته و گفته است: من هم مدتی است چنین خبری را شنیده‌ام اما راستش را بخواهید اساسا نتوانستم باور کنم که چنین مطلبی موثق باشد و توسط هنرمندان ایران چنین چیزی اتفاق بیفتد و به نظر می‌رسد انتشار چنین اخباری همراه با سوءنیت است.

وی ادامه داد: این دست کین‌توزی‌ها و اتفاقات، مغایر با روحیه ایرانی و به‌خصوص سینماگر ایرانی است. ما در سینمای ایران هرسال شاهد موفقیت و درخشش سینماگرانی در عرصه بین‌المللی هستیم و همیشه از توفیق حضور کارگردان‌های مختلف در عرصه‌های بین‌المللی به‌عنوان دستاورد عمومی سینما یاد شده و با کسب افتخارات، فضای عمومی خوشحال شده.

جامعه فرهنگی ایران چنین سابقه ای ندارد

حیدریان افزود: ما در پیشینه سینما، هیچ اقدام مشابه این را نمی‌بینیم چون جامعه فرهنگی – هنری ایران چنین سابقه‌ای ندارد.

این تهیه کننده خاطرنشان ساخت: فیلم «محمد رسول ا..(ص)» اتفاقا در فضای ناجوانمردانه‌ای که امروز علیه اسلام در جهان هست، هرکسی با هر عقیده‌ای حتی غیرمسلمان را به استقبال از این فیلم وادار می‌کند. ارسال چنین نامه‌ای محال به نظر می‌رسد، مگر از سوی گروه‌های ضداسلامی خارجی، چون من در فضای داخلی ایران چنین افرادی را سراغ ندارم.




“سينماگران مستقل سينماي ايران: فيلم مجيدي را بايكوت كنيد”⇐ توهم توطئه؟شگرد تبليغاتي؟ يا واقعيت؟/ چرا شفاف‌سازي با انتشار تصوير اصل نامه صورت نمي‌گيرد؟/واکنش خانه سینما به این ادعا چیست؟

سینماژورنال/غفور پورغفور: درست یک روز بعد از آن که شورای صنفی نمایش بعد از حدودا دو ماه و نیم سرگروه آزادی را از فیلم مجیدی گرفت و به “شیفت شب”ی داد که مدتها بود پشت خط اکران مانده بود(اینجا را بخوانید) خبرگزاری اصولگرای “فارس” گزارش خاص و در عین حال پرسش‌برانگیزی را منتشر کرد.

به گزارش سینماژورنال در این گزارش ادعا شده است نامه‌ای با امضای “سینماگران مستقل ایران” علیه فیلم اخیر مجیدی به جشنواره‌های سینمایی و نیز رسانه‌های خبری بین‌المللی ارسال شده است.

سینماژورنال ابتدا متن گزارش این رسانه اصولگرا را ارائه می‌کند:

چندی پیش نامه‌ای با امضای فیلم‌سازان و سینماگران مستقل ایران به موسسات و نهادهای رسانه‌ای و برگزارکنندگان جشنواره‌های سینمایی در سطح جهان ارسال شده است که در آن فیلم سینمایی “محمد رسول ا..(ص)” نماینده معرفی شده ایران به آکادمی اسکار -فیلمی غیرمرتبط با بدنه سینمای ایران و فیلمی حاکمیتی خوانده شده است.

 یک منبع آگاه در این زمینه بدون اشاره به جزئیات این نامه به خبرنگار سینمایی فارس گفت:در این نامه فیلم سینمایی “محمد رسول ا..(ص)” به عنوان یک فیلم حاکمیتی معرفی شده و درخواست شده است که رسانه‌های بزرگ خبری جهان و همچنین برگزارکنندگان جشنواره‌ها و جوایز سینمایی به عظیم‌ترین پروژه سینمایی جهان اسلام نپردازند. در این نامه به صراحت درخواست شده است که این محصول سینمایی بایکوت شود.

 در پی ارسال این نامه، دو رسانه بزرگ از انتشار و پخش مصاحبه با مجید مجیدی کارگردان این فیلم خودداری کرده و برخی دیگر از رسانه‌ها که درخواست انجام گفتگو با این چهره سینمایی را داشته اند دعوت خود را پس گرفته اند.

 پس از پیگیری‌های انجام شده از سوی چند کارگردان که به لابی با افراد و چهره‌های سرشناس سینمایی جهانی پرداخته‌اند،هویت برخی از نویسندگان این نامه مشخص شده است.

این در حالی است که نامه مزبور بدون داشتن اسم و نشانی از نویسندگان آن و صرفا به امضای مبهم سینماگران مستقل ایران رسیده است.

چرا تصویر اصل نامه منتشر نشده؟؟؟

اولین پرسشی که بعد از خواندن این گزارش برای مخاطب ایجاد می‌شود آن است که چرا تصویر اصل نامه منتشر نشده است؟ اصول حرفه‌ای کار رسانه‌ای ایجاب می‌کند که تصویری از این نامه به دست سرویس فرهنگی رسانه مذکور رسیده باشد و بعد از اطمینان از صحت تصویر، اقدام به انتشار این گزارش نمایند.

طبیعی است که برای جلوگیری از بروز هر گونه شبهه و سوء‌تفاهم اولین کاری که رسانه مذکور باید انجام می‌داد ضمیمه کردن تصویر نامه به متن گزارش است. چرا تصویر نامه، ضمیمه گزارش نشده است؟

نامه بدون اسم و نشانی چگونه می‌تواند منبعی شود برای تولید گزارش خبری؟

دومین پرسش به خط آخر گزارش مذکور بازمی‌گردد یعنی آنجا که ادعا شده ” نامه مزبور بدون داشتن اسم و نشانی از نویسندگان آن و صرفا به امضای مبهم سینماگران مستقل ایران رسیده است”!

پرسش اینجاست وقتی نامه ای بدون داشتن اسم و نشانی از نویسنده نوشته شده است، رسانه مذکور از کجا فهمیده است که این نامه را جمعی از سینماگران ایران نوشته‌اند؟

این مصداق دوم کنار گذاشتن اصول حرفه‌ای کار رسانه‌ای و اکتفا به حدس و گمان است. اگر این طور باشد که هر شخصی بدون افشای هویت حقیقی خود و صرفا با استفاده از عبارات کلی مانند سینماگر یا فیلمساز مستقل طرح ادعا نماید و ادعایش هم رسانه‌ای شود که دیگر سنگ روی سنگ بند نمی‌شود.

چرا اسامی کارگردانهای لابی‌گر را اعلام نمی‌کنید؟

البته رسانه مذکور چنین توجیهی را برای گزارش خویش آورده که “پس از پیگیری‌های انجام شده از سوی چند کارگردان که به لابی با افراد و چهره‌های سرشناس سینمایی جهانی پرداخته‌اند،هویت برخی از نویسندگان این نامه مشخص شده است.”

اما خود این توجیه هم پرسش سوم را ایجاد می‌کند که کدام کارگردانها بوده‌اند که با چهره‌های سرشناس جهانی لابی کرده‌اند؟ حداقل نام یکی از این کارگردانها به همراه سندی مبنی بر همکاری رسانه‌ای شود.

شگرد تبلیغاتی؟ توهم توطئه؟ هر چه زودتر تصویر اصل نامه منتشر شود

اینکه گزارشی شش پاراگرافی، چهار پرسش کلیدی ناقض حرفه‏‌ای گری رسانه‌ای را موجب می‌شود به شدت قابل تأمل است و البته این حدس را پیش‌رو قرار می‌دهد که نکند این هم یک شگرد تبلیغاتی تازه برای در کانون توجه قرار دادن فیلم است؟

حتی اگر فرض بگیریم که این روند برآمده از یک شگرد تبلیغاتی هم بوده، شگرد تبلیغاتی بدون سند نه تنها به نفع فیلم تمام نمی‌شود که به ضرر آن است.

شاید هم ماجرا برآمده از توهم توطئه‌ای است که سالهاست برخی از چهره های فرهنگی-هنری ما با توسل به آن گریزگاهی می‌یابند برای طفره رفتن از پاسخگویی به پرسشهای مرتبط با کم کاری خود در یافتن بازاری ولو منطقه‌ای برای محصولات هنری وطنی.

سینماژورنال پیشنهاد می‌کند که تصویر اصل نامه هر چه زودتر منتشر شود تا جلوی این حدس و گمان‌های احتمالی هم گرفته شود.

پی نوشت:

باید منتظر ماند و دید واکنش خانه سینما به عنوان تنها نهاد صنفی سینمای کشور به ادعاهای طرح شده در گزارش مذکور چیست؟

به هر حال در این گزارش اتهاماتی درباره لابی‌گری  با جشنواره‎‌ها و رسانه‌های جهانی برای بایکوت یک فیلم ایرانی به جمعی از سینماگران ایرانی زده شده است و البته که این حق اهالی صنف سینما است که پاسخ رسمی نهاد خویش به این اتهامات که متوجه بخشی از سینماگران است را شنوا باشند.




بالاخره و بعد از گذشت دو ماه و نیم؛ گروه آزادی از فیلم مجیدی گرفته شد

سینماژورنال: بالاخره و بعد از گذشت دو ماه و نیم، اکران فیلم مجیدی در یکی از بهترین گروههای سینمایی یعنی آزادی خاتمه می یابد.

به گزارش سینماژورنال شورای صنفی نمایش در تازه ترین جلسه خود مقرر کرد از چهارشنبه 27 آبان ماه اکران “محمد رسول ا..(ص)” مجیدی در گروه آزادی خاتمه یافته و بجایش فیلم “شیفت شب” نیکی کریمی که مدتهاست در صف انتظار اکران این گروه مانده بود روی پرده برود.

البته اکران فیلم مجیدی در دیگر سینماهای خود همچنان ادامه خواهد داشت.

دو فیلم تازه دیگر هم روی پرده می روند

بجز “شیفت شب” از این هفته دو فیلم «ناهید» و «این سیب هم برای تو» نیز اکران عمومی خود را آغاز می‌کنند.

فیلم «ناهید» ساخته آیدا پناهنده در گروه کورش به نمایش در می‌آید و فیلم «این سیب هم برای تو » به کارگردانی سیروس الوند در گروه اریکه ایرانیان.




ماجرای اکران فیلم مجیدی در ایتالیا چیست؟

سینماژورنال: در حالی که سفر اخیر حجت ا.. ایوبی رییس سازمان سینمایی باعث بروز شایعاتی درباره اکران فیلم “محمد رسول ا..(ص)” در این کشور گردید اما مدیر بنیاد فارابی به گونه دیگری درباره این اکران صحبت کرده است.

به گزارش سینماژورنال علیرضا تابش مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره به سفر ایتالیایی ایوبی به “تسنیم” گفت: در کمیسیون همکاری‌های مشترک سینمایی ایران و ایتالیا مذاکرات خوبی در مورد اکران انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» و فیلم سینمایی «محمد رسول‌الله(ص)» انجام شد و تصمیم بر این شد رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در رم، در مورد اکران انیمیشن «شاهزاده روم» در کشور ایتالیا پیگیری کند.

وی همچنین گفت: در کمیسیون مشترک سینمای ایران و ایتالیا از نمایش فیلم «محمد رسول‌الله(ص)» استقبال کردند به‌حدی که موافقت اولیه را با اکران فیلم در سینماهای کشور ایتالیا اعلام کردند.

مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی خاطرنشان کرد: بنا شد که «محمد رسول‌الله(ص)» اکران ویژه‌ای برای متولیان سینما و شرکت‌های پخش فیلم در ایتالیا داشته باشد و نمایش با حضور عوامل فیلم صورت می‌گیرد.

به گزارش سینماژورنال بنابراین برخلاف شایعات توافقات نه برای اکران گسترده فیلم مجیدی در ایتالیا که برای یک اکران خصوصی و ویژه برای شرکتهای پخش فیلم ایتالیا خواهد بود بلکه از میان آنها شرکتی پیدا شده پخش فیلم را قبول کند.




واکنش نیکی کریمی به امتداد اکران فیلم مجیدی و تأخیر در اکران فیلم خودش

سینماژورنال: تازه ترین فیلم مجید مجیدی تقریبا بیشتر از دو ماهی می شود که سوژه اکران سینماهاست.

به گزارش سینماژورنال از یک طرف اکران این فیلم در دو سرگروه سینمایی و تبعیضی که به این واسطه در اکران ایجاد شده بود(اینجا را بخوانید) و از طرف دیگر ثبت قرارداد اکران فیلم بدون سقف زمانی و تا هر زمان که شورای صنفی نمایش صلاح بداند(اینجا را بخوانید) سبب ساز واکنشهای مختلف شد.

این واکنشها فقط از سوی صاحبان آثاری که فیلمهایشان همزمان با فیلم مجیدی اکران شده بودند صورت نگرفت چراکه امتداد اکران فیلم و بیشتر از دو ماه روی پرده ماندن آن موجب شده حالا نیکی کریمی کارگردانی که می بایست فیلمش “شیفت شب” با پخش رسانه فیلمسازان حداکثر بعد از دهه اول محرم جایگزین فیلم مجیدی در گروه سینمایی آزادی شود هم به این امتداد اکران واکنش نشان دهد.

نیکی کریمی از صبوری خویش می گوید

نیکی کریمی که پیش فروش بلیتهای فیلمش هم چند هفته ای است که آغاز شده است با نگارش یادداشتی ضمن عذرخواهی از مخاطبانش به واسطه تأخیر در اکران، از صبوری خود برای این تأخیر سخن گفت.

این بازیگر-کارگردان در یادداشت خود آورده است: مردمِ خوبم، اكران فيلم وزين “محمد رسول الله (ص) ” با استقبال شما عزيزان روبرو شده است كه باعث تمديد پخش آن در گروه سينمايي آزادى گرديده است، همان سينماهايى كه وعده كرده بوديم فيلم “شيفت شب” را تقديمتان كنيم.

وی ادامه داده است: ما به احترام نام عزيز پيامبر و علاقه شما فرهنگ دوستان، براى اكران “شيفت شب” صبورى ميكنيم و مسوولانه بابت اين تاخير خوش يمن، عذرخواهى ميكنيم.

باید منتظر واکنش شورای صنفی نمایش ماند

واکنش نیکی کریمی به این تأخیر در اکران، می تواند محترمانه ترین واکنشی باشد که از سوی صاحب محصولی فرهنگی سر می زند که اصلی ترین حقش که اکران به موقع محصول است از وی دریغ شده است.

باید منتظر ماند و دید این واکنش محترمانه اقدامی مناسب را از سوی شورای صنفی نمایش به دنبال خواهد داشت یا همچنان فیلم مجیدی به اکران بدون سقف زمانی خود ادامه خواهد داد.




یک انیمیشن به سبد اکران افزوده می‌شود/اکران فیلم مجیدی همچنان ادامه خواهد داشت

سینماژورنال: بعد از مدتها یک انیمیشن سینمایی هم به چرخه اکران فیلمهای روی پرده پیوست.

به گزارش سینماژورنال مطابق دستورالعمل شورای صنفی نمایش انیمیشن سینمایی «شاهزاده روم» همزمان با روز دانش آموز 13 آبان ماه در گروه سینمایی آزاد اکران می شود.

به گزارش سینماژورنال این انیمیشن توسط هادی محمدیان کارگردانی شده و حامد جعفری در گروه هنرپویا آن را تهیه کرده است.

ثبت قرارداد “در مدت معلوم” و “بچگیتو فراموش نکن”

به جز این انیمیشن قرارداد  دو فیلم سینمایی «در مدت معلوم» در گروه استقلال پس از فیلم «پدر آن دیگری» و فیلم سینمایی «بچگیتو فراموش نکن» در گروه سینمایی ماندانا پس از فیلم «چهارشنبه خون به پا می شود» نیز به ثبت رسید.

اکران فیلم مجیدی همچنان ادامه خواهد داشت

جالب است  سخنگوی شورای صنفی نمایش امروز با ارائه اطلاعات درباره فیلمهای جایگزین به صراحت از این گفته  که به دلیل اقبال مخاطبان اکران فیلم مجیدی ادامه خواهد داشت.

غلامرضت فرجی درباره فیلم سینمایی «محمد رسول الله» توضیح داده است: این فیلم با اقبال مخاطب مواجه است و توان جذب مخاطب را دارد و همچنان بر پرده سینماها است.

 




روایت منتقد نزدیک به کیمیایی از دیدن فیلم مجیدی در سالنی بی‌تماشاچی⇐ با این بازار ناامیدکننده داخلی چگونه می‌توان به پخش جهانی دل خوش کرد و سرمایه اولیه‌ را بازگرداند؟

سینماژورنال: جواد طوسی منتقد نزدیک به مسعود کیمیایی در سالهای اخیر همچنان سعی کرده یادداشتهای خود را با رصد کردن اوضاع و احوال سینمای ایران بنویسد.

به گزارش سینماژورنال تازه ترین یادداشت این منتقد که پیرامون کاهش مخاطبان در سینمای ایران است در روزنامه “شرق” منتشر شده و طوسی طی آن از سالنهای خالی از تماشاچی فیلمهای ایرانی گلایه کرده است.

حین این گلایه ها طوسی نقبی هم زده است به تجربه خودش از تماشای فیلم اخیر مجید مجیدی در سالنی که تقریبا خالی از تماشاچی بوده و این نتیجه را گرفته فیلمی که مخاطب داخلی ندارد چطور دل در گروی بازار جهانی دارد؟

سینما در اغما

می‌خواهم بدون آنکه غُر الکی بزنم، تصویری واقع‌بینانه از سینمای خودمان در موقعیت کنونی ارائه دهم. طبیعتا رونق و حال خوب سینما را از میزان استقبال مردم از فیلم‌های روی پرده می‌توان حدس زد. با توجه به نزدیک‌بودن منزل به سینماهای ایران، سروش و صحرا در خیابان شریعتی، چندین‌بار در همین ماه‌های اخیر تصمیم داشتم بعضی از فیلم‌های ایرانی را برای نوشتن نقد، یا همین‌طور از روی کنجکاوی در سینماهای سروش و صحرا ببینم. باورتان می‌شود گاهی‌اوقات به‌جز خودم حتی یک تماشاچی دیگر هم نبوده و رویم نشده از سلام و علیک و آشنایی‌ام با صاحب سینما و مدیر داخلی‌اش سوءاستفاده کنم و بخواهم فیلم را فقط برای من نشان دهند.

حین دیدن فیلم مجیدی در سالنی بی تماشاچی حسی از افسردگی به وجودم راه یافت

آخرین موردش فیلم “محمد(ص)” بود که هنگام دیدنش در چنین سالن بی‌تماشاچی‌ای حسی از افسردگی به وجودم راه یافت. بعد می‌گویند چرا آدم به گذشته رو میاره و اسیر «نوستالژی» میشه؟ فیلم‌هایی که در نوجوانی و جوانی‌ام در همین سینماهای سروش (مولن‌روژ سابق) و صحرا (ریوولی) دیدم را از نظر تعداد تماشاچی و ازدحام بیرون و جنب‌و‌جوش داخل سالن با فیلم‌های دیده‌شده در این سال‌ها و محیط سوت‌وکورشان مقایسه می‌کنم و داغ دلم تازه می‌شود.

فیلمی که  ١٤٠‌میلیارد تومان هزینه ساخت و تولیدش بوده، چگونه می‌تواند با این بازار ناامیدکننده داخلی دلش را به پخش جهانی خوش کند و سرمایه اولیه‌اش را بازگرداند؟

زمانی بر سردر سینما سروش (مولن‌روژ) یک آسیاب بادی نصب بود که شب‌ها همراه با روشن‌شدن چراغ نئونش، می‌چرخید و جلو این سینما و داخل سالنش می‌شد عاشقان سینما را شناسایی و با آنها دیالوگ ردوبدل کرد. واقعا چه بر سر سینما آمده است؟ از وجه صنعتی، فیلمی که  ١٤٠‌میلیارد تومان هزینه ساخت و تولیدش بوده، چگونه می‌تواند با این بازار ناامیدکننده داخلی دلش را به پخش جهانی خوش کند و سرمایه اولیه‌اش را بازگرداند؟

این بحران فزاینده ریشه در چه عواملی دارد؟

این بحران فزاینده که بازتابش را در سالن‌های خالی از تماشاچی می‌بینیم، ریشه در چه عواملی دارد؟ افسردگی، کیفیت فیلم‌ها، عدم تنوع و جاذبه در تولیدات داخلی، جلوگیری از نمایش فیلم خارجی، شرایط بد اقتصادی مردم و اولویت‌های جدا از حوزه فرهنگ و هنر و سینمارفتن و… یا رشد دیگر فضاهای رسانه‌ای و ارتباطی؟ اما در نگاهی واقع‌بینانه باید بپذیریم که سینمای محافظه‌کار و مصلحت‌اندیش و دست‌به‌عصا که جایگاه و تریبون قرص و محکمی نداشته باشد و بخش خصوصی را به بازی نگیرد و شمار قابل‌توجهی از تولیداتش دور از مناسبات و رئالیسم جامعه معاصر باشند، سرنوشتی به‌جز این نخواهد داشت.

نه روی تولیدات تجاری می شود حساب باز کرد و نه روی هنروتجربه

درواقع سینمای ما حالتی دوسرباخت پیدا کرده است؛ نه روی تولیدات تجاری و سرگرم‌کننده‌اش می‌شود حساب باز کرد و نه در بخش تجربی و روشنفکرانه‌اش (همین گروه هنر و تجربه). با شرایط متحول و تثبیت‌شده و جریان‌سازی روبه‌رو هستیم. آیا اکران‌های محدود و پراکنده و تک‌سئانسی در مورد این‌گونه فیلم‌ها می‌تواند اتفاقی را در این شیوه فیلم‌سازی رقم زند؟

وانگهی سینمای آوانگارد و تجربی در شرایطی می‌تواند به حیات طبیعی خود ادامه دهد که در امتدادش سینمای حرفه‌ای (بدنه اصلی) موجودیت و هویت درست و واقعی پیدا کند و نبض بازار اقتصادی دستش باشد. ما در وضعیتی می‌توانیم زنده و سرپابودن سینما را باور کنیم که هر فیلمی براساس شناسنامه و قالب کلی تعریف‌شده‌اش، مخاطب واقعی خود را داشته باشد و سینماها و سالن‌ها نفس گرم تماشاچی را حس کنند و از این طریق یک رابطه خودجوش اجتماعی شکل بگیرد.




ادامه واکنشها به گزارش سینماژورنال درباره ثبت یک قرارداد غیرمتعارف در شورای صنفی نمایش⇐عضو سابق شورای صنفی نمایش: این اتفاق قانونی نیست/ علیرضا رئیسیان: این کار در شأن حضرت رسول(ص) نبود/علی سرتیپی: این اتفاق قبلا نیفتاده بود/ سخنگوی شورای صنفی نمایش: وضعیت این فیلم فرق می‌کند

سینماژورنال: گزارش چند روز قبل سینماژورنال درباره ثبت قراردادی بدون کف فروش و بدون سقف زمانی برای اکران فیلم اخیر مجیدی(اینجا را بخوانید) همچنان محل بحث است.

به گزارش سینماژورنال چند روز قبل این روزنامه اصلاح طلب “شرق” بود که در گفتگو با برخی از مدیران و سینماگران به انتقاد از این اقدام پرداخته بود(اینجا را بخوانید)

حالا فاطمه پاقلعه‌نژاد روزنامه‌نگار باذوق هفته نامه “تماشاگران امروز” در گزارشی مفصل و در گفتگو با برخی از سینماگران و اعضای فعلی و قبلی شورای صنفی نمایش کیفیت این تصمیم و اثرات آن را بررسی کرده است.

سینماژورنال متن این گزارش را ارائه می دهد:

عضو سابق شورای صنفی نمایش: این اتفاق قانونی نیست

یکی از اعضای سابق شورای صنفی نمایش از آنهایی است که می گوید مسوولان معاونت سینمایی باید به قوانین اکران پایبند بمانند و اگر فیلم “محمد رسول ا..(ص)” از کف فروش پایین تر آمده است، باید قانون درباره آن اعمال شود. با این مسئول سابق که نمی خواهد نامش گفته شود صحبت کرده ایم.

*آیا این عبارت-بدون کف فروش و تا هر زمان که شورا صلاح بداند- که در قرارداد اکران آخرین ساخته مجیدی آمده، قانونی است؟

قانونی نیست. کلا اینطور بگویم که در قانون شورای صنفی اینطور است که فروش هر فیلم، کف و سقفی دارد. مثلا می گویند اگر فیلم آقای ایکس به این کف فروش برسد به اجبار از اکران برداشته می شود. اگر شورای صنفی هم فیلم را برندارد، صاحب سینما آن را برمی دارد، چون ضرر می کند. مثلا قرار بوده در هر روز ایکس تومان بفروشد و 50درصد از این مبلغ برای صاحب سینما باشد، الان یک سوم این رقم می فروشد و این به ضرر آن فرد است. مگر این که یک فیلم مثل مذکور شرایط خاصی داشته باشد. در شرایط عادی حتی اگر تهیه کننده بگوید ضرر صاحب سینما را می دهد و وقتی فیلم از کف افتاد، با دادن این خسارت بخواهد فیلمش بیشتر روی پرده باشد، باز هم شورای صنفی نمایش جلوی اکران آن را می گیرد زیرا حق فیلم بعدی که می خواهد اکران شود گرفته می شود و خیلی اتفاقات ناگوار رخ می دهد. اما فیلم مجیدی ضمن این که یک فیلم استثنایی است!!! حتما با شورای صنفی نمایش هم کنار آمده وگرنه هر فیلمی به کف رسید باید برداشته شود.

*این شرایط ویژه و استثنایی را چه کسی تشخیص می دهد؟

ببینید، شما در نظر بگیرید که وقتی در روزنامه دبیر صفحه دستوری می دهد شما یا کار می کنید یا کار نمی کنید، اما اگر دستور از سردبیر و از بالا برسد که بگوید می خواهم این مطلب حتما کار شود و با خط درشت هم کار شود، شما نمی توانید مقابله کنید و باید حتما آن را کار کنید و این یک شرایط خاص برای شما است. بنابراین فیلم مجیدی با توجه به شرایط ویژه ای که دارد، استثناء است و باید خارج از قوانین نرمال به آن نگاه کرد.

*این شرایط به ضرر فیلم نیست؟

البته واقعا شرایط ویژه است؛ تصور این بود که این فیلم باید استثنایی بفروشد و متاسفانه این اتفاق رخ نداده است. اگر من بودم این کار را نمی کردم و حتی سینماها را هم محدود می کردم. اما خب هر کس یک نظری دارد. ولی به دلیل استثنایی بودن این فیلم شرایط فرق می کند و اصلا شورای صنفی در حدی نیست که بخواهد در مورد این فیلم خاص نظر بدهد، منتها چون شورای صنفی باید به عنوان مسئول امضا کند به او می گویند این اتفاق بیفتد یا نیفتد.

*چه کسی این دستور را می دهد؟ خود وزارت ارشاد یا وزیر یا…؟

احتمالا وزارت ارشاد. برای این که پروژه مجیدی فیلم عادی نیست، فیلمی است که در سطح بالایی ساخته شده و تازه این فروش ها در مقابل خرجی که برای این فیلم شده ذره ای در مقابل خورشید است. منتها من نمی دانم چه اصراری است که اکران این فیلم ادامه پیدا کند، چون همه می دانند نمی فروشد و می بینند که سالن خالی است؛ ولی به هر حال تصمیمی است که گرفته شده.

*شاید روی فروش مدارس حساب کردند؟

ممکن است. البته به نظرم در مقابل فیلم های به درد نخوری که بچه ها را می برند ببینند، بهتر است که بچه ها این را ببینند.

⇓⇓⇓

علیرضا رئیسیان: این کار در شأن حضرت رسول(ص) نبود

علیرضا رئیسیان کارگردان سرشناس سینمای ایران که سالها مسئولیت صنفی در کانون کارگردانان خانه سینما را هم برعهده داشته، منتقد ادامه اکران فیلم مجیدی است و می گوید اصرار بر ادامه اکران این فیلم که کف فروش خود را از دست داده، به فروش فیلم های دیگر لطمه می زند.

*به نظر شما فیلم مجیدی چه ویژگی داشته که در ثبت قرارداد اکران آن نه کف فروش برایش درنظر گرفته اند و نه سقف زمانی؟

اصلا همه مسائل پروژه اکران فیلم آقای مجیدی با یک سری کارهای ناشیانه استثناء شد، آن هم به صورت خیلی بد! یعنی به خود فیلم هم ضربه زد. در حالی که اگر این فیلم به یک شکل طبیعی در طول زمان اکران حمایت می شد و نه اینطور برای خود فیلم هم بهتر بود. این کارهای ویژه به کارهای دیگران هم لطمه بزرگی زد، مثلا به فیلم خود من از همه بیشتر لطمه زد که من اصلا راضی نیستم. از طرفی هم یک مبنای استثنای بد را در سینمای ایران پایه گذاشت. ممکن است در آینده این فیلم ها بیشتر ساخته شوند، آن وقت با این شرایط مدام باید به این استثنائات اضافه شود و بگویند آن اولین تجربه بود و حالا به اینها هم باید اضافه شوند و… این نه در شأن نام حضرت رسول(ص) و نه در اندازه های مجیدی بود و من فکر نمی کنم خود مجیدی با این رفتار خیلی موافق باشد. به نظرم این حمایت ها یک جور حرکات خودنمایانه از طرف یک سری آدم و تعدادی از دستگاههای مدیریتی بود که به نظر من این کارها از اساس اشتباه بود.

*شما چه کسی را مقصر می دانید؟

هم مدیران، هم مسئولان، هم اصناف، هم پخش کننده فیلم. اینها یک کار اشتباهی را پایه گذاری کردند که به فیلم ضرر زد. کارشان فروش فیلم را به شدت پایین آورد، تا حدی که مجبورند مدام با آمارها یک کارهایی بکنند که فروش را بیشتر نشان دهند.

*کیفیت فیلم در حد و اندازه ای بود که این شرایط برایش در نظر گرفته شود؟

بالاخره پروژه مجیدی یک پروداکشن متفاوت بود، ولی نباید ضرر چنین پروداکشنی را سینمای ایران بدهد و آن را جبران کند. به هر تربیت من فکر نمی کنم هزینه این فیلم جبران شود و این مساله محال است. بلکه باید برای آن یک حد نصاب پرفروش ترین فیلم تاریخ سینما اعمال می شد که آن هم با شکل معمولی تبلیغات یک فیلم،به دست می آمد و معقول تر و درست تر بود. اما الان متاسفانه فقط عوارض منفی این کارها در خاطره ها می ماند.

*یعنی معتقدید ضد تبلیغ شد؟

به هر حال خیلی ها در فضاهای مجازی و برخی رسانه ها گارد گرفتند و چیزهایی نوشتند و اینها همه نتیجه اعمال غلط مسئولان این فیلم و مدیران رده بالا بود.

⇓⇓⇓

علی سرتیپی: قبلا اتفاق نیفتاده بود

علی سرتیپی مدیر شرکت پخش فیلمیران می گوید شرایط اکران فیلم اخیر مجیدی متفاوت از همه فیلم های دیگر است.

*استثنایی که شورای صنفی برای اکران فیلم مجیدی درنظر گرفت تا به حال سابقه داشته؟

نه، قبلا این اتفاق برای هیچ فیلمی نیفتاده بود. ولی با توجه به هزینه و موضوع این فیلم، وزارت ارشاد و شورای صنفی برایش شرایط خاصی گذاشته اند.

*آیا اِعمال این شرایط خاص قانونی است؟

به هر حال وقتی شورای نمایش این را تصویب می کند و می پذیرد، قانونی می شود. در نهایت شورای صنفی با توجه به فروش فیلم باید تصمیم گیری کند و آنها مسئول هستند که در نهایت تصمیم گیری می کنند فیلم تا چه زمانی روی پرده بماند.

⇓⇓⇓

غلامرضا فرجی: وضعیت این فیلم فرق می‌کند

فرجی سخنگوی شورای صنفی نمایش روزهای سختی را برای ادامه اکران فیلم مجیدی پشت سر می گذارد اما می گوید این فیلم با همه تجربه های قبلی فرق دارد و باید به طور ویژه به آن نگاه شود.

*آیا قرار ندادن کف فروش برای اکران یک فیلم تا به حال سابقه داشته و این کار از نظر قانون مجاز است یا خیر؟

هر فیلمی که اکران می شود یک کف فروشی دارد اما اگر فیلمی شرایط خاصی دارد، یقینا با توجه به آن شرایط خاص برایش تصمیم گیری می شود و شورا نمی تواند سرخود آن شرایط را تعیین کند. من راجع به فیلم مجیدی سه ماه پیش صحبت کردم و گفتیم که این یک اثر ملی است و شرایطش با تمام کارهایی که اکران می شود، متمایز است و این فیلم باید متمایز دیده شود. آن زمان که فیلم اکران شد ما شرایط را اعلام کردیم و در مطبوعات هم گفتیم که این اثر یک اثر ملی است و ما نه به تهیه کننده آن کار داریم و نه به کارگردانش، به عنوان یک اثر ملی می طلبد که متمایز با فیلم های دیگر اکران شود.

*چنین مساله ای در آیین نامه پیش بینی شده بود که اگر یک فیلمی شرایط ویژه داشت این اتفاق برایش بیفتد؟

آیین نامه یک بندی دارد که شرایط ویژه را در اختیار خود شورا قرار داده و خود شورا می تواند در مورد آن تصمیم بگیرد.




ذوق‌زدگی خبر شبکه اول سیما از یک رکوردزنی سینمایی

سینماژورنال: بعضا اتفاقاتی را در رسانه ملی می‌بینی که وقتی بخواهی آنها را توصیف کنی فقط واژه “کم تجربگی” است که به ذهن می‌رسد.

به گزارش سینماژورنال در اخبار مرتبط با رویدادهای سینمایی نیز اغلب این کم‌تجربگی است که هویدا می‌شود.

در تازه ترین مورد بخش خبری ساعت 9 صبح شبکه اول سیما پنجشنبه 30 مهرماه با ارائه آمار فروش فیلم “محمد رسول ا..(ص)” مجیدی از این گفت که این فیلم رکورد فروش قسمت دوم “شهر موشها” را زده است!!!

طبیعی است که حسن نیت تنظیم کننده خبر در برخورد با فیلمی که نام پیامبر مسلمانان را بر خود دارد جای قدردانی دارد اما چرا برای اطلاع رسانی درباره فروش این فیلم این قدر کچ سلیقگی صورت گرفته است؟

واقعا ربط فیلمی که بنا بوده از مقام رحمانی آخرین پیامبر الهی بگوید با فیلمی کودکانه و سراسر شوخی و طنز چیست که در قیاسی مع الفارق نام این دو فیلم کنار هم می آید؟

مگر فیلم مجیدی برای شکستن رکورد “شهر موشها2” ساخته شده؟

 “شهر موشها2” در ژانر خود از استانداردهای بالایی برخوردار است و البته مخاطب پسند هم بوده است ولی مگر فیلم مجیدی برای شکستن رکورد این فیلم ساخته شده که چنین ذوق زده به مقایسه فروش این دو فیلم دست می زنید؟

وقتی چنین قیاس مع الفارقی را می کنید باید به این هم فکر کنید که اگر چندی دیگر یک کمدی اکران شده و رکورد فروش فیلم مجیدی را بزند آن گاه چطور به خبررسانی خواهید پرداخت؟

بهتر است درباره کیفیت برآورده شدن هدف متعالی تولید صحبت کنید

چنان که عوامل و دست اندرکاران تولید “محمد رسول ا..(ص)” بیان کرده اند هدف از تولید این فیلم ایجاد فضایی برای فهم بیشتر از پیامبر مسلمین بوده است و نه رکوردزنی فروش با داشتن دو سرگروه و بیشتر از 100 سینما.

پس آیا بهتر نیست که یک بخش خبری رسمی در رسانه ملی هم درباره کیفیت برآورده شدن همین هدف متعالی تولید صحبت کند؟




کارگردان “روز واقعه”: فیلمنامه “رستاخیز” از اشکالات عدیده‌ای رنج می‌برد/ پاشنه آشیل فیلم مجیدی هم فیلم‌نامه اوست!/هنگام تماشای فیلم مجیدی فقط عیاشی تصویر دیدم!!!/ای کاش هر دو فیلمنامه را بیضایی می‌نوشت

سینماژورنال: شهرام اسدی در این سه دهه چند فیلم و یکی دو سریال ساخته اما بیش از هر چیز به خاطر ساخت فیلمنامه “روز واقعه” بهرام بیضایی است که در کانون توجه قرار دارد.

به گزارش سینماژورنال در همه این سالها نیز کارگردانی اسدی در این کار در سایه سناریوی بیضایی قرار گرفته و خود او هم همواره از جایگاه بالای فیلمنامه بیضایی به نیکی یاد کرده است.

شهرام اسدی در تازه ترین گفتگوی خود که با بهناز شیربانی در “شرق” انجام شده بی درگیری در محافظه کاری بسیاری از همتایانش نظر صریح خود را هم درباره “رستاخیز” احمدرضا درویش بیان کرده و هم درباره “محمد رسول ا..(ص)” مجید مجیدی.

مشکل اصلی “رستاخیز” نه ساختار که فیلمنامه آن است

اسدی درباره “رستاخیز” می گوید: من نسخه­ اصلاح‌شده­ اثر{“رستاخیز”} را دیدم. زحمت فراوانی برای ساخت آن کشیده شده بود و فیلم از صحنه‌های درخشان زیادی برخوردار بود. به‌خاطر کوتاه‌شدن فیلم چند نفر از شخصیت‌ها صدمه دیده بودند. اما مشکل اصلی من نه با ساختار آن که با فیلم‌نامه آن بود که به نظرم از اشکالات عدید‌ه‌ای رنج می‌برد.

پاشنه آشیل فیلم مجیدی هم فیلمنامه اوست
وی ادامه می دهد: همین اشکال، متأسفانه بر فیلم‌نامه فیلم “محمد(ص)” هم وارد است. یعنی درواقع پاشنه آشیل فیلم مجیدی فیلم‌نامه اوست.

هنگام تماشای فیلم مجیدی حتی یک بار دلم نلرزید بجایش سرم به دوار افتاد!
اسدی خاطرنشان می سازد: برای من معیار در تأیید فیلم‌نامه خوب، لرزش دل است و بسته‌شدن راهِ گلو با بغض. مجیدی فیلم‌ساز بسیار خوبی است. من در حین تماشای “بچه‌های آسمان” و “رنگ خدا”ی او بارها دلم لرزید و بغض راه گلویم را بست و اشک بر چشمانم نشست. اما در فیلم “محمد(ص)” حتی یک‌بار این اتفاق نیفتاد. درعوض سرم به دوّار افتاد از بس که دوربین به چپ و راست و بالا و پایین رفت.

فقط عیاشی تصویر دیدم
شهرام اسدی با اشاره به فیلم مجیدی تاکید می کند: فقط عیاشی تصویر دیدم و آرزو کردم ‌ای‌کاش فیلم‌نامه هردو این عزیزان را، به هر قیمتی، بیضایی نوشته بود.




گلایه داریوش فرهنگ از دستمزدهای پایین و زیر خط فقر(!!!)عوامل ایرانی فیلم مجیدی!/ شیفتگی خارجی پسندی زیادی بین تهیه کنندگان این کار بود!

سینماژورنال: تازه ترین فیلم مجید مجیدی لقب پرهزینه ترین اثر تاریخ سینمای ایران را به خود اختصاص داده است.
به گزارش سینماژورنال این فیلم با بودجه ای 150 میلیارد تومانی تولید شده و چنان که در میان مخاطبان شیوع یافته تیم تولید آن نیز دستمزدهای خوبی گرفته اند.

اما انگار این همه واقعیت نیست چراکه داریوش فرهنگ بازیگر نقش “ابوسفیان” در این فیلم در گفتگو با محمدصادق شایسته در “سینما” گلایه هایی را درباره وضعیت دستمزدهای عوامل ایرانی این کار طرح کرده است.

این کار نه برای داریوش فرهنگ منفعت مالی داشته و نه برای دیگر عوامل
داریوش فرهنگ گفته است بازی در پرهزینه ترین فیلم سینمای ایران برایش منفعت مالی نداشته همان گونه که معتقد است برای دیگر عوامل ایرانی هم منفعت نداشته است و آنها خیلی حیثیتی وار وارد کار شده اند.

شیفتگی خارجی پسندی زیادی بین تهیه کنندگان این کار بود!
فرهنگ می گوید: نه من بلکه تمام عوامل ایرانی این پروژه بزرگ و عظیم مالی، معصوم ترین و مظلوم ترین افراد بودند و متاسفانه شیفتگی خارجی پسندی زیادی بین تهیه کنندگان این کار بود و این یک واقعیت است که نه برای من بلکه برای همکاران ایرانی ام در پروژه، این فیلم یک مساله حیثیتی بود.

دستمزدهای ایرانیها در برابر بودجه عظیم فیلم کاملا زیر خط فقر بود
وی خاطرنشان می سازد: مسائل مالی ایرانیهای این فیلم در برابر بودجه عظیمی که داشت کاملا زیر خط فقر بود. این مساله که اینجا عنوان می کنم در برابر خود مجیدی، تهیه کنندگان و عوامل خارجی هم گفته ام و در آینده دوباره تکرار می کنم. این سنت تحت تاثیر خارجیها قرار گرفتن را باید از خودمان دور کنیم.




واکنشها به گزارش سینماژورنال درباره ثبت یک قرارداد غیرمتعارف در شورای صنفی نمایش/رضاداد: شورای صنفی نمایش پاسخگو باشد/برزیده: اگر این اتفاق با هماهنگی فیلمهای روی پرده نبوده باشد، تبعیض است/ایل بیگی: این تصمیم به دلیل ویژه بودن آن فیلم است!

سینماژورنال: گزارش چند روز قبل سینماژورنال درباره ثبت قراردادی بدون کف فروش و بدون سقف زمانی برای اکران فیلم اخیر مجیدی(اینجا را بخوانید) واکنشهای برخی مدیران و سینماگران را در پی داشته است.

به گزارش سینماژورنال علیرضا رضاداد، حسن برزیده و حبیب ایل بیگی از جمله چهره هایی هستند که در گفتگو با “شرق” درباره این قرارداد غیرمتعارف سخن گفته اند.

رضاداد: شورای صنفی نمایش پاسخگو باشد
علیرضا رضاداد، مدیر تولید فیلم «محمد رسول ا..(ص)»، درباره این تصمیم اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و می‌گوید: ما بیشتر در مسائل تولید درگیر بودیم. در مورد پخش، شرکت نور تابان تمامی مذاکرات را برعهده داشته. من اصلا اطلاعاتی در این‌باره ندارم و شورای صنفی نمایش باید در این‌باره پاسخ‌گو باشد.
وی ادامه می دهد: فقط شنیده‌ام که چند فیلمی که قرار بوده در این مدت اکران شوند، خودشان علاقه‌مند نبوده‌اند که در این زمان اکرانشان را آغاز کنند و تصمیم شورای صنفی بر این بوده که در این ایام، همان فیلم‌های قبلی روی پرده بمانند.

برزیده: اگر با توافق عوامل فیلمهای دیگر نبوده تبعیض است
حسن برزیده، کارگردانی که هم‌اکنون «مزارشریف» را روی پرده دارد و فیلم او هم‌زمان با فیلم مجیدی اکران شده، درباره تصمیم شورای صنفی درخصوص تمدید اکران این فیلم می‌گوید: فکر می‌کنم این اتفاق به‌خاطر محرم بوده و بعید نیست که با توافق خود فیلم‌هایی که در نوبت اکران بوده‌اند، این اتفاق افتاده باشد. اگر این اتفاق با توافق عوامل آن فیلم‌ها باشد، ایرادی ندارد والا اگر غیر از این باشد، مسلما تبعیض است.

برزیده درباره میزان رضایتش از وضعیت نمایش «مزارشریف» پاسخ می‌دهد: به‌هیچ‌وجه از وضعیت اکران راضی نبودم، ابدا شرایط منصفانه‌ای حاکم نبود. در شهرستان‌ها سالن‌های بدی به این فیلم تعلق گرفته بود. به‌هرحال همه می‌دانیم که تبعیض‌هایی در اکران هست.

ایل بیگی: به دلیل ویژه بودن خود فیلم است
حبیب ایل‌بیگی، رییس اداره نظارت و ارزشیابی نیز، از پاسخ به چرایی این تصمیم طفره می‌رود و می‌گوید: تصمیم‌گیری درباره اکران برعهده شورای صنفی است و آنها باید پاسخ‌گو باشند. اما این‌دست اتفاقات را ویژگی‌های یک فیلم، رقم می‌زند.
وی با نگاهی حامیانه به این تصمیم می افزاید: اگر این فیلم از فروش خوبی برخوردار نبود، مسلما همه سینمادارها خواستار تمدید اکرانش نبودند. تماس و درخواست‌هایی از شهرهای مختلف برای اکران داریم و این حاکی از فروش خوب این فیلم است. اگر برای یک فیلم فرصت ویژه‌ای فراهم می‌شود، به دلیل ویژه‌بودن خودِ فیلم است.




ثبت یک قرارداد اکران عجیب⇐ بدون لحاظ کردن کف فروش و تا هر زمان که شورای صنفی صلاح بداند!+عکس

سینماژورنال: یکی از وظایف شورای صنفی نمایش ثبت قرارداد فیلمها با تعیین حداکثر زمانی است که فیلم می‌تواند در سینمای سرگروه روی پرده باشند.

به گزارش سینماژورنال اغلب متداول بوده که قرارداد اکران فیلمها با لحاظ کردن تعداد هفته و البته کف فروش فیلم در سینمای سرگروه در شورای صنفی نمایش ثبت شود.

اما مورد عجیبی که اخیرا رخ داده درباره فیلم تازه مجید مجیدی است که با دو سرگروه روی پرده رفته است و البته نه کف فروش برای آن تعیین شده و نه حداکثر زمان اکران!!!

مطابق جدول فروشی که در روزنامه “سینما” منتشر شده قرارداد اکران این فیلم نه با تعیین حداکثر زمانی که می تواند روی پرده باشد بلکه با ذکر عبارتی عجیب منعقد شده است.

این عبارت چنین است: بدون کف و تا هر زمان که شورای صنفی صلاح بداند!

به بیان بهتر فیلم مجیدی بدون درنظر گرفتن کف فروش در سینمای سرگروه و تا هر زمان که شورای صنفی صلاح بداند می تواند روی پرده بماند!!!

وضعیت این فیلم را با فیلمهایی که نه همزمان که چند هفته بعد از آن روی پرده رفته اند مقایسه کنید درمی یابید که چه اتفاق غیرمتعارفی رخ داده است.

به عنوان مثال درام ماجرایی “مزارشریف” که از جمله آثار استراتژیک سینمای ایران است و می تواند الگویی برای تولید واقعه نگاریهای تاریخی-سیاسی باشد قرارداد اکرانش فقط برای چهار هفته و با کف فروش 8 میلیون تومان در سینمای سرگروه بسته شده است.

کار سخت شورای صنفی برای تغییر این فیلم

البته که این محدودیتها سالهاست که در شورای صنفی نمایش به هنگام عقد قرارداد فیلمها تعیین می شود تا ملاکی خوب برای تغییر و جایگزینی فیلمها در اختیار شورای صنفی نمایش باشد اما به نظر می رسد در مورد فیلم مجیدی این عدم تعیین ملاک، کار شورای صنفی نمایش را برای جایگزینی این فیلم سخت کند بخصوص که این فیلم در دو سرگروه هم روی پرده است!

    دقت کنید بر قرارداد اکران فیلم مجیدی و تفاوت آن با دیگر قراردادهای اکران/منبع این جدول روزنامه "سینما" است
دقت کنید بر قرارداد اکران فیلم مجیدی و تفاوت آن با دیگر قراردادهای اکران/منبع این جدول روزنامه “سینما” است