1

اجتماعی از بازیگران مطرح در یک رینگ خونین!!⇔تازه‌ترین پوستر «کمدی انسانی» رونمایی شد+عکس

سینماروزان: در فاصله یک هفته ای تا اکران «کمدی انسانی» تازه ترین پوستر این فیلم رونمایی شد.

پوستر تازه «کمدی انسانی» که اجتماعی از بازیگران سرشناس این فیلم را در یک رینگ خونین بوکس نشان می‌دهد(!) توسط رضا جباری طراحی شده است.

«کمدی انسانی» تازه‌ترین فیلم محمدهادی کریمی يك داستان پرافت و خيز بيوگرافيك است كه آن را ميتوان يك كمدي-تراژدي در بستر تاريخ معاصر قلمداد كرد.

طیف متنوعی از بازیگران در «کمدی انسانی» حضور داشته اند؛ از پیشکسوتانی مانند علیرضا شجاع نوری، نیکی کریمی و فرخ نعمتی گرفته تا نسل جدید بازیگران سینما مانند هومن سیدی، لیلا زارع و بهاره کیان افشار و چهره هایی که در آغاز راه توانمندی خود را به اثبات رسانده اند مانند آرمان درویش ونسل چهارم نوآمده و نوجوان بازیگری نظیر ایلیا نصراللهی.

«کمدی انسانی» از جمله آثار حاضر در بخش مسابقه جشنواره سی و پنجم فیلم فجر بود که نگاه متفاوتش به یک معضل کلان بشری مورد توجه قرار گرفت.

این فیلم پرچهره از 27 دی ماه با پخش هدایت فیلم در سینماهای سراسر کشور اکران خواهد شد.

کمدی انسانی
کمدی انسانی



در آستانه اکران «کمدی انسانی»⇐پویش «تفاوت‌هایمان را بپذیریم» به راه افتاد+عکس

سینماروزان: در حالی که «کمدی انسانی» آخرین ساخته محمدهادی کریمی در نیمه دوم دی ماه پس از «قاتل اهلی» در گروه آزادی روی پرده می‌رود، پویش «تفاوت‌های‌مان را بپذیریم» در فضای مجازی کلید خورد.

«کمدی انسانی» يك داستان پرافت و خيز بيوگرافيك است كه آن را ميتوان يك كمدي-تراژدي در بستر تاريخ معاصر قلمداد كرد.

طیف مختلفی از بازیگران در «کمدی انسانی» حضور داشته اند؛ از پیشکسوتانی مانند علیرضا شجاع نوری، نیکی کریمی و فرخ نعمتی گرفته تا نسل جدید بازیگران سینما مانند هومن سیدی، لیلا زارع و بهاره کیان افشار و چهره هایی که در آغاز راه توانمندی خود را به اثبات رسانده اند مانند آرمان درویش ونسل چهارم نوآمده و نوجوان بازیگری نظیر ایلیا نصراللهی.

«کمدی انسانی» از جمله آثار حاضر در بخش مسابقه جشنواره سی و پنجم فیلم فجر بود که نگاه متفاوتش به یک معضل کلان بشری مورد توجه قرار گرفت.

در آستانه اکران «کمدی انسانی»دکتر شهرام رفیعی‌فر سرپرست دفتر آموزش و ارتقاي سلامت وزارت بهداشت با انتشار بیانیه‌ای از راه‌اندازی پویش «تفاوت‌های‌مان را بپذیریم» خبرداده و علت راه اندازی این کمپین را به دلیل زیر ذکر کرده است:
ما انسان ها بیشتر از آن که به هم شبیه باشیم، با هم متفاوتیم. نه تنها ما انسان ها، بلکه دنیایی که در آن زیست می کنیم نیز دنیای تفاوت هاست. تفاوت ها و تغییرهای ما و جهان ما چنان بی شمار و بارزند که برخی اندیشمندان در طول تاریخ، دگرگونی و حرکت و نوبه نوشدگی را ذات جهان دانسته اند و نهاد ناآرام هستی را تغییر آفرین و تفاوت آفرین قلمداد کرده اند.

کافی است نگاهی به خودمان و اطرافیان مان بیندازیم تا انواع و اقسام تفاوت ها را ببینیم، یکی چاق است و دیگری لاغر، یکی زیبا و دیگری نازیبا، یکی بلند و دیگری کوتاه، یکی سالم و دیگری بیمار، …

از این همه تفاوت گریزی نیست و چاره ای جز پذیرش تفاوت ها نداریم اما باید بدانیم که چگونه با این قبیل تفاوت ها کنار بیاییم (تا سالم و با نشاط زندگی کنیم و به دیگران هم اجازه دهیم سالم و بانشاط زندگی کنند)؟ چگونه خودمان را با تمام تفاوت هایی که با این و آن داریم، بپذیریم و از کمبود های مان نهراسیم و از پیشبودهای مان مغرور نشویم (تا با خشونت از دیگران رانده نشویم و با خشم دیگران را از خود نرانیم) و خلاصه اینکه: «چگونه تفاوت های مان را بپذیریم» ( تا خود به آرامش برسیم و آرامش دیگران را سلب نکنیم)؟

برای رسیدن به آرامش در حضور دیگران و برهم نزدن آرامش دیگران باید «خود را با دیگران مقایسه نکنیم». «شناخت و پذیریش تغییرناپذیرها» هم ضروری است. علاوه بر این باید «قادر شویم از بحران های زندگی عبور کنیم» بدون آن که اسیر خشم علیه خود و دیگران شویم و بدانیم فردی که عزت نفس دارد و رفتار احترام آمیزی با خود دارد، می تواند تفاوت های خود با دیگران و تفاوت های دیگران با خود را بپذیرد پس باید «راهکارهای ارتقای عزت نفس برای پذیرش تفاوت ها را بیاموزیم و به دیگران هم آموزش دهیم.»

تولید «کمدی انسانی» با نگاه سلامت محورانه و مصلحانه ی سازنده اش فرصت ارزشمندی برای طراحی پویش «تفاوت های مان را بپذیریم» فراهم آورد که امید است با حمایت مردم عزیز کشورمان موجب کاهش فاصله و خشونت و افزایش همبستگی و محبت در جامعه شود.

کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم
کمدی انسانی-تفاوتهایمان را بپذیریم



سرودۀ محمدهادی کریمی برای بلندترین شب سال⇐یلدای فرتوت، هم‌شکل قلبهای ماست

سینماروزان: بلندترین شب سال را درحالی جشن می‌گیریم که آلودگی بی‌امان کلانشهرها و انفعال ارگانهای مسئول برای کاهش آن همراه شده با زمین لرزه‌ای که از کرمانشاه آغاز گشت و در نهایت به تهران رسید.

محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان سینمای ایران در هیاهوی آلودگی نفسگیر و سرگیجه‌آور و استرس ناشی از زمین لرزه، سروده «یلدا»یش را تقدیم ایرانیان کرده است.

«یلدا»ی محمدهادی کریمی را بخوانید:

يلدا
از زايش كدام مهر
باز
بر خاطرات پريشانِ
اين قوم ناپشيمان
خواهي درخشيد؟
ستاره ي  چهار پر
اي سرخينه شبدر
نشان كدام بر آمدن  خواهي بود؟
كه بر آمده‌ها رفته‌اند
و
از  ستيغ كوه ها
جاده اي
براي نو آمدگان نيست
كهن يلدا
با زِهدان تهي
اميد زايش مده
گر چه دلبسته ي فريبيم ما
تو اما
بگو كه ستروني
يلداي فرتوت
زهدان خالي از مهرت
همشكل قلبهاي ماست
عذرت قبول
بگو  كه ستروني ديگر




در روزگاری که تهیه‌کنندگان پیشکسوت به پیشکار آقازادگان نورس بدل شده‌اند⇐محمدهادی کریمی بر حمّیت صنفی برای حذف ارزش افزوده از محصولات سینمایی تأکید کرد و گفت: وقتی رییس مجلس بر حذف ارزش افزوده از کالاهای فرهنگی تأکید کرده چرا سینما نباید از این مزیت استفاده کند

سینماروزان: در دورانی که خروجی مشهود فعالیت صنفی در نهادهایی مانند خانه سینما، تعدد مشاغل افراد قرارگرفته در حلقه های بالادستی این نهاد بوده است و در روزگاری که برخی از تهیه‌کنندگان پیشکسوت به پیشکار آقازادگان نورس فعال در بیزنسهای … بدل شده‌اند و شرایط تطهیر آنها را فراهم می‌کنند(!) اینکه همچنان سینماگران مستقلی وجود دارند که به فکر حمایت واقعی از صنف هستند جای امیدواری دارد.

به گزارش سینماروزان محمدهادی کریمی کارگردان و سناریستی که همه سالهای فعالیتش کوشیده از غلتیدن به دام سیاسی‌بازان دوری کند از جمله سینماگران مستقلی است که در هیاهوی منفعت طلبی حلقه‌های بسته قرارگرفته در صنوف سینما بر لزوم حمیت صنفی برای حذف ارزش افزوده از محصولات سینمایی تأکید کرده است.

محمدهادی کریمی با اشاره به اینکه تولیدات سینمایی نیز مانند محصولات هنری دیگر باید مشمول معافیت مالیات ارزش افزوده شوند به خبرگزاری «مهر» گفت: سینما صنعتی است که محصولاتش به عنوان کالای تولید داخلی نیاز به حمایت دارد. موضوع حذف ارزش افزوده بارها از سوی تولید کنندگان سینمایی و به خصوص کسانی که در سینمای مستقل فیلم می سازند، تأکید شده است چرا که در نظر گرفتن ارزش افزوده برای تولیدات سینمایی باعث می شود تا شاید بسیاری از فیلم ها با مشکلاتی در زمینه برگشت سرمایه مواجه شوند.

وی ادامه داد: در سال جاری قیمت بلیت یک هزار تومان افزایش پیدا کرد و گفته شد که این افزایش به خاطر پرداخت ارزش افزوده است در صورتیکه همین مقدار افزایش قیمت بعد سالها طبیعی بود وباز هم هنوز نسبت به خدمات تفریحی ، سرگرمی و حتی فرهنگی چون تاتر در زمان و مکان های همسان مثلا در یک زمان و در یک موقعیت جغرافیایی تهران ارزانتر است.

کارگردان فیلم «برف روی شیروانی داغ» توضیح داد: بارها به عنوان یک کارگردان و تهیه کننده مستقل سینما در برنامه های مختلف گفته ام که ارزش افزوده چیزی نیست که در حال حاضر صنعت سینمایی که در تولید و مهم تر از آن توزیع دچار مشکل است بتواند آن را پرداخت کند.

کریمی گفت: اتفاق خوبی که چند روز پیش رخ داد، این بود که علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی در مصاحبه تلویزیونی که داشت درباره مبحث ارزش افزوده گفت مجلس دریافت ارزش افزوده مالیاتی را به صورت آزمایشی در سطح کشور انجام می داد و حالا باید قوانین جدیدی وضع شود تا بررسی شود که اخذ ارزش افزوده به صلاح است یا خیر. علی لاریجانی در این مصاحبه تاکید کرده بود که تولیداتی مانند فرش و صنایع دستی نباید مشمول پرداخت ارزش افزوده باشند. من معتقدم وقتی رییس مجلس شورای اسلامی از فرش و صنایع دستی نام می برد، از صنایعی نام برده است که تنها صنعت نیستند و نشانگر هنر و فرهنگ ایرانی نیز است.

وی بیان کرد: اگر این 2 مورد که نشان دهنده صنعت و فرهنگ و هنر کشور است، سینما نیز باید در این بخش قرار گیرد، چرا که سینما نیز اولا هنر-صنعت است و آ نهم هنر صنعتی از ایران که وجهه ی بین المللی دارد. مساله دیگر این است که سینما در ایران هنوز به صنعتی شدن به مفهومی که مثلا در آمریکا وجود دارد نرسیده است و همچنان بیشتر صبغه ی هنری دارد تا صنعتی ، درست همانند صنعت فرش دستباف. پس فردی که هرچند سال یک بار فیلمی را جلوی دوربین می برد برای پرداخت ارزش افزوده هیچ تفاوتی با فردی که تولید کننده فرش است و در بازاری که توزیع در آن مشکل است، ندارد. همه این بخش ها در توزیع دچار مشکل هستند.

کریمی در پایان گفت: یقینا سازمان سینمایی نیز به دنبال حذف ارزش افزوده است و رییس سازمان سینمایی نیزدر این زمینه تلاش های بسیاری داشته اند ولی امروز عزم همگانی فیلمسازان را می طلبد تا این قضیه را با هماهنگی سازمان سینمایی به صحن قانون گذاری برسانند که سینما هم نیازمند این معافیت است و هم شایسته ی آن.




حتي خودکشي دردناک دختران نوجوان اصفهاني هم جلوي اين مميزي را نگرفت⇐قلمع و قمع «بشارت…» در رسانه ملي!

سينماروزان: ن: هرچند بالاخره ۵ سال بعد از توليد و پس از انتشار خبر خودکشي دو دختر نوجوان اصفهاني به خاطر درگيري در بازي آنلاين «نهنگ آبي»، درام «بشارت به يک شهروند هزاره سوم» روي آنتن رفت اما حذفيات مفهومي  نشان داد آثار مصلحانه جایی در تلویزیون ندارند.

به گزارش سينماروزان «بشارت…» که ماجراي خودکشي سريالي دختران يک دبيرستان و تلاش يک آموزگار براي پيدا کردن سرمنشأ خودکشيها را روايت مي‌کند چه در نسخه جشنواره و چه در نسخه اکران به واسطه تصويرسازي صريحي که از رسوخ نوميدي در بدنه جوان ارائه مي‌دهد اثري پيشرو نشان داد.

پخش «بشارت…» از رسانه ملي فارغ از مميزي نماهاي مربوط به عرياني سرمنشأ خودکشي‌ها و همچنين تعديل نماهاي عاشقانه ميان بانوي آموزگار و همسرش، به واسطه يک حذف مفهومي مورد توجه قرار گرفت.

در سکانسي از «بشارت…» هنگامه قاضياني-ايفاگر کاراکتر آموزگاري که به دنبال کشف ريشه خودکشيهاست- به صراحت، يأس و افسردگي دختران نوجوان را عاملي مي‌داند بر غرق شدن آنها در فضاي مجازي و در نهايت رقم خوردن اتفاقاتي پيش‌بيني نشده. اين سکانس «بشارت…» در تلويزيون تعديل شده است.

چرا؟

آيا  حتي 5 سال بعد از توليد فيلم و در شرايطي که افشاي ماجراي خودکشي دو دختر نوجوان اصفهاني به خاطر درگيري در «نهنگ آبي» در کانون توجه جامعه شناسان قرار گرفته باز هم رسانه ملي جرأت حرف زدن درباره نوميدي اپيدميک لااقل در بخشي از جامعه نوجوان و جوان را ندارد؟ جالب است که اين نوع نگاه در فيلم و از طريق تصويرسازي کاراکتر حميد فرخ نژاد کاملا نقد شده است اما نتيجه گيري کليدي فيلم از زبان هنگامه قاضياني حذف شده است.

سانسور سکانس کليدي «بشارت…» فارغ از آن که نشان دهنده يکي از دلايل عقب‌ماندگي سالهاي اخير رسانه ملي از مخاطبان است مي‌تواند دليل بي‌توجهي مطلق به فيلم در زمان رونمايي در جشنواره فجر و بعدتر بايکوت از سوي داعيه‌داران سينماي ارزشي در زمان اکران را آشکارتر کند.

مدعيان ارزشها که مدام فرياد وامصيبتا سرداده‌اند که سينماي ايران به دنبال تصويرسازي ملموس آموزه هاي ديني نيست چرا فيلمي که به صراحت گناهي به نام نوميدي را به نقد مي‌کشد بايکوت کردند؟ به خاطر تصويرسازي واقعيتي به نام شيوع نوميدي در ميان جوانان و نوجوانان؟

جالب است به تازگي و بعد از پخش فيلم از رسانه ملي روزنامه اصولگراي «کيهان» به «بشارت…» تاخته که چرا قهرماني ندارد که برود با پلیدی ها ( که لابد از دید آنها تبهکاران کلیشه ای فیلم های جنایی اند!!) دربيفتد؟! در صورتي که قهرمان اصلي فيلم که يک زن است به شيوه اي ماندگار که آن که آن هم آموزش و تغيير ذهنيت نسبت به پوچي است در حال مبارزه با رواج اين پديده در دانش آموزان هدف خويش است.

بشارت…» تاخته که چرا قهرماني ندارد که برود با پلیدی ها ( که لابد از دید آنها تبهکاران کلیشه ای فیلم های جنایی اند!!) دربيفتد؟! در صورتي که قهرمان اصلي فيلم که يک زن است به شيوه اي ماندگار که آن

ببينيد چقدر فاصله افتاده ميان سخني از امام علي(ع) که نوميدي را بزرگترين گناه مي‌داند با ساختار مديريتي رسانه‌هاي مدعي ارزشها که حتي جرأت آن را ندارند بازتاب عيني اين سخن را در يک مديوم خالص تصويري ببينند؟




خودکشی دو دختر نوجوان به‌خاطر یک بازی آنلاین⇐ماجرایی که محمدهادی کریمی ۵ سال قبل در «بشارت…» درباره‌اش هشدار داده بود⇔یعنی همان زمانی که از مدیر گرفته تا فیلمسازان شبه‌روشنفکر آلوده داستانهای مبتنی بر خیانتهای زناشویی بودند!!

سینماروزان: خودکشی دو دختر نوجوان اصفهانی به خاطر درگیری بیش از حد در یک بازی آنلاین اینترنتی به نام «نهنگ آبی» خبری است که در یکی دو روز گذشته به شدت در کانون توجه قرار گرفته است.

به گزارش سینماروزان این دو دختر دانش آموز اصفهانی تحت تاثیر بازی «نهنگ آبی» از پل روگذر سقوط کردند و یکی از آنها فوت و دیگری دچار آسیب دیدگی شدید شد. این دو نوجوان پیش از پرت کردن خود از طریق پیامهای صوتی با خانواده خود خداحافظی کرده و علت این کار را بازی آنلاین «نهنگ آبی» اعلام کرده بودند!

هرچند تازه بعد از انتشار این خبر تراژیک بود که بسیاری به صرافت افتادند ببینید «نهنگ آبی» چطور بازی است که به جای سرگرم کردن آدمی، او را به کام مرگ می کشاند اما جالب است برخلاف بسیاری از موضوعات که سالها باید بگذرد تا سینمای ایران بدانها ورود کند خودکشی سریالی که اصلی ترین نتیجه بازی «نهنگ آبی» است پنج سال پیش از این در درام «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» واکاوی شده بود؛ اثری پربازیگر از محمدهادی کریمی که از هنگامه قاضیانی و مهدی احمدی تا حمید فرخ نژاد، ساعد سهیلی، خاطره اسدی، امیرحسین آرمان و… در آن ایفای نقش کرده بودند.

محمدهادی کریمی کارگردانی که سابقه سالها نویسندگی را پشت سر دارد در «بشارت…» با روایتی تعلیق برانگیز به مرور خودکشی سریال دانش آموزان یک دبیرستان دخترانه تحت القائاتی می پرداخت که به شدت شبیه بود به الگوریتم «نهنگ آبی».

«نهنگ آبی» بازی غریبی است که ورود به آن کافیست که تا لب مرگ بروی. در این بازی وظایفی از سوی مدیران بازی به شرکت‌کنندگان محول میشود که در نهایت آنها را به سمت خودکشی سوق میدهد!! این بازی اول بار در سال ۲۰۱۳ در روسیه متولد شد و به تدریج به کشورهای دیگر سرایت کرد و در سال ۲۰۱۵ اولین خودکشی خود را رقم زد!

شباهت «بشارت…» با اتفاقات متأخر «نهنگ آبی» نه تنها موجب توجه دوباره مخاطبان به این فیلم در فضای مجازی شده که سبب ساز شکل گیری نشستهای آسیب شناسانه بازی از کانال نمایش دوباره این فیلم شده است.

محمدهادی کریمی ۵ سال پیش و دقیقا ۳ سال پیش از اولین خودکشی ناشی از «نهنگ آبی» فیلم «بشارت…» را با کالبدشکافی خودکشی سریالی دختران یک دبیرستان ساخت و البته که به مانند همیشه وجه پیشگویانه محصولش مورد توجه مدیران وقت که عاشق داستانهای مبتنی بر خیانتهای زناشویی بودند واقع نشد اما حالا و بعد از داغ شدن بازار «نهنگ آبی»، تقاضا برای دیدن «بشارت…» به شدت بالا رفته است.

محمدهادی کریمی که درام «کمدی انسانی» را آماده اکران دارد اخیرا در گفتگویی پیرامون «بشارت…» با ابراز تأسف از عدم توجه به مضامین پیشروانه در زمان خود گفت: وقتی حواس ها پرت جاهای دیگری بود، ما به وظیفه مان عمل کردیم؛ گرچه دلمان نیامد انذارگونه حرف بزنیم و به همین دلیل، وجه مبشرانه فیلم را پر رنگ کردیم، بشارت دادیم به جای اینکه فقط از جنبه سلبی وارد شویم.

او با اشاره به تغییر معنای همه چیز در سایه فضای مجازی اظهار داشت: جنایتهای امروزه با وجود فضای مجازی تعاریف دیگری پیدا می کنند و بزه با وجود امکانات مجازی رنگ دیگری دارد و مثلا انواع سوء استفاده های جنسی، هتک حرمت، تعرض و تجاوز، دگر کشی، قتل و … با وجود فضای مجازی تعاریف جدید خود را پیدا کرده اند. چه به لحاظ علمی و چه قانونی، قتل هم یکی از اینهاست، فردی می تواند شخص دیگری را نادیده به قتل برساند، تنها با القای مداوم یأس و پوچی و ناامیدی و تحریک و القای خودکشی، اینجا آلت قتاله سلاح گرم و سرد نیست، کلیپ های ویدئویی سرشار از حس پوچی و مرگ و ترغیب به نابودی است که باعث قتل شده است.

محمدهادی کریمی در «بشارت…» نقدهای تندی را به نظام آموزشی که یکی از اسباب رویکرد نوجوانان به سمت فضاهایی همچون «نهنگ آبی» است طرح کرده بود خاطرنشان ساخت: نظام آموزش و پرورش نمره‌محور و کنکورمحوری که هیچ مهارتی به نوجوانان یاد نمی دهد،  در «بشارت…» زیر لبه تند نقد واقع شده است. همچنین سیستمی که مدام فیلتر می کند و خود را به ندانستن این نکته می‌زند که مثلا نمی‌داند زودتر از فیلتر آنها فیلترشکنش به بازار آمده است، قصور و تقصیر خانواده ها هم که در این احساس عجز و پوچی و نا امیدی نوجوان ها آن قدر بارز هست که در فیلم به آن شدت بلد نشده است، چرا که در مقصر بودن آنها هیچ تردیدی نیست و خیلیها می خواهند تنها مقصر را خانواده جلوه دهند تا پای نهادهای دیگر به این مورد باز نشود.

متن کامل گفتگوی محمدهادی کریمی را اینجا بخوانید.




اظهارات محمدهادی کریمی درباره توجه تازه به فیلم ۵سال قبلش به‌خاطر عواقب متأخر یک بازی خطرناک اینترنتی⇐اینکه «بشارت…» به‌واسطه بازی نهنگ آبی برجسته شد، خوشحال‌کننده نیست/وقتی حواسها پرت جای دیگری بود، ما به وظیفه مان عمل کردیم/بشارت دادیم به جای اینکه فقط از جنبه سلبی وارد شویم/فضای مجازی تعریف همه چیز را تغییر داده؛ از قتل گرفته تا سوءاستفاده جنسی و حتی تعرض!/دیگر حسن صباحی نیست که حشیش را در قلعه‌های دست‌نیافتنی علم کند!/نقد واقعی بر سیستمی است که مدام فیلتر می‌کند و درباره وجود فیلترشکن خودش را به ندانستن می‌زند

سینماروزان: طیف نوجوانان و جوانان جامعه در سالهای اخیر با یک بازی خطرناک اینترنتی به نام «نهنگ آبی» آشنا شده اند؛ بازی غریبی که ورود به آن کافیست که تا لب مرگ بروی. در این بازی وظایفی از سوی مدیران بازی به شرکت‌کنندگان محول میشود که در نهایت آنها را به سمت خودکشی سوق میدهد!!

به گزارش سینماروزان «نهنگ آبی» که اول بار در سال 2013 در روسیه متولد شد و به تدریج به کشورهای دیگر سرایت کرد در سال 2015 اولین خودکشی خود را رقم زد!

شباهت مضمونی فیلمی با نام «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» ساخته محمدهادی کریمی محصول 5 سال قبل با اتفاقات متأخر «نهنگ آبی» موجب توجه دوباره به این فیلم و  اقبال مجدد به آن در شبکه خانگی شده است.

محمدهادی کریمی 5 سال پیش و دقیقا 3 سال پیش از اولین خودکشی ناشی از «نهنگ آبی» فیلم «بشارت…» را با کالبدشکافی خودکشی سریالی دختران یک دبیرستان ساخت و البته که به مانند همیشه وجه پیشگویانه محصولش مورد توجه مدیران وقت که عاشق داستانهای مبتنی بر خیانتهای زناشویی بودند واقع نشد اما حالا و بعد از داغ شدن بازار «نهنگ آبی»، تقاضا برای دیدن «بشارت…» در فضای مجازی به شدت بالا رفته است.

محمدهادی کریمی در گفتگویی که به بهانه این اقبال دوباره به «بشارت…» با «بانی فیلم» داشته کوشیده به مانند همیشه بی آلودگی در ژستهای متفرعنانه آغشته به پیش بینی از طریق سینما، درباره تلاشهایش برای ساخت فیلمی هشداردهنده سخن گوید؛ البته هشدار با تبشیر و نه انذار که در سینما و تلویزیون ما کمیاب است.

متن گفتگوی محمدهادی کریمی را بخوانید:

 این روزها «بازی نهنگ آبی» و خودکشی سریالی جوان هایی که در فضای مجازی تحت تاثیر ادمینی که اعضای گروهش را کام به گام تا خودکشی طی ۵۰ روز می برد، ناخودآگاه همه را به یاد فیلم «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» شما که پنج سال پیش از این چنین اتفاقی را در یک پیش بینی دقیق به تصویر کشیده بود، انداخت و صحبت از آن در رسانه ها به میان آمد، حس و حال خودتان از اینکه چنین اتفاقی را چند سال قبل پیش بینی و هشدار دادید، چیست؟
– از اینکه داستان فیلم «بشارت…» تا این حد به واسطه نهنگ آبی برجسته شد، حقیقتا خوشحال نیستم، حتی اگر این روزها از آن فیلم به شدت یاد شود و کسانی مثل شما از سر مهر و لطف بگویند فلانی پنچ سال زودتر پیش بینی کردی و فیلمش را ساختی و هشدارت را دادی. خیلی ها این روزها از سر تحسین گروه سازنده «بشارت…» به بهانه نهنگ آبی، «بشارت…» را نشان می دهند، حقیقت از اینکه زودتر از همه هشدار دادم، خوشحالم نه اینکه ذوق زده باشم که ما آنیم که زودتر گفتیم، برنده ای در این مسابقه زودتر گفتن نیست، تنها دلخوشم که وقتی حواس ها پرت جاهای دیگری بود، ما به وظیفه مان عمل کردیم؛ گرچه دلمان نیامد انذارگونه حرف بزنیم و به همین دلیل، وجه مبشرانه فیلم را پر رنگ کردیم، بشارت دادیم به جای اینکه فقط از جنبه سلبی وارد شویم، به نظرم «بشارت…» در غیاب این نهنگ های آبی بی شماری که هر یک روزگاری خواهند آمد و رفت به زیستش -گرچه در اعماقی که جلوه گرانه و در ظاهر نیست- ادامه خواهد داد و ساختار فیلم در مجال های مختلفی از ادوار محل بحث و نظر خواهد بود(منهای توجه به مضمونش که زودتر و درنگاه اول خود را به رخ می کشد)

«بشارت…» همچنان فیلم نویی در سینمای ایران است که گرچه با ظاهر جنایی و پلیسی اش پرونده مرگ مرموز تعدادی دختر نوجوان را ورق می زند، اما در حوزه های روانشناختی و جامعه شناختی قدم می زند و همزمان یک فیلم روانکاوانه صرف هم نیست، چگونه به آن رسیدید؟
چون اصلا جنایتهای امروزه با وجود فضای مجازی تعاریف دیگری پیدا می کنند و بزه با وجود امکانات مجازی رنگ دیگری دارد و مثلا انواع سوء استفاده های جنسی، هتک حرمت، تعرض و تجاوز، دگر کشی، قتل و … با وجود فضای مجازی تعاریف جدید خود را پیدا کرده اند. چه به لحاظ علمی و چه قانونی، قتل هم یکی از اینهاست، فردی می تواند شخص دیگری را نادیده به قتل برساند، تنها با القای مداوم یاس و پوچی و ناامیدی و تحریک و القای خودکشی، اینجا آلت قتاله سلاح گرم و سرد نیست، کلیپ های ویدئویی سرشار از حس پوچی و مرگ و ترغیب به نابودی است که باعث قتل شده است.

قتلی که به ظاهر خودکشی تلقی می شود، اما اگر آن تلقینات مهلک و مسموم نبود، این خودکشی هم صورت نمی گرفت. خودکشی ای که در باطن قتل است و شما دیگر نیازی نیست به صورت حضوری عضو فلان محفل سری باشید که رییس فرقه شما و جمع دیگری از باورمندان را به قتل برساند -مانند آنچه در داستان «کالکی» گورویدال است- منجی با گل های لوتوس آلوده به یرسینیا به سراغ باورمندان اهل محفلش نمی رود و حسن صباحی نیست که حشاشین اش را در قلعه های دست نایافتنی علم کند. دو وب کم و گاه حتی تجهیزاتی به مراتب کمتر لازم است تا هر از راه رسیده ای که ادمین مرگ شده برتر از فیلسوف مشهور یونان باستان اژه زیاس -که از فرط ستایش خودکشی سوق دهنده به مرگ ( پیزاتانات) لقب گرفته بود- ظاهر شود. پس می بینید که در واقعیت مرز آن کلیشه های قاتل و مقتول از بین رفته و نمی توان گفت اگر در فلان لحظه فلان شخص با فلان آلت قتاله دیگری را به قتل برساند، قاتل است ولاغیر. پس وقتی در واقعیت آن مرزهای روشن و کلیشه ها از بین رفته، چطور فیلمی که می خواهد جهانش وامدار این حقیقت باشد و بر آن اساس بنا شود می تواند صرفا پلیسی یا جنایی باشد و یا حتی روانکاوانه به قول شما صرفی که فقط به عقبه اختلالات روانی قاتل می پردازد. پس مضمون «بشارت…» فرمش را هم این گونه سفارش می دهد و به اصطلاح ظرف متناسب با مظروف خودش را می سازد.

 و به خاطر همین است که در «بشارت…» علت خودکشی دختران نوجوان از همان کلیشه های رایج مثل عشق، خشونت خانگی، روابط ناهنجار اجتماعی و … که تا پیش از این فیلم در سینما عنوان می شد، فاصله می گیرد و یک بحران فکری و بیشتر فلسفی را مطرح می کند. به نظر شما این موضوع تا چه حد در لایه های اول علت خودکشی نوجوانان خود را به رخ می کشد؟
البته در «بشارت…» آسیب های اجتماعی مثل تنها بودن این دختران، درونگرایی مفرط و منزوی بودنشان، فرزند طلاق بودن، سرخوردگی در عشق های نوجوانی، تغییرات هورمونی و … همه گفته می شود، اما در حد اشاراتی که چون همه می دانند باید از آنها گذشت و به اصل مطلب رسید که شاید از دید شما یک بحران فلسفی است که خیلی به سن و سال اینها نمی خورد، اما درست گفتید در لایه ظاهر و ابتدایی خود را نشان نمی دهد، اما در اصل و باطن و هسته نهان قضیه همین مشکل به قول شما فلسفی است.

آنچه در فیلم «بشارت..» علت این خودکشی ها عنوان می شود و به نمایش در می آید، یأس و نا امیدی است. آن ها از خود ناامید به تصویر در می آیند که گویی در اکثریت جایی برای آنها نیست و همین طور ایمانی به قدرت خداوند ندارند، یا به عبارت بهتر از قدرت خدا و همین طور داوری عادلانه و منصفانه درباره اعمال آدمیان در این جهان نیز نا امیدند، پس رو به محافلی می آورند که یا از بیراهه هایی می خواهد به آنها قدرتی جادویی بدهد و یا با انباشت پوچی و یاس آنها را از ادامه زندگی محروم سازد. پس پیش نیاز ورود به این محافل و گرویدن به این گروه های سری احساس عجز و یاس از خود و نیز یاس از قدرت داوری درست نظام آفرینش است. چه کسی حق آن ها را از اکثریت قوی پیرامون خواهد گرفت و سال های ملخ خورده را به آن ها باز خواهد گرداند؟!

و هنوز نقد تند و تیز فیلم به سیستم آموزش و پرورش یادمان است؛ نقدی که بجاست و به نظرم کاملا علمی برخورد شده است، اما هنوز در این سیستم در بر همان پاشنه قبلی می چرخد، امیدوارم این بخش از مضمون فیلم مورد غفلت قرار نگیرد که نوجوانان ما از امثال این بازی ها، بازی نخورند و حداقل در این حوزه قربانیان دیگری نداشته باشیم.
بله، همان طور که اشاره کردید، نظام آموزش و پرورش نمره‌محور و کنکورمحوری که هیچ مهارتی به نوجوانان یاد نمی دهد، زیر لبه تند نقد در این فیلم واقع شده است. همچنین سیستمی که مدام فیلتر می کند و خود را به ندانستن این نکته می‌زند که مثلا نمی‌داند زودتر از فیلتر آنها فیلترشکنش به بازار آمده است، قصور و تقصیر خانواده ها هم که در این احساس عجز و پوچی و نا امیدی نوجوان ها آن قدر بارز هست که در فیلم به آن شدت بلد نشده است، چرا که در مقصر بودن آنها هیچ تردیدی نیست و خیلیها می خواهند تنها مقصر را خانواده جلوه دهند تا پای نهادهای دیگر به این مورد باز نشود.




فرهنگسراي رسانه برگزار مي‌کند⇐نمايش+تحليل نخستين محصول ایرانی با محوريت «شيطان‌پرستي»

سينماروزان: نخستين درام سينمايي ايران که  با پیگیری ماجرای خودکشی سریالی دختران جوان، به طور جدي به آسيب شناسي شيوع آموزه هاي شيطان پرستي در ميان طيف جوان جامعه پرداخت با عنوان «بشارت به يک شهروند هزاره سوم» در فرهنگسراي رسانه مورد تحليل و بازبيني قرار مي گيرد.

به گزارش سينماروزان «بشارت به يک شهروند…» را محمدهادي کريمي پنج سال پیش ساخته بود؛ یعنی در دورانی که اغلب سینماگران شبه‌روشنکفر به دنبال بازنمایی خیانتهای زناشویی در آثارشان بودند اما کریمی کوشید به‌جای این موضوع کلیشه‌زده به سراغ طرح مضمونی چالش برانگیز و البته تا آن زمان تابو به نام شیوع شیطان پرستی برود.

«بشارت به یک شهروند…» که از فیلمهای ساختارگرای کریمی است از حضور هنگامه قاضیانی، مهدی احمدی، نیکی کریمی، بیتا فرهی، حمید فرخ نژاد، ساعد سهیلی و خاطره اسدی در نقشهای مختلف سود می برد؛ کریمی کوشیده در این فیلم با زیر ذره‌بین بردن چگونگی رسوخ شیطان پرستی در یک دبیرستان دخترانه به آسیب شناسی این پدیده بپردازد.

دوشنبه 27 شهريورماه رأس ساعت 16 «بشارت به يک شهروند…» در فرهنگسراي رسانه روي پرده خواهد رفت و بعد از نمايش نيز تحليل فيلم با حضور کارگردان و محمدجواد ادبي استاد دانشگاه و مريم عباسي نژاد روانپزشک برگزار خواهد شد.

تحلیل این فیلم با بررسی بازی اینترنتی “نهنگ آبی” که یک بازی سریالی خوفناک است و به خودکشی منجر میشود صورت خواهد گرفت.

علاقمندان به حضور در نمايش+تحليل «بشارت…» ميتوانند دوشنبه رأس ساعت 16 به فرهنگسراي رسانه واقع در پاسداران، خيابان شهيد گل نبي، خيابان ناطق نوري، ميدان قبا بروند.

اعلان نمایش+تحلیل «بشارت به یک شهروند هزاره سوم»
اعلان نمایش+تحلیل «بشارت به یک شهروند هزاره سوم»




بعد از معتمدآریا حالا انتقادات قطب‌الدین صادقی به «اعتراف»شهاب حسینی⇐با فرهنگ و زندگی ایرانی منافات دارد/چرا تئاترشهر در اختیار تئاتر بازاری قرار گرفته؟

سینماروزان: شهاب حسینی بعد از تجربه کارگردانی درام «ساکن طبقه وسط» که با فیلمنامه‌ای آوانگارد از محمدهادی کریمی، در یکی از بدترین فصول اکران که ماه محرم باشد با پخش رسانه‌فیلمسازان روی پرده رفت و توانست در جلب مخاطب موفق باشد، و به دنبال آن دریافت جایزه بازیگری از جشنواره کن برای «فروشنده» اصغر فرهادی به چنان جاه‌طلبی رسید که تصمیم گرفت نمایشی به نام «اعتراف» را در تئاترشهر روی صحنه ببرد؛ نمایشی که علی نصیریان هم در آن ایفای نقش می‌کند.

به گزارش سینماروزان «اعتراف» علیرغم اقبالی که نصیب آن شده و بخش عمده اش هم از سوی مخاطبانی است که نه به صرف دیدن تئاتر که برای دیدار رودررو با شهاب و علی نصیریان به تئاترشهر می آیند چندان که باید با اقبال خبره های حیطه نمایش و تئاتربین‌های حرفه‌ای مواجه نشده است.

چندی قبل فاطمه معتمدآریا بازیگر پیشکسوت ایرانی این نمایش را با عبارات «رادیویی»، «بدون میزانسن» و «با صدای بد» توصیف کرد(اینجا را بخوانید) و حالا قطب الدین صادقی کارگردان و مدرس دانشگاه آن را اثری در منافات با فرهنگ ایرانی دانسته است.

قطب‌الدین صادقی درباره بازار سیاه شکل گرفته برای فروش بلیت نمایش شهاب حسینی به «شرق» می‌گوید: این بازار سیاه نتیجه مستقیم ایجاد تئاتر تجاری و تئاتر خصوصی است و مسئولیت آن با دولت است که به جای آنکه در قبال آثار ملی احساس مسئولیت کند و در نگهداری سطح ذوق و اندیشه تلاش کند، به این فضای لجام‌گسیخته به دلیل بی‌مسئولیتی دامن زده و سرنوشت فرهنگی ما را به سرمایه‌داری و نوکیسه‌های کم‌سواد واگذار کرده است. 
این پژوهشگر و مترجم بر این عقیده اصرار می‌ورزد که دولت به دلیل بی‌پولی‌اش فرهنگ را به حال خودش رها کرده و حالا هم دارد خودش را به کوچه دیگر می‌زند و این سخت است که این نوکیسه‌های کم‌سواد و بی‌فرهنگ صاحب همه چیز شوند و انگیزه‌شان در تئاتر فقط دیدن چند چهره سینمایی باشد بی‌آنکه تئاتر برایشان مسئله باشد. 
او در ادامه تأکید می‌کند این یک امر فرهنگی نیست و یک امر کاملا تجاری است که درواقع ضدفرهنگی و ضدمردمی است و این درست منافات دارد با آن چیزی که باید تئاتر شهر جایگاه تئاتر ملی ما را مطرح کند و در آن اهداف ارزشمند فرهنگی و هنری لحاظ شده باشد.
صادقی می‌گوید: نمایش «اعتراف» را ندیده اما تمام شنیده‌ها بسیار انتقادی است و اصلا کار ربطی به فرهنگ و زندگی ایرانی ندارد. در آن جرم و جنایت و زندگی مسیحی و اعتراف به گناه مطرح می‌شود که در کل با فرهنگ و زندگی ایرانی منافات دارد. 
دکتر صادقی در پاسخ به اینکه فروش بلیت با قیمت بالا در بازار سیاه ربطی به گروه نمایش ندارد، معترضانه می‌گوید: هیچ‌کس نمی‌تواند آب پاکی روی دستشان بریزد و این گروه و کارشان نتیجه سیاست‌گذاری‌های اشتباه است که در آن بی‌مسئولیتی اینها به وجود می‌آید و مردم نوکیسه‌ به دنبال این نوع تئاتر تجاری حاضر به هر نوع معامله‌ای هستند.
او با اشاره به اینکه این نوع بازار سیاه در دنیا بی‌نظیر است، می‌گوید: در هیچ‌جا تئاتر بازاری به این نوع قیمت‌های گزاف نمی‌رسد و اگر هم استقبالی هست با مدیریت درست و در روال عادی و قابل کنترل ماه‌ها و در اجراهای رپرتوار سالانه تماشاگرانش را جذب می‌کند اما در ایران به دلیل آنکه بهترین تالار تئاتری ایران در اختیار تئاتر بازاری قرار می‌گیرد که این از پایه اشتباه است، باید منتظر بود که نوکیسه‌ها برای سودجویی‌هایشان دست به چنین ارقام نجومی بزنند.
دکتر صادقی با تأکید بر اینکه همچنان سطح ذوق و اندیشه ملی و زیبایی‌شناسی ملی باید محافظت شود، تأکید می‌کند تئاتر تجاری وابسته به ذوق نوکیسه‌هاست و اینها زمانی به‌درستی مدیریت می‌شوند که دولت در تئاتر شهر فقط هدفش ارائه تئاتر ملی باشد و اصلا چنین جایگاه معتبری را اختصاص به تئاتر تجاری ندهد. در تمام دنیا دولت با اختصاص بیت‌المال به حفظ تئاتر ملی می‌پردازد و تئاتر تجاری روی پاي خودش می‌ایستد و این دو از هم تمایز دارند.
این کارگردان در پایان یادآور می‌شود با یک مهندسی فرهنگی درست می‌شود با این بحران و فاجعه فرهنگی مقابله کرد و با هدفمندی دوباره می‌شود از جایگاه هنر و فرهنگ ملی دفاع کرد و تحت هیچ شرایطی اوضاع را به سودجویان و نوکیسگانش واگذار نکرد. 




محمدهادی کریمی خبر داد⇐«کمدی انسانی» نیمه اول سال توسط هدایت‌فیلم اکران می‌شود

سینماروزان: محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان سینما درباره وضعیت اکران تازه ترین فیلمش «کمدی انسانی» که پیشتر در بخش مسابقه جشنواره سی و پنجم حضور داشت به «مهر» گفت: قرارداد پخش فیلم «کمدی انسانی» با دفتر «هدایت فیلم» بسته شده است و برنامه ریزی مناسب برای این مورد در حال انجام است تا فیلم حتما در نیمه ی اول امسال به نمایش عمومی در آید.

این کارگردان سینما در ادامه افزود:  همه ی آنهایی که کمدی انسانی را دیدند در یک نکته اشتراک نظر داشتند که برای بخش خصوصی این پروژه کاری سخت و دشوار بود و به زعم آنها جاه طلبانه ، که همین دیده شدن زحمت بسیار  تولید فیلم هایی مثل کمدی انسانی که  از فضای مرسوم فیلمسازی این سالها جدا  می ایستد ، نوید خوبی است که در اکران هم همین  تلاش ها توسط مخاطب به خوبی دیده خواهد شد.

گفتنی است در کمدی انسانی که روایت زندگی فردی در چهار دهه ازتاریخ معاصر کشور است بازیگرانی از چهار نسل بازیگری سینما و تئاتر چون

علیرضا شجاع نوری، آرمان درویش، فرخ نعمتی،هومن سیدی، لیلا زارع، بهاره کیان افشار،هستی مهدوی فرد، ایلیا نصراللهی و نیکی کریمی حضور دارند.

«کمدی انسانی» یک کمدی موقعیت از زندگی تراژیک فردی است که می بایست علیرغم خواست درونی اش همرنگ با مردم پیرامونش زندگی کند و داستان فیلم از دهه ۳۰ تا ۶۰ در ایران می گذرد.




بعد از کارگردانی سینما⇐شهاب حسینی دومین کارگردانی تئاتر را تجربه می‌کند

سینماروزان: شهاب حسینی بازیگر سینما و تلویزیون که سه سال قبل اولین فیلم بلند خود در مقام کارگردان با عنوان «ساکن طبقه وسط» را با فیلمنامه ای از محمدهادی کریمی ساخت و البته که فیلم در یکی از بدترین موعدهای اکران، فروش خوبی داشت و توانست در میان ده فیلم پرفروش سال جای گیرد، تصمیم گرفته دومین کارگردانی تئاتر خود را هم تجربه کند.

به گزارش سینماروزان شهاب حسینی که پیشتر نمایش «ملاقات با بانوی سالخورده» را در فرهنگسرای نیاوران روی صحنه برده بود تصمیم گرفته تا نمایشنامه ای با نام «اعتراف» را در سالن اصلی تئاترشهر اجرا کند؛ نمایشی که درباره اعترافات فرزند یک کشیش نزد خود اوست و علاوه بر شهاب علی نصیریان، مهدی بجستانی، پرویز بزرگی، نیما رئیسی، صالح میرزاآقایی، غزاله نظر، میثاق زارع، شهرام ابراهیمی، ایلیا نصراللهی، تنی آواکیان و عباس حسنی به عنوان بازیگر در این اثر حضور دارند.

شهاب حسینی پیش از این در نمایش هایی چون «کرگدن» فرهاد آییش در سالن اصلی مجموعه تئاترشهر و «ملاقات» احمد ساعتچیان در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران به ایفای نقش پرداخته بود.

فیلم «امتحان نهایی» به کارگردانی عادل یراقی این روزها با بازی شهاب حسینی روی پرده است که او را در نقش آموزگاری تصویر میکند که درگیریهای فراوانی با فرزندخوانده اش دارد. شهاب یک فیلم دیگر با نام «برادرم خسرو» که در آن در نقش یک بیمار دوقطبی ظاهر شده را هم آماده اکران دارد.




واکنش یک تهیه‌کننده سینما به ادعاهای عزت‌ا.. انتظامی درباره کمک مالی شهرداری به هنرمندان⇐شهرداری ۵ درصدی که جلو جلو از سینماگران می‌گیرد را حذف کند نیازی به کمک نیست!

سینماروزان: گفتگوی چند روز قبل عزت ا.. انتظامی بازیگر پیشکسوت و طرح ادعاهایی پیرامون اینکه شهرداری از طریق خانه هنرمندان مبالغی وجه نقد در اختیار او قرار میدهد که میان هنرمندان نیازمند تقسیم کند و بسیاری از آن بوی تبلیغ برای شهردار را استشمام کرده بودند(اینجا را بخوانید) با واکنش یک تهیه کننده سینما مواجه شد.

به گزارش سینماروزان منصور لشکری قوچانی تهیه کننده آثاری همچون «خط ویژه»، «عصر یخبندان»، «کوچه بی نام» و «هفت ماهگی» که یک فیلم آماده اکران به نام «قاتل اهلی» هم دارد در متنی اجتماعی در واکنش به ادعاهای انتظامی با اشاره به سهم 5 درصدی که شهرداری از فروش فیلمها می گیرد خطاب به شهردار گفته است اگر همین 5 درصد را حذف کند کلی کمک کرده است به سینما؛ این دقیقا همان نکته ایست که چندی قبل محمدهادی کریمی کارگردان و نویسنده قدیمی سینمای ایران هم در یکی از برنامه های زنده شبکه خبر که از بازپخش آن جلوگیری شد به صراحت بر آن تأکید کرد.(اینجا را بخوانید)

منصور لشکری قوچانی نوشته است: در خبرها آمده است كه آقاى قاليباف{از کانال خانه هنرمندان} به آقاى انتظامى پول داده و ايشان به افراد نيازمند در سينما كمك ميكنند. خداوندا! كمك كن كه مسئولين و مديران ما به وظايفی كه قانون براى آنها تعیین كرده است عمل كنند. خداوندا!  كمك كن كه  متخصصين، خدمتگذار مردم شوند و سياسيون آنها را به دليل اعتقادات و باورها و… حذف نكنند. خداوندا! به مسئولين ما فرق پول بيت المال، حق الناس و پول توجيبى خودشان را بياموز. خداوند بخشنده و مهربان! يار و ياور مسئولينى كه با پول توجيبى خودشان، مستقيم و پنهان به مردم كمك ميكنند باش…

این تهیه کننده سینما ادامه داده است: ريشه فقر و بيكارى با رونق كسب و كار نابود ميشود  و نه تقسيم فقر! انشاءلله پنج درصد پولى كه شهردارى از سهم  فروش بليط سينماها قبل از سهم سينمادار و تهيه كننده و پخش كننده برميدارد، در راستاى حمايت از هنرمندان و هنربانان، حذف شود، بيچاره سرمايه گذاران فيلمهاى سينمايى، ضرر هم كنند شهردارى سهمش را جلوجلو برميدارد. اميدوارم كه به گوش شهردار  محترم برسد.

منصور لشکری قوچانی خاطرنشان ساخته است: وظيفه شهردارى توليد فيلم نيست و حق شهردارى برداشت پول از بليط سينما نيست و  اگر پول اضافه دارد بايستى به خزانه ملت برگرداند. خدايا! خداوندا! بيشتر هنرمندان و هنربانان از سياسيون لطمه خورده اند و منفعل شده اند! خدايا كمك كن كه هنرمندها و هنربانها به عشق مردم  و خداوند، نظر بدهند؛ همين.




چرا از بازپخش برنامه سینمایی شبکه خبر جلوگیری شد؟+متن کامل مباحث طرح شده در این برنامه⇐ از اکران فیلمهای ارگانی در نوروز تا درخواست گزارش از شهرداری/از ترجیح قهوه‌خانه به سینما تا پایه سِرُمی که وسط حلقه مدیریتی سینما باقی مانده/ از کاهش مخاطب اکران نوروزی به‌دلیل ممنوعیت تبلیغات خاص{در ماهواره؟} تا لزوم شناور بودن قیمت بلیت و ارائه تخفیف به اقشار مختلف

سینماروزان: برنامه سینمایی شبکه خبر با عنوان «شهرفرنگ» که پنجشنبه شبها روی آنتن میرود قسمت اخیر خود را اختصاص داده بود به مضمونی با عنوان چابک سازی در مدیریت سینمای ایران. این قسمت برنامه با بحث درباره اثرات افزایش قیمت بلیت سینماها در کاهش مخاطب آغاز شد و به نقد دیوان سالاری در سینمای ایران رسید.

به گزارش سینماروزان محمدهادی کریمی و محسن علی اکبری مهمانان این برنامه بودند و هر کدام نظرات خود درباره افزایش قیمت و مشکلات مدیریتی در سینما را بیان کردند.

بحث تند میان این دو نفر که در برخی مباحث به شدت هم اختلاف نظر داشتند در جاهایی پای ارگانهای شهری را هم به ماجرا باز کرد و در کمال تعجب محسن علی اکبری تهیه کننده پروژه فاخر و میلیاردی «استرداد» به تقدیر و تشکر از شهردار تهران پرداخت آن هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری!

با این حال کریمی با نقد اینکه چرا وظیفه فرهنگی شهرداری باید با منت گذاری همراه شود از این گفت که اتفاقا شهرداری باید بیاید و گزارش ارائه کند درباره اینکه آن عوارضی که از سینمادار میگیرد صرف چه میشود و در برابر این استدلال نویسنده و کارگردان باتجربه سینمای ایران، دیگر علی‌اکبری چاره ای نداشت جز تأیید.

نکته جالب توجه اینجا بود که برخلاف رویه ثابت این برنامه بازپخش «شهرفرنگ» جمعه صبح روی آنتن نرفت و دلیل آن تغییرات دکور عنوان شد!!!

متن کامل گفتگوهای درگرفته در این برنامه بدون بازپخش را بخوانید:

علی اکبری با اشاره به اینکه برخلاف ادعاها فروش سینماها در نوروز امسال کاهش داشته و مخاطب کاهش پیدا کرده نتیجه گرفت که نمیتوان زیاد امیدوار بود به افزایش اقبال مخاطبان به سینما در سال جاری.

محمدهادی کریمی با اشاره به آمار متناقضی که از اکران نوروزی ارائه شده بیان داشت: با یک آمار ده روزه نمیتوان برای کل سال چشم‌انداز ترسیم کرد چراکه منطقی نیست و کمکی هم به اقبال مخاطب در ماههای آینده نمی‌کند. اکران نوروزی سبدی است از فیلمهای مختلف و هر سال این سبد بخشی از تولیدات را به خود جلب میکند.

وی با اشاره به استفاده فیلمهای چندارگانی از این سبد بیان داشت: ممکن است فیلمهای ارگانی به سبد اکران نوروزی راه پیدا کند و صاحبان آثار هم بلیتهای زیادی را برایشان تهیه ببینند تا مخاطب داشته باشند.

کریمی با اشاره غیرمستقیم به ممنوعیت پخش تیزرهای تبلیغی از ماهواره که باعث کاهش فروش شده ادامه داد: سال گذشته ابزارهای تبلیغی خاصی{ماهواره} بود که باعث شد فروش بالا برود و این ابزار امسال به دلیل محدودیتهایی در اختیار سینماگران نیست.

کریمی با اشاره به افزایش قیمت بلیت در سینماها در سال جاری گفت: افزایش فعلی که لحاظ شده بیشتر مربوط به ارزش افزوده ای است که پیشتر از صاحبان فیلم گرفته میشد و حالا به قیمت بلیت اضافه شده است. سالیان پیش این ارزش افزوده که به 9 درصد میرسید را حتی صاحبان فیلم پرداخت میکردند اما امسال این ارزش افزوده آمده روی قیمت بلیت.

محمدهادی کریمی در «شهرفرنگ»
محمدهادی کریمی در «شهرفرنگ»

در سوی مقابل محسین علی اکبری درباره افزایش قیمت بلیت گفت: به شدت با افزایش قیمت بلیت مخالفم. سال 80 فیلمی داشتیم به نام «مریم مقدس»؛ فیلمی در ژانر دینی و اقشاری هم که آمدند برای دیدن فیلم بیشتر متدین بودند. ما با 4 سینما شروع کردیم و با 35 سینما اکران تمام شد. فیلم با بلیت 500 تومانی در نهایت حدودا 750 میلیون فروش داشت که با بلیت ده هزار تومانی می شود 15 میلیارد. نتیجه آن که اگر فکر کنیم با گرانتر کردن بلیت آمار مخاطب بالا میرود اشتباه است!

وی ادامه داد: وقتی کیفیت تولید ارتقا نمی یابد چرا باید قیمت بلیت سینما بالاتر برود؟ وقتی اغلب فیلمها زیر یک میلیارد هزینه تولیدشان بوده بیشتر از 10 هزار تومان پول بلیت دادن نادرست است.

محمدهادی کریمی با اشاره به حجم بالای تیزرهایی که به هنگام اکران نصیب فیلم علی اکبری شده بیان داشت: «مریم مقدس» با حجم بالای تبلیغ و اطلاع رسانی در تلویزیون اکران شد و باعث شد قشری علاقمند بروند ببینند و ای کاش این اتفاق برای همه آثار سینمایی بیفتد و فقط برخی از آثار مشمول تیزرهای فراوان نباشند.

وی ادامه داد: بحث فعلی بر سر بالا رفتن قیمت بلیت نیست. بحث بر سر شناور بودن قیمت بلیت است یعنی رویه ای که در همه جای دنیا وجود دارد و بد نیست در اینجا هم امتحان شود. همه جای دنیا صبحها قیمت بلیت پایین تر است و برای دانشجویان و سالمندان تخفیف ویژه قائل میشوند یا بسیاری از ارگانها برای بازنشستگان کارتهای رفاهی صادر میکنند. اینها باید در ایران هم انجام شود.

کریمی افزود: جوانی که یک ساعتش را در سینما فیلم نبیند در خوش بینانه ترین حالت باید برود در قهوه خانه دو برابر همین پول بلیت خرج کند و جالب است که آن قهوه خانه چون گردش مالی بالایی دارد وزارت بهداشت هم نمی تواند علیرغم زیانهای فراوان و آشکارش به سلامتی جلویش را بگیرد.

وی با اشاره به مثالی دیگر بیان داشت: 30 هزار تومان می گیرند برای دیدن یک فیلم در مجتمعی تجاری با ادعای سینمای سه بعدی. آیا با این مقیاسها شناور شدن قیمت بلیت سینما منطقی نیست؟

کریمی درباره پایین ماندن کیفیت آثار سینمایی گفت: چرا فیلمها لوباجت شده اند؟ چون اقتصاد سینما اقتصادی نبود که درباره اش کار کارشناسی شود و به جایی برسد که بخش خصوصی روی پای خودش بایستد. از گارانتی کردن صنعت سینما، ورود صنعت بیمه، بخشش مالیات بر ارزش افزوده، سامان دادن به پخش خانگی مواردیست که باید در این سالها انجام میشد و نشد.

محسن علی اکبری در «شهر فرنگ»
محسن علی اکبری در «شهر فرنگ»

این کارگردان و نویسنده خاطرنشان ساخت: چرا تلویزیون فیلمهای ایرانی را پخش نمیکند؟ چرا بازار خارجی مناسبی نداریم؟ اگر پاسخی پیدا کنیم بر این پرسشها و اگر به سمت حل آنها برویم آن گاه سرمایه گذاری که میداند سرمایه اش برمیگردد قطعا به سمت کار آپارتمانی نمی رود.

کارگردان «برف روی شیروانی داغ» افزود: اگر در جشنواره فیلم فجر به آثاری که کپی-پیست فیلمهای لوباجت تکراری سالهای پیش هستند جایزه ندهند کارگردان رو می آورد به خلاقیت بیشتر ضمن اینکه سینماگران هم ترس نخواهند داشت از بازگشت سرمایه.

علی اکبری با اشاره به مشکلات اقتصادی جامعه اظهار داشت: جامعه درگیر رکود اقتصادی است و بسیاری از مردمان مشکل یک لقمه نان دارند. در بسیاری از شهرستانها 5 هزار تومان پول بلیت سینما هم زیاد است. وقتی در جامعه اقتصاد پویا نیست و به رکود رسیده ایم پس گران کردن بلیت اشتباه است. اصلا چرا به جای اینکه قیمت بلیت را اضافه کنیم نیاییم اقشار سینمارو را اضافه کنیم. قریب 80 درصد جامعه قشر متدین هستند؛ متدین نه به این معنا که همه نماز شب بخوانند بلکه به این معنا که متعهد به مباحث اخلاقی اند. این خانواده متدین میخواهد برود سینما و به تماشای فیلمی بنشیند که امنیت اخلاقی برایش ایجاد کند.

این تهیه کننده با تشکر از شهردار تهران(!) و با ارائه پیشنهادی که یادآور روند حوزه هنری در ممیزی مجدد برخی فیلمهاست گفت: خدا پدر قالیباف را بیامرزد که چند پردیس ساخته! اما باید چند پردیس داشته باشیم برای فیلمهایی که از نظر اخلاقی ارزشمند است و اگر این کار انجام شود کلی از مخاطبان به سمت این پردیسها می آیند. قالیباف لطف کرده و پردیس ساخته و اگر بیاید دو آدرس بدهد درباره پردیسهایی که مباحث ضداخلاق در آن نیست به این ترتیب افزایش مخاطب رخ خواهد داد!!!

کریمی اما در سوی مقابل علی اکبری بهتر بودن اوضاع اقتصادی در تهران نسبت به شهرستان را منطبق بر درکی منطقی ندانست و گفت: این یک بحث انحرافی است. جدا کردن اقتصاد تهران از شهرستان درست نیست. اینکه وضعیت اقتصادی مردم در شهرستان از تهران بدتر است برآمده از همان تصورات کارشناسی نشده است. بسیاری از شهرستانها قشر سینمارویی دارند که سینمای ممتاز ندارند.

وی ادامه داد: شهرستانها از مشهد و شیراز و اصفهان شروع میشوند که سینماهای ممتازی دارند تا نقاط دورافتاده. اگر بناست قیمت بلیت افزایش پیدا کند برای سینمایی که ممتاز نیست قطعا افزایش قیمت، اندک خواهد بود.

این کارگردان که «کمدی انسانی» را آماده اکران دارد خاطرنشان ساخت: درباره اینکه جناب علی اکبری میگویند پردیسهای خاص بگذارند برای مردم فارغ از آن که خاستگاه خودم هم همین قشر اخلاق گراست سینما هم که نباشد مردم پای برنامه های تلویزیونی هستند که اتفاقا برخی از آنها کم از آن دسته آثار سینمایی محل چالش نیستند. سینما باید آسیب شناسی هم بکند. در همین تلویزیون بحث گورخوابها هم مطرح شد و کسی نگفت سیاه‌نمایی اما اگر در فیلمی سینمایی مطرح میشد لابد می گفتند سیاه نمایی است!

وی با اشاره به تعریف و تمجید علی اکبری از شهردار تهران گفت: اینکه نام ببریم از کسی که چند پردیس ساخته است درست نیست. هیچ منتی نیست برای پردیس ساختن چون وظیفه است.  شهرداری دارد عوارض می گیرد از سینما و اتفاقا باید گزارش بدهد که 5 درصدی که از سینمادار می گیرد کجا می رود؟ 

علی اکبری درباره تغییرات مدیریتی پیش آمده در سازمان سینمایی اظهار داشت: مشکل سینمای ایران مدیران نیستند بلکه آیین نامه هاست. به نظرم همه شوراهای سینمایی و خانگی را باید تجمیع کرد و یک شورای پروانه نمایش ایجاد کرد! در سال 95 نزدیک به 130 فیلم تولید کردیم و فقط نیمی از آنها اکران شد. اگر شورای پروانه ساخت را بردارند و تهیه کننده باشد که ضریب امنیت را فراهم کند، حجم تولید پایین می آید. پس حیدریان هم بیاید و فقط شورای نمایشی با وزن بالا و متکی بر صنوف ایجاد کند.

محمدهادی کریمی با تأیید علی اکبری گفت: حیدریان خودش هم به درستی اشاره کرد؛ سازوکارهای مدیریتی ارشاد به جامانده از دهه 60 است. درست مانند اینکه پایه سرمی در وسط سالن پذیرایی خانه مان جامانده است؛ یک روزی یک مریضی وسط سالن بوده و نیازی به سرم داشت اما الان دیگر نیازی به آن پایه سرم نیست! این مصداقی است از سنتهای بجامانده از قبل!

نویسنده «ایران برگر» و «ساکن طبقه وسط» ادامه داد: الان دیگر انقلاب دیجیتال پیش آمده در سینما و از تولید تا پخش فیلم کاملا عوض شده است و در نتیجه آیین نامه های قبلی کارکرد ندارند. مثلا موسسه رسانه های تصویری با حضور شرکتهای فعال شبکه خانگی چه سودی دارد؟ یا باید تجمیع شود یا آن که دستورکارش را عوض کند. انجمن سینمای جوان، مرکزگسترش و هنروتجربه و بسیاری سازمانهای دولتی دیگر داریم که واقعا در شرایط فعلی فایده شان مشخص نیست! اینها باید تغییر کارکرد پیدا کنند یا حتی در موردشان تجمیع در دستور کار قرار گیرد.

محسن علی اکبری درباره چنددستگی در سینما اظهار داشت: متأسفانه به دلیل گسترش و زیادی مراکز تصمیم گیری است که این چنددستگی و تقابلها روی میدهد. اگر تجمیع مراکز داشته باشیم و به سمت چابک سازی و کوچک سازی مدیریت سینما باشیم و بجایش صنف را قوی کنیم اوضاع بهتر خواهد شد.

کریمی در این باره بیان داشت: سیاستمداران می روند و بدنه سینما می مانند. خواهشم از سیاستمداران این است که کمتر به چنددستگی سینما دامن بزنند و بجایش از کلیت سینما استفاده کنند. همین حالا شبکه خبر بسیاری از فیلمهای مستند خوبی میسازد درباره اتفاقات ابتدای انقلاب اما باز هم حاکمیت نیاز می بیند از طریق سینما این را بگوید. چرا؟ چون فکر میکند سینما موثرتر است.

این کارگردان با اشاره به اسکار اخیر فرهادی بیان داشت: سینمای ایران در قلب کشوری متخاصم برایمان افتخار می آفریند پس سیاستمداران این سینما را دست کم نگیرند. آن را یکپارچه ببینند و در تنور اختلافات ندمند.

محمدهادی کریمی با مخاطب قرار دادن رسانه ملی اظهار داشت: صداوسیما با فیلم ایرانی به عنوان یک کالای تولید داخل برخورد کند. فیلم ایرانی تولید داخل است و زحمت کسانی است که فعالیت آنها متکی بر چرخیدن چرخ سینماست. تلویزیون باید حمایت کند و اگر تیزر فیلم ایرانی در تلویزیون پخش نشود و اگر شهرداری بیلبورد ندهد طبیعی است که سرمایه گذار شکست می‌خورد و بسیاری بیکار خواهند شد.

علی اکبری درباره انتظارش از مدیریت سینما در سال جدید گفت: حمایت از پیشکسوتان هنرمند و از کار افتادگان این رشته را واقعا جدی بگیرند و البته تلاش در جهت ایجاد وحدت بین سینماگران.

کریمی هم در امتداد سخن وی بیان داشت: کافیست همان درآمد ناشی از گرفتن ارزش افزوده از سینما را در یک صندوق جمع کنند برای حمایت از سینماگران!!




یادداشت محمدهادی کریمی درباره سینمای۹۵⇐از معیشت نابسامان بدنه سینما تا تبعیض در تولید و اکران، حضور آدمهای بی‌ربط در حلقه‌های مدیریتی و…

سینماروزان: سال جدید را در حالی آغاز کرده ایم که انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم و به تبع آن باید منتظر تثبیت یا تغییر و تحولات مدیریتی در سینما باشیم؛ اما چه تثبیت چه تغییر در مدیریت سینما بدون توجه به آورده های قبلی سودی به حال سینما نمی رساند.

محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان سینمای ایران که سابقه روزنامه نگاری هم دارد در یادداشتی برای «ایرنا» که با محوریت بررسی سینمای ایران در سال 95 نگاشته است کوشیده با کنار هم قرار دادن دیدگاه طرفداران نگاههای حداقلی و حداکثری، مشکلات اساسی سینمای ایران در همه این سالها از وضعیت معیشت و تبعیض گرفته تا حضور آدمهای بی ربط به سینما را به چالش بکشد.

متن یادداشت محمدهادی کریمی را بخوانید:

در مورد سینمای ایران در سال 95 از دو منظر می توان نگاه کرد یک نگاه حداقلی، یک نگاه حداکثری، هر کدام از این مناظر و مرائا هم برای خود طرفدارانی دارد که با حربه استدلال به میدان می آیند.

طرفداران نگاه حداقلی می گویند در زمانه ای که خاورمیانه در آتش و خون و ترور و نسل کشی می سوزد هم این که در پرتو برقراری امنیت، چراغ سالن ها روشن است و فروش چند 10 میلیاردی هم حاصل شده، یعنی باید خدا را از این بابت شکرگزار بود به خصوص اینکه در بزرگترین رویداد سینمایی جهان نماینده ای پیروز هم داشته ایم، از این نظر همه چیز خوب است و الحق هم خوب است.
اما در نگاهی کمال گرایانه و حداکثری، به‌سامان نبودن وضعیت معیشت اهالی سینما، وجود تبعیض در زمان تولید و نمایش، حضور افرادی که یک‌شبه از هر جای دیگری به جز بخش های مرتبط با سینما در کسوت تهیه کننده، فیلمساز و مدیر به فضای نه چندان وسیع سینما هلی برن می شوند و افزون خواه و تمامیت طلبند، از جمله مشکلاتی است که در نگاه حداکثری رخ می‌نماید.
کهنه بودن ساز و کارهای مدیریتی و به‌روز نبودن آن با توجه به انقلاب دیجیتال در صنعت سینما و به تبع آن در رسانه ها (mass media) که به راحتی هر اتاقی را می تواند تبدیل به مرکز زمین کند، آسیب مزمن دیگری است که از سر خوشوقتی مدیریت جدید سینما، خود به آن اذعان داشته و آستین همت برای به‌روز و کارآمد کردن آن بالا زده اند.

اما نکته آخر در این نگاه حداکثری که سخت و دشوار می‌نماید این است که در ایران سینما به عنوان صنعت اگر نگوییم شکل نگرفته ولی هنوز پا هم نگرفته است و حال با سیمای جدیدی (اگر نگوییم ماهیت جدیدی) که این هنر صنعت به واسطه دیجیتالی شدن ابزارها در کشورهای صاحب این صنعت، به خود گرفته، در ایران چگونه به مرحله صنعت شدن خواهد رسید؟!
امری که گرچه رسیدن به آن نیازمند پیمودن راهی دشوار است اما غیر ممکن نیست.




در یک رسانه فرهنگی رخ داد⇐قیاس میان فیلم اسکاری «مهتاب» بری جنکینز و فیلم وطنی «کمدی انسانی» محمدهادی کریمی

سینماروزان: اسکار بهترین فیلم 2017 به «مهتاب» رسید؛ فیلمی چه به لحاظ داستانگویی چه به لحاظ تولید، مینی مال که شاید به یک دلیل مهم و آن هم تمرکز بر پدیده دگرباشی در میان ناباوری بسیاری از مخاطبان اسکار گرفت.

«فرهنگ نیوز» که از جمله رسانه های تخصصی فرهنگ و هنر است در گزارشی پیرامون این فیلم با تیتر «رعیت سفیدان باشید تا رستگار شوید» در کنار مرور سوابق سازندگان فیلم و چرایی عطای اسکار به اثر، مقایسه ای انجام داده میان آن با فیلمی ایرانی به نام «کمدی انسانی» که در آخرین دوره جشنواره فجر حضور داشت.

متن کامل گزارش «فرهنگ نیوز» را بخوانید:

اسکار برای فیلمی کوچک

برنده اسکار امسال چه فیلمی بود؟ «مهتاب» ساخته کارگردانی به نام «بری جنکینز». آیا «مهتاب» فیلمی بزرگ است؟ «مهتاب» به لحاظ پروداکشن تولید نه فقط فیلم بزرگی نیست که یادآور آثاری است که در این سالها بیشتر در سینمای مستقل اروپا دیده‌ایم و مثلا فیلمی محصول رومانی مانند «4 ماه و 3 هفته و 2 روز»(2007) و نه محصولی که می‌خواهد الگویی از پیشرفت صنعتی سینما در ایالات متحده را به نمایش بگذارد.

آیا «مهتاب» یا «نور ماه» به لحاظ مضمونی فیلمی بزرگ است؟ بزرگ در حد و اندازه های برندگان اسکاری نظیر «با گرگها میرقصد»، «گلادیاتور» و حتی «رفتگان»؟ مطمئنا نه!  فیلم ابدا نمی‌تواند به لحاظ مضمونی هم محصولی قابل اعتنا از کارخانه رویاسازی هالیوود باشد. پس چرا اسکار گرفته؟

واضح است که اسکار به «مهتاب» کاملا متأثر از نگاهیست که بناست سیاهان را گل‌درشت در سطح اما بیچاره در عمق نشان دهد!

«مهتاب» را کارگردانی ساخته که با احتساب همین فیلم فقط دو فیلم در کارنامه اش به چشم می خورد! و ابدا محصول کیفی به شمار نمی رود ولی اسکار به آن تعلق می گیرد؛ اول به خاطر کارگردان آن که سیاه‌پوست است. دوم به خاطر اقتباس سناریو از نمایشنامه ای منتشرنشده به نام «پسران سیاه در مهتاب، آبی به نظر می‌رسند» باز هم نوشته نویسنده‌ای سیاه‌پوست به نام «تارل آلوین مک کرانی» که اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را گرفت، سوم به خاطر بازیگران آن از «مارشال علی» که اسکار بازیگری را گرفت تا «نائومی هریس»، «ترونتا رودز» و حتی بازیگر نوجوان فیلم «اشتون ساندرز» که همه سیاه‌پوست هستند و چهارم و شاید مهمتر از همه اینها به خاطر تصویرسازی حقارت‌بار از سیاهان در جامعه امروز آمریکا و نمایش آنها در حد آدمهایی که رویاپردازی را در پناه بردن به همجنسگرایی می‌بینند!

گرفتار در سطح و واهمه از زدن به عمق

 بری جنکینز «مهتاب» را در سه اپیزود ساخته است و البته به مانند فیلم اولش «سودای مالیخولیا»(2008) کوشیده به نوبه خود تمرکزش را بر زندگی سیاهان در ایالات متحده بگذارد اما نه تمرکزی در عمق که کاملا در سطح. همین سطحی گرایی است که باعث می‌شود به همه چیز ناخنک بزند؛ از شیوع اعتیاد و فحشا در میان سیاهان تا تحقیر دائمی سیاهان در جامعه سفیدان و امتداد تبعیض نژادی تا جاهایی مثل مدارس که مدیران آنها دائم درباره برابری نژادی سخن می‌رانند.

 اما آنچه بناست کارگردان ابتدا در زیرلایه و سپس آشکارا از آن سخن گوید سوق پیدا کردن و به نوعی کشف میل همجنس‌خواهی در نوجوان سیاهی است به نام «شایرون» که مدام تحقیر می‌شود؛ چه در میان همکلاسان که او را با ناسزایی از خود می‌رانند و چه در خانواده که با مادری روبروست گرفتار اعتیاد که برای گذران زندگی به تن‌فروشی روی آورده.

 سطحیت فیلم بیشتر از همه ناشی از کارگردانی است که می‌خواهد از همه چیز بگوید و همین گفتن از همه چیز است که باعث می‌شود بدون شخصیت سازی درست در اپیزود اول، فیلم وارد اپیزود دوم که مثلا آغاز دگرگونی «شایرون» است شود و زودتر از حد تصور هم اپیزود سوم از راه می‌رسد که حالا «شایرون» را در قامت قاچاقچی تنومند! مواد مخدر می‌بینیم؛ یک قاچاقچی کاملا منزوی و متکی بر زور بازو که به شدت یادآور قهرمان فیلمی بلژیکی به نام «کله شق»(2011) است!

 پایان‌بندی هم که کاملا قابل پیش‌بینی و منطبق با حس دلسوزانه ای پیش می رود که کارگردان بناست با همجنس‌گرایان ارائه کند و طبیعی است که ایجاد این دلسوزی با شخصیت اصلی و رساندن سیاه‌پوست تنومند به موعودی به نام جای گرفتن در پناه همجنس! همان چیزیست که آکادمی اسکار می‌خواهد تا هم اسکار بهترین فیلم را به «مهتاب» بدهند و هم اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی را به «بری جنکینز» و «تارل آلوین مک کرانی» که هر دو سیاهپوستند و هم اسکار بازیگری مرد را به بازیگر سیاهپوست آن «مارشال علی» که تمام زمان مفید حضورش در فیلم که به اپیزود اول مربوط می‌شود 20 دقیقه هم نیست!

یک مقایسه

 قهرمان اصلی «مهتاب» نوجوانیست که می‌خواهد به نوعی خودساخته شود اما مدام توسری می‌خورد؛ از این منظر می‌توان شباهتهایی را میان «مهتاب» بری جنکینز و یکی از آثار جشنواره امسال فجر به نام «کمدی انسانی» محمدهادی کریمی متصور شد اما تفاوت در شخصیت پردازی و حتی خط سیری که بناست نقش جامعه پیرامونی در بلوغ آدمیان را نشان دهد از زمین تا آسمان است.

«کمدی انسانی» بدون کمترین آلودگی به تظاهرات نژادی-جنسی حال نزار آدمی را می‌گوید که مدام این و آن برایش خط مشی صادر می‌کنند و از دل این رنگ به‌رنگ شدن دائمی است که در نهایت شخصیتی بالغ متولد می‌شود اما در «مهتاب» به‌دلیل غلبه تظاهرات ابلهانه از سیاه کردن کانون فیلم گرفته تا تبلیغ همجنس‌گرایی فیلم نه می‌تواند درباره سیاهان داده‌های به‌روزی را ارائه کند و نه حتی می‌تواند از جایگاه امروزی سیاهان در ایالات متحده که کارگردان هم یکی از آنهاست حرف بکری بزند.

ماندن در بُعد ظاهری شخصیتها آن قدر است که حس می‌کنی به‌جای یک کارگردان سیاهپوست یک سفیدپوست طرفدار تحقیر سیاهان «مهتاب» را ساخته است!

خواسته یا ناخواسته؟

پرسش اینجاست که آیا بری جنکینز خواسته به دامی افتاده که سفیدان هواخواه تبعیض آکادمی و طرفداران نمایش اضمحلال و ناتوانی سیاهان جامعه امروز آمریکا برایش چیده اند یا ناخواسته در این مسیر سیر کرده؟ پرسش را می‌توان با نگاهی به فهرست تهیه‌کنندگان «مهتاب» که جایزه بهترین فیلم اسکار2017 را هم آنها دریافت کرده‌اند به پاسخ نزدیکتر کرد.

علیرغم غلبه حضور سیاهان در کارگردانی، نگارش فیلمنامه و البته بازیگری، تولید «مهتاب» توسط سه تهیه کننده سفیدپوست به نامهای «ادل رومانسکی»، «دد گاردنر» و «جرمی کلینر» انجام شده که در این بین نفرات دوم و سوم در زمره مدیران کمپانی «پلن بی اینترتینمنت» هستند یعنی همان کمپانی که در سال 2001 توسط یک بازیگر سفیدپوست مطرح به نام «براد پیت» بنیان گذاشته شد؛ این کمپانی همان است که چهار سال قبل هم «دوازده سال بردگی» را که در ظاهر ضدتبعیض نژادی بود اما جای جای فیلم پر شده بود از تحقیر سیاهان تولید کرد و جالب اینکه «براد پیت» خود در این فیلم در قالب نجاری سفید ظاهر شده که در نهایت باعث رهایی کاراکتر سیاه فیلم از ‌سالها بردگی می‌شود. آنجا یک سفیدپوست اسباب نجات سیاه را رقم می‌زند و اینجا همجنس‌خواهی تبلیغ‌شده از سوی سفیدان است که اسباب رستگاری را رقم می‌زند.

تریوانت رودز در «مهتاب»
ترِوِنت رودز در «مهتاب»
کمدی انسانی
آرمان درویش در نمایی از «کمدی انسانی»



دو پرسش کلیدی محمدهادی کریمی به بهانه حضور رییسی تازه در سینما⇐چرا خصوصی‌سازی در این سالها مسیری کاملا عکس گرفت؟/چرا بودجه تولید صرف اموری شد که متولیانی همچون وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ دارد؟

سینماروزان: حضور محمدمهدی حیدریان در رأس سازمان سینمایی مواجه شده است با حجمی عظیم از پیامهای تبریک به جای آن که تحلیل سینماگران درباره وضعیت اداره سازمان بعد از این حضور را به دنبال داشته باشد.

به گزارش سینماروزان در این بین محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان سینمای ایران و صاحب آثاری همچون «برف روی شیروانی داغ» و «بشارت به یک شهروند هزاره سوم» که فیلمی به نام «کمدی انسانی» را هم آماده اکران دارد در یادداشتی کوتاه که در «جوان» منتشر شده کوشیده تحلیلی ارائه دهد درباره جایگاه قبلی حیدریان به عنوان یکی از بانیان سینمای بعد از انقلاب و از مسیر این تحلیل حضور مجدد وی در ریاست سینما را مصداق فراخوانی معمار اصلی بنا برای مرمت فرسودگی آن قلمداد کرده است.

کریمی برخی مشکلات کلیدی مدیریت چند سال اخیر سینمای ایران که به جای توسعه خصوصی سازی به گسترش نهادهای دولتی و به موازی سازی به خصوص در امر آموزش  پرداخته بود را هم به چالش کشیده است.

متن یادداشت محمدهادی کریمی را بخوانید:

فراخوان معمار اصلي براي مرمت بناي فرسوده!

رسم است، پسنديده است و عقلايي است که هنگام مرمت ساختماني که نياز به بازسازي و تعميرات دارد به سراغ مهندس يا معمار يا کسي که در زمان ساخت بنا در آنجا حضور داشته بروند، چراکه او بهتر مي‌داند پي اصلي کدام ستون‌هاست، کجا‌ها قرار بود از اول نباشد و بنا به مقتضيات آن زمان طراحي شد و مي‌توان در رمدلينگ از آن صرف‌نظر کرد و… يا مثالي از حرفه خودم، براي فرد ميانسالي که نياز به بررسي‌هاي پزشکي دارد تماس با پزشک خانواده يا پرونده پزشکي او از تولد تا آن زمان ضروري است.

حال براي ترميم و مرمت اين بنا (سينماي پس از انقلاب) يکي از معماران و مطلعان زمان بنيادگزاري آن در رأس هرم مديريتي سينما قرار گرفته است که وقتي مرمت‌ها شروع شود، اسباب خوشوقتي به تمامي حاصل خواهد شد.

بسياري از سازوکارها هنوز بر منوال و منهاج 30 سال پيش برقرار است و بازنگري ويژه‌اي طلب مي‌کند که جشنواره فيلم فجر يکي از آنهاست. ضمن اينکه اصل ۴۴ قانون اساسي و خصوصي‌سازي گاه در اين سال‌ها مسير کاملاً عکس خود را در سازمان سينمايي پيموده و گاه بودجه نه‌چندان قابل اعتناي توليد صرف اموري شده که آشکارا متوليان ديگري نظير وزارت آموزش عالي و آموزش و پرورش دارد، تجميع و چابک‌سازي و کارآمد کردن مؤسسات تابعه و وابسته و حمايت از توليد و تجهيز سينما از اولويت‌هايي است که بي‌شک رياست جديد سازمان به آن بي‌اعتنا نخواهند بود.

اميد آنکه اين مرمت و بازنگري در ساز و کارهاي مرسوم که به همت آشنايان با سينما و کارشناسان همين حوزه صورت خواهد گرفت به شکوه و عظمت اين بنا بيفزايد.




رونمایی از پوستر اینفوگرافیک «کمدی انسانی»+عکس

سینماروزان: در آستانه نمایش «کمدی انسانی» در کاخ جشنواره پوستر اینفوگرافیک فیلم رونمایی شد.

این پوستر را احسان برآبادی طراحی کرده است که در آن دو نمای متفاوت از کاراکتر اصلی را می بینیم.

«کمدی انسانی» در بستر تاریخ معاصر روایت می‌شود و به لحاظ تنوع لوکیشن و گستردگی داستان از جمله آثار متفاوت سینمای ایران است.

«کمدی انسانی» رأس ساعت 15.30 دوشنبه 18 بهمن ماه در کاخ جشنواره رونمایی خواهد شد.

آرمان درویش، علیرضا شجاع نوری، فرخ نعمتی، هومن سیدی، لیلا زارع، بهاره کیان افشار،ایلیا نصراللهی و نیکی کریمی از جمله بازیگران این فیلم هستند که هر کدام به نسلی متفاوت از بازیگری سینمای ایران تعلق دارند.

فهرست عوامل «کمدی انسانی» به شرح زیر است:
نویسنده، کارگردان، تدوینگر و تهیه کننده: محمدهادی کریمی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، صدابردار: بابک اردلان، صداگذار: علیرضا علویان، طراح گریم: شهرام خلج، موسیقی: بهزاد عبدی، طراح صحنه و لباس: علی نصیری‌نیا، جلوه های ویژه: بهنام خاکسار، اتالوناژ، پردازش تصویر و تصحیح رنگ: سامان وفایی، طراح نامواره: صبا گلباز، مدیر تولید و مجری طرح: محمدباقر طسوجی، جانشین تولید، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: حمید غفاریان، عکس: حبیب مجیدی
بازیگران: علیرضا شجاع‌نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، لیلا زارع، فرخ نعمتی، هستی مهدوی‌فرد ، مهوش افشارپناه، عباس احمدی‌مطلق، سعیده عرفان، زینب قادری، حمیدرضا سام‌خانیان، فتاح نظریان، بابک جعفریه، عطا مرادی و بهاره کیان‌افشار با حضور نیکی کریمی/بازیگران نوجوان: ایلیا نصراللهی، سام غفوری

کمدی انسانی
پوستر اینفوگرافیک «کمدی انسانی»



روایت نیکی کریمی از ماهیت دوپهلوی عشق+فیلم 

سینماروزان: تازه ترین تیزر «کمدی انسانی» محمدهادی کریمی که ادای دینی است به بانوان بازیگر حاضر در این کمدی-تراژدی رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان در بخشی از این تیزر نیکی کریمی از جمله بازیگران حاضر در کار درباره ماهیت دوپهلوی عشق می گوید: عشق همون قدر که میتونه نجات دهنده باشه میتونه آدمو به مخمصه بندازه!

«کمدی انسانی» از آثار بخش مسابقه جشنواره امسال فجر دوازدهم بهمن ماه در سینماهای چارسو(15)، جوان(17)، آزادی(19)، زندگی(22.30) و ملت(23) به نمایش درخواهد آمد.

«کمدی انسانی» در بستر تاریخ معاصر روایت می‌شود و به لحاظ تنوع لوکیشن و گستردگی داستان از جمله آثار متفاوت سینمای ایران است.

آرمان درویش، علیرضا شجاع نوری، فرخ نعمتی، هومن سیدی، لیلا زارع، بهاره کیان افشار،ایلیا نصراللهی و نیکی کریمی از جمله بازیگران این فیلم هستند که هر کدام به نسلی متفاوت از بازیگری سینمای ایران تعلق دارند.

برای دیدن تیزر اینجا را کلیک کنید.

فهرست عوامل «کمدی انسانی» به شرح زیر است:
نویسنده، کارگردان، تدوینگر و تهیه کننده: محمدهادی کریمی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، صدابردار: بابک اردلان، صداگذار: علیرضا علویان، طراح گریم: شهرام خلج، موسیقی: بهزاد عبدی، طراح صحنه و لباس: علی نصیری‌نیا، جلوه های ویژه: بهنام خاکسار، اتالوناژ، پردازش تصویر و تصحیح رنگ: سامان وفایی، طراح نامواره: صبا گلباز، مدیر تولید و مجری طرح: محمدباقر طسوجی، جانشین تولید، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: حمید غفاریان، عکس: حبیب مجیدی
بازیگران: علیرضا شجاع‌نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، لیلا زارع، فرخ نعمتی، هستی مهدوی‌فرد ، مهوش افشارپناه، عباس احمدی‌مطلق، سعیده عرفان، زینب قادری، حمیدرضا سام‌خانیان، فتاح نظریان، بابک جعفریه، عطا مرادی و بهاره کیان‌افشار با حضور نیکی کریمی/بازیگران نوجوان: ایلیا نصراللهی، سام غفوری




رونمایی از پوستر بین‌الملل «کمدی انسانی»+عکس

سینماروزان: پوستر بین‌الملل «کمدی انسانی» محمدهادی کریمی رونمایی شد.

به گزارش سینماروزان این پوستر را احسان برآبادی از طراحان خوش ذوق سینمای ایران برای «کمدی انسانی» طراحی کرده است؛ فیلمی در گونه کمدی-تراژدی که از آثار بخش مسابقه جشنواره سی و پنجم فیلم فجر است.

«کمدی انسانی» در بستر تاریخ معاصر روایت می‌شود و به لحاظ تنوع لوکیشن و گستردگی داستان از جمله آثار متفاوت سینمای ایران است.

آرمان درویش، علیرضا شجاع نوری، فرخ نعمتی، هومن سیدی، لیلا زارع، بهاره کیان افشار،ایلیا نصراللهی و نیکی کریمی از جمله بازیگران این فیلم هستند که هر کدام به نسلی متفاوت از بازیگری سینمای ایران تعلق دارند.

فهرست عوامل «کمدی انسانی» به شرح زیر است:
نویسنده، کارگردان، تدوینگر و تهیه کننده: محمدهادی کریمی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، صدابردار: بابک اردلان، صداگذار: علیرضا علویان، طراح گریم: شهرام خلج، موسیقی: بهزاد عبدی، طراح صحنه و لباس: علی نصیری‌نیا، جلوه های ویژه: بهنام خاکسار، اتالوناژ، پردازش تصویر و تصحیح رنگ: سامان وفایی، طراح نامواره: صبا گلباز، مدیر تولید و مجری طرح: محمدباقر طسوجی، جانشین تولید، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: حمید غفاریان، عکس: حبیب مجیدی
بازیگران: علیرضا شجاع‌نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، لیلا زارع، فرخ نعمتی، هستی مهدوی‌فرد ، مهوش افشارپناه، عباس احمدی‌مطلق، سعیده عرفان، زینب قادری، حمیدرضا سام‌خانیان، فتاح نظریان، بابک جعفریه، عطا مرادی و بهاره کیان‌افشار با حضور نیکی کریمی/بازیگران نوجوان: ایلیا نصراللهی، سام غفوری

کمدی انسانی
کمدی انسانی



چگونگی تولید «کمدی انسانی» در ۴۸ ثانیه+فیلم

سینماروزان: پشت صحنه «کمدی انسانی» محمدهادی کریمی در قالب یک تیزر 48 ثانیه ای رونمایی شد.

در این تیزر بخشهایی از روند تولید «کمدی انسانی» و به خصوص نحوه چهره پردازی، صحنه آرایی، تمرینات قبل از حضور در صحنه  و همچنین نحوه هدایت کارگردان را می بینیم.

«کمدی انسانی» از جمله آثار بخش مسابقه سینمای ایران جشنواره سی و پنجم فیلم فجر است.

«کمدی انسانی» یک کمدی-تراژدی در بستر تاریخ معاصر و به لحاظ تنوع لوکیشن و گستردگی داستان از جمله آثار متفاوت سینمای ایران است.

آرمان درویش، علیرضا شجاع نوری، فرخ نعمتی، هومن سیدی، لیلا زارع، بهاره کیان افشار،ایلیا نصراللهی و نیکی کریمی از جمله بازیگران این فیلم هستند که هر کدام به نسلی متفاوت از بازیگری سینمای ایران تعلق دارند.

برای دیدن تیزر پشت صحنه «کمدی انسانی» اینجا را ببینید.

فهرست عوامل «کمدی انسانی» به شرح زیر است:
نویسنده، کارگردان، تدوینگر و تهیه کننده: محمدهادی کریمی، مدیر فیلمبرداری: مرتضی غفوری، صدابردار: بابک اردلان، صداگذار: علیرضا علویان، طراح گریم: شهرام خلج، موسیقی: بهزاد عبدی، طراح صحنه و لباس: علی نصیری‌نیا، جلوه های ویژه: بهنام خاکسار، اتالوناژ، پردازش تصویر و تصحیح رنگ: سامان وفایی، طراح نامواره: صبا گلباز، مدیر تولید و مجری طرح: محمدباقر طسوجی، جانشین تولید، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: حمید غفاریان، عکس: حبیب مجیدی
بازیگران: علیرضا شجاع‌نوری، هومن سیدی، آرمان درویش، لیلا زارع، فرخ نعمتی، هستی مهدوی‌فرد ، مهوش افشارپناه، عباس احمدی‌مطلق، سعیده عرفان، زینب قادری، حمیدرضا سام‌خانیان، فتاح نظریان، بابک جعفریه، عطا مرادی و بهاره کیان‌افشار با حضور نیکی کریمی/بازیگران نوجوان: ایلیا نصراللهی، سام غفوری