1

محمد آفریده تهیه‌کننده فیلم روی پرده #دست‌انداز مطرح کرد: در تمام جوامع، زنان، مظلوم‌ترند!/ #دست‌انداز از کمبود عدالت در توزیع فرصت‌ها می‌گوید!/بی‌عدالتی همه‌چیز ازجمله اخلاق، فرهنگ و آرامش را از بین می‌برد!/بی‌حرمتی در هر حوزه‌ای چه به زن و چه به مرد، باید از بین برود!/خیلی از جشنواره‌های فیلم دنیا پشتشان وزارت خارجه‌ است!/مدتهاست که تصمیم‌گیرنده‌ی سینما، وزارت ارشاد نیست!/همچنان افرادی هستند که با سینما موافق نیستند!

سینماروزان: واقعیت این است که جامعه ما سرزمین گوهرها و گنج‌های پنهان است و اگر امکان مناسبی برای همه فراهم شود، خروجی‌اش خیلی متفاوت‌تر و زنده‌تر از آن چیزی خواهد بود که می‌بینیم.

محمد آفریده تهیه‌کننده فیلم #دست‌انداز که با پخش خانه‌فیلم روی پرده است با بیان مطلب فوق به فرهیختگان گفت:  فیلم دست انداز، مخاطب را توجه می‌دهد به اینکه اگر شرایط متناسب و متعادل باشد، خیلی‌ها می‌‌توانند جایگزین افرادی شوند که در حال حاضر بر مسندند. اگر افراد گمنام جامعه در شرایط مناسب و متعادل بروز و ظهور پیدا کنند، می‌‌توانیم شاهد شخصیت‌های ارزنده و تاثیر‌گذار باشیم.

وی ادامه داد: روال قصه هم این بود یعنی رها، یک نویسنده بود و هرچه در اطرافش با توجه به زندگی واقعی خود داشت و نوع نگاهی که به او می‌شد، در نوشته‌هایش نقش می‌بست. واقعیت این است که در جوامع انسانی زن‌ها به‌خاطر شرایط، ویژگی‌ یا نوع نگاهی که به آنها می‌شود، مظلوم‌ترند. این مظلومیت را نمی‌توان نادیده گرفت، این نگاهی که وجود دارد ریشه در گذشته، اندیشه و ناآگاهی جامعه دارد. همچنان الان اگر بخواهید یک فعالیت یا برنامه‌ای بگذارید، بستر برای حضور آقایان بیشتر است هرچند بخشی از مشکلات خانم و آقا نمی‌شناسد. به‌هرحال مخاطب با نقش خانم‌ها در سینما یا درام بیشتر همذات‌پنداری می‌کند و کار هم با وجود نقش خانم‌ها متعادل‌تر و پویاتر می‌شود. در جلسات متعدد دیدیم اتفاقا جنسیت زن فیلم را واقعی‌تر می‌کند.

محمد آفریده با کلی‌نگری پیرامون فیلم خود گفت: این واقعیت است که تقریبا در  تمام جوامع معمولا زنان برای نقش دوم در نظر گرفته می‌شوند اما با توجه به اینکه زنان ظرفیت‌های شگفتی دارند که خلقت در نهاد آنان گذاشته و بی‌نظیر است ما باید این فرصت را برایشان فراهم کنیم. نگاهی که در فیلمنامه هست و ما به آن توجه داشتیم به این صورت است که یک خانمی آرزوهایی دارد که تقدیر و سرنوشت و البته موانع و محدودیت‌ها او را از رسیدن به آنها بازمی‌دارند.

آفریده درباره ماجرای جنبش می‌تو گفت: ببینید در همه حوزه‌ها دقت و توجه به حریم‌ها واجب است و به شخصیت و کرامت انسان‌ها باید توجه شود. نگاه من این است که بی‌حرمتی در هر حوزه‌ای چه به زن و چه به مرد، باید از بین برود. ما اگر می‌خواهیم در سینما یا هر جای دیگر تاثیرگذار باشیم، باید حرمت جایی که در آن هستیم را قدر بدانیم. بی‌عدالتی همه‌چیز را ازجمله اخلاق، فرهنگ و آرامش جامعه را از بین می‌برد و باید اول از همه خود خانواده سینما به این مسائل ورود کنند. نگاه و اعتقاد من این است که آنچه به‌عنوان سینما داریم حاصل تلاش‌ها و زحمات افراد بسیاری است که سنگ روی سنگ گذاشته‌اند تا این بنایی که با پرتو انقلاب اسلامی جان و انرژی تازه‌ای گرفت در مسیر درست خود و با اصالت به پیش برود. این دستاورد، آورده همه ماست و همه باید در حفظ و نگهداری‌اش بکوشیم.

این تهیه‌کننده تاکید کرد: بی‌مدیریتی به همه لطمه می‌زند. سال‌ها برای این سینما زحمت کشیده شده و خون دل‌ها خورده شده. من یادم هست وقتی سال ۱۳۶۱ می‌خواستم فیلمی در کاشان بسازم هیچ‌ خانواده‌ای حاضر نبود در فیلم من بازی کند، چون تصورشان هنوز شرایط و روابط فیلم‌های قبل از انقلاب بود اما بعد از انقلاب روی سینما خیلی کار شده و خانواده‌ها به‌راحتی می‌توانند بیایند و ببینند. اگر این موارد مدیریت نشوند و علنی شوند، نگاه‌های سیاسی هم وارد این ماجراها خواهند شد، چون همچنان کسانی هستند که همین الان هم با سینما موافق نیستند. این سینما ارزشمند است و کار کرده و پرچم فرهنگی ایران در خیلی از جاهای دنیا به نام سینماست و نباید خودمان آن را از دست بدهیم. به هر حال الان ما چاره‌ای نداریم که این ظرفیت‌هایی که داریم را حفظ کنیم. هیچ‌کس در این سینما جای کس دیگری را تنگ نمی‌کند و ما باید تلاش کنیم همه نگاه‌ها و سلیقه‌ها وارد سینما شوند و آن رنگین‌کمان فرهنگی که شامل همه سلیقه‌ها است، شکل بگیرد، تا آینده سینما تضمین شود. اگر ما مدام افراد را حذف کنیم، درنهایت چیزی به دست نخواهیم آورد. با حذف دیگران هیچ دستاورد پایداری نخواهیم داشت. این ساده‌انگارانه است که ما فکر کنیم تبریزی، حاتمی‌کیا و خیلی‌های دیگر با اراده ما به اینجا رسیده‌اند. ابر و باد و مه و خورشید و فلک و محبت و عشق و مدیریت فرهنگی و… نیاز است تا میوه‌های این باغ به‌بار بنشینند و ثمر بدهند. ما در خیلی از عرصه‌ها دیگر فرصت تاخیر نداریم. سال‌ها طول می‌کشد تا آدم‌های جدید بیایند و جایگزین شوند.

او افزود: فراموش نکنیم که کاری که غرب می‌کند، این است که بلد است چطور بسته‌بندی یا فضاسازی درست کند و جریان را به پیش ببرد. چیزی که ما معمولا بلد نیستیم. این ساده‌انگاری است که ما بدون تبیین کامل و هوشمندانه نسبت به یک موضوع عکس‌العمل داشته باشیم. چیزی که ما می‌بینیم این است که یک خانم ایرانی فضانورد است. به نظر یک دستاورد است. اینکه چرا و با چه مسیری به اینجا رسیده باید بررسی شود و حقایق آن پیدا شود و با شیوه‌ای هنرمندانه و بی‌طرف بازگو شود. ما باید به این توجه کنیم که چطور می‌توانیم ظرفیت‌های خودمان را به این صورت آرایش دهیم و جایگزین کنیم. ما کم نداریم کسانی که می‌توانند در همه قله‌ها شگفتی ایجاد کنند. من در حوزه سینما چهار هزار فیلم دادم بچه‌ها ساختند. برایم تاسف‌بار بوده که وقتی فستیوال‌های خارجی برگزار می‌شوند مثلا از سفارت ژاپن ماشین آخرین سیستم می‌فرستند تا فیلمساز خودشان را به محل جشنواره ببرند اما به فیلمسازان ما کسی توجه نمی‌کند. بهتر است ما به جای اینکه کارهای دیگران را نفی کنیم، ببینیم خودمان چه کارهایی می‌توانیم انجام دهیم. در کشور ما اگر بستر آماده باشد، همین الان ده‌ها میرزاخانی داریم. من باز تکرار می‌کنم ما اینجا گنج‌های پنهان کم نداریم. در زمانی که در مرکز گسترش بودم، هفته فیلمی در کشور آذربایجان برگزار کردیم که آقای حاتمی‌کیا هم با نمایش فیلم ارتفاع پست آنجا حضور داشتند. در بین صحبت‌هایی که مسئولان و دست‌اندرکاران سینما داشتند مدام کلمه گنج را در بین صحبت آنان می‌شنیدیم. از دوستانی که تسلط بیشتر به زبان آذری داشتند، پرسیدم معنی کلمه گنج چیست. گفتند اینجا به جوان می‌گویند گنج. تعبیر زیبایی است. ما گنج کم نداریم، مثل شخصیت رهای فیلم ما و کسان دیگر. ساختار آن طرف شاید این‌طور است که اگر شما می‌خواهید چیزی را به دست بیاورید، باید یک چیزهایی را هم از دست بدهید. ما باید روی کارهای خودمان و توانمندی‌های جامعه خودمان تمرکز کنیم و به گنج‌هایمان میدان دهیم.

محمد آفریده
محمد آفریده

او ادامه داد: سال‌ها در حوزه‌های اجرایی کار کردیم و می‌دانیم که متاسفانه مدت‌ها است که تصمیم‌گیرنده‌ی سینما فقط وزارت ارشاد و رئیس سازمان سینمایی نیست. آنقدر حوزه فرهنگ ضعیف شده که جاهایی که می‌خواهند تصمیم بگیرند خارج از این حوزه هستند. ما یک نگاه متمرکز قدرتمند در حوزه فرهنگ نیاز داریم که فقط هم به امروز فکر نکند. مشکل ما این است که پنج درصد وقت مدیران فرهنگی به حوزه فرهنگ می‌رسد و 95 درصد آن صرف حواشی، سوء‌تفاهم‌ها و… می‌شود. فکر می‌کنند الان یک فیلم که ساخته می‌شود، آسمان به زمین می‌آید، این نگاه نگاه از ضعف است. ما در حال حاضر باید به آینده فکر کنیم و روی نقش خودمان در آینده در منطقه و جهان تمرکز کنیم. اینکه فلان پلان چطور می‌شود یا فلانی…، درگیر این مسائل بشویم یا درگیر اینکه فلان فرد کار بکند یا نکند، درست نیست. بخشی از این مساله هم به خاطر همان مسائل سیاسی و جناحی است که به این حوزه لطمه می‌زند. من بارها گفتم که حوزه فرهنگ حوزه‌ای شکننده است و این‌طور نیست که شما به کسی به‌راحتی بگویید این کار را بکن یا نکن. اگر از این حوزه باغبانی نکنیم، آنچه داریم از دست می‌دهیم و دیگر چیزی نخواهیم داشت. باید همگی درباره آینده این مملکت فکر کنیم و در تصمیمات به فراتر از امروز و امشب بیندیشیم. باید به 20 سال آینده‌مان هم فکر کنیم. شما به کشورهای منطقه نگاه کنید. ما الان سینما داریم اما امیدواریم بهترش را داشته باشیم. الان عربستان یا ترکیه در حوزه سینما و سریال چقدر تولید دارند و ما درگیر مسائل جزئی هستیم. این مسائل جزئی البته برای بعضی‌ها هم نان دارد و فراموش کرده‌اند که ما یک انقلاب بزرگ کرده‌ایم و این همه جوان دادیم و نیازمند ساخت و تولید و هزاران فعالیت سازنده دیگر هستیم. اگر الان 500 فیلم می‌سازیم، باید هزار فیلم بسازیم. با تولید است که امید جوانه می‌زند و آینده روشن می‌گردد.

این تهیه‌کننده درباره رسوخ سیاست در سینمای جشنواره‌ای خاطرنشان ساخت: خیلی از جشنواره‌های فیلم دنیا پشتشان وزارت خارجه‌شان هست، این چیز عجیبی نیست. کارشان را می‌کنند. اینجا ما این مدیریت را که پیچیده است بلد نیستیم، فکر می‌کنیم با تکذیب و نفی و داد و فریاد همه کارها کنترل می‌شود. آنها با ظرافت و پشت پرده خیلی از کارها را انجام می‌دهند ولی ما…




آخرین یادگارهای ارشا اقدسی در #دست_انداز+عکس

سینماروزان/محمد شاکری: #فیلم_دست_انداز یا #داستان_دست_انداز از جمله آثار دوره تازه اکران سینماهاست که به غیر از آن که کمدی را با ادبیات ترکیب کرده از نظر تولید هم نماهای توأم با بدل‌کاری کم نداشته.

ارشا اقدسی بدلکار فقید ایرانی مسئولیت طراحی صحنه‌های بدلکاری دست انداز را برعهده داشت و در جاهایی نیز خود نماهای خطرناک بدلکاری را اجرا کرده.

ازجمله نماهایی که ارشا شخصا بدلکاری در دست انداز را برعهده گرفته بود یکی نمای سقوط از ارتفاع حبیب رضایی بود و دیگری نماهای مربوط به یک تصادف شاخ به شاخ.

ارشا اقدسی که نیمه مرداد ۱۴۰۰ مرحوم شد در ده ها فیلم و سریال به عنوان بدلکار و طراح بدلکار حضور داشت و دست‌انداز یکی از آخرین یادگاری‌های به جای مانده از ارشاست…

ارشا اقدسی قبل از اجرای نمای سقوط
ارشا اقدسی قبل از اجرای نمای سقوط

ارشا اقدسی قبل از اجرای نمای تصادف
ارشا اقدسی قبل از اجرای نمای تصادف




یک کمدی زن‌محور؛ انتشار پوستر #داستان_دست‌انداز+عکس

سینماروزان/روح‌الله نشیبا: در در آستانه اکران فیلم سینمایی “دست انداز” به کارگردانی کمال تبریزی و تهیه کنندگی محمد آفریده ، پوستر این فیلم با طرحی از محمد تقی پور منتشر شد.

اکران “دست انداز” که جزو معدود کمدی های زن محور سینمای ایران است، از روز چهارشنبه ۱۸ مرداد در سینماهای تهران و شهرستان آغاز میشود.

بازیگران: هدی زین‌العابدین ، رضا کیانیان ، حبیب رضایی ، رویا نونهالی ، همایون ارشادی و با هنرمندی امید نعمتی

نویسنده : فرزاد فخری زاده ، مدیر فیلمبرداری : علی تبریزی ، تدوین : سپیده عبدالوهاب ، موسیقی : امین هنرمند ، طراحی و ترکیب صدا : محمدرضا دلپاک ، طراح چهره پردازی : مهرداد میرکیانی ، طراح صحنه و لباس : مشکین مهرگان ، مجری طرح و مدیر تولید : علیرضا ابواقاسمی نژاد ، عکاس : زهرا مصفا

پخش کمدی دست انداز را موسسه  #خانه_فیلم برعهده دارد.

پوستر فیلم داستان دست انداز
پوستر فیلم داستان دست انداز




#محمد_آفریده در گفتگویی تازه اظهار داشت⇐روزمرگی‌ در مراکز دولتی، انرژی لازم را از فیلم کوتاه سازان گرفته!/فیلم کوتاه را باید به‌عنوان یک سینمای مستقل مورد توجه قرار داد و نه یک‌ سکوی پرش ابتر!/انجمن سینمای جوان باید نگاه جدیدی به آموزش داشته باشد!/ انجمن نباید رقیب بخش‌های فعال در حوزه آموزش و تولید باشد!/جشنواره کوتاه باید از جشنواره فجر هم محکم‌تر باشد!

سینماروزان/کیوان بهارلویی: نگاه ما به فیلم کوتاه “سینمای مستقل” است. اما چرا سینمای مستقل؟چون فکر می کردیم اگر فیلم کوتاه مستقل در فکر و ذهن روح فیلمساز شکل نگیرد و فیلمساز فقط به عنوان یک سکوی پرش به آن فکر کند این سینما ابتر خواهد بود.

محمد آفریده از مدیران خوشنام سینما با بیان مطلب فوق بیان داشت: در سینمایی که همه فکر کنند فیلمسازی فیلم کوتاه، یک موضوع سر راهی و موقت است، یقینا به همه ظرفیت‌های هنری و ساختاری و فنی آن دست پیدا نخواهند کرد. اینکه از خروجی این سینما، سینمای بلند بهره خواهد برد، شکی در آن نیست. اما با نگاه به سینمای مستقل، فیلمساز همه وجودش را در اثرش درگیر می‌کند.

آفزیده ادامه داد: در دوران مدیریت، من فکر می‌کردم باید جشنواره فیلم کوتاه تهران از جشنواره‌های دیگر حتی فجر هم پرقدرت تر و محکم‌تر برگزار شود. برای همین بیشترین مهمان‌های ایرانی و خارجی را به جشنواره دعوت می‌کردم و سعی داشتم بیشترین توجه را با پوشش‌های خبری و برنامه سازی برای بهتر دیده شدن سینمای کوتاه به وجود بیاورم. این نگاه و توجه به این سینما، خیلی از گرفتاری‌های مدیریت سینما را هم برطرف می‌کرد، چرا که فیلمسازان جوان وقتی همه شرایط و مشوق‌ها و احترام‌های لازم را در این سینما می‌دیدند، فشار کمتری به سینمای بلند وارد می‌کردند.

آفریده افزود: فیلم کوتاه با توجه به شرایطی که تکنولوژی با خود به ارمغان آورده و فیلمسازان با واسطه کمتری همچون قلم می‌توانند تجربه‌های فیلمسازی خود را انجام دهند و حضور سینمای جوان و مراکز متعدد و …از بعضی جهات شرایط خوبی دارند اما ناهماهنگی و روزمرگی‌ها در مراکز و سازمان‌ها، متاسفانه انرژی و توان لازم را برای همراهی با این نسل خلاق و سازنده ندارد. جوانان خلاق ما بیش از همه به اعتماد و تلاش نیاز دارند.

محمد آفریده اظهار داشت: در طول این سال‌ها فکر می‌کنم بیش از ۱۰۰ هزار هنرجوی فیلمساز در انجمن سینمای جوان، دوره فیلمسازی را گذرانده باشند و این یکی از افتخارات آن است. بسیاری از فیلمسازان توانمند ما در انجمن حضور فعال داشته‌اند اما یک نکته را نباید فراموش کرد و من همواره به آن در طول مدیریت خود توجه می‌کردم‌ و آن مقتضیات هر دوره است. یک زمانی هیچ مرکز و آموزشگاه مهمی در تهران و ایران نبود اما در حال حاضر مراکز و سازمان‌ها و آموزشگاه‌های فراوانی توسط همان آموزش یافته‌های انجمن در شهرستان‌ها درحال فعالیت هستند. بهتر است انجمن با توجه به مقتضیات حاضر نگاه جدیدی به آموزش داشته باشد. انجمن هیچ‌وقت نباید رقیب بخش‌های خصوصی فعال در جامعه در حوزه آموزش و تولید باشد.

محمد آفریده مدیر خوشنام توصیه هایی جدی به مدیران انجمن سینمای جوان کرده است
محمد آفریده مدیر خوشنام توصیه هایی جدی به مدیران انجمن سینمای جوان کرده است




محمد آفریده و کمال تبریزی با “دست انداز” در جشنواره شانگهای

سینماروزان/حسام ناظری: فیلم‌ سینمایی “داستان دست انداز” به کارگردانی کمال تبریزی و تهیه کنندگی محمد آفریده در نخستین نمایش جهانی، در جشنواره بین المللی شانگهای به روی پرده می‌رود.

به گزارش سینماروزان فیلم “داستان دست انداز” در مجموعه آلترناتیوها در بخش پانوراما در بیست و چهارمین دوره جشنواره بین المللی فیلم شانگهای به نمایش در می آید.

همزمان با نمایش این فیلم در جشنواره فیلم شانگهای پوستر فیلم که توسط مهرداد موسوی طراحی شده نیز منتشر شد.

در این فیلم که یکی از متفاوت ترین آثار کمال تبریزی در همکاری با محمد آفریده محسوب می شود، بازیگرانی همچون رضا کیانیان، حبیب رضایی، هدی زین‌العابدین، رویا نونهالی، همایون ارشادی، امید نعمتی حضور دارند.

پخش بین المللی دست انداز بر عهده شرکت ایریماژ است.

در خلاصه داستان این فیلم آمده است: رها که علاقمند به نویسندگی است آخرین داستان خود را با آرزوهایش همراه می کند.

جشنواره فیلم‌شانگهای از تاریخ ۲۱ تا ۳۰ خرداد ماه سال جاری در کشور چین برگزار می‌شود.

فیلم+داستان+دست+انداز
فیلم+داستان+دست+انداز




محمد آفریده: حقیقت بی آفرینش آزادی، معنا ندارد!/شهیدآوینی دلبسته سینمایی بود که همه حقایق را چه زشت و چه زیبا، در برابر مسئولان قرار می‌دهد!

سینماروزان: محمد آفریده از معدود مدیران خوشنام سالیان سینمای ایران است که کمتر حرف می‌زند و اظهارنظر می‌کند ولی در همان دفعات اندک می‌کوشد که به کنه قضایا بزند.

تازه‌ترین‌ اظهارنظر محمد آفریده که در روزنامه ایران نشر یافته درباره ریشه‌های سینمای مستند اصیل و چگونگی شکل‌گیری جشنواره‌ای به نام حقیقت است.

متن اظهارات آفریده را بخوانید:

اوایل دهه هشتاد بود که مسئولیت دو مجموعه «انجمن سینمای جوان» و «مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی» را به عهده داشتم که با مشورت دوستان و دست اندرکاران سینمای مستند، تصمیم گرفتم با توجه به حمایت از سینمای مستند و تولیدات فیلمسازان این عرصه، اولین نشریه تخصصی سینمای مستند، به عنوان «سینما حقیقت» را منتشر کنم.

نام «حقیقت» از ابتدا با سینمای مستند در ذهن و اندیشه ام حضور داشت. به نظر من «حقیقت» هویت و هدف انسان را در آفرینش رقم می زند. به یک معنا، حقیقت، آزادی می آفریند و آزادی است که با خود آگاهی و مسئولیت به همراه می آورد و سینمای مستند به عنوان تنها سینمایی که بی واسطه با واقعیات و حقایق مانوس و محشور است، می تواند متعهدانه تصویرگر حقایق عالم باشد.

در سال ۱۳۸۴ بعد از یک سال دوری از مسئولیت اجرایی، با درخواست آقای «جعفری جلوه» معاونت وقت امور سینمایی، مجددا مسئولیت مرکز گسترش سینمای مستند را به عهده گرفتم، اما این بار بذرهایی که کاشته شده بود، جوانه زده بود و حضور مواج و بانشاط فیلمسازان خلاق و با انرژی، برنامه ریزی و طراحی های نوین را مورد نیاز داشت. با جلسات متعددی که با مستند سازان داشتم، برگزاری یک جشنواره مستند آرزوی همگانی آنان بود و با توجه به اینکه این سینما امکانات محدودی برای معرفی و دیده شدن دارد، همه عزم خود و همکارانم را برای راه اندازی اولین دوره جشنواره بین المللی فیلم مستند ایران«سینما حقیقت» در سال ۱۳۸۶ بکار بردم.

اما هنوز احساس می کردم ظرفیت و لیاقت این سینما و این فیلمسازان محجوب و مظلوم بیشتر و بالاتر از همه کاری است که شده . در همین افکار بودم که دوست و معاونم در مرکز، آقای پژمان لشکری پور پیشنهاد برگزاری جایزه بزرگ شهید آوینی را به من داد و من بلافاصله پذیرفتم و اولین دوره اهدای جایزه بزرگ شهید آوینی(ویژه برترین های مستند سال) را در راستای حمایت و ارتقای سینمای مستند ایران و ارج نهادن بر نقش ممتاز و شخصیت ارزشمند سید شهیدان اهل قلم «مرتضی آوینی» در سال۱۳۸۷ برگزار شد.

در دومین دوره که مصادف بود با شانزدهمین سالگرد شهادت آن بزرگوار، به عنوان دبیر فکر کردم برای پربار کردن این حرکت فرهنگی که به عنوان پشتیبان سینمای مستند دیده شده بود، از یک جمع دوست داشتنی به عنوان یادگاران شهدا دعوت به داوری کنم. یکی از برکات این جشنواره برای من آشنایی با یادگاران شهدای انقلاب اسلامی و دفاع مقدس بود، یادگارانی به نام های: «سید محسن اندرزگو»، «سید حمزه جهان آرا»، «محمدکلانتری»، «محمدمهدی تندگویان»، «علی ساجدی»، «محمد شهاب الدین محمدی عراقی» و «میثم کریمی».

انگیزه برگزاری جایزه بزرگ «شهید آوینی» علاوه بر تجلیل از شهید آوینی، فراهم کردن عرصه ای برای تبلیغ و ترویج افکار او، آشنایی نسل جوان با این اندیشه ها و تعریف مصادیق و مفاهیمی است که او در سینمای مستند به دنبال آن بود. شهید آوینی یکی از این ستاره‌های پرفروغ و تابناک عرصه سینمای مستند این سرزمین است و باید آرا و اندیشه های او را فارغ از حب و بغض های رایج شناخت و به نسل بعد منتقل کرد.

این شهید بزرگوار به سینمایی دلبسته بود که متعهد و ارزشمند بود و جایزه آوینی، جایزه سینمای «متعهدانه» است. سینمایی که سینما «حقیقت» است، سینمایی که ممکن است درد و رنج برای سازندگان خود به همراه داشته باشد چرا که این سینما همچون آینه، همه حقایق را چه زشت و چه زیبا، در برابر دیگران، مخصوصا مسئولان قرار می دهد و ناآگاهی، جهل و وابستگی، مخالف سرسخت «حقیقت» است.

محمد آفریده +شهیدمرتضی+آوینی
محمد آفریده +شهیدمرتضی+آوینی




محمد آفریده مطرح کرد⇐مشكل اصلي امروز سينماي ایران تحمل نكردن يكديگر و گزينشي كردن ظرفيت‌ها توسط اغيار است!

سینماروزان: سیطره دولت بر سینمای ایران حتی بعد از شیوع کرونا و عیان شدن کامل بی کفایتی نهادهای سینمایی دولتی در رفع و رجوع مشکلات اولیه سینماگران همچنان ادامه دارد.
ساختار دولتی سینما چنان سنگین وزن و درعین حال وقیح شده که حتی تعطیلی یک جشنواره میلیاردی بی مخاطب و صرف بودجه اش برای ارتقای معیشت سینماگران را برنمی تابد.
محمد آفریده از معدود مدیران خوشنام سینمای ایران در توصیف مشکل اصلی سینمای ایران به اعتماد گفت: سينما با حضور همه طيف‌ها و سليقه‌ها، سينمايي بالنده، تاثيرگذار و پررونق مي‌شود.

آفریده ادامه داد: دراين سينما كسي جاي كسي را تنگ نمي‌كند و همه مي‌توانند در همه ابعاد در ‌آن فيلم بسازند. مشكل اصلي وضعيت فعلي سينماي ما تحمل نكردن يكديگر و گزينشي كردن ظرفيت‌هاي خلاق اين عرصه توسط اغيار است.

نظر آفريده بر اين است كه در دوران رکود ناشی از کرونا ساخت فيلم‌هاي كم هزينه شاید راهکاری موقتی برای عبور از بحران باشد. آفریده گفت: در سينماي دنيا مرسوم است و اساسا فيلمسازاني كه مي‌خواهند وارد سينماي بلند شوند يا حرفي براي گفتن دارند اما امكانات مالي يا شرايط مناسبي براي آنان وجود ندارد به‌ناچار به اين جريان توليد كه بودجه كمتري دارد نزديك مي‌شوند.

آفريده افزود: حتي بعضي از تهيه‌كنندگان سينما نيز براي اهداف خود از اين سينماي كم بودجه بهره مي‌برند. در هاليوود بعد از هر دوره‌اي كه تهيه‌كنندگان حرفه‌اي سينما متوجه مي‌شوند، سينماي تجاري ديگر به تكرار رسيده است در كنار توليدات انبوه‌شان، جوانان خلاق و باتجربه را حمايت مي‌كنند كه با بودجه‌هاي كم و جسورانه، انرژي تازه‌اي به سينما وارد كنند، اسپيلبرگ يكي از همين تازه‌وارد‌هاي جوان سينماست كه با بودجه كم تهيه‌كننده با فيلم دوئل به سينماي تجاري رونق داد.

آفريده تمام جوانب سينما را در نظر مي‌گيرد كه وقتي صحبت از سينماي اكران مي‌شود بايد الزامات اين نوع سينما را هم ديد. از نظر او نمي‌شود انتظار داشت با پول بخش خصوصي دنبال تجربه‌هاي صرف سينمايي يا موضوعي رفت اما تهيه‌كنندگان با تجربه براي حيات خلاقانه سينما چاره‌اي جز ميدان دادن به بخشي از اين سينما ندارند هر چند كه وظيفه اصلي دولت‌هاست كه بستر را براي ورود نسل خلاق و تجربه‌هاي تازه ايجاد كنند.

آفريده آمار را به زمان مسووليتش در مركز گسترش ارجاع مي‌دهد كه با بودجه‌اي حدود دو يا سه فيلم سينمايي معمولي با همين نگاه از بيش از 70 فيلم سينمايي اول و تجربه‌هاي گوناگون و متنوع فيلمسازان حمايت كرده است و مي‌گويد:در حال حاضر با شرايط كرونايي همچنين اقتصاد ضعيف و تورم، توليد يك فيلم معمولي نزديك به 4 ميليارد تومان هزينه دارد-كه ممكن است در آينده بيشتر هم بشود- اما سازندگان مي‌توانند با مديريت منابع با شرايط محدود‌تري فيلم توليد كنند كه هزينه به دو ميليارد تقليل پيدا كند اما مشكلات بعدي اين فيلم‌ها اين است كه بايد در چرخه رقابت قرار بگيرد و آنجا تازه آغاز ماجراست.

او در عين حال ساخت فيلم لوباجت براي زمان كرونا به خصوص شرايط اكران آنلاين را مناسب و لازم مي‌داند و عقيده‌اش بر اين است كه شرايط جديدي كه كرونا تحميل كرده نيازمند نگاه جديد در توليد وپخش و مديريت سينماست تا حيات سينما ادامه پيدا كند و حيات سينما هم فقط به دست، دست اندركاران آن مربوط نمي‌شود بلكه دولت‌ها بايد حمايت جدي از آن بكنند.

تهيه‌كننده واپسين ساخته كمال تبريزي «دست‌انداز» در ادامه به رونق‌بخشي فيلم‌هاي آنلاين اشاره مي‌كند و در همين راستا يادآوري کرد: دو سال پيش زماني كه عضو هيات داوري جشنواره فيلم فجر بودم با پرس و جويي كه كردم، متوجه شدم بالغ بر 100 فيلم ويديويي با هزينه كم فرم حضور در جشنواره را پر كرده بودند كه بازيگران چهره هم داشتند اما به دليل پروانه ساخت ويديويي در جشنواره پذيرفته نشدند.  الان زمان بسيار خوبي براي نمايش بخش زيادي از اين فيلم‌ها در سينماي آنلاين است به شرط اینکه ضمن برخورد با قاچاق آثار کاری کنیم که اکران آنلاین به سوددهی برسد.

 




محمد آفریده بیان کرد⇐وضعیت سينما و فرهنگ ما چيزي شبيه به همين اپيدمي ويروس كرونا است!!/بی‌اعتمادی متولیان باعث شده نیروهای خلاق و جوانان پیشتاز به محاق روند!/اگر متواضعانه در برابر اين سرمايه‌هاي پاك، زانو می‌زدیم هیچ آسیبی به این فرهنگ و کشور نمی‌رسید!

سینماروزان: محمد آفريده از مديران خوشنام سينما با نگاهي اخلاقي به بحث بحران كرونا در كشور و با يادآوري عبارت «در خانه بمانيد و مرتب دست‌ها را بشوييد»، مي‌گويد: نه در خانه مانديم و نه دست‌ها را شستيم و وضعيت سينما و فرهنگ ما الان چيزي شبيه به همين اپيدمي ويروس كرونا شده است.

آفریده در گفتگو با اعتماد ادامه داد: شايد اگر بيشتر مراقبت مي‌كرديم، بيشتر دل و ديده‌ها را به آب مي‌زديم و بيشتر با هم مهربان مي‌بوديم هيچ آسيبي به ما نمي‌رسيد. اما قول و قرارهاي‌مان فراموش شد. قرار بود براي رضاي خدا كار كنيم كه نكرديم. قرار بود بدون حب و بغض به همه عادلانه فرصت كار و فعاليت بدهيم كه نداديم، قرار بود به هم اعتماد كنيم كه نكرديم و قرار بود كه همه در دل خانواده و ميان خود مهربان باشيم كه نبوديم، هر چه بيشتر جلو رفتيم، بيشتر دنيا و منافع زودگذر آن ما را از هم جدا كرد. كاش در خانه‌هاي‌مان مي‌مانديم و كاش بيشتر دل و جان‌مان را مي‌شستيم.

به اعتقاد آفریده ريشه اكثر گرفتاري‌هاي‌مان در بي‌اعتمادي است. آفريده مي‌گويد: اگر برنامه‌ريزي‌هاي‌مان در فرهنگ و سينما درست از آب درنمي‌آيد، اگر مديريت‌هاي‌مان پويا و خلاق نيست و اگر منابع، درست و عادلانه تقسيم نمي‌شود بايد ريشه همه اين مسائل را در بي‌اعتمادي گسترده مخصوصا در نگاه متوليان جست‌وجو كرد. ما با اين سرمايه‌هاي خدادادي و اين نيروهاي پيشتاز و اين جوانان خلاق، هيچ نشدني در اين مملكت نخواهيم داشت. بايد همگان ديده‌ها را بشویند و متواضعانه در برابر اين ملت خوب و سرمايه‌هاي پاك و با بركت اين سرزمين زانو بزنند. مطمئن باشيد در آن صورت هيچ آسيبي به اين كشور و اين فرهنگ و اين ملت نخواهد رسيد و بسياري از مشكلات و گرفتاري‌هاي ما برطرف خواهد شد. ما بيش از اين فرصت تاخير نداريم.




کمال تبریزی: وقتی “آشغالها…” مجوز اکران میگیرد باید حتما مجوز نمایش “خیابانهای آرام” هم صادر شود+اولین توضیحات این کارگردان درباره ساخت یک کمدی به تهیه کنندگی محمد آفریده

سینماروزان: کمال تبریزی این روزها کمدی “ما همه با هم هستیم” را روی پرده دارد که بخاطر پرسشهای فراوان پیرامون عقبه سرمایه گذارش به شدت در کانون توجه است.

تبریزی که یک فیلم توقیفی مرتبط با حوادث88 با نام “خیابانهای آرام” را در کارنامه دارد در تازه ترین گفتگوی خود با خبر آنلاین و با تأکید بر اکران بی حاشیه “آشغالها…” اظهار داشت: “خیابان‌های آرام” متفاوت‌ترین تجربه فیلمسازی من است و از آن بچه‌های شیطان و دوست داشتنی است! اخیرا به فکر امکان نمایش عمومی آن افتادم، چون وقتی فیلم «آشغال های دوست داشتنی» در سینماها به نمایش درآمد به نمایش این فیلم هم که در محاق توقیف است، امیدوار شدم و باید حتما مجوز نمایش آن هم صادر شود.

کمال تبریزی که به تازگی پروانه یک کمدی با عنوان “درکمال بی شعوری” را به تهیه کنندگی محمد آفریده دریافت کرده درباره این پروژه گفت: الان فیلم بعدی که روی فیلمنامه آن مشغول کار هستیم یک نوع کاملا متفاوت است که کماکان فضای آن با تمامی کارهای قبلی من متفاوت است و از الان دارم فکر می‌کنم که چه ساختاری باید داشته باشد، از چه بازیگرانی استفاده کنم، فیلمبرداری‌اش چطور باشد و … درست مانند یک تجربه تازه است با اینکه من نزدیک ۲۰ فیلم سینمایی ساخته‌ام و وقتی فیلمنامه جدید را تصور می‌کنم احساسم می‌گوید حتما و باید یک تجربه جدید در راه باشد.




محمد آفریده با واکاوی مدیریت دولتی سینمای ایران گفت⇐تولید فيلم‌هاي سرگرم کننده كه مردم آن را مي‌بينند و از آن استقبال مي‌كنند جزو واجبات سينماست!/همان اندازه كه سينماي سرگرم کننده خطرناك است، سينماي صرفا دولتي هم خطرات فراوان دارد!/انقلاب اسلامی روحیه خودباوری را در جامعه دوچندان کرد ولی ساختارهای مدیریتی جوابگوی آن روحیه نبود!/مدیران دولتی فقط جلوی پای خود را می بینند و سینمایی را رواج میدهند که ماندگار نیست و مدام دولت در آن دیده میشود!/سينماي آمریکا دولتي‌ترين سينماست ولی ساختارش را به گونه‌اي تنظيم کرده كه نشانه‌اي از دولت در آثار نمي‌بينيم!!  

سینماروزان: بعد از بیش از چهار دهه که از انقلاب اسلامی گذشته همچنان غلبه نگاه دولت و دولتی‌ها بر مدیریت سینماست که به چشم میخورد و بدبختی آنجاست که در این چهار دهه اغلب مدیرانی سینما را هدایت کرده اند با حداقل عقبه و ارتباط با سینما.

محمد آفریده از مدیران سالیان سینمای ایران با اشاره به نقش دولت در سینما  گفت: بحث درباره سينماي دولتي و خصوصي مثل بحث درباره جبر و اختيار است. آخرش نمي‌توان به يك جمع‌بندي قاطع و روشن رسيد. از يك نگاه ما سينماي غيردولتي نداريم نه فقط در ايران بلكه در هيچ جاي دنيا. آن سينمايي كه مورد نظر ماست يك كار جمعي و تيمي است و عوامل و دست‌اندركاران آن از حوزه‌هاي مختلف دور هم جمع مي‌شوند و هنر و صنعت را شكل مي‌دهند، اين بايد در مكان‌هايي ديده شود و چرخه‌اي داشته باشد به هر حال نياز به يك حمايت عمومي و عام دارد. اگر دولت بتواند اين بستر را آماده كند، سالن بسازد، از ساختن فيلم‌ها در يك شرايط متناسب و عادلانه حمايت كند اين نكته به نظر من و خيلي‌ها اصلا بد نيست. اين سينما اسمش را اگر دولتي يا هر چه بگذارند، خوب و درست است ولي دولت‌ها كه بايد يك نگاه كامل، واقع‌بين و آينده‌نگر داشته باشند متاسفانه فقط جلوي پاي خود را مي‌بينند.

آفریده ادامه داد: يعني اينكه فقط به امروز توجه مي‌كنند. به همين علت سينمايي كه به همين امروز توجه مي‌كند و جلوي پايش را مي‌بيند، سينمايي است كه ثمر ندارد و سينماي ماندگاري نخواهد بود. از نظر تاريخ سينما آن سينمايي در اذهان مردم ماندگار مي‌شود كه مديريت فرهنگي و دولتي آن آينده‌نگر باشند و به آينده و افق‌هاي دوردست بنگرند. در اروپا سال‌هاست در قبال تهاجم فرهنگي سينماي هاليوود، دولت‌ها بودجه مي‌گذارند و ساختارش را محكم كرده‌اند. صندوق گذاشته‌اند تا سينما و تلويزيون و هويت اروپايي خود را حفظ كنند. خب فيلمسازان در اين فضا با حمايت دولت فيلم مي‌سازند. اين مگر بد است؟ بسياري از فيلمسازان پيشرو و آوانگارد از همين مراكز دولتي حمايت شده‌اند اما اين سينماي دولتي كه ما مي‌شناسيم زمين تا آسمان با آن سينماي دولتي كه هوشمند، صبور، پيچيده، خلاق و آينده‌نگر است، تفاوت دارد. پيچيدگي نگاه و ظرافت مديريت دولتي آن است كه مي‌تواند از ظرفيت‌هاي هنرمندانش كه روحي سركش، متلاطم، متنوع و متكثر دارند و مي‌خواهند آزادانه كار خلاق خود را در قالب هنر انجام دهند، استفاده كند. به عبارتي آن نگاه متناسب و پيچيده و فرهنگي است كه مي‌تواند از سينماي دولتي، سينماي رو به جلو و پيشرو بسازد. به همين ميزان در امريكا هم همين نگاه را داريم. بعيد مي‌دانم، جريان سينما در امريكا هم بدون نظر و توجه دولت باشد. اين يك نگاه ساده‌انگارانه است كه ما فكر كنيم يك سينماي غيردولتي با اين همه گستردگي و نفوذ در سراسر دنيا غيردولتي است و خيلي‌ها هم چه در داخل امريكا و چه در خارج آن، پز اين سينما را مي‌دهند.

آفریده‌ افزود: اتفاقا به نظر من «سينماي امريكا دولتي‌ترين سينماست» اما برخلاف خيلي از دولت‌ها ساختارهاي‌شان را به گونه‌اي تنظيم و تبيين مي‌كنند كه ما نشانه‌اي از دولت در آثار نمي‌بينيم؛ اما در بسياري از كشورها مخصوصا كشور خودمان دولت همه جا ديده مي‌شود و همه هم خود را در نقش دولت مي‌بينند و مي‌خواهند همه آرزوهاي‌شان همين امروز و همين ساعت بي‌كم و كاست در همه آثار و محصولات ديده شود. به نظر من آن سينماي دولتي كه نمي‌تواند نقش خودش را خوب ايفا كند سينماي فراموش شده، پرهزينه و بي‌بر و بار خواهد بود.

این مدیر باسابقه بیان داشت: شخصا با سينماي سرگرم‌كننده مخالفتي ندارم. از نگاه من فيلم‌هايي كه مردم آن را مي‌بينند و از آن استقبال مي‌كنند و سرگرم مي‌شوند بسيار نياز سينماست و جزو واجبات سينماست ولي اگر همه سينما و سازوكار آن به اين سينما ختم شود، خطرناك است. قبلا هم گفته‌ام كه هيچ كس در اين سينما جاي كسي را تنگ نمي‌كند و همه بايد در اين سينما نقش داشته باشند. اما به همان اندازه كه سينماي صرف سرگرمي براي سينماي ما خطرناك است، سينماي صرفا دولتي! خطرش كمتر نيست. اميدوارم كه هر چه بيشتر فعالان عرصه سينما و فرهنگ در يك شرايط متناسب و متعادل و بدون تبعيض در كنار هم براي آينده اين مملكت تلاشي مضاعف داشته باشند.

آفریده خاطرنشان ساخت: باور من اين است كه انقلاب اسلامي 57 روحيه خودباوري و تلاش و اميدواري را در جامعه دو چندان كرد اما متاسفانه ساختارهاي ما و مديريت‌هاي ما اصلا آماده و جوابگوي اين رود خروشان نبوده و نيستند و ناآگاهي، بي‌مسووليتي و عافيت‌جويي فرصت تبلور استعدادها را محدود و مهجور كرده است. اميدوارم با همدلي، صداقت و اعتماد بتوانيم ضمن بهره‌گيري از همه توانمندي‌ها و ظرفيت‌هاي اين مملكت، رونق و نشاط واقعي فرهنگي را در سينما شاهد باشيم.




محمد آفریده که موجه ترین چهره برای مدیریت مرکز گسترش است، بیان داشت: سینمای ایران در سایه سنگین افرادی گرفتار است که در سینما خانه کرده اند و هیچ رقیبی را هم قبول ندارند!/در همه کشورهای صاحب سینما، حمایتهای عام برای فیلمسازان اول طراحی شده ولی در سینمای ایران فیلمسازان برای بدست آوردن این حق ساده باید بجنگند!/در دوران مسئولیتم در مرکز گسترش، با بودجه سه فیلم بلند از ۵۰ فیلم اولی حمایت کردم!!

سینماروزان/مسعود احمدی: حرف و حدیث درباره تغییر مدیریت مرکز گسترش و ادغام با انجمن سینمای جوان همچنان فراوان است و از جمله گزینه های موجه مدیریت آینده مرکز، محمد آفریده است که بلحاظ سلامت اقتصادی-اخلاقی یکی از کم رقیب ترین مدیران سینمایی بعد از انقلاب اسلامی است.

محمد آفریده درباره تجربیات خود در زمینه میدان دادن به فیلمسازان جوان و چگونگی کشف استعدادهای نوپا می‌گوید: «قبل از پاسخ به این سؤال باید به 2نکته مهم توجه داشته باشیم؛ اول، باور این حقیقت که سینما بیش از هر چیز با فکر، اندیشه و نیروی جوان، زنده ، پابرجا و بالنده می‌شود. این باور مثل خیلی از حرف‌هایی که در سازمان‌ها رایج است، یک شعار تبلیغاتی نیست. باور این حقیقت، کلید حضور سرزنده جوانان در بسیاری از عرصه‌هاست. به جوان‌ها باید فارغ از هر سلیقه و گرایش، فرصت و امکان حضور در همه عرصه‌های فرهنگی، هنری، علمی و… را بدهیم. برای رسیدن به یک سینمای مطلوب چه بخواهیم و چه نخواهیم باید همه طیف‌ها در کنار هم حضور همدلانه داشته باشند». این تهیه‌کننده سینما ادامه می‌دهد: «نکته مهم دوم، اعتماد به جوانان گمنام و خلاق این سرزمین است، بدون این اعتماد هیچ دری برای این کشور گشوده نمی‌شود».

آفریده می‌گوید: «اما در شرایط حاضر و با گسترش ارتباطات و امکانات فیلمسازی، بیش از همه سوابق و تجربیات عملی فیلمسازان و دانش و آگاهی بخشی آنان به فرهنگ و جامعه مهم و مؤثر است. بخش عمده‌ای از این شناخت در آثار و گفت‌وگو با فیلمساز به‌دست می‌آید. اما باید بدانیم این مسیر، هموار نیست. کشف استعداد و خلاقیت‌های فیلمسازان همیشه با پیروزی توأم نخواهد بود. ذات هنر پیچیده است و مدیریت فرهنگی پویا با آگاهی از این حقیقت، این بستر را آماده بروز و ظهور استعدادهای فرهنگی و سرمایه‌های این سرزمین می‌سازد. در این صورت است که میدان‌های کار و تلاش، مولد، خلاق و با رونق و بانشاط می‌شود».

مدیرعامل اسبق مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی درباره اینکه چطور در کشور ما از فیلمسازهای جوان حمایت می‌شود، بیان می‌کند: «در همه کشورهایی که صاحب سینما هستند و برنامه‌های دراز‌مدت و اصولی دارند، حمایت‌های عام و مؤثر برای حضور فیلمسازان اول، طراحی شده است. برخلاف آن کشورها، در سینمای ما باید برای به‌دست آوردن این حق جنگید؛ چرا که این کشور همیشه در مشکلات روزمره، سوءتفاهم‌ها و سایه سنگین افرادی که در این سینما خانه کرده‌اند و هیچ رقیبی را هم قبول ندارند، گرفتار است. در سال‌های مسئولیتم در مرکز گسترش، با حداقل بودجه، بیش از ۵۰ فیلم کارگردان‌های اول مورد‌حمایت قرار گرفت که شاید کمتر از بودجه 3 تا 4 فیلم سینمایی معمولی بود. مهم باور جوانان و اعتماد به آنهاست».

این تهیه‌کننده با بیان اینکه فیلمسازان جوان بعد از کار اول، برای ورود به سینمای حرفه‌ای و رقابت با دیگر فیلمسازان راه سختی در پیش دارند، اظهار می‌کند: «اگر آنها در فیلم اول خود بدرخشند، تازه اول مبارزه برای ماندگاری در سینماست. معلوم نیست این موفقیت آغاز شکست نباشد. سینما خیلی بی‌رحم است. اگر هنرمند اهل ریاضت و پشتکار نباشد ممکن است این نخستین و آخرین فیلم او باشد».

او درباره کارگردان‌هایی که فقط یک فیلم ساخته‌اند و بعد دیگر نامی از آنها نشنیده‌ایم، بیان می‌کند: «بخشی از این موضوع به ساختار و شرایط ناهمگون سینمای ما برمی‌گردد و بخشی دیگر طبیعت رقابتی سینماست که باید برای پیروز شدن در این رقابت مبارزه کرد».

از محمد آفریده درباره اینکه چرا کارگردان‌های زیادی داریم که فیلم اولشان بهترین اثر کارنامه‌شان محسوب می‌شود و بعد از آن دچار ضعف می‌شوند، می‌پرسیم. در جواب با اشاره به نقل قولی از یک سینماگر می‌گوید: «سینما، کارگردانی با یک لشکر است، اما ماندگاری و ایستادگی در سینما بسیار سخت‌تر و پیچیده‌تر از ساخت فیلم است». او ادامه می‌دهد: «بسیاری از فیلمسازها، تجارب ناب و بکر خود از زندگی را که منحصر به‌خود آنان است با اخلاص در کار اول استفاده می‌کنند، از همین رو معمولا کار اول، متفاوت و تأثیر‌گذار است اما برای ماندگاری در سینما، باید تلاش مداوم و مستمری داشت. سینما فقط فیلم‌دیدن و در غوغای آن مسحورشدن نیست. فیلمساز‌ماندن نیاز به جهد، تلاش، مطالعه و کار مداوم دارد. بسیاری از فیلمسازان مطرح و باسابقه، گاهی سال‌ها برای اثر خود وقت و عمر می‌گذارند. ارتباط دائم فیلمساز با روح جامعه و فرهنگش، راز ماندگاری اوست».




کارگردان فیلم «یک خانواده محترم» که با فیلم «یلدا» در جشنواره امسال حضور دارد⇐هم من و هم تهیه‌کننده «یک خانواده محترم» از تمام اتهامات وارده تبرئه شدیم!!/ پس از ارائه کامل مدارک مبني بر قانوني‌بودن توليد فيلم «يک خانواده محترم»، ایل‌بیگی پروانه ساخت «یلدا» را صادر کرد

سینماروزان: مسعود بخشی کارگردان فیلم پرحاشیه «یک خانواده محترم» مدتها بعد از دوری از سینما امسال با فیلم «یلدا» در بخش فیلم اولیهای جشنواره فجر حضور دارد.

به گزارش سینماروزان همزمان با حضور بخشی در بخش فیلم اولیها، محمد آفریده تهیه کننده این فیلم نیز به عنوان داور همین بخش فیلم اولیها فعالیت میکند.

مسعود بخشی در خلال گفتگویی با «شرق» درباره روند دریافت پروانه ساخت «یلدا» علیرغم حملات افراطیون به «یک خانواده محترم» بیان داشت: در زمان معاونت نظارت حبیب ایل بیگی، پروانه ساخت «یلدا» را پس از ارائه کامل مدارک مبني بر قانوني‌بودن توليد فيلم «يک خانواده محترم» و نيز تبرئه‌شدن من و تهيه‌کننده از همه اتهامات مطرح‌شده در دادگاه فرهنگ و رسانه و به‌نام ايرج تقي‌پور گرفتیم.

بخشی ادامه داد: متأسفانه در زمان داده شده پروانه ساخت که مقارن معاونت نظارت حبیب ایل بیگی بود، قادر به يافتن سرمايه کافي ‌براي توليد نشديم و بعد در زمان ابراهیم داروغه‌زاده پروانه را به تهیه کنندگی علی مصفا تمدید کردیم.




اظهارات روزنامه نگار پیشکسوت در محفلی انقلابی و در واکنش به ارگانیهای مخالف حضور محمد آفریده در حلقه مدیریتی⇐مگر امام(ره) نگفت میزان، حال افراد است؟/چرا بدون برگزاری هیچ محکمه ای، به دنبال حذف معدود آدمهای مثمرثمر هستید؟

سینماروزان: محمد آفریده از جمله مدیران سینمایی پرورش یافته در چهار دهه اخیر است که تقریبا بدنه سینمای حرفه ای ایران جز به نیکی ازش یاد نمیکنند.

به گزارش سینماروزان با این حال معدود رسانه های افراطی علاقه ای به حضور این مدیر سالم در حلقه مدیریتی ندارند.

برگزاری تازه ترین نشست تحلیلی بررسی سی و شش دوره جشنواره فیلم فجر در حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی مجالی شد برای آن که یک روزنامه نگار پیشکسوت به موضع گیری افراطیون درباره آفریده بتازد.

در این نشست فیلمسازی ارگانی که آخرین فیلم اکران شده اش حتی صدمیلیون هم نفروخته با طعنه و کنایه به انتقاد از حضور محمد آفریده در هیأت داوران جشنواره فجر پرداخت و همین باعث شد رضا اورنگ روزنامه نگار پیشکسوت پاسخی صریح به وی دهد.

اورنگ با اشاره به سخن امام خمینی(ره) گفت: من از مخالفان آفریده میپرسم شما امام (ره) را قبول دارید یا اعتقادتان مقطعی است؟ امام (ره) گفت «در احوال گزینش افراد میزان حال فعلی مردم است»، پس چرا به این جمله عمل نکردیم و نمیکنیم؟ چرا بدون برگزاری هیچ دادگاهی، به دنبال حذف معدود آدمهای موجه و مثمرثمر هستید؟

اورنگ ادامه داد: چرا بعد از انقلاب بسیاری از بازیگران و کارگردانان بدون هیچ حکم دادگاهی محروم شدند؟ قبول دارید حق این آدمها پایمال شده است؟ این در حالی است که من ندیده ام که شما از این افراد حمایت کرده باشید.




چرا محمد آفریده بی‌رقیب ترین گزینه برای مدیریت آتی مرکز گسترش است؟؟ چون نه فساد اقتصادی داشته و نه فساد اخلاقی و چتر واحدش همه را دربرگرفته؛ از خالق “اخراجیها” تا سازنده “آشغالها…” !!

سینماروزان: بعد از توفیق اجباری سینمای ایران در تصویب و اجرای قانون منع به کارگیری بازنشستگان و کنار رفتن محمدمهدی حیدریان، حسین انتظامی که برخلاف اکثر مدیران سینمایی دولت های اصلاح طلب یا نزدیک به اصلاح طلبان یک چهره فرهنگی و رسانه ای است تا یک مدیر با سابقه امنیتی، به ریاست سازمان سینمایی وزارت ارشاد منصوب شد.

به گزارش سینماروزان و به نقل از “ستاره سینما” به دنبال این تغییر در رأس هرم سینمای کشور، زمزمه هایی نیز مبنی بر برکناری مدیران پیشتر آزموده سینمای کشور به گوش رسید، از جمله مهدی طباطبایی نژاد مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی که در تمام دوران فعالیتش درباره بودجه های تخصیص یافته به تولید مستند شفاف سازی نکرد.

گویا تغییر مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند قرار است زودتر از سایر بخشهای سازمان سینمایی صورت پذیرد و گمانه زنی های مختلفی از گزینه های جایگزینی احتمالی در فضای مجازی مطرح گردیده.

قاطعانه می توان گفت که در بین گزینه های موجود، محمد آفریده مناسب ترین گزینه برای ریاست این مرکز است.

وی از سال ۱۳۵۸ فعالیت هنری خود را در کانون پرورش فکری و مرکز اسلامی فیلمسازی وابسته به صداوسیما آغاز کرد. از سال ۱۳۶۲ تا ۱۳۸۸ مسئولیت‌های اجرایی متفاوتی همچون؛ کارشناس فرهنگی سینما در بنیاد سینمایی فارابی، مسئول تأمین فیلم و سریال اداره کل تأمین برنامه خارجی سیما، مدیر تولید و مدیرعامل انجمن سینمای جوان ایران و مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را برعهده داشته‌است. در کارنامه هنری وی می‌توان به مواردی همچون عضویت در هیئت مؤسس کانون فیلمنامه نویسان ایران، تهیه‌کنندگی بیش از سیصد برنامه تلویزیونی فیلم کوتاه (سینمای دیگر) برای شبکه‌های سیما، کارگردانی چندین فیلم و سریال تلویزیونی و نیز نویسندگی کتاب فیلمنامه «زیر آسمان» (نویسندگی مشترک) انتشارات امیرکبیر در حوزه دفاع مقدس اشاره کرد.

آفریده همچنین تهیه‌کنندهٔ فیلمِ «یک خانوادهٔ محترم» است. فیلمی که حاشیه های آن باعث شد تا آفریده مدتی از مدیریت سینمای کشور به دور باشد. حاشیه هایی که به دلیل عقده گشایی و انتقام شخصی مدیری اسبق که خود آلوده به انواع مفاسد اخلاقی و اقتصادی است و خط دهی وی به برخی رسانه های خاص پدید آمد و در اصل ماجرا فیلم قربانی دروغ پراکنی فردی شد که خود هیچ پایبندی خاصی به ارزش های ادعایی اش نداشت! و در این وسط مدیری مانند محمد آفریده مورد هجمه قرار گرفت و البته سینمای ایران بواسطه محروم ماندن از این مدیر متخصص و اخلاق مدار آسیب دید.

محمد آفریده علاوه بر شناخت کامل از سینما و مقوله فیلمسازی، مدیری است که در عین تعهد و واقف بودن بر خطوط قرمز، به آزاداندیشی و تفکر احترام میگذارد، کوچکترین لکه اخلاقی یا مالی در کارنامه وی نیست و از طرفی در صورت مدیریت، چتر واحد وی همه را پوشش خواهد داد نه فقط عده ای خاص و همیشه حاضر در پای سفره دولتی؛ کما اینکه این امر را پیشتر در زمان مدیرعاملی خود در مرکز سینمای مستند و تجربی به اثبات رسانده و آفریده بیشترین آفرینش را در معرفی چهره های جدید و جوان فیلمسازی به سینمای کشور بر اساس شایسته سالاری در هنر در کارنامه مدیریتی خود دارد.

آفریده همو بود که حتی حضور در کسوت مشاور یک مدیر نورس و کم تجربه در شبکه مستند را هم مجالی کرد برای آشتی دادن شماری از مستندسازان با رسانه ملی.

آفریده با همه کار کرده؛ از امثال مسعود ده نمکی تا چهره هایی نظیر محسن امیریوسفی که در ظاهر هم که شده از دسته بندیهای مجزایی هستند و این خصیصه ایست که کمتر مدیر ایرانی بدان شهره باشد!!

باید منتظر ماند و دید آیا حسین انتظامی مدیری کارآزموده و فرهنگی و واقف به امور مانند محمد آفریده را دوباره بر مسند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی خواهد نشاند یا اینکه همچنان در بر روی همان پاشنه پنج سال مدیریت قبلی و گزینه هایی مردود خواهد چرخید؟




محمد آفریده در آستانه حضور رییسی تازه در سازمان سینمایی مطرح کرد⇐در اوضاع فعلی نباید انتظار ظهور مدیر خلاق و کارآمدی را داشته باشیم/مشکل آنجاست که عده‌ای همه چیز سینما را برای خود یا دوستانشان می‌خواهند/این جماعت تا دلتان بخواهد پول خرج دورهمی‌های خود می‌کنند/تا قدرت بدنه صنف را باور نداشته باشیم، هیچ حرکتی به سرانجام مطلوب نخواهد رسید

سینماروزان: حضور عنقریب رییسی تازه در سازمان سینمایی به عنوان سومین رییس سینمایی دولت اعتدال موجب شده فعالان سینمای ایران بکوشند هشدارهای خود را درباره اوضاع سینما به اطلاع وی برسانند.

محمد آفریده از نیکنامان عرصه مدیریت سینمای ایران که از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تا انجمن سینمای جوان و حتی شبکه مستند کوشید فضایی فراهم کند برای استفاده از جوانان خلاق در یادداشتی با مرور اوضاع سینمای ایران نوشت: در سينماي حاضر هيچ كسي جاي ديگري را تنگ نخواهد كرد، مشكل اصلي از آنجا شروع مي‌شود كه عده‌اي، همه ‌چيز اين سينما را براي خود يا دوستان‌شان مي‌خواهند. تا اين نگاه غيرفرهنگي و غيرواقعي در اين كشور وجود دارد در روي همين پاشنه خواهد چرخيد. اين نگاه با خود تبعيض و تفرقه و نااميدي به همراه دارد، اين نگاه با خود سوءظن و بي‌عدالتي به دنبال دارد، در اين نگاه نبايد منتظر مدير خلاق و كارآمدي باشيم، اگر هم مدير شايسته‌اي انتخاب شد بايد همه حواسش به نگاه‌هاي ديگران باشد و فرصت هيچ كاري را پيدا نخواهد كرد.

آفریده ادامه داد: مديري با اين نگاه، مدير وصل نيست بلكه مدیر فسخ است. اين نگاه به‌ شدت محافظه‌كار است و از ترس نگاه‌هاي ديگران، يا همه ‌چيز را تعطيل مي‌كند، يا ميدان را به سينماي بي‌نگاه و بي‌نشان و روزمره مي‌سپارد. اين نگاه فقط فيلم فاخر را دوست دارد و تا دل‌تان بخواهد پول براي دورهمي‌هايش خرج مي‌كند. بايد باور كنيم كه هيچ نگاهي به تنهايي قادر به معجزه نيست، معجزه با حضور همه سلايق و همه ظرفيت‌هاي متنوع فرهنگي اين سرزمين به وقوع مي‌پيوندد. ما در اين كشور بيش از اين، فرصتي براي تاخير نداريم.

محمد آفریده خاطرنشان ساخت: انقلاب ۵۷، دفاع مقدس و اكثر حضور‌هاي حماسي اين مردم در يك نقطه مشترك به انفجار نور منتهي شدند كه مردم از هر گروه و هر سليقه و هر نگاه به عنوان هسته مركزي آن حضوري حداكثري داشتند. تا شرايط و ساختارها و ديدگاه‌ها، اين قدرت حقيقي بدنه اجتماع و صنف را خالصانه باور نداشته باشند، هيچ برنامه‌اي و هيچ تصميمي و هيچ حركتي به سرانجام مطلوب نخواهد رسيد.




افشاگری مرکز گسترش حکایت دارد از عدالت مطلق محمد آفریده در توزیع بودجه⇐حمایت از ۴۴پروژه با بودجه‌ای چهارمیلیاردی در دوران مدیریت محمد آفریده/حمایت از ۲۴پروژه با بودجه‌ای پانزده میلیاردی(!) در دوران مدیریت شفیع آقامحمدیان/حمایت از فقط ۸پروژه با بودجه‌ای بیش از دومیلیارد در دوران مدیریت طباطبایی‌نژاد

سینماروزان: تقاضای رسانه های مستقل سبب ساز آن شد که بعد از بنیاد سینمایی فارابی و موسسه رسانه های تصویری که فهرست حمایتی خود در سالهای اخیر را منتشر کردند مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم به تازگی فهرست حمایتی خود در ده سال اخیر را منتشر کند.(اینجا را بخوانید)

در فهرست ارائه شده از سوی مرکز نام 76 پروژه سینمایی به عنوان پروژه های مشمول تسهیلات مرکز دیده میشود و اگر بخواهیم به لحاظ گستردگی دامنه حمایتی بسنجیم موفقترین کارنامه مرکز از آن محمد آفریده بوده است.

اول. در فاصله زمانی 85 تا 88 و در زمان مدیریت محمد آفریده بر مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی نزدیک به 44پروژه سینمایی با بودجه‌ای حدودا چهار میلیاردی مورد حمایت قرار گرفته اند و جالب اینجاست که در میان دریافت کنندگان تسهیلات همه جور سینماگری به چشم میخورد؛ از امثال بهنام بهزادی و محسن امیریوسفی و عبدالرضا کاهانی تا مسعود ده نمکی و محمدرضا ورزی و مسعود اطیابی!

این معنایی دارد جز آن که آفریده کوشیده بود حین مدیریت خود شرایط بهره وری تمامی سینماگران با حدی میانه از بهره هوشی را فراهم آورد و تا حد امکان از خودی و غیرخودی کردن در ارائه تسهیلات بپرهیزد؟

دوم. در فاصله زمانی 88 تا 92 و در زمان مدیریت شفیع آقامحمدیان بر مرکز گسترش 24پروژه مورد حمایت بوده اند آن هم با بودجه ای هنگفت نزدیک نزدیک به 15میلیارد.

 در همین دوره بوده که بالاترین پرداختیهای مرکز اهدا شده و از جمله بیش از 6میلیارد برای «لاله» یا بیش از 2میلیارد برای «شهابی از جنس نور» و بیش از یک میلیارد برای «رنج و سرمستی» و ناگفته پیداست که علیرغم بودجه هنگفت 15میلیاردی گستردگی توزیع بودجه مناسب نبوده و تقریبا نصف دوران آفریده را شامل شده.

سوم. در فاصله زمانی 92 تا 96 و در دوره مدیریت محمدمهدی طباطبایی نژاد بر مرکز گسترش فقط 8پروژه مورد حمایت قرار گرفته اند آن هم با بودجه ای بیش از 2میلیارد. رقم صرف شده برای حمایت از همه کمتر است. یک دلیل آن میتواند راه اندازی محافل سینمایی بودجه خوار از هنروتجربه تا جشنواره جهانی(؟) فجر و مدرسه ملی سینما در دوره اخیر باشد که باعث شد بودجه واریزی به مرکز از همه کمتر باشد؟؟

فارغ از این،  آمار کمّی حمایت شدگان مرکز در بدترین حالت خود قرار دارد و در این دوره زمانی فقط 8 پروژه مورد حمایت قرار گرفته‌اند!!




محمد آفریده با انتقاد از اوضاع تراژیک فیلم کوتاه اظهار داشت⇐ده‌ها میلیارد صرف فیلمهای بلند می‌کنند اما یک هزارم آن را صرف فیلم کوتاه نمی‌کنند/تشکل‌های ما، دچار روزمرگی شده‌اند، درست مانند سازمان‌های رسمی ما!!/اکثر مراکز و سازمان‌های سینمایی، در دیروز متوقف شده‌اند/سازمان‌های نورس فقط پول حرام می‌کنند و فرصت‌ها را از دست می‌دهند/این چه صنفی است که اعضای هیأت مدیره‌اش به کارمندی برای دولت مشغولند؟/وقتی با سلام و صلوات کار جلو نرفت، خمپاره انداختم!!!/فیلمسازان به وضع موجود راضی نباشند و سهم خود را از تلویزیون، وزارت ارشاد و مراکز دیگر بخواهند

سینماروزان: محمد آفریده از جمله مدیران تربیت شده در سینمای بعد از انقلاب اسلامی است که هر کجا که بود از انجمن سینمای جوانان ایران تا مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی کوشید در مسیر کمک به جوانهای مستعد و در عین حال مستقل حرکت کند؛ شاید حرکت بر همین مدار بود که در میانه دهه نود و در دورانی که حتی در سازمانهای به ظاهر ارزشی این ریاکاران هستند که کرسی‌دار شده‌اند، آفریده جایی در سیکل مدیریتی ندارد.

به گزارش سینماروزان آفریده کم گفتگو میکند اما اغلب حتی وقتی درباره امور تخصصی هم صحبت میکند نظراتی ارائه میدهد که میتواند چراغ راه کلیت سینما باشد. تازه ترین گفتگوی آفریده که با سایت «فیلم کوتاه» صورت گرفته هم از همین جنس است؛ او در عین طرح انتقاداتش به مدیریت کلان سینمایی کشور از فیلمسازان میخواهد با ضعفهای این مدیریت کنار نیایند و حقشان را از این ساختار بیمار بگیرند.

به نظرتان الان شرایط فیلم کوتاه در مقایسه با گذشته چطور است؟
از جهاتی خوب و از جهاتی بد، درحال حاضر امکانات برخلاف گذشته که در انحصار بعضی‌ها بود دیگر نیست. علاقمندان بیشتر شده‌اند، حجم تولیدات بالا رفته، ظرفیت سینمای کوتاه در ایران و جهان شناخته‌تر شده؛ اما متاسفانه علی رغم تلاش‌های بسیار، همچنان بخش مظلوم‌تر سینمای ما حوزه فیلم کوتاه است.
حوزه‌ای که می‌تواند سینما را آباد کند و انرژی و امید بدهد. همیشه اعتقادم این بوده و سر این اعتقاد هم جنگیده‌ام که سینمای کوتاه، سینمای آینده این سرزمین است. هرحوزه‌ای که جوانان در آن نقش مستقیم دارند و در یک فضای بی‌واسطه فعالیت خلاقانه انجام می‌دهند، آنجا پویا، سازنده، امید بخش و آینده سازاست. اما متاسفانه الان شرایط به هم ریخته‌ای در کل حوزه سینما داریم و مسلما آنها که ضعیف‌ترند؛ شکننده‌تر هستند. الان فیلم کوتاه وضعیت خوبی ندارد. چرخه مناسبی برای دیده شدن و نمایش ندارند، یک زمانی خود من شاید سالی بالای ۱۰۰ فیلم کوتاه فیلمسازان را به تلویزیون و مراکز دیگر ارائه می‌دادم و آنها حق نمایش می‌پرداختند، الان تلویزیون خودش گرفتاری‌های زیادی دارد و اصلا این مسائل بنیادی برایش مهم نیست، فیلمساز فیلم کوتاهی هم، اگر سراغ تلویزیون برود براحتی می‌گویند فیلم‌هایت را مجانی پخش می‌کنیم و منت هم می‌گذارند. مراکز دیگر هم گیر کرده‌اند در زمان گذشته و تحول یک رویا شده است. سازمان‌های نورس هم چون این میدان را نمی‌شناسند، فقط پول حرام می‌کنند و فرصت‌ها را از دست می‌دهند، باید همه در یک هماهنگی و همدلی به مسائل فرهنگی فکر کنیم. باید چرخه اقتصادی و منزلتی فیلم کوتاه را سامان دهیم. به نظرم حوزه فیلم کوتاه در یک بی‌سامانی کلی گیر کرده و هزینه این بی‌سامانی گریبان این مملکت و فرهنگ را خواهد گرفت.
این بی سامانی از کجا می‌آید؟
بخش زیادی از این بی‌سامانی و مشکلات به عدم باور و نگاه اصیل همگان، مخصوصا مسئولان به ظرفیت و توانمندی این سینما بر می‌گردد. ساماندهی درستی نداریم در این حوزه. همه سینما برای سینمای فقط تجاری و مرسوم طراحی شده و این برای یک سینمای بدیع و خلاق و رو به جلو آفت است. در همه دنیا، ساز و کار سینما برای تازه ماندن، توجه به این عرصه ناب است. هرجا سینما از نفس می‌افتد، فیلم کوتاه و تجربه‌های خلاقانه و بی‌واسطه این عرصه می‌تواند یکه تاز میدان شود. مسئله فقط در این حوزه پول و سرمایه نیست، بلکه دیده شدن فیلمساز و منزلت فرهنگی او در بین دیگر بخش‌هاست.
دولت برای ساماندهی باید چه کند؟
ما باید ابتدا در یک نگاه جامع، جایگاه و نقش فیلم کوتاه را بین همه موثرین این حوزه تبین و ترسیم کنیم. فیلم کوتاه و مستند، فعالیت حاشیه‌ای نیست. من بارها این مطلب را گفتم و باز تاکید می‌کنم که باید ابتدا این نگاه بی‌نیازی مسئولان به این حوزه، تصحیح شود. در حال حاضر، فیلم کوتاه و مستند شبیه بچه کوچک در خانه است. همه دوستش دارند و دلتنگی‌هایشان را با آن جبران می‌کنند؛ با او عکس یادگاری می‌اندازند؛ اما پول در جیبش نمی‌گذارند!
فیلم کوتاه دیگر بچه کوچک خانواده نیست. او مدتها است که بزرگ شده و پر است از انرژی و نشاط. این نگاه را باید هر روز و هر ساعت بین همه مسئولین فریاد بزنیم، اگر ده تا از بچه‌های فیلم کوتاه که شاهکار خلق کرده‌اند را نام ببریم، چه کسانی در این مراکز ریز و درشت آنها را بجا می‌آورند، کدام مسئول در اتاقش را برای این فیلمسازها باز می‌کند؟
فیلمسازان فیلم کوتاه خودشان چقدر مقصرند در این بی‌توجهی؟ آیا نباید خودشان این توجه را جلب کنند؟
همیشه به بچه‌ها گفته‌ام این سینما سینمایی است که باید در آن مبارزه کرد. نمی‌توانیم منتظر این باشیم که همه چیز در اختیارمان باشد. متاسفانه تشکل‌های ما دچار روزمرگی شدند، مانند سازمان‌های رسمی ما. تشکل و صنف خیلی مهمند. الان سازمان‌های رسمی ما بی برو برگرد گرفتار هزار مشکل هستند و فیلمسازان ما هم همین‌طورند. تشکلی نشان دهید که به ماهیت فیلم کوتاه توجه واقعی کند و احقاق حق کند؟ صرف برگزاری چند جشنواره و چند تسلیت و تبریک و احیانا توزیع بلیت جشنواره و… ما چه کردیم؟ چه میزان از این فعالیت‌ها به حقیقت این حوزه توجه می‌کند. در همه دنیا این سینما، دنبال روی سینمای مرسوم و معمول نیست. مطالبه گر است. باید این ظرفیت منحصر بفرد، که سرمایه فرهنگی این ملت است به همه مسئولان و متولیان این حوزه مراجعه و سهم خود را طلب کند.
مسئله عدم توجه تلویزیون به فیلم کوتاه مسئله مهمی است. حتی بعد از برنامه «سینمای دیگر» که شما تهیه کننده‌اش بودید؛ عملا تلویزیون دیگر برنامه جدی‌ای در زمینه فیلم کوتاه تولید نکرد. چه شد که آن برنامه در آن دوران تولید شد؟
من سال ۷۲-۷۳ به عنوان کارشناس فرهنگی سینما در فارابی کار می‌کردم. آقای بهشتی که از آنجا رفت، من هم استعفا دادم. آمدم بیرون که آزاد کار کنم. می‌خواستم فیلمسازیم را ادامه بدهم، آقای شجاع نوری همان زمان مدیرکل تامین برنامه سیما شد. جایی که تمام فیلم‌های خارج از تلویزیون و سریال‌های -ایرانی و خارجی-آنجا تهیه می‌شد، روزی به من زنگ زدند و در خواست همکاری کردند. من شدم مسئول فیلم و سریال آنجا. فیلم‌های متنوع می‌دیدیم و پیشنهاد می‌دادیم به شبکه‌ها.
همانجا بیشترمتوجه این واقعیت شدم که تلویزیون ما با توجه به مسائل گوناگونی که دارد محدودیت‌های زیادی هم برای پخش دارد. چون فیلم کوتاه را می‌شناختم و در سال‌های نوجوانی و جوانی‌ام در کانون پرورش کودکان و مرکز اسلامی فیلمسازی آماتور با فیلم کوتاه مانوس بودم، تصمیم گرفتم با توجه به ظرفیتی بالایی که فیلم کوتاه دارد، پنجره‌ای در قاب تلویزیون برای مخاطب ایجاد کنم. این پنجره فرصت مناسب و منحصر بفردی برای تلویزیون بود که علیرغم محدویت‌هایش، قالب جدیدی از منابع متنوع تصویری بکر و خلاق بدست بیاورد.
آن زمان هرجا برنامه‌ای کم می‌آمد، آخر شب، وسط برنامه‌ها و ساعت بد تلویزیون، فیلم کوتاه پخش می‌شد و کسی به هویت مستقل این سینما توجه نمی‌کرد.
تحقیق کردم و دیدم فیلم‌های متنوع زیادی در دنیا موجود است که هیچ مشکلی برای پخش ندارد و می‌تواند تجربه‌های نویی در اختیار فیلمسازان ما قرار بدهد. طرحی و قالبی آماده کردم به نام «سینمایی دیگر». برنامه‌ای حدود ۸۰ دقیقه در هر قسمت که فیلم‌های کوتاه، مستند و انیمیشن ایرانی و خارجی پخش می‌کرد. مخصوصا هم بردیم ساعت ۹ شب که ساعت فیلم و سریال بود در شبکه دو. این مسئله همزمان شد با آمدن آقای جعفری جلوه به شبکه دو که من این پیشنهاد را به ایشان دادم و ایشان هم پذیرفت. خیلی هم تبلیغات می‌کردم تا مردم این برنامه را ببینند. چون می‌خواستیم فیلم کوتاه را به آنها بشناسانیم.
از طرفی دیگر فیلمسازان هم این فرصت را پیدا می‌کردند که فیلم‌های روز دنیا را ببینند. ما در آن برنامه از خیلی از فیلمسازان ایرانی و خارجی فیلم پخش کردیم. شاید بیش از ۵۰۰ فیلم کوتاه خارجی و ایرانی از تلویزیون در طول این ده سال پخش شد.
رایت فیلم‌ها را خریده بودید؟
بله تمام رایت فیلم‌های خارجی و داخلی را اداره کل با پیشنهاد ما خریداری می‌کرد.
آن زمان در جلسات متعدد با آقای جعفری جلوه در باره اهمیت این سینما بحث و گفتگو داشتیم و ایشان با حمایت از این برنامه، به حوزه فیلم کوتاه و مستند کمک بسیاری کرد. چون فرهنگی بود، این حوزه‌ها را می‌فهمید و کمک می‌کرد. توضیح دادم که اولا مخاطب برایش خوب است که ساختار جدیدی می‌بیند. ثانیا فیلمسازها آموزش می‌بینند و نگاه جدیدی پیدا می‌کنند. گفتم نمایش فیلم‌های کوتاه جوانان این مملکت، آینده فرهنگی این کشور را بیمه می‌کند. وقتی از یک فیلمساز کوتاه، فیلم می‌خرید و در قاب تلویزیون نمایش می‌دهید؛‌ او می‌رود به خانواده و آشنای خود نشان می‌دهد و امیدوار می‌شود. این که تنها بگوییم امیدوار باشید کافی نیست، باید کار و فعالیت ایجاد شود. استقبال کرد و همان سال شاید نزدیک به ۱۵۰ میلیون فیلم بچه‌ها را به تلویزیون فروختیم.
از امیرشهاب رضویان، مهدی جعفری، علی محمد قاسمی، محمد خزائی، بهرام توکلی، مهدی نادری، بیژن میرباقری، مرحوم وحید نصیریان، ابراهیم اصغرزاده، شاهد احمدلو، مصطفی آل احمد، مرتضی سرهنگی، فرشاد فدائیان، شهرام علیدی، بهزاد رسول زاده، محمدرضا رحمانی، محمدرضا عرب، ارد عطارپور، مجید برزگر، رهبر قنبری، جواد مزدآبادی، مهرداد اسکویی، مونا زندی، نادر طریقت، محسن امیر یوسفی و خیلی‌های دیگر که در حال حاضر چهره‌های فعال سینما هستند، فیلم‌هایشان را در برنامه تلویزیونی فیلم کوتاه پخش کردم.
همزمان در آن سال‌ها، مدیرتولید انجمن سینمای جوانان شدم و به همه بچه‌ها در تولیداتشان رایت یا سهم دادم. گفتم فیلم بسازید، اگر می‌شود۳ میلیون، من ۲ میلیون می‌دادم و ۳۰ درصدش هم برای شما. همه این فیلم‌ها را هم که می‌فروختیم در تابلو می‌زدیم که مثلا آقای فلانی بیاید ۳۰ درصدش را از حسابداری بگیرد. این باعث قوت قلب فیلمسازان می‌شد. با رونق فیلم کوتاه در انجمن سینمای جوان و نمایش فیلم‌های کوتاه در تلویزیون، به آقای جعفری جلوه پیشنهاد دادم شبکه دو هم برای شراکت بیشتر در این حرکت بانشاط فرهنگی، از ۱۰۰ فیلم کوتاه برای تولید حمایت کند که ایشان با روی باز پذیرفت. اسم این تولیدات را «سینمای آینده» گذاشتیم و بخش قابل توجه‌ای از فیلمسازان جوان با علاقه‌مندی برای تلویزیون فیلم کوتاه ساختند.
فیلم‌ها صرفا برای نمایش در برنامه «سینما آینده» ساخته شد؟ با مدیوم تلویزیون؟
همه زیر نظر خودم بود. آقای جعفری جلوه مسئولیت این پروژه را به من سپرده بود، فیلمسازان هیچ کدام چارچوب تلویزیون را نمی‎شناختند. خودم با فیلمسازان صحبت می‌کردم، قرارداد می‌بستم و فیلمسازان می‌رفتند فیلم می‌ساختند و به لطف خدا همه در شبکه بارها پخش می‌شد. اعتماد به این نسل اعتماد به آینده و باور قابلیت این نسل است و من خدا را شکر می‌کنم چه در تلویزیون و چه در انجمن سینمای جوان و چه در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، بجای حذف و نفی و پنهان شدن پشت خیلی شعارها، قدمی باشکوه برای حضورخلاقانه نسل جوان و مظلوم این سرزمین برداشتم. بسیاری از فیلمسازانی که در حال حاضر مشغول فیلمسازی در سینمای ما هستند حاصل همان اعتماد بودند، همین امسال در جشنواره فجر از بهرام توکلی بگیر تا هومن سیدی و محمد خزاعی حاصل همان اعتماد بودند.
چه شد که برنامه قطع شد؟
آقای جعفری جلوه که رفت…
یعنی با تغییر مدیران، برنامه هم قطع شد؟
آقای جعفری جلوه مدیر شبکه دو بود و رفت شبکه یک. من این برنامه را بردم شبکه یک. اسمش را گذاشتم فیلم کوتاه. با ایشان مهاجرت کردیم. یک مدتی آقای پورحسین آمد و کمکی کرد. مدتی آقای صوفی هم آمدند و کمک کردند. منتها عمدتا با ایشان راحت‌تر بودیم والبته صحبت‌هایی هم از جمع مدیران سازمان به گوش می‌رسید و آقای جعفری جلوه هم می‌گفت که همه می‌گویند چرا برای این برنامه بودجه می‌دهید؟ ایشان هم مقاومت می‌کردند و من هم تمام تلاشم را می‌کردم که با اطلاع رسانی و تبلیغات بسیار، چراغ این سینما را برای جامعه روشن نگه‌دارم.
چه سالی تولید برنامه قطع شد؟
سال ۸۴ تمام شد.
الان در تلویزیون جای برنامه‌ای جدی مثل «سینمای دیگر» خالی نیست؟ شما حاضرید به عنوان تهیه کننده برگردید و یک برنامه اینچنینی تولید کنید؟
به نظرم با توجه به ظرفیت بالای این سینما، نه تنها یک برنامه بلکه ده‌ها برنامه می‌تواند از شبکه‌ها پخش بشود. این یک ضرورت و یک کار واجب است، یک بحث شخصی نیست. ما این همه جوان داریم و سالی سه هزار فیلم کوتاه ساخته می‌شود، با انواع و اقسام کیفیت و امکانات. چون این سازمان‌های قدرتمند توجهی به این مدیوم ندارند، بسیاری از این انرژی‌ها از دست می‌روند. جریان این نسل مثل یک رود خروشان است که سرازیر شده و ما بلد نیستیم از آن بهره برداری کنیم و اگر مواظب نباشیم خیلی چیزها را خراب می‌کند. تلویزیون جمهوری اسلامی وظیفه‌اش این است که تا دیر نشده، درهای خود را بر روی این نسل مظلوم و خلاق باز کند، چطور سریال دقیقه‌ای چند میلیاردی می‌سازند؟ باید حداقل بگوید هرکسی می‌خواهد فیلم کوتاه بسازد بیاید این هم الگوی من است. با افتخار باید این وظیفه‌اش را انجام دهد. الان تلویزیون پشتش را به این نسل کرده و این آسیب ایجاد می‌کند. الان فیلمساز رفته در اتاق خودش، با اینترنت با دنیا گفتگو می‌کند. هر آسیبی هم ایجاد شود مسئول اصلی‌اش سازمان‌هایی مثل تلویزیون، حوزه هنری، سینمای جوان و مراکز دیگر هستند. این اعتقاد من است و با عشق و علاقه این چند سال این کار را می‌کردم.
الان یک فیلم سینمایی می‌سازند چند میلیارد، یک سریال می‌سازند چند میلیارد و تمام این فیلم‌های کوتاه را اگر بخواهند بخرند بیشتر از دو سه میلیارد در سال نمی‌شود. اگر این اتفاق بیفتد، با این همراهی آینده این مملکت بیمه می‌شود.
چه کار می‌شود کرد که تلویزیون توجه کند به فیلم کوتاه؟
متاسفانه اکثر مراکز و سازمان‌های ما متوقف در دیروزهستند و مسائل روزمره هم گرفتارشان کرده. من بیش از هرچیزی امیدم به فیلمسازان جوان که سرمایه این کشور و این انقلاب هستند، است، فکر می‌کنم با همدلی و همراهی و مشارکت بین فیلمسازان آگاه و خلاق، انشاالله گره این مشکلات باز شود.
به نظرتان چرا صنف فیلم کوتاه به عنوان تنها تشکل رسمی فیلم کوتاه این درخواست را از تلویزیون یا سازمان‌های دیگر نمی‌کند؟
به نظرم صنف فیلم کوتاه باید تلاش مضاعفی داشته باشد. در تمام دنیا فیلمسازان فیلم کوتاه مطالبه‌گرند. آنها هیچ وقت راضی به وضع موجود نباید باشند، عرصه فیلم کوتاه، عرصه تلاش خالصانه و صمیمانه برای تجارب ناب و خلاقانه است، این سینما سینمای مستقل است.
در چند سال اخیر عملا جز جمع کردن امضاء و انتشار نامه سرگشاده برای بازگشت سیمرغ فیلم کوتاه به جشنواره فجر، مطالبه گری جدی دیگری از صنف فیلم کوتاه ندیدیم.
صرف پرداختن به جشنواره‌ها چندان به درد زندگی این بچه‌ها نمی‌خورد. نمی‌گویم نامه ندهند، اما اگر فیلم کوتاه از تازگی و پویایی‌اش خارج شود، هیچ فرقی با سینمای مرسوم و متعارف ما ندارد. فیلم کوتاه در تمام دنیا در اعتراض نسبت به جریان اصلی سینماست. باید این سینما، سهم خودش را از تلویزیون، وزارت ارشاد و مراکز دیگر بخواهد.
متاسفانه در سال‌های اخیر همیشه سطح مطالبات صنف فیلم کوتاه پایین بوده. شاید آگاهی لازم را نداشتند که تا چه حد می‌توانند مطالبه‌گر باشند.
فکر نمی‌کنم آگاه نیستند. خسته شده‌اند و سرشان گرم چیزهای دیگر شده، به نظرم نسل جدید باید بیاید و فضا برای بالندگی آنان فراهم شود، حوزه فیلم کوتاه حوزه‌ای نیست که همه چیز آرام باشد. سینمای جوان و فیلم کوتاه، پر از انرژی است. ممکن است جاهایی کارهایی کنند که خوشمان نیاید، ولی باید حتی به آنها فرصت اشتباه بدهیم.
فکر می‌کنم اعضای هیات مدیره‌ صنوف نباید عضو یا کارمند سازمان‌های دولتی باشند. چون پای منافع شخصی به میان می‌آید. این آفت را صنوف دارند. بنده خودم هیات موسس کانون فیلمنامه سینمای ایران بودم. دو سال شدم عضو شورای مرکزی، بعد از دو سال کسی که رئیس شده بود با مهر آنجا فیلمنامه خودش را تصویب کرد.
الان تلویزیون که هیچ، سازمان‌های دیگر هم اگر توجهی نکنند، اینها می‌نشینند و فقط غصه می‌خورند. این به درد نمی‌خورد. این مملکت ضعیف و فقیر نیست. تمام این سال‌ها که مدیر بودم واقعا می‌دیدم که چه پول‌هایی و سرمایه‌ای اینجا هست که از بین می‌رود. پول داده بودند، مواد خام خریده بودند و در انبارها فاسد شده بود.
این بچه‌ها باید مطالبه گر باشند، واقعا سهم این نسل از کل سینما و کل تولیدات چقدر است؟ چقدر این سهم عادلانه بدست آنان می‌رسد.
من به خاطر همین در دوران مدیریتم چون می‌دیدم با سلام و صلوات کار جلو نمی‌رود؛ خمپاره میان اینها می‌انداختم!
جشنواره سینما حقیقت را که راه انداختم، دوره دوم گفتم جشنواره فجر چند تا مهمان دارد؟ گفتند ۹۰ تا مهمان. گفتم پس ما ۱۴۰ مهمان می‌آوریم. ما باید برویم به سمت اتفاقات بزرگتر تا بتوانیم جامعه را درگیر اهمیت این سینما بکنیم.
الان مشکل اقتصاد در فیلم کوتاه جدی است. تهیه کننده‌های خصوصی و صاحبان برند وارد چرخه فیلم کوتاه نمی‌شوند؛ چون اقتصادی نیست. مدیران و سازمان‌های دولتی هم حمایت نمی‌کنند. از طرف دیگر برای فیلمسازان مستقل هم شانی قائل نیستند.
ما باید این منزلت را برای این حوزه ایجاد کنیم. وقتی فیلم کوتاهی ده‌ها جایزه برده یا فیلمساز آن کار موثری کرده؛ مدیران ما وقت بگذارند بروند به دیدارش و عکس یادگاری بیندازند. ما هم باید شانی به این فیلمساز بدهیم، ما همه حواسمان به بزک‌های سینمای تجاری است. وقتی به این چیزها اهمیت داده نمی‌شود، فیلم کوتاه شده سکانسی از یک فیلم بلند.
اینجا شده شبیه منزلی سر راهی که همه می‌آیند و قرار ندارند. چون همه نگاه‌ها، توجه‌ها و بودجه‌ها، به سینمای بلند است.
انجمن سینمای جوانان مهمترین نهاد مربوط به فیلم کوتاه است. فکر می‌کنید نقش انجمن در حمایت از فیلم کوتاه کافی است؟
زمانی که در انجمن بودم روزی چند قرار داد فیلم کوتاه می‌بستم، آن زمان تشخیصم این بود که برای ایجاد یک موج، نیاز به کاروانی از تولیدات متنوع است. با یک کار و یا چند کار سازمان‌ها و جامعه، این حوزه را تحویل نمی‌گیرد. قبلا هم گفتم باید تعارفات را کنار می‌گذاشتیم و عملیاتی، این ظرفیت منحصر بفرد فیلمسازان کوتاه را مثل رودی خروشان به جامعه سرازیر می‌کردیم.
الان در سال ۹۶ خیلی چیزها عوض شده، اما خیلی از سازمان‌ها و ساختارها و ذهن‌ها عوض نشده! هر دوره مقتضیات خودش را دارد و مدیریت؛ شناخت آن مقتضیات است. بنظر من تا اطلاع ثانوی باید اگر دولت همه سوبسیدهایش را به سینما قطع می‌کند، حوزه فیلم کوتاه و مستند باید چندین برابر بودجه دریافت کند، البته شرطش تغییرات بزرگ در ساختارها است.
باید فاند راه بیفتد. یعنی بودجه‌های دولتی که برای فرهنگ و استعدادهای جوانان در نظر گرفته شده با شرایط سهل و با تکیه به توانمندی فیلمساز، در اختیار فیلمسازان قرار گیرد. به نظرم این کار عادلانه تر است. در این روش فیلمساز یا تهیه کننده فیلم، صاحب فیلم می‌شود و وقتی فیلمساز صاحب فیلم است، فیلم همیشه زنده است و تا فیلمسازهست فیلم به حیاتش در پخش و نمایش و … ادامه می‌دهد. اما وقتی سازمانی کل هزینه فیلم را می‌دهد و همه فیلم را می‌خواهد و نگاهش از بالا است، فیلم به پستو می‌رود و با عوض شدن مدیران این فیلم کلا از بین می‌رود و فراموش می‌شود.
در این سال‌های بعد از مدیریت‌تان در حوزه فیلم کوتاه و مستند چه کارهایی کردید؟
از سال ۸۸ که از مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی بیرون آمدم، تا دو سه سال پیش بالای ۳۰۰ فیلم کوتاه و مستند تولید کرده‌ام. وقتی انسان به چیزی اعتقاد دارد خداوند عالم هم، مسیرش را برای آن هدف، مهیا می‌کند. حواسمان باید باشد که این حوزه مثل یک چشمه همیشه در جریان و حرکت است و ماندگاریش زلالی و تازگی آن است.
الان چه کار می‌کنید؟
الان بیشتر وقتم را روی کار بلند می‌گذارم.
پس شما هم از فیلم کوتاه مهاجرت کردید.
نه، اما هجرت آغاز حرکت است. همیشه به آینده این نسل امیدوار بوده‌ام و این امید باعث حرکت و گشایش در زندگیم شد. کار در این حوزه که جوانان و فکرهای جوان با آن همراه هستند، از عمر انسان کم نمی‌کند. این روایتی است از پیامبر اکرم (ص)، امیدوارم دیوار بی‌اعتمادی به این نسل، فرو بریزد و همه در کنار هم برای آرزوهای بزرگ فرهنگی این سرزمین تلاش کنند. هیچ راهی جز حضور همه نگاه‌های متنوع این سرزمین برای سازندگی و آبادانی و عاقبت بخیری وجود ندارد.




هشدار محمد آفریده نسبت به راه‌اندازی دوباره فاخرسازی⇐اسباب تأسف است که در روزگار بیکاری خیل وسیعی از سینماگران رقابتی راه افتاده برای فاخرسازی!

سینماروزان: زمزمه‌های دوباره‌ای که برای راه‌اندازی تولیدات پرهزینه فاخر شکل گرفته وقتی کنار تجربه پیشین فاخرسازی و مثلا صرف کلی هزینه برای محصولی شکست‌خورده همچون «فرزند چهارم» قرار می‌گیرد قطعا نگرانی‌ها را نسبت به اتلاف بودجه‌های عمومی تشدید می‌کند.

محمد آفریده از مدیران باسابقه سینما که اغلب سعی می‌کرد به فیلمسازان مستعد فارغ از ریشه‌های سیاسی بها دهد در نوشتاری برای سینماروزان نسبت به شیوع مجدد پدیده فاخرسازی در سینما و تلویزیون ایران هشدار داده است.

متن یادداشت آفریده را بخوانید:

فیلم یا سریال فاخر بیشتر اسم رمزی شده برای نادیده گرفتن بخش اعظمی از ظرفیتها و سرمایه‌های مولد فرهنگی این سرزمین. باعث تأسف است که بگویم در زمانی که خیل وسیعی از فیلمسازان و دست اندرکاران سینما و تلویزیون این سرزمین بیکارند و سالهاست شرمنده زن و بچه‌هایشان هستند دوباره صحبت از فیلم فاخر میشود، جالب‌تر اینکه رقابتی هم برای به دست آوردن فیلم فاخر بین اهالی این سینما به وجود آمده است.

فیلم فاخر باید میوه طبیعی فرهنگ و هنر این سرزمین باشد. طبیعی بودن یعنی مسئولان و مدیران فرهنگی این مملکت، بستر مناسب برای حضور همه طیف از سینماگران آماده و مهیا کند.،  با حضور همه و ایجاد رونق و نشاط فرهنگی در این  کشور است که آرزوهای فرهنگی و مقدس این دیار محقق می شود، پول صرف بدون حضور همه، قدرت نیست بلکه خسارت و تخریب است.  این مملکت با دو یا سه و یا.. فیلم  فاخر به جایی نمی‌رسد، فیلم فاخر مثل یک شهاب سنگ است اگر نوری داشته باشد! تنها بخش کوچکی از آسمان فرهنگ این سرزمین را روشن خواهد کرد، اما آسمان فرهنگ این سرزمین با حضور صمیمانه همه طیفها نور باران می شود.

بیاییم تا بیشتر از این دیر نشده به فکر سرمایه‌های مولد این جامعه سربلند و کوشا و امیدوار باشیم، هم اکنون بخش وسیعی از اهالی این سینما خانه نشین شده‌اند و نگران‌کننده تر بخش شکننده این سینما یعنی فیلمسازان فیلم کوتاه و مستند هستند، فیلمسازانی که با کمال تواضع و صبوری و تنها،  منتظر معجزه ای به این در و آن در می‌زنند.

مراکز و سازمانهای که برای موضوعات مهم و اهداف والا راه اندازی شده‌اند متأسفانه در شرایط حاضر، به خاطر ساختارهای دولتی و کهنه و حب و بغض ها، تنها می توانند پول کارمندانشان را بدهند و موضوع اصلی شان که حمایت و رونق خالصانه عرصه فرهنگ است، فراموش شده است. آینده نظاره گر اعمال امروز ما است، با روزمرگی‌های بیهوده و منفعت های شخصی و گروهی، آینده را فدای امروزمان نکنیم.




بعد از مشکلات پیش آمده بر سر نمایش مستندهای همسر امام(ره) و فائزه هاشمی در جشنواره سینماحقیقت⇐محمد آفریده گفت: به‌خاطر جهل و وابستگی‌های دنیوی، سینمای مستند را به سینمای مصلحت تبدیل نکنید!

سینماروزان: محمد آفریده از جمله چهره‌های عرصه مدیریت سینمایی در ایران است که کمتر سینماگری پیدا میشود که از تلاشهای وی برای کمک به جوانان چه زمانی که در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی مدیریت میکرد و چه زمانی که در انجمن سینمای جوان بود به نیکی یاد نکند.

به گزارش سینماروزان تازه ترین دوره جشنواره مستند سینماحقیقت درحالی برگزار شده که از یک طرف از ورود مستند پرتره ای درباره فائزه هاشمی با نام «مثل یک زن» در آن ممانعت به عمل آمده و بر سر نمایش مستندی دیگر با محوریت زندگی همسر امام خمینی(ره) با نام «بانو قدس ایران» نیز مشکل پیش آمده است!!

در این شرایط محمد آفریده یادداشتی را در «آسمان آبی» منتشر نموده که هرچند شاید به ظاهر هیچ ربطی به این گونه اتفاقات محافظه کارانه نداشته باشد اما در کنه خود طعنه های تندی دارد به مدیران محافظه کاری که مدام جسارت را فدای مصلحت میکنند.

متن یادداشت محمد آفریده را بخوانید:

سینمای مستند، سینمای اندیشه، تعهد و آگاهی است و هرقدر فرهنگ یک جامعه پویا و عمیق باشد، این سینما اصیل‌تر و مسئولیت‌پذیر‌تر، به نقش خود در جامعه می‌پردازد و به‌درستی گفته‌اند سینمای مستند همانند آیینه است؛ زشت را زشت و زیبا را زیبا نشان می‌دهد؛ به همین دلیل، خیلی‌ها از دیدن خود، جامعه و… در آیینه سینمای مستند، خوشحال نمی‌شوند.

جامعه زنده، پاک و متعالی، جامعه‌ای است که میدان را برای حقایق زشت و زیبا، باز و مهیا می‌کند.  سینمای مستند برای آدم‌های کم‌حوصله نیست. این سینما، سینمای انسان‌های عاقل، دردمند و باهوش است. اگر مسئولان و متولیان حوزه‌های اجتماعی، فرهنگی و… بیش از پیش به اهمیت این سینما واقف بودند، ما شاهد موجی از حرکت بانشاط و خودجوش سربازان فرهنگی این مملکت بودیم که بسیاری از پلشتی‌ها و کجی‌های جامعه را در تیررس دوربین سینمای مستند از حیز انتفاع خارج می‌کردند.

این سینما، سینمای حقیقت است و ما نباید به‌خاطر ناآگاهی، جهل و وابستگی‌ها و منافع دنیوی و گروهی و… این سینما را سینمای مصلحت کنیم. اگر قدرت واقعی این سینما را برای تزکیه جامعه و مسئولیت‌پذیری مسئولان می‌دانستیم، باید دست‌وپنجه این سینما را طلا می‌گرفتیم. این سینما، سرمایه این جامعه، مردم، کشور و انقلاب است و ترس از این سینما، ترس از آگاهی و هوشیاری است.  باید بر صبر، تلاش و زحمات همه مستندسازان این مملکت آفرین و خسته‌نباشید گفت. عزیزانی که با حداقل امکانات و رنج بسیار و دور از بزک‌ها و تجملات حوزه‌های دیگر، حقایق تلخ و شیرین این جامعه مظلوم و صبور را یک‌تنه به تصویر می‌کشند، این سینماگران قهرمانان واقعی این سرزمین هستند.




معرفی هیأت انتخاب مستند جشنواره فجر⇐با حضور یک مستندساز+یک مدیر سابق+یک نویسنده ارزشی

سینماروزان: بعد از معرفی هیأت انتخاب آثار داستانی بخش سودای سیمرغ که با غلبه سینماگران بر ممیزان رقم خورد اسامی هیأت انتخاب آثار مستند جشنواره هم رویکردی بیشتر به سمت سینماگران دارد.

به گزارش سینماروزان  محمد آفریده، حبیب احمدزاده و فرهاد مهرانفر گزینش آثار مستند را جهت معرفی به هیأت انتخاب بخش سودای سیمرغ جشنواره عهده‌دار هستند.

در این میان فرهاد مهرانفر از مستندسازان فعال سینماست و حبیب احمدزاده هم نویسنده‌ای متبوع ارگانهای ارزشی که البته سابقه مستندسازی هم دارد.

محمد آفریده از جمله مدیران ادوار سینمای ایران است که در سالهای اخیر و به خصوص بعد از حواشی «یک خانواده محترم» کمتر در حلقه مدیریتی حضور داشته است.