1

علیرغم مدیرعاملی خانه هنرمندان و دبیری صنف وی‌او‌دی⇐ #عسکرپور به ریاست هیات مدیره خانه سینما رسید!!

سینماروزان/محمد شاکری: با برگزاری انتخابات داخلی هیات مدیره جدید خانه سینما محمدمهدی عسکرپور به ریاست هیات مدیره رسید.

عسکرپور در حالی به ریاست هیات مدیره رسید که به همراه مسعود امینی تیرانی نفر سوم آرای مجمع بود و #علی_لقمانی که بالاترین رای را آورده بود، نایب رییس(!) هیات مدیره شده است.

رسول صدرعاملی به عنوان سخنگوی هیات مدیره و مسعود امینی تیرانی نیز بعنوان دبیر شانزدهمین هیات مدیره خانه سینما برگزیده شدند.

عسگرپور با مسئولیت فعلی دارای سه مسئولیت همزمان شده است. او از یک طرف مدیرعامل خانه هنرمندان جداشده از تماشاخانه ایرانشهر است و از طرف دیگر دبیر صنف وی‌او‌دی!!!

بدنه خانه سینما مدتهاست مشکلات متعدد در حیطه بیمه درمانی، بازنشستگی و کمبود تسهیلات معیشتی دارند چنان که در ماه‌های اخیر حتی یک سبد کالای ارزان قیمت میان بدنه صنف توزیع نشده. مشخص نیست رییس تازه هیات مدیره خانه با تعدد مسئولیت همزمان خود خواهد توانست لااقل برخی از مشکلات را حل کند یا خیر؟




احتمال بازگشت بین‌الملل به فجر در تازه‌ترین بیانات دبیر⇐برخی از همکاران هنوز نمی‌دانند چه اتفاقی افتاده!؟/باید با خانه سینما صحبت کنم و بپرسم آیا می‌دانند چه اتفاقی رخ داده؟ /باید ببینیم دولت بعدی چقدر اهل مذاکره است؟!/ برخی دولت‌ها اساساً قابل مذاکره نیستند!/تیم جدید مدیریتی می‌تواند تمام توافقات قبلی را ملغی کند!/ممکن است جشنواره ملی و جهانی دوباره با هم برگزار شوند

سینماروزان: جدایی بین‌الملل از جشنواره اصلی فجر از همان ابتدای کار محل نقد و نظر بود ولی حمایت مالی دولت اعتدال از این جدایی باعث شد بر دو تکه شدن فجر اصرار ورزند تا حالا که در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ و ورودی روسایی تازه در دولت هستیم.

عدم حضور برخی از روسای صنوف کلیدی سینما و ازجمله صنوف کارگردانان، فیلمنامه‌نویسان و تهیه‌کنندگان و… و همچنین حتی عدم همراهی افرادی شاخص منتسب به جریان ارزشی همچون نادر طالب‌زاده و جمال شورجه و شهریار بحرانی در آخرین دوره بین‌الملل فجر گمانه‌هایی شکل داده درباره ادغام بین‌الملل و ملی در دولت بعدی.

محمدمهدی عسکرپور دبیر اخیر بین‌الملل فجر در خلال تازه‌ترین گفتگویش با خبرگزاری ایسنا درباره آینده این جشنواره گفت: حالا باید ببینیم دولت بعدی چقدر اهل مذاکره است، چون برخی دولت‌ها نشان می‌دهند که اساساً قابل مذاکره نیستند و بعضی هم برعکس. 

عسکرپور ادامه داد: باید ببینیم چه پیش می‌آید ولی این مسئله را حتی خودم به عنوان یک فیلمساز مطرح خواهم کرد که می‌شود فکر کرد وقتی زمان برگزاری جشنواره به «فجر» ارتباطی ندارد، پس می‌تواند به نام شهر تهران باشد که شاید در این شکل، نسبت جشنواره هم با شهرداری مشخص شود.

دبیر اخیر بین‌الملل فجر درباره انتقادات اصحاب سینمایی به جدایی بودجه‌زای بین‌الملل از فجر، اظهار داشت: بعضی از همکاران ما هنوز متوجه اتفاق نشده‌اند و از آن طرف بعضی کسانی که با سینما ارتباط دارند و اسمشان را همکار نمی‌گذارم  با الفاظی تحقیرآمیز نسبت به این اتفاق مطالبی را منتشر کردند!! باید با دوستان در خانه سینما صحبت کنم و بپرسم آیا می‌دانند چه اتفاقی رخ داده است؟ چون ممکن است همکاران ما در صنف‌های سینمایی مثل کارگردانان یا فیلمنامه‌نویسان و تهیه‌کننده‌ها نسبت به موضوع آگاه نباشند، پس من باید به آن‌ها اطلاع دهم.

عسکرپور درباره احتمال ادغام بین‌الملل در فجر در دولت آینده گفت: سابقه نشان داده ما در کشوری زندگی می‌کنیم که تیم جدید مدیریتی تمام توافقات قبلی را می‌تواند ملغی کند و این اتفاق بارها افتاده است؛ یعنی کار به جایی می‌رسد که می‌گویند اساساً ریل‌گذاری غلط بوده و هر چیزی ممکن است پیش آید مثل اینکه جشنواره ملی و جهانی دوباره با هم برگزار شوند…




تازه‌ترین مدعیات و اظهارات دبیر جشنواره جهانی (!؟) فجر⇐برخي چيزها تقريبا روي روال قرار گرفته!!/جامعه به واسطه تزريق واكسن‌هاي مختلف، به سمت بهبود مي‌رود!/برنامه‌هايي را طراحي كرده بوديم كه براي برگزاري جشنواره‌هاي ديگر از آنها استفاده شد!/با يك پلتفرم آنلاین بين‌المللي كه جشنواره كن(!) هم از آن استفاده كرد، در حال بستن قرارداد هستيم!!/هیچ منطقی پشت صحبت آنهایی نیست که مي‌گويند چرا پول را بايد براي جشنواره خرج کرد و همين پول را هم باید خرج سينما كرد!/رقم بودجه جشنواره جهاني به نظر من اصلا شوخي است!/نمي‌توانيم به خاطر انتخابات يا هر موضوع ديگري زمان جشنواره را به تعويق بيندازيم!/قصد برگزاری جشنواره را داریم ولی اگر شرایط، بدتر شود…

سینماروزان/تینا جلالی: محمدمهدی عسکرپور تازه‌ترین دبیر جشنواره جهانی فجر درباره چگونگی برگزاری جشنواره درون کرونا و احتمال لغو به خاطر کرونا یا انتخابات حرف زد.

به گزارش سینماروزان دبیر جشنواره جهانی فجر با امیدواری نسبت به برگزاری دوره جدید جشنواره به روزنامه اعتماد گفت: تصور خيلي از رفتارهاي امروز كه در سطح جامعه مي‌بينيم حدود هشت ماه پيش كمي بعيد به نظر مي‌رسيد ولي در حال حاضر برخي چيزها تقريبا روي روال قرار گرفته است. البته بخشي از اين شرايط روحي و رواني به اين دليل است كه احساس مي‌شود جامعه به واسطه تزريق واكسن‌هاي مختلف وارد شده؛ به سمت بهبود مي‌رود.

عسکرپور با اشاره به لغو دوره پیش جشنواره به خاطر کرونا بیان داشت: از بد حادثه زمان برگزاري جشنواره جهاني وقتي بود كه حتي فكر كردن به برگزاري يك جشنواره خيلي خطرناك و نشدني بود. بعدها بود جشنواره‌هايي كه عمدتا همزمان برگزاري آنها نيمه دوم سال بود توانستند به راهي براي برگزاري دست پيدا كنند البته بخشي از آنها از تجربه جشنواره جهاني استفاده كردند چون ما برنامه‌هایی را طراحي كرده بوديم كه در آن مقطع به كار ما نيامد اما براي برگزاري جشنواره‌هاي ديگر تا حدي از آن استفاده شد. شايد اگر زمان برگزاري جشنواره جهاني نيمه دوم سال بود ما هم مي‌توانستيم به شرايط كرونايي عادت كنيم و به راه‌حلي براي اجرا برسيم.

محمدمهدی عسکرپور پیرامون شایعات تعطیلی جشنواره به خاطر برگزاری انتخابات ۱۴۰۰ بیان داشت: وقتي بحث برگزاري جشنواره امسال مطرح شد اولين چيزي كه در بسياري از جلسات به من گفته شد كرونا نبود بلكه بحث انتخابات بود. كاملا قابل فهم هم است براي اينكه بحث انتخابات امسال خيلي حساس است مثل بعضي از سال‌ها و خب امسال شرايط كشور يك مقدار پيچيده‌تر است و ويژگي‌هاي خاص خودش را دارد. واقعيت اين است كه زمان برگزاري جشنواره همين موقع است و ما نمي‌توانيم به خاطر انتخابات يا هر موضوع ديگري زمان جشنواره را به تعويق بيندازيم. قطعا برگزاري انتخابات موضوع حساسي است كه بايد به آن توجه داشت. اين نكته هم مزيت‌هايي دارد و هم مسائلي با خودش به همراه دارد كه من اميدوارم اين بخش هم اتفاقات خوبي بيفتد و ما خوب آن را مديريت كنيم.

دبیر جشنواره جهانی فجر مدعی استفاده از یک پلتفرم آنلاین خارجی برای ارائه آثار بخش بازار شد و گفت: بعد از برگزاري جشنواره ملي فيلم فجر تعدادي از فيلمسازان با من تماس داشتند كه مايلند فيلم‌شان را در جشنواره جهاني نمايش دهند. ما با يكي، دو محدوديت اين وسط مواجه هستيم در هر كدام از بخش‌هاي رقابتي و اصلي و مسابقه دو تا سه فيلم بيشتر نمي‌تواند حضور داشته باشد يعني در بخش‌هاي مختلف به ‌طور كل هفت تا هشت فيلم مي‌تواند حضور داشته باشد اما آن چيزي كه براي خيلي از فيلمسازان جذاب است بخش بازار به مفهوم معرفي فيلم ايراني به پخش‌كنندگان خارجي است. اگر فيزيكي بخواهيم برگزار كنيم كه مثل سال قبل خواهد بود اما اگر به صورت مجازي باشد با يك پلتفرم معتبر خارجي و بين‌المللي كه جشنواره كن هم استفاده كرد وارد مذاكره شديم كه در حال بستن قرارداد هستيم آن وقت خيلي از فيلمسازان احتمالا مايل هستند كه روي اين پلتفرم فيلم‌شان را ارايه كنند. ويژگي اين پلتفرم اين خواهد بود كه ما واسطه خواهيم بود بين تهيه‌كننده ايراني و پخش‌كننده خارجي. آنها خودشان با هم مرتبط خواهند شد و با هم مراودات‌شان را تنظيم مي‌كنند و رابطه‌شان مستقيم شكل مي‌گيرد در واقع ما توانستيم اين ظرفيت را ايجاد كنيم كه اين ارتباط داخلي و خارجي به وجود بيايد. اين موضوع تقريبا مقدماتش فراهم شده ولي آنچه مهم است ما نمي‌توانيم تعداد بي‌شمار فيلم ايراني در اين بخش انتخاب كنيم. هم از نظر كيفي و هم از نظر كمي اين موضوع براي‌مان مهم است، ولي تا جايي كه ممكن است تلاش مي‌كنيم اين بخش تقويت شود تا حق فيلم‌هاي ايراني ادا شود.

دبیر جشنواره جهانی در توجیه برگزاری جشنواره در دوران ریاضت کرونایی بدنه سینما اظهار داشت: عمده كساني که منتقد مي‌شوند به اكوسيستم توجه نمي‌كنند و معتقدند جشنواره را برگزار نكنيم تا با آن بتوانيم كمي خريد كنيم. اينكه در بودجه‌نويسي و اداري چقدر امكان‌پذير است، بحث جداست. اينكه مثلا رديف بودجه‌اي براي ساختمان‌سازي داريم و ما بگوييم با آن ساختمان نسازيم و برويم ماشين بخريم خب بلافاصله بازرسي كل كشور چنين شخصي را به محاكمه بكشاند. يعني هر چيزي رديف بودجه خود را دارد. حالا بودجه جشنواره جهاني كه به نظر من اصلا شوخي است. بودجه‌اي كه وزارت ارشاد معمولا براي جشنواره جهاني درنظر مي‌گيرد پول ساخت يك و نيم فيلم است بعضي اوقات دو فيلم مي‌شود با آن ساخت بعضي اوقات يك فيلم ساخت. سالي كه در پيش است با بودجه جشنواره جهاني فقط يك فيلم مي‌توان ساخت. خيلي از همكاران به اين موضوع توجه نمي‌كنند و مثلا نظرشان اين است كه دبير جشنواره يا مسوولان سينما و وزارت ارشاد مجبور هستند و بايد بگردند اسپانسر براي برگزاري جشنواره پيدا كنند و بعد مي‌گويند چرا اين پول هم بايد براي جشنواره برگزار شود همين پول را هم خرج سينما كنيد. از اينجا به بعد به نظر من وارد مباحث احساسي مي‌شويم و هيچ منطقي پشت اين صحبت‌ها وجود نداشته باشد.

عسکرپور درباره احتمال لغو جشنواره جهانی بیان داشت: واضح است وقتي فراخوان جشنواره منتشر شده اين يعني ما قصد برگزاري جشنواره را داريم. اما همه شرايط دست ما نيست؛ فرض كنيم خداي ناكرده سال آينده به شرايط بدتري برسيم كه كشور به سمتي برود كه هر نوع برگزاري جشنواره ممنوع اعلام شود آن زمان ديگر از عهده ما خارج است يا بايد كامل جشنواره را مجازي برگزار كنيم يا نه. به هر جهت همه اميدواريم از اوايل سال آينده اوضاع كشور (به ‌طور كل به واسطه واكسن‌هاي متعدد) رو به بهبود برود و همه شرايط جديدتري را تجربه كنند و ما تا جايي كه ممكن است برگزاري مجازي را به شرايط واقعي در خرداد نزديك كنيم.




پشت پرده دیدار رییس سینما و شهردار چه بود؟؟+عکس/چرا شریک فیلمیران و دبیر جشنواره تعطیل‌شده، نماینده سینماگران شدند در این دیدار؟

سینماروزان: دلیل اینکه حتی دیدار رییس سینما با رییس اورژانس بلافاصله خبررسانی می‌شود ولی درباره دیدار رییس سینما با شهردار تهران خبر رسمی منتشر نمی‌شود مشخص نیست.

به گزترش سینماروزان حسین انتظامی رییس سینما به تازگی دیداری داشته با پیروز حناچی شهردار تهران؛ دیداری با رعایت فاصله اجتماعی و استفاده از ماسک بر صورت.

در این دیدار همایون اسعدیان رییس هیات مدیره خانه سینما، رسول صدرعاملی از شرکای موسسه فیلمیران و محمدمهدی عسکرپور دبیر جشنواره جهانی(؟) فجر که به‌خاطر کرونا تعطیل شده، انتظامی را همراهی کرده‌اند.

اینکه این سه تن نماینده چه کسانی در این دیدار بوده‌اند مشخص نیست؟؟ نماینده سینماگران؟؟ یا نماینده مدیران سینمایی؟؟

از آن گذشته معلوم نیست انتظامی خودش همراهانش را برای این دیدار انتخاب کرده یا این سه تن انتخاب پیروز حناچی بوده‌اند؟؟

واقعا چرا شریک یک موسسه پخش پرحاشیه، دبیر یک جشنواره تعطیل‌شده یا رییس هیات مدیره نهادی که حتی در توزیع یک عیدی حداقلی هم کلی انتقاد برانگیخته، باید در دیدار رییس سینما و شهردار حاضر باشند؟

اگر به ساختار اداره‌های نظارت یا هیات‌های انتخاب و داوری جشنواره‌های فجر سالهای اخیر تمرکز کنیم نیز باز مدام چنین افرادی هستند که حضور دارند.

اگر این افراد ویژگی خاصی دارند که بقیه سینماگران از آن بی‌خبرند و به آن واسطه در چنین نشست‌هایی حضور می‌یابند لازم است حتما درباره این ویژگی‌ها اطلاع‌رسانی شود.

اگر هم که این حضورهای دائمی که به جلسه خصوصی با شهردار می‌رسد کاملا تصادفی است که چرا قاعده تصادف یک بار هم به یکی از سینماگران خارج از حلقه نمی‌رسد؟؟

دیدار رییس سینما و شهردار
دیدار رییس سینما و شهردار

دیدار رییس سینما و شهردار
دیدار رییس سینما و شهردار

دیدار رییس سینما و شهردار
دیدار رییس سینما و شهردار

دیدار رییس سینما و شهردار
دیدار رییس سینما و شهردار

دیدار رییس سینما و شهردار
دیدار رییس سینما و شهردار

دیدار رییس سینما و شهردار
دیدار رییس سینما و شهردار

دیدار رییس سینما و شهردار
دیدار رییس سینما و شهردار




بالاخره کرونا، جشنواره هزینه‌زای جهانی(؟) را تعطیل کرد!/امید که بودجه هنگفت جشنواره صرف گرفتاران سینما شود

سینماروزان: جدایی هزینه‌زای بخش بین‌الملل از جشنواره اصلی فجر از همان اوان جدایی با انتقادات بدنه سینما و صنوف کلیدی سینما مواجه بود به خصوص که خیلی زود هم غلبه نوعی رفیق‌بازی در اداره این جشنواره و واردات آقازادگان در حلقه مدیران، لو رفت و انتقادات را دوچندان کرد.

این انتقادات باعث شد حسین انتظامی هم قبل از تصدی ریاست سینما در گفتگویی تلویزیونی به‌صراحت از عمل به درخواست صنوف برای بازگرداندن بین‌الملل به جشنواره اصلی فجر گوید ولی درنهایت نه خواسته انتظامی و صنوف، که شیوع کروناست که باعث شده جشنواره جهانی(؟) فجر تعطیل شود.

محمدمهدی عسکرپور دبیر جشنواره جهانی که در ابتدای شیوع کرونا، جشنواره تحت امرش را به پایگاه مقاومت فرهنگی(!) تشبیه کرده و بر موافقان تعطیلیش تاخته بود با اعلام تعطیلی جشنواره، وعده برگزاری آن در خرداد۱۴۰۰ را داده ولی از یک طرف برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در خرداد۱۴۰۰ و از طرف دیگر نامعلوم بودن زمان پایان کرونا، درصد تحقق این وعده را پایین می‌آورد.

به نظر می‌رسد این تعطیلی جشنواره جهانی بخاطر کرونا سرنوشتی است که درانتظار جشنواره‌هایی همچون کودک، کوتاه و سینماحقیقت و… هم باشد و چه خوب می‌شود که همین تعطیلی جشنواره‌ها عاملی شود برای سوق دادن بودجه‌های آنها به سمت ایجاد تسهیلات رفاهی برای گرفتاران فراوان سینما.




واکنش عجیب محمدمهدی عسکرپور به پیشنهاد منوچهر محمدی مبنی بر تعطیلی جشنواره جهانی(؟) فجر جهت جبران خسارت کرونایی سینماها⇐نباید گذاشت این “پایگاه‌های مقاومت فرهنگی”(!!) از میان رود

سینماروزان: تعطیلی کرونایی سینماها که به‌نظر میرسد حالا حالاها هم ادامه داشته باشد ضرر و زیانی را به سینماداران وارد کرده که برای جبرانش، پیشنهاداتی مختلف طرح شده. از جمله این پیشنهادات، تعطیلی محافل بودجه‌خوار دولتی و کاستن از بودجه‌های هنگفت پشتیبانی زیرمجموعه‌های دولتی سینما و صرف هزینه بجامانده، برای کمک به سینماداران آسیب‌دیده است.

منوچهر محمدی تهیه‌کننده سینما به تازگی به مدیران سینما پیشنهاد داد برای یک سال هم که شده جشنواره موسوم به جهانی فجر را تعطیل کنند و بودجه‌اش را صرف جبران خسارت سینماداران کنند.(اینجا را بخوانید)

حالا محمدمهدی عسکرپور که اخیرا دبیر جشنواره جهانی فجر هم شده در اظهاراتی برای ایسنا، پیشنهاد تعطیلی چنین محافلی را عوامفریبانه خوانده و مدعی شده این پایگاههای مقاومت فرهنگی نباید از میان بروند!

عسکرپور البته توضیح نداده پیشنهاد خودش برای جبران ضرر و زیان سینماداران چیست؟ و البته محافل بودجه‌خواری که حتی در داخل هم بلیت‌فروشی، چندانی ندارند چگونه به “پایگاه مقاومت فرهنگی” بدل شده‌اند؟؟؟ و اگر واقعا برمبنای فلسفه مقاومت فرهنگی اداره می‌شوند چرا گرفتار یک دیوان‌سالاری پرمدیر و پرمشاور و پرکارمند شده‌اند؟؟ مگر نمی‌توان مقاومت فرهنگی را با یک گروه چابک‌ کم‌تعداد ولی متخصص پیش برد؟؟

عسکرپور نوشته است: به نظرم طرح تعطیلی رویدادهای سینمایی با بیان بی‌فایده بودنشان به نفع تعدادی مجموعه‌دار که اتفاقاً از جهت تعداد، بسیار کم و از جهت مال و اموال بسیار پرقدرتند، باظاهر تا حدی عوام فریبانه‌اش یک تیر است بادو نشان: جذب مالی بودجه(هرچه قدر که امکان دارد) برای کسانی که سودهای چند ساله‌شان کاملا به خودشان مربوط بوده و ضرر اخیر را به حساب بیت‌المال می گذارند و  از سر راه برداشتن باقیمانده “پایگاه‌های مقاومت فرهنگی” سینما، به نفع سیطره کامل سینمای سطحی و فاقد استاندارد که دیر زمانی است با سرمایه‌گذاری همین دوستان سینمادار همانند ویروسی واگیردار به جان سینمای ملی افتاده است!




پیش‌زمینه‌ای برای ادغام بین‌الملل در جشنواره‌ اصلی فجر؟⇐حذف میرکریمی و صدور حکم دبیری محفل جهانی(؟) فجر برای عسکرپور+معرفی شورای سیاستگذاری این محفل با استفاده از آلترناتیو وزیر، مدیر دفتر شهردار و سخنگوی وزارت خارجه!!!

سینماروزان: پرهیز از برگزاری هزینه زای بخش بین الملل جشنواره فجر، از اصلی ترین درخواستهای بخش عمده صنوف سینمایی از حسین انتظامی رییس سازمان سینمایی بود و البته که انتظامی در همان اوان حضورش در سینما هم تلویحا وعده تحقق درخواست صنوف را داد.

حذف رضا میرکریمی دبیر چهار دوره اخیر بین الملل و جایگزینی با محمدمهدی عسکرپور مدیرعامل اسبق خانه سینما توسط حسین انتظامی را چطور باید تحلیل کرد؟ بخصوص که همزمان با این اتفاق، شورای سیاستگذاری محفل جهانی(؟) فجر با حضور عباس موسوی سخنگوی وزارت خارجه یا مصطفی کاظمی مدیر دفتر شهردار یا ابوذر ابراهیمی ترکمان رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات که زمانی از جمله گزینه های جانشینی عباس صالحی وزیر ارشاد بوده، بسته شده است!

به غیر از روح الله حسینی(مدیر مدرسه سینمای منحله)، محمد حمیدی مقدم(مدیر مرکز گسترش)، رائد فریدزاده(معاون بین‌الملل فارابی) و البته به جز میرکریمی و عسکرپور، فقط دو سینماگر در شورای سیاستگذاری این محفل هستند؛ یکی نادر طالب‌زاده و دیگری علیرضا شجاع‌نوری که یحتمل اولی را باید نماینده جریان راست در این شورا بدانیم.

این چینش شورای سیاستگذاری در کنار حضور عسکرپور در دبیری، بناست پیش زمینه ای باشد برای ادغام بین‌الملل در فجر و تحقق خواسته بدنه صنف سینما؟؟




صدور پروانه ساخت برای رییس سازمان سینمایی حوزه!!+صدور یک پروانه برای عسکرپور+فهرست تمام پروانه‌های صادره

سینماروزان: شورای صدور پروانه ساخت سینمایی در جلسه اخیرش با سه فیلمنامه موافقت کرد.

به گزارش سینماروزان در میان پروانه های صادره بیش از همه نام محمد حمزه زاده رییس سازمان سینمایی حوزه هنری به چشم میخورد که برخلاف روال پیشین که تهیه کنندگی محصولات حوزه را به دیگران میسپرد این بار خودش وارد عمل شده و تولید پروژه ای به نام «واکنش سریع» را برعهده گرفته است!

محمدمهدی عسکرپور نیز پروانه ساخت «ملخ» به کارگردانی فائزه عزیزخانی را گرفته؛ بانویی که پیشتر «روز مبادا» را ساخته بود.

فهرست تمام پروانه های صادره به شرح زیر است:

–«واکنش سریع» به تهیه‌کنندگی محمد حمزه زاده(به نمایندگی از حوزه هنری) و کارگردانی و نویسندگی رضا زهتابچی در ژانر اجتماعی

–«ملخ» به تهیه‌کنندگی مهدی عسگرپور ،کارگردانی و نویسندگی فائزه عزیزخانی در ژانر اجتماعی

–«تبسم تلخ» به تهیه‌کنندگی جعفر آقابابائیان، کارگردانی و نویسندگی سیدمحمدرضا ممتاز در ژانر اجتماعی




گزارش یک رسانه دانشجویی از گافهای جشنواره‌ای دانشجویی که محمدمهدی عسکرپور هم در هسته مرکزیش حاضر بوده⇐از فاش شدن کپی‌کاری یکی از برگزیدگان تا انتشار بولتن چند روز بعد از اختتامیه!!!/از خارج شدن مدیریت جشنواره ‌از دست دانشجویان تا مشخص نبودن هزینه‌هایی که این محفل بر دوش وزارت بهداشت نهاده!

سینماروزان: دو هفته قبل و به بهانه برگزاری جشنواره سیمرغ که جشنواره ای دانشجویی و منسوب به وزارت بهداشت است با حضور دبیرانی همچون محمدمهدی عسکرپور و حسین پارسایی پرسشهایی را طرح کردیم درباره چرایی صرف بودجه فرهنگی برای چنین جشنواره هایی و آن هم با مرکزیت چهره های فاقد کارنامه موفق هنری.(اینجا را بخوانید)

بعد از برگزاری اختتامیه این جشنواره خبرگزاری دانشجویی «ایسکانیوز» منسوب به دانشگاه آزاد در گزارشی با مرور برخی از گافهای این جشنواره خواستار شفاف سازی درباره چگونگی هزینه کرد این جشنواره شده است.

متن گزارش «ایسکانیوز» را بخوانید:

در حالی که چند روز از برگزاری جشنواره سیمرغ گذشته روابط عمومی این جشنواره اقدام به تصحیح برگزیدگان خود کرده است! جشنواره سیمرغ که در نفس رویدادی دانشجویی است از سوی مسوولان ذیربط از دست دانشجویان خارج و به دست گروهی سپرده شد که در برگزاری آن نه تنها موفق نبودند بلکه هر روز شاهکارهای جدیدی از آنان در برپایی جشنواره ها در تاریخ برپایی رویدادهای فرهنگی ثبت می‌شود.

در آخرین اقدام و شاهکار، دبیرخانه جشنواره سیمرغ پس از گذشت نزدیک به یک هفته که از اختتامیه می گذرد دریافته که یکی از آثار برگزیده کپی بوده و اثر دیگر هم از سوی مجری اعلام نشده است.

این در حالی است که به نظر روابط عمومی و دبیرخانه جشنواره فراموش کرده اند در خبر رسمی که برای رسانه ها فرستاده شده برگزیدگان به اشتباه اعلام شدند و نباید مشکل را به گردن مجری بیندازند.

در توجیه این شاهکار آمده دبیرخانه جشنواره بین المللی سیمرغ در اطلاعیه ای اعلام کرد با توجه به اثبات کپی بودن اثری که حائز رتبه دوم در رشته انیمیشن بخش دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی شده بود، رتبه های این رشته با توجه به صورتجلسه داوران به ترتیب زیر اعلام می شود:

رتبه اول : آقا گرگه اثر مینا باغبانی از دانشگاه علوم پزشکی آبادان

رتبه دوم : نه به اعتیاد اثر شکیلا بهمنش از دانشگاه علوم پزشکی آبادان

رتبه سوم : اطبا و دود اثر محمد عنبری از دانشگاه علوم پزشکی تهران

همچنین در ادامه این اطلاعیه اعلام می گردد، در رشته گروه نوازی سنتی بخش دانشجویان دانشگاه های علوم پزشکی، گروه نوازی دانشگاه علوم پزشکی بوشهر و گروه نوازی دانشگاه علوم پزشکی کردستان به طور مشترک شایسته ی تقدیر بوده اند که در اختتامیه جشنواره به اشتباه توسط مجری اعلام نشده است.

مسوولان این جشنواره همچنین چند روز پس از اختتامیه اقدام به انتشار بولتن خود کرده اند.

سردرگمی پست ها در این رویداد ژن پرور در حدی است که مسوول دبیرخانه این رویداد در گفت وگویی رادیویی خود را به عنوان مدیر روابط عمومی نیز معرفی می کند و دقیقا مشخص نیست چرا هیچ مقامی به چنین جشنواره ای که هزینه های فراوان را به دوش وزارت بهداشت نهاده نظارت نمی کند.

ایسکانیوز همچنان این امیدواری را دارد که ریز هزینه های جشنواره سیمرغ که در اساس باید رویدادی دانشجویی باشد به طور شفاف اعلام و دستمزد و هزینه های دریافتی از سوی افراد مختلف مشخص شود.




واگذاری ساخت سریال به یک شکست‌خورده دیگر سینما⇐این بار به کارگردانی که فیلمش در یک هفته ۲۰ میلیون هم نفروخته!⇔سفارش از کجاست؟ مرکز نمایش سیما!!/تهیه‌کننده کیست؟ همو که به همراه داماد پورمحمدی «هفت۳» را روی غلتک انداخت

سینماروزان: بعد از همایون اسعدیان، بیژن میرباقری، محمدحسین لطیفی و محمدمهدی عسکرپور که علیرغم شکست آخرین ساخته‌های سینمایی‌شان از رسانه ملی سربرآورده و درگیر سریال سازی شده اند(اینجا را بخوانید) پای یک شکست خورده دیگر سینما هم به تلویزیون باز شد.

به گزارش سینماروزان این شکست‌خورده تازه حسین نمازی است؛ جوانی که فیلمی به نام «آپاندیس» را روی پرده دارد اما فیلمش در هفته اول حتی به 20 میلیون فروش مکانیزه هم نرسیده بود!!!

اینکه در کمبود منابع مالی که مدیران رسانه ملی مدام درباره آن گلایه کرده اند به جای به کارگیری نیروهای امتحان پس داده شکست خوردگان سینما از تلویزیون سربرمی آورند ریشه در کدام سیاستگزاری دارد؟؟

باز اگر این سریال سازی با حضور اسپانسرهایی خارج از سازمان بود جای تأمل داشت اما وقتی حسین نمازی بناست سریالی به نام «بازگشت» را به سفارش «مرکز نمایش سیما» بسازد طبیعی است که پرسشها بیشتر خواهد شد.

چرا مرکز نمایش سیما که یک زیرمجوعه استراتژیک در سازمان است سفارش ساخت سریالهایی که باید به رقابت با هجمه عظیم شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی بروند را به کارگردانانی نمی سپارد که پیشتر امتحان خود را در مدیومهایی جدی همچون سینما پس داده اند؟؟

نام سعید پروینی که پیشتر به همراه یوسف منصوری داماد معاون سابق سینما و مدیر فعلی شبکه سوم، در هسته مرکزی تولید فصل سوم «هفت» وجود داشت به عنوان تهیه کننده «بازگشت» آمده است!!! آیا نشان دادن عیاری بالا از برنامه سازی در «هفت3» بوده که پروینی را به گرفتن سفارش مستقیم از مرکز نمایش سیما رسانده؟




پگاه آهنگرانی کارگردان این مستند بیان کرد⇐مرکز گسترش هم از سوی وزارت ارشاد و حتی خانه‌سینما تحت فشار بود که مستند «خانه سینما» ساخته نشود!/نه جواد شمقدری درباره انحلال با ما صحبت کرد و نه محمدمهدی عسکرپور!!!

سینماروزان: پگاه آهنگرانی که به واسطه خانواده اش وارد بازیگری در سینما شد و این حرفه را ادامه داد در سالهای اخیر درگیر مستندسازی هم شده است.

به گزارش سینماروزان او که سابقه ساخت مستندهایی مانند «محاکات غزاله علیزاده»، «ده نمکی ها» و «ارباب جمشید» را دارد به تازگی مستندی به نام «خانه سینما» را ساخته است که مروری دارد بر ماجراهای مرتبط با انحلال این نهاد.

پگاه آهنگرانی درباره روند تولید این مستند به «آسمان آبی» گفت: سال 92 که اوج دعواها و تعطیلی خانه سینما بود بدون هیچ ایده‌ای شروع به فیلمبرداری از وقایع کردم چون معتقد بودم این موضوع جزو اتفاقاتی است که باید در تاریخ ثبت شود. اعضای خانه سینما هم به‌قدری درگیر این اتفاق بودند که کسی به فکر ثبت این لحظات نبود. همان زمان با فرهاد توحیدی که در آن زمان سخنگوی هیئت‌مدیره بود صحبت کردم که آیا می‌توانم از این لحظات فیلمبرداری کنم و ایشان موافقت کردند اما همان زمان هم برخی موافق و برخی مخالف کار من بودند چرا که موضوع خیلی امنیتی شده بود. این راش‌ها به همین شکل ماند و دوسال پس از این رویداد مرتضی رزاق کریمی که در آن دوران هم عضو هیئت‌مدیره خانه سینما بود و اکنون قائم مقام مدیرعامل مرکز گسترش سینمای تجربی است با من درباره اش صحبت کرد و در نهایت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی تهیه کننده فیلم شد.

پگاه ادامه داد: زمانی‌که مرکز تهیه‌کننده فیلم شد، ادامه ساخت آن را جدی‌تر دنبال کردم اما کار برای من بسیار دشوار بود چون باید یک موضوع تخصصی را به شکلی به مخاطب ارائه می‌دادم که از تماشای آن خسته نشود و نسبت به تمام مسائل رخ‌داده آگاهی کسب کند. به‌همین دلیل تدوین آن حدود یک‌‌سال‌ونیم  طول کشید و من تمام تلاشم را کردم که این مستند برای مخاطب عام هم جذابیت‌هایی داشته باشد.

این بازیگر درباره نظر مخاطبان نسبت به این مستند اظهار داشت: این فیلم را تا به‌حال به چند مخاطب عادی نشان داده‌ام. هرچند ممکن است این مستند برای سینماگران جذاب‌تر باشد، اما این افراد هم متوجه مختصات این دوره شدند. دوره‌ای که نهادهای صنفی در حال تعطیلی بودند و خانه‌سینما تنها نهاد صنفی بود که پیروز از این جنگ بیرون آمد.

پگاه آهنگرانی پیرامون تلاشهایش برای کسب اطلاعات مرتبط با خانه سینما گفت: من مصاحبه‌های بسیاری برای این مستند انجام دادم و حتی الامکان استفاده از برخی مصاحبه‌ها فراهم نشد. سعی کردم حرف‌های هر دوطرف را در فیلم داشته باشم، اما بعضی‌ها مانند آقای شمقدری به‌هیچ‌وجه حاضر به مصاحبه نشدند. البته این اتفاق درباره خیلی از افراد رخ داد. بزرگان خانه‌سینما مانند محمدمهدی عسگرپور هم حاضر به مصاحبه نبودند گویا این مقطعی است که همه دوست دارند فراموشش کنند و کسی علاقه ندارد آن را یادآوری کند. هیچ‌کس دوست نداشت من این فیلم را بسازم. حتی مرکز هم از سوی وزارت ارشاد و حتی خانه‌سینما تحت فشار بود که این فیلم ساخته نشود.




تحلیل «کیهان» پیرامون فیلم شکست‌خورده تصویرشهر⇐دستاورد یک مدیر سابق رسانه‌ ملی+نمادی از چرایی بی‌مخاطبی رسانه ملی

سینماروزان: از جمله فیلمهای روی پرده که نتوانسته فروش مطلوبی داشته باشد «ماجان» است؛ «ماجان» را رحمان سیفی‌آزاد ساخته است که سالها به عنوان رییس مرکز امور نمایشی سیما و مدیر گروه فیلم و سریال شبکه اول فعالیت داشت. تهیه کنندگی فیلم را محمدمهدی عسکرپور برعهده داشته آن هم با حمایت تصویرشهر وابسته به شهرداری اما فیلم در ده روز ابتدایی اکرانش فروشش به 80 میلیون هم نرسیده است آن هم در حالیکه پخش فیلم را سیمای مهر متعلق به نماینده انتخاباتی قالیباف انجام داده و تبلیغات محیطی خوبی هم برای فیلم تدارک دیده است.

به گزارش سینماروزان عدم اقبال مخاطبان به «ماجان» موجب شده روزنامه «کیهان» در نقدی بر فیلم و مرور ایرادات دراماتیک و اشاره به سوابق مدیریتی کارگردان در تلویزیون، بی‌مخاطبی رسانه ملی را معلولی بداند از حضور چنین مدیرانی.

متن تحلیل «کیهان» بر «ماجان» را بخوانید:

دستاورد یک مدیر سابق رسانه‌ای

با بررسی فیلم «ماجان» به کارگردانی رحمان سیفی آزاد، می‌توان تاحدی به عوامل ضعف و بی‌مخاطبی برخی از محصولات رسانه‌ای پی برد. چون کارگردان این فیلم، سال‌ها مسئول بخش‌های نمایشی سیما بوده و در تولید بسیاری از تله‌فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیون نقش داشته است. اما ببینیم دستاورد این مدیر سابق رسانه‌ای در سینما چگونه است و او چه نگاهی به نمایش و درام دارد؟
رحمان سیفی‌آزاد در اولین فیلم خود «ماجان» تلاش کرده تا یک ملودرام‌اشک‌آور و انسانی را به منصه ظهور برساند. اما خلق چنین اثری حتی اغراق در نمایش رنج و پریشانی آدم‌های داستان فیلم، بیش از هر چیز به ایده‌ای متناسب و خلق قصه‌ای پرکشمکش نیاز دارد. یک فیلم، بدون نوآوری و ایده و قصه، صرفا با ایجاد فضاهای پرتنش و ایجاد تضاد و درگیری مصنوعی و جعلی بین آدم‌های درون فیلم، با احساسات –بهتر است بگوییم اعصاب- مخاطب بازی می‌کند!
وجود فرزندان معلول در برخی خانواده‌ها و معضلات نگهداری از آنها غیرقابل انکار است. اما در فیلم «ماجان» دقیقا از زاویه‌ای به این موضوع پرداخته شده که شاید چندان محل چالش و درگیری نباشد.
داستان فیلم بر پایه اختلاف زن و شوهر بر سر چگونگی مراقبت از فرزند معلول بنا شده است. مادر به طور طبیعی عاشق بچه است، اما پدر از این موضوع در عذاب است و اصرار دارد که بچه را به آسایشگاه بسپارند. اما دامنه این اختلاف و دعوای بین زن و شوهر بر سر بچه معلول، به طور عجیب و غیرقابل باوری گسترش یافته است و کش پیدا می‌کند. تا آنجا که مرد کارش به تهمت زدن به همسرش می‌کشد و حتی به گرفتن زن دوم هم اقدام می‌کند. مشخص نیست که با وجود دو فرزند سالم دیگر، رفتن مرد به سمت زن دوم چه ارتباطی به علاقه زن برای نگه داشتن فرزند معلول دارد؟ ضمن اینکه شغل مرد، رانندگی کامیون معرفی می‌شود و فردی که چنین شغلی دارد، کمتر در خانه حضور دارد و بیشتر وقتش صرف سیر و سفر می‌شود. پس بنابراین اگر هم بنا بر شکایت و مخالفت با بچه باشد، این زن است که باید مشکل داشته باشد نه شوهر.
هیچ مسئله واقعی و مهمی در فیلم وجود ندارد و فیلمساز، بدون زمینه‌سازی دراماتیک و منطقی، موقعیت‌های تنش‌زا را یکی پس از دیگری به داستان تحمیل می‌کند. استفاده بیش از حد از تروکاژهای صوتی و خلق صداهای مهیب هم کمکی به فضاسازی عاطفی فیلم نمی‌کند، چون داستان فیلم باورپذیر نیست.
شخصیت پردازی هم عمق ندارد؛ بی‌رحمی پدر علیه فرزند معلول آن هم در شرایطی که همه بار مراقبت از بچه بر دوش مادر است و مادر هم این مسئولیت را با کمال میل پذیرفته معنی ندارد. سکانس اختتامیه و تلاش پدر برای انداختن بچه‌اش به دریا، یک ترفند سوخته برای ایجاد حس ترحم به نفع بچه معلول است. این همه اغراق در نمایش تصویر منفی از یک پدر، ناشی از ضعف اساسی فیلم یعنی عدم ایده زاینده و پویا و مرگ درام است.




انتقاد یک رسانه فرهنگی از محصولات مثلث اسعدیان-میری-عسکرپور⇐پول این فیلمهای شکست‌خورده از کجا تأمین شده؟/شرمنده نمی‌شوید؟/به این می‌گویند بیزنس ساخت فیلمهای شریف(!) اجتماعی؟؟

سینماروزان: بعد از شکست «یک روز بخصوص»همایون اسعدیان در گیشه، «سارا و آیدا»ی مازیار میری هم نتوانسته فروش چندانی در سینماها داشته و از آن سو «ماجان»به تهیه کنندگی محمدمهدی عسکرپور هم اوضاع فروش کاملا مأیوس کننده ای دارد.

به گزارش سینماروزان در همین روزها خبر هم رسیده هر سه سینماگر کم و بیش شکست خورده در سینما مجددا سر از تلویزیون درآورده اند و بناست سریالهایی مانند «لحظه گرگ و میش»(اسعدیان)، «هیأت مدیره»(میری) و «دستت را به من بده»(عسکرپور) را برای رسانه ملی بسازند!!

روزنامه «هفت صبح» که از جمله رسانه های تخصصی در دو حیطه فرهنگ و اجتماع است در یادداشتی به قلم آرش خوشخو مدیرمسئولش، کارنامه کاری مثلث اسعدیان-میری-عسکرپور در ماههای اخیر را مرور کرده و در خلال طرح پرسشهایی مبنی بر چگونگی تأمین بودجه فیلمهای شکست خورده ایشان از بیزنسی که این سه تن درگیر آن هستند با نام «بیزنس ساخت فیلمهای شریف(!) اجتماعی» یاد کرده است!!!

متن یادداشت «هفت صبح» را بخوانید:

کسب و کار فیلم اجتماعی ساختن

مازیار میری، همایون اسعدیان و محمدمهدی عسکرپور از محترمترین نامهای سینمای ایران بوده بوده اند. به یاد می‌آورید؟ «یک قطعه ناتمام»، «سعادت آباد» و «طلا و مس» و «اقلیما»  هر سه از کسانی که در این سالها در خانه سینما مسئولیتهای مهمی داشته اند و به نوعی از معتمدین جناح طرفدار دولت در بدنه سینما هستند. این سه نفر با بخشهایی مثل شهرداری تهران یا حوزه هنری و با وزارتخانه ها هم روابط خوبی داشته اند و از پرچمداران سینمای فاخر محسوب میشوند.

اما این جمع دوستان معتمد و خوشنام امسال چه فیلمهایی روی پرده آورده اند؟ بگذارید برایتان نقل کنیم.

همایون اسعدیان امسال فیلم «یک روز بخصوص» را کارگردانی کرده است؛ یک فیلم نومیدکننده و بی فایده درباره خرید و فروش نوبت قلب پیوندی و یا داستانی مثلا شریف اما به غایت افسرده کننده. جناب اسعدیان تهیه کننده فیلم بوده اند و مازیار میری مجری طرح. پول از کجا تأمین شده؟ اطلاعات خاصی نداریم!!! لابد شکست تجاری فیلم خیلی به اسعدیان و میری فشار وارد کرد ولی خداییش این دو امیدی به فروش فیلم داشته اند؟

برویم سر فیلم «سارا و آیدا»؛ مازیار میری فیلم را کارگردانی کرده و خودش هم تهیه کننده بوده و همایون اسعدیان مجری طرح! یعنی جایشان در این پروژه کاملا با هم عوض شده. در هر دو فیلم هم مصطفی زمانی بازی کرده. گروه کارگردانی دو فیلم هم تقریبا مشترک است. پگاه و غزل شاکری هستند و مقدار زیادی حامد همایون و خب یک شکست نصفه و نیمه تجاری.

مازیار میری به ساخت همین فیلمها راضی شده است؟ میدانم که مازیار میری مرد نجیب و خوش خلقی است(!) اما واقعا فکر کرده «سارا و آیدا» فیلم مهمی است؟ فروش میکند؟

برویم سراغ مرد سوم؛ محمدمهدی عسکرپور که به شکل رسمی تهیه کننده فیلم «ماجان» است. فیلمی که سرمایه اش را موسسه تصویرشهر تأمین کرده و رحمان سیفی آزاد از مدیران تلویزیونی آن را ساخته است. اسم همایون اسعدیان در اینجا به عنوان مشاور کارگردان آمده. در هر دو فیلم «یک روز بخصوص» و «ماجان» نام مجید کریمی به عنوان مدیر تولید آمده. فرهاد اصلانی هم در جفت شان بازی میکند. «ماجان» مثل «یک روز بخصوص» فیلمی از ژانر «شریف» است و به به اندازه «یک روز بخصوص» کلیشه ای، قابل پیش بینی و سیاه. فیلمی که تعهد اجتماعیش را از همان پوسترش به صورت تماشاگر پرتاب میکند.

لابد این سه فیلمساز شریف متنفذ ما الان میگویند که ما سه فیلم شریف ساخته ایم و درباره مشکلات اجتماعی و این حرفها…باشد؛ قبول اصلا درباره شیوه تأمین سرمایه این گونه فیلمها و هدر رفتنشان و تأثیرشان بر رخوت عمومی جامعه حرفی نمی زنیم.

اما آیا ساخت و تهیه این گونه فیلمها در حد و اندازه میری و اسعدیان و عسکرپور است؟ شرمنده نمی‌شوید؟

یک کسب و کار وجود دارد با نام «ساخت کمدیهای پرفروش تابستانی» خب بیزنسش بد نیست و در موردش به اندازه کافی نوشته ایم و انتقاد هم کرده ایم و غر هم زده ایم اما بیزنس(به معنای خوب کلمه) دیگری هم هست با نام ساخت فیلمهای «شریف» اجتماعی. آره دیگه!




جریان چیست؟⇐یک شکست‌خورده دیگر سینما برای تلویزیون سریال می‌سازد

سینماروزان: در روزهایی که رسانه ملی به دلیل سخت تر شدن رقابت با رسانه های مجازی، سامانه های ویدیوی درخواستی، شبکه خانگی و شبکه های ماهواره ای، می بایست به سمت تولید آثاری برود با حداقل ریسک در تولید تا جبران مافات شده و بتواند حداقل در هر فصل یک سریال ماندگار تولید کند اما در روالی عجیب و مسبوق به سابقه همچنان شکست خوردگان سینمای ایران هستند که از سریال سازی برای تلویزیون سردرمی‌آورند.

به گزارش سینماروزان بعد از محمدحسین لطیفی که به دنبال شکست سنگینی که با آخرین ساخته اش «اسب سفید پادشاه» در سینما داشت باز به تلویزیون رفته و سریالهایی مختلف از «زمانی برای عاشقی»، «تنهایی لیلا» و «پادری» را ساخت و چند ماهی هم هست با بودجه سازمان هنری-رسانه ای اوج درگیر تولید سریال «سرّ دلبران» است، همایون اسعدیان دیگر کارگردانی بود که شکست در سینما را پلی کرد برای سریال سازی.

محمدمهدی عسکرپور که آخرین فیلم سینمایی اش «مهمان داریم» علیرغم تولید با حمایت حوزه و داشتن حمایت حوزه در اکران نتوانست چنان که باید جلب توجه کند هم بعد از آن به تلویزیون رفت و سریال میان مایه «نفس گرم» را تولید کرد. عسکرپور این روزها هم به دنبال تولید یک سریال تلویزیونی تازه با نام «دستت را به من بده» است.

همایون اسعدیان که آخرین ساخته سینمایی‌اش «یک روز بخصوص» نوروز امسال که بهترین موعد اکران است روی پرده رفت اما سرآخر تبدیل شد به قعرنشین گیشه‌ها، به دنبال تولید سریالی با نام «لحظه گرگ و میش/سوگند» برای شبکه سوم سیماست.

مازیار میری که این روزها «سارا و آیدا» را روی پرده دارد که با وجود دارا بودن بیش از 100 سالن بعد از 5 هفته تعداد مخاطبانش به 300 هزارنفر هم نرسیده است کارگردان دیگری است که قصد تولید سریال «هیأت مدیره» را برای شبکه 5 سیما دارد.

بیژن میرباقری دیگر کارگردان شکست‌خورده در سینماست که بناست برای تلویزیون سریال بسازد. میرباقری که سال گذشته «ربوده شده» را روی پرده داشت که جزو کم‌فروش‌ترین آثار سال بود بناست سریالی به نام «رنج پنهان» را برای پخش در دهه فجر بسازد.

اینکه رسانه‌ای که نام ملی به خود گرفته در دورانی که برخی از کارکشته های تلویزیون از داوود میرباقری تا سیدضیاءالدین دری بیکار هستند، به جای آن که ساخت سریالهایش را بسپارد به افراد امتحان پس داده، می‌رود به سراغ آنها که در سینما شکست خورده‌اند از کجا نشأت می‌گیرد؟ و آیا این روال به تولید محصولات ماندگار برای رسانه ملی منجر خواهد شد؟




حمله کیومرث پوراحمد به آنها که به دنبال حذف جوایز فنی از جشنواره فجر هستند⇐باید برویم سر گذر تئاتر خیابانی اجرا کنیم

سینماروزان: برخی از حلقه بالادستی خانه سینما به دنبال حذف جوایز فنی از جشنواره فجر هستند تا بدین طریق اعتباری تراشیده شود برای جشن خانه سینما با این حال نه تنها پشت صحنه قدرتمند سینمای ایران به مخالفت با این تصمیم پرداخته‌اند بلکه یکی مثل فریدون جیرانی هم پیدا شده و  از این گفته که چنین تصمیمی در جشنواره بیست و دوم فجر به دبیری محمدمهدی عسکرپور هم گرفته شد اما مخالفتها آن قدر بود که فقط یک دوره دوام آورد.(اینجا را بخوانید)

به گزارش سینماروزان حالا کیومرث پوراحمد کارگردان قدیمی سینمای ایران که آخرین ساخته اش «کفشهایم کو» سه سال قبل در جشنواره فجر حضور داشت با طعنه ای گزنده به آنها که به دنبال حذف جوایز منفی از فجر هستند به «ایسنا» گفت: فرض کنید من کارگردان یک سناریو دارم و بازیگرانم را هم انتخاب کرده‌ام، خُب اگر فنی‌ها و هنری‌ها نباشند باید بروم سر یک گذر، تئاتر خیابانی اجرا کنم. ولی اگر قرار است فیلم بسازم اول به فیلمبردار احتیاج دارم، بعد صدابردار، گریمور، طراح صحنه و لباس،مسوول جلوه‌های ویژه و کلی متخصص دیگر.

پوراحمد خاطرنشان کرد: مسوولان فعلی سینما مدیرانی قدیمی و باتجربه هستند اما یک مسئول فرضی هرچقدر هم تازه کار باشد می‌داند که فیلم‌سازی «هلو بیا تو گلو» نیست و هرگز جوایز دستاوردهای هنری و فنی را حذف نمی‌کند. در ضمن جشنواره‌ای با قدمت فجر بعد از این همه سال جایزه دادن به همه افرادی که در یک فیلم نقش خلاقه دارند، چگونه می‌تواند با حذف این جوایز انگیزه‌های انبوهی از بهترین تکنسین‌ها و هنرمندان خلاق را از بین ببرد.




آزموده را آزمودن خطا نیست؟؟⇐فریدون جیرانی: سالها پیش عسکرپور هم یک سری جوایز فنی فجر را حذف کرد اما مخالفان آن قدر بودند که بلافاصله جوایز فنی به فجر بازگشت!

سینماروزان: در حالی که بعد از انتخاب ابراهیم داروغه زاده به عنوان دبیر جشنواره سی و ششم فجر برخی لابیهای وابسته به حلقه بالادستی خانه سینما به جای تمرکز بر جشن خانه سینما و ایجاد راهکاری برای کاهش گافهایی که آیین‌نامه جشن‌شان را زیر سوال برده، به دنبال ایجاد فشار بر فجر و حذف جوایز فنی از فهرست فجر هستند اما اغلب بدنه فنی سینمای ایران از فیلمبردارانی مانند حسین جعفریان و علیرضا زرین‌دست گرفته تا چهره پردازانی مانند عبدالله اسکندری و نوید فرح مرزی، صداگذاری مثل پرویز آبنار و صدابرداری نظیر حسن زاهدی مخالفت صریح خود را با حذف جوایز فنی از فجر ابراز کرده اند.

به گزارش سینماروزان مسأله آنجاست که همچنان و بعد از کلی هزینه کردن برای راه اندازی جشنها و جشنواره های محفلی که برخی از آنها پسوند «جهانی» هم دارند این جشنواره فجر است که معتبرترین جشنواره مملکت ما به شمار میرود و قطعا مهمترین مجال برای رقابت میان دست اندرکاران پشت صحنه سینمای ایران برای دیده شدن همین جشنواره است و بدیهی است که اگر مجال رقابت را از تیم تولید فیلمها که در برخی موارد اگر نباشند اصلا فیلم دیده نمیشود بگیریم بخش عمده ای از بدنه سینما نوعی انفعال نسبت به جشنواره پیدا خواهند کرد.

فریدون جیرانی کارگردان سینمای ایران که اغلب سعی میکند پاسخ به پرسشهایی که منجر به شکل گیری دوقطبی میشود را با ذکر مثال از گذشته ها به سرانجام برساند در گفتگویی که پیرامون نگرشش نسبت به حذف جوایز فنی از فجر با «شرق» داشته هم با فلاش بک به دوران دبیری محمدمهدی عسکرپور از شکست این طرح در زمان دبیری محمدمهدی عسکرپور سخن گفته است.

اشاره جیرانی به جشنواره بیست و یکم فجر است که در آن دوره سیمرغ مکمل زن و مردم و همچنین سیمرغ فیلمبرداری چهره‌پردازی، صدابرداری، صداگذاری و تدوین حذف شد اما مخالف فعالان سینما آن قدر بود که بلافاصله در دوره بیست و دوم جوایز به جای خود بازگشت.

جیرانی بیان داشت: سال‌ها پیش آقای عسگرپور، زمانی که دبیر جشنواره فیلم فجر بود، طرحی را مطرح و اجرا کرد. طبق آن طرح، جوایز جشنواره محدود و یک‌سری جوایز هم حذف شد. به نظر من این اتفاق ایده جالب و خوبی بود، اما دقیقا همان زمان که این طرح اجرا شد، مخالفان زیادی داشت و بلافاصله که دبیر جشنواره تغییر کرد، باز همه‌چیز به روال سابق بازگشت و جوایز فنی بار دیگر به جشنواره فیلم فجر بازگشتند.

این کارگردان ادامه داد: مقصودم این است که یک‌بار حذف جوایز برخی از رشته‌ها در جشنواره فجر تجربه شد و مخالفان این طرح زیاد بودند و بلافاصله بعد از آن همه‌چیز به روال قبل بازگشت. شاید این‌بار کاهش جوایز جشنواره فیلم فجر مخالفان کمتری نسبت به قبل داشته باشد. در همین مدت گفت‌وگوهای مختلفی از اشخاصی که مخالف این طرح بودند خواندم و حس می‌کنم هنوز هم هستند کسانی که مخالفت جدی با کاهش جوایز جشنواره فیلم فجر دارند.




تسخیر تلویزیون توسط حلقه بالادستی صنف و رفقا؟⇔رسانه ملی در انتظار سریالهای تازه اسعدیان، میری، عسکرپور و…

سینماروزان: سران بالادستی خانه سینمای فعلی یا قبلی هرقدر هم که در سینما شکست بخورند و آثارشان مورد توجه قرار نگیرد باز هم آغوش باز تلویزیون در انتظار آنهاست.

به گزارش سینماروزان دو ماه قبل بود که خبر رسید همایون اسعدیان رییس هیأت مدیره خانه سینما بعد از شکست سختی که آخرین فیلمش «یک روز بخصوص» در اکران خورد بناست برای شبکه 3 تلویزیون سریال «سوگند» بسازد.(اینجا را بخوانید)

اسعدیان که با رأی حداقلی وارد هیأت مدیره خانه سینما شد اما توانست به ریاست هیأت مدیره برسد(!) «یک روز بخصوص» را در اکران نوروزی که بهترین فصل اکران است روی پرده فرستاد بدون آن که حضورش در ریاست شورای صنفی نمایش را مجالی کند برای این اکران نوروزی!!

با این حال فیلمش علیرغم انبوه تیزرهای تلویزیونی به شکست خورده مطلق اکران نوروزی بدل شد تا اسعدیان راهش را به سمت تلویزیون کج کند.

بعد از همایون اسعدیان، رفیق سالهای اخیرش مازیار میری که هم مجری طرح فیلم شکست خورده «یک روز بخصوص» بود و هم تدوینگر آن، به سراغ سریال سازی در تلویزیون آمده است.

  میری که فیلم آخر خود «سارا و آیدا» که اسعدیان مجری طرحش بود و در جشنواره توجهی برنینگیخت را احتمالا باز هم بی‌ربط به حضور اسعدیان در شورای نمایش(!؟)- در یکی از بهترین سرگروههای سینمایی یعنی آزادی آماده اکران دارد، به تأسی از اسعدیان بناست سریالی به نام «هیأت مدیره» را برای شبکه 5 تلویزیون بسازد.

به دنبال اینها محمدمهدی عسکرپور مدیرعامل خانه سینما در زمان انحلال این نهاد نیز مجددا به سمت تلویزیون آمده و قصد دارد سریالی به نام «دستت را به من بده» را برای شبکه 3 بسازد.

عسکرپور آخرین ساخته سینمایی اش «مهمان داریم» را با حمایت حوزه هنری ساخت و البته در اکران هم بلحاظ تعدد سینما وضعیت خوبی را تجربه کرد ولی در نهایت فروشش به نیم میلیارد هم نرسید تا عسکرپور به سمت تلویزیون آمده و سریال «نفس گرم» را بسازد که محصولی کاملا میان مایه محسوب می شد.

بعد از آن سریال عسکرپور باز هم نتوانست مجال کار در سینما را پیدا کند تا حالا که مجددا میخواهد به سریال سازی برای تلویزیون بپردازد. سریالی 50 قسمتی(!) به نام «دستت را به من بده» که ملودرام است. جالب است عسکرپور در حالی همچنان سنت ساخت سریالهای روتین را ادامه میدهد که خودش چندی قبل در گفتگویی به گلایه از این پرداخته بود که چرا درباره همت و باکری محصول نمایشی تولید نمی‌شود؟؟!(اینجا را بخوانید)




افشاگری رسانه اصولگرا درباره لابی‌گری خانه سینما برای دراختیار گرفتن دبیرخانه فجر⇐حلقه بالادستی خانه سینما قصد دارد دبیرخانه جشنواره فجر را در اختیار داشته باشد/محمدمهدی عسکرپور و منوچهر شاهسواری که کارنامه شان مملو است از تولیدات ارگانی متصل به منابع عمومی، گزینه‌های دبیری هستند⇔پرسشهای این رسانه: سران صنفی که با کلی حمایتهای دولتی حتی یک درمانگاه درجه دو هم برای کف صنف فراهم نکرده‌اند چطور جرأت می‌کنند وارد عرصه برگزاری جشنواره سینمایی شوند؟/سران صنفی که توانایی آن را ندارند که در کل سال حتی یک بن خرید کالا یا بسته رفاهی در اختیار کف صنفشان بگذارند را چه به دراختیار گرفتن مدیریت جشنواره فجر؟/برای جشن خانه سینما چه اعتباری آورده‌اید که حالا جشنواره فجر را هم می‌خواهید؟

سینماروزان: شنیده های مرتبط با تغییر آیین نامه جشنواره فجر و سپردن دبیرخانه به نیروهایی از حلقه بالادستی خانه سینما در هفته های اخیر در محافل غیررسمی طرح شده و البته رییس سازمان سینمایی هنوز هیچ واکنشی به آن نشان نداده است.

روزنامه اصولگرای «جوان» گزارشی مفصل درباره لابیهای برخی از سران خانه سینما برای در اختیار گرفتن مدیریت جشنواره فجر منتشر کرده و البته پرسشهایی را متعاقب این گزارش منتشر کرده و از جمله اینکه وقتی صنف سینمای ایران ده ها کار بر زمین مانده و از جمله نداشتن یک بیمه جامع درمانی دارد سران خانه سینما چرا درگیریهای تازه ای برای خود ایجاد میکنند.

متن گزارش «جوان» را بخوانید:

خواب دولت براي منزوي كردن جشنواره فجر انقلاب

برگزاری جشنواره فیلم فجر در همه این سالها حاشیه برانگیز بوده است؛ بخشی از این حاشیه به ماهیت این جشنواره که مهمترین محفل رقابتی سینمای ایران است بازمیگردد و بخش مهمتر آن به نداشتن دبیرخانه دائمی و عدم حضور استخوان خردکرده های سینما در دبیرخانه جشنواره. تغییر پیاپی دبیر جشنواره و حضور آدمهایی که به این منصب به چشم پلی برای رشد در مدارج بالایی مدیریت فرهنگی می نگرند موجب شده تقریبا در یک دهه اخیر هیچ دوره ای از جشنواره نباشد که از زمان معرفی فهرست آثار بخش مسابقه تا روزهای برگزاری و در نهایت اختتامیه و توزیع جوایز حاشیه برانگیز نباشد.

روی کار آمدن دولت اعتدال هم نه تنها نتوانست به این جشنواره که نام آن ملهم از فجر انقلاب و ایثار و رهایی است قوامی دهد بلکه به جایش از یک سو مواجه شدیم با حضور مدیران تئاتری یا مدیران سالها دور از سینما در دبیرخانه جشنواره و از سوی دیگر با جدایی بخش بین الملل و انتقال آن به اردیبهشت ماه که عدم اقبال عمومی به آن ثمری نداشت جز اتلاف بودجه ای میلیاردی که برای این جدایی درنظرگرفته شده بود.

با آمدن محمدمهدی حیدریان در رأس سینما حس می شد او یکی از نخستین کارهایی را که در دستور کار قرار دهد پایان دادن به این جدایی بودجه خوار و به جایش تلاش برای تبدیل جشنواره فیلم فجر به یک جشنواره قاعده مند و البته «سالم» باشد. سالم در اینجا از چینش دبیرخانه گرفته تا روند انتصاب هیات انتخاب و سپس پروسه برگزاری و در نهایت روند داوری ها را دربرمی گیرد به گونه ای که واژه فجر زیبنده جشنواره باشد و نه صرفا پسوندی که به واسطه آن مدام بر ردیف بودجه جشنواره افزود.

شنیده ها حکایت از آن دارد که همچنان آزمون-خطاست که پیش روی این جشنواره قرار گرفته و به مانند سالیان قبل که این آزمون-خطاها در کم و زیاد کردن بخشها و مثلا اضافه و کم کردن بخشهای مستند و کوتاه و ویدیویی یا کم و زیاد کردن تعداد فیلمهای بخش مسابقه صورت می گرفت امسال آزمون و خطایی دیگر در راه است…

ماجرا از این قرار است که بنا شده امسال جشنواره فجر با الگوبرداری از نمونه هایی مثل کن یا برلین با تعداد محدود جوایز اصلی برگزار شود یعنی به جای آن که به سیاق سالیان گذشته پشت صحنه سینما هم در داوری لحاظ شوند فقط تعداد محدودی جایزه و آن هم در رشته هایی مثل بهترین فیلم-فیلمنامه-بازیگری-کارگردانی اهدا شود و نهایتا جایزه ای برای فیلم اولی ها و جایزه ویژه هیات داوران اهدا میشود.

اینکه این اقدام خودبخود باعث دلسردی دست اندرکاران پشت صحنه سینمای ایران میشود و اسباب اینکه آنها کمترین تفاوتی برایشان نداشته باشد که فیلمشان به جشنواره بیاید یا نه به کنار،  اینکه در توجیه این تصمیم مدعی الگوبرداری از کن شوند عجیب است.

عجیب از این جهت که کن جشنواره ای بین المللی است و فی المثل در بخش مسابقه اش بیش از پنج فیلم فرانسوی وجود ندارد و در این جهت مقایسه فجر که کاملا ملی برگزار میشود و با انبوه فیلمهای ایرانی با کن کاملا انحرافی است!

از آن گذشته اگر بنا بر الگوبرداریست چرا بخش بین الملل را از فجر جدا کردید و مثلا به این الگو توجه نکردید که نه کن و نه هیچ جشنواره مطرح و غیرمطرح دیگر در جهان نداریم که بخش جهانی اش به صورت جداگانه و البته با بودجه مجزا با تأخیری سه ماهه نسبت به جشنواره اصلی برگزار شود!؟

عجیب تر اما لابیهایی است که چنین پیشنهاداتی را در اختیار روسای دولتی سینما می گذارند. این لابیها که اغلب وابسته به حلقه ای بسته از خانه سینما هستند که به جای تلاش برای بهبود امور صنف مدام به دنبال این هستند که کرسیهای سینمایی مختلف از شوراهای پروانه ساخت تا نمایش و هیأتهای امنای موسسات مختلف سینمایی و به تبع آن امتیازات مادی این کرسی رانی را در تیول خود داشته باشند شاید برای بهره‌مندی از بودجه میلیاردی جشنواره فجر ابتدا جدایی بودجه خوار بین الملل از فجر  را کلید زدند و وقتی دیدند آن جدایی جز نقد منتقدان و رسانه های مستقل و ریشخند شدن توسط یکی مثل «ژان میشل فرودون»- که با صرف هزینه بالا به کشور دعوتش کرده بودند- نتیجه ای نداشت حالا به سراغ جشنواره ملی فجر آمده اند.

حلقه بالادستی خانه سینما قصد دارد دبیرخانه جشنواره فجر را در اختیار داشته باشد و برای دبیری هم نه چهره های بدنه صنف که سینماگرانی مانند محمدمهدی عسکرپور و منوچهر شاهسواری که کارنامه شان مملو است از تولیدات ارگانی متصل به منابع عمومی را پیشنهاد داده!

پرسش اینجاست که موضع حیدریان در برابر این پیشنهاد چیست؟ آیا حیدریان از این حلقه پرسیده در تمام مدت فعالیت شان به عنوان رییس یا یکی از اعضای هیات مدیره خانه سینما چه فعالیت مثبتی در جهت بهبود وضعیت رفاهی صنف که مهمترین دلیل تشکیل صنف بود انجام داده اند که حالا میخواهند جشنواره فجر را هم در اختیار داشته باشند؟

آقای حیدریان از سران این صنف پرسیده که با کدام رزومه قبلی این حق را برای خود قائل شده اند که جشنواره فجر را هم در اختیار داشته باشند؟ سابقه برگزاری جشن خانه سینما توسط این جماعت که بعد از بیش ازیک دهه و نیم برگزاری حتی نیمی از اعتبار جشنواره فجر را ندارد و البته همه ساله هم بعد از توزیع جوایز آن کلی حرف و حدیث را پیش می آورد، خود گواه همه چیز است.

از آن گذشته صنف سینمای ایران آن قدر کار زمین مانده دارد که پیشبرد همانها و به سامان رساندن شان کافیست تا سران صنف وقت سر خاراندن هم نداشته باشند.

سران صنفی که با کلی حمایتهای دولتی اعضایش بعد از دو دهه هنوز یک بیمه درمانی جامع ندارند و بیمارستان که سهل است حتی یک درمانگاه درجه دو هم برای کف صنف فراهم نکرده اند چطور جرأت می کنند که وارد عرصه برگزاری مهمترین جشنواره سینمایی وطن شوند؟

سران صنفی که توانایی آن را ندارند که در کل سال حتی یک بن خرید کالا یا بسته رفاهی در اختیار کف صنفشان بگذارند و حتی بسته های هدایای نوروزی را هم فقط در میان معدودی از نزدیکان توزیع می‌کنند را چه به دراختیار گرفتن مدیریت جشنواره فجر؟

جشنواره فجر باید زودتر از اینها معیاری می شد برای سنجش رشد و پیشرفت سینمای سالم ایران که پس از پیروزی انقلاب متولد شد و اگر این اتفاق نیفتاد به دلیل همان آزمون-خطاهایی است که به واسطه تغییر و تحولات سینمایی مدام رخ داد. به نظر میرسد با لابیهای سران بازنشسته خانه سینما بناست آزمون-خطایی دیگر پیش روی این جشنواره قرار گیرد. آیا حیدریان هم عاملی خواهد شد بر یکی دیگر از این آزمون-خطاها؟؟؟




محمدمهدي عسکرپور فرمودند: به‌جاي همت و باکري به فکر ساخت فيلم درباره «ب.ز» و «ه.ق» هستيم!⇔پرسش سينماروزان: جناب مديرعامل اسبق! چرا حمايتهاي حوزه هنري، تصويرشهر و مرکزگسترش را صرف توليد فيلم درباره امثال همت نکرديد؟

سينماروزان: محمدمهدي عسکرپور کارگرداني که در سالهاي اخير بيشتر از آن که به عنوان فيلمساز شناخته شود به واسطه مديرعاملي خانه سينما در ماههاي منتهي به انحلال مورد توجه قرار گرفت، چه در سينما چه در تلويزيون اغلب برايش فضاي کار فراهم بوده است.

به گزارش سينماروزان او چهار سال قبل فيلم سينمايي «مهمان داريم» را با حمايت حوزه هنري ساخت و دو سال قبل هم سريال «نفس گرم» را براي تلويزيون کارگرداني کرد. ايشان دو سال قبل با حمايت مرکز گسترش سينماي مستند و تجربي يک فيلم به نام «متولد65» را  هم توليد کرد ضمن اينکه سال قبل نيز با حمايت تصويرشهر فيلمي به نام «ماجان» را توليد کرد.

او که اخيرا نامش به عنوان گزينه اي براي دبيري جشنواره فجر هم شنيده شده به تازگي در نشست هنرمندان سينماي دفاع مقدس کم کاريهاي حوزه دفاع مقدس را با اين عبارات به چالش کشده است: هر ساله در حوزه فرهنگ و هنر با مشکلاتي رو به رو مي‌شويم که تکراري هستند. وقتي مسئولان فرهنگي کشورمان به فکر برنامه ريزي در زمينه فرهنگ و هنر مي‌افتند با يک مجموعه‌اي از مصوبات شعارگونه رو به رو مي‌شويم. اگر يکبار با دقت نگاهي به سينماي دفاع مقدس بيندازيم مي‌بنيم که بسياري از فيلمهاي دفاع مقدسي که امروز به آنها افتخار مي‌کنيم در شوراهاي فيلمسازي دفاع مقدس رد شده‌اند. به نظرم بايد فکري اساسي درباره سينماي دفاع مقدس صورت بگيرد و با دقت بيشتر حرکت کرد. دوست ندارم سينماي هاليوود را به عنوان الگو معرفي کنم؛ اما در بسياري از فيلمهاي هاليوودي آرمانها و عملشان يکي هستند. الويت فيلمسازي ما بايد آرمانهاي دفاع مقدس باشد که مي‌شوند امثال همت و باقري و باکري و غيره  ولي متاسفانه فکر به فکر ساخت فيلم درباره آقاي «ب.ز»، «س.ش» و «ه.ق» افتاده‌ايم.

از کارنامه خودتان بگویید

اگر فيلمسازي متعلق به بخش خصوصي که سابقه مديريت در دستگاههاي فرهنگي را نداشت چنين اظهاراتي را بيان ميکرد چندان تعجب آور نبود اما از عسکرپور که اغلب حمايتهاي ارگاني در توليد برايش فراهم بوده و البته سابقه مديريت در سازمانهايي مانند فارابی، صداوسیما و سازمان فرهنگي-هنري شهرداري را هم داشته چنين اظهاراتي بعيد بود.

عسکرپور اگر گمان ميکند در حوزه سينماي دفاع مقدس کم کاري کرده ايم و بايد درباره چهره هايي همچون همت و باکري و باقري فيلم بسازیم چرا خودش در بيش از سه دهه فعاليت سينمايي اش آستين بالا نزده و سراغ يکي از اين چهره ها نرفت؟؟؟ و به جايش ترجيح داده اغلب فيلمسازي و سريال سازي هاي محصور در لوکیشنهای بسته را در دستور کار قرار دهد؟؟؟

آيا نمي شد ایشان يکي از حمايتهاي اين چند ساله شان که از حوزه تا تصويرشهر و مرکز گسترش را دربرگرفته صرف ساخت آثاري کند که خودشان از کمبودش گلايه مي کنند؟




انتقاد از حضور همکار سالیان حوزه و شهرداری در این جایگاه؟⇐سیدضیاء هاشمی: نماینده ایران در «فدراسیون جهانی تهیه‌کنندگان» باید از جانب تهیه‌کنندگان معرفی شود/نماینده فعلی بعد از شش سال، هیچ گزارش مکتوبی را به تهیه‌کنندگان ارائه نکرده/این نماینده می‌خواهد جشنواره‌ای کاملا دولتی را در سندیکایی مستقل ثبت کند!!!

سینماروزان: محمدمهدی عسکرپور سینماگری که در سالهای اخیر و برای تولید آثاری همچون «مهمان داریم» و «ماجان» حمایت ارگانهایی همچون حوزه هنری و تصویرشهر را داشته و برای تولید سریال «نفس گرم» هم حضور گرم نماینده ستاد انتخاباتی شهردار را به عنوان تهیه کننده کنار خود داشت شش سالی می شود که به عنوان نماینده ایران در «فیاپف» یا فدراسیون جهانی تهیه کنندگان حضور دارد.

به گزارش سینماروزان در جریان برگزاری جشنواره کن امسال و حین برگزاری مجمع فیاپف باز هم محمدمهدی عسکرپور به عنوان نماینده ایران حضور داشت و تلاشهایی را ترتیب داد برای ثبت جشنواره ای کاملا دولتی موسوم به جهانی فجر در این تشکل!

فارغ از آن که بخش عمده فعالیت عسکرپور کارگردانی بوده و نه تهیه کنندگی و اینکه او نماینده صنف تهیه کنندگان است جای تعجب دارد، عدم ارائه گزارش کارکرد و البته ثبت جشنواره ای که متصدی آن دولت است و نه شخص حقیقی در فیاپف، از دیگر نقدهایی است که به وی وارد است.

سیدضیاء هاشمی تهیه کننده پیشکسوت و رییس جامعه صنفی تهیه کنندگان سینمای ایران با اشاره به این مسأله به «فارس» گفت: زمانی که مدیرعامل خانه سینما بودم تلاش کردیم تا جمهوری اسلامی ایران را به عضویت فدراسیون انجمن‌های تهیه‌کنندگان فیلم درآوریم و علیرضا رئیسیان تمام ماموریت خود را به عنوان نماینده خانه سینما به درستی در جشنواره کن آن سال انجام داد. بعد از اتمام دوره مدیریت من در خانه سینما،  مدیریت جدید خانه سینما تصمیم گرفت یکی از  کارگردانان را به عنوان نماینده  ایران در فیاپف معرفی کند، اشکالی هم ندارد اما  شروع اشکال از این جاست که در این شش سال نماینده ایران در فیاپف  یک گزارش در اختیار شورایعالی تهیه‌کنندگان  ارائه ندادند!!

تهیه کننده «عروس»، «روز فرشته» و «شوکران» ادامه داد: البته ممکن است گزارش به هیات مدیره خانه سینما ارائه شده باشد اما این اهالی سینما از جمله تهیه‌کنندگان از حضور شش ساله ایران در فیاپف هیچ اطلاعی ندارند. ما فقط مطلع می شویم نماینده ایران در فیاپف  عضو هیات اجرائی و نایب رییس (درحوزه آسیا) انتخاب شده است اما چه فعالیتی کردیم؟ یا  این حضور چه دستاوردی و چه اثراتی برای سینمای ایران دارد؟ اساسنامه را توضیح بدهند که متاسفانه هیچ چیزی ندیدیم.

وی ادامه داد:  بارها خواستیم نماینده معرفی شده به فیاپف از سوی خانه سینما تهیه کننده باشد و شورایعالی تهیه‌کنندگان این نماینده را معرفی کند.  زیرا فرد معرفی شده باید ایده ها و خواسته های سندیکای تهیه‌کنندگان را به سندیکای جهانی ارائه دهد.  ما نمی دانیم نماینده ای که داریم چه فعالیتی کرده  هیچ گزارش مکتوب و شفاهی وجود ندارد. به همین دلیل تنها  می توانیم بگوییم یک سری سفر انجام شده و از سفرها بی اطلاع هستیم. اگر گزارشی به خانه سینما ارائه شده احتمالاً بایگانی شده زیرا ربطی به  مجموعه هیات مدیره خانه سینما  ندارد.

رئیس جامعه صنفی تهیه‌کنندگان گفت: چرا  گزارش ‌ها منتشر نمی شود یا به صنوف ارائه نشده است، سوالی است که در میان تهیه‌کنندگان مطرح است.  از نظر ما در این شش سال  هیچ اتفاقی نه مثبت و نه منفی صورت نگرفته است  و شورایعالی تهیه‌کنندگان از همه قضایا بی اطلاع است.

هاشمی در ادامه گفت: در شورایعالی مطرح شد که معرفی نماینده را خانه سینما به شورایعالی واگذار کند اما همه هزینه ها را باید شورایعالی تقبل می‌کرد که به توافق نرسیدیم.  این بودجه باید توسط خانه سینما پرداخت بشود اما تهیه کننده باید در این انجمن جهانی حضور داشته باشد  تا  موظف به ارائه  گزارش باشد. چنانچه گزارش سال موثر نبود تصمیم به تعویض نماینده گرفته شود.

وی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر نماینده فیاپف را خانه سینما معرفی می کند گفت:  بله نماینده را خانه سینما معرفی می کند زیرا این نهاد عضو فیاپف است و  اشکالی هم از این جهت نمی بینیم اما باید نماینده از طرف شورایعالی تهیه کنندگان معرفی بشود که این اتفاق نیافتاده است.

هاشمی درباره بررسی استقلال جشنوارها جهانی در فیاپف گفت: اصولا شورایعالی تهیه کنندگان با جدا بودن جشنواره جهانی از جشنواره فیلم فجر موافق نیست. جشنواره دولتی است و ارتباطی به خانه سینما و صنوف ندارد. شورایعالی تهیه کنندگان و خانه سینما اگر مستقلا قصد برگزاری جشنواره دارند آن امر دیگری است. ثبت شدن یا نشدن جشنواره جهانی فجر  الان مورد توافق تهیه‌کنندگان  نیست. هرگاه  بخش خصوصی قصد داشت جشنواره مستقل برگزار کند باید به فیاپف اعلام و درجه بندی شود. جشنواره دولتی معانی خاصی دارد، جشنواره فجر نباید جابجا شود و  درجه بندی جشنواره‌ای که دولت برگزار می‌کند مفهوم چندانی نخواهد داشت.